اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-01-21-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – راه‌هاي شاد کردن ديگران

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راه‌هاي شاد کردن ديگران
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 21-01-96

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
باز مرا سوي لب خم مي‌کشيد *** قصه‌ي دريا به تلاطم کشيد
آمد و طوفان من آغاز شد *** باز دري رو به دلم باز شد
ساقي افلاک سلام عليک *** اي پدر خاک سلام عليک
واي اگر باز جوابم دهي*** شعر بخوانم تو شرابم دهي
بر سر ذوق آمده پروردگار*** بس که مي‌آيد به تو اين ذوالفقار
کار هزار  آيت اعظم کني *** گوشه‌ي ابرويي اگر خم کني
اي خط توصيف تو بي‌خاتمه *** جلوه‌ي ظاهر شده‌ي فاطمه
اول و آخر سر يک موي تو *** ظاهر و باطن تو و بانوي تو
کشتي خلقت به هدف مي‌رسد *** تا که به ايوان نجف مي‌رسد

شريعتي:«صلي الله عليک يا اميرالمؤمنين» سلام مي‌کنم به همه شما دوستان عزيزم. خانم‌ها و آقايان، بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوب و نازنين‌مان. انشاءالله هرجا که هستيد دل وجان شما بهاري باشد. فرا رسيدن ولادت با سعادت مولي الموحدين، اميرالمؤمنين علي (ع) را به همه شما تبريک مي‌گويم. مخصوصاً به همه پدرهاي خوب اين سرزمين، انشاءالله روز پدر و روز مرد مبارکشان باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم خيلي خوش آمديد. ايام بر شما مبارک باشد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز. ايام سر تا سر نور و فرخنده و خجسته ميلاد مولود کعبه، سر حلقه‌‌ي همه اولين و آخرين، مولا اميرالمؤمنين (س) خدمت همه عزيزان تبريک عرض مي‌کنيم. همچنين روز پدر را گرامي مي‌داريم که به همين مناسبت نامگذاري شده و بسيار به جا هست. چه پدراني که در قيد حيات هستند و چه پدراني که از دنيا رفتند، حتماً برايشان هدايايي بفرستيم که آنها هم نياز به هدايا و محبت و دعاهاي ما دارند.
شريعتي: چقدر خوب است که يک روزي شب ميلاد همه ما و شما و بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوب ما در ايوان نجف بنشينيم و از فضيلت اميرالمؤمنين بگوييم. امروز چه براي ما آورده‌ايد؟
حاج آقاي فرحزاد: اين آرزويي که شما کرديد انشاءالله برآورده شود. بزرگواري مي‌فرمودند: سرحلقه‌ي اهل‌بيت اميرالمؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) هستند.خوب خداي متعال به ما مردم ايران مرحمت فرموده و نماينده‌ي اميرالمؤمنين،آقا علي بن موسي الرضا هستند. نام او علي و کنيه او ابالحسن است. نماينده‌ي حضرت زهرا هم حضرت فاطمه معصومه(س) وهم‌نام جده‌شان حضرت زهرا (س) هستند. مملکت ما زير سايه‌ي اين برادر و خواهر هست که نمونه و نماينده‌ي مولا علي و حضرت زهرا هستند. من از ديرباز آرزو داشتم و بارها از آقاي رکني خواهش کردم که عزيزان سمت خدا و کارشناسان دور هم جمع شوند. بحمدلله توفيقي داريم که در خدمت آقاي شريعتي و حاج آقاي حسيني قمي، حاج آقاي ماندگاري روز پنجشنبه از جوار بارگاه ملکوتي آقا امام رضا، در خدمت عزيزان باشيم و انشاءالله نايب الزياره و دعاگوي عزيزان خواهيم بود.
شريعتي: من هم تأکيد کنم که اين ايام، ايام شروع برنامه سمت خداست و هشتمين سال برنامه را پشت سر مي‌گذاريم. به يمن امام هشتم(ع) هشتمين سال برنامه را در مشهدالرضا تقديم دوستان مي‌کنيم. انشاءالله سال جديد هم که پيش روي ماست، پر خير و برکت باشد و حاج آقاي حسيني و حاج آقاي ماندگاري در خدمت شما هستند. انشاءالله روز پنجشنبه برنامه را از مشهد مقدس تقديم شما خواهيم کرد.حالا که صحبت از شروع سمت خدا شد،جا دارد از همراهي وهمدلي همه مخاطبان عزيز تشکر کنم که در طول اين سالها همراه ما بودند و الآن عضو يک خانواده بزرگ، خانواده سمت خدا هستيم. خدمت شما هستيم و بحث امروز را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بحث ما همانطور که بيننده‌هاي عزيز در جريان هستند در مورد رسيدن به شادي است. چه کنيم غم و غصه از ما دور شود و شادي‌هاي ما روزافزون شود و بلکه به شادي مطلق، مهمان‌خانه‌ي خدا که بهشت برين است برسيم. از همين‌جا مي‌توانند کانال بزنند و قلب و جانشان را هميشه در بهشت قرار بدهند. روحشان بماند و بدنشان هم بعداً ملحق شود. عوامل شادي و نشاط زياد است. يکي از آن عوامل گره گشايي از کار ديگران بود که هرچقدر انسان از صبح تا آخر شب که مي‌خوابد نيتش اين باشد که به ديگران خير برساند. از خودش بيرون بيايد وخودمحور وخودخواه نباشد. خودم شکمم را سير کنم. خودم بارم را ببندم و گليمم را از آب دربياورم. اين ريشه‌ي همه رذايل اخلاقي است. به فکر ديگران بودن ريشه‌ي تمام فضايل اخلاقي است که هرچه انسان مي‌تواند به ديگران خير برساند. يک نمونه قرآني را عرض کنم و بعد مصاديق خير رساندن را بگويم. چون خيلي از بيننده‌ها وقتي مي‌گوييم: خير برسانيد، فوري به ذهنشان کمک‌هاي مالي مي‌آيد. شايد دهها و صدها مورد است که انسان مي‌تواند غير از کمک مالي، با وجودش و نفسش و دعا و نيتش به همه عالم خير برساند. نه به اشخاص خاص، به همه عالم برساند. يک نفر مي‌تواند به همه عالم خير برساند، يک نفر مي‌تواند به همه عالم شر برساند. مثنوي مي‌گويد:
تو يکي تو نيستي، اي خوش رفيق *** بلکه گردوني و درياي عميق
انسان سير وجودي‌اش خيلي زياد است. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ‏ جَمِيعا» (مائده/32) کسي يک نفر را احيا کند مثل اين است که همه را احيا کرده است. کسي يک نفر را بکشد، مثل اين است که همه را گمراه کرده و کشته است. «فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ‏ جَمِيعا» آيه پنجم سوره مبارکه ليل که سوره‌هاي کوتاه و کوچک قرآن است، شأن نزول زيبايي اين آيات دارد. که خيلي بايد مورد توجه قرار بگيرد. خداي مهربان مي‌فرمايد: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏‏» (ليل/5-7) ما همه دنبال يُسر و نشاط و شادي هستيم. همه مي‌گويند: ما به بن بست مي‌رسيم، چه کنيم راه ما باز شود؟ اين آيه راه باز کردن همه بن بست‌ها و ناهمواري‌ها را به ما نشان مي‌دهد. مي‌فرمايد: کسي که کارش اعطي است، اينجا اعطي، عطا کردن و خدمت کردن و بخشيدن است. بر تقوا و بر ايمان به آخرت مقدم شده است. يعني اول مي‌گويد: سخاوت، اول مي‌گويد: جود و کرم، بخشش، بعد مي‌گويد: تقوا و بعد مي‌گويد: «صَدَّقَ بِالْحُسْنى» آخرت را تسهيل مي‌کند. کسي که کارش عطا کردن است، البته تقوا هم داشته باشد و تصديق به آخرت کند، خدا تمام ناهمواري‌هاي او را هموار مي‌کند. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏‏» اين خيلي بشارت بزرگي در اين آيه است. اصلاً راه يُسر را در پيش مي‌گيري و کارها همه پيش مي‌رود.
يک کاسب، يک استاد، يک معلم، يک مسئول، يک پدر کارش اعطي باشد. خير برساند. آيات بعدي مي‌گويد: «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‏، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏، وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى» (ليل/8-10) اما کسي که از صبح که بلند مي‌شود فقط مي‌خواهد جمع کند، نمي‌خواهد اعطي کند و بخل مي‌ورزد. مي‌خواهد به غناي خودش برسد، به استغناي خودش برسد و اين باعث مي‌شود آخرت هم تکذيب کند. روايت داريم بخل انسان را به کفر مي‌رساند. مثل ثعلبه که بخل ورزيد و کافر شد. کافر سخي مؤمن شد. به تصديق آخرت خدا رسيد. افرادي هم که بخل مي‌ورزند، کارشان اين مي‌شود که خدا در کارشان سنگ مي‌اندازد و دائم پايشان به سنگ مي‌خورد. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى» تمام کارهايش با عسر و فشار و زحمت و دردسر است. خدا مي‌خواهد راهش را ببندد. همه عالم هم جمع شوند باز هم کارش پيچ مي‌خورد. مالش هم او را از هلاکت در جهنم نجات نمي‌دهد. چه کنيم کارهاي ما پيش برود؟ کارهاي همديگر را راه بياندازيم. اعطي!
يک شأن نزول زيبايي اين آيه دارد که يکي از موارد و مصاديق آن است. در زمان پيغمبر عظيم الشأن(ص) يک نفر درخت خرمايي داشت. درخت خرما معمولاً شاخه‌هايش پهن مي‌شود و بالا مي‌رود و اين خرماها به زمين و خانه‌ي همسايه مي‌ريخت. بچه‌هاي همسايه از خرماها مي‌خوردند. خرماهايي که زمين مي‌ريخت. صاحب درخت مي‌آمد از دست اين بچه‌ها مي‌گرفت و اينها را کتک مي‌‌زد وآزار مي‌داد.    بعضي مي‌گفتند: درخت خرما در خانه‌ي يک شخصي بود که درخت به عنوان امانت آنجا بود. اين مي‌آمد خرماهايي که ريخته بود و بچه‌ها مي‌خوردند، دعوا مي‌کرد. اين شخص آمد خدمت پيغمبر شکايت کرد. اين آقا گاهي سر زده وارد مي‌شود يا بچه‌هاي ما را آزار مي‌دهد. ما هرچه از او خواهش مي‌کنيم او قبول نمي‌کند و ما را آزار مي‌دهد. پيغمبر خدا صاحب درخت را خواستند. فرمودند: من درخت خرما را از شما مي‌خرم. گفت: نمي‌فروشم! فرمودند: من درخت خرما را با باغي در بهشت عوض مي‌کنم. گفت: نه! بخل آدم را به کجا مي‌رساند. آرزوي همه اولياي خداست که در بهشت باغ بهشتي به آنها بدهند. درخت بهشتي بدهند. قبول نکرد. ابو دحداح يک آدم مؤمن و فهيم و دانايي بود. ماجرا را فهميد. تا فهميد به صاحب درخت گفت: من يک باغي دارم سي، چهل درخت خرما دارد. حاضر هستي من اين باغ و درخت‌ها را به شما بدهم و شما اين درخت را به من واگذار کن. گفت: بله! يعني وعده خدا و وعده پيغمبر را قبول نکرد، آدم‌هايي که دنيا بين هستند و بخل دارند و خيرشان به ديگران نمي‌رسد.آدم مرتد و کافر مي‌شود. ابو دحداح چند درخت خرما را به او داد و او قبول کرد. درخت را از او خريد. خدمت پيغمبر خدا آمد و فرمود: درخت در اختيار شماست. پيغمبر خدا اينقدر خوشحال شد و اين آيات در شأن ابو دحداح نازل شد. «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏‏» همه گره‌هاي او را باز مي‌کنيم. خوش به حال ابودحداح‌ها و کساني که گره گشايي مي‌کنند. واقعاً خير رساندن از نماز و روزه بالاتر است. افضل عبادات است، ادخال سرور و شاد کردن وگره گشايي از کار ديگران است.
باقي آيات هم در مورد شخصي است که درخت را در اختيار نگذاشت. «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‏، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى» ممکن است به پول برسد اما بلا و مريضي و گرفتاري و درد و عقوبت آخرتي فراوان نصيب او مي‌شود. باز هم انشاءالله در هفته‌هاي آينده فضيلت‌هاي بسيار ديگري در مورد گره گشايي و شاد کردن ديگران خواهيم گفت. حالا مواردي که مصداقي است که موارد گره گشايي و شاد کردن ديگران چيست را بگويم.
يکي از مواردي که خيلي هم در روايات سفارش شده اين است که انسان جلوي شرش را بگيرد و شر او به ديگران نرسد. ظلمش به ديگران نرسد. «ترک الشر صدقه» اين خودش يک جلسه نياز دارد. در مملکت ما پانزده ميليون پرونده قضايي در يک سال تشکيل مي‌شود اين چه معني دارد؟ هر پرونده‌اي دو نفر هم درگير باشند، سي ميليون مي‌شود. دو برابر اين مقدار افرادي که دعوا و اختلاف دارند ولي به کلانتري و دادگاه نمي‌کشانند. ما در طول سال چقدر پيام داريم که مي‌گويند: شوهر ما به ما ظلم مي‌کند. خانم ما به ما ظلم مي‌کند. پدر ما ظلم مي‌کند. مادر ما ظلم مي‌کند. فرزند ما ظلم مي‌کند. همسايه ما ظلم مي‌کند. بياييم يک کاري کنيم که اذيت و آزار ما و شر ما به کسي نرسد. گفت: مرا به خير تو اميد نيست، شر نرسان! در وصيت پيغمبر ما هست که فرمود: «أفضل‏ الجهاد من‏ أصبح لا يهم بظلم أحد» بالاترين جهادها که از هر جهادي بالاتر است، اين است که کسي کاري کند که ظلم و آزار او به کسي نرسد. يعني اطرافيان بگويند: خدايا ما از اين پدر، از اين مادر، از اين مدير و مسئول راضي هستيم، الحمدلله اذيت و آزار او به ما نمي‌رسد. اين خودش يک عبادت است. يعني بالاترين عبادات اين است که همه بگويند:آقا ما از اين راضي هستيم، شر او به ما نمي‌رسد. اين بالاي پنجاه درصد راه را رفته است.
«ترک الشر صدقه» اينقدر ما پيام نداشته باشيم که از دست مسئولين و دوست و فاميل و پدر و مادر مي‌نالند. پدر و مادر از اولاد مي‌نالند. زن و شوهر از هم گله دارند. حضرت علي(ع) فرمود: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ‏ يَدِهِ‏ وَ لِسَانِهِ‏» (من لايحضره الفقيه،ج4، ص362) اول قدم مسلماني اين است که ديگران از دست و زبان ما در امان باشند. يا مسلمان کسي است که «لا يظلم‏ الاعداء» حتي به دشمن هم ظلم نمي‌کند.
مرحله دوم اينکه هر خير کوچکي که به کسي اعمال کنيد، صدقه و کار خير و گره گشايي مي‌شود. حديث داريم «كل معروف‏ صدقة» (الدعوات راوندي، ص 107) ما معمولاً که مي‌گوييم: صدقه بدهيد، صندوق صدقات در ذهن ما مي‌آيد. هر نوع خدمت رساني به عالم، به مخلوقات، به نباتات، به گياهان و حيوانات، «کل معروف صدقة» يعني از اينکه يک سنگي را از جلوي پاي کسي برداري، به کسي سلام کني، به کسي دعا کني. با زبانت، با چشمت، با نگاهت، با تبسمت، با اخلاق و رفتارت، هر نوع خير رساندن به ديگران صدقه است. «کل معروف صدقة»
من باز موردي براي اينکه بيننده‌ها بيشتر توجه کنند بگويم. 1- سلام کردن؛ به هرکسي مي‌رسي سلام کني. پيامبر خدا به هرکسي مي‌رسد حتي بچه کوچک سلام مي‌کرد. يعني درود خدا بر شما، خيرخواهي است. پيامبر خدا فرمود: کسي که اول سلام کند از خطر تکبر محفوظ است. نزديک ترين فرد به خدا و پيغمبر، «اولي الناس بالله و بالرسوله من بداء بالسلام» يعني آن کسي که ابتدا سلام کند از همه به خدا و پيغمبر نزديک‌تر است.
2- احوالپرسي؛ اينکه آدم از دوست و همکار و فاميل، حضوري يا تلفني احوالپرسي کند،اين صدقه است. دلجويي کردن و همدردي کردن صدقه است. مصيبت زده يا کسي که مريض است را عيادت کنيم،صدقه است. تمام کارهاي خوبي که مي‌توانيم انجام بدهيم صدقه است. «کل معروف صدقة»، «ترک الشر صدقة» يعني هر نوع خيري که به ديگران برساني، جلوي هر شري را که بگيري، صدقه است.
مصافحه کردن صدقه است. معانقه کردن صدقه است. زيارت و ديدار صدقه است. يکي از رفقا مي‌گفت: شهرداري‌ها مخصوصاً شهرداري‌هاي تهران و اصفهان و شهرستان‌هاي بزرگ، حديث و آيه و نکته‌هاي قشنگي مي‌نويسند. يا يک پيام‌هاي زيبايي را به صورت نقاشي و تصويري نشان مي‌دهند. اين چيز خوبي است. شهرداري اصفهان نوشته بود: مادربزرگت را چند وقت است نديدي؟ من ديدم چند ماه است اصلاً ياد مادربزرگم نکردم! همان جا دور زدم و رفتم مادربزرگم را ببينم. دو ساعت نشستم. اينقدر خوشحال شد و به من دعا کرد. مادرها و پدرهايي هستند که به من پيامک مي‌زنند يا مي‌گويند: که اولاد ما ماه به ماه نه تلفن مي‌زند و نه سري به ما مي‌زند. اين مسلمان است؟ انسان است؟ اگر او نبود تو نبودي. لذا هر نوع خير رساندن مخصوصاً آن جايي که خير زياد است و دل طرف شاد مي‌شود. نوازش کردن و محبت کردن، «تبسم‏ الرجل‏ فى وجه اخيه حسنه» (بحار الانوار/ج71/ص288) اينکه متبسم و با چهره خندان با افراد برخورد کنيم. اين حسنه است. نود درصد خدمت رساني‌ها بدون پول است.
در پيام‌هاي هفته گذشته بسياري از همسران گفته بودند: دريغ از اينکه همسر ما يک اظهار محبت به ما بکند. حالا اينکه روز مادر و غيره هديه مي‌گيرد، بماند. اظهار محبت بکند، کافي است. همين که نوازش کند، مهربان باشد، کافي است. خانه که مي‌آيد يا تلويزيون مي‌بيند، يا روزنامه مي‌‌خواند، اصلاً نمي‌گويد: ما آدم هستيم. يعني اظهار محبت کردن خيلي کمرنگ شده است. «تبسم‏ الرجل‏ فى وجه اخيه حسنه»
«مَنْ قَالَ لاخِيهِ الْمُومِنِ مَرْحَباً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَي لَهُ مَرْحَباً إِلَي‏ يَوْمِ‏ الْقِيَامَةِ» (كافي،ج2،ص206) تحسين کردن، تشويق کردن، مرحبا کردن وخوش آمد گفتن، امام صادق(ع) فرمود:کسي که به برادر ديني خودش مرحبا بگويد. خدا تا روز قيامت به او مرحبا مي‌گويد. بازتابش به خودت برمي‌گردد. هر گلي که مي‌زنيم به خودمان مي‌زنيم.
شريعتي: محور تمام نکاتي که حاج آقاي فرحزاد گفتند، ديگران را ديدن و توجه کردن وخود را نديدن است. بعضي‌ها هستند مرض رواني درون گرايي دارند. يعني فقط درون خودشان هستند. يا بعضي حرص و طمع دارند، فقط بخل و طمع دارند. فقط مي‌گويند: خودم! جيب من پر باشد. من خوش باشم. اين هميشه در تنگناي غم و غصه و جهنم و آتش خواهد سوخت. ديگران را هم بخاطر خودش مي‌خواهد. يک مقدار از خودمان بيرون بياييم. اينکه پيغمبر ما فرمود: کسي به همسرش بگويد: دوستت دارم، هيچوقت از دل خانم بيرون نمي‌رود. چرا ما نبايد به همسرمان محبت کنيم. ما خيلي پيام داريم که بعضي از خانم‌ها و آقايان دچار روابط نامشروع مي‌شوند. اگر اين آقا و خانم از همسرش اشباع شود، ارضاء شود، اظهار محبت ببيند، مگر سرش درد مي‌کند با ديگران برود؟ خيلي از اينها مقصر خود ما هستيم. رابطه نامشروع نبايد به هيچ عنوان حتي با پيامک نبايد باشد.
بزرگواري به من مي‌گفت: يک آقايي آمد شکايت کرد، خانم من يک رابطه نامشروعي داشته، گفت: من چهار ماه است که با خانمم کنار هم نبوديم. گفتم: تو اولين جنايتکار هستي. اينها را بايد ملاحظه کنيم و ريشه يابي کنيم. گفت: حلوا به کسي بده که محبت نچشيده است. «ما از تو نداريم به غير تو تمنا، حلوا به کسي ده که محبت نچشيده است» اگر اين محبت باشد کمبودهاي ديگر هم قابل جبران است. يعني شما همه چيز در اختيار خانواده بگذاري ولي محبت و مودت نکني، توجه نکني، اينها اشباع نمي‌شوند. به جاي ديگر سر درمي‌آورند. لذا کل اظهار محبت کردن، هر نوع اظهار محبت صدقه است.
يکي از موارد احسان و خير رساني به ديگران تعليم و تعلم و هدايت معنوي ديگران است. دستگيري معنوي ديگران است. يک نفر معتاد را نجات بدهيم. دو نفر جاهل را به راه بياوريم. پيغمبر ما به مولا علي (ع) فرمود: وقتي ايشان را به يمن فرستادند، فرمودند: «وَايم اللَّهِ لَأَنْ‏ يَهْدِىَ‏ اللَّهُ‏ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِىُّ» (كافى/ ج 5/ ص 28) اگر يک نفر به وسيله شما هدايت شود بهتر است از آنچه که خورشيد بر او مي‌تابد براي شما باشد و در راه خدا انفاق کنيد. يعني فقط مسأله مالي نيست.
يک معلم، يک استاد، يک مربي، يک انسان ممکن است سواد ندارد وتجربه زندگي دارد. اين تجربه را در اختيار نوه و نتيجه و دوستان قرار بدهد، بگويد: من تجربيات هفتاد ساله‌ام را در اختيار شما قرار مي‌دهم. رمز و رموز  موفقيتم را در اختيار شما قرار مي‌دهم. راه گشا باشد براي ديگران وگره باز کند.
بالاترين صدقه‌ها که اصلاً صدقه‌هاي مالي به گرد آن نمي‌رسد، هدايت کردن يک گمراه است. دستگيري از کسي که دارد بيراهه مي‌رود. يک موقعي يکي از مديرکل‌هاي زندان‌ها براي ما نقل مي‌کرد که من مدتي مديرکل زندان مشهد بودم. از علما و روحاني هم هست. فرمود: يک آدمي را به زندان مشهد آوردند که سر دسته اراذل و اوباش بود. سر او را تراشيدند و در خيابان‌هاي مشهد گرداندند که ديگران حواسشان را جمع کنند. گفت: ايشان را به زندان آورديم هر نوع خيانت و خلافي کرده بود. خيلي وضعش خراب بود. گفت: يک پيرمرد روحاني با حوصله، الآن در زندان‌ها کار فرهنگي زياد مي‌شود. الآن در زندان قم بيست، سي روحاني هستند که آنجا فعاليت مي‌کنند. گفت: يک روحاني با حال خوش نفس وخوش اخلاق و با حوصله آمد با زبان لاتي با او حرف زد. فلان فلان شده، خاک بر سرت کنند! تو چرا بايد در زندان باشي؟ مجرمين و دزدها و خائن‌ها استعداد بالايي دارند. يک کسي که مي‌تواند در ماشين را در يک لحظه باز کند، استعداد بالا دارد منتهي بايد در مسير درست صرف کند. اين با جوان گرم گرفت و رفيق شد و حوصله کرد، مي‌گفت: اين آقا 180 درجه عوض شد. ما زنداني‌هاي مشهد را روز عاشورا بيرون برديم، آنقدر گريه کرد بي‌هوش شد. يعني به مأمورها گفتند: يکوقت الکي بي‌هوش نشده باشد؟ خودش هيأتي شد و صاحب هيأت شد و از دوستان خالص اهل‌بيت شد. آنقدر که تغيير کرد. گفت: يک زمان در زندان مشهد شورش شد. زنداني‌ها درها را شکستند و کودتا کردند. همين آقا طرف بند خانم‌ها رفت، که اگر آنجا مي‌رفتند بسيار فاجعه بود و آبروي نظام مي‌رفت. همين آقا آمد آنجا ايستاد، گفت: اگر طرف ناموس مردم برويد، من شما را تکه پاره مي‌کنم. از او ترسيدند! يعني ما با اخلاق و رفتار و برخورد صحيح مي‌توانيم بدترين آدم را در راه بياوريم و با رفتار زشتمان هزاران نفر را بي‌دين کنيم و از راه در کنيم. اينها خيلي مهم است. پيغمبر ما فرمودند: اي فرزندان عبدالمطلب! شما با مالتان نمي‌توانيد به همه خدمت کنيد. با رفتار و اخلاق و برخورد شايسته، مي‌توانيد خدمت کنيد. پيغمبر همينطور بودند. با اخلاق و رفتار و لبخندشان بود که مردم جذب شدند.
يکي ديگر از مواردي که انسان مي‌تواند خدمت کند، اداي ديون ديگران است. افرادي که زندان هستند و قرض و بدهي دارند، ما سه هفته داريم مي‌گوييم که اينهايي که حقوق معوقه را ندادند، واقعاً نزد خدا مسئول هستند. افرادي که کارمند وکارگر و بازنشسته هستند، از نماز واجب تر است. اول دينتان را ادا کنيد. بالاترين خدمت کردن به ديگران اداي دين است، واجبات را انجام بدهيم. آنهايي که خمس نمي‌دهند، زکات نمي‌دهند، بدهي‌هاي مالي خدايي و خلقي را نمي‌دهند،جنايت بزرگي مي‌کنند. قرض الحسنه از صدقه دادن بالاتر است. صدقه دادن ده حسنه دارد و قرض الحسنه هجده حسنه دارد. به فاميل خدمت کردن 24 حسنه دارد.
تقسيم ارث، خيلي‌ها مي‌گويند: ارث ما را تقسيم نکردند. اين خودش بالاترين خدمت است. ارث‌ها را تقسيم کنند تا کساني که نياز دارند به نيازهايشان برسند. وساطت درمان، خيلي‌ها مشکل درماني دارند. حالا تهيه دارو و درمان و دکتر و پزشک که مي‌توانند صلواتي خدمت کنند، کار خير کنند. از عزيزاني که در مسائل درماني هستند خواهش مي‌کنم که وقتي مي‌بينيد کسي پول ويزيت و عمل ندارد، نياز دارند و شما هم داري و نيازمند نيستي، اين خدمت بزرگي است، کمک کنيد. اين آيه «مَنْ‏ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا» ظاهر آيه اين است که يک نفر را که مريض وگرفتار است را احيا کنيم. يا مي‌‌خواهد بميرد، زنده کنيم. باطن آيه هم براي ما روحانيون است. مي‌فرمايد: کسي را احيا کني همه عالم را احيا کردي. کسي را رها کني، شما خدمت نکردي، پول ندارد و بميرد. مثل اين است که همه مردم را کشتي. يک جاهايي بايد آدم گذشت کند، صرف نظر کند.
يکي از صدقه‌هايي که خيلي از آن غفلت شده است وساطت در ازدواج است. الآن ما ميليون‌ها نفر داريم که مجرد هستند و ازدواج از نان شب بر آنها واجب‌تر است. چه براي پيدا کردن مواردي که دختر و پسر را به هم مي‌رسانيم، چه تأمين جهيزيه و مراسم عروسي، از بالاترين صدقه‌هاست. شايد جز خدا کسي ثوابش را نداند. اينکه دو نفر زوج به هم برسند و از گناه و معصيت دور شوند. اطعام دادن، در روايت داريم يک نفر افسار مرکب پيغمبر را گرفت و عرض کرد: برترين چيزها چيست؟ بالاترين اعمال چيست؟ حضرت فرمودند: «اطياب الکلام و اطعام الطعام» يعني با گفتارخوب حرف قشنگ به ديگران تحويل دادن و سفره‌داري و شکم گرسنه را سير کردن. اين افضل اعمال است. مهمترين ترک شر است «و کل معروف صدقة»
شريعتي: اگر دو نفر با هم قهر هستند، اينها را به هم وصل کنيم. اين شب عيدي انشاءالله آشتي کنند.
حاج آقاي فرحزاد: فرمود: اصلاح بين دو نفر ثوابش از يک سال نماز و روزه بالاتر است.
شريعتي: انشاءالله همه دوستان ما به برکت نام اميرالمؤمنين سرحال و شاداب باشند. انشاءالله هرکسي هرطور مي‌تواند دستگيري کند و غم و اندوهي را دور کند تا از ثواب و برکاتي که حاج آقاي فرحزاد گفتند، بهره‌مند شويد. امروز صفحه 546 قرآن کريم، آيات 4 تا 9 سوره مبارکه حشر در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود.
«ذلِكَ‏ بِأَنَّهُمْ‏ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «4» ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى‏ أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقِينَ «5» وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «6» ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «7» لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ «8» وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «9»
ترجمه: اين كيفر به خاطر آن است كه آنان با خدا و رسولش دشمنى كردند و هر كس با خدا دشمنى كند، پس (بداند كه) همانا خداوند سخت كيفر است. آنچه از درخت خرما قطع كرديد يا آن را ايستاده بر پاى خود واگذاشتيد، همه به خواست و فرمان خداوند بود و (خداوند مى‏خواست) فاسقان را خوار گرداند. و آنچه را خداوند از (اموال) آنان به رسولش باز گرداند (شما براى آن زحمتى نكشيده)، نه اسبى بر آن تاختيد و نه شترى رانديد، بلكه خداوند، پيامبران را بر هر كه بخواهد، مسلط مى‏سازد و خداوند بر هر چيزى قادر است. آنچه را خداوند از اهل آبادى‏ها به رسولش بازگرداند، پس براى خدا و براى رسول و براى خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (اين اموال) تنها ميان ثروتمندان شما در گردش نباشد و آنچه پيامبر براى شما آورده، بگيريد و آنچه شما را از آن بازداشته، ترك كنيد و از خدا پروا كنيد كه خداوند، سخت كيفر است. (بخشى از فيئ) براى مهاجران فقيرى است كه از خانه‏ها و اموال خود بيرون رانده شدند و در پى فضل و رضوان الهى هستند و خدا و رسولش را يارى مى‏كنند، آنان همان راستگويانند. و كسانى كه در دارالهجره (مدينه) و ايمان، قبل از مهاجران جاى گرفتند و كسانى را كه (از مكّه) به سويشان هجرت نمودند دوست مى‏دارند و در دل، نيازى به آنچه (از فيئ) به مهاجران داده شده احساس نمى‏كنند و اگرچه خود شديداً در فقر هستند ولى مهاجران را بر خود مقدّم مى‏دارند و كسانى كه از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: در روايات فراوان تعبير افضل الاعمال به صلوات شده است. کسي به امام صادق عرض کرد: من توفيق پيدا کردم داخل کعبه، محل ولادت مولا علي(ع) برسم. ولي اعمال داخل کعبه را بلد نبودم. به جاي تمام اعمال نشستم و فقط داخل کعبه صلوات فرستادم. فضيلتي دارد؟ امام صادق(ع) فرمود: «ما خرج احد بافضل مما خرجت منه» يعني شما از خانه کعبه بيرون آمدي. ثواب اعمال شما از آنهايي که نماز و قرآن و دعا خواندند بالاتر است.    
شريعتي: انشاءالله هميشه دهان و لحظات ما معطر به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد باشد. برنامه‌ي روز پنجشنبه از مشهد الرضا تقديم شما خواهد شد. در آستانه‌ي هشتمين سال تأسيس برنامه سمت خدا هستيم که از آن روز تا الآن هشت سال مي‌گذرد که ما مهمان لحظات شما هستيم. انشاءالله از جوار بارگاه ملکوتي امام هشتم با حضور حاج آقاي فرحزاد، حاج آقاي حسيني قمي و حاج آقاي ماندگاري خدمت شما هستيم. نکات پاياني شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: چون در آستانه‌‌ي ولادت مولا علي(ع) هستيم. ذکر فضايل اميرالمؤمنين بالاترين صدقه‌ها و بالاترين معروف‌هاست. عجيب است که در روايات هست که گناه‌ها را از بين مي‌برد و انسان را به درياي بي‌کران اهل‌بيت وصل مي‌کند،کتاب خوبي دوست ما آقاي محمدرضا رمزي اوحدي نوشتند. پنج جلد است که در هر جلدي هزار و يک فضيلت از مولا علي آمده است. عزيزان با مراجعه به اينترنت هم مي‌توانند اين کتاب را تهيه کنند. اسم کتاب «هزار و يکنور از فضايل مولا اميرالمؤمنين علي(ع)» است. مثلاً فضايلي که از اهل سنت نقل شده است، فضايلي که در رابطه با اخلاقيت و سيره‌ي حضرت است، فضايلي که سؤال و جواب است. در مورد قضاوت‌هاي حضرت است. انشاءالله اين کتاب را تهيه کنند و حتي اگر درس بدهند اين کتاب را بسيار خوب است.
روايت داريم که مادر مولا علي(ع) فاطمه بنت اسد که خيلي بزرگوار بود. پيغمبر ما مثل مادر يا بيش از مادر او را دوست داشتند. به حضرت امير هم فرمودند: تنها مادر تو نبود، مادر من هم بود. چون زنموي حضرت بوده و حضرت را در دوران نوجواني، بعد از اينکه پدربزرگشان از دنيا رفت، در خانه‌ي زنمو بزرگ شدند. پيغمبر فرمودند: بيش از فرزندان، زنمو به من مي‌رسيد. فاطمه بنت اسد وقتي پيغمبر متولد شدند، قنداق پيغمبر را به زنمويش يعني فاطمه بنت اسد دادند.چشمش به چهره پيغمبر افتاد و خيلي شوق زده شد. خيلي دلش آرزوي نيت‌هاي خوب، فال خوب، که بارها درباره آن صحبت کرديم. يکي از بهترين چيزها دعا کردن و نيت خير است. نيت ما خير رساندن به ديگران باشد. مشهد که مشرف مي‌شويم هرچه مي‌توانيم براي ديگران دعا کنيم. هزارها برابر در حق ما مستجاب مي‌شود. حضرت فاطمه بنت اسد به قدري شوق زده شد که گفت: خدايا! کاش اين نوزاد براي من بود. حضرت ابوطالب (س) که 26 ماه رجب وفات ايشان است، فرمود: «اصبري سبتا ابشرک بمثله» ببينيد حضرت ابوطالب چه عظمتي داشته است. به اين بانوي بزرگوار فرمودند: سي سال ديگر صبر کن. مثل همين نوزاد در دامن خودت خواهد بود. حضرت علي نمونه پيغمبر، جان و روح پيغمبر است. اين دعا و خواسته او مستجاب شد. خدا هم پيغمبر را به خانه آورد، هم نمونه‌اي مثل پيغمبر به اين خانم مرحمت کرد.
شريعتي: شب ميلاد اميرالمؤمنين، در آستانه روز پدر و روز مرد نکاتي داريد براي ما بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: خيلي به جا هست که تکريم والدين در طول سال بايد باشد. والدين اگر حق ما را ادا نکنند، در اسلام کم داريم موردي که استثناء نداشته باشد. يکي پدر و مادر است. بدترين آدم‌ها هم باشد حرمت و احترامشان واجب است. اين احترام گرفتن فقط در خريد يک هديه نيست. بالاترين احترام‌ها شاد کردن دل آنهاست. دغدغه‌ي پدر و مادر ما چيست. اينها از ما راضي باشند. يک عمل زشتي را کنار بگذاريم. با کسي قهر هستيم آشتي کنيم. به نماز اهميت نمي‌دهيم،به درسمان اهميت نمي‌دهيم، بخاطر دلخوشي پدر و مادر اين را انجام بدهيم که دلشان خوش شود.
خدا را به حق اميرالمؤمنين مولود کعبه قسم مي‌دهيم، قلب امام زمان را به مژده ظهورش شاد بفرما. همه ما را از بهترين ياران و شيعيان اهل‌بيت قرار بده. رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها بفرما. وسايل شغل و مسکن و ازدواج و کساني که فرزند ندارند، فرزند صالح به همه مرحمت بفرما. انشاءالله نايب الزياره و دعا گوي همه عزيزان در مشهد الرضا هستيم.
شريعتي: نکات لطيفي که حاج آقاي فرحزاد بيان کردند و آيات و روايات در کانال برنامه موجود است. شما مي‌توانيد استفاده کنيد و به ديگران هم معرفي کنيد. بهترين‌ها را براي شما آرزو مي‌کنم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها