اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

90-11-24-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد- پرسش و پاسخ

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-پرسش و پاسخ

90-11-24

سوال – من شش سال است که گناهي را انجام مي دهم و به آن عادت کرده ام و هنوز نتوانسته ام آنرا ترک کنم. من درکتابي خواندم که خداوند در قيامت با سه گروه حرف نمي زند و من جزو يکي از آن گروهها هستم. اگر رحمت خدا شامل حال من نشود حال من در قيامت چگونه خواهد بود. من خيلي تلاش کرده ام که از اين گناه رهايي پيدا بکنم در ضمن من اهل نماز و روزه هم هستم ولي هنوز نتوانسته ام خودم را از اين گناه بزرگ نجات بدهم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – روايت داريم: کسي که از گناه ناراحت است و از کار ثواب خوشحال است، اين از با ايمان بودن فرد است. کسي که ايمان ندارد هر گناهي مي کند و برايش مهم نيست. ولي کسي که نفس لوامه دارد و خودش را قبل و بعد از گناه سرزنش مي کند، اين خودش بشارت است. اين فرد بايد توبه کند و از گناه بيرون بيايد. انسان با گناه آمرزيده مي شود. اگر کسي به گناه خاصي عات کرده است مي تواند به مشاور مراجعه بکند و از آنها کمک بگيرد. کارهايي که به ايمان کمک مي کند مثل جلسات خوب و دوستان خوب هم مفيد است. گاهي انسان نمي تواند از گناه بيرون بيايد مگر اينکه خدا به او کمک کند. اگر ايشان از صميم دل از خدا کمک بگيرد، خدا به او کمک مي کند تا از اين گناه بيرون بيايد. خدا در سوره شوري آيه سي مي فرمايد: هر پيش آمدي که براي شما اتفاق مي افتد بازتاب گناهان شماست. اميرالمومنين مي فرمايد: اگر خدشه اي بر انسان وارد مي شود بخاطر اين است که خدا مي خواهد گناهان شما را پاک بکند و درصدي از آنها را خدا مي بخشد. خدا گناهکاران را رها نمي کند و با پيش آمد هاي روزگار و مصيبت آنها را پاک مي کند و بقيه ي گناهان را مي بخشد. خدايي که يک بار شما را در دنيا پاک کرد کريم تر از آن است که شما را دوباره در قيامت عذاب بکند.
سوال – چرا ما بايد کساني را ببخشيم که نه تنها در سختي ها و مشکلات با ما همدردي نمي کنند بلکه با زخم زبان و بدبيني ما را آزار مي دهند؟ وقتي که اين افراد مي خواهند به سفر حج بروند به دنيال حلاليت هستند. با اين افراد چکار بايد بکنيم؟ آيا حلاليت طلبيدن فقط براي سفر حج است؟
پاسخ – افرادي هستند که کارشان آزار دادن و زخم زبان زدن است و اين کار را تکرار مي کنند. در واقع سجيه او ظلم کردن است. کار اين افراد با حلاليت درست نمي شود. ما دو نوع گناهکار داريم: يکي گناهکار شرمنده و پشيمان و يکي گناهکار مُصِر بر گناه. روايت داريم کسي که اصرار بر گناه مي کند و بعد استغفرالله مي گويد، در واقع توبه را مسخره مي کند. کاسبي بوده که چشم چران بوده است. وقتي خانم بدحجابي به مغاره مي آمده نگاه مي کرده و استغفرالله و لااله الاالله مي گفته است. بعضي ها با ذکر هم گناه مي کنند. يک روز او در حال حساب و کتاب بود و خانم بد حجابي وارد مغازه شد و شاگرد به استادش گفت: استاد، يک استغفرالله آمده است، اگر مي خواهي نگاه کن. در حديث داريم که توبه ي انسان بداخلاق قبول نمي شود. حلاليت طلبيدن بايد از صميم دل و منفعل باشد. پيامبر فرمودند: خداوند توبه ي انسان بداخلاق را قبول نمي کند. اين حديث در تمام کتب معروف آمده است.
اگر ما با خدا معامله بکنيم و اين ظرفيت را داشته باشيم که اين افراد بداخلاق را حلال کنيم، براي خودمان خيلي خوب است. اميرالمومنين درنهج البلاغه به امام حسن (ع) مي فرمايد: کسي که تو را اذيت و آزار مي دهد، اين آزار براي تو بزرگ جلوه نکند زيرا او به ضرر خودش و به نفع شما کار مي کند. کسي که غيبت ما را مي کند و آبروي ما را مي برد، اعمال خوب خودش را به پرونده ي ما مي فرستد و اعمال بد ما را به پرونده ي خودش مي برد. به بزرگي گفتند که فلاني غيبت شما را کرده است. اين بزرگ مبلغي پول در پاکت گذاشتند و براي ايشان فرستادند. او گفت: اين آقا به من محبت کرده است زيرا من گناه زياد دارم. او گناهان من را به نامه ي عمل خودش برده است و اعمال خوب خودش را به نامه ي عمل من فرستاده است. اگر کسي ما را اذيت کرد در واقع مي خواهد صبر ما را بسنجد و ما مي توانيم از اين بُعد به داستان نگاه بکنيم. ممکن است که در بعضي مواقع ما مظلوم واقع بشويم ولي در بعضي مواقع هم ما ظالم بوده ايم. ما در راه احقاق حق بايدعدالت را رعايت بکنيم. مثلا اگر کسي دست ما را قطع کرد ما بايد دست او را قطع کنيم تا اينکه او را بکشيم. حتي نفرين هم بايد از روي عدالت باشد. بهترين راه احقاق حق گذشت است. فردي مظلوم واقع شد و به ظالم نفرين کرد. خطاب شد: در اينجا تو مظلوم هستي و من مي توانم دعاي تو را مستجباب بکنم ولي در بعضي مواقع تو ظالم هستي و ديگران عليه تو نفرين کرده اند. حالا ما کدام دعا را مستجاب بکنيم ؟ او گفت: دعاي هيچ کدام از ما را مستجاب نکن. هر چه تحمل ما بالاتر برود ظرفيت ور شد ما هم بيشتر مي شود. اميرالمومنين ده ها بار غلام خودشان را صدا زدند ولي اين غلام جواب نداد. امام نزد او رفت و گفت که چرا جواب من را نمي دهي. غلام گفت: من مي خواهم شما را عصباني کنم. حضرت فرمود: من شيطان را به خشم مي آورم و تو را در راه خدا آزاد مي کنم. من عصباني نمي شوم. حلاليت فقط مربوط به سفر حج نيست ولي يک موردش همين است. ما از کساني که زياد با آنها سر و کار داريم بايد حلاليت بطلبيم. هر وقت که ما حقي را ضايع کرديم بايد حلاليت بطلبيم. بزرگي مي فرمود: من هر چند روز يکبار از همسرم حلاليت مي طلبم. اگر ما حلاليت نطلبيم در قيامت مشکل داريم.
سوال – بعضي ها با اينکه خودشان اهل غيبت کردن هستند وقتي ما از آنها حلاليت مي طلبيم، ما را حلال نمي کنند. بعضي ها مي گويند که چه گفته اي ؟ اگر اين حرف را به آنها نگوييم، طرف فکر مي کند که چه حرف بدي در مورد او زده ايم که خجالت مي کشيم آنرا بگوييم و اگرهم بگوييم، باز ما را حلال نمي کند. من وقتي از شخصي حلاليت مي طلبم خيلي خجالت مي کشم. ولي مي دانم طاقت عذاب الهي را ندارم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – گفتن گناه شخصي خودش گناه بزرگي است. اگر کسي در خلوت گناه شخصي انجام داده است اگر آنرا بازگو نکند، خدا آن را مي آمرزد. پيامبر فرمودند: کسي که گناه بين خود و خدا را مي پوشاند خدا او را مي بخشد. ولي اگر آنرا بگويد خدا او را خوار مي کند. اگر انسان ظلم مادي به کسي کرده است بايد بگويد ولي در مورد مسائل عِرضي و ناموسي بايد گفت که اولا سوال کردن در آن مورد حرام است. زيرا اين منطقه ي ممنوعه است. انسان نبايد سوال بکند که شما چنين گناهي را کرده اي يا خير. کساني که پيش پيامبر مي آمدند و گناهان عرضي خود را اقرار مي کردند، پيامبر رويش را برمي گرداند و ناراحت مي شد. فردي چند باز نزد حضرت امير آمد و اقرار به گناه کرد تا حد بر او جاري شد. حضرت فرمودند: به خدا قسم اگر کسي مسائل عِرضي را در خلوت توبه بکند بهتر از اين است که من بر او اقامه ي حد بکنم. با اينکه اقامه ي حد براي نظم جامعه است ولي طرح آن خوب نيست. اميرالمومنين مي فرمايد: ما با دست هايي مصافحه مي کنيم که اين انگشتان بايد بريده بشود ولي تا شاکي ندارد و مدرک جرمي وجود ندارد، ما هم مثل خدا آنرا را مي پوشانيم. اگر گفتن غيبت بدنبال خودش فتنه به همراه دارد گفتنش حرام است. غيبت کردن هم حق الله و هم حق الناس است. اگر انسان به شخص بگويد که ما به تو تهمت زده ايم و آبروي تو را برده ايم فتنه ايجاد مي شود و کدورت جديدي درست مي شود. انسان بايد بطور کلي حلاليت بطلبد و اين بهتر است. ما حق تجسس در گناه ديگران را نداريم و طرف هم حق ندارد که گناه خودش را بگويد. سفر رفتن بهانه ي خوبي است که ما از ديگران حلاليت بطلبيم. ديگر اينکه ما مي توانيم براي کسي که غيبتش را کرده ايم دعا بکنيم و کارهاي نيک به نيت او انجام بدهيم. حتي مي توانيم از او تعريف بکنيم. آيت الله خوئي مي فرمودند: در غيبت، حلاليت طلبيدن مستحب است.
سوال – اگر به ما ظلمي بشود و ما ببينيم که اعمال خير ما هم کم است، آيا مي توانيم در دنيا عفو نکنيم و منتظر باشيم تا در قيامت از اعمال خير او بردارند تا اعمال خير ما سنگين تر بشود. آيا اين انتظار حق است ؟
پاسخ – اگر ما طرف را نبخشيم از حق او گرفته مي شود و به ما داده مي شود. امام حسين (ع) در روز عاشورا فردي را مامور کردند که بگويد اگر کسي دِيني برگردنش است در کنار من نباشد. من از پيامبر خدا شنيدم که اگر کسي بدهي داشته باشد و ندهد، از حسنات او مي گيرند و به طرف مي دهند. در عفو ثواب بسياري است. اگر ما عفو نکنيم هم ما و هم او گير است. ولي اگر ما از طرف بگذريم خداهم از ما مي گذرد. در قيامت ندا داده مي شود: کجا هستند کساني که بر گردن خدا حق دارند ؟ (ما همه به خدا بدهکار هستيم و کسي ازخدا طلب ندارد) آنها کساني هستند که بر مردم عفو مي کنند.امام صادق (ع) مي فرمايد: کسي که عفو مي کند اجر او با خداست. و آنها براحتي به بهشت مي روند.
سوال – سوره ي احقاف آيات 21 تا 28 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – امام صادق (ع) فرمودند: کسي که يک بار صلوات بفرستد، خدا هزار صلوات، با هزار صف ملائک بر او وارد مي کند و همه ي موجودات عالم به گوينده ي اين ذکر درود مي فرستند. هر کس به صلوات اهميت ندهد و به آن ميل نداشته باشد، اين فرد جاهل است و خدا و پيامبر و اهل بيت از او بيزار هستند.
(احقاف منطقه ي شن زاري درعربستان بوده است که حضرت هود در آنجا مبعوث شده اند و نام قوم آن حضرت عاد بوده است.) آيه بيست و يکم مي فرمايد: اي پيامبر که برادر اين قوم هستي، آنها را هشدار بده که خدا را پرستش کنند و بت پرستي را کنار بگذارند) شما با مراجعه به اين سايت مي توانيد قرآن، مفاتيح الجنان، نهج البلاغه و صحيفه ي سجاديه را در موبايل خود داشته باشيد.)
سوال – چرا قاتل حضرت علي (ع) بخشيده نشد ؟
پاسخ – نامه ي بيست و سوم نهج البلاغه در مورد وصيت حضرت علي (ع) بعد از ضربت خوردن است. حضرت بعد از وصيت به توحيد فرمودند: با اين ضربت اگر من زنده ماندم خودم در مورد قاتل تصميم مي گيرم و اگر از دنيا رفتم، شما او را عفو کنيد. عفو کردن براي من قرب مي آورد و براي شما هم حسنه و ثواب دارد. آيا شما دوست نداريد که خدا شما راعفو کند ؟ اگر خواستيد قاتل را قصاص کنيد به او فقط يک ضربه بزنيد و او را مثله نکنيد و او را در غل و زنجير نکشيد.
اگر بخشيدن در دست حضرت امام حسن (ع) و امام حسين (ع) بود حتما آنها به وصيت پدرشان عمل مي کردند و قاتل را مي بخشيدند. ولي فرزندان ديگر حضرت هم در اين امر سهيم بودند و بعضي از دختران حضرت گفتند که ما نمي توانيم قاتل پدرمان را عفو کنيم.
عفو کردن سود و منفعت است. اگر ما عفو نکنيم در خيلي مواقع خودمان هم گير هستيم. در همه ي گناهان حق الله هم هست. ما وظيفه داريم که ابن ملجم را لعن کنيم و خدا در آخرت او را عقوبت مي کند ولي براي حضرت علي (ع) که او را عفو کرد باعث قرب آن حضرت شد. ما تا مي توانيم بايد عفو کنيم. در عفو لذتي است که در انتقام نيست.
سوال – راهکارهايي براي خوش اخلاقي بدهيد.
پاسخ – انسان بايد تمرين بکند که در هنگام بداخلاقي و عصبانيت حالتش را عوض بکند، سکوت بکند و تغيير وضعيت بدهد و حساسيت ها را کم کند. در روايت داريم: ريشه ي غضب ها و بداخلاقي ها غرور و تکبر است. کسي که از ما عذرخواهي مي کند و حلاليت مي طلبد بي انصافي است که ما او را عفو نکنيم. امام صادق (ع)مي فرمايد: ملعون است کسي که فردي براي صلح پيش او مي آيد و او طرف را رد مي کند. کسي که حاضر نيست از گناه کوچک ديگران بگذرد چطور از خدا مي خواهد که گناهان زياد او را ببخشد. يکي ديگر از راهها اين است که ما خودمان را جريمه بکنيم که هر وقت عصباني شديم و بداخلاقي کرديم مثلا هزار تومان صدقه بدهيم يا چند روز، روزه بگيريم. آيت الله بروجردي با خودشان عهد کرده بودند که هر بار که عصباني بشوند يک سال روزه بگيرند.
خدايا به حق امام حسن (ع) و امام حسين (ع) قلب امام زمان (عج) را از ما شاد و راضي بگردان و همه ي ما را جزو پيروان و شيعيان اهل بيت قرار بده و همه بيماران را شفاي عاجل عنايت بفرما.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها