حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – وصيت پيامبر اکرم(ص) به اميرالمؤمنين- خوش اخلاقي
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت پيامبر اکرم(ص) به اميرالمؤمنين- خوش اخلاقي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 12-07-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
گرد هم آوردند ماتمهاي عالم را *** وقتي جدا کردند همدمهاي عالم را
از عطر ياس هم بادهاي ساحل غربي *** از ياد ميبردند مريمهاي عالم را
تا صبح بر گلبرگ در دشت اشکها هم ريخت *** شرمنده خواهم ساخت شبنمهاي عالم را
انگار يکجا بر سرم آوار ميکردند *** تيغ تمام ابن ملجمهاي عالم را
من پشت پرچين بهشت کوچکم ديدم *** هيزم به دوشان جهنمهاي عالم را
ماه هم هلالي ميشد و من در هلول سرخ *** ميديدم آغاز محرمهاي عالم را
شريعتي: سلام ميکنم به همه شما دوستان عزيزم. بينندهها و شنوندههاي خوبمان. عزاداري شما قبول باشد. انشاءالله با آغاز اين ماه همه با هم محرم متفاوتي را تجربه کنيم. انشاءالله همه با هم سوار بر سفينة الحسين به جايي برسيم که بايد برسيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. ايام شروع ماه عزا و محرم را خدمت همه عزيزان تسليت عرض ميکنيم. انشاءالله در اين ايام محرم و صفر بهترين عزاداريها براي همه اهلبيت و عزيزان قسمت شود. کاري که مورد رضايت اهلبيت قرار بگيرد انشاءالله موفق شود.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد مرور وصاياي نبي مکرم اسلام(ص) به اميرالمؤمنان (ع) هست. در ادامه هم از فضيلت و برکات عزاداري بر سيد الشهداء خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. همانطور که بينندگان و شنوندگان عزيز در جريان هستند، بحث ما در هفتههاي گذشته به بحث نشاط و شادي رسيد که پيغمبر(ص) به اميرالمؤمنين سفارش کردند که از غم و غصه و کسالت و بيحالي دوري کن ولي چون اين ايام، ايام محرم است وعده داديم که انشاءالله اين بحث را بعد از صفر ادامه دهيم. در وصاياي پيامبر به حضرت علي در مورد پرهيز از تندي و بداخلاقي صحبت ميکنيم.
پيامبر فرمودند: «يا علي لكل ذنب توبة إلا سوء الخلق فإن صاحبه كلما خرج من ذنب دخل في ذنب» تعبير بسيار تندي است. فرمودند: يا علي هر گناهي توبه دارد و آمرزيده ميشود الا بد اخلاقي. يعني خدا بد اخلاقي را نميآمرزد. آدمهاي بد اخلاق و خشن بنشينند بگويند: الهي العفو! هيچ گناهي از اينها آمرزيده نميشود. توبهي آدم بد اخلاق قبول نميشود. فرمودند: آدمي که افعال و کردارش دائم بد دهاني و بد زباني و بد اخلاقي است، ميگويد: ببخشيد و باز دوباره دو ثانيه بعد شروع ميکند. اين چه فايده دارد! اگر از بد اخلاقي بيرون بيايد. استغفار هم نکند، خدا او را ميآمرزد. ولي با وجود تندي و عصبانيت و بد اخلاقي هرچه هم استغفار کند هيچ فايده ندارد.
در کتب معتبر اصول کافي و وسايل الشيعه هست که خدا توبهي آدم بداخلاق را قبول نميکند. بايد خودش را اصلاح کند. امام صادق فرمودند: بد اخلاقي گناهي نا بخشودني است. هم حق الناس است و هم اينکه توبه انسان بد اخلاق حالت مسخره کردن دارد. توبه بد اخلاق اين است که از اين بد اخلاقي به هر حيله و جهاد و مبارزهاي بيرون بيايد. بداخلاقي توبه ندارد مگر اينکه انسان تغيير رويه بدهد و خوش اخلاق شود.
منظور از بد اخلاق کسي است که روش و منش او بد اخلاقي است. کسي که دير به دير از کوره در ميرود و بد هم استغفار ميکند، بد اخلاق نيست. منظور از بد اخلاق کسي است که اطرافيان ميگويند: آدم تندي است. خشن است. بد اخلاقي بر او غالب است. ولي کسي که گوشه کارش يک موقع بد اخلاقي ميکند قطعاً هم توبهاش قبول است و هم خدا او را ميبخشد. ولي کسي که روش و منش او تندي و بد اخلاقي است، هبچ کاري نميتواند بکند. استغفار هم فايده ندارد.
در بسياري از پيامها هم در مورد شکايت از همسر و پدر و مادر و فرزند و کارفرماي بد اخلاق زياد داريم. اين واقعاً در جامعه ما يک معضلي است. قيام و نهضت پيغمبر ما براي اخلاق بود. پيغمبر خدا ميتوانستند بگويند: من مبعوث شدم مجاهد و رزمنده تربيت کنم. مردم را نمازخوان کنم. «إِنَّمَا بُعِثْتُ لاتَمِّمَ مَكَارِمَ الاخْلاقِ» (مكارمالاخلاق/ ص8) پيغمبر آمده اخلاق را عوض کند. روش و سبک زندگي ما را عوض کند. اين هدف پيغمبر است. لذا در روايت داريم کسي که بد اخلاق است «لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلا بُعْداً» (كافي/ج1/ص44) دائم از خدا و پيغمبر دور ميشود. آدمي که بد اخلاق است، دائم نماز بخواند و ذکر بگويد و قرآن بخواند، جز اينکه از خدا دور شود هيچ فايدهاي برايش ندارد. نماز و روزه و عبادت وقتي مفيد است که ما را به اخلاق خوب برساند. آدم بد اخلاق هرچه هم نماز مي خواند و عبادت ميکند، بخاطر بد اخلاقي آنها را ضايع ميکند.
اگريک عسلي که بهترين ماده غذايي است، صدها سال هم بماند فاسد نميشود. همين عسل اگر درونش خاک بريزي ديگر قابل استفاده نيست. بهترين اعمالي که شما انجام دهي اما بد اخلاقي کني، همه اعمال را از بين بردي. اين روايتها همه در کتابي به نام «زيبايي اخلاق» چاپ شده است و بارها معرفي کرديم.
از پيغمبر سؤال کردند: يا رسول الله! يک خانمي است شب تا صبح عبادت ميکند و روزها هم هميشه روزه ميگيرد. فقط دو ايراد دارد. نسبت به اطرافيانش بد اخلاق است. همسايههايش را هم آزار ميدهد. پيغمبر در پاسخ به اين سؤال فرمود: مستقيم به جهنم ميرود. حديث داريم بد اخلاق اول خودش را آتش ميزند. آدمهاي بد اخلاق اول با خودشان دعوا دارند. از درون متلاطم هستند و به بقيه هم منتقل ميکنند. اول خودش را به آتش ميکشد و بعد ديگران را هم با اين رفتارش به آتش ميکشد. بد اخلاقي را از نماز و روزه واجبتر بدانيم. نماز و روزه ما را به جايي بايد برساند که خوش اخلاق شويم. بد اخلاق حق الناس عظيمي بر گردن دارد. حق الناس هم فقط مالي نيست. آبرو و دل شکستن روحيه مردم هم حق الناس است.
يک نفر خدمت امام صادق آمد و فرمود: خانم من خيلي تند و بد اخلاق است. حضرت فرمودند: او را نزد من بياور. فرمودند: چرا با شوهرت تندي و بد خلقي ميکني؟ گفت: بيخود گفته! من همينم که هستم. زير بار نرفت و اصرار داشت. حضرت فرمودند: بخاطر اينکه تو اصرار در کار بد خود داري سه روز ديگر مرگ تو ميرسد و از دنيا ميروي. و آن خانم سه روز ديگر از دنيا رفت.
غضب و تندي کليد تمام بديهاست. اميرالمؤمنين فرمود: سرچشمه تمام خوبيها خوش اخلاقي است. بعضيها با خدا قهر هستند. مصيبتي ميرسد با خدا دعوا ميکنند. با خدا بد اخلاق است. با پيغمبر و امام قهر ميکند. با خلق خدا قهر ميکند. اين روش غلط است. آنهايي که خيلي عصباني و تند هستند، با خودشان عهد کنند که هرگاه عصباني شدند، ده هزار تومان به فقير بدهند. چطور مقررات را رعايت ميکنيد که جريمه نشويد. خودمان هم جريمه کنيم. يا پول بدهيم يا روزه بگيريم. هرکاري که براي ما سنگين است. همينطور که بد اخلاقي ريشه همه بديها است، خوش اخلاقي هم ريشه همه خوبيها است.
توبه آدم بد اخلاق قبول نميشود. آدم خوش اخلاق نميخواهد توبه کند. کسي که از خوش اخلاقي او همه تعريف ميکنند، پيغمبر ضمانت کرده که هيچ استغفار هم نميخواهد بکند. خوش اخلاقي گناهان را ذوب ميکند. همانطور که خورشيد تابنده بر برف و يخ ميتابد. يعني اگر گناه زيادي هم کردي، ولي خوش اخلاق هستي، نياز به استغفار نيست. کسي که نماز نميخواند، با خدا بد اخلاق است. نعمتهاي خدا را شکر گزار نيست. از خدا بريده است. با خلق خدا خوش اخلاق است، با خدا بد اخلاق است. اين مؤاخذه ميشود. چوب حق الله را ميخورد.
افرادي که خوش اخلاق هستند، فقط واجبات را انجام بدهند. واجبات ويتامين و انرژي لازم بدن است. هيچ مستحبي در عمرشان هم انجام ندهند ايرادي ندارد. امامان ما ضمانت کردند که «حسن الخلق يبلغ بصاحبه درجة الصائم القائم المجاهد في سبيل الله» کسي که همه از مهرباني و محبت او تعريف ميکنند، واجباتش را انجام بدهد و بخوابد. فرمود: ثواب کسي را دارد که شب تا صبح عبادت ميکند. اين در بهترين جاي بهشت هم نشين پيغمبر است. پيغمبر ما فرمود: چه کسي از همه به خدا نزديکتر است؟ معيارش گريه زياد نيست. عبادت زياد نيست. دانستن و علم زياد نيست. معيارش خوش اخلاقي است. هرکس که خوش اخلاقتر است به خدا و چهارده معصوم نزديکتر است. لذا فرمود: درجه کسي که شب تا صبح عبادت کرده و روزها روزه گرفته است، ثواب مجاهدي را دارد که شب و روز در خط مقدم جبهه ميجنگد. اين جهاد اکبر است. در اين جامعه که ما زندگي ميکنيم، اين از تير و نيزه جنگ سختتر است. يعني جهاد اکبر است و واقعاً سخت است. خيليها جهاد اصغر را تحمل ميکنند، حاضر هستند به جبهه بروند. ولي بد اخلاقي همسر و پدر و مادر را نميتوانند تحمل کنند. اصلاً بعضيها براي فرار از اينها به جبهه ميروند.
پيغمبر ميفرمايد: توبه آدم بد اخلاق قبول نميشود. اين خيلي مهم است. چون فايده ندارد و بايد از اين مرحله بيرون بيايد. روايت داريم انسان حليم و بردبار در افق انبياء است. «وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اللَّهِ عَلَى مِنْ أُغْضِبَ فَحَلُمَ» پيغمبر خدا فرمود: واقعاً بنده آرزوي من اين است که نام من حبيب الله است، واقعاً دوست خدا باشم. يعني چيزي بالاتر از محبت خدا پيدا نکردم. خدا من را دوست بدارد. در روايت داريم خدا کسي را که دوست دارد، اگر گناهي هم برايش پيش بيايد، به او ضرر نميزند. بچهاي که محبوب پدر و مادر است، هزار خطا هم بکند، پدر و مادر او را ميبخشند. چه کنيم محبوب خدا شويم؟ پيغمبر خدا فرمود: قطعاً خدا دوست ميدارد آن کسي را که وقتي به غضب ميآيد، بخاطر خدا خشمش را فرو ببرد. سکوت کند و با نرمي و ملايمت جواب بدهد. خدا ميگويد: واجب است تو محبوب من شوي. من تو را دوست دارم و ديگر لغزشهاي ديگر تو را نميبينم. «وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اللَّهِ عَلَى مِنْ أُغْضِبَ فَحَلُمَ» محبت خدا قطعي ميشود بر کسي که او را به خشم بياورند و نرم و آرام و ملايم باشد.
مرحوم آيت الله صافي گلپايگاني برادر اين مرجع بزرگوار نقل ميکند. ميگويد: ما درس مرحوم آيت الله بروجردي در مسجد اعظم ميرفتيم. نشستيم که آقا بيايند منبر بروند و تدريس کنند. يک سيد پيري که عوام الناس بود، احتياج داشت که به او کمک کنند، کنار آقاي بروجردي نشست. گفت: به من کمک کنيد. من گرفتار هستم. آقا فرمودند: من آماده هستم که درس بدهم. شما منزل بياييد من به شما کمک ميکنم. اين سيد آمد کنار مرحوم صافي گلپايگاني نشست و به ايشان گفت: ميشود من يک سؤال فقهي و احکام بپرسم؟ گفتم: بپرس. رفت کنار آقاي بروجردي نشست و خواست سؤالش را مطرح کند. آقاي بروجردي فکر کرد ايشان دوباره درخواست کمک دارد. فرمودند: به شما گفتم: پول همراهم نيست، منزل من بيا. آقاي صافي گفتند: آقا الآن پول نميخواهند. الآن سؤالي دارند! آقاي بروجردي خيلي ناراحت شد که چرا من برداشت بدي کردم. افتادند دست اين پيرمرد را ببوسند. مرجع تقليدي که امام(ره) درس ايشان ميرفتند. خم ميشود و دست سيد پيرمرد فقير را ببوسد.
مرحوم شيخ محمد تقي بافقي يزدي(ره) هرکجا ميرفت يک شاخص مهم ايشان امر به معروف و نهي از منکر بود. ايشان يک زماني در قم به حمام ميرود، در حمام ميبيند يک سرهنگ ارتشي زمان رضاخان دارد صورتش را با تيغ اصلاح ميکند. تراشيدن ريش با تيغ حرام است. جلوي ايشان ميآيند و ميگويند: آقاجان! برادر عزيز حيف است، تراشيدن ريش حرام است و خدا دوست ندارد. سرهنگ هم آدم مغروري بود و به او برخورد. يک سيلي در گوش ايشان ميزند. ايشان با کمال متانت و نرمي ميفرمايد: عيب ندارد به صورت من زدي. ولي من ميخواهم شما در آتش جهنم نروي! شما خوب شوي و بنده خوب خدا شوي. مرا زدي طوري نيست. وقتي بيرون ميآيد ميبيند همه او را احترام ميکنند، ايشان عالم بزرگ قم است. ايشان کسي بود که يک تنه با رضاخان مبارزه کرد. رضاخان گفت: مادرم مرد او بيايد نماز بخواند. کسي بود که حرفش خريدار داشت. آدم بسيار شجاعي بود. روايت داريم آنجايي که آدم ميتواند غضب کند ولي بخاطر خدا کظم غيظ کند و خشمش را فرو ببرد، خدا قلبش را از رضايت و محبت خود پر ميکند. اين سرهنگ وقتي ميبيند در گوش آ شيخ محمد بافقي زده آنقدر تعجب ميکند و ميآيد عذرخواهي ميکند. مرا حلال کن!
شريعتي: امروز صفحه 357 قرآن کريم، آيات 54 تا 58 سوره مبارکه نور براي شما تلاوت ميشود.
«قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «54» وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «55» وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «56» لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ «57» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «58»
ترجمه: بگو: خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را نيز اطاعت كنيد. پس اگر سرپيچى نمايند، (به پيامبر زيانى نمىرسد، زيرا) بر او فقط آن (تكليفى) است كه به عهدهاش گذاشته شده و بر شما نيز آن (تكليفى) است كه به عهدهى شما گذاشته شده است. واگر اطاعتش كنيد، هدايت مىيابيد و پيامبر جز تبليغ روشن مسئوليّتى ندارد. خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين قرار دهد، همان گونه كه كسانى پيش از ايشان را جانشين كرد، و قطعاً دينى را كه خداوند براى آنان پسنديده است، براى آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پى ترسشان امنيّت را جايگزين كند، تا (تنها) مرا بپرستند و چيزى را براى من شريك نگيرند، و هر كس بعد از اين، كفر ورزد پس آنان همان فاسقانند. و نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و از پيامبر اطاعت كنيد. شايد مورد رحمت قرار گيريد. هرگز گمان مبر كه كفّار، ما را در زمين عاجز و درمانده مىكنند. جايگاه آنان آتش است و به راستى كه بدسرانجامى است.اى كسانى كه ايمان آوردهايد! غلامان و فرزندانى كه به سنّ بلوغ و احتلام نرسيدهاند، در سه وقت (براى ورود به اتاق) از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح و هنگام نيمروز، كه لباس از تن بيرون مىكنيد، و بعد از نماز عشا. اين سه وقت، هنگام خلوت شماست، اما در غير اين سه وقت، بر شما و بر آنان گناهى نيست كه بدون اذن وارد شوند، زيرا آنان پيوسته با شما در رفت و آمد هستند و بعضى بر بعضى وارد مىشوند. خداوند آيات خود را اين گونه براى شما بيان مىكند و خداوند دانا و حكيم است.
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات ميشنويم و بعد هم اشاره قرآني را براي ما ميگويند.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از چيزهايي که باعث برآمدن حاجتها ميشود مداومت بر ذکر صلوات بر محمد و آل محمد است. کسي که زياد اين ذکر را بگويد، خدا هم حوائج او را برآورده ميکند. از پيغمبر(ص) روايت است که کسي که صد بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خدا هم صد حاجت او را برآورده ميکند. انشاءالله مداومت بر صلوات را فراموش نکنيم.
آيهي 56 اين صفحه خداي مهربان ميفرمايد: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» چه کنيم که مورد رحمت الهي قرار بگيريم؟ اقامه نماز و برپا داشتن نماز، با نماز مأنوس بودن، تعبير اقامه که شده يعني هم خودمان درست نماز بخوانيم و هم نماز را در جامعه به پا داريم. بعد از نماز دادن زکات، هر چيزي زکاتي دارد. زکات بدن روزه است. زکات علم نشر آن است. بعد هم از همه مهمتر پيروي از پيغمبر است. پيغمبر (ص) ميفرمايد: من براي اخلاق مبعوث شدم، دوست دارم همه شما خوش اخلاق باشيد. من براي اخلاق آمدم. پيروي پيغمبر، اقامه نماز، اداي زکات، مورد رحمت الهي قرار ميگيرد.
شريعتي: اولين روز ماه محرم را تجربه ميکنيم. روزها و شبهايي که به برکت نام سيدالشهداء مجالسي برپا ميشود و انشاءالله قرار است محرم امسال پربار باشد. از محرم ميشنويم و از اين روزها و شبها براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: در قائمهي عرش الهي دو جمله نوشته که «ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه» يعني امام حسين(ع) هم چراغ هدايت است، هم کشتي نجات است. يعني روش و پيام امام حسين روشنگري دارد. آدم ظلم نکند و مهربان باشد. با محبت باشد. سخاوت داشته باشد. شجاعت داشته باشد و مهربان باشد. امام حسين مظهر و مجموعهاي از نيکيها و صفات برجستهي انسانيت است. چراغ هدايت است. چراغي است که راه و چاه و خوب و بد از هم شناخته شوند. کشتي نجات امت است. ولي اين فرموده خيلي از بزرگان است که کشتي امام حسين با باقي کشتيها فرق دارد. تعبيري هست که همه امامها کشتي نجات هستند، ولي کشتي امام حسين چند ويژگي دارد. يکي اين است که اوسع است، يعني فراگير است. افرادي که در طول سال با دين و قرآن و اهلبيت سر و کار ندارند. ولي در عاشورا و محرم ميآيند.
خيليها هستند در طول سال نماز و دعا و قرآن و زيارت نميخوانند ولي بخاطر امام حسين ميآيند. شيخ جعفر شوشتري فرمود: اگر شب قدر نتوانستي از باب التوبه وارد شوي، در ماه محرم از باب الحسين وارد شو. يعني جذبهي امام حسين فراگير است. هر آلودهاي بيايد امام حسين او را قبول ميکند. حر راه امام حسين را بست و نگذاشت امام به مدينه برگردد. نگذاشت به کوفه بيايد. در واقع او مسبب قتل حضرت شد. حضرت را محاصره کرد. ولي وقتي توبه کرد حضرت او را پذيرفتند. باب الحسين خيلي وسعت دارد. عموم افراد به برکت امام حسين اهل نجات ميشوند و هدايت ميشوند.
کشتي امام حسين اسرع است. يعني هم سرعتش زياد است و هم جمعيتاش زياد است. اسرع است يعني زود آدم را از دنيا ميکند، سخاوتمند ميکند. زود آدم را از محبت غير خدا جدا ميکند. خود امام حسين مدت حملشان کوتاه بود. در کربلا هم سريع آمدند. از صبح تا عصر عاشورا هرچه داشتند يکجا با خدا معامله کردند. مرحوم دولابي ميفرمودند: از صبح تا عصر عبوديت بوده، از عصر تا قيامت ربوبيت است. يعني امام حسين ديگر از خدا ميگيرد و به خلق ميدهد. همه فيض است و کار خدايي ميکند. يکي از کارهاي مهم امام حسين تبديل سيئات به حسنات بود. «يا مبدل السيئات بالحسنات» يعني خدايي که سيئات را بخ حسنات تبديل ميکند، در سوره مبارکه فرقان هست، مظهرش در وجود امام حسين(ع) است. در طول تاريخ فراوان داريم افرادي که خيلي وضعشان ناهنجار بوده است ولي با زيارت امام حسين و کربلا رفتن 180 درجه چرخش پيدا کردند.
«رند عالم سوز» ماجراي زندگي کَل احمد است. ايشان کسي بود که جزء لاتهاي تهران بود. ميگفت: آنقدر من بد بودم که پدرم ميگفت: تو بروي و ما از دست تو راحت شويم. هر اتفاقي ميافتاد پليسها سراغ من ميآمدند. سر دسته بدهاي محله بود. ولي با دستگاه امام حسين که آشنا شد و زيارت کربلا رفت و بعد هم با مرحوم شيخ رجبعلي خياط آشنا شد، متحول شد. 180 درجه برگشت و يکي از اولياي خدا شد. آيت الله بهاءالديني ميفرمودند: ايشان معجزه امام حسين است. کسي که شرور محل بود، حالا انسان نخبه شده است. کسي که کلماتش را مينوشتند. آقاي بهاءالديني ايشان را به اندروني ميبردند. وصل به امام حسين شد. ميفرمودند: دو چيز را در زندگي فراموش نکنيد. توسل به سيدالشهداء، يکي هم احسان به بندگان خدا. ايشان ميفرمودند: اگر دست ولايت بالاي سر ما نباشد، همه طلحه و زبير ميشويم.
من خواهش ميکنم تا پايان ماه صفر ارتباط خودتان را با امام حسين داشته باشيد. توسل کنيد. يا زيارت عاشورا ميخوانيد. نماز هديه ميکنيد. صلوات هديه ميکنيد. سوره قرآن هديه ميکنيد. در روضهها شرکت ميکنند. انشاءالله خدا توفيق بدهد جزء عزاداران واقعي و شيعيان واقعي حضرت باشيم.
شريعتي: الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.