حجت الاسلام رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم . عرض سلام خدمت جنابعالی و عرض ادب و محبت خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز زیارت قبولی به اون عزیزانی که از اربعین برگشتند یا در حال برگشتن و آرزوی قبولی زیارات این چند میلیون زائری که از ایران و سایر کشورها رفتند و آرزوی انشاالله توفیق زیارت در اون کسانی که موفق نشدند و انشاء الله مشارکت در ثواب زیارت همچین من هم گرامی می دارم بیست و شش مرداد سالروز ورود آزادگان عزیز را به کشور اسلامی مان و همچنین روزهای پایانی ماه صفر هم هست دیگر این تقریبا این هفته دیگه سفره جمع می شود و این ماه با رحلت پیامبر گرامی اسلام و همچنین مصائبی که مربوط به شهادت فرزندانشان امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام هست به پایان می رسد امیدواریم که همه مون مشمول شفاعتشان واقع شویم و عامل به سخنانشان باشیم انشاء الله
ملایی: الهی آمین حاج آقا در خدمت تان هستیم بحث دعای مکارم الاخلاق را ادامه می دهیم
حجت الاسلام رفیعی: ما در بحث دعای مکارم الاخلاق بخشی را راجع به دشمن شناسی صحبت کردند و امروز به این فراز از دعا رسیدیم اللهم صلی علی محمدٍ و آله و سددنی لان اعارض من غشنی بالنصح سه چهار تا کلمه بیشتر نیست خدایا به من توفیق بده اگر کسی با من غش می کند خدعه می کند و مکر می کند به قول خودمان کلاه می خواهد سر من بگذارد من مثل او مقابله به مثل نکنم بلکه من با نصح و خیرخواهی و با نصیحت او را اصلاحش کنم بگویم نکن این کار را این حرف قشنگی است دو تا کلمه بینندگان عزیز اینجا باید باز بشود یکی غش و یکی نصح اینها در مقابل هم است غش یعنی ناخالصی غش یعنی خورده شیشه به قول امروزی ها مکر خدعه اما نصح یعنی خالصی یعنی صاف بودن غش یعنی ناصافی کج بودن و نصح یعنی خیرخواهی و راستی ائمه می گفتند انبیاء می گفتند آیه قران است از قول حضرت هود در قرآن نقل می کند که ما ناصحٌ امین ما ناصح هستیم انصح لکم می خواهیم شما را نصیحت کنیم اما نقطه ی مقابلش کار دشمن و افراد به هر حال منافق و کلک غش و خیانت است بسیار هم تنوع پیدا کرده و اشکال مختلفی پیدا کرده که من اجازه می خواهم در آغاز برنامه امیدوارم بد آموزی نداشته باشد شش قسم غش را بشمارم.
- غش با خدا، بدترین نوع غش است به قول قرآن مجید می فرماید خدعه با خدا یخادعون الله غش با خدا یعنی اینکه شما به نماز بایستید برای خدا اما ریا کنید این غش است دیگر برای خدا حج می روم برای خدا مسجد می سازم ولی زمین زدن مسجد قبا باشد برای خدا این هیئت را برپا کردم اما واقعا می خواهی خودت را مطرح کنی برای خدا این خمس را می دهم ولی واقعا پوششی است برای انحرافات اقتصادی ات که از اون آقای مرجع یک نامه ای بگیری بگویی من خمس دادم ولی واقعا این غش با خداست بینندگان عزیز این غش بدترین نوع غش است چون خدا کلاه سرش نمی رود و هو خادعهم قرآن می فرماید این یک قسم است
ملایی: داریم یک جایی و لا یخدعون الا انفسهم
حجت الاسلام رفیعی: در واقع اگر به خدا بخواهند خدعه کنند به خودشان خدعه می کنند قسم دوم غش اقتصادی است شاید بارزترین مصداقش همین است رسول خدا فرمودند من غش مسلماً فی شرائٍ او بیع کسی در خرید و در فروش و در معامله با مسلمانی غش کند فلیس منا اولاً مسلمان نیست ماشینی که وجود ندارد بفروشد فرشی که رفو شده به عنوان نو بدهد ماشینی که تصادف کرده به عنوان سالم ارائه کند ماشینی که صد هزار تاکار کرده برود بیاورد روی ده هزار تا یک صفر کم می کند دیگر ولی نود هزار تومن این غش می شود نود هزار تا می آورد پایین مثال بزنم بدآموزی دارد بیشتر از این خیلی از این نمونه ها وجود دارد قدیم می خواستند مثال بزنند می گفتند شیر را آب قاطی اش کند برنج خوب و بد را قاطی کند و خرمای خوب و بد را پیغمبر رد می شد می دید خرما بد را گذاشته زیر و خوب ها را گذاشته رو اما امروز یک کتاب نوشته شود راجع به انواع غش آقا پارچه ساده را اون علامت آرم را نمی خواهم بگویم نشان خارجی تجاری رویش می زنی این را می خری با نشان اون کشور در صورتی که مال اون کشور نیست نشان های تقلبی در عطر و در توی لوازم آرایش که اصلا غوغا می کند غوغا می کند و خیلی اینهایی که رشته شون است می دانند ما که اصلا وارد نیستیم اینها تمامش حرامه تمام این کارها حرام است و اگر کسی هر کجای کار متوجه شد که این غش شده مثلا جنابعالی چند روز قبل یک کسی به من یک پولی نشان داد صد هزار تومنی ایران چک گفت به من دادند قلابیه گفت من به کسی می دهم گفتم نه شما دیگه فهمیدی نمی توانی بدهی امام رضا داشتند پول می شمارند امام فهمید یکی از این پول ها قلابیه امام همانجا تو چاه انداخت خوب ضررش را امام می کند دیگر اون آقایی که به شما یک میلیون داده ده تا از این صد هزار تومنی ها الان می شود نهصد تومن شما ممکنه پیداش نکنید چون غالبا پیدا نمی کنند اینها را خلاصه غش در بیع و شراع و معاملات و حوزه اقتصاد کالای وارد نکرده و ارز گرفته که از این کارها می کنند هیچ ورودی نبود ولی ارز را گرفته بود این الان پدر غش است پدر مردم را در می آورد تبانی برای گران کردن یک کالا و عرض کردم حالا من هفته ی پیش رفتم زندان سخنرانی و جالب بود خوب بعضی گزینه هایی که اونجا بود یک وقتی اینها را مصاحبه کنند شاید هم آثار منفی داشته باشد منتشر کنند لااقل خود این قاضی ها و اینها در جریان باشند که آقای ملایی اصلا آدم تعجب می کند از فوت و فن های اونها چطور به ذهن این رسیده که این کلک را و این کلاه را و این خدعه را بزند بعد بینندگان عزیز اینهایی که غش در معامله می کنند ببینید فرمود یحشروا یوم القیامه مع الیهود با یهودی ها و صهیونیست ها به تعبیر من محشور می شوند لانهم اغش الخلق للمسلمین غش ترین و افراد نسبت به مسلمان ها می دانید در مدینه یهودی ها بودند امروز هم ببینید دیگر اینها چقدر دارند خیانت می کنند پس یک غش، غش با خداست که عرض کردم دوم غش اقتصادی و سوم غش علمی شما یک چیزی را بنویسید بعد نسبت به دین بدهید یک مطلبی را حدیثی را روضه دروغی درست کنید بنی اسرائیل بعضی هایشان خودشان می نوشتند میگفتند این را خدا گفته این آیه نازل شد سوره بقره آیه 79 این خبر را می دهد فویلٌ للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله سه تا وحی دارد این آیه در قرآن نداریم جای این سه تا وحی وای بر اونهایی که به اسم خودشان می نویسند و بعد اعلام می کنند این کلام خداست حالا دیگه شما بروید درمصادیق جدیدش من یک پایان نامه ای را از یک آقایی گرفتم چون یک پایان نامه دکتری می خواستم بنویسم اون آقا در همین راستا پایان نامه نوشته بود موضوعش با موضوع من مشترک بود گفتم بروم ببینم چی نوشته رفتم تهران با زحمت هم پیدا کردم و این پایان نامه را این که می گویم مال بیست سی سال پیش است من 77 دفاع کردم خوب چهل صفحه تقریبا در این پایان نامه عین عبارات کتابی بود که در بازار هست بدون اینکه ایشان آدرس بدهد این غش است شما دارید شعر بعضی ها را می دزدند دیدید که مطالب بعضی ها را علمی می شود اگر کسی یک کسی یک جایی روضه ای خواند من بعدش رفتم سراغش حالا دست همه روضه خوان ها و مداحان را می بوسم و به همشون احترام می گذارم انشاالله سعی کنند صحیح بخوانند گفتم آقا این مطلبی که شما گفتید من آدم بی اطلاعی نیستم مقتل زیاد خواندم نیست گفت این روضه دلی بود گفتم روضه دلی یعنی چی گفت دل من این را ساخته که کأنه این واقعه اتفاق می افتد همانی است که آقای مطهری می گوید گوشت اباعبدالله را دارند قیچی می کنند گفت اینها کسانی هستند که به من نسبت دروغ می گویند جایز نیست یک کسی در یک شهری تبلیغ هم می رفتیم روضه خیلی حساس بود یک آقایی گفت که اباعبدالله آمد جلوی خیمه ها صدا زد یا زینب یا زینب مثلا علیکن یا رقیه بلند شد گفت یک بار گفت یا زینب دو بارش را شما داری می گویی اینقدر حساس بودند دقت می کنید اینقدر حساس بودند که شما یک بار را دوبار نگویید خوب آقا حواس جمع باشد و باید توجه بشود این هم سومین غش.
غش علمی، کسی چیزی جعل کند و سرقت علمی کند با دست خودش بنویسد مگر نگفتند ما هزاران حدیث قاطی حدیث های شما کردیم حدیث جعلی یعنی چی؟ خیلی ها گفتند ابن ابی العوجا گفت و دیگران گفتند این ابن جوزی از دانشمندان اهل سنت است اصلا یک کتاب نوشته الموضوعات شانزده هزار حدیث جعلی آورده خیلی حرف است
ملایی: چه هنری داشته!
حجت الاسلام رفیعی: من نمی خواهم بگویم همه اش درست است در منابع خودشان است آقایی است در صعودی البانی فوت هم کرد ایشان کتابی نوشته دو سلسله فکر می کنم هر دوش هم بالغ بر بیست جلد است بیست و دو سه جلد یکی اش از سلسلۀ الاحادیث صحیحه، البته دانشمندان اهل سنت است ایشان، عین همین کتاب تقریبا با همین مجلدات سلسلۀ الاحادیث الضعیفه و الموضوعه روایات جعلی و موضوعی این هم می شود یک نوع غش، سوم غش فردی، چهارم می شود غش فردی، آقا آدم با خودش ممکن است کلاه سر خودش بگذارد ببینید روایت را
ملایی: می شود آدم کلاه سر خودش بگذارد؟!
حجت الاسلام رفیعی: بله، ان اغش الناس اغشهم لنفسه بدترین غش این است که انسان با خودش خدعه کند، خودش می داند این در واقع کاری که انجام می دهد اخلاص توش نیست خودش می داند این کاری که انجام میدهد به اصطلاح این نیتش با این کار این می شود غش دیگر یعنی بعضی وقتها انسان کلاه سر خودش می گذارد بعد فرمود من غش نفسه کان اغش لغیره اونی که کلاه سر خودش می گذارد کلاه سر مردم بیشتر می گذارد.
پنجم، غش سیاسی، این هم جالب است امیر المومنین در نامه ی 26 نهج البلاغه که این نامه را به یکی از حکام و استاندارانشان نوشته می فرماید افزع الغش زشت ترین غش، غش الائمه و اعظم الخیانه خیانت الامه بدترین خیانت این است که آدم به مردم خیانت کند بدترین غش این است که آدم به رهبران جامعه یعنی مثلا رهبر عادل جامعه امام جامعه و از شما خواسته در جنگ شرکت کنید بگویید می آییم ولی نیامدید غش کنیم پس همچنین غش رهبران نسبت به مردم است مطلبی را بگویند نادرست باشد و واقعیت نداشته باشد و نفوذی باشد و خیانت توش باشد.
ششمین غش هم غش در مشورت است یک کسی آمده با من مشورتی می کند من غش المسلمین فی مشورتٍ فقد برئت منه پیغمبر فرمود کسی در مشورت غش کند من از او بیزار هستم یعنی جنابعالی مثلا من حالا برای خودم یک قصه ای پیش آمد خیلی سال پیش که یک زمینی بود وقتی ما می خواستیم بفروشیم یک آقایی هم می خواست این زمین را از ما بخرد این آقا می گفت من رفتم یک جایی که حالا کارشان این بود گفتم که این زمین را می خواهم گفتند نه خلاصه می گفت رای ما را زدند همان آقایان اون زمین را از بنده خریده بود چون خودش می خواست بردارد اون آقا را زد و بعد اون را دید گفت عه اینها به من گفتند خیلی بده در داستان ها و مسائل تاریخی هم آمده مثل عرض می کنم حالا شما فرض کنید که یک جایی برای فرزندتان برادرتان می خواهید یک خواستگاری بروید با من مشورتی می کنید می گویند کی دختر فلانی من خودم و پسر و برادر دارم رای شما را می زنم برای اینکه خودم بروم در مشورت غلط در مسائل اقتصادی هم ممکن است این اتفاق بیفتد شما به من صادقانه می آیی می گویی فرض کنید که دولت یک همچین تسهیلاتی گذاشته و یک همچین ورودی را می خواهم داشته باشم در کار اقتصادی من خودم می خواهم وارد شوم شما را منصرف می کنم
ملایی: حاج آقا یک وقتی بعضی ها می آیند مطالعه کمتر و سواد کمتری دارند و سن و سال بیشتر ما می خواهیم رای بدهیم این آقا یا این آقا مثلا کدام رای بدهیم این نگرش سیاسی خودش را القا می کند به این نده به اون نده
حجت الاسلام رفیعی: تمام اینهایی که عرض کردیم می شود نوعی غش منتهی عمده موضوع غش در بحث معاملات و اقتصاد و حوزه های مربوط به هر حال خرید و فروش اینهاست که چند تاش هم اشاره کردیم من به ذهنم رسید قبل از آنی که اون نصح را مطرح کنم یک تعدادی از آسیب های اقتصادی را بگویم تجاری را، به اصطلاح اینهایی که عرض می کنم شاید ده مورد باشد به سرعت عرض می کنم که یکیش هم طبیعتا غش است بینندگان عزیز نپرسند ارتباطش را غش یک آسیب اقتصادی است به همین مناسبت چند تا آسیب اقتصادی را بشمارم آسیب هایی که در حوزه اقتصاد و کاسب ها و کارخانه ها مبتلا می شوند
- دروغ در روایت داریم که یا معشر التجار امیر المومنین می آمدند در بازار فریاد می زدند آی تاجرها جان ابوالکذب دروغ به مردم نگویید
- قسم، در روایت داریم خدا اینها را خیلی ازشون بدشون می آید یبغضهم الله اربعۀٌ چه گروه هستند که خدا اینها را مبغوض می دارد یکی اش البیاع الحلاف فروشنده ای که همه اش قسم می خورد بابا قسم نخور بگو این همینه مخصوصا اگر قسم دروغ باشد که دیگه تبعات فراوانی دارد ممکن است حالا دوستان بگویند چهار تا را بگویید بقیه اش را عرض می کنم چهار گروه پیش خدا مبغوض هستند یک کاسبی که قسم می خورد و فقیری که تکبر می ورزد الفقیر مختار هم ندارد هم کبر دارد پیرمردی که آلوده به گناهان شهوانی می شود تو دیگه خجالت بکش جوان که نبودی جوان هم نباید این کار را بکند اما از تو خیلی بد است یکی هم پیشوای جائر یعنی حاکمی که ظلم می کند و ستمگر است این هم یک آسیب
- آسیب سوم ربا، تنها گناهی که خدا اعلام جنگ نظامی کرده و فرموده گزینه روی میز نظامی است فاعزونی بحرب من الله کم فروشی ویلٌ للمطففین قرآن کریم می فرماید وقتی شما خرید و فروش می کنید اوفو الکیل و المیزان کم فروشی نکنید یکی هم که غش است که در واقع اشاره کردیم یک چیز عجیبی آقای ملایی من این روایت هم خودم ندیده بودم امروز دیدم ششمین آسیب می شود دیگر جایی که یک کاسبی به دین آدم ضرر می زند من اگر وارد این کار بشوم بعضی ها از ما سوال می کنند شرکتی ما را استخدام کرده من اگر در اون شرکت وارد بشوم ممکن است آلوده به نامحرم و شراب شوم این حتما باید توجه شود یک وقتی در معاملات و خرید و فروش ها دین در خطر نیفتد این روایت را من دیدم که یک کسی آمد خدمت امام علیه السلام امام صادق علیه افضل آلافُ التَّحِیَّهِ وَ الثَّناءِ عرض کرد آقا من کاسب هستم و می روم غالباً به راه های دور سردسیر و جبل و جاهای کوهستانی اون وقت گاهی شرایط به گونه ای می شود که من مجبور می شوم روی یخ نماز بخوانم روی برف مثلا زمین بر برف سجده کنم شما مطلب را امام فرمود لا تطلب التجاره شما دنبال تجارت نرو فی أرضٍ لا تستطیع ان تصلی الا علی الصدر ببینید چی بوده ضربه اش ضربه اش این بوده که نمازش لطمه می خورد اون هم نه اینکه نخواند معلومه آدم مقیدی است من تا این حد هم امام هم نرود جایی که شما مجبور می شوید حالا اگر تجارتی است موجب می شود نماز من فوت شود و با یک عده ای بروم که من را مجبور کنند به شرب خمر و من را مجبور کنند به خدایی نکرده حرام این هم تجارت و کاسبی که دین آدم را در خطر بیاندازد ازش باید پرهیز شود.
- آسیب دیگر در تجارت دبه کردن است این هم خیلی بد است و روایت هم دارد تعبیر قدر داریم و ایجاد ضرر داریم آقا جنس رو فروخته تمام شده و بعد میگه اینقدر باید بدهی وگرنه پس بده این هم کار مناسبی نیست حتما اون کسی که دبه می کند بیشتر ضربه می خورد در روایات ما این رو می گویند من هفته ی پیش هم به نظرم این روایت را خواندم این سخنرانی هم که در زندان رفته بودم برای این عزیزانی که انشاالله خداوند همشون رو اصلاح کند و آزاد کند این روایت را اونجا هم خواندم گفتم سه چیز است شک نکنید به خود آدم بر می گردد یکی مکر و خدعه و یکی نکث و پیمان شکنی و یکی ظلم حدیث است وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ (فاطر، 43) خدا می داند آقای ملایی من وقتی یک کسی همچین اتفاقی می افتد حتی کلاه سر من می گذارد من برای اون بیشتر قصه می خورم می روید مسجد می بینید کفشمون رو بردند من برای اون دزده بیشتر غصه می خورم اینها یک کفش می خرد
ملایی: چرا تو زندگی خودت را خراب می کنید
حجت الاسلام رفیعی: چند شب پیش سخنرانی داشتم قبل از اربعین یک آقایی گفت حاج آقا کفش هایتان را بدهید به من گفتم باشه رفتیم منبر برگشتیم نه آقا بود نه کفش بله حالا من پونصد تومن و ششصد تومن کفش خریدم ولی خدا می دانه برای اون دلم سوخت چرا به من می گفتی من این کفش را به من بده من ندارم یک پولی بدهم بروم کفش بخرم این هم یک مطلب.
آسیب بعدی که این هم قابل توجه است خیلی زیاد هم شده متاسفانه این روزها شکوه کردن از کار نکردن یا سود کم گاهی از اوقات مثلا الان کاسب ها می گویند بازار رکود است انشاالله که خداوند فرجی حاصل کند ولی مخصوصا در بازار مسکن و اینها اینطور است لوازم خانگی ممکن است شرایط این اقتضاء را بکند من این روایت را بخوانم جالب است رسول خدا فرمودند روایت تو کافی است ظاهرا از پیامبر است اگر اشتباه نکنم چون من ننوشتم یقول الرجل ما ربحت الشیئا منذ کذا و کذا بعضی ها می گویند چند روزه کار نکردیم و سود نداشتیم و از سرمایه خوردیم می گویند از سرمایه خوردیم فرمود ویحک وای بر تو هل اصل مالک و آیا اصل مال و سودش آیا الا من ربک از خدا نبود؟ یعنی سرمایه از کی است؟ همیشه می گوید از سمایه خوردم مثل اینکه از سرمایه را از مادرش آورده لذا امیر المومنین فرمود یعطی علی الناس زمانٌ یک دورانی می رسیدند که یشکون فیه ربه مردم گله می کنند مثلا شکوه می کنند بعد گفتند چگونه؟ فرمود اینطور که می گویند کار نکردی بگذار شکوه هم از آسیب هاست الحمدلله خدا رو شکر انشاالله می رسد خدا رحمت کند همه ی گذشتگان را استادی داشتیم آیت الله ستوده اهل یزد بود می شناختید؟ در این مسجد امام پشت سر هم هم درست می گفت یعنی کفایه می گفت و مکاسب می گفت و ساده و روان هم می گفت و این اواخر هم دیگر چشمشان خیلی ضعیف شد مشتری خوب داشت در بین اهل یک عمر درس گفت و خیلی هم اهل مزاح و شوخی بود من یادم است یک وقت هایی کسی مزاح های ایشان را جمع کرده بود یک کتاب کرده بود جوک هایی که گفته بود بعد برده بود پیشش گفته بود خوش انصاف همه درس خارج و فقه و حدیث از من جوک نوشتی؟! خیلی مرد با صفایی بود سالم و صالح من دو سال کفایه ی ایشان رفتم می گفت که یک کسی یک بقچه ای انداخته بود ناخنگیر و سوزن ته گرد و شانه و دیدید دیگه از این چیزها جوراب و از اینهایی که به سر می زنند گیره و اینها بساط کرده بود جلوی مسجد امام بساط می کرد و صبح زود می آمد می نشستن کنار اینها تا شب یک روز یک آقایی شاید طلبه ای نمی دانم کسی گفت این چند این سوزن؟ گفت یک ریال اون موقع این شانه چند ده تا شانه داشت پنج ریال همه را روی هم زنگ زد اون موقع شاید مال زمان طاغوت بود شد دویست تومن دو تا صد تومنی داد بقچه را جمع کرد هر روز بلند نشو بیا اینجا بنشینی گفت این دویست تومن را بگیر من چهار تا دختر دارم دو تا پسر با زنم شش الی هفت نفریم از این بقچه خرج این خانواده را در می آورم برکتی که خدا به کسب می دهد این خیلی حرف است اعتقاد خوب چهار تا کیسه حمام و لیف حمام و دیدید شما گاهی این خیلی مهم است این نگاهی که در واقع نگاه شکوه نیست
ملایی: نگاه شاکرانه است
حجت الاسلام رفیعی: و خدا هم کمکش می کند و می بینید یکی می آید یک وقتی همین شانه یک ریالی را اون موقع بر می دارد ده ریال می دهد و خوشش می آید از این کمکش می کند و مساعدت می کند و مورد آسیب دیگر احتکار که خیلی روایت داریم که احتکار نکنید و چیزی را امام صادق اجازه نمی دادند حتی یک سال ایشان گندم در خانه داشتند اوضاع مدینه بهم ریخت فرمود همه این گندم را در بازار عرضه کنید ما می رویم روزانه خرید می کنیم یکی هم ورود در معامله دیگران این هم خوب نیست بنده بیاییم ببینم جنابعالی در بنگاه راجع به خرید ماشینی صحبت می کنید علامت و چشمکی موبایل پیامی به اون آقا ده تومن بالاتر من اون بنده خدا می گوید طرف که خواسته بفروشد الان پیام داده گفته نه بروید خلاصه می پیچاند و این آدمی که این کار را کرده هیچ وقت خیر نمی بیند آدمی که وارد معامله دیگری شده و به نفع خودش مصادره کرده هیچ وقت خیر نمی بیند اینها باید توجه شود اگر اجازه بفرمایید ما برویم سراغ بخش دوم از این کلام که امام سجاد عرض کردند به خدا سددنی به من توفیق بده لان اعارض من غشنی کسی که به من غش کرده به نسخ کسی کلاه سر ما گذاشت خدعه کرد و غش کرد همان معامله را باهاش انجام بدهید و ما هم غشی باهاش بکنیم نه دیگه می گوید شما این کار را نکن همان پول قلابی را به خودش بدهید همان برنج قلابی را به خودش بدهید نه فرمود شما به نصح اعارض بالنصح یعنی کاری کنید اصلاح بشود شما ضررت را ازش بگیر اما یک کاری کن این اصلاح بشود لذا این کلمه ی نصح و نصیحت بسیار مهم است من آیه قرآن است دیگر فرمود انا لکم ناصحٌ امین انصح لکم البته یک نکته ای عرض کنم حالا در قرآن کریم هم داریم که بعضی وقتها نصح اثر هم ندارد بعضی ها اینقدر ذاتش خراب است آیه قرآن است که می فرماید لا ینفعکم نصحی امام حسین این همه نصح کرد روز عاشورا واقعا ناصح بود بالغ فی النصیحه اما در ذات شمر نمی رود در ذات حرمله نمی رود بعضی ها واقعا خوب خیلی اوضاعشان خراب است دیگه گفت که کلٌ یعمل علی شاکلته ولی اجازه می خواهم در این بخش دوم هم این حدیث را بخوانم و یک عرائضم را در این قسمت به پایان بدهم رسول گرامی اسلام فرمودند کسی پنج چیز را برای من ضمانت کند من بهشت را برایش ضمانت می کنم به اندازه پنج چیز پنج دقیقه وقت دارید یعمن لی خمسا کسی پنج چیز را برایش ضمانت کنم من هم بهشت را برایش ضمانت می کنم النصیحت الله و النصیحت لرسوله و النصیحت لکتاب الله و النصیحت لدین الله و النصیحت مورد پنجمش را عرض کنم که فرمود که والنصیحت لجماعت المسلمین شد چند تا؟ پنج تا نصیحت خدا و رسول و کتاب و دین و مردم مسلمان ها حالا ممکن است شما سوال کنید اینها چی است نصیحت برای خدا چی است حالا در فضای مجازی هم دوستان بزنند این روایت شرح شده نصیحت برای خدا این است که تا پیرو خدا باشیم خیر خواهی حرف خدا را گوش بدهیم و با خدا خدعه نکنیم و ریا نکنیم نصیحت برای پیامبر این است که سنتش را رعایت کنیم خودش فرمود دیگه نهج البلاغه هم داریم فرمود سنت پیامبر نگذارید روی زمین بماند نصیحت برای قران این است که با قران صادق باشیم وقتی می خوانید لایغتب غیبت نکنید وقتی می خوانید لایصغر مسخره نکنید خلافش عمل نکنید نصیحت برای دین خدا این است که دین خدا را اجرا کنید و نگذارید دین خدا زمین بیافتد نصیحت با جماعت مسلمین هم این است که خدعه و مکر با مسلمان ها نکنید پس ببینید رسول گرامی اسلام فرمود پنج چیز را کسی به من ضمانت کند من بهشت را ضمانت می کنم نصیحت با خدا به حرفش گوش بدهیم نصیحت و خیر خواهی یعنی رو راست بودن نصیحت با پیامبر این است یک وقتی می گویی اشهد انا محمد رسول الله وقتی می گویی لقد کان فی رسول الله اسوۀ حسنه واقعا از پیغمبر الگوبگیرید نصیحت با کتاب خدا هم این است که این کتاب را رب طال القرآن و القران یلعنون نشوید نخوانید عمل نکنید نصیحت برای دین خدا یعنی نصیحت یعنی خیر خواهی خیر خواه خدا و خیر خواه پیامبر این خیلی نکته مهمی است و نصیحت برای جماعت مسلمین این است که خیانت نکنید متاسفانه ما امروز در دنیایی داریم زندگی می کنیم که پر از غش و مکر سیاسی است ببینید قرارداد می نویسند تعهد می کنند خلافش عمل می کنند قصدش را دارند می کنند به خاطر همین هم مردم در دنیا اعتماد ندارند به اینها که می گویند بیایید بنشینید صلح کنید خودشان می گویند این صلح ما روی کاغذ است لذا اینها الان خیلی بد است این غشی که در دنیا در عالم سیاست صورت می گیرد و یکی از مراکزی که موظف است جلوی این غش را بگیرد و خودش افتاده در دامن این افرادی که غش می کنند سازمان ملل است شورای امنیت است
ملایی: بسیار خوب متشکرم حاج آقای رفیعی عزیز از شما یک دعوت خیلی متواضعانه از هر کسی که ممکن است الان این دعوت را ببیند و یا بعدا و دوست داشته باشد واکنشی نشان بدهد توی فرمایش های حاج آقای رفیعی همین الان در فراز آخر آمد آنچه که در غزه می گذرد آنچه بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد به ویژه در غزه بسیار رنج آور و درد آور و بسیار حزن انگیز است و حال انسان را خراب می کند اما آیا این واکنش درونی یا لفظی کافی است؟ قطعا می فرمایید که نه باید یک کاری کرد چه کارهایی می توانیم بکنیم بماند اما یکی از کارهایی که می توانیم برایشان انجام بدهیم این دعوت رسمی برنامه سمت خدا شما بفرمایید من که کسی نیستم اینه که در پویش ایران همدل مشارکت کنیم پویشی که فصلی مناسبتی موضوعاتش فرق می کند و این روزها خیلی ها کمر همت بستند برای اینکه هزار تومن ها و دو هزار تومن ها و یک میلیون تومن ها بیشتر از اینها را از ما بگیرند و برای مردمی که در اثر گرسنگی و محدودیت در اثر تشنگی و نبود مواد غذایی واقعا دارند زجر می کشند به دستشان برسانند یک تصویری دیشب از سیمای جمهوری اسلامی ایران دیدم مردمی که روغن یا رب گوجه فرنگی که من و شما دو سه تا قوطی می خریم می بریم به صورت قطره چکانی شاید صد گرم روغن و یا صد گرم دویست گرم رب گوشه توان خرید همین را حتی ندارند همه مون بگوییم یا علی امروز یکشنبه است به نام امیر المومنین و به پویش ایران همدل بپیوندیم به دعوت برنامه سمت خدا برویم محضر قرآن کریم صفحه 528 قرآن کریم باشیم آیات پایانی سوره مبارکه نجم و آیات آغازین سوره مبارکه قمر با یک صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
( قرآن کریم صفحه 528، آیات پایانی سوره مبارکه نجم و آیات آغازین سوره مبارکه قمر)
ملایی: بسته ی تصویری تلاوت این صفحه از قرآن کریم بدون صدا برایتان پخش شد به خاطر این بود که آیه دارای سجده واجب بود که توجه به این نکته دارید شما عزیزان حاج آقای رفیعی اینجا هستند چند دقیقه هم زمان داریم شایسته است من هم سکوت کنم مثل شما
حجت الاسلام رفیعی: ببینید این فراز از دعای مکارم الاخلاق خلاصه اش این بود که خدا به من توفیق بده جلوی مکر و غش و خدعه را با نصح و خیر خواهی بگیرم حالا ممکن است سوال در ذهن بینندگان بیاید بگویند راهکارش چی است این خیلی مهم است ما هر چه از بدی غش بگوییم کم گفتیم از بدی مکر بگوییم کم گفتیم اما چه کنیم که مکار در جامعه پرورش پیدا نکند غش در جامعه ایجاد نشود این خیلی مهم است یک کار، کار فرهنگی است یعنی صدا و سیما و مراکز همین اتفاقاتی که توی دادگاه ها می افتد و بعضی اش هم به فیلم تبدیل کردند یک واقعیت است منتهی تبدیل به فیلم کردند اینها ارائه بشود به مردم و نتیجه اش من یک وقتی یادم است یک سریالی البته ایرانی هم نبود مال یکی از همین کشورها شاید ترکیه و اینها بود پخش می شد به هر حال اسمش هم یادم نیست ولی نشان می داد که یک حقه ای و یک کلکی در یک جایی بار شده و در نهایت اون کسی که اون کلک را زده و حقه را شامل خودش شده یک چیزی شبیه مجموعه کلید اسرار بود من هم زیاد یادم نیست یک وقتی در خود صدا و سیمای خودمان هم شاید برای شما اتفاق بیفتد یک همچین عنوانی داشت این خیلی مهم است در کتاب های آموزشی به بچه ها در کتاب های دبیرستانی در سریال ها و فیلم ها و سخنران ها یعنی نمی گویم راههای غش و مکر را یاد بدهند نه اینی که چگونه کسی که مکر می کند دچار در واقع اون مکر خودش می شود و اینی که تبیین بشود برای جامعه که بار کج به مقصد نمی رسد هر چه کنی به خود کنی است خیلی موثر است حتی توی برنامه های کودک و سریال ها یعنی نشان داده بشود سخنران ها احادیثی که پخش می شود و جملاتی که گفته می شود روی این خیلی باید کار بشود جناب آقای ملایی یکی از ظرفیت هایی که صدا و سیما هم باید ازش استفاده کند و مراکز ظرفیت همین زندان هاست چطور؟ بالاخره ما در هر استانی چند هزار زندانی داریم این زندانی ها هم غالباً مجرم هستند چه مجرم عالم و چه مجرم جاهل اینها هر کدامشان یک مسائلی دارند و حرف هایی دارند مصاحبه با اینها گفتگوی با اینها اونهایی که اصلاح شدند پخش کردن خیلی موثر است ما همینطور بیایم بگوییم شما مکر نکنید اما وقتی نشان بدهیم نتیجه مکر این طرف چی شد و همچنین بازگشت به مسائل تاریخی آقا بالاخره در صفین مکر شد آخرش چی شد لطمه اش را کی دید عمروعاص به کجا رسید با اون قرآن بر نیزه کردن و با اون حقه هایی که زد یا همین قصه کربلا این همه عمر سعد و شمر و دیگران خدعه کردند وارونه جلوه دادند امام حسین را مقصر کردند الان چی شد چی باقی ماند؟ اینها موجب می شود پیشگیری شود
ملایی: یک زمانی من سه تا کتاب را از کتابخانه مدرسه ای که درس می خواندم توش فکر می کنم مقطع ابتدایی حتی بود اسم کتاب ها اینها بود قاسطین و مارقین و ناکثین برای اون اولا که عنوان جذاب است بعد نگارگری خوبی داشت و عکس های خوشگلی داشت همان موقع ما با این سه تا مسئله عصر اسلام آشنا شدیم و نتایجی که برای اهل این اتفاق افتاد
حجت الاسلام رفیعی: یک بخش دیگری که بسیار مهم است خانواده ها هستند پدرها و مادرها و با دخترهایشان و پسرهایشان حرف بزنند فلان دختر اون حادثه برایش پیش امد فلان پسر این حادثه برایش پیش امد این خیلی موثر است راستی و درستی را از توی خانه آموزش بدهند یک بخش اون نصح نمی خواهم بگویم الزاما اگر این نشد باید مکر کند ولی یک بخشش هم این است که زمینه های مکر را از بین ببریم بالاخره فقر، گرانی، صعوبت اقتصادی، گاهی موجب می شود طرف به این فکر بیفتد که یک راه خلافی را برود برای اینکه بتوانیم مثلا فرض کنید این ماشین را برای بچه اش بخرد این جهیزیه را برای دخترش جور کند این مهم است باید تمهیدی بیاندیشد که خانواده ها دچار این آسیب ها نشوند یعنی ریشه ی فقر از بین برود البته این مجوز نیست که هر کسی که فقیر است بتواند خلاف کند ولی به هر حال کاد ان فقر ان یکون کفرا این هم خیلی موثر است پس هم رسانه و هم آموزش و پرورش و هم خانواده ها هم عرض می کنم که دولت توی این قصه و هم نهادهایی که توی این کارها وارد هستند یعنی طرف به من می گفت من بیست سال است کارم توی همین مثلا قوه ی قضائیه است من تمام شگردها را می شناسم بلد هستم می دانم اینها چیکار می کنند خوب یک کانون هایی هست من نرفتم تا به حال کانون اصلاح و تربیت که بچه های نوجوان را نمی برند زندان می برند کانون اصلاح و تربیت چرا باید این بچه ده ساله و پنج ساله چرا باید گرفتار این قصه بشود مجموع اینها می تواند کمک کند به اینکه این نصح و خیر خواهی اتفاق بیفتد و مکر اتفاق نیفتد
ملایی: گاهی وقتها اطلاعات حقوقی و قضائی مان کم است حتی
حجت الاسلام رفیعی: اون هم خوبه
ملایی: آره بلد نیستیم یک کلاهی یک هویی سرمون می رود و بعد می اییم داد و بیداد می کنیم زمان داریم یکی دو دقیقه حاج آقای رفیعی تشکر می کنم ازتون و فکر می کنم حسن ختامی بشود این لحظه ها و برنامه ها اولا یکشنبه هفته آینده اگر زنده باشم و سعادت داشته باشم حاج آقای رفیعی خواهم بود در مشهد الرضا به مدد امام رضا این خبر را بهتون دادم دعایمان کنید چند تا که آمین بگوییم
حجت الاسلام رفیعی: می دانید که دعای سحر داریم خدایا مکرت را شامل ما نکن مکر شامل کسانی می شود که اهل مکر هستند و تمکر بی علی تمکر لی این هست لذا دعا می کنیم در راس دعاها قبل از اینکه راجع به این موضوع دعا کنم دعا می کنم انشاالله خداوند اون امام مصلح و اصلاح گر که همه مکر خود را در جامعه از بین می رود و جامعه سالم است انشاالله ظهور اون آقا را تعجیل بفرماید انشاالله اونهایی که اهل خلاف و مکر بودند و اهل غش بودند خدا همشون رو اصلاح کند انشاالله خداوند به همه مون توفیق مسیر صحیح پیمودن و صداقت ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق عنایت بفرماید انشاالله شر این مکاران و حیله گران و سیاست مداران دروغین دنیا و در راس صهیونیست ها را به خودشان برگردان
ملایی: خیلی ممنون حاج آقای رفیعی الهی که تن تان سالم باشد و لحظه هایتان به نام اهل بیت علیهم السلام با برکت باشد تا سلامی دوباره که خدمت شما برسیم فردا به امید حیات و توفیق با حاج آقای پناهیان بیاییم خدمت تان رفع زحمت می کنیم التماس دعا و خدا نگهدار.