اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-06-18-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-راهکارهاي مقابله با وسواس

معرفی برنامه

92/6/18

چشمه هاي خروشان تو را مي شناسند، موج هاي پريشان تو را مي شناسند، پرسش تشنگي را تو آبي جوابي ريگ ها بيابان تو را مي شناسند، نام تو رخصت رويش است و طراوت زين سبب برگ و باران تو را مي شناسند، از نيشابور بر موجي از دريا گذشتي اي که امواج طوفان تو را مي شناسند، اينَک اي خوب فصل غريبي سرآمد چون تمام غريبان تو را مي شناسند، کاش من هم عبور تو را ديده بودم کوچه هاي خراسان تو را مي شناسند.

سوال – در مورد راهکارهاي مقابله با وسواس هاي فکري و عملي توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – بعضي از بينندگان حس مي کنند که اگر ما مي گوييم که مسائل دين و احکام ساده است بخاطر درمان بيماري وسواسي است ولي اين طور نيست اين مطالب از روايات گفته مي شود و مسائل حقيقي است. اگر کسي حتي وسواس هم نداشته باشد بايد بداند که يک بار شستن کافي است.

اميرالمومنين از محلي عبور مي کردند که آبي از پشت بام روي سرشان ريخت و ايشان اين آب را روي صوت شان ماليدند و فرمودند: وقتي من علم به نجاست چيزي ندارم حتي اگر آن مايع بول باشد براي من پاک است.

فردي از امام صادق(ع) سوال کرد که در تاريکي حس مي کنم مايعي از بدنم بيرون مي آيد.آيا لازم است که من چراغي روشن کنم که ببينم آن خون است يا خير.امام فرمود: خير،لازم نيست.

امام باقر(ع) وقتي از حمام بيرون مي آمدند بدون اينکه پاي شان را بشويند نماز مي خواندند.( در قديم آب لوله کشي در حمام ها نبود و ايشان بدون شستن پا از حمام بيرون مي آمدند)

شخصي به امام صادق(ع)گفت: من لباس ها را آب کشيدم و بعد ديدم که موش مرده اي در تشت است، آيا لباس ها نجس است؟ امام فرمود: احتمال دارد که اين موش مرده بعد از آب کشيدن لباس ها در تشت افتاده است و شما يقين نداريد که قبل از شستن لباس ها در تشت بوده است، پس لباس ها پاک است.

امام هادي(ع) مي فرمايد: خداوند دشمن مي دارد کساني را که به رخصت هاي خدا اهميت نمي دهند و آنرا قبول نمي کنند. مثلا مي گويند که اگر بيمار هستيد روزه نگيريد ولي طرف مي گويد که من مي خواهم روزه بگيرم. اين کار هم حرام است و هم بدعت است. و گناهش از کسي که روزه اش را مي خورد بيشتر است. فردي که روزه مي خورد کار حرامي انجام مي دهد و کفاره و قضا دارد. ولي کسي که در مقابل حرف خدا مي ايستد و مي گويد که مي خواهم روزه بگيرم و بدعت مي گذارد، گناهش بيشتر است. در زمان پيامبر عده اي بودند که وقتي پيامبر در سفر روزه اش را خورد و نمازش را شکسته خواند، گفتند که ما روزه مان را نمي خوريم و نمازشان را کامل خواندند و در مقابل پيامبر ايستادند. پس بعضي ها در مقابل حکم خدا و پيامبر مي ايستند. و تسليم نمي شوند.

انتهاي قطار وسواس بسيار خطرناک است. زيرا به جهنم و خودکشي ختم مي شود. پس بهتر است که هر کسي که سوار اين قطار است در اولين ايستگاه پياده بشود. اگر هزاران فکر ناخواسته به ذهن افراد وسواسي بيايد نبايد به آن توجه کنند و گناهي براي آنها نوشته نمي شود. بايد فکر و رفتار وسواسي را در ابتدا از بين برد زيرا کم کم زياد مي شود و تمام وجود انسان را فرا مي گيرد. اين روايت ها روي خيلي از افراد اثر کرده است.

امام صادق(ع) وقتي مي خواست به دستشويي برود روي لباسش آب مي ريخت که اگر در دستشويي آبي روي لباسش ريخت فکر کند همان آبي است که خودش ريخته است.

1- يک اصل مهم اين است: (در روايت داريم)همه چيز پاک است مگر اينکه يقين پيدا کنيد آن چيز نجس است. يعني بتوان روي نجس بودن آن قسم خورد. آيت الله تبريزي مي فرمودند که اگر در دستشويي آبي که به شلنگ وصل است به صورت تان مي بپاشد اين آب پاک است. زيرا ما نمي دانيم که همراه اين آب بول يا خون هست يا خير و در ضمن آب هم کر است. با احتمال نمي توان گفت که چيزي نجس است. اين مطلب مسائل را آسان مي کند. در هنگام نماز خواندن فقط بايد لباس و محل مهر پاک باشد و پاک بودن بقيه ي قسمت ها مهم نيست. اگر کسي نداند که لباسش نجس است و با آن نماز بخواند و بعدا بفهمد، نمازش اشکالي ندارد و اعاده هم ندارد. ما بايد به نجس بودن علم پيدا کنيم.

2- بعضي ها فکر مي کنند که اگر جُنب يا عادت ماهيانه بشوند تمام بدن شان نجس است. و بايد لباس شان را عوض کنند. ولي اين طور نيست. همان موضعي که خوني يا. .. بشود نجس است. پس کسي که غسل بر او واجب شده است حتي اگرعرق بکند و بدنش به لباس بچسبد بازهم پاک است فقط موضعي که نجس است و به لباس مي چسبد نجس است و بقيه ي بدن و لباس پاک است. و لازم نيست که تمام لباس شان را دربياورند و آنرا عوض کنند.

3- رنگ و بوي نجاست اگر به بدن يا لباس بماند اشکالي ندارد. اگر لباسي خوني بشود و بعد آنرا در ماشين لباسشويي بيندازيم ولي اثر خون در روي لباس بماند اشکالي ندارد و اين لباس پاک است. همين که جرم خون از بين برود کافي است. اگر کهنه ي بچه را مي شوييد و بوي نجاست در آن مي ماند اين هم اشکالي ندارد. به فتواي فقهاء وقتي عين نجاست برطرف شد جسم پاک است. پس ماندن رنگ نجاست و خون اشکالي ندارد.

4- خوني که به اندازه ي يک بند انگشت يا به اندازه ي يک سکه، روي لباس يا بدن باشد براي نماز خواندن اشکالي پيش نمي آورد. و نماز خواندن با آن صحيح است. البته آن قسمت نجس است و بعداً آب بکشند ولي براي نماز اشکالي پيش نمي آورد.

5- فتواي اکثر فقهاء اين است: ماشين لباس شويي که به آب کر وصل است در و پيکرش پاک است و وقتي عين نجسات برطرف مي شود حتي اگر رنگش هم روي لباس مانده باشد پاک است.

6- آيا لازم است که ما از صاحبخانه بپرسيم که آيا فرش شما پاک است يا بچه ي شما پاک است ؟ خير، در اين مسائل تفحص لازم نيست. تا ما مسئله اي را نمي دانيم بايد به پاکي عمل کنيم مگر اينکه يقين به نجاست کنيم. پس براي يقين رسيدن نيازي به تجسس نيست. زيرا اين کار باعث زحمت و دردسر مي شود. يکي از کارهايي که در روايات ما نهي شده است اين که زياد سوال کردن و تکرار سوال است. خيلي از مسائل بخاطر سوالات بيجا و فضولي ها اضافه شده است. داستان سوره بقره اين بوده است: فردي کشته شد ولي قاتل مشخص نبود. به حضرت موسي مراجعه کردند و حضرت فرمود: گاويي را بکشيد و قطعه اي از آن را به بدن اين فرد بماليد تا جوان زنده شود و نام قاتل خودش را بگويد. روايت داريم که اگر آنها هر گاويي را مي کشتند اين اثر را داشت ولي قوم بني اسرائيل سوال کردند که چه نوع گاويي باشد، رنگش چه رنگي باشد،...آنها آنقدر در مورد گاو سوال کردن که گاو در يک مورد منحصر شد. جواني چنين گاوي را داشت و او مبلغ زيادي را درخواست کرد. در روايت ما را از تفحص و سوال زياد نهي کرده است. کنجکاوي زياد در مسئله لازم نيست.

رفتار مراجع بزرگ و امام خميني براي ما حجت است زيرا رفتار آنها برگرفته از روايات است. امام خميني وقتي در پاريس بودند اول درهتل بودند و بعد به دهکده رفتند. ايشان از حوله هاي هتل استفاده مي کردند ولي بعضي از خشک مقدس ها مي گفتند که اينها براي غير مسلمان است و شايد دست آنها خورده باشد. يک روز که امام به حمام رفتند، اطرافيان جلوي پاي ايشان پارچه اي انداختند که پاي امام روي فرش هتل نباشد ولي امام آنها را کنار زد و پايش را روي زمين گذاشت. خيلي از فقهاء يهودي و نصراني را هم پاک مي دانند. تا جايي که ما يقين به قسم خوردن پيدا نکنيم براي ما پاک است. امام از وسايل خارجي ها استفاده مي کردند و لباس شان را به خشک شويي محل زندگي شان در فرانسه مي دادند. رفتار اين بزرگان بايد براي ما الگو باشد. شايد نجس باشد يا احتمال دارد را بايد کنار گذاشت.

فردي نزد آيت الله بهاء الديني آمد و گفت که در نانوايي ديديم که سنگ هاي تنور خوني است.(افراد وسواسي معمولا تَوَهم دارند و دنبال چيزهاي نجس مي گردند)آيت الله بهاءالديني ناراحت شدند و فرمودند: اين چه حرفي است آيا شما مي خواهيد نان مردم را نجس کنيد؟ سيره رفتاري بزرگان ما اين بوده است که همه چيز پاک است مگر اينکه صددرصد يقين کنيد که نجس است. در قديم براي مسافرت چند مشک آب براي خوردن مي بردند. حتي در قديم شير آب در خانه ها نبود. به فتواي اکثر فقهاء مي توان مدفوع را با دستمال کاغذي پاک کرد و شستشو هم لازم نيست. به فتواي عموم فقها کافر نجس است و وقتي اشهدان لا اله الاالله مي گويد پاک مي شود. آيا با گفتن شهادتين تغييراتي در بدن آنها حاصل مي شود ؟ خير. نجاست و طهارت يک امر اعتباري است و دقت عقلي نمي خواهد. مثلا خون داخل بيني پاک است مگر اينکه بيرون بيايد.

7- بعضي ها وقتي مي خواهند نيت کنند مشکل دارند و نمي دانند چطور نيت کنند. نيت يعني قصد و توجه. وقتي ما دست مان را بلند مي کنيم که ليواني را برداريم يعني نيت شده است. سيد بن طاوس مي فرمايد: نيت امري است که بدون خواسته ي ما تحقق پيدا مي کند. و لزومي ندارد که ما روي آن مانور بدهيم. هرکاري که مي خواهيم انجام بدهيم تصميم مي گيريم. يعني به دست مان فرمان مي دهيم که آنرا کار را انجام بدهد. همين که مي خواهيم نماز بخوانيم يعني نيت کرده ايم. يک معني نيت اخلاص است يعني وقتي وضو مي گيريم براي شستشو و خنک شدن نباشد و به قصد امر الهي باشد. معني ديگر نيت اين است که توجه به کار داشته باشيم. مثلا اگر از ما بپرسند که چکار مي کنيد؟ بگوييم: وضو مي گيريم. طبق فتواي فقهاء گفتن نيت نماز، غسل و وضو به زبان واجب نيست. توجه به اين کارها کافي است. نيت يک امر واقعي است و انجام مي شود و لازم نيست که در ذهن مان مرور کنيم.

8- در وضو يک بار شستن صورت کافي است. شستن دست ها قبل از وضو مستحب است. و جزو وضو نيست. روايت داريم: وضو دو تا شست و شو(دست و صورت) و دو تا مسح (سر و پا) است.

امام صادق(ع) مي فرمايد: به خدا قسم، وضو پيامبر نبود مگر اين چنين: يک مشت آب به صورت مي ريختند، يک مشت آب به دست راست و يک مشت آب به دست چپ.A  درمسح سر و پا به اندازه ي درازاي يک انگشت کافي است. دين ما راحت است ولي ما با سوال آنرا سخت کرده ايم. در مسئله ي آبروي مردم، تهمت زدن و غيبت بايد سخت گرفت.

ماه ذيقعده ماه امام رضا(ع)است. خدايا به حق امام رضا(ع) فرج امام زمان(عج) را نزديک بفرما، همه ي بيماران روحي و جسمي را شفا عنايت بفرما، رفع گرفتاري از همه ي گرفتارها بفرما.

سوال – صفحه 445 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در کلمات قصار 361 نهج البلاغه داريم: اگر شما حاجتي در نزد خدا داريد اول صلوات برمحمد و آل محمد بفرستيد و بعد حاجت را بخواهيد. خداوند کريم تر از آن است که صلوات را اجابت بکند و بقيه ي آنرا اجابت نکند (زيرا صلوات يک دعاي مستجاب است)

خوب است که بعد از حاجت هم يک صلوات بفرستيم که دعاي اول و آخر اجابت مي شود و دعاي وسط هم اجابت بشود.

درآخر سوره يس داريم که در مورد معاد است. خدا مي فرمايد: براي ما مثالي مي زند از استخوان از بين رفته را چه کسي زنده مي کند. خلقت خودش را فراموش کرده است. خدايي که شما را از هيچ درست کرده است مي تواند استخوانهاي پوسيده را دوباره بازگرداند. خداوند به همه خلقت داناست.

نماز يکشنبه ماه ذيقعده را مي توان در هر يکشنبه ي ماه ذيقعده خواند. و يک بار خواندن آن کافي است. در مورد اين نماز سفارش زيادي شده است. برکات اين نماز زياد است. براي اين نماز بايدغسل کرد و وضو گرفت. اين نماز دو تا دو رکعتي است. که در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه ي سوره توحيد و يک مرتبه سوره ناس و يک مرتبه سوره فلق خوانده مي شود. بعد از سلام هفت مرتبه ذکر استغفار و يک مرتبه ذکر لاحول ولا قوة الا بالله العلي العظيم. با خواندن اين نماز خداوند گناهان انسان را مي آمرزد و طلبکاران انسان را راضي مي کند و پدر و مادر ما را هم مي آمرزد.و جبرئيل به ملک الموت سفارش مي کند که او را به آساني از دنيا ببرد.

سوال – کارشناس شما گفت که خداوند بزرگتر از آن است که بخاطر يک قسمتي از بدن ما درغسل که شسته نشده است ما را به جهنم ببرد. من ياد حرف بعضي از خانم هاي بدحجاب افتادم که معتقد هستند که خدا بزرگتر از آن است که بخاطر چند تار مو يا لباس نامناسبي که پوشيده اند عذاب کند. تفاوت حرف شما با حرف آنها در چيست ؟

پاسخ – اگر کسي عمدا در غسل جايي از بدنش را خشک بگذارد، اين کاراشکال دارد. ولي کسي که نمي داند قسمتي از بدنش خشک است،خداوند چنين کسي را غضب نمي کند. به فرض اگر کسي عمدا اين کار را بکند خداوند به اندازه ي همان قسمتي که خشک است او را چوب مي زند. در حجاب هم همين طور است.اگر خانمي ناخواسته جايي از بدنش مشخص شد خداوند او را مي بخشد. و او را عذاب نم يکند. ولي خانمي که مي داند اين کار حرام است و از قصد موهايش را بيرون بگذارد، عذاب مي شود. البته عذاب کسي که فحشاي زيادي انجام داده است با عذاب فردي که چند تار مويش بيرون است فرق دارد و هر کدام به اندازه ي خودشان عذاب مي بينند. خوب است که خانم ها حجاب شان را رعايت کنند. روزي خانم ها به ملاقات آيت الله صافي گلپايگاني آمدند و اجازه گرفتند که عباي آقا را ببوسند. آقا فرمود: چادر شما ازعباي من بالاتر است. من بايد چادرشما را ببوسم.

ما لا اباليگري را در هيچ مسئله اي ترويج نمي دهيم. ما نمي گوييم که به خوني که روي لباس شما ريخته شده است اهميت ندهيد ولي مي گوييم: در جايي که شک داريد و يقين نداريد، خداوند مسئله را سهل گرفته است.

خيلي از مردم فکر مي کنند که هرنوع ترشحات نجس است. خيلي ها خواب مي بينند و فکر مي کننند که جُنب شده اند درحاليکه علائم مني در آنها نيست. اين افراد نيازي به غسل ندارند. اگر علائم بود مثلا عين مني را ديدند بايد غسل کنند. ترشحاتي که ما يقين نداريم بول است يا مني يا خون، پاک است و نيازي به غسل ندارد. گاهي شيطان در بدن انسان مي دمد کهانسان فکر کند وضوئش باطل شده است و نبايد به اينها اهميت دارد. معيار ما بايد علم و يقين و دستورات شرعي باشد. خون داخل ناخن و گوش و بيني پاک است.







ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها