اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-10-16-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد- نماز حقيقت بندگي

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-نماز حقيقت بندگي

92/10/16

سوال – در مورد تجلي حقيقت عبوديت (نماز) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – در پيامکي نوشته اند: نو کنيد جامه را، پاک کنيد خانه را،گل بدهيد زوجه را ماه ربيع مي رسيد ،گوش کنيد مست را ،آب زنيد دست را سجده کنيد هست را ماه ربيع مي رسيد، سير کنيد گشنه را، آب دهيد تشنه را، دور کنيد غصه را ماه ربيع مي رسيد، عفو کنيد بنده را، ارج دهيد زنده را، ياد کنيد رفته را ماه ربيع مي رسد.

سعادتمند کسي است که هدف آفرينش را پيدا کند و در مسيري که خداوند ما را خلق کرده قرار بگيرد. هدف از آفرينش عبوديت و بندگي خداست. چون خدا ما را براي بندگي خلق کرده ،در ذات انسان و عالم خلقت بندگي را نهادينه کرده است. اگر اين بندگي در مسير صحيح بندگي خدا قرار نگيرد، بنده ي شيطان يا هوا و هوس يا مردم مي شويم. پس ما بايد عبد بشويم ولي بهتر است که عبد خدا بشويم. اگر ما سرباز امام زمان (عج) نشويم ،سرباز شيطان مي شويم. کساني که از مشقت بندگي خدا فرار مي کنند ،گير مشقت بندگي غيرخدا مي افتند. يعني بايد جايي کرنش و بندگي کنندA  .

پس بهتر است که ما براي خدا بندگي و کرنش کنيم. کساني که در صف نماز نمي ايستند، حتما در صف رکوع کردن و سجده کردن به فرد ديگري مي ايستند. حضرت مي فرمايد: خدا را بشناسيد و بندگي کنيد که اگر شيريني بندگي خدا را بچشيد از عبات غيرخدا آزاد مي شويد.

همه ي خدايان غيرالهي براي بندگي خودشان، ما را به بندگي مي گيرند، ما را مصرف خودشان مي کنند. و بعد ما را رها مي کنند. ولي در دستگاه خدا و اولياء خدا اين طور نيست و برعکس است.A  يعني آنها ما را بخاطر خودمان مي خواهند نه خودشان. وقتي مي گوييم: الله اکبر ،خودمان بزرگ مي شويم ،خدا در دل ما جلوه مي کند و ما را بزرگ نشان مي دهد. سبحان الله ما را پاک مي کند، رکوع و سجده ما را بزرگ مي کند و به ما آرامش مي دهد. من نگردم پاک از تسبيح تو ،پاک هم ايشان شوند و دُر فشان. پس تمام منافع بندگي به خود ما برمي گردد.

تمام گرفتاري ها و کدورت ها بخاطر شرک است. وقتي انسان به وادي توحيد و وحدت مي آيد و از چندخدايي بودن بيرون مي آيد، آرامش پيدا مي کند.

خاطرت کي رقم فيض پذيرد هيهات A A A A A A A مگر از نقش پراکنده ورق ساده کني

وقتي انسان بداند که بنده ي يکي است آرامش پيدا مي کند. خدا مي فرمايد: يک غلام و برده را در نظر بگيريد که او چند تا سرپرست داشته باشند و همه بداخلاق باشند، همه به او دستور مي دهند و برده نمي داند حرف کدام را گوش کند. گاهي يک بنده ي خدا ،گير چند بنده مي افتد که هر کدام فرماني مي دهند. اين فرد خرد مي شود و نمي تواند همه را راضي کند. اين مثالي براي مشرکين است.

اگر بنده اي غلام يک مولي باشد و اختيارش دست يک نفر باشد به آرامش مي رسد. اين مثالي براي توحيد است. بهتر است که سر و کار ما با يکي مثل خدا باشد. در نماز امام زمان(عج)، اياک نعبدوا واياک نستعين را صد مرتبه تکرار مي کنيم. و مي توان در هر زماني اين نماز را خواند. من فقط از تو کمک مي گيرم و به تو سجده مي کنم و فقط فرمان تو را مي برم. انسان مي تواند فقط فرمان يکي را ببرد و اين کار انسان را آرام مي کند. در بحران هايي که براي تصميم گيري است هر کس يک حرفي مي زند، بايد ديد که خدا چه مي گويد. اگر ما رضاي خدا را مقدم داشتيم، تمام آرامش ها و خوشي ها به ما مي رسد. کساني هم که در راه خدا هستند، خدا دل آنها را آرام مي کند که از ما راضي باشند.

پس A دل ها دست خداست. در تصميم گيري ها فقط فرمان خدا را ببريم. اضطراب ها بخاطر داشتن چندين خداست. فردي به بزرگي نامه نوشت که من حالم خوب نيست و پريشان و ... هستم. بزرگ نوشت: اينها بخاطر اين است که از خدا روي گردان شده اي و به هوا و هوس رو آورده اي. پشت به خدايان خيالي بکن و به خداي يگانه رو بياور تا آرامش پيدا کني.

در حديث عنوان بصري داريم که امام صادق (ع) او را ،راه نمي داد تا آماده بشود .او دو رکعت نماز خواند تا خدا قلب امام را نسبت به او منعطف کند. بعد امام او را قبول کرد. پس براي اينکه نزد امام زمان بروي، بايد نزد خدا بروي و التماس بکني تا تو را راه بدهند. حضرت به او فرمود: اگر مي خواهي بنده ي خدا بشوي بايد حقيقت عبوديت را در خودت جابيندازي .حضرت فرمود: حقيقت عبوديت سه چيز است: خودت را مملوک بداني نه مالک،روي تدبير خدا تدبير نکني و امر و نهي خدا را گوش کني. اگر کسي اين سه محور عبوديت را روي خودش پياده کند، تمام مصائب دنيا برايش تمام مي شود.

امام موسي کاظم (ع)داشتند از محلي عبور مي کردند و شنيدند که از خانه اي صداي موسيقي وساز و آواز مي آيد. کنيزي داشت زباله هاي خانه را بيرون مي گذاشت. امام از او پرسيد که صاحب اين خانه آزاد(مولا) است ياعبد(بنده). کنيز گفت :او مولا است . حضرت فرمود: او اگر عبد بود ،اين کارها را نمي کرد. کنيز گفتگو را به صاحب خانه رساند. هوش کنيد مست را،A  آب زنيد دست را، سجده کنيد هست را .کساني که اهل نماز نيستند کم کم نماز را شروع کنند. در سجده برکات زيادي وجود دارد. حقيقت نماز همان سجده است که شيطان اين کار را نکرد. صاحب خانه متوجه اشتباهش شد و پياده به کوچه دويد و خودش را به امام رساند و توبه کرد و بعد يکي از افراد مستحاب الدعوة شد.

او تصميم گيرفت که عبد بشود. انشاءالله خداوند طعم بندگي، عبوديت و نماز را به ما بچشاند. کساني که نماز نمي خوانند تصميم بگيرند که يک بار نماز بخوانند، شايد برق نماز آنها را گرفت و گرفت يار شدند.

حقيقت بندگي شکستن مَنيت و از بين بردن مَن هاست. اگر من خودت را شکستي، به سعادت مي رسي. تجلي حقيقت بندگي در نماز است و اين مداوم است .هيچ چيزي مثل نماز انسان را نمي شکند. حضرت امير مي فرمايد که خدا دستور داده که نماز بخوانيم تا غرور ما شکسته شود.

از امام صادق(ع) سوال کردند: چرا خدا بي نمازي را در حد کفر قرار داده است ولي شراب خواري و گناهان ديگر در مرز کفر نيستند؟ امام فرمود :گناهان ديگر شهواني است و فرد نمي خواهد به خدا عناد بورزد ولي نماز نخواندن دهان کجي به خداست.

آقاي مجتهدي مي فرمود: چرا نماز اول وقت موجب رضاي خشنودي خداست و نماز آخر وقت موجب غفران و آمرزش خداست؟ اگر بزرگي شما را ظهر صدا بزند و شما جواب او را غروب بدهيد، شما بي ادبي کرده ايد و اين نماز آخر وقت با غفران قبول مي شود. حالا کسي که اصلا نماز نمي خواند، چقدر کار زشتي مي کند. خداوند اين همه نعمت داده است، آيا ما نبايد فرمان او را ببريم مثل پدري که تمام زندگي اش را براي فرزندانش گذاشته است، آيا فرزند نبايد فرمان پدر را ببرد؟ نفع فرمان بردن، براي فرزند است.

فرزند آيت الله حائري موسس علميه قم کتاب سِّر دلبران را نوشته است. در اين کتاب اين داستان آمده است. آيت الله حائري خيلي به جمکران علاقه داشت و در آنجا نماز جمعه مي خواند. ايشان خيلي علاقه داشت که به محضر افرادي که امام زمان(عج) را ديده بودند برود. گفتند: سرهنگي در قم است که خدمت امام زمان(عج) رسيده است. ايشان مي گويد : مي خواستم ببينم که اين واقعيت دارد يا خير .وقتي با او صحبت کردم فهميدم که فرد دروغ گويي نيست. من رمز اين توفيق را پرسيدم. ايشان گفت: من در هر شرايطي که بودم نماز اول وقتم را مي خواندم. و سعي مي کردم به کسي ظلم نکنم.

فردي نزد پدر آيت الله حائري آمد و گفت که من تاجر هستم و گاهي کارهايم پيچ مي خورد، ايشان فرمودند: شما سعي کنيد که نمازتان را اول وقت بخوانيد تا خدا هم به شما کمک کند. حضرت علي(ع) هر وقت با بحراني روبرو مي شدند، دو رکعت نماز مي خواندند.

سوال – صفحه 564 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ- پيامبر فرمود :اگر کسي دوست دارد که در قيامت خدا را ملاقات کند درحاليکه خدا از او راضي و او از خدا راضي باشد ،زياد صلوات بفرستد.

در سوره قلم داريم : ما تو را بر يک خُلق بزرگ فرستاديم. امام صادق(ع) مي فرمايد: خدا پيامبر را با محبت خودش تربيت کرده است.بخاطر همين پيامبر داراي خلق عظيم است. همه ي صفات خدا در پيامبر هم وجود دارد.

تجلي حقيقت عبوديت در نماز است. تا ما خودمان را نشکنيم، راهA  باز نمي شود. لااله الا الله يعني خودمان را بشکنيم و در برابر فرمان خدا اطاعت کنيم. و اگر در جايي اين کار را نکرديم از خدا عذرخواهي کنيم. بزرگي مي فرمود: ارتباط با خدا يعني نماز و ارتباط با ائمه يعني زيارت، خواندن دعا و سلام دادن را ترک نکنيد. اينها براي نجات دادن انسان مهم است .در قرآن داريم به خدا و اولياءخدا چنگ بزنيد.

آيت الله موسوي همداني در کتابي آورده است :در همدان فردي بنام علي سياه گنداوي بود. او اهل معصيت و گناه بود ولي نمازش را مي خواند. حتي هنگام نماز هم کارد و چاقو با خودش داشت. او نسبت به اهل بيت حرمت نگه مي داشت. و تعصبات درستي داشت. او در اواخر عمرش منقلب شد. و در نجف توبه کرد.

وقتي او چشمش به ضريح حضرت علي(ع) افتاد گفت: خدايا اين علي سياه آلوده را به اين علي خوب ببخش. او در نماز جماعتي که در آنجا برپابود، شرکت کرد و بعد از نماز مردم ديدند که سر از سجده برنمي دارد. او همان جا از دنيا مي رود. او عاقبت به خير شد. در همان زمان، شايعه شده بود که يکي از علماي نجف فوت کرده است و در حرم حضرت امير قبري را آماده کردند تا او را دفن کنند .مردم مي فهمند که آن عالم نمرده بلکه سکته کرده است. امامت جماعت مي گويد که اين قبر براي اين فرد است و او را در همان قبر خاک مي کنند. پس نماز ما را عاقبت به خير مي کند. و از بدي ها باز مي دارد.

خدايا به حق محمد و آل محمد به همه ي ما توفيق بندگي کامل عنايت بفرما و رفع گرفتاري از همه گرفتارها بفرما.



ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها