اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

93-07-28-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد - خير و بركت در زندگي (سخاوت)

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: خير و بركت در زندگي (سخاوت و بخل)

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 93/07/28


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور آيينه‌اي سر تا به پا نور * * * آيينه‌اي و خلق حيران صفات‌ات تابيده بر جان تو از ذات خدا نور

چشمي که توفيق تماشاي تو را داشت جسم تو را جان ديده و جان تو را نور * * * قرآن وصف‌ات آيه آيه با شکوه است فرقان نبأ يوسف قيامت هل أتي نور

از کعبه تا مسجد مسير روشن توست از آسمان تا آسمان از نور تا نور * * * خورشيدي و بر شانه‌ي خورشيد رفتي فرياد مي‌زد آسمان نور علي نور

پايان کار دشمنان توست با نار آغاز راه دوستان توست با نور * * * در مدح تو چشم غزل روشن که ديده است وصف تو را از ابتدا تا انتها نور


شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان دوستان خوب بينندگان خوب سمت خدا خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز ايام مبارک تان باشد پر خير و برکت باشد براي همه‌ي شما خيلي خوشحاليم که در اين لحظات در خدمت شما هستيم. خدمت حاج آقا فرحزاد سلام عرض مي‌کنم خيلي خوش.

حاج آقا فرحزاد: عليک السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ي بينندگان عرض سلام دارم، ايام شادي و جشن‌ها را تبريک عرض مي‌کنيم واقعا از صميم دل تشکر مي‌کنم از عزيزاني که بازتاب خوبي داشت بحث غدير يک بنده خدايي نوشته بود من با اين که بضاعت مالي نداشتم و در حد متوسط بودم هزار و دويست نفر را اطعام دادم و روايت تازگي ديدم که امام صادق عليه السلام فرمود اطعام عيد غدير به يک نفر مثل اين است که يک ميليون نفر و 124 هزار پيغمبر و شهدا و صديقين را انسان اطعام بکند ان شاء الله جبران شود اين‌ها خدا را شکر بازتاب خوبي داشت جشن‌هاي مفصلي گرفتند.

شريعتي: امسال جشن‌ها رنگ و بوي ديگري داشت خيلي با شکوه بود.

حاج آقا فرحزاد: هم کميت و هم کيفيت را بايد بالا ببريم و هم مدت‌اش را به يک روز دو روز نباشد خود پيغمبر سه روز مردم را در غدير نگاه داشتند جشن را توسعه بدهيم به چند روز اين جا گلايه‌اي مي‌کنم در پيام‌ها داشتيم خيلي زود هم به استقبال محرم نرويم البته عزاداري و محرم با ذرات وجودمان اجين شده افتخار بنده زير آسمان اين است که روضه خوان امام حسين باشم ولي اين که جشن‌ها را با شادي‌ها و غم‌ها و عزا قاطي نکنيم بعضي‌ها به ما اعتراض کرده بودند هنوز عيد غدير است و خيلي مانده سياه پوش کردند خيلي عجله نکنيد امام حسين راضي نيست امام حسين و حضرت زهرا به اين راضي‌اند که براي اميرالمومنين جشن مفصل بگيريم حداقل تا 25‌ام که امروز است اعياد و جشن‌هاي شادي درباره‌ي اهل بيت است ديروز و امروز چهار حادثه‌ي مهم درباره‌ي اهل بيت اتفاق افتاده و آيات قرآن نازل شده جا دارد که جشن و شادي بگيرند براي اين ايام دو سه روز مانده قبل از محرم به استقبال محرم بروند کاري پسنديده است ان شاء الله اميدواريم پيوندمان با اهل بيت محکم باشد و در مسير رضايت مندي آن‌ها قدم برداريم.

شريعتي: ان شاء الله خيلي خوشحاليم خدمت شما هستيم دوستان مي‌دانند که بحث ما با حاج آقا فرحزاد در مورد برکت بود نکات خيلي خوبي شنيديم در آيينه‌ي آيات و روايت و توضيحاتي که دادند خيلي بازتاب خوبي در پيام‌ها داشت در مورد پاسخ به سوالات حاج آقا فرمودند شايد نشود فرصت مجزايي براي پرسش و پاسخ داشته باشيم به سوالات در ضمن صحبت‌ها پاسخ خواهيم داد.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که جلسه‌ي قبل عرض کردم اين خيلي مهم است که در قرآن 500 مورد در رابطه با بحث ما آيه داريم بسياري از احکام است که در قرآن گاهي يک آيه دو آيه پنج آيه ده آيه حتي براي يک واجب مهم يک آيه نازل شده و طبق آن حکم واجب شده ولي بحث انفاق و سخاوت و احسان حدود 500 آيه خيلي است در 500 جاي قرآن به عنوان‌هاي مختلف خداي متعال سفارش به انفاق احسان صدقه قرض الحسنه نيکي و کار خير کرده و اگر عزيزاني که جلسه‌ي قبل بحث ما را ديده باشند ما اشاره کرديم که در بعضي جاها احسان و انفاق بر تقوا و بر اعتقادات مقدم شده اين سوره‌ي مبارکه‌ي ليل که‌شان نزول‌اش را مفصل گفتيم «فَأَمَّا مَنْ أَعْطي وَ اتَّقَي‏، وَ صدَّقَ بِالحُْسني‏، فَسنُيَسرُهُ لِلْيُسرَي» (ليل/7-5) عطا کردن بخشيدن بر تقوا و تصديق قيامت مقدم شده يعني خود خدا عنايت دارد اول مي‌گويد بي مايه فطير است بايد يک خرجي بکني مالي جاني انفاقي کسي که انفاق بکند و  تقوا داشته باشد و تصديق بکند به جزا و حسني همه‌ي درهاي بسته را به رويش باز مي‌کنند فَسنُيَسرُهُ لِلْيُسرَي بن بست ندارد اين آيات خيلي مهم است درباره‌ي سخاوت و بخل «وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْني‏، وَ كَذَّب بِالحُْسني‏، فَسنُيَسرُهُ لِلْعُسرَي» (ليل/10-8) آن طرف هم مقدم شده اگر بخل بورزد احساس بي نيازي بکند اين منجر مي‌شود به تکذيب قيامت که من اين را اشاره بکنم در پيام‌ها خيلي خوشحالم که بيننده‌ها هم رد يابي مي‌کنند و هم نکته‌هاي نگفته را يا اعتراض و يادآوري را انجام مي‌دهند ما دو داستان داريم يک داستان درباره‌ي آن کسي است که من عرض کردم که آمد باغي را فروخت به آن صاحب درخت و صاحب درخت هم به او واگذار کرد پيغمبر به صاحب خانه بخشيدند يک داستان ديگر است جدا از اين است آن درباره‌ي ثمره بن جندب است که آن هم درختي داشت سرزده وارد خانه مي‌شد درخت مال خودش بود خانه مال کس ديگري بود از دست و دهان اين بچه‌ها مي‌کشيد پيغمبر آمدند چند بار گفتند با اجازه وارد شو حاضري اين درخت را من بخرم در بهشت براي تو درختي وعده دهم قبول نکرد وقتي قبول نکرد پيغمبر به صاحب خانه گفت درخت را بکن از جا و بکن به صورت صاحب کنايه از اين که بينداز زور  لا ضَرَرَ و لا ضِرارَ فِي الإسلامِ جايي که من بخواهم از حق خودم استفاده کنم ولي هزار حق ديگران را ضايع بکنم يک قاعده و قانوني در فقه درست شده مثلا يک کسي خانه يا حتي مسجد در معبر قرار گرفته که ميليون نفر در زحمت مي‌افتند از همين قاعده استفاده مي‌کنند خانه را اگر طرف واگذار نکند مجبورند خراب بکنند مردم در زحمت‌اند ولو راضي نباشد سد معبر را بايد حل کرد اسلام راضي نيست به ديگران زحمت بيفتد اين دومي جدا است و اين ثمره بن جندب هم به خاطر اين که بخل ورزيد طرف دار معاويه شد و حديث جعل کرد عليه اميرالمومنين جزء بدترين منافقين شد بخل آدم را هم به کفر مي‌رساند و هم به نفاق مي‌رساند خيلي چيز خطرناکي است داستان‌هاي قرآني فراوان داريم قوم لوط روايت داريم اول اطعام مي‌دادند مهمان داري مي‌کردند ولي بر اثر بخل مبتلا شدند به آن عمل شنيع و بعد بلاي آسماني بر آن‌ها نازل شد داستان هابيل و قابيل دو فرزند حضرت آدم که علت اين آدم کشي و علت اين که اين جنايت فجيع اتفاق افتاد چه بوده؟ اگر قبل‌اش را مرور کنيم  «إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ» (مائده/27) حضرت هابيل فرزند حضرت  آدم دام دار بود چوپان بود گوسفند توليد مي‌کرد که شغل خيلي خوبي است خيلي از انبياء چوپان بودند جناب قابيل مزرعه داشت کشاورزي مي‌کرد که آن هم شغل خوبي است کار توليدي چيز خوبي است خداي متعال مي‌خواست اين‌ها را امتحان بکند به حضرت آدم فرمود به اين‌ها بگوييد هديه‌اي و قرباني بدهند به در خانه‌ي خدا مي‌خواست امتحان کند که سخاوت اين‌ها بخل اين‌ها در چه حدي است چند مرده حلاج‌اند چون در مال خيلي امتحان زيادي در قرآن داريم که واقعا اين مطلب حقي است که هر که از پل بگذرد خندان بود آدم فکر مي‌کند همين پول است همين دنيا است آيه‌ي دنيا همين است «فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ» (آل عمران/185) واقعا اگر کسي از پول بگذرد پول گول‌اش نزند روايت داريم وقتي درهم دينار و مال دنيا درست شد شيطان گرفت به چشمان‌اش کشيد من با شما خيلي‌ها را گمراه مي‌کنم حتي به نفاق و کفر مي‌رساند طرف را به ارتداد مي‌رساند خداي متعال به حضرت آدم فرمود به بچه‌هايت بگو يک هديه‌اي را براي خدا بدهيد هابيل سخاوت‌مند بود رفت در ميان گوسفندان‌اش گشت يک گوسفندي که خيلي چاق و چله و قرباني‌هايي هم که حاجي‌ها مي‌دهند براي صدقه نمي‌دهد زکات نمي‌دهد انفاق نمي‌کند صله رحم نمي‌کند گره گشايي نمي‌کند مشکلي را حل نمي‌کند جلوي او از گرسنگي بميرند معروف است يک کسي در زمان قحطي نان زير بغل‌اش گذاشته بود داشت مي‌رفت يک نفر نشسته از گرسنگي دارد مي‌رود و اشک‌هايش جاري است گفت چرا گريه مي‌کني گفت من از گرسنگي مي‌ميرم ضعف دارم هفت هشت نان بغل‌اش بود اين نشست گريه کرد گفت من دارم مي‌ميرم تو چرا گريه مي‌کني گفت به خاطر مظلوميت و گرسنگي تو گفت خب يکي از نان‌ها را به من بده گفت گريه هر چقدر بخواهي براي تو انجام مي‌دهم ولي نان نمي‌دهم رذيله‌ي واقعا بدي است اميرالمومنين عليه السلام گفت آدم بخيل از ظالم هم بدتر است چون ظالم ممکن است حق الناس را ادا بکند رستگار شود چون بخيل اگر با اين از دنيا رود چون تمام اعمال را پايمال مي‌کند يک چيز ذاتي است بايد مبارزه کرد راه حل‌هايش را مي‌گوييم خود را از خيلي فضيلت‌ها محروم مي‌کند فقط حريص است جمع مي‌کند روايت داريم آدم بخيل هيچ وقت خوشي و راحتي ندارد نه به خودش مي‌رسد نه به اطرافيان‌اش همه آرزوي مرگ‌اش را مي‌کنند حديث است که اگر اشتباه نکنم در نهج البلاغه است آدم بخيل هيچ وقت خوش و راحت نيست خرج خودش و خانواده‌اش نمي‌کند به ديگران توسعه نمي‌دهد ايام شادي است مي‌گويند يک آدم خسيس و بخيلي بود خيلي حساب گر و خيلي در خرج کردن دست‌اش مي‌لرزيد سابقا برق نبود چراغ نفتي بود يا روغني بود سحر بلند شد برود حمام حمام هم معمولا بيرون بود چراغ نفتي را روغني را روشن کرد و لباس‌ها و بغچه‌ي حمام را گرفت و با حمام هم مثلا يک کيلومتر فاصله داشت رفت برود حمام ده دقيقه نيم ساعت گذشت زود گذشت طبق معمول بايد طول مي‌کشيد خانم‌اش گفت چرا زود برگشتي مگر حمام نرفتي غسل بکني گفت چقدر تو نفهم و جاهلي من حواس‌ام نبود دم حمام که رسيدم يادم آمد که نفت چراغ مصرف مي‌شود روغن‌اش مصرف مي‌شود و به من خسارت وارد مي‌شود برگشتم چراغ را خاموش کنم بعد بروم حمام خانم‌اش گفت تو چقدر نفهمي تو فکر نکردي که مي‌آيي يک بار ديگر برمي‌گردي گيوه‌هايت ساييده مي‌شود گفت خاک بر سر خودت من گيوه‌هايم را در آورده‌ام پا برهنه آمده‌ام حاضر است به آب و آتش بزند برود آن طرف شهر يک جنسي دو هزار ارزان‌تر است که مبادا پول خرج نکند پول به تاکسي راننده اي. آشنايي داشتيم مي‌گفتم من روغن ماشين‌ام را خودم عوض مي‌کردم کثيف مي‌شدم مي‌رفتم حمام يک نفر گفت چقدر بخيلي نمي‌خواهي پولي گير تعويض روغني بيايد او هم به خيري برسد خيلي کارها است نه اين که دوست داريم کار کنيم مي‌خواهيم پول خرج نکنيم يا خير به ديگري نرسد.

شريعتي: گاهي زندگي‌ها يک مقداري سخت مي‌شود بايد همين طور حساب معيشت را داشته باشيم شما در مورد آن‌هايي صحبت مي‌کنيد که دارند و خرج مي‌کنند.

حاج آقا فرحزاد: يک موقعي نمي‌خواهيم زياده روي کنيم و خرج بي جا نکنيم اين درست است فرق بين بخل و ميانه روي خرج کردن و خساست را مي‌گوييم يک موقعي است که مي‌خواهيم تنبلي بکنيم نمي‌خواهيم خير به ديگران برسانيم اين بد است اما يک موقعي نه قصد ما اين است که خير به ديگران برسانيم کار خير بکنيم آن خوب است اين را بايد بعدا بحث‌اش را مي‌کنيم جدا است يک تفکيکي بايد بشود سيره‌ي پيغمبر و اهل بيت اين بوده که هر چه مي‌توانستند يک بزرگواري مي‌فرمود اگر من يک روز احسان نکنم انفاق نکنم شب خواب‌ام نمي‌برد اين جزء ذات من شده مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني رحمة الله عليه مرجع بزرگي بودند ايشان وقتي از دنيا رفتند کشورهاي مختلف حتي شوروي سابق آن زمان عزاي عمومي اعلام کردند اين قدر فراگير بوده تمام هندوستان کشورهاي مختلف از ايشان تقليد مي‌کردند شيعه‌هاي دنيا ايشان در سخاوت خيلي فوق العاده بود يک بزرگي که اطلاع داشت از بعضي از مسائل پنهاني فرمودند شخصيت‌هايي بود گاهي ارتباط‌هايي با امام زمان از طريق مکاشفه و تشرفات داشته به امام زمان عليه السلام توسل پيدا کرده بود در نجف عالمان برجسته خيلي هستند چطور شد که شما ايشان را ميدان داديد حتي در زمان ايشان بعضي‌ها بودند از نظر علمي بالاتر از ايشان بودند آقا به ايشان فرموده بودند که شما برو از ايشان درخواست کمک بکن و از ديگران هم درخواست بکن ببين تفاوت‌اش چقدر است از ايشان رفته بود براي امر خيري کمک خواسته بود ايشان سنگ تمام گذاشته بودند ديگران سخت مي‌گرفتند بتوانيم بدهيم  نتوانيم بدهيم مي‌دادند هم يک ذره کم. سخاوت ايشان و سينه داري ايشان فوق العاده بود همين تازگي يک بزرگي براي من نقل کرد ايشان به حاجي‌هايي که مکه رفته بودند آن موقع کوچه‌ي بني هاشم بود زمان ايشان فقير خيلي زياد بوده در مدينه گفته بود لازم است حاجي‌هايي که مي‌روند همه‌ي فقرا به آن‌ها کمک بکنند به تعبير ايشان ما بايد ايشان را زمين بزنيم آن‌ها که نمي‌توانند ما را زمين بزنند ما بايد با صدقه و انفاق ديگران را جذب بکنيم آن بزرگوار مي‌فرمود آن زمان رفته بودند مدينه کوچه‌ي بني هاشم بين الحرم مي‌رفتيم همه‌ي فقيرها مي‌گفتند رحم الله سيد ابا الحسن خدا سيد ابوالحسن را رحمت کند مي‌دانستند دستور ايشان بود خانواده‌هاي زيادي به استغنا مي‌رسيدند يکي از سوالاتي که بيننده‌ها زياد مي‌پرسيدند که در جلسات آينده مي‌گوييم آيا ما به متکديان و گداهاي در چهارراه‌ها کمک بکنيم يا نه. مرحوم آسد ابوالحسن بار اول منزل‌اش را فروخت و شهريه داد و اگر شهريه نمي‌رسيد قرض مي‌کرد يعني خودش را به زحمت مي‌انداخت شاخصه‌ي مهم‌اش سخاوت‌اش فوق العاده بوده خودش را به آب و آتش مي‌زد گاهي با خادم‌اش مي‌رفتند خانه‌ي کسي که گرفتار بود قابله اگر لازم داشت مي‌رفت در خانه‌ي قابله اين مرجع تقليد اين که واقعا مورد نظر امام زمان قرار گرفت  و حضرت واقعا خيلي به ايشان نظر داشتند يکي از دوستان ما پدرشان از علماي برجسته بود صاحب رسانه بود فوت کرده بود مي‌گفت پدر من زمان آسد ابوالحسن اصفهاني زندگي مي‌کرد مرحوم سيد فرمود يک موقع کاري کمکي مي‌خواهي به من خبر بده اشاره‌اي بکن پدر من مضطر نمي‌شدند مراجعه نمي‌کرد يک بار مي‌گفت من مضطر شدم رفتم خدمت مرحوم سيد ديدم ايشان فرمودند که صبر بکن ظاهرا چيزي در بيت المال نبوده اواخر عمر هم ايشان قرض مي‌کرده بعدا قرض‌هايش را دادند گره گشايي برايش خيلي مهم بود رفت يک مقدار پول خورد آورد زياد بود ولي خورد بود من تعجب کردم يک بيت مرجع. ايشان خيلي عذرخواهي کرد از اين که پول خورد است گفت حقيقت‌اش در دستگاه ما هيچ پولي نبود خدمت شما تقديم کند از بچه‌ها اجازه گرفتم پول خوردهايي که در قلک بچه‌ها بود با اجازه‌ي آن‌ها قلک‌شان را شکستم که کار شما راه بيفتد حالا اين خاطره هم خاطره‌ي قشنگي است مي‌گويند بنده خدايي خيلي مستاصل بود رفت خدمت مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهاني گفت خانم من تازگي زاييده ضعف دارد احتياج به گوشت دارد کمک‌ام کن مرحوم سيد هم کمک‌اش کرد بعد از  دو سه ماه که گذشت دوباره مستاصل شد گفت سيد پيرمرد است فراموش کار است گفت خانم من تازگي زاييده کمکي بکن تقويت لازم دارد آقا کمک کرد بار سوم چهارم هر دفعه بهانه‌اش همين بود عوض نمي‌کرد که خانم من زاييده مي‌گفت سيد متوجه نمي‌شود يک بار ديگر که تکرار شد مرحوم سيد مي‌خواست اشاره کند که من حواس‌ام است گفته بود شما قدر خانم‌ات را بدان خانم‌هاي ما زود‌تر از نه ماه نمي‌توانند بزايند اما خانم شما هر دو سه ماه الحمدلله مي‌زايد ولي ما حديث داريم آدم سخي آدم کريم وقتي هم که گول‌اش بزنند گول مي‌خورد به خاطر اين که مي‌خواهد سخاوت را به خرج بگيرد مي‌فهمد که دارند سر‌اش را کلاه مي‌گذارند بهانه است ولي دست از سخاوت نمي‌بردارد کريم خدعه را مي‌پذيرد براي اين که اهل سخاوت باقي بماند بهانه‌اي باشد براي کمک کردن اميدواريم که اين آيات و روايات 500 آيه خيلي است درباره‌ي انفاق و احسان که عامل مهم در برکت زندگي ما است در ما اثر گذار باشد.

شريعتي: ان شاء الله اين ايمان بسيار بزرگ و دل بسيار وسيع و جرئت مي‌خواهد شيطان مي‌ترساند شما اشاره کرده‌ايد ان شاء الله از برکات سخاوت همه‌ي ما بهره‌مند شويم مشرف شويم به محضر قرآن کريم صفحه‌ي 240 قرار امروز سمت خدايي هاست آيات 38‌ام تا 43‌ام سوره‌ي مبارکه‌ي يوسف در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود تلاوت تان توأم با تدبر باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللَّـهِ مِن شَيْءٍ ذَلِكَ مِن فَضْلِ اللَّـهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ?38? يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ?39? مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّـهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ?40? يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ ?41? وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ ?42? وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ ?43?

ترجمه:

و [از ابتدا] از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروي کرده ام، براي ما شايسته نيست که چيزي را شريک خدا قرار دهيم. اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است، ولي بيشتر مردم ناسپاسند. (??) اي دو يار زندان! آيا معبودان متعدد و متفرق بهتر است يا خداي يگانه مقتدر؟ (??) شما به جاي خدا جز [بت هايي] با نام هايي بي اثر و بي معنا که خود و پدرانتان آنها را نامگذاري کرده ايد نمي پرستيد، خدا [که صاحب اختيار همه هستي است] هيچ دليلي بر [حقّانيّت آنها براي پرستش] نازل نکرده است. حکم فقط ويژه خداست، او فرمان داده که جز او را نپرستيد. دين درست و راست و آيين پابرجا و حق همين است، ولي بيشتر مردم [حقايق را] نمي دانند. (??) اي دو يار زندان! اما يکي از شما [از زندان رهايي مي يابد و] سرور خود را شراب مي نوشاند، اما ديگري به دار آويخته مي شود و پرندگان از سر او خواهند خورد. تعبير خوابي که از من جويا شديد، تحققّش قطعي و انجامش حتمي شده است. (??) و به يکي از آن دو نفر که دانست آزاد مي شود، گفت: مرا نزد سرور خود ياد کن. ولي شيطان ياد کردنِ از يوسف را نزد سرورش از ياد او برد؛ در نتيجه چند سالي در زندان ماند. (??) و پادشاه [مصر به بارگاه نشينانش] گفت: پي در پي در خواب مي بينم که هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را مي خورند، و نيز هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک را مشاهده مي کنم؛ شما اي بزرگان! اگر تعبير خواب مي دانيد درباره خوابم نظر دهيد. (??)

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: قرآن وصف‌ات سوره سوره با شکوه است فرقان نبأ يوسف قيامت هل أتي نور چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را هديه بکنيم به روح آسماني حضرت علي عليه السلام. نکته‌ي صلوات بر محمد و آل محمد را حاج آقاي صلوات به رسم دو شنبه‌ها بفرمايند.

حاج آقا فرحزاد: يک وعده‌ي بسيار مهمي پيغمبر خدا مرحمت فرمودند براي آن‌ها که مداومت بر ذکر صلوات دارند با صاحب صلوات خود پيغمبر مشحور خواهند شد ديگر چيزي بالاتر از اين نداريم أَوْلَى النَّاسِ بِي فِي يوْمِ الْقِيامَه أَکْثَرُهُمْ عَلَي صَلَاه نزديک‌ترين به افراد به من روز قيامت آن‌هايي هستند که در دنيا زياد صلوات فرستادند زياد گفتن عشق و محبت مي‌آورد و کسي را هم که محبت بکند زياد ياد مي‌کند کسي را هم اگر زياد دوست داشت با او محشور مي‌شود اين روايت طبق قواعد هم است ان شاء الله اگر کسي مي‌خواهد با چهارده معصوم محشور شوند در عالم برزخ در عالم قيامت دل و جان‌شان هميشه نوراني کنند با صلوات بر محمد و آل محمد. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. نکته‌ي قرآني در آيه‌ي اول اين صفحه وقتي حضرت يوسف تعبير خواب را کردند و درست اتفاق افتاد براي آن عزيز مصر بياني دارد که «وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ» ملت که ما مي‌گوييم ملت فلان در عربي و در لسان قرآن به معني آيين است يعني من از آيين و روش پدران‌ام که حضرت ابرهيم بوده اسحاق بوده يعقوب بوده چون پدر بزرگوار حضرت يوسف يعقوب است فرزند اسحاق فرزند ابراهيم با دو واسطه به حضرت ابراهيم مي‌رسد اصالت خانوادگي ريشه‌ي خانوادگي مهم است از آن‌ها من اسم بردم و پيروي مي‌کنم پيروي صالحان و انبيا و خوبان را و مهم‌ترين شاخصه‌ي آن‌ها هم اين بوده که مشرک نبودند «مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللّهِ مِن شَيْءٍ» براي خدا شريک قائل نمي‌شويم که شريک قائل شدن منشأ تمام مفاسد است انسان کنار خدا چندگانه پرست باشد و توحيد منشأ تمام خيرات است و اين که چنين پدراني را خدا به من مرحمت کرده و من مشرک نيستم اين از فضل خدا بر ما است که اگر انسان به فضل خدا متکي شود رستگار است مي‌فرمايد اکثر مردم شکر گزار نعمت‌هايي که خدا به آن‌ها مرحمت کرده ان شاء الله جزء اقلي باشيم که «وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ» (سبا/13)

شريعتي: اين روزها روزهاي مبارکي است روزهايي که منسوب به اهل بيت عليهم السلام است روز مباهله روز نزول هل اتي روز خاتم بخشي حضرت علي و نزول آيه‌ي إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ و امروز هم روز نزول سوره‌ي هل اتي انسان يا دهر است ما خدمت شما هستيم بخش پاياني را اختصاص داديد به اين نکته.

حاج آقا فرحزاد: بله همان طور که اول صحبت عرض کردم واقعا جا دارد اين دو روز مثل عيد غدير جشن گرفته خيلي روزهاي بزرگي است حتي اعمال دارد تک تک اين‌ها در عظمت اهل بيت هر کدام‌شان کافي است اولا آيه‌ي تطهير که ديروز نازل شده «لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ» که اهل بيت را از هر عيب و نقص و اشتباه و خطا و آلودگي پاک کرده از هر کسي پوشيده نيست و فقط براي و اين خيلي مهم است خود اين يک کتاب است و واقعا بايد روي‌اش مانور دارد در عظمت اهل بيت ديگران در اين آيه نيستند  پيامبر تا شش الي هشت  ماه بعد از نزول آيه مي‌رفتند در خانه‌ي حضرت علي و حضرت زهرا اشاره مي‌کردند به خانه‌ي بانوي بزرگوار مي‌فرمودند «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکمُ‏ْتَطْهِيرًا» (احزاب/33) تا کسي مبادا فکر نکند که اين آيه براي همسران پيغمبر است درباره‌ي ديگران است اين خودش يک بحثي است که فرصت نيست يکي ديگر از چيزهايي که در اين ايام اتفاق افتاده آقاي عالي هم ديروز اشاره فرمودند آيه‌ي مباهله است که اين هم در عظمت اهل بيت مهم است پيغمبر مستجاب الدعوه است تنها مي‌تواند برود نفرين بکند دعا بکند کار پيش ببرد چرا امر مي‌کند ابنائنا را بياور چرا امر مي‌کند نسائنا را بياور چرا خدا امر مي‌کند انفسنا که حضرت علي است بياور مي‌خواهد بگويد‌اي پيغمبر کار تو بدون آن‌ها پيش نمي‌رود اِنَّهُمْ مِنّي وَ اَنَا مِنْهُمْ آن‌ها با شما هستند و  جدا از شما نيستند  والله العلي العظيم اگر اميرمومنين کنار پيغمبر نبود حضرت زهرا حسنين نبودند دين پيغمبر پيش  نمي‌رفت اين بزرگواران کنار پيغمبر بودند حمايت کردند که دين پيغمبر پيش رفت و بنده خودم اين روايت را خيلي جالب است مأموم از امام هشتم عليه السلام سوال کرد که قرآن در مورد حضرت علي آيه زياد دارد در عيد غدير فرصت نشد بگوييم زيارتي از امام هادي عليه السلام نقل شده در مفاتيح هم است زيارت اميرالمومنين در روز غدير مثل زيارت جامعه‌ي کبيره است حدود سي چهل آيه‌ي قرآن در اين زيارت همراه زيارت امام هادي عليه السلام انشاء فرمودند در ضمن زيارت مثلا سلام بر شما شخصيتي که نبأ عظيم هستي «الَّذي هُمْ فيهِ مُخْتَلِفُونَ» اشاره به سوره‌ي نبأ سلام بر شما که يَشفي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ يعني زيارتي که مشحون به آيات و روايات خود امام هادي در مسيري که آمدند از مدينه بروند سامراء براي حضرت امير خواندند ما آيه درباره‌ي حضرت خيلي داريم. مأمون آدم فاضلي بوده علم‌اش بالا بوده مناظره مي‌کرده از امام هشتم پرسيد مهم‌ترين آيه درباره‌ي عظمت جدتان حضرت علي چه آيه است ما ابتدا به ذهن مان مي‌آيد در باره‌ي غدير خم باشد ولي حضرت علي عليه السلام فرمودند آيه‌ي مباهله است چون در آيه‌ي مباهله به قول ما خدا سنگ تمام گذاشته مي‌فرمايد حضرت علي نفس پيغمبر است اَنفُسِنا يعني جان پيغمبر است اگر گفتيم فلاني عين فلاني است تمام کمالات را بر او ثابت کرديم پس همه‌ي کمالات پيغمبر در علي است جز نبوت اين خيلي مهم است خدا مي‌فرمايد در قرآن که نفس پيغمبر است علماي اهل سنت نقل کرده‌اند ديروز آقاي عالي از زمخشري خواندند آن‌ها حجت را تمام مي‌کند موضوع ديگر که به بحث ما خيلي ارتباط دارد دو موضوع مهم ديروز و امروز اتفاق افتاده انگشتر بخشيدن حضرت علي در حالت رکوع و سه روز اطعام دادن به مسکين و يتيم و اسير خدا براي چه به اهل بيت اين همه مقام داده و طبل زده در اين آيات نه به خاطر نماز شب عبادت‌شان فوق العاده بوده شجاعت جهاد همه‌اش فوق العاده است آدم بزرگ همه‌ي کارهايش بزرگ است ولي طبل و مانوري که خدا داده به خاطر دادن انگشتر اين مهم بوده در حالت رکوع به سائل مبادا او برود به او نرسد در نماز هم سخاوت را ترک نکرده سه روز اطعام دادند روي اين خدا مانور داده خدا مانور نداده که اين‌ها نماز زياد خوانده‌اند سه روز گرسنگي کشيدند روزه گرفتند نه شاخصه‌ي مهم‌اش انفاق بوده پس انفاق خيلي مهم است «وَ يُوثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» (حشر/9) بسياري از آياتي که در فضائل اهل بيت درباره‌ي انفاق و صدقه و خير رساندن به ديگران است در آيه‌ي رکوع خدا مي‌فرمايد ولي شما خدا و پيغمبر و کساني که ايمان آوردند اقامه‌ي نماز مي‌کنند و  زکات و صدقه مي‌دهند  وَهُمْ راكِعُونَ که سائل را بنده‌ي خدا هيچ کس کمک‌اش نکرد داشت نا اميد شد سر بالا کرد گفت خدا تو شاهدي من از گرسنگي تلف شوم هيچ کس از آن‌ها در خانه‌ي خودت به من کمک نکرد اميرالمومنين در حال رکوع بودند نمي‌توانستند نماز را بشکنند ديدند ممکن است برود اشاره کردند با انگشت که بيا نزديک او هم متوجه شد حضرت در حالت رکوع انگشترش را که موجودي‌اش بوده در آن زمان دادند به رکوع پيغمبر گريه کردند گفتند چه کسي اين کار را کرده که آيه برايش نازل شده «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ » (مائده/55) البته نمي‌دانم اين را بايد گفت يا نگفت ما داريم بعضي از افرادي که مي‌خواستند خودنمايي کنند آمده‌اند صحنه سازي کردند به يک کسي گفتند بيا التماس دعا کن و چيز بخواه و در حالت رکوع ما انگشتر بدهيم آيه درباره‌ي ما نازل شود آخر اين نعوذ بالله شدني است؟ امروز روز تکريم خانواده هم است به همين مناسبت نام نهاده شده و اکرام خانواده‌ها و همسر و اولاد و پدر و مادر خودش يک موضوع مهمي است که مي‌طلبد درباره‌اش جدا بحث شود چند نکته‌ي مهم مي‌گويم. سوره‌ي هل اتي که بخشي‌اش را آقاي ميرباقري خدمت بيننده‌ها فرمودند تکه‌هاي ديگرش را عرض مي‌کنم حدود هفده آيه از اين سوره در رابطه با جرياني که براي اهل بيت اتفاق افتاده «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» (انسان/8) امام حسن و امام حسين مريض شدند پيغمبر خدا فرمودند نذري بکنيد آن‌ها هم سه روز روزه نذر کردند يا فرمودند نذر بکنيد سه روز روزه بگيريد يا بعضي از اهل مدينه پيشنهاد دادند هر دو روايت است حسنين با اين نذر خوب شدند اميرالمومنين عليه السلام چيزي در خانه نبود از يک يهودي مقداري جو قرض کردند حضرت زهرا عليها سلام طبخ کردند پخت کردند آماده کردند موقع افطار مسکيني آمد ناله زد من گرسنه‌ام اين‌ها آماده شده بودند براي خوردن افطار اين‌ها هم موقع افطار مي‌آمدند اگر نيم ساعت دير مي‌آمدند خورده بودند يا اول صبح مي‌آمدند غذا نبود اين‌ها مي‌گذاشتند واقعا انسان بودند يا فرشته بودند اين را هم احتمال دادند قاعدتا انسان‌هاي معمولي بودند شب اول مسکين آمد اميرالمومنين سهم خود را دادند حضرت زهرا هم دادند امام حسن امام حسين هم دادند حضرت فضه‌ي خادمه هم داد خودشان با آب افطار کردند سحري هم چيزي نداشتند افطار و سحر آب خالي بود چون نذرشان اين بود که سه روز پشت سر هم روزه بگيرند «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا» (انسان/7) با آب خالي روزه را ادامه دادند و شب بعد باز يک يتيم آمد التماس دعا کمک مي‌خواهم پنج بزرگوار نان را دادند روز دوم هم همين طور سپري شد روز سوم هم با آب خالي که امام حسن بعد از سه روز لرزه به بدن‌شان افتاده بود البته با ميل خودشان اين کار را کرده بودند شب سوم هم اسير آمد که اسيري بود در محدوده‌ي مدينه بايد زندگي مي‌کرد و انفاق کردند نکته ي‌هاي مهمي که در اين است که خيلي مهم است خيلي وقت کم است عرض مي‌کنيم يکي اين که اين‌ها نياز داشتند خودشان گرسنه بودند اين خيلي مهم است يک وقت آدم نياز ندارد کمک مي‌کند اين ارزش ندارد «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/92) ‌به اين طعام نياز داشتند علاقه داشتند سلول‌هاي وجودشان نياز به اين طعام داشتند اما انفاق کردند اين خودش نکته‌ي مهمي است ديگران را مقدم داشتند اين کار را کردند يک بزرگي حرفي زد شايد چند وقت است که من در گوش‌ام است فرمودند اهل بيت سه روز تنها افطاري‌شان لقمه‌ي دهان‌شان را به مسکين و يتيم و اسير دادند به ما 124 هزار پيغمبر علما قرآن مي‌فرمايد زکات بده خمس بده اضافه‌ي مالت‌ات را بده يک پنجم بده خيلي‌ها حاضر نيستند بدهند نود درصد حاضر نيستند بدهند ده درصد هم هي دست و پا مي‌زنند در بروند يا کم بدهند لقمه‌ي دهان‌شان را مي‌دادند مي‌فهميدند انفاق چه آثاري دارد هفده آيه‌ي خدا غوغا است آن‌هايي که با عربي آشنا باشند چيزهايي که در اين سوره آمده در هيچ جاي قرآن نيامده شَرَابًا طَهُورًا، وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ اين‌ها تک است در قرآن يک شاخصه‌ي مهم اين انفاق اين بوده «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء» (انسان/9) انفاق‌هاي ما معمولا اين طور است همه خبر دار شوند پلو قرضي است بعد منت مي‌خواهيم بگذاريم بسياري از انفاق‌ها را مي‌خواهيم بعد پخش شود فلان جا گفته شود فلان مدرسه را ساخته فلان کار را کرده اين بزرگواران اخلاص‌شان خيلي مهم بوده روايت داريم که خدا از دل اين‌ها خبر داشت اين‌ها به زبان هم نگفتند ثواب هم نمي‌خواهيم تشکر هم نمي‌خواهيم از شدت اخلاص خدا اين همه چيزهاي مهم در قرآن آورده مي‌گويد «إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا» (انسان/22)  دست مريزاد يک نکته‌ي ديگر را هم اشاره بکنم که نگوييم اين‌ها مال اهل بيت است روايت ديده‌ام يعني اين آيات درباره‌ي هر مرد مومن و زن مومنه‌اي که مسير اين بزرگواران را برود است فضه‌ي خادمه جزء اهل بيت نبود خدمتگزار کرد ولي چون همراهي کرد اين برکات نصيب‌اش شد تبعيت کرد. بهره‌مند شويم از اين برکاتي که خدا به اهل بيت داده يک گوشه‌ي انفاق و سخاوت آن‌ها به ما بخورد هفت پشت ما را آباد مي‌کند.

شريعتي: خيلي خوب ان شاء الله آن دنيا هم مشمول شفاعت و دستگيري اهل بيت باشيم. حاج آقا دعا بکنند

حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم مي‌کنيم به حق محمد و آله و به امام زمان از ما راضي و فرج‌اش را نزديک و رفع گرفتاري از همه‌ي گرفتارها آن‌هايي که مريض دارند خيلي سفارش کردند آن‌هايي که ازدواج نکردند آنهايي که بچه ندارند خانه ندارند خدايا به حق حضرت فاطمه‌ي زهرا به حق پدر و شوهر و فرزندان‌اش به همه‌شان لطف بکن و همه را حاجت روا بفرما. السلام عليک يا ابا محمد يا حسن بن علي و السلام عليک يا اباعبدالله.

شريعتي: بسيار ممنون فردا ان شاء الله با حضور حاج آقاي قمي خدمت شما خواهيم رسيد. بهترين‌ها را براي شما آرزو مي‌کنم. السلام عليک يا ابا عبدالله.


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها