اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-06-13-حجت الاسلام عاملی - نکاتی پیرامون عظمت پیامبر اکرم ( صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم )

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شریعتی: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم باور کنید لطف خدا را که سرمد است باور کنید سکه به نام محمد است خانم ها و آقایان سلام ایام مبارک باشد و خاصه عید میلاد با سعادت نبی مکرم اسلام در آستانه هفته وحدت هستیم امیدوارم بهترین برکات به یُمن نام و یاد پیغمبر عظیم الشأن مان نصیب همگی شود و خوشحالیم در این لحظه و این ساعت با احترام و با عشق همراه شما هستیم و در کنار شما به شنونده های خوب رادیو معارف و مخاطبان شبکه افق با دل و جان سلام می کنم یک سلام ویژه و مخصوص خدمت حاج آقای عاملی عزیز سلام علیکم ایام مبارک باشد خوش آمدید علیکم السلام و رحمت الله

1404-06-13 Ameli

محضر عزیزان خودم جای جای وطن عزیزما ایران عزیز ما هر کجا هستند سلام و دعا دارم توفیقات خاص خداوندی را برای عزیزان مسئلت دارم و رفع گرفتاری ها و عنایات حضرت ختمی مرتبت را انشاالله خدا نصیب همه ما بکند سهم وافری از شخصیت حضرت داشته باشیم و شفاعت حضرت را نصیب ما بکند و محرمیت با حضرت را و مقاماتی که در شب معراج به حضرت ختمی مرتبت مرحمت فرمود ما نه از سر استحقاق بلکه از سر فضل عنایت بکند چون در دعا می خوانیم خدایا انک انت الله المعطی جلائل النعم مکرم لمن ناجاک بلطائف احمدک جلائل نعم دارد خدا اون جلائل نعم داره به حرمت ختمی مرتبت که تمام خیرات از اوست مرحمت می کند

انشاالله خاطرم است من مکرر یادآور می شوم و یک وقتی شما فرمودید که امام صادق علیه الصلات و السلام هر وقت سر سفره ای می نشستند وقت تناول غذا و بعد از تناول غذا، غذایشان را که میل می فرمودند عرض می کردم محضر خدا که اللهم هذا منک و من محمدٍ صلی الله علیه و آله ما هماره و همیشه سر سفره پیغمبر عظیم الشان نشستیم امیدوارم بتوانیم در حد وسع و توان و بضاعت مان شکر نعمت را به جا بیاوریم ببینیم حاج آقا عاملی امروز برایمان چی آوردند عیدی بگیریم ازشون  

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما در اوصاف سیره حضرت ختمی مرتبت است قرار نیست معصومین را بالای بالا نگه داریم اونها اومدند برای ما الگوهای جاودانه باشند در این دنیا ما از اونها تبعیت و اقتدا بکنیم و امری لامرکم متبع قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله مسیر محبت خدا این است که ما سنخیت با حضرت ختمی مرتبت داشته باشیم مهم سیره حضرت و سنت حضرت و روش حضرت و فکر حضرت و مرام حضرت یعنی مسئله مسئله ساده ای نیست که خدا عقل را صد جزء کرده 99 جزئش را به حضرت ختمی مرتبت مرحمت فرموده است یعنی هیچ پیغمبری اینطوری معدن عقلانیت نیست عقل تمام سرمایه ماست العقل ما عبد به الرحمان و لذا پهلوان عبودیت بوده در بین انبیاء خصوصیتش را صحبت می کردم واقعا خیلی مشکل هست شخصیتی که وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ الخاتم لما سبق والفاتح لم استقبل و المهیمن علی ذلک کله تمام مقامات گذشته را احراز کرده در آینده کسی بخواهد به جایی برسد همه را فتح کرده است و مهیمن بر تمام مقامات وصفش هست القائص غواصی می کند بر جمال و جلال حق ما چه می دانیم وقتی رفت معراج چطور شد که بعد برگشت زنده ماند یعنی آیه های جدید با آیویت های جدید فتیله جمال اونقدر رفت بالا این باید هزار برابر بالای حضرت شعیب حضرت شعیب چی دیده بود که سه بار چشمش کور شد خدا چشمش را داد و گفت الا ما مات یکون هذا منک ابدا دیگر چقدر قرار است چشمت کور بشود اگر به خاطر بهشت است الرحتک مال تو اگر به خاطر جهنم است اجرتک قصه قصه بهشت و جهنم نیست جمال تو را رها کنم بروم سراغ بهشت شیرینی به کسی ده که محبت ات چشیده لست اصبر او اراک من جمال تو را مطالعه کردم در متن طبیعت و تکوین جمال تو را که مطالعه کردم دیگر نمی توانم بمانم یعنی واقعا قضیه اینطوری است یعنی اگر کسی جدی باشد در پای معرفت رفته رفته بیقرار می شود مثل امام سجاد می گوید لایقروا قراری دونک بخواهد برسد به وصال از کجا بفهمد که الان به نقطه وصال رسیده است وصال، وصال مادی که نیست یعنی چه عنایتی خداباید بکند که آرامشی پیدا بکند زمانی که خدا به ابرهیم گفت اتخذ الله ابراهیم خلیلا چه آرامشی دارد برای ابراهیم و وقتی به حضرت موسی می گوید اصتنعتک لنفسی برای خودم درست کردم حالا در این خصوص پیغمبری که چهل سال کلاس خصوصی نشسته ما می خواهیم ازش صحبت کنیم کلاس خصوصی خدا یک بار خدا نگاه بکند واجعل لی من لا حصته فصعق لجلالک خدایا اگر یک گوشه چشمت یک بار به من نگاه بکنی من غش می کنم من را قرار بده از اونهایی که با گوشه چشمت نگاه کردی فصعقه مردن نیست صعق لجلالک جلال خدا اون را گرفت دو چیز انسان را می گیرد می برد یکی جمال و جلال حق است که بهش رسیدی دیگه برد که بعد از اون الهی من ذلذیک ذاق حلاوت محبته فرا منک ابدا و منک حولا حول دیگر نیست برگشت دیگه نیست این عالم دیگر چیزی نیست تا به این عالم برگردد اونقدر از چشمش می افتد این عالم عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فیه اعینهم یعنی عظمت خدا چنان تسخیرشان کرده غیر خدا همه دیگر در چشمش جاذبه ندارد دیگر چیزی به چشمش نمی آید این مادیات اگر جاذبه نداشته باشد می شوی غریب کسی است که یک جایی است که وطنش نیست وطن مالوف نیست جاذبه ندارد می گوید که هذا مقامٌ غریب الغریب و الغریب مستی بعد از اون شروع می شود مستم کن که ندانم ز بیخودی در عالم خیال که آمد کدام رفت

دیگر قبل از بعد از اون دیگر توصیفش چیزی است که اگر جدا بکنی دق مرگ می شود اللهم عذبنی حلاوت صنع فی ما سعت و لا تهلکنی غمه حتی تستجیب لی و تعرفنی الاجابت فی دعائی اگر به من بله نگویی من هلاک می شوم یعنی امکان جدا شدنش نیست اصلا این دعا که این روایت که وإنَّ روحَ المُؤمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصالاً بِروحِ اللّه ِ مِنِ اتِّصالِ شُعاعِ الشَّمسِ بِها (نهج البلاغه، خطبه 165) شعاع آفتاب چطور به آفتاب چسبیده انفکاک اصلا متصور نیست چون از همان جا متلألأ می شود از همان جا می جوشد روح مومن اتصالش به خدا به عظمت خدا و به علم خدا و به قدرت خدا به جلال خدا اینطوری است هر چه بخواهی تلاش بکنی این را حلش بکنی که چطور می شود روح مومن اینطوری متصل باشد به مبدأ اعلا یعنی می شود صحب الدنیا و ابدان معلقت ارواحها بمعل الاعلا یعنی روح در محل اعلاست اونجا می بیند بعد می آید برای اصحابش صحبت می کند یعنی مدرسه نرفتند که فاحکم بما اراک الله علمشان تماما علم ارائۀ الهی بود اونجاست که جمال که می رود بالا بیقراری می رود بالا خدا فکر بیقراری را کرده خدا که می گوید هو الذی هو الذی الم تر و الم یروا اینها همه فتیله جمال را کشیدند از بالا که اوجش در معراج بود حضرت زهرا هم گفت که من از خدا می خواهم النظر الی وجه الله همه جا وجه خداست این ما تولوا فی وجه الله آیه های جدید و آیویت های جدید یعنی قاب تصویر جدید می خواهم رفته رفته تحیر بیشتر شود رب زدنی فیک تحیر اصل لذت در همین تحیر است قصه اش اینها را وارد بشویم قصه اش طولانی است حضرت ختمی مرتبت تمام مراتب را طی کرد یک آقایی می گوید می خواهم ثابت کنم پیامبر معراج رفته تو ثابت کن یکی از عرفا می گوید اینجا بوده تازه این را ثابت کن

شریعتی:  یعنی در عالم ما پیغمبر همیشه معراج می رفته

حجت الاسلام عاملی:  پیغمبر همیشه در عروج بوده این که می گوید الصلات معراج المومن در محاذات حضرت حق قرار بگیری و در برابر عظمتش خاضع بشوی نماز وضو است نماز تسلیم است چرا رکوع دارد چرا سجده دارد در برابر فوران علم و فوران جمال و فوران تدبیر و فوران جلال نمی خواهی خضوع بکنی پس خیلی بی ادبی یعنی ما هر چه داریم در نماز است خارج از نماز چیزی نیست همان است که دیدی و شنیدی رو رجوعک علی تو ندیدی نزدیک جهان یک دو سه کفگیر که خوردی باقی همه دیگ آن مزه دارد که چشیدی

وصال های دنیا بعد از وصال می شود عادی و می شود نفرت لذت صعودی ندارد لذت های مادی سیر صعودی ندارد یعنی انسان تجدید طلب است و تازه طلب است و افسرده است از خدایی که تو داری هر لحظه مرا تازه خدای دیگری هست همینطور نگاه می کنیم به یک شبنم حافظ اینطوری نگاه می کند به یک شبنم هر شبنمی در این ره صد موج آتشین است حقا که این معما شرح و بیان ندارد

یعنی یک شبنم تو را زیر و رو می کند یک برگ همه نانو تکنولوژی هزاران بار از نانو تکنولوژی برو بالا اطراف را خدا چنان تزئین کرده است که انسان را اونقدر بیقرار بکند همین که سید الشهدا می گوید که خدایا من بعد از تفکر زیاد این را فهمیدم که انّ مرادک منّی ان تتعرّف الی فی کلّ شی ء حتی لا اجهلک فی شی ء. این را فهمیدم که تو تمام اطراف من را بکنی قاب تصویر خودت هر کجا را نگاه کنم بلا تشبیه بلا تشبیه بلا تشبیه زلیخا این کار را کرده بود همه جا آینه زده بود هر کجا را بخواهد نگاه بکند جناب یوسف فقط اون را ببیند انت تعرف الیَّ فی کل شی هر کجا را نگاه کنم تو را ببینم و لا اجلک فی شی اون وقت رؤیت این جمال صیانت است رویت این جمال لذت است و رویت این جمال بلوغ است

شریعتی:  با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

حجت الاسلام عاملی:  چقدر عالی ادبیات فارسی محشر است وَالحمدُلله الّذی تَحبّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنیٌّ عنّی. انی چه خدای خوبی داریم که تلاش می کند که خوب به من ظاهر بشود در حالی که هیچ احتیاجی به من دارد شعیب را کرد دلال محبت از بحث خارج شدیم ما

شریعتی:  عیبی ندارد خوب است بحث قشنگی است

حجت الاسلام عاملی:  شد دلال محبت بعد از اون همه گریه  و ناله و بیقراری چشمش کور شده بیا دلال محبت گفت یعنی چی خدایا گفت حببنی الی قلبی حبب قلبی الیَّ کار یک عالم دین که کلاس رفته می خواهد خدا رو تعریف کند دانش آموز را نگوید از یک دانش آموزی بپرسی خدایا بگوید که یعنی نکن نکن نکن اینطوری نیست حرام بیشتر است یا حلال بیشتر است بر طبق مسائل نفس الامی اومده گفته شراب نخور بر طبق مسائل نفس الامری گفته بد حجابی و بی حجابی نکن خدا را اینطوری من را زیبا نشان بده و اونها را هم به من زیبا نشان بده بشوی واسطه محبت حضرت ختمی مرتبت این مراتب را که خدای متعال زمینه را فراهم کرده از یک طرف به معراج می رود تمام جمال و جلال می دانید معراج که رفت چی شد؟ پیغمبر که معراج می رفت حصار زمان و مکان در اینجا محکم حضرت را گرفته که تجلی نکند وقتی معراج می رفت هی این حلقه های حصار کم می شد هی حضرت بالا که می رفت اون جمال حقیقی که می گوید هر کس من را دید خدا را دید اون خودش را نشان می داد فلذا وقتی که هر آسمانی می رفت ملائکه فرار می کردند حضرت را می دیدند و یک جمله ای می گفتند صبوحٌ قدوس ما اشبح هذا النور بنور ربنا صبوحٌ قدوس ما اشبه هذا النور بنور ربنا

شریعتی:  یعنی اینقدر که محو اون جمال می شود

حجت الاسلام عاملی:  خیلی حساب شده است اولش می گوید خدایا تو را منزه می کنم تو نظیر و مثل داشته باشی برای چی اومده اینجا چقدر شبیه توست صبوحٌ من در رکوع و سجده ها خیلی این را می خوانم صبوحٌ قدوس ربنا و رب الملائکۀ و الروح این را خیلی می گویم می دانی که ابراهیم این را شنید گفت ای کسی که این را گفتی این را یک بار هم بگو نصف ثروتم مال تو باز هم شنید گفت ای اونی که می گفتی یک بار هم بگو هر چه ثروت دارم مال تو این را می گویند عاشق عشق یعنی این صبوحٌ القدوس ربنا و رب الملائکۀ و الروح از این معلوم می شود که هر چقدر که آسمان بالامی روند اولیاء بسیار معروف هستند تا زمین چون زمین نگذاشته که حصار مادی اینها را بشناسند می گوید لیس علیٌ الا کاحد من الرجال گفتند علی اون وقت که گفت این می دانید چیه اومدید اینجا را آتش زدید گفتند کی است اینجا گفت حسن گفت فان حسین گفت حسین فان یعنی ولو باشد می دانید که اینجا علی است گفت لیس علی الا کاحدٍ من الرجال با یک چشم نگاه کردند که کاحدٍ من الرجال است پناه می بریم بر خدا خودش می گوید که انا الذی لا یقع علیه اسم و لا رسم امیر المومنین می گوید من نه اسم دارم نه رسم دارم چطور می گویی که لیس علی لاحد من الرجال گفت طرق آسمان را خیلی آشنا هستم تا طرق زمین از من سوال کنید نتوانستند سوال بکنند یکی از علما می گوید ای کاش کسی بلند می شد می گفت یا علی تو که اینقدر طرق سما را بلد هستی یک میلیارد سال نوری حرکت کن اونجا هر چی دیدی به ما گزارش بده در بین تمام مذاهب دنیا فقط و فقط مذهب اهل بیت است که می گوید موجود زنده به طور قطعی می گویند در کرات آسمانی هست چون برای اینها غیب یومنون بالغیب برای ماست برای اونها حضرت مثل کف دستم از امام صادق فرمود که تمام اخبار عالم حالا وقتی که می روم بالا اونجا مشهورتر می شوند معروف تر می شوند و لذا امیر المومنین درباره اهل بیت گفت فی الارض مجهولون و فی السماء معروفون

شریعتی:  در آسمان ها شناخته شده تر هستند تا زمین

حجت الاسلام عاملی:  پیغمبرمان که می رفت بالا به حسب مقاماتی که داشت دیگر حصار کنار رفته دیگر مانع کنار رفته مانع همین اخلاق طبیعت مادی است اینهایی که رفته کنار اونجا تمام موانع مانع محدودیت مخاطب است نمی تواند تحمل کند این تجلی را

شریعتی:  حالا تازه آدم می فهمد که چرا خدا فرموده من منت می گذارم که یک پیغمبری به شما می گویم از جنس خودتان چقدر باید این وجود نورانی تنزل پیدا بکند بیاید تا اندازه دنیای ما بشود

حجت الاسلام عاملی:  منت می دانید چی است المنه تحتم الصنیعه منت گذاشتن به کسی خیلی دادی منت گذاشتی خیرت را خراب کردی این منت از اون منت نیست راغب اصفهانی می گوید المنه النعمت العظیمه نعمت عظیمی که من به شما دادم خورد و خوراک نیست پیغمبری مثل ایشان را من به شما دادم این نعمت بزرگ است

شریعتی:  که اون عظمت را بیاورم قد دنیای شما بکنم که شما بتوانید ببینید و تحملش کنید و بشنوید

حجت الاسلام عاملی:  سفره باز کند برای شما چهل سال کلاس خصوصی نشست چهل سال پر علم شد در روایت است قلبش از عرش بالاتر شد تنها پیغمبر ماست که علمش به اندازه ی کل کائنات است کل کائنات الان علمی که دست بشر است دو جزء است امام زمان که بیاید می شود 27 جزء پیغمبر ما به اندازه کل کائنات علم دارد این را من نمی گویم روایات می گوید و قلب بالاتر از عرش شد این قلب صنوبری شکل نیست با خوردن بزرگ می شود دل اگر این مهره آب و گل است خر هم از اقبال تو صاحب  دل است

دل گر به مذهبت به جز این گوشواره نیست اصحاب کوی ز تو داند بهای دل

نیست شما را به خدا به تعبیر عرب ها اناشکم بالله این علم را برای چی داد پیغمبر برای این داد که به امت تحویل بدهد استفاده کنند

شریعتی:  بشر را بیاورد بالا

حجت الاسلام عاملی:  نه اینکه ببری قبرستان دفن بکنی و نه اینکه استفاده شخصی بکنی

شریعتی:  اینجا بود که امیر المومنین آه می کشید

حجت الاسلام عاملی:  اینجا باید کسی باشد که علمت به اون حد و اندازه و اون قواره را بهش تحویل بدهد هیچ کس نمی تواند اون را تحمل بکند هیچ کس

شریعتی:  یعنی ظرفی پیدا نمی شود تنها ظرفی که می توانست اون را بگیرد امیر المومنین بود و لذا می گوید پیغمبر به من یک جمله گفت هزار در علم باز شد از هر در هزار در یعنی انفجار علمی درست شد پیغمبر ما فرمود هرچی خدا به من گفته بود به علی گفته بود معراج که رفتم خدا کلمنی و ناجانی دو جور با من حرف زد مکالمه و مناجات حرف در گوشی معراج یعنی چی ما نمی فهمیم همه را تاویل داده به امیر المومنین، امیر المومنین چیکار بکند؟ به امت تحویل بدهد چرا سرش را شکستید و چرا ازالتکم ان مراتبکم التی رتبکم الله فیها چرا خانه نشین شدی و چرا 25 سال رفتی بیل و کلنگ شد به تعبیر حضرت آیت الله میانجی چه ضرری کرد همین الان باز کنیم کانال مدینه را که تماما روایت می خواند از علی خبری نیست از اهل بیت خبری نیست عقوبت است والله عقوبت است بعضی از بزرگان همین حتی وهابی ها که تازه آشنا شدند با نهج البلاغه دیدند این حرف، حرف آدمیزاد نیست انگار از پیش خود خدا آمده است چه فصاحتی و چه علمی از پانصد علم صحبت کرده اینها برگشتند الان در زندان هستند می توانند اسمشان را بگویند شما الان بروید در اینترنت بنویسید حسن فرهان مالکی اون وقت کتاب داعیت لیس نبیا ایشان نوشته کتاب های خیلی خوبی نوشته است خیلی از حفظ ایشان خطبه های نهج البلاغه را می خواند سحار است این خطبه ها

حجت الاسلام عاملی:  این را بر نتابیدند الان این همه علم پیغمبر اصلا چند ساعت پیش پیغمبر بوده ابوحریره از بدو تولد صد سالگی باید بچه برود کلاس خدا کاری کرد که ابوطالب گفت من نمی توانم بچه ها را نگه دارم عقیل مال من بقیه را بیایید ببرید رسول خدا رفت امیر المومنین هفت سالگی کلاس شروع شد اکتب اکتب اکتب بنویس بنویس اکتب لشرکائک من مهدک بنویس برای شرکای خودت یعنی و لقد من الله را که گفتید وقتی علمش به اندازه ی کائنات علم داری منت است دیگر نعمت العظیمه است خیلی خدا لطف کرده به امت مرحومه خلاصه وقتی که می رود در آسمان بالا حصارها می شکند حصارها که بشکند چی می شود؟ عظمت شخص و تجلی واقعی خودش را نشان می دهد لذا در محشر می گویند چشم هایتان را ببندید حضرت زهرا رد بشود غضوا ابصارکم حتی تجوز فاطمه اونجا هم محرم و نامحرم نیست که تجلی این آفتاب را نگاه کنی نمی توانی نگاه کنی چشم هایت خیره می شود حضرت زهرا من خلقها من نور عظمته آفتاب کجا نور عظمت خدا کجا همینطور که می روی بالا می رسیم به امیر المومنین اگر امیر المومنین در آسمان برود بالا این ولی الله الاعظم چی می شود و لذا حضرت وقتی امیر المومنین بالا می رود ملائکه آسمان همه می پرسند این چیه پیغمبر ما میگوید اونقدر پرسیدند این چیه این چیه من حتی صنعتم لیس اشهر من اسمه اسم علی مشهورتر از اسم من است حضرت اباعبدالله الحسین در آسمان خیلی معروف است تا در زمین این مطالب را از حاج محقق می گویند خدا رحمتشان کند خطیب بزرگی بود ایشان این روایت هم هست فکر می کند که پیغمبر ما نشسته بود ابی بن کعب وارد شد به من گفت که نشسته بود اونجا حضرت امام حسین که وارد شد مرحباً بک یا اباعبدالله یا زین السموات و الارضین به امام حسین گفت خوش آمدی یا اباعبدالله کنیه را هم خودش داده ای زینت آسمان ها و زمین ابی گفت که یا رسول الله چطور زینت آسمان و زمین می شود غیر از تو کسی حضرت فرمود والذی بعثنی بالحق نبیاً قسم به خدایی که من را مبعوث کرده ان الحسین بن علی فی السماء اکبر منه فی الارض در آسمان شخصیتش خیلی بزرگ تر است و متجلی تر است تا در زمین در زمین مگر گذاشتم اگر می شد و انه لمکتوبٌ ان یمین عرش الله در یمین عرش خدا نوشته شده است یمین یک تخته نیست که بیایند بنویسند عرش یک تخته نیست که کل کائنات را می گویند عرش هر وقت می گویند در عرش این نوشته شده خیلی معنای خاصی دارد یعنی در ذات این عالم گذاشته شده است نوشته شده حسین مصباح الهدیً و سفینۀ النجات است مصباح هداست چرا مصباح هداست پیشگویی است یعنی امت گمراه می شود حسین چراغ راهش می شود سفینۀ النجات امت غرق می شود سیفنه اش می شود و خیلی مقدمه برداشتیم که از قضا حضرت ختمی مرتبت می خواهند درباره چه شخصیتی صحبت کنیم شخصیتی که هر شب پیش خداست گفت روزه نگیرید فقط پیغمبر می تواند روزی رسان بگیرد امروز را به فردا وصل بکند یک کسی حضرت را می پایید گفت خودت روزه وصال گرفتی گفت لست کاحدکم من مثل شما نیستم خدا به من این اجازه داده پیغمبر ما می گوید من تمام آرزویم این است که در دنیا جائعاً و خائفاً باشم گرسنه باشم و خائف باشم خائف باشد که خائف باشد که مبادا در برابر ذات لایتناها یک بی ادبی ازش سر بزند اون روح را خدا می گوید چطور از دنیا جدا شدی روح می گوید دنیا را دیدم انا خائفٌ من خلقتنی از روزی که من را خلق کردی تمام چشمم در توست می ترسم در برابر عظمت تو خطایی از من سر بزند بی ادبی است

شریعتی:  این از شدت در محضر بودن است تو این را می فهمی

حجت الاسلام عاملی:  لقد علمت الجن و الانس انهم لمحضرون جن و انس همه در محضر اوست در برابر این عظمت بیایید بی ادبی کنی و ربا بخوری و غیبت بکنی و سرت را برهنه بکنی و صاحب کائنات تو داخل ربوبیت خدا دختر خانم زندگی می کنی داخل ملک خدا زندگی می کنی داخل فضل خدا زندگی می کنی داخل غیوبیت خدا زندگی می کنی قیومیت یعنی همه چیز آویخته است اگر نازی کند از هم فرو ریزد قالب ها نمی ترسی همه اش استغاثه و استغاثه برای این نیست که قبل قران یک اعوذ بالله بگویی ما هر لحظه احتیاج به استغاثه داریم بامراتب مختلفی که دارد پیغمبر ما فرمود من مثل شما نیستم شبم پیش خدا می گذرد یک تصوری کنید محضر خدا یک اتاق نیست در اتاق بنشینی محضر خدا یعنی همه جا حضور خداست اون کدام محضر است که خدا به اون بساط خاص خودش برده اون وقت دنبالش عجیب است یطعمنی و یسقینی اطعام خدا از این اطعام های ما نیست که خدا رحمت کند مرحوم شیخ بهاء ریاحی فرمود به من دستور عمل بنویسد گفت ما اهل عمل نیستیم تا دستور العمل بنویسیم اگر دستورالعمل بنویسیم دستور العمل ما مرغ و فسنجان خوردن است مرغ و فسنجان نیست اونجا ان ربهم یرزقون یرزقون مناسب است با عند ربهم عند ربهم یعنی هیچ فاعلی نیست لیس بین الله و بین ولی الستر و لا دونه حجاب بین خدا ستر حجاب نیست یعنی عند الطبیعه می شود اگر حجاب باشد حالا که هیچ حجابی نیست اونجا تعریف کن مال شهید است تقدیم می کنم به خانواده معظم شهدا مخصوصا شهدای اخیر که حق بسیار بزرگی به گردن ما دارند شهدا، شهدا عند ربهم یرزقون آقا رسول الله فرمود یطعمنی و یسقنی مطمع

من از تو ساقی من از تو یک تعبیری دارد می گوید خدا هر روز یک تحفه ای به من داده هر روز یک تحفه ای از خدا دارد الان من به شما تحفه بفرستم و چی بفرستم معلوم است عسل اردبیل می فرستند خدا توفیق می دهد هدیه ای که مناسب شان خود خداست انت دعوتنی الیک خلقت تماما ضیافت است ضیافتی که در شان خود خداست تکانی بخور من بارها می گویم که اولین مرتبه ی سیر و سلوک این است که بدانی اگر تکان بخوری خبرهایی هست محکم اینجا را بگیر اصرار کن در را محکم بزن روزمرگی نیفت تفکر و تامل و ناله بالاخره یک کاری باید بکنی که خدا بداند که این موضوع عنایت است و توجهش به شما بیاید حالا همچین پیغمبری که ما داریم یک بخشی اش را به شما گفتم بخش کوچک عنایاتی که خدا دارد روزی که نورش رفته صلب آدم فورا پاسبان گذاشت زیارت مبعث را بخوانید اگر اشتباه نکنم جعل عیناً عین یعنی پاسبان که صاحب صلب مبادا خطا کند و خطاب کند امانت است این صلب اگر بیاید خدایی نکرده صاحب صلب شاید یک میلیارد طول کشیده بعد از آدم تا حضرت ختمی مرتبت در این یک میلیارد سال تمام اصلاب نور پیغمبر در این اصلاب بوده چرا سجده کردند ملائکه به آدم به خاطر نور محمد و آل محمد که در صلب آدم بود و لذا خود نور محمد و آل محمد سجده نکردند خدا به شیطان می گوید چرا سجده نکردی فاستکبرت ان کنت من العالین یعنی بزرگ مرتبه هایی که استثنا هستند و جزو بلند مرتبه ها بود سجده نکردی اینها بلند مرتبه هستند در چشم خدا و لکم القلوب التی تولی الله ریاستها قلب خدا دستش را گرفته خودش تربیت کرده اینها می توانند الگو باشند دنبال جاهل نباید بروید الگو نمی شود دنبال غیر معصوم نرو این جاهل نمی شود نگو حضرت زهرا به درد این روزگار نمی خورد دختر خانم بگو که نه سال نابالغ بوده نه سال هم خانه دار بوده اینطوری نگو جناب عمار می گوید رفتم محضر امیر المومنین دیدم زهرا به علی می گوید ادنوا منی بیا بنشین بیا کاغذ و قلم دستت بگیر چون نمی نوشت مثل پدر قلم دستش نمی گرفت من املا بکنم تمام اخبار عالم تا روز قیامت بگویند بنویس چه سلسله ای می آید و چه پایتخت هایی درست می شود و چه جنگ هایی درست می شود و کی غالب می شود و کی مغلوب می شود مسیر بشریت به کجا حرکت می کند تاریخ زیر پای حضرت زهراست شما می گویی به درد این روزها نمی خورد چی به درد این روزگار می خورد؟ اون کسی که تو را با فریب گویی فریب دهد دختر خانمی که با فریبایی تعریف شود این فریبایی ذره ذره هر چه داد از من گرفت دیر فهمیدم که گیتی رهزن است با این زن معرفی می شود باعبودیت زن معرفی می شود با علم زن معرفی می شود با تسلط بر امیال زن تعریف می شود بشود امد الله و لذا خدا وقتی عقد حضرت زهرا و امیر المومنین خواند به امیر المومنین گفت مستحب است عاقد یک لقبی به داماد و عروس بدهد به امیر المومنین گفت صفی الله یعنی اهل انتخاب کردن برای خودم بین این همه جمعیت زهرا هم اسمش را گذاشته امت الله اراده ای از خودش ندارد نمی گوید خوشم می آید و دلم می خواهد اینطوری جذابیت من بیشتر است و اینطوری بیشتر به من نگاه می کنند همیشه که این نگاه نیست

شریعتی:  که بشود تجلی عبد بسیار عالی داشتم فکر می کردم با این عظمتی که شما از پیغمبر ترسیم کردید چقدر پیغمبر بزرگتر بود وقتی که با این عظمت توجلسه ای می نشست که از محل نشستنش نمی شد تشخیصش داد مثل عبدها می نشست به صحبت های مردم عادی گوش می داد اونقدر که می گفتند یک جوری پیغمبر به حرف های ما گوش می داد که ما احساس می کردیم دارد از حرف های ما استفاده می کند و پیغمبر دارد بهره مند می شود این به نظرم اوج تواضع و اوج عظمت است شاید همین جاست که فرمودند اولنا محمد و اوسطنا محمد و آخرنا محمد و کلنا محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و امیدوارم که قدر بدانیم یعنی واقعا این که محب پیغمبر و اهل بیتش هستیم این که یک چنین شخصیتی پیامبر ماست و باید بهش ببالیم و افتخار بکنیم و سر مان را بالا بگیریم که ما هم جزو امت پیغمبر آخر الزمان هستیم می خواهیم آیات نورانی قران را بشنویم صفحه 546 را دوستانم تلاوت می کنند .

صفحه 546  قرآن کریم

حجت الاسلام عاملی:  آقای شریعتی نکته ای که گفتید حیف است از کنارش آسان رد شویم یک وقت کسی وزیر است تنازل می کند و با مردم می نشیند و یک وقت رئیس جمهور است تنازل می کند با مردم می نشیند ولی پیغمبری که در اون اوج اوج است الان تصویر کردیم که من رعانی فقد رأ الحق ببین چه مسیری را طی بکند که تا تنازل بکند بیاید چنان بنشیند که همه بگویند هیچ ایرادی نداری جز اینکه مثل برده ها می نشینی تجلس جلس العقل دست می داد دستش را می کشید با کسی صحبت می کرد منصرف نمی شد تا او منصرف شود و من دوران طلبگی ام یادم است با این چهار تا انگشتش به من دست داد هیچ وقت یادم نمی رود عاقب بد هم شد اون آقا هر چی تکبر داشته باشی اینطوری است اما پیغمبر ما روی حصیر می خوابید پیش اصحاب که می آمد حصیر ردش روی صورتش معلوم بود پیغمبر خاتم عصاره کائنات و مخلوقات و کلید تمام خزائن هم دستش است اما نمی خواهد از اوسط و پایین خارج شود

شریعتی:  این اوج عظمت است و این یکی از زیبایی های پیغمبر عظیم الشان ماست دنیا تشنه ی تصویر سازی ماست که متاسفانه خیلی کم کاری کردیم آیات سوره مبارکه حشر را بشنویم صفحه 546 را تلاوت می کنند طرح رد مظالم هم مثل سال های گذشته در ایام ماه ربیع از مراجع معظم تقلید سمت خدا گرفته شما می توانید به فقرا اگر صاحبان حق را نمی شناسید از طرف اونها به فقرا صدقه بدهید جزئیات را در کانال ما و در سایت ما می توانید دنبال کنید و توضیحاتی که کارشناسان محترم و معظم مان دادند و بعد از تلاوت آیات انشاالله به احترام همراه شما هستیم امروز صحبت از پیغمبر شد چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را به روح بلند ایشان هدیه کنیم باز می گردیم با احترام همراه شما و در کنار شما

(تلاوت قرآن کریم آیات سوره مبارکه حشر، صفحه 546)

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی ارادت داریم ممنونم از لطف و همراهی و همدلی تان به همه عزیزانی که از جای جای این کره خاکی خاصه هم وطنان عزیزمان و همراه ما هستند و از همراهی شان صمیمانه ممنونم و متشکر و به تک تک شان سلام می کنم در این لحظات پایانی اشاره قرآنی را حاج آقای عاملی عزیز بفرمایند خدا حافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی:  سوره حشر در مورد انصار صحبت می کند خدا یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فی صدورهم حاجتا مما اوتوا و یبصرون علی انفسهم و کان بهم خصاصه و من یغش نفسی و اولئک هم المفلحون وقتی اصحاب پیغمبر مجبور شدند از مکه به مدینه مراجعه کنند اینها تمام ثروت و داریی شان و ممتلکاتشان ماند در مکه وقتی آمدند در مدینه صفر صفر بودند و شدند فقرا و لذا مهاجرین جزو فقرا بودند و انصار متمول بودند اینها چطور زندگی کنند پیغمبر دید یکی بخورد و یکی نگاه کند دید درست نیست اولا اومد عقد اخوت بینشان تا سال نهم هجرت مهاجرین از انصار ارث می بردند تا سال نهم هجرت آیه ای نازل شد که و اولو الارحام بعضهم اولی ببعضهم فی کتاب الله از طرف دیگر پیغمبر ما اومد مهاجرین را جمع کرد در جلوی مسجد و سکویی بود اونجا می نشستند و اصحاب صفه به اینها می گفتند چرا اونجا جمع کرد چون مسلمان ها وارد می شدند و خارج می شدند وضع اسف بار اینها را می دیدند و از این طریق بهترین خدمت را به اینها کردند این شاهکار پیغمبر بود و از کارکردهای مهم مسجد که با مسجد گره بزرگ جامعه را پیغمبر ما باز کردند از طرف سوم اینها را پیغمبر انجام داد انصار اونقدر شاهکار کردند اینجا بعضی هایشان از خانه بیرون آمد گفت بیا خانه من بنشین گفت پس تو کجا می روی گفت من اینجا شناخته شده هستم بیرون بمانم برای من وهن نیست ولی تو بیرون بمانی با چشم پایین به تو نگاه می کنند هر چی سفره ایشان بود یکه خوار نشدند و شریک نشدند عجیب است طبق این آیه گفت من گشنه می مانم می دهم تو بخور و یبصرون علی انفسهم و لو کان خدا اونقدر خوشش آمده از این چندین بار در قرآن مدح عظیمی از انصار کرده است یکی همین آیه است آیات دیگری هم در قرآن هست که مدح کرده در آیه دیگری گفته وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ (توبه، 100) چه مدالی

شریعتی:  رضی الله و رضو عنه خدا می گوید از شما راضی هستم

حجت الاسلام عاملی:  این همین جا که می گوید اولئک هم المفلحون تعریف می کند و یبصرون ولو انفسهم مدال است دنیا را جمع کنیم مثل این مدال نمی شود به خاطر این انفاقی که داشتند از این آیه معلوم می شود که برای خدای متعال اون پول مهم نیست مهم این است که یوقشه النفسه اینها توانستند نفس خودشان را مهار بکنند و بخلشان را مهار بکنند اون ارزشش بالاست و لذا هر کس بتواند شوق نفس یعنی بخل را مهار کند در ردیف انصار است پیغمبر اونقدر رذیلت بزرگی است بخل زکات ات را ندهی بخل داشته باشی و جوهات را ندهی بخل داشته باشی مردم در جامعه مشکلات داشته باشند بخل داشته باشی احتکار کنی از اضطرار مردم سوء استفاده کنی همه اینها بخل است بخل رذیلت های متعددی را جمع می کند یک حدیث تمام بکند پیغمبر ما دید کسی از دیوار کعبه گرفته می گوید خدایا منو ببخش ولی می دانم منو نمی بخشی یعنی چی نمی بخشد هر گناهی داشته باشی همه را خدا می بخشد گفت نه من یک گناهی دارم خدا نمی بخشد گفت مثل احد باشی می بخشد هر چی می گفت گفت نه گفت خوب گناهت چیه گفت من مرد پولداری هستم وقتی می بینم فقیر دارد می آید انگار آتش به جان من می افتد نمی خواهم بهش رسیدگی بکنم پیغمبر خاتم گفت دور شو از من زود برو اون طرف می ترسم من هم به آتش تو بسوزم پیغمبر یعنی آتش بخل اگر بیاید پیغمبر هم نمی شناسد دیگر بالاتر از این؟ و خدا گفت اولئک هم المفلحون امضا کرد کسی اگر بخل نداشته باشد عاقبت به خیر می شود

شریعتی:  به به خیلی خوب آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما عیدتان مبارک باشه دعاهای حاج آقای عاملی در پایان برنامه خیلی پر طرفدار است دوستان ما زحمت می کشند این را در کانال هم بارگزاری می کنند اساساً هر حدیثی و هر آیه ای و هر دعایی در برنامه پر رنگ است و برجسته است دوستان در کانال قرار خواهند دارد می توانید در کانال ما مراجعه کنید و دعای پایانی شما بشنویم و خداحافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی:  این روزها مریض هستند مردم که طلا بخرند پیغمبر ما فرمود وقتی دیدی مردم درم و دینار و نقره و طلا بخرند کنز می کنند من ده کلمه به شما بگویم این را کنز بکنید شما از من جلوتر هستید اللهم انی اسئلک ثبات فی الامر یعنی در اعتقادات هم یک وقتی منحرف نشوم که با انحراف از دنیا بروم

شریعتی:  ثبت اقدامنا علی الدینه

حجت الاسلام عاملی:  و العظیمت علی الرشد اراده جدی داشته باشم که در این حالی که هستم بالاتر بیایم و اسئلک شکراً نعمتک و حسن عبادتک شکر نعمت و حسن عبادت که اضافه می کند و حسن عبادت، عبادتی که مست ات می کند و اسئلک قلباً سلیماً و لساناً صادقا اگر قلبت سلیم باشد خدا مشتری است هدیه می کند ببری پیش خدا قلب سلیم یعنی کینه ای توش نیست و عداوت و بخل و منیت توش نیست و لساناً صادقا و خودش را عادت بدهد که همیشه صادق باشد درست حرف بزند دنبالش خیلی جالب است و اسئلک من خیر ما تعلم و اعوذبک من شر ما تعلم و استغفرک لما تعلم یعنی سوال می کنم از خیری که تو به اون اطلاع داری من نمی دانم به تو پناه می برم از شری که تو اطلاع داری من نمی دانم و استغفار می کنم از گناهانی که تو اطلاع داری از یاد من رفته و ما کان ربک نسیا خدا فراموشکار نیست انک انت علام الغیوب

شریعتی: خیلی ممنونم از شما حاج آقای عاملی خیلی ممنون از لطف و محبت شما بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله تا سلامی دوباره و دیداری دوباره خیلی ممنون و متشکرم از شما سپاسگذارم