حجت الاسلام نظافت: سلام به شما و همه بینندگان عزیز اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم در خدمت تان هستم
شریعتی: خوشحالیم شما اونجا هستید همه ی مشهدی های عزیز به این بهانه سلام می کنم و انشاالله نائب الزیاره و سلام رسان محضر علی ابن موسی الرضا باشند خوشحالیم حاج آقای نظافت اونجا هستند و هرازگاهی یاد ما می کنند در خدمت نامه 31 نهج البلاغه هستیم و فرازهای نورانی و کلام نورانی امیر المومنین و ادامه فرمایشات شما
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم
یک مرور مختصری داشته باشیم حضرت فرمودند دنیا شناسان را می خواهم مثال بزنم یک عده ای دنیا را آزموده اند و شناخت درستی از این زندگی دنیا دارند و فرمود آنها مثلشان مثل یک قوم مسافری هستند که یک بارکی می بینند در یک منزل قحطی زده شده هستند و بعد تصمیم می گیرند می گویند بلند شویم برویم ازا ینجا برویم به یک منزل خوش آب و هوا چون تصمیم می گیرند تحمل می کنند دشواری راه را و فراغ دوست را و خشونت سفر را و غذای ناگوار را اینها را توضیح دادیم خوب از این جا ما متوجه می شویم تصمیم به هجرت از مکان بد آب و هوا به مکان خوش آب و هوا یک امری طبیعی و عقلانی است یعنی همه اینطوری هستند و این نیاز به دستور ندارد که آقا هجرت کنید درک بد آب و هوا بودن و درک یک جای خوش آب و هوا بودن این درک آدم را به طور طبیعی منجر به یک تصمیم می کند دو تا درک لازم است درک بد آب و هوا بودن و درک یک منزل خوش آب و هوا بودن حضرت فرمود لیأطوا سعۀ داره می خواهم برسم به خانه وسیع یعنی بهشت خانه وسیع است وسعتش هم خدای متعال فرمود جنۀ أرضه السماوات و الارض به پهنای همه آسمان ها و زمین است و منزل قرارهم می خواهند به قرارگاه برسند منزل قرار یعنی دنیا دار محدودیت هاست دنیا گذرگاه قرارگاه نیست که در یک خطبه ای داریم حضرت فرمود خذوا من مقرکم و ممرکم از این گذرگاه زاد و توشه بردارید برای قرارگاه هدف رسیدن به دار وسیع است و هدف قرارگاه است حالا در این فراز و خیلی جاهای نهج البلاغه از مشکلات دنیا حضرت زیاد گفتند مثال زدم قحطی زده شده و گرفتاری و دنیا دار بلا و دار رنج است من می خواهم بگویم که این مدل حرف زدن آسیب ندارد دقت می کنید آسیب ندارد یعنی این که شما وقتی که از مشکلات دنیا می گویید از مرگ می گوییدممکن است آسیب داشته باشد و ممکن است آدم ها را نا امید و بی رغبت کند به زندگی و لذا ممکن است منجر به خودکشی بشود ولی من می گویم مدلی که امیر المومنین می گویند آسیب ندارد و منجر به خودکشی هم نمی شود چون درک مشکلات واقعیتی است ولی یک چشم انداز زیبا را نشان می دهد و امیدی ایجاد می کند از زیبایی این جور درد می گویند در خطبه 28 داریم حضرت می گوید دنیا مثل باشگاه است چطوری می روند باشگاه بدن سازی اینجا باشگاه روح سازی است اینجا اومدید ورزیده شوید تا روز مسابقه سریع بدوید خودکشی یک امر طبیعی است وقتی از آدم ها گرفتار غم ها و مصیبت ها می شوند
شریعتی: چون اون پنجره براشون باز نشده
حجت الاسلام نظافت: چون نگفته تو انسانی و این دردها تو را می سازد تا برسی می گوید این مدل خیلی قشنگ است اما اگر فقط از غم ها و قصه ها گفتی نیاز به گفتن ندارد آدم ها درگیر با غم ها و قصه ها هستند ابتدای همین نامه داشتیم حضرت فرمود پسرم تو حلیف الهموم هستی حلیف یعنی هم پیمان با دغدغه انسان، انسان بی دغدغه نیست بعد فرمود تو قرین الاحزان هستی و نزدیک به غم ها و قصه ها هستی به هر بهانه ای قصه درست می شود تو سیبل تیر مصیبت ها و بیماری هستی آفات به سراغت می آید ولی این چشم اندازها را که نشان می دهند آسیب ندارد
شریعتی: چه بسا اگر این پنجره بازتر باشد و تو راحت تر ببینی دیگر اینجا قرار نداری اینه که آدم لمس می کند دنیا دار سختی ها و مشکلات هست حتی آدمها در متن رفاه هم باشند باز هم قصه دارند چه بسا خیلی بیشتر چون آدم هایی که مشکل دارند می گویند انشاالله یک گشایش ایجاد شود اون که رفاه دارد و غم دارد می گوید به تهش رسیدم دیگه یعنی اینهایی که در رفاه بی نهایت هستند باز همه چیز دارند ته دنیا رسیده اند تهش چیه بعد اینها خطرناکتر زندگی براشون می شود و اینها هم به خودکشی می رسند اما مدلی که اسلام نشان می دهد اینطوری نیست بنابراین اگر ما درک کنیم مشکلات دنیا را درکی از عالم زیبای آخرت داشته باشیم تصمیم هم بگیریم توجه به چشم انداز زیبا داشته باشیم تحمل مان بالا می رود و این قصه ها را با مشکلات را عاشقانه این جام را سر می کشیم و رنج که نمی بریم لذت هم می بریم من توصیه می کنم این مناجات های شهید چمران را به مناسبت این بحث می شود مرور کرد
حجت الاسلام نظافت: خیلی مضامین بلندی دارند ایشان چقدر از غم و درد لذت می برده یک نگاه زیبا و قشنگی به مشکلات داشته این یک سیر فکری است و نتیجه طبیعی است یعنی یک شبه یه اینجا نمی رسید یک سیری که باید طی بشود از بحث تربیتی اش این رو می خوام بگم که مربی باید در کنار این مشکلاتی که هست چشم اندازه زیبای زندگی را نشان بدهد اهداف بلند متعالی را بگه مربی باید مکرر از سفر بگوید از این که ما مسافر هستیم و از این که اینجا گذرگاه است و اینجا نمی مانیم از اینها باید بگوید باید یک کاری کند که متربی چشم انداز زیبا را ببیند و اینها با مثال های ساده قابل فهم هست یعنی همین که ما ببینید همه ی ما شب که می خوابیم خواب می بینیم با چشم بسته خیلی جالب است همه گویا شب ها دارند یک فیلم سینمایی می بینند که نقش اولشان کی است؟ خودمان هستیم خودمان را می بینیم بعد محدودیت ها تو خواب نشان می دهند عالم ارواح عالم بدون محدودیت هاست اولا گریه می کنیم بدون اینکه اشک از این چشم بیاید می خندیم بدون این که این لب ها تکان بخورد طرفۀ العینی یک چشمه همچنان رفت در جای دیگری یعنی یک ذره به ما نشان می دهند عالم ارواح چه خبره و واقعا می خواهم بگویم از این مثال ها میشه مدد گرفت برای اینکه نشان بدهیم از این مدد بگیرید بگویید شما می خواهیم مثال بزنیم پسرم تو هر چیزی که می خواهی هست امکان ندارد بشر چیزی را بخواهد و مابه ازاء خارجی نداشته باشد اگر تشنه می شویم یعنی آب هست و الا تشنگی معنا نداشت اگر گرسنه می شویم یعنی نان هست یعنی اگر در زمانی و دوره ای آدم ها در زندگی شان نیاز به همسر پیدا می کنند یعنی همسری هست هر چی می خواهی هست اگر نیاز داری رابطه عاطفی داشته باشی انیس و مونسی هست حالا انسان دوست ندارد بمیرد دوست دارد ابدی باشد پس ابدیتی هست و ما مسافر منزل ابدیت هستیم و این غم ها و قصه ها اینها سوخت حرکت ماست حیوانات هیچ گِله ای ندارند که یعنی هیچ گوسفندی تا حالا شده بگه بابا همه اش که دارید همین علف رو می دهید خیلی هم کیف می کند غمی هم ندارد و قصه هم ندارد و خودشان را حلق آویز نمی کنند و خودکشی هم نمی کنند ولی شما به بچه تون سه روز پشت سر هم نیمرو بدهید دادش در میاد این غم ها و قصه ها می گوید تو مال این دنیا نیستی تو باید بفهمی میخوام بگم این رو باید مکرر بگویید اگر این مباحث را با داستان و مثال مکرر گفتیم و جا افتاد مسئله ریشه ای حل می شود ریشه ای حل می شود و لذا گفتن زیاد ذکر المعاد داشته باشید یک سوم آیات قرآن بحث معاد است و از اون چیزهایی گفتند زیاد یادش باشید زیاد یاد مرگ باشید وقتی می گویند یاد معاد باشید و یاد مرگ باشید دو تا جلوه دارد یک جلوه اش این است که از جهنم و عذاب های جهنم باشیم و یک جلوه اش این است که یاد بهشت باشیم و بحث بهشت و این دو تا آدم را راه می اندازد یعنی سعادت از دو طریق است 1- یاد جهنم دافعه یاد می کند 2- یاد بهشت می کشاند و سوق ایجاد می کند یعنی بهشت از جلو می کشاند و جهنم از پشت سر هل می دهد جهنم الان برای ما نعمت است داخلش برویم که دیگه نعمت نیست دار لیس فیها رحمه ولی الان نعمت است چرا؟ چون اگر جهنم نبود و فقط بهشت بود یک موتوره حرکت می کردیم الان هر کس از جهنم فرار می کند به بهشت می کشد و خود جهنم که می کشاند
شریعتی: و قنا عذاب النار خلصنا من النار یا رب
حجت الاسلام نظافت: و سوره الرحمان خدای متعال وقتی که وصف جهنم را هم می کند باز هم می گوید فبأی آلاء ربکما تکذبان می گوید دارد جهنم را می گوید کدام یک از نعمت ها را تکذیب می کند این جهنم هم نعمت است این وصف جهنم و خوفی که ایجاد می کند این برکت است چرا؟ چون این خوف منجر به حرکت می شود همه اش بحث عمل است و همه اش بحث حرکت است و لذا خوف هدفش عمل است امید هدفش عمل است همه اش قرار است که ما نمانیم تحرک داشته باشیم تصمیم بگیریم برویم و اگر یک کسی مثلاً فرض کنید از جهنم ترسید ولی حرکت نکرد می گویند نترسید اگر کسی مشتاق به بهشت شد ولی تکان نخورد می گویند اینها الکی می گویند و لذا در خطبه 28 داریم امیر المومنین می فرماید یک معشوقی هست تنها معشوقی که عاشقش خواب است بهشت است یک چیز هولناکی هست که آدم ها می گویند ازش می ترسیم ولی فرار نمی کنند جهنم است که اونهایی که می ترسند خواب هستند و اونهایی که عاشق هستند باز هم خواب هستند پس این خیالی است ترسش خلصنا من النار گفتنش لقلقه زبان است اگر واقعا بترسد و اگر شوق داشته باشد نتیجه اش حرکت است دنیا دار حرکت است دار ساختن اون عالم است باید اون عالم را بسازیم
شریعتی: وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ (صافات، 99) یکی از مصادیق هدایت همین بهشت و جهنم و همین خوف و رجاست که چگونه حرکت کنیم
حجت الاسلام نظافت: خوب حالا این عبارات که حضرت فرمودند که فهمیدند در یک جایی قحطی زده شده هستند تصمیم گرفتند بروند تو اون عالم این حال و هوای شهدا را دارد نشان می دهد حال و هوای مهاجران الی الله بعد حضرت می گویند سه تا خاصیت هم دارد سه تا خاصیتش چیه؟ یکیش اینه که فرمود لیس یجدون لشیءٍ من ذلک علما یعنی کسی که فهمید اینجا خوش آب و هوا نیست و تصمیم گرفت و باور کرد یک جای خوش آب و هوایی هست و صبوری هم در این مسیر کرد صبر بر فراغ و صبر بر مشکلات کرد فرمود سه تا نتیجه دارد یکی اینه که هیچ دردی حس نمی کند در این مسیر این یک.
دو فرمود پول هایی که در این مسیر خرج می کند احساس نمی کند غرامت است سوم فرمود هیچ چیزی برای این محبوب تر از این نیست که نزدیک بشود به اون خانه ی اصلی این که فرمود درد حس نمی کنند یعنی واقعا شهدا اینطوری هستند انبیاء اینطوری هستند اولاً انبیاء بشر هستند توجه داشته باشیم شهدا و امام حسین علیه السلام بشر هستند بشر که می گویند یعنی بُعد جسمی دارد چون بشر است یعنی پوست به انسان می گویند بشر چرا چون پوستش دیده می شود حیوانات پوستشان دیده نمی شود کلمه بشر ناظر به بُعد جسمی است بعد جسمی ما تشنگی و گرسنگی داریم و سیستم عصبی داریم درد را حس می کنیم یک سوزن به دستمان بخورد دستمان می رود عقب چطور می شود که حضرت می گوید درد را حس نمی کند جواب این است سیستم روحی انسان جوری است که وقتی محو یک عشقی می شود کلا دیگر پیام های عصبی را متوجه نمی شود
شریعتی: تیر از پای حضرت در می آورند
حجت الاسلام نظافت: حتی عشق مجازی اش اینطوری است زنان مصر که زلیخا را دیدند و نفهمیدند بعدش فهمیدند چه آبرو ریزی کردند چون جمال زیبای یوسف را دیدند هم از نظر ظاهری و هم از نظر اون نور باطنی و جلوه جمال الهی جلوه معنوی اش پس این طبیعت است مکرر آدم ها شده مثلا در دعوایی متوجه نمی شون بعد که دعوا تمام شد خون هم آمده دست و پایشان درد می کند آدم وقتی محو می شود اینطوری است اصحاب ابی عبدالله که عاشقانه جنگیدند این سیر روحی درشان اتفاق افتاد امام حسین که با شکوه جنگید و با عظمت جنگید و با دلی محکم جنگید آخ نگفت علتش این است بعد حضرت علی اکبر همینطور و قاسم ابن الحسن همینطور و کلا اصحاب ابی عبدالله آدم های خالصی بودند اینها یک اتفاق روحی یک سیری درشان ایجاد شده بود و دارد که امام حسین علیه السلام امام باقر خطاب به اصحاب فرمود که پیامبر به من گفتند انک تساق تو سوق داده می شوی به سمت عراق و تشهدوا شهید می شوی و ستشهدوا و یستشهد معک فرود همراه تو جماعتی شهید می شوند بعد فرمود لَمْ یَجِدُوا ألَمَ مَسِّ الْحَدِیْدِ ؛ و نیزه ها و شمشیر ها می خورد اینها درد حس نمی کنند بعد برای اینکه باور پذیر باشند حضرت این آیه را خواندند قلنا یا نار کونی برداً و سلاماً علی ابراهیم چطور حضرت ابراهیم آتش بر او سرد و خنک و سالم شد اینها هم درد حس نمی کنند امام حسین علیه السلام خطاب به یاران فرمودند صبراً بنی الکرام ای فرزندان شخصیت های ارزشمند صبوری کنید مرگ پلی است که شما را عبور می دهد از این دنیای پر از زحمت و رنج به جنت وسیع به نعمت های دائم بعد امام حسین فرمودند کدام یک از شما کراهت دارد که منتقل شود از زندان به قصر این معرفت که بیاید این عشق که بیاید نتیجه اش این است که عاشقانه دردها را تحمل می کند حالا آدم های عادی چطوری هستند؟ قرآن فرموده خلق الانسان هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا جزوع یعنی بی تابی می کند یعنی مثل یک کودک است بچه من یک هفته پیش دستش خونی شده بود بعد از یک هفته می گشت دنبالش که نشان بدهد بچه اینطوری است با اندک چیزی بی تابی می کند خوب حالا خدا فرمود خلق الانسان هلوعا انسان هلوع آفریده شده سوال خالق کی است؟ خدای متعال خدا چرا سرزنش می کند می فرماید خلق الانسان هلوعا خدایا هم خودت ما را اینطوری آفریدی و عیب می گذاری جوابش این است خدا می گوید کودک بیست ساله نباش بزرگ شو بهت عقل دادند و انبیاء را فرستادند تو کودک بیست ساله سرزنش دارد کودک چهل ساله که جزوع است سرزنش دارد تو چرا رشد نکردی
شریعتی: تو چرا داری درجا می زنی
حجت الاسلام نظافت: و این نمونه ها زیاد داریم در مورد حضرت آسیه سلام الله علیها داریم که فرعون وقتی که فهمید که مسلمان شده است و متدین شده است او را شکنجه اش کرد تا او را برگرداند به دین خودش حضرت موسی رد می شد دید دارند آسیه را عذاب می کنند آسیه با اشاره شکایت کرد و خلاصه درد و رنج است حضرت موسی دعا کرد ان یخوف انها نتیجه اش این شد لن تجد للعذاب علما در اون شکنجه ها حضرت آسیه دردی را حس نکرد دعا کرد یعنی چی؟ یعنی یک سیر روحی درش اتفاق افتاد که دیگه درد را حس نکرد بعد فرمود که و انها ماتت من عذاب فرعون تو شکنجه ها شهید شد فقالت لهی فی العذاب همین طور که در حال شکنجه بود گفت رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ (تحریم، 11) گفت خدایا نزد خودت برای من خانه ای در بهشت بساز و خدا به آسیه وحی کرد سرت را بیاور بالا سرش را آورد بالا رأت البیت فی الجنه اون خانه اش را در بهشت دید که دیگه بعد خندید و فرعون تعجب می کرد که این داره شکنجه می شود و می خندد از این نمونه ها امام کاظم علیه السلام زیاد شکنجه شدند معذب فی قعر السجود شکنجه می شد در اون گودال در زندان های تاریک ظلم المکانی سیاه چال للساق المظروف استخوان های ساق امام کاظم علیه السلام نرم شده بود اینها بشر هستند چطوری تحمل می کردند اون عشق و معرفت است
شریعتی: می گفت اگر با درد رشد نکنی درد در تو رشد خواهد کرد
حجت الاسلام نظافت: آفرین و چقدر خوب است که ما این معرفت را پیدا کنیم این شب ها که عزاداری هست و شور و حال محرم و صفر است باید این مقامات را بخواهیم به قول شما درجا نزنیم حتی ما عقب هم برویم همین درجا زدن عقب رفتن است فرمود هر کس دو روزش مساوی است باخته اینها را بخواهیم می گه حضرت آسیه با اشاره به موسی گفت من در رنج هستم با یک عنایت موسی این اتفاق افتاد البته زمینه هایش هم داشت و آزادگان ما نمی دانم خاطرات این عزیزانی که اسیر بودند در عراق خواندید یا نه دالانی عراقی ها بعثی ها درست می کردند دستشان باتوم و آهن و این بسیجی هفده ساله باید رد می شد و می زدند اینها مقاومت می کردند و خیلی هایشان همین حالت را داشتند که درد حس نمی کردند البته درجات متفاوت است درجات یکسان نیست اون رزمنده ای که رو سیم خاردار خوابید و سیصد نفر نیروی پیاده ا ز روی او رد شدند و بعد گفتند که تو چطور تحمل کردی گفت من همه اش می گفتم حسبی الله حسبی الله سبب شد که من درد را حس نمی کردم عجیب این است که مین منور خیلی شعله های شدیدی دارد وقتی مین منور روشن شد برای اینکه عملیات لو نرود این بسیجی به سرعت خودش را انداخت بدون تامل این چیکار می کند با این بدن بعد از کنارش آتش می زد بیرون رفیقش خوابید از اون طرف آتش می زد بیرون رفیق دیگرش خوابید اینها نگذاشتند عملیات لو برود چطوری تحمل می کنند
شریعتی: روح باید بزرگ شده باشد
حجت الاسلام نظافت: فقط باید تصمیم را بگیرند یعنی وقتی تصمیم می گیرند آدم ها خودشان را در یک جریان می اندازند خدا کمک می کن إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ (محمد، 7) نصرت الهی یعنی این
شریعتی: ولی یک نکته ای گفتید نمی شود ساده از کنارش ردش د و این یک سر است واقعا اگر تو محو یک نقطه ای باشی و محو یک عشق بزرگتر دیگر از این بدن فارغ می شوی و روحت اینقدر بزرگ می شود
حجت الاسلام نظافت: می گویند برای دنیایش اینطوری است تا چه برسد برای درک اون عالم
شریعتی: گفت مژه بر هم نزند گر بزنی تیغ و سنانش من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم
حجت الاسلام نظافت: آفرین واقعا همینطور است اصحاب ابی عبدالله همینطور بودند
شریعتی: مثل جناب سعید بن عبدالله
حجت الاسلام نظافت: و اینکه امام حسین علیه السلام شب عاشورا گفتند هر کی می خواد بره بره برای اینکه حضرت دوست نداشتند در سپاهشان آدم های ناخالص باشند چون قرار بود اصحاب ابی عبدالله تا قیامت تاریخ را تنزیه کند و دنیا را روشن کند و بدرخشند لذا اینها باید آدم های خالص می بودند
شریعتی: چقدر نکته خوبی است
حجت الاسلام نظافت: این هم البته وامدار حضرت آیت الله حائری شیرازی هستند ایشان فرموده بودند امام حسین شب عاشورا می گفتند بروید روز عاشورا مکرر می فرمود هل من ناصر ینصرنی شب عاشورا نفرمود هل من ناصر ینصرنی شب عاشورا می فرمود هر که می خواد بره ناخالص ها بروند که اگر در سپاه دشمن آدمی هست که مایه اش را داره بیاد یعنی هم جاذبه داشت و هم دافعه داشت و لذا این هل من ناصر روز عاشورا روی حر اثر گذاشت بالاخره حر آمد اولیاء خدا خوشحال هستند که بیاید کسی بعد اثر دیگر این است که بعد از اینکه فرمود اینها پول هیی که خرج می کنند غرامت حساب نمی کنند یعنی وقتی کسی چشم انداز زیبای آخرت را می بیند سخاوتمند می شود و اهل سخاوت و انفاق می شود اون هم انفاق عاشقانه مثل حضرت خدیجه، حضرت خدیجه سر از پا نمی شناخت برای پول خرج کردن پیامبر همینطور امیر المومنین همینطور حضرت زهرا سلام الله علیها همینطور هر چه داشته اند دادند اینها این سیر روحی درشون اتفاق افتاد بعضی ها انفاق را غرامت می دانند بعضی ها غنیمت می دانند که حالا در همین نامه داریم امیر المومنین فرمودند اگر گرفتار دیدی غنیمت بشمار در سوره توبه داریم فرمود و من الاعراب اعرابی که به ظاهر مسلمان شده بودند من یتخذوا ما ینفق مغرما فرمود بعضی ها هستند پول که می خوان در راه خدا خرج کنند می گویند غرامت زکات خمس سختشونه این یک گروه یک گروه فرمود من الاعراب من یومن بالله مومن به خدا و روز قیامت است و یتخذوا ما ینفق غروباتٍ عند الله می گوید پول هایی که خرج می کند مایه تقرب به خدا می داند و نزدیک می شود به دعاهای رسول صلوات الرسول یک آیه ای داریم خذ من اموالهم صدقتا و تزکیه و صل علیه پیامبر درود می فرستاد و لذت می بردند که پیامبر دعایشان می کند و بگوید آفرین بعد می فرمود ان صلاتک سکنٌ لهم پیامبر درود بفرست به اینها این به اینها آرامش می دهد پول خرج می کردند تا برسند به دعای پیامبر بعد فرمود علی انها غربتٌ لهم این پول خرج کردن ها که عاشقانه است و غرامت نمی دانند این مایۀ تقرب است سیدخلهم الله فی رحمته به زودی خدا اونها را در رحمت خودش وارد می کند ان الله غفورٌ رحیم یک حکمتی در نهج البلاغه است طولانی است تبدیل شده به کتابی به نام بیماری های مومنان اینجا امیر المومنین همه اش می گویند لا تکن اینطوری نباش یکی از اون موارد متعددی که می گویند اینطوری نباش این عبارت است فرمود نباش از اونهایی که غنیمت را غرامت می داند وغرامت را غنیمت می داند پول خرج می کند می گوید ای وای پول ها از دستمون رفت یکی هم هست که پول که خرج نمی کند خوشحاله این غرامت است سرت کلاه رفت پولها رو گذاشتی مردی اینها را نفرستادی جلوتر برای خودت می گویند پیامبر اعظم گوسفندی ذبح کرده بودند و گوشت ها را تکه تکه می دادند یکی از خانم هایشان ایستاده بود و همینطور ناراحت دیگه همه را دادی رفته آخرش یک تیکه برای خودش نگه داشت می گفت همه را که دادید رفت فرمودند این برای ما ماند همین که اونهایی که دادیم برای اونها ماند این رفت همینی که برای خودمان نگه داشتیم ان احسنتم احسنتم لانفسکم انفاق خوراک روح است در روایت داریم غذا می خورید بدنتان را تقویت می کنید اطعام خوراک روح است خوراک روح فرق می کند و لذا کسانی که پول خرج می کنند خودخواه هستند منتهی خودخواهی شان عاقلانه و آگاهانه و عارفانه است کسانی که پول خرج نمی کنند در راه خدا خودخواه هستند منتهی خودخواهی شان کودکانه و جاهلانه است فکر نکنید اهل البیت خودشان را دوست نداشتند چرا دوست داشتند منتهی اونه یک درکی از خود داشتند که ما اون درک را نداریم اونها می دانستند این خود مسافری است که منزل ابدیت در پیش دارد
شریعتی: علیکم انفسکم همین جاست دیگه
حجت الاسلام نظافت: یعنی اصلا اسلام دعوت به خودخواهی کرده است بعضی ها تعجب می کنند می گویند نه خودپرستی بد است خودخواهی جاهلانه بد است و الا به قول شما علیکم انفسکم امیر المومنین در خطبه ای فرمود الله الله فی اعز الانفس علیهم و احبها علیکم فرمود خدا را خدا را در مورد عزیزترین جان ها، عزیزترین جان ها کی است؟ خود ما هستیم و محبوب ترین جان ها کی است؟ خود ما هستیم حالا این که می گویند دیگران را دوست داشته باشید باز این از منظر خودخواهی است چرا؟ چون وقتی که به خاطر خدا شما را دوست دارند من چیزی گیرم میاد اینطوری منافع ابدی من تامین می شود و اینطوری روح من وسعت پیدا می کند اگر ظرف من مثل این کوچک باشد دیگر جا ندارم که خدا به من بدهد خدا حکیم است من باید سعه وجودی پیدا کنم تا خدا به من بدهد اگر من هلوع باشم جزوع باشم منوع هم هستم وقتی جزوعی و منوعی خدا بهت چیزی نمی دهد
شریعتی: گفت آب در ناودان عاریتی است نبود به کار آسمان شو ابر شوباران ببار
حجت الاسلام نظافت: باریک الله همین مضمون است که امام صادق فرمود مثل باران بر همه ببارید و مثل خورشید بر همه بتابید بزرگ بشوید تا بزرگ شوید تا بزرگ نشوید به ما چیزی نمی دهند ببینید اون کسی که این آب را در این لیوان ریخته حکیم بوده بیشتر از این نریخته خدا خالق همه حکیم هاست بی نهایت حکمت است جا نداری بهت نمی دهد یعنی وقتی بهشت می رویم که جا داشته باشیم لذا سعه وجودی خیلی مهم است در روایت داریم بلا مومن را تغذیه می کند ان الله یغذی عبده المومن بالبلاء یعنی خوراک روح فرق می کند با خوراک جسم در رابطه با انفاق عاشقانه یک خطبه ای است در نهج البلاغه ابتداش در مورد نماز است بعد حضرت اینطوری می گویند ثم ان الزکات جعلت مع الصلات قرباناً لعهد الاسلام یعنی چی؟ یعنی زکات با نماز مایۀ تقرب است و مشکل مسلمان ها اکثرا زکات است نه نماز چون نماز که می خوانند چون این زکات نیست وقتی زکات نیست روح سنگین است وقتی روح سنگین است می گوییم الله اکبر پرت می شویم پایین یعنی روح مان نمی رود بالا چون روح سنگین است با زکات روح سبک می شود با زکات روح سبک می شود پول ها را که آدم می دهد روحش سبک می شود این نعمت بار روح را سنگین می کند علم بار روح را سبک می کند علم اگر انسان خالصانه منبر برود دقت می کنید می خواهند پول بدهند می خواهند ندهند خالصانه زکات روح را بدهد خالصانه مشاوره بدهد و خالصانه درس بدهد خالصانه بگوید من می خواهم زکات علمم را بدهم چون من اهل منبر هستم خودم می فهمم گاهی وقتها آدم یک دهه رفته یک جایی منبر می بیند هیچی ندادند ممکن است براش سنگین بیاید اگر دقت کند بارت را سبک کردی روزی هم دست خداست از این حرفها آدم عبور می کند بعد حضرت فرمود فمن اعطاها هر کس زکات بدهد طیباً نفس یعنی عاشقانه با طیب خاطر پول خرج کند و خمسش را بدهد و زکات را بدهد و انفاق کند و سفره بیاندازد عاشقانه نه زورکی فرمود این می شود کفاره می شود حجاز و مانع در برابر آتش جهنم و بعد فرمود اگر پول خرج کردید تهش نگاه نکنید آه بکشید هی چشمتون رو به دنبال اون یک هدیه ای دادند هر دفعه می رن خونه اش میگن نگاه ما اینو خریدیم حضرت می فرماید فلا یتبعنها احدٌ نفسه و لا یکثرن علیها لهوه فرمود پول در راه خدا خرج کردی دیگه آه نکش و زیاد حسرتش را نخور فرمود اگر کسی غیر عاشقانه پول خرج کند امید داشته باشد که خدا بیشترش را بدهد یعنی نیتش خالص نباشد بگوید پول خرج می کنیم وعده دادند در روایت داریم که وقتی پول خرج می کنیم در راه خدا فرشته می گوید خدا جاش را پر کن یا می گویند مالت برکت پیدا می کند نیتش خالص نباشد نیتش این باشد که ده برابرش را خدا به ما بدهد در همین دنیا فرمود این آدم جاهل به سنت است اجرش هم ا زدست می رود و عملش هم گم می شود و پشیمانی اش هم طولانی است خالصانه پول خرج کن خالصانه اش چی است بار من سبک می شود و آخرتم را آباد می کنم البته خدا برکتش را می دهد و خدا جبران می کند اون دعای فرشته که فرمود جایش پر شود اون دعا مستجاب می شود پس این اول چی بود؟ دردی را حس نمی کند و دوم پولها را که خرج می کنند غرامت حساب نمی کند ما یک اشکال نداریم چیکار کنیم تعارف که نداریم امیر المومنین یک راهکار داده اند فرمودند سر نفس ات را کلاه بگذار کمش را بده ولی بده از کم شروع کن از کم شروع کن آرام آرام مزه اش را می چشی فرمود یک پولی را در راه خدابده که اگر نگه داری پولدار نمی شوی اگر بدهی فقیر نمی شوی از این راه
شریعتی: این نسخه حضرت است سر نفس ات را کلاه بگذار
حجت الاسلام نظافت: مثل اینکه برای عبادت نفرمود سر نفس را کلاه بگذار می خواهی یک جزء قرآن بخوانی کی حوصله دارد یک صفحه بخوان یک صفحه یک صفحه میشد یک جزء من گاهی می گویم برای حرم نگو می خوام برم حرم امام رضا برای مشهدی ها حرم رفتن سخت است اون کسی که میاد مشهد مختص عمرش را گذاشته مختص این حرم نرود چیکار کند اومده که بره حرم ولی برای کسی که الان حرم کنارش است و دم دستش است میگه حالا فردا میرم و فردا میرم شیطون بازیش می ده بعد هم که می خواد بره حرم می گه میخوام برم زیارت جامعه کبیره بخوانم دو رکعت نماز سوره یاسین و سوره الرحمان جلوی چشمش سیاه و تاریکی می گوید من گاهی می گویم مشهدی ها حرم بگویید میخوام حرم یک دقیقه ای بروم برم تو یک سلام کنم برگردم بعد آدم که می ره داخل حرم حیفش میاد انگار یک زیارت مختصره رو باید بخوانم مزه می چشد و انفاق هم اینطوری است فرمود از کم شروع کن با کم مزه اش را می چشی و همینطور انسان کم کم رشد می کند خوب اثر سومش این است فرمود لا شیء احب الیهم چیزی برای اونها محبوب تر از این نیست که یک چیزی اینها را نزدیک کند به اون بهشت نزدیک کند به اون جایگاه و لذا این تیرها برای اینها جذبه داشت تیرهایی که اصحاب می خوردند چون اینها مقدمه اون نزدیک شدن بود یک دفعه دیگر هم گفتند از جمله شهید آوینی را رحمت الله علیه جمله اش این است اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد اگر ما توی یک زندان باشیم بعد ببینیم یک کسی داره با پتک می زند و دیوار زندان را دارد خراب می کند لذت می بریم از صدای اون پتک دارد می زند میله های این زندان را می شکند ما لذت می بریم وقتی مریض می شوم و وقتی رزمنده دارد تیر می خورد این حس را دارد که دارد دیوارهای این زندان که بدن ماست این دیوارها دارد فرو می ریزد تا این کبوتر روح پرواز کند برود اگر این درک بیاید اینطوری است اگر نیاید همین دینداری زورکی می شود بعد جالب است از اینجا ما می فهمیم یار زیبایی شناسی اولیاء خدا با ما فرق می کند ما یک چیزهایی را زیبا می بینیم و اونها یک چیزهای دیگری را زیبا می بینند آنچه را که اونها زیبا می بینند ما زشت می بینیم آنچه را که ما زشت می بینیم اونها زیبا می بینند کلا قاعده فرق می کند مثل اینکه نفرمود پولی که خرج می کنند نمی گویند غرامت است غنیمت است اونها عینکشان کاملا متفاوت است با عینک دیگری نگاه می کنند وقتی شما هدف داشته باشید هر چیزی که شما را به هدف نزدیک کند می شود زیبا این تعریف زیبایی است یک کسی هدفش دنیا است هر چیزی که او را به این دنیانزدیک کند می شود زیبا او معیارش این است یک کسی هدفش آخرت است هر چیزی که او را به اون هدف نزدیک کند تعریف زیبایی به نظر من این است هر چیزی که ما را نزدیک کند و لذا می گویند که زلیخا که معرفت نداشت جذب جمال ظاهری یوسف شده بود و یوسف پاکدامن و عفیف اصلا نگاه نمی کرد به این جلوه آرایی های زلیخا یک دفعه زلیخا گفت سرت را بالا بیاور بالا یک نگاهی بکن بیچاره کشته مرده نگاه یوسف بود یوسف گفت اخشی العماء فی بصری گفت می ترسم چشمم کور بشود او که نمی فهمید منظور یوسف چشم دل است گفت چه چشم های قشنگی داری گفت سه روز بعد از مرگم بیا این چشم ها را ببین چطوری است و چه وضعیتی پیدا کرده است رمز و راز اینکه زینب کبری فرمود ما رایت الا جمیلا اینجاست چون واقعا درک این مسئله آسان نیست حضرت زینب مادر دو شهید در معرکه هستند یعنی بودند خواهر پنج شهید هستند در رأسش ابی عبدالله علیه السلام است عمه چند شهید هستند چادر از سرشان برداشتند و محاصره کردند و توهین کردند و جسارت کردند و اینها کجاش زیباست چون اون هدف را دارد می گوید اینها دارد ما را به اون هدف می رساند لذا در زیارت عاشورا یاد دادند که بگوییم مصیبت ابی عبدالله الحمدلله دارد اللهم لک الحمد حمد الشاکرین علی مصابهم باطن این مصیبت ها را ببینیم الحمدلله علی عظیم رضیتی می گوید مصیبت من خیلی بزرگ است ولی یک الحمدلله دارد چرا؟ چون برای خود ابی عبدالله این اتفاقات زیبا را رقم زده است مایه ی قرب شده است برای شهدا برای ما چی؟ مایۀ هدایت شده است اگر نبود اون اتفاق تلخ الان ما کور بودیم و راه را نمی دیدیم بذل مهجته فیک لیستنقظ عبادک من الجهاله خون دلش را بخشید تا بندگانت را از نادانی نجات بدهد یعنی امام حسین قربانی هدایت ما شد لذا من گاهی گفتم در این مجالس عزاداری خون ابی عبدالله را هدر ندهید اگر من هدایت نشوم برای من هدر رفت من هدرش دادم در سر جمعش که هدر نمی رود ولی هر کسی به سهم خودش این خون را هدر ندهد یعنی این هدایت روز به روز بیشتر تحقق پیدا کند.
شریعتی: انشاالله آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما نکته های خوبی را شنیدیم خدا انشاالله حفظ تان کند در ذیل نامه 31 نهج البلاغه نامه امیر المومنین به امام مجتبی و همه فرزندانشان نکته های خوبی به نظرم شاید یکی از کامل ترین شرح ها بر نامه 31 نهج البلاغه باشد مدون و مکتوب شود و خیل عظیم مشتاقان انشاالله بهره مند صحبت از عظمت زینب کبری سلام الله علیها شد دیروز هم من یادآوری کردم ما سه شنبه ها در سایت ما و در کانال ایتایمان یک سلسله مباحثی داریم و یک سلسله داستان هایی ذیل عنوان قهرمانان توحید این هفته حاج آقای بهشتی به شخصیت بلند و آسمانی و ملکوتی زینب کبری اشاره می کنند دعوت می کنم حتما بشنوید و لذت ببرید و هم ایشان و همه دوستان و عزیزانمان زحمت می کشند بله الحمدلله چند قسمت و به نظرم اگر اینها مکتوب شود و اینها هم اگر مدون بشود قصه های خوبی خواهد بود حاج آقای بهشتی هم بیانشان شیواست و گرم و اهل تحقیق هستند انشاالله خداوند حفظشان کند آیات ابتدایی سوره مبارکه دخان را بشنویم در لحظات و دقائق پایانی با احترام و با عشق همراه شما هستیم بفرمایید.
(تلاوت قرآن کریم آیات ابتدایی سوره مبارکه دخان)
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یک بار دیگر به امام رضا سلام کنیم با دیدن این تصاویر از قاریان نوجوان مان صمیمانه تشکر می کنیم سالهاست در کنار ما هستند برای سلامت و عافیت همه نوجوان های ایران زمین هر کجا هستند دعا می کنیم زیر سایۀ الطاف حضرت رضا علیه الصلات و السلام باشند سه شنبه های قهرمان توحید را گفتم یادآوری می کنم که شب های جمعه پنج شنبه شب ساعت 22 ساعت 10 شب حاج آقای فرحزاد به صورت زنده در کانال ایتا با شما گفتگو خواهند کرد نکته های روان و ناب و شیرین و ناب ایشان را خواهید شنید و بهره مند خواهید شد دو سه دقیقه فرصت داریم نکته های پایانی را بشنویم و به یک جمع بندی برسیم
حجت الاسلام نظافت: به اینجا رسیدیم که حضرت فرمودند سه تا اثر داشت درد حس نمی کنند و پول هایی که خرج می کنند غرامت حساب نمی کنند برای اونها چیزی محبوب تر نیست از اینکه نزدیک تر بشوند این در حقیقت همانی است که فرمود مشتاقتا الی فرحت عاشق رفتن هستند عاشق می شوند واقعا نه اینکه از مرگ نمی ترسند دوست دارند بروند و در خطبه متقین داریم لو له الاجال التی کتب الله علیهم اگر اجل نبود این روح اونها یک چشم به هم زدن در این بدن نمی ماند بعد دو تا دلیل می فرماید : شوقاً إلی الثوابِ، و خوفاً مِنَ العِقابِ شوقا الی الثواب معلوم است بروم پاداشم را ببینم مثل تیم فوتبالی که سه تا گل زده میگه تموم بشه بروم ببینم مثل کشتی گیرها خوفا من عقابش معناش چی است که می گوید دوست دارم بروم چون از عقاب می ترسند اگر مشتاق پاداش هستند عقاب چی من برداشتم این است می گوید اگر بازی ادامه پیدا کنیم سه تا گل بخوریم دقیقه آخر یک گل اضافه هم بخوریم تمام بشود برود تا اینجا می گه خوب عمل کردیم شوقا الی الثواب می گوید برویم از اینجا به بعدش اگر ادامه پیدا کند ناجور می شود یک خوف و رجایی دارند همه اش این نگرانی و دغدغه وجود دارد تا اینجا که خوب است می گویند بروید مشتاق می شوند در رابطه با این
شریعتی: به نظرم دیگه نمی رسیم می ترسم به فصل جدید و بحث جدید
حجت الاسلام نظافت: همین را می خواستیم بگوییم نگرش متفاوتی دارند شاهد هایی می خواستم از نهج البلاغه بیاورم
شریعتی: اگر مباحث هفته های گذشته را نشنیدید حتما می توانید به تلوبیون مراجعه کنید و هم به سایت ما مراجعه کنید آرشیو صوتی و متنی و تصویری کاملی اونجا هست یا به کانال ما برش ها و بریده هایی را می توانید ببینید و انشاالله بهره مند بشوید هفته آینده با ارادت خدمت حاج آقا هستیم از محضرشان بهره مند دعا بفرمایید
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد کشور امام زمان را و نائب امام زمان را و ملت ما را به سلامت بدار امنیت مان رارو به زوال نیاور شر توطئه های آمریکا و اسرائیل را به خودشان برگردان و با نابودی اسرائیل و نجات مظلومان غزه قلب امام زمان را خشنود بگردان
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما فردا انشاالله با حضور حاج آقای عاملی خدمت تان خواهیم رسید.
از ازل شور حسین بن علی در سر ماست تا ابد در دل خود داغ محرم داریم
السلام علیک یا اباعبدالله متشکرم از شما حاج آقای نظافت آقا طیب الله.