حجت الاسلام نظافت:  سلام بر شما و همه ی بینندگان عزیز بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین من هم عرض تقبل الله می گویم دو ماه عزاداری و توجه به اهل بیت علیهم السلام انشاالله از همه مون قبول کند و هم امیدوارم که این ثواب ها بماند نگه داشتنش سخت است نگهداشتن این ثواب ها دشوار و سخت هست قرآن در یک مرحله می فرماید عمل صالح انجام بدهند در یک مرحله می فرماید بیاورند دقت کردید

 

شریعتی:  من جاء بالحسنه جاء به یعنی بیاورید این اشاره به این است که خیلی از اعمالی که انجام می دهیم به اونجا نمی رسد نگه نمی داریم شیطان می آید با یک چیز دیگری می زند خرابش می کند و لذا امیدوارم که بشود نگه داشت راهش هم این است که ما کم هر دستاوردی را نگه داریم یعنی مثلا حالا بعضی ها توفیق داشتند هفته ای چند جلسه در مجالس می رفتند هفته ای یک جلسه را داشته باشند از هر چیزی گفتند یک بارگی رها نکنید و کمش را نگه دارید

حجت الاسلام نظافت:  خیلی هم خوب انشاالله مشهد خیلی شلوغ از پارسال شلوغ تر و موکب ها بیشتر این فرهنگ جا می افتد در مشهد

شریعتی:  ما که توفیق نداشتیم آخر ماه محضر حضرت رضا باشیم انشاالله نگاه پر مهر حضرت رضا شامل حال همه بشود و توفیقات مکرر برای زیارت حضرت شمس الشموس خیلی خوب نامه ی 31 نهج البلاغه و ادامه فرازهای نورانی امیر المومنین

حجت الاسلام نظافت:  بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین به اینجا رسیدیم که حضرت فرموده بودند نفس ات را داور قرار بده وجدانت را داور قرار بده در ارتباطات با دیگران هشت مورد حضرت ذکر کردند یک مروری سریع بکنیم اول این بود هر چه برای خودت می خواهی برای دیگران بخواه این یک، واکره له ما تکره لها یعنی هر چه برای خودت نمی پسندی برای دیگران نپسند سوم لا تظلم ظلم نکن همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود و چهارم احسن احسان کن به دیگران همچنان که دوست داری به تو احسان کنند و پنجم واستقبح قبیح بشمار از خودت آنچه که برای دیگران می گویی قبیح و زشت است حالا دو مورد دیگر و ارز بما الناس بما ترضاه لهم من نفسک راضی شو از مردم به همان چیزی که دوست داری مردم از تو راضی بشوند ببینید بعضی از آدم ها متاسفانه از خود راضی هستند فقط به رضایت خودشان توجه می کنند دغدغه رضایت دیگران را ندارند شاید هم مثلا دنبال این باشند بگویند ما هم رضایت خدا را داشته باشیم رضایت اهل البیت را داشته باشیم بس است غافل از اینکه خدا می گوید رضایت خلق من را داشته باش

شریعتی:  یعنی پیش خودش می گوید طرف می خواهد راضی باشد از من نباشد به من چه ربطی دارد

حجت الاسلام نظافت:  تا جایی که امکان دارد در چارچوب حلال آدم ها را راضی کنید یعنی رشد یافته ها به رضایت دیگران توجه نمی کنند و اهل البیت دوست دارند پیروانشان آدم های از خود راضی نباشند تا جایی که می توانند دیگران را راضی کنند کودک به دنبال ارضای خودش است کاری به دیگران ندارد هر چی آدم رشد می کند برایش مهم است رضایت دیگران بعد داریم در نهج البلاغه فرمود من رضی ان نفسه کثر الساخط علیه یعنی آدم های از خود راضی منفور هستند تعداد کسانی که بر اونها خشم می گیرند زیاد هستند همینطوری هم هست مثلا فرض کنید یک کسی تو یکی مجموعه آپارتمانی سر و صدا و توجه نمی کند خوب منفور می شود دیگر یعنی یا یک کسی ماشین اش دود زاست یک آقایی وارد قدیم ها وارد محل می شد یک بوق که می زد پانزده ثانیه طول می کشید خوب تحت هر عنوانی به رضایت دیگران باید توجه کرد یک نامه ای هست نامه حضرت به حارث همدانی نامه 69 در یک فرازش حضرت سه بار می گویند بر حذر باش بر حذب باش بر حذر باش یکی اش این است واحذ کل عملٍ یرضاه صاحبه لنفسه می گوید هر عملی که صاحب اون عمل می پسندد برای خودش ولی یکره لها امت المسلمین دیگران اذیت می شوند و خوششان نمی آید می گوید از اون برحذر باش یک وقت هست من نماز می خوانم دیگران خوششان می آید این خدا گفته است

شریعتی:  این خودخواهی و خود محوری باعث این اتفاق شده است

حجت الاسلام نظافت:  خودخواهی جاهلانه اسمش را می گذاریم رضایت خودمان را بخواهیم اشکالی ندارد اما به چه قیمتی نباید به قیمت اذیت شدن دیگران باشد به قیمت اذیت پدر و مادر و اذیت همسر و فرض کنیم من و شما می خواهیم شبکه خبر نگاه کنیم خانم مان اذیت است خوابش می آید این که من توجه نکنم می خواهم اخبار نگاه کنم باید یک جوری نگاه کنم یا خوابیدن دیگه من هم با این گوشی دارم ور می روم این نورش در چشم اوست یا هر پیام جدیدی که می آید و هر صدایی که او اذیت می شود دیگه و جالبه ما اگر خودمان بخواهیم بخوابیم و دیگران بخواهند با ما باشند

شریعتی:  همه ساکت و همه جا خاموش

حجت الاسلام نظافت:  ناراحت می شویم حضرت می گوید همینطوری که برای دیگران می پسندی برای دیگران بپسند فکر رضایت دیگران باش در نامه ی پنجاه و سه نامه حضرت به مالک اشتر در یک فراز هم مدیر جامعه اسلامی هم باید همینطوری باشد حضرت فرمود والیکن احب الامور الیک محبوب ترین چیز برای رئیس جمهور چی باید باشد برای وزار چی باید باشد برای وکلا و قضات چی باید باشد حضرت می گویند سه تا ویژگی باید داشته باشد محبوب ما یکی اش اجمعها لرضا الرعیه یعنی هر تصمیمی که رضایت مردم را بیشتر جلب بکند خیلی مهم است منتهی دو شرط دارد حق و عدل عبارت را نگاه کنید والیک احب الامور الیک اوسطها فی الحق هر کاری که به حق نزدیک تر است دو اعمها فی العدل هر کاری که دامنه شمول عدالتش بیشتر است سوم اجمعها لرضا الرحیه رضایت توده مردم را بیشتر جمع کند پس حاکم باید به فکر رضایت توده مردم باشد با دو شرط حق و عدل حالا پدر خانواده هم همینطوری است تا جایی که امکان دارد رضایت خانواده اش رضایت بچه هایش منتهی حق و عدل مهم است یعنی مثلا اگر فرض کنید خانمی یک کسی دوست دارد که مثلا این شوهر به مادرش ظلم کند این عدالت می شود یا حق نباید برود زیر پا ولی در چارچوب عیبی ندارد می خواهیم غذا بخوریم بچه ها چی می خواهند فرمود المومن یأکل بالاشتهاء اهله مومن با میل خانواده اش غذا می خورد منافق فرمود دیگران باید با میل او غذا بخورند ببینید سر چیزهای جزئی گفتند عیبی ندارد میل دیگران را در نظر بگیریم ممکن است ما سنتی ها یک چیزهایی را دوست داشته باشیم عادت داشته باشیم غذاهای قدیمی نسل جدید غذاهای دیگری می خواهند عیبی ندارد تا جایی که ضرر ندارد عیبی ندارد

شریعتی:  و چقدر جالب است این دینی که ازش غافل هستیم دین به معنای واقعی کلمه که به زندگی ما جهت می دهد و رنگ می پاشد به زندگی

حجت الاسلام نظافت:  یک وقتی بعضی  از آدم ها می گفتند در خط طب سنتی اشکالی ندارد و تحمیل می کنند نوشابه در خانه ما نباید باشد چایی نباید باشد دم نوش حتما باید باشد این را بخورید تحمیل خوب نیست نماز شب تحمیل خوب نیست نماز اول وقت تحمیل خوب نیست ما باید یک کاری کنیم دین شیرین باشد و گوارا باشد رضایت آدم ها خیلی مهم است در عرض شود خدمت شما که یکی از محورهای مهم تربیت اجتماعی همین است یعنی ما بچه مون را خود پرست بار نیاوریم اگر پسر ما و دختر ما خود پرست بار بیایید این با همسرش به مشکل می خورد یعنی این خودش بشود محور خود معنوی اش محور باشد عیبی ندارد خود اصطلاحی دیگه خودپرستی باید باشد ما باید بچه ها را یک جور تربیت کنیم خودشان را در ضمن جمع ببینند جمع گرا باشند و با جمع تعریف شوند و لذا گفتند بگو نعبدوا نگو اعبدوا یعنی ما بندگی کنیم نستعین ما کمک می خواهیم نماز فرادا می خوانیم باز هم نگو اعبدوا السلام علینا و علی عباد الله الصالحین این جمع گرایی خیلی مهم است در اسلام که انسان به فکر دیگران باشد و یکوجدان خود محاسب داشته باشد و خودش را ترازو قرار بدهد به هر حال دو تیپ هستند آدم ها رشد یافته ها و رشد نیافته ها، رشد یافته ها به فکر دیگران هستند و رضایت دیگران برایشان مهم است البته حالا اگر دیگران بخواهند ما ظالم باشیم و گناه بکنیم نه اون دیگر طبیعتا رضایت خدا را ترجیح می دهد.

سوره تحریم اول سوره تحریم خدای متعال به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید یا ایها النبی لم تحرموا ما احل الله لک تتقی مرضات ازواجک چرا حلال خدا را بر خودت حرام می کنی یعنی اینقدر به خودت سخت می گیری به خاطر رضایت همسرانت یعنی اصل رضایت همسر خوب است خدا ترمز دارد می زند می گوید اینقدر به خودت سخت نگیر ولی اصلش خوب است اصلش را خدا یعنی پیامبر دوست داشته خانم هایشان ازشون راضی باشد و این را بعضی ها تفسیر به زن ذلیلی می کنند نه این زن ذلیلی نیست این رأفت و محبت است و احترام و تواضع است منتهی مدیریت می کرد که اینطوری نبود که مثلا مسیر زندگی را خانم ها بخواهند کج کنند نه خدا هم به کمک پیامبر اومد یا نساء النبی لست لک احدٍ من النساء ان کنتن به خانم های پیامبر فرمود دنبال زندگی دنیا تردن الحیاۀ الدنیا و زینتها فتعالین و امتعکن اصرحکن فراحاً جمیلا یعنی دنبال زندگی دنیوی هستید خدایا شما را صلاح بداند يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا (احزاب، 28) اگر دنبال زندگی دنیا هستید خدا شما را فلاح بدهد اینطور نبوده سر مسیر زندگی کج شود یک جاهایی کج نمی شود در عالم خودش است و سطحش این است در روایت داریم آدم ها را با نرمی بالا بیاورید

شریعتی:  اینقدر انعطاف لازمه زندگی است

حجت الاسلام نظافت:  ذره ذره آدم ها باید رشد کنند فرمود بیاورش بالا با نرمی و با رفق آرام آرام آدم ها باید بفهمند و پیامبر می فهمد و می داند که فهم زیادی خدا به او داده ثروت معنوی خدای متعال زیاد به او داده به دیگران نداده

شریعتی:  یعنی تا چه سطحی خودش را حضرت پایین می آورد و مدارا می کند

حجت الاسلام نظافت:  این هم یک نمونه، مصداق بعدی لا تقل ما لا تعلم و ان مقل ما تعلم این هم چقدر خوب است می گوید می فرماید چیزی که نمی دانی نگو تا یقین نداری حالا گفتند گاهی به این است گاهی به نوشتن و گاهی با زبان است و گاهی با فوروارد کردن است ارسال یک کلیپ هست من خیلی از کلیپ ها را نمی فرستم چون یقین نداریم ادعا کرد یک کسی گفته از کجا باور کنم؟ یک کلیپ اومد که رئیس جمهور یک کشوری داشت از طرفداری ایران نکاتی می گفت و عباراتی و ترجمه هم بود من این را فرستادم برای یک آقایی او هم فرستاد برای متخصص اون زبان و واضح نمی خواهم بگویم بعد گفت همه اش دروغ است یک چیز دیگری ترجمه کرده گفت خوب شد نفرستادی آرزوهای خودش را ترجمه کرده بود این که بدتر است

شریعتی:  و خیلی ها هم نمی روند دنبالش

حجت الاسلام نظافت: اصلا بعضی ها کلا مصرف کننده حرف های دیگران هستند تولیدات رسانه ای دیگران هستند و خدا نکند که ذهنشان سو گیری داشته باشد

شریعتی:  و حتی یک وقت هایی بعضی کلیپ ها فارسی است زبانش یک وقت هایی باز کنی اون ویدئو و بشنوی ارسال می کنی برای دیگران

حجت الاسلام نظافت:  ما مدیون هستیم دیگه بعد هم می نویسد حتما بفرستید آخرین این زنجیره نباشید ما که معمولا آخرین این زنجیره هستیم حرف زدن مسئولیت دارد حرف باید عالمانه و قابل دفاع باشد یعنی بتوانی اثبات بکنی و لا تقف ما لیس لک به علم فرمود پشت سر حرفی قرار نگیرید که یقین ندارید روز قیامت ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنهم مسئولا گوش و چشم و دلت همه اینها باید مورد سوال قرار بگیرد بعد حضرت می فرماید و ان قل ما تعلم شما ممکن است بگویی من چیزهایی که یقین دارم کم است خوب کم باشد کم حرف بزن مگر حتما باید نظر بدهید و حرف بزنید حرف های عادتی تر بزن بهتر از حرف های گنده گنده بزنی که پایه اش سست است اصلا حرف لغو بزن شما مهم نیست از گل بگو از میز بگو از چیزهای معمولی بگو از فوتبال بگو این بهتر از این است که تو وارد یک حوزه های غیر تخصصی بشوی و بعد درگیر تهمت و غیبت و بهتان و دروغ و افتراء و نظریه دادن بشوی

چون هنوز نزدیک به شهادت امام رضا علیه السلام هستیم یک نامه ای هست از امام رضا علیه السلام به عبدالعظیم حسنی عبدالعظیم حسنی که در ر

ی مدفون هستند مقام بلندی دارند از نوادگان امام حسن مجتبی هستند

شریعتی:  به شیعیانم سلام برسان و بگو

حجت الاسلام نظافت:  که یک منشور است من هم روز شهادت امام رضا محور بحثم را همین قرار دادم اونجا می گویند به شیعیانم سلام برسان چند تا سفارش دارند یکی اش این است که مُرْهُم بالصِّدقِ في الحديثِ و أداءِ الأمانةِ، و مُرْهُم بالسُّكوتِ و تركِ الجِدالِ فيما لا يَعْنيهِم امر کن حرف نزنند و سکوت کنند و ترک جدال و کلک سیاسی با هم نکنند در خانه کلکل نکنند خیلی چیزها را ما علم نداریم نظر دادن احاطه می خواهد و اشراف دو نوع احاطه می خواهد یکی احاطه علمی می خواهد خیلی وقتها احاطه علمی نداریم نسبت به پزشکی و سیاسی و نسبت به دینی احاطه نداریم 2- احاطه خبری گاهی نداریم یعنی مبانی را می دانیم اما این مصداق ها را نمی دانیم و از هر دو ناحیه می بینم گاهی آدم های متدین گرفتار می شوند و خیلی جالب است بعد هم که من خیلی وقتها می گویم خواهشا نفرست برای من چون من به عنوان یک عالم باید تذکر بدهم بتو و هی یکی یکی و بعد شما بعضی ها اصلا قبول نمی کنید و بعد باید کلی ور برویم تا شما باور کنید و بعد که متوجه هم می شوی می بینیم عذرخواهی هم نمی کنند متاسفانه و خیلی حداقل باید بگوید

شریعتی:  یک جاهایی اصرار و پافشاری بی مورد می کنیم

حجت الاسلام نظافت:  فرمود من علم کلام عمله اگر کسی یقین پیدا کند و علم پیدا کند که این کلام هم جزو عمل است برای عمل خدا چی می فرماید؟ و من یعمل مثقال خیرا ذرۀ خیرا یره و من یعمل مثقال ذرۀ شرا یره یعنی می گوید این عمل گم نمی شود و با روح تو گره می خورد قرآن گفته تو گردنت است فرمود اگر کسی بداند سخن از عمل است قل کلامه سخنش کم می شود الا فی ما یعنی مگر چیزهایی که واقعا با او ارتباط دارد و در ارتباط مستقیم است اگر من در این موضوع نظر ندهم چه اشکالی دارد بیخود خودم را درگیر دعوایی نکنم ربطی به من نداشت

شریعتی:  احساس می کنیم همه جا صاحب نظر هستیم و بعد هم می گوییم حرفه دیگه کنتور نمیندازه

حجت الاسلام نظافت:  ولی پیش خدا کنتور می اندازد این هم جزو عمل است عمل گم نمی شود و از عمل انسان جدا نمی شود این آیه را دقت کنید یوم تجدوا کل نفس ما عملت من خیرٍ محضرا قیامت روزی است هر عملی را که انسان انجام داده اون نفس و اون عمل را اگر خیر است حاضر شده می بیند و ما عملت من سوء اعمال سوء چطوری است تودوا من بینها و عملا بعیدا می گوید کاش بین من و این عمل فاصله طولانی بود یعنی ما روز قیامت از اعمال بد خودمان اذیت می شویم رنج می بریم

شریعتی:  می گوییم کاش اصلا برای من نبود

حجت الاسلام نظافت:  کاش نگفته بودم این کلمه را بسیار سخت است عمل قرآن می گوید طاهر می شود کل انسانٍ عز الله طائره فی عنقه نامه عملش را نمی گویند طائر یعنی پرنده چرا می گویند پرنده چون محدود نمی داند این سخن من دیگری همین هار ا نقل می کند و منتشر می شود و می بینی مایۀ گمراهی صد هزار نفر شده و یک میلیون نفر شده تهمتی که زدم پخش کردند دیگر

شریعتی:  در خوش بینانه ترین حالت اگر عذرخواهی و تکذیب هم بکند کار از کار گذشته و روغن و آبی که ریخته شد

حجت الاسلام نظافت:  بسیار سخت است وقتی می گوییم سکوت نمی خواهیم زندگی را سرد و بی مزه کنیم سکوت کنیم که بشنویم آقا بچه مون دارد حرف می زند و همسر ما دارد حرف می زند و دیگران بگویند اشکالی ندارد سکوت هم باز معنایش این است که زندگی را سرد کنیم سکوت برای تفکر است سکوت برای شنیدن است و دیگران بگویند اصلا مساوی است سکوت هم معنایش این است که زندگی را سخت کنیم سکوت برای تفکر است سکوت برای شنیدن است و دیگران بگویند اصلا مسابقه ی در حرف زدن خوب نیست هنر شنیدن هنر است گفتن اذا رایته المومن صموتا اگر کسی را دیدید قدرت سکوت دارد بهش نزدیک شوید و بدانید اون یک چیزهایی در درونش هست که قدرت سکوت دارد طبل تو خالی صدایش زیاد است هر چی انسان پرتر می شود کمتر بروز می دهد مگر جای تکلیف داشته باشد انبیا بر سکوت مبعوث نشدند و بر سخن گفتن مبعوث شدند ولی چرا گفتند سکوت چون سخن گفتن آسان نیست من این را چند بار خواندم و به نظرم بارها باید گفت يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا قولوا قولاً سدیدا یفلح لکم اعمالکم حرف استوار بزنید خدا بقیه ی اعمالتان را درست می کند حالا واقعا من ربطش را نمی فهمم چه ارتباطی است که همه ی اعمال ما با حرف زدن درست می شود قول سدید یعنی مو لا درزش نرود و محکم باشد هم مبانی اشکال نداشته باشد و هم از حیث مصداقی و خبری این هشت مورد تمام شد و بعد فرمود جاء اعرابی یک عرب بیابانی اومد پیش پیامبر و پیامبر می خواستند بروند جنگ این افسار مرکب پیامبر را گرفته بود سر راه بود گفت یا رسول الله علمنی شیئا گفت یک چیزی به من یاد بده با اون برود بهشت پیامبر فرمود ما احببت ان یاتی الناس الیه دوست داری که مردم با تو چطور رفتار کنند تو همانطور رفتار کن و ما کرهن ان یعطیه الناس الیه آنچه دوست نداری مردم رفتار کنند تو هم رفتار نکن بعد فرمود رها کن یعنی راه مرکب را باز بکن یعنی گفتم همین را عمل کنی بهشتی می شوی عرض کردم این یک وجدان را داور کنیم این هشت مصداق رابطه ی ما را اصلاح می کند حالا من یک توصیه می کنم به خودم و بینندگان عزیز که این هشت مورد را تمرین کنید با گفتن نمی شود و با شنیدن هم نمی شود اینها مقدمه است باید تمرین کنیم و این مراقبه هم می خواهد و بعد محاسبه می خواهد آخه یک دسته روایت داریم که اهل البیت طرد کردند ما را یکی از اون روایت هایی که طرد کردند و گفتند این تیپ آدم ها از ما نیستند کسانی هستند که ارزیابی نمی کنند خودشان را من لم یحاسب نفسه فرمود هر کس خودش را محاسبه نکند لیس منا ما همه اش میخواهیم خودمان را به شما متفق کنیم و دلمان خوش است به شفاعت شما از ما نیست کلا باید ارزیابی کنیم حالا ارزیابی اش شاخص می خواهد شاخص هایش یکی اش همین هشت مورد است همین من چطور آدمی هستم در خلوت بنشینم فکر کنم حرم به نظرم جای خوبی است برای همین کار فکر کنم در اعمال خودم من واقعا هر چی برای خودم می خواهم برای دیگران هم بخواهم همین هشت مورد را می بینیم اگر فکر کنیم یک جاهایی می لنگیم و چقدر خوب است انسان به عیب های خودش اشراف پیدا بکند این بخش تمام شد.

شریعتی:  خیلی خوب

حجت الاسلام نظافت:  فراز بعدی واعلم ان الاعجاب ضد الثواب فرمود بدان اعجاب ضد ثواب است اعجاب یعنی چی؟ یعنی خودشیفتگی و عجب

شریعتی:  من خیلی خوبم

حجت الاسلام نظافت:  آره، حالا یک وقت از باب اعتماد به نفس یک برنامه ای بود ما خیلی خوبیم خیییلی، این اعتماد به نفس ملی خوب است اما اینکه آدم ها عیب هایشان را نبینند خیلی بد است اعجاب یعنی ضد صواب است صواب با صاد یعنی حقیقت و درستی اعجاب یعنی خودشیفتگی این خلق شیطانی است چرا شیطان گفت انا خیرٌ منه از این آدم بهتر هستم خلقتنی من نار و خلقته من دین او را از گل بد بو آفریدی من از آتش هستم و شش هزار سال عبادت کردم ارتباط عبارت با هشت موردی که قبلا گفتیم چی است خود شیفته های به قانون داوری وجدان نمی توانند عمل کنند خود شیفته ها به داوری وجدان گردن نمی دهند هر کی خودپرست هستند اصلا به دیگران فکر نمی کنند

شریعتی:  اصلا استکبار از اینجا شکل می گیرد

حجت الاسلام نظافت:  عجب مقدمه استکبار است شیطان اول عجب داشت بعد تکبر کرد و خودشیفته می شود خودشیفته ها در یک تنهایی عجیبی فرو رفتند انگار در جمع نیستند چون دیگران نمی بینند حکمت 113 لا وحدت اوحش من العجب هیچ تنهایی وحشتناک تر از عجب نیست می گوید تنهایی است چرا چون تو روضه های خودش است و در عالم خودش است تو جمع است اما انگار دیگران را نمی بیند ثمرۀ العجب البغضاء یک آدم های خود شیفته دیگران ازش عصبانی هستند و بغض دارند محبوبتا فی ارضک و سمائک نیست مومن باید محبوب و دوست داشتنی باشد من امام صادق علیه السلام فرمودند من دخله العجب هلک اونهایی که عجب براشون وارد می شود از بین رفتند یعنی معنویت و ایمانشان هلاک شد هلک هلاک شد معنویت و ایمان حالا خیلی جالب است گناه خیلی بد است نه؟ خیلی نکبت دارد ولی فرمود گناهی که گناه اگر سبب بشود که تو شکسته بشوی این گناه بهتر از اون عبادتی است و حسنه ای است که تو خود شیفته بشوی اینقدر عجب دارد

شریعتی:  گناه عذر آور و عبادت عجب آور

حجت الاسلام نظافت:  گناهی که موجب ملامت خود می شود آدم ناراحت می شود این حال، حال خوبی است

شریعتی:  بنده معصیتی هستم که مرا به عذر آورد

حجت الاسلام نظافت:  حالا ببینید این گناه بهتر است این تعبیرش سنگین است سیئتٌ تسوئک از دستت در رفت یک خطایی کردی اگر تو را ناراحت کرد و هی سرزنش چرا من این کار را کردم می گوید این سیئه بهتر است از عبادتی که تو را به عجب بیاورد من حسنت تعجب این بهتریش یک مقدار جای تامل دارد می گوید سیئه خیر می شود در مقایسه

شریعتی:  در چهل حدیثشان هم آوردند

حجت الاسلام نظافت:  در مقایسه با اون و لذا خیلی از گناهان اتفاقا زمینه ی رشد است عمدا نه گناه کند ولی از دست انسان در می رود چون فرمود لا اقسم بنفس الوامه خدا به نفس لوامه قسم خورد یعنی اینکه انسان خودش را سرزنش می کند یک حالت خوبی پیدا می کند و شکسته شده و غر می زند به خودش اکثر آدم ها به دیگران غر می زنند کمی که به خودشان نق می زنند خدا دوس دارد انسان خودش عیب های خودش را بفهمد نفس چند مرتبه است اول اماره است بعد ارتقا پیدا می کند لوامه می شود بعد ارتقا پیدا می کند مطمئه می شود لوامه این درجه بالاتر از اماره است لوامه لوم زیاد سرزنش می کند امام صادق علیه السلام فرمود توفیق نداشتن آری عجب هرگز یعنی خدا می گوید عیبی نداره نماز شب بلند نشو اما تو عجب پیدا می کنی نماز شب نخوانی بهتر است امام صادق علیه السلام فرمود ان الله تبارک و تعالی یقول خدای تبارک و تعالی می گوید بعضی از بندگان من کسانی هستند که یفعلنی ان شی من طاعتی می گوید خدایا توفیق نماز شب بده و کربلا نصیبم بکن و خیری را می خواهد از اطاعت تا محبوب من بشود لاحبه فاصرف ذلک عنه یک کاری کنیم این توفیق را پیدا نکند برش می گردانم از اون عمل خیر چرا؟ لکی لایعجبه عمله چون خدا می داند این ظرفیت ندارد می افتد در پرتگاه عجب لذا خدای متعال چون عجب انسان را محبوب نمی کند اون هم نیتش بود با اون عمل خیر محبوب بشود خدا می داند تو گرفتار عجب می شوی به جای اینکه محبوب خدا بشوی مبغوض می شوی خدا می گوید به بعضی ها توفیق نمی دهم به این دلیل، بنابراین باید مراقب عجب باشیم در همان نامه مالک اشتر هم داریم که حضرت فرمود ایاک خطا به مدیران است و اعجاب بنفسک به مالک فرمود به قاضی القضات ها و به وزرا و به وکلا حضرت می گویند که بپرهیز از اینکه خودشیفته باشی و ثقۀ بما یعجبک منها اطمینان هم پیدا بکنیم به اون عوامل عجب قابل اطمینان نیست

شریعتی:  عوامل عجب یعنی چی؟

حجت الاسلام نظافت:  مثل علم، حافظه را از دست می دهد علم را هم از دست می دهد دیگه زیبایی، بیان خوب،

شریعتی:  بله خوب همه اینها عاریه است

حجت الاسلام نظافت:  بیان خوب امانت است قلم خوب، ثروت، عبادت، خوش خلقی ، خود دیانت، پست و مقام اینها خودشیفته می کند فرمود اینها قابل اطمینان نیست

شریعتی:  نمی توانی بهش تکیه کنی

حجت الاسلام نظافت:  پس حالا که نمی شود تکیه کنی تکیه نشاید دلت به اینها خوش نباشد وقتی اینطوری شد عجب پیدا نمی کنی امانت است دیگر

شریعتی:  بله دیگر همین توفیق عزاداری و توفیق نماز خواندن توفیق بود

حجت الاسلام نظافت:  کافی بود مریض می شدیم اتفاقی می افتاد چیزی مال خودمان نیست بعد فرمود ایاک و الحجاب بنفسک و ثقت بما یعجبک منها و حب الاطراء بپرهیز از خودشیفتگی و اطمینان به عوامل عجب، و حب الاطراء یعنی دوست داری تعریف ات کنند خودشیفته ها همش دوست دارند بگویی ماشاالله مثل بچه ها که دفتر دیکته را نشان می دهند هی بگویی آفرین و خیلی نکته مهمی است فرمود فان من ذلک من اوثق فرس الشیطان فی نفسه شیطان کنار ما در ذهنش که وقتی عجب پیدا می کند خاطر جمع می شود یعنی مطمئن فرصتی که شیطان پیدا می کند می گوید حتما از بین می برم طرف را وقتی است که می بیند این بنده عجب پیدا کرد لیمحق ما یکون من احسان محسنین فرمود شیطان می خواهد احسان را از بین ببرد یعنی این ثواب های دو ماه محرم و صفر را با عجب از بین می برد و با طلبکاری دیگر اگر من بهشت نروم پس کی برود؟ این خاطرجمع بودن این بد است.

شریعتی:  خیلی هم بد است

حجت الاسلام نظافت:  و خیلی ها این حالت را دارند مثلا شما رفتید زیارت، زیارت امامی که او خودش خاطر جمع نیست می گوید خدا باید با فضلش با من رفتار کند شما چطور با این زیارت رسیدی به درجه ای که خاطر جمع می شوی این پیداست که مسئله خوبی نبود که نباید اینطوری باشد حب التراء هم نداشته باش در روایت داریم العجب حمق حماقت است اگر عقل بود اینطوری پیدایمان نمی کردند آفت الالباب در ادامه نامه سی و یک آفت خرد است خردها را آسیب می زند عجب بهش و العجب یفسد العقل عقل را فاسد می کند آدم عاقل اشکالاتش را می بیند و این دعای عالیت المضامین را دیدید من توصیه می کنم در عجب خیلی زیباست من گاهی می گویم اگر بشود این را همیشه انسان مرور بکند خیلی متعادل می شود این دعای عالیت المضامین مربوط به بعد از زیارت امام حسین و امام رضاست همان اولش دارد اللهم انی زرت هذا الامام بعیوبی و ذنوبی یعنی حالا که زیارت تمام شده حالا تمییز شده که عیب هاییت را ببینی نه اینکه بگویی تمام شد

شریعتی:  تازه این آینه جلا پیدا کرده که خود واقعی و اشکالات ات را ببینی

حجت الاسلام نظافت:  ببینی اگر چیزی هم داری از خودت نیست ببینی اگر چیزی داری  و راه مقابله با عجب چی است در روایت داریم سد سبیل العجب بمعرفت النفس اگر خودشناس واقعی باشی و عجب پیدا نمی کنی من قبلا هم گفتم خودشناسی دو جنبه دارد یکی اینکه نقاط مثبت ات را ببینی و امتیازات و نعمت هایی که خدا داده ببینی و اعتماد به نفس پیدا کنی و یکی هم ضعف هایت را ببنیم ما فقر محض  هستیم از خودمان چیزی نداریم الان این نور افکن هایی که اینجا هست اینها بنازند بگویند ما نور داریم شما ندارید ما نور نداریم ما ذات مان تاریک است از نظر مادی نور دارید یک دفعه حسن آقا کلید را می زند و خاموش می کند و شکسته بشود و بعد خدا کلید ما را بزند بعد حسن آقا بگه پس من همه کاره هستم با کلید من خاموش و روشن می شود می گوییم حسین آقا اون کنتور را شما بزن بعد می بینی این کلید هم کار نمی کند پس حسین آقا می گوید من همه کاره هستم کلید کنتور دست منه به نیروگاه برق می گوییم قطع کن و ببین کاره ای نیست همه هیچ کاره هستیم از خودمان چیزی نداریم همین کفایت می کند که ما امانت دار نعمت های پروردگار هستیم همین رو و به بچه مون همین را تربیت متعادل یعنی همین یعنی از یک طرف او را با اعتماد به نفس تربیت کن که خود تحقیر نباشد و نعمت هایی که خدا بهش داده ببیند و از اون طرف هم رکوع و سجده برود و به عیادت بیماران برود و عکس پدر بزرگ را ببیند و عکس جوانی های پدر بزرگ و عکس الان پدر بزرگ و پدر بزرگی خمیده شده و این نامه 31 چقدر قشنگ است ابتدای نامه 31 حضرت به جوانش می گوید زیر تیر بیماری ها و مصیبت ها هستی اصلا شروع اینطوری است از اون طرف می گوید تو کلی امتیاز داری و جوانی و اینطوری هستی واقعا آدم را متعادل تنظیم می کند و متعادل تربیت می کند

شریعتی:  خیلی ممنون و متشکرم خیلی نکته های خوبی شنیدیم و خوش به حال همه اونهایی که فرصتی برای تامل و برای تفکر و برای ارزیابی خودشان در نظر می گیرند و این نامه ی 31 و حکمت های نهج البلاغه این فرصت را برای همه ما فراهم می کند از حاج آقای نظافت خیلی ممنون و متشکرم یکی از ویژگی های این بحث و یکی از جذابیت هایش تفسیر فرازهای نامه سی و یک با عبارات دیگر نهج ا لبلاغه است با حکمت ها و نامه ها و خطبه های امیر المومنین و این را خیلی ممتاز و برجسته می شود خدا انشاالله بهتون خیر وب رکت بدهد برای مشارکت در قربانی ماه ربیع الاول همچنان فرصت است دوستانی که به هر دلیلی موفق نشدند می توانند به سایت مراجعه کنند و هم به کانال ما مراجعه کنند و به زیر نویس ها هم دقت کنند دوستان زیر نویس می کنند اگر به هر دلیلی موفق نشدید کافی است عدد 14 را به 20000303 پیامک کنید تا نحوه مشارکت برای شما ارسال شود خدا انشاالله به بهترین وجه از شما قبول کند آیات را بشنویم بعد از تلاوت آیات همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید خواهش می کنم.

(تلاوت قران کریم)

شریعتی:  قرآن امروز را میهمان نوجوان های عزیز بودیم از همین جا به همه نوجوان های عزیز سلام می کنم کم کم سال تحصیلی شروع می شود همیشه به نوجوان ها می گویم خوب درس بخوانید مایه ی افتخار خانواده باشید و بتوانید به مملکت و ایران مان کمک کنید امیدوارم زیر سایه حضرت رضا باشند همواره و همیشه عجب درمان دارد حاج آقای نظافت؟

حجت الاسلام نظافت:  اولا همه ما در معرضش هستیم هیچ کس مصون نیست درمانش همین توجه به معرفت النفس و فقر وجودی انسان است

شریعتی:  که ما هیچی از خودمان نداریم

حجت الاسلام نظافت:  واقعا هر چه دارد از عنایت خداست دلیلش چی است واضح بخواهیم بگوییم دلیلش این است که هیچی در اختیارمان نیست یعنی خیلی وقتها تصمیم می گیریم تصمیم هایمان عملی نمی شود دلیلش این است که نخوابیم و نمی توانیم از خواب بلند نشویم و پیر نشویم و مریض نشویم اینها چیزهای واضحش است قدرت نمایی های پروردگار در وجود ما و در در وجود دیگران نه در عالم این نشان می دهد فقر انسان را همین توجه انسان را آرام می کند این یکی از  درمان هایش است امیر المومنین سلام الله علیه فرمود انی لست فی نفسی بفوق ان اخته فرمود من نظرم این است که خطا نمی کنم و لا آمنوا ذلک من فعلی من خاطر جمع نیستم و امنیت ندارم که خطا نمی کنم الا استثنا دارد الا ان یکفی الله من نفسی مگر اینکه خدا مرا کفایت کند خودشیفته ها اصلا مامانش میگوید مواظب باش مواظبم الکی میگه مواظبم همان روز این اتفاق برایش می افتد

شریعتی:  یعنی واقعا گاهی جدی نمی گیریم

حجت الاسلام نظافت:  چون خیلی اعتماد به نفس زیادی از قضا عجب می آورد

شریعتی:  اصلا خوب نیست اعتماد به نفس زیادی

حجت الاسلام نظافت:  یک جایی خوب است لذا گفتند خوف و رجا این باید تنظیم بشود بعد فرمود خدایی مرا کفایت کند که املک من دینه درمان همین است من مالک هستم خدا املک است خیلی مثال نور افکنی که زدیم اون آقایی که کلید دستش است مالک است ولی اون کسی که دم کنتور است می شود املک دقت می کنید خدا مسبب الاسباب است موقتا ماها را مالک کرده ولی هر لحظه اراده بکند می گیرد بعد حضرت فرمود فانما انا و انتم ما و شما عبیده بنده هایی هستیم مملوکون ما مملوک هستیم مالک نیستیم لرب نار رب غیره یملک منا فرمود خدا نسبت به ما مالک است مالا نملک و انفسنا مالک چیزهایی که ما مالک خودمان هم نیستیم در اون قسمت ها

شریعتی:  و چقدر جالب می گوید و عرض می کند حضرت امیر در مناجات مسجد کوفه انت المالک و انا المملوک انا الحی و انا المیوت

حجت الاسلام نظافت:  اگر همین را بفهمیم ما مردنی هستیم حضرت امیر همه اش درمان عجب است و یک وقت اشکال نگیریم که حضرت علی معصوم هستند چرا اینجا می گویند من اطمینان ندارم که خطا نکنم حضرت می گوید الا ان یکفی الله خدا همیشه کفایت می کند چون امام است امام را خدا حفظ می کند که خطا نکند ولی امام لیاقت این را هم دارد خودشیفته نیست می داند

شریعتی:   إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (یوسف، 53)

حجت الاسلام نظافت:  همیشه خدا باید مراقب باشد عجب انواعی دارد عجب علمی داریم و عجب عبادی داریم و عجب معنوی داریم عجب در اشکال مختلف دیگر داریم عجب علمی چی است؟ این است که انسان خودش را اعلم بداند و دیگران را به حساب نیاورد در روایت داریم آدم هایی که عجب علمی دارند از علم دیگران استفاده نمی کنند در روایت داریم اعلم الناس من جمع علماً الناس الا علمه من دیدم بعضی ها روحیه خوبی دارند هر کی را می بیند می بیند یک نکته ای را بگو یک تجربه ای بگویید

شریعتی:  یک دلبری پیغمبر ما دارند که من وقتی که به این نکته رسیدم واقعا اشک از چشمانم سرازیر شد گفتم ای کاش این صحنه را می دیدم نقل شده حضرت می گفت وقتی ما حرف می زدیم حضرت یک جوری گوش می دادند که انگار دارند صحبت های ما را می بینند خیلی نکته ی مهمی است

حجت الاسلام نظافت:  بله همینطوری است بها قائل هستند به هر حال نگاه کنید در عجب علمی آدم ها در یک رشته تخصص دارند چرا در همه چیز نظر می دهند در یک رشته درمان عجب علمی چی است؟ وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (نحل، 78) اول که به دنیا امدی هیچ چیزی نمی دانستی و ذره ذره علم پیدا کردی بعد حضرت می فرماید ما اکثر و ما تجهل بما عنک اون چیزهایی که باید یاد بگیری هنوز خیلی زیاد است زیاد است اون چیزهایی که نمی دانی و رای تو متحیر است سابقه ات که جعل بوده ذره ذره هم که علم پیدا کردی حالا انشاالله انواعش برای جلسه بعد باشد یک نقطه می گذاریم ادامه بحث را هفته آینده در محضر حاج آقای نظافت عزیزمان ادامه می دهیم ممنون از نگاه پر مهرتان یک اتفاقی رقم خورد به همت دوستانمان به موکب های زائران مشهد الرضا عزیزان کمک کردند هم به زائران مشهد و هم به مواکب بین راه یک گزارشی دوستان تهیه کردند تا لحظاتی دیگر تقدیم نگاهتان می کنیم حاج آقای نظافت دعا کنید و انشاالله خداحافظی کنیم

شریعتی:  خدایا به حق محمد و آل محمد همه عزیزانی که زیارت کردند و عزیزانی که زیارت نکردند زمینه ساز عزیزان از همشون به کرمت عنایت بفرما مظلومان غزه را به حق محمد و آل محمد نجات کرامت بگردان

حجت الاسلام نظافت:  فردا با حضور حاج آقای عاملی خدمت تان خواهیم رسید به شما سلام خواهیم کرد این گزارش را تقدیم نگاه پر مهرتان می کنیم از همراهی تان صمیمانه ممنون و متشکرم گفت گاهی دلم به سمت خدا می برد مرا یعنی به آستان رضا می برد مرا السلام علیک یا شمس الشموس بفرمایید خواهش می کنم خیلی ممنونم از شما