اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-10-28-حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد -وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (عفو و بخشش)

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (عفو و بخشش)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 28-10-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

اگر جاي مروت نيست با دنيا مدارا کن *** به جاي دلخوري از تنگ بيرون را تماشا کن
دل از اعماق درياي صدف‌هاي تهي بردار *** همين‌جا در کوير خويش مرواريد پيدا کن
چه شوري بهتر از برخورد برق چشم‌ها باهم *** نگاهش را تماشا کن، اگر فهميد حاشا کن
من از مرگي سخن گفتم که پيش از مرگ مي‌آيد *** به «آه عشق» کاري برتر از اعجاز عيسا کن
خطر کن! زندگي بي او چه فرقي مي‌کند با مرگ *** به اسم صبر، کم با زندگي امروز و فردا کن

شريعتي: سلام به همه‌ي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بيت عليهم السلام باشد خوشحاليم در کنار شما هستيم سلام عليکم حاج آقا فرحزاد.

حاج آقا فرحزاد: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما و بينندگان عزيز و مهربان آرزوي موفقيت براي همه‌ي سروران داريم امشب شب هشتم ربيع الثاني شب ولادت سر تا سر نور امام حسن عسکري عليه السلام است خدمت آقا امام زمان و همه‌ي دوست داران اهل بيت بينندگان عزيز تبريک عرض مي‌کنيم ان شاء الله کاري که باعث شادي و دلخوشي اهل بيت باشد خدا به ما توفيق مرحمت بکند انجام بدهيم.
شريعتي: ان شاء الله بحث هفته‌ي گذشته خيلي مورد استقبال دوستان خوب قرار گرفت بحث امروز شما را مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم قبل از اين که بحث امروز را شروع کنيم هم خلاصه و چکيده‌اي از بحث‌هاي عفو و بخشش و نرنجيدن را خدمت عزيزان عرض مي‌کنيم و واقعا از صميم دل تشکر مي‌کنم که پيام‌هاي بسيار زيادي در اين سه چهار هفته از عزيزاني که به اين دستورالعمل‌هاي روايات عمل کردند آمده خودشان را سبک کردند يک حديث زيبايي است که حضرت امير مي‌فرمايد لَا رَاحَةَ لِحُقُود (غرر الحکم، ج 1، ص 229) آدم‌هايي که کينه‌اي هستند الآن هواي تهران آلوده است براي اين است که هوا نمي‌آيد باد نيست هوا را ببرد جريان ندارد باران بيايد اين قدر اثر ندارد ولي يک باد تند بيايد هوا تميز تميز مي‌شود دقيقا ما هم بايد کينه‌ها را به باد بدهيم باد ببرد اگر نبرد و باشد مسموم مي‌شود ريه‌هاي خودمان را خراب مي‌کند مي‌رود در وجود ما لذا آدم‌هايي که کينه ورز هستند دنبال انتقام جويي هستند به دل مي‌گيرند نگه مي‌دارند فراموش نمي‌کنند تغافل ندارند نشنيده بگيرد يا گذشت بکند اين کار‌ها را نمي‌کنند حضرت علي مي‌فرمايند راحتي و خوشي ندارند يکي از فوايد گذشت و عفو اين است که خود انسان سبک مي‌شود خود انسان راحت مي‌شود يکي از فوايدش اين است که آدم‌هايي که مي‌گذرند خدا هم از اين‌ها مي‌گذرد بسياري از پيام‌ها اين جمله بود که ما اگر از همه بگذريم ممکن است ما هم به ديگران حقي داريم به گردن ما حقي دارند روز قيامت کم بياوريم من اين را عرض کردم وقتي شما بخشيدي از ته دل گذشتي هم خدا از شما مي‌گذرد اهل بيت فرمودند هم ما مي‌گذريم هم طرف‌هاي شما را هم راضي مي‌کنيم آن چه که در توان ما است عذرخواهي مي‌کنيم ببخشيد مي‌گوييم حلاليت مي‌طلبيم ديگران را هم مي‌بخشيم اگر يک جايي کم و کاستي بود چون ما گير نداديم گذشت کرديم قطعا خدا دل آن‌هايي که گردن ما حق دارند به دلشان مي‌اندازد از ما بگذرند اين گذشت را دست کم نگيريم اين خودش خيلي بزرگ است پيام داريم که از کجا بفهميم توبه‌ي ما قبول شده يک علامت قبولي توبه اين است که صفت بخشندگي و گذشت را خدا به آدم توبه کار مرحمت مي‌کند يعني همان طور که ما مي‌گوييم الهي العفو يا عفوّ يا کريم العفو يا کريم الصفح‌اي خدا ببخش عفو بکن اگر واقعا بخشش واقعي شامل حال ما شود علامتش اين است که در خود ما هم علامت بخشش و بخشندگي ايجاد شود چقدر روي مي‌خواهد ما به خدا بگوييم ميليون ميليون گناهان من را ببخش اما کسي به من تو گفته بداخلاقي کرده تندي کرده مالي از من خورده من آن چيزي که در توانم است را مي‌گيرم آن چيزي که نمي‌توانم بگيرم را ببخشم گذشت کنم جواني که غير عمد يا نه اصلا عمدي انجام داده ولي نادم و پشيمان است گوشه‌ي زندان افتاده پنج سال ده سال بيست سال هر شب خواب قصاص مي‌بيند خواب بد مي‌بيند واقعا تو خودت را بگذار جاي طرف دوست داري؟ «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ» (نور/ 22) هر طور که دوست داري خدا با شما رفتار بکند شما همان طور با ديگران رفتار بکنيد ما همه اش مي‌گوييم الهي العفو خدا مي‌گويد تو خودت هم عمل بکن عفو خودمان کجاست؟ مخصوصا خانواده‌هايي که به خاطر اين‌ها يک عده‌اي در زندان هستند در آتش جهنم مي‌سوزند گرفتار هستند من خيلي خوشم آمد عزيزاني که گفتند فلاني به ما اذيت آزار طولاني داده ولي به خاطر رواياتي که خوانديد از ته دل گذشت کرديم برايشان دو رکعت نماز خوانديم دلمان را جلا داديم چقدر خودشان راحت شدند بعضي‌ها نوشتند اگر ما گذشت بکنيم طرف جري مي‌شود اين براي ما رشد آور است براي ما خوب است ما بالا مي‌رويم آن مي‌خواهد آدم شود نشود اگر قابليت داشت آدم شود اگر نداشت بدتر شود يکي از راه حل‌ها براي اين که جري نشوند در مواردي که مي‌توانند مثلا کسي که مي‌آيد عذرخواهي مي‌کند دوباره تکرار مي‌کند يا جري مي‌شود ما به اين‌ها نگوييم که ما گذشتيم ولي در دلمان حتما بگذريم آدم‌هاي پر رو که خيلي جري مي‌شوند در دلمان عفو بکنيم ته دلمان هيچ چيز نباشد در حالات يکي از علماي بزرگ نقل کردند که يک طلبه‌اي به ايشان تهمتي زده بود که مثلا اين جاسوس خارج است ايشان هم ناراحت شده بود بعد آمده بود عذرخواهي بکند گفته بود من ببخشم؟ اين حرف‌ها چه بود زدي؟ يک جوري صحبت کرده بود طلبه به التماس افتاده بود غلط کردم ببخشيد از دهانم در رفته است خلاصه وقتي رفته بود آقايان گفته بودند چرا گفت من از اول بخشيده بودم ولي اگر مي‌گفتم ممکن بود او يا امثال او دوباره تکرار بکنند من به ظاهر نگفتم اگر يک جايي مي‌بينيد طرف جري مي‌شود در دلت عفو بکن ولي به او نگو ولي در دلت هيچ کدورتي نگه ندار برايش دعا هم بکن. در روايات ما هم اشاره شده که انسان اگر در عفو و بخشش اگر اشتباه بکند هيچ خسارت و ضرري ندارد يک جايي را نبايد عفو بکنيم عفو کرديم ولي در انتقام يا قصاص اگر اشتباه کرديم چه؟ بي جا انتقام گرفتيم بي جا قصاص کرديم بي جا جواب داديم اين قابل جبران نيست خيلي سخت است مشکل است ما در روايت داريم اگر قاضي حتي اشتباهي عفو کرد مجرمي را عيب ندارد ولي اگر بي جا کسي را تازيانه زدند زندان کردند قصاص کردند اشتباهي اين آقا را قصاص کردند مي‌شود زنده اش کرد؟ نمي‌شود مي‌خواهم عرض بکنم در عفو هم اگر ما يک جايي زياده روي کرديم اشتباه کرديم به جايي برنمي‌خورد ولي خدا جبران مي‌کند ولي اگر در انتقام و گرفتن حق بي جا افراط کرديم اين قابل تدارک نيست يکي از نکات ديگري که جا مانده اين است که خيلي‌ها مي‌گويند ما گذشت مي‌کنيم آن طرف برود راحت براي خودش خوش باشد؟ ما اين طور جاها ما قانون داريم اگر کسي از قاتل گذشت کرد مدعي العموم حق عمومي مردم است که قاتل را آزاد نگذارد پنج الي ده سال ممکن است زندانش بکند بستگي دارد به طرف از لحاظ جنبه‌ي عمومي جرم اين طور نيست ما هم اگر گذشت کرديم هر کس دستاويز عملش همراهش است اگر آن هم جبران نکند تدارک نکند کسي که غيبت ما را کرده تهمت زده آبروي ما را ريخته دل ما را شکسته براي ما رشد آور است ما عفو مي‌کنيم گذشت مي‌کنيم دعا مي‌کنيم ما مي‌رويم بالا ولي آن معلوم نيست به اين راحتي ممکن است قصاص عمل خودش پاگيرش شود آن را خدا غيبت کننده اگر توبه کرد حديث داريم آخرين کسي است که مي‌رود بهشت اگر توبه نکرد اولين کسي است که مي‌رود جهنم حضرت علي ابن ملجم را عفو کرد ولي خدا که ولش نمي‌کند عقوبتش مي‌کند امام مسلمين را به شهادت رسانده ولي حضرت امير فرمودند فَالعَفوُ لي قُربَةٌ ، و هُوَ لَكُم حَسَنَةٌ (نهج البلاغه، نامه 23) هم به خودشان هم به بچه هايشان فرمودند اين عفو کردن هم براي ما قرب آور است براي شما حسنه و پاداش دارد براي شما خوب است آن‌هايي که ته دلشان است پدر طرف در بيايد مي‌خواهم عرض بکنم باز خدا گير بدهد به آن‌ها بازتاب عملشان همراه آن‌ها است گناه را بايد پاسخ بدهد اگر توبه جبران نکند يک عبارت ديگر در خطبه‌ي متقين است يکي از راه حل‌ها اين است آن‌هايي که دلشان نمي‌آيد قشنگ جلا بدهند ببخشند براي طرف براي نجاتش هدايتش گرچه اين صفات انبيا اوليا است ما رشد پيدا مي‌کنيم يک راه حلش اين است به خدا واگذار بکنند در خطبه‌ي متقين علامت متقين را حضرت علي مي‌فرمايد وَإِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ حَتَّي يَکُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ لَهُ (نهج البلاغه، خطبه 193) اگر هم يک جايي دلمان آن قدر قوي و بزرگ و دريا دل نيست که راحت ببخشد پاک بکند بگويد خدايا من به تو واگذار مي‌کنم هر کاري خودت مي‌خواهي بکن آن هم قشنگ تر است از اين که من بيايم انتقام بگيرم آن موقع تعدي مي‌کنم زيادي مي‌گيرم يک غيبت کرده من ده بار غيبت مي‌کنم نوعا عدالت را رعايت نمي‌کنيم در مخاصمه زياده روي فراوان مي‌شود بسياري از جاها افرادي که مظلوم واقع مي‌شوند نکته‌ي خيلي دقيقي است بسياري از افراد در جايي که به آن‌ها ستم مي‌شود آن قدر زياده روي مي‌کنند که جايشان با ظالم عوض مي‌شود اين آقا صد هزار نفر از مالش گم شده چهل نفر بي گناه را تهمت مي‌زند گناهش از صد هزار تومان دزدي خيلي بالاتر است دروغ و تهمت خيلي بالاتر است آدم بايد مواظب باشد بسياري از جاها ما مظلوم مي‌شويم ولي بايد مواظب باشيم خودمان ظالم نشويم يک راهش اين است که به خدا واگذار بکنيم بگوييم خدايا من توان گرفتن حقم را ندارم به خودت واگذار مي‌کنم خودت اگر حقش است به او بده اگر حقش نيست من را راضي کن اين قشنگ تر از اين است که ما انتقام بي جا بگيريم در هر صورت اين که آدم گذشت بکند که بي حساب کتاب مي‌رود بهشت پرونده اش راحت بسته مي‌شود بدي هايش پوشيده مي‌شود خوبي هايش رشد پيدا مي‌کند اين عفو و بخشش و گذشت را خدا خيلي دوست دارد داستان فتح مکه را عرض کرديم حضرت يوسف با برادرانش هجده سال زندان چهل سال دوري از خانواده اين همه خدا طبل مي‌زند براي حضرت يوسف عليه السلام براي چيست؟ براي گذشتش است آن کمالات معنوي و روحي اش بوده و الا زيبايي جسمي آن قدر مهم نيست که يک سوره خدا براي حضرت يوسف بگويد زيبايي‌هاي معنوي اش مهم است ما از همه گذشت کرديم دوستان بيننده را هم دوست داريم همين طور باشند و اين رشد آور است
شريعتي: مهم اين است که منعطف باشيم بعضي‌ها خيلي خشک هستند تحت هيچ شرايطي حاضر نيستند يک لحظه با خودشان خلوت بکنند که ببخشم يا نبخشم در اين حد به خودشان مجال نمي‌دهند
حاج آقا فرحزاد: بله خدا هم همان طور با آن‌ها رفتار مي‌کند هر طور ما با ديگران رفتار مي‌کنيم توقع داشته باشيم خدا آن گونه با ما رفتار خواهد کرد. فراز بعدي پيامبر عظيم الشان به حضرت علي مي‌فرمايد يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الْکَذِبَ فِي الصَّلَاحِ- وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِي الْفَسَادِ (من ‏لا يحضره‏ الفقيه، ج?، ص???) يا علي جايي که راستگويي باعث اختلاف شود باعث دردسر شود باعث فتنه شود دعوا درست شود ضرر مالي جاني به کسي برسد اين راست گفتن جايز نيست راست گفتني که باعث ضرر مالي جاني شود فساد ايجاد بکند اختلاف و دو به هم زني باشد شر به پا شود مثل سخن چين بنده پشت سر شما حرفي زدم يک کسي شنيد بيايد به شما بگويد اين راست است همان را که شنيده مي‌گويد دروغ نمي‌گويد ولي اين که فساد ايجاد مي‌شود دو دل از هم جدا مي‌شوند خدا دوست ندارد مبغوض است خدا راستي که فتنه انگيز است راستي که اختلاف برافکن است راستي که در دل‌ها اختلاف مي‌اندازد آتش افروزي مي‌کند خدا دوست ندارد ولي دروغي که اختلاف را از بين ببرد صلح و صفا ايجاد بکند يا ضرر مالي جاني که حق ما است دارد پايمال مي‌شود اگر راست بگوييم پايمال مي‌شود ولي دروغ مي‌گوييم جان يک مومن جان خودمان مال مهمي محفوظ شود ناموس کسي گناه کسي مخفيانه کرده حق کسي نيست اگر کسي بگويد فتنه به پا مي‌شود خيلي خانواده‌ها مسئله را نمي‌دانند گفتن مسائل ناموسي حرام است به هيچ کس حتي به همسر بسياري از بزرگان هم شايد همه گفتند فحشا و منکر حق شوهر نيست يعني حق خانم نيست حق الله است استغفار بکند بعضي‌ها با يک گفتن فتنه و فسادي در فاميل مي‌اندازند ديگر دل اين مرد يا دل اين زن تا آخر عمر پاک نمي‌شود خدا راستي که باعث فتنه و فساد شود دوست ندارد دشمن دارد و دروغي که مصلحت آميز باشد البته شرح مي‌دهيم جايي که مال جان يا به خاطر صلح بين دو طايفه فاميل دو دل‌ها اين را خدا دوست دارد قبل از اين که بحث صلح را بيشتر رويش مانور مي‌دهيم خود راست گفتن و دروغ گفتن را معنا بکنيم احاديثي را بگوييم چون به اين راحتي هم نيست که آدم فردا دور بگيرد هر جايي که بگويد من تشخيص بدهم دروغ بگويد موارد استثناء و اضطرار و اورژانسي است دروغ اجازه داده شده است. يکي از بدترين من رواياتش را مراجعه کردم يک مقدار جا خوردم در اسلام دروغ اين قدر گناه بزرگي است دروغ و کذب بدترين از بدترين گناهان کبيره دروغ گفتن است تعبير حضرت علي اين است که لاسُوءَ أَسوَءُ مِنَ الْكِذْبِ (بحارالانوار، ج 69، ص 259) يعني در ميان بدي‌ها ما بدي بدتر از دروغ گفتن نداريم يا در روايت ديگري حضرت رسول اکرم فرمودند جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِي بَيْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْكَذِبُ (بحارالانوار، ج 69، ص 263) تمام خبائث را در خانه‌اي گذاشتند و کليدي که تمام بدي‌ها را باز مي‌کند دروغ است اين تعبير در چند روايت آمده کليدي که سرچشمه‌ي تمام بدي‌ها است اين دروغ گفتن است شايد رمزش هم اين باشد که دروغ اصلا امنيت اعتماد همه چيز را به هم مي‌ريزد يعني يک کسي مي‌خواهد مثلا بناي ازدواج را بگذارد من يک خانواده‌اي البته مال خيلي سال قبل است آمدند پيش من هر دو خانواده‌ي محترمي بودند با هم اختلاف شديدي داشتند کار به طلاق کشيد ما هم خيلي به عنوان حکم بوديم گفتند هر چه نظر بدهيد قبول داريم من به خانم گفتم چرا با او زندگي نمي‌کني ادامه نمي‌دهي قصد طلاق داشت گفت من خيلي ساده بگويم حرف راست با من تا به حال نزده شب اولي که آمدند خواستگاري چند نفر از آقاياني که سرشناس بودند آوردند که ما خانواده‌ي چنين چناني هستيم ما جا آورديم گفتند فوق ليسانس است سه شغل دارد يک جوري دکوربندي کردند هيئتي که همراه آورده بودند ما هم دست پاچه شديم خدا را قسم مي‌دهيم به حق امام حسن عسکري وسايل ازدواج براي همه‌ي دختران پسران به زودي زود فراهم بفرمايد گفت ما منتظر بوديم يک آدم خوبي بيايد تحقيق آن چناني نکرديم عقد را فوري خوانديم و فرداي آن روز رفتيم دنبال کارها يک کمي که تحقيق کرديم ديديم ليسانس هم ندارد اخراجي دانشگاه است درسش را هم درست نخوانده شغل ندارد بيکار است بين پنج الي هفت ميليون در سال ما در دادگاه‌ها پرونده داريم اگر دروغ را از اين پرونده‌ها برداريم به يک ميليون هم شايد نرسد متهم راستش را بگويد افراد راستش را بگويند زن و شوهر در زندگي راست بگويند دو شريک با هم راست بگويند چک مي‌خواهد بنويسد راست بگويد پول ندارد الکي اين دروغ است دروغ زباني دروغ عملي اگر دروغ در زندگي برچيده شود کسي که خريد و فروش مي‌کند مي‌خواهد شريک شود پيمانکار پيمان مي‌بندد وعده مي‌دهد اگر راستش را بگويد کسي که توانايي کاري را ندارد راست بگويد جهان گلستان مي‌شود پرونده‌ها جمع مي‌شود پيغمبر خدا مي‌فرمايد دروغ همه‌ي بدي‌ها است نمي‌گويد يک شرّ دو شرّ يک خبيث مي‌گويد تمام خبائث يعني هر چه خباثت و بدي است در خانه‌اي گذاشتند ورود به جهنم و تمام خباثت‌ها دروغ است با دروغ در تمام بدي‌ها باز مي‌شود سنگ روي سنگ بند نمي‌شود با دروغ اعتماد را سلب مي‌کند طرف را به خلاف واقع و حقيقت مي‌اندازيم واقعيتي که همه‌ي جامعه بايد با آن آشنا باشند تو پرده مي‌اندازي طرف را به جهالت مي‌اندازي سراب نشان مي‌دهي مثل چوپان دروغ گو مردم را سر کار مي‌گذاشت يک بار واقعا گرگ حمله کرد داستاني که در مدرسه‌ها مي‌خواندند خودش ضرر کرد به گوسفندان ضرر زد به جامعه به خانواده‌ها ضرر مي‌زند آدم راست و حسيني باشد اين کلام نوراني که يک جواني آمد هم درباره‌ي حضرت علي داريم هم درباره‌ي حضرت رسول يک جواني آمد محضر پيغمبر خدا عرض کرد عَلِّمْنِي خُلُقاً يَجْمَعُ لِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَقَالَ لَا تَكْذِب‏ (بحارالانوار، ج 69، ص 262) گفت يک اخلاقي موعظه‌اي بکن يک کليد واژه‌اي به من ياد بده که خير دنيا و آخرت باشد همه چيز در آن باشد حضرت فرمودند دروغ نگو فقط تو به من قول بده از اين به بعد دروغ نگو من هم قول مي‌دهم تمام دنيا و آخرتت همه چيزت اصلاح مي‌شود راست و حسيني زندگي بکن ظاهرش اين است که فقط دروغ نگو اگر خواستي شراب بکني فحشا منکر فلان کار منظورش اين است که فقط همين دروغ نگو اين را قول بده گفت چشم من قول شرف مي‌دهم از اين به بعد در عمرم اگر جانم هم برود دروغ نگويم گفت برو هر کاري مي‌خواهي بکني بکن دروغ نگو رفت يک جايي رفقايي داشت شراب آماده کردند برويم شراب بخوريم يک چند قدم که رفت گفت اگر پيغمبر از ما يا پدر مادر سوال کرد دهانت بو مي‌دهد چه بايد بگويم؟ پيمان بستم که راستش را بگويم گفت نه من نمي‌توانم بيايم خيلي عجيب است مرحوم شيخ رجب علي خياط مثال قشنگي مي‌فرمود احکام و دستورات ديني اسلام آن قدر قرص و محکم است مثل زنجير به هم بسته شدند يکي اش را درست انجام بدهي همين نماز را درست بخواني مرحوم آيت الله قاضي فرمودند من ريشم را گرو مي‌گذارم همه‌ي کارهايش درست شود همه به هم ربط دارد دروغ نخواهي بگويي شش ميليون پرونده‌ها از بين مي‌رود متهم راستش را بگويد از اول با راستي ازدواج شراکت معامله رفت و آمد همه چيز را انجام بدهد گرانفروشي راستش را بگويد بانک‌ها ربا مبتلا مي‌شوند پرونده‌ي الکي درست مي‌کنند اين همه اتهامات بانکي داريم اختلاس‌ها داريم با دروغ مي‌شود اين کارها را کرد با راستي که نمي‌شود پرونده‌هاي جعلي همه اش با دروغ است تمام کارهاي جهنم با دروغ پيش مي‌رود روز بعد باز رفت يک کسي دنبالش آمد برويم کار خلاف انجام بدهيم رفت چند قدم گفت من قول دادم دروغ نگويم نمي‌تواند برود يک جا رفت سرقت بکند گفت بايد راستش را بگويم اگر من را گرفتند بايد راستش را بگويم اين راستگويي باعث شد تمام کارهايش را ترک کرد. من آن موقع تعجب مي‌کردم مرحوم آيت الله بهاء الديني خدا رحمتشان کند استاداني که به ما حق دارند مرحوم آقاي دولابي و آيت الله بهجت مرحوم آقاي دولابي مجسمه‌ي صداقت بودند يک دروغ ما در عمرمان بيني و بين الله يادمان نمي‌آيد از اين‌ها شنيده باشيم از ميليون نماز شب دعا عبادت زيارت عاشورا بالاتر است ما در زيارت عاشورا مي‌گوييم ثَبِّتْ لي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ راستگويي راه امام حسين راه راستي است علامت منافق را بعدا مي‌خوانيم دروغ است دقيقا راستگويي علامت مومن است و دروغ علامت منافق است مرحوم آيت الله بهاء الديني بارها گروه‌هاي مختلفي مي‌آمدند ديدن ايشان من يادم است سال‌هاي آخر عمرشان شايد بود نيمه‌ي شعبان گروه‌هاي زيادي آمدند منزل ايشان سکته هم کرده بودند روي صندلي گذاشته بودند با زحمت مي‌توانستند بنشينند حرف بزنند ما منتظر بوديم در مورد امام زمان و فضائل امام زمان و دوران غيبت و علائم ظهور حرف بزنند معمولا صحبت هايشان پنج دقيقه سه دقيقه بود طولاني اش ده دقيقه بود همه منتظر بودند گروه‌هاي مختلف علما طلبه‌ها فرمودند حديث داريم که تمام بدي‌ها را در يک صندوقي قرار دادند و شراب کليد باز کردن تمام بدي‌ها است إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ (كافى، ج 2، ص 338) شرابي که کليد همه‌ي بدي‌ها را باز مي‌کند دروغ از شراب هم بدتر است فرمودند برويد دروغ نگوييد همه‌ي کارهايتان درست مي‌شود با خدا دروغ نگوييد با بندگان خدا دروغ نگوييد به زن و بچه دروغ نگوييد شايد پنج دقيقه درباره‌ي اين که دروغ نگوييد مشکل جامعه‌ي ما دروغ گفتن است و راه حلش راستگويي است برويد دروغ نگوييد من ضمانت مي‌کنم يک آقايي آمده بود از مسئولين به او گفته بود بازيگري را بگذار کنار همه‌ي کارهايت درست مي‌شود ما نماينده‌هاي خوب داريم نماينده‌هايي هم که بي جا حق را غصب مي‌کنند هم داريم اگر وعده‌هاي دروغين به مردم ندهند راست و حسيني بگويند چرا آدم وعده‌هاي دروغي مي‌دهد تو که در توانت نيست تو که مي‌داني اين کاره نيستي يک دروغ اين است که من بيايم پست و مقامي که لايقش نيستم را غصب بکنم. اين دروغ است اين واقعا غصب و خيانت است الكذبُ خِيانَةٌ (سفينة البحار، ج 2، ص 473) کاري که خلاف واقع باشد قابليت ندارم يک نوع خيانت است ايشان فرمودند بازيگري را بگذاريد کنار راست و حسيني باشد چند نوع خودتان را نشان ندهيد راستگويي تمام خوبي‌ها را براي انسان مي‌رساند يک موقعي جواني آمده بود خدمت آقاي بهاء الديني ايستاده به آقا گفت موعظه‌اي بفرماييد آقا فرمودند برو دروغ نگو همه‌ي کارهايت درست مي‌شود به آقا گفت منظورتان دروغ نگو اين که مثلا در نماز مي‌گويم اياک نعبد يعني خدايا من فقط تو را پرستش مي‌کنم اين دروغ است فرمودند نه اين مال عرفا است همين دروغ‌هاي معمولي را نگو همين دروغ روزمره را نگو چه خوردي چه پوشيدي پول خرد داري؟ دارد مي‌گويد ندارم بچه اذيت مي‌کند مي‌گويد مي‌کشمت اين دروغ است روايت داريم محضر پيغمبر خدا يک خانمي به يک بچه‌اي گفت بيا جلو خرما بدهم حضرت فرمود نيتت اين بود خرما بدهي؟ گفت بله گفت اگر نيتت اين بوده خرما ندهي دروغ است تعارف‌هاي الکي دروغي دروغ است.
شريعتي: اگر اين طور باشد مثل نقل و نبات دروغ مي‌گوييم.
حاج آقا فرحزاد: همين طور است در خارج اين طور نيست در خارج وقتي شما کرايه به تاکسي بدهي اگر طرف گفت بفرماييد طرف پياده مي‌شود نمي‌گيرد اصلا تعارف نداريم تعارف يعني دروغ مگر جايي که آدم از ته دل بگويد امام صادق عليه السلام با بعضي از دوستانشان مي‌رفتند رسيدند به منزل موقعي که خداحافظي کردند خداحافظ شما آمدند يکي از نزديکان حضرت فرمود تعارف مي‌کرديد گفت آمادگي نداشتم اگر تعارف مي‌کردم دروغ مي‌شد تعارف‌هاي دروغي در دلش نيست دروغ که شاخ و دم ندارد دروغ است ديگر.
شريعتي: اين غير از قسم دروغ است؟
حاج آقا فرحزاد: آن که جرمش بيشتر است يا دروغ به پيغمبر خدا جرمش بيشتر است بزرگواري مي‌فرمايد من براي اين که دروغ نشود مي‌گويم اگر ميل داريد بفرماييد يعني من ميل ندارم يا آدم طوريه بکند جمله نبايد جمله‌ي دروغ آميزي باشد به بچه‌ها وعده مي‌دهيم من چنين مي‌کنم چنان مي‌کنيم مي‌گوييم بايد عمل بکنيم وعده‌ي دروغ نبايد بدهيم تعبيرهايي که اصلا عملي شدني نيست دروغ گناه خيلي بزرگي است.
شريعتي: خيلي ممنون صفحه‌ي 98 را تلاوت مي‌کنيم آيات 122 تا 127 سوره‌ي مبارکه‌ي نساء
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ?122? لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ?123? وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ?124? وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّـهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّـهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا ?125? وَلِلَّـهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطًا ?126? وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّـهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا ?127?
ترجمه:
و کساني که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته انجام داده اند، به زودي آنان را در بهشت‌هايي که از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جاري است، درآوريم، در آن جاودانه اند. وعده خدا حق است، و راستگوتر از خدا در گفتار کيست؟ (???) [کيفر و پاداش] نه بر وفق آرزوهايِ [واهيِ] برخي از شما [مسلمانان] است، و نه بر وفق آرزوهايِ [پوچِ] اهل کتاب. هر کس مرتکب کار زشتي شود، به آن کيفر داده مي‌شود؛ و جز خدا سرپرست و ياوري براي خود نخواهد يافت. (???) و کساني از مردان يا زنان که بخشي از کارهاي شايسته را انجام دهند، در حالي که مؤمن باشند، پس اينان وارد بهشت مي‌شوند، و به اندازه گودي پشت هسته خرما مورد ستم قرار نمي‌گيرند. (???) و دين چه کسي بهتر است از آنکه همه وجودش را تسليم خدا کرده و نيکوکار است، و از آيين ابراهيم يکتاپرست حق گرا پيروي کرده است؟ وخدا ابراهيم را [براي حق گرايي، خلوص، پاکي اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت. (???) و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست؛ و خدا همواره بر هر چيزي احاطه دارد. (???) درباره [حقوق ازدواج و نيز ارث] زنان از تو فتوا مي‌خواهند. بگو: فقط خدا درباره آنان [مطابق با آياتي که در اوايل همين سوره گذشت] به شما فتوا مي‌دهد، و درباره دختران يتيمي که حقوق لازم و مقرّر آنان را نمي‌پردازيد، و [به قصد خوردن اموالشان] ميلي به ازدواج با آنان داريد، برابر احکامي که در اين کتاب بر شما خوانده مي‌شود به شما فتوا مي‌دهد. و [نيز درباره] کودکان مستضعف [ي که حقوق مالي و انساني آنان را پايمال مي‌کنيد، مطابق احکامي که در قرآن بر شما تلاوت مي‌شود به شما فتوا مي‌دهد]. و [نيز سفارش مي‌کند] که با يتيمان به عدالت رفتار کنيد؛ و آنچه را [درباره زنان، دختران يتيم و کودکان مستضعف] از هر خيري انجام مي‌دهيد، يقيناً خدا همواره به آن داناست. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: هر چقدر از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم کم است.
حاج آقا فرحزاد: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم يک روايت نوراني هفته‌هاي قبل خوانديم يک بخش اش ماند در کافي شريف است که امام صادق عليه السلام فرمود کسي بر پيغمبر درود بفرستد خداي متعال هزار صلوات با هزار صف از ملائکه بر او نازل مي‌کند و همه‌ي موجودات عالم به گوينده‌ي اين ذکر درود مي‌فرستند بعد امام صادق عليه السلام در پايان فرمودند وَ مَن لَمْ يَرْغَبْ فِي هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ (كافي، ج 2، ص 492) تعبير به اين تندي ما در روايات يا نداريم يا بسيار کم داريم فرمود کسي که ميل و رغبت عشق به صلوات نشان ندهد ما با صلوات بايد عشق بکنيم مشتاق باشيم جزء وجود ما باشد کسي ميل و رغبت به صلوات نشان ندهد اين آدم جاهل است مغرور است گول خورده است خدا از او بيزار است پيغمبر و اهل بيت بيزار هستند از کساني که بي رغبت هستند به صلوات به محمد و آل محمد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: اشاره‌ي قرآني را بفرماييد.
حاج آقا فرحزاد: خداي مهربان مي‌فرمايد «وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» يعني اگر کسي در کارهاي خوب مرد و زن مهم نيست يعني مرد باشد زن باشد اگر فقط مومن باشد يک علامت پاداش‌ها اين است که مومن باشد موارد خاصي است که مثلا احسان اگر مومن هم نباشد اثر وضعي در دنيا دارد ولي پاداش‌هاي آخرتي و بهشت برين شرطش ايمان است اصول دينش درست باشد هر کس عمل صالح انجام بدهد اولا خود آن عمل صالح باشد چه مرد باشد چه زن باشد در حالي که مومن باشد خدا وعده داده اين‌ها را وارد بهشت مي‌کند و ذره‌اي هم به اين‌ها ظلم و ستم نخواهد شد اميدواريم ما هم مصداق مومن و عامل صالحات باشيم.
شريعتي: خيلي ممنون در ادامه در خدمت شما هستيم.
حاج آقا فرحزاد: يکي از رواياتي که درباره‌ي دروغ و اين که دروغ خيلي خطرناک است را عرض خواهم کرد بعضي‌ها مي‌گويند دروغ از روي شوخي جايز است که ما الکي شوخي بگوييم البته اين را هم تذکرش به جا است يک موقعي يک شوخي است که طرف مي‌فهمد شوخي الکي است آن را فقها گفتند اشکال ندارد ولي يک شوخي که طرف نمي‌داند من شوخي مي‌کنم به واقع و راستي مي‌پذيرد جدي مي‌گيرد آن حرام است دروغي که طرف اشتباه مي‌گيرد فکر مي‌کند ما راست مي‌گوييم فلاني به حسابت پول ريخته الکي يک وقت مثلا در هنرپيشه‌ها در فيلم‌ها تئاتر‌ها همه مي‌گويند دروغ است اين دروغي که همه مي‌دانند اين شوخي که براي همه روشن است الکي است يا مبالغه‌ي بي حساب کتاب است مي‌دانند شوخي است اين بحثش جداست حرام نيست ولي شوخي که طرف نمي‌فهمد شوخي است الکي مي‌خواهيم سر به سرش بگذاريم حرام است در روايت داريم لا يَجِدُ عَبدٌ طَعمَ الايمانِ حَتَّي يَترُکَ الکِذبَ هَزلَة وَ جِدَّهُ (اصول کافي، ج 2، ص 340) کسي طعم ايمان را نمي‌چشد مگر اين که دروغ چه شوخي چه جدي را ترک بکند اين تعارفي که عرض کرديم در شب ازدواج يکي از همسران پيغمبر خانم‌ها جمع شده بودند اين خانم را ببرند خانه‌ي بخت پيغمبر عظيم الشان شير تعارف کردند به خانم‌هايي که آمده بودند براي بدرقه وقتي که تعارف کردند خانم‌ها گفتند ما ميل نداريم حضرت فرمودند لاَ تَجْمَعْنَ جُوعًا وَكَذِبًا يعني بين گرسنگي و دروغ جمع نکنيد خيلي جاها آدم تعارف مي‌کند بفرما ميل بکن خجالت مي‌کشد گرسنه تشنه است مي‌گويد ميل ندارم فرمودند هم گرسنگي هم دروغ را جمع نکنيد يعني بگو من نمي‌خواهم بخورم يا بعدا حرف دروغ نزن انسان بايد زبانش را رفتارش را کنترل بکند که به دروغ آميخته نشود. چون امشب شب ميلاد امام حسن عسکري است و در آستانه‌ي وفات کريمه‌ي اهل بيت حضرت فاطمه‌ي معصومه قرار داريم دوست دارم رواياتي از امام حسن عسکري خوانده شود. امام حسن عسکري عليه السلام به فرزندشان حضرت مهدي عليه السلام فرمودند وَ اعْلَمْ أَنَّ قُلُوبَ أَهْلِ الطَّاعَةِ وَ الْإِخْلَاصِ نُزَّعٌ إِلَيْكَ مِثْلَ الطَّيْرِ إِذَا أَمَّتْ أَوْكَارَهَا (کمال الدين، ج 2، ص 348) خيلي بيان نوراني و جالبي است همه‌ي ما دوست داريم در زمان غيبت امام زمان پيوند معنوي و ارتباط روحي و معنوي با امام زمان داشته باشيم چون قطعا امام زمان منشأ خيرات و برکات است يعني آن ولي کامل خدا که نماينده‌ي صد و بيست و چهار هزار پيغمبر و امامان معصوم در اين زمان روي کره‌ي زمين هستند وجود امام زمان است طبق آيات و روايات خير و برکات و فيوضات به يمن ايشان است بر قلب و جان ايشان نازل مي‌شود از آن جا به همه مي‌رسد واسطه‌ي فيض عالم است چه کار کنيم اين قطره وصل به دريا شود اين جزء به کل وصل شود امام حسن عسکري راه پيوند را بيان فرمودند که به فرزندشان فرمودند بدان دل‌هاي کساني که حرف شنوي دارند اهل طاعت هستند و اخلاص دارند براي خدا کار مي‌کنند دل هايشان پر مي‌کشد کنده مي‌شود به سوي تو يعني پيوند و ارتباط و اتصال به شما برقرار مي‌کنند مثل پرنده‌هايي که هر کجا پرواز مي‌کنند برمي‌گردند به آشيانه‌ي خودشان يعني امام زمان آشيانه‌ي دل‌هاي پاک است آشيانه‌ي انسان‌هايي است که طاعت و بندگي و اخلاص دارند دو شرط براي ارتباط با امام زمان بيان کردند يک اهل طاعت باشيم اين خيلي مهم است اهل طاعت يعني يک بزرگواري مي‌فرمودند بسياري از انسان‌ها نوکر زمان هستند ولي يک عده‌ي کمي نوکر امام زمان هستند نوکر زمان نباشيم نان را به نرخ روز نخوريم همه دروغ مي‌گويند اگر دروغ نگويي کارت پيش نمي‌رود همه رشوه ربا همه بي حجاب همه در عروسي مي‌رقصند خواهي نشوي رسوا هم رنگ جماعت شو نوکر زمان افرادي که نان را به نرخ روز مي‌خورند فراوان هستند جو گير مي‌شوند عادت پرست رسم پرست مي‌شوند پس کي خدا پرستي؟ پس کي فرمان امام نوکر زمان نباشيم نوکر جبر و محيط نباشيم نوکر امام زمان باشيم اهل طاعت باشيم شيطان شش هزار سال عبادت کرد يک بزرگي آيت الله بهجت هم اين جمله را فرمودند فرق است بين عبد و عابد بين عبادت و عبوديت بعضي‌ها عبادت دارند ولي عبد نيستند شيطان عبادت داشت شش هزار سال عبادت کرد وهابي‌ها داعشي‌ها عبادت دارند نماز مي‌خواند روزه مي‌گيرد حج مي‌گيرد جهاد مي‌کند ولي عبد نيست بايد بگويي خدا به تو گفته اين کار‌ها را جنايت‌ها را بکن؟ شيطان شش هزار سال عبادت داشت ولي خدا گفت به ولي خدا سجده بکن نکرد عبد يعني طاعت شيطان به خدا گفت به جاي سجده کردن به آدم من چند هزار سال رکوع سجده مي‌روم خدا گفت إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيدُ (تفسير قمي، ج‏1، ص42) خدا گفت آن طوري که من مي‌گويم تو اگر واقعا مي‌خواهي عبادت بکني بيا به آدمي که نمي‌خواهي سجده بکن بگو چشم طاعت يعني چشم خدايا جنگ جنگ صلح صلح زمين بگويي بزنم خودم را مي‌زنم بلند شوم مي‌شوم هر طوري که شما بگوييد طوق بندگي را به گردنمان مي‌اندازيم طاعت بالاتر از عبادت است بعضي‌ها عبادت دارند ولي عبوديت ندارند بعضي‌ها عابد هستند ولي عبد نيستند خدا عبد مي‌خواهد ان شاء الله همه مان عبد باشيم يکي عبد باشيم يکي هم خالص باشيم بعضي‌ها کار خوب مي‌کنند فرمان مي‌برند ولي اين فرمان بايد براي خدا باشد صدقه مي‌دهد خيرات مي‌دهد کارهاي فلان مي‌کند ولي ريا و تظاهر و چشم و هم چشمي و رو کم کني دارد اخلاص خيلي مهم است آن‌هايي که طاعت و بندگي مي‌کنند و خلوص در زندگي شان دارند اين‌ها قطعا در مسير امام زمان هستند امام زمان داعي الله است دعوت به خدا مي‌کند اگر شما هم در آن مسير باشي قطعا ارتباط روحي و معنوي با امام زمان خواهي داشت. فرمود فرزندم دل‌هاي آن‌هايي که طاعت و عبد هستند و مطيع هستند خالص هستند دل اين‌ها پر مي‌کشد ارتباط و اتصال برقرار مي‌کند با شما مثل پرنده‌هايي که برمي‌گردند به آشيانه شان. ما خيلي ناراحت شديم حاج آقاي ميرباقري موقتا از برنامه خداحافظي کردند خيلي از بيننده‌ها با گريه و اشک پيام‌هايي که نوشتند که ما ده دقيقه گريه کرديم بحمدلله جايگاهي داشتند که دل‌ها را جذب کرده بودند مطالب بلندي از روايات اهل بيت براي همه ما عزيز بودند خلق و خويشان رفتارشان حمايت‌هايي که از اين برنامه داشتند تواضع ايشان واقعا درس و بحث‌ها کارهايشان را تعطيل مي‌کردند وقت مي‌گذاشتند مي‌آمدند خانه جاي تشکر دارد عرض ادب و سلام داريم آرزو مي‌کنيم در اولين فرصت برگردند به برنامه
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها