اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-05-12-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد -قهر و آشتي

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: قهر و آشتي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش
:94/05/12

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


چرا عاقلان را نصيحت کنيم *** بياييد از عشق صحبت کنيم
تمام عبادات ما عادت است *** به بي عادتي کاش عادت کنيم
چه اشکال دارد پس از هر نماز *** دو رکعت گلي را عبادت کنيم
چه اشکال دارد که در هر قنوت *** دمي بشنو از ني حکايت کنيم
پراکندگي حاصل کثرت است *** بياييد تمرين وحدت کنيم
بيا جيب احساس و انديشه را *** پر از نقل مهر و محبت کنيم
پر از گلشن راز از عقل سرخ *** پر از کيمياي سعادت کنيم
رعايت کن آن عاشقي را که گفت *** بيا عاشقي را رعايت کنيم


شريعتي: سلام به همه‌ي شما خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد ايام به کامتان باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و بينندگان عرض سلام داريم هر کجا هستند موفق باشند از لطف خداي متعال و چهارده معصوم بهره مند باشند
حاج آقا فرحزاد: ان شاء الله يک سلام مخصوص به همه‌ي هم وطنان خارج از کشور که دارند برنامه را تماشا مي‌کنند و همين طور دوستاني که وقت سحر تکرار برنامه را مي‌بينند حاج آقاي فرحزاد در ادامه‌ي بحث دوستي بحث قهر و آشتي خيلي مورد استقبال دوستان قرار گرفت ادامه را خواهيم شنيد
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
همان طور که اشاره کرديد يکي از شرايط دوستي اين است که با دوستش نه تنها دوست بلکه فاميل يک مومن يک مسلمان قهر کردن از گناهان کبيره است و جايز نيست و تعبيرهاي تندي که در روايات ما براي قهر و جدايي آمده که خيلي تعبيرهاي قابل تحمل و جدي هم است که بخشي اش را هفته‌ي قبل گفتيم که خيلي بازتاب مهمي داشت تکان دهنده است من همين جا جا دارد تشکر کنم از بسياري از بيننده‌هاي عزيز که آن حديث‌ها خيلي موقر واقع شد گفتند ما في الفور يا پيامک داديم يا تلفن زديم يا شفاها رفتيم آشتي کرديم بازتاب خوبي داشت واقعا هم تعبيرهاي تکان دهنده‌اي است براي اين که بعضي از بيننده‌ها ممکن است آخر برنامه بوده نشنيدند اشاره مي‌کنيم باز هم بيشتر اين موضوع را رويش کار کنيم سوالاتي هم در پيام‌ها زياد بود همان بحث را مي‌خواهم ادامه دهم تبعات منفي قهر و جدايي خيلي زياد است در روايات خوانديم کسي قهر بکند از سه روز بگذرد اصلا جايز نيست تعبيري که پيغمبر فرمودند يمَا مُسْلِمَينِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا يصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَينِ مِنَ الْإِسْلَامِ (اصول کافي، ج2، ص 345) يعني مسلمان واقعي نيستند دو مسلمان که با هم قهر مي‌کنند آتش جهنم به آن‌ها نزديک تر است يا قهر کردن مثل ريختن خون مومن است يا تعبيري که من از هر دو تاي آن‌ها بيزارم ولو يکي حق دارد يکي نا حق که فرمود حداقل مظلوم صرف نظر بکند اختلاف چيز بدي است يا تعبير اين که پرونده‌هاي آن‌ها بايگاني مي‌شود نه ثواب هايشان قبول مي‌شود نه گناهانشان آمرزيده مي‌شود يا پيغمبر خدا فرمودند شب قدر خدا به تعداد ماه رجب ماه شعبان هر شب و روز ماه رمضان خدا چند هزار آمرزيده همه را مي‌آمرزد الا مومنيني که با هم قهر هستند شب قدري که عفو عمومي است در طول سال به اين‌ها نمي‌خورد مانع ايجاد مي‌کنند رحمت آن‌ها را نمي‌گيرد مرحوم آقاي دولابي مي‌فرمودند خدا چهارده معصوم انبيا اهل بيت يگانگي را خيلي دوست دارند هر کجا که دو دل با هم يکي مي‌شود من‌ها مي‌رود کنار زن و شوهر دوست فاميل خواهر برادر آن جا خدا انبيا ملائکه عالم هستي همه‌ي عالم با اين‌ها است همه‌ي اهل آسمان با اين‌ها هستند هر کجا يگانگي و انس و الفت و همدلي و محبت باشد اين تعبير زيبايي که اميرالمومنين در نهج البلاغه دارند فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ (نهج البلاغه، خطبه 127) هميشه سعي کنيد تفرقه اختلاف دو دستگي جدايي بين شما نباشد دست خدا يعني همه‌ي انبيا ملائکه امامان امام زمان همه‌ي اين‌ها دست خدا هستند يعني قدرت خدا رحمت خدا هستند دست خدا هر کجا که دو دل با هم يکي است به هم جوش مي‌خورد هستند تمام خيرات عالم بالاي سر ماست چون من حداقل در اين موضوع رفته کنار. مواظب باشيد تفرقه و اختلاف بين شما نيفتد هر کجا که تفرقه است شياطين جنايت کارها جيب بر‌ها دزد‌ها بد‌ها اشقيا آن جا جمع اند دشمن خدا و اولياي خدا از تفرقه خوششان مي‌آيد ما به سمت آن‌ها مي‌کشيم رحمت خدا قطع مي‌شود آن‌ها مي‌آيند هر جا دعوا است جيب بر‌ها هستند جيب بزنند ما متوجه نمي‌شويم. وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ (همان) حضرت امير در نهج البلاغه فرمود همان طور که گوسفند از گله جدا شود طعمه‌ي گرگ مي‌شود آدمي هم که از جمع جدا شود پس مومنين دوستان فاميل خوب‌ها جدا مي‌شوند طعمه‌ي شيطان مي‌شوند بعد فرمودند کسي که دعوت به تفرقه و اختلاف بکند او را بکشيد ولو زير عمامه‌ي من قائم شده باشد خيلي تعبير عجيبي است ولو اين که به اسم علي بيايد تفرقه بيندازد دل‌ها را از هم جدا بکند بکشيدش خيلي در روايات و آيات از تفرقه و اختلاف مزمت شده خيلي مواظب باشيد خدا تفرقه را دوست ندارد يک پدر مادر مهربان اگر برادرخواهر‌ها با هم قهر باشند چقدر زجر مي‌کشند بنده که رطوبت و نمي‌از درياي رحمت نمي‌شوم از اين همه پيام‌ها که گفتند آشتي کرديم شارژ شدم امام زمان چقدر خوشحال مي‌شود خدا چقدر خوشنود مي‌شوند چرا زن و شوهر با هم قهر باشند طلاق رسمي طلاق عاطفي جدايي فاميل دوست خيلي بد است مرحوم دولابي مي‌فرمودند خانواده‌اي که زن و شوهر قهر هستند من نمي‌توانم آن جا بخوابم چون مي‌بينم رحمت خدا قطع است مثل خانه‌اي که آب در آن قطع است برق قطع است نمي‌شود زندگي کرد اين مسائل ظاهري براي بدن ماست اگر زن و شوهر و خواهر برادر قوم و خويش با هم قهرند دست خدا رحمت خدا لطف خدا بريده شده قطع است بايد مواظب باشيم اميرالمومنين شايد نامه‌ي 27 ام باشد لَمّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَم (نهج البلاغ، نامه 47) بعد از ضربت خوردن عجيب است حضرت تا لحظه‌ي شهادت لحظه‌ي آخر خيرخواهي نصيحت دلسوزي مهرباني يک سردرد گرسنگي ما را بي تاب مي‌کند همه چيز را فراموش مي‌کنيم پيشاني حضرت شکافته شده سم وارد بدن شده حضرت بعد از اين ضربت از جا نتوانستند بلند شوند چقدر وصيت دارند تا لحظه‌ي آخر چقدر سفارش به دشمن خودشان مي‌کنند چقدر سفارش مي‌کنند نگوييد حضرت علي کشته شد شمشير بگذاريد حق و باطل را بکشيد دشمن من را عفو بکنيد عفو براي شما قربت است براي من حسنه است حضرت در آن وصيت که اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ بخش پاياني اش وصيت به يگانگي عَلَيکُم بِالتَّواصُلِ وَالتَّبادُلِ وَ ايّاکُم اَلتَّدابُرِ وَالتَّقاطُع فرمودند مواظب باشيد هميشه به هم وصل شويد اين وصل ولايت کارش وصل کردن است شياطين دشمنان خدا کارشان جدا کردن و تفرقه ايجاد کردن است اين تواصل را خدا و اهل بيت خيلي دوست دارد فاميل است دوست قوم خويش گروه حزب است با هم يکي شوند آثار فراواني دارند همه‌ي انبيا پشت سر مي‌آيند تفرقه باشد مي‌کشند کنار حتي حديث داريم مَاختُلِفَ اُمَّةٍ بَعدَ نَبِيِّهَا اِلَّا ظَهَرَ بِاطِلُهَا عَلَي حَقِّهَا (کنز العمال، حديث 929) هيچ امتي بعد از پيغمبر اختلاف پيدا نکردند اگر اختلاف پيدا کردند باطل آمد غالب شد چون ولايت و امام و وصي مي‌آيد جايي که يگانگي است اگر تفرقه افتاد مي‌گويد من نيستم باطل مي‌آيد « فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ» (يونس/ 32) خيلي تعبير عجيبي است به محض اين که در مملکت ما اختلاف و تفرقه بيفتد استکبار و دشمن مي‌آيد غالب مي‌شود آثار تفرقه تصاعدي مي‌رود بالا يک نفر باشد فاميل باشند حزب گروه باشند دو دسته شوند اين تعبير خيلي تعبير مهمي است حضرت امير فرمودند هميشه به هم وصل شويد و هم بذل و بخشش بکنيد يکي از چيزهايي که دل‌ها را به هم نزديک مي‌کند بذل بخشش سخاوت هديه دادن است کينه‌ها را مي‌برد در گفتار در رفتار در هر وسيله‌اي بذل و بخشش و تواصل فرمودند مواظب باشيد پرهيز بکنيد قطع کردن و پشت به هم کردن را هيچ وقت به هم قطع نکنيد هيچ وقت زن و شوهر با هم قهر نکنند اگر ناراحتي است با هم حرف بزنند قهر چيز بدي است نمازهايشان قبول نمي‌شود روزه هايشان قبول نمي‌شود عباداتشان قبول نمي‌شود عرض کردم آني موقتي که طرف تنبيه شود و اثر گذار باشد که هفته‌ي قبل گفتيم تلنگر باشد و اثر گذار هم باشد اگر اثر مثبت ندارد همان يک لحظه هم جايز نيست پشت به هم کردن قطع کردن را خدا اجازه نداده ما خيلي افرادي گفتند که ما آشتي کرديم بعضي‌ها هم سوال کردند اين طوري مي‌گوييد ما از ظالم بگذريم کسي حق ما را خورده ظالم پروري مي‌شود هم اين‌ها را هم چيزهايي که گذشت را تسهيل مي‌کند اولا فرصت نيست ما گاهي فراوان درباره‌ي حق الناس و ظلم صحبت کرديم در ماه رمضان يک جلسه مفصل آيه‌اي بود در مورد ظلم صحبت کرديم ما اين‌ها را گفتيم براي سه درهم يک شهيد به يهودي بده کار بود حبسش کردند حق الناس را نمي‌گوييم کسي ظلم بکند مال مردم را بخورد ميل به ظالم هم در اسلام تعريف کردن ظالم عرش خدا را به لرزه مي‌اندازد کسي اجازه‌ي ظالم را نمي‌دهد يا سعد بن معاذ به خاطر بداخلاقي عذاب قبر داشته اذيت رسانده به يک حيوان حرام است گناه کبيره است چه برسد به اسلام همسر فاميل دوست مومن از امام صادق عليه السلام روايتي داريم اَدخَلَ الله اِمرَئَت فِي النَّار خدا زني را وارد آتش جهنم کرد گربه‌اي را در قفس کرد آب نداد غذا نداد زجر کشش زد ناله زد از دنيا رفت خدا به خاطر ظلم به يک حيوان زبان بسته مي‌سوزاند ما اين‌ها را گفتيم بحث ما اين است يک مومني دارد در اين دنيا زندگي مي‌کند در حق او ظلم مي‌شود جفا مي‌شود ما چه کار کنيم ما هم خيلي جاها خودمان ممکن است ظلم کنيم ما که بري نيستيم غيبتي بکنيم مال کسي را پاي کسي را لگد بکنيم اولا مواظب باشيم حق کسي را پايمال نکنيم اگر حق ما پايمال شد در مواجهه با ظلم يک راه صحيح اين است که از راه صحيح دفاع بکنيم از راه صحيح حقمان را بگيريم قانونا شرعا مال من آبروي من محترم است بروم حقم را بگيرد نمي‌گوييم حقش را کسي نگيرد حق را برود بگيرد اما اگر از راه صحيح و شرعي و قانوني نتوانست بگيرد يا حقوقي است که گرفتني نيست پشت سر آدم حرفي زده آبروريزي شده مالي نيست اين‌ها را چه کار کنيم اگر جاهايي که نمي‌توانيم حقمان را بگيريم يا گرفتنش اثري فايده‌اي ندارد اين جا چند راه داريم يک راه اين که به خدا واگذار کنيم اين يکي از راه‌هاي خيلي خوبي است در روايات اشاره شده در خطبه‌ي متقين در جاهاي ديگر هم دارد که يک علامت متقي و مومن اين است که صبر حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ (نهج البلاغه، خطبه 193) پيش خدا که گم نمي‌شود خدا در قرآن فرموده « فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ خَيْرً‌ا يَرَ‌هُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ شَرًّ‌ا يَرَ‌هُ» (زلزال، 8-7) يعني هر کسي بازتاب عمل خودش را خواهد ديد وقتي ما به خدا اميرالمومنين فرمودند من ابن ملجم را بخشيدم شما ببخشيد ولي آن خدا است و خودش قصاص کارش مي‌شود خدا کارش را مي‌کند يکي از راه هايش اين است مومن اگر نتوانست از راه صحيح حقش را بگيرد به خدا واگذار بکند صبر زيادي را مي‌خواهد ولي خدا کمکش مي‌کند چاره نيست قابيل شروع کرد هابيل را بکشد گفت اگر تو « لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ (مائده، 28) من برادر نمي‌کشم دفاع هم مي‌کنم تا جايي که زورم مي‌رسد اما نمي‌کشم امام حسين تا جايي که تيراندازي نکردند ايشان دست به نيزه نبردند مظلوم مي‌شويم ولي ظالم نمي‌شويم آن‌ها آب مي‌بندند ولي ما آب نمي‌بنديم در ظلم آن‌ها شريک نمي‌شويم دفاع مي‌کنيم هر کجا مي‌توانيم به خدا واگذار کنيم جاهايي که اجازه داده ببخشيم به خدا واگذار کنيم خدا عادل است حکيم است بگوييم هر طور که خودت صلاح مي‌داني يکي ديگر اين که بدانيم اين درک اين مسائل خيلي آدم را آرام مي‌کند اگر بدانيم که ظالم به نفع ما کار مي‌کند به ضرر خودش دارد کار مي‌کند يعني ظالم وسيله‌اي است که ما را امتحان بکند يک آدم نادان به مال و آبروي ما تعدي مي‌کند اين در عين اين که به اختيار خودش مي‌کند بدون اراده‌ي خدا نيست همه‌ي امور الهي به مشيت خدا است پشت اين قضا قدر تلخ حکمت‌هايي خوابيده گاهي چه بسا اين ظالمي که ما را اذيت مي‌دهد دل ما را مي‌شکند ما را متوجه خدا مي‌کند گاهي ظالم ما را از شرک نجات مي‌دهد به يکي دل بستيم کمک ما مي‌کند چنين چنان مي‌کند خدا مي‌خواهد دل ما کنده شود اميد ما خدا باشد يا مزد و جزا را از اشخاص نخواهيم از خدا بخواهيم اين جفاي خلق با تو در جهان *** گر بداني گنج زر آمد نهان. خلق را با تو چنين بدخو کنند *** تا ترا ناچار رو آن سو کنند. اگر فشارهاي افراد نباشد ممکن است آب و گل بگيريم دل ببنديم اصلا خدا را هم فراموش کنيم براي همين فشارمان مي‌دهند اين فشار دادن‌ها تلخ است سخت سنگين است ولي ما بي اختيار آن طرف مي‌رويم بلکه ما را گاهي تأديب مي‌کنند يعني ما به دردت نمي‌خوريم خدا به دردت مي‌خورد مي‌گوييم بشکند دستي که به تو خدمت کرد من بايد به خدا خدمت کنم مزدم را از خدا بخواهم حضرت علي فرمودند من تا به حال به هيچ کس خوبي نکردم به هيچ کس بدي هم نکردم يعني چه حضرت امير اين همه صدقه دادند افراد را هدايت کردند خدمت کردند کسي بعد از پيغمبر در عالم مثل حضرت علي خدمت نکرد اهل خير نبوده در همه‌ي جهات انفاق خير رساني هدايت شمشير جهاد شجاعت شهادتش فرمود من در همه‌ي عمرم به هيچ کسي خدمت نکردم به هيچ کس هم بدي نکردم فرمودند هر کاري کردم به خودم کردم « إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا(اسراء/ 7) يک کمي اين را به خودمان بباورانيم که اگر کسي کار خوبي مي‌کند گل به خودش مي‌زند خير به خودش مي‌رسد برمي‌گردد به خودش اگر هم کسي بدي خرابکاري مي‌کند به خودش ضرر زده مال من را اگر ببرند مال من مال من است ملک من است ده دست هم بگردد دست دزدها باز ملکيت من از بين نمي‌رود خدا در دنيا اگر شد برمي‌گرداند اگر نشد ثواب‌هاي آن‌ها را به من مي‌دهد گناهان من را به آن‌ها مي‌دهد تبادل مي‌شود جبران مي‌کند خوبي‌هاي من به خودم برمي‌گردد. يکي پيامک داده بود چرا عصباني مي‌شويم خشمگين مي‌شويم يک عمل خلاف را کس ديگر انجام داده ما غضبناک مي‌شويم يعني من با خودم سَاخِط عَلَي نَفسِهِ من خودم به خودم غضب مي‌کنم جوش مي‌زنم به خاطر اين که آن آقا فحش داده خب فحش بدهد فحشش به خودش برمي‌گردد به خاطر بدي ديگران من خودم را آتش بزنم؟ آزار بدهم بدي او به خودش برمي‌گردد تعبير را يک بار ديگر خوانديم حضرت امير در نامه‌ي به امام حسن فرمودند لا يَكبُرَنَّ علَيكَ ظُلمُ مَن ظَلَمَكَ؛ فإنّهُ يَسعى في مَضَرَّتِهِ و نَفعِكَ (نهج البلاغه، نامه 31) کسي که درباره‌ي شما خطايي ظلمي اذيت آزاري مي‌کند برايت بزرگ جلوه نکند از کوره در بروي هيجاني شوي خودت را بخوري کينه‌اي شوي به خاطر اين که او به ضرر خودش و نفع شما کار مي‌کند ثواب‌هاي خودش را به شما مي‌دهد گناهان شما را مي‌گيرد به خودش به شيخ بهايي گفتند فلاني پشت سر شما بد و بيراه مي‌کند ايشان يک مقدار پول در پاکت گذاشتند برايش فرستادند گفتند آقا مثل اين که گوش هايش سنگين شده فکر کرده تعريف مي‌کنند گفتند غيبت شما را مي‌کند فرمود متوجه شدم گفتند چرا پول مي‌فرستي فرمود کسي که غيبت من را مي‌کند ثواب هايش خودش را براي من مي‌فرستد گفتند معلوم نيست آدم فاسقي باشد فرمودند ما که گناه داريم گناهان ما را به خودش منتقل مي‌کند بعد از مدتي که ايشان چيزي فرستادند گفتند غيبتت را نمي‌کند گفت ما هم ديگر پاکت نمي‌فرستيم هر کسي هر کاري مي‌کند به خودش برمي‌گردد اين جهان کوه است و فعل ما ندا سوي ما آيد نداها را صدا اگر تهمت مي‌زند خرابکاري مي‌کند بدي مي‌کند اول به خودش مي‌زند آن شعاع و پرتوش به ما مي‌خورد ما اگر عکس العمل نداشته باشيم طوري نمي‌شود يک کمي تمرين کنيم باورهايمان را بالا ببريم اين تعبير قشنگي است که از امام هفتم عليه السلام به هشام است همان حديث‌هاي اول اصول کافي است امام هفتم به هشام فرمودند يا هشام از توهم و خيال بيا بيرون اگر در دست شما يک گوهر ارزشمندي باشد يک گوهر قيمتي است تمام دنيا جمع شوند بگويند آجر پاره است آيا مي‌شود؟ نخير واقعيت عوض نمي‌شود اگر در دست شما يک آجر پاره باشد همه‌ي دنيا جمع شوند بگويند سکه است باز هم عوض نمي‌شود اگر شريعتي مجري خوبي باشد همه‌ي دنيا بگويند بد است عوض نمي‌شود واقعيت که با حرف ديگران عوض نمي‌شود معيار ما توهم نباشد خيال نباشد اگر من آدم بي گناهي ام هر چه مي‌خواهند بگويند نبايد از کوره در برويم نبايد زير و رو شويم حرف ديگران ما را زير و رو نکند با يک کلمه خيلي به هم مي‌ريزيم حالت کينه خيلي صفت بدي است امام حسين تعبير قشنگي دارند ما شيعه‌ي امام حسين هستيم يا نه إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل (تفسيرالإمام العسکري، ص 309، ح154) شيعيان ما کساني هستند که دل هايشان از هر غل و دغل و غش و کينه ورزي پاک است حالا کسي حرفي زده مالي خورده به خدا واگذارش مي‌کنيم از خدا مي‌خواهيم او را ببخشد ما را هم ببخشد اين حالت را خدا خيلي دوست دارد به نفع ماست اگر هم ما بخشيديم فکر نکنيم يک تعبير خيلي زيبايي در قرآن آمده وقتي که خداي متعال امر به گذشت و عفو مي‌کند از وجدان ما و درون ما سوال مي‌کند «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ‌ اللَّـهُ لَكُمْ» (نور، 22) خيلي قشنگ است بعضي جاها خدا امر و نهي مي‌کند بعضي جاها سوال مي‌کند «أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» (زمر/ 36) عبد خدا کم شما مي‌گذارد؟ آيا نمي‌خواهيد خدا شما را بيامرزد ما که ميليون ميليون بي عدد گناه داريم دوست داريم خدا ما را ببخشد يا نبخشد چه کسي است دلش نخواهد همان طور که دوست داري خدا تو را ببخشد خدا مي‌گويد همان طور که من با تو رفتار مي‌کنم تو هم با ديگران همان طور رفتار کن من اين سفر که مشهد مشرف بودم آقاي دولابي مي‌فرمودند در مشاهد مشرفه مي‌رويد بيشتر دقت بکنيد برخورد‌ها سوال جواب‌ها رفت و آمد‌ها گاهي حواله‌هاي امام هشتم است انسان يک وقت مي‌بيني از کوره در مي‌رود کاري با خانواده اش مي‌کند امام هشتم خودت را به او نشان مي‌دهد مي‌گويد تو خيلي وضعت خراب است برو خودت را اصلاح بکن خودمان را کنترل کنيم. بنده در سمتي مي‌رفتم يک خادمي با يکي صحبت مي‌کرد يک مرتبه چشمشان افتاد به من فوري صدا زد حاج آقا بيا رفتم جلو گفت اين يک درد بي درمان دارد مشکل حادي دارد الآن شما را امام رضا رسانده علاجش فکر کنم با شما باشد آدمي هم بود خيلي درهم من همين طور قدم زنان با او صحبت کردم گفتم مشکلت چيست گفت خيلي سخت است گفتم چي شده گفت مشکل بزرگ من اين است که خانم من رابطه‌ي نامشروع برقرار کرده جرم بزرگي مرتکب شده من به هم ر يختم راست مي‌گويد حکم سنگسار دارد ديدم حق مي‌گويد ما خيلي مواقع پيام‌هايي مي‌فرستند مي‌گويند براي خودت اتفاق بيفتد مي‌تواني اين کار را بکني مالت را بخورند آبرويت را ببرند من هم حق مي‌دهم خيلي سخت است قبول دارم بارها پيام‌هايي که مي‌گويند نفست از جاي گرم در مي‌آيد فقر نديدي مشکلات ظلم نديدي من مي‌گويم راست مي‌گويند من هم شايد در آن موقعيت باشم ولي راهکار اصلي که خدا دوست دارد چيست آن راهکار را پيدا کنيم هر کسي بخواهد پرونده‌ي خودش را باز بکند صلاح نيست اين جا بگوييم به ما تهمت زدند چه بسا اذيت کردند اهانت کردند در يک تصادفي پدر ما با سه نفر همراه سال 58 از دنيا رفتند همان روز اول رضايت داديم همشيره‌ي ما با دو تا از بچه هايش با دامادمان در يک تصادف از بين رفتند همان شب اول همه‌ي فاميل رضايت داديم امثال اين‌ها براي ما پيش آمده کم و زياد دارد در امتحان‌هاي سنگين ما هم به خدا پناه مي‌بريم من ديدم خيلي به هم ريخته است يک کم صحبت کردم آرام شد گفتم اگر اين اتفاق را برعکس کنيم اگر شما با يک زن شوهر دار رابطه برقرار مي‌کردي خانمت دوست داشتي با تو چه کار مي‌کرد اين همان چيزي است که خدا مي‌گويد آيا نمي‌خواهيد خدا شما را بيامرزد شما دوست داشتي چه کار بکني آيا خانم شما فوري از شما جدا شود آبرويت را ببرد برود دادگاه شکايت بکند سنگسارت بکند يا به شما فرجه بدهد توبه بکني برگردي دوست داشتي چه کار بکند اگر دختر شما خواهر شما محارم شما چنين جنايتي مي‌کردند دوست داشتي فوري انتقام گرفته شود سنگسار شوند آبرو برود چون مسائل ناموسي را هم بارها عرض کرديم گفتنش از اصل آن گناه بدتر است خيلي مسائل حساسي است نه مرد نه زن هيچ رد پايي در اين مسائل نبايد از خودشان بگذارند در تلفن در نامه در پيامک اين‌ها را کلا بايد پاک کنند اگر هم يک جا گير افتادند پيش خدا مسئولند گردن من هيچ اقرار نکنند اعتراف نکند که من اين گناه را کردم اين از اصل گناه بدتر است نبايد اين آبرو خيلي مهم است مسائل آبرويي اين طوري را در اسلام چقدر سخت گرفتند بايد عين مسئله را چهار شاهد ببينند در خارج شايد محال باشد چنين شرطي کسي بيايد چنين جنايتي را ببيند خودش علامت عدم عدالتش است نمي‌شود مگر اين که خودشان اقرار بکنند لذا امام و پيغمبر نهي مي‌کردند نگوييد اين رابطه را داريم اقرار نکنيد گفتن اين گناه از اصل گناه بدتر است اگر دختر شما خواهر شما مادر شما رابطه‌ي نامشروعي داشت شما چه کار مي‌کرديد آيا آبرو داري مي‌کردي مسئله‌ي شخص نيست اين خانواده‌اي که آبروي دخترشان مي‌رود يا خواهرشان مي‌رود کل اين فاميل در اين منطقه و محل آبرو ندارند گاهي آدم مي‌رود يک قصاص بکند انتقام بگيرد ما روايت داريم خيلي تعبير مهمي است مي‌فرمايد خيلي جاها آدم مظلوم قرار مي‌گيرد قطعا به حقش ظلم شده ولي وقتي مي‌آيد انتقام بگيرد و قصاص بکند کاري مي‌کند رو دست آن ظالم مي‌زند ظلم مي‌کند کار خلافي انجام شده آبروي طايفه و کل فاميل را بردي شما به مراتب از آن رابطه‌ي نامشروع گناهت بيشتر است يا افشا يا پخش اش در روايت مثال زدند مثلا در خانه يک مالي گم مي‌شود صد هزار تومان پول گم شد بلند مي‌شوم مي‌بينم پولم را بردند خانمم دزيده بچه ام دزديده چهل نفر بي گناه را تهمت مي‌زنم به خاطر صد هزار تومان صد رحمت به دزد گناه شخصي که اتهام مي‌زند خيلي بدتر است اگر ما خيلي جاها مظلوم هستيم خيلي جاها ممکن است ما ظالم باشيم اگر ما يک جايي ظالم شديم دوست داريم خدا ديگران درباره‌ي ما چه برنامه‌اي پياده بکنند آبروي ما را ببرند انتقام بگيرند قصاص بکنند به ما مهلت ندهند ما نمي‌گوييم همه جا عفو کسي که اراذل اوباش است شمشير از رو کشيده بايد قصاص شود « وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/ 179) يک کسي که يک بار عصباني شده اصلا سابقه ندارد چندين سال زندان کردي بپرسد اگر خدا راضي اند من هم مي‌بخشم اين داستان براي من خيلي زيبا بود افرادي که گذشت کردند به چه جاهايي که نرسيدند آقاي حسيني قمي اين داستان را شايد يک بار گفتند من از بس خوشم آمده در منبر‌ها تکرار مي‌کنم ايشان مي‌گفتند آشنايي داشتيم اين قدر بداخلاق بود خانمش مي‌گفت همه‌ي وسايل خانه را آماده مي‌کنم مرتب ولي اين آقا نماز مي‌خواند هيئت مسجدي است ولي بداخلاق است تند خشن است زنگ خانه را که مي‌زند بدنم مي‌لرزد اين قدر خانم را اذيت مي‌کرد ايشان فرمودند اين خانم شوهرش فوت کرد من نگران اين شوهرش بودم که يک وقت آن جا گرفتار مي‌شود رفتم ديدن خانم که خواهش کنم شوهرش را حلال بکند به اين خانم گفتم شوهرت خيلي اذيتت مي‌کرد بيا شما از او بگذر حلال بکن گفت حلالش کنم گفت قبل از مردنش کنار بسترش نشستم گفتم حلالت کردم گفت باور کن من راضي نيستم يک بند انگشت شوهرم شکنجه شود عذاب شود خدا با اين خانم اگر ميليون ميليون هم گناه داشته باشد خدا مي‌بخشد حق الناسش را هم ادا مي‌کند کسي پنجاه سال با مرد زندگي کرده حالا من حلال نکنم که عذابش را زياد کند خدا دوست ندارد اين کارش رشد خودش است بلا و عذاب و حق الناس خودش رفع مي‌شود دوست داريد خدا با گناهاني که شما کرديد چه کار بکند همان کار را شما هم بکنيد خيلي آيه‌ي قشنگي است اين آيه.« أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ‌ اللَّـهُ لَكُمْ»
شريعتي: يک وقت‌هايي آدم خلوت که مي‌کند مي‌بيند از کساني که يک وقتي ظلمي را مرتکب شدند مي‌گذرد احساس آرامشي مي‌کند
حاج آقا فرحزاد: خيلي اين که مي‌گويند در عفو لذتي است که در انتقام نيست جوان آدم را قصاص کردي چه مي‌شود؟ اين که مي‌گويد کينه ام برطرف شد اما از درون ناراحت است آن‌هايي که عفو نمي‌کنند اگر جوان ما يک نفر را کشته بود عفوهاي بي مورد را قبول ندارم ولي اگر جوان ما کسي را کشته بود دوست داريم قصاص بکنند يا عفو بکنند من به يک خانمي زنگ زدم شما هم واسطه بودي من را هم شناخت که فلاني هستم بنده‌ي خدا جواني بوده يک بار اين کار را کرده گوشه‌ي زندان افتاده هر شب خواب اعدام مي‌بيند تمام فاميل نگران اند بعضي جاها آدم بايد عفو بکند اميرالمومنين مي‌گويد من عفو مي‌کنم شما هم بکنيد بهتر است اَلعَفُو لِي قُربَةِ وَ لَکُم حَسَنَةِ (نهج البلاغه، نامه 23)
شريعتي: خيلي خوب نکات خوبي را شنيديم خيلي ممنون صفحه‌ي 527 مصحف شريف قرار امروز ماست دوستان خوب و همراه سمت خدا آيات 27 ام تا 44 ام سوره‌ي مبارکه‌ي نجم را تلاوت خواهند کرد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى ?27? وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ?28? فَأَعْرِ‌ضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِ‌نَا وَلَمْ يُرِ‌دْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ?29? ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ?30? وَلِلَّـهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ?31? الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ‌ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَ‌بَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَ‌ةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْ‌ضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ?32? أَفَرَ‌أَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ?33? وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ?34? أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَ‌ى ?35? أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ?36? وَإِبْرَ‌اهِيمَ الَّذِي وَفَّى ?37? أَلَّا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ى ?38? وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ?39? وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَ‌ى ?40? ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ?41? وَأَنَّ إِلَى رَ‌بِّكَ الْمُنتَهَى ?42? وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ?43? وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ?44?
ترجمه:
مسلماً کساني که به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را در نامگذاري به نام زن نامگذاري مي‌کنند؛ (??) و آنان را به اين کار هيچ آگاهي و معرفت نيست. [آنان] فقط از گمان پيروي مي‌کنند، و بي ترديد گمان [انسان را] براي دريافت حق، هيچ سودي نمي‌دهد. (??) بنابراين از کساني که از ياد ما روي گردانده اند و جز زندگي دنيا را نخواسته اند، روي بگردان. (??) اين [دنيا خواهي] آخرين مرز دانش و معرفت آنان است؛ يقيناً پروردگارت به کسي که از راه او منحرف شده، داناتر است، و او به کسي که هدايت يافته، آگاه تر است. (??) و آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست، تا کساني را که مرتکب گناه شده اند، همان گناهانشان را به آنان کيفر دهد، و کساني را که کار نيک کرده اند، همان کار نيکشان را به آنان پاداش دهد. (??) کساني که از گناهان بزرگ و زشت کاري‌ها جز لغزش‌هاي کوچک دوري مي‌کنند [مورد آمرزش اند] يقيناً آمرزش پروردگارت گسترده و وسيع است. او به شما از هنگامي که شما را از زمين به وجود آورد و از هنگامي که در شکم مادرانتان جنين بوديد، داناتر است؛ پس خودستايي نکنيد. او به کسي که پرهيزکاري پيشه کرده است، آگاه تر است. (??) آيا کسي را که [از حق] روي گردانيد، ديدي؟ (??) و اندکي [از مال خود] بخشيد و [از باقي مانده آن] امساک ورزيد. (??) آيا علم غيب نزد اوست و او مي‌بيند [که بارگناهانش رادر قيامت ديگري برمي‌دارد؟] (??) يا او را به آنچه در صحيفه‌هاي موسي است خبر نداده اند؟ (??) و [يا به آنچه در صحيفه هاي] ابراهيم [است] همان که به طور کامل [به پيمانش با خدا] وفا کرد [آگاهش نکرده اند؟] (??) که هيچ سنگين باري بار گناه ديگري را بر نمي‌دارد، (??) و اينکه براي انسان جز آنچه تلاش کرده [هيچ نصيب و بهره اي] نيست، (??) و اينکه تلاش او به زودي ديده خواهد شد؛ (??) سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد؛ (??) و اينکه پايان [همه امور] به سوي پروردگارتوست؛ (??) و اين اوست که مي‌خنداند و مي‌گرياند؛ (??) و هم اوست که مي‌ميراند و زنده مي‌کند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: خيلي خوشحاليم همراه شما هستيم از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد هرچقدر بشنويم باز هم کم است
حاج آقا فرحزاد: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم چون پانزده شوال شهادت حضرت حمزه سيدالشهدا بوده در روايت داريم که پيامبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم گاهي خواب مي‌ديدند براي اصحاب بيان مي‌کردند چون روياي صادقه است و خواب پيغمبر مثل بيداري است فرمودند ديشب عمويم حضرت حمزه و پسر عم ام جعفر طيار را خواب ديدم در عالم بهشت مشغول ميل کردن ميوه‌هاي بهشتي بودند پيغمبر خدا فرمودند به آن‌ها گفتم که در آن عالم افضل اعمال چيست پيغمبر قطعا خبر دارد به خاطر اين که ما متوجه شويم چيزي که در آن عالم از همه چيز بالاتر و افضل است چيست عرض کردند فَدَيْنَاكَ بِالْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ وَ الصلاة عليک وَ سَقْيَ الْمَاءِ وَ حُبَّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام (مستدرک الوسائل، ج 5، ص 328) يعني پدران ما به قربانت ما يافتيم در اين عالم سه چيز کاربردش بيشتر است يکي آب دادن نوشيدني‌ها مطلق آب شير چايي شربت معني باطني اش هم در عالم رويا و معنا تعبير به علم شده علم و معارف کسي به ديگران مي‌دهد آب حيات جسم است علم هم حيات روح است دوم محبت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام که چيزي ما در روايات از اين اين بالاتر نداريم که بالاترين زاد و توشه‌اي که انسان براي آخرتش مي‌تواند برود حب حضرت علي است در روايت داريم که عنوان نامه‌ي مومن سرلوحه اش حب علي است هر کس بالاي نامه اش محب خورده بود مي‌رود در اجرائيات جهنم هر کس دشمن علي نوشته بود مي‌رود در اجرائيات جهنم سوم صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اين سه چيز را فراموش نکنند
شريعتي: خيلي ممنون اشاره‌ي قرآني را هم بفرماييد
حاج آقا فرحزاد: از آيه‌ي 31 سوره‌ي نجم عرض مي‌کنم خدا مي‌فرمايد «فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» يعني هيچ وقت خودتان از خودتان تعريف نکنيد اين که آدم از خودش تعريف کند من چنين ام من چنان ام من خيلي خوب هستم خوب نيست البته در موارد خاص آدم از خودش تعريف کند خوب است يا تخصص‌هايي دارد که به درد بخورد در مقام خودستايي نيست در مورد حضرت يوسف داريم که فرمودند من تعبير خواب بلدم يا من را وزير خزانه داري بکنيد «قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْ‌ضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (يوسف/ 55) يک جايي در مقام خودستايي نباشد در مقام گره گشايي باشد يک پزشک بگويد من مريض را خوب مي‌کنم عيب ندارد ولي اين که منم منم باشد خوب نيست حديث داريم حضرت علي من مدح نفسه [فقد] ذبحها» (غررالحكم، ص 307) کسي که از خودش تعريف بکند خودش را از بين برده عموم مردم هم بدشان مي‌آيد خودستايي چيز بدي است بعد خدا مي‌فرمايد او داناتر است چه کسي پرهيزگار تر است او بايد از تو تعريف بکنند جمعي در زمان حضرت علي نشسته بودند صحبت باز شد من چند بار حج رفتم چقدر روزه گرفتم چنين کردم يک روايت تکان دهنده‌اي ديدم در معراج السعاده امام باقر فرمود کسي که اعمالش را شرح بدهد هفتاد درجه کم مي‌شود دو بار بگويد در مقام ريا باشد پاک مي‌شود. اين‌ها شروع کردند هر کس گفت من ديروز روزه گرفتم چنان کردم چنين کردم رسيدند به حضرت امير گفتند نوبت شماست حضرت فرمود من ديشب خوابيدم امروز هم خوابيدم اگر فرصت کنم باز هم مي‌خوابم خوابشان را گفتند عبادت‌ها را نگفتند نه اين که پرخواب باشند زير بار نرفتند که عبادت هايشان را شرح بدهند «فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» هيچ وقت از خودمان تعريف نکنيم
شريعتي: چند هفته‌اي است بخش دوم گفتگويمان با حاج آقا فرحزاد منور به کلام نوراني اهل بيت در قالب گزيده‌ي اصول کافي است امروز هم يک روايت بشنويم
حاج آقا فرحزاد: حديث از گزيده‌ي کافي است که معرفي کرديم از امام صادق عليه السلام است بحث دوست و زيارت دوستان خوب و مومنين است که به خاطر خدا برويم ديدنشان امام صادق عليه السلام فرمود مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِي اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِيَّايَ زُرْتَ وَ ثَوَابُكَ عَلَيَّ وَ لَسْتُ أَرْضَى لَكَ ثَوَاباً دُونَ الْجَنَّةِ (اصول کافي، ج 3، ص 255) اگر کسي به خاطر خدا به ديدن يک مومني برود براي خدا نه براي مسائل مادي و دنيايي بلکه لله او منشأ همه‌ي خيرات است چون بايد آدم‌هاي خوب تعيين بکني و جهتت هم براي خدا باشد کسي که برادر ديني اش را براي خدا ملاقات بکند خدا مي‌گويد تو زائر مني نه خانه خدا زائر خود خدا چون نيتت خدا است يک موقعي ما از قم مي‌کوبيديم مي‌آمديم خانه‌ي آقاي دولابي نمي‌خواستيم تلفن بزنيم و وقت بگيريم يک بار گفتيم ايشان گفتند خيلي قشنگ تر است زِيَارَت فَقَد مَزُور ديگر شخص مي‌رود کنار واسطه‌اي نيست شما شخص را که نمي‌خواهيد براي خدا است کسي که برادرش را به خاطر خدا زيارت بکند خدا مي‌فرمايد من را زيارت کرده و بهره و پاداشش هم با من است کمتر از بهشت به تو نخواهم داد
شريعتي: خيلي خوب بهشت نصيب همه‌ي دوستان خوب ما شود. وقت ما تمام شده جمع بندي بفرماييد دعا بکنيد
حاج آقا فرحزاد: تمرين عفو و گذشت خيلي آدم را بزرگ مي‌کند اگر انسان اولش سنگين است تمرين بکند کسي که مي‌خواهد وزنه بردارد کم کم برمي‌دارد روز اول کسي فوتباليست قوي نمي‌شود ولي تمرين آدم را بزرگ مي‌کند آقاي دولابي مي‌فرمودند کسي شما را خيلي اذيت کرد وضو بگير نماز بخوان بگو خدايا ببخش به خودت بگو بخشيدم بخشيدم آرام مي‌شوي اين تمرين‌ها اثر دارد در نامه‌ي 23 ام که حضرت مي‌فرمايد عفو کنيد چرا عفو نکردند عفو کردند امام حسن امام حسين منتها بعضي از فرزندان ديگر داشتند امير که عفو نکردند و شرايط طوري بود که اين‌ها هم عفو مي‌کردند مردم مي‌گرفتند ابن ملجم را تکه تکه مي‌کردند وگرنه خود حضرت گفتند عفو کنيد آن‌ها هم عفو کردند
حاج آقا فرحزاد: السلام عليک يا حسن بن علي السلام عليک يا اباعبدالله
شريعتي: تا ديداري دوباره خدانگهدار.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها