اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-07-24-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليه‌السلام)

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليه‌السلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 24- 07-96

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
امشب از آسمان چشمانت، دسته دسته ستاره مي‌چينم
در غزل گريه‌ي زلالت، آه! سرخي چهارپاره مي‌بينم
زخم‌هاي دل غريبت را مرهم و التيام آوردم
باز از محضر رسول الله به حضورت سلام آوردم
در شب تار تيره فهمي‌ها، روشني را دوباره آوردي
آسمان را کسي نمي‌فهميد، تا که با خود ستاره آوردي
ساحت مستجاب سجاده، بندگي را تو يادمان دادي
دل ما شد اسير چشمانت، دلمان را به آسمان دادي
آيه آيه پيام عاشورا در احاديث روشنت گل کرد
امتداد قيام عاشورا، در تب و اشک و شيونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود
چشم تو لحظه‌اي نمي‌آسود، همه عمر تو محرم بود
چلچراغي ز گريه روشن کرد، در دلم اشک بي امان تو
تا هميشه مناي چشمانم، وقف اندوه بي کران تو

شريعتي: سلام مي‌کنيم به امام زين العابدين و سيد الساجدين، سلام مي‌کنم به همه شما دوستان عزيزم، خانم‌ها و آقايان، سالروز شهادت امام سجاد(ع) را تسليت مي‌گويم. عزاداري‌هاي شما قبول باشد. چه حسن اتفاقي است امروز که در سالروز شهادت امام سجاد(ع)، حاج آقاي فرحزاد عزيز از صحيفه سجاديه براي ما بگويند. سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. تسليت عرض مي‌کنيم سالروز شهادت جانگداز سيد الساجدين، امام سجاد(ع) را که به حق در بحران فوق العاده‌اي که بعد از واقعه‌ي کربلا اتفاق افتاد، هفت طاغوت زمان را گذراندند و سختي‌هاي فوق العاده تحمل کردند که قطعاً از شهادت کربلا بيشتر هست که کمتر نيست. اين امام غريب و مظلوم هم حقش ادا نشده است. در ماه محرم دو امام به شهادت رسيدند. عاشورا آقا أباعبدالله(ع)، حدود 35 سال بعد هم امام سجاد(ع) در 25 محرم به شهادت رسيدند. انشاءالله قدر بدانيم و از مقام اين امام تجليل کنيم. امامي که با دعاها و گريه‌ها و تربيت شاگردان و اين گوهر ارزشمندي که با 270 دعا نزد ما به يادگار گذاشتند که 54 مورد در صحيفه سجاديه جمع شده است.
شريعتي: خيلي خوشحال هستيم که از صحيفه سجاديه مي‌شنويم. صحيفه سجاديه يک کتاب دعا نيست، يک مکتب تربيتي است و دريايي از معارف در آن نهفته است. امروز هم سيري در صحيفه سجاديه، زبور آل محمد خواهيم داشت. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اولين دعا از صحيفه سجاديه که با حمد و تمجيد حق تعالي شروع مي‌شود، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الاوَّلِ‏ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ وَ الاخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ» (صحيفه سجاديه/ص28) حمد مي‌کند خدايي که نه ابتدا دارد نه انتها، چون خالق اول و آخر است. درباره‌ي خدايي که نبود راه ندارد که اول و آخر داشته باشد. بود و نبود براي مخلوقي است که ابتدا دارد و انتها دارد. خدا از ازل بوده و در ابد هم خواهد بود. لذا مي‌فرمايد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الاوَّلِ‏ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ وَ الاخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ» هفته قبل اشاره کردم چون در صحيفه سجاديه و کل دعاهاي ما حمد و ستايش خيلي آمده است و اگر ما چند هفته‌اي در مورد حمد و ستايش صحبت مي‌کنيم چون عموم دعاها و شروع دعاها با حمد و ستايش است و خيلي جالب است که مهمترين سوره قرآن، سوره حمد است. همه قرآن در سوره حمد خلاصه شده است که ام الکتاب هم ناميده شده است. سوره‌هاي بزرگ مثل بقره که چند جزء هست، شايد به اندازه سوره حمد قيمت نداشته باشد. هفت آيه هست ولي به نام سوره حمد است و بعد از بسم الله با الحمدلله شروع مي‌شود. براي همين سوره حمد ناميده شده است. «بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين» سوره حمد آنقدر فضيلت‌هاي عجيبي در مورد آن داريم که فرمود: اگر کسي بر مرده‌اي خواند و زنده شد، تعجب نکند. ما براي اموات يک حمد و سه «قل هو الله» هديه مي‌کنيم. چون «قل هو الله» ثلث قرآن است و هر سه کار يک حمد را مي‌کند. ولي سوره حمد گفتگوي ما با خداست. بخشي براي خداست، «الحمد الله رب العالمين، الرحمن الرحيم، مالک يوم الدين» بعد درخواست‌هاي ما شروع مي‌شود و بعد دعا مي‌کنيم «اهدنا الصراط المستقيم». خيلي فضيلت براي سوره حمد بيان شده است. خصوصاً براي گرفتاري‌ها و مشکلات هفت بار يا هفتاد بار خوانده شود خيلي مؤثر است.
خدا آيت الله بهجت را رحمت کند. هميشه مي‌فرمود: براي مريض‌هاي لاعلاج، آب زمزم که هرسه را در روايت داريم. الآن حاجي‌ها از مکه آمدند،آب زمزم آوردند. آب زمزم با قدري تربت امام حسين قاطي کنند. حديث داريم «فيه شفاء من کل داء» سوره حمد که هفتاد بار بخوانند. به اميد خدا در خيلي از موارد مؤثر است.
درباره‌ي خود حمد و واژه حمد که به معني ستايش و مدح و ستايش خداي متعال است، حمد شکر در مقابل نعمت است. مدح در مقابل کارهاي اختياري است. ولي حمد در مقابل کار اختياري و غير اختياري است. هم نعمت و هم غير نعمت و هم اختياري و غير اختياري، جامع است. چه جمله‌ي بزرگي خدا به ما ياد داده است. الف و لام که در الحمد آمده است.    «الحمد» عموميت و فراگيري و استغراق را مي‌رساند. يعني تمام ستايش‌ها و زيبايي‌ها و کمال‌ها براي خداست. هرکسي که هرنوع زيبايي دارد. در عالم هستي وجود دارد همه براي خداست. «الحمدلله» يعني اگر خطاطي يک خط زيبايي را کشيده است، يا نقاشي نقشي کرده است، يا باغباني باغ گلي را پرورش داده است، ولي اگر از او تعريف مي‌کنيم در واقع از خدا تعريف مي‌کنيم. تمام حمدها مرجعي است و برگشتش به خداست. ممکن است ما از يک شخص داريم تعريف مي‌کنيم. از پدر و مادر و معلم و مربي تعريف مي‌کنيم. ولي «الحمد» همه براي خداست. تمام حمدها و ستايش‌ها «لله» مخصوص خداست. استغراقي که همه را مي‌خورد. «الحمد لله» روايت‌هايي که در اين زمينه داريم خيلي جالب است.
امام صادق(ع) فرمود که پدرم امام باقر(ع) يک اَستَري داشتند گم شد. يا کسي دزديده بود برده بود. مرکب انسان گم شود، سخت است. امام صادق(ع) فرمودند پدرم امام باقر(ع) فرمودند: اگر اين مرکب پيدا شود، تمام حمدها و ستايش‌ها را براي خدا انجام مي‌دهم به حدي که باعث رضايت و خشنودي پروردگار شود. حمد کامل به جا مي‌آورم. اَستر با همه وسايلش پيدا شد. همه منتظر بودند آن حمد جامع چيست که حضرت مي‌خواهد به جا آورد؟ حضرت سوار بر مرکب شدند. لباس‌هايشان را جمع کردند،صورت مبارک را به جانب حق گرفتند، فرمودند: «الحمد لله» دست کم نگيريد. «الحمدلله»! کسي گفت: همين!؟ حضرت فرمود: چيزي را در عالم فروگذار نکردم از نيکي و خوبي و زيبايي و ستايش، الا اينکه همه را به خدا نسبت دادم. «الحمدلله» جامع همه حمدهاست. جامع همه ستايش‌ها و تعريف‌هاست. لذا خواهش دارم اين کلمه «الحمدلله» از زبانتان نيافتد. در همه شرايط بگوييد. چقدر سفارش شده که هر نعمتي ياد مي‌کنيد «الحمدلله» بگوييد. هر بلايي دفع مي‌شود «الحمدلله» بگوييد. هر شادي و هر غمي «الحمدلله» بگوييد. پيغمبر ما در گرفتاري‌ها «الحمدلله» مي‌گفتند. امام سجاد(ع) در گرفتاري‌ها «الحمدلله» مي‌گفتند.
پيغمبر ما در نعمت‌ها مي‌فرمودند: «الحمدلله علي کل نعمة» در بلاها مي‌فرمودند: «الحمدلله علي کل حال» چون در خود ابتلاء هم باز نعمت هست. در سجده زيارت عاشورا مي‌گوييم: «اللهم لک الحمد حمد الشاکرين»، «الحمدلله علي عظيم رزِيَتّي» همه حمد است. اين «الحمدلله» به ظاهر کوچک است ولي يک دريا است و شاه کليد است. روزي صد بار يا بيشتر الحمدلله بگوييد. نعمت‌ها را در ذهنمان مرور کنيم. پيغمبر خدا(ص) فرمودند: «اذا انعم الله علي عبد نعمة فيقول العبد الحمدلله» فرمود: هرگاه خدا به بنده‌اي نعمتي ارزاني کرد و لطف کرد، اين بنده متذکر آن نعمت شد يعني از ته دل فهميد خدا چه به او داده است. الآن ما با پاي خودمان راه مي‌رويم و همه اعضاي بدن ما سالم است، وقتي آدم معلولي را مي‌بيند که چهل سال است روي تخت خواب افتاده است، اصلاً مي‌خواهد پر و بال دربياورد و خدا را شکر مي‌کند. يا نعمت ولايت اهل‌بيت که نمي‌توان شکرش را به جا آورد. در خيلي از جاهايي که ما در معرض سقوط بوديم، خدا بلاها را دفع کرده است يا در خانواده ضد ارزشي بزرگ مي‌شديم شايد مثل آنها گمراه مي‌شديم.
شريعتي: يعني اگر ما دچار گرفتاري و بلا و مريضي و کاستي‌هايي بوديم، باز جا براي شکر هست و بايد نعمت‌هاي بزرگتر را ديد.
حاج آقاي فرحزاد: هم نعمت‌هاي بزرگتر و هم داخل تمام بلاها نعمت است. امام عسگري فرمودند: «مَا مِنْ‏ بَلِيَّهٍ‏ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَهٌ تُحِيطُ بِهَا» (تحف‏العقول/ ص 489) همين بلايي که امام سجاد ديدند و اسارتي که ديدند، چقدر براي آنها درجه و مقام آورده و چقدر عالم به برکت کربلا و عاشورا احياء شده است. يک نمونه اربعين است. به برکت اين بلايي که اهل‌بيت ديدند چقدر هدايت پيدا کردند. چقدر طاغوت‌ها زمين خوردند. چقدر اطعام مي‌شود. چقدر سخنراني مي‌شود. چقدر مداحي مي‌شود و به فقرا رسيدگي مي‌شود. ما راضي نيستيم به اهل‌بيت و امامان خاري فرو برود. ظاهر بلا تلخ است، ولي درونش خدا هزار نعمت و خير و برکت قرار داده است.
مأمون لعنة الله عليه سه سال آخر امام هشتم را بالاجبار، زن و بچه‌اش هم نگذاشت بيايند. بين امام جواد و ايشان جدايي افتاد. حضرت فقط گريه مي‌کردند. ايشان را به مشهد آوردند و تبعيد کردند و به شهادت رساندند. ولي برکاتي که آقا در ايران دارند، اين همه زوار و هدايتگري و نجات بشر، ظاهرش بلاي دردآور است ولي چقدر دلها را به خودش جذب مي‌کند. پيغمبر فرمود: «اذا انعم الله علي عبدٍ» اگر نعمتي را خدا بر بنده‌اي ارزاني کرد، «فيقول العبد الحمدلله» همين يک کلمه! بگويد: الهي شکر، الحمدلله! «فيقول الله تعالي انظروا الي عبدي اعطيته ما لا قدر له فاعطاني ما لا قيمة له» به تعبير بنده خدا طبل مي‌زند. از يک الحمدلله ما خدايي که هيچ چيز در نظرش بزرگ نيست و خودش اکبر است، خدا مي‌فرمايد: به بنده من نگاه کنيد. نعمتي به او دادم که قيمت ندارد. چون نعمت‌هاي مادي محدود است. زود گذر است. مخلوق تمام شدني است. خدا مي‌فرمايد: به بنده من نگاه کنيد، من نعمتي به او دادم که فاني و تمام شدني است. ولي الحمدلله گفته که قيمت ندارد. من يک چيز فاني به او دادم و او يک چيز باقي به من برگرداند. يعني الحمدلله باقي است. داريم «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ‏، وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرام‏» (الرحمن/26 و 27) «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق‏» (نحل/96)، «ما عندکم» منظور ما و نعمت‌ها هستيم. ولي «الحمدلله» باقي است. تو را به بي نهايت وصل مي‌کند. خدا مي‌گويد: من به بنده يک نعمت فاني دادم، ولي او يک حمدي به من برگردانده که باقي است. هميشه الحمدلله هست و خواهد بود.
مستحب است کسي براي شروع هر لقمه الحمدلله بگويد. پايان سفره الحمدلله بگويد. خواهش مي‌کنم تک تک غذا نخوريد. هرکسي يک ساعتي غذا نخورد. در شبانه روز يک وعده از صبحانه يا نهار يا شام دور هم غذا بخوريد. لو سير هم هستيد باز بنشينيد. اين دلها را به هم نزديک مي‌کند. الآن متأسفانه بعضي خانواده‌ها همديگر را نمي‌بينند. اين خيلي بد است. يکي از فرزندان علماي بزرگ به من مي‌فرمود: پدرم وقتي سفره مي‌اندازيم مي‌گويد: بنشين دور هم باشيم. پيغمبر فرمود: وقتي سر سفره مي‌نشينيد بسم الله مي‌گوييد و با نام خدا شروع مي‌کنيد، خدا گناهانش را مي‌آمرزد. اين الحمدلله ورد زبان ما باشد و هميشگي باشد. هرجا نگاه مي‌کنيم نعمت‌هاي خدا را مي‌بينيم الحمدلله بگوييم. آن به آن الحمدلله بگوييم. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم‏» (ابراهيم/7) خدا وعده داده هرچه حمد و ستايش است من روي سرت مي‌ريزم. خدا مرحوم دولابي را رحمت کند. با تمام وجودش ذکر الحمدلله را مي‌گفت. با يک حالتي که اصلاً فضا عوض مي‌شد. خدا به ما چه نداده است؟! مثل پدري که اينقدر روي سر بچه‌اش چيز ريخته که مي‌گويد: پدر از شرمندگي نمي‌دانم چه کنم! امام باقر فرمود: هيچ ستايشي نبود الا اينکه من فروگذار نکردم و اين يک کلمه را گفتم. خدا مي‌‌گويد: نعمتي که به تو دادم خيلي قيمت ندارد ولي حمد تو خيلي قيمت دارد. «اعطيته ما لا قدر له فاعطاني ما لا قيمة له» او به من برگردانده يک چيزي که قيمت ندارد. روايت داريم همه عالم ماده را روي يک کفه ترازو بگذارند و «لا اله الا الله» را روي يک کفه ترازو بگذارند، اين مي‌چربد. چون همه نعمت‌ها و ماديات تمام شدني است، ولي «لا اله الا الله» باقي است. همه نعمت‌ها يک «الحمدلله» مي‌ماند و همه نعمت‌ها فاني است. اين از همه نعمت‌هاي عالم بالاتر است. روايت ديگر داريم که «لا اله الا الله» نصف ميزان حسنات را پر مي‌کند و الحمدلله کل آن را پر مي‌کند. اينها ذکرهايي است که خيلي سفارش شده است.
اينکه شما فرموديد در همه بلاها و گرفتاري‌ها الحمدلله بگوييم. آقا أباعبدالله(ع) در اين سفر هرکجا خطبه خواندند، در مکه و بين راه دائم الحمدلله گفتند. «أُثْنِى‏ عَلَى‏ اللَّهِ أَحْسَنَ الثَّنَاءِ» (إرشادمفيد، ج2، ص91) مدح و ستايش مي‌کنم خداي متعال را که بهترين ثناها و ستايش‌ها از آن اوست. در گودي قتلگاه هم باز الحمدلله مي‌گويد. «رضاً برضاک»  راضي به رضاي خداست. امام سجاد(ع) که روز شهادت اين امام بزرگوار است، دهه اول صفر متعلق به امام حسن مجتبي(ع) است. اين دهه هم به اسم امام سجاد باشد. يعني دهه سوم محرم که امام سجاد از غربت در بيايد. اگر حضرت زينب و حضرت سجاد پشت قيام کربلا نبودند، قطعاً از بين مي‌رفت و اين چراغ خاموش مي‌شد. خطبه‌هاي عجيبي که در شام خواندند. امتداد آن قيام بود. آنهايي که خون شهداء را حفظ مي‌کنند خيلي مهمتر است. اگر مؤمني بلا ديد و مبتلا شد، «مَنْ بُلِيَ مِنْ شِيعَتِنَا بِبَلاءٍ فَصَبَرَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ‏ شَهِيدٍ» (عيون أخبار الرضا (ع)،ج2،ص221) يعني شهداي کربلا خيلي مقام دارند. شهداي کربلا و امام معصوم را با هيچکس نمي‌توان مقايسه کرد. حتي بارها روي منبر گفتم که شهداي ديگر را با شهداي کربلا نمي‌شود قياس کرد. چون روايت داريم اميرالمؤمنين فرمود، وقتي در جنگ صفين به زمين کربلا رسيدند، فرمود: «هذا مصارع عشاق شهداء لا يسبقهم من کان قبلهم و لا يلحقهم من کان بعدهم» (بحارالانوار/ج98/ص116) از گذشته‌ها و آينده کسي به اينها نمي‌رسد. اينها حسابشان جداست. مقام آنها مقام خاص است.
روايت داريم: اگر مؤمني بلايي ديد و بر آن بلا صبر و تحمل کرد، خدا پاداش هزار شهيد به او مرحمت مي‌کند. اين چقدر بلاها را سبک مي‌کند. زخم زبان‌هايي که بچه‌هاي امام حسين خوردند، روز عاشورا به ملاقات خدا رفتند، در بهشت برين مهمان پيغمبر هستند و همه کنار پيغمبر رفتند. حبيب بن مظاهر و ديگران نزد امام حسين رفتند. زحمات و فشارهاي روحي و جسمي که به اهل‌بيت رسيد، به مراتب از نيزه و شمشيرهاي روز عاشورا بيشتر بوده است. اسارت و غل و زنجير، جشن گرفتن و هلهله کردند. واقعاً بلا و مصيبت سختي بود. 35 سال امام سجاد گريه مي‌کردند. اشکشان جاري بود. آب مي‌ديدند گريه مي‌کردند. جوان مي‌ديدند، گريه مي‌کردند. چون صحنه را از نزديک ديده بودند. امام سجاد درک مي‌کند با پدرش چه کردند. با عمه‌ها و برادرانش چه کردند. چهل منزل سرهاي بريده جلوي چشم اينها بود.
يک خاطره بگويم که جالب است. مرحوم علامه از شعرا و مداح‌هاي تهران بود. با مرحوم فلسفي هميشه با هم مجلس برگزار مي‌کردند. آقاي فلسفي منبر مي‌رفت و ايشان هم مداحي مي‌کرد. خاطراتش را نوشته، شصت سال خاطرات مداحي و شعر گفتنش را نوشته است. ايشان نوشته يک سيد بزرگواري در تهران بود آرزوي کربلا رفتن داشت. مطلبي را همين‌جا بگويم.
الآن در آستانه اربعين هستم. خواهش مي‌کنم عزيزاني که مي‌خواهند کربلا بروند، چند نفر از عزيزاني که نرفتند را همراه خودشان ببرند. باني شوند. يا مثلاً خواهر و برادر و قوم و خويش را همراه ببرند. روايت داريم براي کساني که باني براي کربلا مي‌شوند. هشام بن سالم از امام ششم پرسيد: اين فضايلي که براي زيارت کربلا نوشتند که هر قدمش ثواب حج و عمره هست، خدا را ما فوق عرش زيارت مي‌کند، براي هيچ معصومي اينقدر روايت نداريم. به حضرت صادق(ع) عرض کردم آقا کسي بيمار است يا مشکلي دارد، توان ندارد. به زيارت آقا أبا عبدالله برود چه کار کند؟ حضرت صادق(ع) فرمودند: ديگران را روانه کند. خانم‌ها کمتر طلا بياندازند، يا ارثي به آنها رسيده است کمک کنند. شوهرهايشان مي‌خواهند بروند، مانع نشوند. در ثوابش شريک شوند. براي کار خير مانع نشويد. فرمود: کسي که وسيله رفتن کسي را به کربلا فراهم کند، به ازاي هر درهمي که خرج کند، خداوند متعال همانند کوه احد براي او حسنه مي‌فرستد و چند برابر پولي که داده را خدا به او برمي‌گرداند.
بعد فرمودند: بلاهايي که بنا بوده بر او فرود بيايد، خدا برمي‌گرداند. ثواب زيارت هم برايش مي‌نويسند. امام حسين را هم خوشحال کرده است و يک دوست امام حسين را هم خوشحال کرده است. بعد فرمود: اموالش را هم خدا حفظ مي‌کند. اين همه آفت مي‌خورد، پيشامدهاي ناگوار و بايد هزينه کند. يک نفر را که پشتيباني مي‌کنيم و مي‌فرستيم، ثوابش از رفتن خود ما بالاتر است. عزيزاني که کسي را ندارند، خيريه حضرت خديجه هم زيارت اولي‌هاي قم را مي‌فرستد، هم زيارت مشهدي‌ها که تا حالا حدود چهارصد نفر فرستاديم. کربلا هزينه‌اش بيشتر است. در کانال برنامه شماره حساب مي‌گذاريم، عزيزان هرچه مي‌توانند کمک کنند. البته ممکن است اربعين شلوغ باشد، ما بعد از اربعين هم افرادي را داريم که به قيمت مناسبت‌تر ببرند. انشاءالله باني شويم و در اين کار خير شرکت کنيم و ديگر کسي نباشد که کربلا نرفته باشد. بدون ويزا و گذرنامه هم نرويد. مراجع و علما سفارش کردند. اينهايي که بدون ويزا و گذرنامه مي‌روند هم باعث دردسر براي حکومت ما مي‌شوند، هم براي حکومت عراق دردسر درست مي‌کنند. چند ماه زنداني دارد. مزاحمت هم در مرزها ايجاد مي‌کنند و حق کساني که گذرنامه دارند را ضايع مي‌کنند.
داستانم را کامل کنم. سيد بزرگواري بود خيلي آرزوي کربلا داشت. چهل سال قبل، گفت: من ديدم اين براي کربلا دارد بال درمي‌آورد و مي‌سوزد. باني شديم و افرادي را پيدا کرديم. دو سه روز گذشت، آن سيد به ديدن من آمد. ديدم چشم‌هايش سرخ شده و بدنش ضعيف و لاغر شده است. گفتم: سيد جان من برايت جور کردم که به کربلا بروي. چرا اينقدر بي تابي مي‌کني؟ گفت: دست به دلم نگذار. من چون در حال و هواي کربلا بودم و در فکر کربلا بودم، سه شب قبل در عالم رؤيا به من گفتند:دوست داري جدت امام حسين را زيارت کني. گفتم: بله! من از خدا مي‌خواهم امام حسين را زيارت کنم. در اتاق من باز شد، سر بريده‌ي آقا أباعبدالله را براي من آوردند. يک لحظه در خواب آنچنان عظمت مصيبت و وحشت مرا گرفت که از خواب پريدم و سه روز است گريه مي‌کنم! شما ببينيد به امام سجاد و اهل‌بيت چه گذشته است! امام سجاد وقتي به مدينه رسيدند، خطبه‌اي که براي مردم مدينه خواندند، فرمودند: «ان الله و له الحمد ابتلانا» همانا خدا که ما از او راضي هستيم، حمد و ستايش مي‌کنم خدا را، اين خدا ما را امتحان کرد. به مردم مدينه فرمود: اگر پيغمبر سفارش مي‌کرد که هرطور مي‌توانيد اهل‌بيت ما را اذيت و آزار کنيد، بيشتر از اين ديگر نمي‌کردند! ولي شما جاي جاي زندگي حضرت زينب و امام سجاد را ببينيد، همه الحمدلله است.
ما نداريم از رضاي حق گله *** عار نايد شير را از سلسله
رشته‌اي در گردنم افکنده دوست *** مي‌برد هرجا که خاطرخواه اوست
محبوب ما خداست. خيلي زيباست حمدهايي که خود آقا أباعبدالله و اصحاب او در اين سفر داشتند و هيچ شکايتي از خدا ندارند. از خلق شکايت عيب ندارد. دائم مي‌گفتند: «لک الحمد». امام سجاد فرمود: «من قال الحمدلله فقد عبدا شکر کل نعمة لله عزّ و جل» اين عظمت حمد را مي‌رساند. فرمود: کسي بگويد: الحمدلله، همانا شکر هر نعمتي که خدا به او داده ادا کرده است. از همه وجودمان الحمدلله بگوييم.
شريعتي: باز هم شهادت امام سجاد(ع) را تسليت مي‌گويم. امروز صفحه 109 قرآن کريم، آيات 10 تا 13 سوره مبارکه مائده در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود. از مقام شامخ مرحوم فيض الاسلام هم براي ما خواهند گفت و تجليل خواهيم کرد.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «10» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11» وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ «12» فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ «13»
ترجمه: و آنان كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب نمودند، همانان اهل دوزخند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خداوند را بر خودتان ياد كنيد، آنگاه كه جمعى (از دشمنان) قصد داشتند به سوى شما دست تعدّى دراز كنند (و شما را نابود سازند)، امّا خداوند دست آنان را از شما كوتاه كرد و از خدا بترسيد و مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل كنند. و به تحقيق خداوند از بنى‏اسرائيل پيمان گرفت، و از ميان آنان دوازده سرپرست (براى دوازده طايفه) برانگيختيم، و خداوند (به آنان) فرمود: من با شمايم، اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به پيامبرانم ايمان آورده و يارى‏شان كنيد وبه خداوند وامى نيكو دهيد، قطعاً گناهانتان را مى‏پوشانم و شمارا به باغ‏هايى وارد مى‏كنم كه نهرها زير (درختان) آن جارى است. پس از اين، هر كس از شما كافر شود، به راستى از راه راست منحرف گشته است. پس (بنى‏اسرائيل را) به خاطر شكستن پيمانشان لعنت كرديم (و از رحمت خويش دور ساختيم) و دل‏هايشان را سخت گردانيديم. آنان كلمات (الهى) را از جايگاه‏هاى خود تحريف مى‏كنند و بخشى از آنچه را به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند، و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مى‏شوى (هر روز توطئه و خيانتى تازه دارند) مگر اندكى از ايشان (كه سنگدل و تحريف‏گر و خائن نيستند). پس، از آنان درگذر و از لغزش‏هايشان چشم بپوش. همانا خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد.
شريعتي: امروز حاج آقاي فرحزاد به خاطر شما و بخاطر سمت خدا از سفر تبليغي اصفهان پرواز داشتند و آمدند و بلافاصله بعد از برنامه بايد برگردند. از شما و از همه مردم خوب اصفهان تشکر مي‌کنم.
حاج آقاي فرحزاد: جا دارد از همه مردم ايران تشکر کنم، ولي مردم اصفهان هم خيريه‌هايش و هم زوار مشاهد مشرفه‌‌اش، هم علمايش و هم مجالسش از همه شهرها اگر بگويم بيشتر است، اغراق نکردم. علماي برجسته‌اي هم دارد. بعد از قم و مشهد علماي برجسته‌اي که در اصفهان بودند و هستند همچون سيد علي نقي فيض الاسلام که اين هفته از ايشان تجليل شده است. ايشان اهل خميني شهر اصفهان هستند و بعد به تهران آمدند و قبرشان هم در بهشت زهرا هست. ايشان شخصيتي بود که نهج‌البلاغه را از مهجوريت درآوردند و ترجمه زيبا هم از قرآن دارند و هم از نهج‌البلاغه و صحيفه سجاديه دارند. من به ترجمه و شرح ايشان زياد مراجعه کردم. ايشان ترجمه که کردند بعضي جاها در پرانتز شرحش را هم مختصر آوردند. عزيزاني که به ترجمه قرآن و همچنين نهج‌البلاغه دسترسي دارند، اين ترجمه دقيق و روان و عميق است و ايشان ساليان سال وقت گذاشتند.
امام صادق(ع) فرمودند: در ميزان حسنات کسي نهاده نمي‌شود چيزي که از صلوات بر محمد و آل محمد سنگين‌تر باشد. آيه‌ي 11 سوره مبارکه مائده، خداي مهربان مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» اي مؤمنين نعمت‌هاي خدا را ياد کنيد. انشاءالله اقسام حمد را عرض خواهيم کرد. ياد نعمت‌هاي خدا به آدم آرامش مي‌دهد. خوشي مي‌دهد. بعد خداي مهربان يکي از نعمت‌ها را يادآوري مي‌کند. «إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ» دشمنان آمده بودند بر شما سلطه پيدا کنند و شما را ريشه کن کنند. ولي خدا مي‌گويد: من آنها را بازداشتم و شما را کمک کردم بر آنها غالب شويد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» علامت مؤمن تقوا و توکل است. سعي کنيد از گناه پرهيز کنيد و توکل به خدا کنيد. دو رکن ايمان توکل به خدا و پرهيز از گناه است.
شريعتي: انشاءالله اهل تقوا باشيم و مؤمن به معناي واقعي کلمه باشيم. امروز استوديوي سمت خدا يک مهمان ويژه داشت. حاج آقاي حسيني قمي عزيز قبل از برنامه اينجا بودند ولي بخاطر اينکه پرواز داشتند بلافاصله رفتند. سلام گرم و مخصوص ايشان را خدمت شما ابلاغ مي‌کنم. انشاءالله هرجا هستند سلامت باشند. قول دادند به زودي در برنامه خدمت ايشان باشيم و ديدار ما با ايشان تازه شود. نکات پاياني را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: از امام سجاد خيلي نکته نوشته بودم که بگويم. روايت است که امام باقر(ع) فرمود: «لَمَّا حَضَرَتْ‏ أبي الْوَفَاةُ» وقتي لحظات پاياني عمر پدرم امام سجاد رسيد، مرا به سينه خودش چسباند. امام باقر آن زمان چهل سال داشتند. اينکه ما به سينه مي‌چسبانيم نه اينکه بچه کوچک باشد. امام باقر فرمود: لحظه شهادت امام سجاد پدرم عزيزم مرا به سينه چسباند، آدم وقتي مي‌خواهد وصيت کند و سفارشي بگويد. همسرش و فرزندش و محرمش را به سينه بچسباند. اين دو قلب که به هم نزديک مي‌شوند خيلي اثر دارد. شدت مهرباني و محبت است. حضرت علي به امام حسن مي‌گويد: تو کل من هستي. امام سجاد فرمود: همين کاري که کردم پدرم امام حسين روز آخر با من کرد و فرمود: پدرش حضرت علي هم با او همين کار را کرده است. همه امام ها لحظه آخر فرزند را در آغوش گرفتند. اينطور جاها آدم مطلب اساسي مي‌گويد. فرمود: «بُنَيَّ» فرزند دلبندم «يَا بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَي‏ الْحَقِ‏ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً» (كافي، ج 2، ص 91) يعني در تمام مشکلات زندگي در مسير حق صبر کن ولو تلخ و ناگوار است. وصيت به صبر، سفارش امام سجاد و امام حسين و اميرالمؤمنين است. صبر، صبر، صبر! کليد همه مشکلات است. ثواب هزار شهيد را به صابرين مي‌دهند. خانواده‌هايي که يک عمر بي شوهر و با سختي بچه بزرگ مي‌کنند. خانواده‌هاي جانبازان عزيز، ثواب هزار شهيد را مي‌برند.
خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد همه آرزومندان به زودي به زيارت عتبات عاليات، مدينه منوره و ائمه بقيع نائل بگردان. به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها به فضل و کرمت بفرما. همه مريض‌ها شفاي عاجل عنايت بفرما. وسايل شغل و مسکن و ازدواج همه عزيزان را فراهم بفرما. انشاءالله کربلا و کمک به کربلايي‌ها را فراموش نکنيد.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها