اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-08-08-حجت الاسلام عاملی - حریّت و آزادگی

شریعتی:بسم الله الرحمن الرحیم با هرچه عشق نام تو را می‌توان نوشت با هرچه رود راه تو را می‌توان سرود بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دست ها روشن تو می‌توان گشود با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان آغاز می‌کنیم سمت خدای امروز رو و سلام می‌کنم به همه خانم‌ها و آقایان مخاطبان جان، امیدوارم در هر کجا که هستید تنتون سالم باشه قلبتون سلیم باشه و خداوند متعال پشت و پناهتون. خیلی خوشحالیم که امروز در این لحظات و دقایق در کنار هم هستیم چه مخاطبان قدیمی و صمیمی شبکه ۳ چه شنونده های خوب رادیو معارف مخاطبان شبکه ولایت شبکه محترم افق امیدوارم که خداوند به این همراهی و به این همدلی کلی برکت بده و هرچی خیر و برکت به سمت شما و خونه هاتون سرازیر بشه. حاج آقای عاملی سلام علیکم و رحمت الله خیلی خوشحالیم خدمتتون هستیم

حجت الاسلام عاملی:  علیکم السلام و رحمت الله محضر عزیزان خودم هموطنان عزیزم جای جای وطن عزیز ما ایران عزیز ما سلام و دعا دارم بهترین‌ها رو مسئلت دارم خدای متعال بهترین تقدیدات برای عزیزان فرزندانشون بهترین مقدرات مقدر بفرماید و عنایات خاصه خودش رو شامل حال همه ما بگرداند الهی آمین اعمال ما را خالص بکنه دعاهای ما را مستجاب بکنه و با مدال و رضوان من الله اکبر از همه ما پذیرایی بکنه الهی آمین

شریعتی:  چی بهتر از این.. حالتون چطوره؟ خدا رو شکر الحمدلله خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت دوستانمون این هفته‌ها راجع به حریت تو ساحت‌های مختلف زندگی حاج آقای عاملی برای ما گفتند که چقدر هم مفید بود برای این روزهای ما هر کسی دلش می‌خواد آزادانه زندگی بکنه به نظرم باید این مباحث رو بشنوه.

هم در سیره معصومین بهش پرداختیم هم در دوران گذشته هم در دوران معاصر و من داشتم فکر می‌کردم که اگر شخصیتی مثل امیرالمومنین به دنیا میگه غری غیری برو غیر از من رو فریب بده این اوج حریت آزادگیست و به قول وفایی : تکلف گر نباشد خوش توان زیست/ تعلق گر نباشد خوش توان مرد... یعنی واقعا یه جاهایی این تعلقات دست و پای ما را بسته و اونهایی که اهل حریتن به نظرم هیچ تعلقی ندارند بحثمون ناتمام موند و وعده دادید که انشالله ادامه خواهید داد این هفته ما و مخاطبانمون سراپا گوشیم و خواهیم شنید

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم بهترین جمال انسان زیبا زیبایی انسان به اخلاق انسان است به فضیلت‌های روحی به فضیلت‌های اخلاقیست اونا که از مکارم اخلاقی سهمی نداره وزنی نداره شخصیتی نداره هرچه از توهم است لذت مقطعیست، لذات عضویست و با این‌ها انسان تعریف نمیشه تعریف انسان با ملکات اخلاقیست بهترین ملکه اخلاقی بحث حریته . یعنی انسان این فکری رو داشته باشه قدرت روحی داشته باشه که روی حق معامله نکنه، روی مصالح کلان معامله نکنه، به اعتقادش این باشد که الحق احق ان یتبع ...دین ما دین حریت است کتاب ما قرآن ما قرآن حریت است انبیاء کارشون این است که علقه‌ها را علایق را قطع بکنندم و وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَ الْاَغْلالَ الَّتى‏ کانَتْ عَلَیْهِمْ اینها اومدن زنجیرها را پاره بکنن. گاهی با آداب اجتماعی غلطی است که زندگی ما را کرده لایموت فیها ولا یحیی گاهی آداب و رسوم غلطی است که کاری کرده که یتجرعه ولایسیق عنها غصه ها را جرعه جعه میخوره در زندگی اما ازش خلاص نمیشه

 یعنی گاهی خودمون کاری می‌کنیم که اراده سلب میشه محکوم میشیم به اینکه اومده است روزگار کی اینجوری آورده که اراده شما را سلب بکنه و مصالح رو شما کنار بذارید اگه روزگار معصوم است که ما از روزگار تبعیت بکنیم واقعا بحث حریت اینه که انسان آزاد آزاد باشه که تصمیم بگیره مطابق با مصالح کلانی که در زندگی فردی و اجتماعی هست قرآن کارش همین است دین فلسفه دین این است که اومده پای انسان را باز بکنه با اعتقاد به توحید اعتقاد توحیدی بره همین است کسی که حریت نداره برای این است که خدا رو کنار گذاشته است برای خدا حسابی باز نکرده است.

 در نتیجه تحت تاثیر قرار گرفته از ترس از طمع از کینه از کدورت از ریاست از دلار از سکه و مصالح کلان را زیر پا گذاشته برای انسان‌ها جهنمی درست کرده ان الله یعذب الذین یعذبون الناس فی الدنیا خدا عذاب می‌کند از کسانی که اینجا در دنیا انسان‌ها را عذاب می‌کنند وقتی که حریت نباشه تحت تاثیر اعتبارات دنیا قرار بگیره قطعاً اینجوریست. قرآن کارش این است که تربیت قرآنه یعنی محصول قرآن ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم چرا گفته اقوام تعیین نکرده موضوعش رو؟ یعنی اقومیت در تمام موضوعات یعنی نظام تربیتی که طراحی کرده است لذا سیاسی که تایید اقامه نظام تربیتی همه آموزشی

همینطور است و پهلوان‌هایی رو مثال می‌زند در این خصوص مثلاً حضرت ختمی مرتبت خودش یه حریتی داشت که تونست دینیش رو پیش ببره وقتی گفتن که هرچه بخوای بهت میدیم زن پول و مقام گفت اگر آفتاب و دست راستم بگذارید ماه رو دست چپم بگذارید دیگه بالاتر از این دنیا یعنی در منظومه شمسی و مسلط کنید من هیچ وقت دست نمی‌کشم از مطلبی که رسیدم به اینکه انسان‌ها باید با این سبک زندگی بکنند

یعنی زندگی آرمانی نظام آرمانی فکر آرمانی اعتقاد آرمانی همین است و امیرالمومنین اگر در شورا یک دروغ می‌گفت خلافت دستش می‌گرفت ریاست دستش می‌گرفت کی حاضره که ازش بگذره جز یک حریت استثنایی که از کنهش تصور کنش عاجزیم؟

شریعتی: اون چند جلسه‌ای که راجع به تنازل صحبت کردیم

حجت الاسلام عاملی:  آفرین همه اینا اونجا مطرح شد مطرح بله حضرت سیدالشهدا اگه حریت نداشت نمی‌تونست کربلا درست بشه این تشکیلات عظیمی که راهپیمای اربعین می‌بینید صافی شعارهایی که داشته واقعا روی این شعارها نباید معامله بشه حضرت معامله نکرد تا آخر یه ذره هم انکسار دیده نشد یه ذره وا رفتگی دیده نشد. هی رفته رفته شعارها حماسی تر شد خطابه‌ها حماسی تر شد به تعبیر حضرت آیت‌الله میانجی زیر شمشیر خطبه می‌خوند یعنی هیچ از حریتش پایین نیومد

یا مثلاً قرآن نگاه کنه خدا عمداً اومده است مسئله حضرت یوسف رو مطرح کرده که در هر دوره‌ای این مورد ابتلاست یعنی زمینه رو چنان فراهم کرده است هر کجا رو نگاه بکنه بالاخره ملکه کشور هست همه جا آیینه است درها همه بسته است. هر طرف رو نگاه کنه آیینه همون هیکل رو نشون میده خودش هم در جوانی...  با خدا می‌خواد معامله بکنه یک اراده بسیار مهمی می‌خواد و وقتی که پیراهن پاره شد شاعر میگه این پیرهن که پاره شد دهنش باز دهن بود تشبیه می‌کنه به دهن که دهن باز چاک که پیراهن یوسف که گل تقوا بود خنده بر سستی تدبیر زلیخا می‌کرد... یعنی انسان می‌تونه به همچین جایی برسه که بالاخره شما همسر دارید شما زندگی دارید. یعنی کشف حجاب در وهله اول به ضرر خود خانم‌هاست اگر دقت بکنند.  وقتی که اراده نباشه حریت نباشه ضعف نفس باشه قدرت روحی نباشه همینطوری میشه

 امیرالمومنین فرمود بعد نفسک ان کل دنیه هر کجای پستی دیدی خودت رو بکش کنار پسرم، برای اینکه اگه مرتکب این پستی شدی چیزی از روح برداشتی روحت یک نقصانی پیدا کرد از خودت کم کردی کم کردی و عوضش اصلاً نمی‌تونی پیدا کنی بما تبذل من نفسک عوضا جای خالی پر نمیشه یعنی خیال نکن که خلافی کردی اون خلاف این طرف شما این طرف رفتید این با روح شما با سر و کار داره روح شما ازش تغذیه می‌کند

 در تاریخ اگه بخواد جمع بکنن این پهلوانان حریت رو در زده میشه مردم بهبهانی میره دم در می‌بیند که پادشاه اومده یه قرآنی فرستاده تمام احجار کریمه که نمیشه قیمت گذاشت روی این قد جلد قرآن نصب شده است سنگ های بسیار قیمتی تذهیب فوق العاده است فوق العاده است کاغذ فوق العاده است خطش استثناییست اون وقت میگه دو نفری که مامورن از طرف حکومت ببین چی آوردید اینجا؟ میگن که  این رو ما آوردیم هدیه کنیم برای شما که نمیشه اصلا قیمت گذاشت گفت اگه اینجوری باشه دیگه کی این قرآن رو می‌خونه ؟ قرآن برای خوندنه اینجوری کردید که دیگه برای خوندن نیست ببرید من نمی‌خوام. گفتن نه به ما دستور دادن که حتماً به شما تحویل بدیم. گفت پس این ملک منه؟ گفتن ملک شماست در رابست گفت من دادم به شما خداحافظ... عجیب چی کی از این می‌گذره؟

 واقعا روح اونقدر اوج گرفته نفس ناطق انسانی وقتی بخواد اطلاع بگیره بهشت اونجا درست میشه جلوه‌ها اونجا عوض میشه کرامت انسانی سیادت و سعادت انسانی اونجا دیده میشه. و الا شما کارهای احساسات‌های کم عمق زندگی خودت تنظیم بکنی یه عمر ضایع بکنی غضب بشه به تعبیر شهید ثانی  وقتی که از دنیا میره عمرش رو نگاه می‌کنه اونقدر آتیش می‌گیره که این یه پدیده اول تا آخر همه در برابر چشمش قرار می‌گیره عمر خودش رو نگاه می‌کنه خدا میگه کل کائنات برای تو درست کرده بودم، ارزش داشت اینجوری زندگی بکنی؟ اونجاست که آرزوی مرگ میکنه یا لیتنا..واویلتا ...وا حسرتا... که در قرآن همش بخونیم حالا در طول تاریخ کشورها هم در استقلال خودشون در عزت خودشون در تمامیت ارضی خودشون از همین نقطه ۱۰۰ بدید کشور ما یه طرفش وصل شده به دیوار چین وقتی که نادر شاه رفت به هندوستان عمامه پادشاه هندوستان رو برداشت سر خودش گذاشت.  چون می‌دونست که کوه نور دریای نور داخل عمامه است رفتیم یک کشور کشور ما یه طرفش متصل بود به دیواره چین یه طرفش در مصر ما تاجگذاری کردیم، داریوش چندم ما تاجگذاری کرده در شمال به بربرها متصل بودیم من حاج قلعه و دربند و اینجور جاها منبر میرم همه جا آثار ایرانی که تمام کشورهای خلیج فارس چون با فرماندار ایرانی اداره می‌شد یمن ببین چه کشوری بوده ببین چه امپراتوری عظیمی بوده چطور مدیریت می‌شده؟ این کشور بزرگی بله چطور شد پادشاهانی اومدن دو چیز باعث شد که ایران بالاخره یک سومش دست ما بمونه حالا یک سوم دست ماست دو چیز باعث شد اول پایاپای تحولات علمی دنیا نتونستیم حرکت بکنیم اونم باید یه رهبر صالح یه رهبر دوربین تیزبینی بود که این کارو می‌کرد نتونستیم پایاپای تحولات علمی حرکت بکنیم.  دومش هم رهبران این اومدن سر کار که طرف دو سال مونده پادشاهی داشتیم که دو سال در گفت من اگر در اینجا لبو فروشی بکنم بهتر از این است که برم در تهران مثلاً حکومت بکنم اینجوری شد کشور ناصرالدین شاه خیلی عذر می‌خوام از این طرح ناصرالدین کشورو ببره میرم شمال دوستان بگن چرا اینجا اومدی میرم جنوب انگلستان میگن چرا اینجا اومدی!

 یعنی جمهوری اسلامی شاهکار کرده از جهت عزت تمامیت ارضی نسبت به ایران بی غیرت بودند بله دیگه نتونستن به خاطر نگه دارند تاج و تخت خودشون این رو بخشیدن اون رو بخش یهو انگلستان بلند شد گفت که الان کمونیست‌ها همه جا رو گرفتن الان می می‌رسن به آب‌های خلیج فارس چه کار کنیم گفت باید یه هلال بزنیم در برابر کمونیست‌ها چه هلالی بزنیم؟ افغانستان ایران عراق ترکیه این چهار تا رو باید بیان باید بیارم پایه کار اینا جلوی نفوذ حرکت کمونیست‌ها رو بگیرم این چهار کشور جمع کرد.

 افغانستان گفت خب حالا من اگر در برابر روس‌ها ایستادم این هزینه می‌خواد چه هزینه‌ای به من میدی به رضاخان گفت دشت ناامیدو بده به افغانستان! به افغانستان گفت راضی شدی؟ ترکیه گفت من اگه مقاومت بکنم خب من که تمام صدمه می‌بینم هزینه من چی میشه؟ به رضا خان گفت بخش ۸۰۰ کیلومتر بده به ترکیه از همونجا دالان زنگ زور درست شده دیگه!

 یه یکی از بزرگان پان ترک‌ها می‌گوید که هزار مجسمه درست کنه برای آتاتورک که این تیکه رو عزیز خان گرفته بازهم کمه هیچ ارزش کرد گفت دوستی با ترکیه بهتر از این است که تپه و این رودخونه و قره سو  و اینجور چیزا مال ماست می‌دونید که دشت مغان هم و دریاچه ارومیه هم مرکز اصلی تامین آبشون از همون کوه آراد که ما ترکی بهش میگیم آغرداغ عراق گفت پس من چی میشم اینجا گفت اروندم بدید به عراق وزیر خارجه گریه کرد گفت که ما به آب‌های بین‌المللی راه نداریم. شما دارید به ما راه بدید که به آب‌های بین‌المللی ما برسیم! گفت اینم بدید یعنی ایران هزینه انگلستان رو پرداخت کرد این چه ذلتی بوده این حریت نداشته که مقاومت بکنه مقام معظم رهبری فرمود مقاومت می‌کردید تو رو برمی‌داشتند تا این ننگ به نام تو نوشته نمی‌شه نمی‌شه در طول تاریخ این پدر... حالا پسرش که افتضاح دیگر اسدالله علم میگوید بخش عظیمی از سیستان بلوچستان رو که جدا می‌کردن من گریه کردم شاه گفت چرا گریه می‌کنی گفت انقدر گوشت تن من رو جدا کردن چرا سگ دارند می‌ندازند چرا گریه نکنم؟ التماس کردم گفتم که امضات رو پس کن این امضا نکنی رو گفت نمی‌تونم توشیه ملوکانه را پس بگیرم یه چیزی نوشتم پای حرفم وامیستم آره محکم وایمیستادی حریت اگه داشت زیر بار نمی‌رفت اون وقت میگه خدا لعنت کنه اون امضا کرد من امضا نکردم شاه دید من خیلی مضطربم دربار بوده گفت که چرا اینقدر مضطرب گفتم کشور ماست خاک ماست چرا گفت چقدر درآمد داریم از کل سیستم بلوچستان گفتم سالی ۴۰ میلیون. گفت ۴۰ میلیون سر ۴۰ میلیون دعوا بکنیم ؟خون گریه کنه کسی برای این جمله کمه

یه وجب خاک ما را نمیشه قیمت گذاشت چند متر رو یک فرمانده مرزبانی ما در جلفا ثابت کرد زمان گذشته که مال ایرانه چند متر رو از اونجا که گرفتیم من گفتم باید به این یه جایزه بسیار بزرگی بدن که مترو محاسبه کرده و ملحق کرده به ایران... روی هرجا که درآمد مادی نداشته یا با همسایه گرفتاری بوده می‌گفتند دوستی با همسایه ما بیشتر جنگ نکنیم بدیم یا مثلاً می‌گفت که بحرین مروارید نداره که بحرین نفت نداره که پس رها کنیم بریم این دو تا اصل بوده برای پدر پسر

شریعتی:حاج اقا ما ۱۲ روز دفاع کردیم تو این جنگ اخیر و این دفاع مقدس اخیر ۱۲ روز خب خیلی سخت گذشت دیگه واقعاً برای ماها خیلی سخت بود برای مردم ایران خیلی سخت گذشت داشتم فکر می‌کردم بچه های ما تو دوران دفاع مقدس هشت سال ایستادن ماشاالله که یک وجب خاک ندن با چه وضع تجهیزاتی چیزی نبوده خالی بله بله هشت سال ایستادن شبانه روز که یک وجب خاک ندند.

حجت الاسلام عاملی:  حریت یعنی همین تحت تاثیر قرار بگیرد گفت ۴۰ میلیون من میگن من دیوونه شدم که خاکی کشور ما را با پول مقایسه میکنه پادشاه میگه سریع اومدم هتل گفتم استعفا بدم دیدم با استعفا کار درست نمیشه. برداشتم قلم رو تو خاطراتش و نوشته اسدالله علم هفت جلد فرستاده اروپا میگید این زمانی منتشر کنید که دیگه هیچ پهلوی سر کار نیست ۱۰ سال مونده به انقلاب فوت کرد اما در اونجا می‌نویسد یه جمله نوشته خیلی جالبه میگه تف بر تو ای چرخ گردون تفو که کشور به این عظمت دست این اراذل افتاده است که با پول دارن ارزش‌گذاری می‌کنند برای خاک کشور ما

 ببین حریت نباشه برای اینکه تاج و تخت من حفظ بشه فشار بیارن اینجا رو جدا کن اینجا رو جدا کن پشت همه هم دولت انگلستانه چون وسعت سرزمین شاخصه بزرگ قدرته می‌خوام که این تیکه تیکه بشه کشور بشه کشور ذره کشور ذره در اصطلاح سیاسی یعنی کشور تابع یعنی کشور پیرو از خودش تصمیم نداره دیگه مستعمره یه جایی باشه

کشورهای کوچک اطراف ببینید دیگه نمی‌خوام حالا اسم بیارم اینطوری میگن که جهانی سازی تشخیص که دانه‌های بزرگه آب نمیشن ما باید این دونه‌های بزرگی رو بشکنیم که اینا حل شن حل بشن چهار کشور مثال میزنه. چین روسیه هند ایران اینا باید تیکه بشن

 حالا یکیش هم بگم حالا این وادی وارد شدیم سال ۱۳۵۰ ایران کلاً عزا گرفت شاه تحت فشار گذاشتن باز رفراندوم به دی بهره که رفراندوم جدا بشه از ایران گفتین به کشور منه این خودکشیه برای من همینه اسدالله علم خاطرات دستور دادن در کشور برای استقلال بحرین جشن بگیرن می‌گفت کشور تجزیه شده بود به ما دستور دادن که جشن بگیرن به این اهانت به شعور مردمه  اومدن هویدا اومد در تلویزیون هستش اونوقت گفت چیه سروصدا کردید دختر خودمونه عروس خودمونه خونه بخت فرستادیم حالا چند تا دیگه میخواستن خونه بفرستن ...

 حالا بحث من در این قضیه این است که رکن یه مثال های بود از که در تاریخ اگر کسانی بودن حریت مثلاً شما با امام مقایسه کنید نوفل نوشاتو که امام بود مامور آمریکا اومد از طرف دولت آمریکا گفت که من با آیت الله می‌خوام ملاقات بکنم اذن دادن وارد شد درست کردی بشین تو سر جات یعنی چه این کارا رو راه انداختی مردم رو تحریک کردی امام خونسرد کاملاً خونسردانه گوش داد، وقتی تمام شد ببین اگه بترسه حریت نداشته باشه می‌ترسه آمریکاست... دولت موقت چرا استعفا داد گفت آمریکاست ما ابرقدرته بله و حضرت امام که حرفش تمام شد گفت خیلی وقته از من می‌خوام فتوا بدم در عالم اسلام هر کجا آمریکایی هست بکشند کاری نکنید که فتوا بدم هر کجا شما رو پیدا کردن عالم اسلام شما رو می‌کشن.  دید این ادبیات جدیدیه همچین چیزی فرق می‌کنه آقا به سرش ریخت این حریت بود

یکی از وزرا از طرف ایشون اومده به یکی از مراجع گفته که حرفی دارید به برسونم یه جمله هم از حضرت امام که اون زمان در تبعید بود گفته بود اون گفته بود نه نه نه نه نه من نمی‌تونم این حرفو بزنم به شاه نسبت به آیت الله گفت چرا گفت اصلا اسم آیت الله خمینی رو بگیریم رنگش عوض میشه. اصلا اوضاعش به هم می‌ریزه یه عبا داشته یه قبا داشته عبای حریت داشته ترس نداشته و اینه که انسان‌ها رو بزرگ می‌کنن این از انقلاب عظمت که از ۱۹۷۹ اوضاع دنیا عوض شده است با انقلاب ما اینایی که دنیا رو ملک خودشون می‌دونستن می‌گفتن الغرب لنا و الشرق لنا وهمه جا لنا این ادبیات توحیدیست.

 این دقیقا برمیگرده به مسئله توحید حالا رکن اصلی رو ما بحث می‌کردیم برای یه جامعه آرمانی عبارت است از مسئله اینکه جامعه حریت داشته باشه هر فرد هم جامعه حریت داشته باشه حریت نیست یعنی اراده دست شما نیست اراده باشی میشی مثل توپ اتفاقا توپ رو مثال زده خود شیطون شیط میگه که بعضی از شما دست ما کل کره فی ایدی صبیانکم مثل تو پس دست بچه‌هاتون می‌زنن از این طرف میره اون طرف از اون طرف وقتی که نباشه باد میلرزه از این طرف میره اون طرف از اون طرف یه بادی می‌وزه و زندگی همیشه باد نامواافق الی ماشاالله داره.. اینطور نیست که همیشه بادبان بر اساس باد بر اساس بادبان حرکت بکنن بله وما کل ما یتمن المرئ مایدرکه شاعر می‌گوید که اینطور نیست که باد همیشه بر اساس بادبان بوزه تجری ریاح باد می‌وزه بجوری که کشتی اون رو نمی‌خواد. یعنی یه جایی موافق باد یه جایی ناموافق حالا اونجا چیکار می‌خوای بکنی؟

 مولوی خیلی شعر کشیده است امیرالمومنین که اومد سرمونو ببره آب دهن انداخت حضرت بلند شد سرش رو نبرید یه دوری زد بعد سرش رو برید که نکنه این اهانت بزرگی که به من کرد این تاثیر بگذاره در اخلاص من در اراده من در نیت من اونوقت گفت که نیام کوهم ز صبر خیلی ها کاهند کوه نیستنذ با یه بادی اینور اونورمی شن. میگه خیلی الان وقت خوبیه سکه‌ها رو جمع بکنید وقت خوبیست دلارها جمع کنیم می‌دونی این چقدر وحشتناکه یه کاری بکنه که معیشت مردم مختل بشه...

والله العظیم ملکوتش رو بفهمند ها عالم اینجوری نیست که بی حساب باشه شما هر کاری خواستی بکنی. حساب کتاب داره این عالم یه جزء بی حساب نشون بده تا خودتم بی حساب زندگی بکنی که نیم کوهم ز صبر و حلم داد کوه را کی در رواید تند باد دنبالش که آنکه از بادی رود از جا خسیست زانکه باده ناموافق خود بسیست.. آفرین اونوقت مثال میزنه میگه باد خشم و باد شهوت باد آسم برد او را که نبوده اهل نماز یا برد او را که نبود اهل نیاز یعنی اعلان نیاز میکنه یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله وقتی بریده بشه از خدا اینها که این بادابوزه اونوقت کوهم و هستی من بنیاد اوست ور شوم چون کاه بادم باد اوست.. چرا امیرالمومنین یدالله چون ید بدون اراده ذلیت تکون نمی‌خوره یه جا پیدا کنه حضرات معصومین ۱۲ امام کلاً همه رو ۱۴ معصوم همه را یه جا پیدا کن که تشفی خاطر کردن امکان نداره دلشون و خنک کردن... چقدر برای سیدالشهدا ملائکه اومدن در کربلا که حضرت رو کمک بکنن ما بهشون میگیم که خدا خوب رس حضرت گفتن گفتن چرا اللهکوس اگه شما منو کمک بکنید دار دار امتحان قلبور خدا هر لحظه تکون میخوره خدا این مردم معکوس رو پس باید چه امتحان بکنه هر لحظه ورقه امتحانی ما داریم پر می‌کنیم  ونبلوکم بالخیر وشر فتنه تمام.. خدا میگه خیر و شر نگو خیر رسید خوشحال باشی شر رسید ناراحت باشید اول عرض علی الله اول عکس العملت رو ببین اون وقت خیر میشه خیر اون وقت شر میشه شهر ممکنه خیر باشه عکس‌العملت همون خیر و شر بکنه ممکنه شر باشه ظاهرش عکس‌العملت خیر بکنه .مثلاً سید مصطفی شهید شد اگه پسر امام نبود امام سنگ تمام می‌گذاشت که چی بود سید مصطفی اما امام فرمود از الطاف خفیه خداست.

شریعتی:  این همون عکس‌العمل در مقابل اون بله یا شر یعنی عکس‌العمل ما با اون معنا میشه

حجت الاسلام عاملی:   یعنی توحید تو بگی من ملک خدا هستم. هر کس در ملک خودش  کیف یشاء وکیف مایشاء همینطور که میخواد تصرف میکنه. چرا دست کوبم چرا پاکوبم مرا خواجه بی دست و پا می‌پسندند

شریعتی:  می‌گفت مؤمن مثل میت تو دست غسال هر طرف این رو بکنی همونوره. اصلاً هیچ اراده‌ای از خودش نداره چون اراده خداست

حجت الاسلام عاملی:   اراده خدا یعنی انسان بی اراده بی تفاوت نیست. بلکه میگوید خدایا با اراده ات اراده من رو بگیر با تدبیت ر تدبیر من رو بگیر الله تعبیر امام حسین اللهم اغننی بارادتک عن ارادتی و بتدبیرک عن تدبیری یعنی عبد... عبد چیزی از خودش نداره

علامه طباطبایی میگه که در مجلس ترحیم آقای قاضی آقای برقعی رفتن منبر گفتن در قرآن شیرین‌تر از کلمه عبد وجود نداره بعد این آقای پهلوان نقل میکنه از بعد دنبالش می‌کرد واقعاً همینطور هست شیرین‌تر از عبد کلمه وجود نداره یعنی به نقطه پرسی که دیگه تمام تولیت با خداست و هو یتول الصالحین دستش بگیره یدبرالامر باشه هو الذی یسیرکم فی البرکم و البحر باشه واقعاً احساس می‌کنی داره سر میده اون برنامه‌ریزی کرده برای من چقدر آدم احساس آرامش می‌کنه از یه طرف بشه عبد از یه طرف بشه رپ آقای میانجی می‌گفت در مسجدالحرام به علامه طباطبایی گفتم می‌خوام خدا رو صدا بزنم گفت با اسمی که تمام انبیاء صدا زدن خدا یا رب.. خدا صدا بزن اونوقت اگر در صدا زدن اخلاص داشتی تو می‌شنوی

خدا می‌گه منم میشم نعم المجیب و لقد نادانا نوح ولنعم المجیبون انسان لبیک میگه اما لبیک جوری خدا لبیک میگه که خودش از لبیک خودش تعریف می‌کنه میگه عجب لبیک خدا گفتم مست بشی جاش هست اینجا از ذوق و شوق بمیری جاش هست بهشت همین جاست که خدا تخاصم کنه با انسان

شریعتی: وقتی حرم حضرت معصومه که مشرف میشیم یه وقتایی سر مزار علما میرم بالا سر مذجع حضرت آیت الله بهجت نوشته العبد محمد تقی بهجت چقدر حرف تو این نهفته چقدر درسه

حجت الاسلام عاملی: پیغمبر هم از خدا همین رو خواست شب معراج همین که آقای بهش رسیده است ها خدایا یه چیزی ازتون می‌خوام تو به من بگو عبد تو امضا کن که من عبدم ببین چه پیغمبر ما از جهت معنویت اوج گرفته هیچکس نمی‌تونه تصور بکنه یعنی معراجی که پیغمبر از خدا خواست صبح خدا امضا کرد سبحان الذی اسرا به عبده ...می‌دونید که خدا بیاد این مدال عبودیت رو بندازه به گردنت یکی از آقازاده مرحوم شهید سعیدی اگه اشتباه نکنم بعد از که در جنگ خیلی تلاش کرد بعد جنگ هم خیلی خدمت کرد حالا توسل کرده بود که این اعمال من پذیرفته است یا پذیرفته نیست؟ اونوقت این رو می‌گفت که از سرور ما عزیز ما افتخار ما آقای قرائتی ا گفت که من حضرت و بالاخره زیارت کردم الان دیگه در تردیدم تو خواب بوده یا بیداری بوده که حضرت که تشریف آورد به من که رسید این جمله رو گفت حسین تو از مایی ..الله اکبر حسین تو از مایی "منا" پیغمبر ما که برای افراد خاصی گفته منا

حالا یه سرفصلی باز کنیم بعداً روی اینا بحث بکنیم اونهایی که حریت از دست انسان می‌گیره که روی اینها باید کار بشه چیا به ما بند میزنه  و دست و پا رو اراده رو می‌بنده. اولی ریاست طلبی است دومی پول عرب‌ها میگن الفلوس یغیر النفوس ...شماره دربند میکنه بله همه البته اینجوری نیستن پول همه که اول شما خوندید که غری غیری علی باید باشه اینجوری بگه تو اوج حریت برو این بر دیگران کنقا را بلند است آشیانه اونقدر همچین انسان‌هایی داریم ما

یک ثروت بزرگی رو در زمان صفویه در اصفهان اون سوپور پیدا کرده بود در زمان صفویه آورده به والی گفته بود من همچین چیزی پیدا کردم کیفه چقدر طلا و جواهر واقعی هم تعجب کرده بود تو چرا دست بهش نزدی و آوردی چند لحظه می‌گذره یه ارمنی میاد میگه خیلی پریشان که من ثروت بزرگی رو که همه چیزم است گمش کردم اونوقت والی بشارت می‌ده که این‌جوری پیدا شده این مجلسی تشکیل می‌دهند اونجا که اون شخصی که بوده اون هم تشریف بیاره در جمع والی ازش سوال می‌کنه می‌گوید که چطور شد بهم دست محتواش رو نگاه کردم فهمیدم این ارمنی است گفتم اگه من بهش دست بزنم روز قیامت حضرت عیسی جلوی پیغمبر ما را بگیره بگه امت تو  دستبرد زده به ثروت امت من من چی می‌تونم به پیغمبر بگم؟

شریعتی:   عزیزم چقدرخوب  ببینید معرفت رو ببین لا اله الله همچین انسان‌هایی هم هست

 سوم شهوت جنسی است چهارم ضعف توحید پنجم ترس بعدا طمع و فزون خواهیش فزون خواهی دنیا رو به هم ریخته است سیر نمیشه رقابت‌های مادی آرزوهای طولانی چرا طولانی مذمت شده؟ آرزوی طولانی یعنی آرزویی که در اختیار تو نیست تحققش این خیلی مذمت شده با اسباب ظاهری نمیشه به این آرزو برسی این بده. چرا چون وقتی از از طرق عادی نمی‌تونی برسی یا رشوه می‌گیری یا دزدی می‌کنی... هی به شوهرش گفته بود که باید خونه رو اینجوری کنیم اون هم می‌گفت پول ندارم هی خانم می‌گفت این رو باید بکن پول ندارم پول ندارم آخر خانم برگشته بود گفت گفته بود نگو پول ندارم بگو عرضه ندارم اون مرد بیچاره هم مدیر بوده مدیر بیچاره گرفته بود دستگیر شد. استاندار وقت بهش می‌گفت که ببین از اداره ماشین که داشتی همچین اختیاراتی امکاناتی دستت بود چی کم داشتی که اومدی این کارو کردی گفت من رو مذمت  نکن مادر منو بیچاره کرد رفت یه دختری برای من پیدا کرد تمام شخصیتش در چشمش خونواده اینجوری باشه دکور باید اینجوری باشه موبایل باید اینجوری باشه ماشین باید اینطوری باشه خط چیده بود از از این خط به اون طرف باید خونه بخرید در شهر این طرف نه یه تفاخری برای اقران خودش داشته باشه اونقدر به من گفت عرضه نداری عرضه نداری اینجوری شد

 یعنی بعضی وقتا که میرن خواستگاری تا دره می‌زنه تباه میشه ما میگیم اجاقش سوخت نسلش سوخت با همین در زدن اون وقت اشرافی گری عواطف فامیلی روابط جناحی اینا همه حریت رو از دست انسان می‌گیره نقطه ضعفی که کسی داشته باشه در خونه پدر نقطه ضعف داره دیگه نمیشه مدیریت داشته باشه بچه‌ها می‌دونن که این چه غلط کاری کرده یا مادر یه نقطه ضعفی داره جای رئیسی توی اداره نقطه ضعف  داره دیگه نمیتونه مدیریت بکنه

عرضم خدمت شما صبح تعصب قاتله حریته به خاطر هر کاری می‌کنه فقر و نداری با بحران اقتصادی که انسان بیفته باز حریت از دستش می‌گیره تمام عرایض خودم رو با یه جمله خیلی خوب به پایان می‌برم. حضرت امام اعلام می‌کنه که من می‌خوام بیام ایران هیئت دولت فورا به شاه میگن که امام اعلان کرده که من می‌خوام بیام ایران چیکار کنیم شاه بگه چه تدبیری دارید الان می‌خواد بیاد و نخست وزیرش میگه که به نظرم شورای امنیت تشکیل بدید شورای امنیت اگر تشکیل بده اونم می‌تونن تشخیص بدن که ما چه کار کنیم بیان ایراد نداره شورای امنیت رو میان تشکیل میدن در اونجا بعد از بحث مفصل می‌گن که تنها کاری که ما می‌تونیم بکنیم این است که این آقا نقطه ضعفش پیدا بکنیم از طریق نقطه ضعف وارد بشیم. اینی که گفتم نقطه ضعف بتونه عریت انسان را از دستش بگیره می‌بینی که یه جاسوسه‌ای رو فرستادن سراغ یه مدیر الان همچین میگن من نمی‌تونم صحتش رو بگم ولی میگن که اسرائیل در یه جزیره‌ای یه اوضاعی درست کرده شخصیت‌های جهانی رو اونجا دعوت می‌کورده بساط پذیرایی نگو که فیلمبرداری می‌شده از همه اینها اون وقت نقطه ضعف اونها رو همه دستش گرفته است

شریعتی:  یعنی برای پیدا کردن نقطه ضعف دام پهن می‌کنه

حجت الاسلام عاملی:  همینطور هست حتی میگن که برای ترامپ هم که در بستر در اختیار اونهاست ترامپ هم همینطوری بوده قص هش همینطوریست . مشهور است اونوقت قرار شده که نقطه ضعف رو از امام پیدا بکنند. من این رو هبه می‌کنم به تمام مدیران محترم که بدونن که قضیه شخصیت شخصیت اراده حریت اینجوریست من اجازه بدین خیلی مهمه از روش بخونم

روزی که حضرت امام امام را از مرکز کویت برگرداندن و به کویت راه ندادند در میان دولتمردان ایران آن روزهایی شد که امام دارد به سوره ایران می‌آید تیمسار مقدم که رئیس ساواک بود بلند شد و رفت پیش شاه گفت گزارش داریم که خمینی را بعد از اینکه به کویت راه ندادند ایشان عازم ایران است شاه سوال کرد اگر آمد چه کار می‌کنی جواب می‌دهد که اجازه بدید شورای امنیت تشکیل شود نتیجه مذاکرات را به عرض ملوکانه می‌رسانیم.  شورای امنیت تشکیل می‌شود شریف امامی بوده اعضای کابینه بودند وزرا تیمسار اظهاری تیمسار اویسی و هر که هر کدامشان یه حرفی می‌زدند. آزمون که  وزیر مشاور بوده می‌گوید همیشه نمی‌توان با تلفن با قدرت و زور برخورد کرد و گاهی باید شیوه دیگری در پیش گرفت آوانس داد آوانس گرفت و کنار اومد منتها اول باید مطالعه کرد روی نقطه ضعف دشمن. یکی نقطه ضعفش قدرت است یکی نقطه ضعف شهوت است یکی نقطه ضعف شهرت است یکی پول است بروید روی خمینی مطالعه کنید ببینید نقطه ضعفش کجاست؟ از همان نقطه ضعفش استفاده کنید و با او کنار بیایید. این نظر را همه می‌پسندند کار شروع میشه نقطه ضعف امام را پیدا کنند. امام نقطه ضعف داشته باشه؟ امامی که ذوب شده در توحید امامی که هیچ تشخص و تعینی برای خودش قائل نیست میگه شعر خودشه دیگه. نیستم نیست که هستی همه در نیستی است ... شروع می‌کنند ولی از آنجایی که آن مرد خدا بر زندگی نقطه ضعفی نداشت، نتونستند در اون نفوذ کنند و یا با او بند و بست کنند و با او کنار بیایم سند فخر الشرف ما ایرانی هاست که همچین رهبری خدا نصیب ما کرد و خدا را شاکریم خلف صالحش و ما ادراک من خلف صالحش که خدا رو شکر هیچ فلطه‌ای تا به حال الحمدلله خدا انشالله سایه‌شون رو مستدام نگه داره

شریعتی:  خیلی ممنون و متشکرم از شما حاج آقای عاملی خیلی ممنونم از همراهیتون تا این لحظه آیات رو بشنویم و عزیزان هم صفحه ۵ مصحف شریف رو در دور جدید ختم قرآن برنامه سمت خدا تلاوت خواهند کرد آیات نورانی سوره مبارکه بقره برمیگردیم در لحظات دقایق پایانی انشالله با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید خواهش می‌کنم

صفحه5 قران کریم

اللهم صل علی محمد و آل محمد... صلوات و درود خدا بر حضرت محمد مصطفی و اهل بیت گرانقدر و گران سنگشون که انشالله قدردان این موهبت و این نعمت عظیم هممون باشیم باید خداحافظی بکنیم وقتمون رو به اتمامه،  دعا می‌کنم که انشالله آخر هفته خوبی روتک تک شما تجربه بکنید و حاج آقای عاملی هم دعا بفرمایید انشاالله همه آمین بگیم و خداحافظی بکنیم

حجت الاسلام عاملی:  اگر یه وقتی خیلی گرفتار شدی کار حل نمی‌شه، کارد به استخوان رسیده اونجا با خدا می‌تونیم با صمیمیت صحبت کنیم یعنی ایراد نداره یه خورده گله بکنی.. حتی تند صحبت کنی.. من چند تا دعا یاد می‌دم که با اونها با خدا صحبت کن الهی امرتنا بالدعاء و ضمنت الاجابه وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتِكَ يَا سیدی خدایا ما رو امر به دعا کردی و اجابت رو خودت تضمین کردی آخه این شان تو نیست امر به دعا بکنی بعد در رو ببندی.. این یک مطلب. بعد بگو خدایا ادعوک کما امرت فستجب لی کما وعدت من همچنان که امر کردید دعا می‌کنم، شما همونطور  که وعده دادی استجابت کن دعای من رو انک لا تخلف المیعاد.. تو که هیچ وقت خلف وعده نمی‌کنی، وعده دادی گفتی روی دوستی من حساب کنید؛ منم روی دوستی تو حساب کردم امر به دعا کردی منم دعا کردم... دیدی باز کار حل نمیشه بگو خدایا اگه می‌خوای من رو به جهنم ببری یعنی من قبول نداری قبول نکردن من اگه ذره‌ای بر ملک تو اضافه می‌کنه قبوله من رو ببر جهنم تا ملکت اضافه بشه !

شریعتی:  چه دلبری های قشنگی آفرین ...خیلی خوب آقا خیلی ممنون متشکرم از شما خیلی ممنونم از شما هم که همراه ما بودید و هستید و انشالله خواهید بود محتاج دعای خیر تک تک شما هستیم در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید و امیدوارم که همه ما بهاری‌ترین بهار عالم رو تجربه بکنیم. السلام علی ربیع الانام و نضره الایام... بهار واقعی عالم و امیدوارم که با دعای تک تک ما آمدن و کسی که همه ما چشم به راهش هستیم نزدیک و نزدیکتر بشه در پناه خداوند بزرگ باشید تا سلامی دوباره و دیداری دوباره خیلی ممنون و متشکرم از شما حاج آقا