برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هم نشيني با دوستان خوب
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 94/03/18
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
تا داشته ام فقط تو را داشته ام *** با ياد تو قد و قامت افراشته ام
بوي صلوات ميدهند دستانم *** از بس که گل محمدي کاشته ام
شريعتي: سلام ميگويم خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز در هر کجا هستيد باغ ايمانتان آباد باشد تنتان سالم و قلبتان سليم باشد حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همهي بينندگان عرض سلام و احترام داريم و آرزوي موفقيت براي همه داريم خصوصا جوانان و نوجوانان که ايام کنکور و امتحانات است همان طور که پدر مادرها و عزيزانشان دعا ميکنند همهي سمت خداييها دعا بکنند همه شان سربلند و سرافراز باشند تجديدي و رفوزه نداشته باشيم تشکر ميکنم از پيامهاي بسيار بسيار خوبي که عزيزان داده اند يا تشکر کرده اند يا سوال يا انتقاد به جا کرده اند يک بنده خدايي پيام داده بود که کلام شما اين قدر تاثير گذار بود بعد از 35 سال من نماز خوان شدم تبريک ميگويم عزيزاني که اين روايتها و آيات در آنها اثر کرده و دل قابلي دارند قطعا بدانند خدا از آنها دستگيري ميکند من گاهي توفيق پيدا بکنم زنگ ميزنم يک پيامي خانمي داده بود که خيلي من دلم ميخواهد بدون چادر و با وضع ناجور بروم بيرون دلم ميخواهد بعضي کارهاي خلاف بکنم با فشار به خودم کلنجار ميروم که بدحجابي نکنم آرايش نکنم لاک نزنم ولي به خاطر خدا آيا اين هم ثواب دارد اثر دارد يا نه من به ايشان زنگ زدم گفتم آنهايي که در جو و محيط ناجور قرار گرفته اند يا افرادي که خلاف نفسشان حرکت ميکنند ثوابشان چند برابر است فکر ميکرد با فشار اين کارها را ميکند اين جهاد و مبارزه است بعضي خانوادهها هستند در محيط آرام و خوش اخلاق و صبور و حليم هستند اينها خيلي خوش اخلاق باشند هنر نکردند خيلي خوب است ولي آن کسي که جوشي است و خوش اخلاق باشد آن کسي که دلش خيلي ميخواهد خيلي کارها بکند و نميکند قطعا بداند ثوابش چند برابر است همهي عزيزان موفق باشند ما هم از صميم دل دعا ميکنيم آن پيماني که بستيم من مقيد هستم در حرم حضرت معصومه کنار ضريح بروم براي همهي سمت خداييها دعا بکنم.
شريعتي: خيلي ممنون از لطف و محبت شما بي نهايت سپاسگزاريم اندر حکايت دوست و آثار و برکات آن در اين هفتهها صحبت ميکنيم و خدمت حاج آقاي فرحزاد هستيم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که عرض کردم بعضي پيامها که خيلي مشوق بود براي ما بعضي از دوستان پيام دادند رواياتي که شما خوانديد که دوست از هر چيزي مهم تر است گفتند ما اين را بالعيان و بالتجربه ديديم خودمان آلودگيهايي داشتيم دوست خوب با ما ارتباط برقرار کرد ما را به مسجد و دعا و کارهاي خير سوق داد از همهي آلودگيها نجات داد ما اين را ديده ايم بنده باز براي تقويت اين طور مسائل معتقد هستم عرض کردم گاهي از پدر مادر معلم مربي تاثير گذاري اش گاهي بيشتر است چند روايت و نمونه عرض ميکنيم بيشتر اين مطلب جا بيفتد در دل و ذهن بينندهها در يک روايت نوراني پيامبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد الأَخُ المُكتَسَبُ فِي اللهِ أقرَبُ الأَقرِباءِ ، وأحَمُّ مِنَ الاُمَّهاتِ وَالآباءِ (غرر الحکم، 1845) خيلي عجيب است براي خود من تازگي داشت ما فکر ميکنيم کسي بعد از پيغمبر و ائمه و اولياي خدا نزديک تر به ما از پدر و مادر نيستند يا همسر يا اولاد اينها نزديک تر هستند ولي پيغمبر خدا و از حضرت امير مشابه روايت داشتيم فرمود دوست خوبي که به خاطر خدا با او دوستي ميکني نزديک ترين نزديکان شما است چسبيده به شما است متصل به شما است حتي نزديک تر و صميمي تر از پدران و مادران است و لذا آن تاثير گذاري که ما ميخواهيم فرزند حضرت نوح پدرش خيلي خوب بوده پيغمبر بوده غذاي حلال داده در تربيتش کوتاهي نکرده اما دوست ناباب او را به بيراهه کشاند اين روايت را عرض کردم که در بحار مرحوم مجلسي نقل کردند که يک خانمي فرياد کنان سراسيمه آمد خدمت مولا علي عليه السلام ظاهرا خانه شان نزديک بوده گفت بچهي من پشت بام بوديم رفته نوک ناودان ناودانهاي قديم بلند بوده که آب وسط کوچه بريزد وزنش هم سبک بوده ناودان نشکسته و هر کاري ميکينم برنميگردد بغلش ميکنم سينه را نشان ميدهم شير بدهم بچهي خوردسال چهار دست و پا هر حيلهاي بوده زدم مواظب هستيم از بالا پرت نشود و چه کار بکنيم حضرت خودشان تشريف آوردند چه چيزي ميتواند يک بچه يک نوجوان يک دوست يک آدم را از لب پرتگاه برش گرداند آن که از همه جاذبه اش بيشتر است اين روايت ميگويد جاذبه اش از پدر مادر بيشتر است جذبه دارد کشش دارد حضرت فرمودند راه حلش خيلي آسان است بچهي هم سن و سال برايش بياوريد من چند وقت قبل جلسهي دورهاي فاميلي داشتيم نوهي ما محمد امين که شما ديديد اين گفت به نوهي ديگرمان که من فقط به خاطر تو آمده ام گفت فقط آن کسي که من را کشانده مهماني من نه با بابا جون نه عمو دايي شما من را کشيدي واقعا جذبهي هم سن و سال آن کسي که هم افق انسان است انسان گاهي با پدر مادر ممکن است يک جلسهاي گفتگويي را زود تمام کند ولي با رفيق صميمي و هم دل انسان مدتها مينشيند سير نميشود خسته نميشود خيلي از حرفها را نميشود به پدر مادر گفت به دوستان ميتوان گفت درد دل هايمان را دوستان بيشتر خبر دارند در روايات داريم پيغمبر ما صلي الله عليه و آله و سلم دوستان خوبي داشتند که با اينها خلوت ميکردند مينشستند کار انبيا و امامان ما بوده نمونهي زکريا را هفتهي گذشته عرض کرديم يکي از همسران پيغمبر ميفرمايد که شبها پيغمبر ما جلسهي خلوت ميکردند با سلمان آن قدر با او گپ و گفتگو داشتند صحبت ميکردند حَتَّي کَادَ يَغلُبَنَا (متهي الآمال، ج ?، ص 648) در استياب اين را نقل کرده مرحوم محدث قمي در منتهي الآمال در حالت امام هشتم اين حديث را آورده اين قدر پيغمبر گرم صحبت با سلمان ميشد و به آنها دل ميداد و قلوه ميگرفت و صحبت ميکرد نزديک بود حق ما خانمها ضايع شود نه پيغمبر دل ميکند نه سلمان دل ميکند با هم انس ميگرفتند لذت ميبردند اين بالاترين عبادت و قرب به خدا است يا مثلا در بارهي زيد بن حارثه که در همين ماه شعبان هم داريم در مفاتيح اين حديث است در ماه شعبان شجرهي طوبي شاخه هايش را پهن ميکند بعضيها به يک دو شاخه ده شاخه ميآويزند حضرت متبسم شدند فرمودند من ميبينم زيد بن حارثه را که به بيشترين شاخههاي طوبي چنگ زده و با شتاب به بهشت ميبرند اين زيد بن حارثه پسرخواندهي پيغمبر بود چون پدرش گفت بيا ببرمت قبول نکرد گفت حالا که قبول نميکني غلام بود حضرت خديجه خريده بود به پيغمبر بخشيد گفت حالا که به خانه ات برنميگردي من تبري ميجويم پدرش بت پرست کافر بود گفت من اعلام ميکنم در جمع مردم مکه فرزند من نيستي پيغمبر فرمود مردم مکه شاهد باشيد زيد فرزند من است تنها شخصيتي که از اين امت افراد خوب نامش در قرآن آمده همين زيد است «فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا» (احزاب/ 37) داستاني دارد با ازدواج با زينب دختر عمهي حضرت ازدواج کردند پيغمبر فرمودند زيد فرزند من است اين قدر پيغمبر او را دوست داشتند و او پيغمبر را دوست داشت به زيد الحب معروف شده بود يک غلام ميتواند اين قدر در دل پيغمبر جا باز کند با پيغمبر رفيق و دوست صميمي شود محبوب پيغمبر شود خيلي مهم است ما اين قدر يک بار ديگر عرض کردم دوست داريم يک گوشهي چشم پيغمبر و اهل بيت به ما نگاه کنند هفتاد پشت ما آباد ميکند اين که بگويد من خيلي دوست دارم در شرايط او حضرت اين قدر گريه بي تابي کردند چون در جنگ موته هم ايشان هم جعفر طيار برادر حضرت امير فرمانده بودند شهيد شدند حضرت آن قدر در فراق اينها گريه کردند فرمودند لَم يَزَل مُونَسَاي مُحَدِّثَاي دو دوست خوب دو هم صحبت خوب دو هم دم رفيق را از دست دادم اين قدر پيغمبر دوستشان داشتند وقتي ما ميتوانيم با پيغمبر با امام زمان با خوبها بنشينيم با خداي مهربان رابطه برقرار کنيم چرا کوتاهي کنيم. بهترين دوستان ما خدا اهل بيت هستند بهترين دوست خود خدا چهارده معصوم اولياي خدا هستند و اين نکته را هم بد نيست توجه کنيم يک بار ديگر هم عرض کردم که در روايت داريم که برادر ما نصيب جسم ما است يعني در جسم با هم بردار هستيم با خواهر در جسم خواهر هستيم ولي دوست خوب نصيب روح ما است و نصيب ايمان ما است آن برادر خواهري موفق اند زن و شوهري موفق اند و ميتوانند تاثير گذار باشند که اين رابطهي دوستي بينشان ايجاد شود يعني زن و شوهر علاوه بر اين که زن و شوهرند با هم رفيق و دوست باشند آن نتيجه ميدهد آن موثر است ولي اگر با هم هفتاد سال ما داريم زن و شوهر با هم زن و شوهر هستند ولي به قول امروزيها طلاق عاطفي دارند دل به دل نميدهند دوست نيستند چون دوست نيستند نتيجه نميبرند دلشان يکي نيست هم دل نيستند در خانوادهها همين طور است برادر خواهر فاميل قوم و خويش هر کس اگر شاگرد و استاد و استاد و شاگرد امام و ماموم پيغمبر و امت و امت و پيغمبر وقتي بچهها از ما لذت ميبرند ما از بچهها لذت ببريم بين مان رفاقت باشد غير از پدر مادري خودمان را بياوريم پايين بچهها را ببري بالا دست بکشيم روي سرش عزيز من مشکلت چيست دوست با بچههاي ما چه کار ميکند؟ مخش را ميزند قاپش را ميدزدد بايد مادرها با بچه هايشان اين کار را بکنند رفيق شوند اين رفاقت استاد با شاگرد رفيق شود مردم با هم ديگر رفيق باشند همسايهها اگر با هم رفيق بودند مشکلات حل است صرف همسايه بودند مشکل ما را حل نميکند رفيق شديم در غم و شادي هم شريک بوديم نتيجه ميدهد آثارش زياد است دوستي هر کجا بيايد فاميل همسايه استاد شاگرد بارور ميکند آن رابطه را ولي اگر اين پيوند نباشد واقعا ضرر کردند يکي از رواياتي که اين نکته را هم بگويم که ما خيلي از کارها را ميکنيم اگر تک باشيم و تنها باشيم زود خسته ميشويم مثلا آدم ميخواهد تنها برود مسافرت ميدانيد مسافرت تنها هم در روايات ما نهي شده حالا اين ملعون نه به معناي لعن است يعني از رحمت خدا دور است برکاتي از او گرفته ميشود مَلعُونٌ مَن سَافَرَ وَحدَه مَن نَامَ وَحدَه مَن اَکَلَ وَحدَه (الانوار النعمانية، ج 2، ص 215) تنهايي سفر برود تنهايي بخورد تنهايي بخوابد تنها مسافرت کردن خوب نيست کراهت دارد ممکن است اشکالاتي براي انسان پيش بيايد يا انسان خسته شود تنهايي خوابيدن در اتاق که کسي نباشد هم کراهت دارد حالا مگر اين که اضطرار باشد حضرت امير هيچ وقت تنها نميخوابيدند قهرمان روزگار هم بودند از کسي هم نميترسيدند اگر کسي نبود يک بچه را ميآوردند در خانه اين خودش يک آرامشي ميدهد دستور خدا پيغمبر است که انسان تک و تنها زندگي نکند خوب نيست تنها نخوابد مگر موارد خاصي که مجبور باشد يکي هم تنها غذا خوردن خوب نيست در جمع فرمود بهترين طعام و سفرهها طعامي است که دست در آن بيشتر باشد متاسفانه تجملات و تجدد و سختيهايي که براي کار و شغل پيش آمده صبحانه با هم نمينشينند نهار با هم نمينشينند شام را نمينشينند هر کدام جدا جدا در يک ساعت خاصي تنها غذا ميخورند اين خوب نيست حداقل يک وعدهاي را با هم ميخوانند بزرگي ميگفت من پدرم از علماي برجسته است گاهي يا روزه بودم يا گرسنه بودم زود خورده بودم سفره را که ميانداختيم پدرم ميگفت اگر سير هم هستي بيا سر سفره بنشين بيا بنشين يک نگاه ميکني يک ذره مز مزه هم ميکني اين دور هم بودن با هم بودن خيلي مهم است فاميلها هم ديگر را نميبينند اين است که تک خوري خوب نيست مسافرت آدم اگر تنها ميرود غير از اين که تبعاتي دارد ممکن است خطراتي داشته باشد زود آدم خسته ميشود ولي اگر شما يک اردو ميرويد يک جمعي است همه با هم ميروند رفقا با هم هستند آدم احساس خستگي نميکند گاهي ما شده راههاي طولاني با رفقا رفتيم هيچ متوجه نشديم ولي راه کوتاه را تنها رفتيم ميگوييم چرا نميرسيم در بقيهي برنامهها کسي ميخواهد کوهنوردي برود ورزش بکند شنا بکند اگر تنها باشد دو روز ميرود خسته ميشود ولي اگر جمعي هواي هم را دارند يا همراه باشد ميشود انگيزه اگر در پنج نفر رفقا اگر کسي شل شود چهار نفر ديگر هلش ميدهند زغال را ديده ايد زغال داغ و گداخته زغالهاي سياه را کنارش ميگذارند سرايت ميکند گرم ميشوند شعله ور ميشوند انسان از کنار دوست خوب حرارت شعله ميگيرند انگيزه ميگيرد حرکت در او ايجاد ميشود تعبير حضرت امير اين است مَنْ لا صديقَ لَهُ لا ذُخْرَ لَهُ (غرر الحكم، ج 2، ص 680، ح 1098) يعني کسي که دوست ندارد پشتوانه و اندوخته ندارد دستش خالي است زود خاموش ميشود يک زغال زود خاموش ميشود ده زغال کنارش ميگذاريم او هم شعله ور ميشود اينها خيلي کمک هم ديگر ميکند در روايت ديگر حضرت امير فرمودند اَلْغَرِيبُ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَبِيبٌ (نهج البلاغه، نامه 31) غريب واقعي و بي کس واقعي چه کسي است؟ فرمودند غريب و بي کس واقعي آن کسي است که دوست خوب ندارد اين شخصي در خانه و بيرون هم غريب است ولي کسي که دوست دارد کمکش ميکنند هيچ وقت غريب نيست در دنيا و آخرت همه جا نجاتش ميدهند اين هم روايتي است از پيغمبر فرمودند عَلَيکُم بِالِاخوَان فَانَّهُم عُدَّة فِي الدُّنيَا وَالآخِرَة (مستدرک الوسائل، ج2، ص 62) فکر نکنيد دوستان خوب فقط در دنيا به درد ما ميخورند ما در آخرت و برزخ بيشتر به آنها نياز داريم حضرت ميفرمايد اين دوستان خوب هم در دنيا هم در آخرت کمک شما هستند همراه شما هستند ذخيرهي شما پشتوانهي شما هستند بعد حضرت جالب است استشهاد کرده اند به آيهي قرآن که خداي متعال ميفرمايد «وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ، فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ، وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ» (شعرا/ 101-99) چرا جهنميها جهنم ميروند چون در دنيا با -پيغمبرها با امامان با علما با شهدا با دوستان خوب با مومنين رابطه نداشتند افرادي که آنها را شفاعت ميکنند دوست صميمي و خوب نگرفتند به اهل آتش ميگويند چرا رفتيد در آتش جهنم ميگويند يک دست آوردي که ما دستمان را بگيرد و نجات بدهد در دنيا نداشتيم خدا رحمت کند مرحوم آقاي دولابي هميشه به دوستانشان اين سفارش را ميکردند ايشان ميفرمودند قدر دوستان خوبتان را بدانيد من در طول زندگي نوجواني و بچگي تا پايان عمر در هر دوراني خداي متعال بهترين دوستان از علما از رفقا از اهل ولا همراه من گذاشته بود که اينها من را حفظ ميکردند کمک ميکردند فرمودند تا آخر عمر هيچ وقت دست از رفقاي سلوکي برنداريد از رفقاي خوب دست نکشيد اگر دست کشيديد نورتان خاموش ميشود بي راهه ميرويد اشتباه ميکنيد الآن خيليها هستند ميروند در فکر ما کنار دريا يک ويلايي در جاي ييلاقي يک ويلايي جايي تهيه بکنيم براي آرامش و آسايش از همهي اينها بهتر دو دوست خوب تهيه بکنيد که آرامشي که آن ميدهد اصلا آن ويلا و باغ و بستان نميدهد اصل آرامش هم نشين خوب است اگر باشد از هزار باغ و بستان والله براي شما بهتر است ايشان ميفرمود بنده خدايي بود با ما رابطه داشت تک افتاده بود براي تنهايي خودش رفته بود گوشه کناري يک جايي گرفته بود تنها زندگي بکند در آرامش بعد هم در راه تصادف کرد از دنيا رفت فرمودند اگر به جاي اين که خانهي تک تهيه کرده بود با رفقاي خوب مينشست و با اينها گفتگو ميکرد و انس ميگرفت از هزار باغ و بستان و گلستان برايش بهتر بود آرامش پيدا ميکرد هم از جامعه فرار نميکرد آن کسي که در جامعه است و زندگي ميکند و تحمل ميکند به مراتب بالاتر است از کسي که من تنها در بيابان در گوشهاي زندگي بکنم نه خيرم به کسي برسد و مواظب باشم کسي به من تعهدي نکند اين خيلي هنر نيست و آن نکتهي مهمي که ميخواستم عرض کنم اين است ايشان ميفرمودند اگر شما يک موقعي شغل خطرناکي ميخواهيد بگيريد که نبايد بگيريد يک کسي ممکن است ظرفيت پول پست قضاوت کار سختي نداشته باشد اينها ظرفيت ميخواهد شهرت پيدا بکند ايشان ميگفتند طناب هايتان را به دوستان خوب محکم ببنديد با آنها برويد ته چاه اين حرف خيلي حکيمانهاي است فرمودند ارتباط با علما با دوستان با رفقا محکم ببنديد طناب محکم آدم گاهي ميرود راه دور يا شغل سنگيني قبول بکند اين ارتباط را با دوستان قطع نکند اگر هم گير افتادي در پستي مقامي خطري آنها ميکشند شما را در مسير اگر دوستان خوب باشند نميگذارند در چاله بيفتيد گيرم اگر رفتيد در چاله با آن طناب و پيوندي که با آنها داريد قطعا در ميآورند من يادم است بعضي از دوستان ايشان اوايل انقلاب برايشان مشکل پيدا شده بود تهمتي زدند در زندان انداختند همهي دوستان را ايشان بسيج کردند که نجاتش دهند حالا من در هفتهي بعد روايتش را ميخوانم که از آداب دوستي اين است که عَنْ يَنْصُرُهُ ظَالِماً وَ مَظْلُوماً (وسائل الشيعة، ج 12، ص 212) يعني دوست خوب اين است با يک مومني که دوستي پيدا کرد در حال ظالم و مظلوم بودن کمکش بکند. ان شاء الله حقوق هايش را مفصل ميگوييم در حال مظلوم بودن وظيفهي همه است در ظالم بودن هم بايد جلويش را بگيريم چرا ظالم شده چرا خطايي کرده که بايد گوشهي زندان برود هم از زندان بايد درش بياوريم هم پيش گيري کنيم دوباره زندان نرود همان طور که دوستان خوب ما را از جهنم در ميآورند در دنيا هم مواظب اند حفظ ميکنند کمک ميکنند اگر ميخواهيم چالهاي برويم کمرمان را به دوستان خوب محکم ببنديم تا دستگيري کنيم روايت داريم کسي که پدرش دوستان خوبي بوده لَا تَقطَع اَوِدّاءِ اَبِيک فَيُطفَاَ نُورَک (علل الشرايع، ج 2، ص 359، الباب 385). اگر پدر ما دوستان خوبي داشته با او مراوده داشته ميفرمايد ما بچههاي پدر با دوستان پدرمان قطع رابطه نکنيم نور ما خاموش ميشود چون آنها بوي پدرمان را ميدهند گاهي پدران ما دوستان خوبي که داشتند با هم خيلي يگانه بودند انس داشتند مثل عموي تني ميمانند که اينها بوي پدر را ميدهند رابطه را قطع نکنيم حتي با دوستان پدرت که با او دوست بودند رنگ و بوي پدر را ميدهند قطع رابطه نکن پيغمبر ما گاهي گوسفند قرباني ميکردند ميفرستادند براي بعضي از خانمها از حضرت ميپرسيدند که اينها چه نسبتي دارند ميفرمودند اينها از دوستان همسرم حضرت خديجهي کبري بودند بوي حضرت خديجه را ميدهند آثار و برکات همسرم در اينها هست به خاطر همسرم به نيت همسرم به اينها هديه ميکنم قرباني ميدهم دوست خوب آن قدر تاثيرگذار است که در روايت داريم ابوبصير ميگويد من يک همسايهاي داشتم در ديوان بني اميه کار ميکرد و ماليات ميگرفت و تقسيم ميکرد و کمک کار آنها بود چون با من رفت و آمد داشت به من علاقه پيدا کرد فهميد که کارش اشتباه است شغلش و در آمدش حرام است يک بار به من گفت اگر شما خدمت امامت امام صادق عليه السلام ميرسي ميتواني براي من يک راه حل پيدا کني من هم ميتوانم از جهنم در بيايم در خودش خمير مايهاي بوده يک راه اميد و نجاتي من که از اول در ديوان آنها کار ميکردم عمال ظالمها و طاغوتها بودم اموالم هم از آنها از راه حرام جمع شده راهي براي برگشت من است يا نيست انسان يا با پيغمبر و امام مستقيم يا با دوستان آنها با کساني که با آنها پيوند دارند ارتباط داشته باشد ابوبصير گفت باشد آمدم مدينه خدمت امام صادق داستان همسايه ام را گفتم حضرت ابتدا فرمودند به او بگو شما نميبايست در اين کارها ميرفتي اين نکتهي مهمي است امام صادق فرمودند اگر بني اميه اعوان و انصار و يار نداشتند ميتوانستند حق ما را غصب بکنند و ظلم و جنايت بکنند؟ يعني شما ظالم هستيد که کمک به ظالم ميکنيد تاييد ظالم ميکنيد ولي حالا که اگر واقعا پشيمان شده و نادم شده و چراغش به قول ما روشن شده ميفهمد اشتباه کرده اگر برگردد اموالش را به فقرا تقسيم بکند به حق دارن بدهد توبه بکند من امام صادق برايش بهشت را ضمانت ميکنم راه برگشت باز است کسي که ريشه و بنيادش از طاغوت و ظالم پر شده اعوان ظلمه بوده پول حرام گرفته خانه زندگي اش از حرام بوده راه برگشت دارد حضرت فرمود بهشت را بر او ضمانت ميکنم ابوبصير ميگويد برگشتم اين آقا آمد ديدن من گفتم پيغام امام صادق اين است اولا نميبايست ميروي ولي حالا که رفتي اگر برگردي جبران گذشته بکني من امام صادق بهشت را براي شما ضمانت ميکنم گفت باشد من هم مرد و مردانه ميآيم ميدان آمد فردا اموال غير ضروري را که نياز نداشت تقسيم کرد به فقرا بخشيد ديون را ادا کرد حلاليت طلبيد آن چيزي که در توانش بود حتي دنبال من فرستاد من امکاناتي در زندگي ندارم از رفقا کمک گرفتم مال حلالي تهيه کرديم اين چند روز زندگي اش بگذرد يک چند وقتي در سلامت زندگي کرد يک روز پيام فرستاد که حالم خوب نيست رفتم به بالينش ديدم در حال احتضار است در آن لحظهي آخر که داشت جان ميداد شهادتين را که ميخواست بگويد بعد از شهادتين گفتاي ابابصير به خدا قسم صاحب تو امام صادق به وعدهاي که داد وفا کرد يعني آن جاي من را در بهشت نشان داد ديد جاي خودش را ابوبصير ميگويد من خيلي خوشحال شدم بعد از مردنش غسل داديم تشييع کرديم دفن کرديم برگشتم مدينه خدمت امام صادق پايم دم دهليز خانه بود امام صادق از اندروني از اتاق فرمودند يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَيْنَا لِصَاحِبِكَ (اصول کافي، ج 1) ما به صاحبت وفا کرديم قولي که داده بوديم عمل کرديم اين يک واقعيتي است رفيق خوب همسايهي خوب دوست خوب آدم را از کجا به کجا ميبرد از آن طرف اين هم خاطرهي خيلي تلخي است نجاشي يک شاعر زبردستي بود چون زمان سابق شاعر و شعر گفتن حالت حکم رسانه و روزنامهها را داشته فضائل اهل بيت را نشر ميدادند ابزار قوي خيلي قوي آن زمان بوده دهن به دهن ميگشته اين شعر مثل آب روان در دنيا حرکت ميکرده رسانهي آن زمان شاعر و شعر بوده نجاشي از شاعران زبردست و توان مند زمان حضرت امير بوده آمد خدمت حضرت امير و مومن شد و دنبال حضرت حرکت ميکرد خيلي خاطرهي تلخي است اين را اگر جا به جا ميگفتيم بهتر بود که دومي اش شيرين باشد نجاشي در ماه رمضاني روزه گرفته بود آمد پشت سر اميرالمومنين نماز بخواند در مسجد کوفه در مسيري که ميخواست بيايد نماز جماعت يک رفيق ناباب يک گرگ که از گرگ درنده هم رفيق ناباب بدتر است سر راهش را گرفت گفت من شراب نابي تهيه کرده خيلي عالي است گفت من روزه ام ماه رمضان است ميخواهم بروم نماز شراب همه وقت حرام است در ماه رمضان حرمتش بيشتر است آدم با حرام بخواهد روزه اش را باز کند کفارهي جمع دارد خيلي بد است اين کلامي که مثنوي ميگويد:
اي بسا ابليس آدم روي هست *** پس به هر دستي نبايد داد دست
هر چه از در انکار در آمد آن دوست بدجنس قوي تر بود گفت چه کسي ميفهمد چه کسي خبر دارد در خانه است بيا همه وقت اين شراب ناب گير نميآيد اين بزم گير نميآيد آن قدر وسوسه کرد مخش را زد او را از صراط مستقيم کشاند به بزم شراب و او هم شراب خورد آمد بيرون به حالت مستي يک چند نفر ديدند آمدند خدمت حضرت امير شهادت دادند که نجاشي شاعر مست کرده از خود بيخود شده آوردند ثابت شد حضرت فرمودند بايد تازيانه بخورد آن هم در ماه مبارک رمضان تازيانه هم بايد بيشتر بخورد جرمش بيشتر است فاميل و اطرافيان واسطه شدند گفت نه حکم خدا اجرا شود ميخواست فرار کند نگذاشتند تازيانه زدند بعد سه روز از کوفه فرار کرد رفت پيش معاويه به معاويه ملحق شد عاقبتش پيوند با طاغوت بود به قعر جهنم کشيده شد دوست خوب آدم را به کجا ميبرد دوست ناباب به کجا ميبرد در تاريخ نمونههاي فراوان داريم آنهايي که دوست خوب دارند به همهي خوبيها کشيده شدند ما سه چهار هفته پافشاري داريم چون ميگويد از پدر مادر به انسان نزديک است اقرب الاقربا نزديک ترين نزديکان است ان شاء الله اگر دوست خوب داريم قدرش را بدانيم و حفظ بکنيم اگر هم نداريم با چنگ و دندان برويم سراغش دعا ميکنيم خدا قسمت همه بکند خيليها گفتند ما با سمت خداييها دوستيم ما هم پيوند دوستي اعلام ميکنيم سمت خدا را ان شاء الله رها نکنند
شريعتي: خيلي خوب مشرف ميشويم محضر قرآن کريم صفحهي 471 قرار امروز ماست آيات 34 ام تا 40 ام سوره مبارکهي غافر در سمت خداي امروز تلاوت ميشود لحظه لحظهي زندگي تان منور به نور قرآن باشد و مزين به نور صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّـهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَ?لِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ?34? الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ?35? وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ?36? أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ?37? وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ?38? يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ?39? مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ?40?
ترجمه:
بي ترديد يوسف پيش از اين دلايل روشني براي شما آورد، ولي شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در ترديد بوديد، تا زماني که از دنيا رفت، [پس از مرگ او] گفتيد: خدا هرگز بعد از او پيامبري مبعوث نخواهد کرد، اين گونه خدا هر اسراف کار ترديد کننده اي را گمراه مي کند. (??) کساني که در آيات خدا بي آنکه دليلي براي آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مي کنند [اين عمل زشتشان] نزد خدا و نزد اهل ايمان مايه دشمني بزرگ است؛ اين گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگويي، مُهر [تيره بختي] مي نهد (??) و فرعون گفت: اي هامان! براي من بنايي بسيار بلند بساز شايد به وسايلي برسم، (??) وسايل [بالا رفتن به] آسمان ها تا از خداي موسي آگاه شوم [که کيست و کجاست؟!] هر چند موسي را [در گفته هايش درباره خدا] دروغگو مي پندارم. و اين گونه براي فرعون زشتي کردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نيرنگ و نقشه فرعون جز در زيانکاري و نابودي نبود. (??) و آن مرد مؤمن گفت: اي قوم من! از من پيروي کنيد تا شما را به راه راست هدايت کنم. (??) اي قوم من! اين زندگي دنيا فقط کالايي بي ارزش و زودگذر است، و بي ترديد آخرت سراي هميشگي و پايدار است. (??) هر که بدي کند جز به مانند آن کيفر نيابد، و از مردان يا زنان کساني که کار شايسته انجام دهند در حالي که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآيند و در آن بي حسابْ روزي يابند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي:
با شوق سوي مدينه پرواز کنيد *** با نام خوش دوست سخن ساز کنيد
يک دسته گل محمدي برداريد *** يک پنجره رو به عافيت باز کنيد روايت صلوات را ميشنويم
حاج آقا فرحزاد: اين کتاب را هم معرفي کنيد خوب کتابي است چهل چراغ سلامت آقاي شفيع زحمت کشيدند حدود صد راويت به صورت رباعي در آوردند براي صلواتها خيلي قشنگ است ان شاء الله عزيزان هم بتوانند تهيه بکنند
شريعتي: تمام روايتهاي صلوات را در قالب شعر بيان کردند
حاج آقا فرحزاد: بله آستان قدس مشهد هم چاپ کرده رباعي که خوانديد روايتش را عرض ميکنم در روايت داريم يکي از آثار و برکات ذکر صلوات عافيت است نعمت خيلي بزرگ است شب قدر پيغمبر فرمودند من از خدا عافيت ميخواهم يعني دين و دنيا ظاهر باطن بدن همه در عافيت و سلامتي کامل باشد لذا فرمود مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ بَاباً مِنَ الْعَافِيَةِ (بحارالانوار، ج 91،ص 63) يعني با هر يک صلوات خدا در يک بلا و گرفتاري را ميبندد در عافيت را باز ميکند هر چقدر عافيت ميخواهيم همان قدر صلوات بفرستيم اللهم صل عل محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آيهي چهل ام سورهي مبارکهي غافر خداي مهربان ميفرمايد مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى? إِلَّا مِثْلَهَا اگر کسي خداي نکرده گناهي انجام بدهد خدا فقط به اندازهي همان يک گناه او را مجازات ميکند چند برابر نيست از الطاف خدا است اما طرف عمل صالح و ثواب خدا چند برابر ميدهد ده برابر هفتاد برابر هفتصد برابر هزار برابر ميليون برابر تا بغيرحساب بي اندازه اين هم بشارت بزرگي است اگر کسي گناهي مرتکب شد فقط به اندازهي همان گناه مرتکب ميشود وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ کسي که عمل صالح انجام بدهد جنسيت فرق نميکند شرطش اين باشد که مومن باشد فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ حساب آنهايي که عمل صالح انجام ميدهند و مومن هم هستند خداي متعال وارد بهشت ميکند در بهشت رزق و روزي ميرساند اندازه ندارد محدود نيست بي حساب و کتاب به آنها لطف و عنايت ميکند.
شريعتي: خيلي خوب از اهميت دوست و دوست يابي گفتيد از آثار و برکات آن آنهايي که دوستان خوب دارند خوش به حالشان و چه بسا بخواهند زياد بکنند اما آنهايي که دوست ندارند چه کار بايد بکنند جاي خاصي بايد دنبال دوست بگردند.
حاج آقا فرحزاد: بله ان شاء الله فرصت بيشتر باشد عرض ميکنيم شرايط دوستي آداب دوستي و راههاي دوست يابي يکي از راههايي که خدا پيش روي همه گذاشته جلسات خوبي است که تشکيل ميشود هيئت است جلسه است نماز جماعت است مشاهد مشرفه است آدم ميرود عتبات يا حج واجب ميرود در همسفرها گاهي افراد فوق العادهاي است يکي از جاها جلسات قرآني است که بحمدلله با نيت پاکي که رفقا داشتند ترويج کردند جلسات نوراني که به نام ام المومنين حضرت خديجهي کبري که من روي اسم و روي اين مادر مادر همهي ما است ميدانيد که مادر همهي ما ام المومنين حضرت خديجهي کبري است اين افتخار بزرگ نصيب ما است مادر ما اين بزرگوار است پيغمبر و امامان به اين همسر و مادر افتخار ميکردند که خديجهي کبري است اين که اين جلسات به نام حضرت خديجه عليها سلام برگزار ميشود اين جلسات قرآني وسيلهاي است که دوستان خوبي که در حال و هواي قرآن ميآيند شرکت ميکنند پيدا بکنيم و اين کلام نوراني پيغمبر است فرمود نَوّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ (اصول كافي، ج2، ص 610) خانه هايتان را به تلاوت قرآن نوراني بکنيد و مثل يهود يا نصارا که اينها مقيد اند در کليسا يا در معبدها عبادت کنند ما نميخواهيم مساجد يا تکايا تضعيف شود آن جا خيلي خوب است باشد ولي خيلي از جاها مسجد در دسترس نيست يا دور است اين نکته هم مهم است که خيليها هستند با مساجد انس نيستند يا در نزديک خانه شان نيست ولي در مجالسي که در خانهي همسايهها هست در آپارتمانها فاميلي همسايگي دوستانه برگزار ميشود راغب تر هستند يا دم دستشان است چه بسا از همين جا کشيده شوند به مسجد مثل مجالس ختم خيليها مجبورا به خاطر تسليت شرکت شده اند ولي ناخود آگاه با کلامي حديثي قرآني آشنا ميشوند انس ميگيرند اين سيرهي پيغمبر ما امامان علماي بزرگ ما بوده علاوه بر مسجد در خانهها روضه خواني جلسات ميگذاشتند تمام علماي ما شايد استثناء نداشته باشيم هفتگي ماهانه در مناسبتها در منزل جلسه دارند يا روضه يا قرائت در جامعهي مدرسين ساليان سال ماه رمضانها دور هم جمع ميشدند الآن هم شايد باشد هر کدام يک تفسير قرآن ميگفتند و اينها مکتوب ميشد اين جلسات قرآني در خانهها ميگردد بچههاي ما جوانها نوجوانان شرکت ميکنند همسايهها شرکت ميکنند کشيده ميشوند جذب ميشوند اين همان صيد و تور است که افراد را به طرف خدا و اهل بيت جذب ميکند روايت داريم در خانه هايتان مقيد باشيد خود خانهها نوراني ميشود خانههايي که در آن قرآن تلاوت ميشود براي اهل آسمان ميدرخشد همان طور که ستارهها براي اهل زمين در خانهها وقتي گناه ميشود ظلمت تاريکي نکبت ميگيرد فضا آلوده ميشود نقطهي مقابلش همه اش برکت است نور که بيايد ظلمتها ميرود بنده بارها به رفقايي که با ما ارتباط دارند يا منبرهايي که ميرويم گفتم مقيد باشيد غير از اين که روضه را در حسينيه شرکت ميکنيد يا جلسات قرآن در خانه هايتان زيارت عاشورا حديث کساء روضه ولو ماهي يک بار سالي يک بار يا جلسات قرآن حتما مقيد باشيد بياوريد که محل نزول ملائکه و رفت و آمد ملائکه ميشود روايت آخر حديث کساء چند بار پيغمبر خدا قسم خوردند وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً که ذکر حديث کسا در محفل و مجلسي که دوستان ما هستند شود وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَةُ، وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلي اَنْ يَتَفَرَّقُوا ملائکه ميآيند پوشش ميدهند محل را محلي که تلاوت قرآن ميشود ذکر اهل بيت ميشود اينها از هم جدا نيستند من هميشه به مداحان سفارش ميکنم کنار مداحي جلسات قرآن هم داشته باشيد زشت است که کسي شعر خيلي بلد باشد قرآن بلد نيست بخواند کنار جلسات قرآن توسل باشد پايان کار يک توسل کوتاه يا زيارت عاشورا يا حديث کسا کنار هم باشد حضرت انگشت مبارکشان را چسباندند که قرآن و اهل بيت از هم جدا نيستند بايد با هم باشند بزرگي فرمود قرآن را چسبيدند اهل بيت را ول کردند بعضيها برعکس هر دو اشتباه است با هم هستند از هم جدا نميشوند اين که در خانهها مقيد باشند جلسهي مردانه زنانه بسياري از خانمها هستند روز جلسه دارند بسيار کار خوبي است اين که ما بکشانيم افراد را ولو يک نفر را قرآن خوان بکنيم ولو بلد نيستيم گوش دهيم ولو ميدانيد نگاه کردن به مصحف عبادت است افرادي هستند ميگويند بلد نيستيم پير هستيم توان يادگيري نداريم بيايند قرآن را نگاه بکنند وَ النَّظَرُ إِلَى الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ (کافي، ج2، ص614) خود فضا فضاي نوراني است ما روايت داريم قرآن در روز قيامت مثل يک جوان زيبا تجسم پيدا ميکند و شفاعت ميکند خوشا به حال آن کساني که شفيع آنها قرآن باشد من بارها عرض کردم شفاعت از همين جا شروع ميشود بذرش اين جا کاشته ميشود کسي که در دنيا با قرآن اهل بيت هيچ رابطهاي ندارد شفاعت معنا ندارد شفاعت يعني کنار هم قرار بگيريم ان شاء الله عزيزاني که ميتوانند در اين امر خير شرکت بکنند يا افرادي که ميخواهند امکانات ندارند پيامک دهند با سايت برنامه ارتباط برقرار بکنند بتوانيم جلسات نوراني چند هزار تايي برپا کنيم
شريعتي: دوستان براي اطلاعات بيشتر و ثبت نام ميتوانند به سايت ما مراجعه بکنند Samtekhoda.tv3.ir حاج آقاي فرحزاد دعا بکنند.
حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد بهترين برکاتت را براي ما نازل بفرما از بهترين برکات ماه شعبان و ماه رمضان همه مان را موفق بفرما قلب امام زمان از ما راضي فرجش را نزديک بکن و رفع هم و غم و گرفتاري از همهي گرفتاران آنهايي که مريض دارند قرض دارند مسکن ندارند شغل ندارند خيلي پيامک دادند فرزند نداريم خدايا به حق علي اصغر اباعبدالله به همه شان فرزند صالح و شايسته عنايت بفرما کنکوريهاي عزيز و آنهايي که امتحان دارند را موفق بفرما به حق محمد و آل محمد و به حق امام حسن و امام حسين عليهما السلام السلام عليک يا ابا محمد يا حسن بن علي و السلام عليک يا ابا عبدالله.
شريعتي: خيلي ممنون به حق امام حسن و امام حسين توفيق درک شبهاي قدر نصيب همه مان شود فقط 28 روز باقي مانده تا سلامي دوباره.