برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: اهميت گرهگشايي و خير رساندن به ديگران-2
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 11-02-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
آسمان تکيه به دستان تو دارد عباس *** مرغ دل خانه در ايوان تو دارد عباس
در حريمت نه فقط دلشدگان حيرانند *** عشق هم دست به دامان تو دارد عباس
شب از آن لحظه که چشمان تو خاموش شدست *** رنگ گيسوي پريشان تو دارد عباس
ابر هرگاه که ميبارد از انبوهي بغض *** شرم از تشنگي جان تو دارد عباس
تور عشق است نگاه تو به موساي دلم *** بهره از مشرب عرفان تو دارد عباس
شريعتي: سلام ميکنيم به ابالفضل العباس. سلام ميکنيم به همه شما دوستان خوبمان، خانمها و آقايان، بينندههاي عزيز و نازنينمان. شنوندههاي گرانقدرمان. تبريک من و همه همکارانم را در برنامه سمت خدا، به مناسبت ميلاد پر خير و برکت باب الحوائج ابالفضل العباس پذيرا باشيد. خوشحاليم که در اين روز در خدمت شما هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم خيلي خوش آمديد. عيد شما مبارک باشد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز. ايام ماه شعبان که تنها ماهي است که در اين ماه وفات و شهادت نيست و همه جشن و شادي است، ماه پيامبر عظيم الشأن(ص) که از رحمت و رضوان خدا پوشيده شده است، حلول اين ماه و ايام ولادت عزيزاني که ولادتشان در اين ماه هست، خصوصاً امروز که روز ولادت قمر بني هاشم حضرت ابالفضل(ع) است، خدمت همه عزيزان تبريک و تهنيت عرض ميکنيم. انشاءالله همه از برکات اين ماه بهرهمند باشيم و دلها شاد و خرم باشد.
شريعتي: چه وقتي براي شادي بهتر از اين روزهاي مبارک و نوراني و اين ماه معظم، اين ايام ولادت و در ادامه هم عيد بزرگ نيمه شعبان، حاج آقاي فرحزاد چند هفتهاي از راههاي شاد کردن دل ديگران براي ما گفتند، نکات خوبي را شنيديم و الحمدلله تأثير خيلي خوبي هم داشته و پيامهاي دوستان عزيز ما سرشار از اميد بود و چقدر ما را خوشحال کرد. امروز آخرين بخش از اين صحبتها را در مورد شاد کردن دل ديگران و راههاي آن براي ما ميگويند. مطلع هستيد که بحث ما در ذيل بحث وصاياي نبي مکرم اسلام به اميرالمؤمنان بود. بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
انشاءالله وعدهاي که به بينندگان عزيز در مورد زوار اوليها داديم که براي زيارت قم ميخواهند مشرف شوند، بعد از برنامه قرآن آدرس و جزئيات را ميگوييم. در مورد اعمال ماه شعبان و همچنين ولادت اين بزرگوار که امروز هست هم بعد از قرآن صحبت خواهيم کرد.
واقعاً آدم به قرآن و روايت مراجعه کند، چيزي مثل خدمت به بندگان خدا و شاد کردن دلها و گره گشايي از کار بندگان خدا مورد توجه قرار نگرفته است. آن طرف هم ظلم، اذيت، آزار و شکستن دلها به عنوان بدترين گناه و گناه نابخشودني، مگر اينکه طرف رضايت بدهد يا حلاليت بطلبد يا از ما بگذرد. بنده نمونههايي از روايات را انتخاب کردم. اگر بخواهم کل روايت را بخوانم چند ماه بايد ادامه بدهيم.
روايت عجيبي است امام صادق(ع) فرمودند: «قَضآءُ حاجَةِ الْمُؤْمِنِ اَفْضَلُ مِنْ اَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَناسِكِها» (بحارالانوار/ج72/ص285) چقدر انسانها آرزوي حج دارند. در عمرشان آيا يکبار موفق بشوند يا نشوند. از اين مهمتر آيا حجشان قبول بشود يا نشود. امام صادق فرمود: گره گشايي از کار يک مؤمن بالاتر از هزار حج تمتعي است که قبول شده باشد و مهر قبولي خورده باشد. البته حج واجب بايد رفت، هزار حج ديگر کسي بايد برود ولي گره از کار بنده خدايي باز کند بالاتر است.
بعد فرمود: «وَ عِتْقِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ» گره گشايي از کار بندگان خدا، با اينکه آزاد کردن بنده هم چقدر ثواب دارد ولي اينکه آبروي کسي را حفظ کني و يک گرهاي باز ميکني، دلال خير ميشوي، جهازي تهيه ميکني، زمين خوردهاي را بلند ميکني و زنداني را آزاد ميکني از هزار بنده آزاد کردن بالاتر است. «وَ حُمْلانِ اَلْفِ فَرَسٍ فِى سَبيْلِ اللّهِ» و از اينکه هزار مرکب و اسب در راه خدا و جهاد در راه خدا انفاق کني، گره گشايي از کار بنده خدا بالاتر است.
حديث بعدي هم در جلد 74 بحار صفحه 322 است. امام صادق (ع) فرمودند: «مَنْ قَضَي لاخِيهِ الْمُومِنِ حَاجَةً قَضَي اللَّهُ لَهُ عزّ و جل يوم القيامه مائة الف حاجة من ذلک اولها الجنة» فرمودند: کسي گره از کار مؤمني باز کند و مشکلش را حل کند، خداي متعال صد هزار حاجت او را روز قيامت برآورده ميکند يکي بهشت است. يعني اگر واقعاً کسي انسان باشد، مؤمن باشد و به خدا و پيغمبر، فقط غير از عبادت واجب که انجام ميدهد، بقيه سعي در گره گشايي کار ديگران بکند. دلال خير شود، واسطه شود، کسي را هدايت کند. زباني، لفظي، با چهره و اخلاق، هرچه ميتواند. صبح از خواب بيدار ميشود سعي کند فقط خير به ديگران برساند. خير رساندن هم از سلام و لبخند و خوش اخلاقي هست تا اينکه کسي را احياء کند. بهترين خدمت کردنها، اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «رأس الايمان الاحسان الي الناس» يعني سر ايمان، نقش سر را در بدن ببينيد. عمده اعضاء ما که مديريت حياتي دارد با سر است. ايمان را بخواهيم تجسم کنيم، سر ايمان احسان به بندگان خداست.
مرحوم طيب که نامش سر زبانها و قبرش زيارتگاه است. از لوتيهاي قديم بود. چرا اينقدر سر زبان مانده و نامش به نکويي برده ميشود؟ وفا و صفايي که داشته، در حالات ايشان نوشتند که ايشان داشتند از جايي رد ميشدند، ديدند کسي در کوچه و خيابان با وسايل منزل نشسته است. گفتيم: چرا اينجا نشستي؟ ميگويد: من مستأجر بودم. سيد هم بود. نتوانستم اجاره بدهم. صاحب ملک اثاثيه مرا بيرون ريخت. من اينجا واقعاً دست مالکيني که با مستأجرينشان مدارا ميکنند ميبوسم. حاج آقاي حسيني قمي بارها مطرح کردند که تخفيف بدهيد، اجاره را زياد نکنيد، هواي مستأجر را داشته باشيد. مخصوصاً مستأجري درآمد ندارد. با چنگ و دندان بايد اجاره بدهد.
شريعتي: خيليها بودند که براي ما نوشته بودند ما با اينکه به پول اجاره نياز داشتيم، مثلاً خانهاي کوچک داشتند اجاره دادند، خودشان خانه بزرگتر گرفتند، ولي با اين حال به حرف شما ما مراعات حال مستأجرمان را کرديم.
حاج آقاي فرحزاد: امام صادق فرمود: هزار، صد هزار حاجت آنها را روز قيامت اجابت ميکند يکي بهشت است. در اين بحراني که هست هرکسي خدمت به ديگري بکند. مرحوم طيب خيلي نگران شد. گفت: من الحمدلله امکانات دارم. يک خانهاي ساخته بوده که خودش به آنجا نقل مکان کند. فوري به رفقايش ميگويد: وسايل اين آقا را به آن خانه ببريد. خانه خودش را به اين آقا ميدهد. حتي به اسم آن آقا ميکند و ميگويد: تو راحت باش! خداي من هم کريم است. اين واقعاً شفاعت پيغمبر را به دنبال دارد. پيغمبر فرمود: کسي به ذريه من خدمت کند، من حتماً از او شفاعت ميکنم. از ميليون نماز شب ثوابش بيشتر است. آنهايي که ميتوانند يک کاري بکنند و اگر هم نميتوانند دسته جمعي يک کاري بکنند. خدمتي بکنند.
مرحوم شيخ رجبعلي خياط وقتي فهميد مستأجرشان بچهدار شده، کادويي براي اينها ميبرد. آنها هم نگران ميشوند که آقا آمده اجاره را زياد کند. ميفرمايد: چون خدا به شما فرزند داده، خرج شما بيشتر شده است. من آمدم اجاره شما را کم کنم و اين هديه را هم براي شما آوردم. مرحوم خياط يک باغي داشت، موقع ميوهها درش را باز ميکرده تا مردم و رهگذرها بيايند استفاده کنند. برعکس بعضيها که باغ دارند و کسي خبر ندارد. مشهد خانه دارند، کسي خبر ندارد مبادا کسي برود. حقيقتاً زير آسمان آدمي که خبيثتر از آدم خسيس و بخيل باشد نداريم. آدم بخيل و خسيس، پيغمبر فرمود: ميترسم آتش تو مرا هم بگيرد. خيرش به کسي نميرسد. فرمودند: اگر آدم خسيس و بخيل به همين حال از دنيا برود، خدا هيچ عملي را از او قبول نميکند و او را با صورت در آتش جهنم مياندازد. امام صادق(ع) فرمود: «ملعونٌ» ما لعني که چند بار تکرار شده باشد خيلي کم داريم. فرمود: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ وَهَبَ اللَّهُ لَهُ مَالًا فَلَمْ يَتَصَدَّقْ بِهِ منه بشيء» (کنزالفوائد/ج1/ص150) خدا لعنت کند، خدا لعنت کند کسي را که به او مالي بخشيده و هيچ چيزي به کسي نميدهد. اين خبيث ترين آدمهاست. اتفاقاً از اعمال مهم ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان صدقه دادن است. «وَ لَوْ بِشِقِ تَمْرَة» هم دربارهي ماه شعبان پيغمبر خدا فرمودند و هم درباره ماه رمضان که اگر نميتواني نصف خرما بده. اين نصف خرما مثال است. يعني يک چاي، يک قند ميتواني بدهي. يک ليوان آب ميتواني بدهي. اگر هشتاد ميليون آدم نفري صد تا تک توماني بدهند، ببينيد چقدر ميشود؟
شريعتي: داشتم فکر ميکردم که بدترين لحظه شايد براي ما و حساسترين لحظه شب او قبر ماست. گفتند: براي شادي روح امواتتان صدقه بدهيد.
حاج آقاي فرحزاد: خدا روح همه اموات شما را رحمت کند. اصلاً نماز ليلة الدفن و نماز وحشت، همه اعلام ميکنند، تکه قبل اين نماز را نميگويند. در روايت داريم کسي که از دنيا ميرود، براي شب اول قبرش صدقه بدهيد. اگر نتوانستي صدقه بدهي، به جاي صدقه نماز ليلة الدفن بخوانيد. اولي را نميگويند. از مهمترين اعمال ماه رجب، ماه شعبان، ماه رمضان صدقه دادن است ولو نصف خرما. پيغمبر فرمودند: اين نصف خرما، اين صدقه کم را خدا مثل شتري که بچهاش را بزرگ ميکند، مثل کوه احد بزرگ ميشود و روز قيامت به شما تحويل ميدهد. اينکه به فکر ديگران هستي را خدا خيلي دوست دارد. لذا مرحوم شيخ رجبعلي خياط در باغ را باز ميکرد، ميگفت: برويد. بعد از مدتي ديد شيطان دارد او را وسوسه ميکند که بابا خودت، خانوادهات، گفت: ميداني چه ميکنم؟ کاري ميکنم که در شيطان بسوزد. به خاک سياه بنشيند. تمام باغ را وقف کرد. گفت: من که باغ جزء لوازم زندگيام نيست. ما ميليارد، ميليارد افرادي داريم که اطراف تهران شهرستان و ويلا دارند، سالي ده روز، بيست روز اگر بتوانند بروند. خدا وکيلي اگر يکي از اينها را بفروشند، چقدر گره باز ميشود. چند نفر بيکار را ميتوانند شاغل کنند. مشکلات ازدواج و جهاز را حل کنند. عزيزان بيننده که داريد صداي مرا ميشنويد. به خدا قسم نزد خدا مسئول هستيد. فاميل، برادرزاده، خواهر زاده، قوم و خويش گرفتار شود و تو ميلياردي پول انبار کردي و استفاده هم نميکني، سالي ده روز، بيست روز يک ماه اگر استفاده کني. خوب که چه شود؟ من ميگويم: اضافهاش را، درصدش، ده درصد را يا وقف کن، يا ثلث آن را وصيت کن، يا الآن دست به کار شو، الآن براي خودت يک کاري کن. اگر واقعاً کردي برايت ميماند. ابديت براي ميماند. واقعاً اينطور است.
روايت ديگر هم عجيب است. امام پنجم(ع)، يک کسي خدمت آقا نشسته بود. به حضرت فرمود: «جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الشِّيعَةَ عِنْدَنَا كَثِيرٌ» پيش ما شيعه خيلي است. در شهر ما مسلمان و مؤمن و شيعه خيلي هست. در مقام شعار کشور ما رتبه اول جهاني است. هرچه بخواهي قشنگ شعار ميدهيم. حضرت فرمودند: اينهايي که ميگويي شيعه زياد هستند، «فَهَلْ يَعْطِفُ الْغَنِيُّ عَلَي الْفَقِيرِ وَ هَلْ يَتَجَاوَزُ الْمُحْسِنُ عَنِ الْمُسِيءِ وَ يَتَوَاسَوْنَ» شما که ميگويي: ما شيعه زياد داريم، آيا اينها اغنياءشان به فقرا ميرسند. به آنها محبت ميکنند. هواي فقرا را دارند؟ نمي گويند: نماز ميخوانند يا نه؟ ميگويد: آيا آدمهاي خوب از آدمهاي بد گذشت ميکنند؟ اگر گذشت باشد ميشود در يک سال طبق آماري که ميدهند 15 ميليون پرونده تشکيل شود؟ اين براي اين است يا هردو کوتاه نميآيند، يا يکي کوتاه نميآيد. اگر يکبار خطا کرده، آبرو دارد، گذشت کنيد. کوتاه بياييد. ما ميليون ميليون گناه ميکنيم خدا ميگذرد. خدا هم ميگويد: تو هم بگذر. لذا حضرت ميفرمايد: خوبها از بدها ميگذرند يا نميگذرند؟
يک زمان آيت الله بهاءالديني خدا رحمتش کند. ميفرمودند: من سابق فکر ميکردم بايد با خوبها خوبي کرد و با بدها مقابله به مثل. بعد فرمودند: اين براي ابتدايي ترين افراد راه است. مؤمن واقعي کسي است که بدي را با خوبي مقابله کند. کسي آبرويت را برده تو حفظش کني. کسي مالت را خورده به خدا واگذار کن. گذشت کن. گفت:
بدي را بدي سهل باشد جزا *** اگر مردي احسن الي من عسي
حضرت اول فرمودند: مالاً خدمت ميکنند. دوم اخلاقاً، آيا خوبها از بدها ميگذرند؟ اگر نگذريد نميتوانيد زندگي کنيد. شما خوب رانندگي ميکنيد، اما ديگران خط مياندازند. به آينهات ميزنند. آنوقت بايد دائم با ديگران دعوا کنيم. گذشت کن برو و به خدا واگذار کن. «يَتَجَاوَزُ الْمُحْسِنُ عَنِ الْمُسِيءِ وَ يَتَوَاسَوْنَ» يعني برادري دارند و خدمت به همديگر ميکنند؟ حضرت اينها را محک قرار دادند. راوي گفت: آقا از اينهايي که شما ميگويي، خبري نيست! حضرت فرمود: «فَقُلْتُ لا فَقَالَ لَيْسَ هَولاءِ شِيعَةً» اينها شيعيان ما نيستند. شيعه يعني پيرو، اهلبيت دغدغه جدي داشتند،خدمت به ديگران بکنند. بعد فرمود: «الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَذَا» (كافي، ج 2، ص 173) شيعيان ما کساني هستند که اين شاخصهها را داشته باشند. مواسات داشته باشند.خوبها از بدها بگذرند. بخاطر خدا گذشت کنند. غنيها به فقرا رسيدگي کنند.
جلد 71 بحارالانوار، صفحه 313 هم روايت عجيبي است. صدقه چقدر گناهان را از بين ميبرد. حديثي هفته گذشته خوانديم، جواني که غرق در گناه است. امام صادق فرمود: در گناه فرو رفته ولي سخي است. نزد من امام صادق از عابد پيرمردي که سجاده آب ميکشد ولي بخيل است، بهتر است. در کلمه صدقه سفينة البحار است. امام صادق(ع) فرمودند: يک عابدي بود که دائم مشغول عبادت بود. هشتاد سال عبادت است. بعد از هشتاد سال شيطان به وسيله خانمي او را گول زد. چون انسان در معرض خطر است. به محقق اردبيلي گفتند: اگر يک وقت در معرض گناه بودي، گفت: به خدا پناه ميبرم! واقعاً اگر خدا حفظ نکند، پيرمرد هشتاد ساله هم زمين ميخورد. بعد از هشتاد سال دامنش آلوده شد. رفت فحشا و منکر کرد. خدا هم او را عقوبت کرد و عبادت هشتاد ساله را از بين برد. هيچي! بعد از مدتي هم مريض سختي شد و رو به قبله شد و افتاد. امام صادق(ع) ميفرمايد: در حال سکرات بود. زبانش بند آمده بود. يک سائل فقيري، در نهجالبلاغه خوانديم، آدمي که ميآيد در خانه را ميزند «إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ» (حکمت304 نهجالبلاغه) از طرف خدا آمده است. سائل گرسنهاي آمد، اظهار نياز کرد. من گرسنه هستم. درمانده هستم. زبانش بند بود. با دست و چشم اشاره کرد. در کيسه من نان و غذا هست بيا بردار و بخور.آن شخص آمد کيسه را باز کرد و غذا خورد و دعا کرد. امام صادق(ع) ميفرمايد: بخاطر اينکه لحظه آخر عمرش صدقه داد و انفاق کرد،خداي مهربان گناه او را بخشيد و هشتاد سال عبادتش را در پرونده اعمالش برگرداند. يعني مثل صلوات که هم پاک کن و هم مداد است. يعني هم ثواب مينويسد و هم خطاها را پاک ميکند. صدقه هم همينطور، يعني هم گناهان را پاک ميکند و هم برايش ميليون ميليون ثواب مينويسند.
شريعتي: صدقه را دست کم گرفتيم و خلاصه کرديم به انداختن پول خرد در صندوقهاي کميته امداد.
حاج آقاي فرحزاد: کميته امداد چند وقت پيش اعلام کرد که 290 ميليارد فقط از اين صندوقهاست. کنار همينها هم انفاق کنيد. اگر فقيري ميشناسيد کمک کنيد. از امام صادق(ع) حديث قدسي است که خداي متعال ميفرمايد: «إنّ اللّه َ تبارَكَ و تعالى يقولُ : ما مِن شَيءٍ إلاّ و قد وَكَّلتُ مَن يَقبِضُهُ غَيرِي، إلاّ الصَّدَقةَ؛ فإنّي أتَلَقَّفُها بِيَدِي تَلَقُّفا» مثل اين تعبير در هيچ روايت ديگري نداريم. امام صادق(ع) فرمودند: صدقه و کار خير اينقدر مهم است که خداي مهربان ميفرمايد: همه خيرات و عبادتها و کارهاي خيري که مردم ميکنند، «وَكَّلتُ مَن يَقبِضُهُ غَيرِي» فرض کنيد براي يک شخصيت برجستهاي هدايا ميبرند. به رئيس دفتر و سرباز و مأمور ميگويد: برويد تحويل بگيريد. اما يک هديهاي است ميگويد: دست نزنيد! من خودم تحويل ميگيرم. امام صادق فرمود: خداي مهربان ميفرمايد: تمام کارهايي که بندههاي من ميکنند، فرشتهها، مأمورها را ميفرستيم برود تحويل بگيرد. «إلاّ الصَّدَقةَ» هروقت که کار صدقه و خيري ميشود و انسان کار خيري ميکند، خدا ميفرمايد: «أتَلَقَّفُها بِيَدِي» يعني قاپيدن! يعني گرفتن چيزي که قيمتي است و يکباره از آدم ميقاپند! «أتَلَقَّفُها بِيَدِي» يعني اينقدر خدا خوشحال و خشنود ميشود که با سرعت ميگيرد. لذا امام سجاد(ع) فرمود: صدقهاي که به فقير ميدادند، دست مبارکشان را ميبوسيدند. فرمودند: چون صدقهاي که به نيازمند ميدهي خود خدا ميگيرد. ميخواهيد رزق و روزي شما زياد شود، فرمود: «اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَهِ» (كافى، ج4، ص10) ميخواهيد گناهان شما پاک شود صدقه بدهيد. ميخواهيد با اهل بيت محشور شويد، صدقه بدهيد. از بس که براي خدا صدقه مهم است، خود خدا ميگيرد.
بازامام صادق فرمودند: «و لو لا الفقراء لم يستوجب الأغنياء الجنة» (سفينة البحار/ج2/ص377) اگر فقرا نبودند هيچ غني به بهشت نميرفت. وسيله ورود به بهشت تمام ثروتمندها و اغنياء اين است که به فقرا خدمت کنند. مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري که خيلي شخصيت برجستهاي بود، ايشان کسي بود که 15 سال مرجعيت عامه روي دوش ايشان بود. مثل امام خميني، آيت الله مرعشي نجفي، آيت الله خوانساري،آيت الله بهاءالديني، مرجع پرور بود. در حالات ايشان نوشتند که ايشان بعضي شبها بدون عمامه با کلاه و بدون عبا ميرفتند و به فقرا رسيدگي ميکردند. گاهي پول ميبردند و گاهي دارو و دکتر براي آنها ميفرستادند. مرحوم آقاي حائري ميفرمودند: من درس داديم و نماز خوانديم ولي اميد من به اين بيمارستاني است که براي فقرا و درماندگان ساختم که اميد است اين دست مرا بگيرد. درباره اين آيه ميگويد: «آياتٌ مسجله» يعني آيه خيلي محکمي است. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسان» (الرحمن/60) ذي اين آيه روايت داريم شرطش خدا و اخلاص نيست. «ما أحسن مؤمنٌ و لا کافرٌ الا اصابه الله» چون اثر وضعي دارد. کافر باشد، مؤمن باشد، منافق باشد، صدقه و احسان اثر وضعي دارد.
شريعتي: مرحوم دولابي در اينطور مواقع به نظر هم ميرسد که به تعبير ايشان گاهي آدم مثل خدا شود، اينجا مثل خدا ميشويم.
حاج آقاي فرحزاد: تمام اساتيدي که خدمتشان بوديم، پدر مرحوم دولابي ميرزا محمود، مالک بود. هرچه به ايشان رسيد را انفاق کرد. لذا اينکه خدا اينقدر به او حکمت داد، مجتهدهاي مسلم خدمت ايشان ميآمدند.
شريعتي: انشاءالله آثار انفاقهايي که ميکنيم، صدقههايي که ميدهيم، کمکهايي که ميکنيم، گرهگشايي که ميکنيم، در نهايت دلهايي که شاد ميکنيم را در زندگيمان ببينيم. روز ميلاد حضرت ابالفضل باب الحوائج را به شما تبريک ميگويم و زيارت کربلاي معلي نصيب همه شما شود. انشاءالله. امروز صفحه 567 قرآن کريم، آيات 9 تا 35 سوره مبارکه حاقه در سمت خداي امروز تلاوت ميشود.
«وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ «9» فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10» إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15» وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ «25» وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ «26» يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ «27» ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ «28» هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ «29» خُذُوهُ فَغُلُّوهُ «30» ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ «31» ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ «32» إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ «33» وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ «34» فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ «35»
ترجمه: و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و (مردم) مناطق زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب خطا شدند. پس فرستاده پروردگارشان را سرپيچى كردند و خداوند آنان را به قهرى فزاينده و سخت بگرفت. همانا (در زمان نوح) چون (با اراده و قهر ما) آب طغيان كرد شما را در آن كشتى روان سوار كرديم. تا آن را وسيله تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشى كه شنواست آن را ضبط كند. پس آنگاه كه در صور دميده شود يك دميدنى. و زمين و كوهها برگرفته و در هم كوبيده شوند، يك در هم كوبيدنى. پس در آن روز، واقعه (قيامت) به وقوع پيوندد. و آسمان بشكافد و در آن روز سست گردد. و فرشتگان در اطراف آن هستند (و منتظر فرمانند) و عرش پروردگارت را در آن روز هشت نفر (از فرشتگان يا اولياى خدا) بالاى سر خود حمل مىكنند. در آن روز شما (براى حساب) عرضه مىشويد (در حالى كه) هيچ چيز پنهانى از شما مخفى نماند. پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، (شادى كنان) مىگويد: بيائيد كتاب مرا بخوانيد. من مىدانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوههايش در دسترس است. به خاطر اعمالى كه در دوران گذشته انجام دادهايد، بخوريد و بياشاميد و گوارايتان باد. و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مىگويد: اى كاش نامهام به من داده نشده بود. و نمىدانستم حسابم چيست؟ اى كاش مرگ پايان كارم بود (و ديگر زنده نمىشدم). دارائى من رفع نيازى از من نكرد. قدرتم از دستم برفت.(گفته مىشود:) او را بگيريد و در غل بكشيد. سپس او را در آتش شعلهور وارد بيندازيد. سپس در زنجيرى كه هفتاد ذراع باشد درآوريد. همانا او به خداى بزرگ ايمان نمىآورد و بر طعام دادن به نيازمندان ترغيب نمىكرد. پس امروز در اين جا دوستى صميمى ندارد.
شريعتي:
در هاي و هوي آتش شيرازهي قنوتت هرگز ز هم نپاشيد
تنها به دست آبي از دست آسمان رفت، اي با سحر سرشته
آيينه دار ذکرت، اينکه به بال روشن از پيکر فرشته
سلام ميکنيم به حضرت ابالفضل العباس، چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به روح بلند حضرت عباس و مادر بزرگوارشان حضرت ام البنين هديه کنيم. از فضيلت ذکر بلند صلوات براي ما ميگويند.
حاج آقاي فرحزاد: عزيزان اگر به مفاتيح مراجعه کنند هم از اعمال ماه شعبان و هم از اعمال ماه مبارک رمضان زياد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است. «اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» حداقل هم صد صلوات است.
آيه 30 تا 34 اين صفحه و آيات قبلش، خداي متعال ميفرمايد: در قيامت بعضيها نامه اعما را به دست راستشان ميدهند. که اينها اهل بهشت هستند و خيلي پروندهشان سفيد و خوب است. عدهاي هم پناه بر خدا پروندهشان در دست چپ ميدهند و اهل جهنم هستند. به اينها خطاب ميشود «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ» اينها را بگيريد و در غل و زنجير کنيد و به طرف جحيم و جهنم ببريد. «ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ» زنجيري که هفتاد ذراع حدوداً هز ذراعي نيم متر است، به آن زنجيرها بسته ميشوند، آنها را به طرف جهنم ميکشانند ميبرند. چرا اينها به جهنم ميروند؟دو شاخصه مهم داشتند. «إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ» شاخصه مهم جهنميان اين است که خدايي که همه کاره ماست، همه چيز ماست، يکي خدا را نپذيرفتند و ايمان نياوردند. نتيجه ايمان نياوردن به خدا اين است که تشويق و اصرار و در صدقه و اطعام مسکين نداشتند. شاخصه جهنميها اين است که فقط خودشان ميخورند و خودشان استفاده ميکنند. زقّوم درختي است در جهنم که ريشهي بخل و خساست است. آنهايي که جهنمي هستند، به اين ميچسبند و به جهنم ميروند. «وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ» ترغيب و تشويق بر اطعام مسکين نميکنند، نه اطعام ميدهند و نه ديگران را تشويق ميکنند. اين شاخصه مهم جهنميهاست.
شريعتي: ايام، ايام بسيار مبارکي است. ماه شعبان المعظم و ماه نبي اکرم است. انشاءالله بهترينها در اين ايام براي دوستان ما رقم بخورد. براي اينکه قدر اين روزها را بيشتر بدانيم، حاج آقاي فرحزاد از فضيلت اين ماه براي ما خواهند گفت.
حاج آقاي فرحزاد: ما يک وعدهاي به عزيزاني داديم که بحمدالله مؤسسهي خيريهاي در قم برپا شده که مردمي هست و خيليها هستند که ماهي دو هزار تومان، ده هزار تومان ميدهند. الحمدلله ما در طول سال، در طول هفته پذيراي زائر اوليهايي هستيم که تا بحال به قوم مشرف نشدند. جمکران نرفتند، از استانهاي دوردست هم بيشتر متقاضي هست. افرادي که بيشتر فقير دارند يا فاصلهشان زياد است. کرايه از خودشان است و بايد گروهي بيايند. عزيزان آنجايي که بايد مراجعه کنند در برنامه زيرنويس ميشود. پيامک بدهند، از ساعت ده صبح تا يک بعداز ظهر است. چون مراجعه زياد بوده تا چند ماه ديگر پر شده است. عزيزاني که نذر ميکنند و به دلشان حواله ميشود. خيليها دلشان ميخواهد بيايند، نميتوانند بيايند. کمک کنند يا کرايه بدهند يا هزينههاي آنجا را ما برايشان مجاني ميکنيم. يا به سمت خدا براي کمک کردن پيامک بدهند. در کانال هم شماره حساب مؤسسه را ميگذاريم. به آن شماره حساب واريز کنند، انشاءالله سهيم باشند. هرچقدر دوست دارند ميتوانند کمک بکنند. هرکس نفري صد تک توماني هم بدهد، ميليون تومان جمع ميشود.
از اعمال ماه شعبان که ماه پيغمبر است. ماه را با رحمت و رضوان خودت پر کردي! پر از رحمت و خشنودي خداست. روزه گرفتن خيلي سفارش شده است. يک روز گرفتن بهشت را واجب ميکند. مناجات شعبانيه که هم شب و هم روز ميشود بخوانيد، تنها مناجاتي است که شايد نقل شده همه امامان ما ميخواندند. صلوات مخصوص از امام سجاد(ع) است، و شب نيمه شعبان يکي از نمونههاي شب قدر در شب نيمه شعبان است و مهمترين چيزي که در روايات، پيغمبر ما فرمود: خيلي افضل است، فرمود: افضل و بهترين عبادت در ماه شعبان دو چيز است. صدقه و استغفار، اول با پولت صدقه بدهي، دوم استغفار و توبه کني. چون ماه رمضان ماه مهماني خداست، ميخواهيم وارد ماه خدا شويم. روزي هفتاد مرتبه «استغفر الله و اسئله التوبه» يا « استغفر الله الذي لا اله الا هو الرحمن الرحيم الحي القيوم» در مفاتيح هست مراجعه کنند. در ماه شعبان استغفار روايت داريم هفتاد هزار برابر از ماههاي ديگر بالاتر است. در ماه شعبان پاک شويم مهماني ماه رمضان خيلي شيرين ميشود. کدورتها و کينهها را کنار بگذاريم و ببخشيم. محسن از مصي بگذرد، مصي هم قبول کند. حلاليت بطلبد. پاک کنيم. با پاکيزگي ما را خيلي ميپذيرند.
شريعتي: امام رضا(ع) فرمود: هرکسي هر کاري کرد، گناهانش بخشوده نشد، بسيار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد که اينها گناهان را از بين ميرود. از حضرت ابالفضل العباس(ع) بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: چون روز ولادت با سعادت حضرت ابالفضل است، ايشان ويژگيهاي فوق العادهاي دارد. همين بحثي که ما گفتيم، انفاق و ايثار و احسان واقعاً مجسمه همه خوبيهاست. تالي تلو معصوم است. يعني بعد از چهارده معصوم انگشت شمار شخصيت داريم مثل علي اکبر، حضرت زينب کبري(س)، حضرت معصومه، يکي هم حضرت ابالفضل(ع) است. بنده اعتقاد دارم در باب الحوائجي و گره گشايي حضرت ابالفضل(ع) در عالم بينظير است. يعني نذوراتي که حضرت ابالفضل دارد حتي امام حسين ندارد. آبرويي که خدا به او داده، امام سجاد(ع) فرمودند: «إِنَّ للعبّاس عندَاللهِ مَنزِلَةً يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُهداء يَومَ القِيامَة» (بحارالانوار/ج22/ص274) براي عموي من حضرت ابالفضل منزلت و مقامي است که تمام شهداء استثناء نکردند. 72 شهيد در کربلا داشتيم ولي اينکه خدا اين مقام را به حضرت ابالفضل داده يک استثناء است. خط ويژه است و اين منصب باب الحوائجي است. خيلي از بزرگان ما از ديرباز سفارش کردند که مشکلات مهم، گرههاي مهم حل نشدني را توسل و نذر حضرت ابالفضل کنيد. ما خدمت خيلي از شخصيتها رسيديم. فرمودند: آنهايي که خيلي مشکل حاد دارند نذر حضرت ابالفضل کنند. گوسفند ميکشند، به زوار خدمت ميکنند. دست سيدي را ميگيرند، براي حضرت ابالفضل روضه خواني ميکنند. در دستگاه حضرت ابالفضل به عنوان عرض ادب و نوکري چيزي ثبت کنند،ما يک روز عاشورا و يک روز تاسوعا داريم. براي هيچ شهيدي روز مستق نگذاشتند، با اينکه حضرت عي اکبر و باقي شهدا هم خيلي مقام دارند. حضرت علي اصغر هم مهم است. ولي براي ايشان يک روز جدا قرار دادند. حتي در بعضي کشورها هم روز تاسوعا بيشتر از روز عاشورا عزاداري ميکنند. مقامي است که خدا به او مرحمت کرده است. خود آقا طعم نااميدي را چشيده است. لذا کسي را نا اميد از در خانهاش برنميگرداند. واقعاً دست يداللهي و گره گشايي فوق العادهاي دارد.
شاگردان خصوصي مرحوم آقاي قاضي نقل کردند، از جمله مرحوم آيت الله نجابت را بنده زيارت کردم. اين قضيه را ايشان براي يکي از رفقا نقل کردند که مرحوم آقا قاضي که به عنوان سيد عرفا مطرح است و مرحوم بهجت شاگرد ايشان بودند، فرمودند: من سالها سير و سلوک ميکردم، عبادت ميکردم و زحمت ميکشيدم ولي به آن معرفت الهي نميرسيدم که جز خدا در قلب ما چيز ديگري نباشد. يعني تجلي کامل توحيد در قلب من نميشد. ديگر شايد به نااميدي رسيدم. يک زماني در کربلا جايي ميرفتم. يک آدمي که سر و وضع ظاهري مرتبي نداشت به من رسيد و در گوش من گفت: امروز ملجأ اولياي خدا، قمر بني هاشم حضرت ابالفضل، اگر ميخواهيد گره کارت باز شود در خانه او برو! ميگفت: يک حرکتي در من ايجاد کرد و تلنگري شد. در خانه حضرت ابالفضل رفتم، توسل و عرض ادب کردم. همانجا پردهها از قلب من کنار رفت و در همه ذرات عالم تجلي خدا را ديدم. بعد فرمودند: اين حالت لحظهاي بود و برگشت. من به منزل آمد، به پشت بام خانه رفتم، دوباره آن حالت ايجاد شد. چند بار آمد و رفت تا در وجود من مستقر شد و اين زحمتهايي که کشيدم نتيجهاش با توسلي که به حضرت ابالفضل کردم جواب داد. واقعاً دست گره گشاي ايشان خيلي فوق العاده است.
آدم بسيار نادان و جاهلي از شخصيتي، چون جواب خيلي قشنگ بود، من جوابش را خيلي لذت بردم. سؤال کرد: آيا سلمانها و امثال اينها با حضرت ابالفضل يکي هستند؟ بزرگ فرمود: عجب حرف زشتي زدي! حضرت ابالفضل شخصيتي است که با يک نگاه سلمان درست ميکند. بلکه هزارها سلمان درست ميکند. منزلتي دارد که تمام شهداء به عظمت مقام او غبطه ميخورند. جايگاهي که اميرالمؤمنين در کنار پيغمبر داشت چه جايگاهي بود که همه کاره بود. همانطور که نقشي که اميرالمؤمنين براي پيغمبر داشت، خودش را فدايي پيغمبر کرد، همين نقش را براي خودش فرزندي تربيت کرد که براي فرزند پيغمبر، ابي عبدالله همان نقش را داشته باشد. خودش را فداي آقا ابا عبدالله کرد.
شريعتي: نکات خوبي را شنيديم. دل ما را راهي کربلا کرد. دعا بفرماييد و آمين بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: دوستي دارم به من گفت: من ساليان سال ميخواستم کربلا بروم نميشد. پاي منبر شما بودم. مسجد اعظم روضه خوانديد و گفتيد: گره گشا است. همان شب توسل پيدا کردم، سحرتاسوعا کسي آمد مرا برد و شب عاشورا در حرم حضرت ابالفضل گذاشت. خدا را به حق باب الحوائج قسم ميدهيم رفع هم و غم و مشکلات از همه عزيزان بفرمايد. بحق باب الحوائج ما را از بهترين شيعيان اهلبيت قرار بدهد. قلب امام زمان را از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. خدايا آنهايي که شغل ندارند، مريض هستند، بچه ندارند، هر مشکي دارند مشکل آنها را به حق قمر بني هاشم برطرف بفرما. توفيق انفاق و احسان و دستگيري از ديگران به ما مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسين(ع).
شريعتي: بهترينها نصيب شما شود. دلهايمان را راهي کربلا ميکنيم. سلام ميکنيم به امام حسن و امام حسين(ع).