اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-06-23-حجت الاسلام پناهیان - مدیریت ذهن ( زاویه دید )

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: سلام و درود محضر شما خوبان ارجمند و همراهان برنامه سمت خدا خانم ها و آقایان کوچکترها و بزرگترها و بینندگان جان و شنوندگان گرامی که از شبکه سه سیما الان نگاه می کنید یا ممکن است از شبکه محترم افق و شبکه ولایت بعدا برنامه را ببینید و شماهایی که شامگاه دوشنبه از رادیو معارف برنامه را گوش می کنید با آرزوی بهترین ها برای ایران عزیز و همه کسانی که برای بلند آوازه تر شدن نام ایران و بر افراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند در همه ی عرصه ها از جمله ورزشکاران مان برویم سراغ حاج آقای پناهیان عزیز و چهره ی ماهشان را دارید می بینید به اتفاق سلام می کنیم خدمتشان و می گویم بعدش قرار است ادامه ی بحث هفته ی قبل که چی بوده و چیکار می کنید سلام علیکم و ارادت داریم

حجت الاسلام پناهیان:  سلام علیکم خدمت مردم خوب ایران قهرمانانه در طول این تاریخ معاصر  درخشیدند و تازه تازه مردم دنیا دارند قدر ایرانی ها را می دانند به نفع ایرانی ها دارند شعار می دهند خیلی جالب است به نفع پیروزی ایرانی ها دارند شعار می دهند یک وقتی مردم غزه در نهایت مظلومیت قرار دارند مردم دلشان می سوزد برایشان و شعار می دهند اون خیلی متفاوت است با این که ایران را پیروز می دانند و به نفعشان دارند شعار می دهند این خیلی زیباست واقعا کسی تصور نمی کرد ایران به این سطح از قدرت جهانی برسد به بالاتر از این هم خواهیم رسید

 

ملایی: انشاالله چرا که نه اینجا ایران است عرض کنم خدمت عزیزان برنامه هفته ی قبل بحث مدیریت ذهن با حاج آقای پناهیان یعنی دو هفته قبل رسید به مدیریت ذهن و زاویه دید اگر ذهن خوب مدیریت بشود و زاویه نگاه درست می شود و زاویه نگاه که درست بود تازه متوجه می شویم در این عالم چیزی اشتباهی نیست من اشتباه می دیدم و حالا باید اینطوری ببینم و جونم برایتان بگوید رسید به دست مایه هایی از روایت ها و آیه های قران دوست داریم اشاره کنیم به بحث مدیریت ذهن و اصلاح زاویه دید حالا ببینیم روایات و آیات.  

حجت الاسلام پناهیان:  بسم الله الرحمن الرحیم

واقع مسئله این است که وقتی ما پدیده ها را می بینیم و می شنویم واقعیت هایی که در اطراف مان هست همیشه ما بی فاصله و بی واسطه ی با واقعیت ها نیستیم مثلا من این گل را دارم نگاه می کنم نمی توانم بگویم که من این گل را خودم نگاه کردم خودم این واقعیت گلی که در مقابل ما هست را لمس کردم من دیدم این دایره شکل است و بین من و این واقعیت ملموس که مقابل من هست یک عینکی وجود دارد همیشه رنگی به نام زاویه ی دید اون عینک موجب می شود که من این را زیبا ببینم یا عادی و یا حتی زشت قراردادهای ذهنی من علاقه های من حرف هایی که به خودم یا تلقین کردم یا دیگران به من تلقین کردند سابقه ی من در زندگی و همه ی اینها روی زاویه ی دید من به این پدیده موثر است زاویه ی دید یعنی اون حائلی که بین من و واقعیت ها وجود دارد پس من هر موقع هر واقعیتی را دیدم باید یک ملاحظه کنارش قرار بدهم که بین من و این واقعیت چه زاویه ی دیدی قرار دارد من از چه زاویه ای به این واقعیت نگاه می کنم اینجا که ملموس است ممکن است خیلی از پدیده ها ناملموس باشند مثلا ما خودمان الان به ایران چطوری نگاه می کنیم و به خودمان چطوری نگاه می کنیم مثلا بعضی ها اعتماد به نفس ندارند یعنی از زاویه منفی به خودشان نگاه می کنند و بعضی ها اعتماد به نفس ملی ندارند دارند از زاویه منفی به ایران مثلا و به این ملت نگاه می کنند بعضی ها از ای زاویه به خدا نگاه می کنند که خدا به من چیکار دارد خدا به من بی اعتناست بعضی ها از یک زاویه دیگری به خدا نگاه می کنند و رابطه ی خودشان و خدا این تفاوت زاویه ی دیدهاست که برای ما تعیین تکلیف می ند و در زندگی ما مسائل را روشن می کند نه اینکه خود واقعیت ها و آگاهی هایی که ما به دست می آوریم دقت فرمودید خود واقعیت ها نیستند که بیایند در ذهن ما حاضر شوند همیشه یک رنگی دارند و یک فیلتر رنگی روی این واقعیت ها کشیده شده که اون فیلتر رنگی زاویه دید ماست و ما همیشه باید بگوییم جدا از اینکه این اطلاعات را داریم زاویه دید درستی هم داریم یا نه کاش در مدرسه های ما این را آموزش می دادند ما یک بار اردوی دانشجویی برده بودیم توی نیشابور بعد اونجا به دوستان گفتم سالها قبل تازه این بحث های خیلی بد چپ و راست و اینها پدید آمده بود تحت تاثیر قرار داده بود جامعه را گفتم بچه ها یک نشریه بیایید درست کنید در واقع دو نشریه و دو گروه شوید فرقی نمی کند کی یک نشریه بنا بگذارد تمام واقعیت های اردو را به شدت تخریب کند و یک نشریه تصمیم بگیرد تمام واقعیت های اردو را به شدت ازش دفاع و تحسین کند حالا غذا دادند دیر شد غذا و زود شد غذا اون برنامه را داشتیم یک نشریه تخریبی برخورد کند ولی دروغ نگوید همه اش راست بگوید منتهی زاویه ی دیدها فرق بکند آقا این نشریه اینقدر جذاب شده بود همه منتظر بودند این نشریه امروز در بیاید بیرون از هر دو تا می گرفتند می خواندند می گفتند نگاه کن دیر شدن غذا توی مثلا رستوران را ببینید چقدر خوب تحلیل کرده و بعد این اصلا موجب تعجب و خنده ی بچه ها می شد و اون چه اتفاقات خوبی را چطوری خراب کرده و بچه ها بعد از این گفتند که ما اعتبار نشریات پیش مان فرو ریخت که چقدر می توانند تغییر بدهند واقعیت ها را تغییر بدهند چون تیتر می زنند تیتر وقتی می زند درشت می زند یا ریز کنارش چه عکسی می زند اینها همه اش زاویه دید است که به شما می دهد روزنامه بیشتر برای انتقال آگاهی نیست برای انتقال زاویه ی دید است واقعا اینطوریه شما باید ببینید که آقا این کسی که دارد این زاویه دید را به من می دهد با چه غرضی این کار را می کند و اصلا چه زاویه دیدی دارد به مسائل که بیاید چیکار کند این را برای ما منتقل کند و القا کند رسانه های ما بیشتر مشغول زاویه دید دادن هستند منتهی اونهایی که خیلی هنرمند هستند و خیلی دقیق کار می کنند یک جوری زاویه دید می دهند که شما فکر کنی نه این دیگه عین واقعیت بود چقدر بی طرف خودش را نشان داد و حتی رفتار یک کسی که دارد خبر را می خواند و کلماتی که برایش طراحی می کنند شدیدا در نظر می گیرند که آقا من هیچ زاویه دیدی ندارم من هیچ عینک خاصی نزدم و هیچ عینک رنگی سیاه و سفیدی به چشمم نزدم ادایش را در می آورند فریب بدهند ذهن ما را که ما هیچ زاویه دید خاصی نداریم و القا می کنیم ولی دارند این کار را می کنند و نمی شود نداشته باشند حالا می شود آدم بدون زاویه دید به پدیده ای نگاه بکند؟ مطلب اول چی شد هر چیزی را ما نگاه کردیم و رویش فکر کردیم یک زاویه دیدی دارد حالا می شود ما بدون زاویه دید خاصی و بدون رنگ خاصی به عالم نگاه بکنیم؟ نه نمی شود به هر پدیده ای نگاه بکنی با یک عینک خاص و با یک فرم و با یک رنگ خاصی شما نگاه می کنید بی رنگ نمی توانی به عالم نگاه بکنی اونی که می گوید من می خواهم علمی حاق واقعیت را ببینم اون هم دارد با یک گرایشی به این واقعیت ها نگاه می کند که در این باره بحث فراوان است من فقط یک جمله اش را عرض کنم مثلا شما پژوهشگر هستید می گویید من احساسات خودم را دخالت نمی دهم هیچ موضعی هم ندارم می خواهم بروم ببینم حقیقت چی بوده من بی طرفانه می خواهم قضاوت کنم شما که خیلی بی طرف هستید علاقه دارید به اینکه واقعیت را کشف کنید یا نه خودش زاویه دید است خود این علاقه برای شما یک تاثیری می گذارد و خود این دارد شما را نسبت ات را با این واقعیت ها تنظیم می کند و تغییر میدهد و خداوند متعال در قرآن سعی دارد ما زاویه ی دید درستی پیدا کنیم رنگی که عالم دارد و رنگ درستی هست پیدا کند این تعبیر که می گوییم نگاه دینی داشته باشیم به واقعیت های زندگی تعبیری تقریبا غلطی است به جایش باید بگوییم نگاه واقع بیننانه داشته باشیم خدا دارد این کار را می کند دین اصلا اومده حتی رفتار ما را تنظیم بکند چرا دین می خواهد رفتار ما را تنظیم کند چون رفتار ما هم در زاویه دیدمان تاثیر دارد رفتارهای ما زاویه دیدمان را می سازد مثلا ببینید اگر کسی در روایت هست از شیطان پرسیدند که شما کی مسلط می شوید بر انسان گفت وقتی که اولین گناه را انجام بدهیم گفت چطور اولین گناه را انجام بده گفت وقتی اولین گناه را انجام داد بعد سعی می کند توجیه کند اینجاست که دیگه من می دانی من چرا این کار را کردم؟ نه آخه می دونی یعنی با یک زاویه دیدی می خواهد همین رفتار خودش را نگاه کند پس هیچ وقت به واقعیت خودش پی نمی برد و فاصله می گیرد از واقعیت در قران کریم می فرماید ثم کان عاقبت الذین اساء سوءا کسانی که گناه می کنند نگاهشان عوض می شود به آیه های خدا می گوید نه اینها دروغ است شما قبلا نمی گفتی اینها دروغ است می گفتی اینها راست است الان یک جوری شده مثلا بعضی ها هستند که خودشان هم ناراحت هستند که نماز نمی خوانند خودشان هم ناراحت هستند که گناه می کنند دقت فرمودید ولی برای اینکه این عذاب خودشان را ساکت کنند و یا پاسخی داشته باشند برایش می روند می گردند یک توجیهاتی برایشان پیدا می کنند نه آخه می دانی یک تکیه کلام است برای ورود به همچین فضایی لذا خداوند متعال خیلی وقتها می فرماید شما کارهای خوب انجام بدهید تا من زاویه دیدتان را درست کنم والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا تو تلاشی بکن و کار بزرگی انجام بده من هدایت می کنم تو رو هدایت می کنم تو رو یعنی یک زاویه دید درستی بهت می دهم که به پدیده ها از یک زاویه صحیحی نگاه بکنی قران کریم دنیا را خیلی مکرر سعی می کند برای ما یک کاری بکند که ما دنیا را درست نگاه بکنیم حالا آیات قرآن در این زمینه هست که من قرائت بکنم برای دوستان این آیات قرآن برای ما خیلی زیبا هستند من پیشنهادم این است که ما جلسه دیگری مستقلاً درباره ی نگاهی که قران به ما میدهد درباره ی دنیا صحبت بکنیم فقط یک آیه اش را نمونه اش را من بخوانم و بعد در جلسه ی دیگری مفصل به این بپردازیم چون آیاتی که زاویه ی دید ما را به دنیا درست می کنند فراوان هستند یک جلسه بهش اختصاص بدهیم یک نمونه اش را فقط بخوانم می فرماید اعلموا بدانید انما الحیاۀ الدنیا لعبٌ و لهوٌ و زینتٌ و تفاخرٌ بینکم و تکاثرٌ فی الاموال و الاولاد دنیا خلاصه شده در این چند حالت یعنی اگر ما از این زاویه که قران به ما می دهد نگاه بکنیم واقعا دنیا در دستمان فرو می ریزد دنیا ببینید اینجا نمی فرماید دنیا را دوست نداشته باش می گوییم بیا من زاویه دید درستی بهت بدهم و بعد دیگه خودت می دانی بیا دنیا را درست ببین و تصمیم بگیر اون وقت خودبخود دنیا محبتش در دل انسان می ریزد اهمیتش در دل انسان می ریزد دنیا بازی است لهو است اتفاقات بیخود توش زیاد می افتد زینت است حقیقت زیبایی ممکن است درش نباشد ولی هی پیش تو زیباتر از اونی که هست جلوه می کند تفاخرٌ بینکم دنیا یعنی من به تو فخر بفروشم تو به من فخر بفروشی خیلی از اموالی که مردم صرف می کنند برای خانه و ماشین برای نیازشان نیست برای تفاخر است درسته؟ و تکاثر آدم دوست دارد بیشتر جمع کند بدون اینکه بخواهد مصرف کند و نیاز داشته باشد برای اونها فی الاموال و الاولاد یک وصفی است اینها برای دنیا اصلا می دانید زاویه ی دید یعنی وصف گذاشتن برای اشیاء و برای پدیده ها و برای حادثه ها کل زندگی را شما از چه زاویه ای نگاه می کنید؟ کل زندگی را اگر ما بتوانیم از این زاویه نگاه بکنیم نجات بخش ترین زاویه ی دیدی است که پیدا خواهیم کرد و متاسفانه در کل آموزش های دینی ما تو اصول دین فروع دین و مباحث اخلاقی به این موضوع پرداخته نمی شود زاویه ی دید ما به کل زندگی باید باشد کل زندگی امتحان است

ملایی:  خوب من یک پرانتزی باز کنم برای مخاطبان عزیز من این را یک وقت هایی گفتم اولا من خودم عمل می کنم بحث های مثلا چند هفته گذشته تا می رسد به اینجا به سر منزلی به یک بزنگاه و نقطه ی خاصی می رسد این بحث ها پیوستگی با هم دارد هفته ی قبل را اگر شنیده و دیده باشیم این را بهتر متوجه می شویم به نظرم عصاره سه تا چهار قسمت سه شنبه های حاج آقای پناهیان می تواند این جمله باشد بنویسم یک جایی و فایل برنامه را گوش بدهم و واکاوی کنم زاویه دید درست به دنیا تا اینجا معلوم شد این است دنیا کلش امتحان است من به نظرم همین جا می توانیم برنامه را تمام کنیم بنشینیم پای دایره طلایی با آقا شهاب قاسمی منتظر آقا رحمان بشویم تا همین جا اگر توقف کنیم بار برنامه را بستیم حاج آقا این جمله خیلی کلیدی است

حجت الاسلام پناهیان:  ما فکر می کنیم دنیا واقعی است نه دنیا واقعی نیست اصلا شما قد خودتان چقدر است قد خودتان را نمی دانید قد تان واقعا 170 سانته؟ یا چشمانتان چه رنگی است از این واقعیت ها گرفته که مربوط می شود به ظاهر آدم ها تا شخصیت آدم پدر و مادرتان و همسرتان و فرزندانتان تقریبا همه ی اینها برای امتحان است کی طراحی کرده؟ شما از این پدر و مادر به دنیا بیایید برای اینکه امتحانات ویژه ی مربوط به این تناسب را از شما بگیرند بعد شما شخصیت واقعی با ثبات و اون ویژگی های خودتان را که اینجا هیچ کدامشان تقریبا انتخاب نکردید بهتون دادند هنگام ورود به بهشت خدا پیدا می کنید دیدی بعضی ها می روند پای بازی بچه ها می گوید با کدام شخصیت می خواهی بازی ات را شروع کنی انتخاب می کند ما الان یک چیزهایی که داریم اکثرش خودمان انتخاب نکردیم خدا می فرماید مهم نیست اینها می گذرد میگذره چیه ما داریم زندگی می کنیم زندگی نیست که لهی الحیوان زندگی اونجاست پس الان این چیه اینها امتحانی داده شده

ملایی:  و ان الدار الآخره لهی الحیوان

حجت الاسلام پناهیان:  زندگی اونجاست چون اونجا زندگی می کنید شما اینجا که خیلی چیزها را بهت عاریتی دادم اولا من برایت انتخاب کردم تو خودت انتخاب نکردی نمی دانم چرا بنده من اعتراض نمی کنی بعضی ها هم اعتراض می کنند موقت است ثانیا اینها موقت است من انتخاب کردم برایت شان تو این است که همه چیز رو خودت انتخاب کنی شان تو این است و بعد هم اینها را می گیرم ازت و بد و خوب مهم نیست موقت است این مثل تئاتری که شما رفتی بازیگر تئاتر شدی بعد می گویند که شما امروز نقش یک پیرمرد را بازی می کنی این هم لباس هایش ژنده پوش شما با کمال خوشحالی می روی در اون نقش می گویی نقشم را خوب ایفا کردم و بعد یکی دیگه یک روز دیگر می گویم بیاید نقش یک پادشاه را بازی کند باز هم می روی در نقش ات بچه ها هیچ وقت در تئاتر با هم دعوا نمی کنند چرا من نقش پیرمرد گدا و نقش پادشاه مگه اینکه این بچه خیلی پیاده باشد دو دقیقه می خواهی نقش بازی کنی اتفاقا بازیگران مطرح و هنرمند هستند می توانند در چند نقش خوب ظاهر شوند بازیگرانی که در یک نقش خوب ظاهر می شوند بهشون می گویند بازیگران تیپ اینها فقط یک نقش را می توانند بازی کنند هنرمندان آنچنان هنرمند ندانند بتوانند نقش های مختلف کل زندگی ما یک نقشی است که بهمون دادن کل حوادثی که رخ می دهد این زاویه دید که کل زندگی و تک تک اجزائش امتحان های مختلف است زاویه دید صحیح ما باید باشد به کل زندگی و به کل دنیا و به کل دارایی ها و به کل وجود خودمان یعنی تلخی و شرینی و موفقیت و شکست هر چی هست شما وقتی می روی اون دنیا به من می گویند نگو اون دنیا اونجا  دنیا نیست آخرت است باشه آخرت شما وقتی وارد عالم آخرت می شوی حقیقت خودت را می بینی همه ی این چیزها موقت می رود کنار مثلا شما قدتان چقدر است اذان می گویید شما اذان بگویید اونجا قد بلند هستید اذان گویان قدشان در عالم آخرت بلند است و الی آخر همه ی ویژگی ها این نگاه خلاص می کند انسان را از غم های دنیا و من به بینندگان عزیز به عنوان یک طلبه گزارش می دهم نتیجه ی بسیاری از مطالعات را هیچ نگاهی مثل نگاه امتحانی بودن دنیا نمی تواند انسان را از غم ها نجات بدهد نمی تواند انسان را از افسردگی ها نجات بدهد زیاد هم نمی خواهد شما حتما سعی و تلاش بکنی عاشق خدا باشی یا اعتقاد به رحمت خدا داشته باشی یا اعتقاد به پاداش الهی داشته باشی فقط بدان اینی که اینجا هست برای امتحان بهت دادند و عاریتی است که اگر این نگاه باشد طبیعتا همه اونها هم هست عاشق خدا می شوی همه چیز انسان وقتی رها شد عاشق خدا می شود و انسان وقتی رها شد فهمید آقا من را با این امتحان می کنند یعنی همسرش اذیت می کند لبخند می زند چرا لبخند می زنی تو الان باید بهم ریخته باشی و عصبانی می شوی میگه من را با این امتحان می کنندممکن است یک در میلیارد هم آدم لازم باشد از همسرش طلاق بگیرد یاهمسرش را طلاق بدهد اینها هم هست عدمش نیست ولی اینکه این همه فراوانی جدایی ها و چی نه ما چیه مگه من را دارند یک مدتی امتحان می کنند من درباره زاویه ی دید یک نکته ای عرض کنم زاویه دید شد وصفی که ما برای پدیده ها و حوادث داریم مثلا ما می گوییم حقمان است این را داشته باشیم این انسان دیگه خراب شد این را ما آوردیم گذاشتیم اینجا این زاویه دید که تو حق خودت می دانی داشتن خیلی چیزها را اصلا نابود می کند تو رو حق مان است چیه آقا شما الان می خواهید یک امتحانی را شرکت کنید منتظری ببینی امروز امتحان چیه بیل می آورد به رفقایت می گویی فکر کنم امروز من را می خواهند بفرستند کشاورزی بحث بیل اینجا نیست یک روز دیگه اسلحه بهت بدهند من رو امروز می خواهند با قسمت دوم بازی یک امتحان دیگه است با کار مثلا حفظ و حراست ازامنیت و خاک و اینها امتحان کنند بعد یک روز دیگه یک مثلا دستگاه کامپیوتر بهت بدهند امروز می خواهند من را در این نقش ببینند همه اش نقش است هیچ کدام واقعیت نیست نقش های عاریتی است این نگاه را ما داشته باشیم من دوباره رفتم در این توضیحات وصفی که ما به دنیای خودمان می دهیم وصفی که به زندگی مان مید هیم چیه؟ این می شود زاویه دید توضیحات جانبی زاویه دید دیر شکل می گیرد و دیر هم تغییر می کند این هم ویژگی هایش است لذا حجم آیات قرآن را زیاد باید بخوانیم قران زاویه دید را تغییر می دهد به شرطی که قران خوان باشیم نه همین یک آیه ای که ما خواندیم می گویند آهان من زاویه دیدم تغییر نکرد با یک آیه زاویه دید اگر تغییر می کرد خدا شش هزار و اندی آیه می فرستاد دقت فرمودید زاویه دید دیر تغییر می کند نکته ی بعدی این که زاویه ی دید را افرادی که در اطراف ما هستند خیلی رویش موثر هستند با کسانی که زاویه دید غلطی دارند نشست و برخواست نکنید با کسانی که مثلا همه چیز را دارند عاریتی می بینند زیاد نشست و برخواست کن تو هم همه چیز را کم کم عاریتی می بینی لذا نشستن با علمای عارف خیلی مهم است شهر اصفهان یک ویژگی دارد فکر نکنم شهرهای دیگری اینطوری داشته باشند شاید قم و مشهد این دو تا شهر شهر زیارتی هستند طبیعی است اینطور باشند غیر از این شهرهای زیارتی شهری نداریم که یک بخشی از قبرستان اختصاص پیدا کرده باشد به علما و عرفا که مردم می روند تخت فولاد و اونجا چه کسانی آرمیده اند هر کدام چه قصه هایی دارند مردم می روند اونجا یک ارتباط هایی برقرار می کنند اصالت یک تمدن اصالت یک فرهنگ و اصالت یک فکر از اونجاها نشأت می گیرد شهدای اصفهان اگر در یک مقطعی این استاد بیشترین شهید را در کشور داد خوب طبیعی است اونجا تخته فولاد هست و باید این رو آدم بگه این نشست و برخواست با علما نگاه آدم را عوض می کند یکی از علمای خوب به من می گفت می روی پیش آقای بهجت سوال نکن سوال اون فضا را بهم می ریزد تو ممکن است ندانی الان چی لازمت است سکوت کن بگذار او هر چه خواست بگوید به شما بنشین و ببین چی روزی تو می شود ممکن است اون یک حرف بلندی بزنه تو یک سوال سطح پایینی ممکن است بکنی بپرسی و بعد اون بگه حالا چی بگم به این سوالش را نگاه کنید ممکن است هم هست آدم سوال برتری داشته باشد ولی بهتر است پیش اولیاء خدا آدم سکوت کند اونها حرف بزنند اونها بگویند مگر اینکه کسی مثل علی ابن ابیطالب علیه السلام است که اینقدر سرشار از حکمت است می داند از پیغمبر چی بپرسد امیر المومنین می گوید بسیاری از اوقات من سکوت می کردم رسول خدا با من حرف بزند نشست با علما زیاد قران بخواند قران کتابی است دارای این حجم می فرماید می نشینی قران می خوانی پنجاه آیه لااقل بخوان امام باقر علیه السلام یا حضرت رضا علیه السلام می فرماید صد آیه پشت سر هم بخوان غم ها از دلت می رود برای چی؟ یکی از آثار وضعی اش این است که زاویه دیدت را عوض می کند نکته ی دیگری که در باره زاویه دید باید عرض بکنم اگر مراقبت نکنیم از زاویه ی دیدهایمان زاویه دیدهای فراوانی به ما تحمیل می شود دائما و ابلیس دائما در تلاش است یک زاویه ی دید غلط به ما بدهد عوامل دیگری هست که زاویه دید غلط به ما بدهد من این را نمی خواهم زیاد صحبت کنم بعد ما اسیر این زاویه دیدها می شویم بر اساسش تصمیم می گیریم و قصه می خوریم و بر اساسش زندگی طراحی می کنیم و بر اساسش بی نظم می شویم و نظم غلط پیدا می کنیم و هر اتفاق بد دیگری انرژی و سرمایه و عمر خودمان را هدر می دهیم آخر عمر انسان زاویه دیدش شروع می کند به تغییر کردن تازه یک چیزهایی می فهمد می گوید نگاها کن یک عمر چه چیزهایی برایم ماند بارها و بارها من تصور کردم این برنامه تلوزیونی را در ذهن خودم که ایام عید لااقل یکی دو روز قبل و بعد از عید بعضی از این خبرنگاران خوش مشرب تلوزیون برای برخی از برنامه ها شاید مناسب این طرح باشند بروند در این تفریحگاه ها و در این مسافرخانه ها مسافرت ها با خانواده ها که دور هم جمع شدند از این پدر و مادرهای مسن تر بگویند شما در طول زندگی تان چه تغییراتی الان احساس می کنید پیدا شده در نگاهت و می خندی به چیزهایی که قبلا سرشان با هم دعوا می کردید خیلی چیزها دارند برای گفتن و خوب است بگویند یادت می آید سر این موضوع چه دعوایی با هم کردیم این را جوان ها بشنوند بگویند ببین الان تو برایت مهم است بعدا می فهمی مهم نیست و این در روان شناسی به اثبات رسیده ها اومدند طول زندگی یک نفر را مورد مطالعه قرار دادند نه یک نفر چندین نفر را هفده سالش بوده و چهل و هشت سالش بوده شصت و هشت سال و بعد چند تا دکتری که اینها را کنترل می کردند فوت کرده یک دکتر دیگر جایش ادامه داده اون نوجوان بوده دکتری که این را کنترل می کند و یا تست هایی برایش مطرح می کند اون که شانزده سالش نیست و بعد ادامه پیدا می کند در نهایت رسیدن به کجا؟ به اینکه نگاه یک انسان در طول زندگی اش دائما تغییر می کند

ملایی:  ببخشید حاج آقا من یک پرانتزی باز کنم با بینندگان عادت خودم این است که برنامه را زنده حضور دارم و بعدش بسته صوتی اش را می شنوم و می بینم به خاطر پیوستگی بحث های حاج آقای پناهیان برای اینکه از دست نرود قصه بر سر چیست مدیریت ذهن و زاویه د ید این هم که خدمت شما هستم عرض بکنم که اگر خدا بخواهد ما هم می خواهیم به عنوان برنامه سمت خدا سهمی در رویداد ملی ایران جان داشته باشیم و همینطور اصفهان ایران که حتما می دانید 22 تا 29 شهریور ماه به اصفهان می پردازد سهم ما چیه با مدد از خدای متعال می خواهیم سه شنبه فردا برنامه را با حاج آقای ماندگاری از اصفهان تقدیم شما بکنیم حالا داریم تلاش می کنیم اگر قطعی بشود که فردا از اونجا ما خدمت برسیم خیلی هم خوشحال خواهیم بود بر می گردیم خدمت حاج آقای پناهیان ادامه ی بحث زاویه دید

حجت الاسلام پناهیان:  در آیات کریمه ی قرآن ما مدام اوصاف پدیده ها را می بینیم وصف می کند خدا و رنگی هم تعریف می کند قران و اگر دل بدهیم به قران و این زاویه ای که قران به پدیده ها نگاه می کند این را بگیریم می دانید از اون منظری که خدا به همه چیز نگاه می کند خدایی که همه چیز را ساخته خدایی که دیگه واقعیت ها پیشش هیچ کدام مخدوش نیستند خدایی که اندازه ها را می داند از اون زاویه به پدیده ها نگاه کردیم به همین دلیل به قران گفته می شود بصائر هذا بصائر للناس دید می دهد به عالم حالا این دید را شما یک کلمه زاویه ای که اضافه کنید همین بحث زاویه دید خود ما می شود قران به شما دید می دهد فقط اطلاعات نمی دهد مثلا فقط نمی گوید اینجا گلی هست گلدانی هست می گوید اینجا گلدان سبکی هست گلدان سنگینی هست وصفش هم می گوید اوصاف حقیقی و اصلی را قران ذکر می کند و بعد نکته اش اینجاست که اگر خوب قران بخوانیم خیس بخورد قران حسابی تو وجود ما جا بگیرد ما همان دید را پیدا می کنیم خیلی ها از امام و حتی از رهبری تعجب می کنند از شجاعتشان از حکمتشان تعجب نکنید این دو بزرگوار خصوصا خیلی قران می خوانند هم امام خیلی قرانی بود حدود ده بار گاهی کمتر و گاهی بیشتر برنامه داشتند در ساعت های مشخص می رفتند قران می خواندند هم مقام معظم رهبری از دیرباز قرانی بودند هر کی قرانی باشد اینطوری می شود و به همه مسائل درست نگاه می کند اندازه ها را درست می بینند و مقدار اهمیت ها را درست می بیند و خیلی برای برنامه ریزی مدیران لازم است که بفهمند کدام موضوع مهمتر است کدام شخص و کدام پدیده اهمیتشان بیشتر است و الا نمی توانند درست برنامه ریزی کنند دشمنان ما چون دید درست ندارند که حالا می توانیم بگوییم دید الهی ندارند به قول قران چون دید درست ندارند ما همیشه می توانیم شکست شان بدهیم چون ما درست نگاه می کنیم حالا دو تا آیه قران من بخوانم مثلا می فرماید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم حالا چرا ما قبل از اینکه قران بخوانیم پناه می بریم به خدا از شیطان رجیم؟ برای اینکه این وسوسه هایش و خرابکاری هایی که توی ذهن ما دارد برود کنار ما با قران ارتباط مان بهتر باشد بتوانیم اون زاویه دید را خوب درک کنیم شما اعوذ بالله من الشیطان الرجیم نگویید هم ترجمه آیات قران می فهمید که چه بگویید و چه نگویید ولی این زاویه دید را پیدا نمی کنید به قول قران کسانی که تحت سلطه ی ابلیس هستند وقتی آیات قران را می شنوند می گویند یعنی چی؟ یعنی که چی قران خودش می فرماید یعنی چی که چی خدا می خواست اینجا چی بگوید هیچ معنایی را بهش منتقل نمی شوند ولی اونهایی که پناه می برند از شیطان و وسوسه هایش و خودشان را تسلیم می کنند و به خدا اعتماد می کنند و تکیه می کنند زاویه ی دید خوبی پیدا می کنند باز دوباره قبل ازا ینکه من این آیه قران را بخوانم پدر و مادرها شما به بچه هایتان دارید زاویه دید می دهید و به ویژه مادرها مادر نشسته در خانه می گوید چه وحشتناک وای چه جالب همه این صفات زاویه دید کودک شما خواهد در کل زندگی مثلا مادر ممکن است بیاید به بچه بگه که مرده شور این زندگی را ببرند یا پدر بیاید بگوید مادرها موثرتر هستند روی بچه ها الکی گفته ها یک چیز بیخود به سر زبانش رسیده گفته ولی بچه دیگه میگه زندگی اینقدر زشته زندگی منفی پیدا میکند معمولا دختر خانم هایی زودتر طلاق می گیرند که مادرشان به زندگی خیلی منفی نگاه کرده و این را ابراز کرده پیش بچه ها و بچه ها با همین آمادگی زندگی منفی می روند سراغ زندگی و چه بسا زود طلاق می گیرند و چه بسا پسرها زود ازدواج نکنند در اثر دیدهایی که از پدر و مادر دریافت کردند خیلی خوب است ما فیلم ها را همینطوری نقد بکنیم داستانی و روایتی حالا این فیلم چه زاویه دیدی به شما میده بگذارید من بگویم ببخشید یک فیلمی بود فیلم توبه ی نصوح خیلی زمان بود فیلمی از فیلم های قدیمی تولید سینمای ایران زاویه دیدی که به آدم می داد و ته نشین می شد ته ذهن آدم اینه که توبه سخته توبه خشن است و توبه لجن مال کردن یک انسان است حالا فیلمساز ممکن است بگوید نه من قصدم این نبود شما قصدتان مهم نیست اثری که گذاشته مهم است ما ذهن شما و نیت خوانی شما را کاری نداریم این اثر چه بسا شما خواستی یک واقعیتی را بیان کنی اثری که گذاشت چیه؟ بعضی وقتها می آیند من شنیدم اخیرا صهیونیست ها فیلم شهید عماد مغنیه را ساختند یک چهار قسمتی خودم ندیدم هنوز یک کمی وصفش را شنیدم اون فیلم شهید عماد مغنیه را می خواهد می سازد می خواهد عماد مغنیه را تکثیر کند؟ می خواهد تخریب کند می آید از این واقعیت های درست و غلط کنار همدیگر استفاده می کند در نهایت اثری که روی شما می گذارد من خواهش می کنم فیلم سازهای انقلابی ما بروند این فیلم را ببینند مهارت اونها را در اثر گذاری در زاویه ی دید آدم ها نگاه می کنند حالا شما اینجا آیات قران را ببینید مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ مثل کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (بقره، 261) مثل کسی است که مثلا یک بوته ای را و یک دانه ای را کاشته این تبدیل شده به جای اینکه هفت هشت ده تا دانه بدهد صد تا دانه داده در هفت وضعیت یعنی هفت تا شاخه پیدا کرده یک چیز عجیب و غریب می شود یعنی توی گندم مثلا آدم بخواهد نگاه کند این توصیف یک چیز عجیب و غریب است می فرماید اینطوریه اگر کسی این زاویه دید را از خدا بپذیرد انفاق را با لذت و هیجان انجام می دهد اگر کسی این زاویه دید را این درسته این زاویه دید درست است خدا تبلیغات الکی نمی کند یا می فرماید مثل مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (عنکبوت، 41) کسانی که به غیر از خدا ولی و پشتیبان گرفتند مثلا مثل یک کشوری که آمریکا را پشتیبان خودش مثلا می داند یک دفعه یک دونه موشک می آید می خورد وسط شهرش بیت عنکبوت فرو می ریزد می فرماید کمثل العنکبوت عنکبوت یک بیتی را برای خودش درست کرده می فرماید عنکبوت برای خودش فکر می کند یک جایی دارد باهاش چهار تا پشه می گیرد ولی واقعا خدا می فرماید ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت

ملایی:  با یک فوتی یک نفر بکند خراب می شود

حجت الاسلام پناهیان:  دقت فرمودید به شهادت سید حسن نصر الله که جهان را متوجه مرام شیعه و امیر المومنین علی علیه السلام کرد و این همه برکات برای جهان اسلام و جهان بشریت داشت که یک وقتی آدم نگاه می کند این شهادت ایشان یک باب وسیعی از فتح را باز کرد به این فقط نگاه نکنید به اون کلامش که فرمود بیت اسرائیل مانند بیت عنکبوت است ما ثابت کردیم این را

ملایی:  یک ثانیه هایی کوتاه دوستان خوبم به ما اشاره کنند اگر اشکال نداشته باشد اتاق فرمان عزیزم قران حسن ختام برنامه باشد ما بحث را به جایی برسانیم حاج آقا می گویند محضر قران مشرف شویم و برگردیم خیلی متشکرم تا اینجای کار سوره مبارکه تغابن آیات پایانی اش یعنی صفحه ای اگر محضر قران کریم مشرف هستید 557 آیات 10 تا 18 سوره مبارکه تغابن تلاوت خواهد شد بر می گردیم اون موقع رفقا به من می گویند چقدر وقت داریم بحث را با حاج آقا به سر منزل برسانیم روزهای آخر دهه آخر ماه ربیع الاول هست ده روز پایانی برای رد مظالمی که تا یک میلیون و نیم اجازه گرفته شده برایش جزئیات را در کانال دنبال بفرمایید من پر حرفی نکنم برویم محضر قرآن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم

(تلاوت قرآن کریم صفحه  557 آیات 10 تا 18 سوره مبارکه تغابن)

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد حاج آقا یکی دو دقیقه زمان داریم جمع بندی بحث اگر

حجت الاسلام پناهیان:  واقعا همه تصمیمات ما بر اساس آگاهی هایمان وقتی می خواهد شکل بگیرد آگاهی های ما تحت تاثیر زاویه دید ما قرار دارد فیلترهایی که ما روی واقعیت ها هنگام دریافت آگاهی و هنگام تحلیل اون پردازش اون آگاهی ها می گذاریم اونها را شاید بتوانیم بگوییم زاویه دید این که از چه زاویه ای به کل دنیا نگاه می کنیم و به قطعات مختلف زندگی نگاه می کنیم این واقعا تعیین کننده ترین ماجراست و می تواند زاویه ی دید درست یک کاری بکند که ما خیلی شوخ و با نشاط و سبک بال کل زندگی را پشت سر بگذاریم درسته؟ چون اینها یک امتحان هایی است در یک فضای دوست داشتنی من زندگی را می دانید چطوری توصیف می کنم؟ فرض بفرمایید با فامیل هایتان رفتید میهمانی هیچ کس هم الحمدلله هیچ بیماری و مشکل خاصی ندارد اونجا بناست یک بازی طراحی بکنید شما آقایان با بچه ها کنار نشستید با بچه هایی که در فامیل سنشان به این بازی ها می رسد بعد مثلا یک بازی را طراحی کردید واقعا در فامیل این برد و باخت اهمیتی ندارد می بازی و می خندیم و می بری و می بازی در هر صورت می گویی سرگرم شدیم خیلی چیز جالبی بود کل زندگی همین است امتحان یعنی این یعنی یک مسابقه ای است و توش می خواهد ارزش های افراد مشخص بشود و یک ارتقائاتی حتی مهارت ها در درجه دوم اهمیت قرا ردارد من دیگه زیاد توضیح ندهم انشاالله این زاویه دیدهای خوب را از قران پیدا کنیم

ملایی:  خیلی ممنونم حاج آقا بسیارمتشکرم از شما بینندگان و شنوندگان عزیزم متشکرم اگر خدا بخواهد تلاش می کنیم فردا با توجه به اشاره ای که حاج آقای پناهیان کردند اصفهان باشیم برویم گلستان تخت فولاد محضر علما و شهدا و بزرگان و اندیشمندان و عرفا و فرزانگان اگر بشود از اونجا برنامه را فردا تقدیم شما بکنیم ببینیم خدا چطوری برایمان رقم می زند به امید دیدار در پناه حضرت حق باشید با آرزوی موفقیت مردم و ورزشکاران و قهرمانان ایران اسلامی بدرود.