اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-04-29-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد -با چه کساني معاشرت کنيم

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: با چه کساني معاشرت کنيم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش
:94/04/29

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


انسان امير کشور تنهايي خود است *** خلوت‌نشين معبد يکتايي خود است
پيداست مثل روز که گم گشته آدمي *** گمگشته ‌است و در پي پيدايي خود است
هر کس که حسن داشت شهيد جمال شد **** قالي به‌داررفته‌ي زيبايي خود است
اي صاحب جمال به آيينه دل مبند *** آيينه محو نقش تماشايي خود است
عزت به حسن نيست، به مستوري است و ناز *** يوسف، عزيز ناز زليخايي خود است
روز از غروب، خواهش سرخاب مي‌کند  *** شب شانه‌خواه گيسوي يلدايي خود است
مقصود رفتن است بيابان بهانه‌اي‌ست *** مجنون غبار محمل ليلايي خود است
از کوه و دشت مي‌گذرد رود بي‌قرار *** او سرسپرده‌ي دل دريايي خود است


شريعتي: سلام به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان دوستان عزيز و مهربان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز باز هم آرزو مي‌کنم ان شاء الله طاعات و عبادات يک ماه بندگي مورد قبول درگاه حق قرار گرفته باشد ان شاء الله خيلي خوشحاليم که همراه شما هستيم و در محضر حاج آقا فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ي همکاران و بينندگان خوب و عزيز و مهربان عرض سلام داريم آرزوي موفقيت و قبولي طاعات و بندگي خصوصا در ماه رمضاني که گذشت براي همه‌ي عزيزان داريم ايام عيد فطري که پشت سر گذاشتيم ان شاء الله بر همگي مبارک باشد ان شاء الله عيد واقعي ما که عيد ظهور امام زمان و رفع و همّ و غم و گرفتاري از همه‌ي گرفتارها است به زودي کامل شود
شريعتي: ان شاء الله. خداوند و اهل بيت کمک بکنند نورانيتي که در ماه مبارک رمضان کسب کرديم در طول سال همراه ما باشد و بيشتر و بيشتر و بيشتر شود خوشحاليم خدمت شما هستيم بحث ما قبل از ماه مبارک در مورد دوست و دوست يابي بود نکات خوبي شنيديم اين بحث را ادامه مي‌دهيم
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که اشاره فرموديد قبل از ماه مبارک رمضان درباره‌ي شرايط و آداب دوستي بود که دوست‌هاي خوب چه علامت‌هايي دارند و با چه کساني بايد دوست باشيم با چه کساني نبايد دوست باشيم نهي شديد شده که با اين افراد دوستي نکنيم اگر بينندگان عزيز يادشان باشد دو مورد را قبل از ماه رمضان اشاره کرديم که فرمود با اهل تقوا آن‌هايي که واقعا پا بند هستند با اين‌ها دوست شويد اهل تقوا هيچ وقت به آدم ضرر نمي‌زنند صدمه نمي‌زنند «الأَخِلاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلا الْمُتَّقِينَ» (زخرف/67) روز قيامت همه با هم دشمن اند الا اهل تقوا تعدي نمي‌کنند جرم و جنايت نمي‌کنند يکي ديگر از آداب و شرايط دوستي که ياد آوري مي‌کنم به نظر من بسيار بسيار مهم بود درباره اش خيلي صحبت کرديم امام صادق عليه السلام فرمود أَنْ لَا يُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَات (المحجة البيضاء، ج 3، ص 316) فرمودند جامع صفات دوست خوب است که در سختي‌ها ناهمواري‌ها مشکلات دوست خوب آن است که ما را رها نکند يعني با وفا باشد اگر کسي را محک زديم هر وقت مشکل سختي در تنگنا قرار گرفتيم مي‌آيد سراغ ما و کمک ما است اين دوست خوبي است مي‌شود رويش سرمايه گذاري کرد رفيق روزهاي خوشي ما نيست اين علامت مهمي است يکي ديگر دوستي‌هايي که ما بايد مواظب باشيم با اين‌ها معاشرت نکنيم از اميرالمومنين علي عليه السلام حديث است در غرر الحکم که فرمود أَحْكَمُ النَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ (أمالي صدوق ص 21) يعني حکيم ترين دانا ترين انسان‌ها آن‌هايي هستند که از آدم‌هاي جاهل معذرت مي‌خواهم احمق نفهم نادان فرار بکنند تعبير اين است که فرار بکنند يک موقعي جاهلي است که ما مي‌توانيم هدايت کنيم دستگيري کنيم حرفمان را گوش مي‌دهد حيله‌هايي داريم براي دستگيري اين اشکالي ندارد شايد واجب هم باشد و خودمان هم آلوده نمي‌شويم اما اگر يک جاهلي است شما مي‌گويي او مي‌گويد بگو مگو جر و بحث و جدال نه کار شما به جايي مي‌رسد نه کار او يا اصلا آدم غدّ و متکبر و مغرور و خودخواه و مستبدي است اين احمق به معني خود راي و مستبد و جاهل مرکب که همه چيز فکر مي‌کند بلد است در واقع جاهل محض است اين طور آدم‌هايي که قابل اصلاح نيستند يعني مثل ابوجهل‌ها پيغمبر هم بهترين گوينده و واعظ هم باشد زير بار نمي‌روند معاند اند بايد آدم از اين‌ها جدا شود فرار بکند دو هفته‌ي قبل در تفسير آيات مبارکه‌ي قرآني اين بحث را مفصل گفتيم «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) هيچ کجاي قرآن نمي‌گويد با جاهل درگير شويد يا مي‌گويد بايد فرار کني يا اعراض بکني يا بگويي سلام عليکم خداحافظي کني يا اين که دستش را بگيري يا اين که مدارا و تحمل و گذشت کني بسياري از پيام‌ها در اين زمينه سوال کردند اين جاهلي که مي‌گويي ما فرار کنيم خداحافظي کنيم اين همسر خود ماست فرزند برادر خواهر پدر مادر ما است راه گريزي نيست اين مثل اين مي‌ماند که ما در يک زنداني گرفتار يک زنداني ناجوري شديم اين ديگر چاره‌اي جز مدارا و تحمل و مماشات نيست آدم سکوت کند حديث داريم يکي از اين راه‌ها اين است آدم سر به سر جاهل نگذارد آتش فتنه را روشن نکند مي‌فهمي که اين آدم حالش خوب نيست چرا تلنگر مي‌زني صحبت مي‌کني مدارا کنيم و يک روايت زيبايي است که « لَو سَكَتَ الجاهلُ مَا اختلفَ النَّاسُ» (بحارالانوار، ج 75، ص 81) اگر آدم‌هاي جاهل سکوت اختيار مي‌کردند همه‌ي اختلاف‌ها برچيده مي‌شد اين اختلاف‌ها مال اين است که آدم‌هاي نادان و نفهم زياده روي مي‌کنند يا بي جا دخالت مي‌کنند يا حرف نا به جا مي‌زنند و مشکل براي همه درست مي‌کنند پس حضرت امير تعبيري دارند اَلجَهلُ اَصلُ كُلِّ شَرٍّ (تصنيف غرر الحکم و درر الکلم،ص73) جهالت، احمقي نفهمي ناداني ريشه‌ي تمام شرور و بدي هاست کسي که جاهل و نفهم است اين ريشه‌ي همه‌ي بدي‌ها است شما هم که با او معاشرت مي‌کني آن بدي‌هاي او به شما سرايت مي‌کند يا مسالمت آميز در کنارش زندگي بکنيم اگر ناچاريم يا اين که از او جدا شويم افرادي که واجب نيست با آن‌ها معاشرت کنيم ضرورتي ندارد اثر معکوس دارند معاشرت آن‌ها اثر وضعي دارد ولو ما ندانيم اگر هم بتوانيم جدا شويم آن‌هايي که ما وظيفه‌ي معاشرت نداريم از آن‌ها جدا شويم يکي ديگر از افرادي که باز در روايت مي‌فرمايد إيَّاكَ و مَعَاشَرةالاشرَار فَانَّهُم كالنَّارِ مُباشرتهَا تحرق (تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص431) حضرت علي مي‌فرمايد افرادي که شرور اند يعني کارهاي خلاف انجام مي‌دهند ظلم مي‌کنند خيانت مي‌کنند اهل حرام اند اهل تعدي اند با اين‌ها مواظب باش معاشرت نکن معاشرت با اين‌ها مثل آتش مي‌ماند همان طور که دارد خودش را آتش مي‌زند شما را هم آتش مي‌زند مواظب باشيد افراد اراذل اوباش و فاسق و افرادي که در گناه بي باک اند افرادي که فاسد العقيده اند اعتقاداتش فاسد است نسبت به خدا معاد پيغمبر امام بدبين است بد عقيده است شبهه مي‌افکند اعتقادات شما را فاسد مي‌کند سرايت مي‌کند بدون اين که ما متوجه شويم تعبير خيلي زيبايي که اشاره کرديد اميرالمومنين دارند لا تَصحَبِ الشَّريرَفَإنَّ‌طَبْعَكَ يَسْرَقُ شَرّاً وَ أنتَ لا تَعلَمْ (شرح نهج البلاغه،ابن ابي الحديد،ج20،ص 272) ما اگر با يک آدمي که معذرت مي‌خواهم مثلا کود اين طرف آن طرف مي‌برد با آلودگي‌ها سر و کار دارد بوي تعفن دارد ما هم بوي تعفن مي‌گيريم با کسي که عطر زده در بازار عطر فروش‌ها حرکت مي‌کند مي‌رود بوي عطر مي‌گيريم بخواهيم يا نخواهيم اين اثر وضعي است دو به علاوه‌ي دو مي‌شود چهار اين طبيعي است اميرالمومنين عليه السلام مي‌فرمايد هيچ وقت با آدم شرور بدجنس مصاحبت نکن اگر هم آدم مجبور شد قاطي نشود قلبا و عملا بگويد من بيزارم من اين عمل را دوست ندارم اين صفت را دوست ندارم حداقل انکار قلبي داشته باشيم با قلبمان قاطي نشويم مي‌فرمايد با آدم شرور مصاحبت نکن طبع شما و نفس شما از او مي‌دزدد و تو خبر نداري يعني ناخود آگاه بده بستان‌هايي انجام مي‌شود بدي‌هاي او به شما سرايت مي‌کند افرادي که منافق و فاسد العقيده اند افرادي که خيانت کار اند اهل حرام و دوز و کلک اند اهل دزدي اند خيلي در روايات ما است که با آدم‌هاي دروغ گو ننشينيد متاسفانه افرادي هستند که دروغ را مثل آب خوردن مي‌گويند فکر نمي‌کنند دروغ از زنا از فحشا و منکر بدتر است خيلي جدي نمي‌گيرند يا بايد او را اصلاح کنيم دروغ نگويد بدترين چيز است دروغ حقيقت را از بين مي‌برد و اگر نمي‌توانيم با کذاب و آدم‌هايي که دروغ گو اند هم نشين نباشيم باز اميرالمومنين عليه السلام فرمودند يا بُنَىَّ مَن يَصحَب صاحِبَ السّوءِ لا يَسلَم (تحف العقول، ص 376) کسي که با آدم‌هاي ناباب بنشيند اين سالم نمي‌ماند يعني سلامت نفس را از دست خواهد دارد قطعا بداند از بدي‌هاي او سرايت خواهد کرد يکي از آدم‌هايي که از معاشرت با آن‌ها مذمت شده آدم‌هايي است که بدعت گذار اند بدعت در دين مي‌گذارد هفته‌ي قبل عرض کرديم «لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ» (حجرات/1) اول آيه‌ي سوره‌ي حجرات را معنا کرديم يکي از آن‌ها آدم‌هايي هستند که بدعت گذار اند چيزي را به اسم دين اختراع کرده بدعت در دين گذاشته معاشرت با او تاييد بدعت گذار مي‌شود گناه اين بيشتر است هم به شما سرايت مي‌کند خيلي مذمت شده با بدعت گذار ننشينيد هم تاييد او است هم اين که بلايي نازل شود شما را هم مي‌گيرد يکي از کساني که معاشرت با آن‌ها خيلي در روايات ما نهي شده معاشرت و نشست و برخاست با ثروتمندان و رياست طلبان و اغنياي مرفهان بي درد است ما يک افرادي داريم که ثروت دارند مقام و پست دارند ولي عاشق خدمت اند عاشق خير رسان اند مرفهان درد من داند يعني به فکر فقرا هستند گره گشايي مي‌کنند کار مردم را راه مي‌اندازند مسئوليت دارد ولي شب و روز براي مردم تلاش مي‌کند حواسش به بقيه است معاشرت با اين‌ها عيب ندارد ولي افرادي که فرعون صفت اند قارون صفت اند خيري از آن‌ها به کسي نمي‌رسد مرفهان بي درد اند اين دل را مي‌ميراند و باعث ناشکري شما هم مي‌شود و باعث گرايش شما به دنيا مي‌شود اين آيه‌ي مبارکه آيه‌ي عجيبي است خداي متعال مي‌فرمايد به پيغمبرش «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» (طه/31) رزق ربک خيرو ابقي يعني چشمت را نينداز به کساني که مال و ثروت و خانه و ماشين کذايي دارند يک شکوفايي موقت دنيا داريم قرآن تشبيه مي‌کند زيبايي موقتي دنيا را مثل يک گندمي که در فصل اول بهار فصل اول ماه بهار يک طراوت و سرسبزي دارد ارديبهشت و خرداد زرد مي‌شود بايد بچينند تمام زراعت‌ها چمع مي‌شود شکوفايي‌هاي زود گذر دنيا شما را آلوده نکند به چشم شما نيايد در روايات ما است که نشستن با اغنياي بي درد اغنيايي که دنبال تجمل و تشريفات و چشم و هم چشمي هستند وابسته به دنيا هستند اين‌ها هم دل را مي‌ميراند و هم اين که شما را هم آلوده به آن دنيا مي‌کند يعني أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ (بحارالانوار، ج 67، ص 173) با اين‌ها زياد رفت و آمد نکن زياد نشست و برخواست نکن فاميل‌هايي که خيلي ثروت اند هستند وقتي با اين‌ها مي‌نشيني مي‌گويي خدا به اين‌ها چه داده به من چه داده من خانه‌ي صد متري دارم اين‌ها هزار متري من چقدر عقب هستم هم شما تمايل به دنيا پيدا مي‌کني و هم دلت آلوده به دنيا مي‌شود از خدا و آخرت فراموش مي‌شود هم ناشکري ايجاد مي‌شود فراوان شده افرادي که رفتند ديدن فاميل ثروتمند مرفه و تجملاتي آمدند در خانه دعوا داشتند که تو عرضه نداري که ببين چه کرده خانم به آقا يا برعکس حالا بيا درستش کن و برعکسش نشست و برخاست با افراد ضعيف در روايات ما خيلي سفارش شده هم آيات قرآن هم روايات پيغمبر ما با اصحاب با فقرا در يک سفره مي‌نشستند فقير ترين افراد حضرت را دعوت مي‌کردند به خانه‌ي آن‌ها مي‌رفتند مي‌فرمودند من خودم مسکين ام يعني زندگي ام خيلي ساده است با مساکين هم مي‌نشينم آن‌ها را هم دوست دارم خدايا من را با مساکين محشور بکن چون کار اين‌ها راحت و آسان است يعني به اندازه‌ي گذران زندگي حساب کتاب دارند آلوده به دنيا نيستند و حتي فرمود خدا به من امر کرده به حب المساکين سلمان چرا مقام و درجه پيدا کرده روايتش را آقاي حسيني قمي يک بار خواندند امام صادق عليه السلام فرمود سه صفت خوب در او بود يکي اين که پايش را مي‌گذاشت در جاي پاي حضرت علي عليه السلام يکي اين که با علم و علما سر و کار داشت يکي هم اين که با فقرا معاشرت داشت نشستن با فقير و فقرايي که آبرو مند هستند نه به معني گدا نه افرادي که تمکن آن چناني ندارند زندگي ساده‌اي دارند با زحمت مي‌گذرانند فاميل همسايه دوستان اين طوري هم آدم را شاکر و قدردان قرار مي‌دهد هم آدم را قانع و راضي مي‌کند هم آيه داريم هم روايت عده‌اي از اشراف مکه آمدند به پيغمبر خدا عرض کردند ما حرفي نداريم به شما ايمان بياوريم و کمک شما کنيم ولي اين فقيران و اصحاب صفه را از خودت دور بکن ما ايمان مي‌آوريم آيه نازل شد «الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» (کهف/28) پيغمبر يک وقت اين‌ها را طرد نکن خدا با اين هاست با اين دل شکسته‌ها است بخواهي دنبال زينت دنيا بروي بگويي پول دار‌ها بيايند دورت جمع شوند و اين‌ها را طرد بکني در آيات و روايات ما مي‌فرمايد با فقرا مستضعفين با ايمان با تقوا با اين‌ها نشست و برخاست بکنيد با اين‌ها بيشتر معاشرت بکنيد طرد نکنيد هم قانع و راضي مي‌شويد هم صفات آن‌ها به ما سرايت مي‌کند و هم دستگيري بکنيم که بالاترين کارها است از موارد ديگر مجالسي است که در آن گناه و معصيت است اين را بايد خيلي مواظب باشيم گاهي مجالس لهو و لعب است مجالس عروسي است اين جا‌ها را يک برنامه ريزي بکنيم اگر فتنه‌اي به پا نمي‌شود نرويم اگر فتنه به پا مي‌شود ناچاريم برويم مي‌توانيم جلوي گناه و معصيت را بگيريم با مدارا با امر به معروف نهي از منکر صحيح حتما اين کار را بکنيم خواهش تمنا ديگران را تحريک کنيم عده زياد که شدند اکثرا بگويند که ما راضي نيستيم به ساز و آواز و رقاصي و اختلاط زن و مرد قطعا حاکم مي‌شوند و اگر نتوانستيم يک حيله‌هايي به کار ببريم مثلا آخر مجلس برويم موقعي که برنامه هايشان تمام شده يا وقتي شام مي‌دهند برويم از يک کارشناس مذهبي هم اگر شک کرديم بپرسيم چون در روايات ما است که مجلسي که در آن گناه و معصيت مي‌شود مواظب باشيد فرمود لا يَنْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعْصَى اللهُ فِيْهِ وَ لا يَقْدِرُ عَلَى تَغْييرِه (كافى، ج ‏2، ص‏374) مومن حق ندارد در مجلسي که در آن گناه و معصيت مي‌شود بنشيند در حالي که قدرت بر تغيير مجلس ندارد اگر گناه صريح است مجلسي که شراب سرو مي‌شود آدم بايد بلند شود ناراحت هم مي‌شوند بشوند ما بايد فرمان خدا را ببريم اين جا ديگر جاي رو در بايستي نيست و از آن طرف فرمود مَجالِسُ الصّالِحينَ داعِيةٌ الَي الصّلَاح با افرادي که صالح اند با تقوا و با ايمان اند با اين‌ها که زياد بنشيني فرمود دعوت به صلاح مي‌کنند نا خود آگاه به خوبي‌ها کشيده مي‌شوي أسعَدُ الناسِ مَن خالَطَ كِرامَ الناسِ (من لا يحضر الفقيه ج 4، ص 395) حضرت امير در غرر فرمودند سعادتمندترين انسان‌ها آن‌هايي هستند که با افراد کريم بزرگوار مي‌نشينند يک روايت خوبي براي کريم پيدا کردم روايت قشنگي است چون امام حسن هم معروف به کريم اهل بيت است ما روايت داريم از پيغمبر عظيم الشان مردم چهار دسته هستند اَلرِّجَالُ أَرْبَعَةٌ سَخِيٌّوَکَرِيمٌ وَبَخِيلٌ وَلَئِيمٌ (بحارالانوار، ج 68، ص 356) فرمود لعيم يعني پست آدمي که خيلي پست فطرت است نه خودش مي‌خورد نه به ديگران مي‌خوراند فقط جمع مي‌کند خودش با اقل زندگي مي‌گذراند مي‌گويد فقط جمع کنم ملک بخرد در بانک بگذارد دلار طلا تهيه بکند اين‌ها پست ترين افراد هستند نه خودش استفاده مي‌کند نه به بچه‌ها نه به نزديکان و زير مجموعه اش اين‌ها پست ترين افراد هستند اين‌ها شک نکنند يک ضرب مي‌روند جهنم يکي از اين‌ها آمد پيش پيغمبر فرمود از من دور شو مي‌ترسم آتش تو من را هم بسوزاند فرمودند اگر به همين حالت از دنيا بروي خدا تو را با صورت در آتش جهنم مي‌اندازد هيچ چيز هم از شما قبول نمي‌کند لعيم نه خودش استفاده مي‌کند نه به ديگران مي‌دهد مرحله‌ي بعدي بخيل است فرمود بخيل خودش يک مقدار استفاده مي‌کند به ديگران نمي‌دهد خيرش به بقيه نمي‌رسد اين هم خيلي مذمت شده جامع همه‌ي بدي‌ها است فرمود بخيل از خدا دور است از بهشت دور است از مردم هم دور است. سوم آدم سخي است سخي آن کسي است که هم خودش مي‌خورد هم به ديگران مي‌خوراند خوش به حال آن‌هايي که سخاوت دارند خودش هم استفاده مي‌کند ما الآن فراوان داريم افرادي که به اندازه‌ي گذران زندگي استفاده مي‌کنند بقيه را به ديگران مي‌دهند اگر جامعه‌ي ما اين طور شود بهشت برين مي‌شود از اين بالاتر کريم است آدم‌هاي کريم کساني هستند که از خودشان مي‌زنند خودش نمي‌خورد کم به خودش به خانواده اش با رضايت خودشان مي‌گذارد مثل حضرت زهرا حضرت امير لقمه‌ي دهانشان را به ديگران مي‌دادند لباس خودشان را به ديگران مي‌دادند کجا شما سراغ داري گردنبند دستبند پرده‌ي خانه پيراهن شب عروسي را بدهند من مثال زدم يک بار در اين زمان هم است گفتم که افرادي بودند بي بضاعت بودند گفتند رفتيم از بانک قرض کرديم خودمان هم نياز داشتيم داديم به صندوق قرض الحسنه ديگران استفاده بکنند افرادي که کارگر ساده بوده ما در اين برنامه‌ي خيلي خوب شهر يا کريم در شبکه‌ي نور قم گذاشته بودند افرادي که دويست تا تک توماني آوردند گفتند ما بيش از اين توان نداريم افرادي آمدند ميليوني کمک کردند افرادي که از خودشان کم مي‌گذارند ايثار مي‌کنند اين‌ها خيلي بزرگوارند يک ضرب مي‌روند بهشت آتش جهنم بر اين‌ها حرام است لذا فرمود وَ أسعَدُ النّاسِ مَن خالَطَ كِرامَ النّاسِ سعادتمند ترين افراد آن‌هايي هستند که با افراد کريم بزرگوار معاشرت بکنند يک معني کريم آن‌هايي هستند که از عيب ديگران صرف نظر مي‌کنند از بدي ديگران صرف نظر مي‌کنند حقي پايمال شده گير نمي‌دهند انتقام جو نيستند حضرت امير عليه السلام در کلمات قصار نهج البلاغه است مي‌فرمايد مِنْ أَشْرَفِ أَفْعَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ  (نهج البلاغه/حکمت 213) يعني از بهترين اعمال بزرگوارانه‌ي يک آدم با کرامت و کريم اين است که بدي‌هايي که ديگران در باره اش کردند گوش ندهد صرف نظر بکند بدي را به بدي پاسخ ندهد خدايي مي‌شوند تجلي صفات خدايي است ما اين همه يا کريم يا رب مي‌گوييم تا يک کمي از کرم خدا در ما سرايت بکند حضرت امير عليه السلام فرمودند:
و لقد امر علي اللئيم يسبني * * * فمضيت ثمه قلت لايعنيني
خيلي جاها کري مصلحتي خيلي خوبي است مادر شوهر عروس يک حرف‌هايي زده فلاني يک حرف‌هايي زده نشنيده بگيرد نديده بگيرد فراموش کند فرمود حضرت امير از بهترين اعمال يک انسان کريم اين است که غفلت کند فراموش بکند چيزهايي که مي‌داند را خودش را به نديدن بزند اين که حضرت مي‌فرمايد واقعا سعادتمند ترين افراد آن‌هايي هستند که با آدم‌هاي کريم بزرگوار معاشرت کنند بارها شايد من عرض کرده باشم مرحوم آقاي دولابي آقاي انصاري همداني مي‌فرمودند اگر انسان يک بار با يک شخصيت فوق العاده برخورد بکند انسان واقعا پنجاه سال زحمت بکشد دوست خوب استاد خوب پيدا بکند در فاميل دوست آشنا و هر کجا و خودش را بند به او بکند اين کافي است براي نجات او ما که بحث دوستي را داريم ادامه مي‌دهيم براي اين که يک حرکتي در عزيزان بيننده ايجاد شود بروند يک دوست خوب پيدا بکنند قطعا هم است باز هم مي‌گوييم راه هايش را. زهير يک آدمي بود که معروف است که عثماني بود و مخالف امام حسين عليه السلام بود و حتي بعد از اعمال مکه مترصد بود که جايي که امام حسين اتراق مي‌کند او نرود اگر آقا اين جا شب استراحت مي‌کردند بيتوته مي‌کردند مي‌رفت يک کيلومتر آن طرف تر يک محل ديگر که با امام حسين ملاقات نکند ولي يک جا بيابان برهوت بود جايي نبود مجبور شد جايي که حضرت آبي بوده درختي بوده بمانند براي استراحت او هم مجبور شد آن جا اتراق کند وقتي که با فاصله‌ي کم خيمه زد خودش هم بزرگ قبيله بود فاميل و همسر و بستگان همراهش بودند آقا امام حسين ديدند آماده‌ي شکار است چيز خوبي است قابليت دارد ظرفيت دارد حضرت فرستادند دنبالش قاصد امام حسين آمد در خيمه داشتند غذا مي‌خوردند زهير و خانمش و اطرافيانش گفت امام حسين فرزند رسول الله مي‌گويد بيا کارت دارم ما از آقا امام حسين فرار مي‌کرديم حالا دنبال ما فرستاده لقمه هم در دهانش ماند چه کار بکند خانمش خيلي زن فهميده و عاقلي بود بارک الله به همسرهايي که تشويق مي‌کنند همسر و فرزندان را به کار خير در تمام ثواب آن‌ها شريک اند گفت واي بر تو پسر پيغمبر دنبالت فرستاده نمي‌خواهي بروي سراغش؟ برو ببين چه مي‌گويد بلند شد آمد ملاقات امام حسين شايد چند دقيقه بيشتر طول نکشيد حضرت جملاتي فرمودند اثر معاشرت است 180 درجه عوض شد زهير سر تا پا خدايي شد سر تا پا حسيني شد با يک ملاقات با يک جمله سعادتمند ترين افراد آن‌هايي هستند که با افراد بزرگوار نشست و برخاست مي‌کنند رنگي از آن‌ها مي‌گيرند رنگ آن‌ها با هيچ چيزي نمي‌رود زهير برگشت حال و هوايش عوض شد خيمه اش را جمع کرد گفت ببريد کنار خيمه‌ي امام حسين بزنيد به خانمش گفت اين راه راه پر خطري است من تو را به دست قبيله مي‌سپارم برو پيش قبيله ات من رفتم همراه امام حسين همه‌ي هستي ام را فدا کنم همسرش هم گفت حالا که من جدا مي‌شوي پيش جدش پيغمبر از من شفاعت بکن دست من را هم بگير که آمد زهير از افرادي است که شب عاشورا حضرت وقتي فرمودند من بيعتم را برداشتم هر کس مي‌خواهد برود برود بلند شد گفت هفتاد بار به آتش سوزانده شوم اصلا بهشت هم نمي‌خواهم اين خيلي مهم است ايمان خيلي بالايي مي‌خواهد عشق کامل است ولايت کامل است گفت اصلا آخرت نباشد بهشت و جهنم هم نباشد عمر دنيا هم جاودانه باشد فقط دنيا باشد من حاضرم هفتاد يا هزار بار شهيد کشته شوم زنده شوم از شما جدا نمي‌شوم همه‌ي وجودش مي‌گفت حسين يک ملاقات است عکسش را هم داريم يک ملاقات با آدم منافق و شرور با آدم اوباش نشسته 180 درجه فکرش را زده جهنمي شده آن را واقعا محکم بگيريم رفقاي ناباب از هر سمي از هر آتشي از هر فتنه‌اي خطرشان بيشتر است يک ملاقات با امام حسين لحظه‌اي نشسته تمام انبيا و اوليا مي‌گويند و علي اصحاب الحسين امام زمان به اين آقا سلام مي‌دهد. با خوبان يک پيوند قلبي اتصال که برقرار بکنند مثل آب قليلي است که وصل به دريا مي‌شود پاک مي‌شود
شريعتي: خيلي خوب خيلي نکات خوبي را شنيديم خداوند اين دوستان خوب را سر راه ما قرار بدهد اگر داريم قدرشان را بيشتر بدانيم و هم نشين خداي متعال و پيامبرش و اهل بيت عليهم السلام که بهترين دوستان ما هستند باشيم. برمي‌گرديم با حاج آقاي فرحزاد بيشتر صحبت خواهيم کرد مشرف مي‌شويم به محضر قرآن کريم خداي متعال به برکت اين روزها و شب‌ها گرد غربت را از ساحت کلام خودش بردارد صفحه‌ي 513 آيات 16 ام تا 23 ام سوره‌ي مبارکه‌ي فتح در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود برمي‌گرديم همراه شما خواهيم بود.

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: روايت صلوات بر محمد و آل محمد را حاج آقاي فرحزاد براي ما بفرمايند
حاج آقا فرحزاد: پيامبر عظيم الشان فرمودند که مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِي مَجْلِسٍ فَتَفَرَّقُوا وَلَمْ يَذْكُرُوا اللهَ إلاَّ كَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يعني هر دسته و گروهي دور هم جمع شوند اگر در آن جلسه ذکر خدا و ياد خدا نشود و در آن جلسه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده نشود آن جلسه وزر و وبال و حسرت بر صاحبانش خواهد بود اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم ان شاء الله مجالسمان را هم با ياد خدا هم با صلوات بر محمد و آل محمد نوراني کنيم.
شريعتي: اشاره‌ي قرآني را بفرماييد
حاج آقا فرحزاد: آيه‌ي 22 و 23 پايان اين صفحه درباره‌ي صلح حديبيه است که پيغمبر عظيم الشان قبل از فتح مکه وقتي آمدند نزديک مکه به امر الهي صلح کردند صلح نامه‌اي امضا شد خداي متعال مي‌فرمايد «وَلَو قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَروا لَوَلَّوُا الأَدبارَ ثُمَّ لا يَجِدونَ وَلِيًّا وَلا نَصيرًا» (فتح/22) يعني صلحي که با اين‌ها امضا کرديد فکر نکنند کفار که از روي عجز و ناتواني بوده بدانيد که اگر شما در همين جريان مقابله با اهل مکه هم مقابله مي‌کرديد شما پيروز مي‌شديد و آن‌ها ياور و نصيري نداشتند ولي مصلحت الهي تقاضا مي‌کند عزتمندانه با قدرت شما صلح بکنيد که خوني ريخته نشود و الا اگر هم بخواهند بجنگند فکر نکنيد ناتوان هستيد قدرت شما محکم است در آيات ديگر داريم، خدا حتم کرده من و انبيا من و رسولان من هميشه غالب مي‌شوند لذا خدا بعدش هم در آيه‌ي بعدي مي‌فرمايد «سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً» (احزاب/62) يعني روش خدا اين است هميشه حق را بر باطل پيروز بکند اين سنتي است که تغيير پذير نيست «وَكانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ» (روم/47) ممکن است مقطعي به ظاهر شکست بخورند عقب نشيني بکنند ولي در طول زمان مکان و آينده‌ي هميشگي حق بر باطل پيروز است
شريعتي: خيلي ممنون قرار روزانه‌ي ما يادگاري است از ماه مبارک سال‌هاي قبل براي استمرار حال و هواي رمضان المبارک ما همين حال و هوا را ادامه داديم شايد اين سومين دوره‌اي است که ما قرآن کريم را داريم ختم مي‌کنيم و خيلي هم مورد استقبال دوستان خوب ما قرار گرفت يکي از اتفاقات خوب ماه مبارک امسال که در محضر حاج آقاي فرحزاد بوديم اين بود که از گزيده‌ي اصول کافي براي ما روايت مي‌خوانديد قرآن و عترت که هيچ وقت هم از هم جدا نمي‌شوند از حاج آقاي فرحزاد خواهش کرديم چقدر خوب است در بخش دوم گفتگويمان جلسات ما نوراني باشد به نور روايات اهل بيت ايشان هم پذيرفتند
حاج آقا فرحزاد: صفحه‌ي 24 ام گزيده‌ي اصول کافي که روايات ناب را جمع آوري کرده چند حديث است درباره‌ي اهميت برآوردن حاجات مومنين که ما متاسفانه اسم عبادت مي‌آيد فوري به نماز و دعا و قرآن ذهنمان مي‌رود اين‌ها هم عبادت است شکي نيست ولي بالاترين عبادت‌ها که اين عبادت‌ها هم مقدمه است که آن اخلاق و صفات آن طوري در ما ايجاد بکند گره گشايي از کار بندگان خدا است چند روايت را عرض مي‌کنيم يکي از امام صادق عليه السلام است فرمود قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ (اصول کافي ج: 3 ص277) يعني اين که گره يک بنده‌اي را باز بکني آبرويش را حفظ بکني زنداني بي گناهي را آزاد بکني مريضي نياز به درمان دارد کسي جهاز مي‌خواهد گرفتاري دارد شغل ندارد مشکلي دارد برآوردن حاجت يک مومن بالاتر و بهتر است از هزار بنده در راه خدا آزاد کردن و هزار مرکب و اسب در جهاد در راه خدا هزينه کردن اين که گره يک مومني را باز بکني.
شريعتي: اين گره باز کردن بزرگ و کوچک ندارد که کار مهمي را انجام بدهيم يا کار کوچک مهم اقدامي است که انجام دهيم
حاج آقا فرحزاد: هم اقدام مهم است و هم اين که آبروي افراد مهم است يک وقت دين جزئي است يک وقت يک دين کلي است يک وقت جان کسي را نجات مي‌دهيم ممکن است شرايط فرق بکند ثواب هايش هم فرق بکند
شريعتي: نگوييم که اين چيزي نيست برکتش را دارد
حاج آقا فرحزاد: بله حتي يک روايتي ديدم به حضرت داوود عليه السلام خداي متعال فرمود که گاهي بنده‌اي حسنه‌اي را مي‌آورد و من بهشت را بر او واجب مي‌کند گفت کدام حسنه گفت دلي را شاد مي‌کند ولو خرمايي را در دهان کسي مي‌گذارد سيبي را به بچه‌اي مي‌دهد يک بچه‌اي براي يک بادکنک شيون مي‌کند بي تفاوت نباشد يک کارخانه داري آمده بود قم برديم يک محله‌اي که فقير نشين بودند مي‌خواست يک کاري انجام بدهد کارهاي اقتصادي ديد بچه‌ها همه نشستند خيلي ناراحت اند به مغازه‌ي بقالي گفت اين توپ‌ها دانه‌اي چند است گفت ده پانزده تا را بده به اين‌ها خدا مي‌داند اين‌ها چقدر خوشحال شدند دنبال بازي رفتند حتي توان خريد يک توپ را هم نداشتند گاهي مي‌بيني هزينه‌ي کوچکي کردي ولي ده‌ها دل را شاد کردي چقدر انرژي به همه دادي اين است که دست کم نگيريم در روايت داريم يک خار را از جلوي کسي برمي‌داري يک سد معبر يک درختي شاخه اش را بر سر راه است برمي‌داري بهشت را خدا واجب مي‌کند خيرخواهي را خدا خيلي دوست دارد بي تفاوت نبودن را خيلي دوست دارد بي تفاوت رد نشويم الآن در جاده يک کسي بماند مخصوصا اين ايام بعد از ماه رمضان مسافرت زياد مي‌روند ماشينش عيب کرده بنزين ندارد شايد صد‌ها نفر رد مي‌شوند بي تفاوت حداقل بيايند شايد بتوانند يک کاري بکنند در روايت ديگري امام صادق عليه السلام فرمود مَنْ طَافَ بِالْبَيتِ اُسْبُوعاً اگر کسي موفق به زيارت خانه‌ي خدا شود هفت دور دور خانه‌ي خدا طواف بکند خدا براي او شش هزار حسنه مي‌نويسد کتب الله عزوجل له ست آلاف سنه وَمَحَا عَنْهُ سِتَّةَ آلَافِ سَيِّئَةٍ خدا شش هزار گناه را پاک مي‌کند و شش هزار درجه به او مرحمت مي‌کند خدا قسمت کند حالا طواف واجب يا مستحب کسي که هفت دور موفق شود دور خانه‌ي خدا بچرخد در هر طوافي شش هزار گناه پاک مي‌شود شش هزار حسنه و شش هزار درجه مي‌افزايد. کسي که حاجت يک مومني را برآورده بکند حَاجَةِ الْمُوْمِنِ أفْضَلُ مِنْ طَوافٍ وَ طَوافٍ حَتَّي عَدَّ عَشْراً گره گشايي از کار يک بنده‌ي خدا افضل است از طواف طواف طواف، تا ده بار حضرت طواف را تکرار کردند شش هزار را ده برابر بکنيد هرچه مي‌توانيم ما که دور خانه‌ي خدا مي‌چرخيم براي اين است که صفات الله شويم مهمان آثار صاحبخانه در او تجلي پيدا کند کار خدا گره گشايي است ما هم گره گشا شويم امام صادق فرمود مَا قَضَي مُسلِمٌ لِمُسلِمٍ حَاجَةً إلَّا نَادَاهُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَي عَلَيَّ ثَوابُکَ وَ لا أرضَي لَکَ بِدونِ الجَنَّةَ (کافي ج 2، ص 194 ، ح 7) کسي که الآن مشکلي که در جامعه‌ي ما است بسياري از خانم‌ها خواستگار مناسب خبر ندارند سراغ ندارند يا مثلا جوان‌هايي که دنبال مورد مي‌گردند خانواده هايشان واقعا در اين زمينه ما کار درست حسابي نکرديم يک موسسه‌اي ايجاد شود بيايد واسطه‌ي خير شود اين‌ها را به هم برساند در خانواده‌ها اين فرهنگ شود اين که وسيله‌ي ازدواج فراهم بکند مورد براي ازدواج فراهم بکند جهاز و شغل فراهم بکند فرمود اگر کسي حاجت يک مسلماني را برآورده بکند خداي متعال مي‌فرمايد ثواب تو با من است و من کمتر از بهشت بر تو راضي نمي‌شوم يعني بهشت رفتن تو واجب مي‌شود تضمين است باز در روايت ديگر فرمود که تَنَافَسُوا فِى الْمَعْرُوفِ لِإِخْوَانِكُمْ (اصول كافى ج 3، ص 280) يعني سبقت بگيريد براي خير رساندن براي برادران ديني تان و وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ سعي کنيد اهل خير باشيد با يک بار خير دادن آدم اهل خير نمي‌شود وقتي اهل خير مي‌شوي که هميشه اين کار خير را ادامه دهي بعد حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند فَإِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً يُقَالُ لَهُ الْمَعْرُوفُ لَا يَدْخُلُهُ إِلَّا مَنِ اصْطَنَعَ الْمَعْرُوفَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فرمود بهشت يک دري دارد به نام باب المعروف کسي از اين در وارد بهشت مي‌شود که کار خير کرده باشد اصلا خير رساندن مثل نمازي است که ما مي‌خوانيم روزه‌اي است که گرفتيم مثل اين باشد يک بزرگي از اساتيد ما جمله‌ي عجيبي داشت مي‌فرمود من اگر يک روز گره باز نکنم کار خير نکنم شب خوابم نمي‌رود شده يک بچه يتيم پيدا کنم کارگر ضعيفي هديه بدهم خدا قوت بدهم يک پرس غذا بدهم هديه بخرم اگر اين کار را نکنم شب خوابم نمي‌برد خيلي اثر دارد مي‌گفت من اين را از نماز و عبادات خيلي بالاتر مي‌دانم امام باقر عليه السلا امام سجاد عليه السلام را وقتي غسل مي‌دادند امام باقر عليه السلام ديدند که روي شانه‌هاي حضرت آثار بردن بارها به دوش مبارک بوده امام سجاد چقدر غلام داشت کنيز داشت نوکر و شاگرد داشت ولي خودشان اين کار را مي‌کردند اميرالمومنين خودش اين کار را مي‌کرد قنبر مي‌گويد وقتي اميرالمومنين عليه السلام شنيدند يک خانواده‌اي فقيرند بيوه است بچه يتيم دارند در خانه حضرت بار انبان خرما و آرد را به دوش کشيد گفتم من غلام شما هستم فرمودند نه من بايد خودم ببرم افتخار مي‌کردند کنار آن عبادت و نماز شب اين بالاتر است وقتي رفتند منزل آن خانواده‌ي يتيم و فقير قنبر مي‌گويد حضرت به خانم فرمودند شما نان تهيه بکن من بچه ات را نگه داري مي‌کنم شروع کردند با بچه خوش و بش کردن و عجيب است خيلي عجيب است ديدم اميرالمومنين خليفه‌ي مسلمين رهبر عالم چهار دست و پا روي زمين راه مي‌روند با بچه يتيم صداي گوسفند در مي‌آورند بع بع مي‌کنند که اين بچه خوشحال شود لبخند به چهره اش بنشيند چه کسي حاضر است کدام آيت الله کدام پيشوا کدام شخصيت کدام پروفسور مي‌گويد کسر شأن است من چهار دست و پا براي بچه يتيم راه بروم و صداي گوسفند در بياورم خود قنبر مي‌گويد من جا خوردم وقتي بيرون آمديم گفتم در شأن شما نيست کاري کرديد که شوک به من وارد شد اميرالمومنيني که اول مجاهد است اول شجاع اول قهرمان است در همه چيز بعد از پيغمبر خدا اول است حضرت فرمودند قنبر من وقتي وارد خانه شدم آثار و گرد و غبار غم و غصه در چهره‌ي بچه‌ها ديدم خواستم از خانه بيايم بيرون شاد باشند اين‌ها بالاترين عبادت‌ها است افرادي که کار خير مي‌کنند از در معروف وارد بهشت مي‌شوند حداقل ثوابشان اين است که بهشت بر آن‌ها واجب مي‌شود.
شريعتي: ان شاء الله. خيلي ممنون. حاج آقا دعا بفرمايند
حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد از خيرات و برکات دنيا و آخرت همه مان را بهره مند بفرما قلب امام زمان را از ما راضي بکن فرجش را نزديک بکن به حق محمد و آل محمد ما را مشمول دعاهاي مخصوص امام زمان قرار بده خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد مشکلات همه مخصوصا جوانان را برطرف بفرما وسائل شغل و مسکن و ازدواج براي همه فراهم بفرما مريض‌ها شفاي عاجل آن‌هايي که فرزند ندارند شغل ندارند وسائل شغل و درمانشان را فراهم بفرما به حق محمد و آل محمد به حق امام حسن و امام حسين که امروز روز اين دو بزرگوار است
شريعتي: خيلي ممنون بهترين‌ها را مثل هميشه براي فرد فرد شما آرزو مي‌کنم.‌اي که يک گوشه‌ي چشمت غم عالم ببرد حيف باشد که تو باشي و من را غم ببرد به رسم دوشنبه‌ها السلام عليک يا اباعبدالله.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها