برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت پيامبر اکرم (ص) به حضرت علي (ع) - فرو بردن خشم
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 94/07/27
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
بگذار که اين باغ درش گم شده باشد *** گل هاي ترش برگ و برش گم شده باشد
جز چشم به راهي به چه دل خوش کند اين باغ *** گر قاصدک نامه برش گم شده باشد
باغ شب من کاش درش بسته بماند *** اي کاش کليد سحرش گم شده باشد
بي اختر و ماه است دلم مثل کسي که *** صندوقچه ي سيم و زرش گم شده باشد
شب تيره و تار است و بلا ديده و خاموش *** انگار که قرص قمرش گم شده باشد
چاهي است همه ناله و دشتي است همه گرگ *** خواب پدري که پسرش گم شده باشد
آن روز تو را يافتم افتاده و تنها *** در هيبت نخلي که سرش گم شده باشد
پيچيده شميمت همه جا اي تن بي سر *** چون شيشه ي عطري که درش گم شده باشد
شريعتي: سلام عرض ميکنم به همه عزاداري هايتان قبول باشد حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همهي بينندگان خوب و عزيز عرض سلام داريم و ايام شهادت جانگداز اباعبدالله و شهداي کربلا را تسليت عرض ميکنيم اميدواريم که بهترين بهرهها را از اين ايام ببريم و مورد لطف و نظر ويژهي آقا اباعبدالله قرار بگيريم.
شريعتي: ان شاء الله. اگر خاطر شما باشد هفتهي گذشته بحث محاسبه را داشتيم با حاج آقاي فرحزاد و به يک جمع بندي رسيديم دعوت ميکنم دوستان به سايت ما مراجعه بکنند فايلهاي صوتي و متني آن جا است من خودم خيلي استفاده کردم قرار شد از اين هفته بحث جديدي را آغاز بکنيم در خدمت شما هستيم
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم با مشورتي که با دوستان عزيز داشتيم يکي از بهترين وصيت نامههايي که پيغمبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي عليه السلام دارند که حاوي نکتههاي بسيار بسيار مهمي است ان شاء الله در اين برنامه تا جايي که فرصت باشد وقت اجازه بدهد وصاياي پيغمبر که البته وصاياي پيغمبر متعدد و فراوان است به اصحاب به دوستان به اباذر به عبدالله بن مسعود و خيلي از بزرگان ولي فکر ميکنم يک بزرگي کلام قشنگي داشت فرمود طرف مقابلي که پيغمبر و امامان با آنها صحبت ميکردند خيلي مهم است چون مطابق آن شاگردي که با او صحبت ميکردند افقها فرق ميکند اگر افق او خيلي بالا باشد قطعا مطالب هم خيلي بالا است لذا فکر نميکنم بعد از قرآن چيزي بالاتر از اين باشد که کلام درر بار پيغمبر عظيم الشان باشد کسي هم که دريافت ميکند مولا حضرت علي است در واقع وصيت کننده و گوينده اول شخصيت عالم است پيغمبر عظيم الشان است و آن کسي هم که دريافت ميکند حضرت علي عليه السلام است دوم شخصيت عالم است که البته وصاياي پيغمبر به حضرت علي متعدد است در کتب احاديث اين وصيتي که انتخاب کرديم در من لا يحضر الفقيه شيخ صدوق و در مکارم الاخلاق مرحوم طبرسي اصلش وارد شده و در بحار و کتب احاديثي فراوان آمده عزيزان جملاتش را بزنند کل وصيت نامه ميآيد در اينترنت سيرهي علماي ما خود اين وصيت بوده چون بخش دوم موعظه و سفارش در مورد وصيت است در آن باره بيشتر در مورد اصل وصيت و وصيت کردن که مستحب است واجب است آدم به چه چيزهايي وصيت بکند مفصل ميگوييم. شروع فرمايش پيغمبر عظيم الشان اين طور است که حضرت ميفرمايد يا علي تمام وصيتها هم با خطاب يا علي شروع ميشود نکته داني ميفرمود خود اين را پيغمبر دوست داشتند يا علي را تکرار بکنند با حضرت حال بکنند اسم حضرت را بياورند چون ياد حضرت ذکر حضرت عبادت است محبت حضرت عبادت است و بالاترين عبادتها است همان طور که پيغمبر براي خودشان صلوات ميفرستادند خود امامان به خودشان سلام صلوات ميفرستادند خودشان هم از خودشان ياد بکنند براي آنها ابتهاج و نورانيت ايجاد ميکند پيغمبر عظيم الشان فرمودند يَا عَلِيُّ أُوصِيکَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا- فَلَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِيَّتِي (من لا يحضره الفقيه، ج4، ص 366) من شما را به وصيتهايي سفارش ميکنم که اينها را حفظ بکن بعد فرمودند تو دائم متصل به خير و خوشي و راحتي هستي مادامي که وصيت من را حفظ ميکني يعني هم به خود حضرت علي است و هم خطاب به همهي عالم و عزيزاني که اين وصيتها را گوش ميدهند و حفظ ميکنند و عمل ميکنند آن در رحمت و خير و برکت به رويشان باز ميشود بعد فرمودند يَا عَلِيُّ مَنْ کَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى إِمْضَائِهِ- أَعْقَبَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْناً وَ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَهُ اولين وصيت در واقع به حضرت علي در بارهي کظم غيض و فرو بردن خشم است که اين خيلي نکتهي مهمي است مفصل صحبت کرده ايم چندين جلسه در واقع فشردهي آن را ميخواهيم عرض بکنيم حضرت ميفرمايد يا علي اگر کسي خشم خودش را فرو ببرد و کنترل بکند در حالي که توان و قدرت اعمال خشم دارد ميتواند انتقام بگيرد ميتواند قصاص بکند ميتواند جواب بدهد ميتواند اعمال خشم را بکند ولي اگر دندان روي جگر بگذارد و خشمش را فرو ببرد خداي متعال در قيامت عاقبت به خيري و به او پاداشي خواهد داد که آرامش فوق العاده است آرامشي به او ميدهد و ايماني که طعم ايمان را بچشد که البته ما اين را بارها شايد عرض کرديم که اگر هم روز قيامت آمده براي اين که بعضيها فکر ميکنند جزا و مزدها معمولا بعد از صدها سال به آدم ميرسد مرحوم آقاي دولابي هميشه ميفرمودند وعده عين موعد است يعني اگر خدا و پيغمبر يک وعدهاي ميدهند همان موقع به ما ميدهند منتها ظهور و بروزش در قيامت است يعني اگر کسي چشم و دلش بيدار باشد و عاقبتش را ببيند همان لحظه ميدهند همان طور که حضرت علي فرمودند من از کساني هستند که قلب و روحش در بهشت است بدنش در دنيا مشغول کار است وعده عين موعد است يعني همين جا خدا به او آرامش ميدهد همان جا ايماني ميدهد که طعمش را بچشد منتها ظهور و بروزش در قيامت است حالا پيام مهم پيغمبر خدا در اولين وصيت اين است که خشممان را کنترل بکنيم. و اين خيلي خيلي مهم است يعني اولا خود خشم مواظب باشيم اولا پيش نيايد حساسيت مان را کم بکنيم جاهايي که حدس ميزنيم اين گفتگو اين معاشرت و مجالست اين مقدمه است براي اين که آتش بگيرد انسان از مقدماتش ما پرهيز بکنيم خودمان را در معرض جاهايي که ميتوانيم قرار ندهيم يا بعضيها روي پدر مادر روي آبرو تعصبات بي جا دارند حساسيتهاي بي جا دارند اين حساسيتها را بايد کم بکنند حضرت علي بيان نوراني دارد ميفرمايد احْذَرُوا الْغَضَبَ فَانَّهُ نارٌ مُحْتَرِقَةٌ (شرح غررالحکم ، ج 2 ، ص 273) از خشم و غضب بپرهيزيد که مثل شعلهي آتش است چطور ما مواظب هستيم نزديک آتش نرويم دست به آتش نزنيم چون شعله ور ميشود و بعد هم خود ما را آتش ميزند يا در کلام نوراني ديگري فرمودند اِيَّاکُم وَالغَضَب از غضب پرهيز بکنيد اولش جنون است و آخرش پشيماني يعني آدمي که کنترلش را از دست ميدهد نفس و غضب و هوا هوس بر او غالب ميشود حالت جنون و مشکل رواني پيدا کرده خودش هم اگر فيلم خودش عکس العمل و کارهايش را ببيند قضاوت ميکند که اين حالت حالت جنون است عقلش را در آن لحظه از دست ميدهد الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ (نهج البلاغه، حکمت 255) در نهج البلاغه است يعني تندي و عصبانيت و غضب يک نوع جنون و حالت رواني است علامتش اين است که آدم بعد پشيمان ميشود اين چه کاري بود چه حرکت بيجايي بود انجام دادم فرمودند اگر هم پشيمان نشود اگر آدمي است که عصباني ميشود کاسه کوزهها را به هم ميزند فحاشي هتاکي ميکند و بعد هم پشيمان هم نميشود از کارش ما داريم بعضيها خود خواه و خيلي مغرور هستند فرمود اين ديگر جنونش کامل است و الا اگر عقلش سر جايش باشد قضاوت ميکند کارهاي من اشتباه است بد است تمام جنون است روايتي که ما بارها خوانديم که بارها عرض کرديم روايتهاي کوتاه را عزيزان گوشهي دل و ذهنشان داشته باشند که امام صادق عليه السلام فرمودند أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ (نحف العقول، ص 488) خشم و غضب کليد تمام بديها است يعني شما ببينيد جناياتي که در عالم اتفاق ميافتد از ضرب شتم فحاشي هتاکي توهين تحقير آدم کشي جنايات همه در حالت غضب اتفاق ميافتد اگر آدم معتدل نرمال باشد عقلش حاکم باشد زبانش چشمش دستش محفوظ است کنترل شده است اينها در حالت عصبانيت خشم اتفاق ميافتد عقل ميرود نفس و شيطان و آتش جايش مينشيند شمر ميآيد ميدان دار معرکه ميشود آن جا است که همه چيز را به هم ميريزد لذا ميفرمايد غضب کليد تمام بديها است هر بدي که بگوييد از غضب در ميآيد بنده معتقد هستم خشم و عصبانيت براي همهي بدن ما ضرر دارد از فرق سر تا نوک پا براي قلب ما براي اعصاب ما مغز ما معدهي ما کبد ما چشم ما هر عضوي اين که پزشکان متخصص ميگويند به مادرها جوش نزنيد شيرتان خشک ميشود هم شيرشان خشک ميشود هم به بچه اثر ميگذارد هم براي همهي اعضاي بدن ضرر دارد براي آبروي ما ضرر دارد براي عقل ما ضرر دارد عقل ما ميپرد براي دين و آخرت ما ضرر دارد ضررها را بشمريد همين کافي است عامل بازدارندهي قوي باشد ما هيچ وقت غضب نکنيم اين هم روايت خيلي جالبي است که در روايات داريم که بدترين چيزها در عالم غضب خداست روايت خيلي زيبايي است حواريين به حضرت عيسي عليه السلام عرض کردند عَلَّمنَا أيُّ الأشياء أشَدّ؟ فَقَالَ: أشَدّ الأشياء غَضَب اللّه (عزّوجلّ). قَالُوا: فَبِمَ يَتّقي غَضَبَ اللّه؟ قال: بِأن لاتَغضِبُوا (بحارالانوار، ج 14، ص 287) حواريين شاگردان خصوصي حضرت عيسي ياران نزديک و تحت تربيت و تکفل حضرت بودند به حضرت عيسي عرض کردند چيزي که در عالم بدتر از آن نيست چيست چيزي که مافوق همهي بدي هاست حضرت فرمودند خشم خداست خداي رحمن رحيم ارحم الراحمين به بندهاي خشم بکند يک وقت آدم معمولي خشم ميکند يک وقت عالمي پيغمبري يک وقت خدايي که حلمش با هيچ چيز برابري نميکند صفات خدا را نميتوانيم اندازه بگيريم نامحدود است خداي ارحم الراحمين به کسي خشم بکند که رحمتش بي انتها است به يکي بگويد تو از نظر من افتادي به عزت و جلالم تو را زمين ميزنم تو را عذاب ميکنم بدترين چيزها غضب خداست که ما در سورهي حمد ميگوييم «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» (حمد/ 7) خدايا ما را کساني که مورد خشم تو و مورد ضالين هستند قرار ندهي راه آنها را نرويم اين بدترين چيزهاست درد را گفتي درمانش را هم بگو پشت سرش گفتند يا روح الله چه کار کنيم جلوي خشم و غضب خدا را بگيريم خيلي سوال قشنگي است چه کار کنيم هيچ وقت خدا به ما غضب نکند از لطف و نظر خدا نيفتيم فرمود ما خودمان غضب نکنيم مواظب باشيم ما به زير مجموعه به دوست همسايه شاگرد همسايه بچهها خشم و غضب نکنيم اگر شما ضمانت بکنيد حالت تعادلتان به هم نخورد به کسي خشم نکنيد عيساي روح الله ميگويد من ضمانت ميکنم هيچ وقت خدا به شما خشم نکند در امان هستيم لذا پيغمبر فرمود اين خيلي مهم است ما صدها وصيت در همين وصيت از پيغمبر است اولي اش در مورد غضب است نکتهي مهمي است يعني پيغمبر ميبيند چه چيز در جامعه همه چيز را به هم ميزند الآن هم اين طور است جنگها خونريزيها رياست طلبيها همه اش خشم و غضب است که دست ميدهد آدم ميکشند ترور ميکنند تهمت ميزنند چقدر به هم ديگر جسارتهاي بي ادبانه ميکنند ما شاهد هستيم در دنيا در تلويزيون گاهي در مجالس بين المللي که در دنيا پخش ميشود به هم ديگر ميپرند فحاشي ميکنند ريشه اش غضب است بعد خودش فيلمش را ميبيند ميگويد عجب کاري کردم عجب حرف زشتي بود زدم عجب حرکت ناموزوني بود کردم واقعا دنيا چه قضاوتي ميکند لذا فرمود اگر ميخواهيد خشم خدا و غضب خدا بر شما جوشش نکند سعي کنيد شما غضبتان را کنترل بکنيد خشم را کنترل بکنيد عصباني نشويد آدمهايي که غضب نميکنند در روايات ما تضمين شده خدا هيچ وقت به آنها غضب نميکند اولش سخت است ولي بعد کم کم خيلي راحت ميشود شرح صدر ميخواهد يک کمي در مورد راههاي کنترل غضب ميگوييم بحثي است اگر تکرار هم شود خيلي مورد نياز است روايت داريم وَ مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يوْمَ الْقِيمَةِ (كتاب الزّهد، ص 1، ح 9) يعني اگر کسي جلوي خشم و غضبش را بگيرد کنترل بکند خدا هم خشم خودش را به او کنترل ميکند خشم نميکند يا در روايت ديگر فرمود يَابْنَ آدَمَ! اُذْكُرْني حينَ تَغْضِبُ، أَذْكُرْكَ حينَ أَغْضَبُ، فَلا أَمْحَقُكَ فيمَنْ أَمْحَقُ (مصباح الهدايه، ص 356) حديث قدسي استاي فرزند آدم وقتي خشم ميکني ميخواهي با طرف مقابل درگير شوي اذيت و آزار بکني فحاشي بکني توهين تحقير بکني من را ياد بکن خدايي که بالاي سرت است قدرت دارد حليم است همه کار ميتواند بکند انسان در محضر يک بزرگي خودش را که حس ميکند همه چيزها را تحمل ميکند ميگويد اين جا جايش نيست من موقعي رفتم منزل آقايي آدم محترمي بود کاري داشتم خودش نبود خانمش بود وقتي من در زدم خانمش داد و فرياد ميزد فحش ميداد به بچه يک وقت ديد روحاني دم در است از خجالت ميخواست برود زير زمين بنده عددي نيستم يک وقت حس کرد آقايي دارد او را ميبيند صدايش را ميشنود نميدانست چه کار بکند آن وقت آدم فکر کند در محضر امام زمان در محضر خداي امام زمان است خدا ميفرمايد موقع خشم من را ياد کن من هستم تو را ميبينم اگر موقع خشم من را ياد کني خشمت را کنترل بکني من هم وقتي تو گناهي کردي معصيتي کردي ميخواهم خشم بکنم ميگويم او من را ياد کرد خشمش را کنترل کرد من هم او را ياد ميکنم خشمش را کنترل ميکنم فَلا أَمْحَقُكَ فيمَنْ أَمْحَقُ (بحارالانوار، ج 90، ص 152) خدا ميفرمايد اگر من را ياد کردي خشمت را کنترل کردي جاهايي هم که خطا کردي من ميخواهم خشم بکنم تو را دشمن بدارم و عقوبتت بکنم من هم يادت ميکنم از عقوبتت صرف نظر ميکنم. وقتي خشم را عقب بيندازيم راحت ميشويم اولش مهم است که کنترل کنيم بنده چند روز قبل جايي رفته بودم يک بنده خدايي من را ديد خيلي خوشحال شد ديد من مدتها دنبال شما بودم سوالي دارم گفتم بفرماييد گفت من حدودا يک سال و اندي قبل يک جواني با پسر من درگير شد و پسر من را با چاقو کشت الآن هم يک سال و نيم است زندان است و من آمدم با شما مشورت بکنم که من با اين قاتل پسرم چه کار بکنم قتلها را شما اگر زير و رو بکنيد يک قاتلي مدتي قبل در تلويزيون آورده بودند رفيق سي چهل ساله اش بوده يک لحظه متلکي گفته بگو مگو شده چاقو را در آورده رفيقي که با هم بودند را کشته در يک لحظه و خيلي پشيمان بوده خود فاميلها تعجب ميکردند شما خيلي رفيق بودي آقايي خانمش را عصباني شد هل داد از عقب افتاد از دنيا رفت اين را نميشود جبران کرد خيلي سخت است واقعا قصد کشتن ندارد چه بسا بسياري از اينهايي که عصباني ميشوند بيني و بين الله قصد کشتن ندارند ميخواهند طرف را بترسانند يا انتقامي بگيرند ولي کنترل دستشان نيست واقعا اگر يک نفر يک چنين کاري کرد کافي است همهي ما حواسمان جمع باشد خودمان را کنترل بکنيم يک نفر رفت ته دره قاتل شد ما مواظب باشيم ريشهي اين غضب را در بياوريم گفت اين بنده خدا در يک لحظه عصباني شده پسر ما را کشته الآن گوشهي زندان است بنده عرض کردم کارش اراذل اوباشي است هميشه همين طور است گفت نه هيچ پرونده ندارد بار اول بوده عصباني شده اين کار را کرده گفتم اگر با بنده مشورت ميکني من ميگويم راه خدا و پيغمبر و اهل بيت اين است که عفو کنيد گذشت بکنيد البته از نظر قانون ولي دم هم بگذرند باز مدعي العموم و دادستان ول نميکنند حق حکومتي است که مدتي هم زندان ميکند جنبهي عمومي دارد پنج سال ده سال من گفتم شما ميتوانيد قصاص بکنيد حق مسلم شماست ولي اگر براي شما برعکس اين اتفاق افتاده بود پسر شما اين کار را کرده بود چه کار ميکرديد گفت دوست داشتم عفو بکنند گفتم همين که دوست داري را همان را انجام بده بعد هم به ايشان عرض کردم الآن اين قاتل گوشهي زندان چه به او ميگذرد هر شب خواب اعدام ميبيند آسايش ندارد پدر مادر فاميل بستگان سر بالا نميتوانند بکنند از ناراحتي واقعا غضب همهي دنيا را آلوده ميکند ضررش به يک نفر هم نميرسد به يک جمع به خانواده به محيطي ميرسد گفتم شما خودتان را بگذاريد در کنار حالات اين افراد عرض کردم همهي موارد را نميگوييم عفو بکنند يک کسي که آدم کش دائمي است کارش اراذل اوباشي است نه ولي مواردي که بار اول بوده پشيمان است نادم است خانواده اش متاثر هستند سوء سابقه ندارد اين جاها را عفو بکنيد خدا خيلي دوست دارد فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ وَ هُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ (نهج البلاغه، نامه 23) گفتم حضرت علي قاتل خودش را عفو کرد تازه آن ابن ملجمي که از هزار برابر اراذل اوباش بدتر بوده اشقي الآخرين تعبير شده حالا سعهي وجودي که حضرت علي دارد البته خدا که ابن ملجم را ول نميکند ولي حضرت امير ميفرمايند عفو براي من قرب آور است براي شما حسنه است «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ» (نور/ ??) براي ما خوب است ما خودمان ميگوييم عصباني نشويم شما پسرتان کشته شده عصباني شديد يک سال و نيم هستيد عصباني هستيد همه اش حالت انتقام داريد که پدرش را در ميآورم ما خانوادههايي داريم که طرف مقابل را پنج سال ده سال قاتل را در زندان نگه داشتند اين از اعدام بدتر است أَنَّ الِانْتِظَارَ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ مثلي است اين انتظار است ما حديث داريم روز قيامت بعضي از افراد را بلا تکليف ميگذارند خيلي نکتهي مهمي است بيايند وضع را تکليف را مشخص بکنند اگر ميخواهي قصاص بکني يا گذشت بکني بيست سال داريم آدمي که بيست سال گوشهي زندان است بلاتکليف است در قيامت ما داريم افرادي مجرم هستند ميآيند در صحراي محشر بلا تکليف هستند چون مردم را در دنيا بلاتکليف گذاشتند ميخواهد طرف را استخدام کند چند سال معطل ميکند يک قرض الحسنه بدهد چند سال معطل ميکند ميکارم سر کار بگويم پرونده ات را بگير برو بلاتکليف ميگذاري آزار اذيت ميکني بعد هم ميشود نميشود اين واقعا جنايت است واقعا ظلم و خيانت است تکليفش را مشخص بکن روز قيامت هم خدا همين کار را ميکند بعضيها آن قدر در صحراي محشر زير آفتاب سوزان ميمانند ناله شان به آسمان ميرسداي خدا حَاسِبنَا وَلَو اِلَي النَّار يعني جهنم بهتر است ديگر چه حالتي دارد که ميگويد جهنم بهتر است البته ما توصيه به قصاص نوعا نميکنيم مگر موارد بسيار بسيار خاصي که باز همان جا هم اگر بشود همين ابن ملجم چقدر حضرت بزرگواري کردند اگر دست امام حسن حسين بود قطعا اين کار را ميکردند هم بعضي از دختران حضرت راضي نشدند هم جو و محيط طوري بود که اصلا فراهم نبود اميرالمومنين که اصلا با هيچ کسي قابل قياس نيست نلسون ماندلا رهبر آفريقاي جنوبي که اخيرا فوت کرد اصلا مسلمان نبوده اين آقا در زماني که قيام کرد در آفريقاي جنوبي او را زندان کردند شکنجه کردند بعد از اين که رئيس جمهور شد آن شکنجه گرها را عفو کرد به آنها جا مکان دارد در اخبار اعلام کردند خيلي عجيب است براي بعضيها خيلي سنگين ناگوار است يک کافر اين کار را کرده براي آدمهاي بزرگ خيلي راحت است همان کاري که پيغمبر در فتح مکه کرد وحشي که جگر حضرت حمزه را در آورد حضرت حمزه را مثله کرده خيلي سنگين است حضرت در جريان احد فرمودند من در عمرم در جايي قرار نگرفتم مثل کنار جسد عمويم حضرت حمزه عليه السلام مَا وَقَفْتُ مَوْقِفًا قَطُّ أَغْيَظَ إلَيَّ مِنْ هَذَا خيلي براي حضرت سخت بود گريهي فراوان کردند اولا ميخواستند قصاص بکنند ولي آيه نازل شد عفو بکنيد بهتر است فرمودند من عفو کردم گذشت کردم قاتل وحشي را گذشت کردند سيرهي اهل بيت اين بوده ما باشيم منتظر انتقام هستيم اين خيلي بد است مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهاني رحمة الله عليه فرزندي داشتند که بسيار فوق العاده بود حتي در يک موقعيتي بود که جاي پدر را هم بگيرد در همه نظر عالي بود در نماز جماعت يک نفر عصباني ميشود بر اثر حرکاتي که پيش آمده بوده با چاقو حمله ميکند پسر را از پا در ميآورد و ايشان کشته ميشود تمام تشيع عزادار ميشوند تمام عراق در نجف بوده عزادار ميشوند قاتل را زندان ميکنند اعدام بکنند قصاص بکنند ايشان ميگويد نه عفو کردم گذشت ميکند گذشت را خيلي خيل دوست داشتند آيت الله خالصي از مراجع نجف خودش هم عراقي است اهل همان عراق است عالم بزرگي بوده که مردم عراق به ايشان خيلي ارادت داشتند و تقليد ميکردند خاطرهي عجيبي نقل کردند ايشان يک موقعي در يک مجلسي يکي از عشاير عرب رئيس عشاير عرب پسرش را داماد کرده بوده در آن جا هم مرسوم است يک سري جوانها ميروند دنبال ميکنند دوستي که داماد شده فشنگ هوايي در ميکنند و جشن و شادي يکي از همين رفيقان داماد اشتباهي سوار مرکب بوده به داماد شليک ميکند داماد کشته ميشود روز عروسي که بناست اين آقا شب برود داماد شود هروله ميکردند قصد هم نداشته داماد کشته ميشود عروسي تبديل به عزا ميشود اين قاتل هم فرار ميکند قصد هم نداشته گاهي اتفاق ميافتد فکر ميکرده خالي است فشنگ بوده خيلي مصيبت سختي بوده براي پدر مادر داغ سنگيني بوده ميآيند طرف را بگيرند اعدام بکنند آيت الله خالصي ميآيد ديدن رئيس قبيله تسليت ميگويد او هم خيلي خوشحال ميشود عربها يک ويژگي خيلي خوبي دارند به مهمان خيلي احترام ميکنند شما اربعين در پيش است ببينيد واقعا مردم عراق چه کار ميکند اگر قاتل پدرشان هم بيايد ولي مهمان شان شود رو بزند به احترام مهمان ميگذرند واقعا به خاطر همين صفت خدا گاهي آدم را نجات ميدهد آيت الله خالصي ميگويد اين جوان قصد کشتن نداشته فکر ميکرده فشنگ ندارد يا حواسش نبوده همه شاهد بودند عمدي نبوده اشتباهي شده بيا گذشت بکن ميگويد باشد به احترام شما من گذشت ميکنم ميگويد ما اين همه مهمان دعوت کرديم سور و امکانات عروس عروس داغدار شده فاميلها همهي مجالس اينها را چه کار کنيم خيلي عجيب بود طرف آيت الله خالصي هم قوي بود ايشان ميفرمايد يک پيشنهاد ميکنم حالي که قاتل دارد فرار کرده که هزاران مصيبت وارد شده وجدانش ناراحت شده بياييد اين را ببريد پيدا بکنيد هم گذشت بکنيد هم مجرد است او را به جاي پسرت دامادش بکن ايشان اين کار را ميکند يک عالم وقتي بيايد پا در مياني بکند آن کسي که اشتباهي اين قتل را انجام داده که رفيق صميمي داماد بوده يا از بستگان آشنا بوده ايشان ميبيند خيلي کار سنگيني است قبول ميکند ميگويد به احترام شما نمايندهي خدا پيغمبر هستيد من ميگويم اگر به خاطر اين کار خدا هزاران ميليونها نفر را به بهشت ببرد جا دارد ميگويد تو که عروسي و دم و دستگاه گرفتي اين آقا هم که مجرد است اشتباهي شده عمدي نبوده خودش هم ناراحت است فرار کرده او را نکشند و ايشان واقعا امان ميدهد به آن شخص و ميآيد او را هم به جاي پسرش داماد ميکند پدر داغدار بعضيها اين طور گذشت دارند و خدا با اينها چه خواهد کرد خدا ميگويد بندهي من اين قدر گذشت کرده از قاتل پسرش من از او نگذرم من او را شفيع ميدان دار قرار ميدهم بياييم گذشت کنيم خشممان را بگيريم کنترل بکنيم حضرت علي عليه السلام متاسفانه اين داستان را من چند وقت قبل رفتم روي منبر گفتم بعد از منبر گفتند فلان آقا که واعظ شهيدي هم است اين آقا اين جريان را انکار کرده چنين چيزي نداريم مثنوي در کتابش گفته گفتم نه در بحارالانوار علامه مجلسي گفته جلد 41 صفحهي 50 حضرت علي اين که آدم خشمش را کنترل بکند وقتي خواستند عمر بن عبدود که مجسمهي شرک و کفر بوده اين همه نيرو در جنگ احزاب آمد که پيغمبر و اسلام و مسلمين را از بين ببرد وقتي زمين خورد حضرت نشستند سرش را جدا بکنند خود حضرت ميفرمايند شَتَمَ اُمّي وَ تَفَلَ في وَجْهي (بحارالانوار، ج 41، ص 50) به مادرم فحش داد خيلي درد است حضرت علي تعصب و غيرت نداشته؟ مادرش فاطمه بنت اسد را دوست نداشته؟ انسان نيست؟ چرا ولي ميبيند خدا چه ميخواهد از علي آموز اخلاص عمل شير حق را دان منزه از دغل. در قضا بر پهلواني دست يافت زود شمشيري بر آورد و شتاف. او خدو انداخت بر روي علي افتخار هر ولي و هر وصي. او خدو انداخت بر رويي که ماه سجده آرد پيش او در سجده گاه. ولي حضرت علي چه کار کرد دوست ما رفيق ما فاميل بچه به روي ما تف بيندازد به حسابش خواهيم رسيد به مادر ما فحش بدهد از خود بي خود ممکن است بشويم دشمن ترين خلق تمام کفر مثل شمر آب دهان به صورت بهترين خلق بيندازد و به مادرش ناسزا بگويد هيچ تکان نخورد بنده اين را از در قلعهي خيبر کردن از هزاران شمشير زدن بالاتر ميدانم پهلوان قهرمان اين است که خشمش را کنترل بکني. تيغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علمت جان ما را پاک کرد. گفتند راز بگشااي علي مرتضياي پس از سوء القضا حسن القضا چه ديدي که اين کار را کردي گفت من تيغ از پي حق ميزنم بندهي حقم نه مامور تنم. ما خيليها شير هوا هوس هستيم من يک بار ديگر عرض کردم بندي در زندان داريم بند بوقيها با يک بوق دعوا شده چاقو کشي شده آدم کشي با يک بوق بي جا اصلا به جا چرا اين قدر صبر و تحمل ما کم است با يک تلنگر دعوا شروع ميشود منيت و خود خواهي است شير حقم نيستم شير هوا فعل من بر قول من باشد گواه. رخت خود را از ميان برداشتم غير حق را من عدم انگاشتم. فرمود فَخَشِيتُ أَنْ أَضْرِبَهُ لِحَظِّ نَفْسِي فَتَرَكْتُهُ حَتَّي سَكَنَ مَا بِي ثُمَّ قَتَلْتُهُ فِي اللَّهِ (همان) بحار است فرمود البته حضرت امير که تکان نميخورد همهي کارهايش براي خداست البته صورت مسئله هم يک بوي اين ميدهد حالا که اين فحش داده حضرت بلند شدند قدم زدند رهايش کردند بعد آمدند به خاطر خدا او را کشتند امر خدا و پيغمبر بود که بايد اين کار را بکني. ريشهي تمام جنايات تمام هتاکيها پرخاش گريها ناهنجاريها خشم و غضب است اگر اين را کنترل بکنيم شايد بالاي نود درصد مشکلات اجتماعي و خانوادگي حل ميشود يک بزرگواري ميگفت مدتي قبل يک خانوادهاي با سه بچه آمدند من طلاق بدهم گفتم چرا ميگفت پدر خانواده گلدان را از گلخانه برداشته بود ببرد آن طرف اتاق افتاده فرش حاج خانم کثيف شده دعوا که چرا بي اجازهي من دست زدي به تيپ هم زدند به طلاق کشيده شده با سه بچه به خاطر يک گلدان به خاطر اين که بي اجازهي خانم کاري کرده خشمتان را کنترل بکنيد زندگي تان را با يک آتش ميبريد هوا به خاطر يک خشم به خاطر يک غضب حضرت فرمود ميتواند انتقام بگيرد ولي به خاطر خدا دندان روي جگر ميگذارد أَعْقَبَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْناً وَ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَهُ
شريعتي: خيلي ممنون صفحهي 7 قرآن کريم آيات 38 ام تا 48 ام قرآن کريم را تلاوت ميکنيم
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ?38? وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ?39? يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ?40? وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ ?41? وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ?42? وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ?43? أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ?44? وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ?45? الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ?46? يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ?47? وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ?48?
ترجمه:
گفتيم: همگي از آن [مرتبه و مقام] فرود آييد؛ چنانچه از سوي من هدايتي براي شما آمد، پس کساني که از هدايتم پيروي کنند نه ترسي بر آنان است و نه اندوهگين شوند. (??) و کساني که کافر شدند و آيات ما را تکذيب کردند، اهل آتشند و در آن جاودانه اند. (??) اي بني اسرائيل! نعمت هاي مرا که به شما عطا کردم، ياد کنيد و به پيمانم [که سفارش به عبادت و ايمان به همه انبيا به ويژه پيامبر اسلام است] وفا کنيد تا من هم به پيمان شما [که توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وايمان است] وفا کنم، و [نسبت به پيمان شکني] فقط از من بترسيد. (??) وبه آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل کرده ام که تصديق کننده [تورات وانجيلي] است که با شماست، ايمان آوريد و نخستين کافر به آن نباشيد [که نسل به نسل پس از شما به پيروي از شما به آن کافر شوند] و آياتم را [در تورات که اوصاف محمّد و قرآن در آن است، با تغيير دادن و تحريف کردن] به بهايي ناچيز نفروشيد، و فقط از من پروا کنيد. (??) و حق را با باطل مخلوط نکنيد [تا تشخيص دادنشان بر مردمِ جوياي حق دشوار نشود]، وحق را [که قرآن وپيامبر است] در حالي که مي دانيد [و مي شناسيد، از مردم] پنهان نکنيد. (??) و نماز را بر پا داريد، و زکات بپردازيد، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنيد [که نماز خواندن با جماعت محبوب خداست]. (??) آيا مردم را به نيکي فرمان مي دهيد و خود را [در ارتباط با نيکي] فراموش مي کنيد؟ در حالي که کتاب [تورات را که با شدت به نيکي دعوتتان کرده] مي خوانيد. آيا [به وضع زيان بار و خطرناک خود] نمي انديشيد؟ (??) از صبر و نماز [براي حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگي ها و رسيدن به رحمت حق] کمک بخواهيد و بي ترديد اين کار جز بر کساني که در برابر حق قلبي فروتن دارند دشوار و گران است. (??) [دارندگان قلب فروتن] کساني هستند که يقين دارند ديدار کننده [قيامت و پاداش] پروردگارشان مي باشد و قطعاً به سوي او باز مي گردند. (??) اي بني اسرائيل! نعمت هاي مرا که به شما عطا کردم و اينکه شما را بر جهانيانِ [زمانِ خودتان] برتري دادم، ياد کنيد، (??) و از روزي پروا کنيد که نه کسي از کسي عذابي را دفع مي کند، و نه از کسي شفاعتي مي پذيرند، و نه از کسي [در برابر گناهانش] فديه و عوضي مي گيرند، و نه [براي رهايي از آتش دوزخ] ياري مي شوند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: نکتهي صلوات و اشارهي قرآني را ميشنويم
حاج آقا فرحزاد: ما در روايات داريم خيلي از چيزها هست که ثواب و بهره اش خيلي فوق العاده است به حدي که فرشتهها هم نميتوانند بنويسند مثل نماز جماعت اگر از ده نفر به بالا برود جن و انس جمع شوند ثوابش را نميتوانند بنويسند فقط خداي متعال ميداند چقدر ثواب دارد هم چنين ما روايت داريم شب معراج حضرت پيغمبر برخورد کردند به فرشتهي عظيم الجثهاي که انگشت و دست زيادي داشت حضرت فرمودند کار شما چيست گفت من عدد قطرات باران را ميتوانم حساب بکنم حساب گر هستم چقدر در خشکي قطره باران آمده چقدر در دريا شهرها بيابانها حضرت فرمودند آيا چيزي است که از شمارشش عاجز باشي عرض کرد اگر جمعي از امت شما دور هم جمع شوند و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم من از نوشتن ثواب صلواتي که دسته جمعي ميفرستند عاجز هستم چقدر خدا ثواب و بهره ميدهد فضا فضاي آرامي ميشود و لطف و رحمت خدا سرازير ميشود آيهي 45 صفحهاي که تلاوت شد خداي مهربان ميفرمايد «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» به دو چيز کمک بگيريد يکي با صبر کردن يکي با نماز خواندن اين دو بالي است که به آدم خيلي کمک ميدهد انساني که استقامت دارد صبوري دارد بردبار است تحملش بالاست هم ميتواند گناه نکند هم ميتواند انجام واجبات را انجام بدهد هم در مصائب و سختيها ميتواند بار خودش را محکم ببندد ما در قرآن بيش از صد مورد داريم که در مورد صبر سفارش شده در قيامت وقتي اهل بهشت وارد بهشت ميشوند ملائکه ميآيند به استقبال ميگويند «سَلَامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ» (رعد/ 24) نميگويند سلام عليکم بما عبدتم حج رفتيد نماز خوانديد ذکر گفتيد معلوم ميشود صبر باعث شده که ميروند بهشت آدمهاي صبور هميشه قلهي پيروزي را فتح ميکنند پس يکي با صبر در ناهمواريها مشکلات سختيها يک پيام مهم امام حسين صبر است تجسم صبر بوده در زيارت ناحيه ميگوييم قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ يعني امام حسين ميتوانست نفرين بکند خيلي کارها بکند ولي صبر کرد فرمان خدا را اجرا بکند صبر در اطاعت صبر در ترک معصيت صبر در مصائب و ناگواريها و سختي ها
شريعتي: خيلي ممنون نکات پاياني شما را ميشنويم چه کار کنيم از اين روزها و شبها استفاده بکنيم
حاج آقا فرحزاد: چون اوايل محرم است عزيزان حتما حتما مقيد باشند در مجلس امام حسين عليه السلام شرکت بکنند هم به عنوان مستمع و مهمان و هم اگر بتوانند به عنوان خادم اهل بيت خادم امام حسين ولو پادويي ميکنند باني ميشوند کفش جفت ميکنند شستشو ميکنند غذا طبخ ميکنند هر طوري که ميشود در دستگاه امام حسين اسممان را ثبت بکنيم خدا رحمت کند مرحوم آيت الله بهجت يک موقعي ميفرمودند يکي از کارهاي زشتي که رضاخان کرد اين بود که مجلس عزاي امام حسين را تعطيل کرد يک طلبهاي آدم تازه واردي بود گفت آقا حالا عزاداري امام حسين يک امر مستحبي است ايشان فرمودند بله مستحبي است که از آن هزاران واجب در ميآيد مجلس عزاي امام حسين را جدي بگيريم از هر قشري که است هر کس ولو ايام ديگر نماز نميخواند مسجد نميرود برود جلسه دستگاه امام حسين شرکت بکند گاهي يک جلسه يک سخنراني انسان را زير و رو ميکند در ميان اينها سخنراني را حتما شرکت بکنند گاهي حديثي آيهاي خوانده ميشود امام هشتم عليه السلام فرمود مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحيَي فيه أمْرُنا, لَمْ يَمُتْ قَلبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ القُلُوبُ (بحار الأنوار، ج 49، ص 90) کسي که در جلسهاي که امر ما احيا ميشود ياد ما ميشود دل او در روزي که دلها ميميرد نميميرد يعني روز قيامت شاداب و سر حال و سرزنده است حديث خيلي مهمي از حضرت علي ميگويم جُلُوسُ ساعَة عِنْدَ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَي اللّهِ مِنْ عِبادَةِ ألْفِ سَنَة، وَ النَّظَرُ إلَي الْعالِمِ أحَبُّ إلَي اللّهِ مِنْ إعْتِکافِ سَنَة في بَيْتِ اللّهِ، وَ زيارَةُ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَي اللّهِ تَعالي مِنْ سَبْعينَ طَوافاً حَوْلَ الْبَيْتِ، وَ أفْضَلُ مِنْ سَبْعينَ حَجَّة وَ عُمْرَة مَبْرُورَة مَقْبُولَة، وَ رَفَعَ اللّهُ تَعالي لَهُ سَبْعينَ دَرَجَةً، وَ أنْزَلَ اللّهُ عَلَيْهِ الرَّحْمَةَ، وَ شَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِکَةُ: أنَّ الْجَنَّةَ وَ جَبَتْ لَهُ (بحارالانوار، ج 1، ص 205) ما سوراخ دعا را گم کرديم اين که آدم در محضر عالم رباني بنشيند پاي صحبت بنشيند استفاده بکند پيش خدا از عبادت هزار سال بالاتر است و بعد فرمود کسي يک نگاه به چهرهي عالم بکند از اعتکاف يک سال در مسجد الحرام بالاتر است نه سه روز و اين که انسان به ديدار علما برود محبوب تر است نزد خدا از هفتاد بار طواف کردن اطراف خانهي خدا و زيارت علما شرکت در مجالس علما بالاتر است از هفتاد حج و عمرهي قبول شده حضور در مجالس را دست کم نگيريم ان شاء الله علماي رباني که داريم در روايت هم داريم واعظ متعظ هستند واعظهايي که واقعا حرفشان اثر دارد دلنشين است اهل عمل هستند از اين مجالس بهرهي کافي را ببريم و دوستان و رفقا و خانواده و بچهها را ببريم اگر هر کدام يک نفر را اضافه کنيم در تمام ثواب او هم شريک خواهيم بود.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.