برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (عذر خواهي و عذر پذيري)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 21-10-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
رسيده ام به خدايي که اقتباسي نيست *** شريعتي که در آن حکمها قياسي نيست
خدا کسي ست که بايد به ديدنش بروي *** خدا کسي که از آن سخت ميهراسي نيست
به عيب پوشي و بخشايش خدا سوگند *** خطا نکردن ما غير ناسپاسي نيست
به فکر هيچ کسي به غير خودت مباشاي دل *** که خودشناسي تو جز خداشناسي نيست
دل از سياست اهل ريا بکن، خود باش *** هواي مملکت عاشقان سياسي نيست
شريعتي: سلام به همهي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بيت عليهم السلام باشد خوشحاليم در کنار شما هستيم سلام عليکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض ميکنم خدمت شما و بينندگان عزيز و مهربان همان طور که عزيزان مستحضر هستند حاج آقاي حسيني روز ولادت پيغمبر عظيم الشان و امام صادق عليه السلام از بينندگان عزيز يک نظر سنجي و نيازسنجي کردند و بسيار بسيار پيامهاي زيبا و جذاب و دلگرم کنندهاي بود که من واقعا از صميم دل تشکر ميکنم شايد همين پيامها و الطاف بينندهها است که کارشناسان را به وجد ميآورد و راه نسبتا سخت را از شهرستان ميآيند تهران براي اين برنامه واقعا تشکر ميکنيم مخصوصا بحث اخلاق گذشت عفو قرض الحسنه آزادي زندانيها و خيلي از مباحث و موضوعاتي که بينندهها اشاره کرده بودند بحث وسواس که هزاران نفر از اين گرداب بيرون آمدند واقعا جاي خوشحالي و تشکر دارد من از صميم دل از همهي بينندههاي عزيز تشکر ميکنم و آرزوي موفقيت براي همه داريم همان طور که بارها عرض کرديم در همهي مستحبات دعا زيارات و عبادات آنها را شريک ميکنيم اين دسته جمع بودن خيلي الطاف الهي را سر ما نازل ميکند صميمانه تشکر ميکنيم خوشحالي بزرگي ما تاثيرگذاري اين برنامهها است که هزاران نفر ميگفتند ميخواستيم طلاق بگيريم اختلاف داشتيم جدا شويم اين بحثها براي ما موثر بده حتي بسياري از عزيزان ميگويند ما برنامههاي ديگر را نميبينيم فقط اين برنامه را ميبينيم و به ما خيلي آرامش ميدهد جز اين که براي آنها دعا بکنيم اندوختهاي نداريم.
شريعتي: بحث ما در اين فصل جديدي که خدمت ايشان و شما هستيم وصيت نبي مکرم اسلام به حضرت علي است نکات خيلي خوبي را شنيديم که بسيار هم راهگشا است خدمت شما هستيم ادامهي فرمايشات شما را ميشنويم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که محضر عزيزان گفتيم اين فراز از وصيت براي ما مهم تر و مورد نياز بود اين هفته ديگر بحثش را جمع ميکنيم پيغمبر عظيم الشان در اين فراز به حضرت علي سلام الله عليه فرمودند يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً- لَمْ يَنَلْ شَفَاعَتِي (بحارالانوار، ج 74، ص 440) يا علي هر کس عذر عذر آورنده را نپذيرد کسي ميآيد صادقانه يا مجبوري يا کاذب عذرخواهي ميکند پوزش ميطلبد حلاليت ميطلبد اگر عذر عذر آورنده را نپذيريم ولو اين که موجه باشد يا غير موجه باشد اگر رد کنيم اهميت ندهيم يا انتقام بگيريم شفاعت پيغمبر شامل حال ما نميشود که بحث ما دربارهي اين بود که رنجش پيدا نکنيم تا ميشود گذشت بکنيم و راه کارهايي که ميتواند اين صفت را در ما بارور بکند که عفو و گذشت و رنجش پيدا نکردن و عواملي که اين فضا را براي ما ايجاد ميکند در اين باره يکي دو هفته صحبت کرديم که يکي اصل تغافل است اين که انسان خيلي چيزها را بايد نديده نشنيده بگيرد و محو بکند هر ظرفي تا تميز نباشد نميشود استفاده کرد ولو بهترين ظرفها باشد راهش اين است که از خودمان شروع بکنيم يک تعبير خيلي لطيف و ظريفي از حضرت علي در نهج البلاغه است اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ (نهج البلاغه، حکمت 178) يعني کينهها شر و بديها را از سينهي طرف مقابلت درو کن با کندن آن شر و بديها و کينهها از ته دل خودت يعني اين طرف را هر چقدر صاف ميکني صفا جلا ميدهي او هم اگر انساني باشد واقعا وارستگي داشته باشد انسانيت داشته باشد او هم واقعا پاک ميشود مثل اين که وقتي جلوي آينه وقتي صورتمان را پاک ميکنيم عکس مقابل هم پاک ميشود خودمان را کينهها را بريزيم دور خودمان را پاک کنيم. درو کن شر را يعني هر چه ميتواني روي خودت کار بکن اين جا را که قشنگ تميز کردي روي او هم کم کم اثر ميکند پاک ميشود اگر هم پاک نشد شما رشد ميکني بالا ميروي اين براي شما خيلي خوب است يکي از چيزهايي که باعث ميشود به انسان آرامش فوق العاده برسد خود انسان آنهايي که حالت انتقام و کينه ورزي و قصاص را دنبال ميکنند خودشان آرامش ندارند دائم طرف مقابل در ذهنشان است مرور ميکند فلاني به من بدي کرده چنين کرده چهل پنجاه سال است همين طور کينه کدورت است دنبال اين است که فرصت باشد انتقام بگيرد طرف نابود شود يا بلايي به سرش بيايد او آرامش خودش را به هم زده حضرت علي ميفرمايد تَعافُوا تَسْقُطُ الضَغائِنُ بَيْنَكُمْ (کنز العمال، حديث 7004) اگر اين عفو و گذشت را سيرهي خودتان قرار بدهيد اين آتشها کينهها کدورتها بين شما از بين ميرود يعني با بخشيدن کينهها کدورتها از بين خواهد رفت يکي از چيزهايي که کينه کدورتها از بين ميبرد خوبي کردن به کساني است که به ما بدي کردند احسان بکنيم اين ديگر خيلي فوق العاده است اولا خدا ميفرمايد کظم غيض بکنيد متقين کساني هستند که خشمشان را فرو ميبرند مرحلهي دوم عفو و گذشت بکنيم قصاص نکنيم انتقام نگيريم از اين بالاتر که قشنگ خودمان را تميز ميکند به آن کسي که به ما فحش داده جسارت کرده بي ادبي کرده دعا بکنيم يک کاسه آش هم ببريم در خانه اش ببريم از او تشکر بکنيم اين ديگر فوق العاده است واقعا سيرهي پيغمبرها سيرهي امامان سيرهي اولياء خدا همين روش بوده واقعا اين کار تمرينش هم آدم را بزرگ ميکند ولو به خودمان به زور عيب ندارد ما بارها عرض کرديم بعضي چيزها تکلفش هم خوب است إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَكَ أَن يَكونَ مِنهُم (نهج البلاغه، حکمت 207) اگر هم حليم نيستي خودت را به حلم زدن و بردباري بزن حضرت امير فرمود کم کسي است که خودش را شبيه دسته و جمعي بکند الا اين که مثل آنها شود جزئشان ميشود وَمَنْ يَتَصَبَّرْ يُصَبِّرْهُ اللَّهُ (ميزان الحكمه،ج 2، حديث 10128) حضرت علي فرمود کسي که خودش را به صبر وادار بکند خدا هم به او صبر ميدهد چطور گفتند گريه به امام حسين نميتواني بکني تباکي بکن حالت گريه بگير خيلي مواقع حالت گريه که ميگيرد اشکش هم جاري ميشود جاري هم نشود ثواب را ميدهند بعضي چيزها اين قدر خوب است که تشبه اش هم برکاتش را دارد ولو دلمان راضي نيست ولي با عدم رضايت قلب به کسي که با ما قهر کرده بدي کرده پيامک ميدهيم تلفن ميزنيم دعا ميکنيم محبت ميکنيم هديه ميدهيم خدا ميگويد ميپذيرم بلکه ميخواهم بگويم اين جا ثوابش از همه جا بيشتر و فوق العاده است به کسي که به ما خوبي کرده خوبي ميکنيم هنر نيست در يک روايتي امام به کسي فرمودند اين که آدم به خوبها خوبي بکند با بدها بدي بکند حيوانات هم بلا نسبت دارند به حيوان وقتي محبت ميکنيد دم تکان ميدهد سر تکان ميدهد بدي بکني پرخاشگري ميکند اين که هنر نيست هنر انسان خيلي بالاتر از اين هاست مرحوم بهاء الديني بارها ميفرمودند من سابق فکر ميکردم خوبي را با خوبي بايد مقابله کرد بدي را با بدي ديدم اين خيلي کلاسش پايين تر است هنر اين است که کسي که به ما اذيت رسانده ما دعا بکنيم در آغوش بگيريم کسي که به ما بدي کرده بغل ميکنيم نوازش ميکنيم چه کار ميتواند بکند او زمين خورده و اسير ماست خلع سلاح ميشود يک پيامي بود چند تا در اين باره پيامهاي قشنگي بود گفتند شما ميفرماييد عفو بکنيم به ما اتهام ميزنند شما ظالم پرور هستيد ساده لوحي هستيد آدم نفهمي هستيد نه بگويند اگر گفتند ثواب ما چند برابر ميشود اصلا اين علامت شجاعت و بزرگي و تحمل است علامت بردباري است بار را ميتواند به مقصد برساند الآن يک کسي به من اهانت کرد فحش داد جسارت کرد اين کم ظرفيتي و کوچکي و جهالت من است که فوري جواب بدهم ولي اگر لبخند زدم تحمل کردم سعه صدر به خرج دادم علامت رشد و کرامت و کمال و بزرگي و سعه صدر من است شيطان ميآيد در اطرافيان نفوذ ميکند به وسيلهي آنها ميخواهد ما را به مسير خودش بکشاند وقتي ما با کرامت و سعه صدر برخورد ميکنيم شيطان با صورت به زمين ميخورد صورتش خدشه دار ميشود که به مقصدش نرسيده يکي از عواملي که اين را براي ما آسان ميکند آرامش و راحتي است که به انسان ميدهد انسانهاي بي کينه راحت ميخوابند زندگي ميکنند ناراحتي اعصاب و افسردگي دارند چهل سال قبل مادر شوهر عمو خاله هر کسي حرفي زده پيامک تند داده ولش نميکند خودش از همه بيشتر اذيت ميشود مرحوم آقاي دولابي ميفرمودند آدمهايي که سعهي صدر دارند اگر تحمل بکنند کتک خورشان خوب ميشود دنده هايشان خوب ميشود طرف هم ديگر نميزند طرف وقتي ميزند که دردت بيايد وقتي دردت نميآيد ديگر طرف نميزند گفت کارد بهر اورسات کورا گردنيست سايه کف کنده است او را کارد نيست الآن گوسفندي که سرش را بريدند ديگر کارد نميکشند نفسش بريده شده زمين خورده اين زمين خورده است آدم زمين خورده را ديگر لگد نميزنند ولي اگر شاخ و شانه نشان ميدهي او هم بيشتر تحريک ميشود اين کار را بکند ملا عبدالله خدا رحمتش کند از عرفا بوده کلمات خيلي پختهاي دارد نکتهي قشنگي است ميگويد افرادي که به ما بدي ميکنند يا حرف تند ميزنند قهر ميکنند به کجاي ما برميخورد؟ به کدام قسمت چون ما داراي ابعاد مختلف هستيم روح مان نفسمان جان مان بدنمان اين زخمها به کجا ميخورد ميگويد اين زخمها به من ما به نفس ما ميخورد اين نفس هر چه شکسته تر شود بهتر است نفس ما دشمن ما است به روح ما برنميخورد روح ما جان ما و حقيقت ما همهي دنيا به ما اهانت بکنند مرگ بگويند اصلا اثر ندارد همهي دنيا بگويند درود بر تو او در فضاي خودش است «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» (اسراء/ 85) از عالم بالاست به حقيقت ما هيچ دستي نميخورد ولي نفس ما تعين و تشخص ما عنواني که براي خودمان درست کرديم پز و پرستيژ و من به اين بت برميخورد لذا درگير ميشود ميخواهد دعوا بکند يا انتقام بگيرد خدا ميخواهد من ما را بشکند کمک ميکند بت را ميشکند تبر برداشته زحمت را کم کرده ما نميخواهد بشکنيم او ميشکند ديگران دارند اين کار را ميکنند بگذار شکسته شود و روح ما بلکه بالا هم ميرود کيف ميکند و اين کلام نوراني که بارها خوانديم از وصيتهاي حضرت علي عليه السلام به امام حسن مجتبي عليه السلام است که فرمود وَ لَا يَكْبُرَنَّ عَلَيْكَ ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَكَ فَإِنَّهُ يَسْعَى فِي مَضَرَّتِهِ وَ نَفْعِكَ وَ لَيْسَ جَزَاءُ مَنْ سَرَّكَ أَنْ تَسُوءَهُ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ (كنز العمال ، ج 16 ، ص 375 ) اگر شما را کسي آزار داد اذيت کرد خيلي برايت بزرگ جلوه نکند او به ضرر خودش و به نفع ما کار ميکند بت ما را ميشکند منيتهاي ما را خرد ميکند گناهان ما را به خودش منتقل ميکند ثوابهاي خودش را به ما منتقل ميدهد اين تعادل برقرار ميشود چرا اين قدر بزرگ جلوه ميدهي چقدر اين آدم را آرام ميکند آن حرفي که بارها گفتيم شيخ بهايي يا يکي از علما که غيبتش را ميکردند به غيبت کننده گاهي پول هم ميفرستاد ميگفت گوش هايت سنگين شده غيبت کرده ميگويد بله ميدانم ثوابهاي من را زياد ميکرد گناهان من را کم ميکرد پول ميدهم گفتند ديگر غيبتت را نميکند گفت من هم ديگر پول نميفرستم براي خدا کار بزرگ اين جا اتفاق ميافتد که ما در مقابل گفت بدي را بدي سهل باشد جزا اگر مردي احسن الي من عصي اين شعر حافظ واقعا حافظ را نبايد فقط به ديد شاعر نگاه کرد عارف عالم اهل سير و سلوک بوده حافظ قرآن با چهارده روايت بوده ميگويد وفا کشيم و ملامت کشيم و خوش باشيم که در طريقت ما کافريست رنجيدن چرا؟ چون کفر است من شما ميرنجد بت شما ميرنجد اگر کسي رنجش پيدا ميکند اين بت ميرنجد اين کفر است راهي که ما به سوي خدا پيش ميرويم به روح ما به جان ما به آخرت ما هيچ برنميخورد بله به دنياي ما آبروي من حيثيت من برميخورد به من بزرگ برميخورد چرا به ديگران هزار اهانت ميکنند به ما برنميخورد ولي به حزب من گروه من جناح من برميخورد به اين من که گوشهاي بيايد غوغا ميشود.
شريعتي: يک وقت آقاي قرائتي نقل ميکرد کسي وارد جمعي شد به همه شان فحشي داد کسي تکان نخورد رفت جلو تک تک گفت تو فلان تو فلان به همه برخورد.
حاج آقا فرحزاد: بله علامت اين است که به من ميخورد و الا اگر به غير من ميخورد انسان مشکل ندارد پس به من ما برميخورد اگر به کسي ميگويي تو بلند ميشود يقه را ميگيرد به او برميخورد به قول اين جفاي خلق با تو در جهان، گر بداني گنج زر آمد نهان، خلق را با تو چنين بدخو کنند، تا ترا ناچار رو آن سو کنند مردم که فشار ميدهند مخصوصا به آنهايي که آدم خدمت ميکند ميفهمد اينها به درد آدم نميخورند اينها به درد آدم نميخورد نميماند آن چيزي که ميماند خدا و چهارده معصوم و اولياي خدا هستند آدم بيشتر از خلق خدا کنده ميشود به سمت خدا و آخرت حرکت ميکند اين فشارها اذيتها آزارها در آن خيلي گنج بزرگي خوابيده از ديگران قطع اميد کردند اگر ما گنج باطنش را پيدا بکنيم و بهره اش را ببريم ديگر اصلا ناراحت نميشويم خيلي سبک و آرام ميشود يکي از چيزهايي که باز عفو و گذشت را در ما آسان ميکند اين هم نکتهي خيلي مهمي است که اگر ما عفو بکنيم خدا هم عفو ميکند پيغمبران هم عفو ميکنند امامان هم عفو ميکنند بلکه حق الناسها هم که به گردن ما است طرفها را واسطه ميشوند آنها هم عفو بکنند اين قاعدهي کلي را ما بارها گفتيم هر طوري که ما با ديگران رفتار بکنيم همان طور با ما رفتار ميشود اين نکته خيلي مهم است اگر شما عفو بکنيد عفو ميکنند گير بدهي گير ميدهند گذشت بکني گذشت ميدهند سخت بگيري سخت ميگيرند مسخره بکني مسخره ميکنند مرحوم آيت الله زاهدي در قرآن بودند از رفقاي مرحوم آيت الله بهاء الديني خيلي شخصيت بزرگي بودند ايشان در شب قدر به مردم در قم فرموده بودند کدام يک از شما دوست داريد امشب واقعا خدا عفوتان بکند؟ ما اين همه ميگوييم خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ و العفو اگر ميخواهيد عفو الهي شامل حال شما شود بياييد امشب با خدا معامله بکنيد بگوييد خدايا هر کس که ما به او حقي داريم به خاطر ما در دنيا گير دنيا گير آخرت حرفي زده چيزي گفته کاري کرده خيليها هستند خجالت ميکشند بيايند بگويند ما را ببخش يا ميترسند به مادر شوهر بگويند ما را ببخش هزار فتنه به پا شود بگويد حالا چه کار کردي اول دعوا است خيليها به خاطر عذرهايي که دارند يا به خاطر مشکلاتي که است يا به خاطر اين که رويش نميشود خجالت ميکشد نميگويد بياييم به خاطر خدا از همهي اينها بگذريم ما از همه گذشتيم ميگذريم گذشته و آينده راضي به گناه نيستيم ولي خدايا آن چيزي که مربوط به ما ميشود راضي نيستيم به خاطر ما خار پاي کسي برود زمين بخورد گرفتار دنيايي داشته باشد رزقش کم شود آخرتش کم شود هيچ وقت راضي به اين کار نيستيم هيچ چيز ته دلمان نيست بينندهها بيايند اين معامله را با خدا بکنند مرحوم آيت الله زاهدي فرمودند اگر کسي شب قدر اين معامله را بکند من قول ميدهم صد در صد خدا از همه ميگذرد اگر شما گير ندهي گذشت بکني خدا قطعا ميگذرد خدا قطعا ميبخشد خدا نميگويد تو گذشتي من نگذرم؟ من از همهي عفو کنندهها برتر و بالاتر هستم هر کسي سر سوزن عفوي دارد يک ذره از درياي رحمت اوست عفوّ است عفو کننده ترين عفو کنندهها است عفو خدا در مقابل عفو ديگران قابل قياس نيست يَا مَن عَفوُّهُ عَظِيم يا عَظيمَ الْعَفْوِ (دعاي جوشن کبير) ولي چه کار کنيم اين شامل حال ما شود؟ خدا به ما ميگويد دو بدي کوچک به تو کردند حاضر نيستي ببخشي ميليارد ميليارد گناه کردي ميخواهي من ببخشم؟ خيلي رو داري تو ببخش تا من ببخشم مطابق روايات هم اين خيلي است ما خواب و داستان خيلي نميخواهيم بگوييم اينها را مويد ميآوريم به خاطر چاشني يک بزرگواري از علما نقل کردند فرمودند کسي آدمي بود هم سعهي صدر داشت خيلي با گذشت بود اهل عفو و بخشش بود ميگفتند فلاني پشت سرت غيبت کرده ميگفت ولش بکن من گذشتم تهمت زده بارها عرض کرديم ما راضي نيستيم گناه انجام شود غيبت تهمت نبايد ظلم کرد آن مرحله را ما گفتيم فعلا در اين هستيم که مرنج در نرنجاندن شايد دهها جلسه صحبت کرديم ولي حالا ما در معرض رنجش قرار گرفتيم پاک کنيم نرنجيم حالا اين اتفاق در مسير ما افتاده هر کسي هر چيزي ميگفت او ميگفت ولش کن بي خيال دنيا ارزش اين را ندارد ما درگير شويم با جاهل وقتمان را تلف بکنيم از دنيا رفت چند وقت گذشت دوستي داشت او را خواب ديد که جايش خيلي خوب است وضعش خوب است گفت چه خبر گفت من وقتي از دنيا رفتم در عالم برزخ نکير و منکر آمدند من اين را هم تا به حال در سمت خدا نگفتم در ذهنم بود بگويم ما هر چه که شنيديم تا به حال ميگوييم نکير و منکر يعني بازپرسهايي که در مقام مچ گرفتن هستند يعني از انکار ميآيد همه اش ميخواهد اتهام را ثابت بکند عليه ما هستند نکير و منکر يعني عليه ما هستند همه اش دنبال اين است يک جاي کج رفته باشيم پروندهاي تجسسي جايي که مچ بگيرند نکير و منکر مال بعدها است مال کفار و منافقين است براي مومنين که نکير و منکر نيست براي مومنين بشير و مبشر است خيلي خوب است ان شاء الله عزيزاني که ميخواهند پيگيري بکنند در روايات هم است به مفاتيح مراجعه بکنند دعاي هر روز ماه رجب يک فرازش اين است وَ ادْرَأْ عَنِّي مُنْكَرا وَ نَكِيرا وَ أَرِ عَيْنِي مُبَشِّرا وَ بَشِيرا (مفاتيح الجنان، دعاي هر روز ماه رجب) يعني خدايا من که از دنيا ميروم نکير و منکر را از من دور بکن باز پرسهايي که مال جهنم هستند دنبال اتهام هستند که ثابت بکنند براي آدمهاي بد هستند و براي مومنين دوست داران اهل بيت مبشر و بشر ميآيد مچ گيري ندارد دست گيري دارد همه اش بشارت ميدهند فلان جا کار خوب کردي پرونده ات خيلي خوب بوده عالي بوده چنين چنان بوده براي اهل بخشش بشير و مبشر ميآيد نکير منکر نميآيد جلوهاي از رحمت الهي است «وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (بقره/ 223) ينذر الکفارين کفار و منافقين و بدها را بايد هشدار بدهيم بترسانيم مومنين که دست بالا کرده گذشت کرده انفاق ميکند براي چه بترسانيم بازجويي بکنيم نکير و منکر مال بدها است شايد خيلي از بينندهها نشنيدند مچ ميگيرند پدر طرف را ميخواهند در بياورند.
شريعتي: مشابه همان ذهنيتي که در مورد حضرت عزرائيل داشتيم.
حاج آقا فرحزاد: بله فرشتهاي است که پردهها را ميزند کنار به ملاقات حضرت علي امامان پيغمبر ما را ميبرد اين برداشتها ديدمان را ما عوض بکنيم خيلي زندگي مان عوض ميشود بشير و مبشر آمدند سوال کردند چه کار کردي چه آوردي فلان جا مثلا آن فرشته ديگر گفت ولش بکن گفت چرا ولش بکنم او در دنيا هر کس به او بدي ميکرد ميگفت ولش بکن چون او ديگران را ول ميکرده رها ميکرده ميبخشيده دستور خداست ولش بکنيم ول بکني ولت ميکنند گير بدهي گير ميدهند سخت بگيري سخت ميگيرند در دنيا بشير و مبشر باشي آن جا هم بشير و مبشر ميآيد در دنيا مچ بگيري فلان جا دير دعوتم کردي فلان جا محلم نگذاشتي اگر حساب بکشيم حساب ميکشند بعضيها هستند از اول مهماني که مينشيند يا رفاقت تا آخر فقط گلايه ميکنند بعضي از بستگان ميگويند اسم فلاني را گذاشتيم آه و ناله شکايت و گلايه شکايت آمد ناله آمد آه آمد فلان جايم درد ميکند خوبيها را انتقال بده نعمتها را انتقال بده همه اش آه و ناله شکايت گلايه پروندهي چهل سال فلان دختر خاله چنين کرده پسر خاله چنين کرده ول کن راحت بگذار زندگي بکنيم خوش باشيم وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم که در طريقت ما کافريست رنجيدن افرادي که ميبخشند بدون حساب کتاب ميروند بهشت خيلي مهم است اين خيلي آدم را راحت ميکند خدايا من از همهي کساني که من گردن آنها حقي دارم من گذشت کردم دعايشان هم ميکنم اين خيلي راه را آرام فضا را آرام ميکند اين آيهي قرآن است زيرش هم روايت داريم «فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّـهِ» (شوري/ 40) يعني کسي که گذشت بکند آشتي بکند صلح بکند اين روايت را هم ميترسم يادم برود امام صادق عليه السلام فرمود افرادي که ميآيند حلاليت ميطلبند يا عذرخواهي ميکنند اگر شما نپذيري شفاعت پيغمبر شامل حال شما نميشود و اميد همهي عالم به شفاعت پيغمبر است امام صادق دو بار لعنت کردند لعن يعني از رحمت خدا از بهشت دور است مَلْعونٌ مَلْعونٌ رَجُلٌ يَبدؤهُ أخوهُ بالصُّلْحِ فلَمْ يُصالِحْهُ (بحارالانوار، ج 74، ص 236) يعني دو بار فرمودند ملعون است از رحمت خدا دور است آن فاميل دوست رفيقي که ميآيد ميگويد ببخشيد اشتباه کردم غلط کردم حلاليت ميطلبم ميگويد من نميبخشم من چنين چنان ميکنم دو بار مورد لعنش قرار داد اين طرف خدا ميفرمايد کسي که عفو بکند و آشتي بکند اجرش با خداست امام صادق در ذيل اين آيه فرمودند در روز قيامت از طرف خدا ندا ميرسد کجا هستند آنهايي که از خدا طلب دارند به خدا حق پيدا کردند ما اين تعبير را فقط براي اين گروه داريم براي شهدا علما انبيا نداريم مگر اين که آنها اين صفت را داشته باشند که معمولا دارند آخر حق به خدا پيدا کردن خلاف قاعده است خدا به ما حق دارد ما از خدا چه طلبي داريم؟ يا ذال من و لا يمن عليه تو بر ما منت داري کسي به خدا منت ندارد خدا ميفرمايد بعضيها هستند به من حق پيدا کردند يعني يک کاري کردند که من واجب است به آنها توجه بکنم مديون آنها هستم بعد ميگويند اينها چه کساني هستند اَينَ العَافُونَ عَنِ اللنَّاس کجا هستند آنهايي که در زندگي گذشت ميکردند ميبخشيدند خانه تکاني ميکردند کينهها را دور ميريختند اينها بيايند برود در بهشت امام باقر عليه السلام فرمود انَّ اهلَ الصبرَ يدخلونَ الجنَّةَ بغيرِ حسابٍ (سفينة البحار، ج 2، ص 5) آنهايي که در مسائل و مشکلات صبر ميکنند تحمل ميکنند گلايه و شکايت و انتقام و کينه جويي ندارند بدون حساب کتاب از قبر که بيرون ميآيند ميروند بهشت آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است آنهايي که گذشت ميکنند دوست اهل بيت هستند ذيل اين آيات عزيزاني که اهل مطالعه هستند رواياتش را ببينند تفسير نورالثقلين تفسير برهان تفسيرهاي مختلف روايي مان «إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ، ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم» (غاشيه، 26-25) ذيل اين آيه ما رواياتي داريم از امام هشتم از بقيهي امامان که فرمودند آنهايي که دوست ما هستند شيعه هستند گوش ميدهند صفات خوب دارند روز قيامت ممکن است دين گردنشان باشد فرمودند اگر به ما حقي داشته باشند ما اولي هستيم که بگذريم ما از حق خودمان ميگذريم و اگر از طرف خدا بدهکاري دارند ما پيش خدا شفاعت ميکنيم و خدا کريم تر است از اين که حرف ما رد بکند خدا حق خودش را ميبخشد و اگر ديوني به مردم دارند ما وساطت ميکنيم که مردم هم آنها را ببخشد اگر اين جا ما گذشت کرديم هم حق الناسها را واسطه ميشوند البته آن مقداري که ميتوانيم بايد بپردازيم آن کسي که پول دارد بايد بپردازد کسي نبايد بي خيال باشد خيلي از زندانيان غير عمد ساليان سال گوشهي زندان هستند تصادفات حوادث غير عمد است ما نميگوييم اراذل اوباش را ببخشند يکي بار اولش بوده يک لحظه عصباني شده هر طوري که براي خودت اتفاق بيفتد دوست داري با تو رفتار بکنند شما همان طور با ديگران رفتار بکن اگر کسي پاي ما را لگد کرد اگر کسي به ماشين ما زد آيا ما ميخواهيم زندان بکنيم قصاص بکنيم پول بگيريم يا گذشت بکنيم هر طور دوست داريم با ما رفتار بکند همان طور برخورد بکنيم اگر بچهي ما خيانتي کرد چند سال گوشهي زندان بخوابد يا دوست داريم ببخشد؟ پس بچهي ديگري اين طوري رفتار کرد شما همين طوري رفتار بکن من را کنار بگذار هر چه است سر اين من است بايد بزني بشکني نشکنم در هر کجا گير ميدهد ميشکنند وقتي شما گذشت نکردي خدا ميگويد من گذشت نميکنم گير ميدهد تمام زندگي ات به هم ميريزد تا ببخشي وقتي ببخشي در رحمت باز ميشود. «فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّـهِ» حضرت به اين آيه استشهاد کردند خدا ميفرمايد اجرش با خداست پيغمبر ما صلوات الله عليه که جان همهي عوالم به قربان ايشان فرمودند در گذشته يک مردي بود در زمانهاي سابق به نام ابو زمزم چقدر گفت من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطفها ميکنياي خاک درت تاج سرم يک انسان معمولي بود پيغمبر امام نبوده وصي پيغمبر نبوده غلام بوده کاسب بوده معمولي بوده پيغمبر خاتم اشرف مخلوقات او را ياد ميکند به عنوان الگو بين امت معرفي ميکند ميفرمايد او کسي بود که هر روز صبح با خدا معامله ميکرد ميگفت خدايا من دلم را پاک کردم هر کس گردن من حقي دارد حلالش کردم من به کسي حق دارم حلالش کردم به خاطر من آسيبي نبيند در بهشت برود جهنم نرود برايش خيرخواهي ميکنم فرمودند از او ياد بگيريد آبرويش خودش را خرج ميکرد اين را پيغمبر ما دوست دارد اگر ما يک جلسه فقط در مورد همين موضوع براي بينندههاي عزيز صحبت بکنيم جا دارد پيغمبر ما بيست سال حدودا از مردم مکه آن چه که شما فکر بکنيد اذيت و آزار ديدند مجنون ساحر کذاب خواستند شکمبه گوسفند شتر سر پيغمبر خالي کردند پاي پيغمبر را خرد کردند سنگ ميبستند پيشاني حضرت را شکستند وحشي قاتل جگر حضرت حمزه را در آورد هند جگر خوار ابوسفيان اگر در تاريخ ثبت شود چقدر ياران پيغمبر را زير شکنجهها شهيد کردند پدر مادر عمار ياسر را پيغمبر در فتح مکه همه بودند خيلي هايشان ميتوانست انتقام بگيرد فرمود شما دربارهي من چه قضاوت ميکنيد؟ گفتند شما کريم هستيد برادر کريمي هستيد فرمود همان حرفي که يوسف پيغمبر به برادران گفت من به شما ميگويم خيلي مهم است پيغمبر حقش بود که انتقام بگيرد قصاص بکند ولي خانهي ابوسفيان را مأمن قرار داد ابوسفيان سرچشمهي تمام مفاسد و جنايات و فتنهها بود ولي گذشت کرد گذشت را خيلي خدا دوست دارد چيزي مثل نرنجيدن و گذشت کردن انسان را به بهشت و خدا نزديک نميکند.
شريعتي: اين بهشت بهشت ارزاني است يا پر هزينه است؟
حاج آقا فرحزاد: بهشتش خيلي قيمتي است ولي راه ورودش گذشت است.
شريعتي: بهايي که ما ميپردازيم عفو کردن کار سختي است يا آسان است؟
حاج آقا فرحزاد: براي آنهايي که کوچک هستند خيلي سخت است براي آنها که بزرگ هستند مثل پيغمبر ما اين همه بيست سال برادر با برادر خواهر با خواهر سر يک دعوت من يک طايفه را ميشناسم سر يک دعوتي که براي او نوشته حاج آقا براي او نوشته دکتر براي او نوشته مهندس چند سال با هم قهر هستند سر يک عنوان اين عنوانها را خرد کنيم بگذاريم زمين چقدر من پرست خود پرست هستيم سر يک کارت دعوت که چرا مال او را مهندس نوشته مال من را مهندس ننوشته خيلي نفهمي و جهالت است بريزيم دور اين منيت و خودخواهي را از همين جا بهشت ما شروع ميشود وحشي قاتل آمد پيش پيغمبر فرمودند من بخشيدمت جگر حضرت حمزه را مثله کرده بخشيد عفو کرد که در طريقت ما کافريست رنجيدن کفر است گفت تا فضل و علم بيني بي معرفت نشيني يک نقطه ات بگويم خود را مبين که رستي اگر خودت را نديدي نجات پيدا کردي
شريعتي: خيلي ممنون صفحهي 91 را امروز با هم تلاوت ميکنيم آيات 80 تا 86 سورهي مبارکهي نساء از جزء پنجم قرآن کريم.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ?80? وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَى بِاللَّـهِ وَكِيلًا ?81? أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ?82? وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ?83? فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّـهُ أَن يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّـهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلًا ?84? مَّن يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ مِّنْهَا وَمَن يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُن لَّهُ كِفْلٌ مِّنْهَا وَكَانَ اللَّـهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُّقِيتًا ?85? وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ?86?
ترجمه:
هر که از پيامبر اطاعت کند، در حقيقت از خدا اطاعت کرده و هر که روي برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان که به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کني] نفرستاديم. (??) و [آنان در محضر تو] ميگويند: ما مطيع و فرمانبرداريم، ولي هنگامي که از نزد تو بيرون ميروند، گروهي از آنان در شب نشينيهاي مخفيانه خود بر خلاف آنچه تو ميگويي، [و غير آنچه در حضورت ميگفتند] تدبير ميکنند. خدا آنچه را که در شب نشينيهاي مخفيانه تدبير ميکنند [در پرونده اعمالشان] مينويسد. بنابراين از آنان روي برتاب، و بر خدا توکل کن؛ و کارساز بودنِ خدا [نسبت به امور بندگان] کافي است. (??) آيا به قرآن [عميقاً] نميانديشند؟ چنانچه از سوي غير خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگوني بسياري مييافتند. (??) و هنگامي که خبري از ايمني و ترس [چون پيروزي و شکست] به آنان [که مردمي سست ايمان اند] رسد، [بدون بررسي در درستي و نادرستي اش] آن را منتشر ميکنند، و [در صورتي که] اگر آن خبر را به پيامبر و اولياي امورشان [که به سبب بينش و بصيرتْ داراي قدرت تشخيص و اهل تحقيق اند] ارجاع ميدادند، درستي و نادرستي اش را در مييافتند؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود، انتشارش را اجازه ميدادند و اگر نبود، از انتشارش منع ميکردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، يقيناً همه شما جز اندکي، از شيطان پيروي ميکرديد. (??) پس در راه خدا به جنگ برخيز. تو فقط به [وظايف و اعمال] خودت مکلّف ميباشي، و مؤمنان را [هم به جنگ با دشمن برانگيز و] تشويق کن؛ اميد است خدا آسيب و گزند کافران را [از تو و مؤمنان] بازدارد؛ و خداست که صولت وقدرتش شديدتر، وعذاب وکيفرش سخت تر است. (??) هر کس وساطت پسنديدهاي کند، [تا کار خيري چون جهاد، احسان به مردم و حلّ مشکلات جامعه انجام گيرد] بهرهاي از آن براي او خواهد بود، و هر کس وساطت ناپسندي کند [تا شرّي و باطلي به وجود آيد و زياني به مردم رسد] سهمي از [گناه و وبال] آن براي او خواهد بود؛ و خدا همواره نگهبان بر هر چيزي است. (??) و هنگامي که به شما درود گويند، شما درودي نيکوتر از آن، يا همانندش را پاسخ دهيد؛ يقيناً خدا همواره بر همه چيز حسابرس است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات ميشنويم
حاج آقا فرحزاد: امام صادق عليه السلام فرمودند کسي يک بار صلوات بفرستد خداي متعال هزار صلوات رحمت نازل ميکند با هزار صف از فرشتگان بر کسي که اين ذکر را بگويد و بعد فرمودندلَمْ يَبْقَ شَيءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلاَّ صَلَّي عَلَي [ذلِکَ] الْعَبْدِ لِصَلاَةِ اللّهِ عَلَيْهِ وَ صَلاَةِ مَلائِکَتِهِ (کافي، ج 2، ص 492) اول خدا و ملائکه به او درود ميفرستند رحمت نازل ميکنند بعد فرمود خيلي عجيب است که ذکر صلوات چه بازتابي در عالم دارد اينها را آقاي ميرباقري بايد باز بکند وقتي ما به اول شخصيت عالم درود ميفرستيم خدا لطف و عنايت ميکند او سرچشمهي همهي خوبها و خوبي هاست اين سرازير ميشود به همهي ذرات عالم لذا انعکاسش اين است که امام صادق عليه السلام فرمود مخلوقاتي در عالم باقي نميمانند الا اين که آنها هم به تبعيت خدا و ملائکه دعا ميکنند و درود ميفرستند به کساني که صلوات بر محمد و آل محمد ميفرستند اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشارهي قرآني را بفرماييد.
حاج آقا فرحزاد: آيهي آخر اين صفحه «وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا» اگر کسي به شما تحفهاي داد هديهاي داد شما بهتر از او آن هديه چون ابتدا به تحفه و هديه کرده بايد بهتر پاسخ بدهي اگر نتوانستي بهتر پاسخ بدهي حداقل مطابق هديهي خودش به او هديه بده مثل همان که البته ظاهر آيه مطلق است هديه يعني هر خيرخواهي از خيرخواهي معنوي مادي دعا کردن خدمت کردن خير رساندن چيزي کسي به ما ياد ميدهد هديهي مادي معنوي ولي مصداق مهمي که در روايات ما آمده که همين تحيت خيلي راحت و ساده سلام کردن است که اگر کسي به شما سلام کرد شما واجب است يا بهتر از او به او جواب بدهي يا حداقل مثل او به او جواب بدهي يک بزرگي ميفرمود کمترين عرض ادب يک سلام است ولي پاسخش واجب شده سلام دعا و درود است ولي پاسخش واجب است ولي کسي که به ما هزارها برابر سلام محبت کرده خدمت کرده خوبي کرده آيا نبايد ما مد نظر بگيريم؟ اگر ما مد نظر نگرفتيم پيش خدا گم نميشود «إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا» خدا حسابهاي ما را ميرسد کفر نعمت گاهي نعمتها را از دست ما بيرون ميبرد.
شريعتي: خيلي ممنون آخرين فرصت طرح پرداخت رد مظالم است ديروز هم اشاره کردم فقط اين نکته را بايد تذکر بدهيم که اين رد مظالم مختص ماه ربيع نيست در وقتهاي ديگر هم دوستان ميتوانند مظالم عباد را پرداخت بکنند منتها در اين ماه برنامهي سمت خدا از مراجع محترم تقليد اجازه گرفته تا مبلغ صد هزار تومان دوستان عزيز ما خودشان ميتوانند به فقرايي که ميشناسند پرداخت بکنند.
حاج آقا فرحزاد: همان طور که اشاره کرديد رد مظالم هر چند وقت يک بار آدم ممکن است يک جايي فراموش کرده نسيه گرفته از کسي پولي گرفته آن طرف ننوشته ما ننوشتيم فراموش کرديم حقي ضايع شده به کسي زده يادش رفته ماشين کسي خط برداشته طرف نبوده اين رد مظالم ميرود به حساب طرف اين بسيار کار پسنديدهاي است در ماه ربيع سنتي است هر سال دوستان اعلام ميکنند تا صد هزار تومان از طرف مراجع مجاز هستند که بدهند ولي اين را در ايام ديگر عزيزان هر چند وقت يک بار انجام بدهند انساني که به حقوق ديگران اهميت ميدهد خدا هم به او لطف و عنايت ميکند اگر نتوانيم طرف را پيدا بکنيم يا افرادي که در بچگي چون رد مظالم حتي در سن غير تکليف را ميگيرد از باغ کسي بي اجازه ميوه برداشته خورده شيشهي کسي را شکسته اينها ديگر سن تکليف غير تکليف نميشناسد حق به گردن ميماند اين کار پسنديدهاي است در راستاي همان گذشت و عفو است ما غير مستقيم طرف را عفو و گذشت ميکنيم يکي از برکات بسيار مهمي که آدم را سبک ميکند براي گذشت و عفو اين است که انسان هم نشين انبيا اوليا و امامان ميشود که اين خيلي مهم است آنهايي که گذشت ميکنند عفو ميکنند با پيغمبر محشور ميشوند با اهل بيت محشور ميشوند چون بارزترين صفات آن بزرگواران همين بوده يک کسي سبزي گنديده به مالک اشتر پرتاب کرد آدمي که زورش نميرسد هنر نيست هنر اين است که من ميتوانم انتقام بگيرم طرف را سرکوب بکنم قصاص بکنم ولي به خاطر خدا گذشت ميکنم عفو ميکنم بزرگي و کرامت به خرج ميدهم اصلا اهميت نداد راهش را کشيد رفت به او گفتند که اين شخصيتي که به او سبزي پرتاب کردي مالک اشتر است فرمانده لشکر حضرت علي است نيرو دارد بزرگ قبيله است خيلي متاثر شد ناراحت شد ردش را انداخت ديد رفت مسجد ديد مشغول نماز است صبر کرد نمازش تمام شد دعايش تمام شد زانو زد عذرخواهي کرد گفت نه مشکلي نيست من وارد مسجد شدم به خاطر تو نماز خواندم دعا کردم براي تو اعتقاد بنده اين است اين طور کارها که آدم در مقابل بدي من اش را ميگذارد کنار از هزاران نماز شب عبادت دعا سجاده آب کشيدن بهتر است بعضيها اصلا حاضر نيستند يک تو به آنها بگويي يک انتقاد بکني بگويي بالاي چشمت ابرو است پدر طرف را در ميآورد اين گذشت کردن خيلي اگر ما اجرش و برکاتش و آرامش روحي و رواني و ظاهري و دنيا و آخرتي اش را درک بکنيم خودمان را مياندازيم در درياي عفو و بخشش
شريعتي: اگر چه شايد طرف مقابل نپذيرد کوتاه نيايد قطعا صلح يک طرفه بهتر از جنگ دو طرفه است
حاج آقا فرحزاد: بله توليد دارد يک کسي اگر فحش داد شما فحش ميدهي دوباره او ميدهد دوباره شما آتش ميريزيد وسط اگر انتقام بگيريم چه ميشود نگيريم چه ميشود مثل زوج و زوجه توليد دارد خلادة بن عوس حضرت داود پيغمبر به آن عظمت به خداي متعال گفت هم نشين من در بهشت چه کسي است من الآن در دنيا با او آشنا شوم خيلي جالب بود براي من گفتند يک خانم خانه دار است آدرس گرفت رفت خانم آمد دم در گفت من از خدا هم نشينم را پرسيدم بايد عابد باشد پيغمبر باشد خانم خانه داري هستي گفت اشتباه کردي گفت نه همين است خلاده تو هستي از حرف زدن تواضعت پيدا است ميخواهم ببينم چه باعث شده گفت هر کس که به من بدي کرده صبر تحمل کردم در تمام سختيها گرفتاريها هيچ وقت گلايه شکايت ناشکري نکردم گفت حق است اين صفت بزرگي است که اين باعث شده تو با من هم نشين شوي
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار