اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-08-18- حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد -وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (ظلم نکردن به ديگران)

معرفی برنامه

موضوع برنامه: وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (ظلم نکردن به ديگران)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش
: 18-08-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


و عمر شيشه عطر است، پس نمي‌ماند *** پرنده تا به ابد در قفس نمي‌ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد *** که روي آينه جاي نفس نمي‌ماند
طلاي اصل و بدل آنچنان يکي شده اند *** که عشق جز به هواي هوس نمي‌ماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان *** که اين طبيب به فريادرس نمي‌ماند
من و تو در سفر عشق دير فهميديم *** قطار منتظر هيچ کس نمي‌ماند


شريعتي: سلام به همه‌ي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا سلام عليکم حاج آقا فرحزاد
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ي بينندگان عرض سلام دارم ان شاء الله عزيزان براي زيارت اربعين آماده شوند.
شريعتي: ان شاء الله، هفته‌ي گذشته بحثي را در ذيل وصيت حضرت رسول به امام علي داشتيم بحث هم در مورد وصيت بود خيلي مورد استقبال قرار گرفت نکاتي مانده بعد از تلاوت قرآن همراه ما باشيد بحث امروز شما را مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم وصيت سوم پيغمبر عظيم الشان به مولا حضرت علي اين است که يَا عَلِيُّ أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَدٍ (محاسن، ص 292) بالاترين جهاد‌ها و کوشش‌ها چيست؟ بالاترين ايثار و فداکاري چيست؟ همّ ما و دغدغه‌ي اصلي ما چه باشد لبه‌ي تيز کارهاي اصلي ما چه باشد چه براي ما مهم باشد آن چيزي که دغدغه‌ي پيغمبر است کدام جهاد از همه مهم تر است جهاد يعني تلاش کدام تلاش همت فعاليت در راس همه‌ي تلاش‌ها بايد باشد؟ پيغمبر عظيم الشان عقل کل مي‌فرمايد يا علي، يا علي را هم خيلي دوست داشتند چون ذکر حضرت علي عبادت است يا علي بالاترين کوشش‌ها بالاترين جهاد‌ها بالاترين رزمنده‌ها آن‌هايي هستند که همتشان اين باشد که آزار و اذيتشان به کسي نرسد يعني صبح که از خانه مي‌آيد بيرون مواظب باشد آزارش به کسي نرسد در خانه است مواظب باشد آزار و اذيتش به کسي نرسد همه اش حواسش به حق الناس باشد اگر کسي يک طوري زندگي بکند که آزار و اذيتش به کسي نرسد او بالاترين مجاهد رزمنده و مومن و بالاترين انسان کامل است حضرت علي تعبيري دارند که ما مسلمان واقعي هستيم يا نه مي‌فرمايد المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلمونَ مِن لِسانِهِ و يَدِهِ (معاني الاخبار، ج 1، ص 239) اگر کسي در اين دوره يک طوري زندگي کرد که از دست و زبانش ديگران در آسايش بودند همسرش مي‌گويد واقعا من از او راضي هستم زن و بچه اش مي‌گويند راضي هستيم پدر مادر زير مجموعه همکاران همه مي‌گويند راضي هستيم او همه‌ي راه را تقريبا رفته بالاترين ايمان جهاد کوشش براي کسي است که همت بگمارد ظلمش به کسي نرسد يک بزرگي سي سال قبل کلامي به من فرمودند هنوز در گوش بنده است فرمود فلاني من تمام فکر و همّ و غم ام اين است که آه مظلوم پشت سر من نباشد يقين دارم خداي مهربان سريع الرضا است ارحم الراحمين است اگر حق الناس گردن من نباشد ظلم حق الناسي گردن من نباشد خدا خيلي بالاتر از اين‌ها است خداي بزرگ عفو اش هم بي نهايت بزرگ است ولي روايت داريم همين خدا روز قيامت قسم خورده در روايت فَقَالَ وَ عِزتِي وَ جَلَالي لَا َيجوزني ظلْم ظَالمٍ و لوْ کفٌ بکفٍ (کافي، ج 2، ص 443) ظالم به عزت و جلالم قسم من از ظلم ظالم نمي‌گذرم اگر کسي اذيت و آزاري به کسي رسانده يا به شخصي خلقي موجودي حتي به يک حيوان خدا مي‌فرمايد من از ظلم ظالم نمي‌گذرم گناه نابخشودني است مگر اين که مظلوم يا حلال بکند يا قصاص بکند ظالم قصاص شود يا مظلوم از حقش بگذرد روايت داريم آخر قيامت خدا خطاب مي‌کند‌اي امت پيغمبر خاتم من از شما گذشتم برويد هم ديگر را حلال کنيد برويد بهشت ولي اگر نگذرند گير هستند آن جا هم عذرخواهي فايده ندارد حسنات طرف را مي‌گيرند اگر نداشته باشد گناهان طرف را مي‌دهند در آن وانفسا نياز هم داريم در دنيا حاضر نيست بگذرد آن جا بگذريم؟ اين را جدي بگيريم پيغمبر امامان ما در سخت ترين شرايط مثل حضرت مسلم لبش شکاف برداشته خون مي‌رود حرف زدن برايش مشکل است ولي وصيت مي‌کند پيغمبر ما لحظات واپسين که از جا بر اثر سمّ به شهادت رسيدند اين هم کم لطفي است وفات بدانيم محدث قمي مي‌فرمايد روايات معتبر داريم تمام انبيا و امامان شهيد شدند پيغمبر واقعا شهيد شدند بدنشان مسموم بود در آستانه‌ي شهادت نمي‌توانستند از جا بلند شوند حضرت علي و فضل بن عباس زير بغل‌هاي آقا را گرفتند پاهاي حضرت به زمين کشيده مي‌شد آمدند منبر رفتند وصيت کردند حضرت علي ضربت خورده وصيت مي‌کند امام حسن تشت خون کنارش است بر اثر سم وصيت مي‌کند امام حسين لحظه‌ي آخر آمد چقدر وصيت کرد پيغمبر روي منبر که نشستند اول شخصيت عالم است مهم ترين موضوع را در آخرين منبر مي‌فرمايد فرمود مردم خدا قسم خورده من از ظلم ظالم نمي‌گذرم خيلي بايد جدي بگيريم مهم ترين دغدغه‌ي پيغمبر اين است مي‌خواهد روز قيامت ما گير نباشيم ما در قيامت طبق آيات قرآن و روايات پنجاه موقف ايست بازرسي داريم موقف است عقبه است مثلا موقف نماز روزه زکات خمس بايد حساب پس بدهيم شلوغ ترين موقف قيامت که خطرش از همه بيشتر است موقف ظلم و حق الناس است که اگر به حق کسي تعدي نکردي بفرما برو بدهي حق الناس نداري بفرما برو پيغمبر ما مي‌خواهد اين موقف را براي ما حل بکند مي‌فرمايد خدا قسم خورده به ذاتش که از ظلم ظالم نمي‌گذرم ايها الناس از من رسول الله اگر کسي طلبي دارد يا حلال کند يا بگيرد که من طاقت عذاب روز قيامت را نکردم پيغمبر تعارف نمي‌کردند نه بعضي‌ها فکر مي‌کنند سمبليک است نه کفر است که پيغمبر صحنه سازي بکند واقعا جدي حلاليت طلبيدند حضرت خديجه همه‌ي هستي اش را داده حلاليت مي‌طلبد حضرت زهرا که معصوم است حلاليت مي‌طلبد يکي از کارهاي خوب در زمان زنده بودن و بعد از مرگ حلاليت طلبيدن است خود امام حسين عليه السلام بعد از اين که اين همه عزيزانشان به شهادت رسيدند و حضرت تک و تنها ماندند آمدند در خيمه با امام چهارم وداع بکنند امام سجاد را در آغوش گرفتند به سينه چسباندند شما شرايط امام حسين را در نظر بگيريد آن موقع چه چيزي دغدغه اش است اين پيام براي ما مي‌ماند فرمود يا بُنَيَّ إِيَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ (کافي، ج 2، ص 331) فرزندم مواظب باش از ظلم کردن به کسي که جز خدا ناصر و ياوري ندارد مواظب باش ظلمي به کسي نرسد آه مظلوم پشت سرت نباشد مخصوصا مظلوماني که توان دفاع ندارند همه نوع ظلم بد است کمترين ظلم بد است يک موقع آدم به کسي ظلم مي‌کند پول دارد پارتي دارد زبان مدرک دارد مي‌رود حقش را مي‌گيرد بيشتر هم مي‌گيرد اين خطرش کمتر است ولي به آدم ضعيفي ظلم مي‌کنيد که دستش به جايي بند نيست زانوهايش را مي‌رود بغل مي‌کند پدرت را در مي‌آورد از امام حسن پرسيدند بين زمين تا آسمان چقدر فاصله است حضرت فرمود آه يک مظلوم ناله‌ي يک مظلوم نفرين يک مظلوم يک آه مي‌کشد من همين جا عرض مي‌کنم بعضي مواقع ما پدر مادراني داريم که زبان دارند از خودشان دفاع مي‌کنند همسري داريم که قوي است چپ بروي راستت مي‌کند اين خطر ندارد جوابت را مي‌دهد حقش را مي‌گيرد پيغمبر خدا فرمود اگر سجده بر غير خدا جايز بود من امر مي‌کردم خانم‌ها براي شوهرهايشان سجده بکنند حديث اين طوري نداريم واقعا ما هميشه از خانم‌ها دفاع کرديم چون بيشتر مورد ستم قرار مي‌گيرند مواظب باشيم يک وقت خانمي پدر مادري است حقش را ندهي با چنگ و دندان مي‌گيرد يک متلک بگويي نه متلک بارت مي‌کند شايد چند تا هم طلبکار شود اما يک پدر مادري هم مظلوم اند آه مي‌کشند اولادي است نمي‌گويد در خودش مي‌خورد همسري است که آه مي‌کشد از اين‌ها خيلي بترسيم مورد خطاب امام حسين اين موارد است بترسيد از آه مظلومي که جز خدا ياوري ندارد خطر اين خيلي جدي است و تاثير گذاري اش هم زود است وکيل مظلوم خود خدا است مي‌آيد ميدان ممکن است دير و زود باشد ولي خدا اثر وضعي در ظلم گذاشته ظلم زود طرف را پاگير مي‌کند برمي‌گردد آتش مي‌زند. آيت الله خرازي کتاب خيلي قشنگي دارند روزنه‌هايي به عالم غيب گاهي آقاي حسيني قمي هم معرفي کردند حداقل اگر کتاب‌هاي علمي حوصله نداريم بخوانيم کتاب‌هاي داستاني بخوانيم خاطرات داستان‌هاي علما اين‌ها هم خسته کننده نيست رفع خستگي هم مي‌کند خيلي حکايات داستان‌هاي واقعي است که افسانه نيست رمان نيست واقعي است با سند در خارج اتفاق افتاده ايشان نقل کردند که يک خانمي بوده شوهرش مرده بوده چهار بچه يتيم داشته چاره‌اي نداشته دست فروشي مي‌کرده مي‌آمده وسائلي را پهن مي‌کرده جايي مي‌فروخته آدم هم اگر يک وقت مي‌خواهد سد معبري بکند با متانت از راه صحيح تذکر بدهد نه با ظلم و فحش و اهانت و تحقير نه با از بين بردن اموال طرف. دو مامور مي‌آيند به اين خانم مي‌گويند جمع کن مي‌گويد من يتيم دارم سرپرست ندارم خواهش مي‌کنم اجازه بدهيد يا ببرم يک جاي ديگر يکي از اين مامورها مي‌گويد باشد صرف نظر مي‌کند آدم مودبي بوده آن يکي مثل شمر مي‌گويد اين حرف‌ها چيست پا مي‌زند لگد مي‌کند به زن اهانت مي‌کند زن مي‌رود يک گوشه‌اي آه مي‌کشد مستند است اين آن ماموري که اين بي ادبي را کرده و ظلم به اين خانم کرده بعد از چند روز پا درد شديدي مي‌گيرد هر چه دکتر دوا درمان کرده دردش قطع نمي‌شده آخر مي‌رود فايده ندارد دست به دعا و نذر و نياز مي‌شود تا اين که مي‌گويند اگر بروي کربلا حضرت عباس شفا مي‌دهد مي‌رود کربلا شبي که وارد کربلا مي‌شود که مي‌خوابد تا فردا برود زيارت حضرت عباس را خواب مي‌بيند حضرت مي‌فرمايد پايت را در حرم من بگذاري مجازات مي‌کنم چوب مي‌زنم برگرد برو قابل توجه آن‌هايي که هزاران ظلم مي‌کنند اداي دين حق الناس دارند پدر مادر مي‌گويند راضي نيستيم با اين حال مي‌روند کربلا مي‌گويند مي‌خواهي راضي باش مي‌خواهي راضي نباش ما استادي داشتيم خدا رحمتش بکند فرمود من گذرنامه گرفتم بروم کربلا پدرم گفت من راضي نيستم حلال نمي‌کنم گفتم من گذرنامه را پاره مي‌کنم من نوکر خدا امام حسين هستم نوکر دلم نيستم که ما نوکر هوا هوس و دل خودمان هستيم نوکر عادت خودمان هستيم جو ما را مي‌گيرد. ببينيم خدا راضي است امام حسين راضي است يا نه امر امام حسين امر حضرت عباس چيست حضرت عباس به اين ظالم گفت اگر بيايي حرم چوب مي‌زنم زيارت نکرده برگشت برود طرف را پيدا بکند راضي بکند چرا امام حسين لحظه‌ي آخر اين سفارش را کرده هزار کار خير است ولي آن لحظه‌ي آخر حضرت حسين عزيزش را در دلش گرفته امام به حق بعد از خودش است سفارش مي‌کند مواظب باشيم ظلم نکنيم آه مظلوم پشت سر ما نباشد پيغمبر ما چه موقع مرگ چه در طول زندگي اين سفارش را مي‌کردند که بالاترين جهاد اين است که ظلمت به کسي نرسد مرحوم آسيد علي قاضي رحمة الله استاد مرحوم آيت الله بهجت و علامه طباطبائي و خيلي از بزرگان بود که مي‌فرمايند عمده بهره‌ي عمر ما دوراني بود که با اين استاد در ارتباط بوديم وصيت‌هاي خيلي مهم را آدم يا بنويسد يا بگويد موقع مردن بچه‌ها عمل بکنند ايشان دو سه وصيت مهم داشتند يکي اين که روزي يک توسل به اهل بيت داشته باشيم خيلي وصيت خوبي است پل ارتباطي معنوي و قلبي در قالب زيارت عاشورا دعاي توسل يکي از دعاها تلاوت قرآن هديه به چهارده معصوم باشد يا حداقل صد صلوات هديه بکنيم به چهارده معصوم يک حاضر باش بزنيم زيارت امين الله را هر روز مي‌فرمودند بخوانيد حاضر باش به حضرت علي بزنيم يکي اين که عزت خودتان را حفظ بکنيد تا مي‌توانيد رو به کسي نزنيد حتي در خانه‌ي مرجع تقليد هم آبرويتان را نبريد نماينده‌ي امام زمان باشد اشکالي ندارد آبرويت را مي‌دهي خودت را خرد مي‌کني برو با قناعت با عزت مندي خودت را حفظ بکن اين وصيتش به نظر من از همه مهم تر است ايشان وصيت کردند سه بار نام خدا را آوردند الله الله الله در زندگي سعي بکنيد دلي را مرنجانيد واقعا سفارش مهمي است اين وصيت همه‌ي پيغمبران امامان همين است اين اگر واقعا در جامعه‌ي ما پياده شود چه مي‌شود؟ چرا در مملکت ما پنج الي هفت ميليون پرونده در سال است خيلي فاجعه است تازه چقدر پرونده‌هايي که به دادگاه کشيده نمي‌شود يا دعوا مي‌شود رويشان نمي‌شود يا بخواهد وکيل بگيرد چند برابر ضرر را بايد بدهد ما به حق خودمان راضي نيستيم تعدي به حقوق ديگران مي‌کنيم اين جامعه که همه دم از عدالت مي‌زنند اما از عادل بودن تهي هستند کارفرما حق کارگر را رعايت بکند روايتي است در مورد اين‌هايي که حق کارگر‌ها را نمي‌دهند خيلي بايد مواظب باشند يک وقت مشکلي است کارفرما مي‌گويد من از دولت طلب دارم ندادند عذر دارد اين معلوم است ولي اگر دارد مي‌تواند حق اين کارگر را بدهد مي‌خواهد سود بيشتر بدهد در بانک بگذارد چنين بکند يا املاک است دلش نمي‌آيد ارزان تر بفروشد خيلي شکايت داريم شش ماه يک سال است حقشان را نداده اند چقدر بازنشسته‌ها به ما مراجعه کردند آب خوردن غذا خوردن ما از همين حقوق ناچيز است شش ماه است ندادند ما چقدر قرض بکنيم آن‌هايي که مي‌توانند نمي‌توانند هم عذر بخواهند پيغمبر عظيم الشان فرمودند مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَام‏ (من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 12) پيغمبر عظيم الشان فرمودند اگر کسي حق اجيري را ادا نکند مزد کارگر را ندهد اجير نه اين که کارگر باشد نه مهندس است معمار است پيمان کار است هر کسي که دارد کار مي‌کند در ذهن ما کارگر نباشد هر نوع قراردادي باشد که ما قراردادي بستيم وقتش رسيده توان پرداخت هم داريم بيني و بين الله و بايد اجرت بپردازيم و سهل انگاري مي‌کنيم امروز فردا مي‌کنيم فرمود اگر کسي حق ثابت کسي را ندهد خدا عمل او را هبط مي‌کند يعني کارهاي ثوابش از بين مي‌رود حالا دائم سجاده آب بکش بگو من عذاب وجدان نگيرم به يتيم‌ها کمک کردم بيخود به يتيم‌ها کمک کردي شما بايد اول دين ات را ادا بکني من مال مردم را بگيرم مثل همان که دزدي مي‌کرد مي‌داد به عده‌اي اين کار خلافي است اصلا قبول نمي‌شود اعمال او حبط مي‌شود نه اين که بهشت نمي‌رود بوي بهشت به آن کسي که حقوق ديگران را نمي‌دهد بدهي اش را پرداخت نمي‌کند نمي‌رسد بوي بهشتي که پيغمبر فرمود از مسافت پانصد سال به مشام مي‌رسد به اين شخص نمي‌رسد اول قدم در راه خدا سير و سلوک اين است همه‌ي بيننده‌ها توجه داشته باشند مواظب باشيم همه نوع ظلم بد است من از مثال ظلم ريز شروع مي‌کنم در اسلام اين قدر موضوع ظلم مهم است ريزترين ظلم‌ها ظلم به يک گياه ظلم به يک نهال به يک درخت به يک حيوان اين به درد منابع طبيعي و محيط زيست مي‌خورد ما روايت داريم اگر کسي يک علفي يک گياهي را به ناحق از بين ببرد پايمان بکند بکَنَد فرشته‌اي است که او را پرورش مي‌دهد رشد مي‌دهد آن فرشته او را لعنت مي‌کند نمي‌خواهيم بگوييم جرم سنگين آن چناني است ولي در همين اندازه برايش گناه مي‌نويسند پايمال کردن يک گياه يک نبات يک زراعت يک کشاورزي لعنت مي‌کند علف‌هاي هرز که نه يا براي استفاده اشکال ندارد يا اضافه است بايد بچينند را نمي‌گوييم آن‌هايي که به ناحق به محيط زيست خسارت وارد مي‌کنند فرشته‌هايي که موکل آن محيط هستند آن‌ها را لعنت مي‌کنند حتي روايت داريم اگر کسي يک پرنده‌اي را بي جهت بکشد يک وقت پرنده‌اي حشراتي هستند اذيت مي‌کنند موذي اند موذي‌ها را تبعيد کردن يعني يک جاي دور بردن يا کشتن اشکال ندارد مورچه‌هايي که به خانه زندگي حمله کردند عيب ندارد ولي مورچه حشره‌اي که آزار ندارد پرنده‌اي که آزار ندارد کشتنش جايز نيست ما روايت داريم کسي گنجشکي را بي جهت بکشد روز قيامت دادخواهي مي‌کند مي‌گويد خدايا من چه گناهي داشتم اين آقا به من با سنگ يا تير زد من را کشت اين پرنده حلال گوشت يا حرام گوشت ما حق نداريم حيواني را بي جهت بکشيم حرام است مگر موذي باشد کسي را اذيت بکند به ما حمله مي‌کند مجبوريم دفاع بکنيم ولي حيواني که آزار ندارد نمي‌توانم بکشم مصداق ظلم است اين خيلي جالب است اين آيه را عزيزان مراجعه بکنند «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکوير/ 5) آيه‌اي است که همه حفظ هستيم خدا حيوانات وحشي را روز قيامت محشور مي‌کند آدم‌هايي که وحشي هستند يک احتمال است ولي ظاهر آيه اين است که حيوانات محشور مي‌کنند روايات را مراجعه مي‌کنيم مي‌بينيم روز قيامت حيوانات بهشت و جهنم ندارند ولي قصاص دارند روايت داريم اگر حيواني به يک بز ديگر شاخ زده تنه زده خدا اين دو را زنده مي‌کند آن که خورده قصاص مي‌کند بعد از بين مي‌روند. حيوان به حيواني اگر ظلم بکند قصاص مي‌شود عزيزان بيننده خدايي که از شاخ يک بز نمي‌گذرد از اين که شما يک علفي را از بين ببريد نمي‌گذرد آيا از ظلم به يک انسان به يک مومن پدر مادر همسر ولي خدا مي‌گذرد به همين راحتي؟ نمي‌گذرد تعارف نداريم. روايت از امام صادق عليه السلام است دَخَلَتِ امْرَأَةٌ النَّارَ فِي هِرَّةٍ رَبَطَتْهَا فَلَمْ تُطْعِمْهَا ، وَلَمْ تَسْقِهَا خدا يک زني را وارد جهنم مي‌کند به خاطر اين که يک گربه‌اي را به ناحق در قفس کرد مثلا گوشتش را برده بود خانه اش را کثيف کرده بود گربه که تکليف ندارد تو بايد مواظب خانه ات باشي اين گربه را بگير در گوني بگذار بيرون ببر بگذار اين را خواست توبيخ بکند دام گذاشت در قفسش هر چه اين زبان بسته ناله زد نه آب داد زجر کش کرد بعضي‌ها حالت انتقام و شکنجه گري دارند امام صادق فرمود به خاطر زجر به اين حيوان خدا او را وارد آتش جهنم مي‌کند تعارف هم نداريم اگر توبه جبران نکند جبرانش اين است به حيوانات ديگر برسد خودش توبه استغفار بکند برعکسش هم است روايت داريم يک خانم بدکاره‌اي بوده يک سگي را از تشنگي نجات داد خدا به او رحم کرد موفق به توبه شد قصري در بهشت برايش ايجاد کرد محبت و خدمت کردن به حيوانات اثر وضعي دارد مرحوم آيت الله بروجردي مي‌رفتند وشنوه شصت کيلومتري قم منطقه‌ي ييلاق است تابستان گرم بود مي‌رفتند آن جا گفتند اين جا روستايي است مرض جوع گرفته خود اين که ما سير مي‌شويم نعمت بزرگي است ولي آدم اگر تشنگي اش برطرف نشود مرض سختي است در يک روايت داريم پيغمبر ما معاويه را صدا زدند کار داشتند هر چه صدا زدند نيامد حضرت ناراحت شدند فرمودند ان شاء الله شکمت سير نشود مشغول خوردن بوده خيلي پرخور بوده معاويه مي‌گفت هر چه مي‌خورم دهانم خسته مي‌شود ولي گرسنگي ام برطرف نمي‌شود از بس که به پيغمبر بي ادبي و اهانت کرد آمدند خدمت آقاي بروجردي که چنين مرضي دارد جلوي آقا دو پرس غذا نان آوردند خورد گفت سير نشدم هنوز مي‌خواهم بخورم ولي نمي‌توانم آقا فرمود چه شدي از اول اين طور بودي گفت نه فرمود شغلت چيست گفت شکارچي هستم الآن الحمدلله جلوي شکار گرفته شده سابق خيلي شکار مي‌رفتند معمولا هم شکارچي‌ها گرفتاري‌هاي سختي به خودشان و خانواده هايشان مي‌رسند يک وقت بچه آهو را مي‌زند مادرش ناله مي‌زند يا به عکس. شيخ رجبعلي خياط خدا رحمتش کند در کتاب کيمياي محبت نوشته‌ي آقاي محمدي ري شهري نوشته که يک قصابي آمد پيش شيخ رجبعلي خياط گفت به داد من برس جوان من دل درد شديدي گرفته برديم دکتر گفتند قابل علاج نيست مي‌ميرد مرحوم شيخ سرنخ‌ها را پيدا مي‌کرد رفت حالت خودش نگاه کرد گفت ديروز شما يک گوساله‌اي را جلوي مادرش کشتيد گفت اين مادر ناله زده گفته خودت مبتلا شوي و من کاري نمي‌توانم بکنم آن بچه اش هم از دنيا رفت اثر وضعي دارد. شکارچي تعريف کرد من شکارچي بودم يک روز نان و غذايي بردم براي شکار هر چه گشتم شکاري پيدا نکردم پيدا نشد نشستم سفره پهن کردم غذا بخورم ديدم که يک سگي لنگان افتان خيزان دارد مي‌آيد فهميدم اين گرسنه است هر چه به من نگاه کرد سر تکان داد من هم با کمال بي رحمي خوردم خيلي آدم بي رحم بد است يک حيواني جلوي امام حسن بود يک لقمه خودشان مي‌خوردند يک لقمه به او مي‌دادند مي‌فرمودند من حيا مي‌کنم جانداري به من نگاه بکند اين قدر بي رحم باشم. اين شکارچي بي اعتنايي کرد هر چه آن زبان بسته سر تکان داد يک تکه نان به او نداد مي‌گفت غذاي من که تمام شد اين سگ افتاد مرد ضعف در حد مردن داشت اين قدر بي رحم بوده گفت من هم ناراحت شدم ولي از آن روز اين مرض جوع به من رسيده هر چه مي‌خورم سير نمي‌شوم ظلم اثر وضعي دارد اين که خدا مي‌گويد به عزت و جلالم من از ظلم ظالم نمي‌گذرم مواظب باشيم اين را در زندگي مان مراعات بکنيم اين ظلم چه کوچک باشد چه بزرگ، بزرگش خطر بيشتر است تمرين کنيم حتي به يک مورچه اين کلام حضرت علي در نهج البلاغه است والله اگر هفت طبقه آسمان و زمين را به من بدهند بگويند يک پوست جو از دهان مورچه به ناحق بيرون بکش من به خدا قسم اين کار را نمي‌کنم اگر من را به خار مغيلان بتابانند در غل و زنجير روي زمين بکشانند بيشتر دوست دارم تا اين که آزارم به کسي برسد يا مال کسي را غصب بکنم خدا را ملاقات بکنم در حالي که به کسي ظلم کرده باشم چرا به خاطر دنيا با زبان دست دهان ظلم مي‌کنم اگر هم ظلمي اتفاق افتاده راه کارهايش را خواهيم گفت جبران بکنيم.
شريعتي: خيلي ممنون صفحه‌ي 28 قرآن کريم آيات 182 تا 186 سوره‌ي بقره تلاوت خواهد شد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ?182? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ?183? أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ?184? شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ?185? وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ?186?
ترجمه:
پس کسي که از انحراف وصيت کننده [در مورد حقوق ورثه] يا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّي وصيت کند] بترسد، و ميان ورثه [با تغيير دادن وصيت بر اساس احکام دين] اصلاح دهد، گناهي بر او نيست؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است. (???)‌اي اهل ايمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پيشينيان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهيزکار شويد. (???) [در] روزهايي چند [روزه بگيريد]؛ پس هر که از شما بيمار يا در سفر باشد [به تعداد روزه‌هاي فوت شده] از روزهاي ديگر [را روزه بگيرد]؛ و بر آنان که روزه گرفتن طاقت فرساست، طعام دادن به يک نيازمند [به جاي هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نيازمند بيفزايد، برايش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضيلت و ثوابش را] بدانيد براي شما بهتر است. (???) [اين است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآني که سراسرش هدايتگر مردم است و داراي دلايلي روشن و آشکار از هدايت مي‌باشد، و مايه جدايي [حق از باطل] است. پس کسي که در اين ماه [در وطنش] حاضر باشد بايد آن را روزه بدارد، و آنکه بيمار يا در سفر است، تعدادي از روزهاي غير ماه رمضان را [به تعداد روزه‌هاي فوت شده، روزه بدارد]. خدا آساني و راحت شما را مي‌خواهد نه دشواري و مشقت شما را. و [قضاي روزه] براي اين است: شما روزه‌هايي را [که به خاطر عذر شرعي افطار کرده ايد] کامل کنيد، و خدا را بر اينکه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد، و نيز براي اين که سپاس گزاري کنيد. (???) هنگامي که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] يقيناً من نزديکم، دعاي دعا کننده را زماني که مرا بخواند اجابت مي‌کنم؛ پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا [به حقّ و حقيقت] راه يابند [و به مقصد اعلي برسند]. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: نکته‌ي صلوات و اشاره‌ي قرآني را مي‌شنويم
حاج آقا فرحزاد: در روايت داريم حضرت علي فرمود أَلصَّلاَةُ عَلَي النَّبِيِّ وَ آلِهِ أَمْحَقُ لِلْخَطَايَا مِنَ الْمَاءِ إِلَي النَّارِ چگونه آب آتش را خاموش مي‌کند بيش از تاثير آب بر آتش براي از بين بردن گناهان تاثير صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آخرين آيه‌ي اين صفحه که آيه‌ي بسيار مهمي است اهل معنا دل و عرفان خيلي روي اين آيه صحبت کرده اند در روايت داريم از پيغمبر سوال کردند ما چگونه با خدا رابطه برقرار کنيم دور است نزديک است داد بزنيم يا آرام صحبت بکنيم اين آيه نازل شد «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» از خدا نزديک تر چه کسي است؟ هفت بار در اين آيه خدا خودش را معرفي کرده و بنده هايش را به خودش نسبت داده مثل اين که يک بار گويي بنده ام از عرش بگذرم خنده ام خدا خيلي لطف دارد که ما را منتسب به خودش مي‌کند صانع مصنوع خالق مخلوق را رها نمي‌کند خدا قدر ما را مي‌داند. هر وقت بندگان من سوال مي‌کنند از من نمي‌گويد بگو فقل خود خدا مي‌آيد ميدان مي‌گويد فاني قريب من نزديک هستم دور نيستم از رگ گردن به ما نزديک تر است وجود ما مملو از اوست باز مي‌گويد من خودم جواب مي‌دهم بدون واسطه دعوت دعا کننده را هر وقت صدا بزند داعي يعني دعا کننده دعوت کننده يا رب يا الله گوينده وقتي من را صدا مي‌زند دعاني است که ياء افتاده پس استجابت مي‌کنند من را و به من ايمان بياورند باور داشته باشند مشکل مهم ما اين است که باور نداريم خدا مي‌گويد بياييد من را باور بکنيد من مومن هستم شما هم ايمان بياوريد که رزاق هستم اجابت مي‌کنم ممکن است دير و زود شود ولي در وقتش آن چه نياز باشد را مي‌دهد هر چقدر ما دلمان به حال خودمان مي‌سوزد خدا ميلياردها برابر بيشتر دلش به حال ما مي‌سوزد مي‌فرمايد من را اجابت بکنيد شايد به رشد و سعادت برسيد
شريعتي: خيلي ممنون نکات پاياني شما را در مورد بحث وصيت مي‌شنويم
حاج آقا فرحزاد: يکي از نکاتي که در وصيت مهم است اين است که اولا موقعي که ما زنده هستيم حلاليت بطلبيم بزرگواري مي‌گفت من چند روز يک بار از همسرم يا مادرم حلاليت مي‌طلبم اگر ما را حلال نکنند ما گير هستيم عکسش همين طور است پيغمبر فرمود شفيعي براي بانوان بالاتر از خشنودي همسر نيست خانم‌ها هم حلاليت بطلبند اين حلاليت دائمي باشد اين هم خوب است که آدم در وصيت نامه اش بنويسد که اولا تمام کساني که حقي گردن من دارند خواهش دارم التماس دارم من را حلال بکنند من خيلي خوشم آمد اين داستان را. من منزل بزرگواري منبر مي‌رفتم گفت پدر خانم من روحاني سرشناسي بود بزرگ اين شهر بود اوايل انقلاب يک مدت قاضي شد اشتباهي چند زمين را مصادره کرد بعضي از مصادره‌ها به جا بود به پدر خانمم گفتم اين جا را شما اشتباه کردي اگر حلال نکنند گير هستي گفت راست مي‌گويي رفت حلاليت طلبيد چند تا راضي شدند دو سه تا گفتند راضي نمي‌شويم گفت من نه پول دارم نه زمين دارم قيمت‌ها فرق کرده آمد به من گفت بيشترشان راضي شدند چند تا راضي نمي‌شوند چه کار کنم گفتم برو التماس بکن آدم يک جايي خودش را ذليل بکند خيلي خوب است اين جاها عزت است ذلت نيست روحاني عالم بزرگ شهر رفت خانه شان بست نشست گريه کرد بهشت بر او واجب است خدا مي‌گويد تو اين طور در مقابل ادا کردن حق جدي هستي من تو را نبخشم؟ اگر او هم راضي نشود من راضي اش مي‌کنم گفت رفت گريه کرد آن‌ها هم حلالش کردند اين جا آدم گريه بکند التماس بکند از مظلوم خيلي راحت تر است از اين که آن جا با آتش جهنم بتواند پاسخ بدهد وصيت بکنيم موقع دفن اعلام بکنند حلاليت بگيرند اين را جدي بگيريم تاثير دارد مادر شوهر عروس داماد خاله عمه حرف پشت سر هم زدند چه کسي مبتلا به به غيبت تهمت نيست؟ با زبان خيلي گناه کرديم در مجالس ختم در وصيت نامه اعلام بکنند هر کس به گردنش حقي است بيايد بگيرد يا حلاليت بطلبند خود ما در وصيت اعلام بکنيم ما از همه گذشتيم آن خانمي که آقاي حسيني فرمودند شوهرش او را اذيت کرده بود آمدم گفتم شوهرت را حلال کن گفت من يک بند انگشت راضي نيستم در آتش برود آفرين خدا هم زود مي‌گذرد امام صادق در موقع شهادتشان يکي سفارش کردند شفاعت ما به کساني که نماز را سبک مي‌شمارند نمي‌رسد يکي فرمودند به فلان فاميل اين قدر بدهيد از جمله پسر عمويي داشتند فرمودند هفتاد اشرفي بدهيد سالمه کنيز حضرت بود به حضرت گفت اين آقا چاقو براي شما کشيده فرمودند مي‌خواهم مصداق اين آيه باشم «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَن يُوصَلَ» (رعد/ 21) کساني که قطع رحم مي‌کنند از پانصد سال راه بوي بهشت به مشامشان نمي‌رسد مي‌خواهيم مصداق قاطع رحم نباشم حتي فاميل‌هايي که به ما بدي کردند بياييم وصيت کنيم به آن‌ها خدمتي شود به ما بدي کردند ما طلبکار هستيم باز هم به آن‌ها وصيت کنيم هم آن‌ها ما را حلال کنند هم ما حلال کنيم يکي از چيزهايي که در وصيت مهم است اين است که الآن براي ميت مجلس‌هاي سنگين تالارهاي سنگين مي‌گيرند ميليون ميليون هزينه مي‌کنند در صورتي که اين‌ها را اگر به فقرا بدهند هم براي ورثه هم براي آن شخص بسيار ارزشش بالاتر است مجلس ترحيم ساده برگزار بکنند چند ميليون گل و دسته‌هاي آن چناني نباشد تکريم زنده‌ها است من گاهي رفتم در مجالس ختم اصلا کسي به قرآن گوش نمي‌دهد تشکر از اين و آن است مي‌گويند چه کسي آمد چه کسي رفت براي ميت اثري ندارد اين براي حفظ آبروي زنده‌ها است ما به جاي اين که وصيت بکنند که سوم هفتم بگيرند اين را وصيت بکنيم براي کارهاي خير که به مراتب بالاتر است و مي‌ماند براي ما يک ختم خيلي ساده و نه زياد بگيرند يک مجلس دو مجلس. الآن مرسوم شده سوم و هفتم را يکي مي‌کنند خيلي خوب شده چهلم هم مجلس ساده بگيرند تمام بکنند مرحوم آقاي دولابي وصيت کردند براي من مجلس نگيريد بنرهايي که مي‌زنند چند ميليون مي‌شود چه اثري براي مرده داريد برويد کار خير انجام بدهيد ما سوراخ دعا را گم کرديم اگر خود شخص کاري نکرده باشد وصيت به خير نکرده باشد مجالس ختم به دادش نخواهد رسيد يکي از چيزهاي مهم اين است که حتما در وصيت نامه‌ها يا شفاها گفته شود بسياري از بچه‌ها وابسته به پدر مادر و همسر هستند اگر اين پدر مادر چون رابطه‌ي عاطفي و احساسي و اخلاقي با هم دارند مثل پيغمبر و امامان و اولياء خدا که وصيت‌هاي اخلاقي داشتند بگويند فرزندان عزيز من من از شما خواهش مي‌کنم نمازتان را اول وقت بخوانيد به فقرا رسيدگي بکنيد روضه‌ي محرم فاطميه را از دست ندهيد من خودم وصيت کردم سخاوت بالاترين چيزي است که انسان‌ها را نجات مي‌دهد روضه در خانه زندگي مان نسل اندر نسل باشد چون اين رابطه‌ي ما با اهل بيت است رسيدگي به فقرا مخصوصا سادات فقير باشد اين چيزهاي مهم را که نکته‌هاي مهمي است حتما در نظر بگيريم خيلي ديديم پدرم به من گفته من گوش مي‌دهم مادرم به من وصيت کرده اين کار را بکن مي‌کنم ممکن است صد پيغمبر بگويند اثر نداشته باشد اين خيلي خوب است فشرده و خلاصه رسيدگي به فقرا گره گشايي کارهاي خير وصيت به اموري که خدا و پيغمبر دوست دارند خيلي اثر دارد فرهنگ وصيت را جا بيندازيم باب شود روز به روز هم وصيت‌ها را بهتر کنيم يکي از مسائلي که مهم است الآن هم باب شده وصيت به اهدا عضو است هم پدر مادر‌ها اگر فرزندشان از دست رفت تصادفي پيش آمد يا سکته کرد راضي باشند يا خود ما ثبت بکنيم يا وصيت بکنيم اگر حادثه‌اي پيش آمد از اعضاي ما قابل استفاده بود اهدا شود چقدر کار خوب است بسيار کار پسنديده‌اي است در وصيت بگنجانيم يکي هم وصيت به اين که لحظه‌هاي حساس شب اول قبر موقع خيلي مهمي است صدقه دادن گوسفند کشتن کار خير کردن باشد موقع دفن ما روضه بخوانند تربت عقيق بگذارند اين مستحبات را انجام دهند استادي داشتيم مي‌گفتند جريدتين يادتان نرود دو چوب تازه از درخت انار انجير تازه باشد حديث داريم همراه ميت اگر بگذارند آن تا وقتي که تازه است خدا آن ميت را عذاب نمي‌کند و اگر در وقتش عذاب نکرد ديگر عذاب نمي‌کند در آدابي است که خيلي تاکيد شده پيغمبر ما عبور مي‌کردند ديدند قبري معذب است فرمودند دو چوب تازه بياوريد قبر را کندند قضايش را به جا آوردند فرمودند مادامي که اين‌ها تازه است خدا عذاب نمي‌کند اين آداب مهم است ممکن است مستحب به نظر برسد اما خيلي مهم است موقع دفن آداب رعايت شود تربت بگذارند جريدتين بگذارند آدم را درست دفن بکنند با تلقين خوب اين‌ها خيلي اثر دارد ولي در راسش اداي ديون و واجبات است.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها