حجت الاسلام بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله من هم خوشحال هستم خدا را شاکرم که میتونم سلام کنم به شما و همه بینندگان و شنوندگان و خوانندگان سلام از خدا میخواهم که این گفتگوها را موجب خیر و رشد و نور و به دور از هر آفت و آسیبی قرار بده انشالله
شریعتی: انشالله حالتون چطوره؟ الهی شکر الحمدلله لطفتون همیشه ممنون و متشکرم بسیار بزرگوار از سادات جلیل القدر عالم و این قهرمانان توحید یادگار شماست که انشالله قبل برنامه صحبت میکردیم ایشون گفتن که من خیلی دوست دارم به صد تا برسه ۱۰۰ تا شخصیت و امیدوارم که مدون بشه و یک کتاب خوب قهرمان صد شخصیت از قهرمانان توحید که انشالله اهل علم اهل مطالعه ازش استفاده بکنن
امروز قراره چه نکاتی را بشنویم؟
حجت الاسلام بهشتی: می خواهیم ادای احترام کنیم به پرستاران چقدر خوب خیلی در طول سال بیش از این باید یاد کنیم از اونها خدمات اونها فداکاری ها ایثارگریها پرستاری حاج آقا به معنای اعمش یعنی مثلا نه فقط پرستاران کادر درمان حتی پرستارانی که تو خونه از فرزندی از مادر پیر و سالخوردی که از بچه ها و بچههایی که از همسرانی که از همسران یعنی به فراوانی به این معنا پرستار داریم چشمشون هم به این صفحه شیشهای هست آیا کسی از اونها حرفی میزنه یا نمیزنه مخصوصاً بیمارانی که بیماریشون طول کشیده چند سال گذشته مثلاً مادر بیمار تو اون خونه هست پدر بیمار هست و چقدر هم سخته خیلی سخته خیلی سخته...
در قرآن کریم از همسر ایوب ستایش شده که دوران طولانی بیماری این پیامبر را تحمل کرده. اینه که جا داره که من هم از وقتی مطلع شدم رزق ما شده امروز خدمت بینندگان باشیم گفتم به این موضوع برسم ادای احترام خوب خدا هم به دنبالش به ما لطفی بکنه خیلی هم خوب با دل و جان میشنویم سلامت باشید
امام صادق علیه السلام فرمود اینی که در قرآن آمده زندانیان به یوسف گفتن ما تو را از محسنین میدانیم دلیلش اینه که حضرت یوسف در زندان به مداوای بیماران میپرداخت. پرستاری میکرد سریال حضرت آقای سلحشورو الان تو همین شبهای گذشته همین زندان رو نشون میداد که پرستاری میکرد حضرت یوسف.
یه پیامبر بیگناه به زندان افتاده به جای اینکه یه گوشهای بنشینه و غصه بخوره به یه جایی غر بزنه حالا مشغول پرستاری میشه حالا میره سراغ یه کار سخت شیرین بیشتر کارهای شیرین با سختی همراهه و حدیث داریم بهشت پر است از سختی ها، همه کسانی که ابتکار دارن خلاقیت دارند با سختی به اون مقامات رسیدن خب من دنبال آیهای در قرآن میگشتم که به پرستاران خیلی ارتباط داشته باشه
این آیه رو پسندیدم نکتب ما قدموا و آثارهم مینویسیم کارهای انسانها را و برکاتش را آثارش را خیلی از ماها به اصل کار نگاه میکنیم این آقا خلبان این معلمه این نانوا هست این پرستاره اما یه مقداری دقیق بشیم پیامدهای این کارها چی هست مثلاً یه معلم که قرآن یاد میده امام باقر علیه السلام فرمود در قیامت کارنامه عمل را که میدن دست مردم بعضی شگفت زده میپرند هوا یه فرشته میاد میگه آقا خانم چی شده همه گریه میکنن شما شادمانید؟ میگه یه چیزی اینجا نوشته که من انجام ندادم اون فرشته میگه چیه میگه نوشته تو به یک میلیون نفر قرآن یاد دادی الف یعنی هزار الف الف یک میلیون اون میگه نه من به ۱۰ نفر بیشتر قرآنی پنج تا صفر اضافه رو اون فرشته میگه صفرهای اضافه رو من گذاشتم میگه ببوسم دستت رو برا چی میگه بر اساس آیهای در سوره یاسین تو به ده نفر قرآن یاد دادی یکی از اون ۱۰ نفر به ۱۰۰ نفر یکی از اون ۱۰۰ نفر به ۸۰۰ نفر یکی از اون ۸۰۰ نفر یعنی دامنه کارهای انسان پرستار اینطوره یه فقیه رو پرستاری میکنه پزشکم همینطوره
از اون به بعد هرچی اون فقیه خدمت میکنه یه آقای قرائتی اینطور مثال میزنه میگه من رفتم بیمارستان یه دکتریه پرستاری باعث شده من سلامتم رو به دست بیارم از اون به بعد هرچی حدیث میگم اون پرستار در سلامت چقدر جالب یا یه مجاهدی رو یه سرداری رو یه سربازی رو مداوا کرده پرستاری کرده مراقبت کرده از اون به بعد اون سردار هرچی در میدان جهاد خدمت میکنه یه دانشمندی رو یه کارآفرینی را اینها دامنه یعنی هر خدمتی که میکنیم یک شعبه دائمی خیرات و برکات داریم تاسیس میکنیم یعنی حضرت امام خمینی میگه پرستاران قدر خودشون رو بدانند درسته که باید درآمدی داشته باشند برای تامین معاش اما خوب فکر کنن کارشون خیلی مقدسه اینها انسانها را از مرگ نجات میدن از آزار بیماری نجات میدن اون انسان هم یه خدمتهایی میکنه یه نسخه از اون خدمات پاداش اون خدمات به حساب این پزشک و به حساب این پرستاری که واریز میشه این اهمیت شغل پرستاریه مهندسان البته کارهای خوب ولی مهندس فرق میکنه با پزشک پزشک فرق میکنه با معلم ما باید دامنه شغلها رو نگاه میکنیم کدومش تا قیام اضافه میشه این برکت شغله پرستاری مثلاً حالا دوست دارم یه کمی درباره این آیه بیشتر صحبت بکنیم آقای قرائتی تا یکی دو روز پیش میگه توی عروسی خب عروسی همه شادمانی میکنن یه کسی میاد کلید کنترل برق رو خاموش میکنه وقتی خاموش شد حوادثی پیش میاد بعداً میفهمن مثلاً از یه دوربین مخفی که این کسی که این کلید رو زده کی بوده میارنش دادگاه یه کیفرهای بزرگی براش مثلاً ۱۵ سال زندان یا حبس ابد یا اینقدر جریمه اونم قشقش میخنده میگه من یه کار فیزیکی کوچیکی انجام دادم این کلید رو درسته این کار تو بوده اثراتش چی بوده تو وقتی خاموش کردی سه تا بچه از بالا افتادن پایین سینی چای داغ رو میآوردن ریخته رو سر بچهها سوختن الان تو بیمارستان سوانه و سوختگی هستند اصلا بعد از این خاموشی دومادون گفتن تقصیر عروسون بوده عروسی به هم خوردهعروسی چه کارهایی خوب مثلاً یه بنیاد خیریه تاسیس کرده هر خانواده سامان پیدا کرده. حاج اقای مهدیان خدا رحمت خدا رحمتش کنه چقدر کار کرد، خیلی بی نام این خدمات را گمنامه گمنام
نقطه مقابل یه کسی یه بنیاد شری تاسیس کرده تا زمانی که آدمها در اون دنیا رفت و آمد میکنن به انحراف کشیده میشن یه فیلم خوبی ساخته یا نقطه مقابل یه فیلم بدی ساخته ما اینطور باید نگاه کنیم یعنی دین این رو به تبعات کارهامون توجه کنید یعنی یه پرستار که ۳۰ سال از خدمتش یا کمتر و بیشتر گذشته به گذشته که مراجعه میکنه میگه هزاران انسان رو آرام کردم به هزاران انسان سلامت بخشیدم امید دادم روحیه پرستاره یعنی الانم که بازنشسته شده همچنان پاداش ها به حساب او گاهی من حالا اینطوری حساب میکنم این کارت بانکی هست پیامک میاد چی برداشت واریز بله یهو میبینی یه رقمی اومده آدم شگفت زده میشه میگه الان چه وقت حقوق نیستش که کی برای من فرستاده؟ نکنه اشتباه شده نکنه اشتباه شده اگه عاقل باشم مثلاً میرم بانک و پرس وجو میکنم.
تو دنیای معنویتم اینطوره اگر ما چشم بینا گوش شنوا داشته باشیم میبینیم مبالغی درشت نجومی به حساب ما واریز بشه حساب از کجا اومده این به خاطر اون نیمه شبی است که از روی دلسوزی این پرستار حوصله کرد حتی اون بیمارم ممکنه حرفهای درست زده حرفای تند زده صبوری کرده این پاداشش همچنان هرچه کار خیر اون مریضی که بخاطر این مراقبت پرستار به سلامت رفته بیرون هرچی کار خیر میکنه این پرستار درش شریکه خب کم کم داره به پرستارا حسودی میشه واقعاً من خودم حالا کم از گذشته خودم میگم یه وقتی تو ایام طلبگی مریض شدم به حدی که دیگه نمیتونستم ادامه تحصیل بدم خیلی مشورت کردم برم سراغ چه شغلی چه جالب پرستاری انتخاب کردم عجب آمدم تهران و بیمارستان قبل از انقلاب بله رفتم با چند تا از پرستارا متاسفانه هیچ کدومشون من رو تشویق نکردن گفتن خیلی شغل سختیه حالا که صحبت از گذشته شد هم سن و سالهای ما میدونن تو دوران نظام قدیم یه دورهای بود به اسم طرح کاد که بعدا برچیده شد بله منم بیمارستان پرستاری رو انتخاب کردم آره ولی تو بخش اطفال بودم ولی دیدم خیلی کار سختیه واقعا غبطه داره خوب برای سختیش هست که اینقدر پاداشش زیاده
پیامبر رحمت فرمودند یک شب پرستاری که تا صبح اون پرستار بالین بیمار نشسته پاداشش رو آورده تا پاداش ابراهیم خلیل الله ابراهیم خلیل بزرگ پیامبرانه که ما یعنی همه ادیان یهودی ها مسیحی ها مسلمان افتخار میکنند به ابراهیم یعنی یک شب پرستاری رو یا فرمودند خب در قیامت در پایان قیامت یه دره که به جهنم باز میشه روی جهنم یه پل باریکیه که هرکی بتونه از اون پل گذر کنه به بهشت میرسه یعنی دو تا در نیست دو تا صف نیست. یکی بهش یکی جهنم همه باید ما منکم الا واردها همه باید وارد جهنم بشن اون پل هم خیلی باریکه بعد حدیث این رو میفرماید بعضی به سرعت برق گذر میکنند اینجا داره پرستار یکی از همون کساناست. به به یعنی یکی از مزد های میدن که به سرعت برق از پلی که روی جهنم هست گذر میکنه وارد فضای بهشت میشه تنفس میکنه اول بهشت هم یه کیوسکیه که فرشته نشسته اون مثلاً کلید اون ویلای اون خانهای که ایشون باید بره این پاداشهای بزرگ به خاطر اون سختیه به خاطر اون سختیه چون بیمار لبخند کم بر لب داره مگر اینکه پرستار اون رو بخنده وا داره آه میکشه ناله میکنه جیغ میزنه حتی اعتراض میکنه به پرستارا به پزشکا مثلاً میگه شما کارتون رو بلد نیستید اون هست که باید با صبوری دل او رو شاد بکنه این پاداش هایی که خدا رحمت کنه مرحوم آقای ری شهری رو یه کتاب داره احادیث پزشکی بله دیدم دو جلدی اون فصل های اولش راجع به بیماری و سلامتی است و کسانی که با بیماران سر کار دارند مثل پزشکان مثل پرستاران اونجا این احادیث آمده .
یکی از خصلتهایی که من فکر میکنم این شغل رو خدا قسمتشون کرده این نوع دوستیه یعنی پرستار انسان رو دوست داره یه شعری است خب همه این شعرو میدن از سعدی بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند خب میدونی این ریشهاش در حدیثی است از امام صادق؟ من خیلی از سخنان سعدی رو نگاه کردم ریشه حدیثی داره یا ریشه قرآنی داره حدیثش رو میخوان امروز بخونم امام صادق علیه السلام فرمود بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۲۷۴ المومن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم یعنی مومنان در مهرورزی به همدیگر و خوبی کردن کمثل الجسد مثل پیکر میمونند اذ اشتکا یه گوشهای از پیکر یه به درد آورد روزگار تداعی لهو سایرو الاعضا
سعدی دقیقاً آمده به زبان شیوای فارسی خیلی مهمه که ما دوستدار انسانها باشیم اصلاً یکی از دلایل گسترش اسلام این بوده که مردمان دوردستها عجب دین خوبی است انسان دوستی درش موج میزنه از بخش های پرستاری پرستاری برای رزمندگان یعنی ما وقتی مراجعه میکنیم به تاریخ پرستاری در اسلام اولین اسنادی که به دست پرستاری از پرستاران از رزمندگان در جبهههاست یعنی پیامبر فراخوان میدادند که مثلا برای احد حرکت کنیم روز جمعه در جمع نمازگزاران خانمهایی میآمدن یا رسول الله برای مداوای مجروحان بالاخره تو جبهه مجروح هست دیگه یه کسی باید پیامبر اجازه میدادند و اصلاً خیمههایی بوده مثلاً در همین جنگ احد یه کسی به شدت مجروح شد پیغمبر فرمود ببرید به خیمه رفیده رفیده یکی از پرستارانیست که در صدر اسلام ام سلمه یکی از همسران پیامبره که در جنگ خیبر حضور داشته خاطرات پرستاریش از رزمندگان چه قبل از جنگ مهیا میشدند در یا اصلا همین جنگ احد فاطمه زهرا سلام الله علیها شنید در احد رزمندگان شکست خوردند یه جمعی از بانوان رو حدود ۲۰ نفر رو همراه خودش کرد با سرعت خودشون رو رساندند به احد و شروع به مداوا کردن مجروحان اولم حضرت فاطمه سلام الله علیها رفت سراغ جراحتهای پدرش پیامبر امیر مومنان آب میریخت و فاطمه زهرا اون خونها را میشست خون بند نمیاد یه تیکه حصیری رو سوزاندن پودرش کردند که اون روی اون خون مثلاً اون زخم بریزن یعنی حضور پرستاران در جبههها کمتر جنگی است در صدر اسلام این پرستاران نبودند خب از اون روزگار میان به روزگار خودمون در این دفاع هشت ساله چه پرستاران مرد چه پرستاران زن حالا من خودم گهگاهی بیمارستانهای صحرایی که مثلاً عملیات بیت المقدس یا عملیات بدر یا عملیات والفجر چهار که من افتخار حضور داشتم یکی از جاهایی که ما میرفتیم چون ما کاری ازمون ساخته نبود که تقریباً هرجا میرفتیم میگفت برادر خسته نباشید این کار میکردیم کار نظامی این پرستارانی که میومدن در جاهای پرخطر بدون سلاح مثل عزیزان جهاد سازندگی که اونا سلاح نداشتن باید پشت لودر خاکریز میساختن این پرستارانم خب که کمتر ازشون حالا باید ما پیدا بکنیم کتابهایی که در این پنج شش هزار کتابی که برای دفاع مقدس نوشته شده حتما برای پرستاران هم هست اونا رو تبلیغ بکنیم معرفی بکنیم و حتی من یاد میکردم تو این روزهای گذشته پرستارانی که مجروحان عملیات پیکرها در لبنان رو این یکی دو سه هزار نفر که دستهاشون رو چشمهاشون رو علیرغم اینکه از خانوادشون شهید هم داده بودن اینها رو مثلاً حالا در ایران در لبنان اینها رو نباید فراموش بکنیم و پرستارهای دوران کرونا اینا بعضی از فیلمسازان خوشبختانه براشون فیلم ساختن نباید یعنی وقتی روز پرستار یاد میکنیم از این پرستاران به صورت ویژه
شریعتی: پرستارهای کرونا در اوج قله میدرخشند
حجت الاسلام بهشتی: دیگه تو زمان داوطلبانه از بستگان ما یعنی تو فامیلهای مثلاً درجه یک من گفتش که من پستم نبود وقت مثلا شیفت هم نبود ولی با اصرار میرفتم چند روز اونجا میموندن بله چون باید قرنطینه میشدند و چند روز میرفتند خودشون هم در معرض حاج آقا این وسط از خانواده هاشون هم یاد بکنیم دیگه یعنی در کنار این سختی های پرستارها هستند مادر مادر خیلی نکته مهمیه یعنی آثار و تبعات خوب کارهای ما اینها پنهان نمیشه نانوشته حتماً نوشته میشه یه حدیث داریم برای یه کار خوب ۱۰ نفر بهش میدن برای یه کار خوب یعنی اینا کسانی هستند که یا پشتیبانی کردند یا شراکت داشتن تو اون کار خیر برای یه کار خوب
حتی در قصه کربلا امام زین العابدین علیه السلام که ما افتخار داریم روز تولد حضرت زینب سلام الله علیها به روز پرستا نامیده شده من میگشتم ببینم حدیث هم پیدا میکنیم برام چون حضرت زینب که شخصیت درجه یک در مدیریت در صبوری در اسوه بودن در صبر شاخههای مختلف صبر و استقامت برای پرستاریش میخواستم ببینم حدیث داریم حدیث از امام زین العابدین سلام الله علی فرمودند شبی که فردای اون روز پدرم به شهادت رسید من در آتش تب میسوختم و زینب از من پرستاری میکرد و خوب پرستاری میکرد حالا بعد از واقعه عاشورا هم که از آسیب دیدگان زینب کبری پرستاری کرده و خود این نامگذاری این روز نمونههای دیگه هم داریم اینم خیلی قشنگه که امام علی میگوید شبی تب وجودم را فرا گرفته خواب را از من ربوده بود رسول خدا اون شب تا صبح بیدار نشست از من پرستاری کرد بعد امیر مومنان میفرماید اون شب رو چون پیامبر نماز شب براش واجب بوده بر ما مستحبه میرفت نماز میخوند میومد به من سر میزد میرفت نماز میخوند پس از هر نماز سری به من میزد و جویای حال من میشد و با نگاه کردن به من از وضعیت من اطلاع مییافت تا اینکه وقت اذان صبح شد به مسجد رفت اصحاب نماز خواند و در جمع نمازگزاران برای سلامت من دعا میکرد
این هم یه اخلاق خوبیه که الان تو مساجد ما نیست. حالا داخل پرانتز بگیم که یکی از اخلاقهای پیامبر این بوده همیشه همه رو مواظب بوده کیا آمدن تو مسجد یا نیامدن بعد اسم میبرد فلانی کجاست میگفتن یا رسول الله به سفر رفته برای سلامتیش دعا میکرد اون که میامد بهش میگفتن نبودید پیغمبر برات دعا کرد .یا میپرسید کجاست میگفتن بیماره میرفتن برادرهایی که کاری ندارن مایل هستن بعدم پیامبر اصرار داشت برای مریض یه چیزی که دوست داره مثلاً ببریم بیشتر میفرمود عطریات ببریم حالا امروز یا گل میبرند بله ولی پیامبر مثلاً عطری که یه چیزی که اون مریض میرفتن به خانه اش دعا میکرد مثلاً میشنیدم که فلانی مریضه در جمع برای سلامتش دعا میکردند
یه خاطره دیگه در دوران بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها که پس از اون حادثه تلخ پیش آمد امام حسین علیه السلام فرموده مادرم از پدرم خواست که بیماری او را پنهان کند و پدرم همین گونه عمل کرد تا پایان عمر مادرم با کمک اسماء بنت امیس سلام الله که شخصیت بزرگیست خیلی یعنی واقعا قهرمان توحیده و ما باید ازش یاد بکنیم انشالله در قهرمانان توحید در هفتههای آینده
من نیت کردم در ماههای جمادی الاولا و جمادی الثانی بیشتر بانوان را بگم.
یه قصه دیگر خب این رو مردم ما شنیدن که به حضرت فاطمه میگن ام ابیها مادر پدر چرا چند تا تحلیل شده یکیش اینه همانگونه که مادر برای بچههاش پرستاری میکنه فاطمه زهرا پرستاری میکرد چه در مکه که خیلی کم سن بوده مشرکان مجروح میکردن پیغمبرو تا زمانی که حضرت خدیجه بود حضرت خدیجه این کارو میکرد اما بعد از رحلت حضرت خدیجه این کارو دخترش میکرد مثلاً اهانت میکردن بی احترامی میکردن بعضی از زنان مشرک از بالای بام خاک میریختن سر پیغمبر پسرها سنگ میزدند اینها رو فاطمه زهرا جراحتهای پدر را مداوا میکرد و مینشست با پدر خوش زبانی میکرد این مال مکه
در مدینه هم باز حضرت فاطمه زهرا تا میشنید پیامبر مجروح شده در یه جنگی میشتافت و جراحتهای پدر را مداوا میکرد یکی از جاهایی که پیغمبر فرمود فداها ابوها به فدای این دختر پدرش اینجاست که پرستاری میکرده یعنی به دنبال پرستاری پیغمبر این مدال به حضرتداد.
یه قصه دیگه که امیر مومنان اینو تعریف کرده حالا یاد کنیم از رزمندگان که در طی این سالها همسرانشون مادرانشون دخترانشون از اونها پرستاری کردند. امیر مومنان فرموده از جبهه که میآمدم همسرم به استقبالم میآمد لباسهای خونینم را شمشیر خونینم را میشست و جراحتهای مرا که بسیار بود مداوا میکرد. شروع میکرد از من تو پرستاری خاطرات جبهه را از من میپرسی و من براش تعریف میکردم و مرا برای جنگ بعدی مهیا می کرد
ام سنان ام سلمه ام سلیم ام عطیه اینا نفراتی هستند که در تاریخ اسلام به عنوان پرستاران رزمندگان ازشون یاد شده رفیده، نسیبه حتی در جنگ احد داره که وقتی پیامبر دورش خیلی خلوت شد خب یه وضع سختی پیش آمد خیلی از رزمندگان متاسفانه ترسیدن و فرار کردند پیامبر موند و یه جمع کمی تو اون جمع کم یهو دیدن پیامبر یه جوری میخنده که دندونای آخرش پیداست یا رسول الله الان برای چی میخندید فرمودند از این نسیبه مردها فرار کردند این مونده اون وقت نسیبه برای پرستاری آمده بود برای احتیاط یه خنجری هم همراهش بود نسیبه داره از من دفاع میکنه
این رو هم دوست دارم بگم که در احادیث از امام باقر علیه السلام آمده که امام زمان علیه السلام وقتی ظهور میکنند زنانی جز اون ۳۱۳ نفر اون دونه درشت ها هستن که به عنوان پرستاران حالا شاید اونا سرپرستا هستن چون ۳۱۳ نفر حدیث داریم یا فرماندهان هستند یا مدیران هستند یا عالمان هستند که سرداران ۵۰ تا از اون ۳۱۳ تا سرداران علمی و نظامی هستند که خانم ها هستند چقدر جالب خب بریم سراغ کار پرستاری من حالا به سلیقه خودم چیکار میکنه انقدر اهمیت داره؟
اولینش اینه که سلامتی میده سلامتی چیه سلام یکی از اسمهای خداست یعنی خدا سلامت بخشه دارالسلامم که یکی از اسمهای بهشته اسلام که آمد قبل از اسلام وقتی مردم به هم میرسیدن یه کلماتی میگفتن مثلا میگفتن انعم صباحا یعنی صبح بخیر پیامبر اولین مسلمانها که آمدن فرمودند از این به بعد این رو بگو سلام علیکم یعنی سالم باشید یعنی شعار اسلام سلامتی انسانهاست بعد میفرماید هر وقت به هم میرسید همین کلمه سلام خودش اسمی از اسماء خداست سلامتیه
این معناش اینه که مسلمانها سلامتی همدیگر را همه انسانها را خواهان هستند پزشک پرستار کار مهمش این هستش که این بیمار را سلامتی میبخشد.
دومین کاری که باز اینم از پیامبر به ائمه آمده امید دادنه. پیغمبر فرمود به عیادت مریض میروید امید بدهید چون مریض بالاخره محزونه. اگر حالش سخت باشه هی ترسان که چی میشه من خوب میشم خوب نمیشم حالا این پرستار حالا پرستاری مثلا بعضی از ساعات کارشون تا ۱۲ ۱۳ ساعت هم طول میکشه مثلا اوضاع بیمارستان حاده یا یه پرستاری نیامده به جای همکارش میخواد کار بکنه خواب نکرده این امید دادن از کارهاییست که پرستارها میتونن با امید دادن سالیان دراز یه انسانی رو به خاطر اونها بیندازه
امام هفتم فرمود امید از لشکریان عقله ناامیدی از لشکریان جهله یعقوب نبی ۲۵ سال از فراق یوسف گذشته بود لاتیاسوا همچنان به بچهها ناامید نشید حالا تقدیرات این مریض کی از دنیا برود که ما اطلاع نداریم خداوند میداند ما وظیفه داریم امید بدهیم یعنی اگر مثلا مرحله آخر هم هست اصلا میدونیم فردا ممکنه از دنیا بره باید امید بله اینجا حتی تو همین حدیث هستش که ما جلوی تقدیرات رو نمیتونیم بگیریم اون رخ میده هر چه که باشد ولی وظیفه مون در معاشرت اینه که امید بدیم خوب میشی خوب میشی
انشاالله ...دوباره اسم حاج آقای قرائتی به زبان خدا حفظشون کنه مدتها حاج آقای قرائتی به این مهمانداران هواپیما میفرمود شما همین که اعلام میکنید تا چند دقیقه دیگر هواپیما به زمین خواهد نشست با پروتکلها نمیسازه ایشون هم هی تماس گرفت با چند وزارتخونه و نهاد که این بالاخره عوض کردن از اون سال به بعد این انشالله رو هم بله دیگه انشالله واقعاً یعنی تو آداب مسلمانی به ما گفتن الحمدلله الله اکبر ماشاالله انشاالله اینا امید بخشه یعنی ما رو مرتبط میکنه به دریای بیکران علم الهی جهت میده یعنی پرستار مریضه میگه که خدا هر کجا هست به سلامت انشاالله زبانش نمیافتاد
کاری نداره حالا مرسی اون خانم پرستار بگه کنار اون مرسی بگه یه عزیزم انشالله خوب میشی همین روحیه میده. مسئله امید دادنه. محققانی که بر بیماران تحقیق کردن میگن بیشتر اسمهای خدا امید بخشه مثل اسم حی قیوم رحمان علیم قدیر همه این اسمها و صفات خدا امید بخشه.
امید بزرگترین اهرم حرکت و سرمایه روحیه انسانها برای ادامه زندگی است. روایت داره از عیسی بن مریم چون عیسی بن مریم که پرستاری میکرده عیسی بن مریم حتی نمیگذاشتند اجازه نمیدادند ولی می گفت دوست دارم پرستاری رو این رو بحارالانوار نقل میکنه. بیمار از شنیدن توصیفهای پزشک و شفابخش بودن داروها لذت میبرد بیمار سومین چیزی که پرستار میده آرامشه بیمار ناآرامه دیگه نمیدونه چیکار بکنه آینده رو نمیتونه توصیف بکنه خب انسان همیشه به آرامش نیاز داره در صحنههای خطر بیشتر سرچشمه آرامش هم خداست فیه سکینة من ربکم از طرف خدا آرامش میاد الا یعنی همه بدونن الا بذکر الله تطمئن القلوب چیزهایی که باعث آرامش هستند دوست دارم اینجا بگم که پرستاران این ها رو برای مریضان همسر مایه آرامشه خانه ما یه آرامشه خواب مایه آرامشه نماز مایه آرامشه بخشندگی قرآن میفرماید بخشندگی انسان آرام میکنه یعنی از اون دارایی که خدا بهش داده بده به دیگران به دنبالش داره لا خوف علیهم ولام یحزنون
پیغمبر فرمود اذا دخلتم علی المریض میخواید برید پیش مریض فنفسوا له فی الاجل بهش بگید که خدا عمر طولانی بهت بده حتی خبر دارید از مریضیش شما ولی به او عمر طولانی را و سلامتی را پیغمبر فرمود بیمار را خشمگین نکنید، دلتنگ نکنیدريال غمگین نکنید. از چیزهای که رهبران معصوم به ما یاد دادن که پرستاران باید رعایت کنن یکیش رازداریه که دیگه هم پزشکان هم پرستاران پزشکان هم پرستاران هم مشاوران چه در حالی که او هوش داره اصلاً رفته پیش مریضه اون میگه شوهرم مثلاً از شوهرش مثلاً گلایه کرده گلایه میکنه یا بچه هم این بچههای این روزگار چی شدن... از بچش یا بناست به زودی جدا بشیم یه اخباری رو مثلاً میدیم پرستاره الان اطلاعاتی داره. این رو باید رازداری بکنه
قرآن کریم در اوصاف مومنان میفرماید والذینهم لا ماناتهم و عهدهم راعون مومنان کسانی هستند که امانتها را و تعهدها را رعایت میکند از امام معصوم پرسیدن امانت چیه فرمود یکی ماله یکی سراست
یه حرفی رو برای شما زده خیلی مختصر پرستار رعایت خونه تعریف بکنه و بعدم تو فضای مجازی مثلا پخش بکنه و این اولین رازداری میشه
شریعتی: چند تاش رو فهرست بگید فقط اگر فرصت بود بعد از تلاوت قرآن
حجت الاسلام بهشتی: صبور باشه خوب خوشرو باشه با محبت باشه شما میدونید که بیشتر کشیشهای مسیحی در بیمارستانها دعوت به مسیحیت با خوشرویی بله دیگه یعنی از میدانهای دعوت کشیشهای مسیحی که خیلی خوش سلیقه هستند میگه این الان چون انسان در وقت بیماری حقپذیریش زیاده منتظر است یه کسی او را به خدا مرتبطش بکند او از این موقعیت استفاده میکنه اگر فرصت شد یه ماموریت ویژه پرستاران میخوام بگم
شریعتی: حتما اون رو خواهیم شنید ضمن اینکه از شما خیلی ممنون و متشکرم خیلی خوش گذشت کنارتون و نکته های خوبی را شنیدیم اما قهرمانان توحید که سه شنبه ها در واقع در فضای مجازی ما منتشر میشه بارگذاری میشه و الحمدلله بسیار بسیار پرمخاطب هست با کلام گرم و شیوا و شیرین حاج آقای بهشتی عزیزمون این هفته اختصاص داره به جناب فضه سلام الله علیها خادمه حضرت زهرا در آستانه فاطمیه هم هستیم. خدا رحمت کنه آیت الله غروی اصفهانی ایشون تخلصش مفتقر بود بعد آخر یک غزل میگه مفتقرا و متاب رو از در او به هیچ سو/ زان که مس وجود را فضه او طلا کند
انشالله که حضرت زهرا و جناب فضه و همه مون نگاه بکنند امروز صفحه ۳ قرآن کریم را در دور جدید ختم قرآن برنامه سمت خدا انشالله خدا یاری بکنه هم قاری قرآن باشیم آموزه های قرآنی کریم دوستان تلاوت خواهند کرد در مورد مسابقه دیروز و قرعه کشی دیروز ما دیروز تو حرم حضرت معصومه به دو نفر از شرکت کنندگان و مخاطبان برنامه سمت خدا دو سفر عمره مفرده هدیه دادیم و اما دیروز من تو اون جلسه قول دادم به خواهران و برادران عزیز که اسامی برندگان را امروز اعلام میکنم دو نفر زائر عمره که انشالله زیارت پیغمبر و زیارت خانه خدا جانشون باشه سرکار خانم سیده صدیقه حسنی از شهر مقدس قم و سرکار خانم مطهره طهماسبی از شهر کرمان دیار کریمان انشالله مشرف شدید ما و همه مخاطبان سمت خدا رو در حال خوبتون و دعاهاتون سهیم و شریک کنید
بعد از تلاوت قرآن در لحظات پایانی همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید اللهم صل علی محمد اللهم صل علی محمد
صفحه3 قران کریم
امروز صحبت از پرستاران کردیم، الهی که به حق این آیههای نورانی قرآن کریم به حق نفس گرمتون به حق حال خوبتون برای شفای مرضام دعا بکنیم انشالله خداوند هرچه زودتر لباس عافیت بر تنشون بپوشونه. پس فردا سالروز شهادت جناب جعفر طیار که چقدر جای خالیش برای امیرالمومنین حس میشد و چقدر نبودش و فراقش سنگین بود انشالله یهفرصتی تو قهرمانان توحید فکر کنم در ماه رجب ما تو طراحی هامون آمدیم خیلی هم خوب خیلی هم خوب و این قصههای قهرمانان توحید مثلاً راجع به جناب فضه ما شاید یک صفحه هم نتونیم بنویسیم ولی حاج آقای بهشتی با تلاش و مجاهدتشون الحمدالله قصههای مفصل هم با بیان گرمشون دعوت میکنم که حتماً همراه بشید به کانال ما مراجعه بکنید اون نکته اصلی رو بفرمایید
حجت الاسلام بهشتی: من اسمش رو گذاشتم یک خدمت ویژه بله با این حدیث میخوام شروع کنم پیامبر فرمودند آیا به شما خبر بدهم کسانی را در قیامت که از پیامبران نیستند از شهیدان نیستند ولی شهیدان و پیامبران به منزلگاه اونها غبطه میخورند چه مقام چه رتبه یا رسول الله این ها کسانی هستند که بندگان را محبوب خدا میکنند خدا را محبوب بندگان . بعد پرسیدن یعنی چی اینا کیا هستن ؟ اول اینهایی کسانی هستند که تشویق میکنن مردم رو به عبادت به نماز به دعا به بندگی خب در بیمارستان محدودیتهایی وجود داره یکی از خدم ویژه پرستاران همین مهیا کردن و تشویق کردن بیماران به راز و نیاز با خدا یعنی کمکشون کنم برای نماز خوندن اگه وضو باید بگیرند یا قبله رو نمیدانند یا برای تیمم مثلاً سنگی اون نزدیکیها نیست یا حتی آموزش اینکه به سمت قبله خوابیدن چند جور هست مثلاً بعضی از بیماران باید صاف بخوابند بعضی به پهلو باید بخوابند یا مثلا لباس هاشون خونین هست اینو پرستار میتونه کمک کنه با همین لباس خونی اسلام از تو قبول میکنه این نماز را با تشویق مثلاً بعضی از اشعار که حالا شما ماشاالله خداوند در سینه شما سلامت اشعار درباره خداپرستی راز و نیاز با خدا که اشک این مریض رو جاری بکنه ارتباطش رو با خدا زیاد کنه.
اینا میتونه کارهای ویژهای پرستار باشه برای ذخیره آخر قاعدتاً خودمون پرستارم اهل نماز هست دیگه به اون مریض میگه که منم نماز خوندم خود همین القای اینکه ما همه بندگان خدا هستیم خیلی دوست داشتم نشد. دعای پانزدهم صحیفه را که درباره بیماران هست که امام زین العابدین علیه السلام هر وقت مریض میشد اون دعا رو می خوند
کوتاه همین دعا رو بگیم ودعای پایانی باشه
شریعتی: خدایا تو را سپاس بر تندرستی بدنم که پیوسته از آن برخوردارم و تو را سپاس بر بیماری و مرضی که در جسمم پدید آورده شکر برای بیماری برای بیماری چرا خدایا کدام یک از این دو حال برای سپاس گذاری سزاوارتر است زمان سلامت یا زمان بیماری؟ آیا زمان سلامت که روزیهای پاکیزهات را بر من گوارا ساختهای و به سبب آن برای به دست آوردن رضایت و نعمتهایت به من نشاط بخشیدهای، و به سبب آن تندرستی به من نیرو داده تا به طاعتت توفیق یابم.
یا به هنگام بیماری که مرا به آن پاک میسازی، و نعمتهایی که به من تحفه دادهای، تا گناهانی را که از آن گرانبار شدهام تخفیف دهی و مرا از سیئاتی که در آن فرو رفتهام پاک نمایی و آگاهیام دهی که پلیدی گناه را به توبه از دل بشویم، و با یادآوری نعمت قدیم، گناه بزرگم را از پروندهام محو نمایم.