اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

91-06-13-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-خوش اخلاقي

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-خوش اخلاقي

91-06-13

پلک اين پنجره ي خسته اگر باز شود، آسمان با دل بي حوصله دمساز شود. کيست در کوچه ي دلواپسيم جز غم تو، تادمي با من غربت زده همراز شود. بي تو اي همدم آبي تر از آهنگ طلوع، بشکند بالم اگر تشنه ي پرواز شوم. داغ تلخي است به پيشاني خورشيد اگر، آسمان با شب دل مرده هم آواز شود. اي تو خورشيد بپا خيز که با چشمانت، قفل صبح دل انگيز خدا باز شود.

سوال – حسن خلق و خوش اخلاقي چه اهميتي دارد ؟

پاسخ – يکي از راهکارهاي اساسي اين است که اهميت يک موضوع براي انسان مشخص شود. اگر يک کاري داراي اجر و پاداش فراواني باشد، هرچقدر هم سخت باشد، فرد آن را انجام مي دهد. اخلاق از هر چيزي براي انسان واجب تر است. اگر همه ي امکانات عالم به خانواده اي داده شود که اخلاق در آن حاکم نيست هيچ فايده اي نداشته و خوشي براي آنها همراه نخواهد داشت. اما اگر کسي حداقل امکانات را هم داشته باشد با وجود حسن خلق باشد، عيش دنيا و آخرت را خواهد داشت. امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايند: عيشي در زندگي شيرين تر از خوش اخلاقي نيست. برخي از گناهان هستند که بازتاب آنها بر روي کل عالم است. با آزردن بندگان خدا، فرشتگان، انبياء، پيامبر و خدا آزرده مي شوند. يعني بازتاب اين کار به صورت کلان بر روي کل عامل است. يک بار يک مهندس کشاورزي به من مي گفت من نمي دانستم که اخلاق خوب و بد، در نباتات، گياهان و عالم ماده هم اثر دارد. اما اين مسئله از نظر علمي ثابت شده است. ثابت شده که اگر باغبان با لبخند و اخلاق خوب گياهان را پرورش داده و به آنها آب بدهد، شکوفا مي شوند. در واقع خوش خلقي باعث افزايش طراوت گياهان مي شود. عکس اين مسئله نيزاثبات شده است. اگر باغبان با تندي و اخم وارد باغ شده و به گياهان آب بدهد، آنها پژمرده مي شوند. بنابراين اخلاق در زواياي ذرات عالم اثر مثبت و منفي دارد. درروايات فراواني داريم که اگر کسي فرد مومني را آزار داد فکر نکند که فقط او را آزرده است، بلکه اين کار بازتاب کلان داشته و هستي را متأثر مي کند. در روايت داريم که هرکس حضرت زهرا(س) را اذيت کند پيامبر (ص) را آزار داده است. انسان خوش اخلاق کسي را آزار نمي دهد. بد اخلاقي باعث ترور شخصيت مي شود که به مراتب بدتر از ترور انسان است. اگر کسي به طور ناخواسته باعث کشته شدن فرد ديگري شود، چون ناخواسته بوده ممکن است هردو به بهشت بروند. ولي ترور شخصيت باعث خراب شدن خانه ي کعبه و رنجش خدا مي شود. مرنجان دلم را که اين مرغ وحشي، زبامي که برخواست مشکل نشيند. زخود هرگز نرنجانم دلي را، که مي ترسم درآن، جاي تو باشد. در روايتي از پيامبر (ص) است که مي فرمايد: هرکسي مومني را آزار دهد، من پيامبر را آزار داده است و کسي که من را آزار دهد، خدا را آزار داده است. کسي که که خدا را آزار دهد، در چهار کتاب بزرگ آسماني از جمله تورات، انجيل، زبور و قرآن ملعون است. در روايات داريم که خدا ظالم را دوست ندارد. ما نبايد فکر کنيم که با کار خود فقط يک فرد را آزار مي دهيم، بلکه بازتاب آن جهاني است. کودک، بد اخلاقي را از مادر يا پدر بد اخلاق خود ياد مي گيرد و پدر و مادر در گناه او شريک خواهند بود. کسي که بد خلق است ابتدا خود را در شکنجه و عذاب قرار مي دهد و بعد هم باعث آزار ديگران مي شود. گاهي در مورد برخي عصبانيت ها انسان موفق به توبه نمي شود و آثار منفي آن فوق العاده است. در روايت داريم که امام صادق (ع) دوستي داشتند که مدتي با ايشان رفت و آمد مي کردند. روزي اين فرد به همراه حضرت به جايي مي رفتند. اين فرد غلامي داشت که با فاصله با آنها حرکت مي کرد. آن شخص چند بار غلام خود را صدا کرد ولي جوابي نشنيد. به همين خاطر عصباني شد و گفت حرامزاده چرا جواب من را نمي دهي؟ حضرت ناراحت شدند و فرمودند که چرا نسبت ناروا به او مي دهي؟ آن فرد گفت: اين غلام اصلاً مسلمان نيست. حضرت فرمودند: غير مسلمانان هم ازدواج و نکاح داشته و مشروع و نا مشروع دارند. اگر کسي به ديگري لقب حرامزاده را بدهد در واقع به مادر او نسبت ناروا داده و مستحق هشتاد تازيانه است. در روايت داريم که امام با آن فرد ترک مراوده کردند و تا آخر عمر با او معاشرت نکردند. گروهي از افراد وقتي در مورد کار بد و بداخلاقي به آنها تذکر داده مي شود، معذرت خواهي کرده و متوجه عمل بد خود مي شوند. فرد بد اخلاقي که نادم بوده و درصدد علاج است، حتماً اهل نجات خواهد بود. ولي کسي که بر گناه خود مصر باشد، توبه ي او قبول نخواهد شد. فردي نقل مي کرد که من با ماشين در حال حرکت بودم که يک موتورسوار از کنار من عبور کرد. پسر من گفت: من يک خواهشي از شما دارم، اين موتورسوار را زير کن. گفتم من يک فرد روحاني هستم چرا اين کار را بکنم ؟ گفت: اين فرد مدير مدرسه ي ما است که بسيار هم بد اخلاق است. اگر با اين فرد تصادف کني و ضربه مغزي شود، همه ي دانش آموزان شما را دعا مي کنند. گاهي فردي آنقدر بد اخلاق است که ديگران آرزوي مرگ او را مي کنند. از طرفي افراد خوش اخلاقي هستند که وقتي از پستي کنار مي روند، افراد زير دست براي او گريه مي کنند. پليس بايد يک فرد مجرم و خلافکار را جريمه کند. اما مي تواند اين کار را با ادب و انضباط انجام دهد.قاطعيت با بد اخلاقي متفاوت است. زيردستان حرف يک فرمانده ي نظامي خوش اخلاق را خيلي بيشتر مي پذيرند و ثواب او نيز بيشتر خواهد بود. افراد بد اخلاق زيادي هستند که اهل خانه ي خود را آزار داده و آنها را کتک مي زنند. روزي من يک منبري داشتم که آقايي هفتاد ساله بعد از اتمام آن نزد من آمده و شروع به گريه کرد. علت را از او جويا شدم. گفت: خانم من، من را زياد آزار مي دهد. مسائل اخلاقي و تربيتي هميشه مورد نياز مردم است. در روايت داريم: درزمان امام جواد و امام هادي (ع) دو برادر از طايفه ي آل فرج بودند. يکي از آنها محمد ابن فرج نام داشت که فردي بسيار خوب و شيعه ي مخلصي بود. بسياري از محدثين از جمله شيخ مفيد از ايشان رواياتي را نقل کرده اند. اين فرد برادري داشت به نام عمر ابن فرج که انساني پرخاشگر، تند و خشن بود. فردي مي گويد: روزي من خدمت امام هادي (ع) آمدم. حضرت فرمودند: آيا براي طايفه ي آل فرج اتفاقي افتاده و کسي از آنها فوت کرده است ؟ گفتم: بله، عمر ابن فرج به تازگي از دنيا رفته است. حضرت بسيار خوشحال شدند و بيست و چهار بار فرمودند: الحمدالله. اين روايت در اصول کافي، تاريخ امام جواد (ع) نقل شده است. راوي مي گويد: فکر نمي کردم خبر مرگ کسي شما را اينقدر خوشحال کند. اگر مي دانستم، با پاي برهنه زودتر آمده و اين خبر خوش را به شما مي دادم. حضرت فرمودند: روزي در مجلسي بين اين فرد با پدرم امام جواد (ع) بگو و مگويي رخ داد. اوعصباني شد و به پدرم گفت تو مست هستي. ( همه ي بي احترامي ها در عالم عصبانيت انجام مي گيرد ). با اين حرف دل پدر من شکست. ( اصولاً پيامبر و امامان به صورت کلي کسي را نفرين نمي کردند ولي بصورت موردي اين کار را انجام مي دادند). امام جواد (ع) بسيار ناراحت شدند و فرمودند: خدايا تو شاهد هستي که من امروز، روزه گرفته ام و لب به غذا و آب نزده ام. اگر تو شاهد هستي که من امروز روزه هستم، طعم غارت شدن و ذلت اسارت را به اين شخص بچشان. امام هادي (ع) مي فرمايند: نفرين پدرم مستجاب شد و بعد از چند روز حکومت بر اين فرد غضب کرد. اموال اين فرد توسط حکومت مصادره شد، مدتي نيز در زندان بود و بسيار او را آزار و اذيت کردند. سپس فرمودند: خدا رحمت خود را شامل حال اين فرد نکند. البته اگر اين فرد در همان ابتدا از امام عذر خواهي مي کرد، حتماً حضرت او را در آغوش مي گرفت. يکي از علماي اصفهان نقل مي کردند که روزي يکي از وعاظ اصفهان قصد رفتن به منبر را داشتند. يک خانمي در حالي که گريه مي کرد جلوي ايشان را گرفت. اين خانم گفت: شوهر من سيد است و سه فرزند خردسال هم دارم. ديشب با سه فرزند خود به روضه رفته بودم. زماني که صاحبخانه پذيرايي مي کرد و سيني چاي را مقابل ما آورد، تنها سه عدد چاي در آن بود. من چاي را بين فرزندان خود تقسيم کردم اما به فرزند کوچکم مقدار کمي رسيد. او مدام بهانه مي گرفت و درخواست چاي مي کرد. من هم عصباني شدم و يک سيلي به اين کودک خود زدم. بعد از روضه به منزل آمديم، شام خورديم و خوابيديم. در خواب ديدم که پيامبر (ص) در حالي که ناراحت بودند با يک سيني چاي وارد خانه ي ما شدند. ايشان به کنار من آمدند و گفتند اين سيني چاي را بگيريد و به اين بچه بدهيد. من راضي نيستم که فرزند من را بخاطر يک چاي کتک بزنيد. آن خانم گفت: از خواب که بيدار شدم تا الان در حال گريه هستم.AA  در روايات گفته شده که اگر دلي را رنجانديد، پيامبر و امامان را آزرده ايد. البته عکس اين مسئله نيز صادق است. اگر شما کسي را شاد کرديد، انبياء و اولياء را شاد کرده ايد. مرحوم حاج هادي ابهري دوست صميمي مرحوم دولابي بودند. ايشان فوق العاده به اهل بيت علاقه داشتند. آقاي دولابي نقل مي کردند که آقاي ابهري به قدري شيفته ي اهل بيت بودند که در روضه ها مدت ها گريه مي کردند. زماني که ايشان به زيارت امام رضا(ع) مي رفتند، هميشه در پشت همسر و فرزندان خود حرکت مي کردند. در همين هنگام رو مي کردند به امام رضا (ع) و مي گفتند من قابليت زيارت شما را ندارم. خانواده ي خود را آورده ام که نوکر زائران شما باشم. بخاطر اينکه من کفش هاي آنها را جفت مي کنم و براي آنها غذا آماده مي کنم، به من رحم و نظر کنيد. روزي در حرم امام رضا(ع)، خانمي نزد من آمد و گفت: شوهر من از تهران تا مشهد به من و فرزندان خود ناسزا گفته است. ما با اين آقاي تند، بدزبان و بهانه گير چکار کنيم ؟ مرحوم شيخ احمد سيبوي از شخصيت هاي بزرگواري بودند که داراي حسن خلق، تواضع و... بودند. ايشان دست کودکان را مي بوسيدند و هميشه در مقابل افراد سيد مي ايستادند. حديثي را از پيامبر اکرم (ص) نقل مي کردند که اگر کسي يکي از فرزندان من را ببيند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خدا نور چشم او را زياد مي کند.مرحوم شيخ احمد سيبوي مي گفتند که من به اين حديث عمل کردم و الان که هشتاد سال سن دارم از عينک استفاده نمي کنم. ايشان مي گفتند که همسر من سيده بود و فرزند هم زياد داشتيم. خانم من در اواخر عمر خود نابينا شده بودند. براي جبران محبت هايي که در تمام عمر به من کرده بودند با خدا پيمان بستم که به من قدرت بدهد که با حسن خلق به اين خانم علويه خدمت کنم. در آيه ي قرآن داريم که خوبي هاي خود را با اذيت و منت باطل نکنيد. نبايد کارهاي خود را به رخ ديگران بکشيم. اگر هم اين کار را کرديم بايد توبه و استغفار کنيم. روزي فردي نزد امام جواد (ع) آمد و گفت: من امروز براي ده نفر از دوستانم اين کارها را انجام دادم. حضرت فرمودند: تمام اعمال تو باطل شد. پرسيد: چرا امام فرمودند: اول اينکه منت گذاشتي و دوم اينکه گفتي از شيعيان ما هستي. در حالي که تو شيعه ي کامل نيستي. آن فرد گفت: من اشتباه کردم و توبه مي کنم. حضرت فرمودند که ثواب هاي تو به سوي تو بازگشت. شيخ احمد سيبوي مي گفتند که من مدام از خدا مي خواستم که من را کمک کند تا در مقابل همسر خود عصباني نشده و منت نگذارم. اين شيخ بزرگواربه خوبي و بدون عصبانيت از همسر خود مراقبت کردند تا ايشان از دنيا رفتند.AA  ثواب نماز، روزه، جهاد در راه خدا و غيره در نامه ي عمل افراد خوش اخلاق ثبت مي شود. مرحوم آيت الله قاضي که استاد آيت الله بهجت و علامه طباطبايي بودند در لحظات آخر عمر سه بار به فرزندان خود تأکيد کردند که خدا را در نظر بگيريد و سعي کنيد دلي را از خود نرنجانيد. بزرگي حدود بيست و پنج سال پيش به من گفت: بزرگترين موضوعي که همه ي مردم را گرفتار مي کند، آه مظلوم است. گاهي در خانواده ها، زن و شوهر ها گناه بداخلاقي را به گردن يکديگر مي اندازند. اين مسئله اشتباه است. هرکدام از ما بايد خود را اصلاح کنيم. در آيه ي قرآن داريم که يا ايها الذين آمنو عليکم انفسکم. بزرگي مي گفت: مراقب باشيد آه مظلومي پشت سر شما نباشد. در اين صورت شما رستگار هستيد. در روايت داريم که کسي که از دنيا مي رود، اولين جمله اي را که بعد از شنيدن خبر مرگ او افراد برزبان مي آورند، ملائکه ثبت مي کنند. ممکن است يک نفر سال ها عبادت کرده باشد اما چون افراد از زبان او در امان نبوده اند، خداوند به ملائکه مي گويد که اين را ثبت کنيد تا به حساب و کتاب او رسيدگي شود. ازطرف ديگر ممکن است يک نفر در خلوت خود هزاران گناه شخصي داشته باشد اما بعد از اينکه از دنيا رفت همه براي او طلب مغفرت کرده و از اخلاق نيک او تعريف کنند. در اين مورد خدا مي گويد: بخاطر خوش بيني مردم، من اين فرد را مي آمرزم.

سوال – درخصوص آيات 181 تا 186 آل عمران توضيح بفرماييد.

پاسخ – گاهي پيامبر اکرم (ص) خواب زيبايي که مي ديدند براي اصحاب تعريف مي کردند. چون روياي پيامبر و امامان روياي صادقه بوده و شيطان در آن راهي ندارد. روزي ايشان فرمودند که من ديشب عموي خود حضرت حمزه و پسر عموي خود جعفر طيار را در عالم رويا زيارت کردم. حضرت فرمودند: من در خواب ديدم اين دو بزرگوار غذاهاي بهشتي ميل مي کردند و اين غذاها متحول شده و تبديل به چيز ديگري مي شد. من از اين دونفر پرسيدم که در آن عالم چه چيزي برترين چيزها است ؟ گفتند در اين عالم که عالم شهود است و انسان همه ي واقعيت ها را مي بيند، سه چيز بالاترين چيزها است: 1- صلوات بر محمد و آل محمد 2- آب دادن به افراد 3- حب علي ابن ابيطالب (ع)

در آيات مبارکه ي اين صفحه چهار نکته گفته شده است: 1- کلُ نفسٍ ذائقةُ الموت. هر نفسي يک روز مرگ را خواهد چشيد. 2- پاداش کارهاي خود را در روز قيامت به طور کامل دريافت خواهيد کرد. 3- کسي رستگار مي شود که بتواند از پل صراط عبور کرده و وارد بهشت شود.A  4- زندگي دنيا گذرا و تمام شدني است.

در مباحث اخلاقي، همه ي ما بايد به صفات خوب و بد خود رسيدگي کنيم و نبايد صفتي را به ديگران نسبت دهيم. ما مي توانيم با اخلاق خوب ديگران را نيز به کارهاي خوب وادار کنيم. در حديث داريم که خدا بخاطر يک فرد خوش اخلاق، خانواده ي او را نيز داراي حسن خلق خواهد کرد. پرفسور هشترودي در دوران ابتدايي يک معلم بداخلاقي داشت که بسيار تند با ايشان برخورد مي کرد. اين پرفسور در آن دوران در درس رياضي تجديد شدند. خانواده ي ايشان در تابستان آن سال يک معلم خوش اخلاق استخدام کردند. آن معلم با ايشان کارکردند و اين بزرگوار آن درس را با موفقيت قبول شدند. در سال هاي بعد نيز آقاي هشترودي، پرفسور در رشته ي رياضي شدند. يعني يک معلم بد اخلاق او را تجديد کرد و يک معلم خوش اخلاق باعث شد که تبديل به يک پرفسور شود. گناه خيلي بد است اما بد تر از آن اين است که ما دل امام و پيامبر را برنجانيم. در روايت داريم که فردي نزد امام رضا(ع) آمد و گفت دوست شما شراب خورده است. امام بسيار ناراحت شدند و پيشاني ايشان عرق کرده و خجالت کشيدند. ما در روايت داريم که پيامبر (ص) پدر همه ي امت است. بنابراين ما نبايد کاري کنيم که آبروي پيامبر (ص) و امامان ريخته و آنها متأثر شوند. مرحوم آقاي دولابي زماني که نمي توانستند به عتبات عاليات مشرف شوند به زيارت حضرت عبدالعظيم مي آمدند. درروايت داريم که کسي که ايشان را زيارت کند گويي امام حسين (ع) را زيارت کرده است.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها