برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (ع)- حمد الهي و صلوات بر پيامبر اکرم(ص)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 29- 08-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، خانمها و آقايان، بينندهها و شنوندههاي عزيزمان. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد. حلول ماه ربيع بر شما مبارک باشد.
حاج آقاي فرحزاد: من هم خدمت شما و همهي بينندگان و شنوندگان خوب اين برنامه عرض سلام دارم و آرزوي قبولي همه عزاداريها و عرض ادبهاي عزيزان را داريم. انشاءالله خدا قبول کند و مهر قبولي به اين عرض ادبها بزند. خصوصاً عزيزاني که در اربعين و همچنين ايام آخر صفر در موکبها به مردم خدمتگزاري کردند. جا دارد محضر عزيزاني که در اين داغ و مصيبت بزرگ، زلزله اخير کرمانشاه عزيزاني را از دست دادند تسليت بگوييم. خداي متعال کمک کند همينطور که همه ارگانها و ادارهها و مردم کمک ميکنند. گاهي بعد از زماني که ميگذرد غفلت ميآيد. اين است که اين خدمتها و کمک رسانيها بايد ادامه داشته باشد. هوا رو به سردي است و استان کرمانشاه از استانهاي محروم است و آمار محروميت هم در اين استان بالاست. انشاءالله يک توجه ويژهاي از طرف همه و مردم عزيز خواهد شد.
اول ماه ربيع هم يک مناسبت مهمي است که ما گاهي غفلت ميکنيم. شب ليلة المبيت است. يعني اول ربيع هجرت پيغمبر خدا که شروع سال هجري و قمري ما از اينجا شروع شده است، اولين شبي است که پيغمبر وطن خودشان را ترک کردند، چهل نفر بنا بود بريزند و حضرت را به شهادت برسانند که مولا اميرالمؤمنين جان خودش را تقديم کرد و براي حفظ پيغمبر جاي ايشان خوابيد و آيه نازل شد، «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد» (بقره/207) روايت عجيبي داريم که هر نفسي که مولا علي (ع) براي حفظ پيغمبر کشيدند، افضل از عبادت جن و انس است. چه عظمتي اميرالمؤمنين و چه عظمتي پيامبر بزرگ دارد. انشاءالله خداوند جبران همه کمبودها و کاستيها را بکند.
شريعتي: امروز هم حضور رهبر معظم انقلاب در منطقهي زلزله زده کرمانشاه خيلي اميدوار کننده و دلگرم کننده بود. انشاءالله با همت و همراهي مردم و مسئولين روز به روز از اين دردها کاسته شود و انشاءالله کرمانشاه و مردم عزيز کرمانشاه بر قلبشان آرامش نازل شود. در آغاز ماه ربيع دعا ميکنم انشاءالله به برکت نام نبي مکرم اسلام که ماه ربيع ماه پيامبر است عزاداريهاي همه قبول باشد. از حمد و ثناي خداي متعال شنيديم، بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد.
همانطور که عرض کرديم اولين دعاي صحيفه سجاديه در مورد حمد و ثناي الهي بود. چون در دعاها فراوان حمد و ستايش آمده چند هفتهاي بيشتر دعاي اول را شرح داديم. البته ما اکثراً صرف نظر کرديم چون بنا بر اين داريم که سيري در صحيفه سجاديه داشته باشيم و اگر بخواهيم هر دعايي را کامل شرح و بسط بدهيم خيلي زمان ميبرد. عرض کرديم حمد خيلي عظمت دارد، آنقدر که اولين کساني که دعوت به بهشت ميشوند حمادون هستند و باعث ريزش و زياد شدن نعمتها ميشود و برکات فوق العادهاي دارد که عرض کرديم. تعبيرهاي مفصلي حضرت در اين دعا دارند. حضرت باز در اواخر اين دعا ميفرمايد: «حمدا لا منتهي لحمده» من حمدي ميکنم که اندازه نداشته باشد. چون نعمتهاي خدا اندازه ندارد. لطف خدا اندازه ندارد. «و لا حساب لعدده، و لا مبلغ لغايته» پايان دست نيافتني داشته باشد. «و لا انقطاع لامده» تمام نشود يعني حمد ابدي و دائمي از خداي متعال دارم. حمدهاي خيلي زيبايي حضرت دارند که ما ميگذريم.
بحث ما هفتههاي قبل در اين بود که مراتب حمد را شرح بدهيم. اولين مرحله حمد زباني است، الحمدلله با الفاظ مختلف، مرحله بعد قلبي است. قلب و زبان، با تمام وجود حمد و شکر خدا را به جا آوريم. مرحله بعدي حمد جوارحي و اعضاء و وجود ماست. يعني هر نعمتي را در مسيري که خدا امر کرده است. شکر نعمت آن است که آن نعمت را در راه خودش و به جا مصرف کنيم. نعمتي که خدا به ما داده سلامتي و امنيت، عزيزاني که زلزله زده هستند و واقعاً سخت است. اگر ما و خانواده ما يک شب در خيمه باشند، يک شب در سرما و باران باشند، ما نميتوانيم درک کنيم. افرادي ميگويند: مادر و همسر و فرزندم در اين حادثه از دنيا رفته است. بچه خردسالي که همه اعضاي خانوادهاش را از دست داده است. حمد و ستايش نعمتهاي خدا خيلي مهم است. پيغمبر فرمود: کسي که صبح کند و به فکر مسلمانها نباشد، مسلمان نيست. يعني اگر مردم يک خدمات حساب شده و منظم برسانند به زودي همه سختيهاي اينها کاهش پيدا ميکند. هر نعمتي که داريم، چشم و گوش و مال و هرچه داريم را صرف خدمت رساني به ديگران کنيم.
مرحله آخر که خيلي مهم است، اين است که انسان وقتي که بخواهد حقيقت حمد را انجام دهد و واقعاً نعمتهاي بي حدي که خدا به ما مرحمت کرده و لطف و عنايتي که روي سر ما ريخته اظهار عجز و ناتواني ميکند. يعني پايان کار به اين نتيجه ميرسد که واقعاً از حمد واقعي عاجز هستيم. يک روايت زيبايي است از حضرت موسي(ع) است. حضرت نعمتهايي که حضرت موسي چطور دنيا آمد و با فراز و نشيبهايي که داشت در خانه فرعون بزرگ شد و بعد هم داماد حضرت شعيب شد و بعد در بيابان آمد خانمش درد زايمان گرفت، سو سو چراغ را ديد و ديد نوري برق ميزند. رفت ديد تجلي خداست و نبي مرسل شد. خدا الطاف فوق العادهاي به او مرحمت کرد. حضرت موسي(ع) خواست شکر خدا را به جا آورد. گفت: الحمدلله! الهي شکر! ديد خود اين الحمدلله يک نعمت جديدي است. گفت: الحمدلله بر اين الحمدلله! ديد باز اين هم يک نعمت جديدي است. هرچه شکر کرد ديد باز نعمت روي نعمت است. من توصيه ميکنم که عزيزان پانزده مناجات در مفاتيح هست که از ملحقات صحيفه سجاديه است. در صحيفه سجاديه معروف نيست ولي در مفاتيح، محدث قمي آوردند. مناجات خمسه عشر، و جز امام کسي نميتواند اينها را بفرمايد. واقعاً عميق و فوق العاده است. کسي که حالت توبه دارد، مناجات توبه! کسي که از شيطان و نفس امّاره به ستوه آمده مناجات شاکين. به خدا شکايت ميکنيم از سختيها. يکي مناجات شاکرين است. خيلي تعبيرهاي زيبايي است. «الهي اذهلني عن اقامة شکرک تتابع طولک» از بس پشت سر هم بر من لطف و عنايتت را سرازير ميکني، من غافل ميشوم از شکر تو. «و اعجزني عن احصاء ثنائک فيض فضلک» هر لحظه خدا ميلياردها لطف و عنايت و فيض بر سر ما ميريزد و ميفرمايد: اين تداوم فيض و لطف نميگذارد من بشمارم. «و شغلني عن ذکر محامدک ترادف عوائدک» از بس پشت سر هم لطف و عنايت تو بر سر من ميريزد به من مهلت نميدهد که من حمد و شکر کنم. مثل پدر و مادري که اينقدر براي بچهشان رفاه فراهم کنند که مجال تشکر کردن نداشته باشد. «الهي تصاغر عند تعاظم آلائک شکري» اصلاً شکر من در مقابل اين همه نعمت تو کم است.
امام سجاد(ع) ميفرمايد: «فکيف لي بتحصيل الشکر» من چطور ميتوانم شکر تو را به جا آورم؟ «و شکري اياک يفتقِرُ الي شکر» همين که من تو را ياد ميکنم، همين که الهام کردي شکر تو را به جا آورم. نام تو را بياورم، گفت:
هزار مرتبه شستن دهان به مشک و گلاب *** هنوز نام تو بردن کمال بي ادبي است
ميفرمايد: همين الهي شکر گفتن، احتياج به شکر دارد. «فکلما قلت لک الحمد وجب علي لذلک ان اقول لک الحمد» هرچه که الحمدلله و لک الحمد ميگويم، باز بر من واجب ميشود که حمد کنم. خدا فرمود: من به بندهاي نعمت ميدهم که الحمدلله بگويد. من به او نعمتي ناپايدار ميدهم، او الحمدللهي به من ميدهد ماندگار! لذا حضرت موسي(ع) وقتي چند بار الحمدلله گفت، دستهايش را بلند کرد و گفت: خدايا عاجز هستم از شکر تو! يعني هيچي ندارم. از شکر تو عاجز هستم. خدا فرمود: «الآن شکرتني» الآن که ديدي که هيچي نداري، فقر محض، عجز محض. مرحوم دولابي ميفرمودند: شکر اين خدا را ميخواهي به جا آوري، با کدام دست و زبان و با کدام فکر؟ همه اينها را خود او داده است. بعد اگر نعوذ بالله يک خداي ديگر بود و آدم از او يک چيز ديگر قرض ميگرفت و شکر اين خدا را به جاي ميآورد. هرچه هست براي خود اوست. سعدي ميگويد:
بنده همان به که ز تقصير خويش *** عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندياش *** کس نتواند که به جا آورد
از دست و زبان که برآيد *** کز عهده شکرش به درآيد
مرحله اعلايي که کسي فهم و درک و شعورش بالا ميرود به عجز ميرسد. يعني تسليم کامل، عجز کامل، حقيقت بندگي همين است که انسان «ما عرفناک حق معرفتک»، «ما شکرناک حق شکرک»، «ما حمدنا حق حمدک» خدايا ما کي ميتوانيم حق حمد و شکر تو را به جا آوريم؟ ما که فقر محض هستيم و هيچي نداريم. هرچه داريم براي خودش است. خود اين حمد الهام خودش است. لذا مرحله آخر حمد لنگ انداختن است. يعني تسليم و دست بالا باشد. خدايا هيچي ندارم! خدا ميگويد: من همه چيز دارد. به تو ميدهم و يک لطف و عنايت ويژه بر سر من سرازير ميشود. اين پايان فشردهاي از دعاي اول امام سجاد در صحيفه سجاديه است.
شريعتي: چقدر اين دعا با زندگي امروز ما فاصله دارد. ما که نوعاً از خدا شاکي هستيم و دائم ميگوييم: چرا ما اينطور هستيم؟
حاج آقاي فرحزاد: يک بزرگواري ميخواستند مشهد به زيارت امام هشتم مشرف شوند. خدمت يک بزرگواري آمدند خداحافظي کنند. گفتند: من ميخواهم به زيارت امام هشتم بروم. پيغامي داريد بفرماييد. فرمودند: از طرف من سلام به امام هشتم بده و از حضرت رضا بخواه، خدا به ما مردم ايران چوب ناشکريهاي ما را نزند. کنار خيلي از کشورها، ما خيلي مشکلات داريم ولي با وجود همه اينها قسمت پر ليوان را هم ببينيم و شاکر باشيم. خدا ميگويد: اگر شاکر باشيد، «لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهيم/7) من جبران ميکنم. ايران جزء کشورهاي رده بالا اسراف و تبذير است. چقدر خوراک دور ريخته ميشود و چقدر لباس را دور ميريزيم. ضايعات ما خيلي زياد است. در خارج يک ذره آب، چوب، کاغذ، کارتن دور ريخته نميشود. اينها کفران نعمت است.
يکي از مراحل شکر هم گفتيم که مجالس شکر است. وقتي نشستيم هرکدام يکي از نعمتهاي خدا را شرح بدهيم. خيلي از مواقع ما شکر واسطههاي نعمت، کفران نعمت، مسئوليني که دلسوز هستند، حداقل آنهايي که کار ميکنند و زحمت ميکشند، ناشکري نکنيم. آقايي ميگفت: من از اول انقلاب تا الآن روزي ده ساعت کمتر کار نکردم. اينها ستون هستند. روايت داريم روز قيامت بندهاي را ميآورند و بخاطر کفران نعمت به جهنم ميفرستند. ميگويد: بار پروردگارا! تو شاهد هستي من اينقدر الحمدلله گفتم، دائم شکر تو را به جا آوردم. خدا ميفرمايد: شکر مرا به جا آوردي ولي شکر بندگان و واسطههاي نعمت را به جا نياوري. امام هشتم(ع) فرمودند: «من لم يشکُرِ المنعم من المخلوقين لم يشکُرِ الله عز وجل» کسي که شکر واسطه نعمت را به جا نياورده، پدر و مادر و همسر و اولاد، خانم ما از صبح تا شب بچهداري ميکند. خانهداري ميکند، مهمان داري ميکند. تعطيلي و مرخصي هم ندارند. چرا سپاسگزاري نميکنيم. هرکسي کوچکترين خدمتي کرده است يادمان نرود.
حديث زيبايي است که «أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ» (كافي، ج 2، ص 99) چه کسي از همه بيشتر شکر خدا را به جا آورده است؟ آن کسي که از همه بيشتر از مردم تشکر کند. خدا رحمت کند مرحوم آيت الله بهجت(ره)، يکي از نزديکانشان ميگفت: ايشان هر روز براي پدر و مادرش نماز ميخواند. براي استادانش نماز ميخواند. زيارتنامه ميخواند. دعا ميکرد. ايشان زيارت عاشورا و جامعه کبيره را ترک نميکرد. دائم مشغول عبادت و کار و درس و بحث بود و چهار ساعت در طول روز را استراحت ميکرد. يکبار به آقا گفتم: شما هر روز براي استادان و پدر و مادرتان دعا ميکنيد و نماز ميخوانيد؟ فرمود: بهجت که بهجت شده است همينطور که نشده است. پدر و مادر و استاد و همه نقش داشتند. چرا ما باغبان را نميبينيم؟ هرکسي که خدمتي ميکند حتي آن طرف دنيا اختراعي کرده است و خيرش به ما ميرسد، بايد قدردان باشيم.
دعاي دوم صحيفه سجاديه، خيلي از شارحين گفتند اين دعا عطف به دعاي اول است. يعني حضرت اول مدح و ثناي خداي متعال را کردند، معمولاً ما بعد از حمد و ثنا ميگوييم: «الحمدلله رب العالمين و صلي الله سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين» بعد از حمد و ثناي خداي متعال واسطهي دومي که فيض و برکت و نورش به همه عالم ميرسد، اول واسطه و حلقه اتصال همه عالم به خداي متعال نبي مکرم اسلام است. با اول ربيع هم مصادف شده که ماه پيغمبر خدا و ماه نور و برکت و ميلاد پيغمبر ما است. قبل از اينکه بخشي از صحيفه سجاديه را بخوانم که دعاي دوم حضرت هست و دربارهي مدح و ستايش پيغمبر و بزرگترين نعمت و دادهي خداي متعال هست، چند شعر از سعدي بخوانم. به شرطي که سفارش شده هروقت نام پيغمبر برده ميشود، شيخ صدوق ميگويد: واجب است. روايت تندي داريم ميگويد: هرکس صلوات نفرستد اهل آتش است. حتي در نماز واجب هم اگر نام پيامبر را شنيديم بايد صلوات بفرستيم. سعدي مي فرمايد:
ماه فرو ماند از جمال محمد *** سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتي نيست *** در نظر قدر با کمال محمد
وعده ديدار هرکسي به قيامت *** ليلة الاسراء شب وصال محمد
آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي *** آمده مجموع در ظلال محمد
عرصه گيتي مجال همت او نيست *** روز قيامت نگر جمال محمد
امروز سمت خدا خيلي با نور و با برکت بخاطر صلواتهايي که ميليوني فرستاده ميشود.
«شمس و قمر در زمين حشر نتابد» روز قيامت احتياجي به خورشيد و ماه نيست.
شمس و قمر در زمين حشر نتابد *** نور نتابد مگر جمال محمد
آن همه پيرايه بست جنت فردوس *** بو که قبولش کند بلال محمد
هم چو زمين خواهد آسمان که بيافتد *** تا بنهد بوسه بر نعال محمد
چشم مرا تا خواب ديد جمالش *** خواب نميگيرد از جمال محمد
سعدي اگر عاشقي کني و جواني *** عشق محمد است و آل محمد
اين هفته برنامه مزين به نام مرحوم شيخ حر عاملي است. واقعاً از محدثين و علماي برجستهاي است که تمام حوزههاي ما و تمام علماي ما سر سفره اين شخصيت برجسته هستند. کتابهاي دست اول ناب دارند يکي وسايل الشيعه است. يکي «جهاد با نفس» است. تمام فقهاي ما و مراجع ما از کتاب وسايل الشيعه استفاده ميکنند. کتاب معتبري در حوزه روايت و حديث است. قبر ايشان در گوشه صحن انقلاب، رواق شيخ حر عاملي است.
شريعتي: کتاب «جهاد با نفس» تأليف شيخ حرّ عاملي است و بسيار کتاب خوبي است. مرحوم آيت الله بهجت ميفرمودند: حتماً اين کتاب را مطالعه کنيد که اگر مطالعه کرديد ميتوانيد اثر آن را به مرور زمان در خودتان ببينيد که مثل يک دارو و مثل يک نسخه شفابخش عمل ميکند. انشاءالله بتوانيد اين کتاب ارزنده را تهيه کنيد و مطالعه کنيد. براي تهيه کتاب به 20000303 به ما پيامک بدهيد و دوستان من شما را راهنمايي خواهند کرد. امروز صفحه 144 قرآن کريم آيات 125 تا 130 سوره مبارکه انعام در سمت خدا تلاوت خواهد شد. ثواب تلاوت اين آيات را به روح پيامبر مهربانيها حضرت محمد(ص) هديه کنيم.
«فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «125» وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «126» لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «127» وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «128» وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «129» يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ «130»
ترجمه: خداوند هركه را بخواهد هدايت كند، سينهاش را براى (پذيرش) اسلام مىگشايد و هر كه را (به خاطر اعمال وخصلتهاى خلافش) بخواهد گمراه كند، سينهاش را (از پذيرفتن ايمان) سخت قرار مىدهد، گويا به زحمت در آسمان بالا مىرود. خداوند اين چنين پليدى (كفر) را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد. و اين راه پروردگار تو است كه مستقيم است، قطعاً ما آيات خود را براى قوم و گروهى كه پند مىپذيرند به تفصيل بيان كردهايم. سراى سلامت نزد پرردگارشان، تنها براى آنان است و او به پاداش اعمالى كه انجام مىدادند، سرپرست و پشتيبان و دوست آنان است. و (به ياد آوريد) روزى كه خداوند، همهى آنان را گرد مىآورد (سپس به جِنّيان خطاب مىفرمايد:) اى گروه جنّ! از انسانها (پيروان) بسيارى يافتيد. و دوستان ايشان از نسل بشر گفتند: پروردگارا! ما انسانها و شياطين از يكديگر بهره گرفتيم و اينك به سرانجامى كه برايمان قرار داده بودى رسيديم. خداوند مىفرمايد: آتش جايگاهتان است كه هميشه در آن خواهيد بود، مگر آنكه خداوند بخواهد (كه گروهى از شمارا ببخشايد). همانا پروردگار تو حكيمى داناست. و بدين گونه بعضى ستمگران را بر بعضى مسلّط مىكنيم، (تا كيفرى باشد) براى آنچه عمل مىكردند. (در قيامت به آنان گفته مىشود:) اى گروه جنّ و انس! آيا پيامبرانى از خودتان به سويتان نيامدند تا آيات مرا بر شما بخوانند و شما را از ديدار اين روز بيمتان دهند؟ گويند: ما عليه خودمان گواهى مىدهيم و زندگى دنيا آنان را فريب داد و بر عليه خود شهادت دادند كه كافر بودهاند.
شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن کريم باشد. ديروز نايب الزياره دوستان بوديم. خدمت دوستان عرض کردم در ماه ربيع انشاءالله خبرهاي خوبي خواهيم شنيد از اعزام زائر اوليها به مشهد الرضا هم خواهيم گفت. از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم و بعد اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: بهترين سند و مدرک براي ذکر شريف صلوات آيه مبارکه در سوره احزاب است که خداي متعال ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» در همه جاي قرآن «يا ايها الذين آمنوا» اول آيه است ولي در اين آيه خداي متعال قبل از اينکه خطاب به مؤمنين بفرمايد، ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّون» خدا چه کار ميکند؟ بياييم همکار خدا شويم. خدا و همه ملائکه که هدفشان را جز خدا کسي نميداند. کارشان چيست؟ «يصلون» کار خدا صلوات است. يعني لطف و رحمت و برکتش را بر حبيبش پيغمبر خدا نازل ميکند. ملائکه هم درخواست رحمت و ريزش رحمت ميکنند. بعد ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» اي کساني که ايمان آوردهايد، شما هم تخلق به اخلاق خدا و ملائکه پيدا کنيد «صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً». البته «وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» هم به معني تسليم آمده و هم به معناي سلام آمده است. تسليم پيغمبر شويم و تبعيت کنيم. يک نکته هم که در روايات شيعه و سني فراوان داريم که پيغمبر بارها فرمود: بر من صلوات کوتاه و منقطع و ناقص نفرستيد. فرمود: بر من صلوات بفرستيد و بر آل من نفرستيد. ما روايت فراوان داريم که حتي ملائکه لعنت ميکنند کساني که بر پيغمبر درود ميفرستند و بر آل او نميفرستند. لذا مقيد باشيم صلواتهايمان را با آل و اهلبيت پيامبر ضميمه کنيم. ماه ربيع ماه صلوات است.
آيه 125 اين صفحه خداي مهربان ميفرمايد: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ» کسي که خدا ميخواهد او را هدايت کند، خدا به او سينه وسيع ميدهد. شرح صدر ميدهد و قلبش را وسيع و نوراني ميکند. کسي هم که نخواهد هدايت پيدا کند و گمراهي برود، خدا سينهاش را تنگ ميکند و ظرفش کوچک ميشود. آدمهاي تنگ و تنگ نظر «كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ» مثل اينکه بخواهد بدون امکانات در هوا برود. در هوا اکسيژن نيست و نفس انسان تنگ ميشود. انسانهاي تنگ نظر نميتوانند پرواز کنند و بالا بروند. شرح صدر از چيزهايي است که خيلي مهم است. حضرت موسي(ع) وقتي خدا ميخواست او را نزد فرعون بفرستد تا بني اسرائيل را نجات بدهد، اول چيزي که درخواست کرد «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/25) خدايا به من سينه بزرگ بده. شرح صدر بده! آدمهاي بزرگ ميتوانند گذشت کنند و شرح صدر ريشه تمام خوبيهاست. ظرفيت آدم بالا ميرود و تنگ نظري و کوچکي ريشه تمام بديهاست. گفت: شرح صدر به من بده و بعد دعاي ديگر. ولي خدا بر پيغمبر عظيم الشأن ما منت گذاشته و ميفرمايد: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (شرح/1) آيا شرح صدر به تو نداديم؟ پيغمبر ما فرمودند: وقتي در قلب نور الهي بيايد، باز ميشود و ظرفيتش زياد ميشود. گفتند: علامتي دارد؟ فرمود: دنيا در نظرش کوچک ميشود و دست و بالش را از دنيا جمع ميکند. روي دلش به طرف آخرت برميگردد. آماده رفتن از اين عالم ميشود قبل از اينکه مرگش برسد. آدمهاي بزرگ دنيا در نظرشان کوچک است و خدا و آخرت خيلي بزرگ ميشود. انشاءالله خدا به ما شرح صدر بدهد. ما عوامل شرح صدر و عواملي که تنگي سينه ميآورد را عرض کرديم.
شريعتي: کتاب «شرح صدر در سيره پيامبر(ص)» عنوان کتابي است که مجموعه مباحث حاج آقاي فرحزاد است به عنوان «وسعت دل». انشاءالله دلهاي همه ما مثل دريا شود و بتوانيم شرح صدر داشته باشيم. کتاب «جهاد با نفس» تأليف مرحوم شيخ حر عاملي است که کتابي است از بحثها و بخشهاي کتاب «وسايل الشيعه» و کتاب مفصلي در حوزه روايات و احاديث ما هست. احاديث معتبر را ايشان جمع آوري کرده و در اين کتاب آمده است.
حاج آقاي فرحزاد: زمان خوبي است که روز اول ربيع وارد دعاي دوم صحيفه سجاديه شويم که مناسبت با پيغمبر خدا دارد. «اَلحَمدُلِلّهِ الَّذي مَنَّ عَلَينا بِمُحَمَّدٍ نَبيِّه» بعد از وجود خداي متعال و توحيد نابي که به خدا اعتقاد داريم، بعد از او واقعاً در ميان نعمتها، نعمتي از اين بالاتر نيست. نعمت نبوت و بعد نعمت امامت و ولايت است. لذا امام سجاد(ع) با بسم الله شروع نکرده است. با واو عاطفه شروع شده است يعني عطف به دعاي قبل دارد. «و الحمدلله» خدا را شکر ميکنيم بر ما منت نهاد، خدا در قرآن ميفرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا» (آلعمران/164) خدا منت گذاشته و از جنس خودش پيغمبري فرستاد. «دونَ الاُمَمِ الماضيَة وَ القُرونِ السّالِفَة» زير اين آسمان چقدر بايد خدا را شکر کنيم که امت اين پيغمبر هستيم؟ امت آدم، امت ابراهيم و موسي و عيسي نيستيم. نبي خاتم افضل انبياء است. سرور انبياء است. فرمود: «آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ تَحْتَ ذَلِكَ اللِّوَاء» آدم و تمام انبياء زير پرچم من هستند. سرور عالم است. افضل همه انبياء است.
نام احمد جمله نام انبياست *** چون که صد آمد، نود هم پيش ماست
آقاي عابديني و آقاي ميرباقري زياد فرمودند: که اگر همه انبياء جمع شوند نه اينکه پيغمبر شود، تمام انبياء شعاع وجودي پيغمبر هستند. همه هم جمع شوند باز پيغمبر خيلي بالاتر است. اينقدر پيغمبر ما عظمت دارد، دو روايت ديدم که حضرت عيسي روح الله، چون يکي از پيغمبراني که پيرو زياد دارد حضرت عيسي(ع) است. مسيحيت در دنيا زياد هستند. حضرت عيسي روح الله با همه آن عظمت وقتي عظمت پيغمبر ما را ديد، گفت: «اللهم اجعلني من امة محمد» خدايا مرا از امت اين پيغمبر قرار بده. اين نعمت را امام سجاد يادآوري ميکند. شکر ميکنيم که ما را امت پيغمبر آخر الزمان قرار داد. ما را در زمان حضرت عيسي و موسي و نوح قرار نداد. ما امت اين پيامبر هستيم که بالاترين کلاسها و بالاترين دانشگاهها است، بالاترين تعليم و تعلمهاست. اگر ديني از اين بالاتر و بهتر بود خاتم نميشد. حدي که بشر بتواند به کمال برسد براي اين امت است. حضرت موسي کليم الله، انبياء خيلي عظمت دارند و از عرايض من سوء استفاده نشود. انبياء مقام بالايي دارند ولي کنار عظمت پيغمبر ما کم ميآورند. موسي کليم الله وقتي عظمت پيغمبر ما را ديد، مدهوش شد. وقتي به هوش آمد دست به دعا برداشت. گفت: «اللهم اجعلني من امة محمد» خدايا مرا از امت اين پيغمبر قرار بده. ابراهيم خليل به آسمان نگاه کرد، انواري ديد. نور پيغمبر را ديد. نور دوازده امام را ديد. نور دوستان و شيعيان اميرالمؤمنين را ديد. گفت: اين نورها چه نوري است کنار اين دوازده نور است؟ گفتند: نور سلمان و ابوذر است. نور انوار مقدسه شيعيان است. اگر خيلي بتوانيم ادعا کنيم، شيعه در روايت داريم خيلي مقامش بلند است.
يک نفر به امام سجاد(ع) گفت: من از شيعيان مخلص شما هستم. فرمودند: تو ابراهيم خليل هستي. اگر مثل ابراهيم هستي ادعايت درست است و الا منتظر بلا باش. حرف دروغي زدي. حضرت ابراهيم عظمت و نور شيعيان مولا علي(ع) را ديد و گفت: «اللهم اجعلني من شيعة علي بن ابي طالب(ع)» چه عظمتي اين پيغمبر دارد. حضرت ابراهيم که افقش از همه انبياء و پيغمبر ما بلندتر است، ميگويد: خدايا مرا از پيروان و شيعيان مولا علي بن ابي طالب و وصي اين پيغمبر قرار بده.
حالا که به دعاي دوم صحيفه سجاديه رسيديم و عظمت و بزرگي پيامبر را شرح ميدهد، مباحث را عزيزان پيگيري کنند. روز قيامت فقط نور پيغمبر و آل پيغمبر ميتابد. هرکس به اين نور وصل شد نجات پيدا ميکند. پيغمبر ما فرمود: «مَا اختَلَطَ حُبّي بِقَلبِ عَبدٍ إلّا حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّار» يعني عشق و محبت من با قلب کسي قاطي نميشود الا اينکه خدا بدن او را بر آتش جهنم حرام ميکند. عشق محمد بس است و آل محمد. اگر اين عشق و محبت حقيقي باشد پيغمبر ضمانت کردند اين بدن بر آتش جهنم حرام است. حضرت فرمودند: خدا به ما منت گذاشت، «دونَ الاُمَمِ الماضيَة وَ القُرونِ السّالِفَة» ما را در امتهاي قبل نياورد. خدا قدرتي دارد که از هيچ چيزي عاجز نيست ولي آن چيز بزرگ باشد. يکي از اسمهاي خدا لطيف است، لطيف هم معني لغوياش به معني دقيق و ظريف است. در مورد لطيف داريم که همان چيزهايي که يک فيل دارد، پا و دست و قلب و کبد و عاج دارد، همه را خدا در يک پشه هم قرار داده است. بيشتر از فيل، پشه پر و بال دارد که پرواز ميکند و فيل ندارد. پشه قلب و کبدش کجاست. يک معني لطيف اين است. اگر پاي پشه بشکند کدام جراح درست ميکند؟ از خدا چيزي فوت نميشود ولو اينکه ريزترين چيزها باشد. «فختم بما علي جميع المنظره» اين امت را بر جميع مخلوقات ديگر خاتم قرار داد. ما را شاهد قرار داد بر افرادي که انکار ميکنند و اين امت را بر ديگران که کم هستند بيشتر قرار داد.
شريعتي: انشاءالله شرح دعاي دوم را هفته آينده مفصل خواهيم شنيد. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاح آقاي فرحزاد: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم که قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگرداند. همه ما را از بهترين ياران و شيعيان خالصشان قرار بدهد. رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها خصوصاً عزيزاني که در حادثه زلزله صدمه ديدند، برطرف بفرما. مريضها را شفاء بدهد به برکت سلام بر امام حسن و امام حسين(ع).
شريعتي: دلهايمان را روانه کربلاي معلي ميکنيم و با دل و جان به حضرت سيدالشهداء سلام ميدهيم.