اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-02-04-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – اهميت گره‌گشايي و نکاتي در مورد مبعث و حضرت ابوطالب (عليه السلام)

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: اهميت گره‌گشايي و نکاتي در مورد مبعث و حضرت ابوطالب (عليه السلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 04-02-96

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
تا داشته‌ام فقط تو را داشته‌ام *** با ياد تو قد و قامت افراشته‌ام
بوي صلوات مي‌دهند دستانم *** از بس که گل محمدي کاشته‌ام

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما دوستان عزيزم. خانم‌ها و آقايان، به سمت خدا خيلي خوش آمديد. از جوار بارگاه ملکوتي کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(س) به همه شما سلام مي‌کنم. به بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوب و نازنين‌مان. امروز روز راديو هم هست، امروز يک سلام ويژه به شنوندگان خوب راديو قرآن مي‌کنيم که در اين مدت همراه ما بودند و از همراهي آنها بي‌نهايت سپاسگزار هستيم. در سالروز وفات حضرت ابوطالب(ع) و همينطور شب مبعث از قم خدمت شما رسيديم. حاج آقاي فرحزاد يک کسالتي داشتند، هم عيادت ايشان آمديم و هم نايب الزياره شما در شهر مقدس قم هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز. پيشاپيش عيد بزرگ مبعث را تبريک عرض مي‌کنيم و عزيزان مي‌دانند که روز 26 رجب روز وفات پدر بزرگوار مولا علي (ع)، حضرت ابوطالب است که انشاءالله بعد از تلاوت قرآن درباره اين شخصيت صحبت خواهيم کرد. هفته قبل هم اشاره کرديم که خيريه‌اي براي زيارت اولي‌ها تأسيس شده، خيلي‌ها پيام دادند که ما مشتاق هستيم. انشاءالله هفته آينده شماره آن مؤسسه را زيرنويس خواهيم کرد. دوستاني که براي اولين بار قرار هست مشرف شوند، تماس بگيرند. اميدواريم در مملکت ما همه عزيزان توفيق زيارت مشهد و عتبات عاليات را پيدا کرده باشند.
شريعتي: ما در بخش اول گفتگويمان ادامه مباحث هفته گذشته را دنبال مي‌کنيم و در بخش دوم در مورد امروز و امشب براي ما خواهند گفت. از همه بچه‌هاي صدا و سيماي مرکز قم که مثل هميشه همراه و در کنار ما بودند تشکر مي‌کنم. خدمت شما هستيم و بحث امروز شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
عزيزان خبر دارند که بحث هفته‌هاي گذشته ما در مورد عوامل شادي بود. گفتيم يکي از عوامل مهم شادي شاد کردن ديگران است که متأسفانه در جامعه ما اين موضوع جا نيافتاده است. مثلاً عبادت، بندگي، رضايت حق تعالي، اينطور مسائل که مطرح مي‌شود فوري ذهنيت ما به عبادات ظاهري مي‌رود که مهم هم هست. مثلاً ذکر، نماز، دعا و قرآن بلا شک عبادت است و قرب خداست. ولي بايد خروجي داشته باشد. آدم بايد مظهر صفت الله باشد. هفته گذشته عرض کرديم که امام مجتبي(ع) معتکف بودند، ولي وقتي يک نيازمندي به ايشان رو زد، اعتکاف و مسجد را رها کردند و فرمودند: بالاتر از هزار ماه شب و روز عبادت است. اين را دوست دارم بيننده‌ها يک مقدار بيشتر دقت کنند، تعبيرهاي خيلي بلندي در روايات ما آمده که پيغمبر عظيم الشأن تعبيرشان اين است که «احب الاعمال» احب از افضل هم بالاتر است. يعني چيزي که مورد محبت خداست، خدا خيلي دوست دارد. «أَحَبَّ الاعْمَالِ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ‏ السُّرُورِ عَلَي الْمُومِنِينَ»‏ (كافي، ج 2، ص 189) پيغمبر فرمود: عملي که از همه نزد خدا محبوب‌تر است و بيشتر از همه خدا دوست دارد، دلي را شاد کنيم. شاد کردن فقط اينکه لطيفه بگوييم و طنزي بگوييم نيست. ولي عمدتاً اين است که گره‌اي را باز کنيم. مشکلي را حل کنيم.
افضل اعمال هم زياد آمده است. افضل اعمال شاد کردن ديگران است. بر آوردن حوائج مؤمنين است. اصلاً اين تعبير که پيغمبر عظيم الشأن فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ لا يَهْتَمُ‏ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ‏» (الكافي، ج 2، ص 164) يعني کسي که صبح کند، نيت و فکرش اين نباشد که گره از کار کسي باز کند، در غم و شادي ديگران شريک نباشد. اصلاً مسلمان نيست، مؤمن نيست و اسلام را نفهميده است. اسلام يعني من، ما شود. به فکر ديگران باشيم و براي ديگران حرکت کنيم. اگر براي ديگران حرکت کرديم  خداوند حوائج دنيا و آخرت شما را برآورده مي‌کند. باز در روايتي پيغمبر فرمودند: عبادت را در خم و راست ظاهري منحصر نکنيم. بعضي هستند گوشه کنار هي ذکر و دعا مي‌گويند، اين خيلي خوب است ولي مي‌فرمايد: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ‏ السُّرُورِ عَلَي الْمُومِنِ»‏ (كافي، ج 2، ص 188) چه وقت خدا در حد اعلي پرستش مي‌شود؟ صد درجه پرستش مي‌شود؟ مي‌‌فرمايد: خدا هيچگونه پرستش نمي‌شود همانند اينکه دل يک مؤمني را شما شاد کني. عبادت ما وقتي عبادت است که خروجي‌اش همان گره گشايي باشد.
باز پيغمبر(ص) فرمودند: «مَنْ قَضَي لاخِيهِ الْمُومِنِ حَاجَةً كَانَ كَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ تَعَالَي تِسْعَةَ آلافِ‏ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَيْلَهُ» (أعلام‏الدين، ص442) فرمود: اگرکسي سعي در برآمدن حاجات ديگران بکند. در بعضي روايات داريم حالا گره باز شود يا نشود، شما ثواب اجرت را بردي. شما دنبال گره گشايي رفتي، حالا کار راه افتاد يا راه نيافتاد، شما اجر و بهره‌ات را بردي. مي‌فرمايد: کسي که سعي در گره گشايي ديگران کند مثل کسي است که نه هزار سال، شب تا صبح به عبادت قيام کرده و روزها هم هر روز روزه گرفته است. باز در نهج‌البلاغه حضرت هست که حضرت قسم خوردند، «فو الذي وسع سمعه الاصوات» قسم به خدايي که گوش خدا و شنوايي خدا همه صوت‌هاي عالم را مي‌شنود، «مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً» هيچ انساني دلي را شاد نمي‌کند، بچه، بزرگ و کوچک «إِلا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً» از آن سروري که در قلب يک مؤمن و انسان ايجاد مي‌کني، خدا يک لطف و رحمت و عنايت ويژه‌اي ايجاد مي‌کند، اگر «فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ» (نهج‏البلاغه، حكمت 257) براي آن شخص گرفتاري و نائبه‌اي پيش آمد، مثل آبي که از بلندي سرازير مي‌شود مي‌آيد و مشکل او را حل مي‌کند. يعني اينها را ذخيره کنيم. بگو: خدايا اگر من اينجا گناه دارم، بدي کردم و بايد چوب بخورم. هزار دل را شاد کردم، اين مي‌آيد و آن را برطرف مي‌کند. حديث‌هايش را هفته گذشته خوانديم که هم در عالم برزخ و هم در عالم قيامت، فرشته مي‌آيد و ما را تا در بهشت تحويل مي‌دهد.
در اسلام تکلف، يعني اينکه ما خودمان را به زحمت بياندازيم، قاعده اول اين است که تکلف نبايد باشد. يعني براي کاري انسان خودش را به زحمت بياندازد. بيش از توانش هم اگر مي‌تواند آبرو و مال خرج کند ولي در قضاي حوائج ديگران اگر مي‌تواند خودش را به زحمت و رنج بياندازد و سختي‌ها را بيشتر تحمل کند، يعني مافوق طاقتش هم اگر مي‌تواند زحمت بکشد خوب است. روايت خيلي جالبي از امام هادي است. يک انسان اعرابي از اهل کوفه آمد خدمت امام هادي،زماني که حضرت در سامرا بودند. به حضرت عرض کرد: من از متمسکين به ولايت جد شما مولا اميرالمؤمنين، علي (ع) هستم. دين سنگين و بدهي سنگيني به من هجوم آورده و مرا زمين گير کرده است. به داد من برسيد! حضرت يک تأملي کردند. حضرت در آنجا محصور بودند. امکان ارتباط نداشتند و امور مالي و بيت المال در دستشان نبود. حضرت ديدند چيزي ندارند که کمک او کنند. ولي مي‌توانند حيله‌اي بزنند،  خودشان را به زحمت بياندازند. اين خيلي مهم است که انسان خودش را گرو بگذارد و به زحمت بياندازد. درباره لقمان حکيم هم داريم حتي رفت کارگري کرد که گره از کار ديگران باز کند. به عنوان برده رفت. بعد صاحبش او را شناخت و آزادش کرد. اينجا به امام هادي گفتند: من يک کاري با شما دارم. حاجتي دارم مي‌شود شما بپذيري؟ اول از حضرت قول گرفتند چون کار سنگيني بود. گفت: در خدمت شما هستم. من پول ندارم به شما بدهم ولي يک رقعه‌اي مي‌نويسم که در فلان روز، فلان تاريخ من به شما وعده دادم که اين مبلغ را به شما بدهم. اين کاغذ را مهر و امضاء مي‌کنم. حضرت فرمودند: فردا سامرا مي‌آيم و در فلان ساعت که افراد ديدن من مي‌آيند، شما اين ورقه را بياور و بگو: وقت چک شما رسيده است. اين حواله است بايد به من اين مبلغ را بدهي. خدا فرج و گشايشي مي‌کند. حضرت فرمودند: اصرار کن. به من سخت بگير. که من به شما بدهي دارم. سخت بگير و بگو بايد بدهي. حضرت حاضر شد شخصيت خودش را خرد کند که کار مردم را راه بياندازد. مأمورين خليفه در جلسه حاضر بودند. رفتند به متوکل خبر دادند. بعد متوکل سي هزار دينار فرستاد که به آن بنده خدا بدهند که به زن و بچه‌ات برس. آن به قدري خوشحال شد و گفت: «للَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ‏ يَجْعَلُ‏ رِسالَتَه‏» (انعام/124)
صدقه و خيرات پنهاني غضب خدا را خاموش مي‌کند. خيلي از آدم‌ها هستند غرق گناه هستند. يک روايت عجيبي است که امام صادق(ع) فرمود: «شَابٌّ سَخِيٌّ مُرَهَّقٌ فِي الذُّنُوبِ‏ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ شَيْخٍ عَابِدٍ بَخِيلٍ» (کافي/ج4/ص41) جواني که در گناه فرو رفته است، ولي سخاوتمند است. گره گشا است، دست دهنده دارد. به يتيم و بيچاره مي‌رسد، فرمود: من اين را بيشتر دوست دارم از پيرمردي که عابد است و سجاده آب مي‌کشد ولي بخيل است. گره گشا نيست. در روايت ديگر داريم که کافر است. حضرت امير فرمود: کافر با سخاوت به بهشت نزديکتر است از مسلمان بخيل. اينجا حضرت مي‌فرمايد: جواني که غرق در گناه است. ولي گره گشايي از کار مردم مي‌کند من بيشتر دوست دارم از کسي که دائم الذکر و عابد است ولي گره باز نمي‌کند و بخيل و خسيس است.
آيت الله بروجردي و همه بزرگان ما مقيد بودند که کنار درس اين کارها را داشته باشند. ايشان اواخر عمر خيلي ناراحت بودند. گفتند: آقا چرا ناراحت هستيد؟ فرمودند: من از بيت المال استفاده نکردم. هرچه هم داشتم، دادم. ولي مي‌ترسم خداي بزرگ به من بگويد: آبرويت را هم خرج کردي يا نکردي؟ اگر جايي نمي‌توانستي بدهي، چرا از آبرويت خرج نکردي؟ باز در حالات مرحوم ابن فهد حلي نقل شده که يک بزرگي در قصص العلماي تنکابني است. نقل کردند بزرگي از علما خواب ديد که پيامبر عظيم الشأن (ص) جايي تشريف دارند و همه علماي شيعه جمع هستند ولي ابن فهد حلي که وارد شد، حضرت او را کنار خودشان نشاندند. خيلي تعجب بود چون عالمان برجسته‌ي زيادي آنجا بودند. سؤال کردند. حضرت فرمودند: بقيه علما اگر پول داشتند گره باز مي‌کردند. اگر نداشتند مي‌گفتند: نداريم. ولي ابن فهد حلي قرض مي‌کرد. از آبرويش مي‌گذاشت. خودش را به زحمت مي‌انداخت که باز گره باز کند. بخاطر اين افضل است و به ما نزديکتر است. اين خيلي مهم است که ما از آبرويمان هم شده مايه بگذاريم. مرحوم آيت الله مرعشي نجفي پول نداشت ولي نماز استيجاري قبول مي‌کرد که کار ديگران را راه بياندازند و گره‌اي باز کنند. انشاءالله خدا به ما توفيق بدهد.
شريعتي: از شهر مقدس قم خدمت شما هستيم. انشاءالله خدا به همه ما توفيق بدهد که قدر اين درياهاي عميق و وسيع را بدانيم و در کنارش يک شست و شويي بکنيم و روحمان را جلا بدهيم. انشاءالله در بخش دوم در مورد حضرت ابوطالب(ع) و همينطور شب مبعث نبي مکرم اسلام صحبت مي‌کنيم. چقدر خوب است در سالروز وفات حضرت ابوطالب ثواب تلاوت آيات را به روح بلند ايشان هديه کنيم و از ثواب و برکاتش همه ما بهره‌مند شويم. امروز صفحه 560 قرآن کريم، آيات ابتدايي سوره مبارکه تحريم در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، يا أَيُّهَا النَّبِيُ‏ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «1» قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «2» وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ «3» إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4» عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً «5» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ «6» يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «7»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان‏. اى پيامبر! چرا چيزى را كه خداوند براى تو حلال كرده، به خاطر جلب رضاى همسرانت، بر خود حرام مى‏كنى. خداوند آمرزنده و مهربان است. همانا خداوند، (راه) رهايى (از تعهّد) سوگندهايتان را (با پرداخت كفّاره) براى شما مقرّر كرده است و خداوند سرپرست شماست و او دانا و حكيم است. و آن گاه كه پيامبر به بعضى از همسرانش سخنى را به راز گفت، پس چون آن زن، راز را (به ديگرى) خبر داد و خداوند، (افشاى) آن را بر پيامبر ظاهر ساخت، و پيامبر بعضى (از افشاگرى‏هاى آن زن را به او) اعلام و از بيانِ برخى اعراض نمود. پس چون به آن زن خبر داد، (زن) گفت: چه كسى تو را از اين خبردار كرد؟ پيامبر فرمود: خداوند داناى خبير به من خبر داد. اگر شما دو نفر، (افشاگر راز و شنونده آن) به سوى خدا توبه كنيد، (به نفع شماست.) زيرا دل‏هاى شما منحرف گشته است. و اگر در مقابل پيامبر ياور هم باشيد، (كارى از پيش نخواهيد برد.) زيرا خداوند، اوست ياور او و هم چنين جبرئيل و مؤمنان صالح و علاوه بر آنان، همه فرشتگان حامى او هستند. اگر پيامبر شما را طلاق دهد، اميد است كه پروردگارش همسرانى بهتر از شما را جانشين سازد. زنانى تسليم، مؤمن، فرمان‏بر، اهل توبه، عبادت‏پيشه، روزه‏گير، شوهر كرده يا دوشيزه. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خود و خانواده خود را از آتشى كه هيزم آن مردمان (گنهكار) و سنگ‏ها هستند، حفظ كنيد. آتشى كه بر آن فرشتگانى درشت خو و سخت گير نگهبانند و خدا را در آنچه فرمانشان دهد، نافرمانى نكنند و آنچه را فرمان يابند انجام دهند. (در قيامت به كافران خطاب مى‏شود:) اى كسانى كه كافر شديد! امروز عذرخواهى نكنيد، زيرا جز اين نيست كه جزا و كيفر شما همان عملكرد خودتان است.
شريعتي: از شهر مقدس قم نايب الزياره و دعاگوي شما هستيم، براي رفع مشکلات و گرفتاري‌هاي شما قطعاً دعا مي‌کنيم. انشاءالله به برکت حضرت معصومه گرفتاري‌ها و مشکلات شما حل شود. از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: ماه رجب به يک معنا ماه اميرالمؤمنين(ع) است. ديگر از مبعث ما را تحويل پيغمبر مي‌دهند. صلوات از اعمال عيد مبعث است. مفاتيح را باز کنيد، نوشته است. کل ماه شعبان و ماه رمضان ديگر بايد در وادي صلوات برويم. پيغمبر فرمود: نزديک ترين افراد به من روز قيامت «أَوْلَي‏ النَّاسِ‏ بِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكْثَرُهُمْ عَلَيَّ صَلاةً (فِي دَارِ الدُّنْيَا)» (مكارم الاخلاق، ص 312) من خواهش مي‌کنم که کثرت صلوات از صد تا کمتر نباشد. در روايت داريم از صد صلوات کمتر نشود. صلوات مثل نماز نيست که وضو و آداب خاص داشته باشد. صلوات را با وضو و بي وضو و نشسته و خوابيده و در همه حال مي‌شود فرستاد. فرمود: نزديک ترين افراد به من کساني هستند که بيش از همه بر محمد و آل محمد صلوات مي‌فرستند.
آيه 6 در اين صفحه که تلاوت شد، خداي مهربان مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» اي کساني که ايمان آورده‌ايد هم خودتان و هم خانواده‌هايتان را از آتش جهنم که آتش زايي آن مردم و سنگ‌هايي که آتش زا است، «الَّتِي تَطَّلِعُ‏ عَلَى الْأَفْئِدَة» (همزه/7) يعني اعمالي که آتش زا است. فتنه و اختلاف و قهر است. اذيت است، دلها را مي‌سوزاني و آتش مي‌زني. از آتش جهنم هم خود شما و هم خانواده شما را نگه داريد و حفظ کنيد. اين آيه که نازل شد يک موجي در مسلمان‌ها ايجاد شد. آمدند گفتند: يا رسول الله! اين آيه يک تکليف جديدي بر ما گذاشته است. مي‌گويد: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ» هم خودت را از آتش جهنم نگه دار و هم بچه‌ها و خانواده و ديگران را نگه دار. خوب ما خودمان نماز مي‌خوانيم. روزه مي‌گيريم و عبادت مي‌کنيم. بچه‌ها و خانواده ما نمي‌کنند و گوش نمي‌دهند، اين دغدغه‌اي است که خيلي هم در اين مورد پيام داريم. خانمي نوشته بود که من پنجاه سال است روي همسرم کار مي‌کنم اما نمازخوان نشده است. حضرت فرمودند: شما وظيفه داريد که با نرمي و ملايمت و محبت تذکر بدهيد و بستر عبادت خوب را براي آنها فراهم کنيد. «أَطَاعُوكَ‏ كُنْتَ قَدْ وَقَيْتَهُمْ» اگر حرفت را گوش دادند، از آتش جهنم حفظ مي‌شوند. «وَ إِنْ عَصَوْكَ» اگر گوش ندادند، تو وظيفه‌ات را انجام دادي. ما خواهش و التماس مي‌کنيم و با نرمي و ملايمت بچه را براي نماز صبح صدا مي‌زنيم. بلند شد، خواند خوش به سعادتش، اگر نخواند مي‌گوييم: بعداً قضايش را بخوان. اما ديگر گردن من نيست. ما به جهنم نمي‌رويم.
شريعتي: يعني اول اين دغدغه را براي هدايت بچه‌ها داشته باشيم و بعد تلاش هم بکنيم.
حاج آقاي فرحزاد: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ‏ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» (طه/132) يک مقدار صبر و حوصله مي‌خواهد. براي خود ما جا افتاده است. ولي براي آنها جا نيافتاده است. مخصوصاً براي جوان‌‌ها و نوجوان‌ها يک مقدار صبر و حوصله نياز دارد. در روايت ديگر فرمود: « يا اهلاه! صلاتكم‏ صيامكم زكاتكم مسكينكم يتيمكم جيرانكم‏» به اينها برسيد. نماز بخوانيد و کار خير کنيد. انجام دادند، دادند. ندادند ديگر گردن ما نيست. ما وظيفه‌مان را انجام داديم.
شريعتي: يکي از شخصيت‌هايي که خيلي بر گردن ما حق دارد، در اين سالها حضرت خديجه(س) ام المؤمنين يک جوري از غربت در آمد و همه ما از جمله برنامه سمت خدا خيلي تلاش کرديم که حضرت خديجه از آن غربت دربيايد. يکي از شخصيت‌هايي که بر گردن ما خيلي حق دارند، و نقش بسيار بسزايي را در پيشبرد اهداف نبي مکرم اسلام داشتند، حضرت ابوطالب(ع) هست. آرزو مي‌کنم زيارت قبرستان ابوطالب در مکه مکرمه نصيب شما شود. امروز حاج آقاي فرحزاد براي ما از حضرت ابوطالب مي‌گويند.
حاج آقاي فرحزاد: دو شخصيت مهم در کنار پيغمبر بودند که کارآيي خيلي قوي داشتند، يکي حضرت خديجه(س) و يکي هم حضرت ابوطالب بودند. هردو بزرگوار در يک سال فوت کردند. حضرت ابوطالب مثل چنين روزي از دنيا رفتند و حضرت خديجه هم دهم ماه رمضان از دنيا رفتند. آن سال را پيغمبر ما عام الحزن فرمودند. يعني سال حزن و اندوه است. ديگر جبرئيل نازل شد که تو ياور و کمکي نداري از مکه به طرف مدينه کوچ کن. حضرت ابوطالب متأسفانه درباره‌اش يک نکته‌هايي هست که من دوست ندارم به زبان بياورم. به امامان هم ايراد مي‌کردند که حضرت ابوطالب چنين است. حضرت ابوطالب بخاطر دستور الهي ايمانش را کتمان مي‌کرد و تقيه مي‌کرد. براي اينکه بيشتر بتواند از پيامبر حمايت کند و جان پيغمبر را حفظ کند. مثل حضرت حمزه ايمانش را علني نکرد. و لذا در بعضي‌ها اين شائبه ايجاد شده که نعوذ بالله ايمان نياورده است. در حالي که امام صادق فرموده: اگر ايمان حضرت ابوطالب را در يک کفه ترازو بگذارند و ايمان عموم خلق عادي را در يک کفه بگذارند، ايمان حضرت ابوطالب مي‌چربد.
جبرئيل امين بر پيغمبر نازل شد. اي پيغمبر خداي مهربان مي‌فرمايد: من آتش جهنم را حرام کردم بر شخصي که در صلب او بودي، يعني پدر. بر رحمي که تو را حمل کرد، مادر. بر آن شخصيتي که در دامنش تو را پرورش داد و متکفل شد، يعني حضرت ابوطالب(ع). شخصي به اميرالمؤمنين همين بي ادبي را کرد که پدر شما ايمان نياورد. حضرت به قدري ناراحت شدند و فرمودند: قسم به خدايي که پيغمبر را به پيغمبري مبعوث کرده است، اگر پدرم تمام گناهکارها را بخواهد شفاعت کند، خدا شفاعت او را در مورد همه گناهکارها مي‌پذيرد. ما اين همه روايت و زيارت داريم «اشهد انک کنت في اصلاب الشامخه و ارحام المطهره» تمام پدران پيغمبر و حضرت علي نه بت پرست بودند و نه مشرک بودند. امکان ندارد، در اصلاب و ارحام پاک اينها تربيت شدند. اصلاً اجماع همه علماي شيعه است و بعضي از اهل سنت هم خيلي‌ها در کتاب‌هايشان همين روايات ما را نقل کردند و از پيغمبر خدا نقل کردند. منتهي بعضي‌ها خيلي‌ در مورد حضرت ابوطالب بي ادبي کردند. حتي روايت داريم که ايشان وارث انبياي گذشته و وصي انبياي گذشته بودند که ودايع انبياء را    حفظ کرده و به دست پيغمبر ما تحويل داده است. امروز هم در منزل بسياري از مراجع بحمدالله برنامه روضه خواني براي حضرت ابوطالب(ع) بوده است.
شريعتي: انشاءالله مثل حضرت خديجه احيا شود و يک نهضتي راه بيافتد که حضرت ابوطالب هم از اين غربت دربيايد. قطعاً اين از سوي اميرالمؤمنين بي‌جواب نخواهد بود و حضرت جواب خواهد داد. همه اينهايي که در راستاي تکريم پدر بزرگوارشان گام برمي‌دارند، قلم مي‌زنند، شعر مي‌نويسند و جلساتي برگزار مي‌کنند و از فضايل آن حضرت مي‌گويند. امشب شب مبعث است از اعمال اين روز براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: عزيزان به مفاتيح مراجعه کنند، هم امشب اعمال دارد و هم فردا. روزه فردا خيلي سفارش شده است. عبادت هفتاد سال است. چهار روز هست که در طول سال روزه‌اش امتياز دارد. يکي روز مبعث است. روزه‌اش فوق العاده است. يک روز روزه گرفتن در ماه رجب روايت داريم در جهنم را مي‌بندد و آتش و غضب خدا را خاموش مي‌کند، آمرزش گناهان را دارد و خيلي خاصيت دارد.
يکي از اعمالي که فردا خيلي مهم است که روي اين بايد خيلي تأکيد کرد، زيارت حضرت علي(ع) است. که بحمدالله اين سنت در عراق هست، همينطور که در کاظمين ديروز ميليون‌ها زائر آمده است، همه اينها مبعث به نجف مي‌آيند و هر سال هم نجف معجزاتي عجيبي هست. در مفاتيح هم حاج شيخ عباس قمي نوشته که از ماه‌هاي قبل بعضي مريض‌ها را مي‌آوردند و در شب مبعث اتفاقي مي‌افتاد. معجزه و کرامتي اتفاق مي‌افتاد. خيلي جالب است که هم در هفده ربيع و هم در عيد مبعث که هردو متعلق به پيغمبر خداست. زيارت مخصوص اميرالمؤمنين سفارش شده است. هفده ربيع ولادت پيغمبر خداست. مفاتيح را باز کنيد، اول زيارت مطلقه حضرت علي را آورده و بعد زيارت مخصوص را آورده است. سه زيارت مخصوص از حضرت علي(ع) داريم. زيارت روز غدير، زيارت روز هفده ربيع، زيارت روز مبعث، آخرين زيارت حضرت امير زيارت رو مبعث است. با پيامبر گره خورده و از اين معلوم مي‌شود حضرت علي جان پيغمبر است، نفس پيغمبر است. « عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِي»‏ (أمالى صدوق، ص 659) يک حديث مشهوري هم هست که خيلي شهرت دارد و سندش متواتر است که پيغمبر ما فرمود: «أنا مدينة العلم‏ و علىّ بابها فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا» من شهر علم هستم و تمام معارف عالم در قلب پيغمبر خداست. عزيزان، بينندگان، شنوندگان محال است کسي به علم و معارف و شهر پيغمبر وارد شود، الا از طريق مولا علي(ع).
خانه، مغازه، اداره، براي يک اتومبيل چهار در گذاشتند، از در بايد وارد شويد. در مسائل معنوي اينطور نيست که بگويي: من از ديوار مي‌روم. محال است بروي، فرمود: من شهر علم هستم و حضرت علي راه ورود به شهر علم پيغمبر است.
احمدا ذات تو و حيدر يکي است *** شهر با دروازه و با در يکي است
تو مدينه علمي و حيدر در است *** پس کليد دانش تو حيدر است
مصطفي چون گل کند، عطرش علي است *** مصحف احمد به هر سطرش علي است
هم به جان علي و جان محمد صلوات. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
من خواهش دارم عزيزان از زيارت حضرت علي(ع) در روز غدير خم که فرازهاي خيلي زياد و بخش زيادي از فضايل حضرت علي و آياتي که در مورد حضرت علي است، «السلام عليک ايها النبأ العظيم» اينها همه آيات است و هم روايات است. «السلام عليک ايها الصراط المستقيم»،«السلام عليک ايها الصديق الاکبر»، «فاروق الاعظم»، «سراج المنير» انشاءالله آخرين زيارت در باب حضرت اميرالمؤمنين، زيارت حضرت علي در روز مبعث هست. همه اينها مقدمه بود. همه عالم جمع شوند بايد در خانه پيغمبر خدا بيايند.
چيزي که آقاي عابديني و آقاي ميرباقري عزيز مکرر فرمودند، تمام انبياء، تمام اوصياء و امامان را جمع کني، تازه پيغمبر هست و بالاتر. آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داري! بلکه بالاتر داري. آنچه خوبان همه دارند براي شماست. يعني پيغمبر ما حلقه اتصال عالم و آدم و همه هستي با خداست، نور امامان و ملائکه و انبياء، همه اينها از آن نور است. گفت:
ز احمد تا احد يک ميم فرق است *** همه عالم در آن يک ميم غرق است
نام احمد جمله نام اولياست *** چون که صد آمد، نود هم پيش ماست
در مفاتيح مي‌خوانيم «اللهم اني اسألک به تجلي الاعظم في هذه الليله» همه عالم هستي، همه ذرات عالم جلوه خداست. قدرت خداست، علم خداست. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ‏ وَ الْأَرْض‏»(نور/35) «بر پس پرده هرچه بود آمد» پيغمبر است و بعد حضرت علي(ع) است. بزرگترين حجاب نوراني خدا، بر عالم تجلي کرد. لذا اينکه فکر نکنند صلوات کار پيرزن و پيرمردهاست. در هر صلواتي ما دو بار نام پيغمبر را مي‌بريم و به او درود مي‌فرستيم و عرض ادب مي‌کنيم. هرچه خدا لطف و عنايت در عالم مي‌ريزد پشت سر پيغمبر مي‌ريزد و از او به آل پيغمبر و از آنها به همه عالم تقسيم مي‌شود. در يک روايت نوراني امام صادق(ع) فرمودند: روز قيامت مي‌شود دوستان و شيعيان ما به ما چنگ مي‌زنند و ما و همه امامان به پيغمبر متوسل مي‌شويم و پيغمبر به رحمت الهي چنگ مي‌زند و دست همه را خواهد گرفت. خدا يک محبوب و يک عزيز در عالم دارد و جز پيغمبر کسي نيست.
روايت زيبايي است که حديث نورانيت مي‌گويند، در جلد 26 بحار حديث اول است. حضرت به سلمان و ابوذر که برترين شاگرد اهل بيت بودند مطالب بسيار بلندي فرمودند. فرمودند: ما هرچه داريم از پيغمبر داريم. يعني حلقه اتصال بالايي و اصلي ايشان است. اميرالمؤمنين يک دست پرورده و شاگرد پيغمبر است. شاگرد پيغمبر شمشير زدنش بالاتر از عبادت جن و انس است. مرحوم دولابي مي‌فرمودند: پيغمبر خيلي مخفي است.
شريعتي: يعني حتي مقام و عظمت حضرت را نمي‌توانيم تصور کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: لذا در ذيل آيه مبارکه در تفسير صافي است، «لله الشفاعة جميعا» شفاعت از آن خداست. يعني خدا اشفع الشافعين است. شفاعت دست خداست و دست کس ديگر نيست. دست کسي ديگر هم با اجازه خداست. در ذيل اين آيه امام صادق(ع) فرمودند: «ما مِن أحَدٍ مِنَ الأوَّلِينَ و الآخِرِينَ إلاّ و هُو مُحتاجٌ إلى شَفاعَةِ محمّدٍ صلى الله عليه و آله يَومَ القِيامَةِ» هرگاه نام پيامبر برده مي‌شود مستحب مؤکد است که صلوات بفرستيد. فرمود: جفاکارترين افراد به من کسي است که نام مرا بشنود و صلوات نفرستد. هم بخيل است و هم باعث مي‌شود شفاعت پيغمبر به او نرسد. «يوجب دخول النار» باعث رفتن به آتش است. آن هفته گفتم عاق مي‌شويم. اولين و آخرين محتاج شفاعت اين پيامبر عظيم الشأن هستند. همه عالم سر سفره اين پيغمبر هستند.
در اصول کافي شريف هست. روايت صحيحه معتبر است. «ما برأ الله نسمة خيراً من محمد ص» اميرالمؤمنين فرمود: در عالم هستي خداي متعال انساني برتر و بالاتر و افضل از حبيبش محمد خلق نکرده است. خود اميرالمؤمنين واقعاً يک خطبه‌ي نهج‌البلاغه، يک دعا مثل حضرت علي را کسي نمي‌تواند بياورد. با همه فضايلي که عالم را پر کرده است، حضرت امير را چه کسي درست کرده و تربيت کرده است. اين علوم و اين حقايق و شجاعت را چه کسي به قلبش ريخته است؟ در کافي شريف روايت داريم که عده‌اي از علماي اهل کتاب خدمت مولا اميرالمؤمنين آمدند. يکي از فضايل اهل‌بيت اين بوده که در مقام علمي کم نمي‌گذاشتند و کوتاه نمي‌آمدند. در مقام زور و شمشير طرف را زندان مي‌کنند و خانه نشين مي‌کنند ولي ميدان علمي به ديگران نمي‌دادند و لذا تمام خلفا حتي دشمن‌ها اينجا زمين خورده بودند. حتي امام جواد هشت ساله سي هزار مسأله جواب مي‌دهد. يعني هرچه مي‌پرسيدند پاسخ مي‌داد اما بقيه عاجز بودند.
از حضرت امير سؤال‌هاي عجيبي کردند. فرمودند: اگر براي من سجاده بياندازند، براي يهودي‌ها مطابق کتابشان، براي نصراني‌ها مطابق کتابشان، من از کتاب آنها به خودشان داناتر هستم. آمدند سؤال‌هايي کردند. حتي در بعضي سؤال‌ها داريم که مي‌آمدند مي‌پرسيدند کدام يک دو مي‌شود؟ شانزده هفده نمي‌شود؟ حضرت بلادرنگ همه را گفتند، مستدل حتي بعضي هم با آيات قرآن. اينها شگفت زده شدند. علماي يهود و نصاري گفتند: نکند شما همان پيغمبري هستي که موسي کليم الله و عيسي روح الله مژده آمدن او را دادند؟ آقا اميرالمؤمنين علي(ع) در مقام ادب فرمودند: نگوييد من آن پيغمبر هستم. بگوييد: «انما أنا عبد من عبيد محمدص» من بنده‌اي از بندگان اين پيغمبر هستم. من عبد پيغمبر هستم. در نهج‌البلاغه هست اميرالمؤمنيني که قهرمان‌ها و عمر بن عبدود‌ها را زمين زده است، واقعاً در ميدان جنگ حرف اول را مي‌زدند، در نهج‌البلاغه مي‌فرمايد: هروقت آتش جنگ گرم مي‌شد، «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ» (شرح نهج‏البلاغه ابن‏ابي‏الحديد، 19، ص 116) بعضي فکر مي‌ کردند که پيغمبر آن عقب‌ها مي‌ايستادند و در معرکه نمي‌رفتند. نه! در جنگ احد حضرت ضربه ديدند. دندانشان شکست و پيشاني‌شان آسيب ديد. بعضي فکر مي‌کنند فقط فرماندهي مي‌کردند. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: وقتي تنور جنگ گرم مي‌شد، من اميرالمؤمنين و باقي افراد به پيغمبر پناه مي‌برديم. يعني از پيغمبر کمک مي‌گرفتيم. در حالي که پيغمبر از همه به دشمن نزديکتر بود. لذا انشاءالله اين ايام ايامي است که ارتباطمان را با پيغمبر بيشتر کنيم.
در روايتي ديدم که پيغمبر(ص) فرمودند: «مَا اختَلَطَ حُبّي بِقَلبِ عَبدٍ إلّا حَرَّمَ‏ اللّهُ‏ جَسَدَهُ‏ عَلَى النّارِ» (کنزالعمال) عيد مبعث عيدي است که محبت و معرفت و عشق به پيغمبر چند برابر شود و قوي‌تر و بيشتر شود. فرمود: محبت من به قلب کسي وارد نمي‌شود، يعني سر تا پاي وجود ما عشق مي‌شود. الحمدلله نام محمد زياد است. حتي نام امامان را هم مي‌گذاريد مثلا محمد علي، محمد صادق، محمد جواد، محمد کريم و محمد طاهر بگذاريد. فرمود: محبت من به قلبي مخلوط نمي‌شود، خدا آن بدن را بر آتش جهنم حرام مي‌کند.
شريعتي: خوشا به حال آنهايي که دل و جانشان آميخته به ذکر و نام و ياد نبي مکرم اسلام، حضرت محمد(ص) است. مي‌دانم خيلي‌ها دلشان زيارت مي‌خواهد. التماس دعاي مخصوص مي‌گويند. مي‌گويند: ما قرض داريم. فرزند مي‌خواهيم. مي‌خواهند ازدواج کنند. حاج آقاي فرحزاد در جوار حرم حضرت معصومه دعا مي‌کنند و همه آمين مي‌گوييم.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا را تو را به صاحب اين ايام پيامبر عظيم الشأن و اهل‌بيت ايشان قسم مي‌دهيم همه ما را از آنچه بهترين‌هاست، بهره‌مند بفرما. بهترين برکات ماه رجب و شعبان و رمضان را نصيب ما بفرما. خدايا قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. ما را از پيروان ايشان قرار بده. خدايا به حق محمد و آل محمد حاجت همه حاجتمندان را برآورده بخير بفرما. مريض‌ها شفا عنايت بفرما. قرض قرضمندان را ادا بگردان. مشکلات مسکن و شغل و ازدواج جوان‌ها، کنکوري‌هاي عزيز، خدايا بحق محمد و آل محمد حاجات همه را برآورده بخير بگردان. انشاءالله سفر زيارت عتبات، مشهد و مکه نصيب همه عزيزان بشود.    
شريعتي: براي سلامتي و عافيت شما هم دعا مي‌کنيم. انشاءالله به زودي زود خوب شويد. براي سلامتي همه مريض‌ها هم دعا مي‌کنيم. سلام مي‌کنيم بر نبي مکرم اسلام(ص). از همه دوستان در صدا و سيماي استان قم و پخش شبکه سوم سيما صميمانه سپاسگزارم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها