برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: تکريم فرزندان در سيرهي حضرت رسول
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 93/10/22
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
وقتش رسيده است جهان را تکان بده * * * شب را به يک اشاره سحر کن اذان بده
اين کيسه‌ها به دوش زمين جا نمي‌شوند * * * اين سفره‌ها گرسنه و سردند نان بده
هر چند ما لياقت مان خاک هم نبود * * * با هر نفس قفس بگشا آسمان بده
گفتند ما براي تو آماده نيستيم * * * دل داده مي‌شويم خودت يادمان بده
لب تشنه در کوير کجا ايستاده‌اي * * * اي رود سمت آمدنت را نشان بده
شريعتي: اللهم عجل لوليک الفرج سلام مي‌گويم به همه‌ي شما هم وطنان خوب دوستان خوب سمت خدا خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همکاران عزيز و همه‌ي بينندگان خوب عرض سلام داريم باز هم اين ايامي که هنوز خيلي فاصله نبايد بگيريم از ولادت‌ها ان شاء الله بحث‌ها‌ي جشن و ولادت‌ها را مفصل برگزار کنيم يک دهه بيست روز براي پيغمبر خدا يک ماه هم جشن بگيريم کم است تشکر مي‌کنيم از همه‌ي عزيزاني که جشن گرفته اند عيدي دادند پيامک داشتيم خيلي‌ها در مدرسه جشن گرفتند و دل بچه‌ها را شاد کردند و بذر محبت پيغمبر را در دل بچه‌ها کاشتند از عزيزاني که اسم بچه‌ها را عوض کردند و اسم‌ها يي که ناهنجار بوده اسم‌ها‌ي خوب گذاشتند ما تشکر مي‌کنيم ان شاء الله بقيه هم اسم‌ها‌ي خوب بگذارند. در بسياري از استان‌ها‌ي ما باران رحمت الهي باريده ما تشکر مي‌کنيم بايد شاکر نعمات الهي باشيم چون خشکسالي است ان شاء الله بيشتر ببارد و پيوند مان با خدا و پيغمبر و اهل بيت روز به روز بيشتر شود.
شريعتي: سلامت باشيد خيلي خوشحاليم خدمت شما هستيم ان شاء الله لحظه لحظه‌ي زندگي مان منور به نور نبي اکرم صلي الله عليه و آله و سلم باشد. هفته‌ي گذشته در ذيل بحث حيا و ادب که چند هفته ايست آغاز کردند ادب نسبت به کودکان در سيرهي پيامبر اعظم پرداخته شد و خيلي هم مورد استقبال قرار گرفت براي آگاهي از مطالب جلسات گذشته مي‌توانيد به سايت ما مراجعه بکنيد samtekhoda3.ir فايل‌ها‌ي صوتي و تصويري و متني به تفکيک روزها و موضوع و کارشناسان موجود است.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. روايت زيبايي از مولا اميرالمومنين سلام الله عليه رسيده که فرمودند أَدِّبوا أولادَكُم عَلىثلث خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُم وَحُبِّ أَهلِ بَيتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ بچه‌ها يتان را تربيت کنيد و پرروش بدهيد با محبت پيغمبر خدا عليه و آله السلام و محبت اهل بيت پيغمبر و محبت تلاوت قرآن. اين سه موضوع محور تربيت باشد خيلي مهم است هر چه مي‌توانيم بذر محبت پيغمبر را در دل بچه‌ها بکاريم مفصل صحبت مي‌کنيم از اين که از اذان گفتن در گوش بچه و ياد دادن لا اله الا الله شهادت به رسالت به امامت اميرالمومنين علي عليه السلام بزرگ تر شوند انس با قرآن و تلاوت قرآن اين سه محوري است که حضرت علي ترسيم فرموده اند که بچه‌ها يتان را با مهر و محبت پيغمبر و اهل بيت و تلاوت قرآن تربيت کنيد. ما دو نوع تربيت و پرورش داريم. يک نوع تربيت و تاديب عقوبتي است براي افرادي که خشن اند معاند اند زير بار حق نمي‌روند اين‌ها را با قانون يا با زور با جبر در دعاي ابوحمزه ما در سحر ماه رمضان هم يک شب عرض کرديم اول جمله‌ي دعاي ابوحمزه إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ خدايا من را با عقوبت و چوب و چماق هيچ وقت ادب نکن همه‌ي انسان‌ها قابل تربيت هستند حتي عذر مي‌خواهم حيوانات منتهي بعضي‌ها با زبان خوش مهرورزي و تعليم و تعلم و تربيت‌ها‌ي صحيح ادب ياد مي‌گيرند و تربيت مي‌شوند بعضي‌ها هم با فشار و زور و ترس و تهديد و زندان و شلاق و حديث يا کلام بعضي از بزرگان است که مي‌فرمايد مَن لَم يُودّبُهُ اَبَوان اَدّبهُ زَمان اگر کسي پدر مادر معلم مربي اولياي خدا تحت تربيت او را گرفتند حرف شنوي ندارد گوش نمي‌دهد هزار بار مي‌گويند اين کار را بکن اين کار را نکن اگر گوش نداد زمان او را ادب مي‌کند سرش به ديوار مي‌خورد در چاله مي‌افتد زندان مي‌رود موقع مردن خيلي در فشار است عالم برزخ فشار قبر عذاب قبر عذاب قيامت خلاصه ادب مي‌کنند اگر با آتش جهنم ادب شد که مي‌آيد بيرون اگر ادب نشد معاند شد و لجباز بود مي‌ماند خلود براي معاندين است وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ پس کلا دستگاه تربيتي خداي متعال هست براي همه هست منتها ظالم را با کتک و بلا و سختي‌ها فشارهايي که مي‌آورند ادب مي‌کنند اگر ادب شد نجات پيدا مي‌کند اگر ادب نشد مي‌برد در آتش جهنم. ما از خداي متعال مي‌خواهيم که جزء دسته‌ها‌ي اول باشيم يعني با نوازش و مهر و محبت و تعليم و تعلم و يادگيري و اين تعبير خيلي زيبا است از امام صادق عليه السلام در اصول کافي است که مي‌فرمايد اِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُعَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلىََ خُلُقٍ عَظِيمٍ خدا پيغمبر را چگونه تاديب کرد؟ که هفته‌ي قبل هم اشاره کرديم من اديب خدا هستيم تربيت شده‌ي خدا هستم و حضرت علي تربيت شده‌ي من است امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد خداي متعال پيغمبرش را با محبت يعني اين قدر مهر و محبت و رحمت و لطف و عنايت روي سر پيغمبر ريخته که مجذوب خدا شده و تحت فرمان اوست. يک موقعي ما به زور مي‌گوييم به بچه برو آن کار را بکن تهديد مي‌کنيم اگر اين کار را نکني ما چنين مي‌کنيم بنده خدا مي‌رود مي‌ترسد از سر زور. يک موقع تشويق مي‌کنيم به طمع وا مي‌داريم مي‌گوييم اگر اين کار را بکني جايزه مي‌دهيم تشويق مي‌کنيم تطميع مي‌کنيم اين دو مورد اثر دارد ولي در واقع آن از ترس است دومي از طمع است.
شريعتي: دومي که با محبت باشد خيلي ماندگار تر است.
حاج آقا فرحزاد: بله سومي از دومي بهتر است در دومي با تشويق و طمع است تشويق است که تو را حرکت مي‌دهد. سومي با محبت است يعني ما کاري کرديم رشته‌ي محبت و عشق خودمان را در گردنش انداختيم پدر را دوست دارد تا بگويي پدر اين کار را بکن مي‌گويد چشم نه تهديد نه تطميع چون پيوند محبت برقرار است. بعضي بچه‌ها هستند اين قدر به پدر مادر محبت کردند پدر مادر مي‌گويد من را کشتي چه مي‌خواهي هر چه مي‌خواهي به تو مي‌دهم. خيلي رشته‌ي محبت رشته‌ي قوي است. شمشير محبت به مراتب از شمشيرهاي ديگر کارآيي اش بيشتر است ماندگار است عميق است سريع آدم را به مقصد مي‌رساند، ما درباره‌ي منيت و عنانيت خيلي صحبت کرديم مخصوصا بحث تکبر و غرور که ريشه‌ي تمام رذائل و بدي‌ها و پستي‌ها منيت و خودخواهي‌ها مي‌ماند چه چيزي اين منيت ما را دگرگون مي‌کند خود ما و من ما را متلاشي مي‌کند بزرگ ترين بت همين است مادر بت‌ها بت نفس شماست. زان که آن بت مار و اين بت اژدهاست. اين قدر مار خورده اژدها شده اين منيتي که در افراد است منيت دنيا را آتش زده تمام اين رياست طلبي‌ها مال منيت است خود محوريت‌ها ست چه چيزي درمان اين است؟ درمانش محبت است يعني اگر حضرت امير عليه السلام مي‌فرمايد اگر کسي من را دوست بدارد عاشق من شود اگر کوه هم باشد متلاشي مي‌شود يعني کوه انانيت و منيت اش مي‌رود کنار و محبت اميرالمومنين محبت خداست محبت پيغمبر محبت خداست آن چيزي که ما را از سلطه‌ي نفسانيت و هوا و هوس و منيت و خودخواهي مي‌کشد پايين محبت و عشق است مثلا خيلي از سلاطين بوده اند که بچه‌ها يشان نزديکانشان قصد داشتند جاي پدر را بگيرند سلطان حس مي‌کرده يک کسي مي‌خواهد جاي او را بگيرد او را مي‌کشته چشمش را کور مي‌کرده خيلي در تاريخ فراوان است ولي اگر از وادي محبت بيايد آن خودش با ميل و اختيار تحويل طرف مي‌دهد مثلا درباره‌ي اياز مي‌گويند عاشق سلطان محمود شده بوده يک غلام هيچ ندار بوده نه حسب و نه نسبي ولي آن قدر با اخلاق و ادب در دل سلطان محمود غزنوي جا باز کرده بود که بارها سلطان محمود غزنوي مي‌آمد پايين مي‌نشست اياز غلام خود را جاي خود مي‌نشاند و به او نگاه مي‌کرد و احترام مي‌کرد. گفت محمود غزنوي که هزارش غلام بود عشقش عنان گرفت و غلام غلام شد يعني آن کسي که ما را از سلطنت بت پرستي و فرعونيت و تفرعن مي‌کشد پايين و خورد مي‌کند منيت‌ها را که مانع بزرگ سر راه همه است اين محبت است عشق است محبت خدا و محبت پيغمبر. يعني من که از بين رفت در واقع محبوب و معشوق واقعي مي‌آيد و او کارگردان مي‌شود مي‌کشد هر جا که خاطر خواه اوست بياييم خودمان را با خدا با پيغمبر با اهل بيت همان کاري که خدا با پيغمبر کرده امام صادق اين نکته‌ي ظريف را اشاره فرموده اند که رشته‌ي پيوند محبت را در دل پيغمبر خدا انداخته و کاشته هر چه که خدا دوست دارد پيغمبر همان را عمل مي‌کند و لذت هم مي‌برد و کيف هم مي‌کند لذا چون با محبت پيغمبر را تربيت کرد امام صادق عليه السلام فرمودند خدا اين آيه را نازل کرد «إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ» (قلم/29) چه وقت پيغمبر به خلق عظيم رسيده؟ آن موقعي که رشته‌ي محبت خدا همه‌ي وجودش را پر کرده. چون شده صفات الله اخلاق الله. خدا ارحم الراحمين است همين را به پيغمبر داده خدا اجود الاجودين است همين را به پيغمبر داده در باره‌ي پيغمبر داريم أَجوَدُ النّاسِ كَفّا اجرء الناس صدرا يعني بالاترين صفات خدا به خاطر محبت در پيغمبر و بعد در اهل بيتش تجلي کرده اين هم به خاطر محبت است چون با محبت تربيت پيدا کرد پرورش پيدا کرد خدا فرمود که «إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ» اين آيه خيلي تاکيد دارد انّ براي تاکيد مي‌آيد لام در جمله‌ي اسميه لام تاکيد و علي به معني اين که استيلا داري يعني غالبي يک روايت عجيبي ديدم شخصي به اميرالمومنان عرض کرد که خلق پيغمبر را براي من شرح بده حضرت امير فرمودند که تو نعمت‌ها‌ي دنيا را برايم توضيح بده گفت نعمت‌ها‌ي دنيا يکي دو تا نيست ميليون‌ها نعمت است نعمت‌ها‌ي معنوي ماديات مخلوقات خدا همه اش نعمت است نمي‌توانيم بشماريم گفت نمي‌توانم حضرت فرمودند خدا کل نعمت‌ها‌ي دنيا را مي‌گويد «قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ» (نساء/77) متاع دنيا قليل است ولي درباره‌ي خلق پيغمبر مي‌فرمايد «إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ» يعني مسلطي سوار بر خلق عظيم هستي خداي بزرگ مي‌گويد. يک وقت يک آدم معمولي بگويد خداي بزرگ که همه چيز در نظرش کوچک است و مهم نيست خداي بزرگ مي‌گويد تو بر خلق عظيمي سوار و مسلطي اين خلق عظيم از إِنَّ اللَّهَعَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ يعني هر چه بتوانيم به جذبه‌ي محبت خدا نزديک شويم به جذبه‌ي محبت پيغمبر و اهل بيت و راه کارها و سيره‌اي که آن‌ها داشتند رفتارهايي که داشتند ياد آن‌ها را زياد بکنيم توسل و ارتباط مان را با آن‌ها زياد بکنيم اين که حضرت امير فرمودند فرزندانتان را بر محبت پيغمبر تاديب و تربيت بکنيد پيغمبر ما چقدر به فرزندانشان محبت داشتند؟ اين‌ها را بياييم در زندگي مان پياده کنيم پيغمبر خدا مي‌فرمايد اَبْغوني الضُّعَفاءَ فَاِنَّما تُرْزَقونَ وَ تُنْصَرونَ بِضُعَفائِكُمْ يعني افرادي که به حساب ظاهر ضعيف اند فرزندان يا افرادي که مستضعف اند از نظر وجه ظاهري مالي و قدرتي و شما برتري داريد اين‌ها را اکرام بکنيد حرمت نگاه داريد فقرا و ضعفا و بچه‌ها و افراد ضعيف مي‌فرمايد رزق و روزي تان به خاطر اين‌ها مي‌رسد حديث داريم فَإِنَّهُ لَوْلا شَبَابُ خُشَّعٌ ، وَبَهَائِمٌ رُتَّعٌ، وَشُيُوخٌ رُكَّعٌ ، وَأَطْفَالٌ رُضَّعٌ ، لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبًّا به اين مضمون ما خيلي روايت داريم يعني اگر به خاطر يک سري جوان‌ها يي که پاک و پاکيزه زندگي مي‌کنند و ستون عالم هستند و جواني که در بلبشو دنيا خودش را آلوده نکرده پاک و عفيف است و خضوع و خشوع دارد خاشعانه خدا را عبادت مي‌کند آدم واقعا لذت مي‌برد از نگاه به جوان‌ها و بچه‌ها يي که بيگناه هستند پاک و معصوم هستند و سوم حيواناتي که گناهي ندارند حيوان است تکليف ندارد و گناه ندارد اگر به خاطر اين‌ها نبود خدا عذاب بر سر شما مي‌فرستاد سنگ مي‌باريد يعني به خاطر عده‌اي که پاک و پاکيزه هستند خدا عذاب را برداشته و الا گناهان و فسادهايي که عالم را گرفته بايد کن فيکون بکند اگر بخواهد اعمالشان را جواب بدهد ولي به خاطر يک عده‌اي پاک يک قشري که مو لاي درزش نمي‌رود پاک ترين انسان‌ها بچه‌ها هستند روايت داريم که از پيامبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم سوال کردند بوي بهشت را کجا استشمام بکنيم فرمودند نوزاد را بو کنيد بچه‌اي که تازه به دنيا آمده از پيش خدا آمده روحش اين قدر لطيف است دست نخورده است چرا به ما مي‌گويند کارهاي مهمي که انجام مي‌دهيد مثلا کسي بعد از يک عمر حج واجب مي‌رود اگر حج اش را درست به جا بياورد با آن اعمال سختي که دارد و خيلي هم مهم است به جايي مي‌رسد که يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه يعني مي‌شود مثل روز اولي که از مادر متولد شده يعني آن وقت چقدر دست نخورده پاک بوده فطرت محض صدق و حيا و ادب و تسليم و رضاي محض به قول يک بزرگي فرمودند تمام عبادت‌ها با سير و سلوک‌ها انجام واجبات ترک محرمات مقدمه‌ي اين است که به روز اول برگرديم يعني آلودگي‌ها يي که کسب کرديم برگرديم مثل بچه‌ها شويم. در حالت يکي از عرفاي بزرگ نقل کرده اند که يک موقعي آمد در جلسه‌ي شاگردان تدريس کند افتاد به سجده مي‌گفت حسن حسن حسن گفتند چنين ذکري ما تا به حال نداشتيم در اسم‌ها‌ي خدا هم حسن نيست براي چه اين کار را کردي؟ گفت ديشب يک فرزندي خدا به من عنايت فرمود اسمش را گذاشتيم حسن اين جا دوباره اشاره مي‌کنيم حيف است با وجود ائمه ما واقعا تعصبي روي عربيت و يا لغت نداريم ولي اين پيوند ايجاد مي‌کند عشق ما چه کساني هستند؟ ما را گره مي‌زند به آن شخصيت‌ها حيف است با وجود اسامي انبيا و خدا و قرآني و الهي ما بيايم اسم‌ها يي که آن حداقل وزنه را ندارند بار معنايي را ندارند و الا يک اسم چيزي نيست ولي شخصيت انسان را به اسم گره مي‌زند. گفت من اسم بچه را گذاشتم حسن نگاه کردم ديدم چيزي که اهل عرفان و سير و سلوک بعد از هفتاد سال آيا به آن برسند يا نرسند رضاي محض و تسليم محض تعين ندارد و خودخواه نيست همه‌ي دنيا را به اسم بچه کنيم خوشحال نمي‌شود همه را از او بگيريم همه‌ي دنيا بگويند درود بر اين نوزاد هيچ خوشحالي ندارد همه بگويند مرگ بر اين نوزاد يک ذره فرقي نمي‌کند ما اگر يک ذره احترام نکنند چهل سال قهر مي‌کنيم پاکي که بچه دارد خيلي فوق العاده است گفت من سر به سجده گذاشتم مي‌گويم خدايا من را مثل حسن قرار بده من را پاک کن برسم به اين نقطه يعني آلودگي‌ها يي که کسب کردم در زندگي پاک شود واقعا اگر به خاطر بچه‌ها نباشد روايت داريم بچه‌ها هستند که دفع بلا مي‌کنند به قول استاد بزرگوار ما که بارها مي‌فرمودند ما هميشه دنبال ولي خدا مي‌گرديم تا براي ما دعا بکند چنين بکند چنان بکند فرمودند اولياي خدا را در خانه‌ي شما فراوان گذاشته بچه‌اي که نابالغ و معصوم و پاک است گريه اش و دست به دعا کردنش اثر دارد. خيلي از انبيا و بزرگان وقتي مي‌خواستند دعا مستجاب شود بچه‌ها را مي‌آوردند. درباره‌ي امام باقر عليه السلام داريم که هر وقت مي‌خواستند دعا بکنند اهل خانه را جمع مي‌کردند فرزندانشان را همسرشان کنيزانشان غلام‌ها يشان فرزندان خرد سال را مي‌فرمودند من دعا مي‌کنم شما آمين بگوييد يعني امام باقري که ما قطعا معتقديم مستجاب الدعوه است خودش امام معصوم است به اذن خدا مي‌تواند گره همه را باز کند ولي مي‌فرمايد اين بچه‌ها ولي نعمت ما هستند اين‌ها آمين بگويند مستجاب مي‌شود اين است که اکرام به اين بچه‌ها و حرمت نگاه داشتن اين بچه‌ها به يک معنا از اين‌ها چيز ياد بگيريم اين‌ها معلم ما هستند صدق محض است اصلا بچه دروغ و کلک بلد نيست مگر ديگران محيط و پدر مادر ياد بدهند يک پزشک متخصصي يکي از رفقا با او دوست است مي‌گفت من بچه‌اي دارم يک موقعي شب‌ها ديدم خوابش نمي‌برد خيلي تعجب کردم بچه معمولا دچار افسردگي و بي خوابي نمي‌شود بازي مي‌کند خسته مي‌شود زود مي‌خوابد چند شب براي من جاي سوال بود يک شب به بچه گفتم چرا نمي‌خوابي گفت من به خاطر شما خوابم نمي‌برد گفتم چرا به خاطر من؟ گفت چون شما مي‌روي جهنم مي‌سوزي به پدرش گفته بود به خاطر اين من خوابم نمي‌برد يعني جهنم رفتن پدرش را يقين صد در صد داشته غصه مي‌خورده چرا پدرم در آتش جهنم مي‌سوزد پدرش گفته بود ان شاء الله من نروم از کجا مي‌گويي؟ گفت يادت است يک ماه قبل برايت فلان چيز مي‌خرم وعده دادي. ما در مباحث تربيت بچه خواهيم گفت که يا به بچه‌ها اصلا وعده ندهيد يا اگر وعده مي‌دهيد واجب الوفاست بايد عمل کنيد. اين قول‌ها يي که مي‌دهيم بچه‌ها رازق و خالق و همه چيزشان را پدر مادر مي‌دانند بنده‌ها‌ي خدا. يعني واقعا صدق محض اند و تخلف و دروغ به ذهنش نمي‌آيد. گفت مگر قول ندادي؟ گفت چرا گفت دروغ گفتي براي من نخريدي من را سر کار گذاشتي خودت هم اگر يادت باشد چند روز قبل گفتي هر کس دروغ بگويد يا خلف وعده بکند مي‌رود آتش جهنم مگر نگفتي؟ گفت چرا گفت پس حتما مي‌روي آتش جهنم يعني باورش نمي‌شود آدم دروغ گو که در جهنم است باور کرده شب خوابش نمي‌رده اين قدر پاک است وعده‌ي انبيا و خدا را اين طور راست و حسيني قبول مي‌کند و با تمام وجود دريافت مي‌کند اين که بچه‌ها معلم ما هستند ولي نعمت ما هستند بچه‌ها صدق محض و پاکي محض هستند خصوصا عزيزاني که در مهد‌ها کلاس‌ها‌ي ابتدايي يا جاهايي که معلم و مربي بچه‌ها هستند بروند يک دور برنامه‌اي که پيامبر و امامان ما ارائه داده اند در تربيت بچه‌ها را ببينند اين‌ها خيلي مهم است.
شريعتي: اين نکاتي که گفتيد زنگ خطري است. اين که بچه‌ها در اين سن خيلي پاک هستند مسئوليت مربي‌ها و پدر مادر‌ها و معلمان مدرسه را خيلي سنگين مي‌کند. که ما اين‌ها را از اين مسير و پاکيشان منحرف نکنيم
حاج آقا فرحزاد: بله همين طور است اين کلام بزرگي است که ياد بگيريم از بچه‌ها نه اين که ياد بدهيم آن‌ها پاک و پاکيزه هستند بي غل و غش هستند ما اين پاکي را با رفتار خودمان از آن‌ها مي‌گيريم. چرا مي‌گويد بوي بهشت را مي‌خواهي استشمام بکني بچه را بو بکن يعني فطرت محض است کُلُّ مَوْلوُدٍ يوُلَدُ عَلَي الْفِطْرَةِ از اين‌ها بايد زانو بزنيم چيزي ياد بگيريم. اگر چيزهايي مي‌خواهيم ياد بدهيم چيزهاي مثبتي باشد براي تعالي ضميرشان. يکي از کارهايي که پيغمبر و اميرالمومنين و اهل بيت داشتند تکريم بچه‌ها ، بازي کردن با بچه‌ها محبت کردن به بچه‌ها ، بها دادن به بچه‌ها من آن هفته فرصت نشد دو خاطره‌ي زيبا از اميرالمومنين و پيغمبر عظيم الشان بگويم راجع به اين که با بچه‌ها بازي مي‌کردند اين‌ها عبادت است ما فکر مي‌کنيم فقط گوشه‌ي مسجد نشستن و ذکر گفتن عبادت است اين‌ها عبادت است اگر عادت نشود و سازندگي داشته باشد بعضي‌ها هستند چهل سال ذکر مي‌گويند اما تکان نخورده اند ببينند ايراد کار چه بوده. همان طور که براي کارهاي ديگر وقت مي‌گذاريم يک زماني را براي بچه‌ها نوه‌ها صرف کنيم در آغوش بگيريم ببوسيم خيلي ثواب دارد عين عبادت است در روايت داريم پيامبر عظيم الشان يک بار آماده شدند بيايند مسجد براي نماز بچه‌ها‌ي در کوچه سر راه پيامبر را گرفتند گفتند يا رسول الله همان طور که با حسنين بازي مي‌کنيد با ما هم بازي بکن بچه هم مامور خداست اين هم امر خداست چه فرقي مي‌کند گاهي مي‌گويد نه من کارم را ول نمي‌کنم کامپيوترم نمازم را تعطيل نمي‌کنم الآن بايد به اين برسي اين امر خداست. عبادت پرست نباشيم نمي‌گوييم همه وقت اين کار را بکنيم. ما گاهي خدمت آيت الله بهاء الديني مکرر خدمت ايشان با رفقا مي‌رفتيم در نماز. يک مواقعي دوستان بچه‌ها يشان را مي‌آوردند آقا مي‌فرمودند برويد اين گنجه بسکوئيت شکلاتي گزي سوهاني بدهيد حرف‌ها يي که ما مي‌زنيم نيازش برآورده شود که ما هم نماز جماعت مي‌خوانيم با آرامش نمازمان را بخوانيم برود بالا به قول بزرگي اين گرسنه است تشنه است يا بالا پايين مي‌پرد ناراحت است نمازهاي ما را مي‌خورد از بين مي‌برد بياييم فضا را آرام بکنيم دل‌ها را آرام بکنيم که نماز ما قشنگ برود بالا پيامبر عظيم الشان عليه و آله السلام نشستند با بچه‌ها شروع کردند بازي کردن قبل از نماز اذان شد به بچه‌ها گفتند اجازه مي‌دهيد ما برويم به نماز برسيم فرمودند نه ما سير نشديم بايد باز هم بازي کنيم اصرار در بازي کردند اذان گفتند مردم هم منتظر هستند ديدند حضرت نيامدند بلال حبشي آمد ديد بچه‌ها دور کرده اند راه حضرت را بسته اند حضرت فرمودند من دلم نمي‌آيد که با تندي و با خشونت از اين‌ها جدا شوم مي‌شود دعوا کرد برخورد کرد اما با مهرباني ببينيم همان تربيتي که خدا پيغمبر را کرده با محبت با نوازش با قربان صدقه همان را هم پيغمبر پيش برد در عالم ميليون‌ها انسان را متحول کرده پيغمبر خدا فرمودند برو منزل ما ببين تنقلاتي چيزي هست بچه زود گول مي‌خورد گاهي يک مهمان مي‌آيد در خانه مهمان يک شکلات مي‌دهد به بچه مي‌دهد من را بيشتر دوست داري يا پدرت را مي‌گويد تو را اين هم از صافي و سادگي بچه است پيغمبر خدا فرمودند برو رفت هشت گردو آورد هم براي بازي کردن خوب است هم براي خوردن پيغمبر فرمودند تعبير حديث عجيب است أتَبيعُونَ جَمَلَکُم بِهذِهِ الجوزات يعني مرکب و شترتان را حاضريد با اين شترها بفروشيد گردو بدهم من را آزاد کنيم گفتند بله گردو مي‌خواهيم زود گول خوردند تقسيم کردند گفتند بفرماييد حواسشان رفت سر گردو حضرت تشريف بردند به طرف مسجد در بين راه اين جمله را فرمودند که خدا رحمت کند برادرم يوسف عليه السلام را «وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ» (يوسف/20) حضرت يوسف را 18 درهم فروختند بار اول بعد به مزايده گذاشتند بيشتر شد ولي اول با هجده درهم يعني گول خوردند افراد نادان با هجده درهم يوسف پيغمبر را فروختند با يک قيمت ناچيز البته يک حديث هم داريم اين ترک اولي براي انبيا است حضرت يوسف عليه السلام يک موقع جمال خودش را ديد گفت من چقدر قيمت دارم و او را به هجده قيمت فروختند و بعد فرمودند بچه‌ها‌ي اين امت هم من را به هشت گردو فروختند يعني مواظب باشيم گاهي سر دو راهي‌ها ارزان فروشي يا مفت فروشي نکنيم اين که گرامي داشتن بچه‌ها انس گرفتن به بچه‌ها و لطافتي که بچه‌ها دارند صدق و صفايي که دارند پاکي که دارند دعاي اين‌ها قطعا بسياري از بلاهايي که دفع مي‌شود به خاطر بچه‌هاست.
شريعتي: خيلي خوب خيلي ممنون چه پيامبر نازنيني داريم واقعا اگر محبت آن حضرت و شيوه‌ي تربيتي نبود همه پراکنده مي‌شدند همه را جمع کرده دور خودش رحمة للعالمين چقدر خوب است ثواب تلاوت آيات امروز را هديه بکنيم به روح بلند و آسماني حضرت محمد صلي الله عليه و آله‌ي وسلم صفحه‌ي 324 قرار امروز ماست سوره‌ي انبيا آيات 25 ام تا 35 ام.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ?25? وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ?26? لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ?27? يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ?28? وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ?29? أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ?30? وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ?31? وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ?32? وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ?33? وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ?34? كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ?35?
ترجمه:
و پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم مگر آنکه به او وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا بپرستيد. (??) و [مشرکان] گفتند: [خدايِ] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزّه است او، [فرشتگان، فرزند خدا نيستند] بلکه بندگاني گرامي و ارجمندند. (??) در گفتار بر او پيشي نمي گيرند، و آنان فقط به فرمان او عمل مي کنند. (??) خدا همه گذشته آنان و آينده شان را مي داند، و جز براي کسي که خدا بپسندد شفاعت نمي کنند، و آنان از ترس [عظمت و جلال] او هراسان و بيمناکند. (??) و هر کس از آنان بگويد: من هم معبودي، غير از اويم، دوزخ را به آن گوينده کيفر مي دهيم، و ستمکاران را اين گونه مجازات مي کنيم. (??) آيا کافران ندانسته اند که آسمان ها و زمين به هم بسته و پيوسته بودند و ما آن دو را شکافته و از هم باز کرديم و هر چيز زنده اي را از آب آفريديم؟ پس آيا ايمان نمي آورند؟ (??) و در زمين کوه هاي استوار پديد آورديم تا زمين آنان را نلرزاند، و در آن راه هايي فراخ و گشاده قرار داديم تا [به سوي اهداف خود] راه يابند. (??) و آسمان را سقفي محفوظ قرار داديم در حالي که آنان [از تأمل و دقت در] نشانه هاي آن [که گواه توحيد، ربوبيّت و قدرت خداست] روي گردانند. (??) و اوست که شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد که هر يک در مداري شناور است. (??) و پيش از تو براي هيچ بشري جاودانگي قرار نداديم؛ پس آيا اگر تو بميري آنان جاويدان خواهند ماند؟! (??) هر کسي چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعي خير و شر [که تهيدستي، ثروت، سلامت، بيماري، امنيت و بلاست] آزمايش مي کنيم، و به سوي ما بازگردانده مي شويد. (??)
اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: هر روز خدا را شکر مي‌کنيم که بيننده‌ها‌ي خوبي مثل شما داريم. 20000303 شماره‌ي پيامک ماست بابت همه‌ي لطف‌ها‌ي شما بسيار ممنون و سپاسگزاريم نکته‌ي صلوات بر محمد و آل محمد را مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: ديروز خدمت حاج آقاي ميرباقري اين لطيفه را گفتيم خيلي خوشحال شدند و اين توصيه را کردند مي‌گويند يک بنده خدايي آدم تنبلي بود نذر کرد که اگر کار من درست شود حاجت من برآورده شود صدهزار تا صلوات مي‌فرستم حاجت اش برآورده شد فکر کرد ديد ورزشگاه آزادي صد هزار نفر براي تماشا مي‌آيند بلند پشت بلند گو مي‌گوييم محمدياش صلوات بفرستند حاج آقاي ميرباقري گفتند خب برويد در سمت خدا بگوييد سمت خدا که بيشتر از صد هزار نفر دارد. حالا ثواب صلوات‌ها يي که مي‌گوييم ان شاء الله بفرستند فقط گوش ندهند صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم خدا صلوات فرست‌ها را هم زياد کند باعث خير مي‌شوند تا مردم صلوات بفرستند. روايت زيبايي داريم پيغمبر خدا فرمودند که اگر کسي يک بار مَنْ صَلّى عَلَىَّ مَرَّةً خَلَقَ اللّهُ تعالى يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى رَأْسِهِ نُوراً اگر کسي يک بار بر من درود و صلوات بفرستد خدا روز قيامت نوري بالاي سرش خلق مي‌کند از طرف راست او از طرف چپ او نور خلق مي‌کند زير پاي او را نور فرا مي‌گيرد همه جاي او را نور مي‌گيرد وَ فِي جَمِيعِ أَعْضَائِهِ نُوراً بلکه صلوات باعث مي‌شود که همه‌ي اعضاي وجودش نور بگيرد و درخشش پيدا کند حديث هم داريم کسي که نور او را بگيرد آتش جهنم در او اثر ندارد حديث داريم خلق و خوي پيامبر را در ما تقويت مي‌کند و محبت پيغمبر را تقويت مي‌کند مداومت بر صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: خيلي خوب اشاره‌ي قرآني امروز را هم بفرماييد
حاج آقا فرحزاد: اين آخرين آيه از اين صفحه خدا مي‌فرمايد «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» يعني هر انساني بلکه هر نفسي يک روزي مرگ را خواهد چشيد. خود اين چشيدن علامت نيستي نيست چون اگر نيستي باشد چشيدن معنا ندارد فرصت نيست درباره‌ي مرگ و شيريني مرگ صحبت کنيم هميشه براي افراد تلخ معرفي شده ما در روايت داريم مرگ براي خيلي‌ها بو کردن گل است بيرون آوردن لباس آلوده و پوشيدن لباس نو است يک تغيير لباس و تغيير جا است از بيروني مي‌روند اندروني قبلا پيش خدا بوديم برمي‌گرديم پيش خدا. مثال خوبي را بزرگي مي‌زد مي‌فرمود بچه‌اي که خيلي به مهد کودک انس گرفته مي‌خواهند بياورند خانه‌ي پدر مادر گريه مي‌کند مي‌گويد همين جا خوب است بعد هم مي‌برند خانه مجلس ختم و عزا مي‌گيرد که چرا رفت پهلوي پدر مادرش ما از اهل بيت جدا شديم از شعاع اهل بيت آن‌ها هستيم برمي‌گرديم پيش آن‌ها «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» همه‌ي انسان‌ها مرگ را مي‌چشند اين جابه جايي قطعي است بعد مي‌فرمايد «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» شما را با خوبي و بدي آزمايش مي‌کنيم فقر مريضي چيزهايي که ناگوار و گوارا براي ماست اين‌ها همه اش امتحان است انسان يا در غم است يا در شادي است بالا پايين‌ها هم راه‌ها‌ي دنيايي هم راه‌ها يي معنوي دارد اين کم و زياد شدن‌ها خوبي‌ها بدي‌ها خدا مي‌گويد وسيله‌ي امتحان شماست ولي بدانيد که بازگشت شما به سوي ماست.
شريعتي: خيلي ممنون صحبت کرديم در بخش قبلي که يکي از موثر ترين راه‌ها براي تربيت بچه‌ها راه محبت است که خيلي ماندگار و موثر است سيرهي اهل بيت عليهم السلام همين بوده يک حکايت ديگري را مي‌شنويم
حاج آقا فرحزاد: حکايت زيباي ديگري از اميرالمومنين عليه السلام است حضرت در زمان حکومت رد مي‌شدند از اين کارها زياد داشتند اين يک نمونه‌اي است يک خانمي بود شوهرش در جنگ شهيد شده بود کسي به او رسيدگي نکرده بود داشت رد مي‌شد نمي‌شناخت اين آقا حضرت علي است گفت خدا داد من را از علي بن ابي طالب بگيرد حضرت فرمودند براي چه؟ چه کار کرده؟ گفت شوهر من رفته شهيد شده و خودم و بچه‌ها يم به آرامش و آسايشي نرسيديم مشکلات داريم حضرت ناراحت شدند که خبر ندادند اين شخص را آمدند مجلس آذوقه تهيه کردند خودشان به دوش گرفتند خرما گندم جو آرد قنبر مي‌گويد من هر چه اصرار کردم اجازه بده کمک کنم حضرت اجازه نداند امام چهارم خودشان بار فقرا را به دوش مي‌کشيدند يک عنايت ويژه دارند يعني اين‌ها پيش خدا خيلي قيمت دارد خيلي ارزش دارد امام باقر عليه السلام مي‌فرمايد ما امام چهارم را غسل مي‌داديم آثار انبان‌ها در بدن حضرت بود مي‌گويد وقتي رفتيم حضرت عذرخواهي کردند فرمودند تو مشغول طبخ نان بشو من هم بچه‌ها را نگه دارم قنبر مي‌گويد حضرت شروع کردند به بچه‌ها محبت و نوازش کردن و از جمله عذر مي‌خواهم تعبير روايت است مثل گوسفند چهاردست و پا راه مي‌رفتند صداي گوسفند در مي‌آوردند ما آن هفته گفتيم اين نهج البلاغه است يا حرف‌ها‌ي ما را گوش نمي‌دهند يا از خدا و پيغمبر و نهج البلاغه مي‌خواهند جلو بزنند خود اميرالمومنين در نهج البلاغه خطبه‌ي قاصر مي‌فرمايد من مثل بچه شتري که دنبال شتر مي‌رفت دنبال پيغمبر مي‌رفتم يعني هيچ وقت از پيغمبر جدا نمي‌شدم يک عده‌اي پيام دادند که چرا اسم شتر را. تعبير خود حضرت همين است. خود پيغمبر به امام حسن امام حسين مي‌فرمايد خوب مرکبي خوب شتري داريد وقتي خود پيغمبر بفرمايد شما ديگر از اين‌ها مي‌خواهيد بالاتر باشيد؟ من نقل قول خود آن‌ها را مي‌کنم ما که نمي‌گوييم خودشان فرمودند ما بگوييم اسدالله حضرت امير شير خداست شير يک حيوان است حيوان جنگل است وقتي خود حضرت مي‌فرمايد تو شير خدا هستي خدا به او اين لقب را داده ما از خدا و پيغمبر جلو نرويم. ما نسبت نمي‌دهيم خودشان فرموده اند. عذر مي‌خواهم باز يک وقت پيام ندهند شما چرا اين تعبير را کرديد اين هم تعبير روايت است مي‌فرمايد مثل گوسفند چهار دست و پا راه مي‌رفتند و صداي بع بع گوسفند در مي‌آوردند خود قنبر مي‌گويد من جا خوردم کسي که جانشين پيغمبر است ولي خداست ما همه عالم جمع شوند عظمت فضائل اميرالمومنين اتفاقا اهل سنت نقل کرده اند پيغمبر خدا فرمود اگر تمام آب‌ها مرکب شود تمام درخت‌ها قلم شود جن و انس هم جمع شوند فضائل اميرالمومنين را نمي‌توانند جمع کنند و بنويسند و بگويند يک شخصيتي که ما درکش نمي‌کنيم پيغمبر فرمود فقط خدا و من شناختم تو را يک چنين شخصيتي از نظر ظاهري هم در زماني است که خلافت کل مسلمين به دست ايشان است بيايد براي يک بچه يتيم صداي گوسفند در بياورد چهار دست و پا راه برود يعني الآن معذرت مي‌خوام يک آيت اللهي اين کار را بکند چقدر در ذوق ما مي‌خورد اين چه کاري است براي قنبر خيلي سنگين بود جا خورد بعد از اين که حضرت آمدند گفتم در شأن شما نبوده شما صداي گوسفند در بياوريد حضرت فرمودند من وقتي وارد اين خانه شدم آثار غبار غم و کدورت در چهره‌ي اين بچه‌ها‌ي يتيم ديدم اين‌ها پژمرده اند افسرده اند ناراحت اند پدر ندارند کسي نيست با آن‌ها بازي بکند سرشان را گرم بکند مي‌خواستم از خانه که بيرون مي‌آييم غبار غم از قلب شان بيرون بيايد خندان شوند فضا را عوض کنم دين ما خيلي دين جامع و کاملي است حضرت اميري که در ميدان جنگ جهاد مي‌کند در محراب عبادت گاهي از عبادت بيهوش مي‌شود ولي در کنار همين کارها هم خدمت به بچه‌ها‌ي يتيم. فقط به ديگران نه به بچه‌ها‌ي خودمان خدمت با محبت اين که در کنار آن همه کارهاي مهمي که دارد صداي گوسفند در بياورد نوازش بکند خوشحال بکند ان شاء الله اميدواريم خدا به ما توفيق مرحمت کند دل همسرها بچه‌ها را نشکنيم دل‌ها يشان را شاد کنيم حق عظيمي گردن ما دارند فرمود رزق و روزيتان به برکت اين‌ها و دفع بلاهايتان هم به برکت اين‌ها ست.
شريعتي: نوجوان‌ها و جوان‌ها که گفتند سفارش ما را به پدر مادر‌ها بکنند منتظر باشند به آن‌ها هم خواهيم پرداخت
حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به حق اهل بيت به همه‌ي ما توفيق خودمان و توفيق فرزندانمان را به نحوي که دوست دارد مرحمت بفرمايد قلب امام زمان از ما راضي فرجش را نزديک و همه‌ي مان را از بهترين ياران اهل بيت قرار بده عزيزاني که دوران امتحاناتشان است در امتحانات موفق باشند عزيزاني که ازدواج مي‌خواهند امر ازدواج مسکن شغل مرحمت بفرمايد ما را به بدي‌ها يمان مواخذه نکند.
شريعتي: الهي آمين. به رسم دوشنبه‌ها سلام بر امام حسين حسن ختام برنامه‌ي ما خواهد بود. السلام عليک يا ابا عبدالله.