برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (عذر خواهي و عذر پذيري)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 30-09-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمي، چه حكايتي! *** تو و سر زدن به خيال ما، چه ترحمي، چه عنايتي!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام *** و به خال كنج لبت سلام، كه نشسته با چه ملاحتي
به جمال، وارث كوثري، به خدا محمد ديگري *** به روايتي خود حيدري، چه شباهتي، چه اصالتي!
بلغالعلي به كمال تو، كشفالدجي به جمال تو *** به تو و قشنگي خال تو، صلوات هر دم و ساعتي
شده پر دو چشم در ازل، يكي از شراب و يكي عسل *** نظرت چه كرده در اين غزل، كه چنين گرفته قرابتي
تو كه آينه تو كه آيتي، تو كه آبروي عبادتي *** تو كه با دل همه راحتي، تو قيام كن كه قيامتي
زد اگر كسي در ِخانهات، دل ماست كرده بهانهات *** همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتي، به چه حالتي!
نه مرا نبين، رصدم نكن، و نظر به خوب و بدم نكن *** ز درت بيا و ردم نكن، تو كه آستان سخاوتي
شريعتي: سلام به همهي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بيت عليهم السلام باشد خوشحاليم در کنار شام هستيم سلام عليکم حاج آقا فرحزاد
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض ميکنم خدمت شما و بينندگان عزيز و مهربان چه در داخل چه در خارج و آرزوي موفقيت براي همه داريم ايام آغاز امامت برترين خلق اين زمان وجود نازنين امام زمان که آن چه خوبان همه دارند تو تنها داري در شأن و منقبت اين امام بزرگوار است چکيده و عصارهي همهي انبيا و امامن و خوبان عالم است تبريک عرض ميکنيم اميدواريم اعمال و رفتار و گفتار و حرکات ما مورد رضايت حضرت باشد پيروي آن امام بزرگوار در وجود ما تجلي پيدا بکند و باعث خوشنودي قلب ولي خدا شويم.
شريعتي: بحث ما در روزهاي دو شنبه وصيت نبي مکرم اسلام به حضرت علي عليه السلام بود نکات خوبي را ميشنويم امروز به فراز ديگر خواهيم رسيد خدمت شما هستيم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم يکي از وصاياي ديگري که پيغمبر عظيم الشان به حضرت علي فرمودند و به نظر من وصيت بسيار مهمي هم است که شايد دو سه هفته هم در اين مورد جا دارد ما صحبت بکنيم فرمودند يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً- لَمْ يَنَلْ شَفَاعَتِي (بحارالانوار، ج 74، ص 440) يعني يا علي هر کس که عذر عذر آورنده را قبول نکند کسي دربارهي ما کوتاهي کرده خطايي لغزشي اشتباهي داشته حالا عذرخواهي ميکند واقعا عذرش موجه است يا غير موجه است يا راست است يا دروغ ميگويد به بن بست خورده آمده عذرخواهي ميکند پشيمان شده يا علي اگر کسي عذر عذر آورنده را کسي قبول نکند شفاعت من رسول الله به او نخواهد رسيد اين خيلي موضوع مهمي است اگر نظر شما و بينندهها باشد ما بارها اين جمله را گفتيم و تکرار هم ميکنيم عيب ندارد در همهي ذهنها و تابلوها و همه جا اين جمله نوشته شود جا باز بکند خيلي خوب است خلاصه و چکيدهي همهي آداب و معاشرتها و اخلاق دو کلمه است مرنج و مرنجان اين را اگر تابلو بکنند به شکلهاي زيبا هر کجا فارسي عربي انگليسي هر زباني چکيدهي اخلاق و آداب معاشرت است اگر خاطر بينندهها باشد ما دربارهي مرنجاندن خيلي صحبت کرديم چون بسياري از بزرگان به ما سفارش کردند اين زمينه را شما پر رنگ بکنيد همه اش نگوييد ببخشيد در همين وصاياي دوم حضرت بود أَفضَلُ الجِهادِ مَن أَصبَحَ لايَهُمُّ بِظُلمِ أَحَدٍ (محاسن ج 1، ص292) حتي يک درهم انسان به يک غير مومن غير مسلمان بدهکار باشد آن جا گير ميافتد يک خدشه به کسي وارد کند امام صادق دست کسي را گرفتند يک ذره فشار دادند گفتند همين را هم سوال ميکنند چرا بايد جواب بدهي در اين باره ما تقريبا زياد صحبت کرديم حتي اين حديث است که در روايت داريم کسي که مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقِيراً بِغَيْرِ حَقٍّ فَكَأَنَّمَا هَدَمَ مَكَّةَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ (ارشاد القلوب، ج 1، ص 194) يعني اين قدر رنجش و آزار يک مومن و انسانها گناه بسيار بسيار بزرگي است که فرمود اگر کسي مومني را اذيت بکند شکنجه بدهد روحي جسمي مثل اين است که خانهي کعبه را منهدم کرده و بيت المعمور که در آسمان چهارم موازي کعبه است و آن هم براي اهل آسمان حکم کعبه را دارد مثل اين است که آن را هم منهدم کرده واقعا تن و بدن انسان ميلرزد يک بزرگي ميفرمود تمام همّ من اين است که آه مظلومي پشت سر من نباشد دلي را نشکنم آه کسي پشت سر من نباشد چون در اين باره جلسات متعدد فراوان صحبت کرديم پس رنجاندن مرحلهي اول است تا ميتوانيم کسي را نرنجانيم بحث ما امروز دو سه جلسهي دربارهي مرنج است که سخت تر است آدم جلوي خودش را ميگيرد ديگران را اذيت نکند اما اين که ناراحت نشود و به او برنخورد اين مني است که ميآيد جلو و خودنمايي ميکند يک روايت نوراني از امام هفتم عليه السلام است در تحف العقول است حضرت فرمودند يْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى (تحف العقول، ص 409) خوب با ديگران زندگي کردن فقط منحصر در اين نيست که آدم جلوي خودش را بگيرد صدمه به کسي نزند با زبان با دست با چشم با عمل آزارش به کسي نرسد نه حسن الجوار يک پله از اين بالاتر است تحمل اذي است اين که انسان همسايهي ناباب رفيق ناباب فاميل دوست ناباب همکار ناباب دارد تحمل بکند رنجش پيدا نکنيم زود نفرين نکنيم زود انتقام نگيريم زود قصاص نکنيم اين کلام نوراني که از پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم که من همين جا عرض ميکنم ماه ربيع الاول ماه پيغمبر خداست و ميطلبد که يک ذره رفتار ما حرکات ما به پيغمبر شبيه شود اگر ما يک ذره آدم شويم يک ذره اش هم خيلي است يک ذره آدم شبيه اولياء خدا شود اين خيلي ارزشمند است پيغمبر خدا به مولا علي فرمود يا علي اگر کسي عذر عذرآورنده را قبول نکند متنسل يعني کسي که ميگويد من اشتباه کردم خطا کردم عذرخواهي ميکند. بعضي مواقع افراد خلاف ميکنند گناه ميکنند معصيت ميکنند هيچ وقت نه زبانا نه قلبا نه عملا از در عذرخواهي وارد نميشوند ميگويد چرا اين کار را کردي ميگويد دلم خواست خوب کردم به شما چه ربطي دارد اينها هم پيش خدا هم پيش خلق مورد تأديب و تربيت قرار ميگيرند يعني اين که اين طور افراد را نميگوييم ببخشند ميگويد من دزدي کردم آدم ميکشم باز هم ميکنم به کسي مربوط نيست اين را قانون شرع هر کسي زورش ميرسد با تهديد با قانون با عمل هر کسي که ميتواند به طور مناسب جلويش ايستاد اين کار شيطان است يعني اين که آدم خطا بکند مصر باشد حديث داريم عفو براي آدم مصر صلاح نيست اصرار بر گناه ميکند توجيه ميکند باز هم انجام ميدهم اراذل اوباش است اينها استثناء است متعذر يعني کسي که عذرخواهي ميکند هميشه روحيهي عذرخواهي از در خانهي خدا و در خانهي خلق دارد اين از زبان و رفتار ما هميشه نيفتد فرق حضرت آدم با ابليس چيست؟ سر همين دو کلمه است حضرت آدم گندم خورد با حضرت حوا خدا فرمود چرا گندم خوردي «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (اعراف/ 23) آيهي قرآن است گفتند خدايا ما اشتباه کرديم شرمنده ببخشيد عذرخواهم شرمنده ام جايي که برق عصيان بر آدم صفي زد از ما چگونه زيبد دعوي بي گناهي. دام سخت است مگر يار شود لطف خدا ورنه آدم نبرد صرفه ز شيطان رجيم يعني اين که آدم صفي الله ميگويد ظلم کرديم امامان ما ميگويد دعاي کميل ما ميگويد ظَلَمْتُ نَفْسِي حضرت يونس ميگويد « سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (انبياء/ 87) آنهايي که با الفباي ادبيات عربي آشنايي دارند ميفهمند چقدر در اين تاکيد است شما از حضرت يونس بالاتري؟ انَّ جملهي اسمي کان يکون يعني هميشه چون اين را گفت خدا بلندش کرد با اين جمله به قول آيت الله بهجت از قعر دريا حبس شکم ماهي او را به اوج عزت رساند اگر ميخواهيم بلند شويم راه بلند شدن افتادگي است حضرت آدم و حضرت حوا گفتند اشتباه کرديم خدا گفت شما را برميگزينم انتخاب ميکنيم صفي الله خليفه الله شد شيطان سجده نکرد فرمود چرا سجده نميکني گفت من بهتر هستم او بايد به من سجده بکند بي خود گفته اصلا من سجده نميکنم حتي اتفاقا ديشب هم اتفاقي کاغذي را نگاه ميکردم دو روايت داريم زمان حضرت موسي يا حضرت عيسي زمان پيغمبر ما با شيطان صحبت کردند گفتند بيا برگرد ما ميتوانيم واسطه شويم با اين که اين همه اغوا کردي و گناه و معصيت ما ميتوانيم شفاعت کنيم کسي اگر برگردد راه است گناه انس و جن هم کرده باشد ميتواند برگردد گفت ميخواهم توبه بکنم چه کار بکنم به خدا گفتند چه کار بکند گفت برود به قبر حضرت آدم سجده بکند گفت من به خودش سجده نکنم به قبرش عارم ميشود بعضيها حاضرند به آتش زندان شکنجه بروند ولي عارشان ميآيد عذرخواهي بکنند يک ببخشيد نفهميدم غلط کردم بگويند اين خيلي مهم است خيلي از مستکبرين متکبرين مغرورها احمقها هفتاد سال دور حماقت ميچرخد حاضر نيست بيايد بيرون بگويد من اشتباه کردم غلط کردم اگر بگويد اولين بتي است که شکسته و خيلي راههاي رحمت خدا و خلق به رويش باز ميشود. ما در خانه مثلا يک چيز عتيقهي قيمتي داريم يک قوري قيمتي عتيقهي آثار باستاني يا وراثت از اجداد داريم خيلي پدر مادر تعلق دارند در دکور نگه ميدارند مواظب هستند اگر بچهي شلوغ کار بي اجازهي پدر مادر قوري را در آورد از دستش عمدا يا سهوا افتاد شکست پدر متوجه ميشود به بچه ميگويد چرا قوري را شکستي ميگويد شکستم که شکستم به شما چه ربطي دارد خوب کردم باز هم ميشکنم مثل کار شيطان اين بچه خيلي خطرناک است ناهنجاري را از الآن دارد شروع ميکند. اين بايد تربيت شود تاديب شود نميگوييم راههاي غير شرعي و غير اخلاقي از راه صحيح بايد با نرمي تربيت کرد اين را ميگوييم که جلوي آدمهاي جاهل و مستکبر چه کار بايد کرد جلويش را بايد بگيريم خطرناک است بايد مقابله کرد اما اگر اين قوري که شکست پدر نگاه که کرد ديد دل بچه بيشتر از قوري شکسته اين بچه وا رفته نفسش در نميآيد هول کرده که الآن من چه خواهم شد چه بلايي به سر من ميآيد؟ اين جا بايد بچه را بغل کرد نوازش کرد محبت کرد طوري نيست دلداري بدهيم اين سکته ميکند خودش قيمتش خيلي بالاتر از قوري است حالا کسي که واقعا از در عذرخواهي پوزش غلط کردم نفهميدم در ميآيد ما فراوان داريم پيامکهايي که مردهايي که ميگويند اشتباه کرديم خانمها پدر مادر صد بار پيامک ميدهند اشتباه کردم نفهميدم طرف زير بار نميرود اين هماني است که پيغمبر خدا ميفرمايد شفاعت من به او نميرسد کسي که خودش را ميشکند حالا عذرش موجه است حق نداشته به قوري دست بزند ولي دست زده يا نه عذرش غير موجه است اشتباه بوده فراموش کرده يادش نبوده يا حالا از در عذرخواهي که در آمده واقعا راست راستکي دارد عذرخواهي ميکند يا مثلا گير افتاده مجبور است الآن خانوادهي خانم زنگ زدند ميخواهيم بياييم مهماني اين خانم به شوهر احتياج دارد ميآيد قربان صدقهي شوهر ميرود ميگويد من را ببخش اشتباه کردم الکي ميخواهد به کارهايش برسد يا بالعکس آقا مشکلاتي دارد ميخواهد عذرخواهي بکند بيا رابطه مان صميمي شود حتي آن جايي که الکي است حتي الآن کارش گير کرده به مشکل بر خورده ممکن است دوباره تکرار شود باشد حتي روايت ميگويد اگر به ظاهر هم کسي خودش را ميشکند اين هم قيمت دارد چون حتي خيليها حاضر نيستند به ظاهر هم خودشان را بشکنند مقطعي هم حاضر نيستند بشکنند همين هم غنيمت است اين قيد خيلي مهم است پيغمبر « وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» (نجم/ 4-3) وحي مستقيم الهي است حتي اگر کاذبا هم بيايد عذرخواهي ميکند فعلا گير افتاده به او ترحم بکنيد اگر او را نبخشيد ميفرمايد شفاعت من شامل حال شما نميشود و اين چيزي که پيغمبر خدا تاکيد کرده خيلي مهم است اميد ما به شفاعت و دستگيري پيغمبر خداست اگر پيغمبري که رحمتش براي عالمين و موجودات عالم است بگويد من نميتوانم برايت کاري بکنم تو قابل شفاعت نيستي خيلي خطرناک است همه محتاج ايشان هستيم در ذيل اين آيهي مبارکه در تفسير صافي فرمود ما مِن أحَدٍ مِنَ الأوَّلِينَ و الآخِرِينَ إلاّ و هُو مُحتاجٌ إلى شَفاعَةِ محمّدٍ صلى الله عليه و آله يَومَ القِيامَةِ (علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، ج2، ص202) بلا استثناء اولين و آخرين محتاج دستگيري و شفاعت پيغمبر خدا هستند از اين فيض بزرگ ما خودمان را محروم ميکنيم اين بحث را ما دو سه هفته باز ميکنيم سوالاتي که پيش ميآيد بفرستند بينندگان جوابشان را ان شاء الله ميدهيم يکي از سوالهايي که در طول اين چند سال فراوان هر هفته در پيامکها داريم که از ما سوال ميکنند ما گرفتار همسر جاهل و نادان هستيم گرفتار اولاد ناهنجار پدر مادر خشن هستيم گرفتار همسايهي مردم آزار همکار فاميل ارباب رجوع مشتري جاهل هستيم يک آدم جاهل نفهم تنگ ما افتاده پدر ما را در آورده با اين روايات ما چه کار کنيم؟ در روايات ما است اين که کسي در دنيا بگويد من جايي زندگي ميکنم که هيچ کسي دستش به من نرسد و من را اذيت نکند اين خواب و خيال را از خودش دور بکند چرا در بهشت اين طور است خاصيت دنيا اين طور است آيهي قرآن است « وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا» (فرقان/ 31) خداي مهربان ميفرمايد ما براي هر پيغمبري جعل کرديم يعني قرار داديم دشمني که به او تلنگر بزند حالا شيطان انسي يا جني حديث داريم اگر کسي در قبل نبوده در حالا هم نيست در آينده هم الا يک همسايهي مردم آزار در کنارش قرار ميگيرد اگر کسي برود قلهي کوهي در غاري بگويد تنها زندگي ميکنم از شر اين مردم فرار بکنم خدا شيطاني مرئي يا نامرئي حتي شده شيطان نامرئي جن ميفرستد به او تلنگر بزند هيچ وقت در امان نيستيم اصلا اين که من بروم گوشهاي زندگي بکنم نمرهي بيست به خودم بدهم هنر نيست يک جاهلي بيايد با من ور برود من را آزمايش بکند جاهل وسيلهي ادب و امتحان ما و وسيلهي آزمايش ماست کوره است براي پخته شدن بايد باشد اصلا صبر ما حلم ما تحمل ما ظرفيت ما با اينها بالا ميرود بايدي است مرحوم فيض کاشاني ميفرمايد اگر بدانند که در خلقت جهال و دشمنها يا خلقت شيطان چرا خدا شيطان را خلق کرده چه منافع چه امتحانهايي است که اگر نباشد دنيا دانشگاه نيست امتحان نيست هيچ ارزش ندارد يک پهلوان يک قهرمان با رقيب و طرف مقابل رشد پيدا ميکند اگر ما طرف مقابل نداشته باشيم هيچ وقت رشد پيدا نميکنيم رقيب و جاهل و هر کسي که باشد در کنار ما قرار ميگيرد ما را رشد ميدهد اين را دور بکنيم که برويم يک جايي که هيچ کس به ما دسترسي نداشته باشد اين نميشود هر کسي گرفتار جاهل به يک نوعي ممکن است شود اگر کسي گرفتار جاهلي شد که اين اذيت و آزار و شکنجه و زبان و چنين و مادر شوهر است پدر زن است مادر زن است هر کس ميخواهد باشد اتفاقا چند روز قبل آقايي در حرم به من مراجعه کرد گفت زندگي ما اين قدر مرفه و راحت است در آسايش و آرامش يک مادر خانمي داريم که در ريز و درشت زندگي ما دخالت ميکند دختر را تحريک ميکند زندگي من را آتش زده خيلي گلايه داشت من همين جواب را به او دادم اگر ما در ميان اطرافيان ما که نميتوانيم هم ترکشان بکنيم يا افرادي هستند با اينها سر و کار نداريم يک همسفري بوده دو ساعت تمام شد رفت با او کاري نداريم اما فاميل است همسايه است نميتوانيم جا به جا شويم پدر مادر اولاد خواهر برادر است نميتوانيم کاري بکنيم از هر راهي که ميشود در او تاثير گذاشت و او را اصلاح کرد استفاده بکنيم از دعا توسل در خانهي خدا رفتن يک بزرگي ميفرمودند فکر نکنيد شما حرف هايتان کارهايتان تربيت هايتان خيلي مهم است اگر به بچه ات ميخواهي نصيحت بکني يا به فاميل برو با خدا خلوت بکن بگو خدايا تو بايد او را هدايت بکني تو بايد در کلام من اثر بگذاري دلش دست تو است همه کاره تو هستي يعني در تمام مسائل اخلاقي تربيتي موعظهاي از خدا پيغمبر التماس بکنيم که آنها اثرش را بگذارند هر نوع خيرخواهي که براي دستگيري اين جاهل مشروع و قانوني و اخلاقي و عرفي است ما انجام بدهيم که اين فاميل است دوست است او را از اين لجن زار لجاجت گناه معصيت ناهنجاري بيرون بکنيم اين کار را حتما بکنيم از راههاي صحيح برويم دعا است توسل است غير مستقيم به او بگوييم ببينيم چه کساني اثر دارند حرف من را گوش نميدهد ولي حرف عمو خاله معلم را گوش ميدهد رفقاي خوب اطرافش قرار بدهيم پيامک است نامه است استفاده بکنيم عذرخواهي است خودمان را زمين زدن است هر طور که ميتوانيم گفت در دل دوست به هر حيله رهي بايد کرد اين حيلهها هم خيلي مهم است دربارهي سيرهي پيغمبر خدا داريم چه حيلههايي ميزدند براي هر کسي يک نوع آن يهودي که هر روز سر راه پيغمبر خاک روبه ميريخت آشغال ميريخت اذيت ميکرد پيغمبر را پيغمبر تحمل ميکردند ديدند دو سه روز بود پيدا نيست گفتند مريض شده در رخت خواب افتاده خدا وکيلي اگر ما بوديم ميگفتيم الحمدللهاي کاش زودتر از بين برود اين روحيهي پيغمبر بايد در ما باشد نخواهيم جهنم را پر بکنيم نخواهيم جهنم را زياد بکنيم هنر اين نيست يکي را جهنمي بکنيم هنر اين است يکي را از جهنم در بياوريم بهشت را پر بکنيم حضرت فرمودند برويم عيادتش وسيله گرفتند رفتند عيادتش کسي که هر روز پيغمبر را شکنجه ميداده چشمانش را باز کرد حضرت فرمود ديدم چند روز نيستي سراغت را گرفتم ديدم مريض هستي کاش يک ذره از اين خلق و خوي پيغمبر را با دوستانمان ميکرديم از دشمن هيچ پيغمبر با دشمن اين کار را ميکرد اصلا منقلب شد گفت من اين همه اذيت کردم شما را نميشود به شما ايمان نياورم نميشود شما را دوست نداشت اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله شهادتين گفت عاشق پيغمبر شد پيغمبر اين طوري خلع سلاح ميکند اگر بچهاي که فحش ميدهد ناهنجاري دارد بغلش بکنم در آغوشش بگيرم نوازش بکنم با محبت او را شهيد بکنم تمام پيغمبران امامان داشتند تا جايي که ميشود امکان دارد از راه محبت از راه قربان صدقه رفتن و اخلاق غير مستقيم هر حيلهاي داريم براي نجات آدم جاهل فاميل است قوم و خويش است هديه ميدهيم ما عذرخواهي بکنيم عيب ندارد سخت است اگر کسي بگويد من اين کارها را انجام دادم جواب نداد خيلي در پيامکها است ميگويد من هر دعايي بگوييد خواندم هر موعظهاي هر نصيحتي انجام دادم هر تربيتي هر مشاورهاي ولي شوهر من يا خانم من آدم بشو نيست يعني اگر کسي اين مراحل را طي کرد نه اين که طي نکرده باشد حالا اين طرف مقابل ما از هيچ راهي نفوذ پذير نيست و کوتاه نميآيد مصداق آن روايتي است که حضرت عيسي فرمودند من مرده را زنده ميکنم مرض لا علاج کور مادر زاد شفا ميدهم ولي از شفا دادن آدم احمق و از خود راضي و خود خواه عاجز هستم اين جا جايي است که حضرت عيسي هم لنگ مياندازد اين يکي را نميشود کار کرد جاهلي که سر تا پا جهالت است و مغرور است اين جا مورد سوال خيليها است اين جا خواهر برادر عزيز اگر شما نتوانستي اين شرايط را تغيير بدهي خودت را بايد با آن شرايط وفق بدهي اين جا همان روايتي است که داريم ميخوانيم تحمل الاذي است اين آدم جاهل را يک مريض روحي يا رواني حساب بکن من با عزيزان روانشناس مکرر صحبت کرده ام ميگويند درصد بسياري از افراد همين که ما چک نميکنيم قند داريم چربي داريم خيليها هم نميروند مشاوره يا تست بگيرند مشکل روحي رواني دارند کمبودها عقدهها دارند ناهنجاريهايي در خانواده و زندگي شان بوده منتها خودش حاضر نيست اقرار بکند يا تست بدهد اين آقا را مريض حساب بکن مريض جسمي حساب بکن نابينا حساب بکن يک کسي که دست ندارد حساب بکن يک وقت به معلولها بي ادبي نشود مثال ميگويم. اين آقا يا خانم يک مشکل روحي رواني دارد يا اصلا يک بچهي زبان نفهم حساب بکن بچهي کوچک دو نصف شب بلند ميشود همهي اهل خانه و گاهي همسايه را هم از خواب مياندازد عقلش نميرسد نصف شب است ما غير از تحمل چاره نداريم بچه است از قديم گفتند بچه زبان ما را نميفهمد اين را بچه حساب بکن اين جا تحمل الجاهل است اين جا هر چه ميتوانيم تحمل بکنيم اين مثال را زده بوديم يک حکيمي مهماني در خانه اش آورد آدم خيلي دانايي بود خانمي داشت خيلي تند و بداخلاق انبيا اين همه گرفتار بودند خيليها مرد بد اخلاق يا خانم بداخلاق دارند اينها مکمل هم هستند آمد منزل سفره را آورد پذيرايي بکند خانم از آمدن مهمان ناراحت بود آمد سفره را کشيد ظرفها را ريخت غذا را ريخت مهمان خيلي ناراحت شد گفت من در اين خانه نميمانم اين چه خانمي چه زندگي است حکيم دستش را گرفت نشاند گفت اگر ما اين سفره را ميانداختيم يک مرغي خروسي پرندهاي ميآمد با پرش ميزد ميريخت چه کار ميکردي؟ گفت هيچ چيز گفت خانم من را پرنده حساب بکن يک مرغ حساب بکن حالا محترمانه نميگوييم يک حيوان وحشي بلانسبت حساب بکن اگر کسي طرفش ديد ناهنجاريهايي دارد و اصلاح نميشود هر چه التماس و خواهش بکنيم فايده ندارد اين جا گزينهي دوم را انتخاب بکنيم با آن شرايط خودمان را وفق بدهيم آستانهي تحمل و ظرفيت خودمان را بالا ببريم او جاهل است تو جاهل نباش او مغرور و نفهم است تو نباش تو خودت را خرد بکن اين روايت را من چند روز قبل در مسجدي ديدم همين طور در ذهنم مرور ميشود از حضرت علي سلام الله عليه است زكوةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ (تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص??) خيلي حديث قشنگي است بعضي حديثها کوتاه است ولي يک دريا معاني در آن خوابيده حضرت علي ميفرمايد خدا به تو عقل فهم شعور علم داده زکات بايد بدهيم هر چيزي اضافه اش را بايد به ديگري بدهيم زکات مال بدن علم خدا به تو عقل داده عاقل هستي زکات عقلت اين است که جاهل را تحمل بکني و اين خيلي رشد آور است يعني اگر بدانيم که اين جاهل چقدر به ما ترقي ميدهد حلم ما صبر ما بزرگي ما را باعث رشد ما است پيغمبر خدا فرمود أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ (من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 394) چه کسي از همه عاقل تر است؟ آن کسي که از همه بيشتر با مردم با آدمهاي جاهل مدارا ميکند يک مدير يعني مدارايش بالا است عاقل يعني مدارايش بالا است هر کس که عاقل تر است آستانهي مدارا و تحمل و صبرش بالاتر است. پيغمبر خدا فرمود أمِرتُ بِالمُداراةِ کَما أمِرتُ بِالفَرائِضِ (کافي، ج 2، ص 117) يعني چطور نماز واجب است اگر نخوانيم چقدر سخت است روزه حج واجب است همان طور مدارا کردن با مردم و جهال را هم خدا بر من واجب کرده يعني بر همه واجب است مثل نماز واجب است بچهي ناهنجار داري اذيت ميکند تحمل بکن مدارا بکن
شريعتي: قبول دارم باعث رشد و تعالي ما است و بايد تحمل بکنيم صبر بکنيم ولي موجب سوء استفادهي آنها نميشود؟
حاج آقا فرحزاد: بشود يا نشود ما عرض کرديم آن راههاي اول را ميرويم راههاي اول را اگر رفتيم هيچ فايده نکرد ما نميتوانيم طرف را تغيير بدهيم حالا عوض نميکنيم با او درگير شويم و ما هم کارهاي جاهلانه مثل او انجام بدهيم يا خودمان را درست بکنيم؟ يعني خودمان را با آن شرايط وفق بدهيم اگر کسي کنار همسري قرار گرفته که مردم آزار است مثل فرعون است فرمود خدا ثواب حضرت آسيه را در نامهي عملش نمينويسد اگر يک آقاي گرفتار همسري شده مثل همسر نوح همسر حضرت لوط اگر صبر و تحمل کرد خدا صبر حضرت ايوب را در نامهي عملش مينويسد خدا جبران ميکند رواياتي را عرض ميکنيم که اگر کسي تحمل صبر گذشت بکند چه پاداشها و برکاتي را خدا به او ميدهد جبرئيل مکرر به پيغمبر نازل شد گفت دَارِ النَّاسَ (تصنيف غرر الحکم و درر الکلم، ص445) خدا ميفرمايداي پيغمبر با بندگان من مدارا بکن آن فهم و درک و لطافتي که پيغمبر داشته با جاهل ترين افراد مينشسته چقدر مدارا ميکردند يک ذره خلق و خوي پيغمبر در ما باشد همهي مشکلات ما حل ميشود وقتي راههايي که رفتيم نتيجه نداد چاره اش اين است که تحمل بکنيم ما هم مثل آنها نباشيم برخورد ما مثل آنها نباشد تحمل بکني اولش يک کم سخت است کسي حرفهاي بي خودي ميزند حديث داريم هر کس از هر چيزي که دردش ميآيد به سرش ميآيد يک کسي به پدر مادرش خيلي حساس است يک جاهل ميآيد به پدر مادرش فحش ميدهد يک روايت در سفينه ديدم اگر کسي بگويد من اصلا هيچ وقت بيني ام را به اين ديوار نميمالم خدا پيشامدي ميآورد بيني اش محکم به ديوار ماليده شود يعني روي چيزهايي که حساس هستيم به سر ما ميآيد حساسيتها از بين ميرود من ما شکسته ميشود چرا ديگران را هر چه اذيت ميدهند ناراحت نميشويم ولي نسبت به ما اگر باشد آتش ميگيريم چون من داريم همهي حرفها برميگردد به مني که بايد بشکنيم تحمل جاهل منها را ميشکند خرد که شود من قول ميدهم هيچ حس نميکنيد. حديث وصيتي که ميخوانيم آدرس در کتاب مکارم الاخلاق مرحوم طبرسي صفحهي 433 است من لا يحضر الفقيه شيخ صدوق بحار يکي از اين کلمهها را بزنند در کامپيوتر ميآيد حديث معروفي است.
شريعتي: خيلي ممنون صفحهي 70 را تلاوت ميکنيم آيات 154 تا 157 سورهي مبارکهي آل عمران
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الْأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّـهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّـهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ?154? إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّـهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ?155? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّـهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّـهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ?156? وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ?157?
ترجمه:
سپس بعد از آن اندوه و غم، خواب آرام بخشي بر شما فرود آمد که گروهي از شما را [که بر اثر پشيماني، دست از فرار برداشته به سوي پيامبر آمديد] فرا گرفت، و گروهي که فکر حفظ جانشان آنان را [در آن ميدان پر حادثه] پريشان خاطر و غمگين کرده بود، و درباره خدا گمان ناحق و ناروا هم چون گمان هايِ [زمانِ] جاهليت مي بردند [که چون خدا وعده پيروزي داده پس پيروزي بدون هر قيد و شرطي حقّ مسلّم آنان است! اما وقتي شکست خوردند درباره وعده خدا دچار ترديد شدند و] گفتند: آيا ما را در اين امر [پيروزي] اختياري هست؟ بگو: يقيناً اختيار همه امور به دست خداست. [اين نيست که چون خدا وعده پيروزي به شما داده بدون قيد و شرط براي شما حاصل شود، پيروزيِ وعده داده شده، محصول صبر و تقوا، و شکست معلول سستي و نافرماني است]. آنان در دل هايشان چيزي را پنهان مي کنند که براي تو آشکار نمي سازند، مي گويند: اگر ما را در اين امر [پيروزي] اختياري بود [و وعده خدا و پيامبر حقيقت داشت] در اينجا کشته نمي شديم. بگو: اگر شما در خانه هاي خود هم بوديد کساني که کشته شدن بر آنان لازم و مقرّر شده بود، يقيناً به سوي خوابگاه هاي خود [در معرکه جهاد و جنگ] بيرون مي آمدند. و [تحقّق دادن اين برنامه ها] به سبب اين است که خدا آنچه را [از نيّت ها] در سينه هاي شماست [در مقام عمل] بيازمايد، و آنچه را [از عيوب و آلودگي ها] در دل هاي شماست، خالص و پاک گرداند؛ و خدا به آنچه در سينه هاست، داناست. (???) قطعاً کساني از شما روزي که [در نبرد احد] که دو گروه [مؤمن و مشرک] با هم روياروي شدند، به دشمن پشت کردند، جز اين نيست که شيطان آنان را به سبب برخي از گناهاني که مرتکب شده بودند لغزانيد، و يقيناً خدا از آنان در گذشت؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و بردبار است. (???) اي اهل ايمان! مانند کساني نباشيد که کفر ورزيدند و درباره برادرانشان هنگامي که آنان به سفر رفتند [و در سفر مُردند] و يا جهادگر بودند [و شهيد شدند]، گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمي مردند و شهيد نمي شدند. [شما به کافران اعتنا نکنيد] تا خدا اين [اعتقاد و گفتار] را حسرتي در دل هايشان قرار دهد. و خداست که زنده مي کند و مي ميراند؛ و خدا به آنچه انجام مي دهيد، بيناست. (???) و اگر در راه خدا شهيد شويد يا بميريد، يقيناً آمرزش و رحمتي از سوي خدا، بهتر است از آنچه [آنان از مال و منال دنيا] جمع مي کنند. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: نکتهي صلوات را ميشنويم
حاج آقا فرحزاد: يک روايت نوراني و مهمي است که تا الآن نخوانديم اين روايت را ماه ربيع الاول هم مربوط به پيغمبر خداست ميطلبد بيشتر به پيغمبر صلوات هديه بکنيم پيغمبر خدا فرمود مَن عَسُرَت عَليه حَاجة فَليَكثُر الصَّلاة عَلَيَّ فَإنَّهَا تَكشِف الهُمُوم وَالغُموم وَتكثر الأرزَاق وتقضي الحَوائِج کسي که حاجتي گرفتاري او را به عسر و حرج انداخته گرفتار شده به زحمت افتاده راه برون رفت از آن گرفتاري و مشکلش اين است که زياد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم در ادامه ميفرمايد کسي که خدا زياد صلوات بفرستد خدا هموم و غموم هم و غم هايش را از او دور ميکند غم غصه مشکلات گرهي اگر باشد و رزق و روزي اش را زياد ميکند رزق و روزي فقط پول و مال دنيا نيست آرامش امنيت علم معرفت فهم تحمل ظرفيت هم رزق است صلوات رزق را زياد ميکند و حوائج و مشکلاتش را هم برطرف ميکند. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: نکات تکميلي شما را ميشماريم
حاج آقا فرحزاد: بعضيها ميگويند اگر کسي ما را اذيت کردند ما نميبخشيم گرو ميگذاريم براي روز قيامت در روايات ما هم اشاره شده ما در آخرت آن قدر به فضل و لطف و کرم خدا احتياج داريم و يکي قوي ترين لطف و فضل و کرم خدا شامل حال کساني ميشود که در اين دنيا از طرف بگذرند اگر ما در دنيا گذشتيم آن فضل خدا و لطف خدا شامل اين که من در دلم نگاه دارم نگذرم طرف گير بيفتد درگير شود مشکل پيدا بکند نه از خدا دور ميشوم اگر ميخواهيم فضل و لطف خدا نه قيامت الآن شامل حال ما شود راه حلش اين است که فوري بگذريم گذشت بکنيم خدا ميفرمايد « وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (نور/ 22) صفح يعني اين که هيچ ملامت هم نکني در دلت هم نگران نکني قشنگ پاکش بکني هيچ اثري نماند و هي آثار انتقام هم برايش بار نکني عفو و گذشت بکني ما اين همه گناه و معصيت کرديم اين همه پاي ديگران را لگد کرديم دوست داريم ما را ببخشند يا گير به ما بدهند؟ هر طوري که خدا ميگويد دوست داري با تو رفتار بکنند يا من خدا با تو رفتار کردم تو هم با ديگران رفتار بکن از فطرت ما ميپرسد خيلي آيهي قشنگي است پس اگر ميخواهيم از گرو خودمان را آزاد بکنيم بياييم ديگران را از گرو خودمان آزاد بکنيم گاهي آدم چند روز مريض شده مسافرت بوده نتوانسته حمام برود لباسش بدنش کثيف است آدم خودش از خودش بدش ميآيد وقتي استحمام ميکند احساس آرامش راحتي دارد اگر سر و وضعش را اصلاح نکرده اگر کسي روحش را از ديگران رنجشهايي که نشسته پاک بکند خودش را تکان بدهد حقد و کينهها را دور بريزد هزارها برابر از شستشوي ظاهر و لباس بالاتر است خيلي احساس سبکي است کينهي هيچ کسي را در دل نگيريم اين خيلي شعر قشنگي است صورت نبست در دل ما کينهي کسي آيينه هر چه ديد فراموش ميکند مثل آيينه باشيم. روز نهم که امروز روز امامت امام زمان عليه السلام است مرحوم آشيخ عباس قمي در مفاتيح نوشتند روز بسيار مبارکي است روزي است که آدم بايد دلها را شاد بکند و گره باز بکند وسعت رزق به اهل و خانواده و عيالش بدهد و دلها را شاد بکند غمها را برطرف بکند امشب هم که شب يلدا است طولاني ترين شب است ما در روايات داريم که از شب و روزهاي پاييزي و زمستان حداکثر استفاده را ببريد روزها کوتاه است براي روزه گرفتن مناسب است شبها طولاني و بلند است براي عبادت و مناجات و راز و نياز الآن حدودا بيست دقيقه به شش اذان صبح است کسي دير هم که بخوابد باز ميتواند نيم ساعت مانده به صبح بيدار شود مرحوم شيخ رجب علي خياط ميفرمودند اگر حال نماز هم نداشتي همان در رخت خواب چهار کلمه با زبان مادري با خدا صحبت بکن اگر ميتواني اشکي جاري شود عذرخواهي از خدا بکني خدا دوست دارد لنگ و لوگ و خفته شفت و بي ادب سوي او ميغيژ و او را ميطلب دوست دارد يار اين آشفتگي کوشش بيهوده به از خفتگي ما در طول اين چند سال پيام خيلي داشتيم نماز شب کوچک را دوباره بگوييد با اين که بارها عرض کرديم يک نماز شب همان يازده رکعت است از آن کوچک تر سه رکعت آخر است دو رکعت شفع يک رکعت وتر لازم هم نيست سي صد تا العفو و چهل تا مومن را بگوييد يک ربنا آتنا هم بگوييد کافي است بهتر است چهل تا مومن را دعا بکنيد اين نور علي نور و دسر است و از آن کوچک تر همان يک رکعت آخر است و از آن کوچک تر بعد از نماز عشا دو رکعت نماز شکسته است نافلهي عشا نماز شب کوچک است از اين کوچک تر دو آيهي آخر سورهي مبارکهي بقره است « آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّـهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ، لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (بقره/ 286-285) فرمود اين جاي قيام شب را ميگيرد دو آيهي آخر سورهي مبارکهي بقره شب يلدا مرسوم است در مملکت ما دور هم جمع ميشوند واقعا فرصت خيلي خوبي است آنهايي که قهر هستند فاميلهايي که هم ديگر را نديدند يک کمي از اين فضاهاي مجازي بياييم بيرون اگر ميشد در خانه موبايلها را از همه ميگرفتند خوب ميشد موبايلها را بگذاريم کنار دو ساعت اينترنت را قطع بکنيم بنشينيم با هم گپ و گفتگو بکنيم ببينيم کسي مشکلي ناراحتي دارد احوال پرسي از حال هم ديگر بپرسيم کدورتها برود کنار دنيا همه اش گذشتني است ميگويند پادشاهي انگشتر خيلي قيمتي درست کرد همه را جمع کرد گفت چيزي به من ياد بدهيد که بنويسم در اين انگشتر که اگر شادي بود غرور من را نگيرد و اگر غم بود خيلي پکر نشوم يک نفر گفت بنويس اين نيز بگذرد دنيا گذرگاه است ميگذرد خوبي بدي ميگذرد بياييم براي آخرت فکري بکنيم
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار