اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

93-09-03-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد - خير و بركت در زندگي (احسان)

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: خير و بركت در زندگي (احسان و انفاق)

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 93/09/03


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


دل تنگي مرا به تماشا گذاشته است * * * اشکي که روي گونه‌ي من پاي گذاشته است

هم زاد با تمامي تنهايي من است * * * مردي که سر به دامن صحرا گذاشته است

اين کيست اين که غربت چشمان خويش را * * * در کوله بار خستگي ام جا گذاشته است

اين کيست اين که اين همه دل هاي تشنه را * * * در خشک سال عاطفه تنها گذاشته است

خورشيد چشم اوست که هر روز هفته را * * * چشم انتظار مشرق فردا گذاشته است


شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد تن تان سالم باشد و قلب تان سليم باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.

حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همکاران خوب و بينندگان خوب عرض سلام داريم و روز اول ماه صفر است ان شاء الله صدقه و دعا را فراموش نفرمايند دعايي هم در مفاتيح است براي ايام ماه صفر کوتاه هم است ان شاء الله فراموش نمي‌فرمايند خدا را شاکريم در بعضي از استان‌ها برف و باران آمده و ان شاء الله در بقيه استان‌ها هم بيايد و قدردان و شکرگذار نعمت‌ها باشيم اميدواريم آن طور که باران رحمت آمده باران آمرزش و رحمت و عنايات معنوي هم سر همه سرازير شود و خير دنيا و آخرت نصيب همه شود.

شريعتي: ان شاء الله ما در ذيل برکت در زندگي به بحث احسان و نيکوکاري و انفاق رسيديم نکات خيلي خوبي را حاج آقاي فرحزاد استفاده کردند و خيلي راه گشا بود اين که سوال کردن و درخواست کردن چيز خوبي نيست و حال اگر کسي درخواست کرد وظيفه‌ي ما چيست محور صحبت هاي حاج آقاي فرحزاد بود همين محور را ادامه مي‌دهيم.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. قبل از اين که دنباله سوالاتي که درباره‌ي درخواستي که ديگران مي‌کنند ما چگونه اجابت بکنيم دو سه حديث به ذهنم است بخوانيم باز هم بيشتر عزيزان تشويق شوند براي نيکوکاري و احسان و خدمت به بندگان خدا يکي از وصاياي مولا اميرالمومنين اين است که اوصيکم بمحبتنا و الاحسان الي شيعتنا و من لم يفعل فليس منا مي‌فرمايد اين دو محور را خيلي اهميت دهيد يکي محبت ما که ريشه‌ي همه‌ي خوبي‌ها است يعني پيوند با اهل بيت اجر و مزد رسالت پيغمبر خدا است و وسيله‌ي هدايت همه‌ي بشريت است هر چه بتوانيم اين محبت را شعله ور تر کنيم بيشتر از خدا بخواهيم در قلب ما جا بگيرد و پر بکند قلب ما را مهر و محبت چهارده معصوم ريشه و اساس همه‌ي نيکي‌ها و خوبي‌ها است بعد از محبت حضرت مي‌فرمايند وصيت مي‌کنم احسان به دوستان هر چقدر بتواند احسان نيکي به بندگان خدا به دوست داران اهل بيت بکند اين وصيت حضرت علي عليه السلام است و بعد مي‌فرمايد کسي که مهر و محبت ما را نداشته باشد و احسان و نيکي هم در توانش است انجام نمي‌دهد از ما جدا مي‌شود به همين شدت يعني آن محبت و احسان آن‌ها را جز ما قرار مي‌دهد ولي اگر محبت را کم رنگ کنند يا احسان و نيکي نکنند از ما نيست از راه ما جدا مي‌شود در بيان نوراني ديگر فرمودند اگر ايمان را که ريشه‌ي همه‌ي خوبي‌ها است به يک جسم و جسد تشبيه بکنيم که سر مهم ترين عضو جسد است و بسياري از اعضاي بدن ما در سر است چشم گوش بينايي شنوايي بويايي سر از بدن جدا شود بدن ارزشي ندارد سر ايمان و مديريت کل اصل ايمان مال سخاوت و احسان و نيکي به بندگان خدا است رأسُ الاِيمان الاحْسانُ و باز روايت زيباي ديگري مي‌فرمايد السخاء حب المساکين اين هم نکته‌ي قشنگي است در اين روايت که يک معني سخاوت محبت و مهر ورزي با افراد مستمند و مساکين است مساکيني که آبرو مند هستند و يک عمري با ادب و با آبروداري و عزت مندي زندگي مي‌کنند نه تنها کمک هاي مادي وظيفه مان است بکنيم بلکه وظيفه داريم محبت آن‌ها را هم در دل داشته باشيم که امام صادق عليه السلام فرمود يکي از ويژگي هاي حضرت سلمان حب مساکين بوده مجالست با مساکين بوده حشر و نشر داشته باشيم هم سفره شويم هم نشين شويم اولا اگر ما محبت مساکين تعبير حديث خيلي قشنگ است، يک حديثي دو هفته قبل خواندم اگر سخاوت تجسم پيدا کند تجسم اش در وجود آقا امام حسين است که همه‌ي وجودش را در راه خدا تقديم کرده و سخاوتمندانه بذل و بخشش کرده اين روايت مي‌فرمايد سخاوت اين است که ما مساکين فقرا و نيازمندان را دوست بداريم و وقتي دوست داشتيم قهرا احسان مي‌کنيم رسيدگي مي‌کنيم کمک مي‌کنيم اين يکي و دوم خود نشست و برخاست رفت و آمد‌ها اين که مرحوم آقاي دولابي مي‌فرمودند بعضي‌ها هستند فاميل همين قدر که مي‌فهمد فاميلي که وضع خوب است حمايتش مي‌کند کنارش مي‌نشيند پشتوانه اش محکم است اگر روزي زمين خورد قطعا فاميل هاي خوب کمک اش خواهند کرد دلش قرص مي‌شود همين بها دادن به آن‌ها و کمک کردن به کمبودهايي که دارند ممکن است بعضي‌ها به ديده هاي ديگري نگاه بکنند به آن‌ها اين را خدا خيلي دوست دارد در بستگان فاميل‌ها همسايه‌ها افراد محترم اند ولي از نظر وضع مالي در مذيقه هستند همين که دعوت مي‌کنيم و رفت و آمد مي‌کنيم و محبت مي‌کنيم و نشست و برخاست و پشتيبان آن‌ها بودن روايات زيبايي داريم که پيغمبر ضعيف ترين افراد ايشان را دعوت مي‌کردند حضرت اجابت مي‌کردند ولو به يک پاچه‌ي گوسفند که قيمت اش و ارزش اش از بقيه‌ي غذاها خيلي پايين تر بوده يا درباره‌ي امام سجاد يا امام حسن مجتبي عليهما السلام داريم بارها عبور مي‌کردند فقرا تکه نان خالي مي‌خوردند دعوت مي‌کردند امام بزرگوار از مرکب پياده مي‌شدند همان غذاي ساده را با آن‌ها ميل مي‌کردند اين که ما هم سفره مي‌شويم مي‌نشينيم روي زمين با افرادي کارفرماها مسئولين ما خيلي خوب است بيايند بنشينند با ضعيف ترين اعضاي زيرمجموعه بنشينند.

شريعتي: اين پشتيباني روحي ارزشمند تر از پشتيباني مالي است.

حاج آقا فرحزاد: بله همين طور است به آن‌ها روحيه مي‌دهد شما هواي آن‌ها را داريد قبلا و روحا کمک شان مي‌کند امام هاي ما با فقرا مساکين در کوچه خيابان جايي که سکونت داشتند مي‌نشستند درد دل آن‌ها را گوش مي‌دادند اين آن‌ها را سبک مي‌کند بعد حضرت مي‌فرمايند من دعوت شما را اجابت کردم و اين آيه را تلاوت مي‌کنند «إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ» (نحل/23) خدا مستکبرين را دوست ندارد فرمود مستکبرين کساني هستند که خودشان را بالاتر از بقيه بدانند مستکبر فقط آمريکا نيست هر کسي که خودش را بزرگ مي‌بيند از ديگران بالاتر مي‌بيند مستکبر است از من اش نمي‌تواند جدا شود لذا روي زمين مي‌نشستند هم غذا مي‌شدند خود اين احسان بزرگي است اگر آن‌هايي که امکانات مالي ندارند من توصيه مي‌کنم هم دردي که مي‌توانند بکنند هم دلي مي‌توانند بکنند درد دل شان را که مي‌توانند گوش بدهند سبک مي‌شوند آن‌ها و تسلي بدهند مصيبت که فقط اين نيست کسي فوت بکند مشکلات اقتصادي که دارد بگو ان شاء الله حل مي‌شود خدا کريم است همين آرامش و اميد دادن اثر دارد امام با اين‌ها مي‌نشست غذا ميل مي‌کرد و بعد اين‌ها را دعوت مي‌کرد پذيرايي حسابي هم مي‌کرد و اين بها دادن و ارج نهادن به ديگران خودش مهم است و خيلي سفارش شده برگرديم به موضوعي که درباره اش صحبت مي‌کرديم عرض کرديم که سوال در عربي به معني درخواست کردن است بعضي از بينندگان فکر کردند سوال يعني چيزي پرسيدن در عربي درخواست کردن را مي‌گويند سوال به کسي که درخواست مي‌کنند مي‌گويند سائل منتها در امور معنوي هم باز هم اشاره کرديم جاهل بايد از عالم بپرسد ولي اگر خودش مي‌تواند مسئله را حل بکند يا مي‌تواند معني لغت را ببيند يا آدرس را خودش برود پيگيري کند اگر نتوانست عيب ندارد ولي اين که در همه‌ي مسائل به ديگران تکيه بکند اين مذمت شده کثرت درخواست کردن آدم را تنبل بار مي‌آورد جلوي حرکت را مي‌گيرد خودش خيلي در علوم قوي نمي‌شود هوشمند نمي‌شود اين است که زياد کودن نشود خودش فعاليت بکند مشکلات را حل بکند قشنگ تر است در هر صورت درخواست کردن گفتيم در حد اعلي مذمت شده مگر مواردي که اورژانسي است خيلي پيامک داشتيم سوال کردند که اين درخواست کردن که شما مي‌گوييد مذموم است آدم طلب دارد برود طلب اش را درخواست بکند حقوق عقب افتاده اش را درخواست بکند يارانه و سبد کالا در خواست بدهد سوال هاي خوبي است يا امتيازها و وام‌هايي که مي‌دهند آن جاهايي که ذلت نيست آبروي خود آدم نمي‌رود و حق مسلم خود ما است هيچ ايرادي ندارد دفاع از حق گرفتن طلبکاري امتيازاتي که داريم وام‌هايي که آبرومندانه مي‌دهند آدم برود درخواست بکند ايرادي ندارد البته اگر نياز دارد و اگر نياز دارد نه واگذار کند به ديگران و آن مقداري که نياز دارد و حق و حقوق عزت مندانه به او تعلق مي‌گيرد و به او مي‌دهند دنبال حق و حقوق شرعي قانوني رفتن منافاتي با درخواست دادن ندارد.

شريعتي: متوليان حقوق را به گونه‌اي بدهند کار به اين جا نرسد.

حاج آقا فرحزاد: من خواهش دارم از مديران شهرهاي مختلف مي‌رويم واقعا بعضي‌ها گلايه مند اند يک جايي رفتم ديدم جمعيت کم است خيلي هم تبليغات شده بود گفتم چرا گفتند ما رفتيم در فلان منطقه‌هايي که عموما کارمند بودند و مال شرکت‌ها و کارخانه‌ها بودند گفتند شش ماه است حقوق ما را ندادند حقوق ما را بدهند پاي صحبت فرحزاد مي‌آييم واقعا کارمند پنج شش ماه چقدر مي‌تواند قرض بکند چرا بعضي‌ها بي تفاوت اند حداقل بازنشستگي را نمي‌دهند يک ماه نمي‌دهند حالا پنج شش ماه با اين تورم ولو شده خودشان را هر جور مي‌شود به آب و آتش از راه صحيح بدهند سر وقت بدهند سر آن‌ها حفظ شوند چقدر خجالت زن و بچه شان را بکشند مطالبه حقوق قانوني شرعي منافاتي ندارد البته جاهايي که جزئي است مي‌توان گذشت يکي از جاهايي که خيلي در روايت سفارش شده افرادي که مثلا پول وام داده اند به افرادي که آن‌ها در تنگنا هستند واقعا نمي‌دوانند قسط بدهند اگر طرف دارد و مي‌تواند عيب ندارد محکم بگيرد ولي مي‌داند طرف ورشکست شده يا مشکلات مالي دارد اين جا هر چقدر مهلت بدهند اجاره‌ي کسي عقب افتاده کمک بکنند و فشار نياورند مستاجرايي که مي‌دانيد واقعا ضعيف است يک وقت سر و وضع اش خوب است نمي‌تواند بدهد بي مبالات است آن‌ها را پي گيري بکنند ولي واقعا مي‌بينند طرف مقابل ضعيف است هر چه مهلت دهي پسنديده است مرحوم شيخ رجب علي خياط مستاجري داشتند زن و شوهر بعد از مدتي فرزند دار شدند اين‌ها را هول گرفت که الآن آقا مي‌آيد اجاره را زياد مي‌کند بعضي‌ها بي رحم اند وضع مالي شان زياد است مي‌دانند که مستاجر ضعيف است ولي مي‌آيند اجاره را زياد مي‌کنند يا فشار مي‌آورند اهل انصاف نيستند واقعا بد است يکي از بهترين موارد خدمت به افراد آبرومندي است که مي‌دانيم واقعا نياز دارند و گرفتارند. مرحوم آقاي خياط هديه‌اي گرفتند رفتند ديدن اين‌ها تبريک گفتند که خدا فرزند داده اگر آن زمان بيست تومان اجاره مي‌دادند گفتند ما پنج تومان هم اجاره را کم مي‌کنم چقدر آن‌ها خوشحال شدند واقعا اگر اين طور ما تعامل کنيم چقدر خدا به ما لطف مي‌کند علت اين که اين قدر خشکسالي است کم بود‌ها است مشکلات است ما حديث داريم آيه قرآن داريم ما اگر به خودمان رحم کنيم خدا به ما هم رحم مي‌کند ما اگر مراعات حقوق ديگران را بکنيم خدا باران رحمت و لطف و ارزاني را عنايت مي‌کند حديث داريم هر کس رحم نکند خدا هم به او رحم نمي‌کند عکس العمل و بازتاب رفتارهاي خود ما است مسئولين بيشتر رحم بکنند همکارها و فاميل رحم بکنند هر چه ما مهرباني را در زير مجموعه مان اضافه کنيم خدا هم لطف و عنايتش را روي سر ما سرازير مي‌کند عرض کرديم درخواست کردن مضموم است مگر موارد خاص احقاق حق و اما اين که کسي مي‌آيد درخواست مي‌کند از اين طرف به ما گفتند تا مجبور نشدي درخواست نکن حالا اگر درخواست کردند اولا افرادي هستند که تحت تکفل ما هستند نگذاريم درخواست بکنند سر وقت نفقه آن‌ها را بدهيم مخصوصا پدر و مادري که يک عمر به ما محبت کردند حتي خدمت هم نکرده باشند پير شده اند قبل از اين که به زبان بياورند نيازها را برطرف کنيم حتي فاميل و بستگان که امام صادق مي‌فرمايد من مبادرت مي‌کنم به فاميلي که نياز دارند مبادا آن‌ها اظهار بکنند که اين صله رحم بالاترين صله رحم‌ها است که نياز بستگان را انسان برطرف بکند و اما افرادي که مي‌آيند رو مي‌زنند غير فاميل و واجب النفقه هستند اين‌هايي که رو مي‌زنند در روايات داريم يعني اگر کسي بداند در رد کردن کسي که درخواست مي‌کند چقدر مذمت دارد چقدر زشت است چقدر خدا دوست ندارد هيچ وقت کسي کسي را رد نمي‌کرد اگر يک مومني يک نيازمندي فاميل غير فاميل دوست آشنا غير آشنا مي‌دانيم راست مي‌گويد واقعا هم نياز دارد کلاه بردار و متکدي نيست قرض مي‌خواهد مشکل دارد گرفتاري دارد جهاز مي‌خواهد يا مريض دارد در حد توان واقعا وظيفه داريم کمک کنيم.

شريعتي: در حد توان يعني چه؟

حاج آقا فرحزاد: آن مقداري که از خرج زندگي اضافه است ما يک درصدي را مي‌توانيم در طول ماه سال کمک کنيم آن مقداري که در توان ما است وظيفه داريم کمک کنيم او آبرويش را گذاشته امام حسين عليه السلام بيان زيبايي دارد مي‌فرمايد کسي که آمده رو انداخته به شما آبرويش را ريخته يعني رويش را به زمين زده يعني آن وجاهتش را خرد کرده شما ديگر با رد کردن دو برابر نکن بيشتر خوردش نکن او با سوال و درخواست کردن خودش را شکسته آبرويش را ريخته شما که رد مي‌کني مضاعف مي‌شود شما وجاهت اش را برگردان محترمانه کمک کن و رد نکن لذا در روايات ما و آيات قرآن هم داريم خيلي خيلي سفارش شده که کسي آبرومند و نيازمند واقعي در خانه‌ي ما را زد نامه نوشت خيلي جاها پيامبر و حضرت امير مي‌فرمودند نامه بنويسيد چون در نامه دادن کمتر آبروي طرف ريخته مي‌شود در چهره به چهره آدم بيشتر خجالت مي‌کشد و ذلت دست مي‌دهد اگر دوستي تلفن زد نامه نوشت مي‌فرمايد هر جور که مي‌توانيد «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» (ضحي/10) آيه‌ي صريح قرآن است خدا مي‌فرمايد سائل يعني درخواست کننده را که واقعا نيازمند است رد نکن نهيب نزن طرد نکن در دعاي ابوحمزه مي‌خوانيم امام سجاد عليه السلام در آخرهاي دعا عرضه مي‌دارد و امرتنا ان لا نرد السائل عن ابوابنا شما به ما امر کرديد که سائلي را از در خانه مان رد نکنيم اين رد را خدا دوست ندارد هر طور که مي‌توانيم در توان است حتي روايت داريم يک کسي در جنگ مرحوم محدث قمي در سفينه کلمه‌ي خلق آورده اميرالمومنين مشغول جهاد بودند با کفار و مشرکين يک مشرکي که با حضرت مي‌جنگيد نگاهش افتاد ديد شمشير حضرت خيلي شمشير قيمتي و برنده و خوبي است چشم اش را گرفت به حضرت گفت مي‌شود اين شمشيرت را به ما بدهي شما حساب بکن البته ما شايد توان اين کار را هم نداريم جرئت اين کار را هم نداريم شايد هم نبايد اين کار را بکنيم حضرت امير است او امام است از همه چيز خبر دارد و آن‌ها در يک حدي هستند تعبيري که درباره‌ي امام سجاد عليه السلام فرزدق شاعر دارد مي‌گويد امام سجاد سلام الله شخصيتي بودند که در عمرشان نه به کسي نگفتند الا در تشهد چون واجب است بت‌ها را انکار بکنيم لا اله بگوييم اگر تشهد واجب نبود بگويند لا اله الا الله به هيچ کس نه نمي‌گفتند حتي دشمنان به ايشان پناهنده مي‌شدند بعد از واقعه‌ي کربلا انقلابي شد در مدينه يک عده‌اي به خونخواهي امام حسين و طرفداري اهل بيت حرکت کردند فرزند حنزله عبدالله بن حنزله مروان و دار و دسته اش دنبال پناه گاه مي‌گشتند مرواني که دشمن ترين افراد بود خانواده اش را در پناه حضرت قرار داد امام سجاد چهل خانوار را در پناه قرار داد و از آن‌ها حمايت کرد با اين که بعضي هايشان دشمن خود اهل بيت بودند لذا اين‌ها تا مي‌توانستند مگر اين که نامشروع باشد حتي دشمن را رد نمي‌کردند متوکل عباسي مرض سرطان گرفت مادر او متوسل شد به امام هادي که پسرم مرضي گرفته حضرت دعوايي را سفارش کردند که اين را بدهيد خوب مي‌شود بعد مادر متوکل هداياي خوبي را به امام هادي عليه السلام فرستاد يعني اين‌ها اين اندازه حتي نسبت به بدترين خلق هم بنايشان اين بود که رد نکنند فرزدق مي‌گويد او در عمرش نه نگفته به کسي جايي که بتواند توان داشته باشد کمک مي‌کند لذا آن مشرک به حضرت امير گفت اين شمشير را مي‌شود مرحمت بفرمايي در حال جنگ حضرت چون اطمينان به خود داشتند شمشير را پرتاب کرد اين مال شما ما به دوستانمان خدمت نمي‌کنيم حضرت به دشمن ترين خلق. با ابن ملجم چطور برخورد کرد آب و غذاي او را سفارش مي‌کرد. حضرت شمشير را پرتاب کردند منقلب شد آمد روي پاهاي اميرالمومنين و مسلمان شد اين با مسائل مادي و آداب جنگي سازگاري ندارد معلوم شد شما به ايماني وابستگي دارد که به آن بايد ايمان آورد آن خدايي که مي‌پرستي من قبول دارم و مومن شد با اين سخاوت مي‌خواهم عرض کنم سيره‌ي انبيا و اميرالمومنين پيغمبر خدا همه‌ي اوليا خدا اين بوده که نامشروع را نمي‌گوييم ولي افرادي که حس مي‌کردند راست مي‌گويند نياز واقعي دارند و گرفتارند اگر در توان شان بود در حد اعلي سعي مي‌کردند که اجابت بکنند اگر هم در توان شان نبود مي‌توانستند قرض بکنند از يک جايي تهيه بکنند يک بار عرض کرديم تکلف در اسلام نهي شده ولي يک جايي که آدم مي‌تواند رو بزند خدا رحمت کند مرحوم آيت الله بهاء الديني روح ايشان واقعا شاد باشد خيلي درس اخلاق به ما دادند ما معمولا حدود بيست سي سال منزل ما نزديک حسينيه آقا بود ايشان فقط مغرب‌ها نماز جماعت اقامه مي‌کردند خدمت شان مي‌رفتيم بارها افراد نيازمند مي‌آمدند قبل از نماز مي‌آمدند به اميد اين که آقا به ايشان کمکي بکند ايشان مقيد بودند قبل از نماز کمک بکنند معطل نمي‌کردند طرف را مي‌فرمودند شايد نخواهد پشت سر ما نماز بخواند يا شايد جاي ديگر هم بخواهد برود کمک بگيرد فراوان بيش از صد بار براي ما اتفاق افتاد ديديم آقا هيچ کس نداشتند يا به رفقا يا به موذن دوستاني که بودند اشاره مي‌کردند مي‌رفتيم خدمت ايشان مي‌گفتند پول قرضي داريد مبلغ ناچيز هم ولو باشد قرض مي‌کردند به آن سائل محترمانه مي‌دادند يا مي‌فرمودند آن کسي که آن گوشه نشسته سفارشي مي‌کردند برو به او بده بعد از يک هفته ده روز که پول مي‌رسيد قرض شان را ادا مي‌کردند آيت الله مرعشي نجفي يک نيازمندي رو زده بود سفارش کردند برويد مرحوم آيت الله گلپايگاني نماز استيجاري بگيريد آيت الله گلپايگاني فرمود من مي‌شناختم اين شخص آدم با تقوايي نبود احتمال مي‌دادم نماز‌ها را نخواند ولي چون سفارش يک مرجع تقليد بود کمک کردم بعد مي‌گويد من به آقاي مرعشي گفتم اين آدمي که فرستادي از نظر تقوا و عدالت معلوم نيست فرمودند من از همان موقع که شما به او نماز داديد خودم نمازها را مشغول شدم بخوانم حس کرده او واقعا گرفتار و نيازمند است خود آقا يک مرجع وقت گذاشته نماز قضاي استيجاري خوانده از بس که رد کردن را دوست ندارد در قصص العلما مرحوم تنکابني نقل شده يکي از علماي بزرگ يک شب پيغمبر خدا را خواب ديدند که علماي شيعه را جمع کردند مرحوم ابن فتح حلي که وارد شد ايشان را گفتند بيا بالا کنار خودشان نشاندند حرمت بيش از اندازه با اين که کباير فقها و علما بودند همه جاي سوال داشتند که چرا به او بيشتر احترام گذاشت حضرت فرمودند خيلي از علما اگر افراد مراجعه بکنند اگر داشتند کمک مي‌کردند اگر نداشتند مي‌گفتند نداريم رد جميل مي‌کردند مي‌گفتند دست ما خالي است ولي آقاي ابن فهد حلي اين طور نبود اگر نداشت آبرويش را گرو مي‌گذاشت خودش را به زحمت مي‌انداخت که مستمند نيازمند گره اش باز شود در حالات آيت الله شيخ زين العابدين مازنداراني نوشته اند ايشان مکرر قرض مي‌کرد مريدهايي داشت مقلديني داشت از هندوستان مي‌آمدند قرض هايشان را ادا مي‌کردند حتي يک بار کسي نبود قرض بکند مي‌دانست سائل هم گرفتار است يک ديگ باديه‌اي در خانه بود که در آن غذا درست مي‌کردند قيمتي بود ارزش داشته مي‌بيند پولي نيست کسي هم نيست قرض بگيرد آن ديگ را مي‌برند دم در مي‌دهند به آن گرفتار مي‌گويند ببر بفروش گره ات را باز کن چند روز بعد مي‌خواستند غذا درست کنند داد مي‌زند ديگ را دزد برده ايشان از کتاب خانه داد زده که دزد نبرده من دادم به يک فقير دردمند گرفتار گره اش باز شود که ميرزاي شيرازي مي‌گويند وقتي فهميد که ايشان به خاطر حل معظلات فقرا و گرفتارها فراوان قرض کرده و ديون فراوان گردن اش آمده فرمودند هم قرض هاي ايشان را بدهيد و خودشان فرمودند هر چه فقرا مي‌آيند رد نکنيد روايت داريم سيره‌ي پيغمبر اکرم اين بوده که کسي را رد نمي‌کردند اگر هم نداشتند يا نبود جايي وام بگيرند آيه‌ي قرآن داريم شان نزولش هم همين است خداي مهربان مي‌فرمايد «وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُورًا» (اسراء/28) يعني اگر گاهي فقرا و نيازمندهايي مي‌آيند شما چيزي در دسترس نداري ولي به آن‌ها وعده مي‌دهي پيغمبر ما متن حديث اين است که در کافي شريف است پيغمبر عظيم الشان هيچ وقت سائلي را رد نمي‌کردند اگر هم نداشتند مي‌فرمودند ان شاء الله خدا برساند به شما مي‌دهيم يک نفر آمد گفت چرا وعده مي‌دهي پيغمبر گفت خدا مثل تو را زياد نکند من وعده مي‌دهم از وعده دادن هم تو مذايقه مي‌کني؟ مي‌فرمايد اگر کسي آمد نداشتي در توان نبود رد جميل کن يعني با محبت با مهرباني با وعده‌هايي که نه وعده‌ي سر خرمن حضرت امير مي‌فرمايد اَلْمَنْعُ‏ الْجَمِيلُ‏ أَحْسَنُ‏ مِنَ‏ الْوَعْدِ الطَّوِيل وعده‌ي سر خرمني شش ماه ديگر يک سال ديگر طرف را اميدوار کني عمل نکني خوب نيست وعده‌اي که واقعا مي‌داني انجام مي‌دهي خوب است اگر نه رد جميل بهتر است رد جميل يعني اين که به او واقعا بفهماني که من در توانم نيست خوشرويي خوش اخلاقي با احترام بگويي و بعد هم خدا مي‌فرمايد قولا ميسورا يعني با متانت و نرمي نه با تندي و اهانت اين چه کاري بود کردي و درخواست کردي با متانت بگو من هم غم خوار شما هستم من هم دعا مي‌کنم ان شاء الله برسد در آينده من هم کمک کنم با زبان نرم و ملايم با وعده هاي دعايي که خدا هم براي شما جور کند هم براي ما و بيشتر خدمت شما برسانيم اگر انسان مي‌تواند جايي تهيه بکند آبرويش را در گرو بگذارد نرم مي‌کنند مرحوم آيت الله بروجردي پدر ايشان ثروتمند بوده املاکي داشته به ايشان رسيده خيلي هم ايشان انفاق مي‌کردند انفاق آيت الله بروجردي واقعا مثل آسيد ابوالحسن اصفهاني است خيلي فوق العاده بوده است مکرر شهريه نمي‌رسيده قرض مي‌کردند کار طلبه‌ها را راه مي‌انداختند مرحوم آيت الله بروجردي يک کوپن‌هايي حواله‌هايي داشتند که سر ماه افراد نيازمند مي‌گرفتند مي‌بردند ايشان يک باغچه‌اي ملکي را فروخته بودند يک جايي براي کار مهمي تهيه بکنند يکي از فقراي نيازمند سر ماه مي‌آيد ايشان اشتباهي آن حواله‌اي که پول يک خانه بود به او ماهي ده تومان بيست تومان مي‌داده اين پول چند ميليوني را نگاه نکرده داده به اين بنده خدا اين بنده خدا مي‌رود بازار که آن حواله را تحويل بگيرد مي‌بيند رقم رقم بالايي است مي‌گويد حتما اشتباه شده برمي‌گردد گداي خوبي بوده مي‌گويد اشتباه شده عادل بوده آقا مي‌فرمايند ما چيزي که داديم بر نمي‌گردانيم خيلي سخاوت مي‌خواهد پس نگرفت فرمودند تو هم نياز داري خانه نداري خدا مي‌خواسته تو خانه دار شوي آن پول کلان را به او برگرداندند امام هاي ما فراوان روايت داريم افراد نيازمند مي‌آمدند يک قران دو قران کمک نمي‌کردند مي‌فرمودند در خزانه چقدر است پنج هزار دينار گاهي خود خزانه دار مي‌فرمودند اگر همه را بدهيم چيزي نمي‌ماند مي‌فرمودند خدا مي‌رساند چرا سوء ظن داريد اين آقا هستي اش جانش در خطر است آبرويش در خطر است فراوان داريم همه‌ي خزانه را خالي مي‌کردند يک نفر آمد خدمت امام حسن عليه السلام گفت به داد من برس دشمني به من حمله کرده حرمت پير و جوان را نگاه نمي‌دارد فرمود دشمنت چه کسي است گفت فقر فرمودند چقدر در خزانه است همه را بده غلام گفت ديگر چيزي نداريم فرمود من مي‌گويم بده خدا کريم است مي‌رساند و فرمودند اين را ببر کارهايت را حل کن هر وقت به شما حمله کرد اين دشمن بيا من مقابله کنم آمد خدمت حضرت امير سائلي درهم نقره است دينار سکه‌ي طلا حضرت فرمودند به اين شخص هزار تا بدهيد خزانه دار البته مال بيت المال که علي السويه مي‌کردند مال خودشان يا هدايايي بود که داشتند به حضرت گفت دينار بدهم يا درهم حضرت فرمودند در نزد من علي نقره و طلا فرق نمي‌کند براي من مثل سنگ است منظور اين است کار طرف راه بيفتد اين‌ها باکي نداشتند معاويه وقتي حضرت به شهادت رسيد گريه کرد گفت حضرت علي کسي بود که اگر يک انبار طلا داشته باشد يا انبار کاه اول انبار طلا را انفاق مي‌کرد اين قدر حضرت علي دست دهنده داشت غرض اهل بيت يا سيره‌ي بزرگان اين بوده اگر داشتند کمک مي‌کردند اگر مي‌توانستند از يک جايي فراهم مي‌کردند مرحوم آيت الله بروجردي رحمة الله عليه حواله‌ي مبلغ باغچه را به طرف دادند در حالات ايشان نوشتند اواخر عمر ايشان نگران آخرت شان بودند گفتند شما اين همه انفاق کرديد مسجد اعظم درست کرديد حضرت امام آيت الله بهجت خيل از مراجع شاگرد ايشان بودند شما اين همه کار خير بله درست است اما من ترسم اين است که خدا من را مواخذه بکند آيا از آبرويت هم انفاق کردي يا نه بعضي مواقع افرادي آمدند پول نداشتي ولي آبرو که داشتي مي‌توانستي رو بزني به شما اعتماد داشتند هول داده مبادا در تکلف کردن و خرج کردن در راه خدا کوتاهي کرده باشد.

شريعتي: پس تا مي‌توانيم درخواست نکنيم و اطرافيان بايد حواس شان جمع باشد بستگان به اين جا نرسند ولي اگر به هر دليلي رو زد ما رد نکنيم اگر مي‌دانيم که او صداقت دارد اگر صداقت نداشت.

حاج آقا فرحزاد: افرادي که ما نمي‌شناسيم مشکوک است يا افرادي که مي‌دانيم دروغ مي‌گويند افرادي که مشکوک اند مي‌آيند در خانه را مي‌زنند کنار ماشين مي‌آيند در کوچه خيابان به آدم مي‌رسند افراد مشکوک را هم در سيره‌ي پيغمبر و اهل بيت من يکي دو ماهه اين موضوع را هم با بزرگان مشورت کردم در سيره بوده سعي شان اين بوده تا بتوانند رد نکنند ما رواياتي داريم به اين مضمون ما گاهي به افرادي که مستحق نيستند کمک مي‌کنيم مي‌ترسيم مستحق در بيايد يک وقت نکند راست بگويد ما اگر اشتباه کرديم موردي به غير مستحق کمک کرديم طوري نيست ثوابش را به ما مي‌دهد ولي اگر کسي نياز واقعي داشت و درد مند بود واقعا مريض بود فقر شديد داشت اين يک وقت صدمه خورد خطرناک است من همين جا يک نکته‌اي را بزرگواري سفارش کرد نکته‌ي قشنگي است الآن کسي در کوچه خيابان مي‌گويد من گرسنه ام بچه ام بيمارستان است اين‌ها را انسان مي‌تواند تحقيق بکند اين‌ها با يکي دو سوال حل مي‌شود آدرست را بده تلفن ات را بده اگر آدم عوضي باشد مي‌رود فوري ولي آدرس مي‌دهد الآن خيلي مجموعه‌ها هستند محقق دارند تحقيق مي‌کنند کمک مي‌کنند اما اگر ما محقق نداريم وقت نداريم با سوال کردن هم حل نشد که او راست مي‌گويد يا دروغ مي‌گويد در بعضي راويات دارد به قلب ات مراجعه بکن ببين چه شهادت مي‌دهد اگر رحمتي از قلبت افتاد که حسم مي‌گويد راست مي‌گويد کمکش کند در قلبت رافت و رحمت طلوع کرد کمک بکن ولو کمک کم ولو مبلغ ناچيز رد نکن رد خوب نيست يک بزرگواري مطلب قشنگي فرمود اگر يک کسي سر راه ما را گرفته بود اگر اين آمپول را نخرم بچه ام از بين مي‌رود يا اگر بخاري نداريم ممکن است تلف شويم سرما بخوريم ما هم نمي‌توانيم تحقيق کنيم مي‌فرمود ما هر کدام مان توان درصدي براي کمک مي‌توانيم داشته باشيم مثلا کسي که يک ميليون در آمد دارد مي‌تواند در ماهي پنجاه هزار تومان صد هزار کنار بگذارد براي فقرا ما سعي بکنيم هميشه اضافه‌ي زندگي مان را يا از زندگي مان مي‌زنيم براي صدقات کنار مي‌گذاريم آن صد تومان را هميشه سعي کنيم ماهانه بدهيم مخصوصا ماه صفر که خيلي سفارش شده بنده‌ي فرحزاد اگر ماهيانه در توانم صد هزار تومان است کمک کنم بيشتر نيست اگر در ماه صد هزار تومان را کمک کردم اگر به چنين فقرايي برخورد کردم کمک جزئي کردم يا نکردم ديگر عذاب وجدان ندارم مي‌گويم خدايا من توانم کمک کرده ام من اين کار را انجام داده ام ديگر شب مي‌خوابم اگر کسي تلف شد مشکل پيدا کرد بروم سراغ آن‌هايي که توان شان ميليوني است خدا مي‌آيد يقه‌ي آن‌ها را مي‌گيرد من وجدانم آرام است که در حد توانم کمک کردم در بعضي روايات داريم امام کمک جزئي مي‌کرد اگر تشکر مي‌کرد قدرداني مي‌کرد خود اين يک تستي است حضرت بيشتر کمک مي‌کردند بعضي‌ها هستند مغرور اند گرفتار نيست با کمک کم هم پس مي‌زند معلوم مي‌شود حرفه‌اي است اين جاها را مواظب باشد اين متکدي‌هايي که حرفه‌اي هستند سر چهارراه‌ها گوشه کنار شغل شان اين است اين‌هايي که واقعا کارشان اين است مسئولين بايد يک فکري بکنند نيروي انتظامي شهرداري بهزيستي کميته امداد بروند شناسايي بکنند اين‌ها را بايد جمع کرد اگر به ما رو زدند ما باز هم صدق و راستي آن‌ها را خبر نداريم ولو يک چيز ناچيزي نمي‌گوييم کلان بدهند رد را در اسلام دوست ندارند همان طور که ما دوست نداريم خدا ما را رد نکند ما خيلي هم در مقام دعا کارمان راست کامل نيستيم صدق کامل نيستيم صدق کامل اوليا خدا و چهارده معصوم اند اگر همان طور که ما دوست داريم خدا ما را رد نکند ما هم اگر مي‌توانيم اين رواياتي که مي‌گويد حتي غير مستحق را ما کمک مي‌کنيم.

شريعتي: خيلي نکات خوبي را شنيديم الحمدلله صفحه‌ي 275 قرار امروز دوستان خوب سمت خدا است آيات 73 ام تا 79 سوره‌ي مبارکه‌ي نحل در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ ?73? فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّـهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ?74? ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ?75? وَضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ?76? وَلِلَّـهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّـهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ?77? وَاللَّـهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ?78? أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ?79?

ترجمه:

و به جاي خدا معبوداني را مي پرستند که از آسمان ها و زمين، مالک اندک رزقي براي آنان نيستند و هيچ قدرتي هم [براي مالک شدن روزي و رساندنش به آنان] ندارند. (??) بنابراين براي خدا اوصافي [همانند اوصاف موجودات] مَثَل نزنيد، يقيناً خدا [کُنه ذات و حقيقت صفات خود را] مي داند و شما نمي دانيد. (??) خدا مثلي زده است: برده زر خريدي که بر هيچ کاري قدرت ندارد، و کسي که ما از سوي خود رزق نيکويي به او داده ايم، و او در پنهان و آشکار از آن انفاق مي کند، آيا [اين دو نفر] يکسانند؟ [اين مَثَل، بيان کننده جايگاه و منزلت خدا و مجموعه هستي است؛ خدا مالک و فرمانروا و رازق همه مخلوقات و تدبير کننده امور آنهاست، و همه مخلوقات مملوک و محکوم قدرت اويند؛ پس چرا شما بدون انديشه و تفکر و بي دليل و برهان بت هاي ناتوان وعاجز را که مملوکي بي اراده اند، شريک ربوبيّت حق مي دانيد؟! آيا خدا وبت مساوي است؟!] همه ستايش ها ويژه خداست [که يگانه ويکتاست وهيچ شريکي ندارد]؛ ولي بيشتر آنان [اين حقيقت را] نمي دانند. (??) و خدا مَثَلي [ديگر] زده است: دو مرد را که يکي از آنان لال مادرزاد است [و] بر هيچ کاري قدرت ندارد و سربار سرپرست خويش است؛ او را هر کجا روانه مي کند، منفعت و سودي نمي آورد، آيا چنين لال بي قدرت و بي سودي با کسي که [گويا و شنوا است و] به عدالت و انصاف فرمان مي دهد و بر راهي راست قرار دارد، يکسان و مساوي است؟ [پس چرا معبودهاي لال بي قدرت و بي سود را با خداي توانا و شنوا که ذاتش خير بي نهايت است، برابر مي دانيد؟!] (??) غيب آسمان ها و زمين ويژه خداست، و کار برپا کردن قيامت براي او جز مانند يک چشم بر هم زدن يا نزديک تر از آن نيست، يقيناً خدا بر هر کاري تواناست. (??) و خدا شما را از شکم مادرانتان بيرون آورد در حالي که چيزي نمي دانستيد، و براي شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزاري کنيد. (??) آيا به پرندگان که در فضاي آسمان، رام و مسخّر [فرمان او] هستند، ننگريستيد که آنها را [از سقوط به زمين] جز خدا نگه نمي دارد؛ يقيناً در آن [وصفي که پرندگان دارند] نشانه هايي [بر توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] ست براي گروهي که ايمان دارند. (??)

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: ان شاء الله زندگي همه‌ي دوستان منور به نور صلوات و قرآن باشد خيلي فرصت نداريم روايت را بفرماييد و دعا بکنيد

حاج آقا فرحزاد: پيغمبر عظيم الشان عليه و آله السلام فرمودند درخواست کننده را رد نکنيد هر طور مي‌شود و بعد فرمودند اگر فقراي دروغ گو نبودند هيچ غني‌اي رستگار نمي‌شد يعني اين که اين چند فقير دروغ گو بلاگردان جان اغنيا شدند اغنيا پيش خدا عذر دارند اگر ما ده جا کمک نکرديم چون آدم‌هايي دورغ گويي بودند اين هم يک لطف و رحمتي است چهار دروغ گو پيدا شدند جان اغنيا را خريدند يعني يک جا جواب و عذر گذاشتند لذا حتي فقراي دروغ گو را هم رد کردن درست نيست يک مبلغ ناچيز بدهيد کلا رد را خدا دوست ندارد. اميدواريم خداي متعال خدا به همه‌ي ما رحمت عنايت کند يک شنبه‌ي هفته‌ي آينده بنا بر قول معتبر تر شهادت امام حسن مجتبي عليه السلام است هفتم صفر را فراموش نکنند و ولادت را بگذارند براي ايام ديگري که آخر هاي ماه ذي الحجه ولادت داريم آن ايام است در ولادت امام هفتم هم زمان شده بهتر است شهادت را احيا کنيم و براي امام حسن قدم برداريم خدا را قسم مي‌دهيم به امام حسن مجتبي که ماه صفر ماه اين بزرگوار است و برادر بزرگوارشان که از همه‌ي گرفتارها رفع گرفتاري بفرمايد و دست دهنده و جود و سخاوت به همه‌ي عزيزان مرحمت کند.

شريعتي: الهي آمين خيلي ممنون فردا ان شاء الله با حضور حاج آقاي حسيني عزيز خدمت شما خواهيم رسيد. السلام عليک يا اباعبدالله.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها