اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-02-10-حجت الاسلام نظافت - شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

اعوذو بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: خانم ها و آقایان سلام وقت تان بخیر ایام انشاء الله بر همتون مبارک و مهنا باشد هنوز در حال و هوای ولادت کریمۀ اهل بیت حضرت معصومه نفس می کشیم همین ایام را خاصه روز دختر را به همه دخترهای عزیزمان تبریک و شادباش می گویم انشاالله که زیر سایه الطاف حضرت باشند ایام دهه کرامت هم بر همه مون انشاالله مبارک و مهنا باشد حاج آقای نظافت سلام علیکم ایام مبارک و خیلی خوش آمدید

حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما وهمه بینندگان عزیز من هم تبریک عرض می کنم ایام ماه ذی قعده را و روز دختر را به همۀ عزیزانی که دختر دارند و به خودم دختر بزرگ کردن آقای شریعتی ثواب زیادی دارد بیشتر از پسر

ملایی:  البته دلچسب و لذت بخش است

حجت الاسلام نظافت: و البته سخت تر است چون با موجود لطیف سروکار داشتن کار سخت تر می شود با یک ریحانه مواجه هستیم هم خانم انسان ریحانه است و دختر ریحانه است کلا فرزند ریحانه است و اما دختر را بیشتر اسلام جانبش را داشته است امام صادق علیه السلام فرمودند وقتی وارد منزل می شوی هدیه ای داری اول به دختر هدیه بده از خدا می خواهیم خدا روزی شما هم بکند

ملایی:  انشاالله همه آنهایی که در انتظار فرزند هستند انشاالله خدا هم فرزندان صالح بهشون بدهد دختر و پسرش فرقی نمی کند دختر شیرین تر است

حجت الاسلام نظافت: هر کدام یک لطفی دارد اگر کسی ندارد بخواهد حداقل که خدای متعال جبران کند چون شما می دانید دعاهایی که مستحاب نمی شود یک جور دیگری خدا جبران می کند باید خواست این است که اشکالی ندارد بخواهیم از خدای متعال اگر خدای متعال روزی نکرد می گوییم الهی رضاً بقضائک همان عروس می شود دختر منتهی عروس دختری است که انسان زحمت نکشیده یک دختر مفت است جای او را می گیرد اونهایی که دختر دارند داماد می شود پسر مفت پسری که زحمت نکشیدند

ملایی:  پسرها چند سال است که گلایه می کنند چرا روز پسر نداریم گفتم روز میلاد امام جواد بهترین مناسبت است که برای روز پسر نامگذاری کردن روز همه دخترها و پسرها مبارک باشد و حال دلشان خوب باشد و خدا انشاالله آنها را برای خانواده هایشان نگه دارد خیلی خوب چطوره احوالشان؟

حجت الاسلام نظافت: خدا رو شکر

ملایی:  الحمدلله نامه 31 نهج البلاغه نامه امیر المومنین است به همه فرزندانشان خوشحالیم روزهای چهارشنبه مزین به کلام امیر المومنین علیه الصلات و السلام است و ممنونم از حاج آقای نظافت عزیز که نکته های ناب را برای ما می گویند و کیف می کنیم و لذت می بریم

حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین امیر المومنین فرمودند اگر می خواهی خودت محقق باشی و مجتهدانه مسائل دینی را بفهمی بایستی دل با صفا و قلبی خاشع و فکری متمرکز داشته باشی به اینجا رسیدیم بعد حضرت فرمود و کان همک فی ذلک هماً یک همت داشته باشید و یک دغدغه داشته باشید این تاکید بر همان تمرکز هست دغدغه و همت واحد داشته باشید دغدغه ات تنها این باشد که فهم صحیح از دین داشته باشی و می گوید خدایا معرفت خودت را و معرفت آیات قرآن را و معرفت معارف خودت را روزی من بگردان در رابطه با هم واحد در خطبه 87 امیر المومنین فرمود أحب عباد اللّه إليه. عِبَادَ اللهِ، إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللهِ اِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللهُ عَلَى نَفْسِهِ، (نهج البلاغه، 87) فرمود محبوب ترین بنده کسی است که خدا او را کمک می کند بر علیه نفس اماره اش یعنی خدا کمک می کند که این نفس اماره شان را مهار کند قد خلع سرابیل الشهوات لباس های شهوت را از وجودش بیرون می آورد این وجودش می شود کاملا عقلانی و نورانی و تخلا من الهموم فرمود از همه دغدغه ها و هم و غم ها تخلیه می شود الا هماً واحدا جز یک دغدغه که همان یک دغدغه برایش می ماند انفرد به فخرج من صفت الامام وقتی یک دغدغه پیدا کرد دغدغه فهم درست خارج می شود از صفت کوری چون انسان وقتی نمی فهمد انسان کور است جاهل گرفتار نوعی ظلمت است و مشارکت اهل الهوا بعد فرمود قد امکن الکتاب من زمامه یعنی چی؟ یعنی قرآن انگار مهار وجود این فرد را در دست گرفته او را می برد جایی که درست است یعنی تابع قرآن می شود فهو قائده قرآن می شود قائد و جلودار و امام او یحل حیث ثقله و ینزل حیث کان منزله اونجایی که آیات محکم هست اونجایی که مطالب درست هست همانجا فرود می آید اونجایی که محل فرود آمدن است بعد در خطبه دیگری داریم امیر المومنین کسانی که هم واحد ندارند کسانی که قلبشان خاشع نیست فرمود مفضعهم فی معضلات الی انفسهم یعنی اینها توی مسائل دشوار به خودشان پناه می برند یعنی از قرآن خط نمی گیرند تأویلهم فی المهمات علی آرائهم در مسائل مهم به اندیشه خودشان تکیه می کنند دنبال این نیستند که خدا چه می گوید کشف کنند نظر خدا را نظر اهل البیت را کأن کل امرءٍ منهم امام لفظه فرمود گویا هر کدام از اینها امام خودشان هستند یعنی نباید انسان امام خودش باشد باید پیروی کند از امام باید قرآن امامش باشد بعد حالا حضرت فرمود اگر این سری را درست سیر کردی

ملایی:  حاج آقا چیزی که برای من جالب است این دلسوزی و دغدغه حضرت است یک جوری می خواهد این مطلب را بفهماند و کاملا پیداست که تمام همش تربیت انسان است

حجت الاسلام نظافت: هیچ نکته ای فروگذار نشود فرمود اگر این مسیر را طی کردی فانظروا فی ما فسرت لک حالا خوب دقت کن در آنچه که برایت تفسیر می کنند یعنی از حالا به بعد حضرت می خواهند دین را به صورت پایه ای و ریشه ای و تحقیقی محققانه

ملایی:  یعنی همه چیزهایی که تا الان شنیدیم مقدمات بود

حجت الاسلام نظافت: یعنی اگر این مقدمات را طی کردی اون وقت دقت کن در آنچه که برایت شرح می دهم بدون مقدمات مطالعه و دقت در مطالب علمی نهج البلاغه سودی ندارد این مقدمات باید طی بشود یعنی هم فراغت را گفتیم نکات مختلفی داشت بعد حضرت می فرماید و ان لم یجتمع لک ما تحب دون نفسک اگر این چیزی را که گفتم که تو باید تمرکز داشته باشی و فراغ نظرک و فکر فارغ دید فارغ و دل فارغ اگر اینها جمع نشد و نتوانستید اون تمرکز را و اون فراغت را ایجاد بکنید بدان انک تخبط الاشباع تو داری گرفتار خبط می شوی خبط اشباع گفتند شتری است که چشمش خوب نمی بیند دقت می کنید ناقۀ الاشباع شتری که چشمش خوب نمی بیند تخبط الاشباع یعنی چی؟ یعنی تخبط خبطاً ناقۀ الاشباع یعنی مثل چنین شتری تلوتلو می خورد تعادل نداری راه را درست نمی روی یعنی بی قاعده کار می کنی خبط اشباع یعنی بی هدف کار کردن و بی هدف حرکت کردن و کور حرکت کردن خبط الشیطان یعنی شیطان او را دیوانه کرد یعنی گرفتار می شوی و تطورت و الماء در ورطه باز دوباره واژه ورطه را آورده در ورطه تاریکی ها قرار می گیری در ظلمت قرار گرفتن نشانه ای از چی است نشانه ای از جهالت و نفهمیدن است و نشانه ای از انحراف است ورطه هم عرض کردیم وارد شدن در کاری که خروج از آن سخت است یعنی به راحتی در تاریکی می روی ولی دیگر نمی توانی بیرون بیایی خطرناک می شوی بعد حضرت فرمود لیس طالب الدین من خبط او خلط این که گرفتار خبط است خبط همان تلوتلو خوردن و بی قاعده حرکت کردن فرمود اون کسی گرفتار خبط است یا خلط است خلط یعنی التقاط مخلوط کردن قاطی می کنند این طالب دین کسی که گرفتار خبط است این فکر می کند دنبال دین است دین به دستش نمی آید گرفتار التقاط است طالب دین کسی که دنبال فهم دین است نباید اهل خبط و خلط باشد خبط یعنی اشتباه کردن و سرگردان شدن و کور حرکت کردن بی قاعده حرکت کردن خلط هم یعنی حق و باطل را مخلوط کردن راست و دروغ را مخلوط کرد و سخن درست و غلط را آمیخته کردن که چقدر این التقاط خطر بزرگی است یعنی آدم ها یک خورده علم هایی دارند ولو زیاد بعد با این خورده علم ها می خواهند این دینی که پیچیده جامع مسیر ابدیت انسان را می خواهد تامین کند می خواهد این دین را بفهمد قرآن را ببینید فرمود افتأمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض بعضی ها هستند بعضی از آیات را قبول دارند بعضی را قبول ندارند قرآن یک مجموعه منسجم است وقتی بعضی را نمی پذیرد برای بعضی دیگر از فکر خودش قاطی می کند دقت کردید چرا این آیه را خواندم این آیه را خواندم برای خلط افتأمنون ببعض الکتاب بعضی را نمی پذیریم بعضی را می پذیریم از آیات از آیات قران را نمی پذیریم چیکار کنیم اون خلأ را از خودمان مایه می آوریم فکر خودمان را قاطی با حرف درست خدا می کنیم و این می شود التقاط و التقاط خیلی خطرناک است یا از خودش و شیطان و دیگران مخلوط می کند إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ (نساء، 105) می خواهند تفرقه ایجاد کنند بین خدا و رسول قرآن را می پذیرد ولی توضیحات قران که در بیانات پیامبر و ائمه است نمی پذیرد تفرقه می خواهد درست کند یکی از نشانه های کفر است از هم جدا کنیم بین قران و پیامبر نباید جدا بکنید بین قرآن و پیامبر جدا کردن یعنی به حرف های پیامبر اعتنا نکنید طرف می گوید ما به حرف های پیامبر اعتنا می کنیم می گوییم صحبت های آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم صحبت های پیامبر است سنی واقعی کیست؟ کسی که سنت را بشناسد تبعیت کند سنت پیامبر را چه کسی می شناسد؟ اهل البیت ادرا بما فی البیت یعنی اهل البیت از دیگران آگاه تر هستند که درون این خانه چه خبر است إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا (نساء، 150) راه دیگری پیدا کنند اینها کفر است پس اینها گرفتار التقاط می شوند یک آیه هم داریم فرمود بعضی ها مقتسم هستند جعل القرآن عظینا قرآن را ورق ورق می کنند بعضی هایش را می پذیرند و بعضی نمی پذیرند اینها گرفتار التقاط می شوند گرفتار التقاط شدن مثل گروه فرقان و اکبر گودرزی شدند داستان اکبر گودرزی مایه عبرت است نهج البلاغه می گوید گرفتار خرده علم شدند

ملایی:   یعنی نگاه جامع را نداشت

حجت الاسلام نظافت: مطهری را از سر راه به خیال خودش از سر راه اسلام بر می دارد مفتح را کشت و شهید قرنی را کشت

ملایی:  و اون قرائت ناثواب و نا صحیح ازش خوارج در می آید

حجت الاسلام نظافت: این خیلی خطرناک می شود التقاط، زمینه های التقاط چی است تفسیر به رای و درس درست و اصولی نخواندن با آیات متشابه بی قاعده برخورد کردن عرض کردیم جلسه قبل هو الذی انزل علیک الکتاب منها آیاتٌ محکمات هن ام الکتاب و اخری متشابهات آیات متشابه دارد قرآن اونهایی که می گوید دلشان بیمار است می روند دنبال آیات متشابه باید قرآن را درست و اصولی یاد گرفت حالا حضرت می فرماید اگر این چیزها را که گفتم مقدمات فراهم نشد بدان گرفتار خبط و خلط هستی بهتر است تو تحقیق نکنی بهتر است تو تقلید کنی و الامساک ان ذلک افضل خودداری کن از تحقیق کردن این دریای علم غرق می شوی تو امساک یعنی خودداری کردن از فهمش از تحقیق و پژوهش باید یک آمادگی ذهنی و روانی و صفای باطنی همه اش باید باشد باید شاگردی کرده باشی در این مسیر چرا حضرت می گویند نرو در این مسیر نروی بهتر است برای اینکه خودت منحرف می شوی مایۀ انحراف دیگران هم می شوی و خودت و دیگران را هم بدبخت می کنی

ملایی:  حالا حضرت دوباره فرمود دوباره می فرمایند فتفتهم یا بنی وصیتی پسرم وصیت من را بفهم آقای شریعتی برای مردان بزرگ خیلی سخت است که مردم درکشان نکنند خودشان می دانند در سینه شان چه حرف های عمیقی است و می فهمند که مردم یک جنبه هایی اش را متوجه نمی شوند بارها وبارها باید تامل کنند

حجت الاسلام نظافت: و یک جاهایی هم خیلی چیزها را نمی گویند آنگونه که امیر المومنین آه می کشید فرمود در سینه ام حرف زیاد است ولی کسی را پیدا نمی کنم فرمود پیدا می کنم ولی می بینیم هر کدامشان یک مشکلی دارند قبلا در این نامه حضرت فرمود تفهم وصیتی سعی کن بفهمی اینجا هم دوباره می فرماید تفهم وصیتی مهربانانه می فرماید بُنیَّ پسرم سعی کن وصیت من را بفهمی یعنی کلام من عمق دارد ممکن است همه ابعادش را نفهمی پس باید تذکر بدهیم به فهم که مبادا سرسری کسی از کلام امیر المومنین رد بشود حالا من توفیق زیاد داشتم نهج البلاغه بخوانم بگویم و بگویم و بگویم ولی آقای شریعتی این دوری که الان می گویم باز شروعی تازه دارد هر بار یک چیز جدید اینقدر که لایه لایه است یعنی یک ابتهاجی هم آدم پیدا می کند و یک لذتی دارد واقعا و همه بینندگان عزیز بارها گوش بدهند بارها تامل کنند البته خود حضرت هم باید عنایت کند معنویتی داشته باشند تا درست بفهمند به هر حال اولیاء خدا دنبال بازی در آوردن نیستن حضرت از این نامه دلشان خوش نبود که یک پولی هم به ما می دهند می خواهند بفهمند می خواهند نفهمند پدر است و عاشق رشد است می داند اگر نفهمد هم رشدی پیدا نمی کند چون اول باید گوش بدهند بفهمند یادشان نرود و عمل کنند تا رشدی حاصل شود اگر کج بفهمند که دیگر هیچی عملشان هم اشتباه خواهد بود لذا خوب گوش دادن خیلی مهم است یک کسی از پیامبر پرسید علم چی است حضرت فرمودند ساکت بودن نظر نده اول کار ساکت باش بعد گفت بعدش چی گفت گوش دادن بعضی ها ساکت هستند حواسشان جای هست بعد گفت بعدش چی گفت یادت نرود یعنی تو ذهن مان این فکر ما باید مثل یک معده ای باشد که این غذا را بالا و پایین می برد تا هضمش کند این مطالب که می شنویم اینها خوراک است باید در هاضمه فکر ما بچرخد و بچرخد تا هضم شود

ملایی:  و به جانت بنشیند

حجت الاسلام نظافت: باریک الله احسنتم فرمود یادت نرود برای چی برای اینکه مکرر فکر کنی امیر المومنین فرمود کسی که زیاد فکر می کند در آموخته هایش اتقن علمه اگر فهمیده بهتر می فهمد جای پایش محکم می شود و اگر بخش هایی اش را نفهمیده با تفکر بخش هایی که نفهمیده می فهمد پس یادت نرود و لذا راه فهمیدن دقت کردن هست و خوب گوش کردن هست و مرور دوباره و تفکر و بارها و بارها شنیدن است و سوم پرسش است بپرسیم اسلام افتخارش این است که از پرسش استقبال می کند و اگر دیدی کسی بد برخورد کرد با شما برای پرسیدن این خودش مشکل دارد بیسواد است می خواهد آبرویش نرود و الا اسلام از پرسش استقبال می کند از بنده می پرسند بلد نیستم خوب می گویم بیا با همدیگر برویم تحقیق کنیم می رویم از بزرگترمان می پرسیم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون فاسئلوا اهل الذکر نه فاسئلوا اهل العلم اهل ذکر باشند یعنی اهل علمی که معنویت دارد فاسئلوا اهل الذکر هر کسی نمی تواند مرجع سوالت باشد اهل البیت اهل الذکر هستند و کسانی که سر این سفره می نشینند و تربیت شده مدل هستند

ملایی:  اینجاست که امیر المومنین فرمود سلونی قبل ان تفقدونی

حجت الاسلام نظافت: افتخار ما بود کسانی بودند که میزدند مردم را که سوال چرا سوال می کنید ولی امیر المومنین می فرماید بپرسید هم قرآن می گوید بپرسید و هم امیر المومنین می گوید بپرسید پس یک راه دیگرش پرسش است یک راه دیگر برای فهم گفتگو و تضارب آراء خیلی خوب است آقای شریعتی یک چیزهایی در لابلای گفتگوها خدا به اون جمع افاضه می کند که شما ساعتها تنهایی بنشینید فکر کنید در نمی آید خدا می خوهد بت نفس ما بشکند بیاییم کنار هم از هم بپرسیم این روایت را ببینید فرمود اِضرِبُوا بعضَ الرأيِ ببعضٍ يَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ . [ غرر الحكم : 2567 . ] فرمود این حرف های مردان کارآزموده را با سواد را به هم بزنید ثواب زائیده می شود یعنی دور هم بنشینند و حلقه علمی همین کاری که طلبه ها می کنند مباحثه می کنند این تضارب آراء این هم کمک می کند به فهم حالا حضرت فرمود بفهم حالا می خواهند شروع کنند اول می فرماید واعلم دوباره می گوید بدان انا مالک الموت هو مالک الحیات حضرت می فرماید بدان که مالک مرگ همان مالک زندگی است اولا مالکیت یعنی چی؟ مالکیت یعنی انسان بر یک چیزی تسلطی داشته باشد که هر موقع خواست تصرف کند درش ما در ملک مان تصرف می کنیم حالا می فرماید خدا مالک است برگۀ مالکیتشان اعتباری است شما پذیرفتید این عبا مال من است من پذیرفتم این مال شماست اون ماشین مال شماست این اعتباری است چرا می گوییم اعتباری است چون قرارداد را پذیرفتیم چرا حقیقی نیست برای اینکه ماشین خدایی نکرده الان بیرون هست آسیب ببیند دیگر نداریش به ما وابسته نیست که چطور ما مالک هستیم مالکیت حقیقی یعنی مملوک به ما وابسته باشد

ملایی:  ما مالک خودمان هم نیستیم

حجت الاسلام نظافت: پس این می شود مالکیت اعتباری، مالکیت حقیقی یعنی مملوک وابسته به ما باشد بعضی از بزرگان تشبیه کردند گفتند الان اعضای بدن ما در اختیار ماست ما مالکش هستیم

ملایی:  می خواهی تکان می دهی و چشمت را می بندی و حرف می زنی

حجت الاسلام نظافت: بله این وابسته به روح ماست شبیه مالکیت حقیقی را اگر بخواهیم بفهمیم همین است یعنی روح که می رود دیگر این ما مالک این نیستیم پس اینها وابسته به اون روح هستند

ملایی:  مرتبه پایین مالکیت هستند مطلق نیستند

حجت الاسلام نظافت: حالا عالم همه در ملک خداست

ملایی:  تبارک و تعالی

حجت الاسلام نظافت: و خدا رب العالمین است

ملایی:  و مالک یوم الدین

حجت الاسلام نظافت: چرا چرا می گوید خدا مالک یوم الدین است برای اینکه روز قیامت آشکار می شود اون روزی که یوم لا یملک نفسٌ لنفسٍ شیئا امروز که فکر می کنیم خبری است ما مالک هستیم اون روز که ظاهر می شود مالک نبودن ما هیچ کس مالک چیزی نیست خدا اون روز مالک است خدا الان هم مالک است اون روز برای ما مالکیت حقیقی خداوند آشکار می شود لذا می گوییم مالک یوم الدین حالا حضرت می فرمایند خدا مالک مرگ است و همان کسی که مالک مرگ است مالک زندگی هم هست یعنی مالک مرگ و زندگی یکی است و آن خداست و لذا فرمود یحیی و یمیت هم زنده می کند و هم می میراند بعد فرمود و ان الخالق هو الممیت خدا هم خالق است همان کسی که می آفریند همو می میراند الان ما مجسمه ساز داریم مجسمه ساز خلق می کند یک مجسمه را درست اختیار مجسمه هم دست اوست یک کسی دیگر ممکن است مجسمه را خراب کند خدا آفرید ما را و همو می میراند خالق وممیت یک کسی است یعنی خدای متعال رب است رب یعنی مربوب ها یعنی این مملوک ها در اختیار او پیوسته هستند پیوسته آن به آن دارند از خدا حیاتشان را بقایشان را فیض می گیرند و لذا در ادامه آیه ای که فرمود یحیی و یمیت فرمود ربکم و رب آبائکم الأولین رب شماست رب یعنی مالک مدبر ربوبیت تکوینی دارد بنابراین خدا ممیت است ممیت است یعنی خدا چطوری می میراند توفی می کند یعنی جان های ما را می گیرد الله یتوفی انفس موتها والتی لم تمت فی منامها فرمود خدا آنهایی که قرار است بمیرند جانشان را ازشون می گیرد و توفی می کند و آنهایی که خوابیدند و نمردند اونها هم متوفاه می شوند اتفاق بزرگ خواب در زندگی ما تا آستانۀ مرگ می رویم متوفاه می شویم ولی بر می گردیم و یمسک التی قضا علیه الموت اینهایی که خوابیدند و قرار است بمیرند دیگر روحشان بر نمی گردد و لذا گفتند از خواب بلند می شوید بگویید الحمدلله الذی احیانی و بعد ما اماتی و علیهم حمد و سپاس مخصوص خدایی است که مرا زنده کرد بعد از اینکه مرا میرانده بود بعد خدای متعال توفی می کند اسباب توفی خدا چی است حضرت عزرائیل برای بزرگترها سلام الله علیه برای ماها باز حضرت عزرائیل عواملی دارد و لذا هم خدای متعال فرمود خدا توفی می کند و هم فرمود یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بهم ملک الموت توفی می کند و هم فرمود هو قاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظه خدای متعال غالب و قاهر هست بالای همه بندگان و می فرستد فرشتگانی که حافظ هستند تا موقعی که مرگ می آید مرگ که آمد توفتهم رسلنا رسل یعنی فرشته های مرگ توفی می کنند این آدم ها را و هم لایفرطون اونها در انجام ماموریت کوتاهی نمی کنند ردوا الی الله این ارواح را بر می گردانند به سمت مولای حقشان علی له الحکم بعد حضرت فرمود خدا آن کسی که مبتدی است همان عافیت میدهد یعنی چی؟ یعنی خدا بلا می دهد یعنی دنیا دار بلاست با بلا ادبت می کند با بلا پاک می کند با بلا رشد می دهد و با بلا انسان را خدا متوجه خودش می کند با بلا انسان را از سرمستی نجات می دهد اصلا فرمود با بلا تغدیه می شود روح آدم ها جان با غذا تغذیه می شود جسم ما و روح ما و جان ما با غذا تغذیه می شود با چند چیز روح ما تغذیه می شود یکی اش بلا است خدا بلا می دهد دنیا هم دار بلاست اول همین نامه هم حضرت فرمود تیرهای بلا و مصیبت و بیماری و تیر آفت دنیا دار بلاست کی می تواند عافیت بدهد؟ خود خدا بعضی ها ما را مریض می کنند خودشان هم گیر می کنند و نمی توانند شفا بدهد فرمود خدا عافیت می دهد

ملایی:  تازه اینجا دعای مناجات بی نظیر امیر المومنین هم هست انت المالک و انا ربک

حجت الاسلام نظافت: از قضا من همین را آوردم خوشم می آید گاهی البته شما چهارده پانزده سال

ملایی:  نه شما خوب می گویید ذهن من می رود آنجا و بر می گردد

حجت الاسلام نظافت: فرمود فانا مفنی هو المرید خدا فانی می کند بدان همان کسی که فانی می کند می تواند تو را در عالم دیگری زنده کند و برگرداند او اعاده می کند روح انسان را و حیات برزخی می دهد و حیات های عوالم دیگر را به انسان می دهد و مجدداً حیات می دهد خلاصه فرمود انا الدنیا لم تکن لتستغر الا علی ما جعل الله علیه حضرت فرمود دنیا بر هر حالتی هست با اراده الهی خدا دنیا را بر هر حالتی که دوست داشتی قرار دادی هیچی از دست خدا خارج نشده حتی جنایاتی که اسرائیل دارد می کند تحت اراده الهی است عالم از دست خدا در نرفته خدا دارد اسرائیلی ها را آزمایش می کند دارد عرب ها را آزمایش می کند و دارد مردم ایران را آزمایش می کند و دارد یمنی ها را آزمایش می کند و دارد فلسطینی ها را آزمایش می کند

ملایی:  آدم هایی که هی غربال می شوند

حجت الاسلام نظافت: قرار است آزمیاش بشوند اینطوری نیست که فکر کنیم از دست خدا در رفته هم ظالم آزمایش می شود و هم مظلوم آزمایش می شود و هم تماشاچی ها آزمایش می شوند فرمود دنیا در هر حالتی هست حضرت مثال زدند من النعما اگر نعمت است تحت اراده خدا ابتلا اگر بلا هست تحت اراده الهی است ابتلا هست و زندگی سربالایی دارد و یادمان نرفته کرونا همان شرایط است در سربالایی بودیم در گرفتاری قرار می گیریم اینطوری نمی ماند دوران جنگ نماند هشت سال جنگ تا سالهای سختی به ویژه مردم شریف دزفول چقدر سختی ها را تحمل کردند هواپیماهای عراقی همین تهران را بمباران می کردند ما شرایط سختی را گذراندیم دنیا گاهی ابتلا ست و گاهی نعمت دارد گاهی به تو رو می کند و گاهی به تو پشت می کند فرمود وقتی وضعت خوب است سرمست نشوی گرفتاری صبوری کن بعد حضرت فرمود او شاء من ما لا تعلم خدا دنیا را بر آنچه که خواسته از چیزهایی که تو نمی دانی قرار داده یعنی چی تو یک بخش هایی از این دنیا را داری می بینی پشت پرده خیلی چیزها هست اونهایی که تو نمی دانی با اراده الهی است هر آنچه که می دانی و هر آنچه که نمی دانیم همه به اراده الهی است بعد فرمود فالجزاء فی المعاد اون عالم جزا دارد جزا همان اعمال ماست و اعمال ما مجسم می شود فمن یعمل مثقال ذرۀ خیراً یره و من یعلم مثقال ذرۀ شراً یره اون جزا هم دست خداست یعنی خدای متعال فرمود روز قیامت گرفتار گناهتان است اما همه گرفتار گناه هستند خدا اونجا می بخشد بعضی ها را خدا محکوم نیست حاکم است اونجا هم دارد خدایی می کند اونجا عده ای را می بخشد اجازه می دهد شفاعت کنند اهل البیت اونجا هم محتاج خدا هست خدا کند که ما گرفتار جهنم نشویم یک روایت دیدم آقای شریعتی خیلی تکان خوردم خدا حفظ کند کتاب هایی که درس های اخلاق مقام معظم رهبری چاپ شده این روایت را حضرت آقا آورده یک نفر روز قیامت یک سال دم در بهشت ایستاده سال های قیامت خیلی است و از دم در بهشت جایگاهش را می بیند مشکل دارد که نمی تواند برود داخل جزا گاهی طرف می رود جهنم گاهی هم جهنمی نیست به همین راحتی بهشت نمی رود اما خدا محکوم نیست اونجا شفاعت هست عفو هست و بخشش هست و خوش به حال کسانی که زمینه های شفاعت را برای خودشان فراهم می کنند پس جزای در معاد هم فرمود دست خداست خلاصه حقیقت توحید و تجلیات توحید را حضرت دارند با بیان رساء توضیح می دهند حالا اگر کسی چنین اعتقادی داشته باشد که همه چیز دست خداست به آرامش دست پیدا می کند ترس ندارد و نگران نیست نه نگران ترس از جان دارد خدا رحمت حضرت امام فرمود والله تعالی نترسیدم ترس ازدشمن ندارد و ترس از بی پولی ندارد و ترس از ازدواج ندارد لا خوفٌ و لا هم یحزون ترس از ازدواج ندارد می داند خدا روزی را می رساند وعده داده دیگه و امیر المومنین فرمود قرنت الهیب بالخیبه هر که می ترسد محروم است قرنت الهیب بالخیبه و الحیاء بالحرمان نکاتی که شما فرمودید د ر مناجات مسجد کوفه این هم خیلی خوب است که همین مضامین را با حس معنوی با اشک ریزان بگویید اینها کمک می کند به اینکه عقاید ما محکم شود چون همه چیز پای درس نیست گاهی هم آدم باید حس بگیرد یک جاهایی کار دل است حاج آقا این دو تا با هم هست یعنی آن تعلم و یادگیری با آن اشک ریختن و اینها در پیشگاه خدا گفتن به هم کمک می کند مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلا الْمَالِكُ؟ یک رسم خوبی در حرم هست قبل از اذان صبح و قبل از قرائت قرآن مناجات آنهایی که

ملایی:  خدا حفظ کند حاج آقای سماواتی را چقدر خوب و قشنگ گفتند خدا حفظ کند مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلّا الْعَزِيزُ مولای یا مولای انت الخالق و انا المخلوق و هل یرحم المخلوق الا الخالق مولای یا مولای انت الحی و انا المیت و هل یرحم المیت الا الحی انت الباقی و انا الفانی و هل یرحم الفانی الا الباقی مولای یا مولای انت المعافی و انا المبتلا مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلّا الْخَالِقُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْعَظِيمُ وَ أَنَا الْحَقِيرُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلّا الْعَظِيمُ من مبتلا هستم چه بیماری های جسمی و چه گرفتار شیطان بودن و هل یرحم المبتلا الا ؟؟؟ 36:17 این توحید را باید تقاضا کنیم از خدای متعال در وجود خودمان و فرزندان خودمان نهادینه شود و حضرت فرمود ان اشکل علیک شیءٌ اگر در این مطالعات به یک چیزی برخورد کردید در این سیر در عالم وجود که برایت مبهم بود مشکل شد نتوانستی بفهمی حقیقت قضیه را و فاحمله علی جهالته حمل بر نادانی ات کن حکمت خدا را زیر سوال نبری و زود قضاوت نکنی یعنی چی خدا چرا اینطوری کرد و چرا عالم اینطوری است فرمود حمل بر نادانی خودت بکن جهالت انسان همین عدم احاطه اوست ما احاطه نداریم و کسی که احاطه ندارد قضاوت می کند کار جاهلانه است باید صبر کند تا برایش روشن شود این داستان به برکت برنامه خدا به ذهنم داد داستان موسی و خضر خیلی قشنگ است یعنی یک نمونه است بر اینکه تو این عالم انسان به این راحتی احاطه پیدا نمی کند می دانید داستان موسی و خضر در قرآن آمده منشأش این است دو تا نکته گفته شده یکی اینکه بعد از حضرت موسی پیروز شدند و آل فرعون غرق شدند یک نفر از موسی و آله و نبینا پرسید آیا کسی را می شناسی که مانند تو علم باشد حضرت موسی گفت نه آقا گفت نه خدای متعال به جبرئیل گفت برو بهش بگو که آره باید بروی شاگردی کنی یعنی وحی کرد در اون روایت داریم که داناتر از تو هست عبد ما خضر هست باید بروی از او یاد بگیری در بعضی از روایات داریم به ذهنش خطور کرد که من اعلم من فی الارض هستم بعد از اینکه خدا او را کلیم الله کرد بعد حالا خضر کجاست گفتند اون خضر در تنگی مجمع البحرین دو تا دریاست باید بروید پیدایش کنید چطوری پیدا کنم فرمود یک عدد ماهی بگیر در زنبیل بگذار به سوی اون تنگه حرکت کن اون ماهی که گم کردی اون عالم در همان منطقه است خلاصه موسی بار سفر بست با جوانی به نام یوشع ابن نور که قران از اینجا نقل کرده و اذ قال موسی لا ابلغ مجمع البحرین گفت اونقدر راه می روم تا به اون تنگه برسم او امضی حقبا فرمود روزگار طولانی هم باشد به سفر ادامه می دهم تا پیدا کنم خضر را تا اون معلم را

حجت الاسلام نظافت: و این همان عطش و شوقی است

ملایی:  همان را می خواستم بگویم این عشق است امضی عقبا روزگاران طولانی راه می روم تا برسم بعد عرض شود خدمت شما که فرمود فلما بلغا مجمع بین اماما رسیدم به اون مجمع البحریم نه سیوحوتهما اون ماهی همراهش بود اون ماهی را فراموش کردند این ماهی رفیقش که زنبیل دستش بود این ماهی زنده شد رفت در دریا به ذهنش نرسید به حضرت موسی بگوید بعد فلما جاوزا از اونجا که رد شدند به این جوان به یوشع بن نوح گفت آتنا غذائنا غذای ما را بردار بیاور لقد لقینا من سفرنا هذا نصبه خسته شدیم یک غذایی بخوریم گفت عه همان موقعی که در آن سخره بودید من فراموش کردم بگویم این ماهی زنده شد و رفت در دریا تا این را گفت حضرت موسی گفت ای بابا دنبال همین موضوع بودیم خدای متعال گفت هر موقع زنده شدی همانجا برگرد برگشتند فوجداه عبدا من عبادنا حضرت خضر بنده ای از بندگان ما را پیدا کردند آتیناها رحمتا من عندنا به او رحمتی از نزد خودمان دادیم و علمناه من لدنا علما از نزد خودمان به او علم ویژه ای داده بودیم حضرت موسی وقتی خضر را پیدا کرد فرمود هل اتبعک دنبالت راه بیفتم نگفتم متربی همراه مربی باشد اونجا می گوید دنبالت راه بیفتم نمی گوید همین جا برای من منبر برو نکته ای با هم باشیم هر جا رفتیم ما باید درس زندگی را در طول زمان یاد بگیریم به عینه ببینیم فرمود دنبالت راه می افتم از اون چیزهایی که خدا به تو یاد داده از اون رشدها به من بیاموزید قال انک لن تستطیع من هی صدرا گفت می توانی با من صبر کنی بعد حضرت حضر فرمود کیف تصبروا علی ما لم تحبه وقتی احاطه نداری نمی توانی صبر بکنی من برای همین خواندم ادامه اش اگر وقت نیست بگذاریم جلسه بعد داستانش طولانی است

حجت الاسلام نظافت: داستانش طولانی است وقتی گفت که چطوری می خواهی صبر کنی احاطه نداری حضرت موسی گفت ستجدونی ان شاء الله صادرا این جمله انشاء الله خیلی مهم است انشاالله من را صابر خواهی یافت می داند اگر انشالله نگوید کار محقق نخواهد شد مرد الهی اینطوری است که حالا در طول زمان توسط حضرت خضر به موسی فهماند که خیلی چیزها را نمی دانی

ملایی:  خیلی ممنون و متشکرم از شما سالهاست که در محضر حاج آقای نظافت شاگردی می کنیم بیان شیوای ایشان و کلام نورانی امیر المومنین و حاج آقای نظافت سالهاست در امر تعلیم و تربیت پیشگام و پیشقدم هستند خدا به شما خیر بدهد شاگردان زیادی تربیت کردم همین جا فرصت را مغتنم می شمارم ایام هفته معلم را به همه معلمان عزیزم تبریک می گویم انشاالله سایه پر مهرشان مستدام باشد اونهایی که نیستند سر سفره امیر المومنین متنعم باشند ما هفته آینده در کنار حاج آقای نظافت عزیز از مشهد الرضا از جوار بارگاه مقدس و ملکوتی حضرت ثامن الحجج علیه الصلات و السلام به شما سلام خواهیم کرد و سلام رسان و دعای گوی تک تک شما خواهیم بود صفحه 419 قرآن را تلاوت می کنیم و آیات را بشنویم برای مشارکت در قربانی ماه ذی القعده همچنان فرصت هست می توانید به زیر نویس ها دقت کنید و به کانال ما مراجعه کنید انشاالله خدا به بهترین وجه و به بهترین شکل از شما قبول کند بعد از تلاوت آیات با احترام و با عشق همراه شما هستیم و در کنار شما. بفرمایید خواهش می کنم

( قرآن کریم صفحه 419)

ملایی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم انشاالله که زیر سایه الطاف و مهربانی و لطف و رحمت امام رئوف حضرت ابالحسن علی ابن موسی الرضا باشیم در دهه کرامت انشاالله حال خوش نصیب تان شود اشاره قرآنی امروز را حاج آقای نظافت بفرمایند و حسن ختام جلسه و برنامه امروز خواهد بود

حجت الاسلام نظافت: در آیه 9 خدای متعال می فرماید یا ایها الذین آمنوا اذکروا نعمت الله علیکم قرآن خیلی سفارش به ذکر کرده است یک وقت می فرماید اذکروا الله مستقیما می فرماید یاد خدا باشید ذکر کثیر گاهی هم خدای متعال ما را یاد چیزهایی می اندازد که به وسیله اونها یاد خدا می افتیم یکی از اونها ذکر نعمت است ذکر نعمت خوب است ذکر نعمت مقدمه شکر است مقدمه الحمدلله گفتن است مقدمه ی این است که حال ما خوب بشود بعد باز نعمت ها متفاوت است یکی از نعمت ها لطف های خدا در سختی هاست حالا اینجا خدای متعال همان را می فرماید گاهی هم نه خدای متعال ما را یاد سبحان الله می اندازد ما در جامعه گرفتاری و بلا است گاهی هم ما را یاد مرگ می اندازد از اون طریق می گوییم انا لله و انا الیه راجعون یعنی ببینید هر چیزی بهانه یاد خدا می شود و یکی اش همین است نعمت ها یکی اش هم دوران گرفتاری که هر امتی یا تک تک آدمها در زندگی تان یک دوره هایی مشکلات داشتید بنده داشم باید یادمان نرود که خدا چگونه ما را عبور داده از سختی ها این سبب می شود که امید پیدا کنیم برای آینده و مقاومت را از دست ندهیم و بد بین نشویم به خدا فرمود ام حسبتم ان تدخل الجنه این آیه خیلی قشنگ است ام حسبتم ان تدخل الجنه و لم ما یعتکم مثل الذین خلوا من قبلکم شما فکر می کنید به همین راحتی می روید بهشت و گرفتاری های امت های گذشته برای شما پیش نیاد ماستم البعصاء و ضرار اینقدر گرفتار شدند و متزلزل شدند حتی یقول تا پیامبر و مومنین گفتند خدایا نصرت تو کی می آید متی نصر الله جواب اومد علی ان نفس الله غریب یک کم دیگر صبر کنید خدای متعال اینجا می فرماید یاد نعمت خدا بیفتید موقعی که لشکری آمدند فارسلنا علیهم ریحاً و جنوداً لم تروها یک بادی فرستادیم یک لشکریانی ندیدنی از فرشتگان فرستادیم که اینها نابود شدند ما یادمان نرفته حادثه طبس را یعنی خدا خیلی لطف می کند فقط مشکل این است که فراموشکار هستیم و لذا گفتند یاد ایام الله بیفتیم ایام الله یعنی اون روزهایی که خدا به یک ملتی کمک های ویژه می کند چرا یاد بیفتیم برای اینکه امید پیدا کنیم در آینده هم همین گشایش ها خواهد بود این گشایش ها مال انسان های با تقوا و صبور است من یتقی الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب این مخرج یعنی یک بن بست های موقتی است و لی این در باز می شود اگر اون بن بست را کسی تجربه نکند مخرج معنا ندارد ما هم سر یک کوچه ای می بینیم تهش بسته است نمی رویم می ترسیم اگر خدا گفت برو در باز می شود حضرت موسی با یارانش رسیدند به دریا حضرت موسی گفت نه خدا با ماست و راه را باز کرد و این مسئله که خدایی خدا همیشه برقرار است و گشایش ها برقرار است باید آزمایش بشود.

ملایی:  بسیار عالی انشاءالله از این آزمایش ها سربلند بیرون بیاییم با اتکا به خودش خیلی ممنون از همراهی تان  و نگاه پر مهرتان فردا انشاالله خدمت تان هستیم با حضور حاج آقای عاملی به شما سلام خواهیم کرد حاج آقای نظافت دعا بفرمایید خداحافظی می کنیم قبل

حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج همه ی التماس دعا گویا را برآورده بفرما همه دختران عزیز جامعه اسلامی ما را در پناه خودت از وسوسه های شیاطین و از شر دامهای شیاطین حفظ بفرما خدایا به حق محمد و آل محمد با نجات مردم مظلوم غزه و نابودی اسرائیل قلب امام زمان را خشنود بگردان.

ملایی:  الهی آمین انشاء الله خیلی خوب خیلی ممنون و متشکرم از لطف و همراهی و مرحمت تان باید خداحافظی کنیم الحمدلله در ایام دهه کرامت هستیم به حق کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه و به حق امام رضا علیه الصلات و السلام حالتان خوب باشد به لطف بودن اولاد موسی حالمان خوب است بدون مشهد و قم چرخ این کشور نمی چرخد اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی خیلی ممنونم حاج آقا طیب الله.