برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: خلاصه و جمع بندي مباحث وسواس
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 30- 05-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
سوختي آتش گرفت از سوز آهت عالمي *** آه بين خانهي خود هم نداري محرمي
سايه سار خلقي اما پيکرت در آفتاب *** سر پناه عالمي و بي پناه عالمي
در مقاماتت از اسماعيل هم بالاتري *** تشنهاي اما نداري غير اشکت زمزمي
خط به خط روضهها در بيت بيت نوحهها *** گشتم و بالاتر از داغت نديدم ماتمي
گرچه دل خوني وليکن شوق ديدار پدر *** در تمام زخمهايت ميگذارد مرهمي
شريعتي: سلام ميکنيم امام جوان، امام مظلوم و امام جواد(ع) که امشب شب شهادت حضرت است. سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندهها و شنوندههاي نازنينمان. انشاءالله در هرجا که هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. ايام شهادت جانگداز امام نهم، امام محمد جواد را تسليت ميگويم. از ائمهاي که تقريباً خيلي غريب و بزرگوار است، اين امام بزرگوار است. چون بعد از اين بلافاصله جشن ازدواج حضرت علي(ع) است. اگر ميشد جلوتر مجالسي براي اين امام بزرگوار برگزار شود که از اين غربت دربيايد. امروز روز جهاني مسجد هست و روز بزرگداشت علامه مجلسي (ره) است که انشاءالله هم براي احياي مسجد کوشش کنيم و هم ياد بزرگان و علما را در دلها زنده کنيم.
شريعتي: حاج آقاي فرحزاد به عتبات مشرف شده بودند. ايشان مخصوص براي وسواسيها دعا کردند. زيارت شما قبول باشد.
حاج آقاي فرحزاد: نايب الزياره همه عزيزان بوديم. هشتاد درصد الحمدلله از قطار وسواس پياده شدند. چند درصد ماندند که انشاءالله آنها هم زودتر وسواس را ترک کنند. در اين چهار ماه دو بار به عتبات مشرف شديم و ضريح چهار امام را گرفتيم و جداً اين عزيزان را دعا کرديم. «گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست» يک همتي بکنند، اين جلسه آخري است که در مورد وسواس صحبت ميکنيم.
شريعتي: دوستان ما مطالب را در کانال برنامه قرار دادند. حتي کانال تخصص براي وسواس راه انداختيم. ميتوانيد مراجعه کنيد و اين مباحث را پيگيري کنيد که مشکل شما برطرف شود، انشاءالله. بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. السلام عليک يا اباجعفر يا محمدبن علي ايها التقي الجواد و رحمة الله و برکاته.
چون امروز آخرين جلسه بحث وسواس است و ديگر تکرار نميکنيم. سه ماه پشت سر هم در مورد اين موضوع صحبت کرديم. دو سال پيش هم مفصل بحث کرده بوديم. فشردهاي از مباحث و نکتههاي پاياني را ميگوييم. مروري بر اصولي که گفتيم بکنيم. حدود بيست اصل است که خيلي گره گشا است و خيلي مسائل را راحت ميکند. در مسائلي که اسلام واقعاً سخت نگرفته است. در طهارت، نجاست، وضو و غسل، خيلي راحت گرفته است. زمان پيغمبر آب زياد نبود، زمان جاهليت اصلاً بهداشت را رعايت نميکردند. يعني اينطور سختگيري در اسلام نيست. اينها را آدمهايي که زياد مسأله بلد نبودند چسباندند. گفتيم: مهمترين راه درمان وسواسي بي اعتنايي و بي توجهي و عدم تکرار است. خودشان را ملزم کنند که وضو و غسل و طهارت را تکرار نکنند. خودشان را جريمه کنند. نيت کنند روزه بگيرند، به فقير پول بدهند، هرچه که عامل بازدارندگي قوي است. وقتي پليس ايستاده و ماشين مرا ميخواباند و جريمه سنگين ميکند، من عمراً سبقت نميگيرم و از چراغ قرمز رد نميشوم. چون اين جريمه خيلي مهم است.
ذکرهايي را گفتيم، ذکر «لا اله الا الله، لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» ذکر صلوات، تفريح و ورزش براي آدم وسواس فکري و عملي لازم است. يکي از مسائلي که بايد دقت داشته باشند، يادگيري درست مسائل است که ما خواهش ميکنيم وسواسيها زياد سؤال نکنند، زياد سؤال را تکرار نکنند. اگر هم ميخواهند سؤال کنند از آدمهاي وسواسي سؤال نکنند. چون خيلي از مواقع از يک روحاني که وسواس است و آدمي که محتاط است سؤال ميکنند، وسواسشان بيشتر ميشود. احتياط کلاً در دين ما کار پسنديدهاي هست ولي براي آدمهاي عادي است. براي آدمهاي عادي که زياد شک نميکنند و وسواس ندارند، ميگويد: يک جايي احتمال قوي ميدهي و خواستي احتياط بکن. ولي آدمهاي وسواسي قطعاً بايد خلاف احتياط عمل کنند. چون کثير الشک هستند و بر اينها واجب است خلاف احتياط عمل کنند. نبايد اعتنا کنند. خواهش ميکنم آدمهاي وسواسي از آدمهايي که خيلي وسواس دارند و احتياط ميکنند مسأله نپرسند. مسألهشان را از کسي که معتدل و آسان گير است بپرسند. اينقدر از دفاتر مراجع سؤال ميکند تا يکي که مطابق وسواس خودش است جواب بدهد. اين خودش ايجاد وسوسه ميکند. تکرار سؤال خوب نيست. يکبار گفتيم: پاک است و اعتنا نکنيد. باز هم صد بار ميپرسد. اين پرسيدن هم وسواس است.
يکي از راههايي که باز براي وسواس خيلي کمک ميکند، ارتباطشان را با آدمهاي وسواس قطع کنند. ارتباط با آدم وسواسي او را تحريک ميکند. مثل پنج تا زغالي که کنار هم باشد و آتش ميگيرند. با آدمهايي که آسان ميگيرند رفت و آمد کنند براي اينها بهتر است. با آدمهايي که واجب نيست ارتباط داشته باشيد قطع رابطه کنيد چون واقعاً اين وسواس سرايت ميکند. براي وسواسيهاي شديد که زندگيشان بحراني است، ما توصيه ميکنيم به روانپزشک متدين مراجعه کنند. در اين سفر به عتبات حتي عراقيها به ما مراجعه ميکردند. چند خانم عراقي که فارسي بلد بودند گفتند: ساکن عراق هستيم و بحث وسواس شما خيلي مؤثر بود. در ايوان طلا يک پزشکي به من رسيد و خيلي تشکر کرد. گفت: وسواسيهايي که به من مراجعه ميکنند، ميگويم: سراغ فرحزاد برويد. آنهايي که وسواس حاد هستند حتي ممکن است بستري شوند و دارو مصرف کنند. حتي اطباء سنتي که واقعاً کار کشته هستند و وارد هستند، غذاهاي سرد و چيزهايي که مزاج را سرد ميکند در امر وسواسي مؤثر است. بايد طبعشان يک مقدار گرم شود. چه خوراکيهايي را بخورند. اين هم بسيار کمک کننده است.
يکي از چيزهايي که گفتيم واقعاً در مملکت ما بحران است، بيکاري است. ريشه مفاسد و ناهنجاريها و گناهها و جنايتها است. کسي که صبح زود بايد سر کار برود، آخر شب بيايد و برنامههايش پر است، شيطان وقت رو به رو شدن با او را ندارد. اصلاً ديگر نميتواند چهار ساعت در حمام برود. مجبور سريع غسل کند. بيکاري نه فقط در وسواس بلکه در کل ناهنجاريهاي جامعه مؤثر است. بحران اول در مملکت ما بيکاري است. بيکاري که باشد همه مفاسد ايجاد ميشود. آدم ازدواج نمي کند، بيکار که شد خانه ندارد. بيکار شد مريض هم ميشود. هزار و يک اسباب ناهنجاري به دنبال دارد. ولو کارهاي کم درآمد و کارهايي که مطابق با شأن ما نيست هم خوب است. آقا ليسانس گرفته ديگر عارش ميشود هرکاري را بکند. مثلاً کسي برود چوپان شود. ميگويد: چوپاني شغل انبياء بوده است. ميگويند: آقا شما با فوق ليسانس چوپان هستي؟ افتخار کنيم که چوپان هستيم. افتخار کنيم کشاورز هستيم. از بيکاري که خيلي بهتر است. خودمان را مشغول کار بکنيم تا به کاري برسيم که مورد پسند ما است.
روايت جالبي ديدم پيغمبر ما يکي از سيرههايش اين بود که به هرکس ميرسيدند، سلام ميکردند. زن و مرد و کوچک و بزرگ! کسي هم در سلام کردن بر پيامبر نميتوانست سبقت بگيرد. حتي پشت ديوار پنهان ميشدند که سلام کنند باز حضرت زودتر سلام ميکردند. با اصحاب عبور ميکردند به يک بنده خدايي رسيدند و سلام نکردند. اين خيلي استثناء است. سلام نکردند و رفتند. از آن مسير که برگشتند به او سلام کردند. بعضي از اصحاب پرسيدند: چطور شد که موقع رفتن سلام نکرديد و موقع بازگشت سلام کرديد؟ حضرت فرمودند: موقع رفتن ديدم بيکار محض است. کسي که بيکار محض است شيطان ميآيد به او تلنگر ميزند. ولي در برگشت ديدم که نقشه ميکشد و با انگشتش چيزي را ميکشد.
لنگ و لوک و خفته شکل و بي ادب *** سوي او ميغيژ و او را ميطلب
دوست دارد يار اين آشفتگي، هفته گذشته عرض کرديم حتي کارهايي که کم فايده و بي فايده است از بيکاري بهتر است. چون بيکار شدي فکر بد ميآيد. بيکار که شدي وسوسه و هزار فکر و خيال سراغت ميآيد. پر کردن اوقات فراغت يکي از راههاي درمان وسواس است.
از چيزهايي که هم خود وسواسيها و اطرافيانشان بايد خيلي مقيد باشند، بدانند خدا آنها را دوست دارد و خدا کمکشان ميکند. بنده که هيچ هيچ هستم، چندين بار اين عزيزان را در مشاهد مشرفه دعا کردم. حالا ببينيد خدا و پيغمبر و امامان چقدر شما را دوست دارند. اميد داشته باشيد. خدا ما را دوست دارد. از اين بحرانها بيرون بياييد. اطرافيان به اينها اميد بدهند، تشويق کنند. تشويق خيلي مؤثر است. اگر يک خانم يا آقايي را ديديد که زود از حمام بيرون آمد، زود غسل کرد و وضو گرفت، او را تشويق کنيد. اين تشويق خيلي اثر دارد. آن طرف هم جريمه کردن خيلي تأثير دارد. وسواس احتياج به آرامش دارد. يعني اگر آرامش او به هم ميخورد، وسواسش شديدتر ميشود. سرکوب کردن و آزار رساندن، حرف بد زدن، تو بدبخت هستي، بيچاره هستي، اينها باعث گرفتن آرامش ميشود و حال او را تشديد ميکند. اگر به آرامش برسد بهتر ميتواند مسلط شود و با وسواس فکري مبارزه کند. انشاءالله اين آرامش و اميد دادن چه براي ديگران و چه براي خود وسواسي سعي کند فضا را آرام کند. از حرفهاي منفي دوري کنيم. ما پيام داشتيم کسي چهل سال وسواس داشت. در همان جلسه اول از قطار وسواس پياده شده است. نا اميدي خوب نيست و با بودن خدا نا اميدي معنا ندارد.
از چيزهايي که براي وسواس خيلي خوب و مهم است، دعا و توسل فراوان است. وقتمان را با دعا و توسل و دعاي مشلول، با «لا اله الا الله» گفتن. حتي لب هم تکان نميخورد. در قرآن مکرر داريم «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (اعراف/200) يعني اگر تلنگري به تو ميزند، فکر بد سراغت ميآيد، به خدا پناه ببر. بگو: خدايا من درمانده هستم. بيچاره هستم! اعوذ بالله من همزات الشياطين! از فکرهاي بد و حملههاي شيطاني به خدا پناه ميبرم. خواندن چهار سوره آخر قرآن که «قُل» آخرش هست. سوره توحيد، فلق، ناس، کافرون را بخوانيد. اين چهار سوره براي از بين بردن فکر بد، خيالات، مرضهاي وسواسي بسيار سفارش شده است. مخصوصاً سوره ناس و فلق بيشتر تکرار شود. اينها را تکرار کنيم و از خدا کمک بخواهيم. وقتي ما وقتمان را با دعا و ذکر و نيايش پر کرديم شيطان مهلت نميکند به ما تلنگر بزند.
ذکر اهل بيت، چقدر روايت داريم که «ذکرنا اهل البيت امان من الوسواس» يعني زيارت، دعاهاي اهلبيت، توسل که ميگوييم منظور دعاي توسل نيست. الآن ايام شهادت امام جواد(ع) است. هرچيزي که ما را به امام جواد نزديک کند. زيارت، دعا، صلوات هديه کنيم، مجلس ميگيريم. وصل باشيم و به يادشان باشيم. خدمت به عدهاي به نيت امام جواد(ع)! شخصي خدمت امام جواد آمد و گفت: من امروز به ده نفر از شيعيان شما پول دادم، لباس و غذا دادم و خوشحالشان کردم. اين خوشحال کردن به نيت امام جواد(ع) خيلي مهم است. توسل بسيار مهم و مؤثر است. پيامبر(ص) فرمود. نام پيامبر که برده ميشود ذکر ميليوني صلوات را بفرستيد. پيغمبر خدا فرمودند: «ألا فاذكروا يا أمة محمد!، محمدا و آله عند نوائبكم و شدائدكم» اي امت من ياد کنيد محمد و آل محمد را، در ناهنجاريها و سختي و مشکلات ما را زياد ياد کنيد. «لينصر الله به ملائكتكم علي الشياطين» وقتي پيغمبر و آل پيغمبر را ياد ميکنيد، چون ذکر اينها، ذکر خداست. خدا ملائکه را کمک اينها ميفرستد که بر شياطين غالب شوند. اگر ياد کنيد يعني به وسيله اهلبيت، خدا ملائکه را که کارگزار آنها هستند، ميفرستد. خدا به وسيله ملائکه شما را نصرت ميکند. «علي الشياطين الذين يقصدونكم» آن شياطيني که قصد کردند به شما تير بزنند.
ملا عبدالله کلام خيلي قشنگي دارد. مرحوم فيض دويست تا از مکاتيب ايشان را خلاصه کرده است. ايشان ميگويد: اگر کسي غرق ياد خدا و اهلبيت شود، اينقدر قوي است که نه تنها شيطان کاري نميتواند بکند، شيطان که نزديکش ميآيد مضروب ميشود. يعني برق اين آقا شيطان را محکم زمين ميزند. شياطين جمع ميشوند ميگويند: چه شده است؟ ميگويد: اين آدم او را گرفته است. نور آدم او را زمين ميزند. شيطان از اينها فرار ميکند. با نور جلوي وسواس و ظلمتها را بگيريم.
باز پيغمبر خدا فرمودند: «فإن أردتم أن تديموا علي إبليس سخنة عينه و ألم جراحاته» (تفسير الامام العسكري، ص396) اگر ميخواهيد دائم شيطان گريه و ناله کند و جراحات بدنش زياد شود، يعني دائم به او زخم بزنيد و ضربه بزنيد که نابود شود و از بين برود، «فداوموا علي طاعة الله و ذكره» مداومت بر امر و طاعت و ياد خدا کنيد. فرمان خدا را بردن و ياد خدا را کردن شيطان را ناراحت ميکند. بيشتر از يک دقيقه وضو نگير. يک خانم وسواسي در کربلا خيلي گرفتار بود. گفتم: شما يک دقيقه زير دوش بايستي ميشود خيس نشوي؟ آب ميرسد. چرا نيم ساعت در حمام بمانيم؟ فرمود: بر طاعت و ذکر خدا مداومت کنيد. «و الصلاة علي محمد و آله» طاعت خدا و ذکر خدا و صلوات بر پيامبر و آل پيامبر، حضرت فرمودند: اگر طاعت خدا و ياد خدا و پيغمبر را رها کنيد، اسير شيطان ميشويد.
هرکه گريزد ز خراجات شاه *** باج ده غول بيابان شود
يعني شيطان منتظر است که شما ياد خدا و پيغمبر را رها کنيد و از زير اين چتر بيرون بياييد. اگر از ذکر خدا و پيغمبر سر باز زديد، شيطان شما را اسير ميکند و سوار شما ميشود. دعا و توسل و مجالست با افراد معتدل و قوي و مؤمن. حدوداً سه چهار ماه در مورد تأثيرات مجالست و دوستي صحبت کرديم. معاشرت با افراد خوب نور ايجاد ميکند. مرحوم دولابي ميفرمودند: کسي که مدتها خدا و پيغمبر را ياد ميکند، مزد او اين است که خدا يک دوست خوب سر راهش ميگذارد و آن کليد راه حل رسيدن به همه خوبيهاي ديگر است.
از چيزهايي که بايد وسواسيها مراعات کنند، دسترسي به سايت و تلگرام امکان پذير شده است. در خانه هي گوش بدهند و تکرار کنند. خواهش ميکنم اين مريضي را خودتان جدي بگيريد. وسواس اينطور نيست که فقط يک گوشه زندگي را مختل کند. حالت تسري دارد. به همه زندگي سرايت ميکند. اين را بايد ريشه کن کرد. در نطفه خفه کرد. انشاءالله اين را جدي بگيريد که ريشهاش مثل سم و آتش است. کمش هم زياد است.
يکي از راهحلهايي که بعضي گفتند: ما تجربه داريم. آدمهاي وسواس يک نفر مثل خواهر و برادر کنارشان باشد، بگويد: من نگاه ميکنم وضويت را اينطور بگير. غسلت را اينطور بگير. يکبار شستي کافي است. يک نفر باشد کار او را تأييد کند. براي مدتي حرکت او را ببيند. خيال اين راحت شود.
يکي از چيزهايي که باز زياد سفارش شده است استغفار زياد است. «استغفرالله و اسأله التوبه»، «استغفر الله ربي و اتوب اليه»، «استغفرالله من کل ما کره الله» اميرالمؤمنين(ع) ديدند کسي دعاي طولاني ميخواند و چرت ميزند. حضرت فرمودند: خدايي که دعاي طولاني را اجابت ميکند، دعاي کوتاه را هم اجابت ميکند. ما براي تنبلها خيلي مطلب گفتيم. در مفاتيح در حاشيه مفاتيح دعاهاي موجز است. حضرت فرمودند: من همه دعاها را در چهار کلمه براي تو خلاصه ميکنم. «الحمدلله علي کل نعمه» شکر بر همه نعمتها، «و اسأل الله من کل خير» همه خوبيها را هم از تو ميخواهم. «و استغفرالله من کل ذنب» خدايا از هر گناهي من توبه و استغفار ميکنم. «و اعوذ بالله من کل شر» از هر شري به خدا پناه ميبرم. حضرت امير بهترين دعا را خلاصه کرده و تنبليمان ميآيد بنويسيم. پيغمبر ما فرمود: کسي که زياد استغفار کند، خدا براي او در هر هم و غم و گرفتاري راه خروج ميگذارد و رزق و روزي او را از جايي که گمان ندارد، برايش ميرساند. امام هفتم چند هزار استغفار ميکردند. زبان و دلمان را مشغول کنيم.
اميرالمؤمنين فرمود: «اِذا وَسْوَسَ الشَّيطانُ إِلي أَحَدِکمْ فَلْيسْتَعِذْ بِاللّه وَ لْيقُلْ: آمَنْتُ بِاللّه مُخْلِصا لَهُ الدّينُ» (بحارالانوار/ج92) اگر شيطان وسوسه کرد، بگو: «آمَنْتُ بِاللّه مُخْلِصا لَهُ الدّينُ» نکته پاياني اينکه انشاءالله عزيزان وسواسي اين اصول و بحثهايي که گفتيم را رعايت کنند. ممکن است کسي با اين اصول پياده شود. يک نفر با بي اعتنايي پياده شود. مثلاً دوستي باشد که به او يادآوري کند و پياده شود. ولي کل اين موارد بسيار مؤثر است و با خدا عهد ببندند. من نزد خدا مسئول هستم، اينقدر وقت و عمر و وقت برنامه را براي اينها گذاشتيم. اگر از اين قطار پياده نشوند هم به ما ظلم کردند و هم به مردم که اينقدر وقتشان را گرفتيم. روز قيامت مديون هستيد. شما را به حضرت ابالفضل قسم ميدهم، خودتان را تکان بدهيد و اين طلسم را بشکنيد.
شريعتي: انشاءالله نيت خير شما و دلسوزي شما و دعاهاي شما و مرد خوب ما مؤثر واقع ميشود و همه ما از شر وسوسههاي شيطان رهايي پيدا ميکنيم. خيلي از دوستان التماس دعا گفتند، براي شفاي مريضها دعا کنيد.
حاج آقاي فرحزاد: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم همه مريضهاي روحي و جسمي و مريضهاي منظور مخصوصاً مريضهاي وسواسي را شفاي عاجل عنايت بفرما. براي شفاي همه مريضها يک حمد و چهارده صلوات تلاوت کنيد.
شريعتي: امروز صفحه 53 قرآن کريم آيات 23 تا 29 سوره مبارکه آل عمران در سمت خدا تلاوت خواهد شد. چقدر خوب است در شب شهادت امام جواد(ع) ثواب تلاوت اين آيات را هديه به روح بلند و آسماني حضرت بکنيم. يک نکته هم در مورد زائر اوليها بگويم، طرح ما تا پايان ماه ذي القعده هست. دوستاني که نتوانستند در اين طرح بزرگ شرکت کنند ميتوانند عدد 8 را به20000303 پيامک کنند.
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ «23» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُون «24» فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون «25» قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير «26» تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِساب «27» لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِير «28» قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير «29»
ترجمه: آيا نديدى كسانى را كه از كتاب آسمانى (تورات وانجيل) بهرهاى داده شدند، چون به كتاب الهى دعوت مىشوند تا ميانشان حكم كند، (وبه اختلافات پايان دهد) گروهى از آنان (باعلم و آگاهى) از روى اعراض روى بر مىگردانند؟ اين (روى گردانى از حكم خدا) براى آن بود كه اهل كتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمىرسد. و اين افتراها (و خيالبافىها) آنان را در دينشان فريفته ساخت. پس (كسانى كه گمان مىكنند از قهر خداوند دورند،) چگونه خواهد بود حالشان، آنگاه كه آنان را در روزى كه شكّى در آن نيست، گرد آوريم و به هر كس در برابر آنچه تحصيل كرده، پاداش يا كيفر داده شود و به آنان ستم نخواهد شد. بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتى. به هر كس (طبق مصلحت و حكمت خود) بخواهى حكومت مىدهى و از هر كس بخواهى حكومت را مىگيرى و هر كه را بخواهى عزّت مىبخشى و هر كه را بخواهى ذليل مىنمايى، همه خيرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چيز توانايى. (خداوندا!) تو شب را به روز و روز را به شب درآورى و زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون آورى وهر كه را خواهى بىشمار روزى مىدهى. نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (وبه خاطر هدفهاى مهمتر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (همه) به سوى خداوند است. بگو: اگر آنچه در سينهها داريد پنهان سازيد يا آشكارش نماييد، خداوند آن را مىداند و (نيز) آنچه را در آسمانها وآنچه را در زمين است مىداند و خدا بر هر چيز تواناست.
شريعتي: انشاءالله پنجشنبههاي ماه ذي الحجه مزين به حضور آقاي دکتر رفيعي خواهد بود. دوستداران مباحث ايشان قطعاً مشتاق حضور ايشان در برنامه سمت خدا هستند. از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: پيامبر عظيم الشأن فرمودند: ما دو نوع شيطان داريم. در قرآن هم اشاره شده «شياطين الانس و الجن» شيطان جني همان ابليس و اعوان و انصار او هستند که نامرئي هستند. شيطان انسي هر دوست ناباب و هرکسي که دعوت به کار شيطاني کند. بعد فرمودند: شيطان جني دور ميشود با ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم». اين ذکر شيطان جني و فکرهاي شيطان جني را دور ميکند. «و يبعد الشيطان الانس بصلاة علي محمد و آل محمد» انشاءالله دوستان ناباب و شيطان انسي را با صلوات از خودمان دور کنيم.
آخرين آيه اين صفحه خداي مهربان ميفرمايد: «قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» اگر اين مسأله جا بيافتد که خداي مهربان به همه کارهاي ما اشراف دارد. انسانهاي عادي فقط ظاهر ما را ميبينند. ولي خداي بزرگ درون و اسرار و ظاهر و باطن ما را اشراف دارد. اگر ميفرمايد: هرکاري که شما ميکنيد اگر مخفي کنيد، در سينهها حبس کنيد خدا ميداند و خبر دارد. يعني اگر اينطور باشد آدم ديگر کارهايش شفاف است. ظاهر و باطن ندارد، حواسش جمع است. ما گاهي محضر بزرگي که ميرويم مواظب هستيم فکر بد هم سراغ ما نيايد. خداي بزرگ ميگويد: من از همه افکار درون و برون شما خبر دارم. اگر ما خودمان را در محضر خدا ببينيم اين بهترين راه درمان همه فکرهاي بد و علاج وسواسيهاست. خدا به آنچه در آسمان و زمين است داناست و بر هر چيزي هم قدرت دارد. خدا قدرت دارد همه مريضها را هم خوب کند.
شريعتي: اين هفته از علامه مجلسي(ره) تجليل کرديم. براي ما از فضيلت اين علامه بزرگوار بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: شايد در ميان علماي برجسته کم داشته باشيم که مثل علامه مجلسي اينقدر کتاب تأليف کرده باشند. بزرگي ميگفت: همينطور که روايات زيادي از امام صادق داريم، مذهب جعفري داريم. مذهب مجلسي هم داريم. فقط کتاب بحارالانوار ايشان 110 جلد است. کتابهاي فارسي که ايشان دارند «عين الحيات» وصيتهايي است که به اباذر فرمودند و علامه مجلسي شرح داده است. «حيات القلوب» شرح حال انبياء هست. «حلية المتقين» آداب و سنن هست. ايشان کتابهاي فارسي هم زياد دارد که براي عموم قابل استفاده است. عزيزاني که بخواهند ميتوانند پيامک بدهند. بزرگي از علماي قم ميگفت: گاهي از قم به اصفهان ميروم. کنار مسجد جامع قبر علامه مجلسي و پدر ايشان است. ايشان ميفرمود: من به زيارت علامه مجلسي در اصفهان ميروم و ديگر کاري ندارم و برميگردم و حاجت ميگيرم. حالت يک امامزاده است. از بس ايشان خدمت کرده و خدماتش واقعاً فوق العاده است. هنوز عموم محدثين ما مهمان سفره اين بزرگوار هستند.
شريعتي: نکات پاياني شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: چون روز جهاني مسجد هست، روايت داريم: مساجد خانههاي خدا در روي زمين است. بيت الله مهم مسجد الحرام است. کليه مساجد در روستا و شهر و هرجاي کره خاکي که صيغه مسجد خوانده شده است، خانه خدا ميشود. بيوت خدا در روي زمين هست. هر عزيزي هرطور که ميتواند براي احياي مساجد، از احياي ساختمان، فرش، چراغش، تزئينات مسجد کارهاي اضافي است. کاشي کاري و آينه کاري اضافه است. مسجد ساده و تميز باشد. در نظافت مسجد، احياي مسجد تلاش کنيم. هر چيزي که بتواند جاذبه را براي مساجد زياد کند. در مساجد ما افراد ميانسال و مسن زياد هستند. جوانها و بچهها را جذب مسجد کنيم. بزرگواري گفت: من مسجدي رفتم ديدم که بچه و جوان خيلي زياد است. تعجب کردم. خواهش ميکنم خيرين از اين شگرد استفاده کنند. پرسيدم گفتند: خيّري مغازه يا خانهاي داشته وقف کرده است. درآمد اجارهاش را بستني و شکلات ميخرد براي بچههاي که به مسجد ميآيند. اين بچه پدر و مادرش را هم وادار به آمدن به مسجد ميکند. بچهاي که پايش به مسجد باز شود، گفت:
آن کبوتر که سرا آموخته است *** تو مخوان، ميرانش که پر دوخته است
کبوتربازها، کبوتر را به جاي دور ميفرستند باز اين کبوتر سر جاي اولش برميگردد. اگر اين اخت و انس به مسجد باشد، حديث داريم مؤمن در مسجد مثل ماهي در آب است. ولي منافق در مسجد مثل پرنده در قفس است و ميخواهد بيرون بيايد. انشاءالله انس با مسجد داشته باشيم. امام جواد فرمود: «الثِّقَةُ باللّه ِتعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وسُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» چه کار کنيم به آرزوهايمان برسيم؟ به اهدافمان برسيم؟ فرمود: وثوق و اعتماد و توکل به خدا بهاي هر چيز ارزشمندي است و نردبان است براي رسيدن به هر بلندي.
شريعتي: انشاءالله مساجد ما آباد شود و با حضورمان در مساجد آنها را آباد کنيم. انشاءالله جز آن دسته نباشيم که مساجد روز قيامت از آنها شکايت ميکند. دعا بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم، قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. گناهان ما را ببخش و بيامرز. حق همه حق داران که گردن ما است را ادا بگردان. همه مريضها مخصوصاً مريضهاي مد نظر و وسواسهاي روحي و جسمي شفاي عاجل عنايت بفرما. وسايل شغل و مسکن و ازدواج، آنهايي که فرزند ندارند، حاجات همه را روا بفرما. به همه خير دنيا و آخرت را عنايت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسين.
شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميکنم. «السلام عليک يا أبا عبدالله»