اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-05-28-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد- وسواس چيست؟

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-وسواس چيست؟

92/05/28

سوال – وسواس چيست و راه هاي درمان آن را بفرماييد.

پاسخ – وسواس يک بيماري است و يک ناراحتي روحي و رواني است. يک فرد وسواسي ممکن است که مبتلا به چندين گناه بشود: بدعت، اسراف و. .. بعضي ها فکر مي کنند که وسواس مخصوص افراد مذهبي و متدين است. وسواس فکري و عملي در همه ي انسان ها وجود دارد. در بعضي از کشورهاي کمونيسم هم وسواس فکري و هم وسواس عملي وجود دارد. پس وسواس منحصر به وضو، غسل و. .. نيست. اين بيماري به روان انسان ربط دارد و بايد بعنوان يک بيماري روحي به آن نگاه کرد.

بعضي ها گفته اند که فکرهاي ناهنجار در مورد خدا و اهل بيت به سراغ ما مي آيد و از اين فکرها ناراحت هستيم. آنها بدانند که براي اين فکرها هيچ گناهي براي آنها ثبت نمي شود. زشت ترين فکرها که آنها را ناراحت مي کند گناه محسوب نمي شود. بايد بي خيال بشوند تا اين فکرهاي ناخواسته برود. براي فکرهاي ناخواسته گناه نوشته نمي شود.

بعضي ها به امامان مي گفتند که ما فکرهاي شيطاني به سراغ مان مي آيد و ايمان خود را از دست داده ايم. امام مي فرمود: اينها نشان دهنده ي ايمان شماست زيرا شما با اين فکرها درگير هستيد و به آنها راضي نيستيد. پس شما نگران اين فکرها نباشيد. اين فکرها مي آيد و مي رود و نبايد به آنها توجه کرد.

شخصي نزد حضرت پيامبر آمد و گفت که من منافق شدم. پيامبر فرمود که اگر منافق مي شدي نزد من نمي آمدي. حضرت فرمود: شيطان نزد تو آمده است و گفته که چه کسي شما را خلق کرده است و چه کسي خدا را خلق کرده است. چون شما جوابي نداشته اي فکر مي کني ايمان خودت را ازدست داده اي. هر وقت اين فکرها به شما هجوم آورد به خدا پناه ببريد، براي شما گناهي نوشته نمي شود.

به حضرت گفتند که وقتي ما نزد شما مي آييم حالت خوبي داريم ولي وقتي از شما دورهستيم به دنبال گناه مي رويم، آيا ما منافق شده ايم؟ حضرت فرمود: خير شما منافق نشده ايد. پس بدترين فکرها براي شما گناهي ندارد و نبايد به آن توجه کنيد.

در وسواس عملي افرادي هستند که دچار بحران عملي هستند. يعني مدام در کارهاي عادي که انجام مي دهد شک مي کنند. بخشي از آنها هم مربوط به اعمال مذهبي مثل نماز و وضو است. اين حملات شيطان و امتحان الهي است. کساني که بيماري وسواس شديد دارند بايد آنرا معالجه کنند. کساني که مسائل شرعي را مي دانند و روي آن پافشاري مي کنند، بيماريشان حاد است. اگر اين افراد بيماري شان را درمان نکنند، بيماري شان سرايت مي کند. افرادي بوده اند که حمام شان تا ده ساعت هم طول مي کشيده است. وسواس باعث اضطراب، بي خوابي شديد و در بعضي مواقع فرد را به حد جنون و طلاق هم مي رساند. اين افراد آرامش خودشان را از دست مي دهند.

در ضمن يک پدر و مادر وسواسي اين بيماري را به فرزندان شان هم منتقل مي کنند. پدر و مادر ناخودآگاه الگوي فرزندان شان هستند.و گاهي بخاطر وسواس زياد فرزندان را از اصل کار مي اندازند. مثلا در کار نماز يا وضوي فرزندان شان،آنقدر ايراد گرفته اند که آنها نماز را کنار گذاشته اند. اين کار براي کساني که وسواس عملي را ادامه مي دهند خطرناک و مسري است.

خدا ما را براي بندگي خلق کرده است و ما مي خواهيم از بندگي خودمان لذت ببريم. کساني که دچار وسواس عملي هستند خوشي، آزادي، اختيار و آرامش از آنها گرفته مي شود. بخشي از اين بيماري اختياري است و بخشي از آن مورثي يا بخاطر تربيت نادرست است. ورود به باتلاق بدست ماست ولي کم کم در آن فرو مي رويم بقدري که امکان بيرون آمدن از آن غيرممکن مي شود. گاهي فرورفتن در وسواس عملي انسان را به سمت خودکشي و ناهنجاري ها مي برد.

کساني که وسواس عملي دارند شيطان طمع مي کند که اعتقادات آنها را هم از بين ببرد. يعني طرف مي گويد: ديني که باعث مي شود من در نجس و پاکي شک بکنم به درد من نمي خورد. ممکن است که ديگران هم به اين نتيجه برسند که اگر کارهاي مسلماني باعث وسواس مي شود، دين اسلام را نمي خواهند. پس رفتارهاي ناهنجار ما نبايد باعث بشود که هم خودمان و هم ديگران از دين زده بشويم. آرامش از انسان وسواسي گرفته مي شود و افرادي که آرامش از آنها گرفته مي شود دچار وسواس مي شوند. اين يک رابطه ي دو طرفه است.

ما دنبال آرامش و لذت هستيم. کسي که اعمال را تکرار مي کند خوشي و آرامش را از دست مي دهد، دائم در عذاب است و با خودش و ديگران درگير است. در واقع اين فرد از اصل کار باز مي ماند و به مقصد نمي رسد. خسارت فرد وسواسي اين است که عمر، دين جان و سرمايه ي اصلي خودش را از دست مي دهد. خسارتي بالاتر از اين وجود ندارد.

انسان هاي وسواسي نبايد نااميد باشند. شيطان مي خواهند به اين افراد مسلط بشود بنابراين به آنها مي گويد که شما بعد از چهل سال درست نمي شويد. وسواس يک بيماري است مثل بداخلاقي و دروغگويي.

پس افراد وسواسي روح نااميد را از خودشان دور کنند. نااميدي  از اينکه نتوانيم وسواسي بودن را ترک کنيم، از خود وسواسي بودن بدتر است. افراد نااميد وسواسي نسبت به خدا بدبين هستند و مي گويند که خدا نمي تواند من را درست کند. در اسلام بن بست وجود ندارد. خدا برهر چيزي قادر است.

بخشي از درمان وسواس، دعا درماني است. ذکر صلوات و بسم الله الرحمن الرحيم لاحول ولا قوة الابالله العلي العظيم مفيد است. روايت داريم که وقتي شيطان با غصه و ناراحتي به شما حمله مي کند ذکر لاحول ولا قوة الابالله العلي العظيم را بگوييد. پس يکي از راه هايي که وسوسه هاي شيطاني را از انسان هاي وسواسي دور مي کند ذکر است.

نگاه اطرافيان افراد وسواسي بايد مشفقانه و دوستانه به يک فرد گرفتار باشد. ما نبايد توي سر فرد وسواسي بزنيم. بچه اي پايش را در گودال قير گذاشت. پدر مي خواست او را نجات بدهد ولي خودش هم گرفتار شد و همه مي ترسيدند که آنها را نجات بدهند. يک فرد عاقل گفت که اگر ما بخواهيم آنها را نجات بدهيم يا خودمان آسيب مي بينيم يا آنها دچار آسيب مي شوند. بهتر است که يک گودال در کنار اين گودال قير بِکنيم و قيرها را به آن گودال هدايت کنيم تا آنها آزاد بشوند. افراد وسواسي مثل اين است که در گودال قير گرفتار شده اند.

ما نبايد آنها را سرزنش و تحقير کنيم. روايت داريم: اگر کسي ديگري را بخاطر گناهي ملامت کند نمي ميرد مگر اينکه خودش گرفتار همان گناه بشود. افرادي بوده اند که به وسواسي ها اهانت کرده اند ولي بعد خودشان دچار وسواس شده اند و با دعا و ذکر نجات پيدا کرده اند.

پس درمقابل وسواسي ها نباشيم بلکه در کنارشان باشيم. از فکرمان استفاده کنيم تا آنها را نجات بدهيم. ما نبايد آنها را توبيخ بيجا بکنيم که باعث لجبازي آنها بشود. البته نبايد دلسوزي بيجا هم براي آنها بکنيم. ما بايد به آنها کمک کنيم تا کم کم خوب بشوند.

بيکاري يکي از خطرناک ترين چيزهاي براي فرد وسواسي است. فردي که از صبح تا شب کار مي کند وقت ندارد که به وسوسه هاي شيطان گوش بدهد مثلا چند ساعت در حمام بماند. ولي افرادي که بيکار هستند، دچار فکر و خيال مي شوند. هر کاري که باعث بهم زدن آرامش آنها مي شود بيماري شان را تشديد مي کند. ما بايد به آنها اميد و آرامش بدهيم تا آنها بتوانند نجات پيدا کنند.

وسواس درجات زيادي دارد. و درمان هاي آنها هم متفاوت است. اين بيماري نياز به روانپزشک و دارو دارد. بعضي از افراد وسواسي دوست ندارند که به روانپزشک مراجعه کنند زيرا مي ترسند که نسبت رواني به آنها بدهند. وقتي فردي بچه دار نمي شود ما به او ذکر مي دهيم ولي بايد دنبال درمان و دارو هم برود.

وسواسي هاي حاد بايد نزد روانپزشک متدين و متخصص بروند. روانپزشک هايي که متعهد نيستند ممکن است که راه هاي غير اسلامي هم به بيماران پيشنهاد بکنند که اينها درست نيست. مثلا به طرف بگويند که اگر شما حجاب تان را برداريد وسواس تان خوب مي شود. بعضي مواقع خوردن دارو باعث آرامش فکري وسواسي ها مي شود.

افرادي هستند که وسواسي نيستند بلکه احکام را نمي دانند مثلا فکر مي کنند که بايد فلان کار را پنج بار انجام داد تا جسم پاک بشود درحاليکه آن کار با يک بار هم پاک مي شود. پس ما بايد مسائل وضو و. .. را ياد بگيريم تا خيال مان راحت بشود. گاهي ما مي توانيم با سه مشت آب وضو بگيريم. اگر ما مسائل احکام را بخوبي تفهيم کنيم بيشتر مشکلات حل خواهد شد. اين کار بايد قدم به قدم و با حوصله انجام بشود.

سوال – صفحه424 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – پيامبر فرمود: جفاکارترين مردم کساني هستند که وقتي نام مرا مي شوند برمن صلوات نفرستند.

افرادي هم که وسواسي نيستند مي توانند به بحث هاي ما گوش بدهند زيرا ممکن است که با اين افراد در ارتباط باشند يا خودشان در آينده با اين بيماري درگير بشوند. اين بحث به درد تمام بيماران روحي مي خورد.

دانستن صحيح مسائل باعث آرامش مي شود. اگر ما مسائل را بخوبي براي مردم بازگو کنيم آنها راحت مي شوند. اصل طهارت مي گويد که همه چيز پاک است ولي دوازده چيز نجس است که در اين دوازده مورد هم اختلاف وجود دارد. در نجاست ما بايد به يقين صد درصد برسيم. مرحوم آيت الله گلپايگاني هنگام باران در گل و لاي در خيابان راه مي رفتند و گاهي اينها به لباس شان مي پاشيد و با همان لباس به کلاس درس مي رفتند. ايشان مي فرمودند که اينها پاک است. شاگردان شان مي گفتند که احتمال نجاست وجود دارد. ايشان مي فرمود: آنها احتمال است ما بايد به يقين برسيم. در امور ديگر اطمينان کافي است ولي در مسائل نجاست ما بايد به يقين صد درصد برسيم.

خدايا قلب امام زمان(عج) را از ما راضي و فرجش را نزديک بفرما، همه ي ما را از بهترين ياران آن حضرت قرار بده و رفع گرفتاري از همه ي گرفتاران بفرما.





ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها