سلام می کنم به روی ماه تان مخاطبان جان خانم ها و آقایان به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید عزاداری هایتان قبول باشد و بهترین برکات در این دهه محرم که گذشت و این روزها و شب های پیش رو را از خداوند متعال برای همتون مسألت می کنم الهی که همواره و همیشه زیر سایه پرچم و خیمه سید الشهدا علیه الصلات و السلام باشیم خوشحالیم امروز هم با هم و در کنار هم هستیم و با احترام و با افتخار در محضر عزیز دلمان حاج آقای نظافت خیلی خوش آمدید

 

حجت الاسلام نظافت:  سلام بر شما و همه بینندگان عزیز بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین عرض تسلیت دارم ایام اسارت آل  الله را انشاالله که خدا عزاداری های بینندگان عزیز را به کرمش قبول کرده باشد در خدمت هستیم

شریعتی:  انشاالله حال شریف و مبارک چگونه است انشاالله سلامت باشید همینطور دوستان و عزیزانم آرزوی سلامتی و تندرستی برای تک تک شما داریم نامه نهج البلاغه شریف و نامه امام مجتبی موضوع چهارشنبه هاست که خیلی هم مورد استقبال شما قرار گرفته امروز هم با دل و جان بحث حاج آقای نظافت عزیز را خواهیم شنید و بهره مند خواهیم شد

حجت الاسلام نظافت:  عرض کردیم حضرت فرمودند من می خواهم به تو خبر بدهم از حال دنیا و زوال و انتقال دنیا و می خواهم خبر بدهم از آخرت و آنچه که برای اهل آخرت فراهم شده است بعد فرمود و ضربت لک فیهم الامثال به اینجا رسیدیم که شما فرمودید نقطه بگذاریم می خواهم حضرت فرمود برای دنیا و آخرت می خواهم برایت مثال بزنم نسبت به دنیا و آخرت و حال اهل دنیا و آخرت خوب اولاً از اینجا ما می فهمیم که بایستی از روش های مختلف برای تفهیم و برای تعلیم مربی باید استفاده کند یکی اش مثال زدن است مثال زدن یک روش قرآنی است با مثال مطالب سخت تقریب به ذهن می شود و فهم آسان می شود خدای متعال با روش های گوناگون یک مطلبی را می فهماند و ما هم باید از روش ها و قالب های گوناگون استفاده کنیم مثال در قرآن زیاد زده شده به پشه و عنکبوت و به مگس و به ملخ های پراکنده و به حمار و عالم بی عمل کمثل الحمار به زنبور و به سگ کمثل الکلب و فرمود ان الله لایستحیی عن یضرب مثلاً ما بعوضه خدا حیا نمی کند که به پشه مثال بزند به ریزتر از پشه و فاما الذین آمنوا اونهایی که ایمان آوردند می فهمند که حق از جانب پروردگار است و کفار می گویند خدا چی می خواهد از مثال هایی که می زند یظلوا به کثیرا مایه گمراهی کسی می شود و مایه ی هدایت عده ای می شود و فرمود ما یظلوا به الی الفاسقین نکته ای که من می خواهم بگویم از نظر تربیتی این است که ما به مثال های قرآنی نباید اکتفا کنیم خدا دارد مدل ارائه می دهد

شریعتی:  در روایات مان هم اهل بیت از مثال استفاده کردند مثال های غیر از مثال های قرآنی این نشان می دهد که خدا مدل ارائه می دهد و ارائه الگو می کند باید یاد بگیریم مثال بزنیم و مدام می شود ضرب المثل های جدیدی تولید کرد خدا رحمت کند استاد یک وقتی می خواستند بگویند توی ارتباطات چگونه رفتار کن گفتم یک دنده حرکت نکن در رانندگی اگر کسی همیشه دنده یک و چهار برود ماشینش داغون می شود و خودش هم اذیت می شود متناسب با حال مخاطب و شرایط دنده عوض کن

شریعتی:  خدا رحمت کند حاج آقای حائری شیرازی خیلی استاد مثال زدن بودند

حجت الاسلام نظافت:  قدیم اسب و شتر و این چیزها بوده از اونها استفاده می کردند برای تفهیم مطلب الان وسائل جدیدی هست از اینها باید استفاده کرد همین طوری شما فرمودید بعضی از اساتید توان بیشتری دارند آیت الله حائری شیرازی خود آقای قرائتی که ایشان هم استاد یعنی شما نمی شود گیر کنید و به ایشان بگویید یک مثال بگو برای ایشان

شریعتی:  و این مثال ها چقدر کمک می کند برای جا افتادن مطلب

حجت الاسلام نظافت:  مرحوم آقای صدر یک کتابی دارند به نام نشانه هایی از نور همه اش در باب توحید است سید رضا صدر و ایشان از همین عناصر تجربی و علم تجربی و هواپیما و همه چیز استفاده کرده برای نشان دادن توحید کل کتاب پیرامون این است خیلی زیبا و خواندنی است برای بچه هایشان بگیرند خیلی خوب است اگر بخواهیم توحید را نهادینه کنیم با زبان مثال و علم خدای متعال فرمود و لقد صرفنا فی هذا القرآن من کل مثل این واژه صرفنا در قرآن نصرف داریم و هم صرفنا تصریف یعنی چرخاندن علمی داریم به نام علم صرف ضرب را تبدیل به چهارده صیغه می کنند ضاد و راء و باء را درست خدای متعال یک حقیقت را به زبان های گوناگون با قالب ها و مثال های گوناگون بیان می کند و لذا می فرماید صرفنا تغییر دادیم نصرف الآیات به زبان های گوناگون صرافی هم از همین جا تغییر کرده و تبدیل کردند بعد فرمود لتعتبر بها ما مثال می زنیم نمی خواهیم در مثال گیر کنید گفت مامان جان قربون چشم های بادامی ات بروم گفت مامان من بادام می خواهم یعنی بعضی ها در مثال گیر می کنند نمانید باید رد شوید نمی گویند در مثال مناقشه نیست هدفشان همین است که در مثال گیر نکن این یک پیامی را می خواستند از طریق این مثال برسانند لذا حضرت می فرماید لتعتبر بها مثال می زنم برای اهل دنیا برای اهل آخرت که درس بگیرید و عبرت بگیرید بعد فرمود و تهذب علیها بعد هم فهمم به تنهایی به چه درد می خورد هدف عمل است قدم برداری تهذب قدم برداری یعنی بعد از فهمیدن از طریق مثال نوبت اقدام و عمل است و لذا در قران هم داریم فرمود یضرب الله الامثال خدا مثال می زند و مثل ها می زند لعلهم یتفکرون هدف دارد هدف این است که آدم ها به خود بیایند و تلک الامثال نضرب ها للناس لعلهم یتفکرون مثال می زنیم تا تفکر کنند پس گاهی تذکر است و گاهی تفکر است و فرمود تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون گاهی تعقل و فهمیدن و درک کردن است هدفمند است این مثال ها حالا حضرت مثال را که زدند چی است فرمود انما مثل خبر الدنیا کمثل قومٍ صفر کسانی که دنیا شناس هستند مثل قوم مسافری هستند که در یک منزل قحطی زده شده هستند در نظر بگیرید یک عده ای سفر رفتند دیدند اینجا آب و غذا نیست در شمال یک بخش هایی اش می رود می بیند چقدر پشه است می گویید بلند شو برویم بابا فرمود قوم مسافری که در منزل قحطی شده و شرایط بدی هستند تصمیم می گیرند بروند کجا بروند؟ یک جای خوش آب و هوا و حاصلخیز چون تصمیم می گیرند بروند تحمل می کنند دشواری راه را یک و تحمل می کنند فراغ دوست را دو تحمل می کنند خشونت سفر را به عشق جای خود تحمل می کنند غذای ناگوار را چرا؟ تا برسند به اون خانه مسیر و تا برسند به اون قرارگاه این عبارات را می خواهم برگردم توضیح بدهم نمی شود به این راحتی رد شد اول فرمود مثل من خبر الدنیا یک عده ای هستند دنیا شناس هستند از دنیا خبر دارند دنیا را اختبار کردند و دنیا را آزمودند می رویم در سن من و شما چرب و شیرین دنیا را دیدیم و تلخی ها و سختی هایش را هم دیدیم فرمود مثل کسانی که دنیا را درست شناختند مثل قوم مسافری است که در یک منزل قحطی زده شده هستند من از اینجا می خواهم این درس را بگیریم که دنیا شناسی بسیار اهمیت دارد یعنی یکی از معارف هفت گانه کلیدی و بنیادین دنیا شناسی است ما مبدأ شناسی داریم و معاد شناسی داریم و دنیا شناس داریم و شیطان شناسی داریم و گناه شناسی داریم اینها مباحث کلیدی است دنیا شناسی بسیار اهمیت دارد رحم الله امرأ علم فی العین و الی عین خدا رحمت کند کسی را که می داند از کجا آمده و در کجاست و این در کجا می شود دنیا شناسی و بسیار سازنده است

شریعتی:  می فرمودند یک روایتی است از پیغمبر حضرت فرمود اونچه من از دنیا می دانستم و شما هم می دانستید جان های شما احساس راحتی می کرد

حجت الاسلام نظافت:  اگر از دنیا یا از آخرت؟

شریعتی:  چیزهایی که من از دنیا می دانم اگر دنیا را خوب بشناسی با خیلی از این ابتلائات کنار می آییم

حجت الاسلام نظافت:  احسنتم آره توقع ات می آید پایین یعنی ذات دنیا و بافت دنیا یک ویژگیهایی دارد چقدرما بچه هایمان را با این آشنا می کنیم انتظارمان از بچه هایمان بیاوریم پایین انتظارشان ازدنیا بیاید پایین از بلاها رنج نمی برند می گویند همین است دیگر این باید باشد امیر المومنین در خطبه 28 دارد علی و الیوم المضمار و غذا السباغ فرمود الیوم مضمار است یک وقت می گویند روز در برابر شب است دوازده ساعت و شانزده ساعت یک وقت می گویند الیوم یعنی کل دوران زندگی یعنی روزگار شصت سال و هفتاد سال کل این هفتاد سال زندگی هر کسی را حضرت می گویند مضمار است حالا مضمار چی است مضمار اون مکانی است که عرب ها اسب هایی که مال مسابقه بودند می بردند اونجا و اینها را لاغرمی کردند از طریق کنترل غذا و از طریق دواندن و عرق ریختن و ماهیچه ها قوی شدن حضرت می گوید آمدیم در این دنیا اینجا مضمار است یعنی باشگاه روح سازی است اینجا نیامدیم تن پروری کنیم بچه های ما که عاشق بازوهای قوی می شوند وزنه برداری و بدن سازی هستند می روند اونجا عرق می ریزند ناراحت نمی شوند نمی گویند چلوکباب کو و نمی گویند آبمیوه کو اینجا باشگاه است انتظار ذهنی اش را تنظیم کرده با رنج البته به عشق یک هدف دنیا شناسی اینقدر اهمیت دارد

شریعتی:  یا ورزشکاران ما در تیم ملی چقدر سختی می کشند در اردوگاه

حجت الاسلام نظافت:  تحمل می کنند به عشق اون مدال و جایزه دنیا را چطوری می شود شناخت یک توجه به تعالیم قران و اولیا خدا در نهج البلاغه در مورد دنیا شناسی زیاد مطلب داریم.

2- توجه به تجربیات خودمان حضرت می گوید خبر الدنیا خبر الدنیا یعنی آزموده ما وقتی که تعالیم وحیانی را مقایسه می کنیم با تجربیات خودمان می بینیم دقیقا همینطوری است همانطور که تجربه کردیم امیر المومنین همینطور گفت هماهنگی می بینیم بین توصیفات قرآن و اولیاء خدا با آنچه که خودمان تجربه کردیم مثلا در خطبه 114 امیر المومنین فرمود کل شی من الدنیا سمائه اعظم من عیانه هرچیزی ازد نیا هر چیزی یعنی ریاستش و خوردنش و مشاهده منظره های زیبا و ازدواجش تمام جذابیت ها همه اش هر چیزی از دنیا شنیدنش از دیدنش بزرگتر است یعنی تا ازدواج نکردی ما بچه بودیم می گفتیم تهران چطور جایی است دیدیم آسمان همین رنگی است دقت می کنید هر چیزی را تا آدم ندیده بزرگ است شنیدن از دیدن بزرگتر است تا دانشگاه نرفتی می گی دانشگاه آقای مهندس و دکتر به ما بگویند چی می شود حجت الاسلام و استاد بگویند تا سلبریتی و شهره آفاق نشده خیلی جذبه دارد ولی الان شما فراری هستید واقعا مگر به خاطر خدا عکس بگیرید دردسر نیست خداییش دنیا از دور قشنگ است ازدواجش هم همینطوری است و لذا اسلام می گوید از حلال استفاده کنید آزاد بشوید و بفهمید خبری نیست پست و مقامش هم اینطوری است و ماشین و خانه اش هم همینطوری است این را ما تجربه کردیم امیر المومنین می گوید دنیا اینطوری است یعنی این توصیفات اولیاء خدا با تجربیات ما هماهنگ است

شریعتی:  می گویند آواز دهل از دور خوش است همین است و لذا حضرت می گوید مثل من خبر الدنیا اونهایی که خبردار شدند و آزمودند ماهیت دنیا را مثلشان اینطوری است که احساس می کنند در یک منزل قحطی زده شده هستند یعنی لذت نمی برند از چرب و شیرین دنیا یعنی دنیا دلشان را زده و ما تا به این درجه نرسیم درک نمی کنیم حال و هوای شهدای کربلا را حال و هوای شهدای خودمان را اصلا چه بسا رفتارشان غیر منطقی و غیر عقلانی بنمایاند این آیه را نگاه کنید واضرب لهم مثل الحیات الدنیا کماء ان انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح حشیماً تذروه الریاح فرمود ای پیامبر زندگی دنیا را اینطوری مثال بزن وقتی باران می آید از زمین گیاهانی می روید باران که زیاد می آید مثل شمال اصلا می گوید این گیاهان در هم تنیده می شود فاختلط مخلوط می شود بعد می گوید پاییز می شود اصبح حشیم خشک می شود این برگ ها باد می آید همه را می برد می گوید زندگی دنیا اینطوری است تا بچه بودیم خوش بودیم پدر و مادر بار قصه های دل اونها بود درست شد؟ این بیست سال اول زندگی بهار زندگی است از بیست سالگی تا چهل سالگی تابستان هستیم باز هم متوجه نمی شویم گرچه یک کم خوشی های دنیای کودکی کمتر است و گرچه یک کمی غم و قصه هایی داریم باز هم آدم متوجه نمی شود از 40 سالگی پاییز شروع می شود کم کم می بینی پدرت مریض شد کم کم پدر می رود و کم کم مادر می رود و کم کم آدم متوجه خیلی چیزها می شود و از شصت سالگی زمستان است شصت سالگی چقدر آدم ها عمر می کنند این واقعیت ها را ما داریم می بینیم بنابراین اهل آخرت شهدا و دنیا شناس هستند اینها احساسشان این است که در یک جای بد آب و هوایی هستند جای خوشگذرانی نیست و جای پر بلایی است نتیجه اش چی است به طور طبیعی وقتی ما یک جایی هستیم می بینیم بد آب و هوا است تصمیم به هجرت می گیریم این طبیعت انسان است لذا حضرت فرمود ءعموا یعنی قصده عموا منزلاً خصیبا تصمیم گرفتند بروند به یک جای خوش آب و هوا یک جای پر نور منظور آخرت است یعنی اول فهمیدند دنیا جای بلا است و جای خوش گذرانی نیست بعد تصمیم گرفتند به جای خوش آب و هوا که آخرت است یعنی شهدا مهاجر الی الله هستند تصمیم گرفتند بروند و اکثر شهدایی که ما می بینیم اینها آرزوی شهادت دارند دنیا دلشان را زده یک دعایی است در شب بیست و هفتم ماه رمضان می گویند حضرت سجاد تا صبح می خواندند سه تا جمله بود اللهم ارزق تجافی ان دار الغرور و الانابۀ الی دار الخدود و استعداد  موت قبل الفوت خدایا روزی من کم دل بکنم از دنیا بعد می گوید رو بیاروم به دار الخدود یعنی تا دل نکندی رو نمی آوری رشته هایی را باید قطع کنی باید بفهمی خوشمزه نیست

شریعتی:  امام مجتبی به جناده ظاهراً می گفت استعد لسفره آماده سفر شو

حجت الاسلام نظافت:  وقتی که انسن تصمیم می گیرد برود آماده می شود تا تصمیم نگیرد آماده نمی شود و لذا حاج قاسم سلیمانی در به در می زد برای کار خیر قناعت نکرد به مدافع حرم بودن هر کاری از دستش بر اومد انجام داد این سیر خیلی مهم است و درک کند که دنیا جای محدودیت است

شریعتی:  یک جایی آقای صفایی خدا رحمتش کند می فرمود دنیا با اینکه دار بلاست و این همه مکافات و پیچیدگی و دردسر داریم ما ها باز دلمان نمی خواهد یک وقتی برویم وای به حال اینکه اینجا پر قو می شد بدتر بود

حجت الاسلام نظافت:  و این یکی از ضعف های ماست دنیا باید دل آدم را بزند و انسان دلش برود عالم آخرت

شریعتی:  اون وقت است که خودش را مهیا می کند

حجت الاسلام نظافت:  جسمش این جاست دل در عالم آخرت این آخر خطبه قاصعه که پنج ویژگی برای  اهل بیت می گویند انی لمن قوم فرمود من از آنهایی هستم که در دنیا سرزنش رویشان اثر نمی گذارد چند تا ویژگی می گویند آخرش این است که فرمود دلهایشان در بهشت است و بدن هایشان اینجا در رنج است دل باید اونجا باشد بعد انسان حال هجرت پیدا می کند خوب دنیا چرا قحطی زده شده است آخرت چرا خوب آب و هواست؟ چون عالم آخرت دار محدودیت ها نیست نسبت عالم آخرت به دنیا مثل نسبت این دنیا به عالم رحم مادر است اونجا چقدر دست و پا تنگ بود و چقدر سخت بود اینجا چقدر وسعت دارد به همین نسبت برویم عالم برزخ اونجا وسعت ها را می بینیم یعنی در دنیا لذت خالص محال است پیدا کنید لذتها با رنج های متنوع آمیخته است سهراب می گوید

ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است

یعنی اون موقعی که لذت می بری مرگ بالای سر توست یعنی اگر تو حواست باشد وقتی لذت می بری مرگ بالا سرت است تلخ می شود چقدر مثلا فرض کنیم می رویم پیک نیک یک روز برای تفریح چقدر آقا باید باد بزنند این مرغشان را کبابشان را و زحمت و دردسر را که برای یک لحظه می خواهد غذا بخورد شما لذت خالص در این دنیا پیدا می کنید؟ نه رنج خالص هم در این دنیا نیست هر کس رنج خالص میخوهد جهنم برود لذت خالص بهشت است توی این دنیا خدای متعال از بهشت یک ذره ای نشان داده که عاشق ات کند بوی خوش برو ببین اونجا چه خبر است منظره های زیبا برو ببین اونجا چطوری است رنگ های زیبا

شریعتی:  مشت نمونه خروار است در واقع

حجت الاسلام نظافت:  بوی بد هم همینطوری است برو ببین جهنم چه خبر است

شریعتی:  و جالب است حاج آقا لذت و رنجش هم هیچ کدام ماندگار نیست یعنی چه لذتش و چه رنجش بعد پاییز زمستان است و این زمستان ماندگار نیست و بهار می آید و همینطوری روزگار می گردد

حجت الاسلام نظافت:  پس حضرت فرموددنیا شناسان و اصحابشان شهدا اینها باطن دنیا را شناختند و اونور را هم فهمیدند چه خبر است تصمیم گرفتند بروند ما می خواهیم یک مقداردر این واژه عم و قصد و تصمیم مانور بدهم که این از نظر تربیت چقدر مهم است تصمیم نقش مهمی در سعادت دارد تا فرزندمان نخواهد نمی شود باید تصمیم بگیرد فلو شاء لهداکم اجمعیت اگر خدا میخواست همه شما را به زور هدایت می کرد ببینید قرآن در سوره تحریم چهار تا زن را مثال می زند یکی اش همسر نوح است می گوید این کافر شد و نمونه کفر شد همسر پیامبر خدا و یکی اش همسر حضرت لوط است می گوید کافر شد و یکی اش همسر فرعون است می گوید زن مومنه و الگوی ایمان شد و فرقش چی است اینجا؟ او شوهر خوب دارد این شوهر بد دارد او تصمیم نگرفت این تصمیم گرفت آسیه تصمیم گرفت تصمیم خیلی مهم است امیر المومنین فرمود تداو داء الفطرۀ فی قلبک بعظیمه دیدید بعضی ها می گویند حال نداریم نماز اول وقت نمی توانیم بخوانیم دنبال اینکه مشکل حل بشود فکر می کند ما قرصی داریم بدهیم و  امپولی بزنیم مشکل حل شود امیر المومنین می گوید درد سستی را با یک تصمیم درمان کن تا تو نخواهی نمی شود

شریعتی:  عزمی می خواهد

حجت الاسلام نظافت:  تو باید عزم داشته باشی من می توانم مقدمات تصمیمت را فراهم کنم من نمی توانم به جای تو تصمیم بگیرم و چه اشتباهی می کنند پدرها و مادرهایی که به جای بچه هایشان تصمیم می گیرند و به جای بچه ها خواهشا تصمیم نگیرید رشته برایش انتخاب نکنید توضیح بدهید این رشته این فواید را دارد و این رشته این فواید را دارد این دین این فواید را دارد کفر این ضررها را دارد لذا اون تصمیم بگیرد به جای بچه تون حجاب را انتخاب نکنید بگذارید او انتخاب کند اگر آدم ها انتخاب کنند پای حرفشان می ایستند انتخاب نکنند با اندک چیزی عقب می زنند ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا اول او بگوید رب من الله است بعد نوبت استقامت می شود اگر تصمیم نباشد موعظه های شفا بخش امیر المومنین هم فایده ای ندارد دیگر از نهج البلاغه شما سخنرانی رساتر دارید؟ که گاهی اشک مردم در می آمده همه می لرزیدند پای صحبت های امیر لمومنین منقلب و متحول می شدند اون حمام بعد سخنرانی امیر المومنین مرد ولی حضرت در خطبه 83 فرمود به عبارت دقت کنید خود حضرت با شگفتی از صحبت های خودشان یاد می کنند خیلی زیباست فرمود فیا لها امثالا صائبه ای شگفتا چه مثل های صائبی و مواعظ شافیه و چه موعظه های شفا بخشی حضرت می گوید موعظه های من شفا می دهد مرض ها را بعد فرمود لو صادفت قلوباً ذاکیه اسمائاً واعیه آرائاً آذن و الباب الهاضمه فرمود به چهار شرط این موعظه های من شفا بخش است

1. اگر بخورد به دل های پاک این باران بر زمین آلوده ببارد بوی بد منتشر می شود
2. اسمائاً واعیه اگر بخورد به گوش های واعی یعنی فراموش نمی کند سعی می کند یادش بماند
3. سوم فرمود آرائاً عازمه اگر بخورد به اندیشه های پر از عزم عزمی نباشد تصمیمی نباشد حضرت می گوید حرف های ما فایده ای ندارد فرمود الباب الحازمه به خرد های دور اندیش اون وقت می گوید این حرف های من اثر ندارد بنابراین ما باید یک کاری کنیم بچه مون و متربی مان تصمیم بگیرد ما تصمیم ساز هستیم ما تصمیم گیر نیستیم تصمیم به خیلی چیزها تصمیم به انتخاب و هجرت از این دنیا تصمیم به سعادتمند شدن و تصمیم به رفتن به عالم آخرت تصمیم در ذات همه هست انسان موجودی تصمیم گیر است مقدمات تصمیم را باید فراهم کنیم و شرایط تصمیم را باید ایجاد کنیم و به جای اونها تصمیم نگیریم حالا تصمیم باید یک تصمیم پایدار باشد یک وقت داغش می کنیم و احساسش می کنیم و تصمیم می گیریم

شریعتی:  یعنی جوگیر نباید بود در تصمیم ها

حجت الاسلام نظافت:  بله جو گیرش نکنیم من زیاد دیدم آدم هایی که حوزه آمدند و از حوزه رفتند باید طرف ما سبک مان این است وقتی یک کسی می خواهد طلبه بشود می گوییم می دانی کجا آمدی فحش می دهند بهت سرزنشت می کنند و پول و پله هم خبری نیست این زیبایی هم دارد آگاهانه

شریعتی:  چشمش را باز می کنیم اون وقت بتوند آگاهانه تصمیم بگیرد

حجت الاسلام نظافت:  این ماندگار می شود طرف فکر کرده رهبر این کشور روحانی است و مثلا رئیس قوه قضائیه روحانی است و فکر کند خبری است نه همچین خبری نیست باید احساسی آدم ها تصمیم نگیرند

شریعتی:  و با معرفت وارد یک مسیر شوند

حجت الاسلام نظافت:  جبهه که می خواستیم برویم خدا رحمت کند شهدا را ما واحد تخریب بودیم هم دوست داشتیم برویم تخریب هم اینها مدلشان این بود که می ترساندند می گفتند اینجا اومدید حتما شهید می شوید پایتان نگاه کن پای من قطع شده و چشم فلانی را نگاه گفت ما همه را با یک چشم نگاه می کنیم بعد فهمیدم می گوید من یک چشم دارم گفتیم نگو دیگه دوست داشتیم برویم ولی می ترساند هدفشان این بود که خالصانه  بیایند کسی نباشد که تو میدان جنگ فرار کند و روحیه بقیه را هم تضعیف کند و خراب کند این خیلی مهم است که تصمیم ها از روی هیجانات نباشد مکانیزم این تصمیم گیری چی است؟

1. متربی را فرزندانمان را با ماهیت این دنیا اشنا کنیم باید بگوییم دنیاظاهرش پر زرق و برق است و باطنش پر از درد و رنج است پیش می آید خودش مریض می شود خواهر کوچکترش به دنیا امده و برادر کوچکترش یک ذره شیر می خورد دلش درد می گیرد و چقدر باید به پشت بچه بزنند لقد خلقنا الانسان فی کبد باید بگویید دنیا همینطوری است یک کسی تصادف می کند و می میرد و یک سری اتفاقات می افتد چقدر خوب است همراه بچه هایمان سر بزنگاه نکته بگوییم سخنرانی طولانی نه البته یک پیش شرطی هم دارد پیش فرضی که دغدغه تربیت که داشته باشی از این فرصت ها استفاده کنی پس باید بگوییم دنیا ظاهرش پر زرق و برق است و باطنش پر از درد و رنج است و به تعبیر این نامه منزل قحطی زده است و توقعش را پایین می بریم و از قضا شادتر می شود  لذتش بیشتر می شود دوم او را با دار الآخره که لذت خالص دارد آشنا کنیم دار آخرت دار وسعت هاست یأتوا سعۀ دارٍ می خواهند به خانه وسیع برسند بعد فرمود منزل قرارهم قرارگاه اینجا گذرگاه است در یکی از خطبه های نهج البلاغه داریم امیر المومنین فرمود خذوا من ممرکم و مقرکم از این گذرگاه و خیابانی که عبور می کنیم دنیا مثل یک خیابان است فرمود خودت مثل عبور کننده از یک جاده حساب کن فرمود زاد بردارید برای قرارگاه قرارگاه جای دیگری است و انجا منزل خصیب و جناب مریح است اگر تصمیم بگیرد بعد صبر می گیرد تصمیم نگیرد نه مسیرطبیعی صبر را باید برای بچه هایمان طی کنیم مسیر طبیعی یعنی درک مشکلات و درک راه حل یعنی یک جایی هست که مشکل نیست و تصمیم اگر تصمیم گرفت حضرت فرمود صبر می کند و شهدا تصمیم گرفتند وقتی تصمیم می گیرند تحملشان بالا می رود و لذا حضرت فرمود فاحتملوا و عساء الطریق دشواری راه را تحمل کردند و فراغ صدیق را تحمل کردند و یعنی باید بگوییم مکرر ما مسافر هستیم این راه زحمت هایی دارد ولی این زحمت ها همیشگی نیست وقتی می میریم آغاز راحتی هاست و آغاز برکنار شدن محدودیتهاست اگر تصمیم بگیرد هم تحمل می کند دشواری را و هم تحمل می کند فراغ الصدیق را ببینید باعبدالله علیه السلام عاشق زن و بچه شون بودند دوست داشت آقا و لذا علی اکبر که می رود زار زار حضرت گریه می کند اینها بچه دوست بودند و همسر دوست بودند و خانم هایشان شوهردوست بودند چرا زینب کبری که اینقدرامام حسین را دوست داشتند چرا تحمل می کند؟ قهرمان صبر است علتش این درک هاست این درک ها بیاید با این که نهایت عشق را دارند اما تحملشان بالا می رود

شریعتی:  تازه این شروع یک راه تازه است یک عالم جدید

حجت الاسلام نظافت:  پس صبر دستور دادنی نیست که صبر کنید باید یک کاری کنیم در حال و هوای صبر

شریعتی:  یعنی یک مقدمات و سیر طبیعی دارد

حجت الاسلام نظافت:  در حکمت 31 داریم فرمود والصبر علی اربع شعب حضرت فرمود ایمان چهار پایه دارد بعد هر کدام از این چهار پایه، چهار پایه دارد صبر هم چهار شاخه دارد فرمود چهار تا شاخه فرمود چهار شعبه اش این است شوق می خواهد و ترس می خواهد و ترغب و انتظار می خواهد یکی حضرت توضیح دادند حضرت فرمود هر کی عاشق بهشت است بی خیال شهوت شود یعنی طرف به همین راحتی صبر نکرد بر سختی ها عاشق بهشت شد عاشق مدال وزنه برداری شد که تحمل می کند بالاخره این هم از آسایشش دارد می زند این وزنه بردار و این کشتی گیر و این فوتبالیست بعد ما شوق ایجاد نکردیم می خواهیم صبر کنیم بر نماز طولانی صبر بکنیم و بر تابستان صبر بکند و توی این هوای گرم حجاب سخت است ما که عبا و قبا داریم می فهمیم سخت است واقعا ولی اگر عاشق بهشت شد خودبخود این اتفاق بیفتد

شریعتی:  لذت بیست را نفهمی درس نمی خوانی

حجت الاسلام نظافت:  دوم فرمود اگر کسی از جهنم نترسد از گناهان اجتناب نمی کند هر کس بترسد از جهنم از گناه اجتناب می کند مثل اینکه کسی می ترسد ازدیابت بعد اجتناب می کند از خوردن شیرینی اضافی یک کسی می ترسد از سرطان و بیماری های گوناگون ورزش می کند و مراقبت می کند جهنم یعنی همین آثار عمل است دیگر خوب ما اون ترس را نداریم اون توضیحات را ندادیم بعد هم می گوییم گناه نکن سوم فرمود من زهد فی الدنیا استحان بالمصیبات اگر کسی دل کنده ازدنیا بشود مصیبت ها آسان می شود این امام حسینی که عاشق بودن دوست داشتن چی شد تحمل کردند زاهد و دل کنده است و مصیبت ها برایش آسان می شود تحملش شما در نظر بگیرید عشق ابی عبدالله را تا بفهمید این آسانی چه عظمتی است یعنی از یک طرف روح لطیف این همه محبت دارد به زن و بچه و از یک طرف این قدر راحت تحمل می کند چند تا رمز دارد یکی اش این است که دل کنده از دنیاست و دل بسته زن و بچه نیست دوست دارد اما دل بسته نیست دل کنده هست چهارم هم فرمود من الترغب الموت کسی که به مرگ توجه دارد صاری الی الخیرات سرعت به خیرات می گیرد بحث سر چی بود؟ پایه های صبر بود یعنی صابران سارعان هستند ما معمولا تصورمان از صبر چی است؟ نشسته صبر کرده می گوید یکی از پایه های صبر سرعت است بدو که رد شوی از این گردنه سارعوا بعد می گوید وقتی که شما به مرگ توجه کنی سرعت می گیری حی علی الفلاح عجلوا بالصلات قبل الفوت مرگ است معلوم نیست کی می آید به مرگ توجه می کند انسان سرعت می گیرد چون ثانیه بعد مشخص نیست می خواهم بگویم حضرت می خواهد ما را صبور بار بیاورد توضیح می دهد این چهار رکن نباشد صبر نمی شود پس زینب کبری اگر صبوری کردند عاشق بودند و دل کنده از دنیا بودند ما مشکل مان همین است که تصمیم به هجرت نگرفتیم بعد فرمود خشونت السفر سفرسختی های خاص خودش را دارد حتی الان مکه الان را ببینید نسبت به قدیم خیلی آسان شده برویم پای صحبت هایشان بنشینیم سختی دارد سفر اینطوری است ذات سفر این است ولی حضرت می گوید اگر کسی فهمیده باشد چاره ای نیست اینجا بد آب و هواست اونجا خوش آب و هواست تصمیم می گیرد تصمیم که گرفت خشونت سفر را تحمل می کند بعد فرمود مثل سفر اربعین سختی دارد ولی عاشقانه تحمل می کنند

شریعتی:  جزو مصائب شیرین ماست

حجت الاسلام نظافت:  بعد هم فرمود تحمل می کنند جشوبت المطعم مطعم یعنی غذا جشوبه یعنی غذای ناگوار بعضی از غذاها خوشمزه نیست از گلوی آدم پایین نمی رود نان خشک و نان خالی یعنی مهاجر الی الله اسیر شکم نیست غذای ناگوار را تحمل می کند اما اگر کسی مهاجر نشده باشد تمام لذت هایش را می خواهد در این دنیا خلاصه کند این آدم حتی غذای لذیذ را هم نمی تواند تحمل کند تا چه برسد غذای ناگوار چطور می شود گفت یک کسی غذای لذیذ را نمی تواند تحمل کند قرآن مثال زده بنی اسرائیل بعد از اینکه خدای متعال لطف کرد برایشان ابر را به عنوان سایبان قرار داد از آسمان برایشان من و سلوا فرستاد مرغ بریان گفتند یا موسی لن نصبر علی طعام من واحد ما هرگز بر یک نوع غذا صبر نمی کنیم یک روز مرغ دو روز مرغ پیاز بده فلان بده غذای لذیذ دلشان را زد اگر کسی مهاجر الی الله نشده باشد اگر کسی باطن دنیا را نفهمیده باشد که بد آب و هواست و اگر کسی نفهمیده باشد صبر کن می رسی به بهشت موعود این غذای لذیذ هم نمی تواند صبر کند تکرارش اذیتش می کند تا چه رسد به غذای ناگوار در حکمت 282 امیر المومنین از یک دوستی به نیکی و به عظمت یاد می کند اسمش را نمی برم صفاتی بر او می گویند یکی اش این است که کان خارجا من سلطانه از سلطه شکم خارج شده بود یعنی بعضی ها شکم پرست هستند و اسیر شکم هستند و دو تا علامت حضرت فرمودند چه کسی از سلطه شکم خارج است؟ فلا یشتهی ما لا یجد اگر یک چیزی می خواهد ولی نیست وقتی نیست از ریشه می زند اصلا اشتهایش را ندارد پس رنج از نبود بعضی از غذاها ندارد این یک دو و لا یکثر اذا وجه وقتی سر سفره می نشیند و غذا فراهم است زیاده روی نمی کند کنترل دارد فرمود سر سفره حلق ات را حفظ کن چون بسیاری از بیماری ها به خاطر پر خوری هاست

شریعتی:  بخشی سریال مختار دارد ابن زبیر نشسته بود برادرش بهش گفت برادر خودت را داری می کشی این قدر غذا می خوری گفت طعام تنها ابلیسی است که دست رد به سینه او نمی توانم بزنم تنها شیطانی که دست رد به سینه اش نمی توانم بزنم طعام است

حجت الاسلام نظافت:  اهل دنیا اینطوری هستند زور می زنند برای لذت بردن و لذت هم نمی برند چرا چون خدا ما را انسان آفریده ما حیوان نیستیم لذتی که حیوانات از غذا می برند هیچ انسان کافری نمی برد چرا؟ چون زندگی شان غم ندارد عقل ندارد دلش را نمی زند یعنی هیچ گاو و گوسفندی نمی گویند همش همین علف را می دهید شما می خورند و کیف هم می کنند هیچ حیوانی خودش را حلق آویز نمی کند هیچ غمی ندارد و هیچ قصه ای ندارد حیوان است دیگه ولی انسان چون برای بهشت افریده رنج در ذاتش است یا ایها الانسان انک کادحٌ الا ربک کدحاً فملاقیه فرمود انسان تو داری با رنج می روی این رنج هم تا لب مرگ هست اونهایی که توقعشان را می آورند پایین می پذیرند هم لذت بیشتری می برند و هم تحملشان می رود بالا می گویند می رویم دلشان را خوش می کنند به اون وعده های خدای متعال.

شریعتی:  بسیار عالی خیلی ممنون و متشکرم به قرار روزانه مون رسیدیم آیات را می شنویم و بعد از تلاوت آیا در محضر حاج آقای نظافت عزیز هستیم اگر نکته ای باقی ماند  حسن ختام فرمایشات تان را می شنویم.

روزهای پنج شنبه شب جمعه یادتان نرود حاج آقای فرحزاد عزیزمان به صورت زنده و مستقیم در کانال ما در ایتا و فضای مجازی با شما گفتگو خواهند کرد دعوت می کنم حوالی ساعت 22 با عزیزانمان و با حاج آقای فرحزاد همراه باشید نکته های ناب و شنیدنی ایشان را بشنوید با همان بیان شیوا و رسایشان از همین جا محضرشان سلام عرض می کنم و قصه قهرمانان توحید با بیان شیوای حاج آقای بهشتی سه شنبه ها در کانال برنامه سمت خدا در ایتا بارگزاری خواهد شد می توانید مراجعه کنید اگر عضو نیستید عضو بشوید صفحه 489 قرآن کریم را دوستانم تلاوت خواهند کرد بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم به همه شنوندگان خوب رادیو معارف و مخاطبان شبکه افق و شبکه ولایت هم با دل و جان سلام می کنم بفرمایید خواهش می کنم.

(تلاوت قرآن کریم صفحه 489 )

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و صلی علی ابی الحسن علی ابن موسی الرضا هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است هر وقت آدم دلش می گیرد و پریشان خاطر می شود حتی یاد امام رضا و تصور گنبد و صحن و سرا دل را آرام می کند چه برسد اونجا باشیم و صحن و سرا را درک کنیم به همه عزیزان و زائران و مجاوران حضرت رضا سلم می کنم هم برای ما و بر و بچه های سمت خدا که عاشقانه زحمت می کشند  هم اهالی خوب سمت خدا بعد از این همه سال همه مون یک خانواده هستیم الهی که همواره زیر سایه اهل بیت باشیم وقت مان تمام شده و نکته حاج آقای نظافت را بشنویم و دعا کنیم خداحافظی کنیم.

حجت الاسلام نظافت:  از خدای متعال می خواهیم این حرفها را بتوانیم اجرا کنیم ما آرزویمان همین است یعنی وقتی فهمش شیرین است عملش دیگر چی است وقتی گفتگویش شیرین است یعنی وقتی آدم می فهمد و با عمقش لذت می برد عمل کنیم چی است این را باید بینندگان عزیز بخواهیم در حق هم دعا کنیم که انشاالله به ما بدهند این فهم را و این درک را و این عزم را که ما هم تصمیم بگیریم مهاجر الی الله باشیم

شریعتی:  انشاءالله بسیار بسیار ممنون و متشکرم در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشیم دلمان پر می کشد برای حرم حضرت سید الشهدا علیه الصلات و السلام که نفس بکشیم حال و هوای بین الحرمین را ای صبا گر بگذری در کوی او نزد او ما را جز این پیغام نیست کی دل آرامی که جان ما تویی بی تو ما را یک نفس آرام نیست السلام علیک یا اباعبدالله متشکرم از شما.