اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

94-04-15-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد -تفسير آياتي از جزء 19

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: تفسير آياتي از جزء 19

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 15/04/94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

قرآن به سر گرفتم و گفتم سلام عشق *** يعني به جز حريم تو بر من حرام عشق

ترسم  که در سماع شوم از دعاي دست *** آن جا که قبله گاه تو باشي امام عشق

با خون وضو بگير و دو رکعت غزل بخوان *** آن دم که اذن مي‌دهد از روي بام عشق

از رکعت نخست در افتاده ام به شک *** در سجده کفر گفته ام و در قيام عشق

سي پاره‌ي حضور مرا چله بست شو *** قرآن به سر بگير و بگو والسلام عشق

شريعتي: سلام به شما سلام به شب‌هاي قدر سلام به اميرالمومنين سلام بر دست‌هاي بالا رفته به قنوت سلام بر تضرع‌هاي شبانه تان سلام بر چشم‌هاي باراني تان طاعات و عباداتتان قبول باشد دوستان خوب و همراه آرزو مي‌کنم شب قدري که پشت سر گذاشتيد براي همه مان پر برکت باشد و از خداي متعال مي‌خواهم به حق اين روزها و شب‌ها توفيق درک حقيقت شب قدر به همه‌ي ما عنايت بکند تسليت من و همه‌ي همکارانم را در برنامه‌ي سمت خدا را به مناسبت ايام شهادت مولي الموحدين اميرالمومنين علي عليه السلام پذيرا باشيد حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم.

حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ي بينندگان عزيز عرض سلام دارم ايام شهادت مولا اميرالمومنين پدر امت مولي الموحدين علي عليه السلام را خدمت همه‌ي عزيزان تسليت عرض مي‌کنيم ان شاء الله که جزء شيعيان اين امام بزرگوار باشيم و از بهترين برکات اين شب‌ها که شب قدر شبي است که يک سوره‌ي قرآن در عظمت يک شب نازل شده و انسان به اندازه‌ي ابديت يا يک عمر مي‌تواند بهره بگيرد خدا را قسم مي‌دهيم به حق علي عليه السلام ما را از بهترين برکات اين شب‌ها همه‌ي عزيزان را بهره مند بفرمايد.

شريعتي: ان شاءالله يادمان باشد در اين شب‌ها که بسيار عزيز و  گرامي اند براي  هم دعا بکنيم خدمت شما هستيم با آيات جزء نوزدهم قرآن کريم به رسم اين روزها.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که بينندگان عزيز در جريان هستند بنا شد در ماه مبارک رمضان بعضي از آيات همان جزئي که تلاوت مي‌شود در آن روز يک شرح و تفسير کوتاهي عرض بکنيم خدمت عزيزان سوره‌ي مبارکه‌ي فرقان آيه‌ي 63 صفحه‌ي 365 خداي متعال براي بندگان خوبش اوصاف و علامت‌هايي بيان کرده که هر چقدر فرصت باشد ما به اين آيه مي‌پردازيم خداي مهربان مي‌فرمايد «وَعِبَادُ الرَّ‌حْمَـ?نِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْ‌ضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا، وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَ‌بِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا» (فرقان/ 64-63)  تا آخر اما آيه‌ي اولي خداي مهربان مي‌فرمايد «وَعِبَادُ الرَّ‌حْمَـ?نِ» عبادالرحمن بندگان خداي متعال بندگان رحمان چه کساني هستند که خود اين انتساب انتساب مهمي است گفت در بند هر چه هستي بند آني بنده‌ي رحمان هستيم يا بنده‌ي غير رحمان اين ماه فرصت خوبي است که بندهاي ديگر را باز کنيم مخصوصا بندهاي شيطان نفس هوا هوس گفت

بند بگسل باش و آزاد ‌اي پسر *** چند باشي بند سيم و بند زر

ما به هر کجا که بنديم بنده‌ي آنيم بند کجا هستيم ان شاء الله بند خدا باشيم اتصالمان به آن جا باشد بنده‌هاي رحمان چه کساني هستند خيلي صفات و برجستگي‌هاي فوق العاده‌اي خداي مهربان بيان فرموده «الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْ‌ضِ هَوْنًا» بايد اين طوري باشند علامت اولي شان اين است که با آرامش روي زمين راه مي‌روند يعني هر دو معنا در تفاسير آمده يکي اين که خود راه رفتن حالا پياده روي يا با موتور با ماشين با مرکب‌هايي که قديم بوده انسان مي‌تواند هم تند برود هم خيلي کند برود از قافله عقب بماند اين که انسان با آرامش با وقار راه برود بسياري از درگيري‌ها و تصادف‌ها و حوادث ناگوار مال اين است که ما آرام راه نمي‌رويم حالا يا در پياده رو يا در سواره رو همين که انسان معتدل راه برود يعني خود اين با وقار راه برود با آرامش راه برود همين که شعر معروفي که راه رو آن نيست که گه   تند و   گهي خسته رود ره رو آن است که آهسته و پيوسته رود انسان با وقار و با آرامش راه برود آدم‌هايي که عجله مي‌کنند منشا خيلي تصادفات مي‌شوند افرادي که عجله مي‌کنند راننده‌هايي که عجله مي‌کنند هم اعصاب خودشان خورد مي‌شود هم اعصاب مسافران و ديگران هم دردسر براي همه ايجاد مي‌کنند يک نفر در بزرگراه تصادف مي‌کند هزاران نفر در ترافيک معطل مي‌شوند اين آيه را چون عمل نمي‌کند هر کسي آرام با وقار با متانت راه برود اين يک معنا معناي ديگر اين که يمشون نه فقط به معني راه رفتن ظاهري باشد يعني مشي و سبک زندگي شان و روششان در همه‌ي عرصه‌ها روش آرامي است اين معني خيلي قشنگ تر است يعني انسان همه‌ي برخوردهايش در همه جا با آرامش باشد متعال باشد تند و تيز در همه چيز در مسائل اقتصادي بلند پروازي نکنند کندي نکنند در مسائل سياسي در مسائل فرهنگي در همه‌ي مسائل اين کلمه‌ي هون خيلي لطيف است يعني خود هون يعني آرام آرامش با آرامش هر کاري را با آرامش و شادابي و نشاط و سرحالي آدم مي‌تواند انجام بدهد و گره‌ها را باز کند ولي با تند و تيزي و داد و دعوا و افراط و تفريط هيچ مشکلي حل نمي‌شود مشکل روي مشکل ايجاد مي‌شود فراتر از راه رفتن مشي ما در زندگي مشي آرام متين با وقار معتدل باشد بعضي‌ها هم معنا کردند «الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْ‌ضِ هَوْنًا» يعني با تکبر و غرور و تفاخر راه نروند اين هم مفسرين معنا کردند اين هم خيلي مهم است افرادي که مغرور و متکبر اند زياده خواهي دارند همه اش مي‌خواهند ديگران را پس بزنند خودشان را بالا ببرند راه رفتن و مشي شان همين طور است اين تکبر و غرور که چهار پنج ماه درباره اش صحبت کرديم يک گام تا خدا در کتاب آورديم که ريشه‌ي همه‌ي رذائل تکبر و غرور است آدم‌هاي رحمان بنده‌هاي رحمان آن‌هايي هستند که با تواضع و فروتني و ادب در حالات پيغمبر عظيم الشان داريم که حضرت راه مي‌رفتند آن قدر با وقار و متانت مثل اين که از يک بالاي بلندي آدم چقدر با احتياط مي‌آيد سرشان را بالا پايين نمي‌کردند به پايين نگاه مي‌کردند چشم اين طرف آن طرف نمي‌دوختند با وقاري راه مي‌رفتند که به همه آرامش مي‌دادند پس اين اولين نکته.

شريعتي: خوب است جمع اين سه مورد باشد هم راه رفتن هم زندگي و تواضع باشد.

حاج آقا فرحزاد: بله جمله‌ي بعدي که خيلي در آن حرف داريم «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» علامت دوم بندگان رحمان اين است که در مواجهه با جاهل با سلامتي رد مي‌شوند و با عافيت و سلامتي عبور مي‌کنند مي‌گويند سلام اين قالوا سلاما را معنا مي‌کنيم يک نکته‌اي قبل از اين که آيه را معنا کنيم اين است که در دنيا هر مومني هر انساني خداي متعال امتحان قرار داده ممکن است با جاهل مواجهه شود يعني اين که آدم فکر بکند که ما با جاهل هيچ وقت يک جايي برويم زمان ظهور امام زمان باشد که جاهل نباشد يا همان موقع هم باشد و کم باشد اين فکر را از ذهنمان دور کنيم حديث داريم هيچ مومني نيست الا اين که يک شيطان جني يا انسي مي‌آيد به او تلنگر مي‌زند ور مي‌رود که خودش را نشان بدهد علمش حلمش بردباري اش تحملش ظرفيتش را نشان بدهد حتي حديث داريم اگر يک مومني برود قله‌ي کوهي غاري پناه ببرد لَبَعِثَ اللهُ شَيطَانَ يُوذِيهِ خدا شيطاني را مي‌فرستد که به او تلنگر بزند ور برود امتحان همه جا هست کسي نيامده مومني در گذشته حال و آينده الا همسايه‌ي مردم آزار کنارش ممکن است بيفتد نوعا اين گرفتاري است که صبرش محک بخورد و آيات قرآن هم ما داريم در همين سوره‌ي مبارکه‌ي فرقان آيه‌ي 20 مي‌فرمايد «وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُ‌ونَ وَكَانَ رَ‌بُّكَ بَصِيرً‌ا» (فرقان/ 20) ما بعضي از شما را وسيله‌ي امتحان براي بعضي قرار داديم و راه دور نرويم خيلي مواقع مي‌بينيد در فاميل بستگان همسر انسان يک جهالت‌هايي دارد خود ما هم ممکن است جهالت‌هايي داشته باشيم همسر اولاد خواهر برادر همسايه شاگرد استاد ممکن است آدم گير آدم نادان و احمق بيفتد خيلي آيه‌ي قشنگي است همين سوره‌ي مبارکه‌ي فرقان است خدا مي‌فرمايد ما اين را جعل کرديم قرار داديم بعضي‌ها را براي بعضي وسيله‌ي امتحان و آزمايش قرار داديم مي‌خواهيم ببينيم شما صبر مي‌کنيد يا نه نمره بايد بدهيم نمي‌شود آدم امتحان نباشد هيچ خوب و بد معلوم نمي‌شود هر وقت کلافه مي‌شويم بدانيم امتحان مي‌شويم بايد صبر کنيم عاملش يک آدم جاهل است که وسيله‌ي آزمايش است نکته‌ي ديگر اين است که در مواجهه با جاهل ما بايد چه کار بکنيم اين نکته‌ي خيلي مهمي است که اين آيه اشاره به اين دارد «قَالُوا سَلَامًا» اصل اين که وسيله‌ي امتحان و آزمايش است و جاهل خواهي نخواهي با ما برخورد مي‌کند ممکن است خودمان در خيلي جاها جهالت داشته باشيم هميشه به طرف مقابل نبايد حمله کرد مي‌فرمايد با جاهل هيچ وقت نبايد درگير شد اين قاعده‌ي اولي و کلي است هيچ وقت جايي که آتش گرفته بنزين نفت نريزيم يک روايت زيبايي از امام محمد باقر عليه السلام ديدم حضرت فرمودند النَّاسُ رَجُلانِ مُؤْمِنٌ وَجَاهِلٌ انسان‌ها دو گونه هستند يا مومن اند آدم متين فهميده با ايمان است يا جاهل است در مقابل مومن جاهل آمده خدا ترس است يا از خدا نمي‌ترسد اگر شما با مومن مواجه شديد آن حد و مرزها را نگه مي‌دارد شما را اذيت و آزار نمي‌کند مواظب باش تو مومن را اذيت نکني تو جهالت به خرج ندهي اگر در کنار شما با مومن زندگي مي‌کني مواظب با تو اذيت نکني چون از آن طرف امن است «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ» (دخان/ 51) اگر با جاهل برخورد کردي وَأَمَّا الْجَاهِلُ فَلا تُجَاهِلْهُ فَتَکُونَ مِثلُه (خصال، ج 1، ص 26) فرمودند در مواجهه با جاهل هم مواظب باش تو هم مثل او جهالت به خرج ندهي تو هم مثل او مي‌شوي او فحش مي‌دهد من هم فحش بدهم او بي حرمتي مي‌کند من هم بي حرمتي مي‌کنم او در گوش من زده من هم بزنم جواب کلوخ سنگ است اين خلاف آيات و روايات است هيچ وقت نمي‌گويد با جاهل درگير بشو يا مثل او جهالت به خرج بده يک موقع اراذل و اوباش است دارد آدم مي‌کشد آن بحثش جداست ولي آدم نادان نفهم من خيلي مثال‌هاي فراوان مي‌شود در اين زمينه زد يک کسي بد رانندگي مي‌کند سرعت زياد مي‌رود سبقت مي‌گيرد لايي مي‌کشد ما بکشيم کنار برود نه اين که برويم در برجکش بزنيم آن بدتر مي‌شود الآن يک ماشيني دارد سبقت بيجا مي‌گيرد راه بدهيم برود و الا شما بروي بگيري حق تقدم با من است شاخ به شاخ بزنم ديه ام را هم مي‌دهم ختم هم مي‌گيرند چه فايده اثر دارد؟بکشيم کنار اگر آدم جاهل بروز کرد نه اين که درگير شويم خاموش کنيم.

شريعتي: در بگو مگو‌ها همين طور است احساس مي‌کنيم اگر صبر کنيم کم مي‌آوريم.

حاج آقا فرحزاد: اين طور نيست در مواجهه با جاهل «وَأَعْرِ‌ضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» (اعراف/ 199) يعني خودت را بکش بگذار سر و صدا مي‌کند بعد خاموش مي‌شود آرام مي‌شود يا در بعضي روايات داريم که کَلَامُ العَاقِلُ قُوتٌ وَ جَوَابُ الجَاِهلُ سُکُوتٌ (غرر الحکم، ح 7224) آدم عاقل عرف مي‌زند قوت است يعني غذا است انرژي مي‌دهد آدم جاهل سکوت بايد کرد سکوت کرد بگذار حرف هايش را بزند مي‌گويد يک کسي خيلي حرف زيادي مي‌زد همسرش بلند شد چراغ‌ها را خاموش کرد گفت چرا خاموش مي‌کني گفت جواب نادانان خاموشي است يا اعراض بکند يا سکوت بکند يا راهش را بکشد برود يعني درگير نشود چون درگيري معذرت مي‌خواهم اين مثال خيلي هم بي ادبي است آلودگي و نجاست را به هم بزني گندش مي‌آيد بالا بدتر مي‌شود با ظلمت با جهالت ور نرويم درگير نشويم يا مثل او مي‌شويم يا بدتر مي‌شويم يا شعله‌ها مي‌رود بالا گندش مي‌رود بالا.

شريعتي: در اين درگيري‌ها به هيچ جايي نمي‌رسيم هيچ ثمره‌اي ندارد چه بسا اگر ما بکشيم کنار قائله ختم به خير شود او متوجه اشتباهش شود برگردد عذرخواهي کند.

حاج آقا فرحزاد: همين طور است يک مثال مي‌زنم مي‌گويند يک حکيمي کسي را منزلش مهمان کرد وسايل سفره را چيدند خيلي غذا همه چيز آماده شد خانمش آدم عصباني مزاجي بود و يک جهالت‌هايي داشت وقتي سفره چيده شد بخواهد دق و دلي اش را خالي کند جلوي مهمان مرد هم پيش مهمان رودرواسي هم داشت آمد با پا زد ظرف‌هاي غذا را ريخت سفره را به هم زد آن مهمان خيلي ناراحت شد مي‌خواست بلند شود برود حکيم دستش را گرفت گفت چرا مي‌خواهي بروي گفت خانه‌اي که اين خانم نادان و نفهم است اين طور برخورد مي‌کند اصلا گفت من يک مثال به تو بزنم اگر ما سفره را آماده کرديم يک پرنده‌اي مي‌آمد با پر و بالش اين آب را غذا را مي‌ريخت شما چه کار مي‌کردي گفت هيچ چيز پرنده است گفت خانم من را يک پرنده حساب کن بي موقع پر زد و شلوغ کرد، يا درباره‌ي سقراط حکيم يک نفر آمد خيلي ناراحت و غصه دار بود سقراط پرسيد چرا درهمي گفت من از فلان دوست رد شدم سلام کردم محل نگذاشت جواب سلام نداد بي ادبي کرد جهالت به خرج داد دلم پر است خيلي از افسردگي‌ها پيام‌هايي که مي‌آيد، عروس، مادر شوهر چنين است شايد هشتاد نود درصد ناراحتي مردم از برخوردهاي جاهلانه‌ي آدم‌هاي جاهل است جدي مي‌گيرند اين ناراحتي‌هاي اعصاب حتي خيلي از ناراحتي‌هاي جسمي هم به خاطر حوادثي است که برخوردهاي نامناسب شده همان طور که خود ما هم باعث ناراحتي اعصاب ديگران شويم گفت فلان شخص فاميل دوست صميمي به من خيلي برخورد زشتي کرده سقراط حکيم گفت اگر شما از يک محلي عبور مي‌کردي يک کسي دل درد شديد دارد، در دل دردش دارد مي‌پيچد در اين دل درد شديد آخ مي‌گويد ناله مي‌زند جواب سلام نمي‌دهد يا ممکن است بد و بيراه هم بگويد در اين دل درد شديد يا مصيبت ممکن است دو بد و بيراه هم بگويد چه کار مي‌کردي؟ گفت رد مي‌شدم مي‌گفتم مريض است من هم شايد بد تر از او بکنم گفت آدمي که برخورد بدي دارد مريض روحي رواني حساب بکن اين هم يک نوع مريض است حسادت دارد تحملش کم است ظرفيتش کم است اگر ما بدانيم آدم‌هايي که برخورد ناشايستي دارند مثل يک آدم مريض حساب کنيم يک پرنده حساب کنيم يک آدمي که مشکل دارد همان طور که کسي پا ندارد نمي‌تواند راه برود او را هم معلول روحي حساب کنيم همين طور است اگر سالم باشد فهم و شعور داشته باشد اين کار را نمي‌کند يک بچه شلوغ کاري مي‌کند پا مي‌گذارد در سفره ما ناراحت نمي‌شويم آدم‌هاي بزرگ چه بسا سن شان بالا است ولي بچه اند فهم و رشد و درکشان بچه است اگر ما اين طرز فکر را داشته باشيم خيلي از مشکلاتمان حل مي‌شود اين بنده خدا وقتي اين مثال سقراط را شنيد گفت راحت شدم پس با جاهل هيچ وقت درگير نشويد يا با سلامت عبور بکنيم «وَأَعْرِ‌ضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» يا اين که سکوت بکنيم يا اين که «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» بدانيم که امتحان مي‌شويم صبرمان محک مي‌خورد اگر آدم بداند در کلاس کنکور مي‌رود آماده است يک اتفاقي ممکن است بيفتد اگر آدم مقدمه چيني کرد آماده باشد خيلي برايش راحت مي‌شود در اين آيه‌ي مبارکه خدا مي‌فرمايد وقتي جاهل با او خطاب مي‌کند حرف نامربوط مي‌زند برخورد ناشايست دارد عزيزان بيننده مي‌دانند ما دو سلام داريم که متاسفانه سلام دوم در مملکت ما رايج نيست در عراق عرب‌ها خيلي رايج است يک سلام ابتدايي يک سلام خداحافظي وقتي به هم مي‌رسيم بگوييم سلام عليکم و مصاحفه مسافرتي بوده معانقه و طرف هم جواب بدهد موقع خداحافظي هم بگوييم مع السلام يا والسلام عليکم  و رحمة الله آخر سخنراني‌ها مي‌گويند اين مستحب است پايان کار هم با سلام باشد سلام وداع و خداحافظي در آيه‌ي قرآن هم داريم حضرت ابراهيم وقتي که عمويش اظهار کفر و شرک کرد گفت «قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ‌ لَكَ» (مريم/ 47) يعني خداحافظ راه تو از من جدا شده سلام وداع و خداحافظي است اين سلام خداحافظي اين جا آمده قالوا سلاما يعني اگر با آدم جاهل برخورد کردي حفظ نامربوط مي‌زند بگو خداحافظ من نيستم نمان آن جا وداع بکن با جاهل وداع بکن با او درگير نشو اذيت و آزار به او نرساني اين خيلي مهم است باز آيه‌ي ديگر داريم که آيه‌ي 55 سوره‌ي قصص است «وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَ‌ضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ» (قصص/ 55) يعني اگر امر باطلي را شنيدند يا لهو لعب يک جايي عياشي مي‌کنند ولگردي مي‌کنند در عروسي‌ها درگير شويم اسباب دردسر براي خودمان و ديگران ايجاد کنيم اگر توانستيم جلويش را بگيريم نهي از منکر شديم که بکنيم اگر نتوانستيم برخورد با کرامت و شايسته کنيم اگر امر به معروف نهي از منکر شرايطش نبود اگر بود که انجام مي‌دهيم نتوانستيم جلوي باطل و لغو و لهو و لعب را نگرفتيم اين جا خدا مي‌گويد بگوييد اعمال ما براي ما اعمال شما براي شما راه ما جداست اگر آدم نتوانست جلوي جهالت را گرفت خودمان آتش نگيريم بگوييم ما با جاهلين برخورد زشت نمي‌کنيم در همين آياتي که همين ادامه‌ي آيات باز است «وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ‌ وَإِذَا مَرُّ‌وا بِاللَّغْوِ مَرُّ‌وا كِرَ‌امًا» (فرقان/ 72) يعني عباد الرحمن کساني هستند که زور يعني امر باطل امر باطل گناه يا شهادت به ناحق است يک معنايش اين است که شهادت باطل نمي‌دهند يک معنايش اين است که حاضر نمي‌شوند يا زير بار نمي‌روند يا حاضر نمي‌شوند در مجلس باطل زور يعني امر باطل در مجالس گناه حاضر نمي‌شوند اگر هم به گناه و معصيت و لغو مرور کردند با کرامت بزرگوارانه عبور مي‌کنند اگر سر راهشان قرار گرفت مثل اين تعبير تعبير قشنگي است مثل يک طبيب مشفق مهرباني که با يک مريض چطور برخورد مي‌کند مي‌خواهد خيرخواهي بکند ناصح باشد دلسوزانه کريمانه بزرگوارانه برخورد بکند در حالات مرحوم آشيخ هادي نجم آبادي از علماي برجسته بوده آقاي آيت الله شبيري زنجاني در همين جرعه‌اي از دريا خيلي قشنگ نوشته که ايشان منزل بودند يک وقت ديدند سر و صدا و بگير ببند کشان کشان يک نفر شراب خورده آوردند منزل گناه زود ثابت مي‌شود با شايعه درست نمي‌شود مي‌کشيدند آوردند گفتند شراب خورده بايد حد بزنند حدش هشتاد تازيانه است آقا فرمودند شما خودتان ديديد گفتند نه ولي گفتند شراب خورده خيلي مواقع شايعه است اين بد است تهمت مي‌زنند گفتند يکي از شما بلند شويد دهانش را بو بکند شهادت بدهد ثابت شود اين‌ها به هر کدام که گفتند ترسيدند چون مي‌ترسيدند که بلند شوند بگويند معلوم مي‌شود با شراب آشنا هستي خود اين تخصصي است يک بنده خدايي مي‌گفت ما رفتيم سربازي حالا جوان‌ها هم گوش بدهند بد نيست گفت پليس نيروي انتظامي آمد ما را توجيه بکند مواد مخدر کشف مي‌کنيم چه کار کنيم اين هروئين است اين شيشه است هروئين را چطور مي‌کشند يک سرباز نفهم گفت اين طوري مچش را گرفت اين معلوم مي‌شود سر و کار دارد با هروئين و وارد است آدم بايد مواظب باشد خودش را لو ندهد ديگران را هم لو ندهد خدا ستاريت را خيلي دوست دارد اين عالم چقدر فهميده بود مي‌خواست مچ آن‌ها را بگيرد هيچ کدام بلند نشدند گفت ثابت نمي‌شود شايعه بوده بنده خدا را گرفتيد آورديد آبرويش را خريديد به اين‌ها گفت برويد من با او کار دارم اين را نگه داشت به او گفت خدا وکيلي خوردي يا نخوردي من آبرويت را خريدم من کريمانه با تو برخورد کردم اگر يک وقت مبتلا به چنين گناهي هستي توبه کن مي‌گويند آقا اين قدر آدم خوبي شد آمد پشت سر اين آقا نماز مي‌خواند و از عباد و زهاد شد مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهاني رحمة الله عليه خيلي مرجع بزرگي بوده خيلي داستان‌هاي عجيبي درباره‌ي ايشان نقل مي‌کنند فرصت يک موقع باشد ما از حالات ايشان بگوييم يکي اين است ايشان يک موقعي آمدند بروند مرجع مطلق و کل بوده براي مسجد يا درس ديدند مردم دور يکي ريختند دارند مي‌زنند براي چه مي‌زنند از دور پرسيدند گفتند اين آقا مثلا ناصبي است داعشي است به قول امروزي‌ها به امام‌ها فحش داده اهانت کرده اهانت به امام بدترين گناه است سب به امام اميرالمومنين به اهل بيت فحش و ناسزا به امامان داده مي‌خواهند بزنند بگيرند بکشند آقا متوجه شدند خيلي ناراحت شدند ممکن است الآن هم بکشند فتنه به پا شود به يکي خيلي حکيمانه و کريمانه و رندانه اين طور کارها خيلي مهم است فوري وقتي اصل جريان را متوجه شدند به يکي از نزديکان فرمودند در اين گير و دعوا برو مهر تربت امام حسين را بگذار در جيب همين اين هم آمد مهر را گذاشت در جيب اين بنده خداي متهم آقا نزديک جمعيت که رسيد به احترام آقا از کتک زدن منصرف شدند آقا فرمودند چه شده گفتند اين به امامان فحش داده اهانت کرده دشمن اهل بيت است بايد به حسابش برسيم آقا فرمودند شايد اشتباه مي‌کنيد يک کسي مشکل داشته تهمت زده نجف معمولا همه شيعه اند داعشي و وهابي معمولا نيست آن زمان اسم ديگري داشته آقا فرمودند برويد بگرديد ببينيد مدرکي در لباسش نيست آمدند ديدند مهر تربت امام حسين گفت اين شيعه است اين نماز مي‌خواند اين چه کاري است او هم از خدا خواسته بود دنبال مدرک مي‌گشت نجات پيدا بکند ممکن بود بکشند گفت بله اشتباهي گرفتند يکي تهمت به من زده آقا واسطه شد اين را از مهلکه نجات داد خادم آقا مي‌گويد فرداي آن روز همين بنده‌ي خدا آمد در خانه افتاد دست آقا را بوسيد و گفت من دشمن اهل بيت بودم و راست هم مي‌گفتم فحش هم دادم به امامان ولي برخورد کريمانه‌ي شما فهميدم حق با شماست حق با علي بن ابي طالب است و توبه کرد و از آن دشمني اهل بيت دست برداشت شيعه‌ي خالص شد محب شد اين رفتارها خيلي مهم است مالک اشتر امروز روز ضربت خوردن مولا اميرالمومنين عليه السلام است خود حضرت چقدر حلم مي‌ورزيدند چقدر بردباري با جاهل چطور برخورد مي‌کردند با قاتل عمر بن عبدود که آب دهان انداخت پدر مادر حضرت را فحش داد ولي حضرت رها کردند رفتند قدم زدند يک نفر به مالک اشتر ميوه گنديده پرتاب کرد سردار جبهه‌ي اميرالمومنين مي‌فرمايد ان طوري که من براي پيغمبر بودم مالک اشتر براي من بوده به يکي گوجه فرنگي پرت مي‌کنند مي‌گيرند پدرش را در مي‌آورند ايشان رفت مسجد گفتند مالک اشتر آدم مهمي است پشيمان شد ناراحت شد رفت مسجد ديد نماز مي‌خواند منتظر شد تمام شود عذرخواهي کرد گفت من مسجد نيامدم مگر به خاطر تو نماز نخواندم مگر به خاطر تو خدا اين را مي‌گويد برخورد کريمانه برخورد قالوا سلاما برخورد مشفقانه ناصحانه خيرخواهانه اگر اين طور برخورد ما با جاهلين و نادان‌ها که ممکن است دست و بال همه باشد حالا ارباب رجوعي که اعصابش خورد است مديري که اعصابش خورد است هر کسي همکاري که وضعش خراب است ناراحت است به هم ريخته است اگر ما واقعا اين  آيات را عمل کنيم که در مواجهه با آدم جاهل برخورد ملايم و نرم و متين و با وقار داشته باشيم و خودمان گير آتش نيفتيم و آتش او را هم خاموش کنيم سلامت جامعه را اين تضمين مي‌کند.

شريعتي: ان شاء الله دوستاني که اهل درس هستند بعضي دروس پيش نياز مي‌کنند پيش نياز اين نوع برخورد اين است که منيتي که در موردش صحبت کرديم دور کنيم.

حاج آقا فرحزاد: بله قبل از اين که تصميم بگيريم يک مکث تفکر بکنيم که با فکر و عقل و انديشه و خرد تصميم بگيريم که بعد پشيماني به بار نيايد.

حاج آقا فرحزاد: خيلي ممنون ان شاء الله همه مان به برکت اين روزها و شب‌ها خوش اخلاق باشيم و حسن خلق را داشته باشيم باز هم تسليت مي‌گويم ايام شهادت مولي الموحدين علي عليه السلام را به همه‌ي شما و ان شاء الله توفيق درک حقيقت شب‌هاي قدر را خداوند متعال به همه‌ي ما عنايت بکند دعاهايتان و تضرع هايتان مقبول باشد صفحه‌ي 499 قرار امروز اهالي خوب سمت خداست آيات ابتدايي سوره‌ي مبارکه‌ي جاثيه ان شاء الله تلاوت ما توأم با تدبر باشد برمي گرديم در محضر شما خواهيم بود.

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَنِ الرَّ‌حِيمِ

حم ?1? تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ?2? إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ ?3? وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ?4? وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ‌ وَمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّ‌زْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِ‌يفِ الرِّ‌يَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ?5? تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ?6? وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ?7? يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ?8? وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ?9? مِّن وَرَ‌ائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِيَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ?10? هَـ?ذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِآيَاتِ رَ‌بِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّ‌جْزٍ أَلِيمٌ ?11? اللَّـهُ الَّذِي سَخَّرَ‌ لَكُمُ الْبَحْرَ‌ لِتَجْرِ‌يَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِ‌هِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُ‌ونَ ?12? وَسَخَّرَ‌ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَ?لِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُ‌ونَ ?13?

ترجمه:

حم (?) اين کتاب نازل شده از سوي خداي تواناي شکست ناپذير وحکيم است. (?) به يقين در آسمان ها و زمين براي مؤمنان نشانه هايي [بر ربوبيت، حکمت و قدرت خدا] ست؛ (?) و در آفرينش شما و آنچه از جنبندگان منتشر و پراکنده مي کند، براي اهل يقين نشانه هايي [بر ربوبيت، حکمت و قدرت خدا] ست؛ (?) و در رفت و آمد شب و روز و آنچه را از رزق و روزي [چون باران و برف] از آسمان نازل کرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگي اش زنده کرده است، و در گرداندن بادها [از سويي به سويي] براي مردمي که تعقّل مي کنند، نشانه هايي است. (?) اين ها آيات خداست که به حقّ و راستي بر تو مي خوانيم؛ پس [اگر به اين آيات ايمان نياوردند] به کدام سخن بعد از [سخن] خدا و نشانه هايش ايمان مي آورند؟ (?) واي بر هر دروغگوي گنهکار، (?) که آيات خدا را در حالي که بر او مي خوانند مي شنود، آن گاه از روي سرکشي و تکبّر چنان که گويي آن را نشنيده است [بر کفر، عناد، دشمني و مخالفتش] پافشاري مي کند؛ پس او را به عذابي دردناک بشارت ده. (?) و هنگامي که به چيزي از آيات ما آگاه مي شود، آن را به مسخره گيرد؛ اينانند که براي آنان عذاب خوارکننده اي خواهد بود. (?) پيش رويشان دوزخ است، و آنچه [از ثروت، مقام، يار و ياور] به دست آورده اند و آنچه را به جاي خدا سرپرستان و معبودان خود گرفته اند، چيزي از عذاب را از آنان دفع نمي کند، و براي آنان عذابي بزرگ است. (??) اين [قرآن] سراسر هدايت است؛ و کساني که به آيات پروردگارشان کافر شدند، آنان را عذابي است از نوع عذابي بسيار سخت و دردناک. (??) خداست که دريا را براي شما مسخّر و رام کرد تا کشتي ها به فرمانش در آن روان شوند و تا شما [با سفرهاي دريايي] از فضل و رزق و روزي اش بهره جوييد و تا شما [بر نعمت هايش] سپاس گزاري کنيد. (??) و همه آنچه را در آسمان هاست و آنچه را در زمين است از سوي خود براي شما مسخّر و رام کرد؛ بي ترديد در اين امور براي مردمي که مي انديشند، نشانه هايي [بر ربوبيت، حکمت و قدرت خدا] ست. (??)


اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: هيچ دامي مرغ دلت را نگرفت * * * جز ديشب که مرغابي دامنت را

عادت کرده‌اي همه‌ي خواب‌ها را بيدار کني از اين يکي بگذر او زير جامه اش پيشاني تو را  خواب ديده است

سحر در آينه‌ي محراب فرق وا کرد رفتنش هم مثل آمدنش با همه فرق داشت.

چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را هديه بکنيم به روح بلند و آسماني امام علي عليه السلام و ان شاء الله از ثواب و برکاتش همه مان بهره مند شويم نکته‌اي را عرض مي‌کنم در راستاي طرح خانه‌هاي نوراني يک سي دي‌هايي تهيه شده با محوريت جزء‌هاي نوراني قرآن کريم کارشناسان عزيز ما براي هر جزء قرآن کريم تفسير کوتاهي گفتند سي دي آن همراه بسته‌هاي ما براي دوستان داوطلب طرح خانه‌هاي نوراني ارسال شده محتواي آن سي دي در سايت ما موجود است مراجعه کنيد دريافت بکنيد خيلي قابل استفاده است حاج آقاي فرحزاد خدمت شما هستيم.

حاج آقا فرحزاد: قبل از اين که روايت صلوات را عرض کنم همان طور که هفته‌ي قبل عرض کرديم کار شايسته‌اي انجام گرفته که عزيزان مي‌توانند برنامه‌هاي قرآني صوت و خود متن قرآن و تفسير و مفاتيح با صوت صحيفه‌ي سجاديه غرر نهج البلاغه اين‌ها را روي گوشي هايشان بريزند در هر حالي سفر حضر خوابيده نشسته ايستاده هر وقت که فرصت است اين را مبين موبايل به سايت هم مي‌توانند مراجعه بکنند باز هم دوستان تاکيد کردند گوشي‌هاي جديد هم آن‌ها هم آماده شده.

شريعتي: قبلا فقط براي گوشي‌هاي اندرويد بوده الآن براي گوشي‌هاي سازگار با ios است.

حاج آقا فرحزاد: بله فايل‌هاي صوتي متن سمت خدا را عزيزان مي‌توانند در گوشي شان بريزند صدا و تصوير را استفاده بکنند.

شريعتي: نرم افزار جامع سمت خدا را هم اين روزها و شب‌ها خيلي فرصت است.

حاج آقا فرحزاد: بله از ماه رمضان رد شويم مي‌ترسيم از دستشان در برود چيزهاي باطل را پاک بکنند چيزهاي قشنگ بريزند که پرونده‌ها نوراني باشد. روايت نوراني داريم که پيغمبر عظيم الشان عليه و آله السلام فرمودند من ديدم که چون پيغمبر شب معراج قيامت و بهشت و جهنم را به حضرت نشان دادند من ديدم که کسي از امت من از پل صراط مي‌خواهد عبور بکند گاهي با افت و خيز حرکت مي‌کند مي‌افتد بلند مي‌شود با زحمت مثل اين که سيئاتش زياد بوده حسناتش کم ولي در دنيا صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده بود صلوات‌هايي که فرستاده بود کمکش آمد و او را از افتادن در آتش جهنم نجات داد آن‌هايي که مي‌خواهد راحت از پل صراط بگذرند و پرونده شان را نوراني بکنند زياد صلوات بفرستند.

شريعتي: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم بخش دوم گفتگويمان با حاج آقاي فرحزاد در روزهاي دوشنبه حول محور اصول کافي است.

حاج آقا فرحزاد: گزيده‌ي اصول کافي است که از اين کتاب روايت مي‌خوانيم يک نکته‌اي از هفته‌ي قبل گفتيم خيلي سوال در پيام‌ها آمده بود گفته بوديم به کسي مورچه حيوان کسي ظلم نکند بسيار پيام داده بودند حيواناتي که موزي هستند حشره سوسک مارمولک و امثال اين‌ها مزاحم اند باعث آزار و اذيت مي‌شوند اين را جاهايي که هر حشره‌اي حيواني موذي است آن عيب ندارد باعث دردسر مي‌شود بهداشت را به هم مي‌زند حيوانات موذي از بين بردنشان يا کنار گذشتنشان مانعي ندارد ولي حيواناتي که بي گناه اند اذيتي ندارند آن‌ها را نبايد اذيت کرد. اين روايت نوراني در کافي شريف است امام صادق عليه السلام نقل فرمودند که کَانَ اميرُالمومِنِينَ کَثيراً مَا يَقُولُ في خُطبَتِهِ که مولا اميرالمومنين سلام الله عليه در خطبه شان اين کلام نوراني را زياد تکرار مي‌کردند يَا أيُّها النّاسُ! دينَکُم دينَکُم (اصول کافي، ج 2، ص 464) يعني آن اصول دين و اصل دينتان را خيلي پاي بند باشيد يعني اعتقاد به خدا اعتقاد به نبوت اعتقاد به امامت ولايت اعتقاد به معاد آن اسکلت اصلي اعتقادات اصلي اصول دين را چرا چون اگر اصول دين قرص و محکم باشد هم گناهان قابل آمرزش است هم ثواب‌ها قبول مي‌شود ولي اگر کسي از ولايت اهل بيت جدا شود از رسالت پيغمبر اعتقادش جدا شود از اعتقاد به خدا و مبدا و معاد جدا شود هم گناهانش آمرزيده نمي‌شود و هم ثواب هايش قبول نمي‌شود لذا فرمودند دينکم دينکم اصول دين را که در روايات داريم اصول دين مهم ولايت است چرا روي ولايت خيلي مانور دادند روي اين جهت است که کسي دوازده امام را قبول کرد قطعا پيغمبر را قبول کرده خدا را هم معاد را هم قبول کرده همه چيزش درست است بعد هم ولايت رابطه‌ي تنگاتنگ با ما دارد ما روايات فراواني داريم اگر کسي ولايت اميرالمومنين و فرزندانش را داشته باشد اگر خطايي هم داشته باشد پايان کارش ختم به خير مي‌شود قابل جبران است قابل آمرزش است ثواب هايش هم قبول مي‌شود ولي اگر کسي هزاران سال عبادت بکند حج برود سعي صفا مروه بکند اموالش را بدهد ولي خدا را ملاقات بکند بگويد من نماينده‌ي تو و ولي تو علي بن ابي طالب عليه السلام را قبول ندارم نمي‌گويند بفرما برو جهنم او را با صورت به آتش جهنم پرتاب مي‌کنند مگر اين که مستضعف باشد حجت بر او تمام نشده باشد بچه را بايد دست پدر بسپارند پدر مربي است قيم سرپرست است پيغمبر ما آمدند پدر واقعي اين امت که بعد از خودشان مولا علي عليه السلام بودند گفتند دستتان را از اين پدر جدا نکنيد اين پدر شماست هادي شماست معلم شماست همه کاره‌ي شماست قائم مقام من است يک نکته‌ي قشنگي در باره‌ي اهميت ولايت فرمودند که پيغمبر ما چقدر صدمه خوردند خود حضرت فرمودند مَا اُوذِيَ نَبِيٌ بِمِثلِ مَا اُُوذِيتُ (بحارالانوار، ج 39، ص 56) تعارف هم نداشتند فرمودند هيچ پيغمبري مثل من اذيت نشد 23 سال بيشتر نبود ولي بدترين تهمت‌ها مجنون کذاب ساحر بدترين شکنجه‌ها به خودش به اصحابش دادند پيشاني مبارک را شکاندند دندان هايش را شکاندند سه سال در شعب ابي طالب حتي آب و غذا و دارو همه چيز تحريم کردند آن قدر شکنجه به پيغمبر دادند که واقعا بخواهيم بنويسيم بگوييم مفصل است حدود هفتاد جنگ عليه پيغمبر راه انداختند اصحابش را تکه تکه کردند جگر عمويش را در آوردند مثله کردند پيغمبر اين قدر گريه کردند فرمودند من در عمرم به چنين جايگاهي مثل اين جايگاه نبودم که عمويم را به اين حال ببينم ولي همه‌ي اين صدمه‌ها را که پيغمبر خورد خدا مي‌فرمايد «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِ‌سَالَتَهُ» (مائده/ 67) خيلي قشنگ است اگر بعد از خودت اين آقا را جانشين معرفي نکني تمام اين زحمات پوچ است هدر مي‌رود يعني آن چيزي که خيلي مهم است مقصد پيغمبر است مقصد خداست مقصد امامت دوازده امام است اين‌ها مي‌توانند دين پيغمبر را حفظ کنند قرآن را حفظ کنند حقيقت قرآن باطن قرآن اند  عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ  (امالي صدوق، ص 89) عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ تجسم قرآن اند حقيقت قرآن اند يک موقعي ما يک نقشه مي‌کشيم يک موقع نقشه‌ي قالي و خود قالي است نقشه ‌ي ساختمان و خود ساختمان است قرآن راه زندگي را نشان مي‌دهد اين‌ها تجسم حقيقت زندگي اند مرحوم آيت الله اراکي رضوان الله تعالي اواخر عمر رفقا رفتند خدمت ايشان وقت نيست بگويم ايشان چه عظمتي داشتند بيش از صد سال عمر کردند به ايشان گفتند حدود يک قرن عمر کرديد خودتان فرموديد اين روزها مي‌روم شما براي شب اول قبر قيامتتان چه ذخيره‌اي داريد درس خوانديد درس داديد نماز شب خوانديد انفاق کرديد اشک‌ها گريه‌ها ناله‌ها فلان کتاب نوشتيد ايشان يک تأملي کردند يک فقيهي که بيش از صد سال عمر کرده شيخ الفقها فرمودند من آن چيزي که به دلم آرامش داده خوش کرده به اين حديث نوراني رسيدم که خداي متعال مي‌فرمايد . وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي (عيون اخبارالرضا، ج 2، باب 38) ما اين شب‌ها هزار بار خدا را صدا مي‌زنيم سي صد بار مي‌گوييم الغوث الغوث خلصنا من النار يا رب چه کار کنيم از آتش جهنم در امان باشيم خداي متعال آدرس داده صدا زدن اين است که برويم در اين قلعه خدا مي‌فرمايد ولايت اميرالمومنين قلعه و دژ محکم من است هر کس در اين قلعه و دژ محکم برود خلصنا من النار تير خلاص است تير خلاص خيلي تير خوبي است آدم ديگر از آتش  و جهنم و شيطان خلاص مي‌شود اگر وصل به اميرالمومنين شويم از همه‌ي ايشان رها مي‌شويم بعد ايشان گريه کردند اشعار حافظ را خواندند که

امروز زنده ام به ولاي تو يا علي *** فردا به روح پاک امامان گواه باش

آن را که دوستي علي نيست کافر است *** گو زاهد زمانه گو شيخ راه باش

اميدمان به ولايت و محبت و دستگيري پدر اين  امت بچه را دست پدر مي‌سپارند از اين پدر جدا نشويم

شريعتي: ان شاء الله خيلي خوب قلبمان ان شاء الله مملو از محبت علي عليه السلام باشد حاج آقاي فرحزاد دعا بکنند.

حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به حق حضرت علي قلب امام زمان از ما راضي فرجش را نزديک بگردان به حق حضرت علي رفع هم و غم و گرفتاري از همه‌ي گرفتارها بفرما همه‌ي مريض‌هاي منظور شفا بفرما قرض قرضمندان ادا بفرما وسايل شغل مسکن ازدواج براي جوانان فراهم بفرما رحمت بي کران خودت را در اين شب‌ها به همه نازل بفرما از بهترين برکات اين شب‌ها آن چه که به خوب‌ها عنايت کردي به ما عنايت بکن و آن چه بد‌ها گرفتار آن هستند از ما دور بفرما به حق محمد و آل محمد به حق امام حسن و امام حسين که داغ پدر غم ديده را ديدند.

شريعتي: خيلي ممنون بهترين‌ها را براي همه‌ي شما آرزو مي‌کنم طرح رد مظالم اجازه‌ي مراجع معظم تقليد را تا پايان ماه مبارک رمضان گرفته ايم و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها