برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راهکارهاي درمان وسواس فکري و عملي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 16- 05-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: با نام و ياد خداي مهربان، خدايي که خالق فرصتها و لحظههاي ناب زندگي ماست. خدايي که با نام و يادش همه آرام ميگيريم. سلام ميکنم به همه شما دوستان عزيزم. خانمها و آقايان، بينندهها و شنوندههاي خوب و گرانقدرمان، حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي قبولي طاعات و عبادت براي همه عزيزان را داريم. زيارت شما قبول باشد. امام هشتم فرمود: کسي که حضرت معصومه را زيارت کند مثل اينکه ما را زيارت کرده است. ما نايب الزياره همه عزيزان هستيم. انشاءالله خدا به همه وسعت قلب و فکر بدهد. اين دعايي که در ماه رمضان وارد شده «ادخل علي اهل القبور، اغن کل فقير، اشبع کل جائع» انشاءالله خدا توفيق بدهد در اين ماه بهترين اعمال خير به دست و عمل و زبان ما جاري شود و همه عاقبت بخير شويم.
شريعتي: بحث ما در مورد وسواس بود. به راهکارهاي اساسي و زير بنايي درمان وسواس رسيديم. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ابتداي صحبتم خواهش ميکنم عزيزاني که بحث وسواس را دنبال ميکنند به ديگراني که مورد ابتلا نيستند ولي ميخواهند راهنمايي کنند يا پيشگيري کنند که نشوند. اين بحثي که به قول ما اوج راه علاج و درمان وسواس هست، هم درمان عملي براي وسواس عملي و هم براي وسواس فکري که خيلي مورد ابتلاء هست. در طول سال پيامهاي زيادي داريم که فکرهاي ناهنجار و فکرهاي باطل و شيطاني خيلي ما را اذيت ميکند. خواهش ميکنم بيننده بحث ما باشيد.
هفته قبل اشاره کرديم که يک درمان اساسي و اصلي وسواس بي اعتنايي و بي توجهي و بي خيالي و تکرار نکردن آن کار و عمل است. يک عمري حرف شيطان را گوش داده، دلم ميگويد: پاک نشد. دلم ميگويد: تکرار کن. بياييم اين طلسم را بشکنيم. اين شيشه حبابي که يک توهم و خيال است را بشکنيم. ما دو نوع شکاک و وسواس داريم. کسي که در سال دو بار شک ميکند اصلاً وسواس نيست و شکاک نيست. اين طبيعي است. ولي کسي که هر روز و هر هفته شک ميکند، در طهارت و نجاست و غسل و وضو و هرچيزي شک ميکند، شکاک است. بحث ما در مورد کساني است که کثير الشک هستند. در روايت داريم وقتي سه بار شک کرد، کثير الشک است مگر اينکه اين سه بار در طول سال باشد. در طول چند ماه باشد. کساني که کثير الشک هستند بايد اين طلسم را بشکنند و به شکشان اعتنا نکنند. روايتي که هفته گذشته خواندم، اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ» (نهجالبلاغه، حكمت 175) فرمود: اگر شما از چيزي ترسيدي خودت را در آن پرتاب کن. اينکه هفتاد سال ميگويي: نشود. اگر بشود چه خواهد شد، اين طلسم را شکستي راحت ميشوي. لذا خواهش ميکنيم اگر عزيزان وسواسي ميخواهند خوب شوند، درمان اصلي و اساسي وسواس بي توجهي، بي اعتنايي و تکرار نکردن است. يعني تکرار را حرام بدانند. گناه کبيره بدانند. مبتلا به چندين گناه ميشوند، اعصاب خود و اطرافيانشان را خرد ميکنند. عمر و سرمايهها را هدر ميدهيم.
کسي که زياد شک ميکند اعتنا نکند، بگويد: اصلاً من ميخواهم قرائت من باطل باشد. ميخواهم در دهان شيطان بزنم. در کافي شريف جلد سوم، صفحه 359 هست که امام محمد باقر فرمود: «إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ السَّهْوُ فَامْضِ فِي صَلاتِكَ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَدَعَكَ إِنَّمَا هُوَ مِنَ الشَّيْطَانِ» (كافي، ج3، ص 359) اگر کسي سهو و خطا و اشتباه و شک زياد ميکند، بي خيال شود. بنا را بر رکعت سوم بگذارد. بنا را بر قرائت صحيح بگذارد. بي خيال و بي توجه شود و اعتنا نکند. فرمود: اگر اين کار را بکني اميد هست که شيطان تو را رها کند. آدمهاي وسواسي ميگويند: ما احتياط ميکنيم. اين احتياط يک ذره، يک بار و ماهي يکبار!
باز در جلد دوم کافي شريف هست که فرمود: «لا تُعَوَّدَ الْخَبيثَ مِنْ أنْفُسِکُمْ بِنَقْضِ الصَّلوه» خودتان را عادت ندهيد به اينکه وقتي شيطان ميگويد: نماز شما اشکال دارد، قرائت شما اشکال دارد، پس نشد. دوباره از اول بخوانم؟ تکرار کنم؟ آدم وسواس نماز و غسل و وضويش را تکرار نکند. وسواس فقط در امور عبادي نيست. بعضي در پاکيزگي هم وسواس دارند. مثلاً فرش پاک است و هي آب ميکشد. هي زمين را آب ميکشد. کلاً در عمل وسواس نبايد تکرار کرد. فرمود: «خبيث»، يعني شيطان خبيث را با نفستان عادت ندهيد، هي بيايد بگويد: تکرار کن و دوباره از اول بخوان. «فَتَطْمَعُوهُ» او را به طمع مياندازيد که سوار شما شود. يعني شيطان سوار شما ميشود و شما را به ته جهنم ميبرد. شيطان آدم خبيثي است. «فَإنَّ الشَّيطانَ خَبيثٌ مُعْتادٌ لِما عُوِّدَ» يعني اگر چيزي که شما را به عادت بد انداخت ديگر هي سراغ شما ميآيد و شما را بيچاره ميکند. بايد شيطان را کشت و راحت شد. «فَلْيَمْضِ أحَدُکُمْ في الْوَهمِ وَ لا يُکْثِرَنَّ» ميفرمايد: اگر فکر و وهم و خيال شيطاني آمد که فکر مقدمه است، فکر بد و خيال بد که ميگويد: نشد، اعتنا نکن و بگذر. يک دنيا حرف در اين جمله است. «فَلْيَمْضِ أحَدُکُمْ في الْوَهمِ وَ لا يُکْثِرَنَّ» يعني به وهم و خيالي که ميگويد: اين کار را کن، اعتنا و توجه نکن. من از کسي که خوشم ميآيد و با او حرف ميزنم، دل به دلش ميدهم. از کسي که بدم ميآيد با او تندي ميکنم، لجبازي ميکنم. از اين بالاتر اين است که او را بايکوت کنم. روي برگردانم! بي اعتنايي و بي توجهي کامل کنم. آنهايي که مزاحم تلفني ميشوند، يا پيامک ميدهند، بهترين راه مقابله با اينها بي خيالي و بي توجهي است. شما هم که فحش ميدهي او باز زنگ ميزند. شيطان هم همينطور است. يعني نبايد محل گذاشت و با او درگير شد. يا رد تماس بده. در درون ما هم همينطور است. اگر شما ميگوييد: آقاي فرحزاد! چنين و چنان. من نه شما را نگاه ميکنم. نه جواب شما را ميدهم. هيچ اعتنا نميکنم. شما يکبار، دوبار اين کار را ميکني و بعد هم توجه نميکني و ميروي. ولي اگر به شما توجه کنم، خوب شما باز سراغ من ميآيي. بايکوت يعني اينکه انسان توجه و اعتنا نکند.
يک موش خيالي که فکر ميکنيم در اتاق است، شب تا صبح نميخوابد. اين فکر و خيالمان را از اين موش خيالي پاک کنيم تا راحت بخوابيم. يکي از علما مثال خوبي زده است. ميگويد: يک عالم برجستهاي بود که با جن و شياطين ميتوانست ارتباط برقرار کند. ممکن است کسي به يک فن و هنري راه پيدا کند و با فرشتهها يا با جن و شياطين ارتباط داشته باشد. اين آقا آدم فوق العادهاي بود، يک موقع شيطان سراغش ميآيد. در يک موضوع فقهي وارد ميشود. نظر شما در اين مورد چيست؟ شيطان ميگويد: نه، به اين دليل اينطور است. خودش را معرفي ميکند و ميگويد: من ابليس هستم! آن آقا ميگويد: نه اينطور نيست. خلاصه دو سه ساعت با آقا جر و بحث ميکند، آقا هم در ادله و دليل و برهان ديني چون قوي بوده، شيطان را محکوم ميکند. ميگويد: به اين دليل حرف شما خلاف قرآن است. خلاف روايت است. بعد از دو سه ساعت به شيطان ميگويد: من محکوم شدم يا شما؟ شيطان ميگويد: شما محکوم شديد. ميگويد: در بحث و استدلال درست است، ولي شما ميداني من سه ساعت از بهترين سرمايه شما که عمر شما هست را به خودم مشغول کردم! سه ساعت هستي شما را به باد دادم و با تو بازي کردم! سه ساعت ميتوانستي قرآن بخواني. دعا بخواني و کار خير کني. سه ساعت من تو را ضايع کردم. شيطان ميآيد وقت و عمر و فکر و عمل ما را مشغول ميکند. بهترين سرمايه عمر ما هست و آن را از ما ميگيرد.
شريعتي: در سفر به مشهد يکي از دوستان آمد گفت: من همينطور چند دقيقه و چند ساعت بر وقت حمام کردنم اضافه شد. صبح که حمام ميرفتم، اذان مغرب بيرون ميآمدم. گفت:الآن خيلي بهتر شدم، فقط از قول من به مخاطبين وسواسي بگوييد: که حتي براي يک دقيقه هم وقت نگذارند. بترسند و دقيقههاي را زياد نکنند!
حاج آقاي فرحزاد: بايد طلسم را شکست. خدا مرحوم دولابي را رحمت کند. ميفرمودند: زرده و سفيده تخم مرغ را خداي بزرگ با قدرتش به جوجه تبديل ميکند. وقتي اين جوجه کامل شد، ولي هنوز در پوست است، اين پوست تخم را مرغ از بيرون و جوجه از درون نوک ميزند تا بشکند و ترک بردارد. اگر ترک برندارد از بين ميرود و ميميرد. وسواسي در اين پوسته تخم گير کرده است. يعني بايد اين نوک را بزند. مثل چرکي که سر باز کرده است اگر اين کيست چرکي را در نياوري، متلاشي ميشوي! وسواسي بودن از سرطان هم بدتر است. وسواسي به همه اطرافيان ضرر ميزند. زندگي همه را تباه ميکند. هرطور شده به خودمان بقبولانيم و تکرار نکنيم. تکرار براي آدم وسواسي بدترين سم و بدترين گناه کبيره است که از هر گناهي بدتر است. همينطور که قمار و شراب و دزدي را حرام ميدانيم، وسواس هم حرام بدانيم و پوست تخم را بشکنيم. وقتي ميشکني راحت ميشوي.
ملا نصرالدين شيشه خانهاش شکسته بود. متر نداشت، آمد با وجب اندازه گرفت که برود شيشه سفارش بدهد. آمد برود سفارش بدهد ميگفت: مواظب باشم اين اندازهها به هم نخورد. به کسي نخورد و کسي به او نخورد. همينطور که ميرفت در يک چاله افتاد. گفت: مواظب باشيد اندازه به هم نخورد! آمدند ديدند آقا در چاله افتاده است. گفتند: طناب مياندازيم، گفت: نه، اندازهها به هم ميخورد! وسواسي هم همينطور است. ميگوييم: دستت را بده، ميگويد: اندازه به هم ميخورد. دلم ميگويد: پاک نشد. دلم ميگويد: نمازم درست نيست. خواهش ميکنم بياييد خودتان را راحت کنيد. هفتاد سال در رنج و فشار بودي، مثل کسي که يک همزاد شيطاني داشته و از خودش دور ميکند، راحت ميشويد. مثل کسي که سي کيلو بار اضافه روي دوشش است. بارت را زمين بگذار تا راحت شوي. بگوييد: ما ميخواهيم نجس باشيم. لباسم نجس باشد، ميخواهم وضوي باطل و غسل باطل بگيرم. به شيطان بگو: ميخواهم باطل باشد و اداي نماز خواندن را در بياورم. من قول ميدهم دو سه بار اين کار با بکنيد، تمام ميشود. اين طلسم شکسته ميشود. از اين توهم بيرون بياييد.
در روايت داريم که با باطل درگير نشويد. اگر يک زبالهاي، آلودگي هست، از کنارش بايد رد شويم. اگر هم بزنيم بدتر ميشود. کلاً شيطان، گناه و معصيت، امور باطل، جاهل، بايد از کنارش عبور کنيم. با آن درگير نشويم. زد و خورد نکنيم. باطل را رها کن، اگر بنده در اين برنامه حرف بيخود زدم، يا کسي در يک گوشهاي کار خلافي کرد، اگر اين خلاف را پخش نکنيم، در فضاي مجازي پخش نکنيم، تمام ميشود. فتنه تمام ميشود! ولي اگر باطل را پخش کنم، يا عکس بدي را منتشر کنم، کساني که پخش ميکنند به مراتب به مراتب گناهشان از اينکه من اين عکس را گرفتم بالاتر است. چرا باطل را پخش ميکنيم؟ اشاعه کار خلاف، اشاعه فحشاء خيلي بد است. اگر بنده اينجا حرف خلافي زدم، اگر همينجا دفن شود، تمام ميشود. ولي اگر دفن نکرديم و پخش کرديم، همه را درگير اين کار ميکنيم. بعضي آبروها که ريخته شود، جمع نميشود. براي خودمان را حاضر نيستيم پخش شود، ولي براي ديگران را اشاعه ميدهيم. «غفار» به معني پوشاندن است. باطل را بپوشان. گناهان مرا بپوشان. چرا کافر ميگويند؟ چون حق را ميپوشاند. خدا که تکفير ميکند يعني ميپوشاند. «اظهر الجميل و ستر القبيح» حتي روايت داريم مثال ما در آسمان چهارم است، هرکاري ميکنيم مثال ما هم انجام ميدهد. اگر کار خوب ميکنيم به ملائکه نشان ميدهد که براي ما دعا کنند. کار بد ميکنيم، ميگويد: پرده بياندازيد که ملائکه آسمانها نفهمند. امام صادق در ذيل اين دعا فرمود: «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» پس بياييم هم در مسائل شخصيمان، هم در مسائل خانوادگي و اجتماعيمان، باطل را پخش نکنيم، باز نکنيم، درگير نشويم، هرجا هست اطلاع رساني کنيم، اين خلاف است و کار خوبي نيست. «ستار العيوب» اميرالمؤمنين فرمود: «لَوْ تَكَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُمْ» (عيونأخبارالرضا، ج 2، ص 53) يعني اگر پرده از کار کسي کنار برود، کسي، کسي را دفع نميکند. خدا ميپوشاند.
خيلي از چيزهايي که دادگاه هنوز رأي نداده، به صرف يک اتهام آبروي طرف را تا آخر ميبريم. حالا يا رسانه، يا افراد، يا فضاي مجازي، آبرو از مال و خون و جان بالاتر است. ما با آبرو زندگي ميکنيم. اعتبار و آبرو است که ما را پيش ميبرد. روايت داريم: باطل را رها کن تا محو شود. داريم باطل را دفع کنيد. کسي که ذکر و يادي از او نميکنيد، خودش محو ميشود و از بين ميرود. اگر ما برنامه فکري، خيال و توهم را توجه نکنيم، اعتنا نکنيم، راحت درمان ميشود. اگر با آن درگير شويم، وقت و عمر و فکر ما هدر ميرود.
شريعتي: انشاءالله با توسل به اهلبيت هرکسي که گرفتار وسواس است، به زودي زود مشکل وسواسي بودنش برطرف شود. اين هفته برنامه ما منور و مزين به نام عالم جليل القدر علامه بزرگوار ملا محسن فيض کاشاني است. کسي که در شاخههاي مختلف علوم و فنون کار کرده و سرآمد زمانه بوده است. رحمت و رضوان خدا بر ايشان باد. امروز صفحه 39 قرآن کريم آيات 238 تا 245 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«حافِظوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ «238»فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون «239»وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيم «240» وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِين «241» كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون«242» أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُون «243» وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم «244» مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون «245»
ترجمه: بر انجام همهى نمازها و (خصوصاً) نماز وسطى (ظهر)، مواظبت كنيد و براى خدا خاضعانه بپاخيزيد. پس اگر (از دشمن يا خطرى) بيم داشتيد، پياده يا سواره (به هر شكل كه مىتوانيد نماز گزاريد) و آنگاه كه ايمن شديد خدا را ياد كنيد، همانگونه كه آنچه را نمىتوانستيد بدانيد به شما آموخت. و كسانى از شما كه در آستانه مرگ قرار مىگيرند و همسرانى از خود به جاى مىگذارند، دربارهى همسرانشان اين سفارش است كه تا يك سال، آنها را (با پرداخت هزينه زندگى) بهرهمند سازند و از خانه بيرون نكنند. ولى اگر آنها خود بيرون رفتند و تصميم شايستهاى دربارهى خودشان گرفتند، بر شما گناهى نيست و خداوند توانا و حكيم است. و براى زنان طلاق داده شده، بهرهى مناسبى است كه (پرداخت آن) بر مردانِ پرهيزكار سزاوار است. اين چنين خداوند آيات خود را براى شما تبيين مىكند، شايد كه انديشه كنيد. آيا نديدى كسانى را كه از ترس مرگ از خانههاى خود فرار كردند، در حالى كه هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنها گفت: بميريد (و آنها مردند،) سپس آنان را زنده كرد (تا درس عبرتى براى آيندگان باشند؟) همانا خداوند نسبت به مردم احسان مىكند، ولى بيشتر مردم سپاس نمىگذارند. و در راه خداوند پيكار كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و داناست. كيست كه به خداوند وام دهد، وامى نيكو تا خداوند آن را براى او چندان برابر بيافزايد و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مىسازد، و به سوى او بازگردانده مىشويد.
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بفرماييد و بعد هم اشاره قرآني را بفرماييد و از ملا محسن فيض کاشاني براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: ذکر صلوات براي وسواسيها خيلي خوب است. چون ياد خدا و ياد پيغمبر است. ملائکه را نزديک و شياطين را دور ميکند. پيغمبر ما حضرت محمد(ص) فرمودند: ما دو نوع شيطان داريم. شيطاني جني و شيطان انسي، شيطان جني، جن به ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» هرچه اين ذکر را بگوييم، شيطان جني دور ميشود. در درمان وسواس ذکرهايي را ميگوييم و يکي همين ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» است. فرمود: شيطان انسي را هم خدا با صلوات بر محمد و آل محمد دور ميکند.
آيه 245 که تلاوت شد، در سوره بقره آيات فراوان درباره انفاق و احسان و صدقه و قرض الحسنه داريم. اين آيه هم در مورد قرض الحسنه است. خداي مهربان ميفرمايد: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون» خدا ميفرمايد: چه کسي است که به خدا قرض بدهد؟ خدايي که مالک آسمان و زمين است و خزائن عالم در دست اوست، مثل مؤمني که ميآيد از ما قرض ميخواهد، ميگويد: طرف شما خداست، شما شخص را نبين! شما به خدا قرض بده. خدا خودش را جاي آن فقير يا مؤمن گذاشته که آبروي او هم حفظ شود. بعد ميگويد: «قرضاً حسنا» قرض الحسنه نه قرض السيئه! يعني در قرض دادن بايد آبروي طرف حفظ شود. با ادب باشد نه با سختي. آنهايي که ميگيرند سر وقت پس بدهند. بي انصافي نکنند و مانع خير نشوند. بي منت باشد. از مال حلال باشد و سالم باشد. مخفي باشد. بي ريا باشد. سريع پرداخت شود. الآن وام ازدواج و وام مسکن را خيلي سخت ميدهند. آنهايي که ميگيرند به موقع پرداخت کنند. قرض الحسنه براي کارهاي ضروري و واجب باشد. براي تشريفات و تجملات و زياده خواهي نباشد که خودمان را به زحمت بياندازيم. کسي که قرض ميدهد بداند ثوابش از صدقه دادن و بلا عوض دادن بالاتر است. روايت داريم قرض الحسنه هجده حسنه دارد. ولي صدقه دادن ده حسنه دارد. يعني هشت درصد بالاتر است. خدا ميفرمايد: ما چند برابر مزدش را ميدهيم. کلمه مضاعف يعني چند برابر، به اضافه اينکه «فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً» يعني خدا ميداند اجر و مزد افرادي که قرض الحسنه ميدهند و ربا و نزول نميگيرند، چقدر است. قطعاً بدانند رزق و روزي دست خداست و به خدا بازگشت ميکنند و اجر و مزدشان را از خداي متعال ميگيرند.
شريعتي: اگر قرار هست در رشتهاي مثل نجوم و رياضيات و قرآنو تفسير صاحب نظر باشي و تأليفات متعددي داشته باشي، بايد کسي مثل ملا محسن فيض کاشاني باشي.
حاج آقاي فرحزاد: شبيه آ شيخ عباس قمي که ما خيلي از کتابهاي ايشان بهره برديم، شايد بعد از ايشان ملا محسن فيض کاشاني شخصيت متبحر و فوق العادهاي بودند. اکثر اساتيدي که ما محضر آنها بوديم مثل مرحوم بهجت، آيت الله بهاء الديني و مرحوم دولابي فراوان از ايشان تعريف ميکردند. مرحوم دولابي اواخر عمر بيشتر اشعار ايشان را ميخواند. مرحوم بهاءالديني ميفرمودند: عالم فقيه در علماي شيعه خيلي داريم، ولي عالم جامع که در علوم مختلف متبحر باشد، کم داريم. مثل شيخ بهايي که در علوم مختلف تبحر داشت. فيض کاشاني در علوم مختلف تبحر داشت. فيلسوف و فقيه و حکيم و منجم بوده است. کتابهاي ايشان چه برکت فوق العادهاي دارد. تفسير ايشان، «محجة البيضاء» ايشان، بعضي کتابها در کتابخانه خاک ميخورد ولي کتابهاي ايشان همه خواندني است. آيت الله بهجت فرمودند: کتاب فقه ايشان که سه جلد است را مسافرت هم با خودتان ببريد. يک آدمي بود که وصل بود. فوق العاده بود. مرحوم ملا نظر علي طالقاني شاگرد شيخ انصاري بود و يک عالم فرهيخته بود. صاحب کتاب کاشف الاسرار که بسيار کتاب خوبي است. ايشان ميفرمايد: من تمام نکتههاي ناب و مهمي که در کتابم ميآورم از کتاب فيض پر فيض کاشاني است. فيض و لطفش در همه حوزهها و در همه علوم ساري و جاري است.
شريعتي: رحمت و رضوان خدا بر او باد و همه کساني که بر گردن ما حق دارند. آنهايي که معارف ناب قرآن کريم و معارف اهلبيت را نشر دادند و امروز هم ما از آن بهرهمند ميشويم. نکات پاياني را بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: قبل از اينکه اجمالي از بحث وسواسي را خدمت شما عرض کنم، از همه کساني که چه براي زوار اوليهاي قم، که بحمدالله در طول سال از زائر اوليها پذيرايي ميکنيم. کانون حضرت خديجه(س) که واقعاً يک نشاط و شادي ايجاد کرده و دعاي خير اينها بدرقه راه آنهايي است که به مؤسسه حضرت خديجه کمک ميکنند. از عزيزاني که براي زوار اوليهايي که به مشهد نرفتند هم کمک ميکنند تشکر ميکنم.
شريعتي: اين را باز نشر بدهيم و ديگران را هم دعوت کنيم که دلي را به پنجره فولاد امام رضا گره بزنيم. خودمان رسانه باشيم و مبلغ اين طرح بزرگ باشيم.
حاج آقاي فرحزاد: نماز ماه ذي القعده هم اشاره کرديد. علماي بزرگ اخلاق و سير و سلوک روي اين نماز خيلي پا فشاري کردند. اينها را در فضاي مجازي نشر بدهيد. دو تا يک شنبه ديگر يعني دو هفته ديگر مانده است، اين نماز دو تا دو رکعت است. غسل بکند و وضو بگيرد، هر رکعت يک حمد و سه «قل هو الله» دارد. در مفاتيح نوشته «معوذتين» يعني سوره ناس و فلق را بخواند. تشهد و سلام بدهد و بعد هفتاد بار استغفر الله، يکبار «لا حول و لا قوة الا بالله» و يک دعاي يک خطي «يا عزيز يا غفور» را بخواند. ميگويند: اين نماز را بخوانيد، توبه قبول شده و گناهان آمرزيده شده است. پيغمبر ما فرمود: اين نماز باعث ميشود که خدا خصما و طلبکاران شما را راضي کند. معلوم ميشود کسي جهنمي باشد توفيق نماز را از او ميگيرند. قبر شما وسيع و نوراني ميشود. يک خاصيت اين نماز کافي است که انجام بدهيم. همه ما در آخرالزمان از عاقبت بخيري خودمان و بچههايمان ميترسيم. فرمود: اين نماز باعث ميشود انسان با ايمان از دنيا برود. همه از ضعف رزق و روزي و دلار مينالند، اين نماز وسعت رزق ميآورد. اين نماز باعث ميشود که مغفرت و آرامش شامل حال خودش و ذريهاش و والدينش شود. اميرالمؤمنين فرمود: خدايا اول چيزي که از من بعد از رفتن از اين عالم ميگيري، جان من باشد. يعني دست و چشم و پاي من از کار نيافتد و مرگم تدريجي نباشد. اين نماز باعث ميشود که ملک الموت به راحتي و آساني ما را از دنيا ببرد. يک هفته هم اين نماز را بخوانيد کافي است.
عزيزاني که گرفتار وسواس هستند اگر خيلي شديد است به روانشناس مراجعه کنند که با دارو و درمان کمکشان کنند. ولي درمان اساسي و اصلي اين است که اين طلسم را بشکنند. در نماز بيشترين چيزي که ميگوييم: تکبير است. الله اکبر، شروع نماز با تکبير است. اذان و اقامه با تکبير است. رکوع و سجده با تکبير است. نقاط وصل ما همه با تکبير است. سلام نماز هم با تکبير است. تکبير يعني اينکه خدا بزرگ است و غير خدا کوچک است. دلم و شيطان و فکر و خيال را عقب مياندازم. فقط خدا! خودمان را جريمه کنيم. ديروز خدمت بزرگواري بودم. از آدم ضعيف تا بزرگ ميپرسم: درمان وسواس چيست؟ به من ياد بده. ايشان فرمودند: چندين مورد بود که عمل کردم و نتيجه داد. آدمهايي که تکرار ميکنند خودشان را جريمه کنند. ببينند عامل بازدارندگيشان چيست؟ بگويند: اگر اين کار را تکرار کنم خودم را جريمه ميکنم و ده هزار تومان به فقير ميدهم. آب ريختن راحت است ولي پول که ميدهد جگرش ميسوزد. يا سه روز روزه ميگيرم، يا ده جزء قرآن ميخوانم. جريمه براي ما عامل بازدارندگي قوي است. الآن در اروپا جريمه نبستن کمربند هزار يورو است. انشاءالله خدا کمک کند، دوستان و رفقا هم کمک کنند. وسواسها را نبايد توبيخ و ملامت کرد. بايد فضا آرام باشد تا کمک فکري و عملي ما نتيجه بدهد.
شريعتي: دعا بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم، رفع هم و غم و گرفتاري از همه خصوصاً وسواس فکري و عملي بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. همه ما را از بهترين شيعيانشان قرار بده. خدايا به حق محمد و آل محمد به همه آنهايي که همسر ندارند، شغل ندارند، فرزند ندارند، مرحمت بفرما. خدايا همه عزيزان را عاقبت بخير بگردان. وسعت رزق و سلامتي و امنيت و عافيت کامل به همه مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسين.
شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميکنم. اگر آرزوي زيارت کربلا را داريد از همينجا سلام کنيد.
بوي شش گوشه ميدهد اين آه *** قبره في قلوب من والاه