اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-07-13-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد - بازنگري در خود

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: بازنگري در خود
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 13-07-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما و حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم.
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و بينندگان عرض سلام داريم.
شريعتي: ما در مورد محاسبه صحبت مي‌کرديم ادامه‌ي فرمايشات شما را مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که هفته‌هاي قبل عرض کرديم يکي از راه‌هايي که ما را از بدي‌ها جهالت‌ها و خيانت‌ها حفظ مي‌کند محاسبه و مراقبه است سرچشمه‌ي همه‌ي خوبي هاست و اين را براي سومين هفته باز تکرار مي‌کنيم در قرآن فقط يک مورد خداي بزرگ يازده بار براي اين موضوع قسم خورده براي خود توحيد و معاد و رسالت پيغمبر اين قدر قسم نداريم ولي براي «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» (شمس/ 9) که براي تزکيه و خودسازي است خداي بزرگ يازده بار به خودش و به عالم خلقت سوگند خورده فقط و فقط در اين دنيا و آخرت کساني رستگارند که خودشان را اصلاح بکنند کساني که زمام شان را رها مي‌کنند و هر گناهي مي‌کنند و حسابرسي از خودشان ندارند زياني است که غير قابل جبران است خدا مي‌خواهد تلنگري بزند که حواستان باشد به حساب خودتان برسيد حضرت علي تعبيري دارند که ثَمَرهُ المُحَاسِبَهِ صَلاحُ النَّفسِ (شرح غررالحکم، ج 3، ص 334) اگر کسي به حساب خودش برسد و خودش را تنظيم بکند وارستگي و اصلاح مي‌شود تعبير خيلي زيباييي از امام سجاد عليه السلام است که فرمود اَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَةُ الانْسانِ نَفْسَهُ (تحف العقول، ص 278) همه‌ي خوبي‌ها کلمه‌ي الف لام به خير اضافه شده يعني مطلق خير جنس خير همه‌ي خير‌ها يک وقت بيست چهل تا خير است ولي در يک موضوعي ميليون‌ها خير است همه‌ي خير‌ها بعد کل را هم اضافه کرده کل را بکشيد جامع و کامل مي‌شود تمام خوبي‌ها اين است که انسان واعظ دروني داشته باشد خودش را کنترل مواظبت بکند خودش را بسازد حواسش به خودش باشد عواملي که مي‌تواند ما را مقداري تکان بدهد که به خودسازي و محاسبه و مراقبه بيشتر بپردازيم چند نکته است که عرض خواهيم کرد يکي از موضوعاتي که بايد دقت داشته باشيم ما در اين دنيا يک بار بيشتر نمي‌آييم ما عالم‌هايي را پشت سر گذاشتيم و عوالمي را پيش رو داريم طبق آيات و روايات فراوان در عالم قدس با خداي متعال بوديم «إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (بقره/ 156) عالم ارواح عالم اشباح عالم ذره که به تناسب آن عوالم در قالب‌هاي مختلف قرار گرفتيم بعد در رحم مادر بعد در اين عالم دنيا در قالب تن و جسم قرار گرفتيم و بلا شک بعد از اين هم از اين جا خواهيم رفت در عالم برزخ بعد قيامت بعد بهشت يا جهنم يک سير است تنها عالمي که در آن عالم دست ما با اختيار باز است که مي‌توانيم کار خوب يا کار بد بکنيم هدايت به خوبي يا بدي‌ها پيدا کرديم عالم دنياست ديگر قابل برگشت نيست بعد از مردن ما آيه‌ي قرآن داريم بعضي‌ها داد مي‌زنند التماس مي‌کنند فرياد مي‌زنند «رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا» (مومنون/ 100-99) مثل اين که بگويند يک بار کنکور است تکرار نمي‌شود اين قاعده‌ي خدايي است از اين دنيا رفتيم نفس تمام شد برچيده مي‌شود در آيه‌ي قرآن داريم ناله مي‌زند مي‌گويد خدايا من را برگردان من شايد توبه بکنم برگردم کار خوب بکنم خدا مي‌داند اگر برگرداند باعث تنبه شود چه بسا برمي‌گردد مي‌گويد اين همه در دنيا به شما فرصت داديم مهلت داديم انبيا آمدند وجدان و عقل و درک داديم معلم پدر مادر عالم‌هاي خوب بالاي سرت است «كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا» يعني حرف مفت مي‌زند بر گردانيم همان آدم قبلي است ولي الآن فرصت است به بن بست نرسيده ايم دست ما باز است تعبير زيبايي امام هادي دارند که أَلدُّنيا سُوقٌ رَبحَ فيها قَومٌ وَ خَسِرَ اَخَرُونَ (مستدرک الوسائل، ج9 ، ص 512) دنيا مثل بازار و نمايشگاه است ما وارد اين نمايشگاه مي‌شويم هر نوع جنس خوب و بد از بدترين جنس‌ها که مي‌تواند آدم را بکشد سم‌هاي مهلک يا بهترين چيزها که ويتامين و انرژي بدهد ما را به کمال مطلق به خدا برساند در بازار و نمايشگاه دنيا است انسان مي‌تواند چيزهايي تهيه بکند که هم نشين خدا و چهارده معصوم شود «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ» (قمر/ 55) خيلي آيه‌ي زيبايي است انساني که گفت تو را ز کنگره‌ي عرش مي‌زنند سفير ندانمت که در اين دامگه چون افتادي آن چه از تو گم شده است از سليمان گم شدي بر سليمان هم پري هم اهرمن بگريستي به قول حافظ همايي چون تو عالي قدر حرص استخوان تا کي آدم در اين نمايشگاه که مي‌تواند خدا را انتخاب بکند بيايد کالاي پوچ از بين رفتني دنيا جيفه‌ي دنيا را انتخاب بکند هم خودش هم ديگران را هلاک بکند آتش جهنم را انتخاب بکند دريغ اين سايه‌ي دولت که بر نا اهل افکندي امام هادي دنيا را تشبيه کردند به بازار و نمايشگاهي که هر نوع جنس خوب و بد است ما يک بار در اين نمايشگاه وارد مي‌شويم از آن طرف مي‌رويم حق انتخاب يک کالاي اساسي داريم پايتخت وجود ما مي‌تواند متوجه يک چيز شود بعضي‌ها در بازار دنيا حداکثر بهره را مي‌برند خودشان ديگران را اصلاح مي‌کنند با خدا چهارده معصوم هم نشين مي‌شوند بعضي‌ها خسارت‌هاي غير قابل جبران دارند دزدي و خيانت و روابط نامشروع و آتش جهنم را براي خودش تهيه مي‌کند هر چه بدي است در خريد اين‌ها است تعبير ديگري در روايات ما است همه‌ي انسان‌ها در مسير دنيا که قرار گرفتند يا رو به جلو مي‌روند در امور معنوي و تکامل انساني يا درجا مي‌روند يا عقب گرد مي‌روند از اين سه تا بيشتر نيست در روايات ما اين تعبير دارد فرمود کسي که امروزش بد تر از ديروزش باشد ديروز بهتر بود عقب گرد مي‌رود پرونده اش را تاريک تر مي‌کند گناه روي گناه ظلم روي ظلم فساد روي فساد خيلي‌ها اين طوري هتستند شکر گزاري نمي‌کند از خدا و اهل بيت و بهشت فاصله مي‌گيرد مَنِ اسْتَوي يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ َمْن كانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعوُنٌ (بحار الانوار، ج78، ص327) کسي که امروزش بدتر از ديروز باشد معلون است يعني از رحمت خدا دور مي‌شود جبران هم نمي‌کند اگر کسي ديروزش هم بيست است امروزش هم بيست است فرق نکرده جلو تر نرفته چون خدا روزي داده روز جديد است عمل جديد مي‌خواهد يک قدم آدم جلو برود فرمود مَنِ اسْتَوي يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ اگر کسي اين هم خدا نعمت بر او آورده يک قدم جلوتر نرفته فرق نکرده مي‌تواند بهشت بيافريند مي‌تواند خيلي کارها بکند گرهي باز بکند يک قدم به خدا نزديک تر شود اگر کسي دو روزش مساوي باشد مغبون است يعني خيلي ضرر کرده سرمايه دادند سود نکرده پيشرفت نکرده از اولي يک کمي بهتر است چون بدتر نکرده ولي جلو هم نرفته ما بايد جلو برويم تمام اهل دنيا چرا اين قدر مدل‌هاي تلفن گوشي همراه مدل ماشين همه چيز به روز ماه به ماه سال به سال عوض مي‌شود پيشرفت مي‌کنند عموم مردم تشنه‌ي دنيا و پول و مقام هستند تشنه‌ي چيزهاي جديد هستند همه اش دارند عوض مي‌کنند ولي ما در امور معنوي نماز ما با چهل سال قبل فرق نمي‌کند آن موقع هم نمي‌فهميديم الآن هم نمي‌فهميم افرادي که چهل سال پاي منبر بودند سمت خدا را گوش دادند روضه شرکت کرده آقاي دولابي مي‌فرمودند مومن دو ساعتش يک نوع نيست نه دو روزش مي‌گفت هر لحظه گفت هر زمان نو صورتي و نو جمال تا ز نو ديدن فرو مي‌رد ملال همان طور که نعمت‌هاي بهشت هر لحظه عوض مي‌شود و الا آدم زده مي‌شود مي‌فرمودند مومن دو ساعتش يک لحظه نيست اگر در چاله مي‌رود عبرت جديد مي‌گيرد که چاله‌ي قبلي نداده در حال تحول است آن نمازي که ساعت دوازده خوانده با نمازي که دو ساعت ديگر خوانده فرق دارد خيلي خسارتي است که درجا بزنيم آن‌هايي که نمره شان خوب است فرمود هر روزشان هر ساعتشان بهتر از روز قبل است اين‌ها مرحوم هستند مورد رحمت و لطف خداوند قرار گرفتند ان شاء الله همه‌ي بيننده‌ها لحظه‌ها روزها ساعت هايشان با قبل فرق بکند ما داريم بعضي‌ها مشاهد مشرفه مي‌روند يا دعا مي‌خوانند قرآن مي‌خوانند محرم صفر مي‌آيد يک پرده‌هاي جديد يک معرفت جديد دارند ناراحت است اگر حس نکند يک پرده‌ي جديد باز نشده ناراحت است و خدا هم در جديد باز مي‌کند قطعا بدانيد خدا رزق‌ها را نو و جديد مي‌کند ما اگر گرسنه و تشنه و داوطلب نيستيم تقصير ما است خدا هميشه چيز جديد خلق مي‌کند و چيز جديد مي‌دهد بايد همراهي بکنيم عمر ما کوتاه سفر کوتاه است يک بار دست ما را باز کردند در اين دنيا آن‌هايي که عقب مي‌روند ملعون هستند از رحمت خدا دور مي‌شوند آن‌هايي که درجا مي‌زنند مغبون هستند خسارت زيادي به خودشان وارد کردند آن‌هايي که جلو مي‌روند پيش روي مي‌کنند مرحوم هستند ما نمي‌گوييم اين شتاب غير عادي ولي نرم نرم کم کم آدم جلو برود آدم‌هايي داشتيم پيامک دادند تغيير کرديم آدم هشتاد ساله مي‌گويد اخلاق من عوض شد نا اميد نباشيم اين بشارت است مي‌شود عوض شد مرحوم ملا عبدالله جهرمي نامه‌اي دارد ما نامه هايش را هم خوانده ايم به عنوان مکاتيب چاپ شده نامه‌ي قشنگ و زيبايي دارد مي‌فرمايد همان طور که تمام تجار و کسبه و اهل دنيا يا هر روز يا هر هفته يا هر ماه و هر سال حساب کارهايشان را مي‌رسند که به سرمايه شان اضافه شده کم شده رکود دارد ما هم بياييم حساب عمرمان و زندگي مان را يک بررسي بکنيم در شبانه روز يک وقتي بگذاريم و اين رواياتي که مي‌فرمايد افرادي که بيست سالشان شده بايد جدي بگيرند افرادي که چهل سالشان شده جدي تر بگيرند بعضي روايات داريم آدم‌هايي که شصت سالشان است خدا عذر را برداشته عذر ندارد ما که نمي‌دانيم چقدر عمر مي‌کنيم عمر لحظه‌اي است کسي فکر مي‌کرد اين عزيزي که دروازه بان پرسپوليس بوده آدم ورزشکار قوي خدا رحمتش بکند به همه‌ي هم کيشان بستگانش تسليت مي‌گوييم آدمي که قبراغ سر حال بودند ما اعلاميه‌ها را مي‌بينيم چقدر افراد جوان سرطان دارند ايست قلبي مي‌کنند هيچ تضميني نيست چون خيلي‌ها هستند محاسبه توبه مراقبه را مي‌گويند باشد پير شديم باشد بعدا وقتي بازنشست شديم نه اين لحظه‌اي قابل تاخير نيست مرگ خيلي به ما نزديک است امروز روز عرفه عزيزان دعاي عرفه خواندند با لباس احرام آمدند چه کسي تصور مي‌کرد چند هزار در منا کشته شوند افرادي که واقعا اميد داشتند برگردند سوغاتي خريدند همسرانشان در خيمه منتظر هستند مي‌خواهيم بگوييم مرگ ممکن است ناگهاني باشد تضميني براي مرگ نيست چه وقت مي‌آيد اين هشدار مهمي است که ما هميشه توبه‌ي کامل حساب رسي کامل دقيقه‌اي روزي لحظه‌اي بکنيم اگر دلي را شکستيم دل شکستن مردم آزاري ظلم و خيانت و دروغ و گناه مثل سم است نمي‌توانم بگويم من سم خوردم بعدا مي‌روم معالجه مي‌کنم بدنت را از کار مي‌اندازد تو را به هلاکت مي‌برد گاهي نيش عقرب مار اگر معالجه نکنند مي‌کشد يا مثل آتش مي‌ماند اگر گوشه‌اي آتش گرفت شعله ور مي‌شود همه جا را مي‌سوزاند نمي‌توانم بگويم چند ساعت ديگر قطعا بدانيد گناه معصيت ظلم خيانت بدي‌ها از سم و آتش بسيار خطرناک تر است چون سم و آتش بدن ظاهري ما را از بين مي‌برد ولي آن روح و جان ما را از بين مي‌برد ما را مبتلا به آتش جهنم مي‌کند روايتي در کافي شريف است خيلي‌ها هستند مي‌گويند گناه را مي‌کنيم بعدا يک کاري مي‌کنيم من در اين چاله بروم آيا کسي من را در مي‌آورد نمي‌آورد من اين سم را خوردم شايد خوب شدم ما روايت داريم بعضي مواقع انسان گناهي را مرتکب مي‌شود دلي را مي‌شکند آبرويي را مي‌برد خدا مي‌فرمايد به عزت و جلال من لَا أَغْفِرُ لَکَ بَعْدَهَا أَبَداً (اصول کافي، ج 3، ص 212) من ديگر تو را نمي‌بخشم موفق به توبه نمي‌شود هشدار عجيبي است گلي را مي‌کارد گرهي را باز مي‌کند خدا مي‌گويد به عزت و جلالم تو را بخشيدم ديگر جهنم نمي‌برم هم خوبي‌ها را جدي بگيريم هم در ترک بدي‌ها جدي باشيم زمان مي‌گذرد تمام شد يک کسي چاقو مي‌زند يک کسي سيلي زده گوش خانمش کر شده پنجاه سال است کر است ديگر نمي‌شود جبران کرد بعضي گناهان است قابل جبران نيست ممکن است توبه بکند خدا بيامرزد طرف ببخشد ولي شرمندگي و عذاب وجدان او را ممکن است بسوزاند لذا ايشان مي‌فرمايد اولا مرگ چه بسا ناگهاني برسد که فراوان پيش مي‌آيد هشدار است تو نفر تاجر مي‌رفتند در بيابان مال و ثروت خيلي داشتند سر راه دزد‌ها گرفتند يکي از تاجر‌ها را خواباندند شمشير گذاشتند گردنش را بزنند گفت چرا مي‌خواهيد گردنم را بزنيد گفت تو را مي‌کشيم اين آقا اموالش را راحت بزند گفت گردن او را بزنيد من اموالم را بدهم مثال خوبي است آن‌هايي که جلوتر از ما رفتند گردنشان زده شده هشدار براي ماست آن‌ها عبرت براي ما شدند ما عبرت نشويم اين همه اجل انسان‌هاي پير و جوان را سر راه ما قرار داده بعضي‌ها مي‌گويند ما اگر بهشت جهنم را ببينيم باور مي‌کنيم من مي‌گويم اين حرف اشتباه است ما مردن چاله‌ي قبر را که مي‌بينيم با ديدن مشکل حل نمي‌شود اگر ديدن باور مي‌آورد تا به حال بايد متنبه شده باشيم به قبر کن گفتند مهم ترين چيزي که از عمرت ديدي گفت مهم ترينش اين است که سي سال من در قبر آدم گذاشتم ولي باور نکردم مي‌ميرم ديدن چيزي حل نمي‌کند تنبه دروني ايمان اعتقاد به خدا محاسبه داشتن باور را از خدا بخواهد خدا کمکش مي‌کند دعا توسل انس با خوب‌ها هر چيزي که ايمان ما را زياد مي‌کند مي‌گويد اولا روي قاعده‌ي اوليه هيچ تضميني نيست کسي يک ساعت ديگر زنده باشد ما مي‌آييم يک تخمين معمولي مي‌زنيم عمر طبيعي انسان‌ها در زمان ما چند سال است پيغمبر عظيم الشان فرمود أَعْمَارُ أُمَّتِي مَا بَيْنَ سِتِّينَ إِلَي سَبْعِينَ (ارشاد القلوب، ص 40) فرمود بيشتر عمر امت من بين شصت و هفتاد سال است عمر متوسط يک عمر طبيعي متوسط است بين شصت و هفتاد که خود حضرت و حضرت امير هم 63 سال عمر کردند مسن ترين امام ما امام صادق بوده 65 سال عمر کرده به غير از امام زمان که به لطف و حکمت الهي عمر طولاني دارند اگر اين دنيا جاي ماندن بود حقش بود پيغمبر و امام هزاران سال بمانند جلوي سم و شهادت را بگيرد نه بناي خدا اين است از اين عالم بروند يک عمر طبيعي 65 سال است ايشان مي‌فرمايد بياييم به خودمان هشدار دهيم‌اي کساني که سنتان به چهل سال رسيده آماده‌ي رفتن باشيد گيرم که بيست و پنج سال ديگر هم باشد اين چهل سال چقدر سريع گذشت اگر مي‌خواهيد ببينيد سريع گذشت يک خاطره‌اي را در جواني ياد بياوريد ما بچه بوديم کلاس ابتدايي مي‌رفتيم ببينيد چقدر سريع گذشته من گاهي مي‌نشينم فکر مي‌کنم سي و شش سال از انقلاب گذشته هول مي‌شوم چقدر زود گذشت سمت خدا فکر مي‌کنم ديروز آمدم حساب مي‌کنم محرمي که بيايد چهار سال است خيلي سريع گذشت خيلي عمر سريع مي‌گذرد‌اي کساني که چهل سال هستيد بيست و پنج سال هم فرض زنده باشيد سريع مي‌گذرد پس بياييد اين بيست و پنج سال يک فکري به حال خودتان بکنيد‌اي کساني که پنجاه سالتان هست بسياري از بيننده‌هاي ما مسن و بازنشسته هستند ما حديث داريم کساني که پنجاه سال عمر دارند أَنْتُمْ زَرْعٌ قَدْ دَنَا حَصَادُهُ (جامع الأخبار، فصل76، ص140) يعني زراعتي است که موقع درو کردنش نشسته وصيت هايتان را بنويسيد کارهايتان را انجام بدهيد حلاليت بطلبيد افرادي که ناراضي اند راضي کنيد تمام شد افرادي که شصت سالتان است پنج سال مانده اگر عمر طبيعي بکنيد آن چهل سال سريع گذشت پنج سال مثل برق مي‌گذرد افرادي که بالاي 65 سال داريد قاچاقي زنده ايد در دست عزرائيل هستيد .
شريعتي: نترسانيد بيننده‌ها را در اين حد.
حاج آقا فرحزاد: نمي‌ترسند براي سلامتي ملک الموت يک صلوات بفرستيد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم من از اين فرشته خيلي خوشم مي‌آيد فرشته‌اي است که ما را از قفس و زندان دنيا در مي‌آورد و با خدا و پيغمبر و اهل بيت و حضرت علي آشنا مي‌کند مستحب است براي ملک الموت آدم مکه مي‌رود طواف انجام بدهد ملک الموت فرشته‌ي خيلي خوبي است اگر ما با او رفيق شويم آقاي دولابي هميشه مي‌فرمودند عجله براي مردن خوب نيست ولي آمادگي براي مردن حتما حتما خيلي خوب است باشد ما نمي‌گوييم عجله کنيد براي رفتن ما آماده باشيم واقعا افرادي که بالاي 65 سال هستند بخواهند گناه بکنند هنوز خانمش راضي نيست زمين و زمان ناله مي‌زنند اين خيلي بد است تو بايد بارت را بسته باشي ما وقتي افرادي که سن بالا مي‌روند تازه حرص دنيا رياست پست مقام اين‌ها را مي‌گيرد سفره را بايد جمع بکنيد تازه پهن مي‌کند بچه است جوان است مي‌خواهد شور و حالي داشته باشد ولي کسي که همه‌ي راه‌ها را رفته شمعي است که به ته رسيده دارد خاموش مي‌شود خيلي حواسمان باشد يک روايت خيلي قشنگي است کساني که خبر مرگشان به فاميل بستگان همکاران رفقا آشنا‌ها همسايه‌ها مي‌رسد اول حرفي و کلامي که درباره‌ي آن متوفا مي‌زنند خدا به ملائکه مي‌گويد آن را ثبت بکن خيلي مهم است خبر آمد که حاجي فلان از دنيا رفت فرحزاد از دنيا رفت خدا رحمتش بکند اگر ميليون‌ها نفر فاميل همسايه دوست آشنا مي‌گويند خدا رحمتش کند آدم خوبي بود دلسوز بود خيرخواه بود فرحزاد در خلوت ميليون‌ها گناه دارد خراب کاري پرونده پيش خدا دارد ولي طوري زندگي کرده خانواده اش راضي هستند پدر مادرش همسايه‌ها مستمعين راضي اند خدا پوشانده خدا مي‌گويد من با او کارها داشتم ولي هر چه نگاه مي‌کنيم مومنين مومنات مي‌گويند راضي هستيم خدا مي‌گويد من از گناهان پنهانش چشم پوشي مي‌کنم به اين که چهل مومن امضا بکنند کفن آدم را يا موقعي که مي‌برند به قبر بگذارند نگه مي‌دارند سه بار مردم زن‌ها راضي هستيد همه مي‌گويند راضي هستيم خدا مي‌گويد من از علم خودم صرف نظر مي‌کنم به خاطر اين که مومنين مومنات مي‌گويند راضي هستيم اين خيلي مهم است همه جا ذکر خير ما باشد يک کاري نکنيم ميليون نفر لعنت بفرستند عکسش هم است فلاني از دنيا رفت الحمدلله کاش زودتر مي‌مرد چقدر بداخلاق بد زبان بود ما چقدر پيامک داريم خانم‌هايي که مي‌گويند شوهران ما اين قدر ما را اذيت مي‌کنند خدا شاهد است مي‌رويم بيرون مي‌گوييم برنگردد اگر بميرد خوشحال مي‌شويم خيلي بد است به مرگ طرف راضي است خانمي يا آقايي در حال جان دادن بود همسرش کنارش نشسته بود زد زير گريه گفت من دارم مي‌ميرم تو چرا داري گريه مي‌کني گفت حتما گريه مي‌کني اگر من بميري چه خواهي کرد گفت نه گريه مي‌کنم اگر نميري چه کار کنم کاري نکنيم به مرگ طرف راضي باشند اين مدير معلم روحاني بميرد هر کس باشد طوري زندگي کرده اين قدر اذيت کرده غيبت کرده تهمت زده رشوه خورده حق کشي کرده عموم مردم فاميل همسايه يکي دو نفر نمي‌گويم معيار است ولي عموم فاميل بستگان همکاران همسايه‌ها مي‌گويند لعنت بر او باد الحمدلله راحت شديم آل سعود بميرند ميليون مسلمان جشن مي‌گيرند خود مردم سعودي جشن مي‌گيرند چقدر جنايت کردند اين‌ها يک ضرب مي‌روند جهنم بني اميه‌ي زمان ما هستند ولي امام راحل از دنيا رفتند چقدر مردم اشک ريختند الآن پاي گيرنده‌ها من هر خانه‌ي فاميلي مي‌رويم پاي گيرنده‌ها جنازه‌ي منا را مي‌بينند مردم اشک مي‌ريزند خون به دل مردم کردند حالا بگويند ما خادم الحرمين هستيم لعنت خدا به شما باد موقع مردن قضاوت ديگران خيلي مهم است حالا اين آقا که مردم لعنتش مي‌کنند در خلوت نماز شب مي‌خوانده چنين مي‌کرده چنان مي‌کرده بنده‌هاي خدا راضي هستند يا نيستند يک نفر دو نفر را نمي‌گوييم عموم بندگان همسايه‌ها زير مجموعه‌ي ما خيانت کرديم اذيت و آزار داديم اين خيلي مهم است چه چيزي درباره‌ي ما مي‌گويند مي‌توانيم نظرسنجي بکنيم «إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ، وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ» (انفطار/ 14-13) واضح است چه کسي در آتش مي‌رود جايگاه ما مهم است از مديران مسئولان مي‌خواهم نظرسنجي محرمانه بگيرند که اطرافيان ما به مردن ما راضي هستند يا به زنده ماندن ما.
شريعتي: خيلي ممنون جزء 30 قرآن کريم را که مي‌خوانيم در خاطره‌ي دوستان تداعي مي‌شود دو دوره ختم قرآن کريم که در سال‌هاي گذشته داشتيم دوستان با حضورشان محفل را بسيار منور کردند در آستانه‌ي ختم سومين دوره‌ي قرآن کريم هم هستيم به فضل و عنايت خداوند متعال ما روز پنج شنبه در حرم حضرت فاطمه معصومه در شبستان امام خميني بعد از نماز ظهر و عصر منتظر شما دوستان هستيم مراسم ختم سومين دوره‌ي قرآن کريم برگزار مي‌شود اين مراسم با حضور شما و کارشناسان خوب برنامه‌ي خدا برگزار خواهد شد گزارش تصويري آن را هم خدمت دوستان که به هر دليلي نمي‌توانند در مراسم حضور پيدا بکنند پخش خواهيم کرد صفحه‌ي 590 قرآن را با هم تلاوت مي‌کنيم آيات نوراني سوره‌ي مبارکه‌ي عروج.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سورة البروج
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ?1? وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ ?2? وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ?3? قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ?4? النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ?5? إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ ?6? وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ ?7? وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ?8? الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّـهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ?9? إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ ?10? إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ ?11? إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ?12? إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ?13? وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ?14? ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ?15? فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ ?16? هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ ?17? فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ ?18? بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ ?19? وَاللَّـهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِيطٌ ?20? بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ ?21? فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ?22?
ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحيم
سوگند به آسمان که داراي برج هاست (?) و سوگند به روزي که [برپا شدنش را براي داوري ميان مردم] وعده داده اند (?) و سوگند به شاهد [که پيامبر هر امت است] و مورد مشاهده [که اعمال هر امت است؛] (?) مرده باد صاحبان آن خندق [که مؤمنان را در آن سوزاندند.] (?) آن آتشي که آتش گيرانه اش فراوان و بسيار بود، (?) هنگامي که آنان پيرامونش [به تماشا] نشسته بودند (?) و آنچه را از شکنجه و آسيب درباره مؤمنان انجام مي دادند تماشاگر و ناظر بودند (?) و از مؤمنان چيزي را منفور و ناپسند نمي داشتند مگر ايمانشان را به خداي تواناي شکست ناپذير و ستوده؛ (?) خدايي که مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين در سيطره اوست و خدا بر همه چيز گواه است. (?) کساني که مردان و زنان مؤمن را مورد شکنجه و آزار قرار دادند، سپس توبه نکردند، نهايتاً عذاب دوزخ و عذاب سوزان براي آنان است. (??) بي ترديد کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند بهشت هايي که از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جاري است، ويژه آنان است، اين است کاميابي بزرگ. (??) بي ترديد به قهر گرفتن و مجازات پروردگارت بسيار سخت است. …. (??) اوست که [مخلوقات را] مي آفريند، و [پس از مرگ] باز مي گرداند…. (??) و او بسيار آمرزنده و دوستدار [مؤمنان] است. (??) صاحب عرش و ارجمند [و عالي صفات] است. …. (??) آنچه را بخواهد [بي آنکه بازدارنده اي در برابرش باشد] انجام مي دهد. …. (??) آيا خبر آن سپاهيان به تو رسيده است؟ (??) [سپاهيان] فرعون و ثمود [که به سبب تکذيبشان به عذابي دردناک دچار شدند؛] (??) [فقط آنان تکذيب گر نبودند] بلکه کافران [قوم تو] در تکذيبي سخت ترند…. (??) و خدا از همه سو بر آنان احاطه دارد. (??) [چنين نيست که درباره قرآن مي پندارند] بلکه آن، قرآني باعظمت و بلند مرتبه است (??) که در لوح محفوظ است [به همين خاطر از دستبرد هر تحريف گري مصون است.] (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: از فضيلت صلوات مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: قطعا يکي از چيزهايي که همه اش ما را تقويت مي‌کند و نوراني مي‌کند که از گناه فاصله بگيريم و به خوبي‌ها بيشتر برويم حداقل اقلي که زبان ما موقع صلوات گناه نمي‌کند و اين مداومت بر صلوات انسان را عاقبت به خير مي‌کند حضرت رسول فرمودند مَنْ كَانَ آخِرُ كَلَامِهِ الصَّلَاةَ عَلَيَّ وَ عَلَى عَلِيٍّ دَخَلَ الْجَنَّةَ (وسائل الشيعه، ج 7، ص 199) کسي که ملکه اش شده صلوات چون موقع مردن آدم همه چيز را فراموش مي‌کند ملکه‌ي صلواتش بروز مي‌کند اگر صلوات فرستاد نفسش بند آمد اهل بهشت است اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: وقت در اختيار شماست.
حاج آقا فرحزاد: حادثه‌ي تلخ منا واقعا براي آن‌هايي که رفتند در بهترين حال در حالت احرام و بعد از عرفه که رکن حج عرفه است براي آن‌ها خيلي نگران نباشند از اين که در بهترين حالات و بهترين جا به ملاقات خدا رفتند جايشان خوب است هر چند براي ما تلخ و سخت است ولي مثل روزي که از مادر متولد شدند روز قيامت سر از قبر در مي‌آورند لبيک گويان اين افتخار است که عاقبت بخير شدند مَن ماتَ مُحرِماً حُشِرَ مُلَبِيّاً (الحجّ و العمره، ص 158) با لبيک محشور مي‌شوند من از همين حادثه گريزي مي‌زنم البته در اين حادثه همه‌ي عزيزان براي ما محترم هستند چقدر از علما روحانيون و مسئولين مملکتي ما بودند که هنوز مفقود هستند چقدر از قراء عزيز ما بودند که مرحوم حاج محسن حاج حسني که در مالزي رتبه‌ي اول آوردند و آقاي دانش که همه در حد خودشان برجسته و نخبه بودند وقتي که در سرزمين خود ما حادثه‌اي اتفاق مي‌افتد که چند هزار حاجي مظلومانه از دنيا مي‌روند حکومت ظالم طاغوتي آل سعود حاضر نيست قبول بکند کتمان مي‌کند با وجود اين همه دوربين‌ها مي‌توانستند کنترل بکنند مرکزي دارد دوربين‌ها مي‌توانند بگويند فلان جا شلوغ است خلوت است نکردند عمد يا شبه عمد قطعا بوده حاضر نيستند اقرار به خطا و اشتباه بکنند اين همه آدم برنگشته به وطنشان يکي يکي رو مي‌شود با اين همه دوربين‌ها شهود انکار مي‌کنند اجساد که قابل انکار نيست البته اگر زورشان برسد اين‌ها را مخفي مي‌کنند ما چه انتظار داريم غدير خم را انکار نکنند چه انتظار داريم شهادت حضرت زهرا آتش زدن در خانه‌ي حضرت زهرا و آن همه جناياتي که بر اهل بيت 1400 سال قبل بوده بخواهند در تاريخ دست ببرند و يا در ماهواره‌ها انکار بکنند در زمان خودمان حادثه‌اي که جلوي اين همه حجاج اتفاق افتاده انکار مي‌کنند حادثه‌ي 1400 سال قبل را به طريق اولي انکار مي‌کنند ما غدير و ايام غدير و مناسبت‌هايي که است عيد مباهله عيد سوره‌ي هل اتي عيد آيه‌ي ولايت عيد آيه‌ي تطهير را بياييم احيا بکنيم تعبيري دارد که يک شخصي مي‌گويد من رفتم احد ديدم ناله‌اي بلند است که رگ قلبم را مي‌خواست پاره بکند آمدم نزديک ديدم ناله‌ي حضرت زهرا است چرا ناله مي‌زند صبر کردم ناله هايش تمام شد گفتم رگ گردن من داشت قطع مي‌شد از ناله‌ي شما چرا ين قدر ناله مي‌مي زنيد براي همين جاني‌ها که حق را مي‌بينند و زير پا مي‌گذارند فرمود وا عَجَباهُ اَنَسيتُمْ يوْمَ غَديرِ خُمٍّ (بحارالانوار، ج36، ص353) روز غدير خم را فراموش کرديد؟ فَما جَعَلَ اللّه لاِحَدٍ بَعْدَ غَديرِ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَلاعُذْرٍ (خصال، ج 1، ص 173) کارهايي که پيغمبر کرد سه روز حجاج را در گرما نگه داشت از همه بيعت گرفت خطبه‌ي طولاني خواند سوال جواب بکند زن و مرد حتي ما جاهاي ديگر نداريم از خانم‌ها بيعت بگيرند تشتي را گذاشتند حضرت امير دست زدند در آن آب بقيه بيايند بيعت بکنند آن چه که ما صدمه و ضربه خورديم مال جدا شدن از اهل بيت است بها ندادن به ولايت و غدير خم است خاطره‌ي جالبي علامه اميني نقل مي‌کند مي‌فرمايد يک عالمي از اهل سنت جريان عاشورا را نديده بود در شهرهايي زندگي مي‌کرد که نديده بود الآن با رسانه‌ها همه جا مي‌بينند يک بار اتفاقي سفرش افتاد کربلا ديد روز عاشورا مثل قيامت است به سر و سينه مي‌زنند گل مي‌مالند زنجير مي‌زنند هروله مي‌کنند داد و فرياد مي‌زنند به عالم شيعه رسيد گفت چه خبر است گيرم که امام حسين مظلوم بوده گيرم امام حسين تشنه بوده فرزند دختر پيغمبر است بنشينيد قرآن بخوانيد هديه کنيد اين همه شور و فرياد و کتل چه خبر است سوال حسابي است الآن هم وهابيت زوم کردند مي‌گويند شرک است مخالفت مي‌کنند گفت درست است ما در جريان غدير اشتباه بزرگي کرديم تبليغ نکرديم سر و صدا نکرديم فرياد نزديم شما غدير را انکار کرديد به فراموشي سپرديد قطعا بنده شکي ندارم اگر عاشورا هم اين سبک و سياقي که پياده مي‌شود نباشد اربعين نباشد امام راحل فرمودند ما هر چه داريم از محرم و صفر داريم عاشورا تاسوعا کمر طاغوت‌ها را شکسته و انگيزه ايجاد کرده قطعا اين‌ها مي‌گفتند امام حسين شهيد نشده مظلوميت و حقانيت امام حسين را قطعا زير سوال مي‌بردند من چند روز قبل جلسه داشتم با خدا را بي نهايت شکر مي‌کنيم در قشر‌هاي مختلف خصوصا تحصيل کرده‌ها گرايش به اهل بيت خيلي زياد است مستبصرين آورده بودند در مسجد مقدس جمکران اردوگاه از مستبصريني که شيعه شده بودند خيلي‌ها مي‌گويند مظلوميت امام حسين باعث شد ما تحقيق بکنيم به تشيع گرايش پيدا کنيم جاي سوال است غدير را اگر احيا کنيم همه‌ي مشکلات عالم حل مي‌شود.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها