اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-05-08-حجت الاسلام بهشتی-قهرمانان توحید(سلمان فارسی)

بسم الله الرحمن الرحیم

مجموعه قهرمان توحید رسید به سلمان فارسی افتخار ما ایرانیان شیعه ی واقعی من خوب خیلی کوچک هستم که این شخصیت را توصیف بکنم خوشبختانه کتاب های زیادی درباره این صحابی بزرگ نوشته شده سریال بسیار فاخری به دست استاد میرباقری در حال انجام است من هم به سهم خودم در این یک ساعت در هشت بخش شخصیت سلمان فارسی را می خواهم برای شما علاقمندان بیان کنم.

 بخش اول پژهشگری سخت کوش

الان در دنیا خیلی ها پژوهش می کنند پول هم می گیرند بعضی ها پژوهش و تحقیق می کنند تا حق را بفهمند بعضی پژوهش می کنند تا حق را بکوبند کتاب های دینی را می خوانند شبهه ازش تولید می کنند یهویانی بودند زمان پیامبر یقین داشتند به پیامبری پیامبر اسلام و به حقانیت قرآن اما انکار می کردند و جهدوا بها و استیقنتها انفسهم انکار می کردند در حالی که یقین داشتند سلمان یک پژوهشگر حق پذیر در یک جلسه ای بعضی گفته اند به پیشنهاد امیر المومنان علی علیه السلام از سلمان خواسته اند خودت زندگی نامه خودت را بگو مثل الان که مرسوم است که زندگی نامه خود نوشت بعضی دارند از کودکی خودشان سلمان اینطوری تعریف کرده من خلاصه اش را نوشتم:

پدر و مادرم زردتشتی بودند من نیز پیرو آنها بودم روزی از کنار کلیسایی گذر کردم از روی کنجکاوی وارد کلیسا شدم دین و دعایشان را بهتر از دین خود یافتم تا غروب اونجا ماندم و به خانه آمدم و مشاهدات خودم را با پدرم در میان گذاشتم پدرم مخالفت کرد و مرا زندان کرد و با یک مسیحی که در اون کلیسا آشنا شده بودم به کمک او از خانه فرار کردم و به یک کاروانی آمدم به شام در اونجا کلیسایی بود اسقف اعظم شان راهنمایی می کرد ولی اون را آدم با اخلاقی نیافتم از او بد رفتاری دیدم او را پایبند آخرت ندیدم تا اینکه او مُرد و نفر بعد از اون اسقف دیگری آمد که او در عبادت کوشا و به آخرت علاقمند بود او را امین یافتم به او علاقمند شدم پس از مدتی او از دنیا رفت و مرا راهنمایی کرد به عالم دیگری در شمال عراق در شهر موصل به اون کلیسا رفتم و یعنی شما تصور بکنید یک شخصیت حق پذیر مصافت های طولانی را تو اون روزگاران که خیلی هم دشوار و پر خطر بوده می پیماید تا عالمانی را پیدا کند دانش حقیقی را راه درست را پیدا کند و بپیماید تقریبا نوشته اند او پیش ده نفر دانشمند درس خوانده در ده جا در ترکیه ی فعلی در بخشی از اروپای فعلی در بیت المقدس، به کلیساهای مختلف رفته علوم آموخته عبادت کرده و خود را آنگونه که ادیان الهی می پسندند تربیت کرده تا اینکه این عالم آخری در اموریه که یکی از شهرهای غرب هست بهش گفته سلمان من به زودی از دنیا می روم اگر دنبال حق هستی الانه زمان اون هست که پیامبری باید ظهور کند بشارت هایش در کتاب های ما آمده سلمان هم پرسیده نشانه های اون پیامبر چیست گفته در شهری است که نخلستان زیاد است و بین دو کوه است و یکی از نشانه های پیامبر این است که صدقه قبول نمی کند ولی هدیه قبول می کند و میان کتفانش نشان نبوت است، سلمان هم با کاروانی همراه می شود که به سمت حجاز می آمدند بین راه یک یهودی دارایی او را که ذخیره سالها فعالیت اقتصادی او بوده ازش می گیرد و او را به بردگی می کشد و می آورد مدینه به یک یهودی دیگر از طایفه بنی قریظه می فروشد حالا این پژوهشگری که امروزه بخواهیم بگوییم یک پرفسور بوده شده خدمتکار و نوکر باید خرما بچیند برای یک باغدا

ر یهودی ولی در دلش ناراحت نیست می گوید من دنبال حق هستم و کسی که دنبال حق هست ممکن است سختی بکشد تلخی بچشد تا اینکه یک روز می شنود که بالای درخت نخل بوده از صاحب خودش که پیامبری از مکه به مدینه آمده یک روزی خوردنی هایی را فراهم می کند پیامبر اسلام را که هنوز نمی شناسد پرس و جو می کند و نزد پیامبر می آید و می گوید این صدقه است و پیامبر هم تشکر می کند و قبول می کند ولی خودش استفاده نمی کند و به یارانش می دهد سلمان هم می گوید اولین نشانه درست در آمد فردای اون روز یا چند روز بعد باز یک خوردنی فراهم می کند پیامبر از نزدیک قبرستان بقیع گذر می کرده و دوباره تقدیم پیامبر می کند و می گوید این هدیه است پیامبر عزیز ما تشکر می کند و از اون هدیه استفاده می کند و در نوبت سوم سلمان دنبال این هست که آیا می تواند نشانی را که میان کتف های پیامبر هست را ببیند؟ پیامبر هم احساس می کند یک کسی از روی کنجکاوی دنبالش است لباسش را کنار می زند و اون نشان نبوت را به سلمان می نمایاند این آغاز مسلمانی سلمان است از این به بعد مسلمان شده و یک مسلمان درجه یک با اطلاعاتی که از ادیان قبل دارد و حقیقتی را که توسط استادش یک عالم مسیحی حق جو آدرس گرفته حالا وارد اسلام می شود.

پژوهشگری سخت کوش

الان در دانشگاه ها خیلی از دانشجوها همت نمی کنند تحقیق کنند همینطور کپی برداری می کنند و وارد سایتی می شود  و همان عنوان را می زند یک مقاله ای را به نام خودش منتشر می کند نه پژوهشگر باید زحمت بکشد عالمان قدیم می گفتند ما دود چراغ خوردیم خدا رحمت کند علامه محمد تقی جعفری خودم شنیدم می فرمود گاهی اول شب می نشستم به مطالعه غذا را هم گذاشته بودم روی بخاری یک وقت دیدم اذا صبح می گویند من همچنان خیره شدم به کتاب ها و مطالعه می کنم پژوهشگری سخت کوش این بخش اول.

بخش دوم، مؤمنی برجسته

امام صادق علیه السلام فرمود ایمان ده درجه دارد، بعضی پله اول مثل نردبان است بعضی پله دوم بعد فرمود اونهایی که پله های بالاتر هستند پله های پایین تر را مسخره نکنند و طعنه نزنند تحقیر نکنند خدا را سپاس بگویند یکی از احادیثی که سلمان از پیامبر برای ما نقل کرده این است که سلمان همیشه به پایین تر از خودت نگاه بکن امام صادق علیه السلام فرمود ایمان نردبانی است ده پله ای سلمان تا پله ی دهم رفته ابوذر هشتم و مقداد نهم مومنی برجسته، فوق العاده قرآن کریم می فرماید در سوره نساء آیه 136 یا ایها الذین آمنوا آمَنوا ای کسانی که ایمان آورده اید ایمان بیاورید یعنی ارتقا ببخشید ایمان تان را عمیق تر کنید و جدی تر این سطح از ایمان نا کافی است پایتان را بگذارید به پله های بالاتر روزی سلمان به مسجد آمد مردم او را بالای مجلس نزد پیامبر نشاندند مردی گفت این عجم کیست که میان عرب ها در صدر نشسته پیامبر فرمود ای مردم همه ی ما از آدم تا امروز همانند دندانه های یک شانه با هم برابر هستیم عرب بر عجم، سفید بر سیاه، برتری ندارد برتری تنها به تقواست، مردم سلمان گنجی است پایان ناپذیر آبی است چشمه ی آبی است گوارا، که با حکمت خود مردم را سیراب می کند سلمان بحرٌ لاینضف کنزٌ لاینفد سلمانُ منا اهل البیت سلمان از ما اهل بیت است سلسلٌ یک چشمه ای است که یمنع الحکمه، حکمت از او می بارد، پیامبر ما حواریون داشته امیر المومنان حواریون داشته سلمان از حواریون یعنی اصحاب خاص پیامبر است لحظه ای عهد شکنی نکرده و لحظه ای در حقانیت اسلام و حقانیت قرآن و حقانیت پیامبر تردید نکرده او از ارکان اربعه بوده چهار نفر از ستون های یاران پیامبر هستند سلمان، ابوذر، مقداد، عمار او کسی است که بی درنگ پس از پیامبر به فرمان خدا ایمان آورده به علی علیه السلام او از هفت نفری است که با ایمان کامل در مراسم خاکسپاری فاطمه زهرا سلام الله علیها حضور داشته امیر المومنین علیه السلام فرمود به برکت این هفت نفر مردم روزی می خورند به برکت این هفت نفر مردم یاری می شوند به برکت این هفت نفر خدا باران را می فرستد یکی اش سلمان است خیلی پیش خدا آبرو دارد یک کسی برخورد تحقیرآمیزی با سلمان کرد این را گفت تو کیستی؟ تو چیستی؟ سلمان هم با اون روح بزرگ گفت اول من و تو نطفه، آخر من و تو مردار، این مال دنیا.

آخرت هم هر کس فمن ثقلت موازینه هو الکریم هر کس دستاوردها و عباداتش و خدماتش سنگین باشد او کریم است و ارزشمند است و من خفت موازینه فهو لئیم هر کی هم از این فرصت استفاده نکرده خدمتی چندان ندارد و عبادتی ندارد او پست خواهد بود عرب بی ادبی به سلمان گفت ریش تو بهتر است یا دم سگ؟! او بدون اینکه عصبانی بشود گفت هر کدام از پل صراط رد بشود خیلی روح بلند داشته متواضع و فروتن و ایمانش با رفتارش آمیخته بوده سلمان می گفت اگر سجده نبود من آرزوی مرگ می کردم ما برای چی به این دنیا آمدیم قرآن می گوید برای بندگی یعنی خوردن و خوابیدن و گردش و لذت و اینها در حیوان ها هم هست انسان شرفش به بندگی است اگر سجده نبود آرزوی مرگ می کردم دو نفر گرسنه از پیامبر غذا خواستند حضرت سلمان را فرستاد تا از عثامه مسئول بیت المال یک پول غذایی بگیرد و به اون مستمندان بدهد عثامه هم در جواب گفت پولی نداریم سلمان هم با دست خالی برگشت و اون دو نفر گفتند عجب بخیل است عثامه عجب بد قدم است سلمان بعد اومدند پیش پیامبر پیامبر فرمود آثار خوردن گوشت در شما می بینم گفتند نه ما گرسنه هستیم گوشت نخوردیم فرمود غیبت کردید ایه غیبت را حضرت خواندند لایغطع بعضکم بعضا قرآن می فرماید کسی که غیبت می کند مثل کسی است که گوشت مرده برادر خود را خورده باشد یعنی این پرده ها کنار می رود و سلمان اون عمق ماجراها را می بیند امام رضا علیه السلام در خانه بود جمعی از شیعیان آمدند اجازه ی ملاقات خواستند و حضرت اجازه نداد روز دوم و روز سوم تا روزهای متوالی در پایان شیعیان گفتند جرم ما چی است که علی ابن موسی الرضا ما را راه نمی دهد حضرت فرمود جرم تان این است که ادعا می کنید ما شیعه هستیم شیعه سلمان است شیعه ابوذر است شما بگویید ما محب هستیم، روزی پیامبر به اصحاب فرمودند کدام یک از شما تمام روزها را روزه می دارد سلمان گفت من یا رسول الله حضرت پرسید کدام یک از شما تمام شب ها را به شب زنده داری می گذراننند سلمان گفت من یا رسول الله فرمود کدام یک از شما روزی یک ختم قرآن می کند سلمان گفت من یک حسودی گفت آقا دروغ می گوید من بعضی از روزها دیدم غذا می خورد و بعضی از شبها دیدم می خوابد کی می تواند هر روز قرآن بخواند؟ پیامبر فرمود ساکت باش تو را به همسان لقمان چه کار اگر می خواهی از خودش بپرس سلمان گفت در ماه سه روز روزه می گیرم اول و وسط و آخر ماه قران هم فرموده کار خوب اگر انجام بدهی ضرب در ده می شود سه ده تا سی تا این مال قصه ی روز است.

من از پیامبر شنیدم هر کس با وضو بخوابد همچون کسی است که شب زنده داری کرده من وضو می گیرم می خوابم در مورد ختم قرآن هم از رسول خدا شنیدم درباره علی ابن ابیطالب علیه السلام فرمود علی جان مثل تو همچون سوره قل هو الله است هر کی یک بار بخواند پاداش یک سوم قرآن دو بار بخواند پاداش

دو سوم قرآن و سه بار بخواند پاداش ختم قرآن را دارد یا علی هر کس تو را با زبان دوست بدارد یک سوم ایمانش و هر کس با دل و زبان دو ثلث ایمانش و هر کس با دل و زبان تو را دوست بدارد و با عمل هم تو را حمایت کند ایمان کامل دارد من بر اساس این حدیث سه تا قل هو الله می خوانم این ختم قران حساب می شود.

یک سوال

سلمان فارسی از پیامبر پرسید من دوستانی دارم که قبل از اسلام اینها مسیحی بودند و اینها سرنوشت شان چی می شود اهل ایمان بودند و اهل عبادت بودند ولی شما را ندیدند تا به شما ایمان بیاورند وضع اونها در قیامت چگونه است؟

یکی از حاضران گفت اهل جهنم هستند دیگر این آیه نازل شد ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصارا و سابعین من آمن بالله والیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون سوره بقره آیه 62 آنان که ایمان آوردند از مسلمان ها و کسانی که یهودی بودند یا مسیحی یا سابعی اما ایمان داشتند به خدا و جهان آخرت و عملشان هم درست بود اینها ترسی ندارند یک مسیحی در روزگاری که اسلام نبوده یا همین الان اسلام به گوش او نرسیده ولی به آداب مسیحیت عمل کرده او اهل بهشت است پیامبر فرمودند ماجور هستند دوستان تو ای سلمان این بخش دوم.

بخش سوم

دانشمندی فرهیخته، حکیمی فرزانه ما فرصت نداریم ولی صدها سخن و حکمت از سلمان فارسی به ما رسیده عزیزان من ما در اسلام دانشمندتر از سلمان نداریم افقه الناس از همه فقیه تر داناتر این افتخار ایرانیان است رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود علم و دانش سلمان از علم و دانش من است و در قلب او علمی است که می تواند از وقایع و حوادث آینده آگاه باشد اونهایی که دل نورانی دارند آینده های دور را می بینند ماها این دیوارها مانع دیدارمان هست عایشه می گوید سلمان هر شب با رسول خدا نوبتی داشته و قراری داشت که به حضور حضرت می رسید و مطالبی را می آموخت و اون مجلس به طول می انجامید امام صادق علیه السلام فرمود رسول خدا به سلمان فرمود ای سلمان تو خزینه ی علم ما و معدن سر ما و کانون امر و نهی ما و تربیت کننده ی اهل ایمان به آداب ما هستی سلمان به خدا سوگند تو دروازه علم ما هستی این کلمه را پیامبر راجع به علی علیه السلام فرمود برای سلمان هم فرموده در وجود تو علم تفسیر قرآن و تاویل قرآن و اسرار نهفته است در تاریخ داریم که سلمان فارسی به کتاب های آسمانی مثل انجیل مسلط بوده گاهی پیامبر می پرسید سلمان می دانی پیامبران قبلی اوصیاء داشتند عرض می کرد بله یا رسول الله من اطلاعاتی از ادیان قبلی دارم می دانی من هم اوصیاء دارم دوازده نفر هستند نفر اولشان علی و نفر آخرشان مهدی همه را می پسندید و می پذیرفت.

فضل ابن شاذان از یاران امام رضا علیه السلام است گفته ما نشأ فی الاسلام رجلٌ من کافۀ الناس کان افقه من سلمان الفارسی در اسلام کسی رشد نکرده فقیه تر از سلمان فارسی پیامبر او را فرزند اسلام خوانده من این مجموعه را قهرمانان توحید برای هر یکی شان نامی می گذارم برای این مجموعه این نام را گذاشتم سلمان فزرند اسلام گاهی بهش می گفتند خودت را معرفی کن همینطور معرفی می کرد سلمان فرزند اسلام یک بار که ابوبکر او را به خشم آورد رسول خدا فرمود اگر او را خشمگین کنی خدا را به خشم آورده ای همین جمله ای که برای حضرت فاطمه سلام الله علیها پیامبر فرمودند سلمان فرزند اسلام و جایگاهش میان دو چشم من است پیغمبر فرمود سلمان فرزند اسلام و جایگاهش میان دو چشم من است پیامبر فرمود خداوند به من فرمان داده تا علی، سلمان، ابوذر، مقداد را دوست بدارم بهشت چشم انتظار اینهاست، سلمان فارسی نویسنده کتاب است ما در قرن اول نویسندگان زیادی نداریم اولین نویسنده علی ابن ابیطالب چون خلیفه دوم نهی می کرد از نوشتن علی رقم نهی او سلمان کتاب نوشته ابن شهر آشوب یک تاریخ نگار است تاریخ ادبیات اسلام را مید اند گفته اولین کسی که در اسلام کتاب تالیف کرده امیر المومنین علی علیه السلام ثم سلمان بعد از امیر المومنان سلمان و ابوذر و اصبغ ابن نباته تا برسد به صحیفه سجادیه امام زین العابدین و امام علیه السلام در مورد سلمان و حکمت او فرموده سلمان از ماست و او همانند لقمان حکیم دریایی بی پایان است سرشت او از ما و روح او در کنار روح ماست دیدم امیر المومنان فرمود دیدم روزی سلمان نزد پیامبر نشسته بود عربی آمد و او را کنار زد بی احترامی کرده به سلمان چشمان پیامبر از خشم سرخ شد و فرمود مردی را کنار زدی که محبوب خداست و جبرئیل بارها سلام خدا را به او رسانده عزیزان من خواهش می کنم این حرفها را برای دیگران نقل کنید و برای بچه هایتان بیان کنید سلمان یک الگو و قهرمان است می تواند به ما راه نشان بدهد و روح ما را از توحید پر بکند این کی بوده که خدا سلام او را رسانده مثل خدیجه کبری که پروردگار همراه وحی اش سلام خدیجه را می رساند ما باید بشناسیم این شخصیت ها را دوستشان بداریم و از اونها سرمشق بگیریم مرد عرب گفت مگر او یک مجوسی نبود؟ پیامبر فرمود من سخن خدا را می گویم و تو با من جدل می کنی؟ بحث می کنی؟ ای مرد عرب ایمان آن است که سخن خدا را با طیب خاطر بپذیری.

بخش بعدی

شیعه ای واقعی

عزیزان من شیعه یعنی چی؟ گاهی وقتها برای توضیح یک لغت مثال می زنند می گویند اگر یک جایی برف آمده بود صبح زود که برف دست نخورده است یک نفر می آید از برف گذر می کند جای پای او در برف می ماند نفر دوم اگر یک جوری گذر کند که ناظران بعدی بگویند یک نفر رد شده نه دو نفر یعنی دقیقا پایش را بگذارد جای نفر پیشین به نفر دوم می گویند شیعه نفر اول خوب ما شیعه علی هستیم اولین کار این است که علی را بشناسیم پس از شناخت دقیقا پایمان را بگذاریم جای پای او به اقتدا کنیم یک کار سختی است سلمان این کار را کرده لحظه ای به حقانیت امیر المومنان شک نکرده.

سلمان درباره علی علیه السلام معرفت خاصی داشته او را وصی پیامبر می دانسته و خلیفه ی پیامبر می دانسته وارث علوم انبیا می دانسته و پس از پیامبر بر همین خط ایستادگی کرد سلمان فارسی همان کسی است که در غدیر خم پیامبر فرمود سلمان بیا اون سکو را تو آماده کن نامت ثبت بشود در تاریخ سلمان عاشق امیر المومنان است سلمان یکی از دوازده نفری است که در مسجد در حضور مهاجران و انصار پس از رحلت پیامبر سخنان پیامبر را سفارشات پیامبر را بیان کرد و بقیه جرات نمی کردند و صلاح نمی دانستند اولین کسی که برخواسته و خطبه خوانده سلمان است از حق علی علیه السلام که حق امت است دفاع کرده و لابلای خطبه اش هم یک جمله فارسی هم گفته خلیفه تعیین کردید ولی کاری که باید می کردید نکردید.

سلمان گفته ای ابوبکر هنگامی که برای تو جریانی پیش آید که حکم آن را ندانی به چه چیز تکیه خواهی کرد هنگامی که از تو سوالی شود که نمی دانی به چه کسی پناه خواهی برد چه عذری داری که خود را بر داناتر از خود و نزدیک ترین افراد به پیامبر دانا به تفسیر کتاب خدا و سنت پیامبر مقدم می داری دیگران جرات نمی کردند این حرف ها را بزنند کسی که پیامبر در زمان حیاتش او را مقدم داشته و هنگام وفاتش درباره او توصیه کرده و سفارش کرده وصیت کرده باهاش مخالفت می کنی؟ در یک خطبه دیگر سلمان گفته آگاه باشید اگر ولایت امیر المومنین علیه السلام را وا بگذارید از آسمان و زمین برکت قطع خواهد شد برکت اگر می خواهد بر اساس آن ایه قرآن که از آسمان و زمین ببارد ولایت علی را بپذیرید بعد خودش اعلام کرد من رابطه ولای خود را با شما قطع می کنم و با علی متصل می کنم قیام به وظیفه می کنم هر وقت لازم باشد شمشیر می کشم در این راه ای مردم هر گاه فتنه ها را دیدید که همچون پاره های ظلمت در شب تار به سراغ شما آمد و قصد نابودی شما را داشت و حتی تک سواران و سخنوران و پیشگامان را از چنین فتنه ای ایمنی نیست ملازم آل محمد باشید اونها را قافله سالار بدانید پیوسته همراه آل محمد باشید ولایت اونها را بپذیرید روزی امیر المومنان علی علیه السلام سوار بر اسب از نزدیک سلمان که با جمعی نشسته بود گذشت سلمان به اون کسی که نشسته بود و پیش پای امیر المومنان بلند نشد گفت چرا بلند نمی شوی بر نمی خیزی؟ چرا دامن علی را نمی گیرید سوال کنید سوگند به خداوند جز او کسی شما را به راه انبیا هدایت نمی کند او عالم ربانی در روی زمین و تنها تکیه گاه مردم است با از دست دادن علی علم از دست خواهد رفت عزیزان من سلمان فارسی کسی است که از ارادتمندان فاطمه زهرا سلام الله علیها است وقتی پیامبر می خواست دخترش را به خانه بخت بفرستد روی شتری پارچه ای انداخت و فاطمه را بر روی آن مرکب نشاند و افسار شتر را به دست سلمان داد این انسان پاکیزه و این مومن برجسته گهگاهی می شد از جلو خانه فاطمه زهرا گذر می کردند سلمان صدای گریه های بچه های فاطمه زهرا را می شنید و از پیامبر اجازه می گرفت و داخل خانه می شد می دید حضرت فاطمه صدای قرانش می آید و بچه ها را آرام می کند و گندم آسیا می کند و کمک می کرد فاطمه زهرا دعای نور را به سلمان یاد داده سلمان گفته من این دعا را در مدینه به هزار نفر یاد دادم تا تب اونها فرو بنشیند فاطمه زهرا رطب بهشتی که برایش آمده بود گذاشت به سلمان بدهد رابطه سلمان فارسی با اهل بیت پیامبر با امام حسن و امام حسین و فاطمه زهرا و با امیر المومنان بی نظیر گریستن پیامبر را برای روضه امام حسین سلمان برای ما نقل کرد سلمان برای ما گفته پیامبر حسین را بر دامنش نشانده بود و اشک می ریخت و از آینده های دور و از ظلم هایی که بر اباعبدالله خواهد رسید بیان می کرد سلمان یک چنین کسی است شیعه ی واقعی و شیعه واقعی.

سلمان می گوید بیش از ده بار از رسول خدا شنیدم که فرمود یا علی انک والاوصیاء من بعدک اعرافٌ بین الجنۀ و النار تو و امامان پس از تو اصحاب اعراف هستید که در سوره اعراف آمده اشراف دارید بر بهشت و اشراف دارید بر جهنم مردم از سلمان پرسیدند آیا خطبه هایی که امام حسن و امام حسین برای طلب باران می خوانند کسی به اونها یاد داده سلمان گفت مگر نشنیدید پیامبر فرمود اونها حکمتی است که از جانب خدا به قلب اونها الهام شده حتی در مراسم خاکسپاری فاطمه زهرا سلام الله علیها که چند نفر بیشتر اجازه حضور نداشتند فاطمه زهرا فرمودند سلمان را خبر کنید توی این مراسم حضور داشته.

شیعه واقعی

بخش دیگر حضور سلمان فارسی در جبهه ها هست ما نمی رسیم سلمان فارسی گفتیم که برده بوده چگونه آزاد شد؟ یکی از راه های آزاد شدن بردگان در اون زمان مکاتبه بوده یعنی با ارباب خودش تفاهم کرده من رو چند اگر بخواهی بفروشی می فروشی می گفته صد میلیون می گفت من این صد میلیون را برایت کار می کنم به هر اندازه ای که کار بکنم آزاد بشوم یک قاعده ای داشت سلمان هم این قرارداد را بست با اربابش و پیامبر هم خودش و یارانش پول هایی جمع کردند بالاخره سلمان آزاد شد لذا سلمان فارسی در جنگ بدر و احد حضور نداشته چون هنوز آزاد نشده بود ولی جنگ های بعد حضور داشته در دو جنگ هم پیامبر به ابتکار سلمان به لطف خدا به پیروزی رسیده یک جنگ، جنگ خندق است جنگ خندق یا احزاب یهودیان خطری در داخل مدینه و مشرکین خطری در بیرون مدینه مشرکین خودشان اختلافات داشتند یعنی در این موضوع یعنی براندازی اسلام تفاهم کردند شد احزاب یعنی ائتلاف کردند مشرکان یهود هم قول دادند ما از داخل مدینه بهتون کمک می کنیم یک لشکر ده هزار نفره از مکه راهی مدینه شدند پیامبر مشورت کرد بعضی می گفتند از شهر برویم بیرون مثل احد در کوهستان بجنگیم و بعضی می گفتند داخل شهر باشیم سلمان گفت من در ایران بزرگ شدم در ایران وقتی یک چنین جنگ نابرابری پیش می آید خندق می کنند قسمت هایی از مدینه کوهستانی بود اونها نه قسمت هایی که خاکی بود بنا شد که یک کانالی که اینطور نوشته اند محققان کتاب تاریخ پیامبر اسلام مرحوم آیتی که شهید مطهری خیلی تعریف این منبع را می کند در اونجا دارد که یک کانالی به عرض ده متر و عمق پنج متر که اسب جنگی نتواند عبور بکند و به طول حدود پنج کیلومتر یاران پیامبر هم سه هزار نفر بودند و تقسیم کار کردند و هر ده نفری چند متر را که خیلی داستان شنیدنی دارد این طرح، طرح سلمان است پیامبر قبول کرد و اصحاب قبول کردند و هفده روز بیشتر وقت نداشتند بالاخره شکم گرسنه با زبان روزه خیلی سخت بود مشرکین وقتی رسیدند فرمانده اونها ابوسفیان بود گفت عرب تا حالا این طرح را ندیده از خارج اومده این طرح معلوم می شود سلمان فارسی یک ابتکاری بدیع و نو به کار برد بالاخره یکی از اون پهلوانانشان توانستند از اون کانال عبور بکنند و امیر المومنان علی علیه السلام با او پنجه در پنجه انداخت و او را به زمین انداخت و خداوند هم شبانه طوفان را فرستاد جنگ احزاب با پیشنهاد سلمان و با لطف خدا به پیروزی رسید یک جنگ دیگر.

جنگ طائف

پس از فتح مکه دیگه دنیا اسلام را پذیرفته بود پیامبر شروع کرد به سفیر فرستادن ولی یک شهر همچنان مقاومت می کرد یک شهری که آدم هایش همه پولدار و خانه های بزرگ و ویلاهای مجلل شهر طائف قبل از طائف یک جمعیتی بودند که جنگ حنین را به راه انداختند در حوالی طائف پیامبر در جنگ حنین که جنگ سختی بود با اینکه جمعیت مسلمانان زیاد بود گره به کار می افتاد بالاخره با پیروزی به پایان رسید جنگ حنین فراریان حنین رفتند طائف، طائف هم قلعه های بلند داشت می رفتند بالای برج ها از اون بالا حمله می کردند پیامبر فرمود علی جان قدم اول ماموریت تو است برو طائف و بت های اونها را بشکن و امیر المومنان علی علیه السلام این ماموریت را به خوبی انجام داد و پیامبر هم با اصحاب از جمله سلمان فارسی رسیدند به پای برج های طائف شاید تا روزهای متوالی هر چه تلاش می کردند به نتیجه نمی رسیدند اونها از بالا شلیک می کردند و مسلمان ها یا مجروح می شدند یا کشته می شدند در باز نمی شد دیوار بلند بود و مستحکم بود پیامبر مجدداً مشورت کردند با اصحابشان سلمان اینجا پیشنهاد منجنیق و الرابع اینها کار تانک امروزی و وسایل قدیمی بوده پیامبر فرمود الان می توانی نظارت کنی بسازند پیامبر فرمود بله یک جمعی را پیامبر دستور دادند هر چی سلمان می خواهد برایش فراهم کنید منجنیق ساختند و همین طرح منجنیق بود که بعضی از مورخین گفته اند که اینها گلوله ها را انداختند داخل برج ابتدا طائفی ها انعطاف نشان نمی دادند بعد دیدند چاره ای نیست اونجا محاصره شدند و کسانی را فرستادند تسلیم شدن. سلمان در جنگ ها، سلمان در جنگ های زیادی سلمان بوده ما به خاطر کمی وقت صرف نظر می کنیم.

چهره ای قرآنی

آیات زیادی در قرآن در تفاسیر آمده امام معصوم فرموده مصداق این آیه سلمان است نه اینکه دیگران نباشند ولی وقتی امام صادق می فرماید بسم الله الرحمن الرحیم و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات امام معصوم می فرماید مصداقش علی و سلمان است این نشان دهنده شرافت سلمان است.

ایمان

دوم سبقت سوره توبه آیه صد و السابقون الاولون من المهاجرین والانصار فرمود از این پیشگامان در هجرت و نصرت ابوذر و مقداد و سلمان و عمار، یک کسی آمد نزد پیامبر این سلمان کی است که همه اش می آید پیش شما می نشیند خواهش می کنم ما که می آییم سلمان برود ما آمدیم این آیه نازل شد سوره کهف آیه 28 ای پیامبر نکند مومنان خالص را طرد کنی به خاطر فقرشان نفسشان واصبر نفسک الذین یدعون ربهم بالغداۀ و العشی یریدون وجهه با همین ها بساز که هر صبح و شام خدا را خالصانه صدا می زنند.

یک آیه دیگر این آیه آشنایی است برای شما قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودۀ فی القربی ای پیامبر بگو من مزدی نمی خواهم چرا چرا یک مزد می خواهم مودت به اهل بیتم امام صادق علیه السلام فرمود این حقی را که پیامبر فرموده من بر شما دارم از جمله کسانی که خوب این حق را ادا کرده هفت نفر هستند یکی از اون هفت نفر سلمان فارسی است مودت حقیقی به اهل بیت داشت قرآن کریم در سوره حج آیه 24 می فرماید و حدوا الی الطیب من القول و هدوا الی صراط الحمید یک کسانی هستند که هدایت یافته اند به اعتقادات راسخ به سخن درست و هدایت شده اند به راه ستایش شده اینها کی ها هستند؟ امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود همزه و جعفر و عبیده و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار ما در هر نمازی از خدا می خواهیم خدایا ما را به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به اونها نعمت ویژه دادی اینها کی هستند؟ در سوره نساء اسم برده شده و من یطع الله و الرسول هر کس از خدا و رسول اطاعت کند فاولئک مع الذین انعم الله همان می گوییم انعمت علیهم اینها هستند کی؟ النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین حیث می فرماید نبیین یعنی محمد صلی الله علیه و آله و سلم صدیقین یعنی علی شهدا همزه و جعفر صالحین سلمان.

سوره زمر آیه 9 درباره شب زنده دارن است امن من الهو قانت آناء اللیل ساجداً غانماً یحضر الآخره آیا کسی را که شب از اطاعت از پروردگار به سجده و قیام می پردازد از عذاب الهی بیم ناک است می شناسی این آیه ر ا فرمود درباره عمار و سلمان و عبدالله ابن مسعود است. دو فصل دیگر از این مجموعه را بگوییم.

 استانداری مردمی

استانداری قدرت است دیگر قدرت هم انسان را جذب می کند به سمت خودش در زمان خلیفه دوم خلیفه دوم علاقه داشت که سلمان فارسی بیاید استاندار مدائن بشود سلمان هم گفت امام من علی است علی علیه السلام اجازه بفرماید من می روم و امام علیه السلام اجازه دادند بعد هم گفت من بر اساس سلیقه خودم و رهنمودهای علی استانداری می کنم نه بر اساس بخشنامه های شما هم خلیفه قبول کرد و استاندار وارد مدائن شد تاریخچه اش خیلی خوشگله وارد مدائن شد تالاری داشت استانداری مجلل استاندار قبلی هم در همانجا زندگی می کرد ولی سلمان به اون تالار نرفت گفت استاندار باید در مردم زندگی کند یک خانه محقری را اجاره کرد و زندگی ساده ای داشت خودش می رفت لابلای مردم ناشناس مشکلات مردم را می شنید و پای درد و دل مردم می نشست یک چنین استانداری هم تاریخ اسلام به خود دیده او اولین استانداری است که برای امنیت از سگ ها استفاده کرده که سارقین و دزدها دیگر در نا امنی به سر می بردند و نمی توانستند سرقت کنند از یک سازوکاری استفاده کرد از سگ ها استفاده می کرد برای امنیت شهر سلمان فارسی حقوقش پنج هزار درهم بود حقوق را که استانداری می گرفت بین فقرا تقسیم می کرد و گاهی سفره می انداخت مستمندان را می نشاند و شب ها خودش زنبیل می بافت از درآمد اون زندگی خودش را می گذراند.

استاندار مردمی

در حدیث داریم امام زمان علیه السلام وقتی ظهور می کنند یکی از کسانی که به اذن خداوند زنده می شود و از کارگزاران امام زمان می شود سلمان است امام زمان همچین استانداری می خواهد مردمی و فروتن و خاکی دلسوز

نماد ایرانیان

این بخش هم خیلی قشنگ است عزیزان من خدا را شکر می کنیم مسلمان هستیم خدا رو شکر می کنیم ایرانی هستیم مطالبی را که پیامبر درباره ایرانیان فرموده همه اش با سلمان گره خورده یا دست می زدند به شانه سلمان و یا به ران سلمان و می فرمودند همشهریان او در آینده چه کارهایی خواهند کرد به بخشندگی و فناوری ایرانیان و به علم و دانشی که ایرانیان حتی در ستاره ثریا باشد ایرانیان تلاش می کنند خودشان را به اون پیامبر اینها را گره زده به سلمان بعضی از اونها را برایتان می خوانم در تفسیر این آیه قرآن ها انتم هاولاء تدعون لتنفقوا فی سبیل الله شما دعوت شدید در راه خدا پول خرج بکنید اما بعضی از شما بخل می ورزد فمنکم من یبخل بعضی دریغ دارند از اینکه کمک کند و من یبخل فانما یبخل علی نفسه کسی خست به خرج بدهد علیه خودش خدمت کرده و علیه خودش کار کرده والله الغنی خدا نیازی ندارد به کمک ما و انتم الفقراء و ان تتولوا اگر شما پشت کنید و میدان را خالی کنید یستبدل قوماً غیرکم خدا یک کسانی را جز شما خواهد آورد یک کسی از پیغمبر پرسید یا رسول الله منظور کی ها هستند؟ حضرت دستی به شانه سلمان زده فرمودند منظور قوم سلمان است ایرانیان به آن کس که جانم به دست اوست پیامبر فرمود اگر ایمان به ثریا بسته باشد گروهی از ایرانیان اون را به چنگ خواهند آورد این بخشندگی ایرانیان و دانش آموزی ایرانیان در تفسیر آیه 4 از سوره جمعه و آخرین منهم لم یلحقوا بهم و هو العزیز الحکیم یک کسانی هستند که تا کنون به پیامبر ملحق نشدند فرودند یا رسول الله اینها کیان هستند؟ حضرت دست زد به شانه سلمان فرمودند قومی از فارس ایرانیان هستند.

قرآن کریم در سوره مائده آیه 54 می فرماید مسلمان ها چند سالی گذشت منت می گذاشتند اگر ما نبودیم انقلاب چی می شد و اگر ما نبودیم اسلام چی می شد؟ خداوند فرمود منت نگذارید اسلام تمام نفعش برای خودتان است یک کسانی هم دست از اسلام برداشتند و مسیحی شدند این آیه نازل شد من یرتد یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم ان دینه اگر کسانی از دینشان دست بردارند فسوق یاتی الله بقوم خداوند ملتی را خواهد آورد یحبهم و یحبونه خدا اونها را دوست دارد و خدا اونها را دوست دارند اضلۀ علی المومنین در میان مومنان فروتن هستند و اعزت علی الکافرین در برابر کافرین سرسخت هستند یجاهدون فی سبیل الله مبارزه می کنند در راه خدا و لایخافون یوم تلائم از سرزنش رسانه ها هم ترسی ندارند ذلک فضل الله یعطیه من یشاء و الله واسعٌ علیم در تفسیر این آیه آمده پیامبر به شانه سلمان دست زد فرمود سلمان هم وطنان تو مصداق این آیه هستند و در احادیثی که درباره آخر الزمان است می فرمایند اولین گروهی که با ده هزار نفر لبیک گویان به سمت امام زمان علیه السلام می شتابند ایرانیان هستند ببالند به خودشان ایرانیان از خداوند می خواهیم که همه ما را از رهروان راه خودش و از مومنان واقعی و شیعیان واقعی همچون سلمان فارسی قرار بدهد و اگر کوتاهی داشتیم در ارائه این بحث عذرخواهی می کنم از شخصیت سلمان فارسی از خدا می خواهم در آینده ها بتوانید بیشتر و بهتر این شخصیت را توصیف کنیم خدانگهدار شما.