حجت الاسلام عاملی:  و علیکم السلام و رحمت الله . محضر همه عزیزان سلام عرض می کنم محرمیت با امیر المومنین را از خدای متعال مسئلت دارم وساطت حضرت و شفاعت حضرت و سقایت حوض کوثر با دست امیر المومنین برای همه عزیزانم مسئلت دارم از خدای متعال می خواهم با عنایت خاصه ما را بر اصرار امیر المومنین بیشتر از آنچه که هست واقف کند حال شریف چطوره؟

شریعتی:  الحمدلله در این سالها به نظرم غدیر یک مقداری پر شورتر از سال های گذشته بود و دوران کودکی و نوجوانی ما دارد اتفاق می افتد از این بابت خدا را هزار مرتبه شاکر هستیم اما هر کاری کنیم به نظرم کم است هنوز فرصت هست خوش به حال همه اونهایی که در حد وسع و توان و بضاعتشان عید غدیر و پرچم امیر المومنین را افراشته نگه می دارند الحمدلله سال های سال است مخصوصا در سال های اخیر پر رونق تر می شود همگی مشمول عنایت امیر المومنین باشیم حاج آقای عاملی امروز راجع به امر عظیم ولایت مولا صحبت خواهند کرد و با دل و جان خواهند شنید

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله ولایت مسئله سرنوشت امت است بسیار مسئله خطیری است رسول خدا تصریح کرده که من نگران هستم و مخصوصا که جناب جبرئیل خبر داده بود که امت تو در آتش اختلاف خواهد سوخت و حتی حضرت خواست که شفاعت کند حضرت جبرئیل گفت نه لانه امر قد قضی کاری نمی شود کرد شفاعت هم بکنی رد می شود در ماجرای سید الشهدا که حضرت زهرا حامله بودند به امام حسین جبرئیل نازل شد خبر داد که طفل آخرش چی می شود و امت تو این کار را می کند سوال کرد که خدا با امتم چیکار می کند؟ گفت می زند همچنان را که امت های گذشته را که خلاف کردند زد سنت خدا که تخطی بردار نیست اما زدن امت تو من این را عرض می کنم خیلی سخت تر و شدیدتر از گذشتگان هست یک وقت هلاک می شدند عاد و ثمود و اینها از بین می رفتند اما در این خصوص اینها می افتند به آتش اختلاف و لذا رسول خدا تمام توانش را به کار برد که کاری کند که امت حداقل تلفات را در این ماجرا داشته باشد کارهایی که کرده رسول خدا از این منظر باید نگاه کرد مثل اینکه تمام اصحاب کبار را جمع کرد و داد دست اسامه لشکر درست کرد که همه را ببرد به جنگ هیچ کس نماند در مدینه در آخرین روزهای عمر شریفشان که هیچ کس نباشد در مدینه فقط امیر المومنین تا مسئله ی خلافت امیر المومنین وصایت امیر المومنین عملیاتی بشود همه را ببرد و مدام در اون حالتی که بسیار بسیار وضع حضرت وخیم بود چشمش را باز می کرد می گفت که عثامه رفت می گفتند نه باز چشمش را باز می کرد می گفتند عثامه رفت گفت نه تا اینکه حضرت جمله بسیار عجیبی گفت شاید مثلا این استثنائی ترین نفرین های حضرت باشد که فرمود لعن الله ان متخلفین ان جیش عثامه خدا لعنت کند تمام کسانی که از جیش عثامه تخطی می کنند عثامه خواست گفت چرا نمی روی از اول تعیین تکلیف شود که ببینیم پیغمبر چی می شود اونها من را نمی گذارند که من برم اینجا گفته بود که حضرت فرمود لعن الله المتخلفین جیش عثامه حضرت می دانست عامل وحدت امت امامت است تقوا نمی شود وحدت درست کند چون عالم است اختلاف درست می کند تنها و تنها عامل وحدت مسئله امامت است و جعل اممتنا امان من لفرقه و نظاماً للمله که حضرت زهرا فرمود یعنی قرار بود تا روز قیامت امت چنان سامان پیدا بکند با مسئله امامت یعنی الان اگر مسئله امامت حل شده بود امت همه دور امام جمع شده بودند یک دست و یک فکر الان غزه اینطوری نبود حوزه تمدن اسلامی اینطوری ذلیل نبود و حوزه تمدن اسلامی اینطور زیر پای اروپا و آمریکا و زیر پای استکبار جهانی قرار نگرفته بود هر روز ذلت حکامی که مثل فرماندار خودشان می ماند نذر کردند و سرنوشت امت را گرفتند و خدا ثروت را به مسلمان ها داده است و چقدر ثروت در استراتژیک ترین نقطه دنیا را به ما داده است و دنیا به ما محتاج است اما مسئله اختلاف باعث شده که تمام توان از بین برود و

 صد هزاران یکتا را نباشد قوتی              چون به هم بر تافتی اسفندیارش نگذرد

در این خصوص رسول خدا هیچ کوتاهی نکرده است روز قیامت رسول خدا پیشانی اش سفید است که کارش را انجام داده است فرمود ترکتم مهجۀ البیضا من شما را ترک می کنم می روم در حالی که حجت روشن روشن برای شما درست کردم که شبش مثل روز است و برایتان کم نگذاشتم مسئله غدیر که در اواخر عمر شریفش صورت گرفت اینطوری بود اون هم مامور بود از طرف خدا چون لا ینطق عن الهوا ان هو الا وحیٌ یوحی می خواست در منا که مردم جمع شدند سیل جمعیت اونجا مطرح کند تا شروع کرد سرو و صدا راه انداختند راوی می گوید کانه سمعونی انگار گوشم کر شد اونقدر سر و صدا راه انداختند که پیغمبر نتواند حرف بزند فقط این جمله را گرفت که الخلفاء بعد اثنی عشر خودش حجت را تمام کرده اثنی عشر کجاست بنی امیه است نه بنی عباس است نه و اصلا کارهایی کردند که در شأن پیغمبر نیست که بنی امیه و بنی عباس باشد خوب رسول خدا این را نگه داشت نتوانست ماموریت را انجام بدهد تا رسیدند به غدیر باید گفته شود و اونجا نتوانستی اینجا باید کاروان باید متوقف شود مثل آمفی تئاتر روباز بود که از بالا نگاه می کردند در هر فاصله ده متری یک کسی ایستاده بود نقش بلندگو را اجرا می کرد که به همه برسد سخن و حضرت اونجا ماموریت پیدا کرد گفت خداوند فرمود والله یعصمک من النار پیغمبر گفت من همین را می خواستم خدا گفت این بار اگر سر و صدا راه بندازند خر همه را می گیرد والله یعصمک من النار نترس بگو اون وقت حضرت شروع کرد که به مسئله را گفت که اکملت لکم دینکم و اتممت لکم نعمتی نگفت احکام نازل شده است کل نعمت را به شما بدهم نعمت ولایت نباشد کامل نیست عزت اگر از دست برود چه نعمتی؟ الان هر چی نعمت داشته باشی ولی این همه اهانت، اهانت های ترامپ را اگر بخواهم به زبان بیاورم خجالت می کشم من در خطبه بیایم بگویم چه تعبیرات زننده ای دارد می گوید اسلام یک ویروسی است از جان دو میلیون جمعیت باید بیایی بیرون همچنان که ویروس کمونیست را در آوردیم انداختیم بیرون همچین اعتقادی دارد خدای متعال اینجا بالاخره رسول خدا مسئله را اعلان کرد و من در این خصوص یک بحثی دارم اونقدر مهم است چون ماجرای غدیر جزئیاتش را گفتم می دانند عزیزان بعضی ها که تردید دارند اولاً حدود من بیست تا دلیل نوشتم که مولا به معنی دوست نیست به معنی متولی امور و سرپرست که هم این ها را چاپ کردیم و مسابقه برگزار شد منظورم این است که حدود پانزده تا من دلیل آوردم که شاید الان یکی دو تاش را بتوانیم بگوییم این پانزده دلیل با صدای بلند می گوید که ولایت بعد از رسول خدا مباشرت با امیر المومنین است ذره ای تردید بردار نیست اونقدر این حرف هر یک از اینها قطعی قطعی است این پانزده تا را که نگاه کنیدچند مطلب اولا باید بیان بشود مطلب اول این است که رسول خدا که هر حرفش فصل الخطاب است چطور شد که امت اعتنا نکردند به این ادله چه اتفاقی می افتد حرف پیغمبر زمین بماند یعنی چه مظلومیتی دارد امیر المومنین با این براهین واضحات عجیب است عجیب است که امیر المومنین با این براهین واضحات از حق خودش محروم مانده است یکی از وجوه مظلومیت امیر المومنین همین است درباره هیچ یک از اصحاب گفته نشده است نعوذ بالله رسول خدا کوتاهی کرد حاشا و کلا امکان ندارد منظورم امام صادق هست که شما با دو شاهد می توانید حقتان را بگیرید امیر المومنین 120 هزار شاهد داشت چطور شد که این زمین ماند مطلب دوم این است که شخصی که این همه براهین واضحات داشته چقدر حریث به وحدت بوده کی می توانست دنبالش را بگیرد؟ یک محرومیت اشکار هر کس این براهین را داشته باشد ساکت نمی نشیند اما حضرت جزو مصالح کلان به هیچی فکر نکرد و لذا هر کس در امت ایجاد اختلاف بکند در اردوگاه امیرالمومنین نیست و حق ندارید کلمه ای بزنید که سبب بحث های مسلمین بشود و اختلاف درست می شود و گناه کبیره است شرک و لا تکونوا من المسلمین من الذین فرقوا دینهم هر کس ایجاد اختلاف کرده شرک است چیزی که خدا انتخاب کرد حق نداریم در برابر انتخاب خدا حرف بزنیم و ربک یخلق ما یشاء اختلاف سبحانه و تعالی اما یشرکون

شریعتی:  اصلا تسلیم و عبودیت اینجا باید خودش را نشان بدهد درسته؟

حجت الاسلام عاملی:  بله خدا کارهایی کرده عمدا ببیند امت آیا تابع پیغمبر می شود یا نه خدا فرمود من اگر می خواستم از اول قبله را مسجد الحرام قرار می دادم چرا اول مسجد الاقصی شد بعد کعبه وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ (بقره، 143) من بدانم کی تابع پیغمبر است و کی در برابر پیغمبر عصیان می کند؟ چه دقت داشته باشید که خدا می گوید چیزی را که من انتخاب کردم در برابر من حرف بزنی می شود شرک وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ  (قصص، 68) وقتی پیغمبر و خدا حرفی زد کسی دیگر حق ندارد در برابرش حرف بزند بالاتر از این قسم خورده خدا

فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً (نساء؛ 65)

ای پیغمبر قسم به خدای تو اینها ذره ای ایمان ندارند اگر در برابر تو باشند در برابر قضاوت تو حرف بزنند این می دانید معنی اش چی است و چه تهدیدات تندی اصلا این کنه اش را وارد بشوی وحشتناک است خیلی وحشتناک است من پانزده تا دلیل را اینجا آوردم که نتیجه قطعی قطعی این عبارت است از ولایت بلا فصل امیر المومنین قطعی قطعی است پیغمبر هم از طرف خدا حرف می زند اینها حرف های پیغمبر است خدا این حرفها را زده است امیر المومنین کنار گذاشته شده یعنی اراده خدا کنار گذاشته شده یعنی اون ما ینطق عن الهواء اینجا باید به درد می خورد اراده خدا را کنار بگذارید بر امت های گذشته اراده خدا را کنار گذاشتن خدا بلا را نازل کرده و انتقام گرفت فلما عاصفوا انتقمنا منهم اراده خدا را کنار بزنید اسف خدا را به دنبال دارد خدا می گوید اسف خدا بیاید انتقام می آید وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ (سجده، 22) اون وقت خدای متعال این در اونجاهایی که بلا را نازل کرده در اینجا هم بلا نازل می شود و کأین من قریۀ اتدعاً امر ربها و رسوله اگر یک شهری از امر رب عدول بکند و هر وقت خدا مذمت می کند منطقه ای را اسمش را می گذارد قریه هر وقت می خواهد منطقه ای را تعریف کند اسمش را می گذارد مدینه شهر بزرگ قریه دنبالش می گوید اتدعاً امر ربها هر شهری که امر خدا را زیر پایش گذاشت حاسبناها و عذبناه عذاباً ناکرا محاسبه شدیدی از ما گرفتی بلای ناشناخته نازل کردی در روایت هست اگر شما گناه جدید درست کنید من هم بلای جدید درست می کنم وَكَذَٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِيَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (هود، 102) اگر قرار بشود یک شهری ظلم بکند طبیعی است که خدای متعال می گوید خیلی شدید است این یک نکته ای باز عرض بکنم امت تا الان در مسئله جانشینی اختلاف دارد خدا تکلیف را روشن کرده فرموده در اختلافات به رسول خدا مراجعه کنید هر چه گفته از صمیم قلب بپذیرید و ذره ای در دلتان تردید نداشته باشید که آیه اش را خواندم و لذا تکلیف کاملا مشخص است و بر همه لازم است که همین تحکیم پیغمبر را یحکموک فیما شجر بینا بپذیرند اگر نپذیرفتیم چی می شود؟ خدا می گوید فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (نور، 63) اگر حکمیت پیغمبر را نپذیریم فتنه جامعه شما را می گیرد و شد دیگر فتنه جامعه شما را می گیرد این اخبار خدای متعال عالم السر و الخفیات است بله یک نکته هم بگویم اون هم این است که با این ادله ای که الان من میگویم کاملا مشخص می شود که رسول خدا امت را به حال خودش رها نکرده و به دستور رسول خدا تکلیف را معین کرده و ایجاد زمینه اختلاف در شان حضرت نیست و عمدا کاری کند که امت به اختلاف بیفتند می شود؟ یعنی تعیین نکند تکلیف امت را عمدا خودش را سوق بدهد به اختلاف استغفر الله که این کار را بکند پس هر کس بگوید که پیغمبر رسول خدا کسی را تعیین نکرده امت را به حال خودش اختلاف کرده که نظام سیاسی بشود نظام پلورالیسم یعنی یک وقت اهل حل و عقد تایید بکند و یک وقت ولی دومی را تعیین می کند اون هم نشد یک وقت با شورا تعیین می شود اون هم نشد

شریعتی:  کدام پدر دلسوزی در خانه دوست دارد بچه هایش دچار اختلاف بشوند؟

حجت الاسلام عاملی:  ای خدا خیرتان بدهد یک وقت با بیعت مشروعیت درست می شود و یک وقت با الحق من الغلب درست می شود یعنی امضا شده است با الحق لمن غلب کسی که غالب شده حق با اون است اگر قرار بشود کسی با شمشیر غالب شده حق باشد یعنی قرآن را ببند دیگر قرآن کلا تعطیل شد قرآن کتاب ضد ظلم و ضد ظالم است لا تَظلمون لا تُظلمون است ممکن نیست در برابر پیغمبر تراث پیغمبر از این سر در می آورد که بشود بالوراثه حتی بالوراثه هم باشد مشروع است اصلا پیغمبر حق ندارد خلیفه تعیین کند خدا باید تعیین کند کار پیغمبر هم نیست لذا اما را نگاه کن در قرآن هر کجا مسئله امامت هست خود خدا به خودش نسبت می دهد انی جاعلک للناس اماما جعلناهم ائمه حتی حضرت موسی گفت هارون را برای من جانشین درست کن نگفت خواهش می کنم خودت این کار را بکن گفت قد اوتیتک یا موسی خودش نصب کرد و عجیب این است که نبوت را نگفته ادعی الله یا لنا عهدی الظالمین امامت را گذاشت عهد من اوفوا بعهد اوفی بعهدکم تمام.

این هم یک مطلبی است که خدای متعال باز اگر بخواهد بگوید پیغمبر این کار را نکرده افترا بر خداست خدا یک آیه را تکرار کرده فمن افترا علی الله کذب من بعد ذلک فاولئک هم الظالمون اگر افترا به خدا ببندی ظالم هستی و ظالم حق  حالا ما این را می خواهیم که این را شروع کنیم اولین دلیلی که شروع می کنم جناب آقای شریعتی هر یک از این پانزده تا اونقدر مطلب توش هست اونقدر شنیدنی است که جا دارد که چندین جلسه این بحث بشود اولین دلیل قطعی غدیر ولایت امیر المومنین این است که همه اینها را از منابع اهل سنت عرض می کنم که علیٌ مع القرآن و القرآن مع علیٍ کسی حق دارد بر قرآن مقدم بشود؟ بسم الله کسی حق دارد بر قرآن مقدم بشود؟ اراده خداوندی است نمادی از اراده لاحدی خداست مگر می شود کسی بر این مقدم بشود؟ رسول خدا شهدا را که دفن می کرد می گفت اونهایی که اهل قرآن هستند زیاد بود شهدا می گفت اونهایی که اهل قرآن هستند اونها را بیاورید جلو جنازه اهل قرآن را مقدم از همه دفن می کردند کجا رسد کسی که ناطق به قرآن است و قرآن مجسم است رسول خدا را گفتند از همسرش پرسیدند اخلاقش چطوری است گفت کان خلقه القرآن امیر المومنین خودش گفته علیٌ مع القرآن و القرآن مع علی  این بحث در حق هیچ صحابی وارد نشده است چرا به قرآن بی اعتنایی شد؟ اینطور سوال کنیم یا بگوییم چرا به قران اهانت شد؟ آرمانی ترین سوره مدیریت در قرآن است امیر المومنین که شد مع القرآن یعنی مدیریتی که می خواهد بیاورد آرمانی ترین مدیریت و اصولش را شما در قرآن نگاه کنید اگر می خواهد رهبر آرمانی ترین مجری داشته بشود برود سراغ قرآن این همه آیه نازل شد احکام نازل شد خدا نگفته این کامل شد یک مجری آرمانی تعیین شد خدا گفت الیوم اکملت لکم دینکم در این باب در کنز العمال از خود امیر المومنین هست که یک حرف عجیبی گفته امیر المومنین قرآن را سرش گذاشت گفت اللهم انهم منعونی مما فیه کنز العمال جلد سیزده صفحه 194 اللهم خدایا انهم منعونی مما فیه اونی که در قرآن بود من از اون منع کردم من می خواستم حقیقت قرآن را در جامعه اجرا بکنم همه جا بشود قرآن و فضا بشود قرآنی و شخصیت ها قرآنی و اخلاق قرآنی و خانواده ها قرانی و ادارات و سیاست و جنگ همه قرآنی بشود امام حسین هم قرآن آورد در کربلا گفت بینی و بینکم کتاب الله قرآن اینها قرآن عینی هستند و قرآن هم وجود انسان کامل است

شریعتی:  گفت قرآن ناطق من هستم

حجت الاسلام عاملی:  امام سجاد هم در دروازه ی همان پیرمرد اهانت کرد گفت یا شیخ هل قرأت القرآن قران خواندی؟ قرآن بین دو جلد نیست که و لذا آیاتٌ بینات فی صدور الذین اوتوا العلم در سینه هاست این دلیل اول است که خیلی حرف بود من خلاصه کردم دومی باز رسول خدا فرموده علیٌ مع الحق و الحق مع علی یدور معه حیث ما دار از طرفی قرآن فرموده الحق من ربک فلا تکن من الممترین این دو تا را کنار هم بگذار بنابراین پس رسول خدا می خواهد بفرماید که علی را خود خدا نصب کرده می گوید علیٌ مع الحق و الحق علی حق کجاست خدا می گوید الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (آل عمران، 60) در اون جنگ خندق هم گفت کل ایمان آشکار رفت این جنگ کل شرک علی اسمش را گذاشت ایمان برز الایمان کله خدا هم می گوید فمن یکفر بالایمان قد حبط عملا یعنی بدون امیر المومنین هیچ عملی قبول نیست علی را گفت که نفس پیغمبر است خدا فرمود من یرغب ان نفسه هر کس از نفس پیغمبر اعراض بکند دنبال آیه را بخوانید که عقوبت بسیار شدیدی تعیین کرده است خدا این جاست که حق آرمانی حق یعنی چی؟ حق را من معنا کنم به شما در هر امری در هر فعلی آرمانی ترین حالات را می گویند حق وسیع ترین مفهوم است حق در برهان یعنی شما می خواهی ازدواج کنی آرمانی ترین حالت را می گویند حق در اون باب تجارت بکنید آرمانی ترین وضعیت چطور است در تجارت اون را می گویند حق در سیاست آرمانی ترین را می گویند حق در تجارت در همه چیز لباس می خواهی بپوشی آداب لباس پوشیدن و آداب غذا و آداب مسافرت هفتصد نوع آداب داریم ما الحق من ربک در همه اینها خدا گفته من می گویم چطور باید شما کارتان را تنظیم بکنیم یعنی اگر کنار گذاشتیم امیر المومنین را اراده خدا کنار گذاشته شد از خلیفه دوم یک سوالی پرسیدند گفت بروید به علی بگویید بیاید امیر المومنین فرمود بهش بگویید انسان به علم نمی گوید بلند شو بیا خودش می آید گفت فقر است برای ما می رویم اومدند دیدند که امیر المومنین در حالی که زراعت می کند گریه می کند یک جمله بگویم یک کتاب باید نوشته شود یعنی اقتضائات بدن مادی که طبیعی است اون اقتضائات طبیعی نباشد شما را غافل بکند از الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ (آل عمران، 191) اون معضل اصلی همین است در دین دنیا یک وقتی مفصل بحثش را می کنم با اینکه معیشت احتیاج دارد باید زراعت کند اما غافل نمی کند از اینکه مقصدی این عالم دارد که من هر لحظه باید تحت شعاع اون مقصد باشند دیدم گریه می کند همه متاثر شدند خلیفه دوم گفت یا علی ارادک الحق فلم یردک قومک خدا تو را اراده کرد ولی قوم تو تو را اراده نکرد یعنی خداوند اگر بالاخره می گوید کسی را من تعیین کردم خودش مگر می تواند بیاید بگوید تعیین نکردم اون آیه ای که خواندم برای شما وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚما کان لمومن اذا قضی الله رسولا ان یکون لهم خیرت من امرهم و من یعصی الله و رسوله فقد ضل مبینا اگر بر خلاف اراده خدا حرف بزنید در ضلال مبین هستید شما خیلی آیه وحشتناک و اونجا گفت که ربکیخلق ربک ما یشا و یختار و سبحانه و تعالی اما مشرکون شرک در برابر اونها حرف بزنید مگر نمی خواهی شرک را برای مردم معنا کنید چرا رفتی نشستی در قبرستان می گویی کفر کفر کفر خدا چند جا شرک را معنا کرده گفته از شیاطین اطاعت نکنید و این اطعتموهم وفانکم مشرکون چرا این را نمی گویی شیطان بزرگ آمریکا دربست در اختیارش قرار گرفتی هر سازی می زند همانطور رقص داری اون را نمی گویی شرک است رفتی در قبرستان نشستی خدا رحمت کند سید قطب را می گویند توحید اسلام توحید قصور است نه توحید قبور یک حمله حمله کن به قصر اذهب الی فرعون انه طغی هر پیغمبر را می گوید ارسلناه الی قومه فقط حضرت موسی را می گوید اذهب الی فرعون نمی گوید برو به قوم خودت اذهب الی فرعون انه طغا می گویند برای همین است که خدا از همه پیغمبران بیشتر از موسی صحبت کرده است یک راوی به نام لبید استدلال مفصلی نقل کرده بر حقانیت امیر المومنین اونجا حضرت زهرا بعد از ماجرای سقیفه به یک راوی به نام محمود بن لبید استدلال مفصلی آورده بر ولایت امیر المومنین در آخرش یک جمله ای دارد می گوید تباً لهم اولم یسمع الله یقول فربک یخلق او یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیره وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ اینها قرآن هستند و قرآن در سینه اینهاست ببینید چقدر آیه را جای خودش به کار برده است می گوید که هلاکت باد بر اینها نشنیند که خدا چی گفته گفته و ربک یخلق ما یشاء و یختار یعنی اختیار خدار ا قطعی گرفته گفته وقتی خدا اختیار کرده پیغمبر از خودش حرفی ندارد امام صادق می گوید و الله ما نعقل بآرائنا ما حرف شخصی نداریم نشنیدی هی بل سمع امیر المومنین می گوید بینکم عترت نبیکم و هم عظمت الحق زمام حق دست عترت است اونها راضی بشوند می شود حق راضی نشوند می شود باطل الحق ما رزیتموه و الباطل ما اسئلتموه به تعبیری منحکم رعایت الحق یعنی رعایت حق پرچم حق را داده دست شما اهل بیت چون اینها قلوبنا اوعیت بل شیئت من الله بعد اینها لانه اراده خداست خدا اراده می کند نه ما وما یشائون الاا یشاء الله این زمام می دانید چقدر مهم است زمام حق دست اینهاست زمامه الحق ما یقوم به الحق چیزی که قیام ما با اون است زمام یعنی هر طرفی بخواهد بکشد شما ناقه را گرفتی و ناقه را با زمامش دست شماست هر طرف بکشی ناقه همان طرف می رود اهل بیت هر طرف بروند فقر هم با اونهاست والحق علی و الحق مع علی راوی می گوید من در جنگ جمل اونقدر ناراحت بودم ای خدا من با ناموس پیغمبر جنگ کردم این چه بلایی بود راه انداخت در این بین تا جنگ تمام شد یک لحظه تانی نکردم شتر خودم را با سرعت طرف مدینه راندم شب بود رسیدم مدینه گشنه و تشنه هیچی نخوردم و رفتم خانه ام سلمه گفتم به دادم برس هلاک شدم گفت چی شده پسرم گفتم من رفتم جنگ جمل اینطوری زوجه پیغمبر خیلی ناراحت هستم گفت پسرم ناراحت نباش خودم از دهان پیغمبر شنیدم که علیٌ مع القرآن و مع القرآن مع علی تو در رکاب قرآن جنگ کردی یک کسی اومد محضر ام سلمه گفت شنیدم به پیغمبر فحش می گویید به خدا فحش می گویید و واستغفر الله این چی است علی را سب می کنید خودم از پیغمبر شنیدم که هر کس علی را سب بکند من را سب کرده است هنوز سبی نبوده است دارد خبر می دهد که در امت من همچین فاجعه ای درست می شود روزهایی خواهد آمد حالا رسیدی به سومی، سومی این است که رسول خدا به امیر المومنین فرمود یا علی اما ترضاه همه را برداشت می رفت جنگ علی را گفت تو بمان نرو جنگ بمان مدینه رسیدگی کن به خانواده ها امیر المومنین خیلی ناراحت بود که من از ثواب جهاد محروم می شوم این جمله را گفت تا علی آرام بشود گفت یا علی اماه ترضاه ان یکون منی بمنزلت هارون من موسی غیر انه لا نبی بعدی یعنی تو را خدا انتخاب کرده چون هارون را خدا انتخاب کرده حالا ما می خواهیم از انتخاب خدا مقدم شویم استغفر الله ببینید همه اینها را که برای شما عرض می کنم دونه دونه اینها را رسیدگی کنیم می بینیم محشر محشر است در اونجا هم حضرت خدا به موسی گفت قد اوتیت فعل مجهول است یعنی من این کار را کردم نه تو قد اوتیت سئلک یا موسی اون وقت گفت اشرک فی امری وقتی هارون را به من می دهی شریک نبوت من باشد وقتی ما میگوییم شریک القرآن یک عده مثلا یک حساسیتی دارند که مثلا تعبیر قرآن است در قرآن گفته اشرک فی امری شریک القرآن خدا در قرآن به حضرت موسی گفته حضرت موسی از خدا گفته اشرک فی امری اون وقت باز اینجا می بینید که اراده خدا الان کنار گذاشته می شود این روایت اونقدر وظیفه را بعد رسول خدا مشخص کرده و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی وقتی کلمه هارون بیاید همه اینها می آید ... لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ رسول خدا فرمود هر چه در اون امت موسی اتفاق افتاد نعلاً بنعلٍ بعد از من برای امت من هم اتفاق می افتد جناب احمد بن حنبل از ائمه مهم چهارگانه اهل سنت می گوید که اسماء از اسماء نقل می کند که پیغمبر اکرم دستش را گرفت بالا گفت اللهم انی اقول لک کما قال اخی موسی اجعل لی وزیرا یعنی متصرف در امور بعد از من امور مملکت دست وزیر است دیگر دیگر بالاتر از این من اهله اشدد به ازری و اشرکوه فی امری علیاً کی نصبحک کثیرا و نذکرک کثیرا روایت اهل سنت است و همه چیز روشن روشن است چهارمی را بگویم اون هم این است که خلیفه اول طبق روایت اهل سنت می گوید که رسول خدا به من گفت

شریعتی:  الان این نکته هایی که می فرمایید همه اش از منابع اهل سنت است؟

حجت الاسلام عاملی:  بله ..؟؟؟ 37:04 یکی از مراجع فعلی گفت که اگر کل اعتقادات شیعه از بین برود من همه را از منابع اهل سنت درست می کنم

شریعتی:  یعنی با اون منابع باز هم ولایت علی

حجت الاسلام عاملی:  دوباره درست می کنم منزلت خلیفه اول می گوید پیغمبر به من گفت منزلت علی منی بمنزلتی من الله تعبیر را نگاه کنید اونقدر من از این تعبیر خوشم می آیدنسبت علی به من مثل نسبت من است به خدا با وجود من خدا کسی را انتخاب می کند پس  امکان ندارد من هم با وجود علی کسی را انتخاب کنم منزلت علی منی بمنزلتی من الله یعنی اگر کسی بیاید خدشه کند در حدیث غدیر هزاران دلیل این طور همه این ادله همه پشتبند حدیث غدیر است حدیث غدیر را تایید می کند مراد از غدیر چه معنا بوده است این کاملا فصل الخطاب است نسبت من به خدا را اگر کسی می پذیرد نسبت علی را به من آنگونه بپذیرد اگر نپذیرفت نسبت من نسبت به خدا را هم نپذیرفته است این حدیث از اون احادیث بسیار عجیبی است که حجت را تمام می کند در دنیا و آخرت خدا احتجاج می کند با این احادیث احتجاج می کند پنجمی عبارت است از مسئله غدیر که این مسئله غدیر که دیگر توضیحش دادم من این را وارد نمی شوم یک حدیثی ششمی در کنز العمال در اونجا از رسول خدا دیلمی از عمار و از ابویوسف نقل کرده گفت یا عمار إن رأیتَ علیاً قد سلک وادیاً و سلک الناس وادیاً آخر، فاسلُک مع علی و دَعِ الناس، إنه لن یدلّک علی ردی ؛ یعنی هلاکت و لن یخبر رجک من الهدی یعنی اینهادر برابر کل مردم قرار داد یعنی اگر دنبال هدایتی برو سراغ علی قل ان الهدی الله هو الهدی کی این هدی را دارد؟ چون علی عین قرآن شد علی هدی را دارد گفت یا عمار اگر دیدی کل مردم یک وادی رفتند علی یک وادی رفت کل مردم را رها کن برو سراغ علی هر جا علی بود بچسب بهش رهایش نکن این در ظاهر به عمار است به کل امتٍ به کل امت تکلیفش را تعیین کرد و علتش هم گفته یعنی اینطور نیست که بگویند که مثلا فامیل من است که بعضی از افراد این را می گویند فامیل پیغمبر را قاطی نکنید برای دین با فامیل گری یک جای دیگری باشد این باید خودش را باید حفظ کند دنبال خلوص دین اگر هستی دادی الان دست مفتی های درباری که گفت که در صد و هشتاد منطقه سیاهی شراب حلال است چون ولی امر گفت حلال است اگر گفت حلال است می گوییم حلال است اگر گفت حرام است بگوییم حرام است همه می دانند من چی می گویم چون در فضای مجازی این مفتی فیلمش هست دنبال خلوص هستید سبحان الله خدا اونقدر حساس است به خلوص دین با پیغمبر اونقدر با ادبیات فاخر صحبت می کند پای خلوص دین که می آید ادبیات عوض میشود ولو تقبل علینا بعض الاقاویل یک تیکه اگر قاطی کند از خودش با دست راست محکم شاهرگش را می گیریم شما نمی توانی این را از دست ما بگیری وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا (اسراء؛ 74) کم بود یک ذره قاطی بکند اگر این کار را می کردی لاخذنا الضعف الحیات و ضعف الممات دو برابر

 دنیا وآخرت

تو را عذاب می کردند و خدایی که خلوص دینش حساس است دین را به کی می سپارد؟ به دست امت می سپارد یا یک مرجعیت علمی تعیین می کند ما لکم کیف خیلی روشن است قضیه این کنز العمال جلد دوازده حدیث 1212 این حدیث امضای عصمت امیر المومنین است ابن ابی الحدید می گویدما بین اصحاب فقط ما معتزله البته ما معتزله بین اصحاب فقط عصمت یک نفر را قبول داریم اون هم عصمت علی ابن ابیطالب است حالا یک جمله می گویم اهل تحقیق لذت ببرند این حدیث دلیل است برای اینکه حدیث من فارغ الجماعه جعلی است الان می گوید جماعت را رها کن با علی همراه باش اون نوشته صحیفه مشعومه است صحیفه

مشعومه یک صحیفه ای است که بالاخره نوشته بودند در کجا قایم شده بود و ازش استفاده کنند وقتی ناودان عباس عموی پیغمبر را برداشتند نگذاشتند این افتخار دستش باشد که امیر المومنین اومد گفت که عباسم مریض بوده خیلی ناراحت شد گفت این افتخار بود که یعنی مسجدی که غیر مسقف بود امیر المومنین اومد گفت که ناودان را سر جایش بگذارید اگر سر جایش نگذارید صحیفه مشهومه را باز می کنم هر کس زیرش را امضا کرده گردنش می گذارم فورا اومدم گذاشتم اونجا در کربلا هم همین کار بود که می کردند گفتند امام حسین از جماعت جدا شده بکشید داد می زدند این آیه را می خواندند و یتبع غیر سبیل المومنین و مات ولا و نصلحه جهنم و ساحت مسیرا تمام شد هفتم یک تیکه اش را بگویم شنوندگان و بینندگان محترم شنوندگان لذت لذت ببرند کسی مست بشود جایش است که پیغمبر ما فرمود یا علی اگر نمی ترسیدم که درباره تو اون را بگویند که درباره عیسی گفتند می گفتم که هر کجا پایت را بگذاری خاکش را بردارم حفظ کن تبرک می کنم شما را به خدا شما را به پیغمبر وقتی خاک پای علی این گونه برکت داشته باشد می گوید همه بردارید چه برکتی دارد ظلم شد یا ظلم نشد حالا پس در زیارت نامه این اوج مظلومیت است و لذا در زیارت نامه اش هست که حتی مصیبتک لنا مصیبت تو بشریت را کوبید دعای ندبه ندبه بشریت است نه ندبه شیعه و بشریت محروم شد

شریعتی:  خیلی ممنون متشکرم از شما انشاالله خوش به حال اونهایی که دنبال معرفت هستند و می خواهند این ولایت در دلشان ریشه دار بشود عزیزانی که دوستدارند راجع به غدیر مطالعه کنند به آثاری که قبلا در برنامه سمت خدا معرفی شده می توانند مراجعه کنند امیدوارم که پوست و گوشت و استخوان و روح مان با ولایت امیر المومنین عجین شود انشاالله برای اطعام عید غدیر سفارشات لازم شده اقدام کنند دوستانمان اگر انبیا قرار است بیایند سر سفره شما همشون بنشینند از اطعام عید غدیر غافل نشوید امشب هم شب جمعه حاج آقای فرحزاد به صورت زنده در کانال برنامه سمت خدا در ایتا انشاالله گفتگو خواهند کرد و نکته هایشان را خواهیم شنید صفحه 462 قرآن کریم را به اتفاق تلاوت کنیم و بعد از تلاوت آیات همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید خواهش می کنم.

( قرآن کریم صفحه 462 )

شریعتی:  انشاالله زندگی مان عجین با آیه های قران کریم باشد و عجین با نام و یاد ولایت امیر المومنین بهترین اتفاقات در این روزهای بسیار قشنگ برای همه شما مسئلت می کنم حاج آقای عاملی اشاره قرآنی بفرمایید و با شما خداحافظی کنم

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم سوره زمر آیه 36 أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (زمر، 36) آیه بسیار مبارکی است خدا می گوید وقتی من هستم از چی می ترسید؟ از چی دلهره دارید؟ چرا نسبت به آینده نگران هستید و چرا اضطراب داری و وقتی که نظام اسباب و مسببات دست من است وقتی می توانم به آتش بگویم نسوزان وقتی می توانم به اسید بگویم پودرش نکن که حضرت یونس در شکم ماهی که تمام اسید است پودرش می کند وقتی به خنجر بگویم نبر که حضرت اسماعیل سرش بریده نشد وقتی سر کسی را داخل آب بکنند خفه می شود به آب بگویم خفه نکن همچنان که حضرت یونس خفه نشد گذشت زمان همه چیز را می پوساند و به گذشت زمان بگویم این کار را نکن صد سال گذشت قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ (بقره، 259) بعد صد سال پیغمبر زنده شد خدا گفت نگاه کن طعامت دست نخورده و تر و تازه است و آبت هم سالم وقتی زمام امور دست من هست چرا باید غم و قصه داشته باشی و چرا باید نگرانی داشته باشی و چرا آینده خودت را تاریک ببینی و چرا خدایی نکرده تسلیم یاس بشی که سوء ظن به خداست شرک است وقتی تسلیم بشوی به یأس خدایی نکرده وقتی تسلیم شدی به یأس تصمیم خطرناکی هم بگیری خیلی وحشتناک است وقتی تصمیم خطرناک گرفتی صراحتا عرض بکنم رفتی سراغ انتحار این مشکل را حل نمی کند در روایت است هر کس انتحار بکند خودش را با هر وسیله ای که دست به انتحار زده با همان وسیله عذابش می کنند اگر خودش را داخل آتش انداخته مدام آتش زده می شود اگر خودش را از بلندی پایین انداخته همینطور عذابش می کنند رحمت خدا اونطوری است که روایت می گوید که به آنچه که امید نداری خیلی امید داشته باش تا اونی که امید داری کل ما لا ترجوا ارجی منک یا ترجوا خدای متعال من حیث لایحتسب کار را درست کرد حضرت موسی رفت یک آتشی هیزمی بیاورد برای بچه های خودش رفت پیغمبر شد برگشت اصلا فکرش نمی رسید که من الان می روم اونجا برای بچه های خودم یک حرارتی بیاورم پیغمبر بشوم اونجا که خدا خطابش کرد انی انا الله انک بوادٍ مقدس الطوی یا وقتی حضرت موسی را داخل قوطی گذاشت و به آب خروشان نیل انداخت واقعا چقدر اسباب ظاهری اقتضا می کند سالم بماند اصلا امکان نداشت اما خدا حفظش کرد هیچ پیغمبرش کرد برگرداند انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین به ما که سپردی ما پرورشش می دهیم پیغمبرش می کنیم به تو بر می گردانیم مگر می شود تمام زن ها شیرش حرام شود برای بچه چه کسی این کار را کرد اونها نباید به این بچه شیر بدهند اونها افسرده بودند بچه هایشان را کشته بود فرعون این زنی که افسرده بود نباید به موسی شیر بدهد چون موسی فردا می خواهد حمله کند به کاخ فرعون اون وقت خدای متعال این کار را کرد و اونقدر قصه هایی در قرآن نقل کرده که زکریا بچه دار می شود در اون سن امکان ندارد حضرت ابراهیم بچه دار می شود در اون موقعیت امکان ندارد

شریعتی:  ولی کار برای خدا نشد ندارد

حجت الاسلام عاملی:  یعنی یاس در زندگی نباید بیاید این الیس الله بکافٍ عبده وهابی ها می گیرند علیه ما به کار می گیرند و می گویند وقتی خدا کافی است دیگر با توسل چیکار دارید؟ من از اونها سوال می کنم پس خدا چرا ما را حواله داده به پیغمبر گفته ولا انهم جاعوک وا ستغفر الله و استغفر لهم الرسول خدا کافی است چرا به پیغمبر حواله داد حواله به پیغمبر حواله به خود خداست یا اگر پیامبر حواله می کند چرا شما خودت را توسل به زنده ها را مشروع می دانید چرا اونجا نمی گوییم چرا نمی گفتند الیس الله بکافٍ عقده بچه های یعقوب به یعقوب گفتند ما دیگر آبرو نداریم پیش خدا با خدا صحبت کنیم تو به خدا بگو ما را ببخش کسانی که به جنگ نرفتند اومدند نزد پیغمبر گفتندما آبرو نداریم با خدا صحبت کنیم تو به خدا بگو ما را ببخشد شغلتنا اموالنا و اهلنا واستغفر لنا یک تلنگر زدی به اندیشه وهابیت همه ریخت امیر المومنین و خلیفه اول اومدند کفن را از صورت پیغمبر باز کردند گفتند اذکرنا عند ربک یا رسول الله این توسل است توسل به مرده هم هست اگر اونها را هم بگوییم مشرک است دیگر چی بود یعنی چی و لذا اعتقاد باطل هیچ وقت جواب ندارد

شریعتی:  بسیار عالی خیلی ممنونم و متشکرم دعا بفرمایید و انشاالله خداحافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی:  رسول خدا فرمودند اللهم احفظنی بالاسلام قائماً واحفظنی بالاسلام قاعدا و احفظنی بالاسلام راغدا معلوم می شود که اسلام محافظ است خدایا اینو یک بار دو بار نه کان یقول خدایا من را حفظ کن بل اسلام قائماً در قیامی که هستم کارم را انجام می دهم اللهم احفظنی بالاسلام قاعدا نشسته هستم واحفظنی بالاسلام راغدا وقتی خوابیدم با اسلام و لا تشمت لی عدواً حاصرا زمینه شما برای فرد حسود و برای من درست نکن آخرش فرمود اللهم انی اسئلک من کل خیرٍ خزائنه بیدک و اعوذبک من کل شرٍ خزائنه بیدک خزینه شر خزینه خیر همه دست توست خزینه خیر را به صورت من به روی من باز کن و خزینه شر را به روی من ببند

شریعتی:  چه دعای خوبی خیلی ممنون و متشکرم از شما این دعاها را دوستان در اختیار من قرار میدهند احادیث و ادعیه و روایاتی که در برنامه خوانده می شود می توانید مراجعه کنید و انشاالله بهره مند شوید ما را هم دعا کنید در پناه خداوند بزرگ باشید خوش به حال همه اونهایی که با دل و جان این روزها زائر نجف هستند و ما از راه دور به امیر لمومنین سلام می کنیم که اللهم صل علی علیٍ امیر المومنین در پناه الطاف کریمانه مولا باشید تا سلامی دوباره تا دیداری دوباره خیلی ممنون و متشکرم از شما آقای عاملی.