برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: مجالس ذکر اهلالبيت(ع) محل نزول فرشتگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 18- 10-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
تا داشتهام فقط تو را داشتهام *** با ياد تو قد و قامت افراشتهام
بوي صلوات ميدهند دستانم *** از بس که گل محمدي کاشتهام
شريعتي: «اللهم صل علي محمدٍ و آل محمد و عجل فرجهم» سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي نازنينمان. انشاءالله هرجا هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: من هم خدمت شما و همهي بينندگان و شنوندگان خوب اين برنامه عرض سلام دارم. آرزوي موفقيت براي همه داريم. مخصوصاً براي عزيزاني که از هرجاي کشور، برنامه ما را ميبينند دعاگويشان هستيم و انشاءالله در همه زيارتها و برنامهها هم شريکشان ميکنيم.
شريعتي: بحث هفته گذشته ما خيلي مورد استقبال قرار گرفت. الحمدلله!
حاج آقاي فرحزاد: الحمدلله، اين هفته خيلي پيام داشتيم و ما تشکر ميکنيم از اينکه عزيزان مباحث را دنبال ميکنند. خبرهاي خوش ميدهند يا گلايه دارند و مشکلات را به ما ميرسانند. برنامه سمت خدا از دل مردم است و با مردم است. در شادي و غم مردم شريک هستيم. مطالبات به حقي که مردم در طول انقلاب داشتند و اين ايام ارائه دادند، چه در منابع، چه در رسانه، چه خصوصي اگر خدمت شخصي برسيم، باز به همه ميرسانيم. در مسألهي زلزله همه آمدند همکاري کردند. يعني نگفتند اين به من مربوط نيست هر کسي از هر قشري خودش را سهيم دانست. همانطور که اگر مشکلي در يک گوشه از مملکت به وجود آيد همه بسيج ميشوند، چقدر عموم مردم کمک کردند. يکي از رفقا ميگفت: در بازار اصفهان رفتيم پتو بخريم، گفتند: نيست. هرچه پتو بوده خريداري شده و براي سر پل ذهاب ارسال شده است. براي مشکلات مملکت هم خوب است همه به ميدان بيايند. بيکاري، ازدواج، مسکن، هر درخواستي که مردم دارند، مريضي و قرض است، کارهايي است که دراز مدت وقت ميبرد. اما کارهايي هم هست که سريع ميشود انجام داد. مثلاً سخنگوي قوه قضاييه گفت: مشکلات مال باختگان مؤسسههاي اعتباري را حل کرديم. اينها بايستي چند وقت جلوتر حل ميشد. يا طرحي و لايحهاي هست مجلس تصويب کند و نگذارند کارد به استخوان برسد و بعد به فکر درمان بيافتيم. در اطراف ما کمين کردند کساني که مملکت را نا امن کنند. ممکن است بعضي از مسئولين سمت خدا را نبينند، خانوادههايشان انتقال بدهند. اگر واقعاً دست به دست هم بدهيم و به هم رحم کنيم، از مدير و کارفرما و يک کارمند جزء واقعاً آنچه در توان دارد براي ارباب رجوع انجام بدهد.
شريعتي: اگر همدلي بين ما باشد، فردا هم اگر يکي از ما مسئول شديم و مسئوليتي داشتيم دلسوز جامعه هستيم.
حاج آقاي فرحزاد: اگر در يک خانواده همه به فکر هم باشند، خدا رحمت و لطف و برکتش را صد در صد ميباراند. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُم» (محمد/7) يک مشکل اين است که فرافکني ميکنيم. يعني ميگوييم: فلان جناح مقصر است. دولت مقصر است، مردم مقصر هستند، با اين روش کار پيش نميرود. هرکسي در توان خودش و در رأسش قواي سهگانه و مسئولين مملکتي، هرکس در هر موقعيت و پستي هست، مشکلات را بيني و بين الله به مردم و مسئولين انتقال ميدهيم و با هر تواني که داشته باشيم کمک ميکنيم انشاءالله مشکلات حل شود ولي بعضي نياز به دراز مدت دارد. صداي مردم را به جان و دل ميپذيريم و مطالبات مردم را ميپذيريم و به مسئولين انتقال ميدهيم. اميدواريم انشاءالله تأثيرگذار باشد.
شريعتي: انشاءالله همه دست به دست دهيم و ايرانمان را بسازيم و زندگي راحت و توأم با آرامش داشته باشيم. بحث ما با حاج آقاي فرحزاد سيري در صحيفه نوراني سجاديه است. نکات خوبي را شنيديم، دعاي اول و دوم صحيفه را با حمد و صلوات بر محمد و آل محمد شروع کرديم و در دعاي سوم، دعاي امام سجاد(ع) هست که درود بر ملائکه خداوند متعال است و نکات لطيف و ظريفي که در باب ملائکه اشاره کردند و امروز مشتاق هستيم از فرشتگان مقرب الهي بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
دعاي سوم صحيفه سجاديه دربارهي فرشتگان است. امام سجاد(ع) به حاملين عرش و ملائک مقرب خدا اشاره فرمودند. بعد پشت سرش فرمودند: «فَصَلِ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَي الْمَلائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ» ملائکه سلسله مراتب دارند. از روح که اعظم ملائکه است شروع ميشود و ملائکه چهارگانه که جبرئيل و ميکائيل را عرض کرديم. همچنين حضرت درود ميفرستد بر ملائکهاي که پايينتر هستند. «مِنْ سُكَّانِ سَمَاوَاتِكَ» اينها ساکن آسمانهاي تو هستند. «وَ أَهْلِ الامَانَة علي رِسالاتِک» يعني برنامههايي که خدا به آنها ميدهد، امين هستند که به انبياء و مؤمنين و اولياي خدا برسانند. در وصف آنها حضرت ميفرمايد: «وَ الَّذِينَ لا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ، وَ لا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لا فُتُورٌ» ملائکهاي که علامت اينها اين است که هيچوقت از کار و تلاش خسته نميشوند. چون ملائکه مثل انسان نيستند که قواي غضبيه و شهويه داشته باشند. خستگي و کُندي در اينها راه ندارد. ميفرمايد: خستگي از کار کردن در اينها وارد نميشود. ملال و کوفتگي و سستي در اينها راه ندارد. «وَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ» آنقدر غرق فرمان بردن و تسبيح خدا هستند که شهواتي نيست که مانع آنها شود. «وَ لا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلاتِ» مثل آدم که سهو و اشتباه او را ميگيرد، دچار سهو و غفلت نميشوند و از تعظيم خدا لحظهاي فروگذاري نميکنند. يعني ملائکه 24 ساعت در اختيار فرمان خدا هستند و فرمان الهي را اجرا ميکنند. هرکدام هم مأموريتهاي ويژه و خاص خودشان را دارند.
بحثي که در روايات هم خيلي اشاره شده اين است که ملائکه اولياي خدا و مؤمنين و افراد خوب را همراهي ميکنند. همانطور که شياطين همراه افرادي هستند که به بيراهه ميروند. غم و غصه و افسردگي و نا اميدي و اختلاف براي شيطان و شياطين است. چه کار کنيم که شياطين دور شوند و فرشتهها به ما نزديک شوند؟ جلسات قبل گفتيم: اعتقاد به فرشتهها جزء ضروريات دين ما هست. نود آيه در مورد فرشتهها داريم. جنس فرشتهها لطيف و نوراني و ظريف است. ولي به پيغمبرها و غير پيغمبرها ممثل ميشوند. غذايشان از تقديس و تسبيح و نسيم عرش است. عدد فرشتهها را جز خدا کسي نميداند. در عالم هستي موجودي به زيادي فرشتهها خلق نشده است. خدا به عدد ذرات عالم فرشته خلق کرده است. بعضي از ذرات هستند که دهها فرشته همراهشان است. «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُو» (مدثر/31) خدا در قرآن ميفرمايد: لشگر پروردگار را جز خودش کسي نميداند. در همه فضاها و همه جاي عالم هستند. چه کنيم فرشتهها زياد با ما مأنوس شوند و به کمک و ياري ما بيايند؟ عرض کرديم کسي که مريض ميشود و کسي که به عيادت مريض ميرود هم بر مريض و عيادت کننده مريض هفتاد هزار فرشته ياري ميکنند، اعمالي که انجام داده برايش مينويسند. گناهانش را پاک ميکنند و برايش تسبيح و تقديس و ذکر ميگويند و نصفش را ميدهند به کسي که عيادت مريض ميکند و دلش را شاد ميکند.
مورد ديگر که عمده بحث امروزم در اين مورد هست، چه کنيم فرشتهها که جنبه رحمت و لطف و ريزش رحمت الهي هستند، بيشتر با ما سر و کار داشته باشند؟ جايي که فرشتهها خيلي وارد و نازل ميشوند، مجالس ذکر خدا، مجالس تلاوت قرآن، مجالس ذکر اهلبيت، مشاهد مشرفه و بقاع متبرکه و مجالس روضه و توسل به اهلبيت است. هرچه بتوانيم اينها را توسعه بدهيم، جايي که ذکر خدا و تلاوت قرآن ميشود، حديث داريم خانههايي که در آن تلاوت قرآن ميشود، براي اهل آسمان ميدرخشد همانطور که ستارهها بر ما ميدرخشند. چه فردي و چه به صورت دسته جمعي، فرشتهها را جذب ميکند. پيامبر (ص) فرمودند: «بادروا الي رياض الجنة» به باغهاي بهشتي سبقت بگيريد. «فقالوا: و ما رياض الجنة» باغهاي بهشتي کجاست؟ فرمود: «حلق الذکر» حلقههاي ذکر الهي، هرجا ذکر خدا ميشود، موعظه هست، تعليم و تعلم است، ذکر خداست، روضه هست، قرآن و حديث است. يکي از برنامههاي خوب که ذکر خدا هست، سمت خداست. مراجع و بزرگان ما فرمودند: همه آيه و حديث است يا عبرت است. همه بحثها حول خدا و پيغمبر و آخرت است. ميفرمايد: به اين برنامهها سبقت بگيريد که سازندگي دارد و ملائکه را جذب ميکند.
امام صادق(ع) فرمودند: يک کسي به حضرت فرمود: من در يک جلسهاي شرکت کردم، کسي براي مردم قصه ميگفت. گوينده قصه ميگفت: اين مجلسي است که کسي شقي نميشود. همه عاقبت بخير ميشوند. امام صادق فرمودند: «هيهات، هيهات» اشتباه کرده است! صرف قصهگويي و سرگرم کردن نيست. وقتي با مرحوم بهاءالديني جايي رفتيم. اسباب بازي و تفريحگاهي بود. فرمودند: خوب است اسباب بازيها و يا تفريحگاههاي ما صرف بازي نباشد. يعني در اين تفريح چيزي به طرف ياد داده شود. چيزي باشد که فکر طرف را رشد بدهد. فقط وقت پر کن نباشد و نتيجه گيري خوبي داشته باشد. حضرت فرمودند: مجلسي که مؤثر است و کسي شقي نميشود چه مجلسي است؟ امام صادق(ع) فرمودند: «ان لله ملائکة سياحين» خداي متعال فرشتههايي دارد که جهانگرد هستند. مأموريت دارند جاهاي خاصي بروند. «سِوَى الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ» نامه اعمال ما را مينويسند و کار ما را رصد ميکنند، «فَإِذَا مَرُّوا بِقَوْمٍ يَذْكُرُونَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ قَالُوا قِفُوا فَقَدْ أَصَبْتُمْ حَاجَتَكُمْ» (کافي/ج3/ص268) اينها رصد ميکنند، اگر در يک جايي که ذکر محمد و آل محمد(ص) است، تا ذکر محمد و آل محمد ميشود ملائکه ميگويند: جايش را پيدا کرديم. برويد آنجا شرکت کنيد. «فَيَجْلِسُونَ» جلسهاي که در آن ذکر اهلبيت ميشود، ملائکه در آن جلسه شرکت ميکنند. «فَيَتَفَقَّهُونَ مَعَهُمْ» در برنامه سمت خدا فرشتهها هم شرکت ميکنند. فرشتههايي که آسماني هستند و فرشتههاي زميني که فرشته گونه هستند. «فَإِذَا قَامُوا» وقتي مجلس تمام شد، مريضهاي مؤمنين، اهل مجلس را عيادت ميکنند. «عَادُوا مَرْضَاهُمْ وَ شَهِدُوا جَنَائِزَهُمْ» اگر از دنيا بروند، تشييع ميکنند. اگر آنهايي که اهل ذکر پيامبر و آل پيامبر هستند غائب باشند، سرکشي ميکنند. «وَ تَعَاهَدُوا غَائِبَهُمْ فَذَلِكَ الْمَجْلِسُ الَّذِى لَا يَشْقَى بِهِ جَلِيسٌ» (کافي/ج3/ص268) فرمودند: مجلسي که کسي شقي و بد عاقبت نميشود، مجلس محمد و آل محمد است.
بنده هفتهاي سه چهار شب جلسه دارم. در اين جلسات بنده مقيد هستم حديث کساء خوانده شود. يکي از چيزهايي که در حديث کساء هست و مرحوم آيت الله بهاءالديني، مرحوم آيت الله بهجت، آقاي دولابي است، اين است که براي حل مشکلات و معضلات و جلب لطف و رحمت و عنايت خدا و اهلبيت حديث کساء خوانده شود. حديث کساء هم بايد مثل زيارت عاشورا و دعاي ندبه و دعاي کميل باب شود. اولياي خدا خيلي خواندن حديث کساء را سفارش کردند. اميرالمؤمنين(ع) پايان حديث کساء از پيغمبر عظيم الشأن سؤال کردند: «ما لِجُلوسِنا هذا تحت الکساء من الفضل» ما پنج تن زير اين عباي بزرگ و چادر بزرگ جمع شديم چه خاصيتي دارد؟ پيغمبر قسم خوردند که ذکر اين حديث کساء «ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شَيعَتِنا وَمُحِبّينا» قسم به خدايي که مرا فرستاده است، اگر اين حديث کساء در محفلي که دوستان و شيعيان ما هستند خوانده شود، خوانده نميشود «اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَيْهِمُ الرَّحْمَةُ» قسم خورده که رحمت الهي آن محل را ميگيرد.
از آيت الله بهجت نقل کردند که گاهي ما جمع نيستيم و خصوصي ميخوانيم. فرمودند: فرشتهها هستند، بخوانيد. يعني اگر کسي در خانه تنها زندگي ميکند، باز هم روزي يکبار، دو روز يکبار بخواند. «وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَةُ» حَفَّت مثل يک جنگلي است که همه درخت است. حَفَّت يعني ملائکه آن محفل را از نور خودشان پوشش ميدهند. «وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ يَتَفَرَّقُوا» ملائکه در مجلسي براي اهل مجلس استغفار ميکنند تا وقتي که متفرق شوند. اميرالمؤمنين فرمود: «فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شيعَتُنا وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ» به پروردگار کعبه ما و شيعههاي ما رستگار شديم. پيغمبر قسم خوردند: قسم به خدايي که جان من در دست اوست. ذکر و ياد حديث کولاک ميکند. در محفل و مجلس دوستان و شيعيان ما تلاوت نميشود، «هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شيعَتِنا وَمُحِبّينا وَفيهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ» کسي که گرفتار است خدا گيرش را باز ميکند. کسي که غمگين است، غمش را برميدارد. «وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ» حاجتمند هستند، خدا حاجتش را روا ميکند، حضرت امير فرمودند: «وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شيعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْکَعْبَة» زيارت عاشورا، جامعه کبيره، هر دعايي، هر جلسهاي که ذکر و نام خدا و اهلبيت هست، روايت داريم مخصوصاً ذکر فضايل اميرالمؤمنين گناهان را پاک و متلاشي ميکند. اثر قوي دارد و شويندهاي است که تمام لکهها را ميتواند پاک کند. روايت داريم که مجلسي که ذکر مولا علي(ع) بشود، ملائکه ميآيند در آن مجلس شرکت ميکنند، «زَيِّنُوا مَجَالِسَكُمْ بِذِكْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع)» (بشارة المصطفي، ص60) مجلسهايتان را با منبريها و گويندهها و اساتيد دانشگاه زينت بدهد. آقاي بزرگواري فرمودند: غدير را بايد در طول سال احياء کنيم. سيره پيغمبر اين بود. در هر مجلسي سعي ميکرد از وصايت و امامت و فضايل حضرت علي بگويد. ذکر حضرت علي عجيب فضا را معطر ميکند. روايت داريم گناهان اهل مجلس آمرزيده و پاک ميشود، ملائکه در آان مجلس شرکت ميکنند، ملائکهاي که از مجلس ذکر فضايل اهل بيت بالا ميروند، ميبينند ديگر اينها معطر هستند، عطر عجيبي فضا را گرفته و نوراني هستند. ميپرسند: شما چه کار کرديد؟ چه عطري زديد؟ ميگويند: ما در مجلس ذکر اهلبيت شرکت کرديم، اين نورانيت و عطر و بو براي آنجاست. ميگويند: ميشود ما هم شرکت کنيم؟ ميگويند: متأسفانه وقت جلسه تمام شده و مردم متفرق شدند. در روايت داريم ملائکه بعدي ميآيند مجلسي که اهل مجلس رفتند و پراکنده شدند، خودشان را به فرش، به در و ديوار، به محيط ميمالند و متبرک ميکنند که در اين مجلس ذکر اهلبيت شده است. من همينجا خواهش دارم که تمام سمت خداييها در طول سال يک مجلس ذکر اهلبيت در خانههايشان بگذارند. اگر هم از سور دادن ميترسند که شام يا ناهار و يا صبحانه ندهند. بزرگان ما فرمودند: اطعام و شام و ناهار که براي اهلبيت ميدهي ثوابش از روضه و منبر و جلسه کمتر نيست اگر بيشتر نباشد. پرچم قرآن و اهلبيت در خانههاي ما باشد. اين گناهاني که در خانه ميشود و نکبت و ظلمت و تاريکي که ميشود، ذکر خدا و اهلبيت پاکسازي ميکند. تاريکيها و بديها ميرود. شياطين ميروند و فرشتهها ميآيند. آنهايي که ميتوانند ماهيانه و کساني که نميتوانند ساليانه بگيرند. تمام مراجع ما در قم يا پنجشنبه، يا جمعه، در منزل روضه دارند.الآن فاطميه پيش رو است، بياييم اين پرچم حضرت زهرا را در همه خانهها بگردانيم. يک جمعي باشند که اين را بگردانند. اين خيلي مؤثر است. حسينيه و مساجد سر جاي خودش، اينکه آنها در خانه ما بيايند خيلي مهمتر است. بسياري از بزرگان ما يک طبقه را زير زمين ميکردند.
اگر بخواهيم آمار بدهيم، ميليونها نفر بر اثر همين مجالس منقلب شدند. خيليها هستند ممکن است به مشاهد مشرفه و مسجد و حسينيه نروند. ولي چون همسايه خانهاش و عمو و دايياش روضه گرفته، در هر صورت آمده و در اين مجالس منقلب شده است. امام باقر(ع) فرمود: هيچ بندهاي نيست که ذکر ما اهلبيت پيشش باشد و دلش نرم نشود. دلش نرم ميشود و تکاني ميخورد.
يکي از دوستان ميگفت: جنوب جيرفت محلي است که در کوير است. آنجا زندانيهايي را ميبرند که خيلي وضعشان خراب است. ايام فاطميه در آن زندان تبليغ ميکردم، گفت: ذکر حضرت زهرا را مي کردم، يکي از اينها سر دسته مفاسد بود. گفت: بيست سال بود من تکان نخورده بودم. گفت: نام فاطمه زهرا و اين مجلس مرا زير و رو کرد. نام اميرالمؤمنين و امام حسين دلها را نرم ميکند. يک نفر نوشته بود: من بيست سال شراب ميخوردم. خيلي آلوده بودم و نميتوانستم درک کنم. يکبار يک جام شرابي که خوردم، حواسم نبود و گفتم: سلام بر امام حسين! من هيچوقت بي ادبي نميکردم با دهان نجس نام امام حسين را ببرم. گفت: بر سر خودم زدم که تو خيلي نفهم و بيشعور هستي. همانجا شيشه شراب را شکستم و کنار زدم و به برکت نام امام حسين همه را کنار گذاشتم. اينکه ميگويند: صلوات و نام اهلبيت گناهان را منهدم ميکند، واقعيتي است. ما اين را بايد زياد کنيم. امام باقر ميفرمايد: هيچ بندهاي نيست که ذکر ما اهلبيت به گوشش بخورد و بخاطر ذکر ما دلش رقيق شود. ملائکه ميآيند اهل مجلس را کيسه کشي ميکنند و گناهان آنها را ميآمرزند مگر گناهي که او را از ايمان خارج کند. حق الناس سر جايش هست و بايد حق مردم را داد. سه نفر مؤمن يا بيشتر جمع نميشوند جز اينکه به تعداد آنها ملائکه ميآيند شرکت ميکنند. اگر دعا کنند ملائکه آمين ميگويند. اگر از يک شر و بدي پناه ببرند، ملائکه آمين ميگويند. اگر حاجتي از خدا بخواهند، شفاعت ميکنيم. اگر منکرين ما و دشمنان جمع شوند، معادل آن شياطين ميآيند و چند برابر کمک ميکنند. بياييم کاري کنيم که ملائکه جذب شوند.
مرحوم بهاءالديني معمولاً به افرادي که براي مشکلات حاد خدمت ايشان ميرفتند به چند چيز سفارش ميکردند. آنهايي که تمکن دارند قرباني کنند و گوسفند بکشند. چهارده هزار صلوات بفرستند، دوستان ميدانند ما شب و روز گاهي خدمت ايشان بوديم، در جلسات معمولاً ايشان صبحها ميرسيدند. ايشان را ختم صلوات ميبرديم. ايشان به حديث کساء اينقدر اعتقاد داشتند يادم هست در ايام جنگ در شهر درود يکي از رفقا امام جمعه بود. بخاطر کارخانه سيمان آنجا بمباران ميشد. امام جمعه آنجا ايشان را دعوت کرد. حتي زماني بود که ضد هواييها را ميخواست سپاه افتتاح کند، مردم بيرون ريختند، گفتند: اين ضد هوايي امتحاني است. به آقا گفتند: ما چه کنيم؟ فرمودند: حديث کساء را در شهر رواج بدهيد. از آن تاريخ تا پايان جنگ ديگر موشکي شليک نشد. با خلباني مصاحبه کردند، گفت: اين منطقه از رادار من حذف ميشود. پيغمبر قسم ميخورد. «و لا ينجي من سخطک الا التضرع اليک» دعاي شب جمعه است. چيزي مثل تضرع و دعا و زاري و التماس نداريم.
بنده يکي دو ماه قبل اصفهان بودم. ما را دعوت کردند زندان سخنراني کنيم. يکي از اهل جلسه يک ماه بعد گفت: من زنداني پاي منبر شما هستم. يک سيد روحاني بود مرا زندان ميبرد. کار فرهنگي زندان را ميکرد. ديدم در ماشين ميرويم دائم ميگويد: يا فاطمه الزهرا، خيلي اسم حضرت زهرا را ميآورد. توسلش همه به حضرت زهرا است. گفت: من در رشته ورزش بودم و اصلاً با اين مسائل مذهبي سر و کار نداشتم، پدر من در اصفهان روضه ميگرفت ولي من بي موالات بودم. سر کوچه بازي ميکردم. يکي گفت: نميخواهي چاي ريز حضرت زهرا بشوي؟ با لطافت گفت. شروع کار چاي درست کردم و ريختم و گفت: اصلاً يک تحول دروني در من مثل يک نورانيتي در من ايجاد شد. گفتم: بر فرض قهرمان شدم، چه ميشود؟! همه را کنار گذاشتم و به حوزه علميه آمدم و طلبه شدم. درسم خوب شد. از همان اوايل منبر ميروم. در زندان هم افراد زيادي زير و رو شدند. اينها همه به برکت اين است که من چاي ريز حضرت زهرا شدم. ذکر اهلبيت و ذکر فضايل اهلبيت متحول ميکند. ميليونها ملائکه را نازل ميکند تا ما را شستشو بدهند و ديگران را هدايت کنند.
شريعتي: امروز صفحه 193 قرآن کريم،آيات 37 تا 43 سوره مبارکه توبه در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ «37» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ «38» إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «39» إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «40» انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «41» لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً لَاتَّبَعُوكَ وَ لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «42» عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ «43»
ترجمه: همانا تأخير (و تغيير ماههاى حرام به ماههاى ديگر،) سبب افزايش در كفر است، كه به وسيله آن كافران گمراه مىشوند. (آنها) يك سال (جنگ در ماههاى حرام) را (به سليقه و تمايل و مصلحتانديشى،) حلال مىدانند و يك سال آن را حرام، تا با تعداد ماههايى كه خداوند حرام ساخته، مطابق آيد. از اين رو آنچه را خدا حرام كرده حلال مىكنند. كارهاى ناپسند آنها، در نظرشان زيبا جلوه يافته است و خداوندكافران را هدايت نمىكند. اى كسانىكه ايمان آوردهايد! چرا وقتى به شما گفته مىشود در راه خدا (و براى جهاد) حركت كنيد، سنگين و زمينگير مىشويد؟ آيا به جاى آخرت، به زندگى دنيا راضى شدهايد؟ پس بدانيد بهرهى زندگى دنيا در (برابر) آخرت، جز اندكى نيست. اگر (به سوى ميدان جنگ) نشتابيد، خداوند شما را به عذابى دردناك عذاب مىكند و گروه ديگرى را جايگزين شما مىكند و شما (با ترك جبهه،) ضررى به خدا نمىزنيد و خداوند بر هر چيزى تواناست. اگر پيامبر را يارى نكنيد، همانا خدا آن زمان كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند يارى كرد، در حالى كه او نفر دوّم از دو تن بود، زمانى كه آن دو در غار (ثور) بودند، (پيامبر) به همراهش (ابوبكر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر او نازل كرد واو را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد و سخن و طرح كافران را (كه قصد كشتن پيامبر را داشتند،) پستتر (وخنثى) قرار داد وكلمه (و اراده) خداوند (براى نصرت پيامبرش،) برتر (و پيروز) است و خداوند توانا وحكيم است. (به سوى جبهه وجهاد) كوچ كنيد، سبكبار و سنگين بار، (خواه بر شما آسان باشد، خواه دشوار.) ودر راه خدا با اموال وجانهاى خود جهاد كنيد، اگر مىدانستيد، اين براى شما بهتر است. اگر غنيمتى نزديك و سفرى كوتاه (براى جهاد) بود، قطعاً (متخلفان از جهاد) در پى تو مىآمدند، ولى آن راه بر آنان دور و دشوار آمد (و به اين بهانه نمىآيند) و به خدا سوگند خواهند خورد كه اگر مىتوانستيم، با شما (به جنگ) بيرون مىشديم! آنان (با اين روش،) خود را هلاك مىكنند و خداوند مىداند كه آنان دروغگويانند. خدايت ببخشايد! چرا پيش از آنكه (حال) راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بشناسى، به آنان اجازه (مرخّصى) دادى؟
شريعتي: در بيست و هشتمين هفته از ختم قرآن کريم داريم از مورخ عاليقدر عالم فرزانه و تأثير گذار مرحوم حجت الاسلام و المسلمين علي دواني ياد ميکنيم. اگر نکتهاي هست بفرماييد و از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: مرحوم دواني واقعاً آن ادبيات علمي را با اين کتابهايي که نوشتند، در بيان عام و در دسترس مردم قرار دادند که اين توفيق بزرگي بوده و هم در تاريخ، هم در رجال و علوم مختلف تبحّر داشتند. هم فرزند بزرگوارشان که در تاريخ مسلط هستند، موقوفات خوبي براي خودشان گذاشتند و به يادگار گذاشتند.
يکي از چيزهايي که ميتواند مجالس اهلبيت را احياء کند وقف درصدي از مال يا زمين است، چيزي که براي اهلبيت هزينه شود. از ثلث ميشود وصيت کرد. خدا همه اموات را رحمت کند، مرحوم ابوي ما سال 58 زماني که از مشهد برميگشتند تصادف کردند و به رحمت خدا رفتند. وصيتنامهي مفصلي نوشته بودند. براي من چندين سال نماز بدهيد و روزه بگيريد و رد مظالم بدهيد. در صورتي که خود ايشان همه چيز را مراعات ميکردند. ولي تمام ده مورد وصيتهايش يک طرف، يک وصيت اين بود که مبلغي را مجلس روضه براي اهلبيت بگذاريد. اين کار ايشان يک طرف و تمام کار ديگر يک طرف است. بهترين موردي که با ما مشورت ميکنند در وصيتنامه بنويسيم، يک پولي که براي اهلبيت مجلس ذکر اهلبيت گرفته شود، اين ماندگار است و چقدر نافع و هدايتگر است. نماز خوان و روزه گير هم درست ميکند.
شريعتي: انشاءالله همه رعايت کنيم و اين مجالس ذکر در زندگي ما پر رونق شود. قبل از اينکه نکته صلوات و اشاره قرآني را بفرمايند، انشاءالله اين هفته پنجشنبه خدمت دکتر رفيعي عزيز خواهيم بود و قرار است پنجشنبههاي ما مزين به حضور ايشان باشد. دوستداران مباحث آقاي دکتر رفيعي ميتوانند مباحث ايشان را روزهاي پنجشنبه دنبال کنند. منتظر باشيد که انشاءالله خبرهاي خوبي در راه است.
حاج آقاي فرحزاد: در روايت داريم سلام و صلواتهايي که ميفرستيم ملائکه واسطه هستند به پيامبر ابلاغ کنند. در روايت داريم «ان لله الملائکة السياحين في الارض يبلغون عن امتي السلام» ملائکهاي هستند در آسمانها پرواز ميکنند و رصد ميکنند، هرکس براي پيغمبر سلام و صلوات ميفرستد، آنها را به محضر پيغمبر خدا ميرساند. همانطور که براي فطرس ملک هم داريم، هرکس به امام حسين سلام ميدهد او واسطه است به حضرت ابلاغ کند. در روايت داريم آنهايي که سلام و صلوات و درود بر پيغمبر ميفرستند، خدا ده برابر بر گوينده سلام و صلوات ميفرستد.
در روايت داريم همه انسانها بايد از پل صراط عبور کنند. پل صراط هم روي جهنم کشيده شده است. همه بايد از پل صراط عبور کنند. افرادي که در دنيا صلوات زياد ميفرستند، هم خدا نور به آنها ميدهد که در آتش نيافتند، «من کان معه نورٌ لم يدخل النار» پيغمبر ما فرمودند: زياد بر من صلوات بفرستيد، صلوات بر من عالم برزخ را نوراني ميکند، پل صراط را نوراني ميکند در آتش نيافتيد. روايت داريم ملائکه ميآيند بالهايشان را پهن ميکنند. آنهايي که در دنيا زياد صلوات فرستادند، حائل ميشوند. پس چيزي که ما را از آتش جهنم نگه ميدارد، تلاوت قرآن، ذکر اهل بيت، صلوات بر محمد و آل محمد است.
شريعتي: براي دسترسي به محتويات برنامه و نکاتي که مطرح ميشود ميتوانيد به سايت ما مراجعه کنيد. مباحث برنامه و فايلهاي صوتي آنجا هست و حتي فايلهاي متني که انشاءالله مورد استفاده همه قرار بگيرد. دعا بفرماييد و همه آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم که قلب امام زمان از ما راضي، فرجش را نزديک، رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها بفرما. آنهايي که شغل ندارند، مسکن ندارند، همسر ندارند، فرزند ندارند، به همه مرحمت بفرما. قرض مقروضين ادا بگردان، مريضها شفاي عاجل عنايت بفرما. وسعت رزق، امنيت کامل به مملکت ما مرحمت بفرما. خدايا از نعمت باران و برفي که باريده قدر دان هستيم. باز هم لطف بفرما بيش از اين برکات مادي و معنوي را بر ما نازل بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن و امام حسين. ذکر اهلبيت را فراموش نکنيد.
شريعتي: مثل نوري که به ابديت جاريست، قصهاي با تو شد آغاز که پايان نگرفت!
«السلام عليک يا أباعبدالله»