اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

95-05-11-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – وصيت پيامبر گرامي اسلام به حضرت علي(ع)- راهکارهاي مبارزه با بدزباني

معرفی برنامه

حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – وصيت پيامبر گرامي اسلام به حضرت علي(ع)- راهکارهاي مبارزه با بدزباني
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت پيامبر گرامي اسلامي به حضرت علي(ع)- راهکارهاي مبارزه با بدزباني
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 11-05-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما و خانه‌هاي نورانيتان. سلام به شما و ايمان سرشارتان. آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد ايام به کامتان باشد. تنتان سالم و قلبتان سليم باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز. جا دارد تشکر کنيم از همه عزيزان و هيأتي‌ها و مساجدي که براي حضرت عزاداري مفصل کردند. اميدواريم که در دنيا و آخرت آنچه دست ما را مي‌گيرد همين اتصال به اهل‌بيت است. امام صادق(ع) فرمودند: ريشه و اساس و بنيان مکتب محبت اهل‌بيت است. پنجشنبه‌اي که پيش رو داريم باز شروع دهه کرامت است. با ولادت حضرت فاطمه معصومه و ولادت امام هشتم(ع) است.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد در ذيل وصيت پيامبر گرامي اسلام به اميرالمؤمنين(ع) هفته گذشته در مورد بد زباني صحبت کردند. مطالب خيلي مورد استقبال قرار گرفت و خيلي‌ها گفتند اگر بشود راه حل خوش زباني را هم حاج آقاي فرحزاد بگويند.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
روايتي که عرض کرديم پيغمبر اسلام فرمود: «يا علي! حرم الله الجنة علي كل فاحش‏ بذي» خدا بهشت را حرام کرده به روي کسي که فحاش است و بد زبان است و ناسزاگو است و باکي ندارد که فحش بدهد و فحش بشنود. اين هم روايت مهمي است در کافي اشاره کرديم. اگر کسي به برادر ديني‌اش فحش بدهد، خدا برکت رزقش را برمي‌دارد. هرچه مي‌دود عمر و رزقش برکت ندارد. خدا او را به خودش واگذار مي‌کند و ديگر اينکه زندگي‌اش را فاسد مي‌کند. خوشي و آرامش را از او مي‌گيرد.
امام صادق دوستي داشتند که معمولاً همراه حضرت بودند. ولي در موردي که نسبت ناروا به يک غلام داد و توبه نکرد و اصرار بر گناه کرد، حضرت تا آخر عمر ديگر با او گفتگو نکردند. يعني اينقدر توبيخ شديد کردند. يعني انسان با فحاشي و بد زباني باعث مي‌شود از ديدار چهارده معصوم و ديدار خدا و اوليائش براي هميشه محروم باشد. منظور ما از فحاش بيشتر کساني است که عادت کردند. موردي اتفاق مي‌افتد و عذرخواهي مي‌کند و حلاليت مي‌طلبد قطعاً اينها را خدا مي‌بخشد.
حافظ مي‌گويد:
حکم مستوري و مستي همه در خاتمه است *** کس ندانست که آخر به چه حالت برود
خيلي‌ها بودند در حال جان دادن، يا صاحب الزمان و لا اله الا الله گفتند. شهادتين گفتند و با ايمان و معرفت و روي باز و گشاده مي‌رفتند. خيلي‌ها هم بودند در حال مردن با يک وضع ناهنجاري از دنيا رفتند و اينها آثار و صفات و اعمال و رفتار ماست که هنگام مردن بروز و ظهور مي‌کند. در کتابي مي‌خواندم يک آقايي خيلي فحاش وبد زبان بود. کارش فحاشي بود. وقتي مريض مي‌شود و حالش بد مي‌شود رو به اهتزار مي‌رود. روحاني محل را مي‌آورند که در هنگام جان دادن کنارش باشد و فضا را روحاني کند. روحاني مي‌آيد به ايشان تلقين شهادتين کند و دعا بخواند، به او مي‌گويد: بگو لا اله الا الله، شروع به فحش دادن مي‌کند. هرچه گفت، فحش مي‌داد. زبانش عادت کرده بود. آدم خيلي بايد مواظب باشد. الآن دست ما باز است و مي‌توانيم خيلي کار کنيم و مواظبت کنيم و تمرين کنيم.
منظور ما از اعمال که مي‌گوييم، اين نيست که فقط رکوع برويم، سجده برويم، انفاق کنيم. گفتار ما و پيامدهايمان را جزء اعمالمان حساب نمي‌کنيم. نوشتارها، گفتارها همه جزء اعمال ماست. روايت داريم اگر پرونده اعمالتان را ببينيد، کوچکترين حرکت شما نوشته مي‌شود، شما محکم زبانتان را قفل مي‌کنيد. لذا خيلي در روايات ما سفارش شده که تا مي‌توانيد سکوت کنيد.
سمت عادت کن که از يک گفتنک *** مي‌شود زنار اين تحت الهنک
يعني انسان يک کفر مي‌گويد، اين عمامه زنار مي‌شود. يعني بي‌دين مي‌شود. يک دين ديگر مي‌شود. اگر بداني زبان تو چقدر آتش افروزي مي‌کند و چقدر کار بد انجام مي‌دهد، بر زبانت مهر مي‌زني که ديگر اصلاً حرف نزني. فرمود: دو فرشته راست و چپ که هميشه همراه شما هستند را بي‌خود به گفتارها و حرف‌هاي بي‌خودي مشغول نکنيد.
يکي از آياتي که در اين زمينه داريم و تکان دهنده و هشدار دهنده است، آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة» (همزه/1) است. حالا وِيل يا چاهي در جهنم است، يا همين واي که ما مي گوييم. مثل کسي که در حال سقوط است ما مي‌گوييم: واي! يعني هشدار است. همزه يعني آنهايي که با اشاره حالا چشم، ابرو، سر تکان دادن، با دست اشاره کردن، پيام دادن، هميشه هر پيام و عکس و فيلمي که مبتذل است. يا شايعه است. يا هتاکي است. ما آخرين نفر باشيم يعني ديگر به هيچ گروهي نفرستيم. پس بيننده‌هاي عزيز هرچيز نابهنجاري که دارند پاک کنند. بعضي‌ها نقل کننده گناه ديگران شدند. حق الناسي که هست سخت است. شيوع فحشا و منکرات از اصل گناه بدتر است. يعني اگر کسي در فحشا گناهي کرده است، آن کسي که انتشار مي‌دهد، از اصل گناه بدتر است. «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ‏ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» (نور/19) تا وقتي که قانون پخش نکرده ما هم رسماً نمي‌توانيم پخش کنيم. آبروي ريخته شده را نمي‌شود برگرداند. قرآن مي‌فرمايد: آنهايي که دوست دارند منکرات و فحشا در جامعه شيوع پيدا کند، عذاب دردناک دارند و خدا در دنيا و آخرت خوار و ذليلشان مي‌کند.
حتي تحقير و اهانت به غير مؤمن هم بد است. يکي از پيغمبران به يک سگي رسيد که خيلي زشت بود. گفت: چقدر اين سگ زشت است. وقتي اين حرف را زد، در روايت داريم که سگ به قدرت الهي مقابل اين آقا زانو زد و به زبان فصيح و بليغ گفت: يا نبي الله! اگر به خلقت من ايراد داري، مي تواني مرا تغيير بدهي، بده. مرا خدايي درست کرده که تو را درست کرده است. يعني شما به خدا ايراد مي‌گيري.
روايت داريم يکي از همسران پيغمبر قد کوتاه بود. آمد از جايي بگذرد. همسر ديگر پيغمبر اشاره کرد، چقدر قد کوتاه و زشت است. پيغمبر خدا فرمود: گناهي مرتکب شدي که با آب‌هاي دريا پاک نمي‌شود. يعني کفر مي‌گويي! به خدا مي‌گويي: چرا اين را درست کردي؟ چرا اين را قد کوتاه آفريدي؟
لمزه کساني هستند که عيب‌جويي مي‌کنند. دنبال عيب است و دنبال حسن و جمال نيست. واي بر اينها و خدا اينها را در قرآن مذمت شديد کرده است. راهکارهايي که مي‌توانيم براي حفظ زبان ارائه بدهيم. دعا وتوسل و استغاثه است. بارها شده که انسان خواسته حرف کم بزند يا فلان کار را نکند. يکوقت مي‌بيني از همه روزها بيشتر حرف مي‌زند. خدا مي‌خواهد بگويد: تو نمي‌تواني و زورت نمي‌رسد.
خدا مرحوم دولابي را رحمت کند. در مناجات شاکين که مي‌گوييم: خدايا ما از دست شيطان شکايت مي‌کنيم. از آدم‌هاي بد، از نفس عماره به سوء عماره، «إلهي لا حول لي و لا قوة إلا بقدرتك‏ و لا نجاة لي من مكاره الدنيا إلا بعصمتك» خدايا من خودم را به تو مي‌سپارم. زبانم، غضبم، شهوتم، نفسم، هوا و هوسم، واقعاً به خدا بسپاريم و از خدا کمک بخواهيم.
يک بزرگي فرمود: مدت‌ها در زبانم تند و تيزي بود، هرکاري مي‌کردم نمي‌شد. خدمت يک ولي خدا رسيدم. فرمود: اين آشي که درست مي‌کنم، بخور. خدا به تو کمک مي‌کند. البته آش بهانه بود. به او توجه کرد. گفت: از آن زمان خدا به من توفيق داد زبان من حرف زشت نزند. پناه به خدا و اولياي خدا کمک مي‌کند. خدا عصمت مي‌دهد به کسي که به او پناهنده شود.
يکي از راه‌ها اين است که يک مقدار آستانه تحمل‌مان را بالا ببريم. يعني انسان تمرين کند. افراد وزنه بردار و کشتي گير از روز اول که نمي‌توانستند کشتي‌هاي سنگين بگيرند. اينها پله پله بالا رفتند. در ايران خيلي آستانه تحمل کم است. يک تصادف صورت مي‌گيرد يا يک ماشين سر چهار راه خراب مي‌شود، همه به هم فحش مي‌دهند.
يکي از چيزهايي که دقت داشته باشيم اين است که حساسيت‌هاي خودمان را کم کنيم و حساسيت‌هاي طرف مقابل را هم در نظر بگيريم. در روايت داريم کسي هست از فحش خوشش بيايد؟ گفتند: بله. کساني که مي‌آيند طرف را تعريف مي‌کنند، آتش بيار معرکه مي‌شوند. شما وقتي در سينه طرف مي‌روي و فحاشي مي‌کني، او را تحريک مي‌کني که به شما فحش بدهد. حساسيت‌هايي که طرف دارد مواظب باشيم.
بسياري از قتل‌ها و جنايات از همين فحش شروع شده است. چرا ما ديگران را به حرکات زشت تحريک مي‌کنيم؟ اول خودمان حساسيت‌مان را کم کنيم. در سفينه البحار روايت ديدم که اگر کسي بگويد: من نمي‌گذارم بيني‌ام به ديوار بخورد، اتفاقاً مي‌خورد. يعني کساني که به هر چيزي حساس باشند، بيشتر برايشان امتحان پيش مي‌آيد. چرا؟ چون حساسيت‌شان کم شود و منيت‌شان کنار برود. هم اينکه دست به شاهرگ طرف نزنيم. يعني وقتي طرف با اين حرف منفجر مي‌شود، چرا ما باروت مي‌ريزيم. نرم و ملايم و با محبت برخورد کنيم.
از چيزهايي که بسيار مؤثر هست سکوت است. عارفي عرض کرد، بچه‌اي که زبان درنياورده، چندين سال رويش کار مي‌کنند که اين حرف بزند. بعد که حرف زدن را ياد مي‌گيرد ديگر ول کن نيست. روايت داريم اکثر اهل جهنم با زبان به جهنم مي‌روند. اگر کسي زبانش را حفظ کند به همه قرآن عمل کرده است. عضوي در بدن ما هست اگر سالم شود و درست شود همه وجود ما سالم مي‌شود و به بهشت مي‌رويم. جِرمش کم و جُرمش زياد است.
اصلاً کسي که ساکت است، روايت داريم خود سکوت عبادت است. آيت الله مرعشي نجفي مي‌فرمودند: شهوت فقط جنسي نيست. شهوت خوردن هم داريم. شهوت کلام هم داريم. اينکه مي‌خواهد دائم صحبت کند. اين هم بايد قيچي کنيم. سکوت در موارد بسيار زياد بهترين کمک براي زندگي شماست حتي اگر خيلي بليغ و شيوا سخن مي‌گويي. همه دارند غيبت مي‌کنند شما سکوت کن و جلسه را ترک کن. اين خيلي مهم است. سکوت در روايات بسيار سفارش شده است.
يک مورد هم اينکه «عباد الرحمن» اگر ما عبد الرحمن هستيم، مي‌فرمايد: عباد رحمان کساني هستند که «يَمْشُونَ‏ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا» (فرقان/63) يکي از چيزهايي که کمک مي‌کند با وقار باشد. وقتي کارهاي ما با وقار بود، زبان ما هم با وقار مي‌شود. آدم‌هاي تند و تيز و پر تحرک زبانشان هم تند و تيز است. «يَمْشُونَ‏ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا» آرام راه برو. چون آرام راه مي‌رود، «يَمْشُونَ‏ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما» کساني که تند مي‌روند و دائم سبقت مي‌گيرند، اينها تحملشان کم است. هون به معني آرام و راحت و سبک است. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما» اگر يک جاهل نفهم را ديدي، با سلامت از کنارش رد شو. يا به او سلام کن و دعا کن. هيجوقت نمي‌گويد: با جاهل درگير شو.
مي‌گويند: يک خانمي نزد مشاور آمد و گفت: آنقدر از شوهرم کتک خوردم بدنم کبود است و چنين و چنان است. آن آدم هم مشاور بود و هم طبيب و حکيم دانايي بود. گفت: اتفاقاً من يک دوايي پيدا کردم که شوهرت رام رام مي‌شود. يک چاي آماده کرد و گفت: اين را دم کن و هروقت شوهرت خانه آمد مقداري از اين چاي خشک را زير زبانت بگذار. بعد هم خودت بخور و به شوهرت هم بده. گفت باشد. چهار ماه گذشت و آمد و گفت: خدا خيرت بدهد. اين خيلي خوب بود. الحمدلله ديگر از آن زمان شوهر من نه مرا فحش داده و نه کتکم مي‌زند. گفت: درمانت همين بود. وقتي شوهرت مي‌آمد خسته و کوفته بود و تو هم جوابش را مي‌دادي. وقتي که چاي در دهانت بود نمي‌توانستي حرف بزني. اين سکوت باعث شد همه چيز تمام شود.
امام جواد(ع) فرمودند: اگر انسان‌هاي جاهل سکوت کنند و خودشان را کنترل کنند تمام دعواها و درگيري‌ها، همه تمام مي‌شود. «ادْفَعْ‏ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَة» (مؤمنون/96) در قرآن زياد داريم. اگر هم مي‌خواهيم گفتاري داشته باشيم نرم و ملايم و با محبت بگوييم.
يک نفر غير مسلمان بود. خدمت امام باقر رسيد و از حضرت ناراحت بود. به حضرت جسارت تندي کرد. حضرت فرمود: من باقر هستم. من شکافنده علوم هستم. من حيوان نيستم! بعد گفت: شما فرزند يک خانمي هستي که بد زبان است. شما فرزند يک خانمي هستي که آشپز است. فرمود: آشپزي حرفه‌ي خوبي است. پايش را فراتر گذاشت. شما فرزند خانمي هستي که بد زبان و زشت بود. حضرت فرمودند: اگر اينکه مي‌گويي در مادرم هست، خدا مادرم را بيامرزد و اگر نيست خدا تو را بيامرزد. آنقدر با ملايمت و نرمي با او صحبت کرد که اين فرد به دست و پاي امام افتاد و مسلمان شد.
يا فردي که به امام حسن فحاشي کرد و امام حسن سکوت کرد. بعد فرمود: محبوب‌ترين افراد نزد شما و پدرت اميرالمؤمنين هستيد. انشاءالله خدا کمک کند با نرمي و سکوت و صبر آتش‌ها خاموش شود.
شريعتي: امروز صفحه 294 قرآن کريم آيات 5 تا 15 سوره مبارکه کهف براي شما تلاوت مي‌شود.
«ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ‏ مِنْ‏ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً «5» فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً «6» إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7» وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8» أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً «9» إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً «10» فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً «11» ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى‏ لِما لَبِثُوا أَمَداً «12» نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً «13» وَ رَبَطْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً «14» هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً «15»
ترجمه:آنان و پدرانشان هيچ علمى به اين سخن (يا به خداوند) ندارند. اين كلمه‏اى كه از دهانشان بيرون مى‏آيد، تهمت بزرگى است و جز دروغ نمى‏گويند.پس بيم آن مى‏رود كه اگر به اين حديث (قرآن) ايمان نياورند، تو در پى آنان خود را هلاك كنى! البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مى‏كنند.و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است، به صورت خاك و زمينى بى‏گياه قرار مى‏دهيم. آيا پنداشته‏اى كه اصحاب كهف و رقيم، از نشانه‏هاى شگفت ما بودند؟ آنگاه كه آن جوانمردان به غار پناه بردند، گفتند: پروردگارا! از سوى خود رحمتى به ما عطا كن و براى ما رشدى در كارمان فراهم ساز. پس ما تا چند سالى كه در آن غار بودند، بر گوش‏هاى آنان (پرده‏ى خواب و بيهوشى) زديم. سپس آنان را برانگيختيم (و بيدارشان كرديم) تا معلوم سازيم كدام يك از آن دو گروه، مدّت خواب و درنگ خود را دقيق‏تر شماره مى‏كند. ما داستان آنان (اصحاب كهف) را به درستى براى تو حكايت مى‏كنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم. و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان‏ها و زمين است، هرگز جز او (كسى را به) خدايى نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايى گفته‏ايم. آنان قوم مايند كه به جز او، خدايان ديگرى گرفته‏اند. چرا آنان دليل آشكارى بر خدايان خود نمى‏آورند؟ پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند، دروغى افترا بندد؟
شريعتي: فضيلت ذکر صلوات امروز را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از چيزهايي که مي‌تواند فضا را آرام کند و نفاق و تفرقه را ببرد ذکر صلوات هست. روايت داريم ذکر صلوات بر پيغمبر و آل او نفاق دروني را از بين مي‌برد. اگر بلند هم صلوات را بفرستد که جو معطر شود، پيغمبر(ص) فرمود: «ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالصَّلاةِ عَلَيَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ‏ بِالنِّفَاقِ‏» (كافي، ج 2، ص493) با صلوات صدايتان را بلند کنيد که نفاق و تفرقه را مي‌برد. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
آيه 7 و 8 سوره مبارکه کهف خداي مهربان مي‌فرمايد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» آنچه خدا در روي زمين از نبات و گياه و حيوان و جلوه‌هايي که روي زمين تجلي کرده است، تمام اينها زينت زمين است. اين کوه و دريا و جنگل زينت است. اما خدا براي چه اين زينت‌ها را قرار داده است؟ خدا مي‌فرمايد: تمام اين زيبايي‌ها را خلق کردم براي اينکه ببينم کداميک از شما فريفته دنيا نمي‌شويد. مشغول دنيا نمي‌شويد، مشغول خدا مي‌شويد. کدام يک از شما بهتر از همه عمل انجام مي‌دهيد؟ يعني نقش ما را از نقاش باز ندارد. آن کسي که قشنگ‌تر کار مي‌کند. خالص‌تر است، با ايمان‌تر است، با تقواتر است، با محبت‌تر است. خدا مي‌خواهد امحان کند کدام «احسن عملا» هستند. «وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً» يعني زمين که اين همه زيبايي دارد، روز قيامت چون کويري بي‌گياه و علفي مي‌شود که هيچ ندارد. يعني براي آن روز خود فکر کنيد.
راجع به سکوت و اينکه انسان جواب ندهد، در روايت اشاره شده سکوت مطلق ممدوح نيست. مثلاً کسي با همسرش حرف نزند. با رفيقش حرف نزند. اينکه انسان وقتي گفتگو مي‌کند، اميرالمؤمنين فرمود: «المذاکره مفتاح الانس» يعني گفتگو مقدمه انس و دوستي است. بعضي‌ها هستند سکوت مطلق هستند و اصلاً حرف نمي‌زنند. اين خوب نيست. درون گرايي خوب نيست. پيغمبر خدا فرمود: اگر کسي کنار همسرش بنشيند و با او گفتگو کند و انس بگيرد، بالاتر از اين است که در مسجدالنبي معتکف شود. يعني اين هم خودش يک عبادت بزرگي است. منظور از سکوت نگفتن حرف‌هاي نارواست. سکوت عبادت بزرگي است بجا و حرف زدن هم عبادت بزرگ و بجايي است. انشاءالله خدا کمک‌مان کند.
شريعتي: دعا بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد به همه ما ايمان و معرفت و تقوا و حفظ زبان مرحمت بفرمايد. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. هرکس از بيننده‌ها و شنونده‌ها مشکلي دارند، همه آنهايي که همسر و فرزند و شغل ندارند، خدايا به حق محمد و آل محمد همه را حاجت روا بگردان. باران رحمتت را بر ما نازل کن. ما را به بدي‌هايمان مؤاخذه نفرما.
شريعتي:الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها