اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-10-11-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه- جايگاه فرشتگان

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه - جايگاه فرشتگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 11- 10-96

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
به دست غير مبادا اميدواري ما *** نيامده است به جز ما کسي به ياري ما
به رنج راه بياميز تا بياموزي *** به خط آبله اسرار پايداري ما
مدام داغ جوان ديده‌ايم و در تشييع *** نديده است کسي اشک سوگواري ما
به سر بلندي سرويم و استواري کوه *** به رودهاي جهان رفته بي قراري  ما
نمانده جاي شکايت که در پي هر زخم *** بلندتر شده طومار بردباري ما
بهار ميرسد و پيش پاي آمدنش *** خوشا که سرخ شود جامه‌ي بهاري ما

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما، بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: من هم خدمت شما و همه‌ي بينندگان و شنوندگان خوب اين برنامه عرض سلام دارم. آرزو  مي‌کنيم انشاءالله همه مشکلات با لطف و عنايت خداي متعال و همت همه دوستداران اهل بيت و همه مسئولين حل شود و آرامش کامل به همه شهرها و مملکت ما کامل برگردد و انشاءالله هر نوع تلاشي که هر عزيزي مي‌تواند براي رفع گرفتاري مردم داشته باشد، ما هم دعا مي‌کنيم.
شريعتي: آغاز سال نو ميلادي را به همه مسيحيان عزيز تبريک مي‌‌گوييم. انشاءالله همه ما زير سايه اديان توحيدي عاقبت بخير شويم و برسيم به جايي که بايد برسيم. بحث ما سيري در صحيفه پر نور سجاديه بود. نکات خوبي را شنيديم. بحث حمد و شکر و صلوات بر محمد و آل محمد، حالا فراز سوم که مربوط به فرشتگان هست و نکات بسيار شنيدني که در جلسه گذشته اشاره کردند. امروز هم همراه مباحث ايشان قدم به قدم پيش مي‌رويم و نکات ايشان را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
دعاي سوم صحيفه سجاديه همانطور که اشاره فرموديد، بعد از حمد و ثناي خداي متعال و درود بر پيامبر، در دو دعاي قبلي در مورد ملائکه است که امام سجاد(ع) هم بر ملائکه درود مي‌فرستند و هم کارهاي ملائکه را توضيح مي‌دهند و هم اصناف وگروه‌هاي مختلفي که خداي متعال ملائکه را خلق کرده و کارهايي که ملائکه دارند، شمه‌اي را حضرت در اين دعا شرح مي‌دهند.
امام سجاد(ع) ابتداي دعا که به حاملين عرش دعا کردند و درود فرستادند که کارشان تسبيح و تقديس و اينهاست، بعد به اسرافيل صاحب الصور، ما چهار تا فرشته داريم که کارهاي مهم عالم به دست آنهاست. يکي جبرئيل امين است که حامل وحي است. در واقع واسطه علوم و معارف و دانش است. انبياء و حتي غير انبياء مثل حضرت زهرا(س) که خدمت حضرت زهرا مي‌رسيد و با او گفتگو مي‌کرد. عمدتاً کارش کارهاي معنوي و معارفي و وحي است. يک فرشته ميکائيل است که واسطه ارزاق است. رزق و روزي مردم را تقسيم مي‌کند. يک فرشته هم عزرائيل است که مأمور قبض روح است که همه کساني که از دنيا مي‌روند، به وسيله او و اعوان و انصار او قبض روح مي‌شوند. فرشته چهارم هم اسرافيل است که فرشته مهمي است. اسرافيل مأمور قيامت است. صور اسرافيل، شبيه بوقي است که در اختيار دارد، دمي است که در آن مي‌دمد و وقتي که پايان جمع کردن دنيا هست، در صور مي‌دمد انس و جن همه از دنيا مي‌روند و بعد هم خود خدا قبض روح مي‌کند و بعد خدا اسرافيل را زنده مي‌کند براي قيامت، صور دوم را مي‌دمد و همه زنده مي‌شوند و از خاک بلند مي‌شوند. حضرت به اين فرشته‌ها اشاره دارند. در اين بخش از دعا، اسرافيل، صاحب الصور، آن دميدني است که «إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ‏ الاذْنَ» يعني چشم‌هايش باز است، منتظر فرمان خداست. هر دم که بدمد، هيچ مهلتي نيست کسي کاري بکند. همه از بين مي‌روند. «وَ حُلُولَ الامْرِ» منتظر است فرمان و امر خدا برسد، «فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَي رَهَائِنِ الْقُبُورِ» با يک دميدن هم مي‌ميراند و با يک دميدن همه مرده‌ها را زنده مي‌کند. خيلي فرشته‌ي قوي است. «وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ» فرشته ديگر ميکائيل است که صاحب مقام و منزلت در نزد تو هست. و مکان بلندي که در طاعت و فرمان تو دارد. روايت زيبايي از اميرالمؤمنين هست که فرمودند: در آسمان چهارم، در بيت المعمور است که در آنجا ملائکه نماز جماعت اقامه مي‌کنند. حضرت علي(ع) فرمودند: جبرئيل مؤذن است و اذان مي‌گويد و ميکائيل امام جماعت است و بر فرشته‌ها امامت مي‌کند که مقامش اينقدر بلند است. امام سجاد مي‌فرمايد: درود بر جبرئيل مي‌فرستند، که «وَ جِبْرِيلُ الامِينُ عَلَي وَحْيِكَ» بر وحي خدا، يعني هرچه عين حقيقت محض است مي‌دهد و کم و زياد نمي‌کند. «الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ» جبرئيل امين فرمانده در آسمان‌ها بر فرشته‌ها هست که او را اطاعت مي‌کنند. «الْمَكِينُ لَدَيْكَ» در نزد خداي متعال منزلت و مقام دارد. «الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ‏» تقرب در نزد خداي متعال دارد.
سير بحثي که هفته گذشته صحبت کرديم را ادامه بدهم. هفته گذشته گفتيم ايمان به فرشته‌ها و اعتقاد به آنها جزء ضروريات دين ماست و حدود نود آيه داريم علامت مؤمن «كُلٌّ آمَنَ‏ بِاللَّهِ‏ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِه‏» (بقره/285) اعتقاد به ملائکه از ضروريات دين ماست. نکته دوم اينکه ملائکه جنسشان لطيف و نوراني است. روحانيين هستند ولي مي‌توانند ممثل شوند. چه به انبياء و چه به غير انبياء، يعني جبرئيل به فرعون هم تجلي کرد و او را در آب غرق کرد يا برايش سؤال و جوابي مطرح کرد. مي‌توانند شبيه کسي شوند و با و گفتگو کنند. نکته سوم اينکه گفتيم: ملائکه مثل انسان خوراک و پوشاک و خواب ندارند. غذايشان از نسيم عرش و از تسبيح و تقديس و عبادت خداي متعال است. نکته چهارم که امروز مي‌گوييم، ملائکه از نظر عدد و کثرت با هيچ موجودي قابل قياس نيستند. در عالم هستي موجوداتي به کثرت ملائکه نداريم. ملائکه لشگر خدا هستند، نيروهاي خدا هستند. قواي الهي هستند. از رده کارگذاري بگير تا نيروهاي جزئي، از حاملان عرش تا آن ريزترين سلول، اتم، تمام اينها فرشته‌ها همراهشان هستند. همه ذرات عالم فرشته‌ها هستند که اينها را زنده مي‌کنند. مي‌ميرانند، جا به جا مي‌کنند، پرورش مي‌دهند و حرکت ايجاد مي‌کنند. خدا چقدر خلقتش عظمت دارد؟ ما چند ميليارد ستاره داريم؟ چند ميليون کهکشان داريم؟ نگه داشتن اينها، حرکت دادن اينها، ايجاد و اعدام اينها، موت و حياتشان، موت به معني معدوم کردن نيست. موجودي که خدا خلق کرده، فلاسفه مي‌گويند: محال است. ما مي‌گوييم: خدا قدرت دارد نيست بکند. ولي جا به جا مي‌شود. آب بخار مي‌شود و دوباره تبديل مي‌شود. بدن ما خاک مي‌شود. دوباره خدا قدرت دارد و زنده مي‌کند. اين جا‌به جايي به وسيله فرشته‌هاست. «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ‏ وَ الْأَرْض‏» (فتح/4)
جمله ذرات زمين و آسمان *** لشگر حقند پيدا و نهان
يعني به عدد مخلوقات عالم ما فرشته داريم بلکه بيشتر. يک انسان شايد ده، پانزده فرشته همراهش هست. دو فرشته مأمور نوشتن اعمال هستند. محافظ هستند. زماني که اجل مي‌رسد رهايش مي‌کنند. اينکه آدم بداند چقدر با فرشته‌ها همراه هست و فرشته‌ها چقدر کمک مي‌کنند، خيلي خوب است.
روايت جالبي است در قرآن هم داريم، «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ‏ إِلَّا هُوَ» (مدثر/31) يعني لشگر خدا را جز خدا کسي نمي‌داند. خود خدا مي‌داند که خلق کرده است. در حالات امام هادي(ع) داريم که خلفاي زيادي در دوران امام هادي(ع) بودند و خيلي حضرت را اذيت و آزار و شکنجه کردند.  يکي از آنها متوکل بود. متوکل حس کرد که ممکن است امام اسلحه و امکاناتي فراهم کرده و قصد کودتاي انقلاب دارد، خواست يک زهر چشم بگيرد و مترسکي براي حضرت درست کند و حضرت را بترساند. نود هزار نيرو داشت. به اين نيروهاي نظامي دستور داد، وسيله‌هايشان را پر از خاک کنند و همه خاک‌ها را بريزند و يک کوه بزرگ درست کنند. بالاي آن کوه يک جايگاهي درست کرد و بعد خودش به همراه مسئولين آن بالا رفت که يک مانور قدرتي بدهد و امام هادي را احضار کرد که کنار باشد و قدرت نمايي او را ببيند. به اين نود هزار نيرو گفت: رژه برويد. با سلاح فرياد بزنيد و شعار بدهيد. اين کارها را کرد که يک رعبي ايجاد کند و به امام هادي بگويد: ما حضور داريم. حواست باشد! البته امامان ما معمولاً اين کارها را نمي‌کردند ولي گاه گداري امر الهي بوده که قدرت نمايي نشان بدهند. يکي همين است. حضرت بعد از اين قدرت نمايي فرمودند: حالا مي‌خواهي من هم لشگر و نيروهايم را نشان تو بدهم؟ يکباره جا خورد و گفت: مگر شما هم لشگر و نيرو داريد؟ فرمود: بله. حضرت اشاره کردند، نگاه کن! حضرت پرده را از جلوي چشم او کنار زدند. ديد تمام اين فضا از آسمان، شرق و غرب پر از فرشته هست، همه اسلحه بستند و منتظر فرمان امام هستند. حديث داريم که هر بخشي از عالم از نور يک امام و معصوم خلق شده است. مثلاً بهشت و هرچه در بهشت است از نور جمال امام حسين(ع) خلق شده است. يعني تمام اهل بهشت تا ابد مهمان امام حسين هستند. همه بايد دخيل باشند يعني سر سفره امام حسين يک طعمي بچشند. از حضرت آدم بگير تا همه. ذکر مي‌کردند يا توسلي به حضرت داشتند. به روح حضرت و به حقيقت حضرت، آنوقت آسمان‌ها را از نور فلان معصوم خلق کرده است. عرش را از نور پيغمبر خلق کرده است. روايت داريم فرشته‌ها را خداي متعال از نور مولا اميرالمؤمنين(ع) خلق کرده است. يعني تمام فرشته‌ها از نور جمال مولا حضرت علي(ع) آفريده شدند. حضرت علي(ع) فرمود: تمام فرشته‌ها دربست در اختيار ما هستند. هيچ فرشته‌اي بدون اذن ما حق جا به جا شدن و حرکت کردن را ندارد. ولي در وقت و جاي خودش استفاده مي‌کردند.
در روايت داريم وقتي پرده کنار رفت، مأمون ديد از شمارش و عدد ناتوان است. تمام ذرات عالم پر از فرشته است و با اسلحه در اختيار امام هستند. آنقدر وحشت کرد بيهوش شد و افتاد. حضرت فرمودند: قدرت ما اين است ولي ما به اذن خدا اعمال مي‌کنيم. فکر نکني ما قدرت نداريم. اين لشگري که خدا دارد، همه ذرات عالم در اختيار خداست و همه با اذن خدا حرکت مي‌کنند. امام صادق(ع) فرمود: «ما من شى‏ء مما خلق الله اكثر من‏ الملائكة» در ميان مخلوقات خدا چيزي بيشتر از ملائکه خلق نکرده است. از امام صادق(ع) کسي سؤال کرد، انسان‌ها، بني آدم بيشتر هستند يا فرشته‌ها؟ امام صادق(ع) فرمود: قسم به خدايي که جان من در دست اوست، ملائکه در آسمان‌ها از عدد ذرات خاک بيشتر هستند. «ما في السماء موضع قدم إلا و فيها ملك‏ يسبحه‏ و يقدسه» اندازه آسمان‌ها را اصلاً نمي‌توانيم درک کنيم. چند ميليارد ستاره و کهکشان و آسمان اول و دوم و بعدش چيست. ما فوق فکر و ذهن ما هست. حضرت فرمودند: در آسمان‌ها هيچ موضع قدمي نيست الا اينکه فرشته‌اي هست که مشغول تسبيح و تقديس خداي متعال است. «و لا في الارض شجرة و لا مدر» در روي زمين هيچ درختي، کلوخي نيست الا اينکه همراه آن ذره و موجود فرشته‌اي هست که موکل به او هست. يعني تمام ذرات عالم موکل و فرشته‌اي دارند.
امام سجاد(ع) فرمودند: اگر کارهايي که به من محول مي‌شود، مثل رسيدگي به مردم و خانواده، عبادت کردن نبود، شب تا صبح مي‌نشستم و به آسمان‌ها نگاه مي‌کردم که چه عظمتي خدا دارد. ما چه هستيم که سر بلند کنيم و بگوييم: کسي هستيم. مي‌فرمايد: تمام ذرات عالم فرشته‌اي است که موکل است و عمل و نتيجه آن مخلوق و موجود را به خدا ابلاغ مي‌کند که اين رشد کرده است و گزارش مي‌دهد. خدا مي‌داند هرکس چه کار کرده است، «الا و فيها ملک موکل بها ياتي الله کل يوم بعملها و الله اعلم بها» ولي فرشته هم طبق تشريفات گزارش کار را مي‌دهد. «و ما منهم احد الا و يتقرب کل يوم الي الله بولايتنا اهل البيت و يستغفر لمحبينا و يلعن اعداءنا» اينجا عظمت امام هم معلوم مي‌شود. جبرئيل با همه اعوان و انصار، ميکائيل با همه اعوان و انصار، عزرائيل با همه اعوان و انصارش، اينکه عزرائيل اذن مي‌گرفته، امام حسين(ع) بيان زيبايي دارد. فرمودند:    «فان جبرئيل لخادمنا» جبرئيل خدمتگزار ماست. چقدر امام عظمت دارد. روز عاشورا بارها جبرئيل آمد، هرچه شما بفرماييد، روايت در کافي شريف است. اينکه امام مي‌داند چه وقت از دنيا مي‌رود و اختيار مرگ و موت و شهادت هم با امام است، چون خود امام فرمانده عزرائيل است. فرمانده جبرئيل است. امام صادق(ع) فرمود: جبرئيل امين محضر امام حسين شرفياب شد، حضرت را مخير کرد بين ملاقات و شهادت و فتح و پيروزي، اگر واقعاً دوست داري پيروز شوي، نيروها از جن و انس در اختيارت هستند. بياييد آنچه خدا دوست دارد «فإن الله قد شاء أن يراك قتيلا» (اللهوف، ص63) چون با خدا ملاقات داشت، آن را اختيار کرد و الا امام اختيار دارد و همه چيز در اختيارش است. روايت داريم حضرت زهرا(س) چهار فرزند پشت سر هم داشتند. گاهي در کارهاي خانه اذيت مي‌شدند و دستشان تاول مي‌زد. زحمت مي‌کشيدند. امام حسين در گهواره گريه مي‌کرد. مي‌آمدند مي‌ديدند گهواره تکان مي‌خورد بدون اينکه کسي باشد. ديدند جبرئيل آمده و گهواره امام حسين را تکان مي‌دهد. يعني جبرئيل امين افتخار مي‌کند گهواره جنبان امام حسين باشد. يعني به خدمتگزاري اين خانواده افتخار مي‌کند. اين خانواده چقدر عظمت دارند و ما چقدر در حق اينها ظلم کرديم و مي‌کنيم و حقشان را ادا نمي‌کنيم.
امام صادق(ع) فرمودند: «و ما منهم احدٌ» همه فرشته‌ها با اين عدد فراوان، «و يتقرب کل يوم الي الله بولايتنا اهل البيت» هر روز ولايت اهل‌بيت را تجديد مي‌کنند. اعلام اينکه ما اهل‌بيت را دوست داريم و به وسيله محبت اينها تقرب به خدا پيدا مي‌کنيم. يعني زمام کار بعد از خدا دست چهارده معصوم است. تمام فرشته‌ها و انبياي ديگر و موجودات با ولايت و معرفت و مودت اينها به خدا تقرب پيدا مي‌کنند. «و يستغفر لمحبينا» براي دوستان ما هم استغفار مي‌کنند. آنهايي که به ولايت پيوند خوردند ملائکه حامي اينها هستند. خيلي مواظب هستند از آنها دستگيري کنند. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ‏ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ» (شوري/5) خدا فرشتگاني در آسمان‌ قرار داده که براي اهل زمين استغفار مي‌کند. چقدر خدا هواي بنده‌هايش را دارد. «و يلعن اعداءنا» دشمنان ما را هم لعنت مي‌کند.
آياتي داريم اگر عزيزان خواستند بحث را پيگيري کنند، «فَالْمُدَبِّراتِ‏ أَمْراً» (نازعات/5)، «فَالْمُقَسِّماتِ‏ أَمْرا» (ذاريات/4) بعضي فرشته‌ها تدبير مي‌کنند، چه کار کنيم و چه کار نکنيم. به چه کسي دستور بدهند و به چه کسي دستور ندهند. تدبير امور را انجام مي‌دهند، بعضي اجرا مي‌کنند، بعضي تربيت مي‌کنند و پرورش مي‌دهند. تمام ذرات عالم در تمام حرکاتشان فرشته‌ها اعمال قدرت دارند و دخيل هستند. از يک دانه‌اي که در دل يک زمين کشاورزي مي‌کارد، آن کشاورز مي‌خوابد، يا آب مي‌دهد، شخم مي‌زند، اين را چه کسي رشد مي‌دهد؟ اين مغز را چه کسي تبديل به درخت گردوي تنومند مي‌کند؟ فرشته‌ها اين کار را مي‌کنند؟ يک دانه گندم را چه کسي بارور مي‌کند؟ خدا به وسيله فرشته‌ها اين کار را مي‌کند. اينکه فرشته‌ها از کدام کارهاي ما خوششان مي‌آيد و از چه کارهايي بدشان مي‌آيد، کجا ما را همراهي مي‌کنند، کجا از دست ما ناراحت هستند را مي‌گوييم.
نطفه‌اي که يک اسپرم ريز در رحم مادر قرار مي‌گيرد، در مدت چهار ماه تبديل به يک بدن کامل مي‌شود. گوشت و پوست و استخوان، قلب، کبد، اعصاب، چند هزار فرشته اين کار را مي‌کنند؟ کارخانه‌هاي آدم سازي و تکثير خلقت همه به وسيله کارگرهايش فرشته‌ها صورت مي‌گيرد. بودن اولياي خدا که فرشته‌ها را مي‌ديدند و نشان مي‌دادند. آدم ببيند چه خبر است، اصلاً ديدش عوض مي‌شود و يک نگاه ديگر دارد. اصلاً جرأت نمي‌کند فکر گناه را بکند. يعني در محاصره‌ي فرشته‌هاست.
روايت زيبايي است که چه کار کنيم فرشته‌هايي که حامي ما هستند، زياد همراهي ما را بکنند؟ از ما راضي باشند، کمک ما کنند. در خانه ما رفت و آمد کنند. براي ما دعا و استغفار کنند؟ روايت زيبايي است که در لئالي الاخبار است. يک شخصي به امام صادق(ع) عرض کرد: گاهي بي مقدمه موج غم و غصه مرا مي‌گيرد. يعني انرژي منفي روي من مي‌‌ريزد. حتي حادثه‌اي هم رخ نمي‌دهد. يعني کسي مال مرا خورده باشد، آبروي من رفته باشد، کسي مرا آزار داده باشد، بچه‌اي فوت کرده باشد، اما يکباره موج غم مرا فرا مي‌گيرد. بعضي مواقع هم بي مقدمه فرح و انبساط به من مي‌رسد. از امام صادق پرسيد: رمز اين چيست؟ حضرت فرمودند: وقتي آرامش و نشاط و سرحالي تو را مي‌گيرد علامت اين است که فرشته‌هاي خدا به تو نزديک شدند. چون فرشته‌ها کارشان انرژي مثبت دادن است. و هر وقت موج افسردگي و نااميدي و يأس و غم و غصه مي‌آيد، فرشته‌ها دور مي‌شوند، علامت اين است که شيطان و شياطين نزديک شدند. بعد حضرت استشهاد به آيه قرآن کردند. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ‏ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» (بقره/268) شيطان کارش منفي بافي است. دعوت به بدي‌ها و خيانت و ظلم و فساد و گناه و جنگ و اختلاف و ستيز است. دعوت به فقر و نيستي و نابودي مي‌کند. تمام انرژي‌هاي منفي و مأيوس کردن براي شيطان است. «وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ‏ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‏» ولي خدا به وسيله فرشته‌ها مي‌گويد: من شما را مي‌آمرزم و دستگيري مي‌کنم. تمام مثبت گرايي‌ها، مثبت بافي‌ها از طرف خدا و ملائکه است و منفي بافي‌ها براي شيطان و شياطين است.
چه کنيم فرشته‌ها به ما نزديک شوند و زياد شوند؟ روايت داريم افرادي که به عيادت مريض مي‌روند، يا خود شخص مريض مي‌شود، گرفتار مي‌شود. فرشته‌ها خيلي هواي او را دارند. از امام صادق(ع) هست که فرمود: «مَنْ عَادَ مَرِيضاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَكَّلَ‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ أَبَداً سَبْعِينَ أَلْفاً مِنَ الْمَلائِكَةِ يَغْشَوْنَ رَحْلَهُ وَ يُسَبِّحُونَ فِيهِ وَ يُقَدِّسُونَ وَ يُهَلِّلُونَ وَ يُكَبِّرُونَ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ نِصْفُ صَلاتِهِمْ لِعَائِدِ الْمَرِيضِ»‏ (كافي، ج 3، ص 120) فرمود: اگر کسي مريضي از مسلمان‌ها را عيادت کند، اينهايي که گوشه و کنار خانه افتادند، خدا را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد، همه مريض‌ها و گرفتارها مخصوصاً مريض‌هاي مد نظر شفاي عاجل روحي و جسمي مرحمت بفرمايد. فرمود: اگر کسي مريضي از مسلمان‌ها را عيادت کند، خدا هفتاد هزار فرشته همراه او مي‌کند و بعد فرشته‌ها مي‌آيند محل استراحت آن مريض را مي‌گيرند. تسبيح و تقديس مي‌کنند، لا اله الا الله مي‌گويند و ذکر مي‌گويند تا روز قيامت، اين هفتاد هزار فرشته براي آن مريض و هم براي کسي که از او عيادت کرده تسبيح و دعا و ذکر مي‌گويند که نصف عباتشان براي عيادت کننده مريض است. ببينيد چه برکاتي دارد که ما ملاقات کسي مي‌رويم يا به آسايشگاه مي‌رويم، به سالمندها سر مي‌زنيم. هفتاد هزار فرشته خدا براي انسان مي‌فرستد.     خدا آن نفسي که به مريض داده، نفسي است که وقتي دعا مي‌کند مستجاب مي‌شود براي کسي که از او عيادت مي‌کند. انشاءالله عيادت مريض را جدي بگيريم.
در روايت داريم خداي متعال به حضرت موسي(ع) فرمود: اي موسي من مريض شدم، چرا از من عيادت نکردي؟ حضرت موسي جا خورد. خدا مريض مي‌شود؟ فرمود: اگر مرا عيادت مي‌کردي مرا پيدا مي‌کردي. عرض کرد: شما که مريض نمي‌شوي؟ فرمود: فلان بنده مؤمن من مريض شد، چرا از او عيادت نکردي؟! انگار به عيادت من نيامدي. اگر او را عيادت مي‌کردي، «لوجدتَني عندَ» يعني خدا نزد تخت خواب مريض دل شکسته‌اي که در خانه افتاده، محل تجلي خدا و محل تجلي ملائکه است.
شريعتي: من نوعاً مقيد هستم عيادت بيمار بروم و هروقت هم رفتم، هم شخصي که مريض است خوب مي‌شود و هم خودم احساس سبکي مي‌کنم.
حاج آقاي فرحزاد: اين همان آثار ملائکه است. عجيب است اينکه يک مريضي که کسي سراغش نمي‌رود، همين رفتن روحيه مي‌دهد و نشاط مي‌دهد. اين خيلي مهم است. روايتي ديدم که خيلي جالب است. از امام صادق(ع) در جلد 56 بحارالانوار است. امام صادق(ع) فرمودند: «اذا صعد ملکا العبد المريض الي السماء» گاهي بنده‌اي مريض مي‌شود و در رختخواب مي‌افتد، دو فرشته‌اي که مأمور هستند اعمالش را بنويسند و کارهايش را به خدا ارائه بدهند، صبح و شب عوض مي‌شوند. هنگام مغرب بالا مي‌روند. «يقول الرب ماذا کتبتما لعبدي في مرضه» خدا به اين دو فرشته که مأمور يک مريض بودند و در بستر افتاده، مي‌گويد: اين بنده من در رختخواب چه مي‌گفت؟ عملش چه بود؟ «فيقولان: الشکايه» مي‌گويند: خدايا دائم مي‌ناليد و شکايت مي‌کرد. چرا گرفتار شدم؟ مريض شدم؟ نمي‌توانم عبادت کنم؟ «فيقول: ما انصفتُ عبدي إن حَبستُهَ في حَبسٍ من حَبسي ثم أمنعه الشکايه» خدا به اين بنده مؤمن حق مي‌دهد. با اينکه خدا خودش مريض کرده است. مريضي و شفا دست خداست. ولي خدا مي‌فرمايد: اگر من حق شکايت به اين بنده ندهم، از در انصاف وارد نشدم. حالا تب به بدنش افتاده، معلول شده، گرفتاري روحي و جسمي دارد، اينکه فشارش بدهم و بگويم: لب از لب باز نکن، بي انصافي است! با بنده از در انصاف وارد نشدم که من او را حبس کردم، يعني يک پيشامد و ناگواري به او دادم، بعد بگويم: صدايت در نيايد. حرف نزن و ناله نکن! اين در شأن من نيست. خدا مي‌فرمايد: «اکتبا لعبدي» اين بنده‌اي که من او را حبس کردم، مريضي بر او مسلط شده و زمين گير شده، هرکار خيري که در صحت مي‌کرده برايش بنويسيد. انفاق مي‌کرده، نماز مي‌خوانده، زيارت مي‌رفته، حالا که به واسطه بيماري عاجز شده، برايش بنويسيد. «ما کنتما تکتبان له من الخير في صحته و لا تکتبا عليه سيّئه» اگر خطا و لغزشي هم از او سر زد، معذورش بداريد. البته اين مجوز گناه نيست. کسي ناخواسته گناه کند يا حق الناس، روايت داريم: مؤمني که مريض مي‌شود و زمين گير مي‌شود، خدا مي‌خواهد او را پاک کند. گاهي يک تب بهره‌ي مؤمن از آتش جهنم است و گناه يک سال او را خدا پاک مي‌کند. در بستر که مي‌افتد، گذشته‌اش را وارسي مي‌کند، چه غلطي کردم، مثل برگ خزان که در پاييز مي‌ريزد، فرمود: براي مؤمن که به سوي خدا برمي‌گردد گناهانش مي‌ريزد. يعني خدا هم گناهانش را مي‌بخشد، هم ثواب نکرده‌هايي که در سلامتي مي‌کرده، مي‌گويد: بنويسيد. تا وقتي در حبس من است و خوب شود و بلند شود برايش ثواب‌ها را بنويسيد.
خدايي که همه کاره ماست، مالک و مدبر ماست. ولي وقتي بنده‌اش مريض مي‌شود، مي‌گويد: حق شکايت دارد. يعني بگذاريد ناله کند و شکايت کند. حوادثي که اين اخير اتفاق افتاده است از چند جهت قابل بررسي است. يکي اينکه يک تلنگر محکمي است به مسئولين ما و همه‌ي قواي ما که واقعاً به فکر جدي مشکلات مردم باشند. ما هيچوقت، هيچ عزيزي راضي به دخالت بيگانه نيست. ديشب به آقاي حسيني قمي گفتم: شما شب‌هاي سه‌شنبه راحت مي‌خوابيد؟ گفت: از اينکه نمي‌توانم سمت خدا بيايم، راحت مي‌خوابم ولي پيام‌هايي که هر هفته ما داريم، پيام داريم شايد هشتاد درصد از پيام‌ها مشکلاتي است که به ما مي‌گويند. حضرت علي(ع) فرمود: اگر مسلماني از غم ظلم به يک زن يهودي که به اسلام پناه آورده، بميرد، جا دارد. واقعاً بايد به داد مردم رسيد. چرا بيشتر به فکر مردم نيستيم و مي‌گذاريم به اينجا برسد و اين بستر فراهم شود؟ يک مثال بزنم ما به شهري براي تبليغ رفتيم، به زندان براي سخنراني رفتيم. آدم اشکش درمي‌آيد. جوان‌هايي که چهارده سال بخاطر يک معضل زندان هستند. رئيس دادگستري آنجا گفت: يک زنداني داريم يک کارگر ساده شهرداري بوده است. پنج ماه حقوق اين کارگر را ندادند. يک ماه توانسته قرض کند، دو ماه توانسته قرض کند. يک کارگري که زير ميليون تومان حقوق مي‌گيرد. اين تبعيض طبقاتي و بي عدالتي فشار را زياد مي‌کند. گفت: اين آقا پنج ماه حقوق نگرفته است. از بس درمانده شده که به او گفتند: اين مقدار ترياک را فلان جا تحويل بده، پنج ميليون مي‌دهيم! ناداني کرده ترياک را تحويل داده وگوشه زندان است. اين معضل را چطور درست کنيم؟ يقه‌ي چه کسي را بگيريم؟ کسي که حقوق اين را نداده است، يک کسي نتيجه و محصول عمرش را در بانک گذاشته که درآمدي باشد، کمک خرجي باشد. چه کسي به اينها مجوز داده است؟ چه کسي بايد مشکلات اينها را حل کند. تمام مراجع ما از دست بانک‌ها و ديرکردها داد مي‌زنند. چه کسي بايد اين را حل کند؟ خوب آدم دلش آتش مي‌گيرد. اين کارگري که گوشه زندان افتاده به خانواده‌اش چه مي‌گذرد؟ خانواده‌اش ديگر سرپرست ندارند. نان آورشان نيست. خرج يک زنداني روزي سي هزار تومان است. خرج با عوامل زندان هشتاد هزار تومان است. اگر اين هشتاد هزار تومان را به اينها در بيرون بدهيم چه خواهد شد؟ اين طرف يک دستفروش را توبيخ مي‌کنيم، از آن طرف اين همه مؤسساتي که باز شدند و پول مردم را بايکوت کردند، اينها را چه کسي بايد جواب بدهد؟ يک فکري به حال مردم بکنيم. من ما، ما شود. راه حل اين است که گوش بدهيم. به حرف مردم گوش بدهيد.
شريعتي: نکاتي که گفتيد همه صحيح است و منکر آن نيستيم و همه آن را حس مي‌کنيم. اما رنگ و بويي که از اغتشاشات حس مي‌کنيم رنگ و بوي گراني و معضلات اقتصادي نيست.
حاج آقاي فرحزاد: يک راه حل اين است که اين را درمان اساسي کنيم. پدري که مشکل دارد، تا جايي که در توانش است حل مي‌کند. هرچقدر نمي‌تواند صميمانه به همه بگويد. يا افرادي که چوب لاي چرخ مي‌گذارند، قاچاق‌هايي که بعضي مي‌آورند و بازار را فلج مي‌کنند. کنار خواسته مردم اگر حاشيه سازي شود، يعني حمله شود، غارتگري شود، اغتشاش شود، حق الناس است. گناه کبيره صد در صد است. يعني در دعوا حلوا پخش نمي‌کنند. دو نفر بينشان دعوا بود، يکي فحش مي‌داد. طرف مقابل تحمل کرد، پيغمبر نشسته بود. صبرش تمام شد و او هم شروع به فحش دادن کرد. حضرت بلند شدند، گفتند: چرا بلند شديد؟ فرمود: تا وقتي که مدارا مي‌کردي و فحش نمي‌دادي فرشته‌ها جواب او را مي‌دادند. تو هم بلند شدي فحش دادي، ديگر شيطان آمد و فرشته‌ها رفتند. يعني اگر دعوا شروع شود، اقتدار مملکت ما به دو چيز است، وحدت و آرامش و امنيت. اگر آرامش و امنيت به هم بخورد، يعني مردم به بيت المال حمله کنند، به شخصيت‌هايي که مورد احترام مردم هستند، حمله کنند. يا به پرچم حمله کنند ديگر قابل تحمل نيست. در نهج‌البلاغه داريم اگر کسي گرد و غبار بي‌جا به پا کرد، اول دود به چشم خودش مي‌رود. يعني آن کسي که مي‌گويد: من مي‌خواهم معيشتي حل کنم، اگر آتش زد و کارهاي اغتشاش گري انجام داد، به شغلش هم نمي‌رسد. اينها را هم در نظر بگيريم، از راه صحيح وارد شويم. کارهايي که بزرگان ما اجازه مي‌دهند نه هرکاري که خواستيم انجام دهيم. پيغمبر ما فرمود: «ما اختلفت‏ امّة بعد نبيها الا طهر اهل باطلها علي اهل حقّها» (كنز، خ 929) تعبير تندي است. يعني اگر اختلاف و دو دستگي افتاد، دشمن مي‌آيد. باطل روي کار مي‌آيد. حواسمان جمع باشد. اين درصد بسيار کمي که اخلال‌گر هستند، آشوب گر هستند، يا شعارهاي هنجار شکنانه مي‌دهند، اين ديگر خيلي بد است. غيرت مردم هم اجازه نمي‌دهد و ممکن است مردم مقابله کنند. مسئولين جدي بگيرند. معيشت حداقلي مي‌خواهند، شغل مي‌خواهند. بحث ازدواج مي‌خواهند.
شريعتي: انشاءالله با همدلي و همکاري برسيم به جايي که بايد برسيم. به چشم اندازي برسيم که ظهور حضرت ولي‌عصر(عج) است. نکات پاياني شما را بشنويم. امروز صفحه 186 قرآن کريم در برنامه سمت خدا تلاوت خواهد شد.
حاج آقاي فرحزاد: بين نقد و تخريب فرق بگذاريم. اگر خواسته‌اي داريم از راه صحيح و قانوني و شرعي اعمال کنيم. اما اينکه تخريب کنيم، چه تخريب در فضاي مجازي، چه تخريب در عمل‌هايي که فيزيکي است. خواسته‌هاي مردم را جدي بگيريم. در اين صفحه که تلاوت مي‌شود آيه 74 سوره انفال خداي مهربان مي‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ» خيلي به درد بحث امروز ما مي‌خورد. دو گروه بودند، يک عده مهاجرين بودند که در مکه سيزده سال پيغمبر را ياري کردند و ايمان آوردند، از بس تحت فشار بودند. مورد هجوم قرار گرفتند و کوچ کردند و به مدينه آمدند. گروه دوم انصار و اهل مدينه بودند. به اينها جا دادند، پناه دادند و کمک کردند. بزرگي فرمودند: کارخانه‌اي، مؤسسه‌اي، بودجه‌شان کم شد و چند نفر را خواستند اخراج کنند. مدير عاقلي بود، گفت: ما مي‌آييم صرفه جويي کنيم، از هرکدام ده درصد بزنيم کسي بيکار نشود. کار پيغمبر را چه کساني پيش بردند؟ مهاجرين و انصار چون با هم همدل و يکي شدند. مي‌فرمايد: اينهايي که با هم يکي و همدل مي‌شوند، «أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ» هم خدا رزق با کرامت برايشان مي‌فرستد، هم آمرزش گناهان را به دنبال دارد.
شريعتي: از همه دوستان مخصوصاً دوستانمان در سازمان اوقاف و امور خيريه براي اعزام زائر اولي‌هاي مشهد بسيار تشکر مي‌کنيم. انشاءالله دعاي مردم خوب ما بدرقه راهشان باشد. انشاءالله اين سنت پسنديده تکرار شود. براي برداشت محتوا و نکاتي که در برنامه گفته ميشود به سايت ما و کانال ما در فضاي مجازي مراجعه کنيد. کانال پيام رسان سروش ما فعال است. انشاءالله دوستان ما مراجعه کنند و از فرمايشات کارشناسان ما بهره‌مند شوند.
حاج آقاي فرحزاد: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم مي‌دهيم که مشکلات مملکت ما، ملت ما، جوان‌هاي ما را به حق پيغمبر و اهل‌بيت برطرف بفرما. مريض‌ها، مريض‌هاي مد نظر شفاي عاجل عنايت بفرما. خدايا به حق محمد و آل محمد باران و برف رحمت بر ما نازل بفرما. ما را به بدي‌هايمان مؤاخذه نفرما. الفت، يگانگي، امنيت، رفاه و آسايش و وسعت رزق به ملت و مملکت ما مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن و امام حسين.
شريعتي: همه با هم براي شفاي همه مريض‌ها يک حمد و شفا بخوانيم و انشاءالله خداوند به همه مريض‌ها عافيت بدهد.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها