حجت الاسلام رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ارادت خدمت جنابعالی و شنوندگانی که برنامه را گوش می دهند و همه مخاطبین محترم یکشنبه دیگری از ماه ذیقعده فرا رسید انشاالله که همه عزیزان دلهایشان خوش باشد غم در زندگی شان نباشد و انشاالله خداوند همه مسلمان ها را در سراسر دنیا مخصوصا این عزیزانمان در غزه که این روزها دچار وحشی گری صهیونیست ها شدند خدا یاری شان کند شر دشمنان را به خودشان برگرداند
ملایی: خیلی متشکرم از حضور شما حاج آقا و مشتاقانه منتظریم ادامه شرح فرازهایی از دعاهای مکارم الاخلاق امام سجاد را بشنویم
حجت الاسلام رفیعی: هفته گذشته یک قسمتی آخر برنامه عرض کردیم یک توضیح مجددی می دهم امام سجاد از خدا در اون ویژگی های متقین درخواست کردند خدایا به من توفیق بده کار خیرم را کم بشمارم و کار بد و زشت و یا گناهم را بزرگ بشمارم درست اون چیزی که بین خیلی ها برعکس است کارهای خیر را بزرگ می بینند و گناهان را کوچک می بینند و کار خیر را انسان اگر کوچک ببیند مغرور نمی شود گناه را اگر انسان بزرگ ببیند احساس تقصیر و توبه و احساس انابه بهش دست می دهد لذا روایتی داریم از نبی مکرم اسلام فرمود وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً ... الشَّرِّ هر کار بدی در زندگی ات اتفاق می افتد گناه و خطایی او را کوچک نشمر بعد فرمودند که و ان صغر فی اعینکم ولو به نظر خودت چیز مهمی نیست یکی جلوی شما دست گرفت سوارش نکردی این چیز مهمی نیست مثلا یا فرض کنید که یک جایی یک لغو ساده ای غیبت می کردند شما هم به گوش ات خورد فرمودند نه اینها را کم نشمرید و لا تستکثروا الخیر کار خیرتان هم بزرگ نشمرید و ان کبر فی اعینکم و لو از نظر شما خیلی بزرگ است و کار بسیار مهمی است
ملایی: فکر کنی کار خیلی شاقی انجام دادی بیمارستان و مسجد ساختیم و هشت سال جبهه داریم فرمود اصلا کارهای خیر خودتان را نبینید و کارهای زشت خودتان را فراموش نکنید ولو اون زشت خیلی کم است و اون خیر، خیلی بزرگ است باز امام صادق علیه السلام فرمودند علیک بالجد همیشه تلاش کنید منتهی برای اینکه همیشه تلاش کنید یک راهکاری وجود دارد و آن این است و لا تخرجن نفسک من حد التقصیر فی عبادت الله دائماً خودت را نسبت به عبادت خدا مقصر بدانید یعنی بگو کاری نکردیم کم بشمر این خیلی در انسان ایجاد اعتدال می کند از امیر المومنین علیه السلام سوال شد که محب خدا کی است؟ درجه محبین متن روایت این است که از علی علیه السلام پرسیدند ان درجات المحبین حضرت فرمودند که درجه محب و جایگاه محب و اون محب واقعی کسی است که استصغر طاعتاً اطاعت خودش را کوچک بشمارد و بزرگ نبیند معروف است که فضل ابن شاذان می گوید رفتم دیدن یکی از اصحاب پیامبر اصحاب امام صادق خودش هم از اصحاب است دیگر ایشان به نام محمد بن ابی عُمیر کارش داشتم بعد از نماز صبح رفتم سراغش دیدم در سجده دارد ذکر می گوید حالا الان بلند می شود دیگر هی صبر کردم و صبر کردم دیدم نخیر طول کشید تا آفتاب زد وقتی سرش را بلند کرد گفتم چه خبره آقا البته ایشان متوجه نشد که اون باهاش کار دارد خیلی خوشا به حالت چه مقامی و چه حالاتی و چه سجده ای بلافاصله محمد بن ابی عمیر برای اینکه غرور نگیرتش فرمود چی داری می گویی یک روز رفتم دیدن جمیل بن دراج یکی دیگر از اصحاب امام صادق دیدم سجده است از صبح تا به ظهر سجده اش طول کشید بلافاصله رفت سراغ یک گزینه بالاتر که یعنی کار من مهم نیست این خیلی نکته مهمی است یکی گفت شما عجب منبری دارید شما منبر آقای فلسفی را ندیده بودید منبر این خیلی مهم است عجب فرض کنید که شما عبادتی دارید و چه کتاب هایی نوشتید کتاب ندیدی کتاب شیخ طوسی نوشته و کتاب علامه طبرسی نوشته و کتاب سید مرتضی نوشته به من می گوید عالم عالم ندیدی عالم حاج ابوالحسن اصفهانی بود و عالم میرزای نائینی بود که فقه در مشتش بود اینها هی باعث می شود آدم در واقع چی بشود؟ اون حالت غرور بهش دست ندهد و خودش را حفظ کند و در واقع بماند اینی که تو روایات ما این بخش دومش هم یک توضیحی بدهم که فرمود کارهای گناهان کوچک را هم شما کوچک نشمرید نگاه کنید در مقابل کی مثلا شما فرض کنید یک کسی برود خدمت یک مرجعی رهبر انقلاب و یک بزرگی فقط یک پا دراز کند پا دراز کردن شاید مثلا خیلی بزرگ به نظر نیاید اما طرف بزرگ است و طرف بالاست یا مثلا جلوتر از او حرکت کند طرف لذا شما در گناه نگاه کن داری مرتکب گناه در مقابل کی می شوی یک نکته ای خدمت بینندگان عرض کنم خیلی نکته دقیقی است در روایت دارد که اتقوا المحقرات از محقرات بپرهیزید یعنی گناهان کوچک من الذنوب بعد فرمودند فانها لا تغفر خیلی عجیب است اینها آمرزیده نمی شود بعد گفتند منظور از محقرات چی است گفت منظور این است کسی بگوید ما که کاری نکردیم میلیاردی می خورند ما صد تومن خوردیم ما که الحمدلله ما که اینی که انسان کار خودش را کوچک بشمارد دیدید بعضی ها می گویند جهنم برای چی برویم جهنم شمر باید برود یزید باید برود خدا هر کاری یعنی خیلی خودشان را بالا می گیرند این در واقع روایت هم دارد اشد الذنوب اشد به صاحبه بدترین گناه این است صاحبش آن را کوچک بشمارد پدر و مادر ما آدم و حوا مگر چه کرده بودند از یک درختی خورده بودند دیگر که نهی هم نهی مولوی می گویند نبوده ارشادی بوده توصیه بوده که این کار را نکنید و الا اگر نهی، نهی مولوی و جدی بوده باشد پیامبر خدا مرتکب نمی شود به خاطر یک کار این طوری چطور از خدا عذرخواهی می کنند قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (اعراف، 23) نماز می خوانند و روزه می گیرند و یونس پیامبر چه کرده مگه؟ یونس پیامبر سی سال تبلیغ کرده دو نفر بهش ایمان آوردند آقا ما سه شب یک جا برویم منبر خلوت باشد معلوم نیست شب چهارم برویم سی سال بنده خدا گفته و گفته خسته می شود دیگر یک عابدی هم اونجا بود باهاش مشورت کرد گفت اینها به درد نمی خورند ول کن برو فقط ترک قوم کرده کار دیگری نکرده که چطور افتاد به شکم ماهی و بعد چطور انابه و گریه می کرد لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین چه اشکی می ریخت و چه گریه ای می کرد بر کاری که خیلی به نظرم ساده می آید و لذا یک روایتی است این خیلی عجیب است امام کاظم علیه السلام فرمود ان صغار الذنوب و محقراتها گناهان کوچک و ریز من مکائد ابلیس اینها کید شیطان است چون طرف روی اینها ببینید شما یک زن متدین و مومن و اهل حجاب و اهل نماز و اهل مسجد که اصلا شیطان حریف او نمی شود بگوید شراب بخور او اصلا گروه خونی اش با این نمی سازد نمی رود اصلا به اون سمت شما به یک زن متدین و مومنه ای که حاضر نیست گوشه چشمش برای نامحرم پیدا شود شیطان با فحشا می تواند سراغ این می آید هیچ موقع نمی تواند یک آدم سخی و پر خرج که خیلی راحت هزینه می کند و هر کی بهش مراجعه می کند شیطان می تواند با بخل سراغ این بیاید؟ نمی آید اما با عجب می تواند بیاید اون خانم را با حرف های بی ربط و غیبت خیلی باید مواظب باشید این روایت را زیاد خواندم غالبا هم شب های احیا می خوانم که از این بخش خارج شوم فرمود چهار چیز از گناه بدتر است گناه بد است اما این چهار تا از گناه بدتر هستند أَرْبَعَةٌ فِي اَلذَّنْبِ شَرٌّ مِنَ اَلذَّنْبِ اَلاِسْتِحْقَارُ اولی اش کوچک شمردن گناه و کوچک انگاری گناه است که انسان بگوید کاری نکردم و چیز مهمی نیست.
2- الافتخار کسی به گناه ببالد و لذت بگوید چطوری دورش کردم و چطوری زدم تو صف حال کردی چیکارش کردم این می شود در واقع و الاستبشار این خیلی دیگر بد است شادی کردن به گناه و بعدی الاصرار بگوید کردم و خوب کاری کردم و باز هم انجام بدهد این بعضی از اوقات این که در روایات داریم مثلا یک زنی در خانه حالا خانم ها اعتراض نکنند شما این مثال را می زنید برای آقایان هم بگوید برای آقایان هم می گویم ما که در خانه تو خیر ندیدیم چیز خاصی نیست به شوهرش می گویم در خانه تو خیر ندیدیم فرمود اون روز هر چی نماز و عبادت داشته حبط می شود اگر محیط خانه را سرد کنیم گاهی یک عصبانیت و گاهی یک بی توجهی و گاهی یک تندی معروف است دیگر این داستان معروف است که حضرت یعقوب خانه اش چند تا در داشت و ظاهرا اینطور بوده که یک فقیری آمد یک چیزی گرفت و رفت از یک دری رفت از یک در دیگر آمد و الا پیغمبر خدا که فقیر را بر نمی گرداند زرنگی کرد ایشان هم چیزی بهش نداد و حالیش کرد که بالاخره تو پیچوندی داری دوباره می آیی در نقل دارد این به فراغ یوسف مبتلا شد چون فقیر را از در خانه اش راند این خیلی نکته مهم و دقیقی است یک دل شکستن یک جمله ای که پدر و مادر را در هم می برد خدایی نکرده وای اگر اشک پدر و مادر را در بیاورد خدایی نکرده اگر مثلا موجب دل شکستن این پیرزن بشود این پیرمرد بشود و همچنین در زمینه های مختلف خیلی حواسمان جمع باشد از کوچک های بزرگ بپرهیزیم چیزهایی که کوچک است آقا یک ذره شیشه می تواند ماشین شما را پنچر کند و بنده گرفتار شدم که دو تا لاستیک پنچر شده چیزی در جاده بوده که هر دو زاپاس هم جواب نمی دهد می مانی شنیدم یک وقتی توی پروازی را گفتند مثلا متوقف شده برگشته دیده یک پرنده ای رفته توی موتور یک موش این هم باز شنیدم یک وقتی که یک موش رفته بوده توی اون موتور هواپیما می جود این سیم ها را پرواز را متوقف کردند یک لقمه آدم می کشد امیر المومنین می فرماید در نهج البلاغه می فرماید یک قطره آب می جهد به گلویت و دیگر تمام آدمی که با یک قطره آب یک پشه آدم را مستاصل می کند لذا از گناهان کوچک غافل نشویم و همچنین عبادات خودمان را بزرگ نبینیم و این یک بخشی از سفارش است اما بخش دیگری از سفارش امام سجاد که این چهار تا نکته است اگر برسم همه اش را می گویم اگر نه بعدش را می گویم امام به خدا عرض می کنند خدایا به من توفیق بده لباس متقین را بپوشم هفده هجده تا تا حالا گفتیم البسنی زینت المتقین یک بخشی اش این است بالدوام الطاعه این هم خیلی جالب است از اون چهار تایی که در اون بخش می خواهیم اگر امروز برسیم بگوییم یکی اش این است خدایا به من توفیق بده اطاعتم دائم باشد خوشا آنانکه دائم در نماز اند دوام بینندگان عزیز رهرو آن است که پیوسته و آهسته گاهی آدم مثلا به قول طرف می گفت اگر باباش بمیرد یک شام به مردم می دهد این سخی نیست این پدرش مرده مردم جمع شدند مجبور است به قول حاج آقای قرائتی می فرمود حجاب را شب احیا رعایت می کند و حرم می خواهد برود نه قران می فرماید کانوا یعملون یعنی استمرار کانوا یفعلون همانی که در یارت ائمه علیهم السلام عادتکم الاحسان من خواهش می کنم چند تا نکته ای که می گویم دقت کنید که دوام چقدر اثر دارد آقا شما بعضی ها ماه رمضان چند تا ختم قرآن می خوانند غیر ماه رمضان یک قرآن نمی خوانند ماه رمضان همه اش حرم است در غیر ماه رمضان در حرم پیدا نمی شود حج در آستانه اش هستیم مدینه و کربلا هستیم دائم اینجا می آید یک نماز مستحبی نمی خواند مشهد برود و نماز جماعت ها را مقید است ساعت یازده می نشیند در صف نماز اما می آید مسجد سر محله شون پاش را نمی گذارد افضل العمل پیامبر فرمود ادومه و ان قله بهترین عمل آن است که مستمر باشد ولو کم باشد شبی پنجاه تا آیه بخوان و شبی ده تا آیه بخوان اما هر شب قران را باز کن هفته ای یک بار برو سر قبر پدر و مادرت نه اینکه شش ماه یکبار بروی دو دقیقه بنشین و سه دقیقه یک فاتحه بخوان بیا اما مستمر برو من باز روایت نوشتم أحَبُّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ما داوَمَ عَلَيهِ العَبدُ و ان قله بهترین عمل نزد خدا این است که مستمر باشد و دائم باشد لذا اینهایی که بگیر نگیر داردو یک وقت نماز می خوانند و یک وقت نمی خوانند آخر برج کم می آورند دعا نمی کنند و اول برج که وضعشان خوب است دعا نمی کنند این رهرو آن است که پیوسته و آهسته من پنج الی شش تا حدیث با سرعت بخوانم کلمه دوام توش هست ببینید بالدوام الذکر پنجاه الغفله ذکر دائم غفلت را از بین می برد نه اینکه حالا امشب مثلا ما یک جایی رفتیم حرمی رفتیم حالا صد تا صلوات نه ذکر دائم است انسان به خودش مقید باشد هر روز صبح بگوید صلی الله علیک یا اباعبدالله همیشه بعد نماز اللهم کن لولیک را بخواند باز ببینید روایت را دوام الصبر عنوان الظفر صبر دائم باعث پیروزی است این هم موضعی دوام الشکر عنوان الزیاده شکر دائم باعث زیادی نعمت است نه اینکه مقطعی آدم شکر کند و بعد گله کند نه دوام الفکر یومنوا الضلل فکر همیشگی انسان را از لغزش حفظ می کند من خواهش می کنم دوستان کلمه دوام را اگر دنبال کنند در روایات ببینید همه اینها مثلا دوام الاعتبار یعدی الی الاستبصار اعتبار دائم عبرت گرفتن دائم جنازه تشییع می کنند عبرت بگیری زمستان بشود و تابستان بشود عبرت دائم بصیرت می آورد و فکر دائم انسان را از لغزش حفظ می کند و ذکر دائم غفلت را از بین می برد و صبر دائم پیروزی می آورد و شکر دائم حس زیادت می آورد باز در روایت دیگری داریم این هم جالب است که نفس خودتان را مدیریت کنید بدوام جهادها جهاد با نفس دائم است در یک کلمه بینندگان عزیز قلیلٌ تدوموا علیه کمی که مستمر باشد می گویند آب باریکه قلیلٌ تدوموا علیه ارجا من کثیر المملول العنه کمی که همیشگی باشد بهتر از اون فراوانی است که بگیر نگیر دارد و یک لحظه است لذا این استمرار را من خیلی تاکید می کنم خدمت بینندگان عزیز که سعی کنیم مثلا مطالعه آدم شبی پنج خط و ده خط و یک صفحه درسم اینطور است توی مسائل مربوط به حوزه دانش آموز که جمع می کند می گذارد شب امتحان هم اعصاب خودش را خورد می کند و هم اعصاب پدر و مادرش را نتیجه کم می گیرد اما اگر مستمر یک وقت یادم است خدمت آیت الله مکارم حفظه الله یک کتابی یکی از دوستان نوشته راجع به زندگی ایشان که در واقع نیم قرن خدمت ایشان را در کتاب به تصویر کشیده یک وقتی ازشون سوال کردند دوستان که رمز موفقیت شما ایشان آثار خیلی دارد تفسیر دارد و شرح نهج البلاغه دارند و شرح صحیفه سجادیه دارند اینها تمامش کار بردند فرمودند نظم و پشتکار خیلی مهم است که اون طرف معروف است دیگر داستان را به سکاکی نسبت می دهند در چهل سالگی اومد درس را شروع کند رفت پیش استاد یک جمله ای بهش گفت که فردا بیا بگو ببینم حافظه ات چطور است تا صبح تمرین کرد و فردا جمله را بر عکس گفت برو تو به درد درس خواندن نمی خوری آمد خیابان و دید یک جای سنگی است قطره قطره آب دارد می چکد و این سنگ را گود کرده گفت ببین من دلم هر چی سنگ باشد از این سنگ سخت تر نیست علم هم هر چقدر روان باشد از این آب روان تر نیست این آب روان این سنگ را گود کرده درش حفره ایجاد کرده رفت و متخصص هم شد در رشته های مختلفی عالم بزرگی شد این ما داشتیم اینها بینندگان عزیز دقت کنید من نمی خواهم انکار کنم هوش و استعداد و توانمندی که جای خودش اما داشتیم بزرگانی که گاهی راه خونه شون را گم می کردند
حجت الاسلام رفیعی: همین سکاکی برای برگشتن به خونه اش علامت هایی می گذاشت
ملایی: به کسی دیگر هم منسوب بود این قصه گم می شده
حجت الاسلام رفیعی: اما همین آدم با پشتکار یک خطاطی را دیدم خیلی قشنگ خط می نوشت شاید راضی نباشد اسمش را بگویم گفتم شما گفت یک جا بهم برخورد من خیلی بد خط بودم یکی بهم گفت این خط خرچنگ قورباغه مورچه روی این راه رفته گفت خیلی بهم برخورد تحقیر شدم گفت من باید خطاط شوم و آمدم این خیلی مهم است نمی توانم و نمی شود اینها در قاموس انسان های با اراده جایی ندارد دوام آقا حضرت امام رهبر کبیر انقلاب وقتی فرستادنشون ترکیه اگر نا امید می شد و پیش می رفت کار ازاونجا گفتند بیایید بروید نجف ایشان در نجف دوازده جلسه ولایت فقیه گفتند جزوه شون هم من دارم تدریس هم می کنم خوب اون زمان در نجف وضع ولایت فقیه و حکومت اسلامی حکومت اصلا نبود ایشان توی اون خیلی ها می گفتند بیکار هستند این بحث چه ضرورتی دارد خوب تا انقلاب شد و شکل گرفت و چقدر آدم پیش ایشان رفت و کوتاه بیایید و شاه نرود نخست وزیر عوض شود و هدفش را گرفته بود بیرون کردن رژیم شاهنشاهی و موفق هم شد لذا این که در روایت داریم کسی دری را بکوبد نباید نا امید بشود اونقدر بکوبد تا اون در باز بشود این یکی از تقاضاهای امام سجاد است دوام و استمرار بعضی عزیزان از من سوال می کنند می گویند چطوری بعضی ها حافظ قرآن می شوند استمرار دیگر من از یک حافظ قرآن پرسیدم شماحافظ شدید تمم است گفت نه تازه اول کار است ما مرتب باید این را مرور کنیم و به روز کنید به روز رسانی کنیم شما تصمیم نگرفتی یک بار حفظ کنی و فلان دعا را حفظ کنی خدا رحمت کند مرحوم آقای خزعلی هم نهج البلاغه حفظ بود هم صحیفه سجادیه و هم قرآن این زحمت دارد لذا ما اگر این باور به استمرار اینجا بحث اطاعت است دوام الطاعه یک شب هزار رکعت نماز بخوانی سه ماه نماز نخوانی این فایده ای ندارد رهرو آن است که آهسته همیشه نمازت را منظم مختصر هم باشد اما مستمر باشد دائم باشد این یکی از این مطالب است .
دوم عرض کردم چهار نکته در این بخش است فرصت داریم؟ نکته بعدی که در این فرمایش در واقع امام سجاد آمده خدایا به من توفیق بده به دوام الطاعه و لزوم الجماعه همراه جماعت باشم از جماعت جدا نباشم این حرف توضیح دارد ممکن است یک جماعتی بر خطا باشند کما اینکه کربلا جماعت بر خطا بود اگر کسی می خواست دنبال جماعت برود باید می رفت سراغ اون سی هزار نفر در سپاه عمر سعد مثلا یا فراوان در طول تاریخ داشتیم حضرت موسی علیه السلام وقتی برگشت همه جماعت گوساله پرست شدند لزوم الجماعه معنایش این است و لذا این را باید توضیح بدهیم منتهی یک داستانی را عرض کنم بعد توضیح بدهم چون نزدیک ایام حج هم هستیم یکی از دانشمندان آن زمان سفیان ثوری است البته ارادتی به امام صادق از نظر عملی و اعتقادی ندارد یعنی ایشان شیعه امام صادق نیست برای خودش با سواد و دانشمند و تحصیل کرده بوده یک روزی آمد با یکی از همراهانش در خانه امام صادق البته امام صادق را احترام می کرد امام صادق احترام هم داشت همه فرقه هایشان احترام می کرد آقا سوار مرکب بود داشت می رفت گفت آقا نرو سر جدت وایسا من کارت دارم چیکار داری؟ گفت شنیدم جد شما رسول خدا در مسجد خیف مسجد خیف در مناست ایام حج خیلی شلوغ است نمی شود رفت ولی خوب بعضی ها هم توفیق دارند می روند اونجا دو رکعت نماز می خوانند دهها پیامبر اونجا نماز خواندند شنیدم جد شما در مسجد خیف در ایام منا یک حدیثی خوانده اون حدیث را می خواهم از شما بشنوم این اعتقاد دارد که ما قال الصادق کما قال رسول الله درسه 140 سال بین امام صادق فاصله است اما ایشان می تواند راحت بگوید قال رسول الله این را کسی دیگر نمی تواند بگوید این را امام صادق می گوید قال رسول الله چون گوشت و پوست و خونش از این خاندان است آقا فرمود من الان که جایی می روم و سوار مرکب هستم گفت آقا قسم می دهم به حق جدت بگیر اون حدیث را می ترسم بعدا فرصت نشود آقا فرمودند پس بنویس بعضی ها همینطور می آیند بگو یک چیزی را آقا خوب بنویس علم فرار است بنویس گفت آقا می شود خواهش کنم یک قلم و کاغذ به من بدهید قلم و کاغذ هم از آقا می خواستند آقا فرمود برایش بیاورید این حدیث فرمود قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جدم رسول خدا فرمودند سه چیز است که هیچ قلبی مسلمانی به اون خیانت نمی کند و حتما باید انسان رعایت بکند اخلاص العمل لله یکی آدم باید در کارهایش مخلص باشد و برای خدا کار کند و دو النصیحت لأئمۀ المسلمین پیشوای مسلمان ها کسی است که مسلمان ها را اداره می کند آدم باید برایش خیر خواه باشد نصیحت اینجا به معنای خیر خواهی است برایش نزند و علیه اش حمایت و پیروی کند در زیارت حضرت ابوالفضل داریم النصیحه می گوییم شما نسبت به امام ات خیر خواه بودید و لزوم جماعتهم از جماعت مسلمان ها جدا نشو گفت آقا خیلی ممنون آقا رفت و این ایستاد رفیق اش بهش گفت فهمیدی آقا بهت چی گفت گفت بله دیگه اخلاص و نصیحت ائمه مسلمین و لزوم جماعت گفت نه نفهمیدی این ائمه مسلمین که ایشان دارد می گوید منظور خوارج که نیستند کدومشون ائمه مسلمین هستند اینها منکر خیلی حقایق هستند مرجعه که نیستند مرجعه کسانی هستند که می گویند کسی شراب هم بخورد اشکالی ندارد دلت پاک باشد عمل مهم نیست منظور قدریه که نیستند منظور فلانی است یکی یکی اینها را نام برد گفت چی می خواهی بگویی گفت منظورش از این ائمه مسلمین علی ابن ابیطالب و فرزندانش بوده اند یعنی شما باید پیرو مکتب ولایت باشید حالا من این بخش حدیث را هم یادداشت کردم گفت که ان علی ابن ابیطالب علیه السلام هو الامام الذی تجب علینا نصیحته و لزوم جماعت اهل بیته این هم که بهت گفت لزوم جماعت هر جماعتی را که نگفت جماعت حق را گفت الان زمان امام صادق آقای سفیان چند تا فرقه اطراف ما هست فرقه های مختلفی بود جبریه بودند و مرجعه بودند و فرقه های مختلف بودند اینها که حق نیستند منظور امام این بود اخلاص نصیحت و خیر خواهی برای ائمه یعنی پیشوایان مسلمانان ائمه و لزوم جماعت اهل حق جماعتی که حق می گویند و الا ممکن است هزاران نفر جمع بشوند برای باطل گفت عجب حالا بی ادبی اش را نگاه کنید حدیث را پاره کرد ریخت روی زمین و رفت بعد گفت یک وقت نگویی به امام صادق این را نقل نکنی داستانش مفصل است در منابع آمده من به اختصار عرض کردم این آدم آدم علیه السلامی نیست خیلی جاها به امام صادق نقد و اعتراض می کرده از جمله اینجا من شاهد بر این مطلب هستم که در روایات داریم علیکم به لزوم الجماعه امام سجاد هم عرض کرد خدایا به من توفیق بده طاعتم دائم باشد همراه جماعت باشم پیغمبر خدا فرمودند جماعت امتی اهل الحق و ان قلوا پس منظور از این جماعت یعنی لزوم اهل حق همراه بودن با اهل حق این هم یکی دیگر از سفارشات و دعاهای امام سجاد است که خدایا توفیق بده اطاعتم دائم باشد و اهل با جماعت اهل حق همراه باشم نگویم خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو نه جماعتی که صحیح هستند و ثواب هستند و حق هستند اون دو تای بعدی اش هم اشاره می کنم لفظ اهل البدع و مستعملی ان رای المخترع خدایا به من توفیق بده هر که اهل بدعت است و هر که اختراع رأی می کند از خودش مبنا ندارد حرفش از اینها من چیکار کنم؟ دوری کنم و اینها را رفض کنم مردودش کنم عزیزانم بیننده می دانید ما یک سنت داریم یک بدعت، بدعت در مقابل سنت است گرچه کلمه بدیع یعنی نو آوری به خدا هم می گوییم بدیع السموات و الارض اما اینجا معنای منفی دارد بدعت اگر کسی بیاید در مقابل قرآن و سنت که منظور از سنت سخن و سکوت و تأیید پیامبر و ائمه است در مقابل این ها چیزی ایجاد کند که این دو تا نگفته اند یا نه خلاف این هاست اون می شود بدعت یک وقت سلیقه است سلیقه عیبی ندارد مثلا گفتند برای ابی عبدالله عزاداری کنید سلیقه دوستان شما در کاشان در این عزاداری این است که نخل بر می دارند دارند دیگر یک سلیقه است یک جا زنجیر می زنند و یک جا سنگ می زنند و یک جا مثل عزیزانم در شیراز لار ما یک بار رفتیم بین سینه زنی شان ما را بیرون کردند چون بلد نبودیم اونها وقتی می روند پایین و می روند بالا
ملایی: یا مثلا سنت نخل و زنجیر و سینه زنی یک نمادهایی تا اونجایی که ایراد اما من بیایم یک دروغی به کربلا نسبت بدهم که امام حسین نگفته در کربلا اتفاق نیفتاده آقا به ما گفتند شما مثلا فرض کنید که عبادت کنید خدا را عبادت ممکن است فردی باشد اجتماعی باشد مثلا فرض کنید روز نیمه شعبان پیاده روی کنیم برویم جمکران چه اشکالی دارد مشی بر مسجد این که بدعت نیست عید غدیر که نزدیک هم هست شیخ مفید نقل می کند آلاف علوف هزاران نفر در بغداد اومدند آل بویه جشن گرفتند در عید غدیر بیاییم جشن بگیریم و راهپیمایی کنیم و اطعام کنیم اما اگر بیاییم در غدیر یک کار حرامی انجام بدهیم یک کار خلاف سنت وهن بشویم مثال می زنم بدعت سه چهار جاست یک در اصول دین افرادی بیایند در اصول بدعت ایجاد کنند مثل اینکه قرآن حرکت مسیحیت را درس خدایی بدعت می شمارد می گوید این ابتدئوها اینها درست کردند و الا هیچ وقت حضرت عیسی نگفت من پسر خدا هستم یا در اصول امامت از اصول است کسی بیاید بگوید ما هفت امام بیشتر نداریم مثل واقفی ها این می شود بدعت وقف واقفیه و زیدیه اینها بدعت است چرا چون رسول خدا ائمه را تا امام آخر چیده و حضرت مهدی ارواحناه فدا فرموده هم نام من است و کنیه اش کنیه من است گاهی از اوقات این بدعت در فروع دین است نماز پیامبر توسط ائمه اطهار گزارش شده و اذانش گزارش شده و وضویش گزارش شده الان کتاب دیدم بعضی عزیزان ما نوشته اند بزرگان و شخصیت ها صلات النبی وضو النبی فقط نماز پیغمبر مستقلاً وضو اذان بلال چی بوده؟ ما حالا بیاییم در این اذان جمله ای را به سلیقه خودمان اضافه کنیم می شود بدعت در این نماز حرکتی را به سلیقه خودمان اضافه کنیم و همچنین مثلا رسول خدا فرموده زکات اینقدر کیلو ما بیاییم بگوییم زکات را می کنیم متری و هکتاری جابجا کردن این بدعت است خمس گفته ما عُشر می گیریم یک دهمش می کنیم پس در فروع دین باید تابع قرآن و سنت باشیم قرآن که روشن است سنت را کی برای ما تبیین می کند اونهایی که با این سنت آشنا هستند و لذا اینی که امام سجاد فرمودند هر کجا بدعتی گذاشته بشود سنتی زیر پا میرود گاهی هم این بدعت ممکن است در رفتارها باشد پس گاهی در اصول دین است و گاهی در فروع دین است و گاهی در رفتارهایی که پسندیده نیست و در دین توصیه نشده همین جا این نکته را عرض کنم امروز بدعت حربه ای است که صاحب هر مرام و دینی مخالفینش را با اون می خواهد ترور کند شما می روید وهابی ها می گویند توسل بدعت است و تبرک بدعت است و شفاعت بدعت است این که کیلویی که نیست که آقا شما می روید در قرآن می بینید برادران یوسف به باباشون توسل پیدا کردند یا ابانا استغفر لنا پس توسل بدعت نیست می روید در قرآن می بینی پیراهن یوسف چشم یعقوب را شفا داده پس تبرک بدعت نیست می روید می بینید طابوت حضرت موسی و صندوقچه حضرت موسی فیه سکینتٌ باعث آرامش شده پس ضریح امام حسین باعث اینها نباید کسی می روی می بینی تمام اصحاب پیامبر مقید به زیارت بودند پیامبر زیارت احد می آمده حضرت زهرا زیارت حضرت همزه اومده امروز این حربه بدعت یک واژه پر کاربردی در نظر مذاهب و مکاتب مختلف است ولی به نظر من باید نشست برایش تعریف کرد آقا بدعت بحث کنیم اگر این خلاف سنت و قرآن است قبول است بدعت است یا نه این کاری که شما می کنید شما میگویید زیارت ممنوع است این بدعت است چون ریشه قرآنی و روایی ندارد اما زیارت ریشه تاریخی و قرآنی دارد از اصحاب دارد و کتاب های فراوان نوشته شده این بحث من که در واقع امروز چهار مورد را اینجا دو مورد هم اونجا شش مورد را اشاره کردیم
حجت الاسلام رفیعی: خیلی متشکرم حاج آقای رفیعی بعد چند دقیقه بر می گردیم خدمت حضرتعالی عرض می کنم دو تا نکته، نکته اول همانطور که می دانید امروز یکشنبه است در ماه ذیقعده یکشنبه ها فوق العاده روایات را اگر کسی ملاحظه کند که الان جایش نیست در مورد نماز یکشنبه های ذیقعده چه سفارش هایی شده دو تا دو رکعتی مثل نماز صبح خوانده می شود هر بار دو رکعت را سلامی جدا می دهیم و تمام می کنیم فرقش با نماز صبح این است بعد از حمد سه مرتبه سه مرتبه قل هو الله احد دارد و معوذتین یعنی سوره های فلق و ناس را می خوانیم و بعد از نماز لا حول و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم را که گفتیم هفتاد مرتبه استغفار دارد یک دعای دو خطی هم دارد رفقای عزیز و نازنین من در کانال های برنامه مشروحش را می گذارند مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباسی قمی را ببینید می توانید نگاه کنید اگر غسل کردید و وضو گرفتید و این نماز را خواندید برای دوستانم دعا کنید پشت صحنه برنامه ما از جمله همین کانال و بخش های مختلف دیگر زحمت کشانی هستند که سعی می کنند برنامه را هر چند وقت یکبار تغییراتی درش ایجاد بکنند در بخش های مختلفش این کرم شماست که نسبت به همه اجزاء برنامه اظهار نظر می کنید 20000303 سامانه پیام کوتاه ماست این قسمت اینطوری است و این قسمت اونطوری باید باشد برنامه مال شماست و خادم شما هستیم فرض کنید الان می خواهیم برویم محضر قرآن کریم صفحه ای که امروز قرار است تلاوت شود یک وقتی می بینید کارهای گرافیکی اش یک تغییری می کند یک آقا میلاد سلطان آبادی و آقا بهزاد شهریاری داریم می آیند کارهای گرافیکی اش را تغییر می دهند یک تغییرات اینطوری همه اینها واکنش شما را در پی دارد و این خیلی کمک می کند به ما که ما بدانیم چند چند هستیم با هم به جزئیات توجه می کنیم هر آنچه که می خواهید بگویید 2000303 سامانه پیام کوتاه ماست قرآن را بردارم با اجازه شما صفحه را اعلام کنم بر می گردیم بعد از قرآن با حاج آقای رفیعی می خواهیم باشیم اگر مصحف شریف را بر می گردیم بعد از قرآن با حاج آقای رفیعی می خواهیم باشیم اگر مصحف شریف را در محضرش هستید صفحه 437 سوره مبارکه فاطر آیات 19 تا 30 تلاوت می شود و انشاالله در محضر قرآن کریم هستیم ثوابش هم تقدیم کنیم به علمای بزرگواری که حاج آقا فرمودند ما را از بدعت ها و اشتباهات اتفاقا داریم انما یخشی الله من عباده العلماء تو همین صفحه است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
( قرآن کریم صفحه 437 سوره مبارکه فاطر آیات 19 تا 30)
ملایی: اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم الهی به حق قرآن کریم زیارت همین شهر این حرم که الان تصویرش را هم دیدید حضرت معصومه علیه السلام به زودی نصیب تان انشاالله که سفر حج نصیب تان اتفاقا حاج آقای رفیعی عزیز تا قبل از ایام موسم حج آخرین برنامه ای نصیب شان هستیم الان خدمت شان هستیم مطرح می کنند و خودشان نکته ای باشد می فرمایند دعا و زیارت برایم خواهند کرد در فرصتی که حاج آقا نباشد فکر می کنم چهار هفته حاج آقای بهشتی عزیز را خدمت شان خواهیم بود
حجت الاسلام رفیعی: من هم برای جنابعالی و بینندگان دعا خواهم کرد پنج شنبه عازم حج هستم دوستان می دانند ما سفرمان کاری است برای تبلیغ و برای سخنرانی و برای حضور در بین زائران بیت الله الحرام و جلساتی که در منا و عرفات و اینها برگزار می شود دعا گو خواهیم بود پیشنهاد این بود که به هر حال انشاالله از سرور عزیزمان جناب آقای بهشتی استفاده بشود و ایشان هم انصافا من خودم خیلی حرف های ایشان را دوست دارم جذاب و بحمدلله
ملایی: شخصیت دوست داشتنی هستند
حجت الاسلام رفیعی: بلکه انشاالله یک وقت پسندید دیگر به ما هم نگفتید
ملایی: ما که ایشان را پسندیدم ولی اینکه بهانه ای باشد که شما دیگر نباشید نه
حجت الاسلام رفیعی: منظور این که نعم البدل بشوند و ادامه بدهند انشاالله باشند من واقعا ایشان خوب می دانید از کسانی هستند که خیلی با حاج آقای قرائتی مانوس بودند و حاج آقای قرائتی یک کسی که خیلی قبول دارند ایشان هستند و من هم دعا گوی عزیزان خواهم بود و دعا هم می کنیم اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام فی عامی هذا فی کل عام نماز دهه ذی حجه را عزیزان بخوانند و ا عدنا موسی در ثواب حاجیان شریک خواهند بود و عمده این است که چون عده ای از عزیزان رفتند و عده ای هم می روند این ایام اون ارتباط انشالله وصل بشود و اون جمله امام صادق علیه السلام و ائمه که فرمودند حاجی کم است فریاد زیاد است واقعا انسان اگر حاجی واقعی باشد و بتواند ارتباطش را با خدا برقرار کند اونجا در روایت داریم چهار گروه دعایشان بر نمی گردد و به اجابت می رسد یکی حاج کسی که حج می کند و معتمر کسی که عمره در واقع کسی که عمره مشرف می شود یکی هم صائم موقع افطار و یکی هم دعای پدر برای فرزند و همچنین دعای فرزند برای پدر در بعضی نقل ها دارد دعای مظلوم علیه ظالم که همین جا دعا می کنیم انشالله خداوند همه مظلومان عالم به ویژه عزیزانمان در غزه را یاری بفرماید نمی دانم فرصت هست جمع بندی کنم این برنامه ما یک شنبه ها از شهر مقدس قم بحث دعای مکارم الاخلاق را دنبال می کردیم در این برنامه به چند مورد اشاره شد یکی اینکه خدایا توفیق بده کارهای بزرگ خودمان را کوچک ببینیم و گناهان کوچک خودمان را بزرگ ببینیم و توفیق بده استمرار داشته باشیم در عبادت و دوام الطاعه مقطعی نباشد جوگیر شویم یک جایی کمک کنیم همیشه انفاق کنیم عادتکم الاحسان مثل ائمه علیهم السلام و همچنین همراه باشیم با جماعت حق هیچ گاه دنبال جماعت باطل نرویم و دیگر اینکه توفیق بده خدایا بدعت و اختراع کسانی که از خودشان تو دین سلیقه می گذارند بدعت می گذارند و در مقابل قرآن و سنت از اینها هم اینها را رفض کنیم و اینها را ترک کنیم این خلاصه ای بود از آنچه که بیان شد و دعا هم می کنم انشاالله خداوند اولا به همه مون توفیق عمل عنایت بفرماید و عاقبت مان را ختم به خیر کند و گذشتگان و اموات مان روح شهید آیت الله رئیسی و شهدای خدمت که در آستانه سالگرد شهادتشان قرار داریم شاد کند و دعای اصلی و همیشگی و پایه ما این است که اللهم عجل لولیک الفرج و العافیت و النصر واجعلنا من انصاره و اعوانه و محبیه انشاء الله
ملایی: الهی آمین حاج آقا خیلی ممنونم بابت امروز و تمام مدتی که محضر شما یاد گرفته ایم و مطمئن باشید که من و بیننده ها الان همه تایید می کنند در دلشان مشتاقانه منتظر هستیم که دوباره خدمت شما برسیم
حجت الاسلام رفیعی: انشاالله در خدمت شما هستیم موفق باشید
ملایی: سلامت باشید از شما همراهان عزیز خیلی متشکرم آقایان و بانوان و کوچکترها و بزرگترها الهی که بچه های عزیزم موفق باشید پدرو مادرها هوای کوچولوها را داشته باشید ثمره یک سال زحمتشان را به حق امیر المومنین علی علیه السلام انشاالله بگیرند در پناه حضرت حق باشید عمری باشد و سعادت با حاج آقای پناهیان می رسیم خدمت شما.