اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-08-01-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – آثار و برکات حمد و نکاتي پيرامون زيارت اربعين

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آثار و برکات حمد و نکاتي پيرامون زيارت اربعين
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 01- 08-96

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
اينگونه در قفس به رهايي نمي‌رسيم *** بي ناخدا بدان به خدايي نمي‌رسيم
يک عمر صرف مدرسه و درس شد ولي *** بي گريه بر حسين به جايي نمي‌رسيم
بي شوق انتظار به بي راهه مي‌رويم *** جز راه دل به کرب و بلايي نمي‌رسيم
يا ايها العزيز، تو شرط رسيدني *** ما مانده‌ايم و تا تو نيايي نمي‌رسيم
ما را بدون تو به پشيزي نمي‌خرند *** جز با حضور تو به بهايي نمي‌رسيم
صاحب عزا، بدست تهي‌مان نگاه کن *** بي لطف تو به فيض گدايي نمي‌رسيم

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، خانم‌ها و آقايان و سلام مي‌کنم به صاحب عزاي اين روزها و ماه‌ها، حضرت ولي‌عصر(عج) که انشاءالله با آمدنش داغ دل اين روزها و شب‌هاي ما التيام پيدا کند. سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي قبولي عزاداري‌ها و اعمال را داريم. ماه صفر هست. ماه خير و برکت و عزاداري اهل‌بيت عصمت و طهارت است. شهادت چند امام در اين ماه است. امام حسن مجتبي (ع)، آقا علي بن موسي الرضا(ع)، شهادت پيغمبر عظيم الشأن(ص). صدقه دادن در اين ماه خيلي سفارش شده است. دعاي بسيار کوتاهي دارد که هر روز عزيزان به مفاتيح مراجعه کنند. «يا شديد القوي و يا شديد المحال، يا عزيزٍُ يا عزيزُ يا عزيز، ذَلَّت بعظمتک جميع خلقک» دو سه خط دعاست. روزي ده بار خواندنش در ماه صفر خيلي خوب است که از خطرات محفوظ باشند. در مفاتيح هم شهادت امام حسن مجتبي(ع) به فرموده بسياري از علما و بزرگان ذکر شده که در هفتم صفر است که جمعه اي که پيش رو است. در آستانه شهادت حضرت رقيه پنجم صفر هستيم. انشاءالله اين مراسم را احياء کنيم که مورد شفاعت اهل‌بيت قرار بگيريم.
شريعتي: روزهاي دوشنبه ما منور به نام امام سجاد زين العابدين است، با درياي نورشان صحيفه سجاديه است که امروز هم فرازهاي ناب و نوراني صحيفه را از بيان زيباي حاج آقاي فرحزاد مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: هفته‌هاي قبل عرض کرديم بخش عظيمي از دعاهاي صحيفه و کلاً دعاهاي ما با حمد و ستايش است. در همين دعاي اول شايد حضرت بيست مورد درباره حمد الهي و آثار و برکات حمد بيانات خيلي زيبايي داشته است که اين حديثي که هفته قبل گفتم را باز تکرار کنم. پيغمبر فرمود: «اذا انعم الله علي عبدٍ فيقول العبد الحمدلله» هرگاه خدا بر بنده‌اي نعمتي و لطفي و عنايتي کرد، الحمدلله بگويد. خدا مي‌گويد: به بنده‌ام نگاه کنيد! من نعمتي که خيلي قدر و قيمتي ندارد به او دادم و او حمدي کرده است که قيمت ندارد. يعني خدا مي‌گويد: نعمت من خيلي قيمت ندارد، ولي حمد تو اندازه ندارد. چون نعمت مادي از بين مي‌رود ولي حمد و ستايش خدا باقي است. «فيقول الله تعالي انظروا الي عبدي اعطيته ما لا قدر له فاعطاني ما لا قيمة له» خدا به حمدهاي ما مي‌بالد.
امام سجاد(ع) در بيان نوراني ديگر فرمودند: اگر کسي نعمتي را که خدا به او داده است را الحمدلله بگويد، «فقد عبدا شکر کل نعمة عز و جل» شکر هر نعمتي و حقش را ادا کرده است. نه يک نعمت، کل نعمت! حداقل عزيزان ما زبانشان در شبانه روز در هر کاري، شروع و پايان کاري، در شبانه روز مقيد شوند و يک دور تسبيح الحمدلله بگويند. توجه به نعمت‌هاي خدا داشته باشند. چه اشتياق و محبتي در دل ما به خدا ايجاد مي‌شود. مرحوم فيض کاشاني اشعاري دارد که حيفم آمد نخوانم. مرحوم آيت الله بهاءالديني از مرحوم فيض خيلي تجليل مي‌کردند. مي‌فرمودند: کم عالم و وارسته داريم که در علوم و فنون مختلف متبهر باشد و شاعر توانمندي باشد. ايشان چند غزل و قصيده دارد. درباره «لااله الا الله، استغفرالله» غزل دارد.
ز هرچه غير يار استغفرالله *** ز بود مستعار استغفرالله
يکي از اشعارش درباره‌ي الحمدلله است.
شدم آگه ز راه الحمدلله *** که عشقم شد پناه الحمدلله
رهي کارد مرا تا درگه او *** به من بنمود اله الحمدلله
سحاب رحمتش بر من بباريد *** ز دل شستم گناه الحمدلله
به يک دم کهرباي عشق بربود *** دل و جان را چو کاه الحمدلله
رَسَن آمد ز بالا يوسف جان *** برون آمد ز چاه الحمدلله
آن يوسف ما، حقيقت جان ما در چاه طبيعت دنيا گرفتار شده است. خدا و اهل‌بيت حبل الله هستند. اولياي خدا حبل الله هستند. اينها را فرستاده که ما را از درون چاه دربياورند. الآن ريسمان اربعين آمده، ريسمان زيارت امام حسين آمده، هم مي‌توانيم کمک کنيم و اين رَسَن آمده ما را از درون چاه دربياورد. يکي از بزرگان مي‌فرمايد: روح و دل و جان ماو تا ولي خدا را نبيند، شکوفا نمي‌شود. آن روح و جان ما مثل غنچه است. غنچه گل سفت است و طراوت و زيبايي ندارد. بويش هم پراکنده نشده است. ولي وقتي اين غنچه باز شود، هم زيبايي‌هايش را نشان مي‌دهد و هم طراوتش را نشان مي‌دهد و هم بوي عطرش فضا را مي‌گيرد. مي‌گويد: مؤمنين و اولياي خدا و بندگان خوب خدا تا وجه الله را نبينند که ولي خداست، مولا علي و بچه‌هاي حضرت علي را نبينند، غنچه روح آنها باز نمي‌شود. از چاه طبيعت بيرون نمي‌آيند. مي‌گويد: خدا آن رسن را فرستاده ما را از درون چاه دربياورد. عشق امام حسين ما را از چاه طبيعت درمي‌آورد.
رسن آمد ز بالا يوسف جان *** برون آمد ز چاه الحمدلله
چو در تاريکي زلفش فتادم *** رخي ديدم چو ماه الحمدلله
روايت داريم که خيلي زيباست. هم از حضرت داود(ع) هست، هم از حضرت موسي کليم(ع) است. هردو بزرگوار، روايت داريم خداي مهربان به اينها فرمود: «يا موسي، يا داود، احبَّني و حببّني الي خلقي» اي داود، اي موسي! من خدا را دوست بداريد و يک کاري کنيد مردم هم مرا دوست بدارند. هردو بزرگوار بلافاصله سؤال کردند: خدايا ما تو را دوست داريم. چه کار کنيم خلق الله دوستت بدارند. خداي مهربان فرمود: «اذکر لهم آلائي و بلايي و نعمائي» نعمت‌ها، الطاف و کارهايي که با بندگانم کردم، از نبود، بودشان کردم. همينطور فوران نعمت و سلامت و صحت داشتند، اگر کسي درک کند که خدا چقدر لطف و محبت به او کرده است، نمي‌تواند خدا را دوست نداشته باشد.
شريعتي: ايام پاييز و شب‌هاي زمستان طولاني است، نکته‌ي بسيار ظريف حاج آقاي دولابي که فرمود: شب‌ها که دور هم مي‌نشينيد ده دقيقه نعمت‌هاي خدا را بشماريد.
حاج آقاي فرحزاد: روايت داريم اميرالمؤمنين و اهل بيت گاهي مي‌نشستند و هرکسي يک نعمت خدا را شرح مي‌داد. اين صريح قرآن است. «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ‏» (ضحي/11) اصلاً خود اين گفتن و تذکر و يادآوري نعمت چقدر انسان را به وجد مي‌آورد. ما فقط قسمت خالي ليوان را مي‌بينيم و شکايت و گلايه و پريشاني، هزار و يک درد و مرض مي‌آيد. من در تمام بلاها آن لطف و نعمتم را به شما نشان مي‌دهم که چه برکاتي که شايد خيلي از بيننده‌ها توجه نداشتند. تمام نمازخوان‌هاي عالم در هفده رکعت نمازشان هفده بار به آنهايي که الحمدلله مي‌گويند، دعا مي‌کنند. کجاي نماز است، بعد از رکوع است. بعد از رکوع چه مي‌گوييم؟ «سمع الله لمن حمده الله اکبر». «سمع الله لمن حمده» معنايش چيست؟ «سمع الله لمن حمده» يعني خدايا اجابت کن دعاي هرکسي که تو را حمد مي‌کند. سمع الله يعني خدا بشنود. يعني ما بعد از هر رکوعي به تمام کساني که الحمدلله مي‌‌گويند، مي‌گوييم: خدايا دعايش را مستجاب کن. ميليوني براي ما دعا مي‌کنند. هرکس حمد خدا را مي‌کند، دعايش را اجابت کن. «سمع الله لمن حمده» يعني خدايا کار او را راه بيانداز.
من بخشي از صحيفه را بخوانم. در دعاي اول صحيفه. سجاديه، امام سجاد(ع) در مورد حمد مي‌فرمايد: «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَوْ حَبَسَ‏ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَهَ حَمْدِهِ» (صحيفه سجاديه/دعاي 1) حمد مي‌کنم خدايي که او توفيق حمد به من داده است. که اگر از بندگانش معرفت حمد را حبس مي‌کرد و به ما نمي‌فهماند که شکر نعمت را به جا آوريم، «عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَهِ» اين همه نعمت‌هايي که پي در پي به ما رسيده است، «وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَهِ» پشت سر هم مهلت نمي‌دهد. بعضي فکر مي‌کنند خدا ما را ساخته و رها کرده است. نه! لحظه به لحظه اگر فيض خدا نرسد، مثل تصويري که در ذهنمان درست مي‌کنيم، اگر يک لحظه فراموش کنيم از بين مي‌رود. فيض خدا بايد دائم به ما برسد. فيض خدا دائم است. نعمت‌هايي که پي در پي است، اگر خدا حبس مي‌کرد و شکرگزاري را به ما ياد نمي‌داد، «لَتَصَرَّفُوا فِى مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ» مردم نعمت‌هاي خدا را استفاده مي‌کردند و حمد نمي‌کردند. توفيق حمد را خدا مرحمت کرده است. «وَ تَوَسَّعُوا فِى رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ» اگر خدا توفيق حمد به ما نمي‌داد، خدا وسعت رزق به ما مي‌داد و ما شکرش را به جا نمي‌آورديم. اگر خدا توفيق حمد و ستايشي که شب و روز مي‌گوييم را به ما نمي‌داد، «وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّهِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّهِ» از حد انسانيت بيرون مي‌رفتند و به حد بهيميت و حيوانيت مي‌رسيدند. بلکه از اين پايين‌تر «فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِى مُحْكَمِ كِتَابِهِ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» آنهايي که حمد و ستايش نکنند از حد انسانيت که انسان بايد شکور و سپاسگزار و قدردان باشد، اگر خدا توفيق حمد و ستايش نمي‌داد از حد انسانيت بيرون مي‌رفتند و به حد بهيميت، بلکه پايين‌تر از حيوان! چون بعضي از حيوانات هستند که وقتي لقمه به آن مي‌دهي دم يا سر تکان مي‌دهد. يعني کساني که شکرگزاري نمي‌کنند و الحمدلله نمي‌گويند و قدردان نعمت‌ها نيستند، حتي از حد بهيميت هم پايين‌تر هستند. مي‌گويند: بزرگي فرمود: «بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» را اگر خدا نمي‌گفت، جگر من آتش مي‌گرفت. که خدا مي‌گويد: بعضي از انسان‌ها مثل انعام و چهارپايان هستند، بلکه به مراتب از حيوان پست‌تر هستند.
داستان جالبي هست. من توصيه مي‌کنم کتاب‌هاي بزرگان را زياد بخوانيد. مرحوم آيت الله شهيد دستغيب يک کتابي دارند به نام «داستان‌هاي شگفت». اصلاً خسته کننده نيست. ايشان يک داستان زيبايي نقل کرده است. همه هم مستند است. مي‌گويد: يکي از بستگان ما به خارج رفته بود و تحصيل مي‌کرد. آنجا مرسوم است بعضي مناطق سگ نگهبان دارد که دزد نيايد. ايشان معمولاً دانشگاه شبانه مي‌رفت و دير مي‌آمد، اين سگ مي‌آمد بيرون حياط محافظت مي‌کرد، وقتي مي‌آمد او را داخل حياط مي‌آورد و يک چيزي به او مي‌داد و استراحت مي‌کرد. مي‌گويد: يک شب من از دانشگاه برگشتم، هوا سرد بود. سرماي شديدي بود. پالتويم را روي صورتم کشيدم. آمدم کليد بياندازم در را باز کنم. اين سگ فکر کرد من غريبه هستم. آمد يک حمله جزئي به من کرد. پالتو را کنار زدم تا ديد من صاحبش هستم و به او لقمه مي‌دهم، اينقدر خجالت کشيد، گوشه ديوار حياط رفت و خزيد. هرچه گفتم: بيا نيامد و خجالت کشيد. دو ساعت بعد آمدم هرچه گفتم: بيا، نيامد و تکان نخورد. ديدم از خجالت و حياء مرده است. مي‌گويد: يکبار اشتباهي به صاحبش پريده است، از خجالت جان داد. مرحوم دستغيب ذيل همين داستان اين جمله از دعاي ابوحمزه را آورده است. «انا يارب الذي لم استحيک في الخلا و لم أراقبك في الملاء
أنا صاحب دواهي العظمي أنا الذي على سيده اجترى» امام سجاد مي‌گويد: من کسي هستم که در خلوت حياء نکردم. در جلوت حياء نکردم، من کسي هستم که صاحب گناهان زياد هستم. من کسي هستم که بر سيد من جري شدم. اينکه خدا در قرآن مي‌گويد: بعضي‌ها پست‌تر هستند، و امام سجاد مي فرمايد، زبان حال ما هست. اگر واقعاً کسي حمد و ستايش نمي‌کند و قدردان نعمت‌ها نيست از حد انسانيت به بهيميت و از بهيميت يک درجه پايين‌تر مي‌رود. صد رحمت به حيوان! واسطه نعمت و قدرداني و شکرگزاري نعمت، نعمت‌ها را زياد مي‌کند.
روايت زيبايي در فضيلت شکر و حمد و قدرداني نعمت‌ها است. روايت داريم امام حسين(ع) دستشويي مي‌رفتند. در مسير ديدند يک تکه نان روي زمين افتاده است. نان را بايد احترام کرد. حتي علماي بزرگي داشتيم که کارشان را تعطيل کردند، اگر نان روي زمين افتاده تميز کردند و يک جاي امني گذاشتند که زير پا نرود. حديث داريم نان در سفره آمد منتظر غذاي ديگر نشويم. پيغمبر ما نان را مي‌بوسيدند و به صورت مي‌ماليدند. مي‌فرمود: خدايا «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي الْخُبْزِ وَ لا تُفَرِّقْ‏ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لا الْخُبْزُ» خدايا بين ما و نان جدايي نيانداز. اگر نان نباشد ما نمي‌توانيم رکوع برويم. سجده برويم، عبادت کنيم. چقدر در مملکت ما بي احترامي مي‌شود و نان و برنج دور ريخته مي‌شود. حتي دانه‌هاي برنج را بايد جواب بدهيم و اسراف گناه کبيره است. امام حسين(ع) ديدند يک تکه نان خاک آلود روي زمين افتاده است. نان را برداشتند. چون عجله داشتند دستشويي بروند به غلام دادند و فرمودند: اين را نگهدار بر برگشتم تميز کنم و استفاده کنم. حضرت که دستشويي رفتند، اين غلام نان را تميز کرد و خورد. آقا که تشريف آوردند گفتند: نان را بده. گفت: تميز کردم و خوردم. حضرت فرمودند: «انت حرٌّ لوجه الله» تو را در راه خدا آزاد کردم. يک بنده خدا آنجا بود، گفت: آقا بخاطر خوردن يک نان او را آزاد کردي؟ حضرت فرمودند: از جدم خاتم انبياء محمد مصطفي(ص) شنيدم که فرمود: اگر کسي حرمت ناني که افتاده را نگه دارد و تميز کند و استفاده کند، «ما دخل في جوف انسان الا حرم الله جسده الي النار» اگر اين تکه نان را تميز کرد و خورد، در واقع احترام نعمت خدا را گرفته است. خدا بخاطر اين احترامي که کرده است، خدا مي‌گويد: او حمدي کرده که قيمت ندارد. خدا مي‌فرمايد: من بدن او را بر آتش جهنم حرام مي‌کنم. امام حسين(ع) فرمود: کسي که خدا او را از آتش جهنم آزاد کرده است، من دلم نمي‌آيد عبد و غلام من شود. من او را از قيد بندگي آزاد کردم. اگر همه ما از اسراف و تبذير جلوگيري کنيم، به جا و درست مصرف کنيم بسياري از مشکلات اقتصادي ما حل خواهد شد. ما قدردان نعمت‌ها نيستيم.
شريعتي: قدري در مورد مرحوم علامه سيد کاظم قزويني صحبت کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: مرحوم علامه سيد کاظم قزويني(ره) که بنده ارادت ويژه خدمت ايشان داشتم، مدت‌ها پاي منبر ايشان بودم و حتي توفيق داشتم گاهي رانندگي ايشان را بکنم براي مجالسي که مي‌رفتند. کتاب‌هاي ايشان همه پرمحتوا و پر مطلب بود. معمولاً کتاب‌هايشان «من المهد الي اللحد» است که يکي هم در مورد حضرت زينب (س) است. در مورد حضرت زهرا نوشتند، «فاطمة الزهرا من المهد الي اللحد» در مورد معصومين نوشته‌اند. ايشان واقعاً هم در تأليفات توفيقات فراوان داشتند، هم در تبليغ و سخنراني، کشورهاي مختلف دنيا به زبان عربي، فارسي، در قم به منبرهاي پاکيزه مي‌رفتند. ايشان يک مدت به استراليا مي‌رفتند و ايراني و عراقي زياد آنجا بود. يک مسجد بسيار معظمي به نام مسجد فاطمه الزهرا بنا کردند. ايشان آن مسجد را که پايه‌گذاري کردند ميلياردها دلار هزينه برداشت. ايشان بنا را گذاشتند و به ايران يا عراق آمدند و هيأت امناي آنجا تلفن زدند و گفتند: هزينه سنگين است و ما نمي‌توانيم انجام بدهيم. يک گروهي آمدند گفتند: ما از صفر تا صد کليه هزينه مسجد را مي‌دهيم فقط يک خواهش داريم اسم مسجد را عوض کنيد. بگذاريد مسجد علي بن ابي طالب! مسجد امام حسن يا امام حسين بگذاريد. ولي اسم فاطمه زهرا نباشد. خيلي عجيب است! گفت: ما تازه فهميديم که نام فاطمه چقدر مهم است. اينها وهابي‌هاي تندرو بودند و گفتند: اسم فاطمه سؤال برانگيز است! مي‌گويند: فاطمه کيست؟ قبرش کجاست؟ وصيتي که حضرت زهرا کرده است، حاضر بودند ميليون‌ها و ميليارد پول بدهند اما اسم فاطمه زهرا نباشد. خيلي ايشان موفق بودند در تأليف، در مراکش روز عاشورا جشن مي‌گرفتند و شادي مي‌کردند. ايشان آمدند آنجا را متحول کردند و چقدر افرادي شيعه شدند.
شريعتي: کتاب «زينب کبري از ولادت تا شهادت»، «زينب الکبري من المهد الي اللحد» مرحوم آيت الله علامه سيد محمد کاظم قزويني که اين هفته در مورد ايشان صحبت مي‌کنيم. انشاءالله روحشان شاد باشد و مهمان سفره اهل‌بيت و اباعبدالله الحسين(ع) باشند. امروز صفحه 116 قرآن کريم، آيات 46 تا 50 سوره مبارکه مائده در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود.
«وَ قَفَّيْنا عَلى‏ آثارِهِمْ‏ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ «46» وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «47» وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «48» وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ «49» أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «50»
ترجمه: و به دنبال آنان (پيامبران پيشين) عيسى پسر مريم را آورديم در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق مى‏كرد و به او انجيل داديم، كه در آن هدايت و نور است و تصديق كننده‏ى تورات قبل از آن است و براى پرواپيشگان مايه‏ى هدايت و موعظه است. و اهل انجيل، به آنچه خداوند در آن كتاب نازل كرده حكم كنند و كسانى كه به آنچه خداوند نازل كرده، حكم نكنند. پس آنان همان فاسقانند. و ما كتاب (قرآن) را به حقّ بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و حاكم و حافظ آنها است. پس به آنچه خداوند نازل كرده، ميان آنان حكم كن و (با دور شدن) از حقّى كه براى تو آمده، از هوا و هوس آنان پيروى مكن، ما براى هر يك از شما آيين و طريقه‏ى روشنى قرار داديم و اگر خداوند مى‏خواست، همه‏ى شما را يك امّت قرار مى‏داد (و همه يك قانون و آيين داشتيد). ولى (خداوند مى‏خواهد) تا شمارا در آنچه به شما داده بيازمايد، پس در كارهاى نيك سبقت بگيريد، (و بدانيد كه) بازگشت همه‏ى شما به سوى خداست، پس او شما را به آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد آگاه خواهد ساخت. و اينكه ميان آنان طبق آنچه خداوند نازل كرده حكم كن، و از هوسهاى آنان پيروى مكن، و بر حذر باش از اين كه تو را از برخى از آنچه خداوند بر تو نازل كرده منحرف سازند. پس اگر آنان (از حكم و داورى تو) روى‏گرداندند، پس بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را به خاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند، بى شك بسيارى از مردم فاسقند. آيا آنان حكم جاهليّت را مى‏طلبند؟ براى اهل ايمان و يقين، داورى چه كسى از خدا بهتر است؟
شريعتي: دوستان عزيز که تمايل به تهيه کتاب «زينب کبري از ولادت تا شهادت» را دارند و همينطور کتاب‌هايي که در روزهاي قبل در برنامه معرفي شده را به 20000303 پيامک بدهند و انشاءالله دوستان ما آنها را راهنمايي خواهند کرد. از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: پيغمبر عظيم الشأن(ص) فرمودند: کسي که عافيت مي‌خواهد، با هر صلوات خدا دري از عافيت را به او باز مي‌کند. «مَنْ‏ صَلَّي‏ عَلَيَ‏ مَرَّةً فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ بَاباً مِنَ الْعَافِيَةِ» (جامع الاخبار، ص 59) يعني هر صلوات يک گرفتاري را برمي‌آيد، يک در عافيت به روي ما باز مي‌کند.
شريعتي: از اين ايام و نکات آن براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: دهه اول صفر هم شهادت مظلومانه و جانسوزانه حضرت رقيه(ع) است که پنجم صفر روز بزرگداشت اين بانو است. بسيار به جا هست که هيأت‌ها سنگ تمام بگذارند. از شوراي انقلاب فرهنگي و مسئوليني که در تقويم هم تصويب شد و قول معتبر شهادت امام مجتبي(ع) در هفتم صفر هست. ما خواهش داريم دهه اول صفر به نام امام مجتبي(ع) و مجالس و هيأت‌هاي ما حول محور امام حسن مجتبي باشد. در سالياني که ياد داريم در قم مراجع ما درسها را تعطيل مي‌کنند، از زمان شيخ عبدالکريم حائري تمام کشورهاي عربي و نجف، مخصوصاً هفتم صفر مي‌گيرند. اصلاً 28 صفر نمي‌گيرند و مراجع ما برنامه مفصلي دارند. هيأت بيرون مي‌آيند. من معتقد هستم در ميان پنج تن که از همه غريب‌تر است و کمتر عزاداري مي‌شود، امام حسن است. ما حسينيه خيلي داريم اما حسنيه کم داريم.    از چيزهايي که دل پيغمبر و اميرالمؤمنين را شاد مي‌کند، پيغمبر ما فرمود: خدايا من حسن را دوست دارم و دوست دارم هرکس که حسن مرا دوست بدارد. فرمود: چشمي که براي حسنم اشک بريزد، کور وارد صحراي مشحر نمي‌شود. دلي که براي حسنم غمگين شود روز قيامت شادمان و مسرور خواهد بود. قدم‌هايي که به زيارت حسنم برود، در پل صراط نمي‌لرزد. گفت: همه عالم براي غربت و مظلوميت امام حسن مجتبي اشک مي‌ريزند و گريه مي‌کنند ولي خود امام حسين براي برادرش اشک مي‌ريخت. شما ببينيد براي اربعين چه غوغايي براي امام حسين است ولي يک زائر شايد امام حسن نداشته باشد. چقدر از مراسمش، شهادتش، انشاءالله اين را هم عزيزان بيشتر برنامه‌ريزي کنند، يک دهه حسنيت براي اول سفر با تبليغ و فرهنگ سازي جا مي‌افتد.
موضوع ديگري که در آستانه اربعين هستيم، از ساليان گذشته دغدغه داشتيم و آرزو داشتيم هم اربعين احياء شود، هم مستندسازي زياد شود و هم رسانه به ميدان بيايد. خواهشي که داريم اين است که جرياني در اربعين اتفاق افتاده و ثواب زيارتش فوق العاده است. در مفاتيح شيخ عباس قمي در آداب زيارت مي‌فرمايد: آنهايي که مي‌خواهند سفر بروند، حلاليت بطلبند، ديونشان را ادا کنند. دعاي ديگران پشت سرشان باشد. افرادي هم که به اصطلاح مي‌خواهند مرخصي بدهند، يا زن و شوهر همديگر را حلال کنند و اجازه بدهند. راه را هموار کنند. مي‌فرمايد: با خشوع و شکستگي دل از منزل خارج شو و زياد «لا اله الا الله» و «الله اکبر و الحمدلله» بگو. تمجيد و ستايش خداي متعال را زياد کن. در سفر کربلا فرمود: صلوات بر محمد و آل محمد را فراموش نکن و در طول رفت و برگشت صلوات را فراموش نکن و با سکينه حرکت کن و با عجله به زيارت نرو. مي‌فرمايد: «رُوِيَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَخْلُقُ مِنْ عَرَقِ زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ مِنْ كُلِّ عَرَقَةٍ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ» مي‌فرمايد: خدا از عرق زوار قبر آقا أباعبدالله، از هر قطره عرقش هفتاد هزار فرشته خلق مي‌کند. «يُسَبِّحُونَ اللَّهَ» تسبيح خدا مي‌کنند «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ» و براي اين زائر استغفار مي‌کنند «وَ لِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَة» (المزار، ابن مشهدي، ص417) براي زوار امام حسين تا روز قيامت استغفار مي‌کنند.
زيارت اربعين و ايام ديگر را قدر بدانيم و فرصت خوبي است. موکب زياد است و هزينه‌ها کمتر هست. زيارت أباعبدالله در يک روايت داريم نود حج رسول الله است. شايد هشتاد درصد کامل الزيارات مدح زيارت آقا أباعبدالله و آداب زيارت أباعبدالله است. خدا رزق و روزي را زياد مي‌کند. حاجت زوار را برآورده مي‌کند. کفايت رزق و کارهايش را مي‌کند. هزينه‌اش را به او برمي‌گرداند. روايت داريم هر درهمي که براي زيارت أباعبدالله هزينه مي‌کند، ده هزار درهم برايش خدا ثواب مي‌نويسد.
خواهش دارم انشاءالله مسئولين و ارگان‌ها و ادارات، همينطور که اگر خداي نکرده يک حادثه غير مترقبه رخ بدهد، سيلي بيايد، زلزله بيايد تمام ارگان‌ها و مردم بسيج مي‌شوند. همينطور که در اين کارها بسيج مي‌شوند، جريان اربعين امام حسين براي همه هست. هر نوع تسهيلات و امکاناتي از قبيل اتوبوس، اخذ ويزا، هر کمکي مي‌توانيم بکنيم. بزرگترين راهپيمايي که قدرت اهل‌بيت را نشان مي‌دهد. قدرت اسلام و مکتب اهل‌بيت را نشان مي‌دهد. واقعاً مهمانداري مردم عراق در اين ايام ستودني است. خيلي‌ها مي‌گويند: در طول سال که خودمان نياز داريم، بخشي از درآمد و کارهايمان را نذر اربعين زوار امام حسين مي‌کنيم که خدمت کنيم. عراقي بوده که گفته: زن و بچه من بيست روز در آشپزخانه زندگي کردند و تمام اتاق‌ها و حياط در اختيار زوار بوده است. يک امتحاني براي همه هست. يک پزشکي پياده روي مي‌کرده و پشت کوله پشتي‌اش نوشته: بنده پزشک هستم. صلواتي معاينه مي‌کنم و داروي ضروري را مي‌دهم! يک پزشک، يک روحاني، نظافت چي، هرکس هرکاري مي‌تواند بکند، هر خدمتي مي‌تواند بکند. زوار اولي‌ها را خودتان پشتيباني کنيد. هر کدام از شما اگر توانايي داريد يک زوار اولي هم با خود ببريد. هر کدام نفري پنجاه هزا تومان بگذاريد و يک نفر را با خود ببريد. هفته قبل بسيار پيام دادند که ما مي‌خواهيم کمک کنيم به زوار اولي‌ها. ما بخشي را ايام اربعين و بخشي را بعد از ايام اربعين مي‌بريم که راحت‌تر زيارت کنند. عزيزاني که مي‌خواهند هر نوع کمکي براي زوار اولي داشته باشند، مي‌توانند ولو مبلغ ناچيز بدهند.
شريعتي: هم کانال تلگرام ما و هم سايت برنامه سمت خدا هست، شبکه پيام نما يا تله تکست هست، صفحه 778 که دوستان اطلاع رساني کردند که شما مي‌توانيد مراجعه کنيد و راه‌هاي کمک کردن شما در اين طرح عظيم هست. اگر به هر دليلي نتوانستيد ارتباط برقرار کنيد به 20000303 پيامک بفرستيد که دوستان ما شما را راهنمايي کنيد.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد به همه آرزومندان توفيق زيارت عتبات عاليات و هم توفيق خدمت به زوار أباعبدالله به همه ما مرحمت بفرما. خدايا به حق أباعبدالله الحسين ما را مشمول شفاعت ويژه امام حسين قرار بده. در دنيا و آخرت لحظه‌اي ما را از اهل‌بيت جدا مگردان. رفع هم و غم و گرفتاري از همه دوستداران اهل‌بيت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن و امام حسين(ع).
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها