برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شاد کردن مؤمنين و توصيههايي براي نوروز
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 23-12- 95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
دل شبيه قايقي کوچک به دنبال تو بود *** از همان اول دل بي طاقتم مال تو بود
ترس از امواج دريا در دل من جا نداشت *** ساحل آرامشم باريکهي شال تو بود
اي بهار سبز، دنيايي دعاگوي تو شد *** راز حول حالنا در احسن الحال تو بود
هفت قرن پيش در شيراز و در طرف چمن *** خواجهي شيراز حتي تشنهي فال تو بود
جمعهها و ماهها و سالها مجنون شدند *** اين حکايت در غياب چند صد سال تو بود
من به بغض خود سفارش کرده بودم، نشکند *** سينهام آتشفشان نيمه فعال تو بود
شريعتي: سلام ميکنم به همه شما. سلام به شما و دلهاي بهاريتان، سلام به شما و ايماني که از آن سرشار هستيد. سلام به شما و لحظات ناب و آسماني شما. به سمت خدا خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد دل و جانتان بهاري باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. در آستانهي ولادت سرتا سر نور حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادران و همسران و بانوان هستيم. به همه تبريک ميگوييم و انشاءالله که پايان سال به خير و خوشي و سلامت و عافيت باشد و سال خوبي را پيش رو داشته باشيم. انشاءالله براي همه دعا ميکنيم. در خدمت شما هستيم.
شريعتي: روزها، روزهاي قشنگي است. در آستانهي بهار منور به نور حضرت زهرا(س) انشاءالله براي همه شما پر خير و برکت باشد. آقاي فرحزاد بحث هفته گذشته ما الحمدلله خيلي مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. امروز هم قطعاً ادامهي بحث هفته گذشته را خواهيم داشت. بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «اللّهمّ صلّ علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» چون هفته پايان سال است و ولادت حضرت پيش رو است، زيارت حضرت زهرا را با هم بخوانيم. «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ» البته معاني خيلي بلندي در اين زيارت کوتاه است و فرصتي ميطلبد که در ايام فاطميه اين را شرح بدهيم. اميدواريم اين زيارت مختصر را عزيزان حفظ کنند و در همه وقت و همه جا بخوانند و توسل به مادر اهلبيت و ام الائمه برکات خيلي فوق العادهاي دارد.
بحث ما در مورد عوامل نشاط و شادي بود که هفته گذشته عرض کرديم که يکي از عوامل شادي و نشاط فوق العاده که تأکيد بسيار زيادي هم در روايت به آن شده است، شاد کردن دل ديگران است. يک روايت زيبايي در مفاتيح الحياة آيت الله جوادي آملي ديدم، که بسيار کتاب خوبي است، در موضوعات مختلف راهکارهاي زندگي را آورده است. روايتي نقل شده که اگر کسي درختي را آب بدهد و احيا کند، مثل اين است که مؤمني را سيراب کرده است. يعني حتي احياي منابع طبيعي در روايات چقدر سفارش شده است. اين هفته هم هفته درختکاري بود، گياهي را آب بدهيم و حفظ کنيم خيلي مهم است. بنده سالياني است که در پشت بام خانهمان گندم ميريزم و ظرف آب براي کبوترهايي که پرواز ميکنند، ميگذارم. فکر ميکنم دعاي آنها خيلي برکت دارد. يک بزرگواري ميفرمودند: من يک موقعي ميخواستم بخوابم، ديدم کولر ما تق تق صدا ميدهد. فکر کردم خراب شده، رفتم پشت بام و ديدم که چون سابق در خانهها حوض بود و پرندهها ميآمدند استفاده ميکردند. ولي در شهرها خيلي جاها آب نيست. گفت: ديدم اين پرندهها آمدند و نوک به کولر ميزنند که از اين آب بخورند. اين باعث شد ما تشت بزرگي تهيه کنيم و در پشت بام بگذاريم و هر بار آبي ميريزيم و پرندهها استفاده ميکنند. ميخواهم بگويم حتي رسيدگي به يک پرنده و حيوان خيلي مهم است. داستان سگ و غلام را که هفته پيش گفتم خيلي بازتاب خوبي داشت. خدمت کردن به حيوانات اينقدر اثر دارد که خدمت کردن به پدر و مادر و انسانها و مؤمنين و گرفتارها قطعاً هزارها برابر بيشتر اثر وضعي دارد.
چون هفته آخر سال است، و هفته گذشته هم عزيزان ما را شرمنده کردند و پيامهاي فوق العادهاي دادند که من بايد به چند مورد اشاره کنم. يک شرمندگي که هميشه داريم اين است که خيلي از عزيزان اصرار ميکنند که تلفني با آنها تماس بگيريم و واقعاً فرصت نداريم. ما شرمنده آنها هستيم ولي اينکه ما قطعاً از صميم دل آنها را دعا ميکنيم و در همه زيارتها و دعاها و خوبيها آنها را شريک ميکنيم. اول دو پيام تلخ را ميگويم و بعد پيامهاي خوب را ميگويم. خانمي پيام داده بود که شوهر من دوازده سال است زندان است و من با دو دختر بيسرپرست هستم. به داد من برسيد! واقعاً افرادي که در خانوادههايشان اينطور آدمها هستند، حالا ممکن است آن زنداني عمد باشد يا غير عمد باشد، اين خانواده چه گناهي دارند؟ واقعاً آدم به اينها رسيدگي کند. اگر راهي هست که زنداني به آغوش خانواده برگردد، امثال اين پيامها خيلي نگران کننده است. فاميل و بستگان يک همفکري کنند و اينطور گرفتاريها را نجات بدهند.
باز پيام داريم که خانمي نوشته بود، برادر شوهري دارم که خيلي ثروتمند است، انفاق ميکند براي کارهايي که ضروري نيست. در حالي که برادرش بخاطر دارو و درمان و عمل جراحي پول نداشت و از دنيا رفت. اين روايتي که بنده و حاج آقاي حسيني قمي بارها خوانديم که «لا صدقة و ذو رحم محتاج» (من لايحضرالفقيه/ج2/ص68) يعني اگر در بستگان شما، فاميل و نيازمند و دردمند باشد، هرچه شما خارج از فاميل انفاق کني، هيچ فايده ندارد. يعني قبول نميشود. زن و بچه اولويت اول هستند. پدر و مادر و خواهر و برادر و نزديکان اولويت بعدي هستند. حق شرعي و قانوني و عرفي و وجداني بر گردن ما دارند. مخصوصاً آنهايي که دستشان به دهانشان ميرسد و امکاناتي دارند.
بزرگي ميفرمود: من از شما کارشناسها گلايه دارم. بخاطر اينکه مسائل را براي مردم باز نميکنيد. گفتم: مثلا؟ فرمودند: شما ميگوييد صله رحم بکنيد. صله رحم را براي مردم بيان کنيد. صله رحم يعني شاد کردن فاميل، گره گشايي از کار فاميل، مشکلش را حل کنيد. تا ميگوييم: صله رحم، ميگويند: يک گردان فاميل برويم يکي دو هفته سر يک فاميل خراب شويم. که اين طرف بايد شش ماه قرض مهمانياش را بدهد. اين قطع رحم است. صله رحم بايد پول ببري، امکانات ببري و کمک کني. گرهاش را باز کني، اگر ميبيني بازنشست شده، پدر بزرگ و مادربزرگ، کمک غير مستقيم و محترمانه کني، صله رحم اين است. ما فکر ميکنيم صله رحم بازديد است و روي سر صاحبخانه خراب شدن است. ما بايد احياء و آبادش کنيم، اين خيلي مهم است.
بنده خدايي نوشته بود که 38 سال سن دارم و کارگر هستم. بيمه هم ندارم، اخيراً مريضي سختي گرفتم و از کار افتاده شدم. شانزده بار عمل کردم. ولي چون توکل من به خدا بوده و راضي به رضاي خدا بودم، خدا از تمام اين مشکلات مرا رد کرده است و خدا را شاکر هستم و راضي هستم، الحمدلله! آقاي دولابي ميفرمودند: گاهي دور هم بنشينيم و بگوييم: چه خداي خوبي داريم. الحمدلله به ما لطف و عنايت کرده است، «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» (ضحي/11) مخصوصاً آنها که بلا و گرفتاري دارند، ملائکه طبل ميزنند و تعجب ميکنند. ميگويند: خدا را شکر که ده نفر پيدا شدند از خدا راضي هستند. چون شما در جامعه هستي. هرجا مينشيني همه گلايه و شکايت و اندر شکايت و اندر شکايت است. در صورتي که در کشورهاي ديگر هم مشابه ما يا سختتر از ما دارند، شما آمار بگيريد، اينطور نيست که در همين آمريکا و اروپا فقير نباشد. آقاي کافي ماه رمضان آمريکا رفته بود. ميگفت: آنقدر فقير و فقرا دارند که زير پل و در رودخانه زندگي ميکردند. اينطور نيست که فقير نباشد.
دوستي ميگفت: من چهارده سال اندونزي بودم، کارهاي تبليغي ميکردم. ميگفت: خيليها در کپر و خيمه زندگي ميکنند. ولي هيچوقت گلايه و شکايت و ناله و فرياد ندارند. اما وقتي وارد ايران ميشويم گله و شکايات شروع ميشود. در سوره فجر داريم، «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَن» (فجر/15) وقتي خدا به انسان نعمت ميدهد، ميگويد: خدا مرا اکرام کرده است. «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَن» (فجر/16) ميگويد: خدا به من اهانت کرده است. در سورهي ديگري داريم «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه» (عبس/17) خداي بزرگ و ارحم الراحمين، اين تعبير را براي انسان آورده است. مرگ بر اين انسان! چقدر کفران نعمت و ناشکري ميکند. بعضيها هزارها برابر بيشتر از ما گرفتاري دارند. خدا ميگويد: شکر دادهها را بکن من همه را برطرف ميکنم. زيادش ميکنم. وعده خداست «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهيم/7) اين خيلي آيه تندي است. «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه» انشاءالله هيچکدام از بينندهها و شنوندهها مصداق اين آيه نباشند. به دادهها نگاه کنيم، به قسمت پر ليوان هم نگاه کنيم. اين آقا شانزده بار عمل کرده است ميگويد: راضي هستم. ولو در فشار و سختي هم بوده باز هم راضي به رضاي خداست.
چقدر پيام تشکر داده بودند و از برنامه و همينطور مجري خوب برنامه تشکر کردند. صد در صد کار خداست. يعني لطف و عنايت خداست، تأثيري که در قرآن و روايات است، نبايد به اشخاص نسبت بدهيم «وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه» (نحل/53) همه چيز از خداست.
الآن به هر پدر و مادري ميرسيد، ميگويند: براي جوان من دعا کنيد. نگران بچههايشان هستند. بزرگي سفارش ميکرد، اولاً خيلي براي اينها دعا کنيد. بعد هم اگر به اينها تذکري ميدهيد، موعظه و سفارشي ميکنيد، در خلوت بگوييد: خدايا تو تأثيرش را در دل اين بگذار. بنده لب و صورتم را به ضريح حضرت معصومه ميگذارم و ميگويم: خانم از خدا بخواه او در دل اثر بگذارد. در طول سال ما پيامهاي زيادي داريم که ميگويند: اين بحث سمت خدا ما را به آرامش رسانده است. مشکلات داريم ولي خوش و راحت هستيم. امضاء کرديم و اين امضاي آخر که آدم با قلبش ميکند خيلي قشنگ است. همان خانم يا شوهري که بدترين آدمهاست، زيباترين آدمها ميشود. همه خارها گل ميشود.
بنده خدايي نوشته بود بحث هفته گذشته شما آرامش يکسال را به من برگرداند. کسي نوشته بود، پنج سال بود که من از شوهرم جدا شده بودم، بحث هفته گذشته شما باعث شد که بعد از پنج سال دوباره با هم آشتي کنيم و عقد کنيم و به زندگي اوليه برگرديم. پيامهاي خيلي زيبايي از هموطنان اهل سنت داريم. از همينجا به همه عزيزان اهل سنت و غير مسلمان سلام ميکنيم. بعضيها نوشته بودند ما اصلاً روحانيت را قبول نداريم. از روحاني برمان ميآيد. ولي سمت خدا يک نمکي دارد که ما دوست داريم. اين خيلي نعمت بزرگي است. اهل سنت مکرر نوشتند ما عاشق برنامه شما هستيم و بهره ميبريم. مکرر نوشتند که ما وسواس فکري و عملي شديد بوديم، به برکت شنيدن اين بحثها و کانال وسواس خوب شديم.
روايت فراواني داريم افرادي که در بلاها و مريضيها و فشار فقر صبر ميکنند. مرحوم آقاي قاضي ديگر سيد العرفا زمان ما بود. استاد آيت الله بهجت و استاد علامه طباطبايي و خيلي از بزرگان بود. آقاي قاضي ميفرمودند: ابتلاء و امتحان و جهنم من همين فقر شديدي است که من در زندگيام کشيدم. عيالوار بودند و فقر شديد در ايامي که در نجف بودند داشتند. ايشان با زحمت نان وآب تهيه ميکردند و زندگي روزمره را ميگذراندند. مکرر قرض ميکردند. ما فقر ناخواسته را ميگوييم. فقري که ميتواني بروي کار بکني، برو بکن. ما همه اينها را ميگوييم که نميشود کاري کرد. يعني همه تلاشمان را کرديم و کاري از دستمان برنميآيد. ديگر وقتي در رزق بريده شده است «يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر» (اسراء/30) بايد راضي باشيم و تسليم باشيم و قبول کنيم. خدا جبران ميکند. خداي متعال در روز قيامت از انبياء، شهدايي که جان دادند، از علما، عذرخواهي نميکند. ولي خداي بزرگ از فقراي صبور آبرومند روز قيامت عذرخواهي ميکند. «إن الله ليعتذر إلي عبده المحوج المؤمن كما يعتذر أخ إلي أخيه» (مشکاة الانوار/ص275) خداي به اين بزرگي از فقراي نيازمندي که ايام عيد نتوانستند يک کفشي، يک لباسي، يک وسيلهاي براي مهمانهايشان، براي خانوادهشان تهيه کنند، خجالت کشيدند، با سيلي صورتشان را سرخ نگه داشتند، خدا عذرخواهي ميکند و ميفرمايد: من در عوض به شما درجه و مقام ميدهم. پست ميدهم و چه بسا اينکه براي شما پيش آوردم شما را حفظ کرده است. چون ما هم اگر پولدار شويم، من يقين صد در صد دارم و قسم ميخورم. اگر ثروت و رياست به ما بدهند آدم شلوغ ميکند. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى» (علق/6) پز ميدهد، تفاخر ميکند، دلها را ميشکند. همين صله رحمي که فرمودند، آن بزرگوار ميفرمود: يکي از موارد قطع رحم اين است که شما با پز کامل، بچه يک موبايل چند ميليوني دارد، خانم طلاهاي زيادي آويزان کرده است. ميروند از يک خانواده فقير ديد و بازديد ميکنند و دلهايشان را آتش ميزنند و بيرون ميآيند. دل نسوزانيد. يک مقدار مراعات کنيد. مگر هرچه داريم بايد به رخ ديگران بکشيم؟ مگر دل شکستن کار خوبي است؟ خيلي بد است. اين قطع رحم است و صله رحم نيست. بچه ميگويد: ببين عمو چه کار کرده؟ خاله چه کار کرده؟ تو عرضه نداري؟ زن و بچه همه با مرد خانه دعوا ميکنند. بياييم يک مقدار خوشيمان را تقسيم کنيم. يک مقدار اموالمان را تقسيم کنيم. خدا ميفرمايد: اگر من اين کار را کردم صلاح و خير تو بود.
همه چيز را ما در دنيا نبينيم. اين دنيا گذرگاه موقتي است که همه چيز آن طرف است. «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ» (نهجالبلاغه، حكمت 452) اغنيا آنجا گير هستند، آنهايي هم که کار خير کردند سيصد سال بايد پاي حساب بايستند. امتياز بزرگي که خدا به فقرا ميدهد اين است که بدون حساب با اجر فراوان وارد بهشت ميشوند. «ان اهل الصبر يدخلون الجنه بغير حساب» آنهايي که قانع و راضي بودند بيحساب و کتاب به بهشت ميروند. انشاءالله خدا صبر و راضي به رضاي خدا بودن ما را بيشتر کند. پيغمبر(ص) ميفرمايد: «مَنْ سَرَّ مُومِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ» (كافي،ج2،ص188)هرکس يک مؤمني را خوشحال کند و گره از کارش باز کند، من رسول الله را شاد کرده است. کسي که مرا شاد کند، خداي بزرگ را شاد کرده است.
مرحوم دولابي ميفرمودند: مادر من وقتي تازه عروس بود و خانهي پدربزرگم آمده بود. گفتند: من مشغول نماز بودم، يک علويهي سيدهاي در نزديک منزل ما در دولاب بود. در خانه ما را زد. گفت: من هيزم نياز دارم. ميگفت: مادر من گفت: من تازه عروس بودم يک جاري داشتم که بزرگتر از من بود. گفتم: جاري من دارد نماز ميخواند. اجازه بده از جاريام اجازه بگيرم، يا او اين کار را بکند؟ نماز جاري من طول کشيد، جلوي در آمديم ديديم رفته است. گفت: بعد از چند دقيقهاي پدر آقاي دولابي به خانه آمد. به او گفتم اينطور شده است. ايشان اينقدر ناراحت شد خودش با اينکه مالک و ارباب دولاب بود، هيزمهاي زيادي را بغل کرد، در خانه علويه رفت و عذرخواهي کرد. آن علويه را شاد کرد و کمکش کرد. گفت: همان شب يکي از نزديکان خودمان در خانه خواب ديدند که اهل اين خانه امسال به عتبات و کربلا مشرف ميشوند. زمان رضاخان بود که اصلاً گذرنامه نبود، راه بسته بود و عتبات رفتن خيال بود. ولي به طور معجزه آسايي براي تمام اهل خانه وسيله جور شد و همه به کربلا رفتند. اين خيلي مهم است. انشاءالله اين گرههايي که باز ميکنيم و دلهايي که شاد ميشوند، اثر وضعي و بازتاب عجيبي در عالم دارد.
شريعتي: براي شنيدن نکات لطيف برنامه و فايلهاي صوتي به کانال ما samtekhoda3 مراجعه کنند و در فضاي مجازي جستجو کنند و به دوستانشان هم معرفي کنند. امروز صفحه 518 قرآن کريم، آيات ابتدايي سوره مبارکه قاف در سمت خداي امروز تلاوت ميشود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1» بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ «2» أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ «3» قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ «4» بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ «5» أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10» رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12» وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13» وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14» أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «15»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان. قاف، سوگند به قرآن با عظمت، (كه نبوّت تو و وقوع قيامت حقّ است). بلكه از آمدن پيامبرى هشدار دهنده از ميان خودشان در شگفت شدند، پس كافران گفتند: اين (سخنان كه از قيامت خبر مىدهد) چيز عجيبى است! آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره زنده مىشويم؟) اين بازگشتى بدون شك هر چه را زمين از آنان مىكاهد، مىدانيم و نزد ما كتابى است كه (همه چيز را در خود) حفظ مىكند. بلكه سخن حق را چون به سراغشان آمد، تكذيب كردند، پس در كار (نبوّت و معاد) سردرگُم و آشفته هستند. پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردهاند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟ و زمين را بگسترديم و كوههاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بندهاى كه (به سوى حق،) روى مىآورد، مايهى بينش و پند باشد. و از آسمان، آبى پر بركت نازل كرديم، پس به وسيله آن باغها و دانه هاى دروشدنى رويانديم. و نيز درختان بلند خرما با خوشههاى پر و بر هم چيده. تا رزق بندگان باشد و به باران، زمين مرده را زنده كرديم، خروج (از گور نيز) اين گونه است. پيش از اينان، قوم نوح و اصحاب رس و قوم ثمود، (پيامبرانشان را) تكذيب كردند. و (نيز قوم) عاد و فرعون و برادران (قبيلهاى) لوط. و اصحاب ايكه (قوم شعيب) و قوم تبع (پادشاهان يمن) همگى پيامبران را تكذيب كردند، پس وعده عذاب من، بر آنان قطعى شد (و نابود شدند). مگر در آفرينش نخستين عاجزيم (تا از باز آفريدن شما در رستاخيز ناتوان باشيم)، بلكه آنان از آفرينش جديد در اشتباه و ترديدند.
شريعتي: انشاءالله هرجا که هستيد دل و جانتان منور به نور قرآن باشد و بهاري و سبز باشد. در ايام نوروز ما در سه روز ابتدايي سال، سهشنبه و چهارشنبه و پنجشنبه در خدمت حضرت آيت الله ناصري خواهيم بود. سفري به اصفهان داشتيم و از ايشان دعوت کرديم که با نفس گرمشان نکاتي را به عنوان عيدي به مخاطبان سمت خدا بدهند. از هفته بعد هم، از روز شنبه انشاءالله حاج آقاي قرائتي هستند. زمان برنامه قدري کوتاهتر است. من در ايام تعطيلات خدمت شما نيستم و انشاءالله از چهاردهم فروردين با سمت خدا در سال 96 همچنان همراه شما خواهيم بود. از فضيلت ذکر بلند صلوات ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: «اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» اين برنامهي سه ستاره که پخش شد، بد نيست عزيزاني که دوست دارند و از سمت خدا استفاده ميکنند، دوستانشان هم خبر بکنند که رأي بدهند، اين اثر را دارد که مسئولين و مديران و حتي جامعه متوجه ميشوند سمت خدا چه جايگاهي دارد. عزيزان بايد دو رأي هم بدهند. يکي به برنامه و يک رأي هم به آقاي شريعتي مجري برنامه، ميتوانند به کانال مراجعه کنند و يک کد هست که بايد بزنند و نظر خودشان را ثبت کنند.
امام صادق(ع) فرمودند: «مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِىِّ وَ آلِهِ مَرَّهً وَاحِدَهً بِنِيَّهٍ وَ إِخْلَاصٍ مِنْ قَلْبِهِ قَضَى اللَّهُ لَهُ مِائَهَ حَاجَهٍ» (بحارالانوار، ج 91، ص70) اگر کسي با صدق و نيت خالص بر پيغمبر و آل پيغمبر درود و صلوات بفرستد، خداي متعال صد حاجت او را برآورده ميکند. «اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» انشاءالله باورمان شود و به خواستههايي که مورد رضاي خداست ما را برساند.
آيهي 9 سوره مبارکه «ق» خداي متعال ميفرمايد: «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» ما از آسمان آبي که با برکت است نازل کرديم. در روايت داريم آنقدر باران رحمت الهي پاک و زلال است که من فکر ميکنم حلالترين چيزي که روي آن ميشود قسم خورد که پاک و حلال است، آب باران است که دست بشر به آن نخورده و از آسمان آمده است. روايت داريم اميرالمؤمنين(ع) آب باران را ميگرفتند و به سر و صورتشان ميريختند و ميفرمودند: برکتي است که از آسمان بر ما نازل ميشود و به آب باران تبرک ميجستند. خداي مهربان ميفرمايند: آب باران را نازل ميکنيم و با اين آب باران باغستانها را رويش ميدهيم. دانههايي که روييده ميشود، درختان خرما که خيلي خاصيت دارد. «وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ» شکوفهها پر و به هم پيچيده است. اينها را براي مردم نازل کرديم و ميفرستيم که «رِزْقاً لِلْعِباد» بندگي ما را بکنند. عبد ما شوند. «وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ» يعني شکوفايي که در ايام بهار خداي متعال پيش ميآورد، در پاييز و زمستان حالت مردگي و خواب دارند. نباتات و گياهان و درخت و اشجار، در بهار زنده ميشوند. اين بايد ياد قيامت ما را بياندازد. همينطور که جهان طبيعت ميميرد و زنده ميشود ما هم بعد از مردن زنده ميشويم.
شريعتي: انشاءالله در سراسر کشورمان شاهد اين نذورات آسماني و بارشها باشيم. مخصوصاً مناطق جنوبي، انشاءالله خداي متعال همچنان برکاتش را بر ما نازل کند. نکات شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: چون آخرين برنامهاي است که خدمت بينندهها هستيم، چند نکته به ذهنم آمد که بگويم. سنتهاي خيلي خوبي در عيد است. يکي نظافت خانه و زندگي و فرش و لباس است. ولي ما همه اينها را تميز ميکنيم و غافل ميشويم از اينکه درون و روح و جانمان را تميز کنيم. اين اساس کار است. بزرگي مثال ميزد مثل دلاکي که از صبح تا غروب چند نفر را کيسه ميکشد، يادش ميرود خودش هم بايد تميز باشد. ما همه اطرافمان را تميز ميکنيم و شيلنگ ميگيريم، خودمان را پاک نميکنيم. دل و جانمان را پاک نميکنيم. يک خانه تکاني حقيقي، يعني يک توبه کامل، حداقل توبه را که بين خودمان و خدا گناهي نباشد. استغفار و توبه واقعي، غبارها و گردها از دل ما برداشته شود. حق الناس و حقوق ديگران، يک پيامي بدهيم، تلفن بزنيم و خودمان را بشکنيم. حق با هرکسي هست، به دعوا پايان بدهيم. اين خيلي مهم است که اگر دو تا دل با هم يکي شود، خدا و پيغمبر و چهارده معصوم همه آنجا ميآيند و هرجا اختلاف و دعوا و دوگانگي هست، شياطين و جيب برها همه جمع هستند. بياييد دلمان را خانه تکاني کنيم و کينهها را دور کنيم.
رو سينه را چون سينهها هفت آب شو از کينهها *** وآنگه شراب عشق را پيمانه شو پيمانه شو
اگر ميخواهيم لطف خدا بر ما سرازير شود، اول دل خودت را شاد کن. خودت را خانه تکاني و تميز کن، تميزي به ديگران سرايت ميکند. «ان الله ليصلح بصلاح العبد» حديث داريم وقتي شما پاک و صالح شدي، به صلاح شما خانواده و بچهها و رفقا و فاميلت هم پاک ميکند. گفت:
راه لذت از درون دان نه از برون *** ابلهي دان جستن قصر و حصون
مثنوي ميگويد: اينکه فکر کني از بيرون بخواهي لذت ببري، اين لذتها آني است و لحظهاي است و تمام ميشود. بهترين لباس و خوراک و پوشاک لحظهاي است و تمام ميشود. ولي دست به يتيم بکشي و دلي را شاد کني هميشگي است. يکي از چيزهايي که در آخر سال خواهش ميکنم توجه داشته باشند، ادا کردن حقوق ديگران است. حقوق معوقه، يک کارخانهداري از رفقاي مرحوم دولابي بود. خدا هردو را رحمت کند. ايشان آخر سال وقت خصوصي به کارگرانش ميداد، غير از اينکه اينها حقوق و پاداششان را گرفتند، چه مشکلي دارند؟ يکي قرض دارد. يکي ميخواهد جهاز بدهد. يکي مريضي حادي دارد. اضافهاي به اينها ميداد و آنها را راضي بيرون ميفرستاد. خيلي اثر دارد. ما پيامهاي فراواني از حقوقهاي معوقه داريم. چه کارگاههاي خصوصي و چه دولتي، واقعاً اين معضلي در جامعه ما شده است. بدهکاري از نماز واجبات است. اداي دين از نماز مهمتر است. يعني اگر شما از الآن تا غروب وقت داري نماز بخواني، بدهي تو هم رسيده بايد بروي بانک چک طرف را پاس کني يا نقدي بدهي. آن از نماز واجبتر است. حتي اگر در نماز هستي بايد بشکني. اگر مطالبه کرد بايد بدهي. دين ما چه دين محکمي است. ميگويد: اداي دين از اداي نماز واجبتر است. اين را جدي بگيريم. حقوق معوقه و بدهيهايي که داريم را پيگيري کنيم. کسي که همه درآمدش يک ميليون است. هشتصد هزار تومان است، اين را هم ندهيد، چه کند؟ چقدر برود قرض کند؟ ولو کارفرما خودش را به زحمت بياندازد يا دولت، وظيفه دارد سر وقت به اينها برساند.
يکي ديگر از چيزهايي که آخر سال سنت خوبي است ياد اموات و درگذشتگان است. خدا همه اموات را رحمت کند. اموات را ياد کنيم و بالاترين ياد کردن اين است که ديوني که دارند را ادا کنيم و آنها را از عذاب دربياوريم. آقاي حسيني قمي فرمودند که خانمي که آمد گفت: پدر من ميخواست خمس بدهد، ولي توفيق پيدا نکرد، ما همه تصميم گرفتيم اين کار را عمل کنيم. اينکه او را از دين دربياوريم بهترين خدمت است. اگر فاميل و بستگان از ما يک نارضايتي دارند، عروسي، دامادي، کاري کنيم که راضي باشند و حلاليت بطلبيم. اداي دين يا نماز و روزه بهترين شاد کردن است. اينکه گل و گياه روي خاک بگذارند اسراف است. عزيزاني که روي خاک گل ميگذارند، پولش را به فقرا بدهند. اين واقعاً اسراف است و کار بيخودي است. ميلياردها پول روي خاکها ميريزيم. چه فايده براي ميت دارد. به جايش خيرات کنيم و مشکلي را حل کنيم. يا در مراسم ختم ميآورند. چه فايده دارد؟
پيامهاي فراواني داريم که به وصيت ميت عمل نميکنند. يا فراوان ميگويند: که پدرمان يا مادرمان به وصيت عمل نميکنند. ما به نان شب محتاج هستيم، ارث را تقسيم نميکنند. دو تا ورثه وضع ماليشان خوب است، به بقيه نميرسند. خانه و زندگي را بايد تقسيم کنيد. مسئول هستيد. اينها را انشاءالله جدي بگيرند.
سعي کنيم در اول سال نو يک عمل فوق العادهاي که خدا از ما خيلي راضي ميشود، پيغمبر و چهارده معصوم خيلي از ما راضي ميشوند، در کافي شريف است که امام صادق(ع) فرمودند: «لا يَرَي أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَي مُومِنٍ سُرُوراً أَنَّه عَلَيه ادخله» (کافي/ج2/ص189) يعني فکر نکنيد که شما از خواهر و برادر و فاميل و مؤمن گرهاي باز کردي، او را شاد کردي. «بَلْ وَ اللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ (ص)» بخدا قسم دل ما چهارده معصوم را شاد کردي. والله پيغمبر خدا را شاد کردي. خدا را خشنود کردي. يعني گره گشايي از کار نزديکان و بستگان خدا و پيغمبر و اولياي خدا شاد ميشوند. چرا ما از اين کارها غافل هستيم. يک زنداني بيگناه را آزاد ميکنيم. انجام واجبي، ترک حرامي، گرهگشايي، جهازي براي کسي تهيه کنيم. صلح و آشتي دادن بين ديگران، زمين خوردهاي را بلند کنيم، دين کسي را ادا کنيم، وسيلهي ازدواج کسي را فراهم کنيم. بياييم فکري به حال هم کنيم و مورد مناسبي پيدا کنيم. يکشنبه آينده روز ولادت حضرت زهرا(س) و روز احترام مادران و بانوان است. بياييم محض رضاي خدا کاري که باعث خشنودي دل مادر و همسر ميشود. چه دغدغهاي نسبت به فرزندش دارد. دلش ميخواهد مثلاً من نمازم را اول وقت بخوانم. بگويم: بخاطر گل روي شما من نمازم را اول وقت ميخوانم. اين بهترين هديه روز مادر است. يا اخلاقم را درست کنم. فحش ندهم. سيگار کشيدن را ترک کنم. يک کاري که مادر و همسر را خوشحال کند.
مرحوم دولابي بارها فرمودند که به پاي مادرتان بيافتيد و آنقدر ببوسيد که اشک شوق مادر درآيد و از ته دل دعا کند و همه گرهها باز ميشود. شاد کردن دلها اساس کار است. يک حقي را ادا کنيم، گرهاي را باز کنيم. خدا ميداند راه هموار ميشود. کساني هم که نميتوانند بخرند، يک نامه فدايت شوم بنويسند. هديه از چيزهايي است که در روايات خيلي سفارش شده است. «مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَهِ الْعِيَالِ دَخَلَ الْجَنَّهَ بِغَيْرِ حِسَاب» (مستدرك الوسايل/ ج13/ص48) يعني کسي که خدمتگزار خانوادهاش باشد، در تميزي خانه کمک ميکند، کسي که عارش نشود، خدمت به خانواده بکند، بدون حساب وارد بهشت ميشود. پيغمبر فرمود: يا علي! کسي که به خانوادهاش خدمت کند، به عدد موهاي بدنش در بهشت براي او يک شهر بنا ميکند.
شريعتي: انشاءالله تمام عمر در خدمت خانواده باشيم و بتوانيم از اين آثار و برکات استفاده کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: هفته آخر سال است. انشاءالله عزيزان هرجا هستند با ما همنوا شوند. دعاهاي ما قطعاً بيجواب نميماند. نه اينکه ما خوب و قابل هستيم، خدا خيلي مهربان است. هيچ پيامي را بيپاسخ نميگذارد. ميليونها نفر آمين ميگويند. دل شکسته هستند. مادران شهدا هستند. افرادي که يتيم هستند، مريض هستند. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» خدايا به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان را به زودي به مژده ظهورش شاد بگردان. همه ما را از بهترين دوستان و شيعيان اهلبيت قرار بده. به حق محمد و آل محمد رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها بفرما. مريضهاي روحي و جسمي، مخصوصاً مريضهايي که سفارش کردند، شفاي عاجل عنايت بفرما. قرض، قرضمندان ادا بگردان. آنهايي که فرزند ندارند، مسکن ندارند، شغل ندارند، همه را حاجت روا بفرما. آقاي شريعتي هم عازم سفر کربلا هستند. قطعاً ايشان براي همه ما دعا خواهند کرد. انشاءالله خداوند حاجت و خواستهي همه عزيزان را برآورده بخير بگرداند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسين.
شريعتي: السلام عليک يا أبا عبدالله...