اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-02-09-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد- خوش اخلاقي

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-خوش اخلاقي

92/02/09

سوال- در مورد راهکارهاي خوش اخلاقي توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – خيلي از بزرگان اخلاق و عرفان راه کمالات انسان را خودشناسي مي دانند. داريم: شناخت خود بالاترين معرفت هاست. اگر کسي خودش را بشناسد قطعا خدا را شناخته است. حضرت علي (ع) مي فرمايد: هر کس که خودش را نشناسد همه ي اطرافش را هم نشناخته است. اگر ما خودمان را که ازهمه به خودمان نزديکتر هستيم نشناسيم چطور مي توانيم عالم، خالق، امام و ديگران را بشناسيم؟ بحث خودشناسي بحث مهمي است.

بزرگترين گم شده ي ما، خود ما هستيم زيرا ما خودمان را نشناختيم و از خدا غافل شديم. حضرت علي(ع) مي فرمايد: رحمت خدا بر کسي که مي داند از کجا آمده است، الان کجاست و به کجا مي رود. يعني انساني که خودش، مسير گذشته و آينده اش را پيدا کند به همه ي خيرات دست پيدا کرده است. اگر انسان خود واقعي اش را پيدا کند و با آن خلوت کند، جلوه ي صفات الهي را پيدا کرده است. زيرا انسان خليفه ي خداست و صفات خداوند در انسان تجلي پيدا کرده است. به تعبير حافظ: آنچه از تو گم شده ست چون از سليمان گم شدي، بر سليمان هم پري هم اهرمن بگريستي. در جاي ديگر مي گويد: تو را در کنگره ي عرش مي زنند صفير ندانمت که در اين دامگاه چون افتادي. حقيقت وجودي ما به خدا متصل است. لايه هاي مختلفي در وجود ماست. يک لايه جنبه ي ملکوتي و الهي دارد که همين لباس تن است. گاهي تصوير ما در آينه ديده مي شود، آيا اين تصوير خودماست؟ اين تصوير ماست ولي مي توان گفت که عکس ما بيرون از آينه است.

پس ما دو تا من داريم: يکي مَن پنداري و خيالي که همان عکس ما در آينه است و جسم ماست. بعضي ها از عکس کسي تعريف مي کنند. فردي از حاج آقا دولابي عکس گرفته بود و از آن تعريف مي کرد،مرحوم دولابي فرمودند که من خودم در اينجا نشسته ام و شما با عکس من عشق مي کنيد؟ عالم همه تجلي خداست ولي ما نبايد از جلوه ي واقعي که خداست غافل بشويم. گاهي اوقات خود فرد نيست ولي با ياد و عکس او عشق بازي مي کنيم که اين اشتباه است. ما در اين دنيا حقيقت خودمان را گم کرده ايم و به اسم و رسم خودمان بسنده و دل خوش کرده ايم. همه ي اينها با يک نفس از بين مي رود. بايد مواظب باشيم که من هاي غير واقعي ما را از من واقعي دور نکند. من حقيقي براي خداست و از بين نمي رود. حتي ما روح را به من نسبت مي دهيم و مي گوييم: روح من يا دنياي من.

در مناجات مريدين امام سجاد (ع)، امام مي فرمايد: اي دنيا و اي آخرت من، بهشت من تو هستي. اگر ما من خدايي را پيدا بکنيم، به آن عشق بورزيم و من هاي دنيايي را فداي من خدايي بکنيم، زنده ي ابدي مي شويم. داريم که بنده ي من، اگر اطاعت مرا بکني تو را مثل خودم قرارمي دهم، همان طور که من مي گويم: کن فيکون تو هم مي گويي: کن فيکون. روايت داريم که در بهشت از طرف خدا نامه مي آيد که از طرف خدايي که حي لايموت است به بنده اي که حي لايموت است. يعني اگر ما جنبه هاي خدايي مان را پرورش بدهيم، مثل خدا مي شويم. امام هاي ما صفات وجه الله، عين الله، ثارالله و. .. دارند زيرا ذوب در خدا شده اند. زيرا من ظاهري را فراموش کرده اند و همه ي وجودشان خدا شده است.

حضرت امير مي فرمايد: مرده ما نمرده است،کشته ي ما کشته نشده، غايب ما غايب نشده است. روايت داريم که علما زنده هستند. زيرا ياد و حقيقت آنها در دلهاست. در هنگام اذن دخول به زيارات مي گوييم که تو صداي مرا مي شنوي و جواب سلام مرا مي دهي پس يعني حاضر هستي.

گاهي اوقات من هاي واقعي ما، زير گرد و غبار غفلت روزانه گم مي شود. حافظ مي گويد: جمال يار ندارد نقاب و پرده ولي غبار ره بنشان تا نظر تواني کرد يعني ما در مَنيت ها گير کرده ايم، گرد وغبار و حجاب ها باعث مي شود که خورشيد را نبينيم. اين گرد و غبارها را بايدA  با تواضع، ادب و فروتني از بين برد. حُربن رياحي حجاب جهل و مقام، جلوي او را گرفته بود بخاطر همين جلوي امام حسين(ع) ايستاد ولي لحظه ي آخر غرورش را شکست و با امام حسين(ع) همراه شد، خداگونه شد و به بهشت رفت.

اگر انسان در نيمه شب با خودش خلوت بکند، بر سرسجاده بنشيند و فکر و خيال را از خودش درو کند خود واقعي اش را پيدا مي کند. بحث خودشناسي شيرين ترين بحث هاست. در قرآن داريم: چون خدا را فراموش کردند خدا هم کاري کرد که خود حقيقي آنها فراموش بشود.

آقا شيخ عباس قمي از علماي زنده است. ايشان در همه ي دعاها و زيارتنامه ها و مناسبت ها حاضر است، پس ايشان حيات دارد. درعلماي شيعه کسي مثل آقا شيخ عباس قمي نيست که اين قدر ذکرش در محافل باشد و اين قدر کتاب هايش چاپ شده باشد. بعد از قرآن بيشترين کتابي که چاپ شده است مفاتيح است. ايشان يک انسان بوده است ولي خدا را شناخته و مَن خودش را کنار گذاشته است، کسي که با خدا پيوند بخورد صورت الهي اش مي ماند. هر نفسي که خرج خدا مي شود مي ماند. آيت الله صدر در مورد ايشان فرمود: داريم که آخر چيزي که از دل صديقين بيرون مي رود حب رياست است يعني اين حب در عمق انسان است و درهمه وجود دارد. آنقدر خدا به آقا شيخ عباس قمي نظر کرده است که اولين چيزي که از دلش بيرون رفته حب رياست بوده است زيرا ايشان خيلي افتاده و متواضع بودند.

روزي به آقا شيخ عباس قمي مي گويند که در مشهد در مسجد گوهرشاد نماز جماعت بخواند. ايشان چند روز نماز جماعت را خواندند ولي يک روز گفتند که نماز عصر را نمي خوانم و علت را اين طور بيان کردند: ديدم که صف نمازم خيلي شلوغ است و گفتم که نکند من کسي شده ام. يعني همينکه بوي عنوان و مقام به مشام ايشان خورد، احساس کرد و ديگر نمازعصر را نخواند. روزي آقا شيخ عباس قمي سخنراني مي کردند و در وسط سخنراني، آقا عباس تربتي را ديد و گفت که اي مردم ايشان از من بهتر سخنراني مي کند و از منبر پايين آمد. کتاب هاي فضيلت هاي فراموش شده در مورد آقا عباس تربتي است. اگر همه اين طور عمل کنند ديگر کسي سر رياست دعوا نمي کند ولي ما مي خواهيم خودمان را مطرح کنيم.

عطار مي گويد: پرده ي پندار مي بايد دريد، توبه تزوير مي بايد شکست. يعني وقت آن است که من به ميدان بيايم وهر چه دارم ببازم که اين اول خوشي من است.

آقا شيخ عباس قمي کتابي بنام منازل الآخرة نوشتند که در مورد سفرآخرت است. اين کتاب چاپ مي شد و همه علما از آن استفاده مي کردند.A  پدر آقا شيخ عباس مي بيند که در صحن قم عده اي جمع شده اند و آقا عبدالرزاق قمي به منبر رفته است و از اين کتاب تعريف مي کند. پدر آقا شيخ عباس خيلي از اين کتاب خوشش آمد و وقتي به خانه رفت به پسرش گفت که اي عباس، کاش توهم يک کتاب مثل منازل الآخره مي نوشتي. ايشان هيچي نگفتند و تا آخر عمر هم به روي پدرشان نياورند. اخلاص و تواضع ايشان در اين حد بود. بخاطر اين است که آقا شيخ عباس ماندگار شده است. يکي از راه هاي رسيدن به مقصد اين است که از خدا بخواهيم مَن هاي خيالي ما از بين برود. نردبان اين جهان ما و مني است عاقبت اين نردبان افتادني است، لاجرم آن کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست.

سوال – صفحه 312 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – بعضي ذکرها ثواب زيادي دارد. روايت داريم: بر ميزان حسنات چيزي اضافه نمي شود که سنگين تر از تسبيحات اربعه باشد سبحان الله والحمدالله ولااله الاالله والله اکبر، زيرا چهار ذکر مهم در آن است. امام صادق(ع)مي فرمايد:با يک صلوات خدا ثواب چهار ذکر را مي دهد.

پيامبر به حضرت علي(ع) مي فرمود: دعا کن که خدا محبت تو را بر دل مومنين قرار بدهد، حضرت امير دعا کردند و اين آيه نازل شد: آنهايي که عمل صالح داشته باشند(منظورعلي است) خدا مودت و رحمتي در دل مومنين از او قرار مي دهد. البته هر مومن واقعي که ايمان و عمل صالح داشته باشد در دل مومنين جاي خواهد گرفت.

سوال – هر سال که روز مادر مي شود همه خوشحال مي شوند ولي در اين ايام غم همه ي عالم به سراغ من مي آيد. من مادري بداخلاق و عيب جويي دارم که مدام طعنه مي زند و حسرت يک لبخند را بر دل بچه هاش گذاشته است. دوست داشتم که فرصتي براي بوسيدن دست مادري مهربان داشتم اما مطمئن هستم که حسرت اين کار بر دل من باقي خواهد ماند، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ – ولادت حضرت زهرا(ع) را تبريک عرض مي کنيم. روز ولادت اين بانو روز تکريم مادران و همسران است. شايد عده اي باشند که با مادر يا همسر يا فرزند ناسازگار روبرو باشند. مادر و پدر هر چقدر هم که بد باشند چون خلقت ما از وجود آنهاست بايد به آنها احسان کنيم. افرادي که با همسر، پدرو مادر يا بچه ي ناسازگار مي سازند، درجه و مراتب بالاتري دارند. مادري که سراسر مهر است اگر پاسخ محبتش داده بشود هنري مهمي نيست ولي اگر از مادر نامهرباني ديديم، بايد خلاف نفس مان عمل کنيم و غرورمان راA  بشکنيم و با مهرباني با او برخورد کنيم. بداخلاقي ها مثل مار مي ماند که زيرآن گنج است اگر بتوانيم اين مار را رام کنيم به گنج مي رسيم. بعضي از انبياء همسران نامهربان داشتند ولي با آنها مدارا مي کردند. پيامبر سرپرستي کودک يتيم بداخلاقي را بعهده گرفته بود. اين کودک مُرد و پيامبر گريه مي کرد زيرا مي فرمود که شايد ديگر کودک بداخلاق بدست من نيفتد.

بهشت زير پاي مادران است. اگر شما به مادرنامهربان محبت کنيد رشد خواهيد کرد و بهره کافي خواهيد بود. حالا ممکن است که اين محبت در مادر هم اثر کند که خيلي خوب است.

ما در مقابل خداوند گناه و معصيت زيادي مي کنيم ولي خدا آنها را مي پوشاند و خوبي ها را ظاهر مي کند. حضرت علي (ع) مي فرمايد که اگر پرده از روي کارهاي شما کنار برود حتي کسي حاضر نيست ديگري را دفن کند. پس ما هم مثل خدا عيب هاي ديگران را بپوشانيم. اگر انسان براي ديگران خير بخواهد، خدا هم به او خير مي دهد. ميدان مسابقه اينجاست که هم به خوب ها و هم به بدها محبت کنيم. هر کس که مي خواهد در دنيا رشد کند بايد به پدر و مادر، همسر و اولاد محبت کند. پدر ومادر بهشت و جهنم ما هستند. مهم است که همسر شما از ته دل به شما دعا کند. همسر است که آرامش و دلخوشي مي دهد. پيامبر فرمود: من از دنياي شما سه چيز انتخاب کرده ام نماز، عطرو بوي خوش و همسر. زير اين سه آرامش بخش است. خدا جزاي رسالت پيامبران را مودت قرار داده و پيامبر اسلام را رحمت للعالمين قرار داده است. در مورد همسر، خدا فرموده است که بين زن و شوهر مودت و دوستي قرار داده است.

پيامبر فرمود: خانم ها در نزد پروردگار شفيعي بالاتر از اين ندارند که همسران شان از آنها راضي باشند. موذن آقاي بهاءالدين هنگام دفن همسرش گفت که خدايا من از ته دل همسرم راضي هستم. اين بالاترين زاد و توشه براي اين خانم بود. خوش به حال آقايي که خانمش از او راضي باشد و براي او دعا کند. پيامبر فرمود: واي به حال زني که شوهر از او ناراضي باشد و خوش به حال خانمي که همسرش از او راضي باشد. خوب است که ما خوبي هاي همديگر را ببينيم. زن و شوهرهايي که با هم اختلاف دارند اگر به خوبي هاي همديگر نگاه کنند، اختلافات را فراموش خواهند کرد. حضرت علي(ع) مي فرمايد: در هر حالي با همسران تان مدارا کنيد.

افرادي که نامادري دارند و در حق آنها مادري کرده اند، از آنها تکريم کنند. براي مادراني که در قيد حيات نيستند صدقه بدهند. پيامبر فرمود: انسان با کرامت به همسرش احترام مي گذارد. پيامبر در روزهاي آخر عمرشان وصيت کردند که به افراد زير دست محبت کنيد. يکي از بزرگان زني داشت که خيلي او را اذيت مي کرد و حتي خودکشي کرد و مي خواست گردن شوهرش بگذارد. ولي شوهر او را نجات داد و بعدا براي او دعا مي کرد که در آن دنيا گرفتار نباشد.

خدايا به حق حضرت فاطمه(س) به همه ي ما ايمان، معرفت و اخلاق حسنه عنايت بفرما، ما را شکرگراز قرار بده و انشاءالله بتوانيم حق پدرو مادر و همسر را به نحو احسن ادا کنيم.



ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها