اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

93-04-02-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-راه‌هاي شكرگزاري

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راه‌هاي شكرگزاري
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 02/04/93  

 
بسم الله الرحمن الرحيم


و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين


روزي گره از زلف تو باز خواهد شد *** راز شب تار بر ملا خواهد شد
تو آيه وحدتي كه با آمدنت *** هر قطب نما قبله نما خواهد شد


آقاي شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي بيننده‌هاي خوبمان، خانم‌ها و آقايان. آرزو مي‌كنم در هر كجا كه هستيد باغ ايمانتان آباد باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليكم خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي فرحزاد: عليكم السلام و رحمة الله، خدمت‌ شما و همه‌ي‌ بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام  داريم. هفته آخر ماه شعبان را سپري مي‌كنيم. در دعايي هست كه مي‌فرمايند: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ» (بحارالانوار/ج94/ص72) خدايا اگر در اين باقيمانده شعبان ما را نيامرزيدي، اين چند روز آخر ما را بيامرز و پاك كن كه با پاكيزگي وارد ماه مبارك رمضان شويم.  
آقاي شريعتي: بحث ما در ذيل بحث خير و بركت در زندگي، بحث شكر و شكرگزاري بود و الحمدلله مباحث خوبي را شنيديم. خدا را شكر مي‌كنيم. امروز بحث شكر تمام مي‌شود.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
هفته گذشته اشاره كرديم كه راه‌هاي شكرگزاري يكي زباني است. الحمدلله گفتن زباني است. يكي معرفت قلبي است. يعني اينكه انسان با قلبش و جانش درك كند. راه ديگر شكرگزاري، عمل درست انجام دادن است و استفاده و برداشت درست از نعمت است. شكر هر نعمت اين است كه انسان از آن نعمت در حد اعلا استفاده كند و برداشت صحيح داشته باشد. خداي متعال به ما نعمت حيات داده است.
هر نفس ز انفاس عمرت گوهري است *** آن نفس سوي خدايت رهبري است
حافظ مي‌فرمايد: وقت را غنيمت دان، هر قدر كه بتواني حاصل از حيات اي جان، يك دم است تا داني. نعمت وجود حياتي كه خداي متعال به ما مرحمت كرده، داريم كه روز قيامت كسي قدم از قدم برنمي‌دارد «يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةٍ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» (بحارالانوار/ج27/ص311) از چهار چيز سؤال جدي مي‌شود. يكي اينكه عمرت را در چه راهي صرف كردي؟ آيا اين نعمت خدا را در مسير بندگي‌اش صرف كردي؟ اين مصرف كردن هر نعمتي در راه خدا شكر گزاري نعمت‌ها است. از جواني سؤال مي‌شود. اين جواني را در چه راهي صرف كردي؟ مبادا بيراهه رفته باشيم. ديگري شكر از مال است. خدا سؤال مي‌كند مال را از كجا بدست آوردي و در كجا مصرف كردي؟ آيا حق اين مال را ادا كردي؟ ما مال را براي حل مشكل ديگران به تو داديم. خمس بدهي، زكات بدهي، صله رحم كني و به فقرا احسان كني. روز قيامت آن ثروتمنداني كه حق مال را ادا نكردند، خداوند مي‌فرمايد: شما وكيل من بوديد كه در حق ديگران احسان كنيد. نه اينكه مال اندوزي كنيد و ديگران را از بين ببريد. شكر هر نعمت اين است كه آن نعمت را درست استفاده كني و خير به ديگران برساني.
روايت داريم شكر مؤمن «شكر المؤمن يظهر في عمله» (غرر الحكم/ص279) «شكر المنافق لا يتجاوز لسانه» (غرر الحكم/ص459) منافق فقط زبان است. ولي مؤمن شكر در عملش بايد پياده شود. يعني اگر خدا به او مالي داده، درست مصرف كند. اگر خدا علم به او داده است، «شكر العالم على علمه عمله به و بذله لمستحقه» (غررالحكم/ص44) خدا به ما علم داده است. شكر اين علمي كه خدا به يك دانشمند داده، اين علم را هم عمل كند و هم براي اهلش بذل كند. امانت‌دار باشيم.
در قرآن داريم «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» (بقره/3) يعني از آنچه خدا به آنها مرحمت كرده، انفاق مي‌كنند. انفاق فقط مال نيست. خدا آبرو و موقعيت داده است. آيت الله برجرودي(ره) آخر عمرشان نگران بودند. فرموده بودند: چرا نگران هستيد. شما مرجع تقليد هستيد. چيزي از كار خير باقي نگذاشتيد. فرموديد: نگراني من از اين نيست. ولي بعضي چيزها را ممكن است خدا بگويد: من به تو آبرو دادم. آيا آبرويت را انفاق كردي؟ ممكن است كسي درخواستي داشته، من از اعتبارم خرج نكرده باشم. شرايطي كه خدا براي هركس فراهم كرده است، از آن موقعيت سوء استفاده نكن. بلكه حسن استفاده و بهترين بهره را ببرد. در واقع اينكه ما از هر چيزي درست استفاده كنيم، بچه خوب و سالمي كه خدا به ما داده است، شكرش اين است كه درست تربيتش كنيم. در مسير بندگي خدا قرار بدهيم. ناشكري اين است كه در مسير ناحق ببريم. يا او را به گناه وادار كنيم. چيزهاي مخرب كننده روح و جانش را فراهم نكنيم. شكر هر نعمتي مصرف درست آن نعمت است. ولو اينكه كسي يادش برود الحمدلله بگويد. يادش برود، شكر لله بگويد.
مرحوم آقاي دولابي فرمودند: همينطور كه غذاي حلال تهيه مي‌كنيم و قشنگ مي‌خوريم، خود اين شكر است. همينكه با ياد خدا غذا مي‌خوريد، شكر است. پس شكر استفاده صحيح از نعمت‌هايي است كه خداي متعال به ما مرحمت كرده است.
يكي ديگر از موضوعاتي كه در روايات و دعاها اشاره شده است، تعبيري از امام سجاد(ع) است كه حضرت در صحيفه سجاديه مي‌فرمايد: «وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي» (صحيفه/ص158) يعني خدايا شكر من را به نداده‌ها از داده‌ها بيشتر قرار بده.
معمولاً شكر نعمت كه مي‌گوييم، توجه ما به حياتي مي‌رود كه خدا داده است، جواني و سلامتي، و به داده‌ها نگاه مي‌كنيم. نه، خيلي از چيزها را خدا نداده است. حضرت سجاد(ع) مي‌فرمايد: شكر مرا به نداده‌ها بيشتر از داده‌ها قرار بده. يعني به آن نداده‌ها هم توجه كنيم. خدا الحمدلله مرض بد به ما نداده است. خدا الحمدلله معلوليت به ما نداده است. خدا را شكر من در زندان نيفتادم. خدا را شكر كه انواع و اقسام مريضي‌ها را ندارم. نداده‌ها آنقدر فراوان است كه توجه به آن نداريم. گاهي به آسايشگاه و بيمارستان‌ها سر بزنيم. خدا نعمت امنيت را به ما مرحمت كرده است.
من عزيزان را به دعاي زيبا و بلند جوشن صغير سفارش مي‌كنم. ‌دعاي جوشن كبير را ما در ماه رمضان مي‌خوانيم. ما از اين دعا بالاتر نداريم. چون همه اسماء و صفات خداست. غير از ماه رمضان هم مي‌شود خواند. در يكي از جنگ‌ها پيغمبر ما سخت درگير جنگ بودند، جبرئيل امين اين دعا را آورد، جوشن به معني زره است. فرمودند: اين دعا را بخوان تا پيروز شوي. اين دعا آدم را حفظ مي‌كند. مستحب است به كفن نوشته شود و اين كفني كه ما را دفن مي‌كنند، پر از اسم‌هاي خدا باشد. اصل ورود جوشن كبير شب اول ماه مبارك رمضان وارد شده كه ما مهمان خدا مي‌شويم، خدايي كه اين همه صفات دارد. به اندازه انگشت‌هاي دستمان اسم غضب نيست. همه رحمت و جمال و جذب است. مرحوم علامه مجلسي مي‌فرمايد: خوب است اين دعا شب قدر هم خوانده شود.
جوشن صغير كوتاهتر است. اين دعا از آقا امام هفتم موسي بن جعفر(ع) به ما رسيده است. هادي عباسي نقشه قتل حضرت را كشيده بود. حضرت اين دعا را خواندند و فتنه و توطئه او دفع شد. آنهايي كه گرفتار هستند و مشكلات دارند، نا امني دارند، دعاي جوشن صغير را بخوانند. ما در دعاي جوشن كبير هر بندي را كه مي‌خوانيم، مي‌گوييم: «سبحانك يا لا اله الا انت، الغوث، الغوث، خلصنا من النار يا رب». در دعاي جوشن صغير در هر بند يكي از نعمت‌هاي خدا را مي‌گوييم. خدايا الحمدلله در غل و زنجير نيستم. زير شكنجه نيستم. مرا زجر نمي‌دهند. بعد مي‌گوييم: «فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا يُغْلَب‏» خدايا تو را حمد مي‌كنم. پروردگار قدرتمندي كه هيچوقت مغلوب نمي‌شود. «وَ ذِي أَنَاةٍ لَا يَعْجَلُ» فرصت مي‌دهد و عجله نمي‌كند. «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي لِأَنْعُمِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلَائِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ» بند بند اين شكرگزاري خداست. چه نداده‌هايي كه بايد شكر كنيم و از آن غافل هستيم. افرادي كه يك عمر روي رختخواب افتادند و آرزوي مرگ مي‌كنند. افرادي كه شبانه روز درد مي‌كشند.
يك ماه قبل نيروي دريايي ارتش ما را براي سخنراني دعوت كردند. يكي از عزيزان ارتشي نمونه‌هايي از بحران‌هاي دريايي را براي من نقل مي‌كرد. من فكر مي‌كردم اينها در دريا مي‌روند و خيلي راحت و در امان هستند. گاهي اينها سه، چهار ماه از خانه و زندگي دور هستند. هميشه روي آب بودن خسته كننده است. محدود در يك كشتي و ناوچه هستند. اينها امنيت را برقرار مي‌كنند، خدا خيرشان بدهد. ما بايد براي اين سختي كه آنها مي‌كشند، دعا كنيم.
گفتند: ما اينجا مسجد و نمازخانه داريم. حتي روحاني هم داشتند. گفتند: بحران‌هايي در دريا داريم، مثلاً 15 روز در كشتي ما نتوانستيم ايستاده نماز بخوانيم. موج و باد و طوفان بود و كشتي را مي‌لرزاند. يعني در هر شرايطي مي‌لرزيديم. در دعاي جوشن صغير مي‌رسيم به اين جا كه مي‌گويد: خدايا شكر كه در دريا و طوفان گرفتار نشدم. در بيابان گرفتار نشدم. لذا امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: خدايا شكر مرا به نداده‌ها بيشتر از داده‌ها قرار بده.
يكي از موضوعاتي كه در شكرگزاري قابل توجه است، تعبيري از امام سجاد در تحف العقول است. حضرت مي‌فرمايد: «سبحان من جعل الاعتراف بالعجز عن الشكر شكرا» (تحف‌العقول/ص283) شكر كامل و تام چيست؟ در روايت داريم حضرت موسي(ع) نعمت خدا را درك كرد و ديد و گفت: الحمدلله! خدايا شكر. بعد متوجه شد كه خود اين الحمدلله و توجه به نعمت و شكرگزاري يك نعمتي است. اميرالمؤمنين فرمودند: هركس موفق به شكر شود، باز واجب است شكرگزاري كند كه خدا توفيق شكرگزاري داده است. «وجب عليه شكر ثان إذ [إذا] وفقه لشكره و هو شكر الشكر» (غررالحكم/ص278) هر نعمتي را شكر كنم، باز نعمت جديدي است كه باز شكر مي‌خواهد. حضرت موسي گفت: خدايا دخيل هستم. من از شكر تو عاجز هستم. من چگونه شكر تو را به جا آورم؟
مرحوم دولابي مي‌فرمودند: اگر خدا و مالك ديگري باشد، برويم از او دست و زبان و چشم و گوش و اعضا و جوارح قرض كنيم كه شكر اين خدا را بر جاي آوريم. توفيق شكر از خداست. آن مقداري كه با قرآن سر و كار داريم، با قرآن و حديث و خدا حال مي‌كنيم؟ نمي‌گويم نباشد، در جاي خود خوب است. اما اينطور نباشد كه براي خواندن يك دعاي جوشن صغير وقت نباشد. اينها دعاهايي است كه از اهل‌بيت رسيده است. در آيات و روايات داريم كه توفيق كر هم از خداست. «رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‏» (نمل/19) خدايا تو به من الهام كن كه شكر تو را به جاي آورم.
يكي از دعاهاي زيبا كه به زيارت امام هشتم شرفياب مي‌شويم، دعاي بعد از زيارت امام رضا(ع) هست. «لَا تُحْمَدُ يَا سَيِّدِي إِلَّا بِتَوْفِيقٍ مِنْكَ يَقْتَضِي حَمْداً» (بحارالانوار/ج99/ص55) خدايا كسي نمي‌تواند حمد تو را برجاي آورد، مگر اينكه خودت توفيق حمد را به او مرحمت كني. «وَ لَا تُشْكَرُ عَلَى أَصْغَرِ مِنَّةٍ إِلَّا اسْتَوْجَبْتَ بِهَا شُكْراً» خدايا كمترين منتي كه به من مي‌گذاري، تو به من توفيق مي‌دهي كه شكر آن نعمت را به جا آورم. الهام از خداست، نعمت شكر از خداست. يادآوري‌اش از خداست، توفيق‌اش از خداست، شكر هم از خداست. ابزارش هم از خداست. حضرت موسي(ع) گفت: خدايا من عاجز هستم و اصلاً نمي‌توانم شكر تو را به جا آورم. خدا فرمود: يا موسي، الآن كه به اين بن بست رسيدي و فهميدي كه دعا و اجابت از تو است، و فقر خودت را فهميدي، همين كه بيچارگي و درماندگي خودت را فهميدي، الآن شكر مرا به جا آوردي. امام سجاد(ع) فرمود: پاك و منزه است خدايي كه عاجز بودن از شكر را شكر قرار داده است. همين كه مي‌گويي: خدايا شكر تو را چگونه به جا آورم، شكر است. سعدي مي‌گويد:
بنده همان به كه ز تقصير خويش *** عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندي‌اش *** كس نتواند كه به جا آورد
بزرگي مي‌فرمايد اين آيه قرآن همين مفهوم را مي‌رساند. «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّه‏» (نحل/127) خدا به پيغمبر مي‌فرمايد: صبر كن، ولي بلافاصله مي‌فرمايد: صبر از خداست. ايشان مي‌فرمايد: اين نكته را از اين آيه ياد بگيريم كه در همه مسائل همين گونه بگوييم. «و اشكر و لا شكرك الا بالله»، «حمد و لا حمد الا بالله»، عبادت كن، توفيق عبادت از خداست.
بزرگي مي‌فرمايد: انتهاي عبادت اين است كه انسان مضطر شود و به عجز برسد. انتهاي شكر اين است كه به بيچارگي برسد و بگويد: خدايا از شكرت عاجز هستم. انتهاي معرفت اين است كه بگويد: خدايا، «وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً إِلَى مَعْرِفَتِكَ إِلَّا بِالْعَجْزِ» (بحارالانوار/ ج91/ص150) چه وقت ما به معرفت كامل مي‌رسيم. خدا تجلي مي‌كند وقتي كه عاجز شويم. به عجز كه رسيدي، خدا مي‌گويد: خودم را نشان مي‌دهم. خدايا راهي براي معرفت خود نگذاشتي، مگر اينكه عاجز شوي. علم هم همينگونه است. اقرار به جهل كه مي‌كني و درمانده مي‌شوي، خدا در علم را باز مي‌كند. انشاءالله انتهاي اين راه را پيدا كنيم كه در بعدي كه در رحمت و شكرگزاري است، باز شود.   
آقاي شريعتي: قرار روزانه‌ي امروز ما صفحه 121 قرآن كريم خواهد بود. آيات 77 تا 82 سوره مباركه مائده  در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود. باز مي‌گرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُواْ فىِ دِينِكُمْ غَيرَْ الْحَقّ‏ِ وَ لَا تَتَّبِعُواْ أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَ أَضَلُّواْ كَثِيرًا وَ ضَلُّواْ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ(77) لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنىِ إِسرَْ ءِيلَ عَلىَ‏ لِسَانِ دَاوُدَ وَ عِيسىَ ابْنِ مَرْيَمَ  ذَالِكَ بِمَا عَصَواْ وَّ كَانُواْ يَعْتَدُونَ(78) كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ  لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ(79) تَرَى‏ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ  لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لهَُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فىِ الْعَذَابِ هُمْ خَلِدُونَ(80) وَ لَوْ كَانُواْ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبىِ‏ِّ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتخََّذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَ لَاكِنَّ كَثِيرًا مِّنهُْمْ فَسِقُونَ(81) * لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشرَْكُواْ  وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى‏  ذَالِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبرُِونَ(82)»
ترجمه آيات:
«بگو: اى اهل كتاب، به ناحق در دين خويش غُلوّ مكنيد و از خواهشهاى آن مردمى كه از پيش گمراه شده بودند و بسيارى را گمراه كردند و خود از راه راست منحرف شدند پيروى مكنيد. (77) از بنى اسرائيل آنان كه كافر شدند به زبان داود و عيسى بن مريم لعنت شدند، و اين لعنت پاداش عصيان و تجاوزشان بود. (78) از كار زشتى كه مى‏كردند يكديگر را نهى نمى‏كردند و هرآينه بدكارى مى‏كردند. (79) بسيارى از ايشان را مى‏بينى كه با كافران دوستى مى‏ورزند. بد است آنچه پيشاپيش براى خود فرستادند. خشم خدا بر آنهاست و در عذاب جاودانه‏اند. (80) اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان آورده بودند كافران را به دوستى نمى‏گرفتند، ولى بيشترشان فاسقانند. (81) دشمن‏ترين مردم نسبت به كسانى كه ايمان آورده‏اند يهود و مشركان را مى‏يابى، و مهربان‏ترين كسان نسبت به آنان كه ايمان آورده‏اند كسانى را مى‏يابى كه مى‏گويند: ما نصرانى هستيم. زيرا بعضى از ايشان كشيشان و راهبان هستند و آنها سرورى نمى‏جويند. (82)»
آقاي شريعتي: انشاءالله خداوند در باقيمانده ماه شعبان همه ما را ببخشد و بيامرزد. حاج آقاي فرحزاد نكته صلوات و اشاره قرآني امروز را بفرمايند.
حاج آقاي فرحزاد: در روايتي داريم كه پيغمبر(ص) مي‌فرمايند: جبرئيل امين بر حضرت وارد شدند و بشارت دادند كه «لَا يُصَلِّي عَلَيْكَ أَحَدٌ إِلَّا وَ يُصَلِّي عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ مَنْ صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ» (بحارالانوار/ج91/ص64) فرمودند: اي پيغمبر هركس بر تو صلوات بفرستد، خداي مهربان مي‌فرمايد: هفتاد هزار فرشته بر او صلوات مي‌فرستند. و كسي كه هفتاد هزار فرشته بر او صلوات بفرستند، «كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ» انشاءالله اين صلوات‌ها را جدي بگيريم. از اعمال خوب ماه شعبان و رمضان زياد گفتن ذكر صلوات است. اگر كسي يكبار بگويد، هفتاد هزار فرشته بر او درود مي‌فرستند و او اهل بهشت خواهد بود.
در آيه 77 خداوند مي‌فرمايد: «قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُواْ فىِ دِينِكُمْ غَيرَْ الْحَقّ‏ِ وَ لَا تَتَّبِعُواْ أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَ أَضَلُّواْ كَثِيرًا» خداي مهربان خطاب به اهل كتاب مي‌فرمايد: اي يهود، اي نصارا، در دينتان به ناحق غلو نكنيد. چون هم يهود طبق آيه قرآن نسبت دادند كه اوذي پسر خداست و هم نصارا و مسيحي‌ها گفتند، حضرت عيسي خود خداست و پسر خداست. خدا مي‌فرمايد: در دين نبايد غلو كرد. يكوقت مي‌گوييم: حضرت عيسي بنده خداست و ممكن است به اذن خدا مرده را هم زنده كند. اينها غلو ناحق نيست. اما غلو در دين ممنوع است. هوا و هوس يك قومي كه گمراه شدند و ديگران را گمراه كردند، نبايد در شما اثر بگذارند. يك عده بيراهه رفتند، به انبياء نسبت ناروا دادند، شما در آن راه نرويد. «وَ ضَلُّواْ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ» علت گمراهي آنها اين بود كه كوركورانه از گمراهان و ضالين تقليد كردند. در سوره حمد خدا مي‌فرمايد: «الضالين» ما را از ضالين قرار نده. فرمود: همان اهل كتابي هستند كه قائل به الوهيت بندگان خدا شدند و گمراه شدند.
بحث ما درباره بركت بود. يكي از چيزهايي كه بركت را فوق‌العاده زياد مي‌كند، شكرگزاري نعمت‌هاست. در بحث شكرگزاري راه‌هاي شكرگزاري را گفتيم و به اينجا رسيديم كه پايان و اوج شكرگزاري اين است كه آدم خودش و وجودش را از خدا ببيند، در مقابل عظمت خدا اظهار عجز كند و بگويد: من چه كسي هستم كه شكر تو را به جا آورم؟
روايت زيبايي است كه پيغمبر(ص) داشتند عبور مي‌كردند به عجوزه‌اي رسيدند. به پير زني رسيدند. عجوزه از عجز است. عجوزه يعني كسي كه خيلي عاجز است. اين پير زن مشغول بافندگي و ريسندگي بود. پيغمبري كه مظهر توحيد است، همه حقايق در سينه او موج مي‌زند. به اين عجوزه فرمودند كه: خداي خودت را چگونه شناختي؟ خداي تو كيست؟ عجوزه يك دليل خيلي ساده و روان آورد و گفت: من تا وقتي كه دستم اين چرخ را مي‌چرخاند، اين مي‌چرخد. دستم را رها كنم، اين از كار مي‌افتد. همانطور كه اين دستگاه ريسندگي با دست اين را مي‌چرخاند، يك قدرتي اينها را مي‌چرخاند. پيغمبر خدا از اين استدلال خوشش آمد.او فهم و درك خودش را دارد و از اين راه خدا را ثابت كرده است. هرحركتي محركي مي‌خواهد، هر خلقي خالقي مي‌خواهد.
يك بزرگي مي‌فرمود: اين را عميق‌تر از اين هم مي‌شود معنا كرد. اگر پيغمبر به شخصيتي مثل ابوعلي سينا بگويند: خدا را معرفي كن، چطور خدا را ثابت مي‌كند؟ پيغمبر به اين پيرزني كه فطرت صاف و پاكي داشت، فرمود: خدا را چگونه ثابت مي‌كني. پير زن قوايش را از دست داد. ديد نه قوه‌اي دارد، نه فكر دارد. اگر ما به اين مرحله برسيم كه درك كنيم چيزي نداريم، دستمان خالي خالي است. آن موقع در حقيقت به روي ما باز مي‌شود. مثل مريضي كه لا علاج و مضطر مي‌شود، همه درها كه بسته مي‌شود، سيم وصل مي‌شود. آنجا در رحمت و توحيد به روي ما باز مي‌شود. چرا آدم موقع مردن خدا را مي‌بيند. چون عاجز مي‌شود.
در مناجات شعبانيه جمله‌ي بسيار زيبايي است. خدايا كمال بريدگي و انقطاع و عجز و درماندگي خودت را به ما مرحمت كن. اين اوج دعاي مناجات شعبانيه است. اگر ما به اينجا برسيم اول باز شدن همه درهاست. خدايا چشم دل ما را روشن كن، نوراني كن، كه تو را ببينيم. كسي كه خدا را نديده، هيچ چيز را نديده است، و كسي كه خدا را دارد، همه مشكلاتش حل است.     
كسي به امام صادق(ع) گفت: من از خدا مال خواستم، داده است. اولاد و سلامتي خواستم، داده است. مي‌ترسم استدراج باشد. استدراج يعني اينكه خدا ما را سر كار بگذارد. نكند خدا ما را رها كرده است؟ استدراج يعني خدا طوري طرف را مي‌گيرد كه طرف متوجه نمي‌شود. يعني فكر مي‌كند دارد با او راه مي‌رود. در حالي كه مي‌خواهد، يك كاري كند مثل فرعون دور شود. خدا را فراموش كند. حضرت فرمودند: به خدا قسم اگر حمد و شكر خدا را به جا نياوري، استدارج كردي.
خدا را به حق محمد و آل محمد قسم مي‌دهيم به همه ما توفيق شكرگزاري كامل عنايت بفرمايند. قلب امام زمان را از ما راضي و فرجش را نزديك و همه ما را آماده‌ي مهماني ماه خودت قرار بدهد، لحظات خوبي را براي همه بندگانت فراهم كن. انشاءالله امنيت در كشورهاي اسلامي برقرار شود. «السلام عليك يا ابا محمد يا حسن بن علي، السلام عليك يا ابا عبدالله»
آقاي شريعتي: دريا كه دست تو، ملوانان به دست تو *** بر كتي‌اش چه خوب خدا ناخدا گذاشت
«السلام عليك يا ابا عبدالله». الحمدلله رب العالمين و صل الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها