1404-06-09(rafiei)

 این روزها و شب ها دلها و نگاه های آشنا و منتظر همه متوجه یک مکان نورانی است دلهای عاشق شما مردم عزیز و نجیب و شریف ایران آقایان و بانوان و بینندگان و شنوندگان جان متوجه این مکان مقدس هست شهر مقدس قم مسجد مقدس جمکران تا دلتنگی ها و غریبی ها و قصه ها و دردها را اینجا در محضر آقایمان امام زمانی که اینجا باید او را ببینیم انشاالله بیاوریم و از ایشان کمک بگیریم گفت که

ای جان جهان تو را عیان باید دید            با دیده خون فشان باید دید

در مسجد سهله از فرج باید گفت               در مسجد جمکران دو را باید دید

انشاالله چشم ها به جمال نورانی آقا امام زمان روشن و منور شود به زودی خدمت تان سلام عرض می کنم رفقای نازنین و مخاطبان برنامه سمت خدا امروز سعادت داریم به اتفاق همکارانمان و به همت خادمان زحمت کش و بسیار بسیار مهربان مسجد مقدس جمکران این آستان نورانی برنامه سمت خدا را از مسجد جمکران تقدیم شما خوبان بکنیم و البته سهمی از شما اینجا در محضرشان هستیم مردم عزیز و نازنینی که خدمت شما حضار گرامی هم سلام عرض می کنم امیدوارم جواب سلام تان اینقدر بلند باشد که عرض ناقابل من برای بیننده ها و شنونده ها تایید شود آقایان و بانوان سلام علیکم و رحمت الله و برکاته خیلی متشکرم از حسن توجه تان و انتخاب تان یکشنبه که از راه می رسد هر جایی که باشید می دانم از قاب تلوزیون و سمت خدا منتظر دیدار حاج آقای رفیعی عزیز هستید من هم مشتاقم بحث امروز را ببینم و بشنوم سلام عرض می کنم و پیش پیش تسلیت شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

حجت الاسلام رفیعی:  بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز و امروز مخاطبان و در واقع عزیزانی که به مسجد مقدس جمکران آمدند و برادران و خواهران عزیز سلام علیکم و رحمت الله انشاالله که موفق باشید بنده هم تسلیت عرض می کنم سالروز شهادت امام مظلوم امام عسگری علیه السلام را فرزند امام هادی پدر امام مهدی یعنی میان دو امامی که هادی و مهدی قرار گرفته امشب شب شهادت این امام بزرگوار هست و همچنین تبعاً روز یعنی فردا که شهادت ایشان هست و روزهای بعد هم یادآوی آغاز امامت حضرت حجت ارواحناه فداه به همین مناسبت این برنامه امروز از مسجد جمکران تقدیم می شود من هم چند جمله ای را راجع به امام عسگری صحبت می کنم و بعد بحث مان را تقدیم می کنم انشاالله دیگر فردا برنامه ای که دارید مفصل تر صحبت خواهد شد

ملایی:  انشاء الله

حجت الاسلام رفیعی:  امام عسگری علیه السلام خیلی زندگی اش هم ویژه است و هم حزن آور است، ایشان در کودکی آورده اند ایشان را سامرا با پدرشان امام هادی، حالا دو سال گفتند و چهار سال هم گفتند و دویست و سی و دو تولد ایشان است و ظاهرا دویست و سی چهار سفر به سامراست که می شود دو سال مجموعه ی عمر ایشان بیست و هشت سال است یعنی خیلی جوان بودند به شهادت رسیدند باز حالا شما ممکن است بگویید امام جوان تر از ایشان هم داریم در شهادت امام جواد علیه السلام 25 سال اما یک ویژگی مهمی که ایشان دارد امامت ایشان از همه ائمه کمتر است در بیست و دو سالگی به امامت رسیدند و در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیدند سامرا شهری است که معتصم عباسی ساخت یعنی ساخت که یعنی بود اینجا آب داشت و درخت داشت عملا اومد اینجا را یک بازسازی کرد و پایتخت را از بغداد آورد به سامرا لذا پایتخت منتقل شده زمان معتصم به سامرا حدود نود هزار نیروی نظامی در این شهر ساکن کردند و مثل یک پادگان می ماند کاملا در زمان متوکل عباسی گسترش پیدا کرد متوکل اینجا را خیلی گسترش داد و سامرا در واقع محل تبعید امام عسگری است چون تمام عمرش را تقریبا در این شهر بوده و تحت نظر بوده و حتی د وشنبه و پنج شنبه باید می آمده اعلام می کرده که من هستم و از شهر بیرون نرفتم یک مدتی هم زندان بوده ایشان که اون زندان هم رفتم یک وقتی در سامرا دیدم این امام بزرگوار سال 254 که پدرشان شهید شد به امامت رسید یک سال بعدش خدا حضرت مهدی ارواحناه فداه را به ایشان داد یعنی پنج سال آخر امام عسگری من همیشه عرض کردم امام عسگری علیه السلام آخرین امامی است که از نظر فیزیکی در بین مردم زندگی می کند تقریبا همه می دانستند که دوازدهمین امام غیبت می کند خود ائمه فرموده بودند مثلا امام حسین فرموده بود نهمین فرزند من که می شود ایشان یا امام هشتم می فرمودند چهارمین فرزند از نسل من یا بعضی روایات دارد دوازدهمین امام لذا از این نظر خیلی تحت نظارت بودند اصلا علت همین که در سامرا حضور داشتند شاید همین بود که این آقا زاده ای که قرار است دنیا را پر از عدل و داد کند یا متولد نشود و یا کشته شود و یا مانعش بشوند و یا اون زمان که نمی دانستند غیبت چقدر طول می کشد و چقدر زمان می برد به همین جهت این آقا زاده را امام عسگری خیلی مراقبت کرد ازش به همه کس هم نشان نمی داد بعضی از این خواصی که می رفتند خدمت ایشان مثل احمد بن اسحاق اشعری قمی که الان قبرش در سر پل ذهاب است و ایشان طبق بعضی از نقل هایی که آمده این مسجد امام حسن عسگری را در قم بنا کردند ایشان از کسانی است که این آقا زاده را من دیدم بغل پدرش یا عثمان بن سعید که وکیل امام عسگری بوده ایشان می گوید من این آقا زاده را دیدم اون زمان من یک چیزی هم خدمت شما بینندگان بگویم که بعد بروم سر بحثم 250 سال تقریبا از هجرت پیغمبر می گذرد دیگر یعنی از روزی که رسول خدا آمده است مکه به مدینه دو قرن و نیم می گذرد توی این 250 سال خیلی اتفاقات افتاده خیلی شهرها شیعه دارد اهواز و نیشابور و سیستان و قم و سبزوار همدان و تو ایران و جاهای دیگر خیلی فرقه ها شکل گرفته چندین فرقه انحرافی شکل گرفته واقفی ها و اسماعیلی ها و زیدی ها و خوارج فرقه های مختلفی که شکل گرفته در اون زمان لذا مدیریت امام عسگری برای شیعه اونجا خیلی مهم است ببینید شما فرض کنید مثلا حضرت امام اون زمانی که در نجف بودند یا اون زمانی که اومدند ایران و همه چیز در اختیارشان بود کدام ها راحت تر می توانستند طبیعتا در ایران وقتی طرف زندان است یا تبعید است چطوری می خواهد ارتباط بگیرد من یادمه خیلی کوچک بودم بعضی از این آقایانی که در قم بودند با یک دردسری پول به امام می رساندند در نجف خدا رحمتشان کند که بعضی از این افراد من باز یادم است یکی از این دوستان با یک مثلا شرایط سختی خدمت امام رسیده بود سال 56 قبل از انقلاب یک رساله از امام می خواست برود داخل ایران اسم یک مرجع دیگری رویش زده بود حضرت آیت الله العظمی فلان که بیارید خودش می گفت امام به من فرمود اسم من روش باشه این را ازتون می گیرند تو فرودگاه این شرایط امام عسگری علیه السلام در سامرا کاملا ارتباطشان حتی شیعیانی که می آیند اونجا جرات نمی کنند مستقیم خانه امام بروند امام پیغام می دهد در راه من را دیدید سلام نکنید این چطوری می تواند ارتباطش را حفظ کند با وکیل و با وکلا لذا در قم وکیل داشت و در اهواز وکیل داشتند و در نیشابوری نامه هایی که ایشان به اینها می نوشت و مراقبتی که از کیان شیعه امام داشتند من اجازه می خواهم یک روایت را از ایشان بخوانم دیگر بحث را به همین میزان اکتفا می کنم و یک تسلیت ویژه ای هم خدمت آقا امام زمان ارواحناه له الفدا عرض می کنم امشب ایشان امام حی و ناظر و حاضر عزادار پدر بزرگوارشان امام عسگری هستند حالا این روایت را خدمت حاضرین در جلسه هم عرض می کنم تبرکاً امام عسگری فرمودند شیعت علیٍ می دانید شیعیان امیر المومنین کی هستند؟ هم الذین یوثرون علی انفسهم و لو کان به خصاصا پیروان علی ابن ابیطالب کسانی هستند که دیگران را بر خودشان ترجیح می دهند ولو خودشان احتیاج دارند خیلی مهم است امروز مردم غزه گرفتار هستند و آنچه که ما می توانیم باید تلاش کنیم این پیروان امیر المومنین را فرمود اینطوری هستند دیگران را بر خودشان ترجیح می دهند ولو خودشان هم احتیاج دارند بعد فرمودند هم الذین دومین علامت خیلی جالب است لا یراهم الله حیث نهاهم دومین علامت پیروان امیر المومنین و شیعیان امیر المومنین و شیعیان امام عسگری فرق نمی کند کسانی هستند که هر کجا که خدا گفته نه اینها را نمی بینیم خدا کجا گفته نه مثلا در مجلس شراب و فساد و در مجلس قمار اینها اصلا اونجا پیدایشان نمی شود اونجاهایی که خدا گفته نه اینها نیستند اونجاهایی که خدا گفته آره باشید مثل نماز جماعت و نماز جمعه می بینیدشان این دومین علامت شیعیان امیر المومنین اهمیت می دهند به بایدها و نبایدها علامت سوم فرمودند شیعت علیٍ هم الذین یقتدون بعلیٍ فی اکرام اخوانهم المومنین شیعیان امیر المومنین اقتدا می کنند به اون حضرت در اکرام و ادب و اخلاقی که با مردم دارند و یک جمله دیگر عرض کنم این جمله خیلی مهم است چقدر خوب است تابلو بشود امشب فرمود شیعیان کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا زینت ما باشید هر کی شما را دید بگوید باریک الله چه پیروانی دارد امام عسگری  و چه پیروانی دارد امیر المومنین ما چطور می توانیم زینت ائمه باشیم وقتی کاری نکنیم که مردم به ما بدبین باشند وقتی یک مثلا مسلمان شیعه کم فروشی کند و اختلاس کند و دروغ بگوید .... رفته بود از صرافی دزدی کند یادم است یک بار دیگر هم این را اشاره کردم در این برنامه برای عزیزان عرض می کنم تا اومدند بگیرنش گفت ولم کنید من شیعه امام عسگری هستم مامورها گرفتند و آوردند خدمت امام عسگری گفتند ما ایشان را در حال دزدی گرفتم می گوید من شیعه امام عسگری هستم آقا فرمود والله دروغ می گوید اون هی بالا می رفت و پایین می آمد می گفت من شیعه شما هستم اون مامور بنده خدا گفت تکلیف چیه آقا فرمود شیعیان ما اوامر ما را اجرا می کنند نواهی ما را ترک می کنند این کجا نواهی ما را ترک کرده ما کجا گفتیم دزدی کنید بعد آقا فرمودند بله ایشان محب ماست و ما را دوست دارد فرق است بین محب و شیعه من مجدد تسلیت عرض می کنم شهادت امام عسگری علیه السلام را مطالب راجع به ایشان زیاد است منتهی می گذارم برای برنامه ای که در روز خودش باشد و از همین مسجدی که به هر حال سالهاست بیش از هزار سال است سرپاست و اینجا مردم می آیند و نماز معروف امام زمان را می خوانند خیلی بزرگان اینجا آمدند و خیلی شخصیت ها و علما  و مراجع خدا رحمت کند آیت الله العظمی صافی را خیلی علاقه داشتند به مسجد جمکران و توصیه می کردند من از همین جا برای همه ی علمایی که اینجا نماز خواندند و طلب علو درجه می کنم و اونهایی که هستند از جمله رهبر انقلاب که می دانید توجه دارند و ویژه می آیند و چند بار غیر رسمی در اینجا حضور پیدا کردند طلب در واقع طول عمر می کنم برایشان و دعا می کنم برای همه عزیزان و یک جمله عرض می کنم آقایان و خواهران و بینندگان عزیز ما امام داریم ما صاحب داریم آقایی که ما را می بیند صدای ما را می شنود گرفتار می شوید به امام زمان متوسل بشوید بروید توی اتاق در را ببندید با آقا حرف بزنید آقا شما امام ما و حجت مایید اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ و با امام زمان مشکلات تان را انشاالله حل کنید خوب این بخش اول عرضم اگر نکته ای هست بفرمایید

ملایی:  فقط خواستم بگویم ممکن است الان در جاهای مختلف مسجد جمکران صدای حاج آقای رفیعی را دوستان امام زمان یک زائری که در قم بوده اومده اینجا پناه آورده به امام رضا علیه السلام بشنود بگوید حاج آقای رفیعی کجاست برویم پیدا کنیم منبر و سخنرانی احاج آقا را مسجد امام علی بخش انتهاییش در باز است کنار مسجد اصلی است تشریف بیارید اینجا خدمت تان باشیم بینندگان مستحضر باشید از مسجد مقدس جمکران باهاتون هستیم حاج آقا برویم سراغ بحث صحیفه

حجت الاسلام رفیعی:  دعای مکارم الاخلاق بحثش رسید به اینجا امام سجاد علیه السلام در این دعای مکارم که ما این روزها یکشنبه بحث می کنیم گاهی هم به خاطر مناسبت ها این بحث تاخیر می افتد مثلا هفته گذشته شهادت آقا امام رضا علیه السلام بود نتوانستیم مطرح کنیم بخشی از دعای ایشان این است به خدا عرض می کند و اجزی من حجرنی بالبر خیلی مهم است این بحث کاربردی است می دانید اصلا بنای این دعا این است که امام می خواهند همه ی کارهای منفی را با روش مثبت باهاش برخورد کنند که اون کار منفی از بین برود به خدا عرض می کند خدایا به من توفیق بده هر که با من قهر کرده من بهش نیکی کنم بهش خدمت بکنم و اون قهر برطرف بشود من یک کمی امروز راجع به قهر می خواهم صحبت کنم سه تا اثر منفی قهر را تو روایات عرض می کنم که قهر کردن چقدر بد است 1- فرمود لایحلوا لاحدٍ یومن بالله یؤمنوا بالله ان یحجر اخاه فوق ثلاثۀ لا يَحِلُّ لمُسلِمٍ أن يَهجُرَ أخاهُ فَوقَ ثَلاثِ لَيالٍ ایام برای هیچ مسلمان و مومنی جایز نیست با کسی برادر و یا خواهر مومنی بیش از سه روز قهر کند خوب حالا تو این سه روز کی ثواب بیشتر می برد اونی که زودتر بیاید جلو فخیرها الذی یبدع السلام اونی که پیام می دهد و این قهر را می شکند پس قهر با یک برادر یا خواهر مومن و مسلمان بیش از سه روز جایز نیست البته خوب گاهی قهر پیش می آید ما در قرآن هم داریم قرآن نسبت به آقایان می گوید اگر یک وقت با خانواده تون اختلاف تان می شود می توانید قهر کنید مثلا بین پدر و پسر گاهی بچه حرفی گوش نکرده پیغمبر فرمود قهر کن ولی طول نده پس قهر کوتاه طبیعی است منتهی سقفش چند روز است؟ سه روز، دو ما من مومنین دو تا مومن احتجرا فوق ثلاث الا برئت منهما رسول خدا فرمودند اگر دو تا مومن بیش از سه روز قهرشان طول بکشد من از اونها بری هستند یعنی من دیگر اینها را جزو مسلمان ها حساب نمی کنم.

نکته ی سوم

فرمودند رسول خدا به اباذر یا اباذر ایاک و هجران اخیک بپرهیز از قهر با برادر فإنَّ العَمَلَ لا يُتَقَبَّلُ مِن الهِجرانِ . اگر قهر حالا اون سه روز هم استثنا می کنیم طول بکشد در تمام اون طول اون روزهایی که با برادر مومن تان قهر هستید عمل شما پذیرفته نیست منتهی من نکته ای عرض کنم فرق است بین قهر و قطع رابطه، فرق است قهر یعنی نفرت یعنی دوری و یعنی به طور کامل طرف را بگذارید کنار دیگه حالا اگر از دنیا رفت تشییع نروی و اگر مریض شد عیادت نروی و اگر در خیابان دیدی سلام ندهی اگر مجلسی داری دعوت کنی قهر تبدیل به کینه شود این قهر است اما ما مواردی را داریم که در منابع روایی ما توصیه ی به قطع یا کم بودن رابطه شده می گوید آقا بنده با جنابعالی قهر نیستم تو برنامه هم شما را ببینم جای اما به دلیل اون نقطه ضعفی که در زندگی شما وجود دارد به ما گفتند شما با این ارتباط ات را قوی نکن فرق می کند با همدیگر من یادم است یک وقتی یک سالی شاید بیست سی سال پیش یک جایی ماه رمضانی بودیم چند نفری بودیم یک آقایی در بین ما بود که به هر حال بد دهان بود عصبانی بود سالم نبود حالا روحیه اش خراب بود تمام اونهایی که اونجا بودیم باید هم این بیست روز یک ماه رمضان را با ایشان سپری می کردیم اون جایی که ما بودیم این کاره ای بود و باید خرید می کرد و غذا آماده می کرد ماه رمضان تبلیغ رفته بودیم همه هم گفتند این همینه بیست ساله اینجاست خوب ما همه ی کسانی که اونجا بودیم سر سفره سفره می انداخت و تشکر می کردیم ولی هیچ کدام با این ارتباط وثیق نداشتیم رفاقتی نداشتیم بر همین اساس من این مواردی که خدمت شما عرض می کنم ببینید مثلا تو روایات ما اومده است امام باقر علیه السلام می فرماید پدرم فرمود امام سجاد پسرم با دروغگو رابطه برقرار نکن ایاک و مصاحبتاً کذاب خیلی دروغ می گوید قهر غیر از قطع ارتباط است نمی دانم توانستم این را کامل تفهیم کنم نمی گویم شما یک برادر و پسر عمویی دارید خیلی دروغگو است رابطه تون را کم کنید و رفت و آمد نکنید

ملایی:  حاج آقا مثلا اینطوری شاید خیلی ملموس باشد من طرف را می بینم و سلام علیک می کنم و احوالپرسی می کنم و گاهی برای کارهایی زنگ بزنم و سراغی بگیرم ولی این نیست که بیست و چهاری پیش هم باشیم و میهمانی برویم

حجت الاسلام رفیعی:  یا مثلا در روایات داریم که شارب الخمر یا داریم ماجن یک جن ما اولش اضافه کنیم می شود ماجن این جن نیست البته یعنی آدم بی باک بی پروا مهم نیست چی بگه همینطور می ریزه الفاظ نادرست یا در بعضی روایات داریم ظالم و بد دهان معروف است دوستی داشتند امام صادق علیه السلام با هم قدم می زدند اون دوست امام صادق یک غلامی داشت صدا زد غلامش را غلام عقب مانده بود یعنی فاصله داشت یک مرتبه دو مرتبه سه مرتبه صدا زدند اون جواب نداد و اون هم یک فحش زشتی داد که مادرت فلان یک چیز زشت امام صادق ایستاد فرمود چی گفتی؟ گفت آقا این مسلمان نیست که این مذهب مثلا فلان را دارد آقا فرمودند هر مذهبی و هر مرامی و هر قومی برای خودش ازدواج دارد حتما ازدواج ها انکرت و زوجت نیست اونی که مذهب بودا دارد هر مذهبی بعد می گوید من طرف می گوید من دیگر ندیدم امام صادق با ایشان قدم بزند یعنی اون ارتباط قطع می شود این هست این را دقت بفرمایید که تفاوت بگذاریم بین این دو و اما دو تا نکته ی اساسی من تو این بحث خدمت دوستان عرض کنم چه عواملی باعث می شود قهر اتفاق بیفتد یا رابطه ها کم بشود اول از منفی می گویم یعنی مثل اینکه شما پیش یک پزشکی می روید می گوید باشه من به شما دارو می دهم میگه آقای دکتر میشه اول بگویید چرا من مریض شدم این مهم است می گوید شما دلیل مریضی ات این است که آب سرد می خورید دیگه آب سرد نخورید یادلیل مریضی ات این است که روی موتور می نشینی و پیشانی ات باز است و سینوزیت داری این خیلی مهم است یعنی عزیزانی که حاضر هستید من این عواملی که تعدادش زیاد است هر چقدرش را برسم می شمارم خدمت شما اینها عواملی است که منجر به قهر می شود منجر به قطع رابطه می شود و منجر به بهم ریختن روابط می شود من چند تایی اش را خدمت تان عرض می کنم.

1. انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوت و البغضاء فی الخمر و المیسر قران می فرماید دو چیز شیطان را کمک می کند ابزار شیطان است برای اینکه بین شما کینه ایجاد کند و قهر ایجاد کند و بعد هم می فرماید از یاد خدا هم غافل می شوید و نماز هم نمی خوانید یعنی سه تا اثر منفی دارد بی نمازی، دوری از یاد خدا، یکی هم اختلاف و قهر که توی اونها الخمر و المیسر خمر یعنی چی؟ خمر یعنی اش که معلوم است می خواهم لغتش را معنا کنم خانم هم که پوشش دارند بهش می گویند خمار، خمر یعنی پوشش، چرا به شراب می گویند خمر چون پوشش عقل است دیگه خرد انسان کار نمی کند شما خیلی از این اتفاقاتی که الان می افتد در پرتو همین مستی و شرابخواری است دیشب و پریشب بود تلوزیون یک صحنه ای نشان داد در جنوب یک ماشینی این خانم را زیر گرفته بود گفتند این آقا قرص های روانگردان مصرف کرده بود و حالت عادی نداشت این خمر است و دوم میسر، میسر از یُسر می آید یعنی قمار چرا به قمار می گویند میسر چون پولی که راحت طرف با دو تا مهره یک خانه را صاحب شد خوب پس شراب و قمار دو عاملی است که بین افراد کینه ایجاد می کند دیگر طرف با خمر با مستی دارد طرف را برادر این را کشته اختلاف بینشان ایجاد می شود یا نه خانه ی طرف را برده از خانه بیرونش کردند این تا عمر دارد این خانه را نگاه می کند لذا عزیزان تفریح را با تقبیح قاطی نکنید خوشی را شادی را با حرام خلط نکنید بدانید این جلساتی که خدایی نکرده اختلاط زن و مرد هست گاهی خدایی نکرده شراب توش مصرف می شود اینها بعدا موجب می شود که زندگی ها دچار آسیب جدی بشود این یک، چرا قهر اتفاق می افتد؟ در سوره ی حجرات که هجده آیه است خدای تبارک و تعالی شش تا گناه را شمرده این شش گناه از گناهانی است که موجب قهر می شود و موجب بهم ریختن روابط می شود و موجب اختلاف می شود و موجب به هم ریختن الفت می شود لذا عزیزان بیننده قبل از آنی که من عرض کنم درمان قهر چی است بگذارید عاملش را بگویم عواملش را بگویم لکل شی علت اون شش گناه را می شمارم یک تمسخر، شمایی که مسخره می کنید خورد می شود و بهم می ریزد این موجب می شود که چی بشود؟ قهر ایجاد شود  درگیری و اختلاف ایجاد شود زن مسلمانی وارد بازار یهود شد یهود در مدینه بازار داشتند غالباً هم در کارهای طلا و سکه ها و فلزات و نقره بودند خوب یک جوان بی ادب یهود برای اینکه بخنداند همکارانش را اومد این لباس ایشان را از پشت دوخت سنجاق کرد به مثلا چادر مغازه و جایی این خانم اومد حرکت کند این لباس افتاد شروع کردند خندیدن و مسخره کردن این خانمه فریاد زد آی مسلمان ها کجایید مسلمان ها ریختند و درگیر شدند با یهودی ها عده ای کشته شدند و گاهی یک تمسخر همین جا عرض می کنم تمسخر غیر از در واقع شادی دست انداختن است و سر کار گذاشتن است این یک عامل، یکی پس از این شش تا مسخره کردن است.
2.  تجسس، یعنی در زندگی کسی سرک کشیدن شما وقتی فیلم زندگی کسی را منتشر می کنی با شما بد می شود و قهر می کند.
3. بدگمانی، عرض می کنم که از تمسخر و تجسس و بدگمانی و غیبت وقتی پشت سر مردم شما حرف بزنی موجب می شود که این اختلاف ایجاد بشود اسم بد شما طرف را با نام بدی صدا می زنی طرف تحقیر می شود و اون هم شما را صدا می زند قرآن می فرماید نام بد هم برای هم نگذارید لا تنابزوا بالقاب عیب جویی من بگردم در زندگی شما تمام این شش تایی که عرض کردم عیب جویی و نام بد و غیبت و سوء ظن و بدگمانی و تجسس و تمسخر می تواند عامل قهر و اختلاف بشود. چقدر جالب است روایات ما این را کامل آدم حیفش می آید همه اش را نگوید یکی دیگر از عوامل سرزنش در جمع است شما در جمع وقتی من را سرزنش کردی یک چیزی گفتی بعضی ها وارد هستند تذکری می دهند یک وقت کسی در جمع بلند می شود اون هم با عتاب امیر المومنین فرمود عتاب نکنید فانه یورث الفضیحه عتاب باعث می شود که عذر می خواهم یورث الضیق موجب اختلاف و درگیری و اون در واقع ایجاد کینه می شود خوب این هم یکی از اون چیزهایی است که باید رویش توجه بشود فانه یورث الزقنه یعنی زقائن یعنی جمع کینه این هم یکی از مسائل است که باید بهش توجه بشود و لذا در روایت هم داریم هیچ وقت جوان و فرزندتان را ملامت در جمع نکنید ملامت و سرزنش یک کسی را اعدام می کردند حضرت یحیی علیه السلام رفتند جلو و گفتند یک نصیحتی به من بکن یا مذنب اذنی اون آقا سه تا نصیحت به حضرت یحیی حالا اون اعدامی بود حضرت یحیی شخصیتی است و پیغمبر خداست یکی از نصیحت هایی که کرد این بود گفت جناب یحیی یک تقاضایی ازتون دارم لا تعیرن خاطئاً بخطیئته هیچ گاه خطاکار را سرزنش نکنید چون این موجب می شود که در واقع جری بشود این هم یک عامل قهر، دو تا روایت می خوانم تبرکاً یکی اش از امام صادق علیه السلام، که جمع حاضر هم نثار روح اون حضرت و امام عسگری و ائمه علیهم السلام و برای ظهور حضرت حجت یک صلواتی بفرستید.

این روایت از امام صادق است ثلاثۀ المکسبه الی البغضا سه چیز بغض و کینه و اختلاف و قهر می آورد النفاق من ببینم عه آقای فلان پیش من کلی تعریف کرده پشت سر من کلی حرف زده این به درد نمی خورد و موجب قهر است و ظلم کسی که به آدم ستم کند و العجب خودبرتر بینی و خود بزرگ بینی ببینید حالا سه تا اینجا شد و دو تا اول پنج تا و شش تا اونجا یازده تا و یکی هم عرض کردیم که عتاب می شود دوازده تا اینها تمام عواملی است که باعث قهر می شود و باعث در واقع دوری از ارتباط صمیمی می شود المزاح یورث الزقائن شوخی زیاد شوخی اشکالی ندارد رسول خدا فرمود انا امزح من خودم اهل مزاح هستم به قول امروزی ها می نویسند هر چی خنده ی حلال اهل شوخی هستم خدا رحمت کند مرحوم آقای کافی که در همین جمکران البته اون موقع این جمکران نبود بیابان بود اینجا منبر می رفتند گاهی یک مزاحی روی منبر می کردند می فرمودند که می خواهم یادتان بدهم که چطوری شوخی کنید من یادم است ایشان مزاح اما و اگر منجر به این شد که خدایی نکرده حریم را انسان بشکند و این موجب کینه می شود و این مزاح باعث می شود که اون قهر و اون اختلاف اتفاق بیفتد اینها مجموعه ای از عواملی بود که من خدمت شما عرض کردم.

حالا می آییم سراغ بحث آخر فرصت داریم دیگه؟ تا وقتی اشاره نکردند ما وقت داریم

ببینیم که برای اینهایی که عرض کردیم قهر می آورد حالا چی چی قهر را می برد؟ این مهم است دیگر حالا اگر کسی همانطور که عرض کردم قطع رابطه غیر از قهر است و قهر اشکالی ندارد اما نباید طولانی باشد گاهی یک عواملی در خانه پیش می آید مثلا آدم یک ساعت و دو ساعت و پنج ساعت با همسرش حرف نمی زند بلکه موجب بشود اون اشکالی که بوده رفع بشود خود طرف احساس کند بعضی اوقات اینطور بوده ائمه ما طرف را تحویل می گرفتند منتهی نه مثل همیشه طرف احساس می کرد یک نقطه ضعفی و اشکالی در کارش هست و یک گیری در کارش هست طرف متوجه یعنی خود قهر کوتاه می تواند گاهی عامل پرهیز از منکر بشود اصلا عامل تربیتی بشود مثلا این آقا با این یک وقتی یادم افتاد داستانش درست نقل کنم یک گروهی از مسیحیان آمدند خدمت رسول خدا در مدینه که با ایشان گفتگو کنند پیغمبر پذیرفتند اعتنا نکردند خیلی اعتنا نکردند تحویل نگرفتند به قول معروف اینها رفتند خدمت امیر المومنین گفتند ما هیئت هستیم با یک تشکیلاتی اومدیم امیر المومنین فرمود خیلی با زرق و برق اومدید ظاهرا هر چی مدال داشتند آویزان کرده بودند با یک تبختری و با یک تکبری حضرت فرمودند که بروید اینها را از خودتان دور کنید این پیغمبر آخر الزمان حالا به تعبیر من خاکی است اینطور نیست که شما بخواهید برایش کلاس بگذارید این کلاسی که گذاشته بگذارید کنار اینها همین کار را کردند و وارد شدند دیدند که بله پیغمبر تحویلشان گرفت این می شود یک کار تربیتی دقت می کنید گاهی مثلا می بیند دخترش یک حرکت نادرستی و یک لباس نامناسبی و همین قدر که شما یک خورده چهره درهم می کشی بچه خودش می فهمد که رفتارش نادرست است باز این داستانی که عرض می کنم خدایی نکرده نمی خواهم بگویم یک منکر نه حضرت زهرا سلام الله علیه ائمه ما معصوم هستند در جای خودش روشن است ولی نقل شده که پیغمبر گرامی اسلام آمدند دیدار حضرت زهرا دیدند یک پرده ای آویزان است و این پرده اون زمان فقر بود درجامعه هنوز خیلی خونه ها پرده نداشت و الا پرده آویزان کردن و تزئین خانه نه گناه است و نه معصیت است گاهی از اوقات ممکن است یک چیزی را برای این جایگاه نمی پسندند دقت می کنید و الا مناسب اون شان به قول معروف جایگاه نیست پیغمبر خیلی وارد خانه حضرت زهرا می شدند با خیلی در واقع روی باز و تکریم بود اما اون روز اومدند با یک برخورد ساده ای برگشتند حضرت زهرا فهمیدند بلافاصله پرده را باز کردند گفت بدهید به فقرا گاهی اوقات البته دقت بفرمایید این مثالی که من زدم در این دایره بحث ما دقیقا شاید وارد نباشد چون بحث من اونجایی است که یک وقتی کاری، کار ناپسندی باشد ولی در عین حال در شأن حضرت زهرا کسی که نانش را به یتیم و مسکین و اسیر می دهد پیغمبر اکرم صلاح دیدند این کار مباحی هست اشکالی هم ندارد این را ما داشتیم در سیره ی در واقع معصومین مان که می شود این قهر اثر تربیتی داشته باشد اما برای قهر زدایی اولا بدانید اون کسی که پیشگام می شود اجر بیشتری می برد اگر طرف قبول نکرد شما تکلیف ازت ساقط می شود من پنج بار سلام کردم الان گاهی بعضی ها به من می گویند مثلا پدرم با من قهر کرده من سلام می کنم جواب نمی دهد پیامک فرستادم جواب نداده شما تکلیف از گردنت ساقط می شود اما این عواملی که می شمارم

ملایی:  از حاج آقای رفیعی عزیز و بینندگان محترم که همراه ما هستید هر جای ایران اسلامی حضار ارجمندی که در این مکان نورانی خدمت تان هستیم دو سه نکته را مرور کنم اولا اینکه خوب است بدانید به همت دوستان عزیزمان در مسجد مقدس جمکران که ید طولایی در برگزاری برنامه های فرهنگی دارند و تقدیم اون به ساحت قدسی قرآن و اهل بیت علیهم السلام فردا شب برنامه محفل که معرف حضور همتون هست اینجا برگزار خواهد شد حاضرین به غائبین اطلاع بدید فردا شب منتظر گروه محفل باشید نکته دوم اینکه اگر دیروز با ما بودید حاج آقای حسینی قمی درباره رد مظالم در ماه ربیع الاول صحبت هایی داشتند جزئیات احکام مربوط به رد مظالم را گفتند و این که اجازه از مراجع معظم تقلید گرفته شده تا مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومن هر کی فکر می کند رد مظالم دوست دارد بدهد و به گردنش هست همه مونی ک جورایی مظالم به گردنمان هست اجازه داده شده نیازی نیست زنگ بزنید به دفتر مرجع تقلیدتان تا یک و نیم میلیون تومن رد مظالم تا پایان ربیع الاول است برای حق شخصی و حق الناس برای بیت المال اگر به کانال ما مراجعه کنید بهتون می گویند برای بیت المال اگر فکر می کنید حقی از دولت و بیت المال به گردنتان است طرف بیست سال است در اداره ای کار می کند عین بیست سال تمام تماس های سبزی خریدن و غذا پختن و هماهنگ کردنهایش را با تلفن اداره با تلفن همراه خانمش تماس گرفته اینها مظلمه است و رد مظالم دولتی و بیت المال به شماره کارت خودش کانال ما را دنبال کنید و مطلب سوم باید تشکر بکنم از تولیت مسجد مقدس جمکران و خادمین عزیز به ویژه دو تا بزرگواری که از اول برنامه و تا پایان برنامه یکی اش کنار شما هست و یکی هم این طرف خدا خیرتان بدهد یک صفحه از قرآن کریم تلاوت خواهد شد ثوابش را خدمت آقا امام حسن عسگری تقدیم می کنیم بر می گردیم تا صحبت های حاج آقای رفیعی ادامه اش را گوش کنیم امروز سوره مجادله آغاز می شود هر کی اینجا هست همراهی کند صفحه 542 قرآن کریم آیات اول تا ششم سوره مجادله نمی دانم همراهی می کنید یا نه این صلوات شما چون میکروفون پیش من و آقای رفیعی است یک مقداری بلندتر باشد تا میکروفون بگیرد اگر نمی شود شما جبران کنید برای شادی روح امام حسن عسگری علیه السلام تقدیم به وجود فرزند داغدارشان امام زمان سلام الله علیه و برای علو قرآن در جهان یک صلوات جلی بفرستید.

( قرآن کریم صفحه 542 آیات اول تا ششم سوره مجادله)

ملایی:  فردا اگر عمری باشد و سعادت با حاج آقای پناهیان خدمت شما بینندگان عزیز خواهیم بود حاج آقا بفرمایید

حجت الاسلام رفیعی:  بله ضمن عرض سلام مجدد نکته ای عرض کنم بعد چند تا راهکار رفع قهر را بگویم خیلی نوجوان ها یا خانواده ها از ما سوال می کنند ما بچه مون می خواهد با احکام آشنا شود مثلا دختر هشت ساله و نه ساله و ده سال تا سیزده چهارده سال یا پسر در این سن این دو تا کتابی که من امروز معرفی می کنم این دو تا کتاب کار زیبایی است که اخیرا برای دختران هشت تا سیزده سال و برای پسران سیزده تا پانزده سال مثلا پسرها دیرتر به تکلیف می رسند این را انشاالله دوستان ببینند و در کانال هم بگذارید چون که با مال پسران است اون دختران است چون این کتاب با تصویر با در واقع تلخیص خیلی روان احکام دختران هشت تا سیزده سال که دوران تکلیفشان است تقریبا و آقا زاده هایی که بین سیزده تا پانزده شانزده سال است دوستان زحمت کشیدند آقای علیرضا محمدی نژاد از دوستان است کار کردند یک مجموعه ای در واقع یک رساله نوجوانانه ای است که در سن در واقع این که عرض کردم این را معرفی کنید و دوستان بتوانند تهیه کنند

ملایی:  انشاالله در کانال می گذاریم اطلاعات مربوط به کتاب بارگزاری می شود برای عضویت در کانال هم حضار و هم بیننده ها عدد هشت را به 300001515 می توانید پیامک کنید برای اینکه قهر زدوده شود یک سلام کنید کافی است هدیه و کادویی تولدش است یا سالگرد ازدواجشان است یک پیامک و هدیه ای دید و بازدید ده دقیقه برویم خانه شون یک سری بزنیم عیادت اگر بیمار شد بیمارستان یک گلی بگیریم و هدیه ای ببریم اینها رفع می کند این که عرض می کنم مال اون طرف نیست مال اطرافیانش است تشییع جنازه طرف از دنیا رفته شما با پدرش مثلا کدورتی داشتید وقتی بروید این کدورت رفع می شود مشورت کردن مهندس یک زنگی می زنی یا پزشکی من فلان کار را دارم نظر شما چیه شاید این مشورت صوری هم باشد ولی اهمیت دارد ماشینی می خواهم بخرم شما نظرتان چی است و این هم می تواند کمک کند

حجت الاسلام رفیعی:  حاج آقا چند مورد است؟

ملایی:  ما سی ثانیه زمان داریم چند تا دعا کنید وعده بدهیم

حجت الاسلام رفیعی:  نه تمام می شود قرض دادن و ادب و انصاف و تواضع و فراموشی بدی ها تمام اینها می تواند از عواملی باشد که انشاالله این قهر را برطرف خواهد کرد در مسجد مقدس جمکران هستیم و در آستانه ی شهادت امام عسگری علیه السلام خدایا به آبروی این امام بزرگوار در ظهور فرزندش تعجیل بفرما از اونجایی که دعای پدر در حق اولاد مستجاب است من از آقا امام عسگری خواهش می کنم که ایشان هم برای ظهور فرزندشان انشاالله دعا کنند خدایا ما را از یاران امام زمان قرار بده، خدایا امنیت ما را حفظ کن، این کسانی که ما را تهدید می کنند این تهدیدات را به خودشان برگردان، رهبر عظیم الشان مان را سلامت و طول عمر با برکت عنایت بفرما، خدایا مردم مظلوم غزه را یاری کن خدایا مردم خواب منطقه را بیدار کن و حس مسئولیت در دولت ها قرار بده خدایا این صهیونیست های غاصب و جانی را خودت خوار و ذلیل و نابود بگردان به مقربان درگاهت قسم ات می دهم همه اموات و گذشتگان کسانی که در این مسجد بودند امام عزیز روحشان را از این جلسه مخصوصا شهید رجایی و با هنر روحشان را بهره مند بگردان

ملایی:  الهی آمین خیلی ممنون حاج آقای رفیعی از شما حضار ارجمند و بینندگان گرامی خیلی ممنونم صلوات خاصه امام حسن عسگری علیه السلام پایان بخش برنامه مون خواهد شد چند جمله ای خدمت امام زمان بگویم به قول بر و بچه های مسجد جمکران در ورودی مسجد نوشتند:

 «ماییم نمک گیر تو ای حضرت باران»