اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-04-14-حجت الاسلام حسینی قمی-شناخت امیرالمومنین از زبان امیرالمومنین (علیه‌السلام) و نکاتی پیرامون حضرت اباالفضل علیه‌السلام

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک برای باغبان یاس آفریدند علی را اشجع الناس آفریدند وفاداری و مردی و شجاعت یکی کردند و عباس افریدند السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس

سلام عرض می کنم محضر شما خانم ها و آقایان بینندگان جان و همراهان خوب برنامه سمت خدا کوچکترها و بزرگترها و گریه کنان اباعبدالله قبول باشد عزاداری هایتان و مستجاب باشد دعاهایتان و برآورده باشد حاجت هایتان به حق ابوالفضل العباس امروز شنبه آغاز یک هفته کاری جدید برای برنامه سمت خدا هست و من و رفقایم با افتخار اینجا میزبان شما هستیم در روز تاسوعای حسینی که می دانید نهمین روز از ماه محرم به احترام علمدار کربلا به اسم ابالفضل العباس است و اسم تاسوعا خیلی خوش آمدید به برنامه ای که مثل شنبه های دیگر حاج آقای حسینی عزیز هم اینجا خدمتشان هستیم سر بچرخانم اینجا برنامه امروز را آغاز می کنیم

 

حجت الاسلام حسینی قمی:  سلام علیکم ارادت عرض سلام و عرض تسلیت دارم خدمت همه ی مخاطبین عزیز و السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین انشاالله بخش دوم عرائضم را عرض ارادتی به محضر علمدار با وفای کربلا خواهیم داشت با اجازه جنابعالی بخش اول همان بحث نهج البلاغه را ادامه می دهیم

ملایی:  امیر المومنان در بیان علی از زبان علی صلوات الله و سلامه علیه عرض کردیم قریب یکصد مورد نهج البلاغه حضرت در مورد شخصیت خودشان مطالبی را بیان فرمودند در جلسه ی گذشته اشاره کردیم مواردی که حضرت با ظلم مبارزه می کنند و می فرمایند من حاضر نیستم به احدی ظلم کنم یک تعبیر بسیار بسیار زیبایی در این خطبه ی 224 نهج البلاغه پایان خطبه است والله لو اعطیت الاقالیم سبعه بما تحت افلاک علی ان اعصی الله فی نملتٍ اصلبها جلب شعیرت ما فعلته قسم جلاله یاد می کنند به خدا قسم اگر اقلیم های هفت گانه یعنی همه ی عالم را به هر چه درش هست همه ی عالم اونچه در عالم است به من بدهند فقط برای یک گناه اعصی الله یک معصیت، آن معصیت چی است؟ نملۀ اصلبها جلب الشعیرت یک مورچه ای که یک پوست جویی را از دهانش در آورد من این کار را نمی کنم نه اینکه ظلم برای بعضی ها عادی شده فکر می کنیم حضرت چی می خواهند بفرمایند والله با قسم جلاله تمام عالم را به من بدهند بگویند در همین حد اولا این معصیت است آزار یک مورچه معصیت است

حجت الاسلام حسینی قمی:  ولی به این مقدار راضی نیستم اعصی الله فی نملۀ اصلبها و یا جِلب شعیرتٍ یک پوست جو را از دهان یک مورچه بیرون بیاورند من راضی نیستم یادمان باشد این حرف امیر المومنین است شما این را مقایسه بفرمایید با عمل خودمان اولا باید خودمان حواسمان باشد اون جلسه عرض کردیم سید الشهدا سلام الله علیه عصرعاشورا با بدن غرقه به خون که امام سجاد علیه السلام می فرماید نگاه کردم الدماء تغلی خون از بدن پدرم می جوشد اون کسی که خون از بدنش می جوشد معلوم است دیگر چقدر از عمرش باقی مانده ولی با همین حالت آمدند به من سفارش می فرمایند که ایاک و ظلم من لا یجدوا علیک ناصرا الی الله از ظلم بپرهیز این یک تعبیر از امیر المومنان سلام الله علیه تعبیر دیگر در خطبه 176 است من یک کمی با عجله می خوانم کمتر توضیح میدهم یک مقدار بیشتری از نهج البلاغه بخوانم فرمودند خطبه 176 علی و ان ظلم ثلاثۀ ظلم سه نوع است اما الظلم الذی یک ظلمی است که خدا نمی آمرزد فشرک بالله آدم مشرک تا برنگردد از شرکش شرک چیزی نیست که خدا بیامرزد در قرآن کریم هم حضرت به این آیه اشاره می فرمایند قال الله تعالی ان الله لایغفر ان یشرک به و اما الظلم الذی یغفر یک ظلمی است خدا می آمرزد چی است فظلم عبد نفسه عند بعض الحناط همین گناهانی که ما بین خود و خدا حالا یک نمازی غفلت کردیم و نمازی نخواندیم همین گناهانی که حق الله است این را هم خدا می آمرزد انسان توبه کند و تصمیم بگیرد و پشیمان بشود و چه فصلی بهتر از فصل عزای سید الشهدا من این را مکرر عرض کردم می دانید که امشب که شب عاشورا است عده ای به اردوگاه سید الشهدا سلام الله علیه ملحق شدند بعضی از لشکریان عمر سعد امشب آمدند به لشکر سید الشهدا ملحق شدند خدا رحمت کند مرحوم علامه شیخ جعفر شوشتری رضوان الله علیه فرمودند اگر در ماه رمضان از باب التوبه وارد نشدی الان از باب الحسین وارد شو سلام الله علیه امشب شب توبه است واقعا به برکت سید الشهدا سلام الله علیه خدا می داند که خداوند چقدر انسان ها را می آمرزد از وقتی که ما به حضرت می خواهیم سلام بدهیم یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات این ظلم را خدا می آمرزد مخصوصا عرض کردم واقعا امشب شب توبه است اساس این روضه برای تحول برای توبه است ولی فرمود یک ظلمی هم هست که خدا رها نمی کند شاهد هم این است و اما الظلم الذی لایترک فظلم العباد بعضهم بعض این ظلمی که ما خودمان در حق همدیگر انجام بدهیم حق الناس مال مردم و آبروی مردم و جان مردم حضرت هشدار می دهند می فرمایند القصاص هناک شدیدٌ تو حق الناس قصاص شدید است ببینید همین امیر المومنان سلام الله علیه که می فرماید خدا حق الله را می آمرزد ولی در حق الناس می فرماید القصاص هناک شدید لیس هو جرحاً بالمدا و لا ضرباً بالسیات فکر نکنید اونجا مجازات خدا این است که گاهی یک وقت انسان دستش با چاقو مجروح می شود یک تازیانه ای اینها نیست یک روایتی می دیدم پناه بر خدا خدایا به حق سید الشهدا و به حق علمدار با وفای کربلا ما را مشمول رحمت خودت قرار بده در یک روایتی داریم عذاب جهنم به قدری سنگین است که اگر یک نفر را از آتش دوزخ بیاورند در تنور دنیا نانوایی رفتید دیگر

ملایی:  تنور گداخته و سوزانی

حجت الاسلام حسینی قمی:  یک ریگ اگر بیرون باشد به دست آدم اصابت کند فریادش بلند می شود اگر از جهنم بیاورند در تنور دنیا جهنمی می گوید چه جای خوبی یک خواب راحتی اینجا بکنم تا من را دوباره برگردانید حضرت می فرماید لیس هو جرحاً بالمدا و لا ضربا بالسیاط و لکنه ما یستصغر ذلک معه اینها پیشش کوچک شمرده می شود یک وقتی این جمله را از امام رضوان الله علیه نقل کردیم امام به فرزندشان به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند پسرم مواظب باش حق الناس به گردنت نباشد حق الله را آدم باید مراقب باشد این را حق الناس تعبیر امام این بود که فرموده بودند که خدا ارحم الراحمین است ما توبه کنیم بار گنه خدا می آمرزد ولی مردم ارحم الراحمین نیستند مردم از حقشان نمی گذرند آقا روز تاسوعای سید الشهدا سلام الله علیه من عرض ارادتم به قمر بنی هاشم در ادامه بحث دلم نیامد از کلام امیر المومنین بگذرم امام می فرماید مردم ارحم الراحمین نیستند مردم از حقشان نمی گذرند

ملایی:  مردم مائیم دیگر چطور می توانیم بگذریم

حجت الاسلام حسینی قمی:  شما از کسی پنجاه میلیون قرض بگیر بگو من نمی خواهم بدهم شما رحم داشته باش بگذر پنجاه میلیون چی است بگو یک میلیونش و بگو هزار تومنش! خدا ارحم الراحمین هر وقت ما توبه کردیم خدا می آمرزد ولی مردم ارحم الراحمین نیستند این هم یک تعبیر باز یک تعبیر دیگر امیر المومنین سلام الله علیه این خطبه نامه است نامه پنجاه و سه نهج البلاغه فرازی از نامه حضرت به مالک اشتر است فرازی از عهد نامه امیر المومنان به مالک اشتر است پناه بر خدا می فرماید مالکا مواظب باش انک الا تفعل تظلم یک سری دستوراتی حضرت بهش دادند مخصوصا د رمراعات به حال مردم اگر این کار را نکنیم انفس الناس بنفسک با مردم باانصاف رفتار کن فانک الا تفعل تظلم ظلم کرد و من ظلم عباد الله کان الله خصمه دون عباده اگر کسی به بندگان خدا ظلم کرد کان الله خصمه دون عباده، دون عباده یعنی قبل از اینکه بندگان بیایند یقه اش را بگیرند خدا یقه شون را می گیرد کان الله خصمه دون عباده و من خاصمه الله پناه بر خدا اگر بنا شد خدا طرف حساب ما باشد ادحض حجته حالا هر چی  دلیل و عذر و بهانه بیاوریم دیگر پیش قاضی و ملق بازی نمی شود ما در روایات داریم راجع به خداوند متعال فرمودند اتقوا الله تقوا داشته باشید چون ان الحاکم هو شاهد در دنیا یک قاضی داریم یک شاهد داریم آقا قاضی بر اساس شهادت شاهد قضاوت می کند شاهد جدا هستند قاضی یکی است شاهد شهادت بدهد قاضی قضاوت می کند شاهدی در کار نباشد قاضی دستش بسته است ولی اگر یک روزی یک جرمی را صحنه جرمی را مثلا می گویم قاضی داشته از یک جایی می رفته خودش صحنه جرم را دیده خود قاضی صحنه جرم را دیده باشد الحاکم هو اینجا می شود کسی جلوی قاضی انکار بند آقای قاضی می گوید من خودم دیدم رسول خدا فرمود فردای قیامت قاضی و حاکم و شاهد و قاضی یکی است ان الحاکم هو الشاهد

ملایی: یاد اون جمله افتادم که عالم محضر خداست آن به آن الحاکم هو شاهد  

حجت الاسلام حسینی قمی:  اگر باور کنیم خدا محضر خداست خیلی است من خاصمه الله اگر کسی به کسی ظلم کرد کان الله خصمه خدا طرفش است و خدا یقه اش را می گیرد و من خاصمه الله اگر خدا یقه کسی را بگیرد ادحض حجته دیگر نمی تواند دلیل و بهانه بیاورد و کان لله حرباً حتی ینزع و یطلب این دشمن خداست محارب با خداست حرب یعنی محارب با خدا دارد می جنگد مگر اینکه توبه کند بله شما حق الناس را هم راه توبه اش البته متناسب با خودش است یعنی ما باید حق الناس را جبران کنیم و آبروی کسی را بردیم جبران کنیم البته من همین جا تذکر بدهم قبلا هم گفتیم یکوقتی انسان غیبت کسی را کرد چیکار کنم می خواهم توبه کنم بعضی ها فکر می کنند حتما باید برود به خود طرف بگوید می روی به طرف می گویی و طرف خبر نداشت تازه خبر می شوی و فتنه ای به پا می شود این که فتنه است و حتما درست نیست فتوای مشهور فقها می فرماید در غیبت شما لازم نیست به طرف بگویی مخصوصا اگر احتمال می دهی که یک فتنه ای به پا بشود که جایز نیست دعا کن برایش آبرویش را بردی برو به اونهایی که گفتی بیخودی گفتم یک جوری جبران بکن نه اینکه بروی به خودش بگویی تازه یک شر جدیدی به پا کنی من دیدم زیاد متاسفانه من می خواهم توبه می خواهد برود مکه ما برویم حلالیت بطلبیم الو من غیبت شما را کردم اون هم می گوید چی گفتی وقتی می گوید چی گفتی تازه اول دعوا می شود لذا بله باید حق الناس را باید جبران کرد در این جور موارد باید جبران کنی برو به انهایی که گفتی بگو تهمت بود من بیخودی گفتم این آقا این کار را نکرده بود یا نه دیگر از این حرفها گذشته نمی توانی جبران کنی برایش نماز بخوان و برایش دعا بخوان و برایش عبادت کن و برایش صدقه بده و برایش رد مظالم بده برایش خیرات بفرست کان الله و کان لله حرباً حتی ینزع و یتوب باید برگردد و توبه اش باید متناسب باشد بگذارید من داستانی اینجا بگویم بعدا عرض می کنم به تناسب کلام امیر المومنان سلام الله علیه چون روز علمدار با وفای کربلا هست من یک کتابی دیدم از آیت الله خرازی خداوند حفظشان بفرماید ایشان اسم کتابشان هست روزنه هایی از عالم غیب انگیزه تالیف ایشان از این کتاب این بوده که بگویند غیبی در کار هست ایمان انسان بیشتر شود این داستان اونجا هست یک وقتی یک کسی شاید قصه مال شصت هفتاد سال پیش است یک مامور سد معبر به قول امروزی ها راه افتاده بود در میدانی دو نفر بودند با هم که اینجا سد معبر نکنید بالاخره سد معبر هم قوانینی دارد و اون هم حق الناس است و اون باید به وظیفه اش عمل می کرد رسید به خانمی بساط کرده بود و یک چیزی می فروخت لوبیا و عدسی می فروخت وباقلا می فروخت از این چیزهایی که گاهی می فروخت باقلا پخته می فروخت به این خانم گفت بساط ات را جمع کن خانم نگاهی کرد گفت من چند تا بچه یتیم دارم جمع کنم شب شکم بچه یتیم هایم را چطوری سیر کنم شما یک گزینه ای نشانم بده من سالهاست اینجا کار می کنم شما امروز از راه اومدی دو تا مامور بودند یکی گفت ولش کن این حالا درا ین شرایط است کاریش نمی شود کرد راست می گه باید یک فکری برایش کرد اون یکی مامور گفت نه باید جمعش کنیم یک لگد زد تمام بساط این مادر بیچاره را روی خاک و روی زمین ریخت باید یادمان باشد شما مامور سد معبر هستی حق نداری به مال کسی ضرر و زیان وارد کنی قانون دارد هیچ قانونی اجازه نمی دهد شما مال کسی را تلف کنی که قانون را اجرا کنی زد این مادر یک آه کشید گفت الهی از پایت خیر نبینی یک آه کشید خوب مامور رد شد و درد پایش شروع شد دکتر و دوا و درمان و جراحی و عمل این طرف درد آرام نشد یک کسی بهش گفت یک قافله می رود کربلا پاشو برویم کربلا متوسل شویم به اهل بیت اونجا شفایت بگیرد غفلت کرد از این که ریشه این درد کجاست آمد کربلا و اون وقت ها مثل حالا نبود که شبانه روز حرم باز باشد شب استراحت کرد گفت بخوابیم صبح می رویم اول هم برویم حرم باب الحوائج قمر بنی هاشم سلام الله علیه شب در عالم رویا آقا را خواب دید عرض کردم اصل این داستان در این کتاب آمده معلوم می شود و نمی خواهیم بگوییم همه رویاها بعضی رویاها نشانه صدق دارد خیلی هم ما نگران خواب هایمان نباشیم خواب دید قمر بنی هاشم آقا فرمودند برای چی اومدی اینجا گفت برای این درد و بیماری و درد پا هر درمانی رفتم اثر نداشت اومدم متوسل به شما بشوم حرم بسته صبح شرفیاب حرم تان بشوم آقا بهش می فرمایند حق نداری بیایی حرم اول برو اون مادر بچه های یتیم را پیدا کن و راضی کن و بعد بیا اینجا آقا شوخی ندارد ببینید قمر بنی هاشم باب الحوائج بله باب الحوائج ما همه می گوییم توی اون خواب همین باب الحوائج برای این خانم هم باب الحوائج است و برای این مادر دلسوخته هم باب الحوائج است فقط باب الحوائج برای اون نیست که یک ظلمی کرده و حواسش نیست برای این مادر هم باب الحوائج است فرمود راهش این است الو برو مشکلت را حل کن و دل سوخته این مادر با چند فرزند یتیم گرفتاری هایی که داریم می بینی یک گره ای به زندگی ات و یک دردی و بیماری هر جایی می روی می گویی به گره شاید احتمال بده خودمان باید خودمان را بررسی کنیم شاید یک دل سوخته ای شکستیم نکند مادر ازت ناراضی است و نکند پدر ازت ناراضی است نکند به بچه ات و شریک زندگی ات ظلم کردی نکند به استا کارت ظلم کردی و نکند به شاگرد کارخانه ات ظلم کردی خیلی ما گرفتاری ها را گاهی حواسمان نیست بعد بگوییم چرا گره افتاده راجع به دیگری قضاوت نکنیم هر کسی پایش درد می کند بیماری دارد بگو چوب خداست ولی راجع به خدا می توانیم قضاوت کنیم به قول معروف ببینیم آه پشت سرمان هست یا نیست خیلی مهم است عرض کردم نگویید روز باب الحوائج بله از باب الحوائج می گوییم اون مادر دلسوخته هم هست دیگر فقط باب الحوائج برای ظالمی که غفلت کرده که فرمودند اول برو بعد بیا اینجا شفایت می دهم بله شفا می دهم من باب الحوائج هستم ولی اول اون را راضی کن لذا حضرت می فرماید و من خاصمه الله حجته و کان لله حرا این هم یک تعبیر یک تعبیر دیگر از امیر المومنان سلام الله علیه در بخش حکمت ها هست حکمت 238 نهج البلاغه حضرت می فرماید یوم المظلوم علی الظالم امروز شما ظلم می کنید فردای قیامت امروز روز ظالم است فردای قیامت یوم المظلوم است یوم المظلوم اشد من یوم الظالم علی المظلوم خیلی سخت است قیامت خیلی سخت است یک تعبیر دیگری حضرت دارد در همین حکمت ها یوم العدل علی الظالم فردای قیامت که دستگاه عدالت الهی می خواهد انتقام بگیرد اشد من یوم الجور علی المظلوم هر دو یکی حکمت 238 است و یکی حکمت 313 یوم المظلوم یک وقتی این شعر را خواندم خیلی شعر زیبایی است از صائب تبریزی یک وقتی شنیدم یک وقتی مقام معظم رهبری به آقایان مداحان فرمودند حواستان به شعرهای صائب باشد واقعا گاهی یک بیت شعر به اندازه یک کتاب مطلب را جلو می برد خیلی قشنگ است می گوید شکست شیشه دل را مگو صدایی است شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست که این صدا به قیامت بلند خواهد شد آقا زدیم کشتیم و آدم کشتیم و حمله کردیم و ترور می کنیم و ظلم می کنیم صدایی نشنیدیم کجا خدا انتقام می گیرد یا تو ظلم های خودمان آقا به خانمش و خانم به شوهرش و پدر و مادر به بچه ها و استاکار به شاگرد فرق ندارد شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست که این صدا به قیامت بلند خواهد شد البته نه اینکه به قیامت فقط به قیامت گاهی انتقام در دنیا هست و گاهی هم در قیامت من یک تعبیر دیگر از امیر المومنان بخوانم این خطبه 192 هست الله الله می دانید این تعبیر الله الله را وقت هایی به کار می برند که خیلی می خواهند هشدار سنگینی باشد این هشدار معروف به خطبه قاصعه الله الله فی عاجل البغی و عاجل وخامت الظلم همین که شعر صائب تبریزی این دیگر قافیه اش همین قدر بوده که بگوید صدایت به قیامت بلند است ولی نه هم دنیا دارد هم آخرت شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست این صدا به قیامت امیر المومنان سلام الله علیه امیر بیان است هم صدای دنیا را می گوید ظلم در دنیا صدایش هست والله الا فی عاجل البغی عاجل با عین یعنی کیفر صریح و عاجل وخامت الظلم این دیگر با عاجل الف عاجل یعنی سرانجامش در قیامت است باز یک تعبیر دیگر حضرت دارد در نامه 31 این هم بخوانم برگردیم به بحث خودمان حضرت می فرماید و ظلم الضعیف این نامه سی و یک به امام مجتبی علیه السلام است و ظلم ضعیف شبیه همین تعبیر سید الشهدا سلام الله علیه که ایاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا یک کشی ظلم می کند انتقام می گیرد و یک آه می کشد این آه از همه بدتر است حضرت می فرماید و ظلم ضعیف به امام مجتبی نامه سی و یک و ظلم ضعیف افحش الظلم بدترین نوع ظلم این است که انسان به یک ضعیفی ظلم کند و به یک بیچاره ای که فقط آه می کشد و نمی تواند انتقام بگیرد این چند عبارت از امیر المومنان سلام الله علیه بخش دوم چون روز علمدار با وفای کربلا هست عرض ا رادتی داشته باشیم

ملایی:  بعضی ها شاید کنجکاو باشند کتابی که از استاد خرازی روزنه هایی از عالم غیبت تقریبا چهارصد تا داستان داریم محور این داستان ها همین است که آدم بخواند ایمانش بیشتر بشود من راجع به علمدار باوفای کربلا به گمانم شاید اگر بخواهیم در ویژگی های حضرت سخن بگوییم مهمترین من گمانم این است که مهمترین و برترین ویژگی قمر بنی هاشم سلام الله علیه سبقت در اعلام وفاداری است ببینید در قرآن کریم هم السابقون السابقون اولئک المقربون یک عده در جنگ بدر پیامبر را یاری کردند و یک عده روزهای آخر و بعد از فتح مکه آمدند هر دو خوب است ولی اونی که در روز غربت وفاداری اش را نشان داده قمر بنی هاشم سلام الله علیه از ویژگی های مهمش این است این داستان شب عاشورا تقریبا عزیزان در مجالس و محافل مکرر شنیده اند و امشب هم می شنوند وقتی سید الشهدا سلام الله علیه بیعت را از اصحابشان برداشته یکی می خواهد برود برود اینها دنبال من هستند و شما بلند شوید بروید معروف است این خطبه حضرت فرمود بروید و الیاخذ بکل رجل هر کی می خواهد برود دست یک نفر از اهل بیت من را بگیرد برود از اصحاب هر کی می خواهد برود دست یکی از اهل بیت من را بگیرد برود اینها با من کار دارند امام است حجت خداست می توانند بیعت را بردارند من بیعت را برداشتم بلند شوید بروید خود امام بیعت را برداشتند و حل بیعت کردند اصحاب یکی یکی اعلام وفاداری کردند این کلمات اصحاب تاریخی است و واقعا مهم است من بارها عرض کردم هزار بار دیگر عرض می کنم انشاالله برسیم به اینجا در مجالس بنرها را خیلی خوب است مثلا نوشته السلام علیک یا اباعبدالله دو هزار تا السلام علیک خیلی هم خوب ولی به گمانم اگر این کلمات خود سید الشهدا و اصحاب حضرت را تابلو می کردیم به گمانم زیباترین کلام هر کسی سلیقه ای دارد بریر وقتی حضرت می فرمود هر کی می خواهد برود بریر گفت کجا برویم الله اکبر گفت لقد من الله بك علینا ان نقاتل بین یدیك، تقطع فیك اعضائنا، از این کلام من حالا این از همه زیباتر است خدا بر سر ما منت گذاشته که امروز در رکاب شما بجنگیم و قطعه قطعه بشویم منت خداست قرآن کریم این آیه را همه بلد هستیم یمنون علیک ان اسلم بعضی ها منت می گذارند که مسلمان هستیم قرآن می فرماید لا تمن علی اسلامه بل الله ان یمن علیک هداکم للایمان ما سر خدا منت داریم یا خدا سر ما منت دارد منت خداست بر سر ما که ما در رکاب شما بجنگیم تقطع تکه تکه بشویم ثم یکون شفاعت جدت شامل حال ما می شود ببین شفاعت را در این مسیر دنبالش هستند در این مسیر تکه تکه بشویم اون وقت شفاعت کنید یا مثلا این جمله محمد بن بشیر خزرمی همین امشب آقا بهش فرمود خبر رسید بچه اش اسیر شد در یکی از مرزها آقا فرمود تو برو بچه ات را آزاد کن حضرت یک چیزهایی هم بهش دادند و اینها را خرج آزادی فرزندشان این جمله محمد چقدر زیباست گفت اکلتن السباع خیا ان فارغتک سباع یعنی درنده ها درنده های بیابان من را زنده زنده تکه تکه کنند بخورند اگر بخواهم از شما جدا بشوم گفت من بروم بعد بروم در راه عبارتش این است افارقک از شما جداب شوم ثم اسئل الرکبان تو راه هی بروم آدم نگران است و دلشوره دارد چی شد از هر مسافری که می آید بپرسم چه خبر امام حسین سلام الله علیه شهید شد نه یک جمله زهیر دارد می دانید اینها در زیارت ناحیه به اینها سلام داده شده السلام علی زهیر بن غین البجلی زهیر بلند شد الله اکبر گفت والله لو کنا فی الدنیا مخلدین این و روز دنیا چیزی نیست به خدا قسم اگر به ما سند می دادند که ما عمر جاودانه داریم ما ترجیح می دادیم در رکابشان باشند اگر به ما تعهد و ضمانت می دادند عمر جاودانه داریم این جمله معروف که والله لودد انی قتلت ثم نشرت به خدا قسم آرزو داشتم وددت که هزار بار کشته بشوم و دوباره زنده بشوم در نهایت فداکاری کنیم از اینها زیاد است من بحثم این نیست فراوان است مثلا دو تا پسر عمو بودند در روز عاشورا گریه می کردند خوب خوب نبود یک لشکر هفتاد و دو نفره در برابر هزاران نفر گریه تضعیف روحیه است آقا فرمودند ما یکبیکما چرا گریه می کنید قسم خوردند والله لا نبکی علی انفسنا به خدا برای خودمان گریه نمی کنیم چه قابلی دارد یک جان که ما تقدیم شما کنیم اینها را برای چی گفتم؟ ببینید همه اعلام وفاداری کردند ولی چراغ اول را کی روشن کرد گاهی یک کاری می خواهند انجام بدهند می گویند کی چراغ اول را روشن می کند

حجت الاسلام حسینی قمی:  خیلی مهم است سبقت السابقون السابقون عبارت تاریخ این است بدعهم بذلک القول عباس ابنا علیه صلوات الله و سلامه اول کسی که قیام کرد و عرض ارادت کرد و اعلام آمادگی کرد و دیگران تشویق شدند عباس بن علی صلواته الله و سلامه علیه است این هم هست امشب عزیزان در مجالس می شنوند وقتی اینها اعلام وفاداری کردند آقا فرمودند ماندنی هستید ارفعوا رئوسکم این را هم بگویم بعضی ها شاید دقیق نمی گویند امشب عده ای رفت امشب کسی از سید الشهدا سلام الله علیه جدا نشده اونهایی که می خواستند بروند وقتی خبر شهادت حضرت مسلم رسید رفتنی ها رفتند امشب نه تنها کسی جدا نشده اضافه هم شده عرض کردم بعضی ها اضافه شدند توبه کردند امشب آمدند این تا اینجا اولین سخن مال حضرت فرمود ارفعوا رئوسکم سر هایتان را بالا بیاورید اینهایی که ماندند و اعلام وفاداری کردند سرهایتان را بالا بیاورید فرمود فلانی هذا منزلک فی الجنه جاهایشان را در بهشت نشانشان داد سید الشهدا سلام الله علیه لذا روز عاشورا اینطور مسابقه می دادند یک عبارت دیگر از ارشاد شیخ مفید بخوانم می نویسد قمر بنی هاشم سلام الله علیه باز این سبقت را ببینید یک سبقتی در اعلام وفاداری و دو سبقت در داغ دیدن و مصیبت دیدن است داغ برادر شوخی نیست و آسان نیست چهار برادر هستند سه برادر دیگر از قمر بنی هاشم در کربلا حضور دارند شیخ مفید آدرس عرض کردم در ارشاد فرمود تقدموا برادران من شماها بروید حتی اراکم نصحتم لله و رسوله من ببینم فداکاری شما را به یکی از برادرها باز عبارت شیخ مفید است تقدم یا اخیه الله اراک قتیلا و احتسب آقای ملایی ما نشستیم اینجا یک چیزی حالا تاریخ می گوییم داغ برادر و مصیبت برادر اون هم به برادرها بگوید من می خواهم اجر بیشتری ببینم شما فداکاری کردید این هم از سبقت در تقدیم برادران یک عبارتی من کامل الزیارات را همراه خودم آوردم این کامل الزیارات ابن قولویه قمی است وفاتش نوشته 368 یعنی حدود هزار و صد و خورده ای سال پیش وفاتش است می دانید مهمترین کتاب در مورد زیارات اهل بین علیهم السلام هفتصد و پنجاه تا روایت دارد از رسول خدا تا امام زمان چهارده معصوم و زیارت نامه هایشان ثواب زیارتشان و آداب زیارتشان یک بخشی اش زیارت قمر بنی هاشم سلام الله علیه است این آدرس کتاب حدیث از وجود مقدس امام صادق علیه السلام راوی حدیث ابوحمزه ثمالی است ابوحمزه ثمالی از امام صادق علیه السلام روایت می کند می گوید حضرت به من فرمود وقتی خواستی قمر بنی هاشم را زیارت کنی اینطوری زیارت کن این زیارتی که عزیزان موفق هستند ببینید مضامین را من گاهی این طوری این عبارت را می خوانند من کی هستم که به قمر بنی هاشم سلام کنم یک وقتی به یکی از عزیزان می گفتند من وقتی می خواهم حرم سید الشهدا یا حرم ائمه مشرف شوم فکرمی کنم من که قابل نیستم پشت سر یکی از زائران حرکت می کنم می گویم آقا به این که توجه دارد به من رو سیاه هم نگاهی بکن پشت سر یک زائری می روم آقا وقتی می خواهند سلام بدهند ما کی هستیم که سلام بدهیم سلام الله و سلام ملائکته المقربین و انبیائه المرسلین و عباده الصالحین و جمیع شهدا و الصدیقین و ذاکیات الطیبات فی ما تختدی و تروح علیک یابن امیر المومنین ما فقط حامل سالم باشیم ما کی باشیم که سلام کنیم اشهد لک بالتسلیم و التصدیق و الوفاء و النصیحه می بینید اینها هر واژه اینها یک دریا معارف هست تسلیم و تصدیق و وفا و خیر خواهی تا می رسد به اینجا السلام علیک ایها العبد الصالح که امام با کسی تعارف ندارد المطیع لله و للرسوله تا فراز آخرش را ما باز دوباره بخوانم اشهد انک این شهادت حجت خداست امام است اشهد انک لم تهن و لم تنکل نه سستی کردی و نه کوتاهی کردی و انک مضیت علی بصیرت من امرک مقتدیاً بالصالحین و متبعاً للنبین بصیرتٍ من امرک اشهد انک لم تهن و لم تنکل و انک مضیت علی بصیره من امرک؛ در همین جمله بصیرت چرا می گوییم بصیره چرا امام صادق علیه السلام اینقدر از بصیرت قمر بنی هاشم سلام الله علیه تعریف می کند خواهش می کنم عزیزان یادشان باشد روزی که سید الشهدا سلام الله علیه روزی که امام حسین از مدینه آمدند بیرون شبانه و بیست و هفتم رجب از مدینه آمدند بیرون آقایان و بانوان و مخاطبین اینها آمار یادتان باشد هفتصد صحابی در مدینه بود ولی کسی با امام حسین همراهی نکرد ولی علمدار با وفای کربلا همراه سید الشهدا سلام الله علیه راه افتادند این بصیرت است أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِاین مهم است من باز یک روایت دیگری بخوانم مفصل است یک کمی خلاصه کنم در امالی شیخ صدوق مجلس هفتادمین امام سجاد علیه السلام یک وقتی نگاهشان افتاد به فرزند قمر بنی هاشم به نام عبیدالله بن عباس بن علی ابن ابیطالب حضرت تا نگاهشان افتاد به این فرزند شهید استعبر بی اختیار شروع کردند گریه کردند بعد فرمودند ما من یوم شدیدترین روز بر پیامبر روز شهادت حمزه سید الشهدا سلام الله علیه بود و بعد از اون شدیدترین روز روز شهادت جعفر بن ابیطالب است در نهج البلاغه در نامه بیست و هشت امیر المومنان سلام الله علیه افتخار می کند می فرماید خیلی ها به شهادت رسیدند ولی لمستشهد شهیدنا شهید ما به شهادت رسید شد اسد الله حمزه سید الشهدا راجع به برادرشان می فرمود خیلی دست ها در راه خدا تقدیم شد و لکلٍ فضله هر کی دستش در راه خدا تقدیم شده فضیلت دارد ولی وقتی برادر من جعفر دستش در راه خدا تقدیم شد شد جعفر طیار امام سجاد فرمودند این دو روز بر پیامبر خیلی سخت شد ولی لا یومٍ کیوم الحسین علیه السلام روزی مثل روز سید الشهدا سلام الله علیه نبود سی نفر بر حضرت اذلف علیه ثلاث رجلاً یزعمون فکر می کردند از امت رسول خدا هستند کل یتقرب الی الله بدمه این امالی شیخ صدوق مجلس هفتاد امام سجاد می فرماید اونهایی که اومدند کربلا یتقربون الی الله بدمٍ گفتند امام حسین را بکشیم به خدا نزدیک شویم و هو بالله یذکرهم حضرت بهشون تذکر می داد حتی قتلوا بعد فرمود رحم الله امی العباس این جمله معروفی که بسیار زیباست شهادت امام سجاد در حق امام حسین فلقد آثار اخاه بنفسه حتی قطعت الیداه این عبارت در ابصار العین مرحوم سماوی من دیدم امام صادق این جمله هم از مدال های افتخار قمی بنی هاشم است کان امنا العباس نافذ البصیره ثم الایمان جاهد اباعبدلله حسنا عرض کردم نکته اش این است هفتصد صحابی در مدینه بودند یادشان رفت از امام حسین دفاع کنند همراه حضرت راه بیفتند من این را مکرر گفتم بگذارید اینجا هم عرض کنم جناب آقای ملایی زمان شناسی مهم است همین مردم مدینه بعدها قیام کردند سال بعد از حادثه کربلا واقعه حره خیلی هم کشته دادند رضوان خدا به روانشان توابین هم قیام کردند رضون الله علیه ولی این ها کجا و اونهایی که همراه امام حسین راه افتادند آقای ملایی از مخاطبین سوال می کنم تا حالا دیدید جایی بنر بزنند سه شب اینجا مجلس داریم مجلس بزرگذاشت شهادت توابین است مجلس بزرگداشت شهادت واقعه حره است رضوان الله علیه اونها هم زحمت کشیدند ولی اون زمان شناسی ما جایی ندیدیم ولی الان ببینید در این دهه عاشورا همه هیئت ها یک شب می گویند آقا امشب تمام عالم دیگر امشب شب جون است اقا جون کی بوده؟ خادم سید الشهدا یک غلام امام حسین اومده فداکاری کرده همه عالم باید بشوند ولی هزاران نفر در واقعه حره در توابین و در این قیامت های بعد ولی زمان شناسی نبود هفتصد صحابی در مدینه یادشان رفت ولی قمر بنی هاشم سلام الله علیه لذا این عبارت را دارد و این جمله هم در ناحیه مقدسه که وقتی حضرت سلام می دهند به قمر بنی هاشم السلام علی ابوالفضل العباس المواصی اخاه بنفسه الآخذ لقده من امسه من باور بفرمایید مجال باشد گاهی یک شب راجع به همین یک جمله الآخذ لقده من امسه ببینید ما برای فردایمان امروز باید یک کاری بکنیم برای فردا امروز قمر بنی هاشم سلام الله علیه برای عمر جاودانه خودش در سرای دیگر این جا جانش را فدا کرد اگر می خواهیم به تعبیر قرآن ان الله اشتری من المومنین اموالهم هم مال مان و هم جانمان از ابرویمان الآخذ لقده من امسه این یک فرازی است که من به عجله عرض ارادتی باشد به قمر بنی هاشم سلام الله علیه

ملایی:  خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بدهد انشاالله کربلا ببینم تان حرم ابوالفضل العباس قسمت شم مخاطبین عزیز بشود به زودی زود کربلای معلی بایستید روبروی حرم قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام همین زیارت نامه ای که حاج آقا از روی کامل الزیارات یک فرازهایی خواندند اونجا قرائت بفرمایید ما امروز قرانی که تلاوت خواهیم کرد و خواهیم شنید و تصاویر و آیاتش را نگاه خواهیم کرد از همین جا به مناسبت بحث حاج آقای حسینی و امروز روز تاسوعای حسینی تقدیم کنیم محضر ابوالفضل العباس سوره مبارکه شوری صفحه ی 485 قرآن کریم آیات 16 تا 22 سوره مبارکه شوری قبلش هم پیشنهاد می دهم یک صلوات بفرستید برسد به آقا قمر بنی هاشم روز تاسوعایی است عاشقان ما برایمان صلوات ختم کردند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

(تلاوت قرآن کریم سوره مبارکه شوری صفحه ی 485 آیات 16 تا 22 سوره مبارکه شوری)

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی ازتون التماس دعا داریم در این شب ها و در این روزها و در این ساعت ها برای من برای دوستان و رفقایم در برنامه سمت خدا دعا کنید عاقبت به خیری و زیارت و حل مشکلات ما هم مثل شماها حاجت مند هستیم حاج آقای حسینی قمی و زمان باقیمانده.

حجت الاسلام حسینی قمی:  می دانید در میان عرب ها عرض ارادت به حضرت ام البنین سلام الله علیه نمی دانم عزیزان اطلاع دارند یا نه عمده توسلات حضرت به ام البنین است حاج می گیرند غفلت نکنید می دانید بانوی با عظمتی که اگر نبود در عظمت این بانو همین یک جمله کافی بود وقتی بشیر آمده خبر شهدای کربلا را بدهد سوال می کند که از کربلا چه خبر و بشیر خوب برای اینکه مقدمات را آماده کند اول اسم شهدای دیگر را می برد یک مرتبه فریادش بلند شد گفت نفسی و من تحت الخضراء فداءٌ لابی عبدالله جان من و همه عالم فدای سید الشهدا اخبرنی ان الحسین این مادر شهیدی که چهار فرزند شهید داده می گوید اخبرنی عن الحسین صلوات الله علیه من همین شعر را بخوانم شعر خیلی زیبایی است من خیلی می پسندم لطیف است می گوید مال تقریبا فردا دیگر فردا همین وقت ها زبان حال سید الشهدا سلام الله علیه  است با هزاران خون دل گل های خود را پرورداندم یک باغبانی که نگاه می کند تمام گل ها پر پر شده با هزاران خون دل گلهای خود را پروراندم عاقبت در بین گلچینان تک و تنها ماندم تا که بی آبی نسوزد سایه پرور گلشنم را پای هر گل چون رسیدم دامن اشکی فشاندم اونقدر گریه کردند کنار بدن قمر بنی هاشم کنار بدن علی اکبر و کنار بدن قاسم تا می رسد به این بیت چون علمدارم کنار علقمه نقش زمین شد در جبینش سر نوشت زینب غم دیده خواندم عباس هم که روی زمین افتاد دانستم دیگر اهل بیتم باید آماده اسیری باشد یعنی یک شعر عربی هم هست انشاالله حرم قمر بنی هاشم سلام الله علیه عزیزان مشرف شدند یادشان باشد از آداب حرم حضرت شاید این باشد ما هر روضه ای را اونجا نخوانیم این شاعر عرب زبان می گوید لا تذکرن عنده سکینه فانه او اده بالعودها بالمائی نام حضرت سکینه سلام الله علیها را در حرم نبرید چون وعده آب دادند در این شعرهای فارسی هم هست دوست دارم تا قیامت از سکینه رخ بپوشم دوست دارم در بغل قنداقه اصغر بگیرم جناب آقای ملایی این را عرض کنم خدا رحمت کند یکی از علمای بزرگوار می فرماید ما سال هایی که در نجف بودیم مردم نجف شب تاسوعا روز تاسوعا نمی آمدند جلسات از اول محرم می آمدند شب عاشورا می آمدند شب تاسوعا روز تاسوعا مجالس خلوت می شد می گفت من تعجب کردم و سوال کردم گفتند می ترسیم بیاییم مجلس حضرت ابوالفضل حقش را ادا نکنیم می ترسیم بیاییم مجلس حضرت ابوالفضل حقش را ادا نکنیم من یک شعری هم بخوانم یاد کنم از شاعر جناب آقای سازگار که شاید کمتر شاعری به اندازه ایشان موفق شده شش هفت جلد این اشعارش چاپ شده الحمدلله یک شعری دارد از زبان حال حضرت ولی عصر ارواحناه فداه در مدح حضرت قمر بنی هاشم زیاد شنیده اید این قصه معروف است اون آقا می گوید من شب عرفه و صحرای عرفات محضر اباعبدالله شرفیاب می شود سوال می کند من فردا کدام خیمه شما را زیارت کنم حضرت می فرماید هر خیمه ای که نام عمویم قمر بنی هاشم برده بشود امروز را عزیزان قدر بدانند این شعر آقای سازگار را به عنوان عرض توسل عرض کنم مرا امام انس و جان گفته اند مهدی صاحب الزمان گفته اند من پسر خون خدا مهدیم وارث خون شهدا مهدی ام خون خدا جد نکوی من است حضرت عباس عموی من است عموی من کرامت دائم است عموی من ماه بنی هاشم است عموی من باب مراد همه است عموی من عزیز دو فاطمه است عموی من حسین را یار بود حامی و سقا و علمدار بود عموی من تشنه زدریا گذشت تشنه ز دریا نه ز  دنیا گذشت عموی من به بحر بی تاب شد آب هم از خجالتش آب شد عموی من باغ گل علقمه است عموی من عموی سادات بنی فاطمه است عموی من نام خوشش دلگشاست عموی من همیشه مشگل گشاست عموی من با همه آقایی اش همیشه بالیده به سقاییش حیف که چشمش هدف تیر شد دو دست او جدا ز شمشیر شد داغ تو ای ساقی بی چشم و دست پشت حسین بن علی را شکست

خدایا تو را قسم می دهیم به حق علمدار با وفای کربلا هر کس هر حاجتی دارد در این روز تاسوعا حوائجشان برآورده به خیر بفرما خدایا ملت ما را در این آزمون بزرگ سر افراز و پیروز بگردان خدایا شر دشمنان و اسرائیلی هاو امریکایی ها را به خودشان برگردان خدایا رهبر معظم ما را و فرماندهان و عزیزان ما را مسئولین ما را تصمیم گیران ما را در همه ی تصمیماتشان مورد عنایت خاصه امام زمان قرار بده

ملایی:  الهی آمین شاید این حسن اتفاق هم یادآوری اش بد نباشد ما خیلی از مردم مان توسلاتشان به محضر حضرت ام البنین علیه السلام یک قرار شنبه ای دارند شنبه های ام البنینی امروز تاسوعای فرزند او شنبه است و شما هم حاج آقا خیلی لطف کردید ما را بردید در خانه ی حضرت ام البنین علیها السلام و انشاالله زیارت این بانو در مدینه نصیب شما هم بشود سپاسگذارم خیلی ممنونم ازتون خانم ها و آقایان کوچکترها و بزرگترها و سینه زن ها و زنجیر زن ها و عزادارن اونهای که امروز دسته عزاداری داشتندو انهایی که قرارمدارها را گذاشتید برای دسته عزاداری اونهایی که سفره توسل به ام البنین دارید الهی حاجت روا باشید ممنون از دعاهای خیرتان برای همکاران عزیز پشت دوربین ها و اتاق فرمان تا سلامی دوباره و فرصتی تازه در پناه قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس باشید و باشیم خدا حافظ