اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-03-10-حجت الاسلام حسینی قمی - چند پرسش پیرامون امامت امیرالمومنین علی (علیه‌السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم ملایی:اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم، سلام عرض می‌کنم حضور شما مخاطبان عزیز برنامۀ سمت خدا، خانم‌ها و آقایان، کوچکتر‌ها و بزرگترها، همراهانی که الآن دارید از طریق شبکۀ سه سیما، برنامه را زنده نگاه می‌کنید، شمایی که بازپخش آن را از شبکه‌های محترم افق و یا شبکه‌های جهانی ولایت می‌بینید و البته کسانی که صدای برنامه را می‌شنوید، مخصوصاً شما شنونده‌های خوب رادیو معارف، که شامگاه شنبه، برنامه را از این رسانۀ رادیویی می‌شنوید. خیلی خوش آمدید به یک هفتۀ تازه از سمت خدا و به شنبه‌ای که مثل همیشه حاج آقای حسینی قمی را خدمت‌شان هستیم و برویم محضر حاج آقا باشیم دقایق پیش رو، لذت ببریم و یاد بگیریم متشکرم، سلام علیکم، آقا ارادتمند.

حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمة الله، عرض ارادت خالصانه دارم خدمت جنابعالی و همۀ مخاطبین عزیز. اجازه بفرمایید من قبل از شروع بحث، یادآوری کنم، دوشنبه‌ای که در پیش هست، شب شهادت وجود مقدس امام باقر (سلام الله علیه) هست، یعنی روز سه‌شنبه هفتم ماه ذیحجه، روز شهادت هست دیگر عزیزان فراموش نکنند إن‌شاءالله شب سه شنبه، در مجالس سوگواری و شهادت حضرت و روز سه شنبه همینطور و بعد هم که چهارشنبه، چهارم خرداد هست گرامی می‌داریم سالروز رحلت امام راحل‌مان رضوان الله علیه، پنجشنبه هم روز عرفه هست، الحمدلله این سال‌ها خیلی خوب جا افتاده دعای عرفه، خدا را شکر، در همۀ مساجد و حرم‌ها إن‌شاءالله آن برنامه ریزی را هم داشته باشیم. من یادآوری کنم جمعه هم که روز عید قربان هست. یک روایت بسیار بسیار زیبایی راجع به قربانی روز عید قربان در من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق رضوان الله علیه هست.

أم سلمه یکی از بهترین همسران پیامبر هست، به رسول خدا عرض کرد آقا عید قربان می‌رسد ما پول نداریم، آیا قرض کنیم؟ حضرت فرمودند: بله، «استقرضی»، قرض کن قربانی کن، «فإنه دیناً مقضی» این از آن بدهی‌هایی است که خداوند ادا کرده است، مطمئن باشید ادا می‌شود. بنابراین حتماً عزیزان، قربانی روز عید قربان را فراموش نکنند، اشتراک هم نمی‌توانند مشترکاً...

ملایی:با هم چند تا...

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، با هم چند تا خانواده انجام دهند یا اگر در مساجد، که همۀ مساجد این کار را می‌کنند، من همین جا یادآوری کنم، خانواده‌ها اگر قربانی انجام می‌دهند، خودشان هم می‌توانند استفاده کنند، ولی این روایتی که همیشه خوانده‌ایم «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ‏ مُحْتَاجٌ‏» (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 68) از وجود مقدس امام زمان ارواحناه فداه هست، فرمود: اگر در میان نیازمند، بستگان‌تان در میان بستگان‌تان نیازمندی هست، صدقه به غریبه نمی‌شود داد. اگر قربانی کردیم بدهیم به نزدیکان، خیلی هم سخت نگیریم حالا فقر را، در تعریفش سخت‌گیری نکنیم.

ملایی:خطش مشخص است دیگر.

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، الآن که دیگر دارند آمار می‌دهند در تهران، نمی‌دانم کسی سی میلیون نداشته باشد، می‌شود زیر خط فقر، شهرستان هم همینطور است. کسانی که حج رفتند، کسانی که حج نرفتند، بعضی‌ها فکر می‌کنند فقط برای کسانی است که سال‌های قبل حج مشرف شدند، نه، حج رفته و حج نرفته، انقدر قربانی روز عید قربان، مهم است که در حالات رسول خدا هست، پیامبر خدا در عید قربان «يَذْبَحُ‏ يَوْمَ‏ الْأَضْحَى كَبْشَيْنِ» (بحار الأنوار، ج 16، ص 274) حضرت روز عید قربان، دو تا قربانی داشتند، گفتند: آقا چرا دو تا؟ فرمودند: یکی برای خودم، دوم «عَمَّنْ لَمْ يَجِدْ مِنْ أُمَّتِهِ.» هر کسی از امت من، دلش می‌خواسته و نتوانسته من به نیابت او هم قربانی را انجام می‌دهم. بنابراین این مناسبت‌ها را إن‌شاءالله فراموش نکنیم، باز یادآوری می‌کنم خدمت همۀ عزیزان، ما دو هفته بیشتر تا روز عید غدیر نداریم، بسم الله! اگر می‌خواهند کاری انجام دهند، نگویند: آقا غفلت شد و یادمان رفت و بسم الله... این دو هفته هم إن‌شاءالله ما تصمیم داریم در چون آستانۀ غدیر هستیم، غدیری صحبت کنیم. من فقط یک روایت در آغاز بخوانم، این در تهذیب شیخ طوسی رضوان الله علیه است، شیخ طوسی می‌گویند: شیخ الطائفه بوده، بزرگ علماء شیعه است، وفات‌شان چهارصد و شصت بوده، یعنی حدود هزار سال قبل، زندگی می‌کردند. حدیث از امام صادق (علیه السّلام) است بسیار روایت زیبایی است. حضرت فرمود: «لعلک تری أن الله تبارک و تعالی خلق یوماً أعظم من غدیر» تو فکر می‌کنی خدای متعال روزی با عظمت‌تر از غدیر آفریده؟ سه مرتبه امام صادق فرمود: «لا و الله لا و الله لا و الله» من ندیدم روایتی نظیر این روایت که حضرت بخواهند یک مطلب معارفی را بیان فرمایند...

ملایی:سؤالی بگویند...

حجت الاسلام حسینی قمی: سؤالی بگویند و بعد هم سه بار قسم جلاله یاد کنند. خواهش می‌کنم عزیزان، زودتر به همه یادآوری کنید، دیگر آقا مجالی نیست اگر می‌خواهید مجلسی بگیرید، اگر می‌خواهید کتابی بخوانید، کتابی منتشر کنید، کتابی تبلیغ کنید بانی کتاب شوید، بانی اطعام شوید، روایت اطعام را آن هفته خواندم، سه بار امام صادق آدرس گفتم تهذیب شیخ طوسی، «لعلک تری» تو فکر می‌کنی خدا روزی با عظمت‌تر از غدیر آفریده؟ سه مرتبه «لا و الله» نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم.

یک مطلب دیگر هم بگویم این هم برای تشویق عزیزانی که شاید یک مقداری هنوز فکر می‌کنند اصلاً ما وظیفه‌ای نداریم. جناب آقای مولایی خواهش می‌کنم این را مخاطبین بیشتر دقت کنند، ما مکرر در تاریخ ملاحظه می‌کنیم، فراوان، کتاب‌هایی که علمای اهل سنت، در عظمت امیر مؤمنان (سلام الله علیها) نوشتند انگیزهشان چه بوده؟ وقتی امیرمؤمنان مظلوم است، آمدند کتاب نوشتند، من بعضی از نمونه‌ها را خیلی سریع بگویم.

یک کتابی است به نام خصایص أمیر المؤمنین علی بن أبیطالب، برای نسائی است نسائی وفاتش سیصد و سه هست، ما الآن هزار و چهارصد و چهل، یعنی حدوداً هزار و صد سال، بیش از هزار و صد و پنجاه سال پیش بوده، یکی از کسانی است که لابد فراوان می‌شنوید صحاح ستۀ اهل سنت، یکی از آن‌ها همین سنن نسائی است. یعنی یکی از علمای بزرگ است مثل صحیح مسلم و صحیح بخاری، یکی هم همین باصطلاح سنن نسائی هست. پس عالمی در این عظمت، در میان اهل سنت، حدود هزار و صد و پنجاه سال پیش، یک کتاب نوشته راجع به ویژگی‌های امیر مؤمنان (سلام الله علیه) مکرر چاپ شده، شاید ده‌ها بار چاپ شده، ترجمه شده.

از او سؤال کردند به چه انگیزه این کتاب را نوشتید؟ این را در این تاریخ دمشق، ابن عساکر نوشته، این داستان را، در حالات جناب نسائی. می‌گوید: دخلت دمشق، من یک وقتی در شهر دمشق رفتم، و المنحرف عن علی بها کثیر، بالأخره مرکز بنی امیه بود، دیدم در شام، کسانی که از امیر مؤمنان (سلام الله علیه) فاصله گرفتند، خیلی زیاد هستند. فصنفة این کتاب را نوشتم شاید خدا این‌ها را هدایت کند. او را گرفتند، طرفداران بنی امیه در همان شام او را گرفتند و یک کتک مفصلی به او زدند، یک جایی یادم است محدث قمی رضوان الله علیه می‌نویسد، در اثر همین کتک‌ها از دنیا رفت، خیلی او را زدند، که تو چرا برای امیر مؤمنان (سلام الله علیه) کتاب نوشتی، به او اعتراض کردند که یک کتاب همه باید در خصایص معاویه بنویسی، گفت: شما خصایص و ویژگی‌هایی بیاورید تا من بنویسم حالا این مفصل است. غرض اگر این عالم با عظمت اهل سنت، هزار و صد و پنجاه سال پیش، کتاب می‌نویسد انگیزه‌اش این است می‌گوید: رفتم در شام، دیدم خیلی‌ها امیر مؤمنان (سلام الله علیه) را نمی‌شناسند، نوشتم شاید خدا آن‌ها را هدایت کند.

مثال دوم، ما یک کتابی داریم به نام شواهد التنزیل، برای حاکم حسکانی، تقریباً برای هزار سال قبل است خیلی جالب است، اسم کتاب پیداست شواهد تنزیل آیات قرآن، شأن نزولش چیست؟ شأن نزول آیات قرآن. به او گفتند: برای چه این کتاب را نوشتی؟ می‌گوید: من در یک جلسه‌ای رفتم، دیدم عده‌ای می‌گویند: هیچ آیه‌ای در شأن امیر مؤمنان نازل نشده، صحبت سورۀ هل أتی شد، گفتند: نه هل أتی، بلکه هیچ آیه‌ای در شأن امیر مؤمنان نازل نشده است. این عالم اهل سنت، می‌گوید: من به قدری ناراحت شدم، از آن جلسه که برگشتم، فوری شروع کردم به عجله، آیات و روایاتی که در شأن امیر مؤمنان بود، برای اینکه دیدم آن جا به امیر مؤمنان ظلم می‌شود. بعد در این کتابش، تازه می‌گوید: به عجله، دویست و سیزده آیه که در شأن امیر مؤمنان است آورده. بیش از هزار و صد روایت که در شأن امیر مؤمنان است. بعد می‌گوید: امیر مؤمنان صد و بیست ویژگی دارد که «لم یشترک معها أحداً من الصحابه» خاصّ امیر مؤمنان است هیچ کسی با حضرت شریک نیست.

پس بنابراین ببینید اگر آقای حاکم حسکانی، مظلومیت امیر مؤمنان را می‌بیند یک کتاب می‌نویسد، نسائی مظلومیت امیر المؤمنین را در شام می‌بیند یک کتاب می‌نویسد، آن وقت ما باید چه کار کنیم؟

مثال سوم را بزنم. حاکم نیشابوری، به او می‌گویند: امام الحدیث، برای اوایل قرن پنجم هست، وفاتش چهارصد و پنج است، کتاب دارد فضائل فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها) به این گفتند چرا؟ این‌ها نوعاً انگیزه‌شان این بود که می‌رفتند یک جایی، دیدند امیرالمؤمنان مظلوم است، عالم اهل سنت است ولی وقتی مظلومیت امیرالمؤمنین را می‌بیند، یک کتاب می‌نویسد.

حالا من سؤالم این است از این سؤالات خیلی زیاد داریم دیگر نمی‌خواهم مثال بزنم. اگر یک عالم اهل سنت، مظلومیت حضرت را می‌بیند یک کتاب می‌نویسد، ما باید چه کار کنیم؟ در آستانۀ غدیر، دو هفته مانده به غدیر، داریم می‌بینیم نام امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) خیلی باید بهتر از این، بچه‌های خودمان، جوان‌های خودمان، فرزندان خودمان، باید غدیر را خیلی با عظمت‌تر برگزار کنیم إن‌شاءالله کوتاهی نکنیم.

ملایی:إن‌شاءالله. این برای مطلع برنامه، فوق العاده است جای تشکر دارد. یک جمله‌ای بخش اول فرمایش شما را کامل کنم دیگر باید در محضر حضرتعالی باشیم دوباره. حاج آقا در مورد قربانی حالا هم عید قربان است که در پیش است و هم عید سعید غدیر، که پیش رو هست صحبت فرمودند، زیر نویس‌های برنامه را، بعضی از اوقات یک نگاه بکنید، همینطور که حرف‌های حاج آقا را می‌شنوید و تماشا می‌کنید چهرۀ حاج آقا را، زیر نویس‌ها در مورد قربانی اطلاعات خوبی به شما می‌دهد. من هم یک راهی را حالا می‌گویم بعداً صحبت‌ها طولانی نشود به آن توجه بفرمایید. حاج آقا...

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، بسم الله الرحمن الرحیم، بحثم را از اینجایی شروع می‌کنم یکی از علمای بزرگ شیعه هست، به نام علامه قاضی کراجکی، این بزرگوار را من خیلی کوتاه معرفی کنم که می‌خواهم به اصل بحث بپردازم، شاگرد شخصیت‌هایی مثل شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی هم بوده اساتید فراوانی داشته از جمله این‌ها بودند.

خودش استاد خیلی از بزرگان بوده، بیش از هشتاد کتاب تألیف کرده، علمای اهل سنت، علمای شیعه، در عظمت او مطالب فراوانی دارند مثلاً ذهبی یک جمله‌ای راجع به او دارد، ذهبی از علمای اهل سنت است، می‌گوید: رأس الشیعه، از بزرگان شیعه است. «کان نحویاً متکلماً لغویاً منجماً طبیباً» لغوی بوده، نحوی بوده، کلامی بوده، منجم بوده، طبیب بوده، علمای شیعه هم فراوان. مثلاً شیخ حر عاملی رضوان الله علیه راجع به ایشان نوشتند: «عالم متکلم فقیه محدث» علامه مجلسی راجع به ایشان می‌نویسد: «من اجلاء العلماء و الفقهاء و المتکلمین» یعنی از علمای بسیار با جلالت شیعه هست. کتاب‌های فراوانی دارد یک کتابی هم دارد به نام کنز الفوائد، خیلی معروف و مشهور است، علامه مجلسی می‌فرماید راجع به این کتاب‌شان، می‌فرماید: هر کسی بعد از این مرد بزرگوار، در این موضوع کتاب نوشته، حتماً یکی از مصادرش، کنز الفوائد علامه کراجکی رضوان الله علیه بوده. جالب است شهید اول با همۀ عظمتی که دارد او را علامه می‌نامد، این کتابی که من می‌خواهم بگویم از میان هشتاد کتاب، یک کتابی دارد التعجب، اسم کتابش است التعجب. می‌گوید: آقا من چند تا علامت تعجب، علامت سؤال دارم در موضوع امامت، خیلی محترمانه، خیلی متین، خیلی مؤدبانه، این را من بارها عرض کردم جناب آقای مولایی، اصلاً در بحث‌های کلامی واقعاً باید احترام رعایت شود، ادب رعایت شود، اگر بخواهد کلام اثر گذار باشد، باید با آداب باشد از ائمه (علیهم السلام) یاد بگیریم، ایشان هم همین گونه بود. می‌گوید: من در بحث، دعوا ندارم توهین نمی‌کنم، چند تا علامت سؤال دارم، علامت تعجب، کسی این‌ها را به من جواب بدهد. این کتاب هم عربی‌اش در دسترس هست فراوان و هم فارسی آن. حالا من عربی آن را بگویم چون بسیاری از فضلای بزرگوار، مباحث‌ را می‌بینند و عنایت دارند و لطف دارند به بحث ما. در این نرم افزار جامع الأحادیث،

ملایی:التعجب را...

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، نرم افزار جامع الأحادیث، هزاران کتاب در آن هست، کافی هست، کتب اربعه، بسیاری از کتب، این هم در همان نرم افزار جامع الأحادیث هست التعجب، علامه کراجکی، راحت می‌توانند آن جا ببینند، شاید نخواهند خریداری کنند چون این کتاب خیلی هم مفصل نیست، اصلش شاید حدود پنجاه شصت صفحه است، حالا حاشیه زدند شرح کردند، توضیح دادند، با مقدمات و مؤخر، یک مقداری طولانی شده. ترجمه به فارسی هم شده، دو تا ترجمه دارد، ترجمه‌ها را م عزیزان می‌توانند پی دی اف آن را، در فضای مجازی پیدا کنند، خیلی آثار را خودشان ببینند، خیلی مفصل نیست. من خواهش می‌کنم تا غدیر لااقل این کتاب را، حالا این پنجاه صفحه، شصت صفحه کتاب برای ما خواندنش... ترجمۀ فارسی آن، دو تا ترجمه دارد یکی به نام گنجینۀ معارف شیعه، یکی این چون دنبال همان کنز الفوائد است خیلی مفصل است دو جلد است، یک کتاب دیگری هست حیرت نامه، عربی التعجب، حیرت نامه فارسی‌اش می‌شود. این هر دو را شما بزنید بلافاصله در فضای مجازی بزنید ترجمه التعجب، پی دی اف آن می‌آید آقا این را ببینید یا پرینت بگیرید، یا همین گونه خودتان مطالعه بفرمایید، حیف است این را از دست بدهید.

بنابراین استدلال‌های بسیار محکم، حالا ما می‌خواهیم بحث بکنیم بگوییم: آقا فلان آیه، فلان سوره، فلان حدیث، کجا و کجا، گاهی مخاطب یادش می‌رود مراجعه نمی‌کند. اما نه علامت سؤال و علامت تعجب‌هایی که خیلی محکم است ولی خیلی روان است، در حالی که خیلی محکم است، خیلی روان و روشن هست. من اگر برسم إن‌شاءالله خداوند به وقت‌مان برکت بدهد، اگر بتوانم ده تا از این علامت سؤال‌های این کتاب را خدمت عزیزان خیلی سریع بگویم.

ملایی:امروز، خیلی عالی است.

حجت الاسلام حسینی قمی: علامت تعجب اول، سؤال اول می‌نویسد همه قبول دارند، عامه، خاصه، شیعه، اهل سنت همه قبول داریم که وصیت در اسلام، خوب است. آدم باید وصیتنامه داشته باشد، ثواب و فضیلت دارد شرافت دارد وصیت نکردن، کوتاهی است در قرآن این آیه را همه سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ صد و هشتاد همه بلد هستند، کتب علیکم! قرآن است «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ» (بقره، 180) آقا وصیت نامه داشته باشید، اسلام خیلی سفارش کرده. ما چند بار بحث وصیت را اینجا مطرح کردیم، یک بحث خیلی مهمی است متأسفانه الآن مؤمنین، مردم مسلمان‌ها، بی‌توجهی می‌کنند از دنیا می‌روند، هزار تا گرفتاری برای خودشان پیش می‌آید برای وارث‌هایشان پیش می‌آید. وصیت نامه لازم است، حتی می‌دانید گاهی واجب است، اگر من دینی به گردنم باشد، حق الناسی به گردنم است باید بنویسم. آقا حداقل طلبکاری را بنویس! بعد گرفتار نشوید. نمازی روزه‌ای حجی باید بنویسم، امانتی از کسی نزد من است، باید بنویسم اون بیچاره به امانتش برسد بعد از مرگ، امانت از بین نرود. پس وصیت نامه یا واجب است یا مستحب است و روایتی که عامه و خاصه... این روایت برای اهل سنت است، در صحیح مسلم، رسول خدا فرمود: «لا ینبغی لمراء المسلم» سزاوار نیست مسلمان، شب را به روز بیاورد «إلا و وصیته مکتوبة» وصیت نامه‌اش نوشته باشد، آماده باشد. پس اصل وصیت را همه قبول داریم، یک علامت سؤال یا علامت تعجبی هست، چطور می‌شود پیامبر به امتش، داشتن وصیت را بر امت خودش، واجب بداند ولی خودش از دنیا برود و وصیت نکرده باشد. این واقعاً می‌شود؟ این سؤال است هر کسی این سؤال را جواب بدهد، نه دعوا داریم، نه چیزی داریم، پیامبری که بر امتش وصیت واجب کرد، خودش یادش رفت وصیت کند، امکان دارد این؟ مخصوصاً ایشان تذکر می‌دهد که پیامبر خدا، همسرانی داشتند، فرزند داشتند، دین گردن ایشان بود، پول‌هایی، اماناتی گردن حضرت بود، وعده‌هایی داده بودند، نباید می‌فرمودند: آقا زن و همسران من ارث‌شان چه می‌شود؟ وصیت نمی‌خواست، وصیت من چه می‌شود؟ امانت‌هایی که پیش من هست چه می‌شود؟ دینی که به گردنم هست، می‌شود یک پیامبری به امتش بگوید: وصیت واجب است و خودش یادش برود؟

ملایی:این یک سؤال است دیگر...

حجت الاسلام حسینی قمی: یک سؤال است. یک ادامه‌ای دارد این هم جالب است، وقتی این را می‌گوییم خیلی عجیب به نظر می‌رسد، می‌گویند: نه آقا این حرف‌ها چه هست؟! قبول داریم پیامبر وصیت کرده، نه ما می‌گوییم، چون خود امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، چند تا جا فرمودند من وصی پیامبر هستم، در اشعار عربی آمده، مفصل است از قدیم، می‌گویند: نه آقا ما قبول داریم، پیامبر وصیت کرده، ولی به چه چیزی وصیت کرده؟ فقط وصیت کرد، به آن اموالی که در اختیارش هست، راجع به ارثش، اموالش، اما راجع به اصل مسئلۀ جانشینی بعد از خودش، وصیت نکرده، آن را کاری نداشت وصیت داشته، ولی نه اینکه شما می‌خواهید نتیجه بگیرید که وصیت کرد که جانشین من چه کسی باشد، نه راجع به آن چیزی نفرمود. اما راجع به اموال و مال یملک خودش وصیت کرده.

ما تا می‌گوییم چطور راجع به املاک خودش وصیت کرده، بسم الله از آن طرف وقتی می‌گوییم اموال پیامبر، وصیت پیامبر راجع به اموال‌شان چه بوده؟ راجع به اموال‌شان چه وصیتی کردند؟ راجع به فدک چه فرمودند؟ آقا بسم الله اگر فرمودند چه بوده؟ می‌گویند: نه، یک روایتی است از پیامبر است در منابع دست اول اهل سنت است، که «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ» (تفسیر القمی، ج 2، ص 156) ما پیامبران ارثی به جا نمی‌گذاریم، «مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» هر چه از ما به جا ماند... ببینید پس نشد، از یک طرف می‌گوییم: امکان دارد پیامبر، وصیت نکرده باشد، نمی‌شود بگوییم که وصیت... می‌گویند: نه وصیت کرده، ولی نه راجع به جانشینی‌اش وصیت کرده باشد، نه راجع به اموال خودش. راجع به اموال، پس وصیت کردند، راجع به فدک چه فرمودند؟ راجع به دخترشان فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) چه فرمودند؟ راجع به همسران‌شان، می‌گویند: نه، آن هم باز یک روایت دیگر داریم که حضرت فرموده: اصلاً ما ارثی به جا نمی‌گذاریم، بالأخره باید این را جواب داد آیا این حرف اول است یا حرف دوم است؟

علامت سؤال دوم، من خیلی دارم با عجله می‌گویم می‌خواهم در حقیقت بحثم، انگیزه‌ای شود که خود دوستان بروند کتاب را بگیرند.

ملایی:بله، برویم کتاب را نگاه کنیم.

حجت الاسلام حسینی قمی: سؤال دوم، در تاریخ اسلام هست، پیامبر خدا اگر دو روز، اگر سه روز، اگر یک هفته می‌خواستند از مدینه بیرون بروند، کسی را جانشین خودشان قرار می‌‌دادند، مخصوصاً می‌دانید حالا پیامبر خدایی که الآن ایام حج پیامبر، حجة الوداع، جانشین تعیین کردند، یک سفر دو روزه می‌رفتند، سه روزه می‌رفتند، بعد می‌شود پیامبری که برای سفر سه روزه، یک هفته‌ای، یک ماهه، جانشین تعیین می‌کردند برای خودشان در مدینه، می‌شود از دنیا رفتند، سفر جاودانه داشتند ولی یادشان نبوده که کسی را جانشین انتخاب بکند؟! علامت سؤال و علامت تعجب است، بحث هم نداریم اگر شما هم باور می‌کنید که برای سفر سه روزه، جانشین تعیین کند...

ملایی:ولی برای یک سفر ابدی...

حجت الاسلام حسینی قمی: آن وقت مخصوصاً ببینید روزی که پیامبر از دنیا می‌رفتند، هم تهدید دشمنان خارجی بوده و هم دشمنان داخلی بوده، آقا امت را همین گونه رها کردند، می‌شود؟ ببینید آن همه تعدد دشمنان خارجی، دشمنان داخلی... خدا رحمت کند علامۀ طباطبایی رضوان الله علیه، یک جایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در زمان پیامبر، بیش از ثلث مدینه، بیش از یک سوم مدینه، منافق بوده، خیلی آمار عجیبی است یعنی مدینه‌ای که پیامبر در آن حضور داشتند، وقتی می‌خواستند از دنیا بروند، دو سومش مؤمنین بودند، یک سوم بیش از یک سوم آن منافق بودند. نباید رسول خدا نگران این منافقین باشند که آقا من تعیین تکلیف بعد از خودم را تعیین کنم. سوره داریم به نام سورۀ منافقون، سورۀ برائت، صد و نوزده آیه دارد، بیشتر آیاتش راجع به نقشه‌های منافقین است چطور می‌شود پیامبر...

الآن ببینید همین الآن ماه ذیحجه است، آقایان و خانم‌ها إن‌شاءالله موفق هستن شب‌ها، بین مغرب و عشاء، نماز واعدنا می‌خوانند «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ» (أعراف، 142) حضرت موسی سی روز می‌خواست برود، ده روز هم اضافه شد، درست؟ «وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني‏ في‏ قَوْمي»

ملایی:آقا جای من باش تا بیایم...

حجت الاسلام حسینی قمی: ما اینجا برای یک سفر سی روزه، اینجا جای من باش تا من بر گردم، بعد می‌شود برای یک سفر جاودانه... یک تعبیری دارد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در نهج البلاغه، من اشاره می‌کنم اصلاً خودشان ببینند، خیلی تعبیر زیبایی است حضرت می‌فرماید: خلّف فیکم «خَلَّفَ‏ فِيكُمْ‏» (نهج البلاغه، ص 44) خطبۀ اول نهج البلاغه است، اولین خطبۀ نهج البلاغه، «خَلَّفَ‏ فِيكُمْ‏» پیامبر در حالی از دنیا رفت «خَلَّفَ‏ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ فِي أُمَمِهَا» بقیۀ انبیاء چه کردند؟ شما یک پیامبر را، پیدا کنید از دنیا رفته باشد، جانشین تعیین نکرده باشد! یک پیامبر را پیدا کنید، دو روز، سه روز، دو هفته، ده روز، از شهر رفته باشد بیرون، برای خودش جانشین تعیین نکرده باشد. حسب کاری که همۀ انبیاء کردند، پیامبر ما کار همۀ انبیاء را ادامه می‌دهیم. «خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ ... إِذْ لَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلًا» امت را مهمل رها نکرد، «بِغَيْرِ طَرِيقٍ وَاضِحٍ» راه واضح را نشان‌شان ندهد؟ «وَ لَا عَلَمٍ قَائِمٍ» یک علم را نشانه... می‌شود پیامبر این کار را کند؟ عرض کردم هر شب دارید نماز می‌خوانید، «وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني‏» برادر اینجا جانشین من باش تا من برگردم.

این هم از این مسئله، جالب است من این کتاب را اشاره کنم، مثلاً علماء اگر عزیزان فضلاء دنبال این بحث مفصل باشند، یکی از طلبه‌های جوان اخیراً دیدم نوشتند به من دادند، من یادداشت کردم به نام اسم کتاب را گذاشتند، الإنتصاب، یعنی انتصاب با صاد، انتصاب یعنی چه؟ یعنی کسانی را که پیامبر به عنوان جانشین برای خودشان نصب کرده. ایشان یک کتاب نوشته که آقا رسول خدا در ده سال مدینه، حکومت تشکیل دادند، قدم به قدم، سفر می‌رفتند، جانشین تعیین می‌کردند مثال زدند من می‌خواهم مثال‌ها را بخوانم، خیلی زیاد است. در صلح حدیبیه، سال ششم، نمیرة بن عبدالله را جانشی خودشان قرار دادند. در عمرة القضاء سال هفتم، أبی‌ذر غفاری را جانشین خودشان قرار دادند، در حجة الوداع ابو دجانه را... پیامبر می‌دانید بیست و هفت غزوه داشته، فرق غزوه و سریه چیست؟ غزوه آن جنگ‌هایی هست که حضرت خودشان حضور داشتند، یعنی خودشان از مدینه می‌رفتند. ببینید تاریخ اسلام است در این بیست و هفت غزوه‌ای که رسول خدا رفتند، گاهی جنگ سه روز طول کشیده، جنگ أحد دو روز طول کشیده، ولی جانشین تعیین کرده رسول خدا. اسامی این‌ها را آوردند در جنگ بدر عبدالله بن روائح جانشین بود، در جنگ أحد ابن أبی مکتوم بود، در جنگ بدر... گاهی دو روز بوده، گاهی پنج روز بوده، گاهی یک هفته بوده، دو هفته بوده، این هم مطلب دوم. سؤال کردیم هیچ دعوایی هم نداریم، یک کسی به این سؤالات جواب بدهد.

سؤال سوم، ببینید گاهی می‌گویند... این علامت تعجب سوم است، می‌گویند: آقا اگر پیامبر چیزی فرموده بود راجع به امیر مؤمنان، جانشینی خودشان، شما می‌گویید: غدیر بوده، ده‌ها هزار جمعیت، اگر رسول خدا اعلان کرده بود اختلاف نمی‌افتاد بین امت، پیامبر محبوب دل‌ها بود، حضرت می‌خواستند وضو بگیرند، سر آب وضوی پیامبر، دعوا می‌شد تبرکاً ببرند، مگر امکان دارد پیامبری در جمع مردم، در غدیر، قبل از غدیر، هزاران بار فرموده باشد در غدیر مقابل ده‌ها هزار نفر اعلان کرده باشد، بعد امت نپذیرفته باشند؟ این امتی که این پیامبر را دوست داشتند، این سؤال است سؤال خیلی مهمی است زیاد هم مطرح می‌کنند.

بعد ایشان خیلی زیبا جواب داده، می‌فرماید: من نمونه‌های فراوانی برایتان می‌آورم که رسول خدا، مواردی را اعلان کردند ولی باز اختلاف بود بین امت، ای نگونه فکر نکنید که هر چه پیامبر گفته بود، اختلاف نمی‌شد. مثال‌ها را بزنم، خیلی مثال‌های قشنگی است. آقا سؤال! آیا رسول خدا وضو که می‌گرفتند، مخفی وضو می‌گرفتند یا جلوی چشم مردم وضو می‌گرفتند؟ جلوی چشم مردم وضو می‌گرفتند. الآن ما در وضوی‌ چرا انقدر اختلاف داریم؟

ملایی:چند شکل داریم...

حجت الاسلام حسینی قمی: چقدر وضو دارد؟ آقا دست را چطوری باید بشوییم؟ مسح سر، دیدیم دیگر ما مسح می‌کنیم، بعضی‌ها گوش را مسح می‌کنند، بعضی‌ها سر را می‌شویند، ما پا را مسح می‌کنیم، بعضی‌ها پا را می‌شویند، بعضی‌ها روی کفش می‌گویند آقا مسح روی کفش هم اشکالی ندارد. آقا وضوی پیامبر چطوری بوده؟

ملایی:این همه دفعات دیده بودند...

حجت الاسلام حسینی قمی: دیده بودند باز اختلاف شد، نگویید: اگر پیامبر فرموده بود اختلاف نمی‌شد. مثال دوم، آقا اذان! آیا اذان را یواشکی می‌گفتند یا بالای مناره می‌گفتند؟ اذان زمان پیامبر، ده سال حضرت در مدینه مسجد النبی حکومت داشتند، نماز می‌خواندند، پشت پستو که مؤذن اذان نمی‌گفت، در مناره اذان می‌گفت سه وعده اذان می‌گفت، آقا چطوری اذان گفتند؟

ملایی:اصلاً اذان فلسفه‌اش بلند گفتن است.

حجت الاسلام حسینی قمی: اعلان است. الآن ما چرا در اذان اختلاف داریم؟ تعقیب‌ها فرق دارد...

ملایی:آن‌ها یک جور است...

حجت الاسلام حسینی قمی: نگویید: اگر پیامبر گفته بود! مثال سوم، آقا نماز را پیامبر یواشکی خواندند یا جلوی جمع نماز خواندند؟ نماز که یواشکی نخواندند، امامت مسجد... چرا ما در نماز انقدر اختلاف داریم؟ آقا رسول خدا نماز‌شان بسم الله الرحمن الرحیم، بسم الله را بلند می‌گفتند یا آهسته می‌گفتند؟ الآن اختلاف است. ما می‌گوییم: بسم الله را باید بلند گفت، عده‌ای بسم الله را آهسته می‌گویند، بالأخره پیامبر کدام را گفتند؟ رسول خدا دست بسته نماز می‌خواندند، نمی‌خواندند... این‌ها را نگویید اگر گفته بود، راجع به بسم الله الرحمن الرحیم، جالب است، یک عبارتی بگویم حتماً برای مخاطبین عزیز هم جالب است.

می‌دانید یکی از مفسرین اهل سنت، فخر رازی است. فخر رازی تقریباً برای هفتصد سال پیش است، تفسیری دارد به نام تفسیر کبیر، واقعاً هم کبیر است، خیلی مفصل است تفسیرش، خیلی مفصل است! یاد کنم خدا رحمت کند مرحوم آیت الله معرفت رضوان الله علیه، استاد ما بودند ایشان در علوم قرآن. یک وقتی من از ایشان سؤال کردم گفتم: آقا فخر رازی، جایگاهش در میان مفسرین اهل سنت چه جایگاهی است؟ ایشان می‌فرمود، می‌فرمود: تمام مفسرین اهل سنت، که بعد از فخر رازی، تفسیر نوشتند حتماً از تفسیر فخر رازی استفاده کردند. یعنی استاد همۀ مفسرین اهل سنت است در این هفتصد هشتصد سال. درست است؟ بعد جالب است وقتی همین اول قرآن، تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم را می‌خواهد بگوید، این یکی از مسائلی که مطرح می‌کند همین است خیلی هم عرض کردم مفصل وارد می‌شود، مسئلۀ اول، دوم، سوم، دهم، بیستم، سی‌ام، چهل‌ام پنجاه‌ام، انقدر مفصل تفسیر می‌کند می‌گوید: یکی از مسائل این است آیا بسم الله الرحمن الرحیم را باید آهسته بگوییم یا بلند بگوییم؟ بحث می‌کند همۀ ادله را آخرش می‌گوید، خیلی زیباست می‌گوید: عین عبارت است «أما فقد سبت بالتواتر أنّ امیر المؤمنین أن علی بن أبیطالب، کان یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم» می‌گوید: مسلم است که علی بن ابیطالب امیر مؤمنان بسم الله را بلند می‌گفت «و من اقتدی فی دینه بعلی فقد اهتدی» می‌گوید: منم هم نظرم این است که بلند بگویم، چون هر کسی دینش را از علی بن ابیطالب بگیرد، هدایت می‌شود. قطعاً ثابت شده مسلم است عین عبارت است هشتصد سال پیش، همه مهمان سفرۀ او هستند در میان مفسرین، اهل سنت، می‌گوید: «أنّ امیر المؤمنین أن علی بن أبیطالب، کان یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم» بسم الله را حضرت بلند می‌گفت: «سبت بالتواتر» مسلم است «و من اقتدی فی دینه بعلی فقد اهتدی» آقا چرا ما در بسم الله انقدر اختلاف داریم؟

آقایان دیدند، نماز میت... پیامبر نماز میت می‌خواندند، یواشکی می‌خواندند یا جلوی جمع می‌خواندند؟ نماز میت را که یواشکی نمی‌خواندند، نماز میت را باید چطوری بخوانیم؟ نماز میت چطوری است؟ الآن ما چند تا تکبیر می‌گوییم در نماز میت؟ ما پنج تا الله اکبر می‌گوییم، برادران اهل سنت چند تا می‌گویند؟ چهار تا. آقا بالأخره پیامبر پنج تا می‌گفت یا چهار تا می‌گفت؟

ملایی:یک سؤال است دیگر...

حجت الاسلام حسینی قمی: سؤال است پس نگویید اگر پیامبر در غدیر، اعلان کرده بود، مکرر اعلان کرده بود جانشینی امیر مؤمنان (سلام الله علیه) را اختلاف نمی‌شد، در اذانش ببینید، در نمازش ببینید، در وضویش ببینید، در حجش ببینید، خیلی چیزها را ایشان بیان کردند ولی...

ملایی:خیلی چیزها را ایشان بیان کردند ولی ...

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، حج پیامبر که مخفی نبوده، یک جماعتی... اصلاً اعلان کردند همه با من بیایید، آقا بسم الله، الآن اختلاف است آیا حج‌شان، حج تمتع بوده؟ حج قران بوده، حج افراد بوده، یک مثال قشنگ دیگری ایشان می‌زند، این هم خیلی قشنگ است آقا در زمان پیامبر، پیامبر خدا حد الهی جاری می‌کردند، حدود را اجرا می‌کردند. آیا رسول خدا حد الهی که می‌خواستند جاری کنند در حد سارق، چطوری می‌کردند؟ دزد، آیا از انگشت قطع می‌کردند؟ از مچ قطع می‌کردند؟ بالاتر... می‌دانید این اختلاف مهم است. ما می‌گوییم در نگاه ما این است که نه آقا، باید مرحلۀ اول چهار انگشت... خب آقا مگر در مقابل چشم همۀ عالم مردمی که در مدینه بودند، در محضر پیامبر بودند حدود اجرا نمی‌شد؟ یا مثال دیگر این را هزار بار شنیدم، رسول خدا در بستر رحلت‌شان بودند، فرمودند: «لعن الله من تخلف عن جیش اسامه» یک لشکری راه انداختند لشکر أسامة بن زید، فرمودند: بلند شوید با این بروید، پیامبر زنده بود نمی‌رفتند! حضرت فرمودند: لعنت، خدا لعنت کند هر کسی از این لشکر تخلف کند. پیامبر در قید حیات بودند زنده بودند، این داستان باز در منابع اهل سنت هست، صحیح مسلم دارد، منابع شیعه هم دارد، در تقسیم غنایم، جنگ حنین، حضرت آمدند غنایم را تقسیم کنند یک کسی به پیامبر گفت... یک جسارتی کرد گفت: إعدل یا محمد...

ملایی:به اسم...

حجت الاسلام حسینی قمی: (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: آقا با عدالت تقسیم کنید، حضرت نگاهی کردند فرمودند: «فمن یعدل إلا مع اعدل» من به عدالت تقسیم نکنم...

ملایی:کی از او عادل‌تر بوده؟

حجت الاسلام حسینی قمی: یعنی پیامبر بوده، حی و حاضر، کسی بیاید به پیامبر بگوید: تو به عدالت رفتار کن. یا همین آیه‌ای که الآن خواندیم، آقا می‌گویند: اگر پیامبر گفته بود، اگر پیامبران می‌گفتند، اختلاف نمی‌شد. خدا رحمت کند مرحوم علامه طبرسی رضوان الله تعالی علیه، در تفسیر مجمع البیان، می‌نویسد: همین ایامی که حضرت موسی به میقات رفت. میقات سی روز تمام شد «أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ» (أعراف، 142) الآن آن ده روز تکمیل و تمیم میقات هستیم، سر چهل روز هم حضرت برگشت. دید ده روز دیر کرد، حضرت موسی فقط ده روز دیر کرد یعنی گفت: من سی روزه می‌روم، تا روز سی‌ام تمام شد، سی و یکم، سامری گفت: دیدید موسی نیامد! بیایید من خودم برایتان خدا درست کنم. چه درست کرد برایشان؟ گوسالۀ سامری. یک هفته طول کشید تا این گوساله، آماده شد. یک روزه که نبود چون دارد در قرآن هست، در روایات هست، طلاها را گرفت و یک نقشه‌ای ریخت و یک هفته طول کشید، «عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ» (اعراف، 148) یک صدایی هم می‌دادند می‌گفت: این خوب است، این گوساله خدای ما. علامه طبرسی می‌نویسد، سه روز فقط وقت داشت مردم را به گوساله پرستی دعوت کند، سه روز! یک هفته که آماده شد، سه روز باور می‌کنید در سه روز، ایشان می‌نویسد: ششصد هزار گوساله پرست، تحویل حضرت موسی داد. حضرت موسی وقتی برگشت ششصد هزار... آقا حضرت موسی رفته بود میقات، به این‌ها گفته بود من می‌روم، این هم هارون جانشین من است، ده روز دیر کرد، یک هفته هم که گوساله را آماده می‌کردند، سه روز، ششصد هزار گوساله... پس نگویید آقا ببینید پیامبری با یک هفته تأخیرش، بعید است اگر پیامبر یک چیزی گفته باشد، دیگر هیچ امتی مخالفت نمی‌کند.

باز جالب است این داستان در صحیح بخاری هست، در صلح حدیبیه، بنا شد صلح کنند، کار دیگر ؟؟؟ به مکه نرسیدند با اینکه قرار بود بروند مکه، حضرت فرمودند: نه، سفر بعد می‌رویم، شما الآن بروید با اینکه احرام پوشیده بودند، فرمودند: نه، بروید قربانی کنید، إن‌شاءالله خدا وعده داده یک سفر دیگر. این عبارت صحیح بخاری است، می‌نویسد: وقتی پیامبر به آن‌ها فرمود بلند شوید بروید قربانی کنید، حلق کنید، همین جا تمام، ما امسال وارد مکه نمی‌شویم، سفر بعد... عین عبارت صحیح بخاری این است، وقتی حضرت به این مردمی که همراه حضرت بودند، کفار نه،

ملایی:مدعی پیروی‌اند!

حجت الاسلام حسینی قمی: عین عبارت صحیح بخاری این است: «و الله ما قام منه رجل» یک نفر بلند نشد! گفتند: نه، تو به ما وعده دادی، ما امسال مکه می‌رویم طواف می‌کنیم و اعمال به جا می‌آوریم. ما از احرام بیرون نمی‌آییم باید برویم! بابا دستور خداست، صلح نوشتیم، صلحنامه نوشتیم، صلح حدیبیه نوشتیم خدا وعده داده یک سفر دیگر می‌رویم، «ما قام منه» سه مرتبه حضرت فرمود، کسی نرفت حضرت ناراحت شدند بلند شدند رفتند.

یا این سورۀ جمعه را همه بلد هستید، آقا پیامبر خدا داشته خطبه می‌خواند «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً» (جمعه، 11) شما همچین فکر می‌کنید اصحاب پیامبر، همه فرشته بودند، معصوم بودند، همه عادل بودند. یک وقتی مفصل بحث عدالت صحابه را مطرح کردیم، کجا آقا چه کسانی پای نماز جمعۀ حضرت بودند؟ دشمنان که نبودند، «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً» یک صدا آمد که آقا یک جنس تازه‌ای رسیده، این‌ها برای اینکه برسند دست اول، جنس را ببرند، پیامبر سر خطبه ایستاده بودند همه رفتند! این است که شما تصور کنید که آقا حتماً همیشه این‌ها... یا در جنگ‌ها ایشان مثال می‌زند، این همه جنگ‌هایی که پیامبر را تنها گذاشتند، این آیۀ صد و پنجاه و پنج سورۀ آل عمران، عزیزان ببینید قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ» (آل عمران، 155) آن وقت جنگ أحد، پیامبر را گذاشتند و فرار کردند، پیشانی پیامبر مجروح شد، دندان پیامبر شکسته شد، هزار بار این را شنیدیم! فکر نکنید که حالا هر چه تا می‌گوییم اصحاب، همه تسلیم بودند و هر چه پیامبر می‌خواست بفرماید. این هم یک نکته بود.

یک نکتۀ دیگر من اضافه کنم، می‌خواستم ده تا را بگویم، سه مورد را گفتم، این چهارمی را بگویم و محضر قرآن برویم.

ملایی:یک کار دیگر هم می‌توانیم بکنیم، هفتۀ آینده، حالا دیگر نزدیک‌تر هم شده‌ایم، آن جا قول بدهید، آن جا برایمان کامل کنید.

حجت الاسلام حسینی قمی: پس من یک مطلبی قبل از اینکه شرفیاب محضر قرآن شویم، من خواهش می‌کنم عزیزان ببینید در این دو هفته‌ای که باقی مانده، عرض کردم هر کاری بلد هستیم راجع به امیر المؤمنین (سلام الله علیه) انجام دهیم، مخصوصاً کتاب مطالعه کنید، آقا تبلیغات خیلی خوب است، شعائر خیلی خوب است همۀ این‌ها باید باشد، حتماً باید باشد ولی فرزندان‌مان را تشویق کنیم، خودمان هم اهل کتاب باشیم، یکی از بهترین هدایا، هدیۀ کتاب است از جمله این مجموعه‌ای که من امروز همراه خودم آوردم، این کتاب برادر بسیار بزرگ و عزیزمان جناب آقای کاشانی، آقای حامد کاشانی، این سه جلد هست، قبله، کعبه زاد هشتاد پرده از فضائل و ویژگی‌های امیر المؤمنین (علیه السّلام)، انصافاً جناب آقای کاشانی در این بحث امیر مؤمنان (سلام الله علیه) بحث امامت و ولایت، خیلی کار کردند، انصافاً باید گفت، شاید ایشان ده‌ها برابر ما و امثال من، ده‌ها برابر ما کار کردند تخصص‌شان بحث امامت است، ولایت است، خیلی خیلی... من خودم یکی از مستمعین ثابت سخنرانی‌های ایشان هستم، پریشب در فضای مجازی به ایشان پیام دادم آقا تو را خدا به رفقا بگویید، این کانال شما را به روز رسانی کنند، من مدتی است سخنرانی شما را گوش نکردم، الآن یک ماه است سخنرانی‌هایتان را نگذاشتند.

ملایی:من می‌توانم داشته باشم؟

حجت الاسلام حسینی قمی: بله، می‌دهم خدمت شما، چون ایشان یک کانالی دارند خیلی هم ماشاءالله پنجاه هزار تا فقط در ایتا، مخاطب دارند عزیزان هم عضو شوند، خیلی خوب است. من اگر ایشان هر جایی سخنرانی داشته باشند، مقید هستم واقعاً مقید هستم بقیۀ رفقا هم همینطور ولی برای ایشان مقید هستم گوش می‌دهم، استفاده می‌کنم این کتاب، این سه سال باصطلاح مباحث سحر تلویزیونی‌شان، برنامۀ شبکه سه، ماه من، سال هزار و سیصد و نود و هشت، هزار و سیصد و نود و نه و هزار و چهارصد، من به گمانم عزیزان باید با حوصله هر سه جلد را بخرند، هدیه بدهند، بهترین هدیه ایام غدیر، همین است. هشتاد پرده از فضائل و ویژگی‌های امیر مؤمنان (سلام الله علیه) نوشتۀ برادر عزیزمان جناب آقای حامد کاشانی است.

ملایی:متشکرم، بله خیلی ممنون هستم. حالا که حرف به اینجا رسید، یک روی جلد هم از کتاب نشان دهیم، خدمت‌تان کامل، البته دست حاج آقا که بود، تصویر را یک مقداری رفقا نشان دادند، این روی جلد کتاب قبلۀ کعبه زاد هست، سه تا دفتر است، اول و دوم و سوم است، توضیح دادند حاج آقا دیگر برنگردم، به نظرم به کانال ما مراجعه کنید، کانال‌های ما در پیام رسان‌های ایرانی را اگر نگاه کنید، حتماً می‌توانید این کتاب را آن جا، اطلاعات نحوۀ تهیه‌اش را دریافت کنید و سایت هم همینطور و در نهایت اینکه، یک لطفی کنید، واژۀ کتاب را پیامک کنید، اگر می‌خواهید راهنمایی شوید، چطوری این کتاب را تهیه کنید، واژۀ کتاب را پیامک کنید به بیست هزار سیصد و سه. یعنی بنویسید: کتاب، ارسال کنید به بیست هزار سیصد و سه. رفقای ما آن جا راهنمایی‌تان می‌کند که چطوری کتاب قبلۀ کعبه زاد را، سه تا دفتر اول و دوم و سوم آن را، تهیه بفرمایید. إن‌شاءالله خدا عاقبت ما را به خیر کند، همه از فیض کلام و معارف امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) بهره‌مند باشیم. حاج آقای حسینی به محضر قرآن برویم؟ با اجازۀ شما ببخشید. عذرخواهی می‌کنم دوستان آن قربانی را هم که گفتند، یک نکته‌ای من اضافه می‌کنم، قربانی به هر نیتی می‌تواند از مسیر برنامۀ سمت خدا اتفاق بیافتد، دم شما گرم که مشارکت می‌کنید، به سایت ما مراجعه کنید، به صفحات ما مراجعه کنید، کانال‌های ما را ببینید و عدد چهارده را، به بیست هزار سیصد و سه می‌توانید برای قربانی، پیامک بفرمایید.

برویم صفحۀ چهارصد و پنجاه قرآن کریم، سورۀ مبارکۀ صافات، آیات صد و سه تا صد و بیست و ششم. ثوابش از همین الآن، تقدیم به یعسوب الدین، امیر المؤمنین أسد الله الغالب، علی بن ابیطالب (سلام الله علیه).

اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم. علاقمندان به برنامه، بدانید فردا برنامۀ سمت خدا تقدیم شما نخواهد شد، آرزوی موفقیت می‌کنیم برای همۀ ورزشکارهای عزیز کشورمان، مخصوصاً کشتی‌گیرهایی که امروزه شاهد رقابت‌هایشان در مسابقات جهانی و انتخابی و غیره هستیم. حاج آقای حسینی قمی، یک مقدار کم، وقت داریم و إن‌شاءالله دوباره پس فردا می‌رسیم خدمت‌تان.

حجت الاسلام حسینی قمی: من یک تشکر بسیار بسیار مهم بدهکار هستم، به مخاطبین عزیز، بابت هفتۀ گذشته. ما هفتۀ گذشته تقاضا کردیم که بالأخره به مستأجرین رحم کنید، ودیعه‌ها و اجاره‌ها را به ما پیام دهید بگویید، جناب آقای مولایی واقعاً من از پیام‌ها خوشحال شدم، خیلی دعا کردم خدا إن‌شاءالله به حق امام زمان ارواحناه فداه، هر چه که الآن به حاجیان بیت الله الحرام، معتمرین حجاج خانۀ خدا، زائرین قبر پیامبر، کسانی که عرفه کربلا مشرف می‌شوند، خدا إن‌شاءالله هر چه به زائران سید الشهداء، به زائران خانۀ خودش عنایت می‌فرماید، به این جمع هم عنایت بفرماید. خیلی خوشحال شدم، انقدر پیام آمده بود که آقا ما اجاره را... حتی من بعضی از پیام‌ها را یادداشت کردم مجال نیست یک کسی نوشته: من چهارده سال است نه یک ریال در اجاره اضافه کردم، نه به ودیعه اضافه کردم. چهارده سال، پنج سال، پیام خیلی خیلی زیاد است. حالا من به سهم خودم، دعا که مخاطبین آمین می‌گویند، دعا حتماً مؤثر است. خدا إن‌شاءالله به عمرشان، به زندگی‌شان برکت عنایت کند، عرضم هم این است ببینید تا غدیر ما دو هفته فاصله داریم، گفتیم: هر کاری بلد هستیم برای غدیر انجام دهیم، یکی از بهترین کارها این است به نیت امیر مؤمنان (سلام الله علیه) دستگیری کنیم از بیچاره‌ای، از یک گرفتاری، از بیماری، همین بحث مستأجرها را رحم بکنیم، بگوییم: آقا به عشق امیر مؤمنان... الآن ما پای سمت خدا نشسته بودیم، به احترام امیر مؤمنان (سلام الله علیه) همین الآن اعلان می‌کنیم اجاره را کم کنیم، ودیعه را کم کنیم، اگر امکاناتی داریم در اختیار دیگران قرار بدهیم، ارحام، صلۀ أرحام، برادری، خواهری، پدری، مادری، مخصوصاً من بارها گفتم فراموش شدگان در این شهرهای بزرگ، نگویید آقا بروم دیدن پدر و مادر، راه طولانی است، هر کاری بلد هستید، خدمت به مؤمنین به عشق امیر مؤمنان تا غدیر إن‌شاءالله.

ملایی:به عشق امیر مؤمنان، إن‌شاءالله... عشق که باشد انگیزه‌ها فراوان است. حاج آقا خیلی متشکرم، سلامتی شما آرزوی ماست و یک بار دیگر می‌گویم، به خاطر حضور ورزشکاران عزیز کشورمان و پخش زندۀ ما از مسابقات کشتی، فردا ما خدمت شما نیستیم، إن‌شاءالله دعا کنید برای سربلندی ایران و دوشنبه محضر شما می‌آییم، شرط حیات و سعادت. برویم محضر آقای بزرگواری که خیلی از زائرین بیت الله الحرام، او را زیارت می‌کنند و روانۀ مکۀ مکرمه می‌شوند. آقا جان‌مان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). خداحافظ.