اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

93-11-06-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد - (تکريم فرزندان در سيره‌‌ي حضرت رسول )

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: تکريم فرزندان در سيره‌‌ي حضرت رسول

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 93/11/06


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

خبرم رسيد امشب که انگار خواهي آمد * * * سر من فداي راهي که سوار خواهي آمد

به لبم رسيده جانم تو بيا که زنده مانم * * * پس از آن که من نمانم به چه کار خواهي آمد

غم و غصه‌ي فراغت بکشد چنان که دانم * * * اگرم چون بخت روزي به کنار خواهي آمد

منم و دلي و آهي ره تو درون اين دل * * * مرو بي من اندر اين ره که فگا‍‌ر خواهي آمد

همه آهوان صحرا سر خود نهاده بر کف * * * به اميد آن که روزي به شکار خواهي آمد

شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما هم وطنان خوب خيلي خوش آ مديد به سمت خداي امروز در هر کجا که هستيد ايام به کامتان باشد خيلي خوشحاليم در اين لحظات همراه شما هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليک و رحمة الله خيلي خوش آمديد.

حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما همکاران عزيز و همه‌ي بينندگان خوب و عزيز عرض سلام دارم آرزوي موفقيت براي همه‌ي سروران و عزيزان دعا مي‌کنيم که هر کجا هستند زير سايه‌ي اهل بيت خوش و خرم و شاداب باشند و باران رحمت الهي هم که ان شاء الله مي‌خواهيم بيش از اين بر مملکت ما ببارد.

شريعتي: پيام‌هاي خيلي خوبي داشتيم بازتاب‌هاي خيلي خوبي از بحث هفته‌هاي گذشته مان که همان محبت به کودکان بود در سيره‌ي پيامبر. در ذيل همان بحث اصلي و کلي که حيا و ادب بود و خيلي از پدر مادر‌ها گفتند ما نمي‌دانستيم اين قدر بايد هواي بچه‌ها را داشته باشيم ادمه‌ي بحث را مي‌شنويم.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. همان طور که اشاره فرموديد هم يک سري بيننده‌هاي عزيز با يک ساعت تاخير شروع شده به جمع ما پيوستند و اصرار کردند که اين ساعت هم ساعت خوبي است و خيلي هم همان بيننده‌ها سر همان قرار هميشگي فکر کردند برنامه نيست. براي اين که حق آن‌ها ادا شود خيلي فشرده عرض کرديم که مسائل تربيتي را خيلي جدي بايد گرفت همان طوري که ما مثلا کسي گواهينامه نداشته باشد نمي‌گذاريم رانندگي بکند واقعا هم خطرناک است همسرداري و فرزندداري چيزهايي نيست که از بقيه‌ي علوم کمتر باشد ما براي خياطي و براي آشپزي براي هنر و ورزش و خيلي از مسائل چه بسا بعضي­هايش هم ممکن است ضروري نباشد وقت مي‌گذاريم کلاس آموزشي و مربي مي‌گذاريم ولي مهارت زندگي کردن آداب معاشرت با پدر مادر با همسر با اولاد با نزديکان که عمري با اين‌ها داريم زندگي مي‌کنيم اين‌ها بايد در اولويت يادگيري و فراگيري‌ها باشد و حتي ياد دادن اين‌ها هم اجباري باشد هيچ مشکلي ندارد بعضي از بيننده‌ها عرض کردم چرا در تربيت بعضي مسائل اجبار و فشار خوب نيست به زور کسي را وادار به نماز بکنيم خوب نيست ولي اصل آموزش واقعا همان طور که اگر بچه‌اي نخواهد مدرسه برود نمي‌خواهد با سواد شود چطور همه جمع مي‌شوند به هر حيله‌اي او را وادار مي‌کنند راضي­اش مي‌کنند مسائل مهارت‌هاي زندگي هم اولويت مهمي دارد واقعا بايد جدي بگيريم ما يک عمري سعادت­مان و خوشي دائمي آخرتي ما است خداي نکرده يک عمري انسان در آتش جهنم بايد بسوزد کمال و اين که شقي شدن و سعيد شدن يک موضوعي نيست که اهميت ندهيم. در همين دنيا هم تبعات دارد. تمام ظلم‌ها فساد‌ها خيانت‌ها اذيت و آزارها مال اين است که يک انساني از مسير انسانيت بيرون مي‌رود و همه را به زحمت مي‌اندازد يک مثال خوبي مثنوي مي‌زند مي‌گويد يک کسي علم نحو و ادبيات را خيلي گرفته بود همه اش سرش در اين علم بود مي‌گفت هر چه است در علم ادبيات است الفاظ را درست ادا کنيم مفاهيم ظاهري را خوب درک بکنيم ضَرَبَ ضَرَبا را جدي گرفته بود سوار کشتي شد براي مسافرت، کنار ناخداي کشتي نشسته بود همه اش از علم ادبيات مي‌گفت که چقدر مهم است اگر زير و زِبَر را اشتباه بگوييم معني عوض مي‌شود به ناخدا گفت تو از اين ادبيات واردي؟ ناخدا گفت نه بلد نيستم مرد گفت نصف عمرت بر باد است، يعني نصف عمرت ضايع شده يک مدت که مسير را طي کردند دريا طوفاني شد و کشتي در شرف غرق شدن بود مجبور شدند از کشتي خودشان را بيرون بيندازند و يا بر اثر طوفان کشتي غرق مي‌شد ناخدا رو کرد به اين بنده خدايي که در علم ادبيات خيلي مهارت داشت گفت شما شنا کردن بلد هستي؟ گفت نه گفت تمام عمرت بر باد است. حالا بعضي چيزها است اگر بلد نباشي همه‌ي هستي و سعادت­ات بر باد است لذا يادگيري اين که ما چگونه بچه‌ها را تربيت بکنيم يادگيري اين که گاهي يک فرمول خيلي ساده است يعني اگر با بچه بتواند اين نحوه برخورد شايسته داشته باشي زير و رو مي‌شود عوض مي‌شود يا خانم با آقا و به عکس اگر يک برخورد اين طوري تحمل کند او درد دل هايش را بگويد شما سکوت کني گاهي مي‌بيني يک برنامه سکوت و توجه کردن عقده هايش خالي مي‌شود مشکلات روحي رواني اش برطرف مي‌شود خيلي کار سنگيني نيست که مي‌ترسيم اگر مهارت‌هاي همسر داري و فرزندداري و مهارت‌هاي برخورد با پدر مادر و برادر و خواهر فاميل و همسايه و ارباب رجوع را تمرين کنيم کار ظريفي است اگر ظرافت‌هاي ساده و روان را ياد بگيريم هم خودمان راحت مي‌شويم اعصاب و روانمان و زندگي راحتي داريم وقتي به حريم ديگران تعدي نکرديم وجدان ما راحت است و هم اين که ديگران در رفاه و آسايش کنا ما زندگي خواهند کرد يادگيري اين‌ها خيلي لازم است پيام‌هاي فراواني داشتيم که کتاب‌هايي در اين زمينه معرفي کنيد براي تربيت فرزندان ان شاء الله بعد از تلاوت قرآن معرفي مي‌کنيم. براي تربيت فرزند و عزيزاني که زير مجموعه هستند راه‌هايي است ما شروع مي‌کنيم چند راه را فشرده عرض مي‌کنيم يکي از مهم ترين و اساسي ترين راه‌هاي تربيت زير مجموعه و فرزندان راه‌هاي عملي است يعني فرزندان ما حوصله‌ي امر و نهي زياد يا موعظه‌هاي زياد يا نصيحت‌هاي زياد را ندارند خصوصا در اين زمان صبر و حوصله شان کم است و فرار مي‌کنند و زياد يک چيزي را بازگوک رکردن و امر و نهي زياد حالت لجاجت و حالت موضع گيري درست مي‌کند لذا هر چه مي‌توانيم کمتر نصيحت و موعظه کنيم و کمتر امر و نهي کنيم با رفتارهايمان با بچه‌ها حرف بزنيم اين خيلي موضوع مهمي است يعني يک پردر و مادر با اخلاق با محبت با نوازش رفتار پسنديده‌اي داشته باشند قلب فرزند را تسخير کنند گفت همان که رشته‌اي در گردنم افکنده دوست مي‌کشد هر جا که خاطر خواه اوست اگر پدر مادر بتوانند در قلب و جان بچه جا باز کنند يک پدر وارسته و يک مادر وارسته دروغ نگويد بچه هم دروغ نمي‌گويد راستگويي را با عمل و رفتار ياد بدهد اگر من به بچه ام بگويم دروغ نگو ولي اگر کسي زنگ زد بگو بابا خانه نيست اين بچه به حرف من گوش نمي‌دهد رفتار من در او اثر دارد. يک پدري سيگار دود کند در صورت بچه و بگويد سيگار نکش خيلي چيز بي خودي است بچه رفتار من را الگو مي‌گيرد. يک کلام نوراني آيت الله بهاء الديني مي‌فرمودند فرزندان ما زيرمجموعه اطرافيان ما آن طوري که ما رفتار مي‌کنيم و عمل مي‌کنيم مي‌شوند نه آن طوري که حرف مي‌زنيم و نه آن طوري که ما مي‌خواهيم. ما الگوي بچه‌ها هستيم. حتي در روايت داريم بچه‌هاي خردسال فکر مي‌کنند شما خداي او هستيد همه کاره‌ي او هستيد، رزق و روزي را از ما مي‌خواهند بچه مي‌آيد داد مي‌زند مي‌گويد گرسنه­ام يا بچه‌اي که زبان ندارد با گريه مي‌گويد گرسنه­ام غير پدر و مادر کسي را نمي‌شناسد و اين قدر پدر مادر را قدرتمند مي‌داند کانه با عالم هستي حرف مي‌زند با قدرت خدا دارد حرف مي‌زند رفتارهاي ما خيلي خيلي اثر عميقي دارد. مادري که اول وقت وضو مي‌گيرد نماز مي‌خواند حجاب دارد با محبت است قطعا بداند در بچه اش اثر مثبت دارد و پدر همين گونه است روايتي که يک بار ديگر اشاره کرديم خيلي از بچه‌هايي که ناهنجاري‌هايي داشتند آوردند خدمت پيغمبر خدا که چون پيغمبر خدا اولين عمل کننده بوده در رفتار که او نصيحت کند و او بگويد تا حرفش اثر کند اين را عرض کرديم که يک روز بچه‌اي را آوردند عادت داشت خرما بيش از اندازه مي‌خورد به پيغمبر خدا عرض کردند سفارش کن خرما نخورد تا اثر کند فرمودند برويد فردا بياييد گفتند امروز با فردا چه فرقي دارد فرمودند امروز چون خودم خرما خوردم ولو جلوي بچه نبوده پنهاني خوردند چون امروز خودم خرما خوردم رطب خورده منع رطب کي کند؟ اين است که شيوه‌هاي رفتاري ما بسيار بسيار مهم است خانه‌اي که در آن گناه و معصيت نمي‌شود خانه‌اي که در آن ماهواره نمي‌پذيرند يا شبکه‌هايي را که اصلا نگاه کردنش خيلي ناهنجاري مي‌آورد. اگر پدر مادر خودشان بيايند چيزهاي ناهنجار ببينند از بچه‌ها چه توقعي است وقتي خود پدر و مادر راه جهنم را باز مي‌کنند. ديگر نصيحت جايي ندارد اثر معکوس هم گاهي دارد خانواده‌اي که در آن نماز و دعا و قرآن و محبت و صلح و صفا و يگانگي است قطعا در بچه‌ها اثر دارد. يک روايت زيبايي ديدم از پيامبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند خانه‌اي که در آن قرآن تلاوت نشود خانه‌اي که در آن ياد خدا نشود فرمود برکت از آن خانه مي‌رود و کم مي‌شود ملائکه مي‌روند شياطين حاضر مي‌شوند خانه‌هايي ما داريم محل نزول ملائکه و محل نزول رحمت خدا است خانه‌هايي که در آن قرآن تلاوت مي‌شود روايت داريم براي اهل آسمان مي‌درخشند همان طور که ستاره‌ها براي اهل زمين مي‌درخشند اين‌ها واقعا همين طور است واقعيت است خانواده‌اي که در آن ادب رعايت مي‌شود حقوق هم ديگر رعايت مي‌شود پدر به مادر احترام مي‌گذارد و به عکس اين قطعا در بچه اثر مي‌گذارد بالاترين روش تربيتي روش‌هاي رفتاري است يعني با رفتار با اخلاق پسنديده بگوييم بد اخلاقي چيز بدي است با صدق و راستي بگوييم دروغ و کلک و حقه بازي چيز بدي است

شريعتي: همان طور که در همه‌ي عرصه‌هاي زندگي بايد دعوت به خوبي کنيم با عمل

حاج آقا فرحزاد: بله چه براي خودمان چه براي ديگران و زيرمجموعه رفتارهاي پيغمبرها و انبيا راه شان راه رفتاري بوده پيغمبر ما خيلي کم صحبت مي‌کردند روايت داريم اکثر اوقات ساکت بودند سکوت داشتند ولي با عمل و رفتار امام صادق عليه السلام فرمودند كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ بدون زبان و امر و نهي زياد و حرافي اين خسته مي‌کند عمل کن با همان رفتارت دعوت کن. يک مثال خوبي يکي از بزرگان مي‌زدند مي‌فرمودند يک فاميلي رفته بودند کربلا زيارت رفته بودند کنار نهر فرات و دجله نشسته بودند کنار نهر فرات براي اين که سابقا وقت وسيع بود مي‌رفتند چند ماه مي‌ماندند آبگوشتي بار کرده بودند، يک دزدي آمد به اين‌ها گفت شما که اين آبگوشت را اين جا بار کرديد فکر نمي‌کنيد کسي بيايد بلند کند ببرد گفتند ما نشستيم نگاه کنيم چطوري مي‌آيد کسي مي‌برد گفت براي شما ياد مي‌دهم چطوري مي‌برد گفت اين ديزي را مي‌بينيد يک دستمال مي‌گيرد از خود شما چون داغ است اين ديزي را مي‌گذارد روي سرش گفتند خب ما هستيم داريم نگاه مي‌کنيم گفت وقتي گذاشت روي سرش مي‌رود در اين دجله خودش را مي‌اندازد در دجله با پا بلد است شنا کند راه مي‌گيرد مي‌برد جلوي چشم اين‌ها ديزي را گذاشت روي سرش گرفت برد آن طرف دجله، اين‌ها هم شنا بلد نبودند نمي‌توانستند کاري بکنند يعني در روز روشن عملا به اين­‌ها کار را ياد داد روز روشن عملا به مردم کارهاي خوب و پسنديده ياد بدهيم راه‌هاي بد ياد ندهيم اثر عميق در وجود بچه‌ها مي‌گذارد يکي از روش‌هاي بسيار مهم در تربيت و ادب نسبت به بچه‌ها پرهيز از خشونت و تحقير و اهانت و فحاشي و هتاکي است آن قدر روايت داريم حرمت بچه حرمت مهمي است بچه معصوم است ولي خدا است آزار دادن شکنجه دادن اذيت کردن کتک زدن حتي ما داريم که وَلا تُقَبِّحُوا لَهُ وَجْها اگر بچه‌اي که مخصوصا فهم و درکش باز شده نام گذاري شده اگر وارد مجلس مي‌شود برايش جا باز کنيد احترام کنيد مثل يک آدم بزرگ تکريم کنيد مثل يک شخصيتي که وارد شده جاي خوب مجلس را بدهيم جواب سلام او را بدهيم.

شريعتي: اين خودش هم خيلي تاثير دارد بچه که احساس شخصيت بکند کارمان اثرش را مي‌کند.

حاج آقا فرحزاد: بله خيلي اثر دارد برعکسش وقتي ما اهانت مي‌کنيم محل نمي‌گذاريم بود و نبودش را اهميت نمي‌دهيم حتي گفته اند وَ­لا تُقَبِّحُوا لَهُ وَجْها مي‌گويد چهره ات را درهم نکن براي بچه عرض مي‌کنيم بعدا يک قهر موقت کوتاه بعضي مورد‌هاي خاصي که خيلي طرف شلوغ کرده اجازه داده اند ولي هميشه با روي گشاده و باز برخورد کنيد فرمود با قباحت با ترش رويي با بچه برخورد نکنيد اين اثر منفي مي‌گذارد الگوبرداري مي‌کند او هم بداخلاق مي‌شود هر گونه آزار دادن توهين کردن اهانت کردن کتک زدن که در روايات ما خيلي نهي شده ما در روايت داريم پيامبر عظيم الشان صلي الله علي و آله و سلم فرمودند لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُوَقِّرْ کَبِيرَنَا وَ يَرْحَمْ صَغِيرَنَا، لَيْسَ مِنَّا تعبير تندي است يعني جز ما نيست امت و پيرو ما نيست مسلمان واقعي نيست کسي که حرمت بزرگ­تر‌ها را نگه ندارد و به کوچک­تر از خودش هم رحم نکند مهرباني نداشته باشد بچه‌ها را اذيت کردن و آزار دادن گناه خيلي بزرگي است.

شريعتي: مي‌گويد بچه‌ي خودم است دوست دارم بزنم.

حاج آقا فرحزاد: نخير حق ندارد و اگر در حدي باشد که سرخ شود و کبود شود ديه واجب مي‌شود پيش خدا مسئول است باز اين روايتي که هم از پيغمبر خداست و هم از اميرالمومنين که سفارش مي‌کردند نسبت به زيرمجموعه و نسبت به بانوان يک حرمت خاصي را قائل شويد أُوصِيكُمْ بِالضَّعِيفَيْنِ النِّسَاءِ وَ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم موقع شهادتشان چه بانواني که در کنار ما زندگي مي‌کنند چه افرادي که زير مجموعه‌ي ما هستند به اين‌ها چون از نظر جسمي و از نظر ظاهري ممکن است ضعيف باشند زور و قدرتي که مرد دارد خانم ندارد بايد خيلي مراعات کنيم يک روايت عجيبي در اصول کافي ديدم که امام صادق عليه السلام فرزندي داشتند به نام جناب اسماعيل فرزند خوبي هم بوده البته اتفاقي حادثه‌اي برايش پيش آمده و الا امام صادق هم دوستش داشته و فرزند خوبي بوده اسماعيليه خودشان را منتسب به اين فرزند امام صادق مي‌دانند در حالي که او در زمان خود حضرت از دنيا رفتند و حضرت نماز خواندند و دفن کردند امام نبود ولي اين‌ها متاسفانه ايشان را به امامت گرفتند در روايت در کافي داريم يک موقعي يک شخصي آمد خدمت امام صادق عليه السلام به حضرت عرض کرد من منزل فرزندتان اسماعيل بودم سخت مريض شده خانه افتاده حالش بد است حضرت يک نفر را فرستادند فرمودند برو از حال فرزندم خبر بگير و علتش را جويا بشو که چه چيزي باعث شده مريض شود مي‌گويد من رفتم منزل فرزند امام صادق عليه السلام سراغ گرفتم که حالت چطور است گفتند حالش بد است از جا نمي‌تواند بلند شود احوال پرسي از خودش کردم گفتم چه اتفاقي افتاد که تو يک مرتبه مريض شدي و زمين گير شدي خجالت کشيد بگويد خودش نگفت از اطرافيان پرسيدم اطرافيان گفتند ايشان يکي دو ساعت قبل از اين با خانمش اختلاف پيدا کرد سر يک موضوعي و درگيري شد خانمش را محکم هول داد زد به در منزل صورت خانمش به در خورد و زخمي شد با خانمش دعوا کرد درگيري ايجاد شد و او را زد بعد از اين اتفاق مريض شد مرض شديد پيدا کرد افتاد زمين از جا نمي‌تواند بلند شود آمد به حضرت خبر داد که پسر شما با عروس شما چنين برخوردي کرده و علت مريضي اش اين بوده ولي رويش نشده خودش بگويد حضرت ناراحت شدند عروس خودشان را خواستند. اين هم خيلي مهم است خيلي جاها است که عروس ما يا داماد ما وقتي با دختر ما پسر ما مشکلي پيدا مي‌کنند حق را به مظلوم بدهيم نه به ظالم بگوييم چون پسر من است طرف اين را بگيريم اين خيلي اشتباه است حتي جاهايي هم که حق هم با دختر شما پسر شما است حق را يک مقداري به آن طرف بگوييد که او يک مقدار غريبه است دلجويي شود درست شود کار احساس نکند تنها مانده يک مقداري مراعات بکنيد مخصوصا جايي که مظلوم است صد در صد حق را بايد به مظلوم داد امام صادق عليه السلام عروسشان را خواستند هديه‌اي دادند پول مقداري دادند فرمودند فرزندم اسماعيل را حلال کن اشتباه کرده يک لحظه انسان عصباني مي‌شود بايد جبران کرد خواهش کردند از عروسشان که فرزندشان را حلال کند کتک زدن يک انسان آزار دادن مرد زن را بزند زن مرد را بچه‌ها را بزنند از گناهان کبيره است.

شريعتي: هيچ وقت هم جواب نمي‌دهد هيچ کسي از اين راه به مطلوب خودش نرسيده.

حاج آقا فرحزاد: جواب معکوس مي‌دهد اختلاف و قهر و کدورت و جدايي و قهر و باعث ناراحتي مي‌شود کسي اگر اشتباه کرد جبران کند. حضرت هم دلجويي کردند هم هديه دادند هم خواهش کردند فرزندم را حلال کن خانم گفت من حلال کردم امام صادق نگراني مريضي فرزندشان بودند يک نفر مامور فرستادند فرمودند برو از فرزندم خبر بياور طرف رفت و برگشت گفت الحمدلله حالش خوب شده حضرت اين جمله را فرمودند شکر مي‌کنم خدايي که عقوبت فرزندانمان را در دنيا قرار داده يعني در همين دنيا خدا اين‌ها را جبران مي‌کند گوشمالي مي‌کند آن‌هايي که دوستشان دارد زود از خواب غفلت بيدار شوند هيچ چيزي در عالم بي پاسخ نمي‌ماند. به قول مثنوي

زخمي که زني چو باز بايد خوردن

در کم زدن اختيار بايد کردن

بلکه در نزدن اختيار بايد کردن

يک موقعي عرض کرديم کتاب کيمياي محبت شرح حال مرحوم شيخ رجبعلي خياط کتاب خيلي قشنگ و آموزنده‌اي است آيت الله محمدي ري شهري نوشته­اند، آن جا يک خاطره‌اي دارد يک کسي يک خوبي آقاي خياط اين بود که ريشه­يابي مي‌کرد سرنخ‌هاي گرفتاري‌ها را هر کس مراجعه مي‌کرد سرنخ‌ها را مي‌گفت و خبر مي‌داد. در حالات ايشان نوشته يک جواني مي‌گويد من با خانواده که بودم يک موقع خانم­ام تب شديدي کرد بردم دکتر هر چه آمپول تب بر شربت تب بر هيچ اثري نداشت خيلي هم نگران و ناراحت بوديم دو سه روز به اين منوال گذشت روز سوم من مامور بودم آقاي خياط را ببرم جلسه سوار ماشين کردم بين راه که مي‌بردم معمولا به ايشان مراجعه مي‌کردند به ايشان گفتم سه روز است خانم من تب کرده هر چه دکتر دوا کرديم جواب نمي‌دهد ايشان يک تاملي کردند فرمودند خانم شما سه روز قبل خانه تنها بوده با بچه‌ي شما بچه اش ادرار کرد فرش و زمين را نجس کرد خانم عصباني شد تا مي‌توانست بچه را کتک زد آن قدر بچه را کتک زد که بچه به هق هق افتاد نفسش داشت بند مي‌آمد به قول خودش خواسته تربيت بکند يا عقده­اش را خالي بکند که چرا زمين و فرش را نجس کردي باعث دردسر شدي ديگر اين کار را بچه تکرار کند هيچ کس نبوده بچه را از دست مادر نجات بدهد هر چه مي‌توانسته بچه را کتک زده خدا به اين مادر غضب کرده به خاطر آزار و اذيتي که به اين فرزند داده و اين تب را به جان او فرستاده که جبران شود درمان اين مادر آمپول و قرص نيست برود يک اسباب بازي براي بچه بخرد دل بچه را به دست بياورد در آغوش بگيرد نوازش بکند مرحم به زخم دل بچه بگذارد او را محبت بکند دردش خوب مي‌شود هر چه مي‌تواند به او محبت کند مي‌گويد بعد از جلسه آمدم خانه به خانم­ام گفتم يک چنين اتفاقي افتاده؟ يک کم جا خورد گفت کسي خبر نداشت فقط شما براي بار اول مي‌گويي گفتم يک کسي به من خبر داده به قول شيخ بهايي

ذره بينانند در اين عالم بسي

واقف اند از کار و بار هر کسي

بعضي‌ها محرم خدا هستند البته نه اين که بي­جا افشا کنند خبر دارند يک مومن وقتي خياط از خانه اش خبر دارد چطور خدا و اهل بيت و امام زمان خبر ندارند. خيلي بايد مواظب باشيم درمان علاج راه مريضي شما اين است شما چنين کاري کرديد بله اتفاق بدي بوده من هم ناراحتم بچه را در آغوش گرفت نوازش کرد اسباب بازي گرفت تبش هم قطع شد اين يک واقعيت خيلي مهمي است اگر اين فرهنگ جا بيفتد که فکر نکنيم به يک شخص مي‌زنيم به يک بچه مي‌زنيم داريم به قرآن به پيغمبر به امام مي‌زنيم چقدر روايات به اين مضمون داريم که اگر يک کسي يک انسان بنده‌ي مومني را بزند به پيغمبر به امام به خدا زده کسي يک مومن يک انسان را اکرام کند پيغمبر را خدا را اکرام کرده پيغمبر فرمود مَن‎ْ أكرَمَ مؤمِناً فَقَد أكرَمَني هر کس يک مومني را اکرام کرده من را اکرام کرده هر کس يک مومني را اذيت کند من را اذيت کرده مثل اين است که حضرت زهرا را اذيت کرديد اهل بيت را اذيت کرديد مبادا کسي در بيننده‌ها کسي باشد دست زننده به همسرش به بچه اش داشته باشد پدر مادر هم خيلي فرق مي‌کند. روايت داريم از حضرت رسول انّ الله عزوجلَ ليس يغضِبُ يشيءِ کَغَضَبِهِ النّساء وَالصَّبيان خدا گاهي خشمش يک درجه است گاهي ده درجه است گاهي پنجاه درجه است چه وقت خدا خيلي خشم مي‌کند؟ پيغمبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند بعضي جا خشم خدا خيلي زياد است آن جايي که طرف خيلي مظلوم است بچه‌ي زبان بسته و کم سن و سال. بعضي‌ها پيامک زده اند که جلوي چشم ما پدر چوب مي‌گيرد يا با دستش بچه را تا مي‌تواند کتک مي‌زند يا بعضي آقايان خانم‌ها را کتک مي‌زنند خانم بدنش ضعيف است توانايي مقابله به مثل ندارد نمي‌تواند از خودش دفاع کند پيغمبر فرمودند خدا جايي که از همه بيشتر خشم و غضب مي‌کند آن جايي است که بچه‌ها و بانوان مورد ظلم و ستم قرار بگيرند خيلي موقع است بيرون يک دعوايي مي‌شود همه مي‌آيند مظلوم را نجات مي‌دهند اما در خانه در چهارديواري بچه را گير مي‌آورد خانم مي‌زند يا بالعکس خانم را مرد بزند گناه کبيره است مگر اين که طرف را راضي بکند و جبران بکند و الا روز قيامت به اشد عذاب دچار مي‌شود چه وقت خشم خدا بسيار زياد است؟ آن موقعي که بچه‌هاي مظلوم يا همسران يا بانوان يا مادران يا دختر خانم‌ها در خانه مظلوم قرار بگيرند خشم خدا از همه بيشتر است.

شريعتي: وقتي بيشتر هم مي‌شود از اين خشم که حاج آقاي فرحزاد از اين روايت‌ها بخواند.

حاج آقا فرحزاد: بله ما که هميشه از رحمت مي‌گوييم استاد بزرگواري داشتيم دنباله‌ي بحث را بعد از تلاوت قرآن خدمت بيننده‌هاي عزيز هستيم. خدا رحمتش کند اتفاقا از شاگردان شيخ رجب علي خياط بود ايشان اولاد زياد داشت مي‌فرمود اولاد‌هاي من پشت سر هم آمده بودند در خانه شلوغ مي‌کردند هر چه گفتم آرام شويد ساکت شويد من بخوابم استراحت کنم بچه است ديگر اين موضوعي هم که بيننده‌ها خيلي پيامک داده اند يک موقع درباره اش صحبت مي‌کنيم بچه‌هايي که بيش فعال اند شلوغ کاري شان فوق العاده است در روايت داريم که علامت خوبي اين بچه‌ها است بچه‌هاي پر استعداد شلوغ کارند و بايد هم باشند گفت خيلي شلوغ مي‌کردند صبر من از دستم در رفت صبر کردم بلند شدم مشتم را گره کردم دو مشت به اين‌ها بزنم گفت مکاشفه شد در بيداري ديدم مولا اميرالمومنين دست مبارک را مشت کردند بالاي سر من فرمودند فلاني بزني مي‌زنم فکر نکنيد اين دنيا بي صاحب است هيچ مظلومي در دنيا و در آخرت خدا قصاصش را دها نمي‌کند پيغمبر ما فرمود خدا قسم خورده به ذات خودم سوگند که من از ظلم ظالم نمي‌گذرم يا در دنيا يا در آخرت معمولا هم ظلم چيزي است که خدا زود در دنيا قصاص مي‌کند يک جوري به طرف مي‌رسد گاهي چوب‌هاي خدا صدا ندارد اما مي‌رسد اين طور جاها را جدي بگيريم خشونت اهانت تحقير تندي فحاشي حرف تند زدن به بچه‌ها و خانواده و مجموعه‌اي که در اطراف مان است ممنون و خط قرمز است.

شريعتي: خيلي ممنون برمي‌گرديم در بخش بعدي خدمت حاج آقاي فرحزاد خواهيم بود صفحه‌ي 338 قرار امروز سمت خدايي هاست آيات 47 ام تا 55 ام سوره‌ي مبارکه‌ي حج ان شاء الله تمام لحظات زندگي تان منور به نور نبي اکرم باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ?47? وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ?48? قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ?49? فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ?50? وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ?51? وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ?52? لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ?53? وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّـهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ?54? وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ?55?

ترجمه:

و آنان از تو [از روي مسخره و ريشخند] شتاب در عذاب را درخواست مي کنند، در حالي که خدا هرگز از وعده اش تخلف نمي کند؛ و همانا يک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از سال هايي است که شما مي شماريد [براي او زمان نزديک، زمان دور، امروز، ديروز، گذشته و آينده مفهومي ندارد؛ بنابراين فاصله زماني شما با عذاب الهي شما را دچار اين پندار نکند که تهديد به عذاب، تهديدي طولاني و دروغ است.] (??) و چه بسا شهرها که به [اهل] آنها در حالي که ستمکار بودند، مهلت دادم، سپس آنان را [به عذابي سخت] گرفتم؛ وبازگشت همه به سوي اوست. (??) بگو: اي مردم! من براي شما فقط بيم دهنده اي آشکارم. (??) پس کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، آمرزش و رزقي نيکو براي آنهاست. (??) و کساني که در [باطل کردن و بي اثر نمودن] آيات ما کوشيده اند، به گمان آنکه ما را عاجز کنند [تا از دسترس قدرت ما بيرون روند] اهل آتشِ افروخته اند. (??) و پيش از تو هيچ رسول و پيامبري را نفرستاديم مگر آنکه هرگاه آرزو مي کرد [اهداف پاک و سعادت بخش خود را براي نجات مردم از کفر و شرک پياده کند] شيطان [براي بازداشتن مردم از پذيرش حق] در برابر آرزويش شبهه و وسوسه مي انداخت، ولي خدا آنچه را شيطان [از وسوسه ها و شبهه ها مي اندازد] مي زدايد و محو مي کند، سپس آياتش را محکم و استوار مي سازد؛ و خدا دانا و حکيم است. (??) [آزاد گذاشتن شبهه اندازي شيطان] براي اين [است] که خدا آنچه را شيطان مي اندازد براي آنان که در دل هايشان بيماري است و براي سنگدلان وسيله آزمايش قرار دهد؛ و قطعاً ستمکاران در دشمني و ستيزي بسيار دور [نسبت به حق و حقيقت] قرار دارند. (??) و [نيز براي اين است] تا کساني که دانش و آگاهي [ديني] به آنان عطا شده بدانند که [محو شدن و نابودي القائات شيطان و استوار شدن آيات] از سوي پروردگارت حق است، پس به آن ايمان آورند و دل هايشان براي آن رام و فروتن شود؛ و قطعاً خدا هدايت کننده اهل ايمان به سوي راهي راست است. (??) و کافران همواره نسبت به آيات خدا در ترديدي سخت قرار دارند تا آنکه ناگهان قيامت بر آنان در رسد، يا عذاب روزي که روز ديگري به دنبال ندارد [بلکه ابدي است] به سراغشان آيد. (??)

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: اين سمت خداست که با احترام تقديم شما مي‌شود. اين نکته را يادآور مي‌شوم که امروز به دليل پخش مسابقه‌ي فوتبال ساعتي ديرتر خدمت شما رسيديم فردا هم همين اتفاق خواهد افتاد برنامه‌ي ما با حضور حاج آقاي حسيني حوالي ساعت دو و نيم تقديم خواهد شد. نکته‌ي صلوات و اشاره‌ي قرآني امروز را بفرماييد

حاج آقا فرحزاد: اگر کسي دوست دارد که خدا و ملائکه بر او دعا بکنند و درود رحمت بفرستند و خدا رحمت نازل کند پيغمبر عظيم الشان فرمود مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ در کافي شريف باب صلوات است فرمود هر کس بر من درود و صلوات بفرست خدا و ملائکه هم بر او درود و صلوات مي‌فرستند، ديگر توجه خدا و ملائکه جمع شود ميل خودشان است مي‌خواهند زياد اين کار را بکنند يا کم تر يکي از چيزهايي که به انسان آرامش مي‌دهد خلق و خوي پيغمبر و رحمت را در ما ز زياد مي‌کند زياد گفتند صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آيه‌ي 49 اين صفحه خداي مهربان مي‌فرمايد « قُلْ يا اَيُّهَا النّاسُ اِنَّما اَنَا لَکُمْ نَذيرٌ مُبينٌ» (حج/49) اولا مي‌فرمايد من از طرف خودم نمي‌گويم خدا به من فرموده قل را هم نينداخته خدا مي‌فرمايد بگو خطاب به همه‌ي انسان‌ها «اِنَّما اَنَا لَکُمْ نَذيرٌ مُبينٌ» من براي شما لکم يعني به نفع شما دارم کار مي‌کنم هشدار دهنده‌ي روشن گري هستم فکر نکنند اگر هشدار مي‌دهيم يک فرمايشي حضرت امير دارند مَنْ حَذَّرَکَ کَمَنْ بَشَّرَکَ يعني يک آدمي که خيلي مهربان است خيلي دلسوز است بيش از ااندازه مهربان است هشدارهايش هم زياد است مثل يک دره‌اي که خيلي خطرناک است پنجاه علامت مي‌گذارند خطرناک است ولي اگر خيلي خطر نباشد يکي دو علامت مي‌گذارند اگر جاهايي هم که پيغمبر شدت هشدار دارد از شدت دلسوزي و خيرخواهي اش است مي‌فرمايد من به نفع شما هشدار دهنده‌ي روشن گري هستم پس اگر اين طور است آن‌هايي که ايمان مي‌آورند عمل صالح انجام مي‌دهند «لَهُم مَغفِرَةٌ و رِزقٌ کَريم» (حج/50) به نفع آن‌ها براي آن‌ها هم آمرزش است و هم روزي با کرامت است يعني اگر کسي ايمان آورد و در کنار ايمان هم عمل صالح انجام داد هم خدا همه‌ي گناهانش را پاک مي‌کند گذشته هايش را خط مي‌کشد و هم رزق و روزي دنيا و آخرت و روزي با کرامت به او مرحمت مي‌کند و با اکرام هم به او مرحمت مي‌کند.

شريعتي: خيلي ممنون. کتاب کودکنامه اگر دوستان نشان دهند فرهنگ الفبايي تربيت فرزند در سيره‌ي اهل بيت است نوشته‌ي جناب آقاي ابرقويي بسيار کتاب خوبي است چند هزار نکته‌ي تربيتي دارد در قالب روايات. کتاب ديگري که قبلا معرفي کرديم محبت زنان و کودکان در سيره‌ي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم است که بسيار کتاب خوبي است حاج آقاي فرحزاد تاليف کردند. کتاب گفتار فلسفي هم تربيت کودک اش بسيار کتاب مفيدي است.

حاج آقا فرحزاد: بله کتاب خوبي است از نظر بعد روانشناسي کتاب خوبي است.

شريعتي: مرحوم آقاي فلسفي بسيار کتاب روان و خوبي نوشته اند. کتاب آقاي ري شهري که امروز گفتيد و من نداشتم بياورم حکمت نامه‌ي کودک و نوجوان کتاب خوبي است. در خدمت شما هستيم.

حاج آقا فرحزاد: کتاب و آموزش بچه‌ها را جدي بگيرند به سايت مراجعه مي‌کنند يا به برنامه پيامک بدهند ما تلفن‌ها را بدهيم به انتشاراتي‌ها که برايشان بفرستند و هزينه‌ها را بفرستند خودشان. در سايت اگر وارد شوند هم اسم کتاب‌ها و هم خود محتواي کتاب هم در سايت مکتوبش است کسي که دنبال بکند مي‌رسد مهم اين که پيگير باشند مسائل تربيتي را جدي بگيرند من همين جا عرض مي‌کنم ترک خشونت الفباي اول راه تربيت است فکر نکنيد که با خشونت و عصبانيت و زدن و قهر کردن فحاشي کردن و تندي جواب مي‌گيريد اين‌ها بازتاب‌هاي منفي دارد کلامي از اميرالمومنين که فرمودند  لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ يعني در حالت غضب و عصبانيت نبايد کارهاي تربيتي انجام دهيم. تاثير منفي دارد. همان شيطنت و همان تندي و آتش را به طرف منتقل مي‌کني افرادي که بچه‌ها و همسرانشان را کتک مي‌زنند غير از عقوبت‌هاي آخرتي در همين دنيا مکافات‌هايي که اين بچه فردا ياغي مي‌شود آدم کش مي‌شود مي‌آيد به جان پدر مادر مي‌افتد عقده‌هاي در او ايجاد مي‌شود فردا مي‌آيد انتقام از خود آن‌ها مي‌گيرد يا مي‌رود از ديگر مردمان مي‌گيرد که باز گناهانش گردن پدر مادر است لذا حضرت امير مي‌فرمايند لا ادب مع الغضب وقتي که پدر مادر يا مربي يا هر کس جوش آورده عصباني شده اصلا آن موقع زمان نصيحت کردن موعظه کردن تربيت کردن نيست اول بايد آتش خودش را خاموش کند مثل اين که من آتش گرفتم بخواهم آتش کس ديگر را خاموش کنم با آب رحمت بايد آتش‌ها را خاموش کرد لا ادب مع الغضب يعني در حالت خشم و غضب و عصبانيت اول خودمان را خاموش کنيم بعد راه‌هاي تربيتي صحيح را به ديگران ارائه دهيم.

شريعتي: هيچ چيز بهتر از همان محبتي که شما در جلسه‌ي اول گفتيد براي تربيت فرزندانمان نيست. ان شاء الله تمام لحظات زندگي مان مزين به اين کيمياي محبت باشد وقت وقت خداحافظي است حاج آقا دعا بفرماييد

حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد توفيق اخلاق حسنه ايمان معرفت به همه‌ي ما مرحمت بفرما به حق محمد و آل محمد وسائل شغل و مسکن و ازدواج براي همه‌ي جوان‌ها فراهم بفرما و رفع گرفتاري از همه‌ي گرفتاران مريض‌هايي که التماس دعا گفتند همه‌ي مريض‌هاي مد نظر شفاي عاجل عنايت بفرمايد و باران رحمتش را ولو ما استحقاق نداريم نازل بفرمايد و ما را به بدي‌ها مواخذه نکند. سلام به امام حسن عليه السلام هم فراموش نشود. السلام عليک يا ابا محمد يا حسن بن علي و السلام عليک يا اباعبدالله

شريعتي: گفت

دريا که دست تو ملوانان که مست تو * * * بر کشتي اش چه خوب خدا ناخدا گذاشت

السلام عليک يا اباعبدالله.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها