1404-06-10 Panahian

 

مشتاق نگاه پسرت می مانیم              سرباز سپاه پسرت می مانیم

دنیا نه فقط عالم برزخ               محشر ما چشم به راه پسرت می مانیم

ایها العسگری ما چشم امید داریم انشاالله به نگاه مهربان فرزند شما و امیدواریم که شما توجهات ما را بپذیرید

دوشنبه است دوشنبه ها حاج آقای پناهیان عزیز اینجا هستند و بیشتر از این منتظرتان نگذارم برای سلام و علیک و آغاز گفتگو می فرمایید سلام علیکم اعظم الله اجورکم

سلام علیکم تسلیت عرض می کنم خدمت همه ی بینندگان مومن به ویژه تسلیت عرض می کنم خدمت حضرت ولی عصر ارواحناه له الفداء صاحب عزای ما در همه ی مصائب ایشان هستند اما امروز پدر گرامی شان به شهادت رسیدند به گونه ای خاص باید خدمت ایشان عرض تسلیت بگوییم و واقعا امیدواریم این مهر و محبت ما را به حضرتشان بپذیرند از ما و انشاالله توجه ما به این مصیبت و ادب ما در عرض تسلیت موجب رضایت خاطر ایشان از ما باشد برای ایشان می دانید زمان مطرح نیست و ایشان در عنفوان جوانی بلکه در کودکی و در آغاز نوجوانی باید گفت داغ پدر دیدند حتما همه ی این خاطره در ذهن شریف شان سنگین حضور دارد مثل ماه آدم های فراموشکار نیستند ایشان طبیعتا و این مصیبت بر ایشان و بر مادر گرامی شان بسیار گران تمام شد حضرت نرگس خاتون سلام الله علیها یادی ازشون کنیم امروز به ویژه ظاهراً بنابر برخی از روایات ایشان بعد از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام مورد آزار قرار گرفتند کماکان حصرها و بی حرمتی ها و محدودیت ها و اینها ادامه داشت از اون طرف فرزند دلبندشان در دوران غیبت در واقع به سر می بردند شدیدترین محدودیت ها برای مادر گرامی که بعد از امام حسن عسگری علیه السلام هم عمر طولانی نداشتند و بنابر برخی از اخبار که رسیده اخبار در این زمینه دقیق نیست خود این دلیلی است بر اینکه چقدر غربت سطحش بالا بوده و این کار خداست که می خواست به عالم نشان بدهد من در دل همه ی این تاریکی ها و سختی ها می توانم اسبابی را فراهم بکنم از حداقل روضه های امید ولی خودم را عبور بدهم و آینده جهان را به دست او بسپارم و این قدرت خدا بود که می خواست نشان بدهد مومنین حقیقی ولو امام شان را نبینند و از ابتدا مواجه باشند با یک امامی پنج ساله آن هم پشت پرده غیبت در طول دوران غیبت صغری هیچ فرقه ای میان شیعیان ایجاد نشد چقدر فرق می کند امام حسن عسگری علیه السلام با امامان قبل از خودشان علیهم آلاف التحیۀ و الثنا کار را به کجا رسانده بودند که در تربیت مومنین که وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست امیر المومنین علی علیه السلام را بالا می برند بعد از رحلتشان 72 ملت و فرقه درست می شود به تعبیر مشهور ولی بعد از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام کاری با این مومنین در تربیت شان شده یک فرقه هم ایجاد نمی شود و اگر شلمغانی ها هم بیایند حرکتی بکنند به سرعت می بینید که آثارشان مضمحل می شود و دیگر در واقع ما آنچنان فرقه ای در میان مومنین و اهل بیت نداریم خیلی حرف است

حجت الاسلام پناهیان:  به این معنا که فرقه ای ایجاد نمی شود با این که خود وجود نازنین امام حسن عسگری که به امامت می رسند حالا باید بیایند اتحاد ایجاد کنند و بیایند پاک کنند بعضی از تفرقه ها را اسماعیلیه و واقفیه یک چیزی می گویند و اون یک چیزی می گوید حضرت یک کاری می کند که امام کودک به ظاهر و غائب از نظر باشد اما ملت متحد و یکپارچه و تفرقه ایجاد نشود و فرقه ایجاد نشود و نقش علمای شیعه که از زمان امام صادق علیه السلام دیگر اینها تربیت شدند و امام حسن عسگری علیه السلام سپردند به این علما در یک فضای آزاد شاید چهار تا نائب حضرت برای خودشان تعیین کردند شاید که این مثلا به طور مشخص هست ولی بیشتر از این چهار تا دیگه به صورت رسمی نائبی نداشتند چطور علما فرقه سازی نکردند و فقها چطور صیانت کردند بدون داشتن عصمت بدون داشتن ارتباط رسمی با امام خیلی این معنا دارد چقدر باید فقها با همدیگر ارتباطشان خوب باشد چقدر باید مهذب باشند خیلی اهمیت دارد در زمان نواب اربعه برخی از علما علیه نائب دوم قیام کردند مثل شلمغانی در دوران غیبت کبری ما نداریم این طور مسائل را اگر هم داریم ضعیف است و خفیف است و بعد الان هزار سال است دارد می گذرد از این ماجرا ببینید یک تاریخ 250 ساله داریم در زمان ائمه معصومین علیهم السلام تا امام حسن عسگری علیه السلام چه فرقه سازی هایی شد یعنی در واقع مومنین را اولیاء خدا واکسینه کردند با همه انحرافاتی که پیش آمد و بهشون یک راهی را نشان دادند این راه از زمان شهادت امام حسن عسگری علیه السلام تا الان برقرار مانده این اون چیزی است که خداوند متعال به ملائکه فرمود من دارم کسی را خلق می کنم که شما متوجه نیستید اونها از فسادش می ترسیدند انها از خونریزی اش می ترسیدند ما باید الان همان راه نگرانی ملائکه را ادامه بدهیم بگوییم که امام حسن عسگری فدایتان بشوم بعد از شهادت شما چند ملت و فرقه ایجاد خواهد شد در میان مومنین به شما با حضور شما عموی پیامبر مثلا چه کرد جعفر کذاب و اینها در واقع به چی سپردند به عقل مردم را سپردند کلام من خیلی طولانی شد ولی شهادت امام حسن عسگری حاوی حرف های بزرگ تاریخی است که ما الان در متنش هستیم چیزی نیست که گذشته باشد از ما یعنی اتفاق هایی بعد از شهادت امام حسن عسگری افتاد که ما همین الان در جریان اون اتفاقات هستیم دیگه شیعه عوام نداریم شیعه یا عالم است یا تشخیص دهنده آن، عوام به معنای اینکه عالم نباشد یا تشخیص دهنده ی عالم نباشد نداریم چون عوام هم اگر من هستم باید تشخیص بدهم که کدام عالم خوب است که بروم دنبالش

ملایی:  و این اتفاق هست

حجت الاسلام پناهیان:  و تا الان اتفاق افتاده و حفظ کرده ما ممکن بود کسانی ادعای علم داشته باشند و به انحراف کشیده باشند ولی مردم تشخیص دادند نباید بروند سراغ اونها کسی مردم را مجبور نکرده که کسی از اعلم تقلید کنند کسی از آسمان نیامده اعلم را به مردم اعلام کند این یعنی ما دیگر بعد از امام حسن عسگری علیه السلام باید بگوییم شیعه را اولیاء خدا به بلوغی رساندند که می توانند بهشون اطمینان بکنند و اداره جامعه را به دست شیعیان و مومنین بسپارند اینها دیگر عوام نیستند یا عالم هستند یاتشخیص دهنده عالم یا عالم مهذب هستند و یاتشخیص دهنده ی عالم مهذب و این تا الان به اینجا رسیده اوجش تا زمان ماست مردم چه اطمینانی به امام امت کردند بدون اینکه یک کاغذ از امام زمان داشته باشد تشخیص شان این مردم همان مردمی هستند که باید تشخیص بدهند باید اربعین را پاس بدارند به سفارش امام حسن عسگری نه به اشاره امام حسن عسگری علیه السلام

ملایی:  این نکته هم خیلی مهم است که می دانیم که همه ی این مجاهدت امام حسن عسگری در حالی اتفاق می افتد که ایشان اصلا سازوکار ارتباط با جامعهرا به صورت معمول ازش محروم است

حجت الاسلام پناهیان:  تنها امامی که به حج نرفتند خیلی ها می روند حج از جانب ایشان طواف به جا می آورند ببینیدچقدر محدودیت بوده از نوجوانی در حصر بودند از کودکی و دیگه اینقدر محدودیت برای هیچ امامی مثل امام حسن عسگری علیه السلام نبوده و خدا می خواهد قدرت خودش را نشان بدهد، من ولی خودم را و اثرش را در نهایت محدودیتی که دشمن ایجاد کرده این چنین جاودانه می کند این چنین اثر برایش می گذارم اینچنین اثر برای عقل و ایمان مومنین می گذارم که این مسیر هزار سال است دست نخورده

ملایی:  يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (سوره صف، 8)

حجت الاسلام پناهیان:  دقیقا همین اتفاق افتاد آیه بسیار مناسبی افتاد بافواهم بادهنشان می خواهند نور خدارا فوت کنند خورشید را نمی توانی فوت کنی خیلی کمتراز اون است که مقایسه شود با نور خدا نور خدارا می خواهی فوت کنی قدرت نمایی خدا اونجایی است که حضرت ابراهیم در آتش رفت وآتش نسوزاند قدرت نمایی خدا در تولد حضرت موسی ابن عمران قدرت نمایی خدا در معجزات همه انبیا و قدرت نمایی خدا در امام حسن عسگری علیه السلام در زندگی او با نهایت محدودیت سخت ترین کار از نظر واگذاری امامت به امام بعدی به عهده امام حسن عسگری علیها لسلام بود این سخت ترین کار را انجام داد و نتیجه همه ی امامان معصوم ده امام بزرگوار پیامبر اکرم را سالما و کاملا به فرزندشان مهدی صاحب الزمان سپردند و اون هم در سن پنج سالگی شیعیان خیلی عقلانی است دینشان حسی به این معنا که همه چیز را حتما باید ببینیم و باور کنیم نیست فکر می کنیم چند امام هشت ساله و نه ساله  داشتیم آمادگی در امام حسن عسگری امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام و حتی امام حسن عسگری علیه السلام آمادگی در ما ایجاد کردند که ما امام پنج ساله داشته باشیم اون هم نه اینکه بتوانیم خدمتشان برسیم عقل و فکر و این که زمین خدا بدون حجت باقی نمی ماند این که من به این انسان اطمینان دارم وقتی می گوید من از جانب امام زمان وکیل هستم علائمی بود ولی مثلا یک نفر گفت آقا من از جانب امام زمان نماینده هستم دیگران که نمی توانستند بروند خدمت حضرت بررسی بکنند چطوری اطمینان پیدا کردند یعنی یک کمی در موردش فکر کنیم

ملایی:  خیلی مهم است این یا مثلا قصه فرجعوا الی احادیثنا چه اطمینانی میخواهید

حجت الاسلام پناهیان:  یکی از وکلای حضرت علمای بزرگتر از فرزند خودش بودند به دستور حضرت فرزند خودش را نایب بعدی قرار داد بعضی از علمایی که سنشان و سوادشان بیشتر بود بریدند بقیه روی چه حسابی اطمینان کردند اینجا ایمان کار می کند و اینجاست محاسبات عقلانی کار می کند اینجاست دارد روح سالم کار می کند و این اون چیزی است که انبیا به خاطرش آمدند که آقا همه می توانستند ایشان را متهم کردند شما چرا فرزند خودت را نایب قرار می دهی اینه که ارتباط نداشتند فقط خود ایشان ارتباط داشت ولی وقتی نگاه می کردند به چهره او که حضرت فرمود و فزرند او را می دیدند اینها دارد کار می کند ایمان قلب مومن موجب می شود با قلب مومن دیگر ارتباط برقرار کند جهان کفر نیست هیچ کس به کسی اطمینان نداشته باشد و حضرت امام می فرمودند گرگ ها وقتی می خواهند بخوابند رو به هم می خوابند مبادا به هم حمله کنند این مال انسان های تمدن الحاد و کفر است خیلی ما فکر می کنیم داستان های زیادی از زندگی امام حسن عسگری نداریم ولی بزرگترین حوادث تاریخی شکل پیدا کرده در این ایام و شهادت ایشان اگر فکر کنیم بله داستان در زندگی امیر المومنین علیه السلام زیاد داریم حجم داستان ها کتاب قطوری به ما می دهد بسیار هم عالی است داستان ها همه پر حکمت و پر معنا ولی دیگر ما را برساند این داستان های پر عظمت با عظمت و پر نور به جایی که با کوچک ترین داستان ها از زمان امام حسن عسگری علیه السلام با حکمت خودت به کجا برسی و ما هنوز در اون دوران به سر می بریم که امام حی وغایب خودمان را مانندامام حاضر ازش بهره برداری کنیم به کمک عقل

ملایی:  و این نتیجه مجاهدت آقایمان امام حسن عسگری علیه السلام است اگرچه گزارش ها در عصرا یشان کم است و یک گزاره پر رنگ و تغییر زاویه نگاه و اصلاح

حجت الاسلام پناهیان:  امام هادی علیه  السلام می خواستند مردم را آماده کنند برای غیبت از پشت پرده صحبت می کردند آرزویشان این بود که شما را ببینند گفتند لازم نکرده چرا می خواهد عقلش را پرورش بدهد تو قدرت جهت گیری خودت را می خواهی افزایش بدهی تو خانه چشمان خودت را ببندد و به بچه ها بگو که من هر وقت خلاف رفتم بهم بگویید بعد یک جایی از ذهنت فشار می آید یک عضله ای انگار فشار می آید که تا حالا اون قسمت را انگار انسان فشار نکرده بود و تحریک نکرده بود و متوجه اش نبوده بعد شروع می کنی به جهت گیری الان این لوکیشن ها دارد ذهن را تنبل می کردند قبل از اینکه این لوکیشن ها باشد آدم فکر می کرد از اینجا بروم نازی آباد از کجا بروم خیابانها را در ذهنش این فعالیت ذهنی را تعطیل کرده اهل بیت می خواستند چه فعالیتی در ذهن ما فعال بشود وقتی که امام هادی علیه السلام از پشت پرده ما را نگاه می کردند امام حسن عسگری علیه السلام می خواستند چه فعالیتی و این غیبت امامی که در سن پنج سالگی است می خواستند چه قوایی در ذهن ما فعال بشود بیشتر فکر کنیم برای رسیدن به دین تا ببینیم و حس کنیم اگر دوستان احیانا تعجب نکنند ما داریم ربط می دهیم به مدیریت ذهن این ارتباط دارد دیگر همین است قسمت دیگری از فکر خودت را باید فعال بکنی در زمان امام رضا علیه السلام بعضی از اصحاب ایشان شک کردند به امام جواد علیه السلام گفتند خوب ما مسائل مان را تا ایشان بزرگ بشود از کی بپرسیم ریان بن سلط دعوا کرد با اون شیعه خالص و خُلص به قول خودش تو مگر امامت را نمی فهمی امام کودک و بزرگ ندارد مگر من پیامبر خدا هستم حضرت عیسی شروع کرد عقائد بهش یاد دادند دیگران بلند شدند جدایشان کردند از بس ناراحت شد از دست او خوب چرا امام جواد علیه السلام در نه سالگی باید به امامت برسند می خواهد یک قسمتی از فکر ما کار بیفتد نمی خواهد کار را برای ما ساده کند ببخشید دیگه با همان سلام علیک اول وارد بحث شدیم  

ملایی:  همین پیوسته است بحث گذشته مون همین را ادامه بدهیم همین راه را من جمله ای برداشت کردم اگر نادرست است بگویید یک پنجره ای باز شد امام حسن عسگری علیه السلام زاویه ی نگاه شیعه را تغییر داد و تکامل داد

حجت الاسلام پناهیان:  بسم الله الرحمن الرحیم

ببینید ما از ابتدا بخواهیم این بحث را شروع بکنیم اساسا دین ما یک دین فکری است دین علمی به این معنا که آگاهی پیدا کنیم عمل بکنیم نیست باید در این میانه فکر فعال بشود برای شما وقتی یخچالی می خرید یک بروشور می دهند جزئیاتش را توش نوشته دفترچه راهنما می دهند جزئیاتش را نوشته حتی من قدیم ها می دیدم پریز برق که این مال دوشاخه عکسش را نوشته اونجا تفکر زیاد لازم نیست درسته؟ ولی دین این گونه نیست خلبانها دیدید من گاهی دعوت هم کردند خلبانها که فلانی بیایید جلو بنشینید دیدم یک چک لیستی دارند چی بگویم فارسی را پاس بدارم فهرست عملکرد است دیگر بالاخره عناوینی را اونجا قرار می دهد سر فصل هایی را دونه دونه تقریبا کار تازه ای نباید اونجا انجام بگیرد

ملایی:  یک چیزی که دفعه قبل نبوده که حتما باید تحلیل بکنیم و با تفکر بهش برسیم نه آقا شما این را مثلا بررسی کردید آره علامت می زند و این یعنی هواپیما آماده پرواز است ولی برای پرواز روح باید تفکر کرد با گرفتن یک فهرست و علامت زدن شما نمی توانید دین داری کنید امروز کارهایت را انجام دادی بله من مثلا چند تا عمل بود باید انجام می دادم نه اینطوری نمی شود دینداری کرد اصلا شما فکر نکنید تکلیف خودت را تشخیص نمی دهی فکر نکنی تشخیص نمی توانی بدهی از کی تکلیف ات را بپرسی فکر نکنی نمی توانی انگیزه های خودت را برای عمل بفهمی چی بوده ببینید ما دین مان محفوف به تفکر است به همین دلیل قرآن یک متن تفکر برانگیز است به همین دلیل قرآن که متن دین ماست به شدت و به کرار به مکررا گله می کند از کسانی که فکر نمی کنند با آیات قرآن سر سری برخورد می کنند کور و کر برخورد می کنند والذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخروا الیها ثما و عمیانا این ها وقتی که در برابر در واقع قرآن قرا می گیرند چشم شان را باز نمی کنند اینها باید در مقابل پروردگار چگونه فکر کنند ببینید می فرماید قرآن باید مثلا اینطوری تفسیر کردند لم یکونوا کالمشرکین فی ترک التدبر لها می فرماید حتی کأنهم صمٌ چون تدبر نمی کنی انگار کور و کر برخورد کردی با قران بگذارید توضیح راحت بگویم امام رضا علیه السلام قرآن می خواندند و گاهی سه روز قرآن را تمام می کردند فرمودند من زودتر از سه روز می توانم قرآن را تمام کنم ولی قران را با تفکر می خوانم به هر آیه ای می رسم این عبارت خود حضرت است به هر آیه ای می رسم چیکار می کنم و لکن ما مررت بآیت قدت الا فکرت فیها و فی ای شیئٍ نزلت و فی أی وقتٍ این کی نازل شد چی بود خدا این حرف را زد جلسه قبل ما عرض کردیم که قرآن کنجکاوی انسان رابر می انگیزد و هیچ متنی مثل قرآن کنجکاوی انسان را تحریک نمی کند این هم شاهدش است می فرماید من هر آیه ای می خوانم این کجا نازل شد و برای چی نازل شد و چه اهدافی را دنبال می کرد فرمود من با تفکر قرآن می خوانم البته حضرت با تفکر قرآن می خواند سه روز است می تواند قرآن را ختم کند ما اگر با تفکر قران بخوانیم سی ساله هم نمی توانیم اون ذهن امام رضا علیه السلام است که می تواند همه محاسبات را سریع انجام بدهد ذهن امیر المومنین علی علیه السلام را کسی بخواهد بررسی کند یک نمونه اش قران ساعد است مناجات های امیر المومنین به ویژه مناجات شعبانیه مندمج فشرده یک آهنگ تندی دارد تند یعنی با سرعت کلمات کوتاه و معانی عمیق ما یک ماه طول می کشد مناجات شعبانیه را بخوانیم ولی امیر المومنین علیه السلام همه را با تفکر و تدبر در یکجا انجام می دهد سرعت ذهن بالاست عمق تفکر بالاست یعنی تو ضرب المثل قدیمی فارسی بود ف می گویند می روی فرحزاد یعنی تا آخرش می روند و بر می گردند و آیه بعدی و معمولا قران توی ماشین می خواهم گوش بدهم از رادیو ترتیل استفاده نمی کنم تا می آیم فکر کنم رفته سراغ آیه بعدی صبر کن ما خیلی اونقدر سرعت مان بالا نیست خیلی کند هستیم شما فکر کردی برای اولیا خدا مگر داری قرآن می خوانی من کند ذهن هستم شاید مخصوصا بعضی از قراء محترم دیدم اخیرا مقام معظم رهبری فرمودند یک آیه را چند بار بخوانند یک قطعه ای از آیه را به بهانه چند قرائت چند بار بخوانند و تانی بکنند و صوت را و مد بدهند و کلمات را بمانند روی جملات تا آدم بنشیند به جانش تازه ما باز هم نمی رسیم مجلسی هم خوانده می شود ذهن من نمی رسد به اعماق قران منتهی این را دارم عرض می کنم قران کنجکاوی انسان را تحریک می کند و به انسان یک دید تازه می دهد و انسان را وادار به تفکر می کند و بعد خدا دوست دارد بیشتر از آگاهی ها ما با تفکرمان حرکت کنیم برویم جلو تا داده ها و اطلاعاتی که

حجت الاسلام پناهیان:  من از همه ی امام جماعت های محترم دستشان را می بوسم و قدم هایشان را می بوسم از اداره کنندگان مساجد از معلم های دینی از معلم های قران در مدارس خواهش می کنم به عنوان یک عضو کوچکتر پای جلسه ی قران همه ی این بزرگواران به عنوان شاگردشان اینقدر مردم را فقط به یاد گرفتنشان اهتمام نورزند و تفکر تعطیل اندیشیدن را یاد بدهند من یک سوال بکنم چرا ما در مدارس مان یک درس قران داریم یک درس تفکر، این اشتباه نیست؟

ملایی:  جوابش یک خورده بخواهی جواب بدهی اشتباه است دیگر

حجت الاسلام پناهیان:  ما برای قران باید تفکر کنیم

ملایی:  همان جلسه قران باید جلسه تدبر و تفکر

حجت الاسلام پناهیان:  چه موضوعی را داریم فکر می کنیم که بهش پرداخته نشده و به زیباترین شکل پرداخته نشده از چی باید یاد بگیریم که به چی فکر کنیم چه چیز مهمی است اون هم برای این بچه ها کلاس تفکر خیلی کلاس مهمی است آفرین به مسئول آموزش و پرورشی که این اطلاعات را گذاشتند پس اون قران چی است؟

ملایی:  قرانی که خودش واژه تدبر و تفکر را بارها به صورت امری و سوالی افلا یتدبرون و افلا یتفکرون

حجت الاسلام پناهیان:  من اگر بهم اجازه بدهند اگر ببینم یک مدرسه ای کلاس تفکرش جذاب است ولی کلاس قرانش جذاب نیست ضمن احترام به معلم تفکر این بچه ها و ضمن احترام به همه بچه هایی که از کلاس تفکر خوششان می آید اون مدرسه را تعطیل می کنم چون فرق گذاشته بین قران و تفکر، این ظلم به قران است و ظلم به اون بچه هاست ظلم به قران است حتی اگر قرائت قران را یاد نگرفت و قرائت قران پیش نیاز است برو تابستان یک جایی یاد بگیر بیا اینجا فکر کنیم درباره قران اتفاقا قرائتش هم بهتر یاد می گیرد وقتی که فکر کند قرائتش را بهتر یاد می گیرد ترجمه و مفاهیم را کار می کنند حافظین قران حفظ قرانشان هم راحت تر می شود و علامت گذاری می شود در ذهن

ملایی:  اصلا حفظ و قرائت معنا محور می شود

حجت الاسلام پناهیان:  قران یک کتاب تفکر برانگیز است و به ما اندیشه کردن را یاد می دهد آیات زیادی در قران هست من اجازه بدهید این آیات را نخوانم چون در واقع حالا یک نمونه برای شما بخوانم می فرماید فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌ (روم، 52) تو مردگان را نمی توانی حرف بهشون بشنوانی و لا تسمع الصم الدعا نمی توانی کسی که کر است صدایش بزنی اذا ولو مدبرین وقتی پشت می کنند به تو و می روند حالا اینها کی ها بودند واقعا کر بودند؟ نه کر نبودند واقعا مرده بودند نه مرده هم نبودند زنده بودند ولی خدا اسمشون رو می گذارد مرده و ناشنوا برای چی برای اینکه روی آیات قران فکر نمی کنند و الا شنیدن که شنیدن حتی یاد هم گرفتند و خیلی هم قشنگ شاید می خوانند یاد می گیرند دیگه می دانند اونها را می خواهند مسخره کنند چی رو مسخره کنند باید اینها را یاد بگیرند که مسخره کنند بدانند چی است خودشان شب ها می آمدند گوش می ایستادند زیبایی اش هم فهمیده بودند

ملایی:  به قول یکی می گفت اونی که سوره جعل می کند اول باید سوره اصلی رو شنیده باشد سجع و روایت و وزنش را

حجت الاسلام پناهیان:  ولی اینها فکر نمی کنند به اینها خدا می گوید مرده شنونده های بی تفکر اسمشان می شود مرده در قرآن و بعد مکرر است در آیات کریمه ی قرآن حالا الان بیاییم یک کمی البته چند تا روایت دیگر بخوانم مثل دفعات قبل نیفتیم به آخر کار.

امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید اوصیکم بتقوی الله و ادامۀ التفکر و زیاد فکر کردن دائما فکر کردن و فان التفکر ابو کل خیر و امه تفکر پدر و مادر همه ی خوبی هاست ابو کل خیرٍ و امه پدر و مادر خوبی هاست پدر و مادر همه خوبی ها تفکر است اعلام می کنم در محضر شریف شما و همه بینندگان سبک زندگی امروز به ویژه با فضای مجازی ریشه کن کننده ی قدرت تفکر انسان هاست واقعا همینطوره آسیبش را داریم می بینیم نمی دانم چرا حواسمان جمع نمی شود بنده اصلا امتحان های حفظی را که در آموزش و پرورش هست نمی توانم قبول کنم با دانش تجربی چرا اپن بوک با کتاب باز امتحان نگیریم چرا طرح مسئله اصلا حرام اعلام کنیم ما تفکر را فقط امتحان بکنیم مسئله را فقط مباحثه را هم آزاد بگذاریم با هم صحبت کنیم فقط جواب سوال من را بیاور برای هر کدام یک مسئله آوردی

ملایی:  به چی می رسی چی برداشت می کنی و چی دریافت کردی

حجت الاسلام پناهیان:  تقریبا همه موضوعات را می شود اینطوری سوال کرد نابود می کنیم ذهن بچه ها را با امتحان های حسی یک بار خیلی اعتراضی و تند حرف زدم وزیر محترم آموزش و پرورش در ادوار گذشته بنده را صدا زدند که می شود صحبت کنیم گفتم وای ما اعتراض کردیم الان آموزش و پرورش از ما شاکی می شود ایشان جلسه ای بود رفتم به احترام ایشان گفتم می روم اگر فوقش مخالفت کرد دفاع می کنم

ملایی:  یک حرفی زدم باید پایش بایستم دیگه

حجت الاسلام پناهیان:  ایشان فرمودند زیادتر این حرفها را بزنید پدر و مادرها نمی گذارند ما امتحان حسی بگیریم از بچه ها می خواهیم امتحان ها را کیفی کنیم می گوید نه به من نمره بده گفتم خدا خیرت بده چقدر ترسیدیم ما دقت فرمودید یا مثلا امام علی علیه السلام می فرماید فضل فکرٍ و توهم ان من فضل التکرارٍ و دراسه فضل فکر کردن و تفهم خوب فهمیدن این خیلی بالاتر است و سودش بیشتر است از تکرار و دراست و یادگیری عادی تکرار کن تا حفظ کنی تا دیدیم بچه شب امتحان دارد تکرار می کند این را حفظ کند برود در امتحان این سیستم آموزش و پرورش غلط است به خاطر حل مسئله حالا بیاییم در بحث دین به خاطر حل مسئله یادگیری ها هم رخ می دهد لا خیر فی عبادت لیس فیها تفقه در عبادتی که خوش فهمی و عمیق فهمیدن وجود ندارد خیری نیست عبادت چی مثلا باید خوب بفهمیم چرا سجده و رکوع کردی چرا این رفتار بدنی را به تو گفت چرا گفت اینقدر تکرار کن نمی دانم خوب نمی دانی ارزش ندارد دیگر فکر کن ببین چرا به چی می رسی می فرماید لا خیر فی علمٍ لیس فیه تفکر خیری در دانشی که توش تفکر نیست، نیست و لا خیر فی قرائتٍ لیس فیها تدبر اینها را برای چی من می گویم همه می دانند ارزش فکر بالاتر است به دو دلیل دارم عرض می کنم: 1- هر نوع آموزش دینی بدون تفکر ممنوع 2- هر نوع منبری که تفکر بر نمی انگیزد و سخنرانی دینی که به تفکر وا نمی دارد بگوییم ممنوع 3- هر نوع سیستم آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت بدون تفکر ممنوع و هر روشی که ما را به تفکر بیشتر وا می دارد باید تقویت شود.

بعضی وقتها من از تعقیبات نماز خواندن بعد از نمازها در مسجد گله می کنم خوب است تعقیبات ولی یکی از تعقیبات خوب و پر ثواب تفکر است بابا یک دقیقه ساکت ما را به تفکر وا بدارد ببینم چیکار می کنیم من وقت دیگری ندارم بنشینم فکر کنم همین جا که نورانی است ذهنم به تفکر بپردازم یک دقیقه صلوات بلند نفرستیم و یک دقیقه الله اکبر نگوییم و یک دقیقه قران نخوانیم یک دقیقه فکر کنیم

ملایی:  این شبیه همان توصیه بزرگان است که به زیارت ولی خدا می روید دور و بر ضریح یا در روضه منوره آرام باشید و صلوات و ذکر و یک ذره همینه دیگه کجاییم الان اومدیم خونه کی چیکار کنیم

حجت الاسلام پناهیان:  من خودم هیئتی هستم و سینه زن و نوحه خوان بودم و توانایی ندارم برو یک کار فرعی فردا اومدیم رفتیم سخنرانی ولی حالا از امام حسن عسگری علیه السلام صحبت نکردیم من مقدمه می کنم اینها را همه را از حضرت برسیم به فرمایش امام حسن عسگری یک نکته ای را عرض بکنم البته ابتدا از امام حسن عسگری صحبت کردیم ولی از فرمایشات ایشان یک نفر هست به نام اسحاق در زمان امام حسن عسگری علیه السلام از دوستان و اصحابشان فیلسوفی بوده برای خودش گفته بود که من می خواهم تناقض های قران را در بیاورم تناقض یعنی این حرف با اون حرف نقض می کنند این جای قران با فلان جای قران واقعا کسی بی تدبر نگاه کند قران تناقض ممکن است پیدا کند ممکن است نه قطعا پیدا می کند بدون تفکر اینطوری است با تفکر که نگاه بکنی قصه فرق کند ایشان گفت من درمی آورم چون آدم فیلسوفی بود و توجیه گری اش هم بالا بود این کتابش که در می آمد همه قدرت حرف های این فیلسوف را نداشتند یک عده ای می پذیرفتند امام حسن عسگری علیه السلام یکی از دوستانشان دیدم فرمودند کسی نیست جواب این با سواد محل شما را بدهد گفت ما همه شاگرد او محسوب می شویم چطوری جوابش را بدهیم فرمود حاضری یک کاری بهت می گویم انجام بدهی؟ گفت بله فرمود برو پیشش از در دوستی وارد شو که یعنی در واقع دفاع نکند اول این خیلی نکته است یعنی طوری صحبت بکن که اولش به دفاع نیفتد حرفت را قبول نکند عبارت را ببینید پیش او برو و با وی گرم بگیر و وانمود کن که می خواهی در انجام کارش به او کمک بکنی وقتی خوب با او انس گرفتی چرا این را می فرماید برای اینکه فکرش آزاد بشود و گارد نگیرد شروع کند به زدن وقتی انس گرفتی بگو سوالی برای من پیش آمده می خواهم از تو بپرسم او از تو می پرسد خواهد گفت بپرس بگو که این که تو این معنای قران می گویی با این آیه در تناقض است تو مطمئنی درست فهمیدی؟ همین را بپرس می گوید آمدم و رفتم پیشش انس گرفتم و گفتم من یک کمکی بکنم ببینم تو چطوری تناقض های آیات را در می آوری گپ و گفت من یک سوالی کنم تو مطمئنی که معنای این آیه این است که در آوردی تناقضش را با این آیه این آیه را درست فهمیدی و مطمئنی می گوید طرف رفت تو فکر گفت حرف عمیقی زدی این مال تو نیست کی این را به تو گفته اون هم دیگه لو می دهد خودش را می گوید امام حسن عسگری علیه السلام همه دست نوشته هایش را می ریزد دور از بین می برد اون زاویه دیدی که شما یک تعبیری فرمودید ابتدا از چه زاویه ای نگاه کرده که اون برداشت را کرده انشاالله بتوانیم جلسه بعد یک مقدار در مورد مدیریت ذهن و زاویه دید صحبت بکنیم این جلسه ما در مورد چی صحبت کردیم؟ رسانه ها اینترنت و آموزش های عمومی از طرفی اونهایی که قصد خیر دارند و اونهایی که قصد شر دارند هر دو ما را از تفکر کردن دارند باز می دارند ما باید یک نهضتی ایجاد کنیم برای تفکر و هر چیزی ضد تفکر بود از خودمان دور کنیم اینطوری خیلی از معاصی خودبخود حذف می شوند و بعد باید مساجد ما و جای دین، جای د ین کجاست قران اینها به عنوان مسائل فکری برای ما مطرح بشود من می خواهم بروم هیئت پای منبر فکر کنم ببینید می خواهم بروم جلسه قران فکر کنم حالا آدابی دارد ما چطوری به بچه هایمان فکر کردن یاد بدهیم به دانش آموز معلم چطوری فکر کردن یاد بدهد چرا همه ی کلاس ها نباید فکری باشد

ملایی:  اینها سوالاتی است که در این حوزه باید کار کرد، خیلی خوب متشکرم تا اینجای کار یک فرصتی هستیم با بینندگان محترم بر می گردیم ببینیم اگر زمان بود حتما صحبت های حاج آقا را ادامه می دهیم.

در ماه ربیع الاول هر سال چندین سال است بحث رد مظالم مطرح می شود و هر سال از مراجع معظم تقلید حفظهم الله از دفاترشان اجازه گرفته می شود چون رد مظالم بدون اجازه مرجع تقلید ما مقلدین نمی توانیم بکنیم باید اجازه بگیریم حتی مبلغش را برنامه ی سمت خدا به همت حاج آقای حسینی قمی رفقا از دفاتر مراجع عظام تقلید اجازه گرفتند در ماه ربیع الاول تا یک میلیون و پانصد هزار تومن رد مظالم شخصی اگر طرف را می شناسیم برویم پولش را بدهیم بادامی خوردیم ازش و گردویی خوردیم و شیشه اش را شکستیم برویم کاری انجام بدهیم اگر هست به خودش اگر نیست به وراثش بدهیم اگر نمی شناسیم مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومن سقفی است که اجازه داده شده هر مرجع تقلید بزرگواری را شما ازش تقلید می کنید اجازه گرفته شده نیازی نیست زنگ بزنید تا یک میلیون و پانصد هزار تومن رد مظالم تا پایان ربیع الاول انجام بدهید اما یک موقع بیت المال است و استفاده شخصی کردیم یک خودکاری از بیت المال برداشتیم فرم پر کنیم تو جیب مان گذاشتیم رفتیم خانه به همین سادگی گردنمان بار است شوخی هم ندارد با کسی تا بالاتر ازا ینهاشت اون رد مظالم دولتی را تو کانال ما دنبال بفرمایید مظالم دولتی را به شماره کارت خود دولت و بیت المال واریز بفرمایید محضر قرآن کریم هستیم صفحه 543 آیات سوره مبارکه مجادله را تلاوت می کنیم هفتمین آیه تا یازدهمین آیه ثوابش هم باشد برای آقا جانمان امام حسن عسگری سلام الله علیه.

(تلاوت قرآن کریم صفحه 543 آیات سوره مبارکه مجادله؛ آیه 7-11)

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم جزئیات مربوط به همه ی طرح ها و پویش ها و اطلاع رسانی ها را در کانال های ما اگر دنبال کنید یک موقع زیر نویس را یادتان رفت و ندید کانال خیلی کمک تان می کند گوشی را بردارید عدد را بفرستید به 30001515 کانال را دنبال کنید توضیحات مفصل توضیح می دهند

حجت الاسلام پناهیان:  خوش به حال کسانی که سوال برایشان ایجاد می شود که خدا که دروغ نمی گوید نعوذ بالله من به کجای قران باید تفکر و تدبر کنم من به چی باید موقع قران خواندن فکر کنم خوش به حال کسانی که برایشان این سوال پیش می آید و اینقدر پیگیری می کنند تا به جواب این سوال برسند خوش به حال کسانی که می روند در مجالسی که می خواهند درباره قران تدبر کنند نه صرفا قرائت نه صرفا تعلیم خوش به حال کسانی که با تفکر کلا زندگی می کنند خوش به حال معلم هایی که دانش آموزانشان را اهل اندیشه بار می آورند خوش به حال پدر و مادرهایی که جواب سوالات بچه هایشان را ولو بدانند همه را نمی گویند و بچه ها را بیشتر به فکر کردن وادار می کنند خوش به حال معلم هاییکه جواب سوالات دانش آموزانشان را خیلی وقتها نمی دهند و فقط تشویق شان می کنند که آفرین سوال خوبی کردی برو جوابش را پیدا کن بیا به من بده خوش به حال کسانی که اسیر فکر در اثر رسانه ها نمی شوند و استاد تفکر خودشان را اراذل و اوباش عالم قرار نمی دهند خودشان فکر می کنند و مرجعشان می شود حکیمان عالم را استاد فکر خودشان را قرار می دهند و در اوجش قران کریم گاهی اگر ورود می کنم به حرف های شما مطلب جا بیفتد هم برای خودم و هم کسی که سوالی داشته باشد می شود مخاطب اون لحظه ها سپاسگذاری می کنم از صبر و حوصله شما آقایان و بانوان از شما خیلی تشکر می کنم از همراهی تان در انتهای برنامه با هم بیایید زمزمه کنیم صلوات خاصه آقا امام حسن عسگری سلام الله علیه را اللهم صل علی حسن بن علی ابن محمد البر التقی صلوات الله و سلامه علیه.